گشت‌ها | هومن پناهنده
897 subscribers
663 photos
502 videos
51 files
890 links
کانال هومن پناهنده
Download Telegram
Forwarded from کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه (Kambiz Norouzi)
🔴خطا از مردان،‌ تنبیه برای زنان

   ۱-از حساب زنان بذل و بخشش می‌کنند و حقوق زنان به فراموشی می‌رود.

   حسن نوروزی(نماینده مجلس):
اجرای طرح اصلاح قانون مهریه ۳۵ هزار زندانی را آزاد می‌کند.

   این همه که قانونی‌ترین و حلالترین و شرعی‌ترین حق زنان، یعنی مهریه را بذل و بخشش می‌کنید، چه تعداد زن حقشان ضایع می‌شود و مجبور می‌شوند در تنگدستی و تیرگی روزگار بگذرانند؟ برایتان مهم است؟

   نمی‌توانید با کاهش جرم جمعیت زندان‌ها را کم کنید، با تضییع حقوق زنان جمعیت کیفری را کاهش می‌دهید.

   هزار شعار در مورد فواید حجاب برای زنان و کرامت زنان سر می‌دهید ولی نوبت به مهریه که می‌رسد، همه شعارهای کرامت زنان را از یاد می‌برید.

***

   ۲-در ورزشگاه‌ها مردان توهین می‌کنند ولی زنان تنبیه می‌شوند.

   آیا این فحاشی‌ها برای مردان مجاز است؟
 
   چگونه است که بعد از هفته‌ها آرامش ناگهان این مقدار رفتار توهین‌آمیز اتفاق می‌افتد. در یک بازی به مربی سپاهان توهین می‌شود. در یک مسابقه دیگر به بازیکن سپاهان فحاشی می‌شود. در همان بازی به زنان طرفدار پرسپولیس فحش داده می‌شود.
 
    روزنامه کیهان فورا نتیجه می‌گیرد که دیدید ورود زنان به ورزشگاه غلط بود؟

   جرم و خطا را عده‌ای از مردان مرتکب شده‌اند اما کیفر آن را به زنان تحمیل می‌کنند که نباید به ورزشگاه‌ها بیایند. شگفت‌آور است.

   وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ
گناه کسی را به پای دیگری نمی‌نویسند. به این می‌گوئیم اصل شخصی بودن جرم و مجازات.  تنبیه برای کسی است که خطا کرده‌است. ولی این بار برعکس شده‌است. گناه از مردان، کیفر برای زنان!!!

  بهانه‌ها می‌سازند برای محدودسازی روزافزون زنان.
https://t.me/kambiznouroozi
‏این کارتون بالا☝️ از کارتونیست ایرانی«ناهید زمانی» در صفحات کاربران عرب در مصر و سعودی بسیار پُربازدید شده؛
با عنوان[تبعیض جنسیتی].

کاربران عرب توییتر زیر آن هشتگ‌ِ #الازهر_والسعودیه زده‌اند؛

کاربر دیگری هم هشتگ #ایران_والعلمانیة زده یعنی ایران و سکولاریسم! که معلوم نیست مدح بما یشبه الذم است یا به عکس!

به هر حال تابلویی کاملا رسا است و بی‌نیاز از شرح و توضیح..
🔴 تصویری زیبا ولی تلخ از بانوی هوادار پرسپولیس در بازی روز گذشته برابر نساجی که اجازه ورود به ورزشگاه را نداشت، مورد توجه قرار گرفته است.

🆔️ @medalnews
Forwarded from جمهوریت
📝📝 سه یار غیر هم دبستانی!
دکتر محمدرفیع جلالی
@jomhuriyat

♈️ همه صندلی‌ها پر شده بودند. اصرار داشت که سوار شود. راننده که عمامه‌ای به سبک خراسانیان اصیل بر سر داشت، وقتی اصرار جوان را دید، چارپایه چوبی کنارش را نشان داد و گفت: بیا بالا بنشین ور دست خودم. مقصد نهائی خواف است! هنوز به شریف‌آباد نرسیده بودند که راننده می‌پرسد: خُب جوان برای چه می‌خواهی به خواف بروی؟ کسی را آنجا می‌شناسی؟ کار واجبی داری که اینهمه اصرار داشتی سوار شوی؟ و جوانک می‌گوید نه! راننده بیشتر متعجب می‌شود و می‌پرسد: پس می‌خواهی بروی خواف چه کار کنی؟ آنجا که چیزی برای دیدن ندارد. وسط کویر است! و جوانک می‌گوید: هیچ! می‌خواهم بروم آنجا را ببینم! فقط همین!

