طبیعت را در آغوش بگیر، کوه را، دشت را،دریا را، رود را،چشمه را و باد را؛
#احسان_میرزائی
بین ۲شنبه و۳شنبه ۲۶ و ۲۷ بهمن
ساعت صفر
@gich120
#احسان_میرزائی
بین ۲شنبه و۳شنبه ۲۶ و ۲۷ بهمن
ساعت صفر
@gich120
سلام،
گزارش وارونه ای نوشتم از چگونگی رفت و برگشتم به پردیسان، محل سازمان حفاظت محیط زیست...
کوتاهه بخونید
گزارش وارونه ای نوشتم از چگونگی رفت و برگشتم به پردیسان، محل سازمان حفاظت محیط زیست...
کوتاهه بخونید
چطور بدون خودروی شخصی به پردیسان رفتم...؟!
🔷بدون استفاده از خودروی شخصی و آژانس با کمی پیادهروی و ۴ هزار تومن کرایه در نشست گفتوگوی پردیسان شرکت کردم.
پایگاه خبری گُلوَنی، احسان میرزائی: روز یکشنبه ۲۵ بهمن بدون خودروی شخصی در هشتمین نشست گفتگوی پردیسان شرکت کردم. اما چطور؟!
با بی آر تی از چهار راه ولیعصر تا روی تونل رسالت رفتم، خیلی شلوغ بود. بعد پیاده از کوچه شیروان رد شدم و به بوستان نظامی گنجوی رسیدم که دقیقا کنار خروجی غربی تونل رسالت است، سپس از داخل پارک به کنار اتوبان حکیم رفتم، عبور از پارک نیاز به مهارت در جهتیابی داشته و رسیدن به کنار اتوبان ریسک بالایی دارد، چون باید از کنار یه کانال بزرگ فاضلاب شهری رد بشی، یعنی اگر فرد نابلدی شب بره اونجا، دخلش آمده؛ اگر جسدش روز بعد سمت مزارع سبزیکاری پایین شهر پیدا بشه واقعا شانس آورده، چون این راتها (موشهای بزرگ) همینطوریش آدمو میخورن، چه برسه که طرف مرده باشه! خلاصه بعد از چن دقیقه یه پیکان داغون ترمز زد و تا پردیسان رسوندم، کرایش ۱۵۰۰ تومن بود.
اول فکر کردم که نشست در خود سازمانه پس دقیقا روبروی سازمان پیاده شدم، از میان درختچهها و بوتههای غیر بومی رد میشدم که بوی تند فاضلاب به مشام رسید، با احتیاط بیشتری رد شدم که مبادا تو باتلاق فاضلاب گرفتار بشم! خلاصه از این مرحله هم عبور کردم، اما وقتی به سازمان رسیدم متوجه شدم که نشست در سالن سرو برگزار میشه…
از کارمندان سازمان، آدرس سالن سرو را پرسیدم، یه میله پرچم بزرگ را در فاصلهای دور نشون دادن و گفتند پیاده بری نیم ساعت راهه، کمی صبر کردم بعد متوجه یه ون شدم که سرویس خود سازمان بود، پس با همون تا سالن سرو رفتم.
نگران بودم که دیر به نشست میرسم، اما شکر خدا نشست تقریبا با ۳۰ دقیقه تاخیر شروع شد.
بعد از نشست هم با یه مینیبوس تا خروجی پارکینگ سازمان رفتم، پیاده شدم و خواستم از همون راهی که رفته بودم برگردم، که دیدم خروجی پل هوایی عابر پیاده پشت دیوارهای صوتی اتوبان است و رسما هیچ کمکی به من نمیکنه! پس مجبور شدم برم کنار اتوبان بایستم و صبر کنم اتوبان کمی خلوت بشه، ماشینا بیشتر از ۱۰۰ تا سرعت داشتن، خلاصه با ترس و وحشت از اتوبان رد شدم و منتظر شدم تا یه راننده از خود گذشتگی کنه و تو اون سرعت و حجم تردد بزنه رو ترمز، خلاصه یه پراید نگه داشت و فقط دعا میکردم او پیکان داغونه یهو از پشت نیاد بزنه بهمون.
