گشت‌ها | هومن پناهنده
897 subscribers
663 photos
502 videos
51 files
890 links
کانال هومن پناهنده
Download Telegram
🖊گفتگو زندگینامه‌ای با محمود سریع‌القلم

📚پیوستگی اقتصاد و سیاست

🖇من همه تحصیلاتم را خارج از کشور بوده‌ام و همه دوره‌ها هم در علوم سیاسی-روابط بین‌الملل کار کرده‌ام. تفاوتی که آمریکا با اروپا در این دو رشته دارد این است که حداقل 30 درصد علوم سیاسی-روابط بین‌الملل آمریکا بحث اقتصاد است. من سال 1355 دانشجوی سال اول دانشگاه بودم و در سال 1366 هم دکترایم را گرفتم و در این سال‌ها به وضوح تجربه کردم که 30 درصد متون در رشته‌های علوم سیاسی و روابط بین‌الملل اقتصادی، اقتصاد سیاسی است.

🖇تقریبا یک سوم اساتید در دانشکده‌ای که من در آن درس خواندم اقتصاددان بودند؛ یعنی در مسایل تجارت، اقتصاد بین‌الملل، اقتصاد سیاسی بین‌الملل، مسایل مالی جهانی و امور بانکداری تخصص داشتند. این حوزه‌ها در دانشکده روابط بین‌الملل، جزو متون سیاسی محسوب می‌شدند. این امر به طور طبیعی بر دانشجویی که در آمریکا درس می‌خواند اثر می‌گذارد.

🖇 بخشی از تحصیلات چنین دانشجویی متون اقتصادی است که علاقه من به موضوع توسعه نیز از اینجا ناشی می‌شود. من در دانشکده‌ها و دانشگاه‌هایی درس خوانده‌ام که نیمی از متون درسی آنها در رابطه با مسایل اقتصاد سیاسی توسعه در جهان بوده است، حتی تاریخ آن، ادبیات آن و نظریه‌پردازی‌های آن به عنوان مثال، من در دوران تحصیل 8 واحد تاریخ توسعه اروپا خواندم؛ ضمن اینکه 8 واحد هم تاریخ روابط آمریکا-شوروی را در دوره دکترا گذراندم.

🖇در دوره دکترا، شما از ابتدا باید از یک زاویه بسیار تخصصی بر موضوعی کار کنید، ضمن اینکه دو سه زیرمجموعه را هم باید مورد توجه قرار دهید. من آن شاخه اصلی کارم اقتصاد سیاسی توسعه و بعد نظریه‌های روابط بین‌الملل بود. به تمام اینها از آن رو اشاره کردم که به موضوع دیگری برسم. آن مورد دیگر در رابطه با نظام آموزشی آمریکا است، در آمریکا تاکید بسیار جدی‌‌ای بر این است که دانشجو باید از مراکز فکر و تصمیم‌گیری و شکل‌گیری سیاست آگاهی داشته باشد و در مباحث انتزاعی صرف مغروق نگردد.

🖇آمریکایی‌ها می‌گویند یک استاد دانشگاه خوب کسی است که با حوزه عمل ارتباط داشته باشد. مثلا بارها می‌شد که وقتی در اتاق استادم، جیمز روزِنا، نشسته بودم و با ایشان صحبت می‌کردم؛ وزیرخارجه آمریکا به ایشان زنگ می‌زد و با ایشان صحبت و از ایشان سوال می‌کرد.

🖇خاطرم است سال‌ها پیش که در کنفرانسی شرکت کرده بودم، دبیر کنفرانس که آلمانی بود به من گفت که هنری کیسینجر هم در این کنفرانس است و می‌خواهد نظر یک دانشگاهی ایرانی را در رابطه با مسایل منطقه‌ای و بین‌المللی بداند که سه ساعت صحبت کردیم.

