روش خطرناک برخی مدافعان ابراهیم رئیسی که آیات قرآن (مانند انبیاء: 69، صافات: 109) در مورد حضرت ابراهیم علیهالسلام را برای رئیسی به کار میبرند. همین رویکرد در بسیاری از سایتها نیز تکرار شده است (نمونه1؛ نمونه2)
این حرکت به ظاهر ساده زمینهساز غلو است، و نگاه قدسی مدافعان به این شخص میتواند گاه تا تکفیر منتقدانشان نیز پیش رود. چنانکه گره زدن یکی از صاحبمنصبان به امام رضا علیهالسلام نیز مفاسد بسیاری دارد.
@gholow2
این حرکت به ظاهر ساده زمینهساز غلو است، و نگاه قدسی مدافعان به این شخص میتواند گاه تا تکفیر منتقدانشان نیز پیش رود. چنانکه گره زدن یکی از صاحبمنصبان به امام رضا علیهالسلام نیز مفاسد بسیاری دارد.
@gholow2
📝درباره سرقت علمی در برخی رسالههای علمی
اخیراً تحقیقات و بررسیهایی در زمینه سرقت علمی در رساله دکتری (سطح4) آقای رئیسی صورت گرفته است (نمونه). چنانکه پیشتر هم بحثهای متعددی در زمینه سرقت در رساله ارشد ایشان شده بود (نمونه).
در این زمینه گرچه آثاری با نام و موضوع مشابه مورد بررسی و تطبیق شدهاند، اما متأسفانه این تطبیقها فقط با دو کتاب آقای رئیسی (برگرفته از رسالهها) و نیز فهرست خود رسالهها صورت گرفته است (نمونه عناوین)، و همچنان پس از این همه انتقاد، اصل رسالهها در هیچ سایتی در دسترس نیستند.
این کتمان برای چیست؟ اینجا ایران است و برخی رؤسای جمهور قبلی نیز اتهامات مشابهی داشتهاند (نمونه). نهایتاً ثابت بشود که درصد سرقت علمی کم یا زیاد است... چه جای نگرانی است؟ قرار است با بانک مرکزی مرتبط شوید. بحث علمی که چرک کف دست هم نیست.
@gholow2
اخیراً تحقیقات و بررسیهایی در زمینه سرقت علمی در رساله دکتری (سطح4) آقای رئیسی صورت گرفته است (نمونه). چنانکه پیشتر هم بحثهای متعددی در زمینه سرقت در رساله ارشد ایشان شده بود (نمونه).
در این زمینه گرچه آثاری با نام و موضوع مشابه مورد بررسی و تطبیق شدهاند، اما متأسفانه این تطبیقها فقط با دو کتاب آقای رئیسی (برگرفته از رسالهها) و نیز فهرست خود رسالهها صورت گرفته است (نمونه عناوین)، و همچنان پس از این همه انتقاد، اصل رسالهها در هیچ سایتی در دسترس نیستند.
این کتمان برای چیست؟ اینجا ایران است و برخی رؤسای جمهور قبلی نیز اتهامات مشابهی داشتهاند (نمونه). نهایتاً ثابت بشود که درصد سرقت علمی کم یا زیاد است... چه جای نگرانی است؟ قرار است با بانک مرکزی مرتبط شوید. بحث علمی که چرک کف دست هم نیست.
@gholow2
Telegram
Raisi Thesis🔎
📝درباره سرقت علمی رساله دکتری رئیسی
⏱چندی پیش در فضای مجازی گمانهزنیهایی درباره وضعیت تحصیلات دانشگاهی ابراهیم رئیسی مطرح شد. به دنبال انتشار ویدیوی بخشی از جلسه دفاع دکتری وی در «دانشگاه شهید مطهری» و انتشار تصویر صفحه مشخصات رساله دکتری وی، تلاشهایی…
⏱چندی پیش در فضای مجازی گمانهزنیهایی درباره وضعیت تحصیلات دانشگاهی ابراهیم رئیسی مطرح شد. به دنبال انتشار ویدیوی بخشی از جلسه دفاع دکتری وی در «دانشگاه شهید مطهری» و انتشار تصویر صفحه مشخصات رساله دکتری وی، تلاشهایی…
فهرست سرّ فاش.pdf
257.2 KB
فهرست کتاب سرِّ فاش!
نقد ادله قرآنی و روایی صوفیان و فلاسفه برای وحدت وجود
اثر تازه نشر دکتر محمدعلی صابری
🔺گزارش خلاصه نتایج کتاب سرِّ فاش
@gholow2
نقد ادله قرآنی و روایی صوفیان و فلاسفه برای وحدت وجود
اثر تازه نشر دکتر محمدعلی صابری
🔺گزارش خلاصه نتایج کتاب سرِّ فاش
@gholow2
Ṣadrā’s_Use_of_Fakhr_al_Dīn_al_Rāzī’s_al_Mabāḥith_al_mashriqiyya.pdf
258.5 KB
Ṣadrā’s Use of Fakhr al-Dīn al-Rāzī’s al-Mabāḥith al-mashriqiyya in the Asfār
Cécile Bonmariage
استفادههای اسفار ملاصدرا از المباحث المشرقیة فخر رازی
The aim of this paper is to show that, in several chapters of the Asfār, Ṣadrā’s use of Fakhr al-Dīn al-Rāzī’s al-Mabāhith al-mashriqiyya is far more extensive than what a superficial reading, focusing only on explicit quotations, might indicate, and to explore what knowing this can bring to our reading of Ṣadrā’s text. It analyzes what Ṣadrā does with his source and examines a few examples to illustrate why it matters to know.
این مقاله نشان داده که در چندین فصل از اسفار، اقتباسات صدرا از المباحث المشرقية فخر رازی بدون یادکرد از او بسیار گسترده است، و به تأثیرات این مطلب در فهم مطالب پرداخته است.
📜مقاله مرتبط دیگر: «ملاصدرا و معضل انتحال» [سرقت علمی]
@gholow2
Cécile Bonmariage
استفادههای اسفار ملاصدرا از المباحث المشرقیة فخر رازی
The aim of this paper is to show that, in several chapters of the Asfār, Ṣadrā’s use of Fakhr al-Dīn al-Rāzī’s al-Mabāhith al-mashriqiyya is far more extensive than what a superficial reading, focusing only on explicit quotations, might indicate, and to explore what knowing this can bring to our reading of Ṣadrā’s text. It analyzes what Ṣadrā does with his source and examines a few examples to illustrate why it matters to know.
این مقاله نشان داده که در چندین فصل از اسفار، اقتباسات صدرا از المباحث المشرقية فخر رازی بدون یادکرد از او بسیار گسترده است، و به تأثیرات این مطلب در فهم مطالب پرداخته است.
📜مقاله مرتبط دیگر: «ملاصدرا و معضل انتحال» [سرقت علمی]
@gholow2
Forwarded from نردبان فقاهت
❓ آیا خون ائمه (علیهم السلام) پاک است؟
✔️ مرحوم آیت الله تبریزی:
🔹 طهارت و نجاست اموری اعتباری هستند که شارع به جهت مصالحی اعتبار کرده و گرنه خون که نجس است، در ذات خود از آب که پاک و پاک کننده است، کمتر نمی باشد. نمی توان گفت آب ارزشمند تر از خون است. پس اگر بول انسان نجس است، این در ذات خود از بول گاو که نجس نیست، بی ارزش تر نمی باشد، بلکه به جهت مصالحی، آدمی باید از این احتراز بجوید و از آن احتراز جستن لازم نیست، ولی هر دو، مایع هستند که هر کدام فوایدی دارند که دیگری ندارد. یا اگر بدن انسان مرده قبل از غسل نجس و نجس کننده است، دلیل پست تر بودن این بدن از بدن ماهی مرده نیست که نجس و نجس کننده نمی باشد.
