نظرات جدید مستندساز فیلم تبلیغاتی آقای روحانی و مشاور رسانه ای ایشان

４- لزوم وجود نهادهای امنیتی متعدد: این اتفاق نشان داد که چقدر بحث نفوذ در سیستم های امنیتی جدی است. در واقع ما در خبرها می خوانیم که ۱۶ نهاد امنیتی آمریکا گزارش دادند که ایران به دنبال ساخت بمب اتم نیست. به نظر من مهمتر از محتوی گزارش آنها که موید عدم ساخت بمب اتم در ایران است، وجود این همه نهاد امنیتی متعدد در آمریکا مهمتر است. روس ها هم ۳ نهاد امنیتی مجزا دارند و این به دلیل خود کنترلی نهادهای امنیتی بر روی یکدیگر است. در واقع این نشان می دهد که کسانی که می گویند ایران چرا دو نهاد امنیتی دارد (وزارت اطاعات و اطلاعات سپاه) و وجود یک وزارت اطلاعات کافی است، چقدر تحلیل هایشان ناقص و غلط است. نهادهای امنیتی اگر به یک نهاد محدود شوند، در صورتی که فساد یا نفوذی در یک نهاد رخ دهد، و مسئولینی در سطوح بالای این نهادها خدای ناکرده فاسد شوند، دیگر دیگر کنترل کننده ای نخواهد داشت و این برای کشور بسیار خطرناک است. لذا وجود نهادهای امنیتی مختلف که کنترلگر یکدیگر باشند حتما لازم است. البته توجه کنید که سیستم امنیتی ما آنقدرها هم که تصور می کنیم ضعیف نیست. ما در این جنگ با سرویس های امنیتی کل ناتو جنگیدیم که ضعیف ترین آنها موساد بود. سرویس های آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و اسرائیل همگی با هم همکاری کردند و قوی ترین سرویس های دنیا در یک طرف در مقابل ما بودند.
５- لزوم وجود دو نیروی نظامی مختلف: این جنگ نشان داد که چقدر وجود دو نیروی نظامی مختلف به نفع کشور شد. در روز اول که کل فرماندهان اصلی سپاه شهید شدند، اگر ارتش وارد میدان نشده بود و روز اول کار را به دست نگرفته بود و از لانچرهایی متفاوت با سپاه موشک شلیک نشده بود، کشور از دست رفته بود. لذا رقابت ارتش و سپاه در کشور در کل به نفع کشور است. این درست بر خلاف تحلیل افرادی مثل مرحوم هاشمی رفسنجانی است که وجود دو نهاد نظامی موازی سپاه و ارتش را اتلاف منابع کشور می دانند. وجود این دو نهاد نظامی، ضعف های وزارت دفاع را هم در این جنگ پوشانید.
６- اختیار تام خارجی ها بر روی زیرساخت های مخابراتی کشور و اینکه ترور مسئولان ساده تر از چیزی است که تصور می کنیم: برخی ترور مسئولین سپاه در روزهای اول را به قدرت فوق العاده سیستم های امنیتی خارجی مرتبط می کنند اما به نظر بنده اصلا این طور نیست و ترور این افراد بسیار ساده است. وقتی شماره تلفن بسیاری از این افراد در تلفن خیلی از اساتید دانشگاه است (مثل دکتر طهرانچی و یا عباسی)، و وقتی فقط با سه تا BTS شما می توانید فرد را نقطه زنی کنید (حل سه معادله با سه مجعول x,y,z موقعیت)، و وقتی تمام تجهیزات مخابراتی ما مثل سوییچ ها و روترها و POTN ها خارجی است، خوب پیدا کردن موقعیت لحظه ای یک مسئول ساده تر از چیزی است که تصور می کنیم. وقتی گوشی ما دزدیده می شود و شما با دستور قضایی در کلانتری محل می توانی با نقطه زنی رد گوشی خود را بزنید و دزد را در محل اقامتش دستگیر کنید، خوب آیا این کار برای خارجی ها کار سختی است. وقتی حتی سامانه های نرم افزاری احراز هویت مخابرات هم خارجی است و وقتی براحتی دشمن می تواند BTS های سیار در سطح شهر نصب کند و این BTS های پکت های تلفنی را شنود کنند، خوب دیگر چرا باید پیدا کردن موقعیت لحظه ای یک فرد برای دشمن دشوار باشد. اگر فلان مسئول نظامی هم موبایل نداشته باشد اما همسرش، دخترش و پسرش هم ندارند؟!!! آنها شب کجا می خوابند؟!!! توجه کنید که مرحوم رئیسی هم چون در منطقه محرومی بود که فقط دارای یک BTS بود، شعاع دایره ای که ایشان در آن حضور داشت، فقط در اختیار نیروهای هلال احمر بود و لذا متاسفانه ایشان دیر پیدا شدند و اگر ۳ تا BTS وجود می داشت وی دقیق مکانش در همان دقایق اول پیدا می شد.

