قبل انقلاب
18.5K subscribers
1.5K photos
404 videos
16 files
603 links
خیلی قبل‌تر از آزادی چند قدم مانده به انقلاب جایی هست که بخش مهمی از زندگی ما آنجا رقم خورد.
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 اولین فایل صوتی وحید اشتری از زندان

در دفاع از روزنامه نگاری تحقیقی؛
پاسخ #وحید_اشتری از زندان به #روزنامه_همشهری و آقای #زاکانی

جناب آقای زاکانی شهردار محترم تهران
سلام علیکم

در زندان متوجه شدم روز چهارشنبه مورخ ۲۰ تیر ماه ۱۴۰۳ روزنامه همشهری تیتر یک را به مطلبی تحت عنوان «عدلیه علیه دروغگوها» و با زیر تیتر «بساط کاسبان عدالت‌خواهی جمع شد» اختصاص داده است.

این فایل صوتی را در زندان تهران بزرگ از طریق تلفن در پاسخ به این شماره از روزنامه همشهری ضبط کرده‌ام و متنش به زحمت دوستانم پیاده شده تا به عنوان جوابیه در روزنامه همشهری وفق ماده ۲۳ قانون مطبوعات منتشر گردد.

متن کامل این فایل صوتی برای آقای دانیال معمار، سردبیر محترم روزنامه همشهری ارسال شده است.

‌‌@ghabl_enghelab
♦️به نام خدا

🔻بخش اول:

🔰"در دفاع از روزنامه نگاری تحقیقی
پاسخ وحید اشتری از زندان به روزنامه همشهری و آقای زاکانی"

🔻جناب آقای زاکانی شهردار محترم تهران، سلام علیکم

🔺در زندان متوجه شدم روز چهارشنبه مورخ ۲۰ تیر ماه ۱۴۰۳ روزنامه همشهری تیتر یک را به مطلبی تحت عنوان «عدلیه علیه دروغگوها» و با زیر تیتر «بساط کاسبان عدالت‌خواهی جمع شد» اختصاص داده است.

🔹این فایل صوتی را در زندان تهران بزرگ از طریق تلفن در پاسخ به این شماره از روزنامه همشهری ضبط کرده‌ام و متنش به زحمت دوستانم پیاده شده تا به عنوان جوابیه در روزنامه همشهری وفق ماده ۲۳ قانون مطبوعات منتشر گردد.

🔺برای این مطلب، تصاویر همه دستگیرشدگان اخیر با گرایش‌های سیاسی متفاوت را ذیل عنوان عدالت خواهی، که معرف یک جریان اجتماعی مشخص است در کنار هم قرار داده‌اند.
به نظر این کار بیشتر نشانگر انتقام جویی و کینه توزی نسبت به جوانان عدالت خواه است.

🔹به عنوان مثال معلوم نیست دکتر صادق زیباکلام و بازداشت تأسف برانگیزشان را با کدام متر و معیار می‌توان به جریان عدالت‌ خواه الصاق کرد.
با تمام احترامی که برای ایشان و برخی دوستان قائلم ولی صفر تا صد افکار ما در مورد تمام تحولات تاریخ معاصر حداقل از ۱۵۰ سال گذشته تاکنون هیچ قرابتی با هم ندارد. از برخی مثال‌های دیگر هم می‌گذرم.
اگرچه متوجهم وقتی برای ترساندن جوانان انقلابی این شب‌ها در هیئات روی منابر، خوارج و ابن ملجم و شمر بن ذی‌الجوشن را هم عدالت‌خواه جا می‌زنند، خب هر فعال سیاسی دیگری را هم می‌شود به شعبده ارگان رسمی شهرداری عدالت‌خواه کرد و کار سختی نیست.

🔺جهت اطلاع حضرتعالی نویسندگان این مطلب و خوانندگان محترم روزنامه‌تان بنده بابت دو موضوع هم اکنون در زندان هستم.