🔸 کمال یک فرد و بودن او در بالاترین درجه عصمت با جاری بودن احکام بر او منافاتی ندارد، زیرا دلیلی بر خارج بودن معصوم از احکام انسانی که در قرآن و سنت بیان شده، نداریم. به همین جهت روایت شده که رسول خدا و امامان غسل جنابت می کردند. از نجاسات خود را پاک می ساختند. این که بول یا خون و غائط آنان نجس باشد، با طهارت ذاتی آنان منافات ندارد.
🔹 اعتقاد به پاک بودن خون و بول و غائط امام نه جزو اصول اعتقادی است و نه جزو ضروریات مذهب. بهتر است در مورد پاک یا نجس بودن خون و بول و غائط امامان سخن نگوییم. امر آن را به خود امام واگذاریم.
📚 الأنوار الإلهیة ص201
@Nardebane_feghahat
✔️ مرحوم آیت الله تبریزی:
🔹 طهارت و نجاست اموری اعتباری هستند که شارع به جهت مصالحی اعتبار کرده و گرنه خون که نجس است، در ذات خود از آب که پاک و پاک کننده است، کمتر نمی باشد. نمی توان گفت آب ارزشمند تر از خون است. پس اگر بول انسان نجس است، این در ذات خود از بول گاو که نجس نیست، بی ارزش تر نمی باشد، بلکه به جهت مصالحی، آدمی باید از این احتراز بجوید و از آن احتراز جستن لازم نیست، ولی هر دو، مایع هستند که هر کدام فوایدی دارند که دیگری ندارد. یا اگر بدن انسان مرده قبل از غسل نجس و نجس کننده است، دلیل پست تر بودن این بدن از بدن ماهی مرده نیست که نجس و نجس کننده نمی باشد.
🔸 کمال یک فرد و بودن او در بالاترین درجه عصمت با جاری بودن احکام بر او منافاتی ندارد، زیرا دلیلی بر خارج بودن معصوم از احکام انسانی که در قرآن و سنت بیان شده، نداریم. به همین جهت روایت شده که رسول خدا و امامان غسل جنابت می کردند. از نجاسات خود را پاک می ساختند. این که بول یا خون و غائط آنان نجس باشد، با طهارت ذاتی آنان منافات ندارد.
🔹 اعتقاد به پاک بودن خون و بول و غائط امام نه جزو اصول اعتقادی است و نه جزو ضروریات مذهب. بهتر است در مورد پاک یا نجس بودن خون و بول و غائط امامان سخن نگوییم. امر آن را به خود امام واگذاریم.
📚 الأنوار الإلهیة ص201
@Nardebane_feghahat
Forwarded from غلوپژوهی
🌷 قدردانی از سردبیر یک مجله
آقای حامد خانی (مهروش)، سردبیر مجله مطالعات تاریخی قرآن و حدیث به تازگی در صفحه خود نوشتهاند:
«امروز نامهای از جناب آقای دکتر شریفانی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه دریافت کردم که بر پایۀ آن مسئولیت مدیریت اجرائی مجلۀ مطالعات تاریخی قرآن و حدیث از من سلب شده است و از این به بعد من در پیگیری امور هیچ نقشی ندارم. بلافاصله نام کاربری و گذرواژۀ سامانه را تحویل دادم و از این به بعد مسئولیتی در امور اجرائی مجله نخواهم داشت.
... من در سال 1393ش مجلهای را تحویل گرفتم که چندین شماره انتشارش به تعویق افتاده بود. خوشحالم روزی که دارم کار را تحویل میدهم، آن را به کمک اهل علم به یک مجلۀ توانا و آبرومند با کیفیتی عالی مبدل کردهام...» (منبع)
من به مناسبت تحقیقات حدیثی با مجلات حدیثی زیادی مرتبط بودهام. اما در این بین، تلاشهای سردبیر مجله مطالعات تاریخی بسیار چشمگیرتر بود.* در حد اطلاعم، شاید آقای مهروش تنها سردبیری بود که خود مقالات ارسالی محققان را میخواند، و مانند روش رایج برخی مجلات دیگر، پذیرش اولیه مقاله را به اموری عافیتطلبانه و بل منفعتطلبانه چون داشتن و نداشتن مدرک دکتری منوط نمیکرد. تنها سردبیری بود که برای مجموعه نکاتی حتی بسیار بیشتر از داوران برای اصلاح و بهبود مقالات ارائه میداد. او خودش یادداشتهای مفصلی را در زمینه شیوه نگارش مقالات از پیش در اختیار محققان نهاد بود. از همان ابتدای همکاری نویسندگان با مجله به سادگی امکان ارتباط با همراه ایشان برای پرسیدن سؤالات وجود داشت.
در برابر روش بسیاری از مجلات، معتقد بود رد «مقالات قابل اصلاح، راحت و بیهیچ توضیحی» را «برخوردی قدرناشناسانه» میدانست و میگفت: «هریک از این نویسندگان میتوانستند بازار بروند و ثروتمند شوند. اکنون که خدمتی فرهنگی میکنند، لیاقت این را دارند که مقالۀشان اگر رد میشود، دستکم دقیق نقد شود؛ نه اینکه راحت بر آن قلم بگیریم و بیدردسر یک جمله بنویسیم «پذیرفته نشد» یا «در اولویت پذیرش قرار نگرفت».
سعی مجله در دوران ایشان این بود که مانند برخی مجلات دیگر نتیجه پذیرش یا رد مقالات زودتر داده شود. (و نه همچون مجلهای مانند مطالعات عرفانی پس از چندبار ایمیل و تماس، بعد از نه ماه بگویند موضوع مقاله شما در مورد روایتی عرفانی ربطی به مجله مطالعات عرفانی ندارد، و یا مجلاتی که بعد از گذشت دوسال از ارسال مقاله تازه علائم حیاتیشان هویدا میشود.)
و...
________
* روابط من با آقای مهروش محدود به گفتوگوهای مرتبط با ارسال چند مقاله به مجله مطالعات تاریخی و البته چند پرسش و پاسخ حدیثی تلگرامی میشود، و حتی ایشان را ندیدهام. پس قضاوتم صرفاً ناظر به جایگاه سردبیری ایشان است. هرچند ایشان پژوهشهای ارزشمندی نیز دارد.
@gholow2
آقای حامد خانی (مهروش)، سردبیر مجله مطالعات تاریخی قرآن و حدیث به تازگی در صفحه خود نوشتهاند:
«امروز نامهای از جناب آقای دکتر شریفانی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه دریافت کردم که بر پایۀ آن مسئولیت مدیریت اجرائی مجلۀ مطالعات تاریخی قرآن و حدیث از من سلب شده است و از این به بعد من در پیگیری امور هیچ نقشی ندارم. بلافاصله نام کاربری و گذرواژۀ سامانه را تحویل دادم و از این به بعد مسئولیتی در امور اجرائی مجله نخواهم داشت.
... من در سال 1393ش مجلهای را تحویل گرفتم که چندین شماره انتشارش به تعویق افتاده بود. خوشحالم روزی که دارم کار را تحویل میدهم، آن را به کمک اهل علم به یک مجلۀ توانا و آبرومند با کیفیتی عالی مبدل کردهام...» (منبع)
من به مناسبت تحقیقات حدیثی با مجلات حدیثی زیادی مرتبط بودهام. اما در این بین، تلاشهای سردبیر مجله مطالعات تاریخی بسیار چشمگیرتر بود.* در حد اطلاعم، شاید آقای مهروش تنها سردبیری بود که خود مقالات ارسالی محققان را میخواند، و مانند روش رایج برخی مجلات دیگر، پذیرش اولیه مقاله را به اموری عافیتطلبانه و بل منفعتطلبانه چون داشتن و نداشتن مدرک دکتری منوط نمیکرد. تنها سردبیری بود که برای مجموعه نکاتی حتی بسیار بیشتر از داوران برای اصلاح و بهبود مقالات ارائه میداد. او خودش یادداشتهای مفصلی را در زمینه شیوه نگارش مقالات از پیش در اختیار محققان نهاد بود. از همان ابتدای همکاری نویسندگان با مجله به سادگی امکان ارتباط با همراه ایشان برای پرسیدن سؤالات وجود داشت.