７- نابودی بخش مهمی از سامانه پدافندی در روزهای اول با ریز پرنده های کوچک با فاصله کمتر از ۵ کیلومتر و به کمک سیم کارتهای داخلی و لزوم ساماندهی تحقیق و توسعه رانتی شرکت همراه اول و تغییر مدیریتی در اپراتورهای تلفن همراه: در حالی که سامانه های باور و سوم خرداد ما می توانستند هواپیماهای F35 را رهگیری کنند، بخشی از این سامانه ها در روزهای اول توسط ریز پردازنده هایی از فاصله کمتر از ۵ کیلومتر نابود شدند که نه با سیم کارت تاخیر دار استارلینک، بلکه با سیم کارت اپراتورهای تلفن همراه داخلی ما (همراه اول و ایرانسل)‌ از خارج از کشور کنترل می شدند و موشک های دوش پرتاب هدایت شونده به سمت سامانه های پدافندی شلیک می کردند. برای همین با قطع موقت اینترنت به شدت حملات ریز پردازنده ای کم شد اما قطعی اینترنت خیلی دیرهنگام انجام شد و کار عمدتا از کار گذشته بود و سامانه ها از بین رفته بود. روشنفکر بازی در قطع زود هنگام اینترنت در شرایط جنگی، سبب شد آسمان کشور برای هواپیماهای اسرائیلی تا حدی clear باشد. وقتی قرار است در نهایت اینترنت قطع شود خوب چرا این کار اینقدر دیر انجام شد؟!!!.
همچنین در حالی که شرکت تحقیق و توسعه همراه اول به محلی برای دادن پروژه های متعدد عمدتا بی فایده و غیر ضروری و بعضا رانتی به اساتید دانشگاه صنعتی شریف و تهران تبدیل شده است، وضعیت همین می شود. ما مکانیزمی برای کنترل بخش اپراتور تلفن همراه خود برای ایجاد ممانعت از سوء استفاده دشمن از زیرساختهای خودمان با استفاده از قابلیت های هوش مصنوعی نداریم. واحد تحقیق و توسعه اپراتور همراه اول که از حل مشکل تنظیم ساعت گوشی تلفن همراه قدیمی همچنان عاجز است و ساعت خیلی از گوشی های قدیمی، یک ساعت عقب و یا جلو است، اما این واحد انبوهی از پروژه های بدون فایده را تعریف کرده است. توجه کنید که مدیرعامل همراه اول، آقای دکتر اخوان از دانشگاه تهران و رئیس بخش تحقیق و توسعه همراه اول آقای دکتر بهروزی از دانشگاه صنعتی شریف است. این افراد باید پاسخگو باشند که چرا زیرساختهای کلیدی مخابراتی کشور هنوز خارجی است. شرکتهای ایرانسل و رایتل هم که تقریبا خلاص بوده و اساسا واحد تحقیق و توسعه جدی ای ندارند. لذا ضرورت تغییر فوری در مدیران کلان این مجموعه ها در اسرع وقت احساس می شود تا افرادی در این مجموعه ها قرار گیرند که هم فهم دقیقی از حوزه مخابرات داشته باشند و هم قائل به تولید داخل محصولات مهم مخابراتی باشند.