🔻اول انتشار خبر سیلی خوردن یک سرباز و حواشی بعدی‌اش که البته از جنس افشاگری در مورد مفاسد نیست بلکه بیشتر یک نهی از منکر است یک حق خواهی است و حمایت از یک جوان مظلوم شهرستانی است که بعدها توسط سخنگوی نیروهای مسلح و سخنگوی قوه قضاییه صحت ادعایش مورد تأیید قرار گرفت و برای فرد سیلی زننده کیفرخواست صادر شد ولی بنده قریب ۴ سال است به عنوان منتشر کننده خبر گرفتار دادسرا و دادگاه هستم و اخیراً هم جهت دریافت جایزه سوت‌زنی و افشاگری به زندان رهنمون شدم!

🔹ماه‌ها بعد از انتشار این خبر در شعبه ۴ بازپرسی دادسرای رسانه، بنده به عنوان نشر اکاذیب تفهیم اتهام شدم و نهایتاً برای این موضوع و موضوع شکایت بانک آینده مشترکاً یک کیفرخواست به شماره ۱۴۰۰۶۸۳۹۰۰۱۸۴۸۶۷۵۰ در تاریخ 17/12/1400 تنظیم شد.
بعد از صدور قرار جلب به دادرسی در دادسرا، بنده تصویر همین قرار در سامانه ثنا را منتشر کردم و نوشتم قریب به یک سال بعد از ماجرای سیلی و علی رغم تأیید مقامات رسمی نیروهای مسلح و قوه قضاییه آیا صدور چنین کیفرخواستی خنده‌دار نیست؟!
بعد از انتشار این قرار، بازپرس از اساس منکر اتهام نشر اکاذیب در کیفرخواست شد که منجر به تشکیل پرونده‌های بعدی شد و الی آخر…
شاید خنده‌دار باشد که بنده هنوز جرم خود را در این پرونده متوجه نشده‌ام!

🔻دوم انتشار مستندات روزنامه رسمی کشور در مورد حضور آقای طائب، رئیس دستگاه امنیتی کشور در یک خیریه با برخی متهمان چند هزار میلیاردی و برخی مدیران مرتبط با پرونده املاک نجومی بود.در این پرونده هم علی رغم اینکه قاضی در متن رأی قطعی دادگاه نوشته است که بنده هیچ نسبت فسادی به این افراد نداده‌ام و در واقع صرفاً از چرایی شراکت آقای طائب با این افراد سوال کرده‌ام و از تعارض منافع پرسیده‌ام و نوشته‌ام «عضویت رئیس دستگاه امنیتی کشور و یکی از مهم‌ترین نهادهای نظارتی در یک خیریه با چنین افرادی با چه منطقی صورت پذیرفته است» محکوم به ۱۴ ماه حبس شده‌ام.

🔹در مورد انگیزه‌های سیاسی اعلام جرم صورت گرفته و پرونده‌سازی نهادهای ضابط چیزی نمی‌نویسم چون زیاد نوشته‌ام.
البته پیش از این همه این احکام با مستندات قانونی در دیوان عالی کشور شکسته شده بود و بعد از یک سال و نیم و یک هفته مانده به انتخابات، برای راهنمایی به زندان، مجدداً در دادگاه تجدید نظر یک رأی اضطراری صادر شد.

🔺همانطور که مشاهده می‌کنید مطالبی که در روزنامه همشهری به عنوان لیست اکاذیب منتشر شده هیچ ربطی به این پرونده و حکم دادگاهی که منجر به زندان شده ندارد.
البته که کذب خواندن موارد ذکر شده در همان صفحه گزارش همشهری ناشی از ناآگاهی نویسندگان است، طبق این توضیحات هیچ کذبی در مطالب بنده وجود نداشته و ظاهراً جرم بنده نشر اصادیق به قصد تشویش اذهان عمومی بوده است!

🔹من گمان می‌کنم صرف نظر از جزئیات این احکام افکار عمومی متوجه سیاسی بودن این برخوردها و وجه اشتراک بازداشت همه منتقدان یک کاندیدای خاص، یکی دو هفته مانده به انتخابات شده است.

ادامه دارد...


