چنین گفت نیچه
7.23K subscribers
388 photos
9 videos
23 files
46 links
آکادمیِ "فریدریش نیچه":
درنگیدن بر نیچه و کوششي برای بازفهمِ اندیشه‌یِ او.

برگه‌یِ اینستاگرام:
www.instagram.com/Friedrich_nietzsche_ph

رسانه‌یِ شخصیِ گرداننده:
@Pooria_mgh1844
Download Telegram
Forwarded from چنین گفت نیچه
درود دوستان، وقتِ همگی بخیر.
به آگاهی می‌رسانیم که فایل‌هایِ صوتیِ تفسیرِ کتابِ "چنین گفت زرتشت"، قابلِ تهیّه می‌باشد.

ترمِ نخست: در این دوره، به شرحِ پیش‌گفتار و بخشِ نخستِ این کتاب پرداخته‌ایم. (۳۱ جلسه)

ترمِ دوّم: این دوره، به شرحِ کاملِ بخشِ دوّمِ این کتاب اختصاص دارد. (۲۳ جلسه)

متوسّط زمانِ هرکدام از نشست‌ها، یک ساعت و دَه دقیقه است.

قیمتِ تهیّه‌یِ ترمِ نخست: ۱۵۰۰۰۰ (صد و پنجاه‌هزار تومان)
قیمتِ تهیّه‌یِ ترمِ دوّم: ۲۰۰۰۰۰ (دویست‌هزار تومان)
قیمتِ تهیّه‌یِ هر دو دوره (با محاسبه‌یِ تخفیف): ۳۰۰۰۰۰ (سیصدهزار تومان)

برای سفارشِ این دوره‌ها، به آی‌دیِ زیر پیام دهید:

@pooria_mgh123
آه، با اشتیاقِ خویش اکنون به کجا باید بَر شوم؟ از فرازِ همه‌یِ کوه‌ها از پیِ سرزمین‌هایِ پدری پدری و مادری چشم انداخته ام.
امّا هیچ‌ جا وطني نیافته ام. در همه شهرها بی‌سر-و-سامان ام و از همه دروازه‌ها گذرنده.
مردمِ کنونی، که دل‌ام تا چندي پیش مرا به سویِ ایشان می‌کشاند، با من بیگانه اند و نزدِ من خنده‌آور. مرا از [تمامیِ] سرزمین‌هایِ پدری و مادری رانده اند.
ازین‌رو، اکنون سرزمینِ فرزندان‌ام را دوست می‌دارم و بس؛ آن سرزمینِ نایافته، در دلِ دورترین دریا را! بادبان‌های‌ام را می‌فرمایم تا که آن را بجویند و بجویند.
در فرزندان‌ام می‌خواهم جُبرانِ آن را کنم که فرزندِ پدران‌ام بوده‌ام؛ و در تمامیِ آینده جُبرانِ این اکنون را!

#فریدریش_نیچه
از کتاب: #چنین_گفت_زرتشت
درباره‌یِ سرزمینِ فرهنگ
برگردانِ داریوشِ آشوری

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
Forwarded from چنین گفت نیچه
درود دوستان، وقتِ همگی بخیر.
به آگاهی می‌رسانیم که فایل‌هایِ صوتیِ تفسیرِ کتابِ "چنین گفت زرتشت"، قابلِ تهیّه می‌باشد.

ترمِ نخست: در این دوره، به شرحِ پیش‌گفتار و بخشِ نخستِ این کتاب پرداخته‌ایم. (۳۱ جلسه)

ترمِ دوّم: این دوره، به شرحِ کاملِ بخشِ دوّمِ این کتاب اختصاص دارد. (۲۳ جلسه)

متوسّط زمانِ هرکدام از نشست‌ها، یک ساعت و دَه دقیقه است.