خلاصه رسیدیم به نیمچه تونل رسالت، همونجا پیاده شدم، انصافا اونجا محل پیاده شدن مسافر نبود، مجبور شدم از روی نرده های کنار اتوبان و خیابان بپرم، رفتم بالا از خیابون اسدآبادی رد شدم، یه چیز جالب که دیدم یه نونوا میز گذاشته بود و نون بربری تازه میفروخت، به سمت شرق خیابون که رفتم دیدم نونوایی بربری همونجاست و منم یه نصفه بربری کنجدی گرفتم، البته ۱۰۰ تومان هم طلبکار شدم.
بعد متوجه بنایی قدیمی شدم، آسیاب آبی یوسفآباد بود، از آسیاب هم دیدن کردم، بدون پرداخت هزینه؛ چون درش قفل بود، هرچند انگار خرابهای بیش از آن باقی نمانده بود، اما حال خوبی بهم داد.
به ایستگاه ۳۲ تو خیابون ولیعصر برگشتم، نزدیکای ساعت ۱۳:۰۰ اتوبوس به شدت شلوغ بود، از اردیبهشت که گوشیمو تو همین بی آر تی دزدیده بودن یه ترسی هم داشتم، خلاصه برای اینکه زودتر به محل کارم برسم به زور سوار شدم. جیب اورکتم را بستم و دستم را گذاشتم روش تا مطمئن بشم که دست کج سمتش نمیره، تو همین فکر بودم که یکی داد زد کیف و موبایلمو دزدیدن…
خلاصه بدون استفاده از خودروی شخصی و آژانس با کمی پیاده روی و ۴ هزار تومن کرایه در نشست گفتگوی پردیسان شرکت کردم و به نوبه خودم سهم کمتری در آلودگی هوا و مخصوصا گرمایش زمین داشتم.
پایان پیام
#احسان_میرزائی
منبع: golvani.ir
کانال فرهنگی،هنری ومحیط زیستی
''فهم گیچ''
@gich120
🔷بدون استفاده از خودروی شخصی و آژانس با کمی پیادهروی و ۴ هزار تومن کرایه در نشست گفتوگوی پردیسان شرکت کردم.
پایگاه خبری گُلوَنی، احسان میرزائی: روز یکشنبه ۲۵ بهمن بدون خودروی شخصی در هشتمین نشست گفتگوی پردیسان شرکت کردم. اما چطور؟!
با بی آر تی از چهار راه ولیعصر تا روی تونل رسالت رفتم، خیلی شلوغ بود. بعد پیاده از کوچه شیروان رد شدم و به بوستان نظامی گنجوی رسیدم که دقیقا کنار خروجی غربی تونل رسالت است، سپس از داخل پارک به کنار اتوبان حکیم رفتم، عبور از پارک نیاز به مهارت در جهتیابی داشته و رسیدن به کنار اتوبان ریسک بالایی دارد، چون باید از کنار یه کانال بزرگ فاضلاب شهری رد بشی، یعنی اگر فرد نابلدی شب بره اونجا، دخلش آمده؛ اگر جسدش روز بعد سمت مزارع سبزیکاری پایین شهر پیدا بشه واقعا شانس آورده، چون این راتها (موشهای بزرگ) همینطوریش آدمو میخورن، چه برسه که طرف مرده باشه! خلاصه بعد از چن دقیقه یه پیکان داغون ترمز زد و تا پردیسان رسوندم، کرایش ۱۵۰۰ تومن بود.
اول فکر کردم که نشست در خود سازمانه پس دقیقا روبروی سازمان پیاده شدم، از میان درختچهها و بوتههای غیر بومی رد میشدم که بوی تند فاضلاب به مشام رسید، با احتیاط بیشتری رد شدم که مبادا تو باتلاق فاضلاب گرفتار بشم! خلاصه از این مرحله هم عبور کردم، اما وقتی به سازمان رسیدم متوجه شدم که نشست در سالن سرو برگزار میشه…
از کارمندان سازمان، آدرس سالن سرو را پرسیدم، یه میله پرچم بزرگ را در فاصلهای دور نشون دادن و گفتند پیاده بری نیم ساعت راهه، کمی صبر کردم بعد متوجه یه ون شدم که سرویس خود سازمان بود، پس با همون تا سالن سرو رفتم.