♈️ راننده جلوی یک قهوه‌خانه متوقف می‌شود تا گلويی تازه کنند. دست جوان را هم می‌گیرد. چای اول را که سر می‌کشند، جوان شعری را زمزمه می‌کند! گوش‌های راننده تیز می‌شود. شعر زبان حال راننده و مسافران است و این جاده‌های خراب و خاکی!! با این مضمون که چرا با این‌همه ثروت باید جاده‌های ما این‌چنین باشد و وضع مردمان‌مان این‌گونه؟

♈️ راننده تعجب می‌کند. آن‌چه این جوان می‌خواند، نه شعر است و نه محاوره معمولی. در عین اینکه قافیه ندارد ولی فکر می‌کنی شعر است! سر و ته دارد و گوش‌نواز است!! می‌پرسد این‌ها را کجا خواندی؟ و جوان می‌گوید: از جایی نخواندم؛ خودم سروده‌ام!! یعنی این‌ها شعر بود؟ و جوان جواب می‌دهد بله به این‌ها می گویند شعرنو! قشنگ است! نشنیده بودم. راننده خیلی از جوانک خوشش می‌آید.

♈️ وقتی به خواف رسیدند راننده پرسید: خب ببینم! در خواف کجا می‌خواهی بمانی؟ اینجا مسافرخانه‌ای چیزی ندارد. جوانک می‌گوید: نمی‌دانم. بالاخره یک جائی پیدا می‌شود. خدا بزرگ است. راننده می‌گوید: باید بیایی خانه خودمان. بد نمی‌گذرد.
به منزل راننده می‌روند. همین‌طور که دارند حرف می‌زنند، از خستگی به خواب فرو می‌روند. زمانی بیدار می‌شوند که اهل خانه دارند سور و سات شام را آماده می‌کنند. بعد از شام راننده اشاره‌ای به پستوی خانه کرده و با سر اشاره‌ای به بچه‌ها می‌کنند. به درون پستو می‌روند و اندکی بعد با یک بسته دراز، پیچیده در یک پارچه قلم‌کاری شده باز می‌گردند. بسته را جلوی راننده می‌گذارند. راننده به آرامی و با احترام بسته را باز می‌کند. حالا نوبت جوان است که متعجب شود. داخل بسته یک دو تار است. راننده دست چپش را سوی کوک دو تار می‌برد و با ناخن‌های دست راست بر سیم‌ها زخمه‌ای چند می‌زند. پس از چند بار بالاخره مطمئن می‌شود که ساز کوک است؛ می‌نوازد و سپس می‌خواند:

نوائی، نوائی، نوائی، نوائی
همه با وفایند، تو گل بی‌وفایی
الهی برافتد نشان جدایی


♈️ تازه اینجاست که جوان از بهت بیرون می‌آید و بی‌اختیار دست می‌اندازد به گردن راننده و او را بوسه باران می‌کند! آن راننده عثمان محمدپرست- نوازنده بزرگ خراسان- است و آن جوان هم مجتبی کاشانی شاعر و مدرسه ساز بزرگ سال‌های بعد!
در همان خواف بود که پیوند میان عثمان و مجتبی شکل گرفت. این دو یار و در کنار یار دیگرشان، پدر عکاسی نوین و سلطان عکاسی طبیعت ایران، زنده‌یاد نیکول فریدنی، بنیادی را بنا نهادند که بعدها به جامعه یاوری فرهنگی معروف گشت و کارش ابتدا دادن خدمات درمانی و بعدها مدرسه‌سازی برای مناطق بسیار محروم جنوب خراسان بود.
این تشکل در زمان حیات کاشانی بیش از ۲۰۰ مجتمع آموزشی ساخت، ولی با مرگ مجتبی به پایان نرسید و تاکنون ۹۰۰ مدرسه ساخته است. در قسمتی از وصیت‌نامه کاشانی آمده: «من کاری نتوانستم برای مردم انجام دهم، حاصل عمر من برای ملتم و کشورم ۲۰۰ مجتمع آموزشی است که با پول مردم و دوستانم در انجمن یاوری ساختم و شش کتاب شعر که برای مردم و به عشق آن‌ها سروده‌ام»

♈️ شعر و شعور مجتبی کاشانی و دو تار عثمان در کنار تصاویر نیکول در معرفی نکبت روستاهای جنوب خراسان و اثرات مثبت مدرسه‌سازی،
توانست جامعه یاوری فرهنگی را به کمال برساند.
بازده این واحد فرهنگی حاصل کار م
جتبی کاشانی شیعه
عثمان سنی
و نیکول ارمنی بود