８- ناکارامدی وزارت دفاع و لزوم ادغام آن در سپاه و ارتش: در این جنگ گویا حتی یک موشک وزارت دفاع به دشمن شلیک نشد و فقط ارتش و سپاه به داد کشور رسیدند. این نشان می دهد که ساختار دولتی وزارت دفاع به شدت ناکارامد بوده و این وزارتخانه که مرتبا در حوزه های تجاری مثل ساخت تجهیزات پزشکی مانیتورینگ پزشکی علایم حیاتی بیمار و یا الکتروشوک و یا ونتیلاتور ورود کرده و بر خلاف تاکید مقامات علی کشور با بخش خصوصی رقابت می کند و عرصه را بر تنگ می کند از انجام وظایف اصلی خود باز مانده است. وزارت دفاع در ابتدای انقلاب و جنگ تحمیلی که ارتش از هم پاشیده بود و سپاه تازه شکل گرفته بود و کشور نیاز به تولید انبوه فشنگ و تفنگ و تانک داشت، ضرورت داشت و دولت هوشمندانه آنرا تشکیل داده و این وزارتخانه خدمات ارزشمندی هم با تولید انبوه برای کشور انجام داد. اما الان که نیروهای مسلح در نوک پیکان دفاعی کشور بوده و خود هم نیاز را دقیق می دانند و هم زیرساخت پژوهشی مفصلی دارند و هم با بودجه های خود به سمت استفاده از ظرفیت بخش خصوصی و شرکتهای دانش بنیان، حرکت کرده اند، دیگر وجودش معنا ندارد. این وزارتخانه متاسفانه فقط واسطی شده است که محصولات را از شرکتهای دانش بنیان خریداری کرده و با قیمت بالاتر از بخش خصوصی به نیروهای مسلح بفروشد (برخی منتقدان این وزارتخانه آنرا نوعی دلالی تعبیر می کنند)‌ و نیروهای مسلح هم به دلیل اینکه بخشی از بودجه شان بودجه بودجه اعتباری وزارت دفاع است، مجبور به استفاده از خدمات این وزارتخانه با قیمت بالاتر هستند. لذا وزارت دفاع باید در کشور منحل شده و در نیروهای مسلح ادغام شود و حتی اگر حقوق کارمندان وزارت دفاع هم کامل تا آخر دوران بازنشستگی پرداخت شود در مقایسه با هزینه ای که در کشور صرفه جویی می شود و زیرساخت های این وزارتخانه که در اختیار سپاه و ارتش قرار می گیرد قطعا به نفع کشور است. از کارشناسان خبره این وزارتخانه هم می توان در نیروهای مسلح کشور هم می توان استفاده کرد و در صورت جذب این افراد در بخش خصوصی می توان بیمه و حقوق آنها را قطع کرد. یعنی معیشت کارمند دفاعی را باید کشور تامین کند و اگر این افراد شغل بهتری پیدا کردند، می تواند با اختیار خود از سیستم دفاعی خارج شده و وارد بخش خصوصی و یا سایر نیروهای نظامی کشور بشوند.

９- بستر جهت دار شبکه های اجتماعی خارجی و نابودی آزادی بیان و اهمیت شبکه های چینی: وقتی تمام ویدئوهای نابودی سرزمین اسرائیل از شبکه های اجتماعی ایکس و متا و اینستاگرام حذف شده و حتی موسیقی بوم بوم تلاویو (با ۵۰۰ میلیون بازدید) حذف می شد و حتی استوری با پرچم ایران و نقد حمله اسرائیل حذف می شد، این جنگ نشان داد که چقدر ادعای تضارب افکار و آزادی بیان این شبکه های اجتماعی مضحک است. در واقع آزادی بیان در این شبکه تا زمانی امکان دارد که منافع غربی ها و یهودی ها را به خطر نیندازد و هر بار که منافع آنها در خطر قرار گیرد براحتی فیلتر می شوند. موقعی دم خروس این شبکه ها بیرون می زند که از طرف دشمن خودشان (چه داخلی و چه خارجی) تحت حمله قرار بگیرند. همانند اتفاقی بابت تعلیق اکانت ترامپ و حذف پست های وی در توییتر سابق انجام شد. این در حالی است که ادعا می شد رسانه های غربی کاملا آزادند و همه حرفها را منعکس می کنند و این خود مخاطب است که حق دارد با شنیدن حرفهای مختلف خودش به حقیقت برسد و درست و غلط را انتخاب کند و اساسا نباید به هیچ وجه سانسوری در کار باشد و سانسور توهین به شعور مخاطب است. حال به مدعیان این تفکر باید گفت پس چرا الان، صحنه جنایت غزه از این شبکه های اجتماعی حذف می شود. اگر شبکه اجتماعی چینی تیک تاک نبود، دنیا نسبت به غزه و همین طور راجع به جنگ ایران و اسرائیل تقریبا چیزی نمی دانست و حقیقت دفن شده بود. درست به همین خاطر است که صدای این تک تریبون مخالف غربی ها را هم دارند در آمریکا خاموش می کنند. خاطرم آمد در میانه جنگ، جناب آقای آذری جهرمی (وزیر ارتباطات سابق) گفته بود که چرا ایکس و متا را باز نمی کنید تا با فضای اجتماعی اسرائیل را رسوا کنیم. این بنده خدا گویا متوجه نمی شود که وقتی پلتفرم دست خارجی ها است، براحتی مطالب شما را اگر به حد اثر گذاری برسد حذف می کنند و شما هم کاری نمی توانید بکنید. واقع این حد از ساده اندیشی و یا خود را به ساده اندیشی زدن، جای تعجب دارد.