نگران بودم که دیر به نشست میرسم، اما شکر خدا نشست تقریبا با ۳۰ دقیقه تاخیر شروع شد.
بعد از نشست هم با یه مینیبوس تا خروجی پارکینگ سازمان رفتم، پیاده شدم و خواستم از همون راهی که رفته بودم برگردم، که دیدم خروجی پل هوایی عابر پیاده پشت دیوارهای صوتی اتوبان است و رسما هیچ کمکی به من نمیکنه! پس مجبور شدم برم کنار اتوبان بایستم و صبر کنم اتوبان کمی خلوت بشه، ماشینا بیشتر از ۱۰۰ تا سرعت داشتن، خلاصه با ترس و وحشت از اتوبان رد شدم و منتظر شدم تا یه راننده از خود گذشتگی کنه و تو اون سرعت و حجم تردد بزنه رو ترمز، خلاصه یه پراید نگه داشت و فقط دعا میکردم او پیکان داغونه یهو از پشت نیاد بزنه بهمون.
خلاصه رسیدیم به نیمچه تونل رسالت، همونجا پیاده شدم، انصافا اونجا محل پیاده شدن مسافر نبود، مجبور شدم از روی نرده های کنار اتوبان و خیابان بپرم، رفتم بالا از خیابون اسدآبادی رد شدم، یه چیز جالب که دیدم یه نونوا میز گذاشته بود و نون بربری تازه میفروخت، به سمت شرق خیابون که رفتم دیدم نونوایی بربری همونجاست و منم یه نصفه بربری کنجدی گرفتم، البته ۱۰۰ تومان هم طلبکار شدم.
بعد متوجه بنایی قدیمی شدم، آسیاب آبی یوسفآباد بود، از آسیاب هم دیدن کردم، بدون پرداخت هزینه؛ چون درش قفل بود، هرچند انگار خرابهای بیش از آن باقی نمانده بود، اما حال خوبی بهم داد.
به ایستگاه ۳۲ تو خیابون ولیعصر برگشتم، نزدیکای ساعت ۱۳:۰۰ اتوبوس به شدت شلوغ بود، از اردیبهشت که گوشیمو تو همین بی آر تی دزدیده بودن یه ترسی هم داشتم، خلاصه برای اینکه زودتر به محل کارم برسم به زور سوار شدم. جیب اورکتم را بستم و دستم را گذاشتم روش تا مطمئن بشم که دست کج سمتش نمیره، تو همین فکر بودم که یکی داد زد کیف و موبایلمو دزدیدن…
خلاصه بدون استفاده از خودروی شخصی و آژانس با کمی پیاده روی و ۴ هزار تومن کرایه در نشست گفتگوی پردیسان شرکت کردم و به نوبه خودم سهم کمتری در آلودگی هوا و مخصوصا گرمایش زمین داشتم.
پایان پیام
#احسان_میرزائی
منبع: golvani.ir
کانال فرهنگی،هنری ومحیط زیستی
''فهم گیچ''
@gich120
فوری
خارج شدن از ریپورت تلگرام صد در صد تضمینی:
این متن را برای ده نفر از دوستات بفرست و بهشون بگو که برای ده نفر دیگه فروارد کنن تا از ریپورت خارج بشی. یه نابغه چینی اینو درست کرده و باعث میشه الگوریتم تلگرام معکوس عمل کنه تا حالا 15000 نفر از ریپورت در اومدن:
''... 特勒个囕: 可哈克 图 萨热 啊号码噶合同 年旅客 把 卡入地。 10巴黎八日 把人啊也 都哦哦使她太保额发热试图 啊 保额 把啊也 10 那法人 的哥 哈密 保额发热斯坦。...''