در برابر روش بسیاری از مجلات، معتقد بود رد «مقالات قابل اصلاح، راحت و بیهیچ توضیحی» را «برخوردی قدرناشناسانه» میدانست و میگفت: «هریک از این نویسندگان میتوانستند بازار بروند و ثروتمند شوند. اکنون که خدمتی فرهنگی میکنند، لیاقت این را دارند که مقالۀشان اگر رد میشود، دستکم دقیق نقد شود؛ نه اینکه راحت بر آن قلم بگیریم و بیدردسر یک جمله بنویسیم «پذیرفته نشد» یا «در اولویت پذیرش قرار نگرفت».
سعی مجله در دوران ایشان این بود که مانند برخی مجلات دیگر نتیجه پذیرش یا رد مقالات زودتر داده شود. (و نه همچون مجلهای مانند مطالعات عرفانی پس از چندبار ایمیل و تماس، بعد از نه ماه بگویند موضوع مقاله شما در مورد روایتی عرفانی ربطی به مجله مطالعات عرفانی ندارد، و یا مجلاتی که بعد از گذشت دوسال از ارسال مقاله تازه علائم حیاتیشان هویدا میشود.)
و...
________
* روابط من با آقای مهروش محدود به گفتوگوهای مرتبط با ارسال چند مقاله به مجله مطالعات تاریخی و البته چند پرسش و پاسخ حدیثی تلگرامی میشود، و حتی ایشان را ندیدهام. پس قضاوتم صرفاً ناظر به جایگاه سردبیری ایشان است. هرچند ایشان پژوهشهای ارزشمندی نیز دارد.
@gholow2
Telegram
فرهنگ روش
فرهنگ روش
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روزنوشتهای فرهنگ مهروش
امروز نامهای از جناب آقای دکتر شریفانی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه دریافت کردم که بر پایۀ آن مسئولیت مدیریت اجرائی مجلۀ مطالعات تاریخی قرآن و حدیث…
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روزنوشتهای فرهنگ مهروش
امروز نامهای از جناب آقای دکتر شریفانی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه دریافت کردم که بر پایۀ آن مسئولیت مدیریت اجرائی مجلۀ مطالعات تاریخی قرآن و حدیث…
غلات و صوفیه
تکرار روش نو اخباریه در طعن بر حلالزادگی یک محقق منتقد، از سوی نماینده عباس تبریزیان جالب آنکه این هتاکی در یک مناظره که در آن سید جواد موسوی به پرهیز از توهین تعهد داده بود، رخ داده است. و در برابر درخواست مدرک برای روایتی ادعایی که در هیچ منبعی نیست چنین…
کاش مخاطبان این آقایان بدانند که این روش ارتباطی با ائمه ع ندارد. دستور ائمه ع «کونوا لنا زیناً» و «کونوا دعاة للناس بغیر ألسنتکم» بوده است.
چرا مدعیان ناآشنا با علوم حدیث (مانند سید جواد موسوی) اصرار دارند، تا کارشان را با تکفیر شیعیان پیش ببرند؟ مگر مبانی شما بی خطا است، که نقدش را بر نمیتابید؟
@gholow2
چرا مدعیان ناآشنا با علوم حدیث (مانند سید جواد موسوی) اصرار دارند، تا کارشان را با تکفیر شیعیان پیش ببرند؟ مگر مبانی شما بی خطا است، که نقدش را بر نمیتابید؟
@gholow2
Forwarded from دین، فرهنگ، جامعه | محسنحسام مظاهری (محسنحسام مظاهری)
🔸صعود طالبان و افول مراجع🔸
به بهانهی وقایع این روزهای افغانستان و سکوت مراجع تقلید در قبال آن
✍️ محسن حسام مظاهری
۱
"گروه تروریستی طالبان بعد از تصرف شهرک شیعه نشین بانو و سرزمین های گسترده ای از افغانستان و کشتار اهالی آن، هجوم گسترده ای را از محور های مختلف علیه شهر جاغوری در ولایت غزنی صورت داد.
گروه طالبان هزار نفر از گردان الحمراء را مأمور کرد که اگر اهالی شهر جاغوری که از دوستداران حضرت امیرالمومنین هستند با سرکرده طالبان بیعت نکردند، به این شهر یورش برده و آن را بر سر اهالی و ساکنان آن خراب کنند.
هجوم طالبان به جاغوری چند ساعتی به طول کشید و بعد از یک نبرد شدید، نیرو های مقاومت مردمی با همکاری نیرو های امنیتی توانستند در برابر یورش طالبان بایستند و بعد از محاصره مهاجمان، ضربه سنگینی بر نیرو ها و تجهیزات نظامی وارد کنند و ۲۲ نفر از تروریست های طالبان در میدان نبرد به هلاکت رسیده و شمار زیادی از آنها به اسارت در آمدند.
شهر جاغوری از مهم ترین مناطق شیعه نشین در ولایت غزنی به شمار می رود و شهر علما و محل تولد حضرت آیت الله اسحاق فیاض از مراجع نجف اشرف است."
این خبری است که دو روز پیش (۱۸ تیر ۱۴۰۰) در "خبرگزاری رسمی حوزه" منتشر شد:
https://hawzahnews.com/xbdQZ
۲
از آغاز دور تازهی حملات و جنایات گروه بدنام طالبان در افغانستان و جوار مرزهای شمال شرقی ایران چند هفتهای میگذرد. بااینوجود در فضای کشور هنوز شاهد انفعال، سردرگمی و تناقض در تحلیل و فهم این وقایع هستیم. نه مواضع حاکمیت و دستگاه رسمی سیاست خارجی شفاف و روشن است و نه مواضع کارشناسان و تحلیلگران و فعالان سیاسی.
۳
اما عجیبتر از همه سکوت و انفعال سازمانهای دینی و متولیان آنها است. کسانی که انتظار میرود در صف نخست موضعگیری و واکنش به این حوادث باشند. چراکه جنایات طالبان به نام دین و شریعت اسلام صورت میگیرد.
آنطور که من با مراجعه به پایگاههای اینترنتی رسمی و صفحات دفاتر مراجع تقلید در شبکههای اجتماعی و نیز جستجوهای اینترنتی رصد کردم تا این لحظه هیچیک از مراجع مشهور و نیز آنها که در مظان مرجعیتاند و احتمالا نسل بعدی مراجع را تشکیل خواهند داد، درباره وضعیت این روزهای یک کشور اسلامی و فجایعی که به نام اسلام در آن رخ میدهد، موضع علنی و شفافی نگرفتهاند.
و این انفعال حتی مراجع افغانستانیتبار از جمله آيتالله اسحاق فیاض را هم شامل میشود.
۴
مرجعیت شیعه یک نهاد ریشهدار، پرنفوذ، مؤثر و از منابع قدرت دینی بوده که فراتر از مرزهای سیاسی هدایت لااقل بخشی از بدنه شیعیان کشورهای مختلف را برعهده داشته است. صیانت از چنین جایگاهی و حفظ شأن راهبری شیعه آنهم در دنیای امروز که مناسبات و تعاملات و روابط سیاسی اقتصادی در آن دائما پیچیدهتر شده و به تبع نسبت نهاد دین با نهاد دولت و قدرت و سازوکارهای مدیریت افکار عمومی و هویتسازی و حفظ جامعهی دینی نیز صورتبندی به کلی متفاوتی از گذشته پیدا کرده است، کار دشواری است. ایفای چنین نقش خطیر و مهمی دیگر با همان روشهای سنتی و مناسبات فروبسته، شخصی و گلخانهای علمایی و کانالهای ارتباطی محدود و عدم شفافیت مالی و عملکردی بیوت و کنش محافظهکارارانه در دفاع از منافع جامعهی دینداران و موارد مشابه دیگر امکانپذیر نیست و حاصلی جز فروکاست جایگاه مرجعیت و تحدید بیشتر دایرهی نفوذ و تأثیر مراجع ندارد.