１０- فهمیده شدن اهمیت حمایت از سوریه و لبنان به منظور کشیده نشدن جنگ به ایران: این جنگ نشان داد که چقدر حمایت از سوریه و لبنان سیاست درستی در کشور بوده است و کسانی که شعار نه غزه و نه لبنان جانم فدای ایران سر می دادند چقدر تحلیل های سطحی ای داشتند. وقتی شما در بیرون از مرزهایت نجنگی باید در داخل مرزهایت با دشمنت بجنگی. بخصوص دشمنی که نشان داد با انداختن یک جانی ای مثل صدام به ظاهر مسلمان به جان ایرانی در مدت ۸ سال، حتی حاضر نیستند بگویند که وی شروع کننده جنگ بوده و متجاوز است. آنها نه متجاوز را تعیین کردند و نه متجاوز را مجبور به پرداخت غرامت به ایران کردند و نه میزان خسارت را تعیین کردند!!!!!!!!. وقتی شما دورتادور کشورت با پایگاههای آمریکا محاصره شده است، اگر دشمن را در خارج از مرزهایت مشغول نکنی، باید در داخل کشورت با وی بجنگی. اگر داعش در خارج از ایران از بین نمی رفت باید در داخل مرزها با وی می جنگیدیم. وقتی ما نسبت به حملات به لبنان بی تفاوت بودیم، بعدا هزینه اش را در ایران دادیم. آنهایی از سقوط اسد در سوریه خوشحال شدند، بعدا در داخل کشور بابت جنگ هراسناک و گریان شدند. اسد فرد ایده آلی نبود اما غربی ها نشان دادند که دنبال سر کار آوردن یک گزینه بهتر و یا یک فرد دموکرات در سوریه نیستند. آنها یک فرد مطیع اوامر خود که نه تنها مانعی برای اسرائیل نباشد بلکه همدست وی هم باشد، می خواهند. جولانی جنایتکار که آنقدر در جنگهای هولناکش سر انسان ها را در سوریه و عراق بریده بود که دولت آمریکا بالاخره مجبور شد وی را در لیست سیاه تروریستی قرار دهد و برای سرش جایزه ۱۰ میلیون دلاری بگذارد (دقت کنید خود آمریکایی ها با معیارهای خودشان وی را تروریست نامیدند)، یکهو ریش تراشیده و کت و شلوار و کروات پوشید و از لیست ترور خارج شده و نماد دموکراسی در جهان شد و با عالی ترین مقامات آمریکایی به عنوان نماد صلح و دموکراسی هم دست داد. جولانی همان فردی است که بر اساس خبری که در بلومبرگ فارسی خواندم، طبق برخی گزارشات در دانشگاه تلآویو فقه اسلامی خوانده است و احتمالا یک جاسوس مسلمان برای اسرائیل و یا شاید یک یهودی به ظاهر مسلمان باشد که هدفش نابودی مسلمانان است. این فرد تا الان در سوریه انتخاب برگزار نکرده و فقط به واسطه تایید آمریکا و چند کشور اروپایی مشروعیت پیدا کرد. کشتار علویان در سوریه توسط لشکر این فرد همچنان ادامه دارد. این فرد در سخنرانی های خود اعلام می داشت بعد از فتح دمشق، سراغ قدس خواهیم رفت اما ناگهان اعلام کرد که با اسرائیل هم حاضر به صلح است و حتی حاضر به معامله بر سر بلندهای جولان است. اما همین فرد می گوید با ایران و شیعیان هرگز بنای سازش ندارد! این همان تفکری است که می خواهد مسلمان، مسلمان را بکشد اما به یهودیان جنایتکاری که ۶۰ هزار انسان بی گناه و ۱۷ هزار کودک را می کشد کاری نداشته باشد و آنها را به اسم اهل کتاب از هر جنایتی مبرا بداند. ببینید دنیا چقدر بی صاحب است که فردی که تا دیروز ترویست بوده، یکهو و یک شبه نماد صلح و انسان دوستی می شود و توسط عالی ترین مقامات سیاسی غربی تایید می شود. این یعنی هیچ اصل اخلاقی ثابتی برای غربی ها وجود ندارد و فقط منافع لحظه ای آنها تعیین کننده حقیقت خواهد بود و حقیقت امری نسبی است و درست و غلطی اساسا در جهان وجود ندارد که بخواهد ثابت باقی بماند. یعنی آنها به هیچ اصل اخلاقی ثابتی قایل نیستند. این تفکر خطرناک معرفتی، سبب می شود شما به هیچ اصل انسانی ای قایل نباشی و هر جنایتی بتوانی انجام دهی و هر تغییر موضعی بتوانی داشته باشی و روی هیچ حرف تو نتوان حساب باز کرد. مگر می شود یک انسان هیچ اصول ثابت اخلاقی ای نداشته باشد؟!!!!!. اکنون مشکلات معرفتی غربی ها دارد خود را در عرصه سیاست هم نشان می دهد.

