مرکز آفرینش های ادبی قلمستان
620 subscribers
875 photos
82 videos
12 files
184 links
Download Telegram
شرمنده ی نگاه شمایم شما دو تا
تصویر مات آه شمایم شما دو تا

یک شب میان آینه سیبی دو نیم شد
بازیچه ی گناه شمایم شما دو تا

می بینمم که گریه کنان گاه گاه گاه
مابین قاه قاه شمایم شما دو تا

دیدم که قد کشیدم و افتاده ام به راه
در امتداد راه شمایم شما دو تا

سیبی میان آینه چرخید، چیدمش
فرزند سر به راه شمایم شما دو تا

دستم دوباره رو شد و شعرم برهنه شد
شرمنده ی نگاه شمایم شما دو تا

#مهرداد_عطائی
#شعر_جوان_اصفهان
#شب_های_شعر_حوضخانه
#قلمستان
@ghalamestannews
و خداوند نقطه را آفرید و آفرینش آغازیدن گرفت (انجیل):

دنیـا شـروع می‌شود از چند نقطـه چین
بر شـانه‌های لاغـر زن می‌خــزد زمیــن!

شعــرم نـزول می‌کنـد از چشـم‌های من
تفکیک می‌شود کلماتم به کفـــر و دیـن

شیطـان، رسـول مزرعـه‌های جهنم است
آورده با سپـــاه زَقومـش بـه مـن یقیــن

در شب رسالتی‌ست که بی‌شک درو کند
با داس مــاه! رقص شیاطین خوشه‌چیـن

امشب به قلـب حضـرت عصیان سپرده‌ام
در آیــه‌هـای ســرخ لبـانم کند کمیــن

تــاریـخ، ســرنوشـت مـرا دور مـی‌زنـد
درد مـــرا نوشتــه بـه پیشــانی زمیــن

موســی! کنـار حیــرت نیـل ایستاده‌ای
فرعــون چشـم‌های مرا در سبــد ببیـن!

در من دمیده قـوم یهــودا که در غــزل
ایــراد من رسیده بـه مــرغ و تـرنجبیـن

این کافری که هیچ ز قرآن نخوانده است
سـوگند می‌خورد به ضحی، عادیات، تیـن

نعــش مرا به شانه‌‌ی هابیل می‌بَرند
دنیـــا تمـام می‌شود و چند نقطـه چیـن

#الهام_ریزوندی
#شعر_جوان_اصفهان
#شب_های_شعر_حوضخانه
#قلمستان
@ghalamestannews
هزار واهمه دارم که دوستت دارم
به یاد ابر نگاهت مدام می بارم

شنیده ام که مداوم ترانه می‌سازی
به حال بیخودی من که سخت آوارم

تو رد خاطره های مرا رصد کردی
بدون اینکه بدانی از عشق بیزارم

شدی مداوم و من هم گرفتم آهو‌ وَش
نگاهِ تند تو را در نگاه بیمارم

چنان که آتش سرخی برای سردی من
چنان که آب شدی در تنور اشعارم

زدم به آب نیاز و غریق در عشقت
شدم ؛ ببین به کجاها کشیده شد کارم!

من از تداوم تو خسته نیستم اما
هزار واهمه دارم که دوستت دارم

#نفیسه_کریمی
#شعر_جوان_اصفهان
#شب_های_شعر_حوضخانه
#قلمستان
@ghalamestannews
دوباره فرصت دیدار شد نصیب امشب
میانِ باغِ پر از عطر و بوی سیب امشب