۵
آنچه از مراجع تقلید (به عنوان یکی از گروههای مرجع اجتماعی) انتظار میرود بسیار فراتر از پرداختن به فروعات فقه فردی و توسعهی مناسک و اعلام موضعهای مناسبتی و کلیشهای و نهایتا اعلام آغاز و پایان ماههای قمری و میزان فطریه و نرخ کفاره است. نه سیاستزدگی و تبدیل مرجعیت به تریبون پروپاگاندای حاکمیت و نه انفعال و تنزهطلبی و بیاعتنایی به مسائل روز ملی و جهانی خصوصا بحرانهای خونین که گریبانگیر جهان اسلام است، هیچکدام به سود سازمان دین و جامعه دینداران و خود روحانیت شیعه نیست.
و این را لااقل آن دسته از مجتهدان و اساتید ردهبالای حوزه که قصد دارند در آینده در جایگاه مرجعیت قرار گیرند، باید به درستی درک کنند و برایش آماده شوند. (البته که به نظر میرسد به دلایل مختلف ازجمله همین مدل کنشگری مراجع و نیز مجموعه تحولات شتابانی که هم در سطح جهانی و هم درون جوامع شیعی جریان دارد، در نسلهای بعدی، "مرجعیت" در معنا و مفهوم فعلی ثابت نمانده و اساسا صورت و معنای دیگری خواهد یافت.)
۱۴۰۰/۰۴/۲۰
@mohsenhesammazaheri
به بهانهی وقایع این روزهای افغانستان و سکوت مراجع تقلید در قبال آن
✍️ محسن حسام مظاهری
۱
"گروه تروریستی طالبان بعد از تصرف شهرک شیعه نشین بانو و سرزمین های گسترده ای از افغانستان و کشتار اهالی آن، هجوم گسترده ای را از محور های مختلف علیه شهر جاغوری در ولایت غزنی صورت داد.
گروه طالبان هزار نفر از گردان الحمراء را مأمور کرد که اگر اهالی شهر جاغوری که از دوستداران حضرت امیرالمومنین هستند با سرکرده طالبان بیعت نکردند، به این شهر یورش برده و آن را بر سر اهالی و ساکنان آن خراب کنند.
هجوم طالبان به جاغوری چند ساعتی به طول کشید و بعد از یک نبرد شدید، نیرو های مقاومت مردمی با همکاری نیرو های امنیتی توانستند در برابر یورش طالبان بایستند و بعد از محاصره مهاجمان، ضربه سنگینی بر نیرو ها و تجهیزات نظامی وارد کنند و ۲۲ نفر از تروریست های طالبان در میدان نبرد به هلاکت رسیده و شمار زیادی از آنها به اسارت در آمدند.
شهر جاغوری از مهم ترین مناطق شیعه نشین در ولایت غزنی به شمار می رود و شهر علما و محل تولد حضرت آیت الله اسحاق فیاض از مراجع نجف اشرف است."
این خبری است که دو روز پیش (۱۸ تیر ۱۴۰۰) در "خبرگزاری رسمی حوزه" منتشر شد:
https://hawzahnews.com/xbdQZ
۲
از آغاز دور تازهی حملات و جنایات گروه بدنام طالبان در افغانستان و جوار مرزهای شمال شرقی ایران چند هفتهای میگذرد. بااینوجود در فضای کشور هنوز شاهد انفعال، سردرگمی و تناقض در تحلیل و فهم این وقایع هستیم. نه مواضع حاکمیت و دستگاه رسمی سیاست خارجی شفاف و روشن است و نه مواضع کارشناسان و تحلیلگران و فعالان سیاسی.
۳
اما عجیبتر از همه سکوت و انفعال سازمانهای دینی و متولیان آنها است. کسانی که انتظار میرود در صف نخست موضعگیری و واکنش به این حوادث باشند. چراکه جنایات طالبان به نام دین و شریعت اسلام صورت میگیرد.
آنطور که من با مراجعه به پایگاههای اینترنتی رسمی و صفحات دفاتر مراجع تقلید در شبکههای اجتماعی و نیز جستجوهای اینترنتی رصد کردم تا این لحظه هیچیک از مراجع مشهور و نیز آنها که در مظان مرجعیتاند و احتمالا نسل بعدی مراجع را تشکیل خواهند داد، درباره وضعیت این روزهای یک کشور اسلامی و فجایعی که به نام اسلام در آن رخ میدهد، موضع علنی و شفافی نگرفتهاند.
و این انفعال حتی مراجع افغانستانیتبار از جمله آيتالله اسحاق فیاض را هم شامل میشود.
۴
مرجعیت شیعه یک نهاد ریشهدار، پرنفوذ، مؤثر و از منابع قدرت دینی بوده که فراتر از مرزهای سیاسی هدایت لااقل بخشی از بدنه شیعیان کشورهای مختلف را برعهده داشته است. صیانت از چنین جایگاهی و حفظ شأن راهبری شیعه آنهم در دنیای امروز که مناسبات و تعاملات و روابط سیاسی اقتصادی در آن دائما پیچیدهتر شده و به تبع نسبت نهاد دین با نهاد دولت و قدرت و سازوکارهای مدیریت افکار عمومی و هویتسازی و حفظ جامعهی دینی نیز صورتبندی به کلی متفاوتی از گذشته پیدا کرده است، کار دشواری است. ایفای چنین نقش خطیر و مهمی دیگر با همان روشهای سنتی و مناسبات فروبسته، شخصی و گلخانهای علمایی و کانالهای ارتباطی محدود و عدم شفافیت مالی و عملکردی بیوت و کنش محافظهکارارانه در دفاع از منافع جامعهی دینداران و موارد مشابه دیگر امکانپذیر نیست و حاصلی جز فروکاست جایگاه مرجعیت و تحدید بیشتر دایرهی نفوذ و تأثیر مراجع ندارد.
۵
آنچه از مراجع تقلید (به عنوان یکی از گروههای مرجع اجتماعی) انتظار میرود بسیار فراتر از پرداختن به فروعات فقه فردی و توسعهی مناسک و اعلام موضعهای مناسبتی و کلیشهای و نهایتا اعلام آغاز و پایان ماههای قمری و میزان فطریه و نرخ کفاره است. نه سیاستزدگی و تبدیل مرجعیت به تریبون پروپاگاندای حاکمیت و نه انفعال و تنزهطلبی و بیاعتنایی به مسائل روز ملی و جهانی خصوصا بحرانهای خونین که گریبانگیر جهان اسلام است، هیچکدام به سود سازمان دین و جامعه دینداران و خود روحانیت شیعه نیست.
و این را لااقل آن دسته از مجتهدان و اساتید ردهبالای حوزه که قصد دارند در آینده در جایگاه مرجعیت قرار گیرند، باید به درستی درک کنند و برایش آماده شوند. (البته که به نظر میرسد به دلایل مختلف ازجمله همین مدل کنشگری مراجع و نیز مجموعه تحولات شتابانی که هم در سطح جهانی و هم درون جوامع شیعی جریان دارد، در نسلهای بعدی، "مرجعیت" در معنا و مفهوم فعلی ثابت نمانده و اساسا صورت و معنای دیگری خواهد یافت.)
۱۴۰۰/۰۴/۲۰
@mohsenhesammazaheri
خبرگزاری حوزه
حمله شدید طالبان به شهر شیعه نشین "جاغوری" در افغانستان
حوزه/ گروه تروریستی طالبان، هجوم گسترده ای را از محور های مختلف علیه شهر "جاغوری" در استان غزنه صورت داد.