وقتی آقای جولانی براحتی اجازه می دهد که اسرائیل تمامی سامانه های پدافندی (دقت کنید سامانه های دفاعی و نه سامانه های حمله ای) سوریه را نابود کند، باید می دانستیم که این به این علت است که وی بعدا نتواند تحت فشار رسانه ای، اجازه پرواز و نقض حریم هوایی سوری به هواپیماهای اسرائیلی برای بمباران ایران را ندهد و بگوید دیگر کاری از دست من ساخته نیست؟!!!. این اتفاق برای این بود که اگر اسرائیل می خواهد یک جریان مرموز (که امیدوارم جریان سفیانی نباشد) از دروزی ها را خارج کند، با حملات هوایی حتی برای همین جولانی همراه ۱۰۰ درصدی با آمریکا هم مشکل ایجاد کند. اگر سوریه دست یک دولت غیر وابسته (ولو غیر دوست با ایران بود)، هواپیماهای اسرائیل براحتی از آسمان وی برای حمله به ایران استفاده نمی کردند و بلکه با یک خمپاره ۶۰ هم می شد اسرائیل را هدف قرار داد. واقعا زدن سامانه های پدافندی دولتی که همسو با آمریکاست چه معنایی می تواند داشته باشد؟!!! اسرائیل دیگر به بلندی های جولان هم اکتفا نکرده و همین طور در حال پیشروی در سوریه بدون صاحب است. اگر به احادیث آخر آلزمانی هم توجه کنیم خروج سفیانی از منطقه درعا (نزدیک سویدا) در سوریه است که با حمایت رومیان (غربی های کنونی) و حمایت یهود، جنایات عجیب و بزرگی در سوریه و عراق می کنند. سفیانی به شدت شیعه کشی می کند و از نشانه های قطعی ظهور است. بزرگترین جنگ آخرالزمان (آرماگدون به تعبیر تورات و قرقیسیا به تعبیر منابع اسلامی) در سرزمین شامات رخ خواهد داد و لذا شاید بتوان تطبیقی بین شرایط کنونی سوریه با این احادیث هم متصور شد.

１１- ۳۰۰۰ کشته نظامی در ‍۱۰ سال در مقابل ۱۰۰۰ کشته غیر نظامی در ۱۲ روز
یک نکته مهم این است که ایران در طی ‍۱۰ سال حضور فعال در سوریه و عراق ققط ۳۰۰۰ نیروی نظامی خود را از دست داد. این در حالی است که در این مدت ۱۲ روز فقط ۱۰۰۰ غیر نظامی در ایران کشته شدند. حال واقعا حضور در خارج از مرزهای ایران صحیح نبود!!!!!. دولت اسد اگر به وعده های امارات و عربستان برای سرمایه گذاری در سوریه و رفع مشکلات اقتصادی اش به شرط قطع همکاری با ایران، اعتماد نمی کرد، اکنون بر سر کار بود. سیستم های امنیتی این کشورها تمامی ژنرالهای مهم اسد را خریدند و افراد نزدیک به ایران را کنار زدند و به وی خیانت کردند. اسد به کنار رفت اما اکنون وضعیت کشت و کشتار در سوریه به مراتب شدید تر شده است. علوی ها به شدت کشته داده اند. بنده پیش بینی می کنم به زودی جنگ کردها با نیروهای مورد حمایت ترکیه شروع خواهد شد و ترکیه وضعیت اسف باری را تجربه خواهد کرد. سوریه تکه تکه شده است و یک بخش آن دست کردها، بخش دیگر دست ترکیه ای ها (گروه جولانی)، بخش دیگر دست اسرائیل (جنوب سوریه) و بخش دیگر دست آمریکایی (برخی از بخش های نفتی) است. تمام سامانه های پدافندی این کشور از بین رفته و ارتشش از هم پاشیده شده است. با وجود این همه تکثر قومیت ها و عقاید و ادیان بعید است، دموکراسی پایداری در سوریه شکل بگیرد و احتمالا سوریه دیکتاتور دیگری به مراتب شدیدتر از اسد را تجربه خواهد کرد.

