دکتر رستم جمشیدی🌺

🔹پشیمانی مولانا از سروده هایش در وصف دین اسلام

🔹سو استفاده از سروده های مولانا

🔹بیداری مولانا پس از آشنایی با شمس و به دور انداختن اندیشه اسلامی

حاصل عمرم سه سخن بیش نیست
خام بودم ، پخته شدم ، سوختم

🔹نقد قرآن و اسلام


۳۱ دسامبر ۲۰۱۸
کیفیت خوب

همراهان گل در روشنگری دوستان و عزیزانتون کوشا باشید

به امید آزادی و آبادی ایران

بخش اول
روشنگری آموزگار رادیو مادر
روانشاد دکتر رستم جمشیدی
01_14_2019

بخش دوم
تفسیر سوره آل عمران
01_14_2019

دکتر رستم جمشیدی🌸

🔹جواب احمقانه محمد به کسانیکه از او معجزه میخواستند تا او را به عنوان پیامبر برسمیت بشناسند

🔹دلیل ابلحانه پراکنده گویی محمد در قرآن

🔹آخوند یعنی خدا
(توجه داشته باشید که محمد هم یک آخوند بود)

🔹عملیات کربلای ۴ و کشتار حداقل ۹۸۵ کودک و نوجوان ایرانی بدستور عمام خمینی هندی و نظام اهریمنی

🔹نقد قرآن و اسلام


۱۴ ژانویه ۲۰۱۹
کیفیت خوب

همراهان گل در روشنگری دوستان و عزیزانتون کوشا باشید

به امید آزادی و آبادی ایران

دکتر رستم جمشیدی🌸

🔹جواب احمقانه محمد به کسانیکه از او معجزه میخواستند تا او را به عنوان پیامبر برسمیت بشناسند

🔹دلیل ابلحانه پراکنده گویی محمد در قرآن

🔹آخوند یعنی خدا
(توجه داشته باشید که محمد هم یک آخوند بود)

🔹عملیات کربلای ۴ و کشتار حداقل ۹۸۵ کودک و نوجوان ایرانی بدستور عمام خمینی هندی و نظام اهریمنی

🔹نقد قرآن و اسلام


۱۴ ژانویه ۲۰۱۹
حجم کم

همراهان گل در روشنگری دوستان و عزیزانتون کوشا باشید

به امید آزادی و آبادی ایران

🆔 @CANOON_AA

یکی از داستان های کتب ادیان ابراهیمی که معلوم می کند که‌ نه یهوه و نه عیسی و نه الله و نه مدعیان پیامبری و نویسندگان این کتابها از کیهان شناسی خبر نداشته اند داستان جاشوا است. طبق تورات و انجیل در یکی از جنگ ها که او در حال پیروزی بود ‌و خورشید نزدیک به غروب بود از یهوه خواست تا خورشید را برگرداند تا او قتل عام دشمنانش را تمام کند. یهوه هم که کار دیگری در کائنات نداشت و منتظر درخواست های امثال او بود، فرشته ای را فرستاد تا خورشید را با دستان ظریف فرشته گونه اش (که باور دارند صدها عدد از انها سر یک سوزن جا می گیرند)، بعقب بر گرداند. این داستان در قران این طور تعریف شده که جاشوا مشغول سان دیدن از اسبها بود و برای دیدن یک اسب خاصی از یهوه خواست برای طولانی شدن روز همین کار را بکند. ملائی سر منبر تعریف می کرد که یک روز محمد دچار حمله ی بیهوش کننده (همان صرع اتاتیک لوب گیجگاهی که داشت) شده بود و سرش روی پای علی بود و خورشید در حال غروب بود و نماز علی در حال قضا بود، او هم این بار از الله خواست خورشید را برگرداند تا محمد از حمله بیرون آید تا نماز هر دو انها قضا نشود. این بار باز هم خواسته ی او انجام شد و فرشته بدون این که دستانش در درجه ی حرارت چند صد میلیون سانتی گرائی تاول بزند یا پرهای ظریفش بسوزند خورشید را با وزن غیر قابل تصور ش بعقب کشید. البته هیچ انسان دیگری شاهد چنین اتفاق غیر ممکنی نبود، اما دروغگو شرم ‌وحیانی سرش نمی شود. جالب این که همین داستان را کلیسای کاتولیک و حتی مارتین لوتر بنیانگزار پروتستانیسم مبنای مخالفت با کوپرنیک و گالیله کردند و برونو را زنده زنده سوزاندند.