قیمتِ تهیّه‌یِ ترمِ نخست: ۱۵۰۰۰۰ (صد و پنجاه‌هزار تومان)
قیمتِ تهیّه‌یِ ترمِ دوّم: ۲۰۰۰۰۰ (دویست‌هزار تومان)
قیمتِ تهیّه‌یِ هر دو دوره (با محاسبه‌یِ تخفیف): ۳۰۰۰۰۰ (سیصدهزار تومان)

برای سفارشِ این دوره‌ها، به آی‌دیِ زیر پیام دهید:

@pooria_mgh123
بهرِ آن آمده‌ام که بسیاري را از گلّه بیرون کشانم. مردم و گلّه از من خشمگین خواهند شد و شبانان زرتشت را دزد خواهند نامید.

#فریدریش_نیچه
از کتابِ #چنین_گفت_زرتشت
پیش‌گفتارِ زرتشت، پاره‌یِ ۹
برگردانِ داریوشِ آشوری

پ. ن: تمثیلِ گلّه و شبان، از تمثیل‌هایِ بسیار پُرآوازه [= مشهورِ] "عهدِ جدید"، به‌ویژه انجیل‌هایِ چهارگانه است. در این تمثیل، عیسایِ ناصری، خود را چونان شباني نیکو و مؤمنان را چونان گلّه‌اي سَردگُم و نیازمندِ راهنمایی توصیف می‌کند؛ این شبانِ نیکو ست که جانِ خود را هم برای گوسفندانش فدا خواهد کرد. برای نمونه:

«منم آن شبانِ نیکو؛ همان شباني که جانِ خویش را برای گلّه می‌دهد [= جانِ خویش را فدایِ گلّه می‌کند.]» (انجیلِ یوحنّا، بابِ دهُم، ‌پاره‌یِ ۱۱)

امّا زرتشتِ نیچه، به‌دُنبالِ بیرون‌کشیدنِ آدمیان و جان‌هایِ آزاده از گلّه‌یِ گوسفندان است؛ ازین روی، شبانانِ گلّه، زرتشت را «دزد» خواهند نامید؛ دزدي که آدمیان را از زنجیرهایِ تاریخیِ‌شان رهانده و به اَبَرانسان رهنمون می‌شود. همین رُبایش است که خشمِ شبانان را بَرانگیخته و روانِ دَربندِ ایشان را می‌آزارَد. زرتشتِ نیچه، با این گفتار، خود را رویارویِ عیسا و آموزه‌یِ «نجاتِ» مسیحی قرار می‌دهد. در انجیلِ یوحنّا می‌خوانیم:

«هیچ‌کس آن [گلّه و گوسفندان] را از من نمی‌ستانَد؛ بلکه من [به خواستِ خود] آن را وامی‌گذارم؛ می‌توانم (مایه‌داشتن و توانایی: εξουσία) آن را واگذارم و می‌توانم آن را بازپس‌گیرم. این حُکم را از سویِ پدرم دریافت کرده‌ام.» (انجیلِ یوحنّا، بابِ دهُم، پاره‌یِ ۱۸)

زرتشت، کَسي ست که می‌تواند دلاورانه به گلّه تاخته و بدونِ آگاه‌کردنِ شبان، گوسفندان را برُباید!
پیشتر گفته بودم که برای راه‌بُردن به ژرفنایِ اندیشه‌یِ نیچه، به‌ویژه در کتابِ "چنین گفت زرتشت"، آشناییِ ژرف با دینِ مسیحی و سنّتِ تفسیریِ پاولوسی_یوحنّایی ضروری می‌نماید؛ این نمونه‌یِ کوچک، تنها مُشتي از خَروار بود!

گفتنی‌ ست که به دلیلِ نارساییِ برگردان‌هایِ کتابِ مقدّس، ترجمه‌یِ پاره‌هایِ عهدِ جدید را، برپایه‌یِ متنِ اصلیِ یونانی (ویراستِ انتقادیِ SBL) و ترجمه‌یِ آلمانیِ "مارتین لوتر" انجام داده‌ام.