１２- لزوم ساماندهی آسمان بی حساب و کتاب عراق با حل مشکل بانک مرکزی عراق توسط ایران
یکی از مشکلات جدی ایران در این جنگ، فضای بی حساب و کتاب عراق بود. هواپیماهای F35 اسرائیلی براحتی از آسمان عراق هم به ایران موشک شلیک می کردند. دولت عراق هم که سامانه های بانکی اش تماما به سیستم های آمریکایی وصل است جرات ایستادن مقابل آمریکا را ندارد. اگر این سامانه ها قطع شود، حقوق کلیه کارمندان دولت عراق دچار مشکل می شود. لذا ایران باید همکاری فناورانه نرم افزاری با بانک مرکزی عراق ایجاد کند و سامانه های جایگزین سوییفت مثل سپام برای لااقل پرداخت های دیناری (پول ملی این کشور) در اختیار عراق قرار داده شود.

１３- دست مریزاد موشک های ایرانی در شرایط تحریم و شرکتهای دانش بنیان کشور: ما در این جنگ فقط با اسرائیل طرف نبودیم ما با کل ناتو جنگیدیم. ناتو هم موشک های ما را در قالب پایگاههای ثابت زمینی در قطر، امارات، بحرین، عربستان، اردن، اسرائیل و هم در قالب سامانه های پدافندی کشتی های آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی هدف قرار می داد، و هم اطلاعات ماهواره ای لحظه ای در اختیار اسرائیل قرار می دادند و هم کمک مالی به اسرائیل کردند و هم کمک اطلاعاتی همه سرویس های جاسوسی به اسرائیلی ها کردند و هم تجهیزات نظامی متعدد به اسرائیل دادند. اما موشک های ایرانی از همه این محدودیت ها عبور کرد و به اسرائیل خورد.
این موشک ها را ایران در شرایط شدیدترین تحریم ها ساخته بود. مشخص نیست وقتی بسیاری از ادوات الکترونیک نظامی به هیچ وجه به ایران داده نمی شود، چطور ایران این حجم از موشک را ساخته است. لذا باید دست شرکتهای دانش بنیان تولید کننده این محصولات را بوسید و دست فرماندهانی مثل حاجی زاده را بوسید که چنین دستاوردهایی برای کشور داشتند. سردار حاجی زاده همان فردی است که در قضیه هواپیمای اوکراینی، برای دفاع از ایران در غرب کشور بود اما آبروی خود را گرو گذاشت. بعدا بررسی پرونده در دادگاه کشوری دیگری به اسم کانادا که سابقه خصومت هم با ایران دارد، اثبات کرد که هواپیمایی اوکراین و نه ایران مقصر این حادثه بوده است و باید غرامت پرداخت کند!!!!!!!!!!!!. طبق رای دادگاه مشخص شد که هواپیمای اوکراینی هم علی رغم مخالفت ایران با پرواز هم خودش و هم ایرلاینش اصرار بر پرواز در شرایط جنگی داشته اند و علاوه بر آن، از مسیر اصلی پرواز هم خارج شده بودند و بر روی پایگاههای نظامی و سامانه های پدافندی پرواز کرده بود (حال شاید برای تصویر برداری SAR و جاسوسی) و علی رغم هشدارهای پدافند که در جعبه سیاه و قرمز هواپیما ضبط شده است، خلبان پاسخی نمی دهد و حاضر به تغییر مسیر هم نمی شود و یک اپراتور مجزا از سامانه پدافندی که انتظار حضور هواپیما در این موقعیت را نداشته است و به علت مشکل سامانه و قطع ارتباط با پدافند مرکزی تصور می کرده است که شاید با نوعی پهباد یا موشک طرف است، فقط چند ثانیه فرصت داشته است تا تصمیم بگیرد یا بی تفاوت باشد و یا از مردمش دفاع کند که وی حالت دوم را انتخاب کرد و متاسفانه آن خطای ناخواسته تلخ رخ داد. اما آنقدر مستندات ایران در این دادگاه محکم بود که تلاش اوکراینی ها (که الان کل دنیا با آنها هستند) و اروپایی ها برای تغییر نظر دادگاه تجدیدنظر هم موثر واقع نشد و رای دادگاه بدوی تایید شد. حال آیا امثال آقایان حامد اسمائیلیون حاضرند از امثال سردار حاجی زاده ها عذر خواهی کنند؟!!! آیا آقای حامد اسمائیلیون که نگران جان انسان های بی گناه در پرواز است حاضر است سقوط هواپیمای ایرباس ایران توسط آمریکایی ها را هم محکوم کند و یا نگران لغو اقامت خود است؟!!!!. آیا آقای حامد اسمائیلیون که بابت کشته شدن کمتر از ۲۰۰ نفر متاسف است (کما اینکه بنده هم متاسفم و یک از همکلاسی های دوران کارشناسی خود را در این پرواز از دست دادم)، حاضر است کشتار ۱۷ هزار نفر کودک بی گناه را در غزه محکوم کند؟!!!!.
اپراتور سامانه پدافند کشور هم که با دلیل مشکل سامانه، ۵ ثانیه فرصت داشت بین موشک خوردن مردم کشورش و یا بی تفاوتی تصمیم بگیرد، مردمش کشورش را انتخاب کرد و بعد که فهمید ناخواسته چه اشتباهی کرده است، تحت چه فشار روحی بزرگی قرار گرفت. این فرد می توانست براحتی دکمه پدافند را فشار ندهد و وقتی موشک احتمالی به سر مردم خورد بگوید خوب موشک دشمن خیلی پیشرفته بود و اصابت کرد و کسی هم از او خرده ای نمی گرفت. امیدوارم این رفتار اشتباه ما با اپراتورهای پدافند سبب نشده باشد تا سایر اپراتورهای پدافند ما در آینده جرات نکنند در جنگ های احتمالی شجاعانه و سریع تصمیم بگیرند. اشتباه در جنگ گرچه بسیار تلخ است اما همیشه جزئی از جنگ است. جالب است امثال آقای حامد اسمائیلیون، ترامپ را بخاطر تحمیل شرایط جنگی به کشور هرگز شماتت نمی کنند؟!!!!