🔴@ghabl_enghelab
🔻بخش دوم:

🔺شاید ریزش شدید آراء آقای قالیباف را هم بتوان با همین واکنش‌های منفی افکار عمومی تحلیل کرد.
علاوه بر افکار عمومی به نظرم، وقتی قوه قضاییه در اطلاعیه روز سه‌شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳ در پاسخ به بیانیه جمعی از عدالت‌خواهان صراحتاً آدرس شورای عالی امنیت ملی و شورای امنیت کشور به عنوان تصمیم گیرندگان اصلی این اتفاق را می‌دهد، تا حدی متوجه ضربه‌ای که این اتفاق سیاسی، بر اعتبار و حیثیت دستگاه قضایی در نزد افکار عمومی زده، شده است.

🔺من از جهت دلسوزی عرض می‌کنم، با پول بیت المال آرامش روانی جامعه و احیای حقوق عامه که در سخنان رهبری بود را به برخورد با منتقدین تقلیل ندهید.

🔹وقتی یک خبرنگار مثلاً در مورد زمین ۱۰۰۰ میلیاردی آقای صدیقی می‌نویسد یا در مورد درآمد ماهانه میلیاردی آقای علم الهدی از تولیت مادام العمر یک موقوفه چند هزار میلیاردی می‌گوید و در مورد منع ائمه جمعه در دخالت در امور موقوفات تذکر می‌دهد یا در مورد خیریه آقای طائب با متهمان فساد چند هزار میلیاردی می‌نویسد، به جای برخورد با این خواص و ارائه گزارش شفاف به مردم که اذهانشان را درگیر هزاران سوال بی‌پاسخ کرده است، به اسم حقوق عامه و اسم امنیت روانی جامعه، اگر سیاست برخورد با خبرنگاران و سوال کنندگان را ترویج دهید، خدمت به آقای اژه‌ای نکرده‌اید، آن هم با این تیتر و این نقاشی زننده که بعید بدانم از روی حسن نیت بوده باشد.

🔺حتماً شنیده‌اید قصه آن پیرمرد سیگاری را که برای دوستانش تعریف می‌کرد: من در جوانی خیلی سیگار می‌کشیدم، یک بار در تاکسی نشسته بودم شنیدم رادیو حرف‌های عجیبی از مضرات ویران کننده سیگار می‌زند، از آن روز به بعد دیگر تصمیم گرفتم دیگر رادیو گوش نکنم و تا امروز رادیو را کنار گذاشته‌ام!
این جملات را چند بار بخوانید، چون من در مورد پیرمرد سیگاری و رادیو حرف نمی‌زنم!

🔹علاوه بر این مطلب در این شماره یک سرمقاله به قلم آقای قشقاوی، دیپلمات سابق و نماینده کنونی مجلس در نفی کامل هرگونه افشاگری منتشر شده است.

🔺جناب آقای زاکانی، حضرتعالی تا همین هفته پیش در مستندهای انتخابات و مناظرات از افشاگری‌های دهه هشتادتان همچون کرسنت و دانشگاه آزاد رزومه می‌ساختید و خاطره می‌گفتید و درست یا غلط، بخشی از هویت سیاسی‌تان مرهون چنین افشاگری‌های در مورد جناح مقابل است.
صرف نظر از بررسی محتوایی، حالا انتشار چنین مطالبی و مضموم خواندن کل پدیده افشاگری آن هم در روزنامه تحت امر حضرتعالی مانند چسباندن عکس ریه ناسالم روی پاکت سیگار است، متوجه هستید؟!
بگذریم...

🔹آقای قشقاوی دیپلمات با سابقه کشورمان در روزنامه همشهری نوشته است: در اروپا که بنده بودم اصلاً چیزی به نام روزنامه نگاری تحقیقی و افشاگری وجود ندارد.

🔺این هم گرفتاری جمهوری اسلامی است که دیپلماتش که حالا نماینده مجلس شده اصلاً اطلاع ندارد که پارلمان اروپا به نام دافنه کاروآنا گالیتزیا خبرنگار افشاگر و ضد فساد بلغارستانی که در خودروی بمب گذاری شده کشته شد، یک جایزه ویژه سالانه به نام خبرنگاران تحقیقی و افشاگر دارد و به خبرنگاران ضد فساد از اقصی نقاط دنیا تقدیم می‌کند و یا اصلاً اسم جولیان آسانژ و اسنودن را نشنیده و نمی‌داند در آمریکا در دهه ۷۰ میلادی با گزارش‌های تحقیقی چند روزنامه نگار، رسوایی معروف واترگیت به بار آمده و یک رئیس جمهور از مقام خود استعفا کرده است که فیلم‌های زیادی در موردش ساخته شده که یکی از معروف‌ترین‌هایش فیلم همه مردان ریاست جمهور است که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی بارها پخش شده است.