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
به بهانه‌یِ نوروز:
پوریا معقولی

نمی‌دانیم در میانِ این همه سوگِ پی‌درپی و داغِ پَرپَرشدنِ نورسته‌ها، باید سالِ نو را تبریک گفت یا نه؟! صادقانه بگویم که من اصلاً با نوروزِ امسال همراه نشده و به تعبیرِ "گادامر" نتوانستم خود را با بازیِ نوروز و تکرارِ آن همراه سازم. امّا از سویِ دیگر، هرگاه به نوروز و آیین‌هایِ کهن و نمادین (ایرانی و اسلامی) می‌نگرم، نمی‌توانم از اهمیّتِ آن و لزومِ بازاندیشیِ مکرّرِ این دقایقِ دَرهم‌تنیده چشم‌پوشی نمایم.
بی‌گمان، سالِ یک (۱۴۰۱)، توانست تغییراتي بُنیادینِ در شیوه‌یِ مواجهه‌یِ ایرانیان با جهان به‌وجود آورده و آگاهی و خودآگاهیِ تاریخیِ آنان را ارتقا بخشد؛ نمودِ این تغییرات، با گشت‌وگذاري ساده در خیابان‌ها و لرزان‌شدنِ سخت‌ترین و ترسناک‌ترین تابوها قابلِ مشاهده است.
باری، اگرچه خونِ جان‌باختگانِ سالِ یک، تا ابد پاک‌شدنی نیست؛ امّا گمان نمی‌کنم که خوني بیهوده ریخته شده باشد! یقین دارم که باید سبز‌شدنِ جوانه‌هایِ تازه و شکوفه‌هایِ رنگارنگ را از دلِ این سیلِ هراس‌انگیزِ خون و کُشتار چشم داشته باشیم. «المُلکُ یَبقی مَعَ الکُفرِ، وَ لایَبقی مَعَ الظُّلمِ.»
از این روی، شاید باید به نوروز و تبریک‌هایِ امسال، به چشمِ یک «تهدید» و هم‌هنگامِ با آن، در مقامِ یک «فرصت» نگاه کرد: فرصتي که دقیقاً از دلِ تهدیدهایِ پی‌درپی برون آمده و تهدیدي که توانِ خلقِ فرصت‌هایِ تازه را دارد. در هر صورت، کاملاً آشکار است که هرگونه «تبدیلِ تهدید به فرصت»، از دلِ رویاروییِ بی‌پروا و دلاورانه با تهدید، و از آنِ خودسازیِ آن می‌گذرد؛ همچنین بدیهی است که همه‌یِ مواردِ گفته‌شده، نیازمندِ درنگ و بازاندیشیِ مداوم است.
شاید باید نوروز را نه در مقامِ یک شادیِ بدونِ اندیشه و دلقک‌وار، بلکه به مثابه‌یِ یک «نو شدنِ» راستین و تأمّل بر «تهدیدها» و «فرصت‌ها» محسوب کرد؛ شاید نوروز را باید بهانه‌اي دانست برای «بازگشتِ به خویش» و سنجشِ توانش‌ها و ناتوانی‌ها؛شاید نوروز بهانه‌اي باشد برای بازسنجیِ شکافِ میانِ «بود» و «باید»؛ شاید نوروز...

Join Link↘️
🆔 @Pooria_mgh1844
درود، وقتِ همگی بخیر.
به آگاهی می‌رسانیم که سلسله‌نشست‌هایِ خوانش و شرحِ "چنین گفت زرتشت" قابلِ تهیّه می‌باشد:

ترمِ نخست (پیش‌گفتار و بخشِ نخست): ۳۱ جلسه.
ترمِ دوّم (بخشِ دوّم): ۲۳ جلسه.
ترمِ سوّم (بخشِ سوّم): ۲۲ جلسه.

متوسّطِ زمانِ نشست‌ها یک ساعت و سی دقیقه می‌باشد.