１４- رادارهای پسیو داخلی و اکتیو خارجی و نقش حملات پهبادها و موشک پهباد ها
به نظر می رسد یکی از مشکلات ما در جنگ وجود رادارهای اکتیو در جنگ بود. رادار اکتیو راداری است که وقتی روشن می شود هم شما هواپیما دشمن را می بینی و هم او شما را می بیند. در حالی که سامانه های s300 و s400 روسی در ایران همگی اکتیو هستند، سامانه های داخلی خودمان همانند باور و سوم خرداد پسیو هستند. لذا تقویت سامانه های پسیو راداری سبب می شود تا ما در آینده کمتر آسیب ببینیم. متاسفانه حجم عمده ای از سامانه های اکتیو ما در جنگ گویا زده شد و البته این اتفاق سبب شد تا سیستم دفاعی کشور ضعف هایش را بفهمد و در صدد اصلاح بر بیاید. وزارت دفاع هم باید پاسخگو باشد که چرا به اندازه کافی سامانه های راداری در کشور توسعه نداده و بجای آن وارد حوزه های تجاری مثل تجهیزات پزشکی شده است؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!.
همچنین از روی حجم تخریب ها به نظر می رسد عمده حملات در ایران نه از ناحیه F35 ها بلکه از ناحیه پهبادها و موشک های پهبادها بوده است که فقط ترس در مردم ایجاد می کرد. حقیقتا حجم تخریب های موشک های اسرائیل به مراتب کمتر از ایران است و این به علت این است که اینها موشک های پهباد بوده اند. در حقیقت به نظر می رسد آنقدر پهباد انتحاری وارد ایران شده بود که سامانه های پدافندی، امکان زدن آنها را نداشت و این پهبادها سامانه های اکتیو را هم از بین می بردند. حجم زیاد ریز پردازنده هایی هم که سامانه های پدافندی را مشغول می کردند، یکی از دلایلی است که سیستم پدافند ایران احتمالا دچار مشکل شده بود و با اشباع شدن نمی توانست همه آنها را هدف قرار دهد. خود من که در ایام جنگ کلا در منطقه تهرانپارس بودم، می دیدم که در آسمان شب، نوعی آتش بازی شکل گرفته و چقدر این ریزپرنده ها (مثل کوادکوپتر) سامانه های پدافندی را بی جهت مشغول کرده است.