🔹در پی دهه‌های گذشته ده‌ها مورد از موارد این چنینی در روزنامه‌های آمریکا و اروپا به وجود آمده است که اصلاً به گوش دیپلمات با سابقه مملکت هم نخورده است!

🔺روزنامه نگاری تحقیقی که منشأ بسیاری از اصلاحات و تحولات در چند دهه گذشته در دنیا در حوزه قوانین بوده این قدر در بین مسئولان جمهوری اسلامی غریب است.
این نشان می‌دهد در عقب افتادگی در عدالت، ما علاوه بر عقب افتادگی در حوزه‌های قوانین حمایتی و قضایی، یک عقب افتادگی ذهنی هم بین دیپلمات‌هایمان داریم.

🔺آقای قشقاوی با دوگانه ساختن از شفافیت و افشاگری، بارها تأکید کرده، آنجا چون شفافیت است اصلاً نیاز به افشاگری نیست.

ادامه دارد...


🔴@ghabl_enghelab
🔻بخش سوم:

🔺باعث تاسف اینکه نماینده مردم رباط کریم و بهارستان در مجلس به قدری از فضای قانونگذاری دور است که نمی‌داند اینجا بلژیک و فنلاند نیست و ما فعلاً به آن سطح از شفافیت اولاً دسترسی نداریم و تازه اگر روزی این تلاش‌ها و هزینه دادن‌ها به بار بنشیند و حکومت‌داری در ایران شیشه‌ای هم بشود، برادرمان نمی‌داند باز شفافیت صرفاً به معنی دسترسی آزاد به اطلاعات و انتشار دیتای خام قابل فرآوری و قابل جستجوست، یعنی باز کار خبرنگار تحقیقی است که باید روی صورت‌های مالی در کدال روی اطلاعات ثبت شرکت‌ها یا در هزار سامانه و سایت دیگر بنشیند و وقت بگذارد و اسامی سرچ کند و ارتباطات را کشف کند و با سمبه رسانه سوال بپرسد.

🔺مختصراً در شفاف‌ترین کشورها با شفاف‌ترین سامانه‌ها و دسترسی آزاد به اطلاعات باز شاخص‌ترین چهره‌های روزنامه نگاری تحقیقی، باید وجود داشته باشند با مهم‌ترین قوانین حمایتی از آنها.
در هیچ کجای دنیا شفافیت و افشاگری و روزنامه نگاری تحقیقی دوگانه نیست، به جز در ذهن سیاست‌مدار تازه از راه رسیده ایرانی.

🔺القصه... از زندان سفارش دادم سه نسخه از کتاب «به من دروغ نگو» اثر جان پیلجر مشتمل بر بیش از ۱۰۰ گزارش تاریخی از افشاگری توسط روزنامه‌نگاران تحقیقی مطرح را برایتان خریداری و ارسال کند، یکی برای شما، یکی برای آقای قشقاوی و یکی هم برای سردبیر همشهری.

🔺پیشاپیش از انتشار این چند خط در تیتر یک روزنامه همشهری وفق ماده ۲۳ قانون مطبوعات تشکر می‌کنم.
ایام عزت مستدام.

وحید اشتری، زندان تهران بزرگ، 21/4/1403



🔴@ghabl_enghelab
Audio
🎧 اولین فایل صوتی وحید اشتری از زندان

🔹در دفاع از روزنامه نگاری تحقیقی؛
پاسخ #وحید_اشتری از زندان به #روزنامه_همشهری و آقای #زاکانی



🔴@ghabl_enghelab
♦️و همیشه خاطرات عاشقانه، از «نخستین روز، نخستین ساعت، نخستین لحظه، نخستین نگاه و نخستین کلمات آغاز می شود.» همانگونه که سیاست، از «نخستین زندان، نخستین شلاق، و نخستین دشنام های یک بازپرس»

زنده یاد نادر ابراهیمی / کتاب یک عاشقانه آرام


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab
♦️‏«تا وسط این هفته زندان بودم آخر هفته نماز جمعه!»