قیمتِ تهیّه‌یِ ترمِ نخست: ۱۵۰۰۰۰ (صد و پنجاه‌هزار تومان)
قیمتِ تهیّه‌یِ ترمِ دوّم: ۲۰۰۰۰۰ (دویست‌هزار تومان)
قیمتِ تهیّه‌یِ ترمِ سوّم: ۳۰۰۰۰۰ (سیصدهزار تومان)

قیمتِ تهیّه‌یِ هر سه دوره (با محاسبه‌یِ تخفیف): ۶۰۰۰۰۰ (ششصدهزار تومان)

برای سفارش، به آی‌دیِ زیر پیام دهید:

@Pooria_mgh123
چنین گفت نیچه pinned «درود، وقتِ همگی بخیر. به آگاهی می‌رسانیم که سلسله‌نشست‌هایِ خوانش و شرحِ "چنین گفت زرتشت" قابلِ تهیّه می‌باشد: ترمِ نخست (پیش‌گفتار و بخشِ نخست): ۳۱ جلسه. ترمِ دوّم (بخشِ دوّم): ۲۳ جلسه. ترمِ سوّم (بخشِ سوّم): ۲۲ جلسه. متوسّطِ زمانِ نشست‌ها یک ساعت و سی…»
[...] من انسان نیستم، دینامیت هستم. با این همه، در من هیچ نشانی از بنیانگذاران دین نیست، زیرا ادیان مربوط به عامه‌ی مردم است و من پس از تماس با انسان‌های متدین باید دست‌هایم را بشویم... من هیچ «مؤمنی» (Gläubigen) را نمی‌خواهم و فکر می‌کنم برای باور خویشتن نیز بسیار شرور (boshaft) هستم و هرگز با توده‌ی مردم سخن نمی‌گویم [...]

#فریدریش_نیچه
از کتابِ #این_است_انسان
بخشِ "چرا من تقدیر هستم"
برگردانِ سعیدِ فیروزآبادی

پ. ن: مفهومِ «ایمان»، از بُنیادین‌ترین مفاهیمِ مسیحیّت بوده و در انجیل‌هایِ چهارگانه و نامه‌هایِ پاولوس و یوحنّا، بسیار بر آن پافشاری [= تأکید] شده است. ایمان، می‌تواند آدمیان را «نجات» بخشیده و داغِ ننگِ «گُناهِ نخستین» را از پیشانیِ ایشان پاک سازد. برای نمونه، در "انجیلِ یوحنّا" (بابِ یازدهم، پاره‌یِ ۴۰) می‌خوانیم:

λέγει αὐτῇ ὁ Ἰησοῦς, Οὐκ εἶπόν σοι ὅτι ἐὰν πιστεύσῃς ὄψῃ τὴν δόξαν τοῦ θεοῦ;

[عیسا او را گفت: مگر نگفتمت که اگر ایمان داشته باشی، جلالِ خدا را خواهی دید؟]

نیچه، خود را رویارویِ اخلاقِ مسیحی قرار داده، به‌دُنبالِ رهاندنِ آدمیان از بارِ سنگینِ کُهن‌ارزش‌ها و باورهایِ پوچِ آن‌جهانی است. فلسفه‌یِ او در پیِ «آزاده‌جانان»ي ست که بر «جانِ سنگینی» فائق آمده و خودآیینی پیشه ساخته‌اند. «ای کاش کسي ایشان را از چنگِ «نجات‌بخشِ»شان نجات می‌بخشید.» (زرتشت، درباره‌یِ کشیشان)

Join Link↘️
🆔 @Pooria_mgh1844
Forwarded from چنین گفت نیچه
درود، وقتِ همگی بخیر.
به آگاهی می‌رسانیم که سلسله‌نشست‌هایِ خوانش و شرحِ "چنین گفت زرتشت" قابلِ تهیّه می‌باشد:

ترمِ نخست (پیش‌گفتار و بخشِ نخست): ۳۱ جلسه.
ترمِ دوّم (بخشِ دوّم): ۲۳ جلسه.
ترمِ سوّم (بخشِ سوّم): ۲۲ جلسه.