🖇 من طی ربع قرن که در رابطه با مسایل ژئوپلیتیک جهانی مطالعه و تحقیق می‌کنم مراودات بسیار خوبی با سیاست‌مداران و دانشگاهیان غیرایرانی داشته‌ام و بسیار آموخته‌ام. اما به جز چند نفر محدود، به خاطر ندارم در ایران با افرادی که در دستگاه‌های اجرایی هستند تبادل اندیشه‌ای داشته باشم. البته این یک مسئلة فرهنگی است. به ندرت کسی سئوال دارد. به ندرت کسی می‌خواهد مورد چالش قرار گیرد. به ندرت کسی تحمل نقد شدن را دارد. درحالی‌که میان افراد اجرایی و دانشگاهی در کشورهای صنعتی، یادگیری، بهتر فهمیدن و دقیق فهمیدن، اصل است. در آن نظام آموزشی، فرد مهم نیست. استدلال و قدرت آنالیز و دقیق صحبت کردن مهم است.

🔹متن کامل این مقاله را می‌توانید در شماره دوم و سوم سیاست‌نامه مطالعه کنید.

@goftemaann🦉
گشت‌ها | هومن پناهنده
🖊گفتگو زندگینامه‌ای با محمود سریع‌القلم 📚پیوستگی اقتصاد و سیاست 🖇من همه تحصیلاتم را خارج از کشور بوده‌ام و همه دوره‌ها هم در علوم سیاسی-روابط بین‌الملل کار کرده‌ام. تفاوتی که آمریکا با اروپا در این دو رشته دارد این است که حداقل 30 درصد علوم سیاسی-روابط…
دوست صاحب‌نظری نقد کوتاهی بر این حرف‌ها نوشته و برایم فرستاده که عینآً نقل می‌کنم:

🔸گاهی به حرف‌هایی بر می‎‌خورم که مدت‌ها مایهُ خنده‌ام می‌شود. این مصاحبهُ آقای سریع‌القلم هم از آن حرف‌ها است. می‌فرمایند " بارها می‌شد که وقتی در اتاق استادم، جیمز روزِنا، نشسته بودم و با ایشان صحبت می‌کردم؛ وزیرخارجه آمریکا به ایشان زنگ می‌زد و با ایشان صحبت و از ایشان سوال می‌کرد." وقتی چند روز پیش این جمله‌ها را خواندم تمام روز می‌خندیدم. نمی‌گوید از دفتر وزیر تماس گرفتند، می‌گوید خود شخص شخیص وزیر تماس گرفت. آن هم نه یک بار، بلکه بارها وقتی آقای سریع‌القلم در دفتر استاد بودند شخص وزیر به استاد ایشان زنگ زده‌اند. لابد وزیر در سایر مواقع وقتی آقای سریع‌القلم در دفتر استاد نبودند هم زنگ می‌زنند. جیمز روزنا که معروف‌ترین و برجسته‌ترین آدم نبود، پس لابد آقای وزیر به سایر استادهای سایر دانشگاه‌ها هم زنگ می‌زنند. لابد آقای روزنا هم احتیاج به تفکر و تحقیق نداشت و فی‌البداهه پشت تلفن بحران طرح شده را حل می‌کرد و به سوالات وزیر پاسخ می‌دادند. از این حرف‌ها خنده‌‌ات نمی‌گیرد؟

کافی است آدم خاطرات یکی از وزرای خارجهُ امریکا را بخواند تا تصوری از عرض و طول وزارت خارجهُ امریکا، دوایر و دفاتر و حوزه‌های زیر دست آنها، و متخصصان مشغول به کار در هر یک از این دوایر به دست بیاورد. آن وقت با من هم عقیده خواهد شد که این حرف‌ها واقعا مضحک است. البته این اولین حرف مضحک این استاد دانشگاه نیست‌ و لابد آخری هم نخواهد بود.🔸

#هومن_پناهنده
@gashthaa
Forwarded from جوشِ دریا
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#بهزاد_غلامپور (سرمربی تیم فوتبال مردان بزرگسال استقلال):

داوری که بازنشسته شده است (خسروی)، نباید این همه حرف بزند تا مورد توجه قرار بگیرد. در هیچ کجای دنیا وجود ندارد که داوری بازنشسته باشد، پست هم بگیرد و بگوید مثلاً طرفدار رئال مادرید است یا بارسلونا. این آقا بهتر است در خانه بنشیند و ظرف‌ها را بشوید. هر کسی باید سر کار خودش باشد و در کار باشگاه دیگری دخالت نکند.