کمترین کاری که برای اعتراض به این نسل کشی تاریخی از دست ما برمیومد.


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab
🔺رضاخان با کودتا به قدرت رسید، محمدرضا با اشغال ایران توسط متفقین و حالا پسرش برای تاج و تخت چشم امیدش به ناو و بمب افکن‌ و جنگنده‌ خارجی است.
تا اینجا عیبی ندارد!
ولی وقتی اسم این آرزوها را ‎#انقلاب_ملی می‌گذارند آدم احساس می‌کند دارند به واژگان انقلاب و ملیت همزمان تجاوز می‌کنند.

🔺‏از قفقاز تا آمریکای لاتین معمولا اپوزیسیون چه چپ و چه راست و رنگی برای براندازی قدرت معمولا از علنی کردن ارتباطات خارجی‌اش‌ ابا دارد.
ولو ارتباطات رسانه‌ای!
ولی این گونه‌های نادر علنا پادشاهی خواهی را با جنگنده خواهی با هم تئوریزه می‌کنند.
مصداق کامل خوردن حیا و قی کردن آبرو!


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab
♦️این روزها که درگیر جمع کردن کافه هستم به قدر کافی تلخ می‌گذرد.
امروز شنیدم که آقای سیاح برکنار شد.
کسانی که تجربه کسب و کار در این مملکت دارند می‌دانند تا قبل از ایشان برای گرفتن مجوز یک تهیه غذای ساده چه پدری از این ملت درمی‌آمد.
به نوبه خودم به ایشان خسته نباشید عرض می‌کنم.

#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab
🔻زندان فرصت مغتنمی بود.
ایام حبس قریب ۷ هشت جلد کتاب و تعدادی مقاله در مورد زندان خواندم.
در مورد حبس و انتخابات و ظلمی که صورت گرفت حرف زیاد است.
ولی چنگ و دندانی که در این چند ماه دارند به ‎#ایران نشان می‌دهند مجال نمی‌دهد.
ان‌شاا… یک ‎#از_زندان_بگو هم باشد طلب‌تان سر فرصت!

🔻از دوران دانشجویی در جنبش عدالتخواه چندباری که اتفاقات تلخ در زندان‌های کشور رخ داد نامه و بیانیه دادیم و درخواست بازدید از زندان‌های کشور داشتیم.
هیچ‌وقت رخ نداد.
ولی اگر رخ می‌داد هم دیدن زندان بعنوان یک بازدید کننده با تجربه کردنش بعنوان یک زندانی خیلی متفاوت است.

🔻ان‌شاا… گرد و غبار این روزها خوابید
مفصل در مورد سازمان زندانها و اساس کیفر زندان حرف می‌زنیم.
بین تاریک‌خانه‌های کشور از سربازی اجباری و اوقاف و شهرداری و سایر دغدغه‌هایی که با هم در فضای مجازی در موردش حرف زدیم اوضاعش بدتر نباشد بهتر نیست.

#از_زندان_بگو
#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab
♦️با این اعتراض همدل نیستم.
منطقی نیست رئیس جمهور در هر مراسمی که دانشگاه می‌آید یک تریبون هم به دانشجوها بدهند.
به جز روز دانشجو!
ولی دانشجوی معترض نطق معقول و مودبانه‌‌ای داشت.
آقای پزشکیان هم برخورد خوبی کرد و تریبون‌اش را به دانشجو داد.
کاسه‌ داغ‌تر از آش نشوید!


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab
♦️دردناک‌تر از آبنبات منتوس آن چند تا اسکناس شِکِل در جیب ‎#یحیی_سنوار است.
مرد فلسطینی در مملکتی به دنیا آمده که حتی پول ملی ندارد و داد و ستد را باید با پول اشغالگران انجام بدهد.
آنوقت پفیوزهای فارسی زبان آبنبات‌اش را مسخره می‌کنند.
یحتمل دنبال آبنبات تولید ملی ته جیب‌اش می‌گردند!