دوباره بزم غزل ،عاشقانه ای دیگر
حضور سبز تو و شامگاهِ شهریور

به شوق دیدنتان شال شعر پوشیدیم
هزار جرعه غزل های ناب نوشیدیم

تو آمدی ،شب تبریز با خود آوردی
صفای شهر غزل خیز با خود آوردی

تو چارباغِ دل انگیزِ اصفهان داری
شکوهِ دیدنیِ نیمه ی جهان داری

نگاه توست پر از مستیِ مِیِ انگور
پر از اصالت فیروزه های نیشابور

برای بودنت اینجا دلیل آوردی
شکوه دلکش صحرا و ایل آوردی

تو آمدی همه ی شهر عاشقت بشوند
غزل ترانه بخوانند و لایقت بشوند

به باغ شهر،حضورت بهار آورده ست
و طعم دلکش و ناب انار آورده ست

هزار و سیصد و ... امشب زمان آغازست
هزار پنجره دل رو به آسمان باز است

شبی پر از شعف و شوکتِ غزلخوانی
شبی شگفت،شبی آنچنان که میدانی

تمام شهر من امشب رواق خوبی هاست
چهار سوقِ هنر،چلچراغ خوبی هاست


#سهیلا_السادات_اولیایی_شهرضا
#شعر_جوان_اصفهان
#شب_های_شعر_حوضخانه
#قلمستان

@ghalamestannews
شب های شعر حوضخانه
#شعر_آیینی
باحضور:
#قاسم_صرافان
#سید_حسن_رستگار
#عباس_کیقبادی
#محسن_ناصحی
#محسن_نیکنام
چهارشنبه،24 آبان،ساعت16
باغ غدیر،ساختمان الغدیر، حوضخانه
#قلمستان
@ghalamestannews
پاییز! دلم گرفته از خشم زمین
تلخی بده تا بنوشم آن را غمگین

خون میچکد از کتیبه ی کرمانشاه
تا خاطره ی قشنگ قصر شیرین

#نفیسه_کریمی
#شعر_جوان_اصفهان
#سوگ_سرود
#کرمانشاه
#قلمستان
@ghalamestannews
فرودآمد ستون و سقف و دیوار
چه گلهایی که مانده زیر آوار

زمین لرزید و دلها غرق خون شد
دوباره سرزمینم شد عزادار

#رها_احمدی
#شعر_جوان_اصفهان
#سوگ_سرود
#کرمانشاه
#قلمستان
@ghalamestannews
آن شب
تمام قصر بیستون شد
تیشه ها
بیرون می کشیدند فرهادها را
کسی شیرین را
سرپلی به دارآویخته بود!...

#سید_مجید_موسوی
#شعر_جوان_اصفهان
#سوگ_سرود
#کرمانشاه
#قلمستان

@ghalamestannews

امشب دوباره زخم غزل هام تازه شد
امشب دوباره زخمیِ دردی دوباره ام
امشب تمام شعــر مرا غم گرفته است
همــــــراه با روایت یک سوگواره ام

شب می رسد دوباره خبــــرهای ناگهان
شهـــری میان وحشت و آوار و زلــــزله
یک شب شبیه غربتِ "بَم"،سرد و ناگهان
کابوس می شود شب پاییـــــــزِ "اَزگِله"

در زیر خاک،بی کس و تنها نهـــان شدند
انگورها به کـــــام وطن، شوکران شدند
بی سر پنــاه در شب سردی پر از هـراس
مانند برگ،زخــــمیِ دست خـــزان شدند

دنبال ردّ گمشده ی خویش،مــــــادری
دنبال کیف و دفتر مشق شب و کتاب
فردا کلاس درس و دبستان،سیاه پوش
در سوگ باغ مدرسه ی" سرپُل ذهاب "

اینجا تمام،غربت و آوار و خستگی ست
آه ای زمیـن ،سکوت خودت را نشان بده!
اینجا شب است و سوسوی تلخ ستاره ها
اینجا هنوز ،زخمیِ جنگ است امان بده


امشب وطن به وسعت تاریخ،خسته است
بر تل خاکی از غم و حسرت نشسته است
دستی از آستین نیایش بر آوریم
امن یجیب خوان....
دل ایران شکسته است

#سهیلاالسادات_اولیایی_شهرضا
#شعر_جوان_اصفهان
#سوگ_سرود
#کرمانشاه
#قلمستان
@ghalamestannews
تا آمدی از آسمانم خار می‌بارد
ساعت به ساعت پشت هم آوار می‌بارد

ناراحت از حال خراب و بغض من هستی؟
یک لحظه دست از فکر من بردار ، می‌بارد

دریا شوم از رود پر از آب چشمانم
وقتی که اشک از صورتم هربار می‌بارد

در زیر سیلم خیسم و دنبال یک سقفم
تا میرسم خانه در و دیوار می‌بارد

من یک درخت و پیش تو بودن خیالم بود
دیدم که هر جا میروی نجار می‌بارد

نجار من ارّه نکش بر استخوان هایم
خون از درختی که شده الوار ، می‌بارد

تنها و خسته روی مبلی خواب می‌بینم
از آسمان این دسته از افکار می‌بارد

وزن از تنم آمد و در شعرم نمایان شد
شعر از دلم آمد و از خودکار می‌بارد

#حسن_علی‌تبار
#شعر_جوان_اصفهان
#شب_های_شعر_حوضخانه
#قلمستان

@ghalamestannews
در یاد دارم ضربه ی سخت تبرها را
ویرانی کاشانه ی شانه به سر ها را