منبع
#ارسالی_خوانندگان

@Zabanejensiatzadeh
عادی‌سازی جنایت

سرمقاله هم‌میهن
۹ خرداد۱۴۰۳

🔹🔹این سرمقاله هم‌میهن است که با توجه به وضعیت تاسف‌بار موجود در غزه و رفح آن را در اینجا تقدیم می‌کنم.

اخبار و تصاویری که هر روز از غزه مخابره می‌شود، فراتر از یک جنایت عادی و جنگی است. مضمون واقعی آن را باید در نحوه رفتار غرب در این ماجرا جست‌وجو کرد؛ چه‌بسا هزینه اصلی آن در آینده را نیز کشورهای غربی خواهند پرداخت.

آنچه که درباره هولوکاست و با روایت مورخان غربی گفته می‌شود، فارغ از اینکه ابعاد آن چقدر باشد، حتی در کمترین ارقام قطعی نیز جنایتی انکارناپذیر بود؛ جنایتی که در آلمان و از سوی یکی از ستون‌های تمدن غرب علیه یهودیان روا داشته شد. ولی آن جنایت با آنچه که امروز در غزه می‌گذرد چند تفاوت فاحش دارد؛ اول اینکه آن جنایت اصالتاً فقط از سوی یک رژیم و کشور انجام می‌شد. درحالی‌که اکنون بخش اصلی کشورهای غربی مستقیم یا غیرمستقیم در این جنایت دخالت دارند؛ مستقیم با ارسال کمک نظامی و مالی و اطلاعاتی، و غیرمستقیم هم با حمایت رسانه‌ای و دیپلماتیک مسئولیت دارند.

تفاوت دیگر آشکار بودن جنایت در غزه در برابر ارتکاب پنهانی هولوکاست است. در واقع حتی هیتلر هم می‌کوشید که جنایت‌های خود را پنهان انجام دهد و زشتی و قباحت آن را درک می‌کرد، به همین دلیل ابعاد آن ماجرا فقط پس از پایان جنگ دوم روشن شد. درحالی‌که جنگ در غزه به‌طور مستقیم در حال نمایش است؛ این امری فراتر از جنایت و نسل‌کشی است.این قبح‌زدایی از معنای جنایت است.
این رفتار چند گام فراتر از اصل جنایت است. در واقع سکوت در برابر این اتفاقات، سکوت مصداقی نیست،
بلکه سکوت مفهومی یا عبور کردن غرب از معنا و مفهوم جنایت است. این وضع گرفتار شدن در تله معیارهای دوگانه است. نمونه روشن آن تهدید دادستان دادگاه کیفری بین‌المللی از سوی آمریکایی‌ها است.

تفاوت فاحش سوم صدور حکم علیه اسرائیل و شخص نتانیاهو و وزیر جنگ اوست.
این وضعیت به معنای آن است که شرایط جنگ غزه از مرحله سیاسی و اخلاقی عبور کرده و وارد مرحله حقوقی شده است. به عبارت دیگر جای بحث و مجادله و اما و اگر باقی نمی‌گذارد و در عین حال کشورهای غربی هنوز حاضر به انجام هیچ اقدام بازدارنده جدی‌ای علیه رژیم اسرائیل نشده‌اند.

روزی که ۱۱ سپتامبر رخ داد خیلی‌ها ناراحت شدند؛ هم به لحاظ ماهیت کار و اخلاق و هم به لحاظ تبعاتی که می‌توانست برای جهان داشته باشد. در نتیجه آن را اقدامی تروریستی دانستند. ولی هنگامی که گرد و خاک آن رخداد خوابید این پرسش جدی مطرح شد که آیا این اقدام ریشه در سیاست‌های منطقه‌ای ایالات متحده هم داشته است یا خیر؟

یکی از پاسخ‌های پرتکرار مواضع غرب در مورد فلسطین و اسرائیل بود. نقدی که کاملاً هم درست بوده. ریشه بخش مهمی از رادیکالیسم سیاسی در خاورمیانه در این سیاست‌های یکسویه در دفاع از اسرائیل بود. ولی اکنون که این حمایت حتی با نقض بدیهی‌ترین اصول و ارزش‌های ادعایی غرب همراه شده چه باید گفت؟ تردیدی نیست که هر کنش و سیاستی دیر یا زود با واکنشی مناسبِ خود مواجه خواهد شد. جوانان و کودکانی که تجربه وضعیت کنونی را دارند در ادامه چه رفتاری و چه شیوه سیاسی‌ای را پیش خواهند گرفت؟