مطمئن بشید که تا سه مرحله این پیام فروارد بشه، وگرنه اثر نمیکنه...
ا.م
@gich120
خارج شدن از ریپورت تلگرام صد در صد تضمینی:
این متن را برای ده نفر از دوستات بفرست و بهشون بگو که برای ده نفر دیگه فروارد کنن تا از ریپورت خارج بشی. یه نابغه چینی اینو درست کرده و باعث میشه الگوریتم تلگرام معکوس عمل کنه تا حالا 15000 نفر از ریپورت در اومدن:
''... 特勒个囕: 可哈克 图 萨热 啊号码噶合同 年旅客 把 卡入地。 10巴黎八日 把人啊也 都哦哦使她太保额发热试图 啊 保额 把啊也 10 那法人 的哥 哈密 保额发热斯坦。...''
مطمئن بشید که تا سه مرحله این پیام فروارد بشه، وگرنه اثر نمیکنه...
ا.م
@gich120
گزارشی از احسان رستمی پور:
جوانان نیشابوری سال هاست که روی منطقه باستانی شادیاخ، موتور سواری می کنند.
کانال فهم گیچ
@gich120
جوانان نیشابوری سال هاست که روی منطقه باستانی شادیاخ، موتور سواری می کنند.
کانال فهم گیچ
@gich120
#سبزی_بکاریم
✔️پیشنهاد ما #سبزیکاری در خانه و آپارتمان است.
سبزی می کاریم و به عنوان سبزه نوروز استفاده می کنیم. روز سیزده هم دور نمی اندازیمش؛ این یک پیشنهاد کاربردی، محیط زیستی و مقرون به صرفه است.
کار راحتی نیست اما در شرایط کنونی، برای حراست از فرهنگ و سنت هایمان در کنار حفظ پایداری محیط زیست و طبیعت باید تلاش کنیم. دو تا از دلایلی که میگیم هدف ما حراست از فرهنگ و سنت ها است: یکی سبزه های چینی است که چند ساله زینت بخش سفره های هفت سین نوروز باستانی شده و دیگری برخی پیشنهاد های غیر عقلانی برای جایگزینی سبزه است؛ حافظ پایداری محیطزیست و طبیعت هستیم چون طی ۲۰۰ گذشته آنچنان زخمی بر گوشه و کنار زمین وارد کردیم که باعث شد لایه اوزون سوراخ بشه، زمین گرم بشه، تعادل فصل ها بهم بخوره و... پس باید تعادل و توازنی بین نیاز های زیستی و فرهنگی مان و جبر محیط زیست و منابع طبیعی موجود، ایجاد کنیم.
شاید #سبزیکاری روشی جدید برای شروع #سبک_زندگی_سبز در خانواده های ایرانی باشد. شرایط اقلیمی و... در کاشت سبزی تاثیر چندانی ندارد و شهروندان می توانند در آپارتمان های خود سبزیجات ارگانیک تولید کنند.
در این راستا #کمپین مفهومی #سبزی_نوروز به همراهان خود پیشنهاد می دهد تا پسماند تر خانه های خود را به کمپوست تبدیل کنند، از وسایل دور ریختنی به عنوان بستر سبزیکاری استفاده کنند و برای آبیاری از آب خاکستری بهداشتی و سالم بدون مواد شوینده استفاده کنند.
سبزی هیچ منافاتی با سبزه نوروز ندارد و برگفته از خرده فرهنگ های کشور است...
☘سبزی با سین شروع می شود.
☘سبزی خوراکی است.
☘سبزی سبز، شاداب، با طراوت و شادی بخش است.
☘سبزی ریشه دارد و پایدار است.
کمپین سبزی نوروز دو سال است که فعالیت می کند.
#احسان_میرزائی
ایده پرداز کمپین سبزی نوروز
http://ofmedia.ir/1394/12/02/post-148/سبزی-بکاریم
کانال فرهنگی،هنری ومحیط زیستی
''فهم گیچ''
@gich120
✔️پیشنهاد ما #سبزیکاری در خانه و آپارتمان است.