سه درس اخلاقی برای نسل ما:

🔰 ۱- عثمان هیچگاه برای نواختن موسیقی پول نگرفت و اگر پولی گرفت صرف کار خیر و مدرسه‌سازی کرد. ما کدام توانمندی‌مان را وقف بسط نیکویی و خلق زیبایی و نشر دانایی می‌کنیم؟

🔰 ۲- در نگاه اول همه ما فکر می‌کنیم این دیدار (مجتبی و عثمان) یک اتفاق تصادفی بوده است. اما در این جهان هیچ اتفاقی، اتفاقی نیست! اگر نیت خیری در وجود ما باشد دیر یا زود به دست نادیدنی خداوند درها گشوده می‌شود و نیکوکاران به هم متصل می‌شوند.

🔰 ۳-فصل مشترک ادیان آن‌گونه که در کتب آسمانی آمده است: خداوند و خوبی است. این سه یار غیر هم دبستانی، شاگرد سه مکتب مختلف بوده‌اند. اما با تاکید بر خدای مشترک، هم جهان را مطلوب‌تر کرده‌اند و هم جان‌شان متعالی‌تر شد.

#جمهوریت
@jomhuriyat
کارل ریموند پوپر (1902-1994) ـ فیلسوف سیاسی لیبرال و صاحب کتاب جامعه‌ی باز و دشمنانش، در مصاحبه‌ی مورخ 28ژانویه‌ی 1984با مورخ و نویسنده‌ی اسراییلی حَیم مَلَخی هَکوهِن:

"از میان تمام کشورهایی که از تمدن اروپایی بهره می‌برند، فقط آفریقای جنوبی و اسراییل، قوانین نژادپرستانه‌ای دارند که بین حقوق گروه‌های مختلف شهروندان، تبعیض قائل می‌شود. یهودیان زمانی علیه نژادپرستی هیتلر بودند اما [حال] نژادپرستی خودشان یک گام فراتر می‌رود... من از آغاز با صهیونیسم مخالفت کردم چراکه مخالف هر شکلی از قوم‌گرایی بودم؛ اما هیچ‌وقت انتظار نداشتم که صهیونیست‌ها نژادپرست شوند. این، چیزی است که به سبب تبار[یهودی‌ا]م مرا شرمسار می‌کند: من بابت اَعمال قومگرایانِ اسراییلی خود را مسئول می‌دانم... خطرناک‌ترین چیز پیوند بین دین و قوم‌گرایی است."*

* Haim Malachi Hacohen, Karl Popper, the Formative Years, 1902-1945: Politics and Philosophy in Interwar Vienna, p. 305, Cambridge University Press, 2000.

@AdnanFallahi
Forwarded from رضا موسوی طبری (رضا موسوی طبری)
🔸احتراز از تشبّه به یهود؟

ظاهراً کمیسیون اجتماعی مجلس بالاخره تعطیلی شنبه‌ در عوض پنجشنبه‌ را مقرون به صواب تشخیص داد. لذا رغم همۀ اختلاف نظرها، در صورت تصویب در صحن علنی مجلس و شورای نگهبان، این طرح به زودی اجرا خواهد شد.

عمدۀ مخالفت‌ها ناظر به اجتناب از تشبّه به یهود است. آقایان می‌گویند چون یهودی‌ها شنبه تعطیل‌اند ما نباید باشیم. می‌گویند مسأله تمدنی و فرهنگی است. در مقابل، موافقان اعلام نگرانی می‌کنند که با تعطیلی پنجشنبه چهار روز در هفته از ارتباط با دنیا محروم می‌شویم چرا که غالب کشورها شنبه و یکشنبه تعطیل‌اند و ما پنجشنبه و جمعه. تنها سه روز مفید جهت ارتباط با سایر کشورها می‌ماند که برای اقتصاد ما زیان‌بار است.
این در حالی است که تقریبا تمام ممالک مسیحی و مسلمان هم شنبه را تعطیل کرده‌اند و مقصود موافقان طرح هماهنگی با قاطبۀ دول دنیاست نه آن کشور نصفه-نیمه که گاه بیم یا امیدِ زوالش می‌رود. اگرچه بدیهی است که تعطیلی یک روز در هفته آن هم شنبه ریشه در آیین یهود دارد و روایتی توراتی از آفرینش است.