زیر هجوم سیل اخبارم ولی هرگز
یادم نمی ماند عناوین خبرها را

تکلیف عشق ما به اما و اگر خورده ست
ای کاش می‌شد محو کرد "امّا اگر"ها را

پیراهنش را چاک داد و سیل خون باراند
تا دید انار احوال ما خونین جگرها را

***
وقتی که ناغافل به شهر دیگری رفتی
مردم همه بستند اسباب سفرها را

#مجید_گلدار
#شعر_جوان_اصفهان #شب_های_شعر_حوضخانه
#قلمستان

@ghalamestannews
یک لذت‌ عاشقانه می‌خواست خدا
براهل‌ جهان نشانه می‌خواست خدا
"لولاک لَما خَلَقتُ الاَفلاک"که‌ گفت
بر خلقت خود بهانه می‌خواست خدا

#سهیلاالسادات_اولیایی_شهرضا
#شعر_جوان_اصفهان
#قلمستان
@ghalamestannews
چشمانِ تو فیروزه ی نیشابور است
موهات نوای دلکَشِ تنبور است
در گوشه ی اصفهان چه شوری برپاست؟!
که نصف جهان به بودنت مغرور است...

#رضا_مسائلی
#شعر_جوان_اصفهان
#شب_های_شعر_حوضخانه

@ghalamestannews
‍ همیشه سفر از خاک به خاک است ولی...
#دریادلان به آب می زنند.


کدام صفحه ی این داستان ورق خورده؟
کدام روح ترک خورده را نشان کردند؟
کدام پنجره را در کجای این دنیــــا.....
گشوده رو به بلندای آسمان کردند؟


زمین خشک مگر تاب درد و داغ نداشت؟
که رخنه کردشبی غم، به قلب #اقیانوس؟
هــــزار راه، دلم رفـــت روز و شب اینجا
هـــــزار بار پریدم از این همه کابـــــوس


برای دلخوشیِ چشم های مانده به راه
گمانه ها زده شد #کشتی شناور را
شب است‌و‌ پهنه ی دریا اسیر شعله و دود
خبر رسید که تنها..... فقط دو پیکر را...


شب‌است و سوسوي تلخ ستاره ناپیداست
آهــــای ماه! کجا مانده ای؟ تو همت کن!
نسیم رفته خبـــــرهای خوب جمع کند
آهـــــای باد! تو نا گفــــته ای روایت کن


کجاست گلشن لطف خدای ابراهیم؟
که شعله های فروزنده را مهار زند؟
کجاست موسیِ عمران که با ید بیضا
عصای معجزه بر موج بی قــرار زند؟


ستاره های‌سوخته‌ در آب ها فرو رفتند
و چشم مـــــــاه به دامان آب گریان است
مرا بگیر از این حجم پر شراره ی بغض
که این حدیث غمی تازه در زمستان است


شبی‌که‌ خنده کنان، دور از این‌حدود شدند
اسیر شعله ی غم با همه وجود شدند
قبول‌کن که نه #دریــــا‌دل است دریا هم
قبول کن که بهشتی، ولی چه زود شدند!!!


#شب_های_شعر_حوضخانه
#شعر_جوان_اصفهان
#سهیلاالسادات_اولیایی_شهرضا
#قلمستان
#سوگ_سرود
#سانچی

@ghalamestannews
Forwarded from فرهنگ ترافیک
#تراطنز

🔻جشنواره #شعر_طنز حمل و نقل و ترافیک تِراطَنز
🔹همراه با جوایز ارزنده

🔸اطلاعات بیشتر و ارسال آثار از طریق:
trafficul.ir/news/node/2463

@trafficul
بررسی چهاردهه ادبیات فارسی
#شعر
با حضور:
#دکترحسن_دلبری
#محمدکاظم_کاظمی
پنجشنبه، 18بهمن، ساعت16
سالن كنفرانس کتابخانه مرکزی شهرداری
@ghalamestannews
🔶️🔸️
نشست تخصصی #زبان_میراث_دیرین
سخنرانان:
دکتر سیدجواد میری و دکتر احمد فاضل
همراه با شعرخوانی به زبان و لهجه‌های مختلف استان اصفهان
۵اسفند ماه ساعت ۱۶:۳۰
🏠باغ غدير، پاركينگ٦،سالن حکمت
#مرکز_آفرینش_هاي_ادبی_قلمستان
#دفترتخصصي_ادبيات_وزبان
#اداره_فرهنگی_اجتماعی_منطقه_۴
#شهرداری_گزبرخوار
#زبان_مادری
#شعر_خوانی
#لهجه_اصفهانی
@ghalamestannews