سبزی می کاریم و به عنوان سبزه نوروز استفاده می کنیم. روز سیزده هم دور نمی اندازیمش؛ این یک پیشنهاد کاربردی، محیط زیستی و مقرون به صرفه است.
کار راحتی نیست اما در شرایط کنونی، برای حراست از فرهنگ و سنت هایمان در کنار حفظ پایداری محیط زیست و طبیعت باید تلاش کنیم. دو تا از دلایلی که میگیم هدف ما حراست از فرهنگ و سنت ها است: یکی سبزه های چینی است که چند ساله زینت بخش سفره های هفت سین نوروز باستانی شده و دیگری برخی پیشنهاد های غیر عقلانی برای جایگزینی سبزه است؛ حافظ پایداری محیطزیست و طبیعت هستیم چون طی ۲۰۰ گذشته آنچنان زخمی بر گوشه و کنار زمین وارد کردیم که باعث شد لایه اوزون سوراخ بشه، زمین گرم بشه، تعادل فصل ها بهم بخوره و... پس باید تعادل و توازنی بین نیاز های زیستی و فرهنگی مان و جبر محیط زیست و منابع طبیعی موجود، ایجاد کنیم.
شاید #سبزیکاری روشی جدید برای شروع #سبک_زندگی_سبز در خانواده های ایرانی باشد. شرایط اقلیمی و... در کاشت سبزی تاثیر چندانی ندارد و شهروندان می توانند در آپارتمان های خود سبزیجات ارگانیک تولید کنند.
در این راستا #کمپین مفهومی #سبزی_نوروز به همراهان خود پیشنهاد می دهد تا پسماند تر خانه های خود را به کمپوست تبدیل کنند، از وسایل دور ریختنی به عنوان بستر سبزیکاری استفاده کنند و برای آبیاری از آب خاکستری بهداشتی و سالم بدون مواد شوینده استفاده کنند.
سبزی هیچ منافاتی با سبزه نوروز ندارد و برگفته از خرده فرهنگ های کشور است...
☘سبزی با سین شروع می شود.
☘سبزی خوراکی است.
☘سبزی سبز، شاداب، با طراوت و شادی بخش است.
☘سبزی ریشه دارد و پایدار است.
کمپین سبزی نوروز دو سال است که فعالیت می کند.
#احسان_میرزائی
ایده پرداز کمپین سبزی نوروز
http://ofmedia.ir/1394/12/02/post-148/سبزی-بکاریم
کانال فرهنگی،هنری ومحیط زیستی
''فهم گیچ''
@gich120
مجله گیچ-سبکزندگیسبز
@gich120 #نقد #احسان_میرزائی به #رویداد اهدای دوچرخه به دو کودک در روز #هوای_پاک: گند روز هوای پاک در آمد... ما را چه می شود؟ اگر ارزش های دینی و مذهبی ندارید اخلاق و انسانیت داشته باشید، اگر دارید پس چرا رعایت نمی کنید!؟ چرا از وجود دو کودک به هر دلیل…
عامل سگ آزاری در گلستان دستگیر شده و سگ در حال مداوا است.
احتمالا از این به بعد حقوق حیوانات هم جدی گرفته می شود. (البته خوبه)
اما هیچکس حقوق دو کودک هرمزگانی را جدی نگرفت!
حالا شعار بدید انسانم آرزوست...
#احسان_میرزائی
@gich120
احتمالا از این به بعد حقوق حیوانات هم جدی گرفته می شود. (البته خوبه)
اما هیچکس حقوق دو کودک هرمزگانی را جدی نگرفت!
حالا شعار بدید انسانم آرزوست...
#احسان_میرزائی
@gich120
با پیت حلبی به نجات زمین بریم:
نوروز نزدیکه، انصافا بیایید دیگه رو زمین آتیش روشن نکنیم...
کانال فهم گیچ
@gich120
نوروز نزدیکه، انصافا بیایید دیگه رو زمین آتیش روشن نکنیم...