بدان که ایام هفته که او را ایام الاسابیع خوانند عادت اهل شام و اهل مغرب بوده است که پیغامبران (ص) خبر دادند از اسبوع اول که عالم در او موجود شد و اندر توریت این معنی مذکور است. (گیهان‌شناخت، ص ۱۸۵)

کدام معنی؟ اینکه بنا بر روایت تورات در سِفر پیدایش خداوند عالم را در شش روز آفرید و روز هفتم استراحت کرد. در قرآن هم عبارتی مشابه دیده می‌شود: خلق السموات والارض فی ستة ایام (آیۀ ۳ سورۀ یونس) الّا اینکه از منظر اسلام خستگی و از پی آن نیاز به استراحت در خدا راه ندارد.
حالا چطور روز هفتم می‌شود شنبه؟ بخوانیم:

و عرب چون این سخن از جهودان می‌شنیدند در میان ایشان نیز عام شد و نام ایام هفته این است: یوم الاحد، الاثنین، الثلاثا، الاربعا، الخمیس، الجمعه، السّبت. (همان)

پس شنبه آخر هفته بوده است نه اوّل آن. چنانکه ابوریحان بیرونی هم در کتاب التفهیم می‌نویسد:
"چون روز یکشنبه اول روزهای هفته است از نخستین ساعات او آغاز کردند" (التفهیم، ص ۳۶۲)
در مأثورات ائمه (ع) هم (مثلا در مفاتیح الجنان، ملحقات صحیفۀ سجادیه) دیده شده که دعاهای هفته را از یکشنبه آغاز می‌کردند.
شاعران فارسی زبان ما نیز (مثل مسعود سعد و فضولی و دیگران) که دستور روزهای هفته را به نظم کشیده‌اند از یکشنبه شروع و به شنبه ختم کرده‌اند.
لابد خواهید گفت این دلیل نمی‌شود که شنبه تعطیل باشد.
عرض می‌کنیم بله، اما توجه داشته باشید که به یک اعتبار در گذشته جمعه هم تعطیل نبوده است. تعریف ما از تعطیلی امروز به کلی متفاوت است با گذشته.
مشهور است که پیامبر فرمود: "سَیِّدُ الایّام یَوم الجُمعَه" و برای این روز مناسکی در نظر گرفت که اهمّ آن گردهمایی مسلمانان است. در آیین یهود نیز برای شنبه (همان سبت یا شبّات) احکامی هست که به این قوم می‌گوید در این روز آشپزی، شستشو، شکار، آتش‌افروختن، نمک زدن به گوشت و... حرام است و یک یهودی معتقد از انجام این اعمال پرهیز می‌کند. در حالی که ما ایرانیان در روزهای تعطیل به احتمال قوی همۀ این کارها را صورت می‌دهیم و تعطیلی برای ما صرفاً به معنی انجام همین اعمال است.

مع هذا اگر به هر قیمتی بناست تشبّه به یهود صورت نبندد بهتر است همواره محاسن خود را بتراشیم و اَشکالی از دعا و تلاوت قرآن هم نداشته باشیم و کودکان خود را ختنه نکنیم و... چرا که منشأ همۀ این‌ها آیین یهود است.
نیاز به یادآوری نیست که چه مقدار از قرآن با عبارات و مفاهیم تورات مشترک است.
کاش کسی به این بزرگواران ماجرای صفیه همسر پیامبر را بگوید که وقتی از طعن دیگرهمسران پیامبر نسبت به خود غمگین بود و نزد ایشان از آنها به سبب فخرفروشی‌شان گله کرد، پیامبر به او گفت: به آنها بگو پدر من هارون و عمویم موسی بن عمران است.
کاش کسی به آن‌ها نهیب بزند که اگر می‌خواهید مثل بعضی یهودیان نباشید (نوشتم "بعضی" تا حساب یهودیان شریف و پاکدل و آزاده را جدا کنم) عوض این ادا و اطوارها خانه و کاشانۀ دیگران را مصادره نکنید. بی‌جهت شهروندان ایرانی را در کشور خودشان در خیابان بازداشت نکنید. با دروغ و دغل مردم داخل و خارج را فریب ندهید. خود را قوم برگزیده و محبوب خدا تصور نفرمایید. اینهاست که قبیح است و باید از آن اجتناب کرد وگرنه تعطیلی شنبه کراهتی ندارد که هیچ، به حال ملک و ملت مفید و بالتبع عملی خداپسندانه است.