Forwarded from ویرایش ذهن | شهابالدین حائری شیرازی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 افراط در ولایت پذیری
1_ تبعیت از حاکم جامعه خصوصا اگر مدیر ومدبر و فقیه وعادل باشد امری عقلایی است در تمامی جوامع برای حفظ نظم و بقاء و رشد، حاکمی را به نحوی انتخاب و اتباع میکنند.
2_ همان عقل که بر ضرورت تبعیت از حاکم تاکید میکند بر ضرورت نصیحت وخیرخواهی و نقد ونظر در کارها وسیاستهای حاکم، توصیه بلکه امر مینماید چرا که بین عالَم نظر وعمل تفاوت است در نظر وفکر همه موظف به کمک فکری به حاکم اند اما در عمل برای آنکه سنگ روی سنگ بند شود بایست از حاکم تبعیت نمود ولو خلاف نظر ما را داشته باشد.
3_رهبرفعلی انقلاب ایت الله خامنه ای در زمان امام راحل منتقد برخی نظرات ایشان بودند از آنجمله در بحث انتخاب نخست وزیر .
آیا جناب قاآنی به همین لحن حاضرند با نظر منتقدانه رهبری در قبال امام راحل مواجهه نمایند؟!
شهاب الدین حائری شیرازی
https://t.me/virayeshe_zehn
1_ تبعیت از حاکم جامعه خصوصا اگر مدیر ومدبر و فقیه وعادل باشد امری عقلایی است در تمامی جوامع برای حفظ نظم و بقاء و رشد، حاکمی را به نحوی انتخاب و اتباع میکنند.
2_ همان عقل که بر ضرورت تبعیت از حاکم تاکید میکند بر ضرورت نصیحت وخیرخواهی و نقد ونظر در کارها وسیاستهای حاکم، توصیه بلکه امر مینماید چرا که بین عالَم نظر وعمل تفاوت است در نظر وفکر همه موظف به کمک فکری به حاکم اند اما در عمل برای آنکه سنگ روی سنگ بند شود بایست از حاکم تبعیت نمود ولو خلاف نظر ما را داشته باشد.
3_رهبرفعلی انقلاب ایت الله خامنه ای در زمان امام راحل منتقد برخی نظرات ایشان بودند از آنجمله در بحث انتخاب نخست وزیر .
آیا جناب قاآنی به همین لحن حاضرند با نظر منتقدانه رهبری در قبال امام راحل مواجهه نمایند؟!
شهاب الدین حائری شیرازی
https://t.me/virayeshe_zehn
کانال_معرفة_الرجال_و_الآثار،_آخر_مرداد_1400_معادل_2021_07_20_با.rar
16.8 MB
🎁 مجموعه کل یادداشتهای کانال تلگرامی معرفة الرجال و الآثار، آخر مرداد 1400
در این مجموعه از فایلهای موجود در کانال، علاوه بر متن یادداشتها تنها فایلهای تصویری و مقالات کمتر از 1 مگابایت بارگذاری شده است، و فایل دیگر مقالات و کتب، و کنفرانسها در تلگرام در دسترس است.
در این مطالب گذشته از ارائه برگزیده پژوهشهای ارزشمند محققان، سلسله مباحثی در #معیارهای_اعتبار روایات و منابع، تحقیقات رجال، منبعشناسی، علل الحدیثی و فقه الحدیثی و بسیاری از مباحث دیگر ارائه شده است.
@gholow2
در این مجموعه از فایلهای موجود در کانال، علاوه بر متن یادداشتها تنها فایلهای تصویری و مقالات کمتر از 1 مگابایت بارگذاری شده است، و فایل دیگر مقالات و کتب، و کنفرانسها در تلگرام در دسترس است.
در این مطالب گذشته از ارائه برگزیده پژوهشهای ارزشمند محققان، سلسله مباحثی در #معیارهای_اعتبار روایات و منابع، تحقیقات رجال، منبعشناسی، علل الحدیثی و فقه الحدیثی و بسیاری از مباحث دیگر ارائه شده است.
@gholow2
دعاء_یوم_عرفة_للإمام_سیدالشهداء_ع_و_ذیله،_مختاری،_رضا،_کتاب_شیعه،.pdf
2.5 MB
دعاء یوم عرفة للإمام سیدالشهداء علیه السّلام و ذیله
مختاری، رضا، کتاب شیعه، شماره 17 و 18؛ 1397ش
مقاله عربی
محدث قمی در مفاتیح الجنان، از چاپ سنگی اقبال، ذیلی بر دعای عرفه نقل کرده که با عبارت «الهی أنا الفقیر في غنای...» آغاز می شود. در این مقاله دربارۀ این ذیل بحث شده و نگارنده بر اساس ادلۀ مختلف به این نتیجه رسیده که این ذیل، از مناجات های ابن عطاءالله اسکندرانی صوفی مصری است که در حاشیه بعضی نسخه های اقبال افزوده شده و سپس به متن راه یافته و برخی آن را جزء متن دعا دانستهاند.
___________
البته اصل این دیدگاه پیشتر از سوی کسانی مانند جناب آقای شبیری مطرح شده بود، و مقاله بالا قدری آن را به صورت مدوّنتر ارائه داده است.
@gholow2
مختاری، رضا، کتاب شیعه، شماره 17 و 18؛ 1397ش
مقاله عربی
محدث قمی در مفاتیح الجنان، از چاپ سنگی اقبال، ذیلی بر دعای عرفه نقل کرده که با عبارت «الهی أنا الفقیر في غنای...» آغاز می شود. در این مقاله دربارۀ این ذیل بحث شده و نگارنده بر اساس ادلۀ مختلف به این نتیجه رسیده که این ذیل، از مناجات های ابن عطاءالله اسکندرانی صوفی مصری است که در حاشیه بعضی نسخه های اقبال افزوده شده و سپس به متن راه یافته و برخی آن را جزء متن دعا دانستهاند.
___________
البته اصل این دیدگاه پیشتر از سوی کسانی مانند جناب آقای شبیری مطرح شده بود، و مقاله بالا قدری آن را به صورت مدوّنتر ارائه داده است.
@gholow2
Forwarded from حدیث و چالشهای آن (عباس مفید)
نظریه_رکن_رابع_در_دوران_غیبت_امام_عصر_عج_از_دیدگاه_شیخیه.pdf
19.1 MB
#پایان_نامه
📕 نظریه رکن رابع در دوران غیبت امام عصر (علیه السلام) از دیدگاه شیخیه؛
📝نویسنده: سیدمحمدرضا حسینی لواسانی (استاد راهنما: حسن طارمی راد، استاد مشاور: رسول جعفریان)
✅ نظریه رکن رابع، یکی از مهم ترین باورهای شیخیه است. که از دو منظر تاریخی و کلامی بسیار حائز اهمیت است. پس از شیخ احمد احسائی، مطالب وی در چهار مدرسه؛ مدرسه کرمان، مدرسه همدان، مدرسه تبریز و بابیه متقدم پیگیری شد. این چهار گروه هر یک نگاه و تبیین خاصی از این نظریه دارند. پایان نامه فوق یکی از بهترین آثار در بررسی سیر تطور این باور خاصّ می باشد.
🔺 @hadisvchaleshha
📕 نظریه رکن رابع در دوران غیبت امام عصر (علیه السلام) از دیدگاه شیخیه؛
📝نویسنده: سیدمحمدرضا حسینی لواسانی (استاد راهنما: حسن طارمی راد، استاد مشاور: رسول جعفریان)
✅ نظریه رکن رابع، یکی از مهم ترین باورهای شیخیه است. که از دو منظر تاریخی و کلامی بسیار حائز اهمیت است. پس از شیخ احمد احسائی، مطالب وی در چهار مدرسه؛ مدرسه کرمان، مدرسه همدان، مدرسه تبریز و بابیه متقدم پیگیری شد. این چهار گروه هر یک نگاه و تبیین خاصی از این نظریه دارند. پایان نامه فوق یکی از بهترین آثار در بررسی سیر تطور این باور خاصّ می باشد.