کانال فهم گیچ
@gich120
برای سند خودرو هیچ اجبار و الزامی به ثبت دفترخانه ای نیست، عکس بالا صفحه ۸ روزنامه همشهری ۴ اسفند است.
@gich120
@gich120
چند ساله تو اداره تمرین میکنم رو صندلی بخوابم...
موفقیت هایی هم حاصل شده😉
ایشالا دور بعد برای نمایندگی مجلس ثبت نام می کنم😁
@gich120
موفقیت هایی هم حاصل شده😉
ایشالا دور بعد برای نمایندگی مجلس ثبت نام می کنم😁
@gich120
پنجشنبه تماس گرفت و گفت روی دیوار دیدش...
عصر آمدن، زیر و روشو حسابی بررسی کردن...
قرار شد شنبه بریم پیش مکانیک معتمدش...
شب شنبه رفتم بنزین زدم، وسایل سفر را خالی کردم...
یه بار که رفتم تو کابین بوی ماشین مستقیم رفت روی دکمه خاطراتم کلیک کرد!
آخه با ژنرال زندگی کرده بودم، از لحظه به لحظه با هم بودنمون لذت بردیم!
چه روز ها و شب هایی که تو جاده، کویر، جنگل، کوه، لب دریا و... با هم نبودیم.
خلاصه منتظر بودم طرف تماس بگیره بگه منصرف شدم....
حتی قبلش طرف پشت تلفن گفت تخفیف، منم گفتم داداش یک کلامه... اگر بیام اونجا حرف از تخفیف بزنی همونجا سوار ماشین میشم برمیگردم خونم! من با این شرایط میفروشم...
اما طرف منصرف نشد...
شب تا صبح خواب سفر میدیدم.
بیدار که شدم باز دو دل بودم، تماس گرفتم با طرف، اما او هنوز مصمم بود!
طرح ترافیک خریدم
*137*3*1#
رفتم پارکینگ و آتیش کردم رفتم اداره...
هیچکس نمیدونست یه پاژن دارم، جلوی اداره یه دور زدم و رفتم روی جدول های زیر پل پارک کردم...
خدایی عظمتی داره، بهش افتخار کردم؛ ژنرال همسفره منه...
همه نگاهش میکردن، هرکی میدید لبخند رضایت رو لبش بود و از روی تحسین سر تکان می داد.
اما انگار افتاده بودم تو جریانی از عوامل که باعث میشد من و ژنرال از هم جدا بشیم، راه برگشتی نبود.
بداخلاق شده بودم...
رفتم سر قرار که بریم پیش مکانیک
معتمد.
مکانیک زیر و روی ماشینو وارسی کرد... می گفت ۲۲ سال مدیر چیه مرتب بوده...
یه دور باهاش زد...
مکانیک معتمد هم تایید کرد...
رفتیم دفترخونه و حالا ژنرال یه همسفر جدید داره... می گفت ۶ ماهه دنبال پاژن می گرده.
حتی قبل از این که با ژنرال یه دور بزنه طالبش شده بود...
دل کندن از ژنرال از ۱۰ صبح تا ۴ بعد از ظهر طول کشید.
برگشتم خونه رفتم پشت پنجره، جاش خالی بود. اما جای چرخاش هنوز روی موزاییک ها بود.
جاش خیلی خالی بود، جاش خیلی خالی است.
حالا ژنرال با یه همسفر جدید رفت...
من با پاژنم زندگی کردم و راضیم...
#احسان_میرزائی
یکشنبه - ۹ - اسفند - ۱۳۹۴
ساعت ۱۰:۴۰
@gich120
عصر آمدن، زیر و روشو حسابی بررسی کردن...
قرار شد شنبه بریم پیش مکانیک معتمدش...
شب شنبه رفتم بنزین زدم، وسایل سفر را خالی کردم...
یه بار که رفتم تو کابین بوی ماشین مستقیم رفت روی دکمه خاطراتم کلیک کرد!