ضمناً مگر شما نمی‌گفتید با یهودیت عداوت نداریم و مشکل ما با صهیونیسم است؟ خب، این فرصت و بهانه‌ای است تا صداقت خود را در این موضوع به همه نشان دهید. ممالک اسلامی هم که شنبه را تعطیل کرده‌اند. خود را به دست خویش کسی حبس می‌کند؟

البته اگر مراوده‌ای با جهان ندارید همان بهتر که درک کودکان را از این مصراع صائب و موارد مشابه در تاریخ مختل نسازید:

فکر شنبه تلخ دارد جمعۀ اطفال را

https://t.me/rezamousavitabari
Forwarded from نشانه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمد دسمه
اینجا بزرگترین کانون ریزگرد در مرکز کشور است.این هم نتیجه دو سال آبیاری و مراقبت از پنج هزار #نهال_تاغ که در زمستان ١۴٠١ توسط انجمن نذر طبیعت با محوریت احمد بحری کاشته شد. در سال بعد هم بیش از ده هزار نهال قرار است کاشته شود تا با بیابانزایی و پدیده گردوغبار مقابله شود.
Stamatis Spanoudakis - Nyfes (Brides)
Stamatis Spanoudakis
🎼 موسیقی فیلم «عروس‌ها»
آهنگ‌ساز: اسماتیس اسپانوداکیس

📗شعر، فرهنگ و ادبیات
@mohsenahmadvandi
⭕️-اگر این فیلم نبود هیچگاه مضروب نمی‌توانست اثبات کند و نه کسی به ادعای او توجه می‌کرد.
‏-اگر این فیلم بود ولی منتشر نشده بود باز هم توجهی نمی‌شد.

‏نتیجه: اگر پلیس واقعا دنبال برخورد با چنین رفتارهایی است هم باید از فیلم‌برداری رفتارهای پلیس استقبال کند و هم از انتشار آنها.

🆔 @abdiabbas
درباره احوال و آثار حکیم عمر خیام
حسین معصومی همدانی
درباره احوال و آثار عمر خیام
🎙سخنرانی ارزشمند دکتر #حسین_معصومی_همدانی در گفت‌و‌گوی با علی بهرامیان
🗓 ۲۶ آذر ۱۳۹۷
📍بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

۲۸ اردیبهشت‌ماه زادروز حکیم عمر #خیام نیشابوری شاعر، فیلسوف، ریاضیدان، منجم و طبیب مشهور ایرانی و روز بزرگداشت وی
@Jaryaann
شما را نمی‌دانم، ولی در تصور من از تخت‌جمشید، هیچ نقش‌برجسته‌ی رنگی‌ای وجود نداشت. چون هیچکدامشان در تخت‌جمشید باقی نمانده‌اند.
عکس‌ها را در موزه‌ی لوور گرفته‌ام.

https://t.me/in_a_short_moment
گشت‌ها | هومن پناهنده
Photo
دوست تاریخدانی دربارهُ این پست چنین نظر داد:

"ممکن است متعلق به کاخ های دوره عیلامی در شوش باشد، که قطعا خشتهای لعاب داده شده داشته است."
این هم جواب ادمین محترم کانال "در یک فرصت باریک" به نظر دوست تاریخدان من:

"سلام آقای پناهنده. حق با ایشان بوده و اشتباه از من است. باید اصلاح کنم. ممنون از تذکر شما."
به بنده تذکر دادند که این پست حاوی اطلاعات غلط است. این تصاویر مربوط به کاخ داریوش در شوش است، نه تخت‌جمشید. از بی‌دقتی‌ام پوزش می‌خواهم.
گشت‌ها | هومن پناهنده
شما را نمی‌دانم، ولی در تصور من از تخت‌جمشید، هیچ نقش‌برجسته‌ی رنگی‌ای وجود نداشت. چون هیچکدامشان در تخت‌جمشید باقی نمانده‌اند. عکس‌ها را در موزه‌ی لوور گرفته‌ام. https://t.me/in_a_short_moment
همهُ پست‌های رد و بدل شده بین دو دوست دیگر و خودم را دربارهُ این نقش‌برجسته‌ گذاشتم تا بار دیگر معلوم‌مان شود که سخن محققانه گفتن چه اندازه دشوار است و در تحقیق چه دقت و حوصله‌ای لازم است و وای به حال کسانی که هر روز ده‌ها، بلکه صدها، پست و پیام را نجویده می‌بلعند.
گشت‌ها | هومن پناهنده
Photo
دو فرسته دربارهُ نقش‌برجسته که دو تن از دوستانم، ضمن توضیحی برایم فرستاده‌اند.👇👇