🔻تصویر محتوای جیب سنوار را ارتش اسرائیل منتشر کرده ولی پفیوزهای فارسی زبان در توئیت‌های‌شان تصویر را فتوشاپ می‌کنند که توجهات به آن بحث پول ملی جلب نشود.
(تصویر اصلی و کات خورده را ضمیمه کردم)
شما ببین چه نخاله‌هایی به دنیا صادر کردیم که صادرات قبرس جلوی خریت اینها لنگ می‌اندازد!


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab
♦️بخش از واگذاری ‎#کافه_کوچ ایامی که زندان بودم توسط خانواده انجام شد.
امروز رسما با آنچه باقی مانده بود خداحافظی کردیم و خلاص.
یاد کافه‌مان به خیر!


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab
♦️یک قدم دیگر برای رسیدن به خط پایان برداشتیم
و برای خودمان کلی جیغ و کف و سوت زدیم و هورا کشیدیم
بی خیال از انبوه بت‌هایی که نشکسته باقی است
تبر، داخل کافه رستوران جا ماند
ابراهیم جان حلال کن!


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab
♦️دوست ندارم باور کنم هیچ ایرانی‌ای با هر عقیده و فکر و گرایش سیاسی برای حمله اجنبی به خاک وطن‌ کف و سوت می‌زند.
توییت ابراز خوشحالی ببینم روی تک تک پروفایل‌‌ها می‌زنم دقیق عکس و اسم فیک را چک می‌کنم تا خیالم راحت شود از سایبری‌های دشمن متجاوز است و در حال عادی سازی است.


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab
♦️آن خط رسانه‌ای که حمله به کنسولگری ایران در لبنان را حمله به خاک کشور تعبیر می‌کرد و انتظار برخورد ناموسی داشت خط درست است.
پنجه کشیدن مستقیم دیشب روی صورت پایتخت را بی‌اهمیت جلوه ندهید.
این خط رسانه‌ای بعدها روی زمین تبعات سهمگینی برای ایران خواهد داشت.


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab
🔺هر وقت خبر حمله تروریستی جدید شنیدید یادتان باشد بین کسانیکه با عشق و علاقه شغل‌شان را انتخاب کرده‌اند و داوطلبانه به افتخار شهادت نائل آمده‌اند با کسانیکه بخاطر یک قانون منسوخ ناچارا تن به ‎#سربازی_اجباری داده‌اند یک دنیا تفاوت است.(تصویر۱)
هرچند هر دو را شهید بنامند.

🔺من نمی‌دانم چه کسانی را بهشت می‌برند؟
ولی می‌دانم همانقدر که باید قدردان مردانی باشیم که خودشان را بخاطر کشور در موقعیت خطر قرار می‌دهند باید بپرسیم چطور می‌شود افرادی را بالاجبار در موقعیت خطر جنگی قرار داد و بعد رویش اسم شهید گذاشت؟(اینجا بخوانید)
از کجای اسلام بالاجبار بردن کسی به جنگ درآمد؟(تصویر۲)

🔺الآن اصلا بحثم میزان آموزش بی کیفیت سربازها و گوشت دم پر توپ شدن‌شان نیست.
حتی با بهترین کیفیت آموزش خوبست علما و فقها و مراجع توضیح دهند چطور و با کدام پشتوانه شرعی می‌شود یک فرزند را به زور از مادر یا همسرش جدا کرد و  برخلاف میل باطنی‌اش در خطرناک‌ترین موقعیت جنگی قرارداد؟(تصویر۳)

🔺کسانیکه بیش از همه نگران اسلامی شدن صدر تا ذیل حکومت و حتی شرعی کردن ظواهر خیابان و سر و ریخت عابران پیاده‌ هم هستند منطقا باید این سوال را بیش از بقیه بپرسند و بیشتر نگران نسبت سربازی با شرع باشند تا حداقل جامعه دغدغه‌های دیگرشان را هم بهتر باور کند!
(تصویر۴)