آخه با ژنرال زندگی کرده بودم، از لحظه به لحظه با هم بودنمون لذت بردیم!
چه روز ها و شب هایی که تو جاده، کویر، جنگل، کوه، لب دریا و... با هم نبودیم.
خلاصه منتظر بودم طرف تماس بگیره بگه منصرف شدم....
حتی قبلش طرف پشت تلفن گفت تخفیف، منم گفتم داداش یک کلامه... اگر بیام اونجا حرف از تخفیف بزنی همونجا سوار ماشین میشم برمیگردم خونم! من با این شرایط میفروشم...
اما طرف منصرف نشد...
شب تا صبح خواب سفر میدیدم.
بیدار که شدم باز دو دل بودم، تماس گرفتم با طرف، اما او هنوز مصمم بود!
طرح ترافیک خریدم
*137*3*1#
رفتم پارکینگ و آتیش کردم رفتم اداره...
هیچکس نمیدونست یه پاژن دارم، جلوی اداره یه دور زدم و رفتم روی جدول های زیر پل پارک کردم...
خدایی عظمتی داره، بهش افتخار کردم؛ ژنرال همسفره منه...
همه نگاهش میکردن، هرکی میدید لبخند رضایت رو لبش بود و از روی تحسین سر تکان می داد.
اما انگار افتاده بودم تو جریانی از عوامل که باعث میشد من و ژنرال از هم جدا بشیم، راه برگشتی نبود.
بداخلاق شده بودم...
رفتم سر قرار که بریم پیش مکانیک
معتمد.
مکانیک زیر و روی ماشینو وارسی کرد... می گفت ۲۲ سال مدیر چیه مرتب بوده...
یه دور باهاش زد...
مکانیک معتمد هم تایید کرد...
رفتیم دفترخونه و حالا ژنرال یه همسفر جدید داره... می گفت ۶ ماهه دنبال پاژن می گرده.
حتی قبل از این که با ژنرال یه دور بزنه طالبش شده بود...
دل کندن از ژنرال از ۱۰ صبح تا ۴ بعد از ظهر طول کشید.
برگشتم خونه رفتم پشت پنجره، جاش خالی بود. اما جای چرخاش هنوز روی موزاییک ها بود.
جاش خیلی خالی بود، جاش خیلی خالی است.
حالا ژنرال با یه همسفر جدید رفت...
من با پاژنم زندگی کردم و راضیم...
#احسان_میرزائی
یکشنبه - ۹ - اسفند - ۱۳۹۴
ساعت ۱۰:۴۰
@gich120
غرفه پایگاه خبری گُلوَنی در پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی محیط زیست
دوشنبه تا پنجشنبه از ۱۰ صبح تا ۱۸ عصر
تهران، محل دائمی نمایشگاه های بین المللی
@gich120
@golvaninews
دوشنبه تا پنجشنبه از ۱۰ صبح تا ۱۸ عصر
تهران، محل دائمی نمایشگاه های بین المللی
@gich120
@golvaninews
Forwarded from کمپین #ایران_پاک
#سبک_زندگی_سبز با #سبزیکاری رضا ساکی در غرفه پایگاه خبری گُلوَنی
پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی محیط زیست
غرفه ۱۲
@Madaniat
@gich120
پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی محیط زیست
غرفه ۱۲
@Madaniat
@gich120
''وقتی باعث جوانه زدن یه بذر میشیم، از اون به بعد پدر و مادر اون جوانه هستیم و باید به خوبی ازش نگهداری کنیم'' خودمم ۶تا بلوط را به فرزندی قبول کردم،وقتی بزرگتر شدن میرم لرستان می کارمشون.
@gich120
@gich120
غرفه پایگاه خبری گُلوَنی در پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی محیط زیست، تهران:
فرشته هایی که در کلیپ می بینید من را برای تلاش بیشتر ترغیب کردند...
👇👇👇👇👇👇👇👇
فرشته هایی که در کلیپ می بینید من را برای تلاش بیشتر ترغیب کردند...
👇👇👇👇👇👇👇👇