متوسّطِ زمانِ نشست‌ها یک ساعت و سی دقیقه می‌باشد.

قیمتِ تهیّه‌یِ ترمِ نخست: ۱۵۰۰۰۰ (صد و پنجاه‌هزار تومان)
قیمتِ تهیّه‌یِ ترمِ دوّم: ۲۰۰۰۰۰ (دویست‌هزار تومان)
قیمتِ تهیّه‌یِ ترمِ سوّم: ۳۰۰۰۰۰ (سیصدهزار تومان)

قیمتِ تهیّه‌یِ هر سه دوره (با محاسبه‌یِ تخفیف): ۶۰۰۰۰۰ (ششصدهزار تومان)

برای سفارش، به آی‌دیِ زیر پیام دهید:

@Pooria_mgh123
Im Gebirge ist der nächste Weg von Gipfel zu Gipfel: aber dazu musst du lange Beine haben. Sprüche sollen Gipfel sein: und Die, zu denen gesprochen wird, Grosse und Hochwüchsige.

#Friedrich_Nietzsche
#Also_Sprach_Zarathusra
Vom Lesen und Schreiben

در کوهستان کوتاه‌ترین راه از چَکاد است به چکاد. امّا بهرِ آن تو را پاهایي بلند باید. گُزین‌گویه‌ها می‌باید چکادها باشند و آنان که رویِ سخن به جانبِ‌شان است تنومند و بلندبالا.

#فریدریش_نیچه
از کتاب: #چنین_گفت_زرتشت
درباره‌یِ خواندن و نوشتن
ترجمه‌‌ی داریوش آشوری

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
«نابخشودنی‌ترین (Unverzeihlichstes) چیز در تو این است که قدرت (Macht) داری و فرمان نمی‌خواهی راند.»
و من پاسخ دادم: «برایِ فرمان دادن مرا صدایِ شیر نیست.»
آنگاه دیگربار نجواکُنان با من گفت: «خاموش‌ترین کلام‌های اند که طوفان (Sturm) می‌زایند. اندیشه‌هایي که با گامِ کبوتر می‌آیند جهان را رهبری می‌کنند.

#فریدریش_نیچه
از کتابِ #چنین_گفت_زرتشت
بخشِ خاموش‌ترین ساعت
برگردانِ داریوشِ آشوری

پ. ن: «گامِ کبوتران»، می‌تواند به پاره‌هایِ ۱۱- ۹، از بابِ نخستِ انجیلِ مارکوس نگر داشته باشد:

و در آن روزها چنین روی داد که عیسا از ناصره‌یِ جلیل آمد و توسّطِ یحیا در رودِ اُردن تعمید یافت. و [هنگامي] که دگربار از آب برون شد، [به چشمِ خود] بدید که آسمان‌ها شکافته گشت و روح (پنویما) چونان کبوتري به سویِ او فرود آمد. و [آنگاه] [چنین] آوایي از آسمان‌ها رسید: «تو پسرِ محبوبِ من هستی؛ [و همانا] من از تو خرسندم.» (ترجمه‌یِ این پاره‌ها، برپایه‌یِ متنِ اصلیِ یونانی، با ویراستِ انتقادیِ SBL، انجام شده است.)

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
دشمنِ‌تان را بجویید و جنگِ‌تان را برپا کنید! جنگي در راهِ اندیشه‌هاتان: و اگر اندیشه‌هاتان از پای درآمد، باز راست‌کرداریِ شما می‌باید غریوِ پیروزی بردارد!
صلح را همچون افزارِ جنگ‌هایِ تازه دوست بدارید و صلحِ کوتاه را از صلحِ دراز بیش.
نگویم که کار کنید (zu Arbeit)، که جنگ آورید (zum Kampfe)! نگویم که صلح کنید، که پیروز شوید! کارِتان جنگ باد، صلحِ‌تان پیروزی.