#از_سربازی_بگو
#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab
♦️بغض سلطنت طلب ها از ارتش جمهوری اسلامی نیست، این ها از همان ارتش زمان پهلوی کینه دارند.
این سیب زمینی هم که میگویند ربطی به دوران بعد از انقلاب ندارد.
منظورشان اعلام بی طرفی ارتش شاهنشاه بعد از فرار اعلی حضرت‌ است.
خلاصه این کینه‌ها را علنی نمی‌گویند شما هم به روی‌شان نیاورید…


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab
♦️فجازی تمرین شنیدن و تحمل همه سلایق و گرایشات سیاسی است.
از کل کل بیهوده بپرهیزید.
فقط یک استثنا قائل شوید.
آنهم فارسی زبان‌هایی که این سالها تجزیه ایران، تهاجم خارجی، تحریم و فشار به مردم را عادی سازی کردند.
از هیچ فرصتی برای تحقیر و تمسخر و آفتابه گرفتن روی اینها غافل نشوید.


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab
📝«مقاومـت در خشکـشویی»

🔺بخش اول:

🔻زندان ک بودم آقای پزشکیان رئیس جمهور شد، جنگ شد، کلی از فرماندهان لبنانی و فلسطینی را شهید کردند، سید حسن را زدند، هنیه را زدند، کلی اتفاق مهم رخ داد.
هر اتفاقی در منطقه رخ می‌داد می‌رفتم خشکشویی زندان!
حالا چرا آنجا؟

🔻نتایج انتخابات را ک اعلام کردند، از بند امن ب بند عمومی منتقل شدم.
لباسها را بردم بشورم یک نفر را در خشکشویی دیدم خیلی آشنا بود.
هرچقدر فکر کردم کجا دیدمش یادم نیامد.
تقریبا یقین داشتم ک این آدم را بارها دیده‌ام و ساعتها گپ زده‌ایم.
چند روز درگیرش بودم.

🔻در تهران بزرگ حدود ۲۰ هزار تا زندانی وجود داشت. از سارق مسلح و زورگیر و بدهکار کلان بانکی تا چک برگشتی‌دار و گوشی قاپ و کلاهبردار خرد و هزارجور آدم گرفتار با گناه و بی‌گناه …
بین ۲۰ هزار نفر، تنها بنده و یکی دیگر از دوستان روزنامه‌نگار سیاسی بودیم.
چرا ما آنجا بودیم؟
بماند!

🔻بعد از چندروز درگیری ذهنی یکهو یادم افتاد مسئول خشکشویی چقدر شبیه جوانی است ک هفش ده سال پیش یکی دو ساعت با وی گفت و گو گرفته بودم.
برای پایان نامه ارشد ک تاریخ شفاهی اتفاقات منطقه را جمع میکردم با معرفی دوستان بعنوان یکی از فرماندهان جوان نخبه ایرانی با وی گپ زده بودم.

🔻از طراحان شکست محاصره طوق حلب، آزاد سازی نبل و الزهرا، از بنیانگذاران لشگر فاطمیون و کلی افتخارات دیگر…
همیشه فکر میکردم چقدر خون داده شده چقدر هزینه شده تا این آدم‌های ارزشمند ساخته شده‌اند.
چقدر حیف است ک با یک ترکش، اینهمه تجربیات ارزنده این جوان‌ها با خودشان خاک شود.

🔻همیشه غصه میخوردم کاش یک اراده کلان حکومتی برای ثبت و ضبط خاطرات و تجربیات فرماندهان جوان ایرانی در اتفاقات منطقه جهت انتقال ب نسل‌های بعدی وجود داشت.
بگذریم!
مسئول خشکشویی اسم‌اش یوسف بود و خیلی شبیه آن جوان بود.
از زندان با خانه تماس گرفتم تا اسم آن جوان را دربیاورم.

🔻همسرم از سررسیدهای قدیمی با زحمت فیش برداری مصاحبه آن فرمانده نخبه را پیدا کرد.
اسم مصاحبه شونده یونس بود.
یقین کردم مسئول خشکشویی (آقا یوسف) برادر بزرگتر یونس است.
فقط صورتش شکسته‌تر است و ریش‌هایش هم کامل سپید است.
بیشتر کنجکاو شدم از حال و اوضاع برادر کوچک‌اش بپرسم.