🔺 @hadisvchaleshha
Forwarded from غلوپژوهی
📘 شیخیه و غلو در موضوع امامت
محمد علی افضلی
بزرگان شیخیه تحلیل های خاصی از موضوع امامت را در آثار خود بیان کرده اند که زمینه ی انتساب غلو به شیخیه را فراهم ساخته است؛ آنها معتقد به علل اربعه بودن امامان(ع) در نظام آفرینش اند و ائمه(ع) را علت غایی، مادی، صوری و فاعلی در هستی می دانند و بر این اساس اموری از جمله: آفریدن، روزی دادن، حیات دادن و میراندن را به ایشان نسبت می دهند که در این نوشتار دیدگاه های خاص شیخیه، ادله و ریشه های آنها تبیین شده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
* عناوین فصول کتاب:
1- کلیات
2- سیر پیدایش شیخیه در بستر تاریخ
3- دیدگاه شیخیه در امامت و علت غایی، مادی و صوری دانستن ائمه علیهم السلام
4- غلو در اعتقاد شیخیه به علت فاعلی یا علت تامه بودن ائمه
5- بررسی محدوده تصرفات علت فاعلی دانستن ائمه در دیگاه شیخیه
6- نقد و بررسی فروعات موضوع غلو در امامت
7- ریشه های غلو در امامت در واکاوی اعتقاد شیخیه به مبدا و معاد
@gholow2
محمد علی افضلی
بزرگان شیخیه تحلیل های خاصی از موضوع امامت را در آثار خود بیان کرده اند که زمینه ی انتساب غلو به شیخیه را فراهم ساخته است؛ آنها معتقد به علل اربعه بودن امامان(ع) در نظام آفرینش اند و ائمه(ع) را علت غایی، مادی، صوری و فاعلی در هستی می دانند و بر این اساس اموری از جمله: آفریدن، روزی دادن، حیات دادن و میراندن را به ایشان نسبت می دهند که در این نوشتار دیدگاه های خاص شیخیه، ادله و ریشه های آنها تبیین شده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
* عناوین فصول کتاب:
1- کلیات
2- سیر پیدایش شیخیه در بستر تاریخ
3- دیدگاه شیخیه در امامت و علت غایی، مادی و صوری دانستن ائمه علیهم السلام
4- غلو در اعتقاد شیخیه به علت فاعلی یا علت تامه بودن ائمه
5- بررسی محدوده تصرفات علت فاعلی دانستن ائمه در دیگاه شیخیه
6- نقد و بررسی فروعات موضوع غلو در امامت
7- ریشه های غلو در امامت در واکاوی اعتقاد شیخیه به مبدا و معاد
@gholow2
Forwarded from صُحُفٍ مُطَهَّرَه
امامت در نگاه یزیدیان
امام حسین (ع) و یارانش هنگام حرکت به سوی کوفه، در جایی به نام ثعلبیه فرود آمدند. بشر بن غالب بر ایشان وارد شد و گفت:
ای پسر رسول خدا مرا آگاه کن از معنای این سخن خدا "يوم ندعوا كل أناس بإمامهم." (روزی که هر گروهی را با امامشان فرامی خوانیم)
امام حسین فرمود: امامی به هدایت دعوت کرده و گروهی او را اجابت کرده اند و امامی به گمراهی فراخوانده و قومی دعوتش را پذیرفته اند. آنان در بهشت اند و اینان در دوزخ. و این همان سخن خدا است که "فريق في الجنة و فریق فی السعیر" (امالی الصدوق، ص۲۱۷)
در شناخت انگیزه قاتلان امام حسین (ع) بیش از هر چیز باید به برداشت آنان از "امامت" توجّه داشت؛ برداشت باطلی که مطابق با مذهب رسمی اهل سنّت و تبلیغات حکومت اموی بود. یزیدیان از آغاز تا فرجام، بر این تاکید داشتند که آن چه می کنند، با معیارهای ولایتمداری، درست و ارزشمند است. به چند نمونه توجّه کنید:
۱. والی کوفه، نعمان بن بشیر، پس از ورود مسلم بن عقیل به منبر رفته، زبان به تهدید گشوده و چنین می گوید :
... إن أبديتم صفحتكم لي، و نكثتم بيعتكم، و خالفتم امامكم، فوالله الَّذِي لا إله غيره لأضربنّكم بسيفي مَا ثبت قائمه فِي يدي، و لو لَمْ يَكُنْ لي مِنْكُمْ ناصر. أما إني أرجو أن يكون من يعرف الحق مِنْكُمْ أكثر ممن يرديه الباطل. (تاریخ الطبری، ج۵، ص۳۵۶)
... اگر رودرروی من بایستید و بیعت خود را بشکنید و با امام خود [یعنی یزید] مخالفت کنید، سوگند به الله که جز او خدایی نیست، تا وقتی که قبضه شمشیر در دستم بماند، شما را با شمشیر میزنم؛ اگر چه هیچ یک از شما مرا یاری نکند. امیدوارم در میان شما حقّ شناسان بیش از کسانی باشند که باطل به هلاکتشان می کشاند.
۲. همچنین عبیدالله بن زیاد پس از دستگیری هانی بن عروه، بر فراز منبر خطبه می خواند:
... أَيُّهَا النَّاسُ، فاعتصموا بطاعة الله و طاعة أئمتكم، وَ لا تختلفوا وَ لا تفرقوا فتهلكوا ... (تاريخ الطبري، ج۵، ص۳۶۸)
... ای مردم! به طاعت خدا و طاعت امامان خود درآویزید و اختلاف و تفرقه نورزید که هلاک خواهید شد ...
این جمله ظاهراً تفسیری است بر آیه شریفه "و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا"
۳.مسلم بن عقیل را دستگیر کرده و به قصر ابن زیاد آوردند. بر درگاه قصر میان او و مسلم بن عمرو الباهلی گفتگویی درگرفت. مسلم بن عمرو، مسلم بن عقیل را سرزنش کرده و گفت: ... انا ابن من عرف الحق إذ أنكرته، و نصح لإمامه إذ غششته، و سمع و أطاع إذ عصيته و خالفت ... (تاريخ الطبري، ج۵، ص۳۷۶)
من فرزند کسی هستم که حقّ را شناخت، آن گاه که تو آن را نشناختی و برای امامش [یعنی یزید] خیرخواهی کرد، آن گاه که تو به او خیانت کردی و حرف شنید و اطاعت کرد، آن گاه که تو نافرمانی کرده و مخالفت ورزیدی.
۴. ابن زیاد نامه ای به حرّ بن یزید نوشت و دستور داد کاروان امام حسین (ع) را متوقّف کند و این نامه را به همراه شخصی از قبیله کنده فرستاد. ابوالشعثاء یزید بن زیاد بن المهاصر _که هم قبیله او بود_ به آن شخص گفت: مادرت به عزایت بنشیند، این چیست که برایش آمده ای؟ آن شخص نیز با حالت حقّ به جانب پاسخ داد: "و ما جئت فِيهِ! أطعت إمامي، و وفيت ببيعتي" (برای چه آمده ام؟ امام خود را فرمان برده ام و به بیعت خویش وفا کرده ام.)
ابوالشعثاء گفت: "عصيت ربك، و أطعت إمامك فِي هلاك نفسك، كسبت العار و النار، قَالَ اللَّه عَزَّ وَجَلَّ: وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ، فهو إمامك." (خدایت را نافرمانی کردی و امامت را در هلاک خویش فرمان بردی. ننگ و آتش برای خود به دست آوردی. خداوند فرموده: "و آنان را امامانی قرار دادیم که به آتش فرا می خوانند و روز قیامت یاری نمی شوند." مقصود، امام تو است.) (تاريخ الطبري، ج۵، ص۴۰۸)
۵. یکی از فرماندهان سپاه یزید به نام عمرو بن للحجاج الزبیدی در روز عاشورا می گفت:
يَا أَهْلَ الْكُوفَةِ، الزموا طاعتكم و جماعتكم، وَ لا ترتابوا فِي قتل من مرق من الدين، و خالف الإمام. (تاريخ الطبري، ج۵، ص۴۳۵)
ای کوفیان! بر فرمانبرداری خود و همراهی جماعت بمانید و در کشتن کسانی که از دین بیرون رفته و با امام [یعنی یزید] مخالفت کرده اند تردید به خود راه ندهید.