مشکل اصلی غرب، حمایت از اسرائیل و پذیرش ضمنی این جنایت است که خود را در برابر بدترین اقدامات خلع سلاح و خلع منطق نموده است. آنان با چه رویی خواهند توانست که در آینده، حتی بدترین اقدامات علیه خود را با عناوینی چون تروریسم، و جنایت محکوم و با آنها از منظر اخلاقی مقابله کنند؟ حتی در دفاع از دموکراسی هم دچار لکنت زبانی خواهند شد. این چه نوع دموکراسی‌ای است که می‌تواند انجام جنایت علیه دیگران را به‌عنوان سیاست رسمی خود اجرایی کند؟

https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-16765

@hammihanonline
Forwarded from ظریفانه
☑️ مهاجرت فقط تغییر مکان نیست

👤 فردین علیخواه، جامعه‌شناس

✍🏼 او، که دو فرزند نوجوان دارد، چند ماه قبل از بازگشت به ایران به یکی از کشورهای اروپایی مهاجرت کرده بود و بدون تردید برای چنین مهاجرتی تلاش زیادی هم صرف کرده بود. یک روز وقتی سرزده به خانه اش می رود در یکی از اتاق ها فرزند نوجوانش را با نوجوان دیگری در وضعیتی می بیند که تاب نمی آورد. عصبانی می شود و با صدای بلند آنها را سرزنش می کند. پس از مشاجره فراوان از فرزند نوجوانش می شنود که در صورت تداوم چنین رفتارهای تحکم آمیزی که (به قول او) فقط مختص والدین ایرانی است موضوع را با مسئولان مدرسه در میان خواهد گذاشت و او باید منتظر توبیخ باشد. چند ماه می گذرد. در نهایت او، که خود را آدمی مذهبی هم نمی داند، با توجه به آن ارزش هایی که در مدرسه به فرزندانش یاد می دهند، و آن ارزش هایی که خودش به آنها باور دارد به این نتیجه می رسد که مسیر پیش رو عذاب آور است و تصمیم می گیرد به ایران بازگردد.

بر خلاف گفته آن نوجوان عزیز، آن رفتار صرفا مختص ایرانیان نیست. برخی از تحقیقات اجتماعی در خصوص مهاجران بیانگر تنش های جدی والدین با فرزندان (به ویژه) نوجوان در خصوص رفتارهایی است که در جامعه جدید، عادی تلقی شده و یا حداقل رفتارهایی در «محدودۀ تحمل» تعریف می شود. همچنین برخی از این تحقیقات که در بین خانواده های مهاجر خاورمیانه ای ساکن اروپا انجام شده است نشان می دهد که سخت گیری، سرزنش، و نظارت والدین بر دختران نوجوان خانواده در مقایسه با پسران، بیشتر است. در واقع در این خانواده ها جنسیت نوجوانان عاملی موثر جهت میزان اعمال نظارت بر رفتار آنان محسوب می شود، موضوعی که کم و بیش در کشورهای میزبان کمتر اهمیت دارد.

در ماههای گذشته با والدین ایرانی مختلفی که ساکن کشورهای اروپایی هستند مصاحبه های تحقیقاتی داشته ام. واقعیت تلخ آن است که بسیاری از آنان صرفا برای فراهم کردن زندگی بهتر برای فرزندان و تضمین آینده ای خوب برای آنان مهاجرت کرده اند هر چند خودشان پس از مهاجرت دچار تنگناهای معیشتی و کاری شده اند. البته در این خصوص، یعنی مهاجرت برای زندگی بهتر، تصمیم آنان را قابل سرزنش نمی دانم. کسانی که باید سرزنش شوند برخی مدیران و مقامات نالایق این کشورند. نکته مهم آن است که برخی از این والدین شناخت کافی و درستی از نظام تربیتی، آموزشی و خانواده در جامعه جدید ندارند و دقیقا همین امر باعث بروز تنش های پس از مهاجرت می شود. اگر در ایران بین آنچه مدارس به دانش آموزان یاد می دهد با آنچه در خانوادها به فرزندان یاد داده می شود تعارض جدی وجود دارد و این والدین منتقد آن بوده اند در جامعه جدید هم چنین تعارضاتی به شکل های دیگری ادامه می یابد. برای مثال احترام به ارزش ها، سلایق، اعتقادات، باورهای مختلف( نه صرفا دینی)، تنوعات اجتماعی و به ویژه « حقوق و حریم خصوصی فردی» که ناشی از «فردگرایی» حاکم بر این جوامع می باشد از آن جمله است. در نتیجه انتظارات نوجوانان پس از مهاجرت و تجربه فضای جدید دچار تغییرات جدی می شود. در شرایط جدید، دامنه « حریم خصوصی» برای آنان وسیع تر و دخالت والدین در آن غیرقابل تحمل تر می گردد. لذا یکی از تنش های والدین کاهش شدید حوزه نفوذ، تأثیر و اقتدار خود بر فرزندان پس از مهاجرت است.