１５- لزوم حمایت از بخش خصوصی برای ساخت F35: تجربه ورود شرکتهای دانش بنیان به سامانه های پدافندی و موشکی نشان داد که رویکرد حمایت از شرکتهای دانش بنیان به مراتب بهتر از حمایت از تحقیقات دولتی وزارت دفاع و نیروهای مسلح است و در صورتی که بودجه وزارت دفاع به سمت شرکتهای دانش بنیان جاری شود به اعتقاد بنده این شرکتها، حتی هواپیمایی شبیه f35 را هم می توانند در ایران بسازند.

آمریکا هم از پهپاد «شاهد-۱۳۶» کپی کرد!

▪️رسانه‌های نظامی اعلام کردند پنتاگون از پهپادی به‌نام «لوکاس» (LUCAS) رونمایی کرده که شباهت زیادی به پهپاد ایرانی «شاهد-۱۳۶» دارد.

▪️این پهپاد توسط شرکت اسپکتروورکس طراحی شده و با هدف تولید یک سلاح ارزان، قابل‌اعتماد و مناسب برای جنگ‌های آینده ساخته شده است.

▪️کارشناسان می‌گویند اقبال جهانی به پهپادهای یک‌بارمصرف بعد از موفقیت «شاهد»‌های ایران، آمریکا را به سمت تولید مشابه سوق داده است.

▪️ترامپ پیش‌تر گفته بود به شرکت‌های آمریکایی دستور داده از ایران در ساخت پهپادها الگو بگیرند!

❌️پهپاد شاهد در رژه روز پیروزی در میدان سرخ روسیه

🔻فکر می کردید یک روز ابرقدرت نظامی جهان سلاح ساخت مهندسان جوان ایرانی رو در رژه نظامی سالانه خودش به نمایش بگذاره؟
روسها اینقدر مغرور هستند که فقط تسلیحاتی که ساخت خودشون باشه روبه نمایش می گذارن ولی نکته اینه که پهپادهای شاهد باعث تغییر موازنه درجنگ با اوکراین (بخونید ناتو) شدند.

من حقیقتا هیچ موضوع فناورانه ای نمی شناسم که ایران در دنیا اول باشد. اینکه ترامپ می گوید مثل ایرانی ها پهباد ارزان قیمت بسازید واقعا مایه افتخار است. اینکه بچه های ایران پهبادی ساخته اند که آمریکا از روی آن کپی کاری کرده است واقعا مایه غرور است و ما می توانیم در همه حوزه های فناورانه هم چنین کنیم. این نمونه عینی است که در حوزه عملی هم امتحان خود را پس داده است. در جنگ روسیه و اوکراین هم دو طرف دعوی می گویند پهبادهای ایرانی خیلی موثر بوده است.

❌برای اینکه تو رنج قیمت ۳۰-۴۰ هزار دلار قرار بگیره ، سرعتش نصف شاهد ، سرجنگی‌کمتر از نصف و بردش کمتر از یک سوم شاهد ۱۳۶ شده !

🔥واکنش طنز کاربر اروپایی به کپی کاری آمریکا از پهپاد #شاهد_136😂
این هم اثرات پلتفرم تیک تاک که امکان فیلتر در آمریکا ندارد.

امتحان پایان ترم درس مدارهای منطقی برنامه پذیر (FPGA) دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی امیرکبیر (نیمسال دوم 1403-1404)- دکتر پورفرد

🔴تصویر آخرالزمانی از وضعیت جدید غزه

🔸عکس توسط نیروی هوایی اردن گرفته شده و واشنگتن پست منتشر کرده است.

سلبریتی هایی در جهان که از کشته شدن یک نفر خانم در ایران (مهسا امینی) به طرز ابهام آوری که بعدا با فیلم اتفاق غش کردن وی مشخص شد علتش بیماری سابق مغزی وی (جراحی مغزی وی و برداشتن بخشی از غده هیپوفیز) بوده است نام وی را ترند اول جهان کردند؛ در برابر کشتار ۶۰ هزار انسان و ۱۷۰۰۰ کودک و ویرانی عمدی و قطعی و علنی منازل این مردم و بمباران مردمی بی دفاع در برابر ارتشی کاملا مسلح ساکتند را باید چه نامید؟ چرا توقف کشتار غزه ترند اول جهان نمی شود؟ این است اثر رسانه که آنچه را بخواهد بزرگ می کند و آنچه را نخواهد کوچک می کند و رای مردم در دموکراسی هم متاثر از رسانه هاست.

احسنت به مردم استرالیا در حمایت از غزه- کسانی که سالها غافل بودند بالاخره بیدار شدند و متاسفانه برخی بیدارها به خواب رفتند و عوض شدند