#فریدریش_نیچه
از کتابِ #چنین_گفت_زرتشت
بخشِ درباره‌یِ جنگ و جنگ‌آوران
برگردانِ داریوشِ آشوری

پ. ن: این فرازهایِ شکوهمند خواننده را به یادِ پاره‌اي بسیار پُرآوازه [= مشهور] از هراکلِیتوس می‌اندازد:

Πόλεμος πάντων μὲν πατήρ ἐστι, πάντων δὲ βασιλεύς, καὶ τοὺς μὲν θεοὺς ἔδειξε τοὺς δὲ ἀνθρώπους, τοὺς μὲν δούλους ἐποίησε τοὺς δὲ ἐλευθέρους.

جنگ، پدر و پادشاهِ همه‌چیز است. برخي را [به‌سانِ] خدایان نمایانده و برخي را [چونان] آدمیان؛ گروهي را برده ساخته و گروهي [دیگر] را [در خیلِ] آزادگان [بَرنشانده است]. (ترجمه را برپایه‌یِ متنِ اصلیِ یونانی انجام داده‌ام. آنچه در میانِ کروشه [...] آمده، افزوده‌یِ من است.)

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
درود، وقتِ همگی بخیر.
به آگاهی می‌رسانیم که سلسله‌نشست‌هایِ خوانش و شرحِ "چنین گفت زرتشت" قابلِ تهیّه می‌باشد:

ترمِ نخست (پیش‌گفتار و بخشِ نخست): ۳۱ جلسه.
ترمِ دوّم (بخشِ دوّم): ۲۳ جلسه.
ترمِ سوّم (بخشِ سوّم): ۲۲ جلسه.

متوسّطِ زمانِ نشست‌ها یک ساعت و سی دقیقه می‌باشد.

قیمتِ تهیّه‌یِ ترمِ نخست: ۱۵۰۰۰۰ (صد و پنجاه‌هزار تومان)
قیمتِ تهیّه‌یِ ترمِ دوّم: ۲۰۰۰۰۰ (دویست‌هزار تومان)
قیمتِ تهیّه‌یِ ترمِ سوّم: ۳۰۰۰۰۰ (سیصدهزار تومان)

قیمتِ تهیّه‌یِ هر سه دوره (با محاسبه‌یِ تخفیف): ۶۰۰۰۰۰ (ششصدهزار تومان)

برای سفارش، به آی‌دیِ زیر پیام دهید:

@Pooria_mgh123
دلاورترین کسان هم در میانِ ما کمتر دل آن چیزی را دارد که به راستی می‌داند...

#فریدریش_نیچه
از کتابِ #غروب_بت‌ها
بخشِ نکته‌پردازی‌ها و خَدَنگ‌اندازی‌ها
برگردانِ داریوشِ آشوری

Auch der Muthigste von uns hat nur selten den Muth zu dem, was er eigentlich w e i s s...

#Friedrich_Nietzsche
#Götzen_Dämmerung

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
[...] امّا سقراط دلقکي بود که کاري کرد تا او را جدّی بگیرند: به‌راستی چه رخ داد؟