اینکه نوجوانان قرار است تا چه اندازه با جامعه جدید« همنوا» شوند، اینکه والدین برای چه نوع رفتارها و انتخابهایی، و تا چه سنی(تا 18 سالگی یا بالاتر) قصد دارند نگران فرزندان خود باشند، پرسش های مهمی هستند. رفتن به کلاب های مختلف و مختلط، ارتباط جنسی خاص سنین نوجوانی، رفتن به مسافرت های طولانی با دوستان، معاشرت با دوستانی که احتمالا سلایق جنسی متفاوتی دارند، همگی از جمله موضوعاتی است که ممکن است برای فرزندان خانواده مهاجر پیش بیاید. والدین چقدر در عمل و نه از جنبه نظری، آماده مواجهه با سبک های مختلف زندگی در جامعه جدید هستند که ممکن است توسط فرزندان آنان وارد خانه شود؟ جالب آنکه برخی از والدین در مصاحبه ها بیان می کردند که در ایران، خود را فردی بسیار امروزی می دانسته اند ولی با ورود به جامعه جدید متوجه شده اند که تا این درجه تحمل احترام به انتخاب فرزندانشان را ندارند و بیشتر نگران اند.

نویسنده این متن نمی گوید که مهاجرت اشتباه است، نمی گوید غرب جای بدی است، نمی گوید ایران بهشت است. می گوید اگر می خواهید مهاجرت کنید نگاه واقع بینانه داشته باشید، اگر فرزند نوجوان دارید منتظر بروز تغییرات در رفتارهایش، و کاهش محسوس اقتدار خود بر او باشید. پس یا خودتان را تغییر بدهید و سطح تحمل تان را بالا ببرید و یا اگر فکر می کنید دچار عذاب خواهید شد مهاجرت نکنید. مهاجرت فقط تغییر مکان زندگی نیست.
منبع: (خبر آنلاین)

👈 کانال تلگرامی ظریفانه
🆔 t.me/zarifaneh
Forwarded from م. موید (سالاروند)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اذانِ صبح بعد از حمله اسرائیل به کمپ پناهندگان در رفح
صبحِ آن شبی که در آن اسرائیل به «چادرهای امن سازمان ملل» حمله کرد.
بغضی که در این صدا هست گویی بغض رسای همه آزادگانِ جهان برای مظلومیت مردمِ رفح و غزه مخصوصا کودکان کشته شده است.💔

...گرچه دست زخمی است!
و بازو کبود!
و خرگاه‌ها می‌سوزند!
اما ماه
هم‌چنان می‌تابد در نهان‌گاه...
Forwarded from رضا موسوی طبری (رضا موسوی طبری)
چرا صدا و سیما همان روزهای نخست، این فاجعه را در صدر اخبار خود قرار نداد؟ چه مساله‌ای از گم‌شدن بی‌دلیل دختری در روز روشن و وسط شهر مهم‌تر است؟ یاوه‌بافی کدام مسئول و گزافه‌گویی کدام مدیر؟ کدام افتتاح مکرّر و کدام اختلاس مقرّر؟ لاف امنیت‌ ایران گوش فلک را کر کرده است. چرا پیگیر نشدید؟ چرا هر شب در اخبار اطلاعیه ندادید؟ چرا با مستند و گزارش و آگهی افکار عمومی را برای یافتن این دختر بسیج نکردید؟ مگر موضوعی از این مهم‌تر وجود دارد؟