🔻بنظرم رسید یونس احتمال خیلی زیاد شهید شده است.
اگر زنده باشد قطعا از مسئولان رده بالای قدس است و احتمالا یوسف کلا ارتباط‌اش را نفی کند.
برای اینکه اعتمادش جلب شود کلی از خاطرات جزیی ک برادرش تعریف کرده بود را تلفنی مرور کردم ک اگر انکار کرد تعریف کنم تا صمیمی‌تر شویم.

🔻صبح‌‌ بعد آمار ک عمده زندانی‌ها مجدد می‌خوابند یکی دو کیلومتر در هواخوری می‌دویدم.
تصمیم گرفتم بعد دویدن، لباس‌ها را ببرم خشکشویی ک خلوت‌ باشد و بشود راحت‌تر گپ زد.
لباس‌ها را ک دادم بی مقدمه گفتم راستی از یونس چه خبر؟
جا خورد.
با تردید گفت خوبست الحمدلله و دیگر ادامه نداد.

🔻«هر روز ک می‌دوی لباسهات را نشور. آب بزن بنداز روی بند.
دو سه روز یکبار بشور اینجوری از بین میروند. معلوم نیست تا کی اینجا باشی»
مشخص بود پیش زندانی‌ها بیشتر دوست دارد در مورد لباس‌ها حرف بزند تا یونس!
خیلی یخ کرده بود.
برای اینکه یخ فضا را بشکنم با خنده گفتم هنوز زنده است؟

🔻گفت همچین زنده زنده هم نه!
جمله‌ها را کوتاه می‌کرد ک ادامه ندهد و من می‌خواستم بیشتر اطلاعات بگیرم.
گفتم یعنی چی؟
مجروح شده یا ویلچری است؟
گفت ن بابا سالم است.
اینها را اتو هم بزنم؟
گفتم ان‌شاا… کت و شلوار دامادی پسرم را اتو بزنی، شلوارک و تی‌شرت ورزش را اتوی چی بزنی اخوی؟

🔻 لباس‌ها را ک دادم از سالن زدم بیرون.
فکری وارد هواخوری ک شدم، برگشتم دیدم یوسف دارد پشتم می‌آید.
پرسید یونس را از کجا می‌شناسی؟
برایش مفصل توضیح دادم.
چند تا سوال ریز از آن مصاحبه ک داشتیم پرسید ک خیلی عجیب بود بعد یکهو گفت یونس خودمم.
باورم نشد. گفتم ایستگاه ما را نگیر!

🔻مصاحبه را خیلی یادش نبود می‌خواست از من مطمئن شود.
بعد ک مطمئن شد گفت باور کن خودمم!
ایندفعه من جا خوردم. شوکه شدم.
یخ کردم!
قریب ۵ سال بود در زندان بود.
به قول بچه‌های زندان ی کله بدون یک روز مرخصی!
اول فکر کردم احتمالا در حوزه کاری‌اش تخلفی کرده یا پرونده خاصی دارد.

🔻گفتم تو را دیگر چرا اینجا آوردند پاسدارها ک زندان خودشان را دارند.
شما را ک زندان عمومی نمی‌آورند!
توضیح داد ک بابت چک برگشتی اینجاست.
نمیدانستم بخندم یا گریه کنم!
فرمانده‌ای  ک بارها در خطرناکترین لحظات جان سالم ب در برده حالا در تهران بزرگ دارد لباس اتو می‌زند.

🔻ظاهرا برادرش معامله ماشین و لب تاب و گوشی موبایل می‌کرده است.
نمیدانم پشت چکهای برادر را امضا کرده بود یا چک ضمانت داده بود و بعد از کم و کسر آوردن برادرش اینجا گرفتار شده بود.
یک پرونده شخصی و یک موضوع مالی و کاملا بی ربط!

ادامه دارد...

[بخش دوم را اینجا بخوانید]


#وحید_اشتری

🔴@ghabl_enghelab