ادامه دارد.
@zecra
امام حسین (ع) و یارانش هنگام حرکت به سوی کوفه، در جایی به نام ثعلبیه فرود آمدند. بشر بن غالب بر ایشان وارد شد و گفت:
ای پسر رسول خدا مرا آگاه کن از معنای این سخن خدا "يوم ندعوا كل أناس بإمامهم." (روزی که هر گروهی را با امامشان فرامی خوانیم)
امام حسین فرمود: امامی به هدایت دعوت کرده و گروهی او را اجابت کرده اند و امامی به گمراهی فراخوانده و قومی دعوتش را پذیرفته اند. آنان در بهشت اند و اینان در دوزخ. و این همان سخن خدا است که "فريق في الجنة و فریق فی السعیر" (امالی الصدوق، ص۲۱۷)
در شناخت انگیزه قاتلان امام حسین (ع) بیش از هر چیز باید به برداشت آنان از "امامت" توجّه داشت؛ برداشت باطلی که مطابق با مذهب رسمی اهل سنّت و تبلیغات حکومت اموی بود. یزیدیان از آغاز تا فرجام، بر این تاکید داشتند که آن چه می کنند، با معیارهای ولایتمداری، درست و ارزشمند است. به چند نمونه توجّه کنید:
۱. والی کوفه، نعمان بن بشیر، پس از ورود مسلم بن عقیل به منبر رفته، زبان به تهدید گشوده و چنین می گوید :
... إن أبديتم صفحتكم لي، و نكثتم بيعتكم، و خالفتم امامكم، فوالله الَّذِي لا إله غيره لأضربنّكم بسيفي مَا ثبت قائمه فِي يدي، و لو لَمْ يَكُنْ لي مِنْكُمْ ناصر. أما إني أرجو أن يكون من يعرف الحق مِنْكُمْ أكثر ممن يرديه الباطل. (تاریخ الطبری، ج۵، ص۳۵۶)
... اگر رودرروی من بایستید و بیعت خود را بشکنید و با امام خود [یعنی یزید] مخالفت کنید، سوگند به الله که جز او خدایی نیست، تا وقتی که قبضه شمشیر در دستم بماند، شما را با شمشیر میزنم؛ اگر چه هیچ یک از شما مرا یاری نکند. امیدوارم در میان شما حقّ شناسان بیش از کسانی باشند که باطل به هلاکتشان می کشاند.
۲. همچنین عبیدالله بن زیاد پس از دستگیری هانی بن عروه، بر فراز منبر خطبه می خواند:
... أَيُّهَا النَّاسُ، فاعتصموا بطاعة الله و طاعة أئمتكم، وَ لا تختلفوا وَ لا تفرقوا فتهلكوا ... (تاريخ الطبري، ج۵، ص۳۶۸)
... ای مردم! به طاعت خدا و طاعت امامان خود درآویزید و اختلاف و تفرقه نورزید که هلاک خواهید شد ...
این جمله ظاهراً تفسیری است بر آیه شریفه "و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا"
۳.مسلم بن عقیل را دستگیر کرده و به قصر ابن زیاد آوردند. بر درگاه قصر میان او و مسلم بن عمرو الباهلی گفتگویی درگرفت. مسلم بن عمرو، مسلم بن عقیل را سرزنش کرده و گفت: ... انا ابن من عرف الحق إذ أنكرته، و نصح لإمامه إذ غششته، و سمع و أطاع إذ عصيته و خالفت ... (تاريخ الطبري، ج۵، ص۳۷۶)
من فرزند کسی هستم که حقّ را شناخت، آن گاه که تو آن را نشناختی و برای امامش [یعنی یزید] خیرخواهی کرد، آن گاه که تو به او خیانت کردی و حرف شنید و اطاعت کرد، آن گاه که تو نافرمانی کرده و مخالفت ورزیدی.
۴. ابن زیاد نامه ای به حرّ بن یزید نوشت و دستور داد کاروان امام حسین (ع) را متوقّف کند و این نامه را به همراه شخصی از قبیله کنده فرستاد. ابوالشعثاء یزید بن زیاد بن المهاصر _که هم قبیله او بود_ به آن شخص گفت: مادرت به عزایت بنشیند، این چیست که برایش آمده ای؟ آن شخص نیز با حالت حقّ به جانب پاسخ داد: "و ما جئت فِيهِ! أطعت إمامي، و وفيت ببيعتي" (برای چه آمده ام؟ امام خود را فرمان برده ام و به بیعت خویش وفا کرده ام.)
ابوالشعثاء گفت: "عصيت ربك، و أطعت إمامك فِي هلاك نفسك، كسبت العار و النار، قَالَ اللَّه عَزَّ وَجَلَّ: وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ، فهو إمامك." (خدایت را نافرمانی کردی و امامت را در هلاک خویش فرمان بردی. ننگ و آتش برای خود به دست آوردی. خداوند فرموده: "و آنان را امامانی قرار دادیم که به آتش فرا می خوانند و روز قیامت یاری نمی شوند." مقصود، امام تو است.) (تاريخ الطبري، ج۵، ص۴۰۸)
۵. یکی از فرماندهان سپاه یزید به نام عمرو بن للحجاج الزبیدی در روز عاشورا می گفت:
يَا أَهْلَ الْكُوفَةِ، الزموا طاعتكم و جماعتكم، وَ لا ترتابوا فِي قتل من مرق من الدين، و خالف الإمام. (تاريخ الطبري، ج۵، ص۴۳۵)
ای کوفیان! بر فرمانبرداری خود و همراهی جماعت بمانید و در کشتن کسانی که از دین بیرون رفته و با امام [یعنی یزید] مخالفت کرده اند تردید به خود راه ندهید.
ادامه دارد.
@zecra
Forwarded from صُحُفٍ مُطَهَّرَه
... ۶. روایت کرده اند که شمر بن ذی الجوشن پس از نماز صبح می گفت: خدایا تو شریفی و شرافت را دوست داری و می دانی که من هم شریفم، پس مرا بیامرز! ابواسحاق به او گفت: چگونه خدا تو را بیامرزد در حالی که به سوی پسر دختر رسول خدا (ص) بیرون رفته و بر کشتن او یاری دادی؟! شمر گفت: وَيْحَكَ، فَكَيْفَ نَصْنَعُ، إِنَّ أُمَرَاءَنَا هَؤُلاءِ أَمَرُونَا بِأمرٍ، فَلَمْ نُخَالِفْهُمْ، وَ لَوْ خَالَفْنَاهُمْ كُنَّا شَرًّا مِنْ هَذِهِ الْحُمُرِ (تاریخ الاسلام، ج۵، صص۱۲۵و۱۲۶)
ای وای، چه می کردیم؟! امیران ما چنین دستور دادند و ما با آنها مخالفت نکردیم و اگر با آنها مخالفت می کردیم از این خران پست تر بودیم!
۷. قاتل بریر بن خضیر به نام کعب بن جابر نیز در شعری می گوید:
فأبلغ عُبَيْد اللَّهِ إما لقيته ... بأني مطيع للخليفة سامع
(اگر عبیدالله را دیدی به او خبر بده که من گوش به فرمان خلیفه ام)
و همو سالهای بعد همچنان به جنایات خود افتخار کرده و می گوید: یا رب إنا قَدْ وفينا، فلا تجعلنا يَا رب كمن قَدْ غدر. (خدایا ما وفا کردیم پس ما را مانند کسانی که خیانت کردند قرار مده) (تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۳۳)
امّا دیدگاه امام حسین (ع) و شیعیان درست در برابر برداشت آنان قرار داشت. آنان همواره بر شروط امامت و معیارهای شرعی آن تاکید داشتند. امام (ع) در پاسخ نامه کوفیان، برخی شروط را برشمرده است:
"... فلعمري مَا الإمام إلا العامل بالكتاب، و الآخذ بالقسط، و الدائن بالحق، و الحابس نفسه عَلَى ذات الله." (تاريخ الطبري، ج۵، ص۳۵۳)
به جانم سوگند که امام نیست، مگر کسی که به کتاب خدا عمل کند؛ عدالت در پیش گیرد؛ حقّ را دین خود قرار دهد [یا به حقّ حکم کند] و خودش را در راه خدا وقف نماید.