#فریدریش_نیچه
از کتابِ #غروب_بت‌ها
بخشِ مسئله‌یِ سقراط
برگردانِ داریوشِ آشوری

پ. ن: شیوه‌یِ پُرآوازه [= مشهورِ] سقراط در گفت‌وگو، همان «آیرونی» یا «نادان‌نمایی» است. در این روش، سقراط با نادان‌نمایی، خود را پیرامونِ موضوعِ موردِ بحث، نادان نشان داده و از مخاطبانِ خویش خواستارِ تعریفِ مفهوم‌ها می‌شود.
در نوشته‌هایِ افلاطون، این نادان‌نماییِ سقراطی با تمجیدِ فراوان از طرف‌هایِ گفت‌وگو همراه می‌گردد؛ این هم‌آمیزی چه بسا سببِ خنده‌یِ خوانندگان شود! در دیالوگ‌هایِ افلاطون دامنه‌یِ این طنزِ گزنده، با ارائه‌یِ نگاهي «کاریکاتورگونه» به سوفیست‌ها، تا ریزترین حرکات و جملاتِ ایشان گسترش می‌یابد.
به نگرِ نیچه، این نادان‌نماییِ طنزآمیزِ سقراط و جدلگریِ او، حکایت از فروپاشیِ شکوهِ اندیشه‌ و ذوقِ یونانی دارد؛ آری، اندیشمندانِ پس از سقراط، با جدّی‌گرفتنِ این نادان‌نمایی، چه نظام‌ها که برپا نکردند!

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
نیکان و عادلان مرا دشمنِ اخلاق می‌دانند: حکایتِ من ضدِّ [احکامِ] اخلاق است (unmoralisch).
اگر دشمني (Feind) دارید، بدی‌اش را با نیکی پاسخ نگویید که شرمسار می‌شود. به جایِ آن گواهی دهید که در حقِّ شما نیکی کرده است.
خشم‌گرفتن بِهْ که شرمسار کردن! و اگر نفرینِ‌تان کنند، خوش ندارم که در برابر دعا کنید. شما نیز نفریني کنید.

#فریدریش_نیچه
از کتابِ #چنین_گفت_زرتشت
بخشِ درباره‌یِ نیشِ مار
برگردانِ داریوشِ آشوری

پ. ن: طعني ست آشکار به پاره‌هایِ بسیار پُرآوازه [= مشهور] از انجیلِ لوکاس:

«امّا شما که گوش فرامی‌دهید، به شما می‌گویم که دُشمنانِ خود را دوست بدارید و با کساني که از شما نفرت دارند، به زیبایی [= نیکی] رفتار کنید؛ برای آنان که نفرینِ‌تان می‌کنند برکت (εὐλογεῖτε) بخواهید؛ و کساني که آزارِتان می‌دهند را دُعایِ خیر نمایید. به کَسي که بر یک گونه‌ات سیلی زد، [گونه‌یِ] دیگر را نیز پیشکش کن.»

(لوکاس، بابِ ششم، پاره‌هایِ ۲۷ تا ۲۹)

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
آه با اشتیاقِ خویش اکنون به کجا باید بَر شوم؟ از فرازِ همه‌یِ کوه‌ها از پیِ سرزمین‌هایِ پدری و مادری چشم انداخته‌ام.
امّا هیچ‌جا وطني نیافته‌ام. در همه شهرها بی‌سر-و-سامان‌ام و از همه‌یِ دروازه‌ها گذرنده.
مردمِ کنونی که دلم تا چندي پیش مرا به سویِ ایشان می‌کشاند، با من بیگانه اند و نزدِ من خنده‌آور. مرا از تمامیِ سرزمین‌هایِ پدری و مادری رانده اند.
ازین رو، اکنون سرزمینِ فرزندان‌ام را دوست می‌دارم و بس؛ آن سرزمینِ نایافته، در دلِ دورترین دریا را! بادبان‌های‌ام را می‌فرمایم تا آن را بجویند و بجویند.

#فریدریش_نیچه
از کتابِ #چنین_گفت_زرتشت
بخشِ درباره‌یِ سرزمینِ فرهنگ
برگردانِ داریوشِ آشوری

پ. ن: پیشینه‌یِ پیوندِ فیلسوف و کناره‌گیری از مردمان را باید به "هراکلِیتوس" نسبت داد؛ بدان‌گاه که «فیلسوفِ گریان»، از جایگاهِ قومی/مذهبیِ خویش کناره گرفت و زندگی در جنگل را بَرگُزید. همچنین، در دیالوگِ "سوفیستِ" افلاطون (216ξ) با پیوندي درنگیدنی میانِ فیلسوف و آوارگی برخورد می‌کنیم. افلاطون، سخني از "هومروس" را وصفِ حالِ فیلسوف می‌داند:

"έπιστρωσι πόληας..."