راستی ای جماعت غیور و باتقوی و خدمتگزار!
وقتی جنازهء رئیس جمهور و همراهانش را تا ساعت‌ها نمی‌یافتید هیچ به یاد این دختر افتادید؟ وقتی خدا صاف گذاشت در کاسه‌ءتان و ناچار شدید از کشورهای دور و نزدیک تقاضای کمک کنید چه؟ وقتی در ترکیه پوستر منتشر ساختند و تحقیرتان کردند هیچ یادتان آمد از جستجویی که برای دختر بی‌نوا و پدر دل‌شکسته‌اش نکردید؟
یک پیشنهاد دارم؛ لااقل بکُشید این مردِ مستاصل را تا خلاص شود از این درد جانکاه که از طاقت بشر بیرون است.

تو گویی فراموشِ مردم شده‌ست
که از ما و او پنج تن گم شده‌ست

یکی دختر از او به نام سما
شرف، رحم، وجدان، مروّت ز ما


https://t.me/rezamousavitabari
Forwarded from لبخند کویر
ذوالنون مصری پادشاهی را گفت: «شنیده‌ام فلان عامل را که فرستاده‌ای به فلان ولایت، بر رعیت درازدستی می‌کند و ظلم را می‌دارد.» گفت: «روزی سزای او بدهم.»
گفت: «بلی، روزی سزای او بدهی که مال از رعیت تمام ستده باشد. پس به زجر و مصادره از وی بازستانی و در خزینه نهی، درویش و رعیت را چه سود دارد؟»
پادشاه خجل گشت و دفع مضرت عامل بفرمود در حال.
سر گرگ باید هم اول برید
نه چون گوسفندانِ مردم درید


📒 گلستان، سعدی

@riginebesht
واقع قضیه این است که بسیاری از مجتهدان نیز خود بیشتر اهل تقلیدند تا تحقیق!
چنانکه گفته‌اند تا صدسال پس از شیخ طوسی همه‌ی فقیهانِ پس از وی مقلد او بودند و هیچ فتوایی برخلاف آراء او از هیچ فقیهی صادر نشد.

ابن حزم آندلسی فقیه ظاهری و صاحب «طوق الحمامه»در کتاب «الإحکام فی اصول الأحکام ۶/۷۷» از فقیه صاحب فتوایی در آندلس آن روزگار نام می‌برد که سخت نادان بود و محور غالب فتواهایش دو فقیه دیگر بودند که همیشه نظر ایشان را در فتوا مراعات می‌کرد؛ در هر موضوعی زیر فتوای آن دو فقیه می‌نوشت:
((من هم قائل به فتوای این دو شیخم))
تا اینکه اختلافی بین آن دو شیخ رخ داد و هر یک فتوایی مخالف دیگری داد؛ اما آن مُفتیِ جاهل باز زیر نظر آنان نوشت:
«من نیز قائل به فتوای این دو شیخم»
برخی از حاضران بدو خاطر نشان کردند که:
اما این دو شیخ این‌بار به اختلاف رسیده‌اند؛ (( نظر شما با کدام یک از ایشان است‌؟))

در پاسخ گفت: بله من هم با اختلاف ایشان به اختلاف رسیده‌ام.
تاریخ‌نگاری علم 1
حسین معصومی همدانی
درآمدی بر تاریخ‌نگاری علم | جلسۀ اول

@sciencestudies_IRIP
تاریخ‌نگاری علم 2
حسین معصومی همدانی
درآمدی بر تاریخ‌نگاری علم | جلسۀ دوم

@sciencestudies_IRIP
تاریخ‌نگاری علم 3
حسین معصومی همدانی
درآمدی بر تاریخ‌نگاری علم | جلسۀ سوم

@sciencestudies_IRIP
تاریخ‌نگاری علم 4
حسین معصومی همدانی
درآمدی بر تاریخ‌نگاری علم | جلسۀ چهارم

@sciencestudies_IRIP
تاریخ‌نگاری علم 5
حسین معصومی همدانی
درآمدی بر تاریخ‌نگاری علم | جلسۀ پنجم

@sciencestudies_IRIP
تاریخ‌نگاری علم 6
حسین معصومی همدانی
درآمدی بر تاریخ‌نگاری علم | جلسۀ ششم

@sciencestudies_IRIP