و خطاب به سپاه حرّ بن یزید فرمود:
أَيُّهَا النَّاسُ، فإنكم إن تتقوا و تعرفوا الحق لأهله يكن أرضى لِله و نحن أهل البيت أولى بولاية هَذَا الأمر عَلَيْكُمْ من هَؤُلاءِ المدعين مَا ليس لَهُمْ، و السائرين فيكم بالجور و العدوان... (تاريخ الطبري، ج۵، ص۴۰۲)
... ای مردم اگر تقوا پیشه کنید و حق را برای اهلش بشناسید نزد خدا پسندیده تر است. ما اهل بیت به ولایت این امر (یعنی حکومت) سزاوارتریم از این افراد که چیزی را ادّعا می کنند که حقّ آنان نیست و در میان شما به ستم و تجاوز رفتار می کنند...
@zecra
ای وای، چه می کردیم؟! امیران ما چنین دستور دادند و ما با آنها مخالفت نکردیم و اگر با آنها مخالفت می کردیم از این خران پست تر بودیم!
۷. قاتل بریر بن خضیر به نام کعب بن جابر نیز در شعری می گوید:
فأبلغ عُبَيْد اللَّهِ إما لقيته ... بأني مطيع للخليفة سامع
(اگر عبیدالله را دیدی به او خبر بده که من گوش به فرمان خلیفه ام)
و همو سالهای بعد همچنان به جنایات خود افتخار کرده و می گوید: یا رب إنا قَدْ وفينا، فلا تجعلنا يَا رب كمن قَدْ غدر. (خدایا ما وفا کردیم پس ما را مانند کسانی که خیانت کردند قرار مده) (تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۳۳)
امّا دیدگاه امام حسین (ع) و شیعیان درست در برابر برداشت آنان قرار داشت. آنان همواره بر شروط امامت و معیارهای شرعی آن تاکید داشتند. امام (ع) در پاسخ نامه کوفیان، برخی شروط را برشمرده است:
"... فلعمري مَا الإمام إلا العامل بالكتاب، و الآخذ بالقسط، و الدائن بالحق، و الحابس نفسه عَلَى ذات الله." (تاريخ الطبري، ج۵، ص۳۵۳)
به جانم سوگند که امام نیست، مگر کسی که به کتاب خدا عمل کند؛ عدالت در پیش گیرد؛ حقّ را دین خود قرار دهد [یا به حقّ حکم کند] و خودش را در راه خدا وقف نماید.
و خطاب به سپاه حرّ بن یزید فرمود:
أَيُّهَا النَّاسُ، فإنكم إن تتقوا و تعرفوا الحق لأهله يكن أرضى لِله و نحن أهل البيت أولى بولاية هَذَا الأمر عَلَيْكُمْ من هَؤُلاءِ المدعين مَا ليس لَهُمْ، و السائرين فيكم بالجور و العدوان... (تاريخ الطبري، ج۵، ص۴۰۲)
... ای مردم اگر تقوا پیشه کنید و حق را برای اهلش بشناسید نزد خدا پسندیده تر است. ما اهل بیت به ولایت این امر (یعنی حکومت) سزاوارتریم از این افراد که چیزی را ادّعا می کنند که حقّ آنان نیست و در میان شما به ستم و تجاوز رفتار می کنند...
@zecra
Forwarded from صُحُفٍ مُطَهَّرَه
▪️السلام علی المظلوم
زینت دوش نبی خاک سیه جای تو نیست
خار و خاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست
خاک عالم به سرم کز اثر تیغ و سنان
جای یک بوسه من بر همه اعضای تو نیست
شمر، لب تشنه چنان رشته عمر تو گسیخت
مر ندید او اثر رنگ به سیمای تو نیست؟
دادی ای شاه به میدان محبت سر خویش
از خدا غیر خدا هیچ تمنای تو نیست
زین جفاها که کنی ای پسر سعد دغا
مگر از دود دل فاطمه پروای تو نیست
ز غم بی کسیت شد جگر سنگ کباب
یک جوی رحم چرا بر دل اعدای تو نیست
گر بگویم که ز داغ علی اکبر پسرت
شاهدی بهتر از این چشم گهر زای تو نیست
نه برادر نه پسر تن به زمین سر بستان
نیست دردی که زهر گوشه مهیای تو نیست
(صامت بروجردی)
زینت دوش نبی خاک سیه جای تو نیست
خار و خاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست
خاک عالم به سرم کز اثر تیغ و سنان
جای یک بوسه من بر همه اعضای تو نیست
شمر، لب تشنه چنان رشته عمر تو گسیخت
مر ندید او اثر رنگ به سیمای تو نیست؟
دادی ای شاه به میدان محبت سر خویش
از خدا غیر خدا هیچ تمنای تو نیست
زین جفاها که کنی ای پسر سعد دغا
مگر از دود دل فاطمه پروای تو نیست
ز غم بی کسیت شد جگر سنگ کباب
یک جوی رحم چرا بر دل اعدای تو نیست
گر بگویم که ز داغ علی اکبر پسرت
شاهدی بهتر از این چشم گهر زای تو نیست
نه برادر نه پسر تن به زمین سر بستان
نیست دردی که زهر گوشه مهیای تو نیست
(صامت بروجردی)
Forwarded from غلوپژوهی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یا خیمات باکر لیش تحترقن
عمار کنانی
عزاداری پرسوز شب عاشورا
(شعر با زبان حال و ترجمه فارسی)
التماس دعا
عمار کنانی
عزاداری پرسوز شب عاشورا
(شعر با زبان حال و ترجمه فارسی)
التماس دعا
Forwarded from قدری تفقّه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❌ كارشناس شبکه قرآن در برنامه زنده:
حسننصرالله میگوید امام زمان ما آیتالله خامنهای است.
#امامت_فقیه #شرک_در_امامت
⚠️ کشور در رنج و بلا و بدبختی می غلطد و به جای بازگشت همچنان گستاخ تر می شوند...
وَ لَقَدْ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما يَتَضَرَّعُون (المؤمنون/76)
@hawzeh_notes
حسننصرالله میگوید امام زمان ما آیتالله خامنهای است.
#امامت_فقیه #شرک_در_امامت
⚠️ کشور در رنج و بلا و بدبختی می غلطد و به جای بازگشت همچنان گستاخ تر می شوند...
وَ لَقَدْ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما يَتَضَرَّعُون (المؤمنون/76)
@hawzeh_notes
Forwarded from ذِکری
Telegram
dare-akherat.ir دار آخرت
🔰ادله لزوم عصمت در امام در نفی ولایت مطلقه برای غیر معصوم کافی است
🔖مرحوم آیت الله العظمی سید سعید حکیم:
📝ان هذا الأمر لا يناسب غير المعصومين (عليهم السلام)، حيث يؤمن الخطأ في حقهم، فلا يكون تسليطهم سبباً لتلف النفوس والأموال بغير الحق وانتهاك الأعراض والحرمات.…
🔖مرحوم آیت الله العظمی سید سعید حکیم:
📝ان هذا الأمر لا يناسب غير المعصومين (عليهم السلام)، حيث يؤمن الخطأ في حقهم، فلا يكون تسليطهم سبباً لتلف النفوس والأموال بغير الحق وانتهاك الأعراض والحرمات.…