«[آن فیلسوفان، به سانِ آوارگان] در شهرها می‌چرخند...»

در این میان، نیچه نیز خود را «بی‌وطن» (heimatlos) خوانده و حتّا یکي از نوشته‌هایِ پُرآوازه [= مشهورِ]یِ خویش را "آواره و سایه‌اش" (der Wanderer und sein Schatten) نامیده است.
گفتنی ست که استعاره‌یِ «سفر» و «آوارگی» را در ادبیاتِ باختر [= مغرب]زمین (از "هومروس" تا "گوته" به فراوانی می‌توان یافت. برای نمونه (چونان مُشتي از خَروار) می‌توان به این پاره‌یِ کتابِ "رنج‌هایِ وِرترِ جوان" اشاره کرد:

"Ja wohl bin ich nur ein Wandrer, ein Waller auf der Erde! Seid ihr denn mehr?"

«آری! من تنها یک آواره (Wandrer)، یک زائر بر زمین هستم! آیا شمایان [چیزي] بیش از این هستید؟»

به راستی که فیلسوفي چون نیچه را چنگ‌زدن به گذشته و آرمان‌هایِ کهن نشاید؛ او چشم‌به‌راهِ فرزندانِ نیامده‌یِ خویش و آفرینشگرانِ راستین است!

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
نیچه، پس از هگل، از معدود کسانی بود که دیالکتیکِ روشنگری را بازشناخت.

#تئودور_آدورنو
#ماکس_هورکهایمر
از کتابِ #دیالکتیک_روشنگری
برگردانِ مُرادِ فرهادپور و اُمیدِ مهرگان

پ. ن: "آدورنو" و "هورکهایمر"، پس از تحربه‌یِ وحشتِ دو جهان‌جنگ و سَر بَرآوردنِ فاشیسم و نازیسم، به نگارشِ این کتاب دست یازیدند. این اثر، یک بازاندیشیِ درنگیدنی بر «اسطوره‌یِ روشنگریِ اسطوره‌ستیز» است. به دیگر سخن، به باورِ ایشان، جنبشِ روشنگری، که بَرپایه‌یِ ستیزِ با اسطوره‌ها و خُرافه‌ها بنیان نهاده شده بود، خودش به یک اسطوره تبدیل گشته است!
در این میان، به باورِ نگارندگانِ کتابِ حاضر، هگل و نیچه، پیش‌گامانِ بازاندیشیِ روشنگری بودند. این دو فیلسوف، نه تنها مقهورِ دستاوردهایِ پُرزرق‌وبرقِ روشنگری نشدند، بلکه سویه‌هایِ تبهگنِ آن را آشکار و آسیب‌هایِ نهفته در بطنِ آن را گوشزد کردند.
همچنین، در این کتاب، از تحریفِ اندیشه‌یِ نیچه در قالبِ «ایدئولوژی»، بحث شده است.
اگر عُمر و حوصله‌اي بود، باز هم از پیوندِ نیچه و هگل خواهم نوشت!

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
در هرجا و به هر شکلی که خواستِ قدرت (Wille zur Macht) از بین برود، نوعی حرکت ارتجاعی (physiologischen Rückgang)، یعنی تباهی وجود دارد. خدای (Gottheit) تباهی که فضیلت‌های مردانه و غرایز او را بریده‌اند، ناگزیر بدل به خدای واپس‌ماندگانِ فیزیولوژیک، یعنی همان ضعیفان (Schwachen)، می‌شود. آنان خویشتن را ضعیف نمی‌خوانند، بلکه بر خود نامِ «نیکان» را نهاده‌اند...

#فریدریش_نیچه
از کتابِ #دجال
پاره‌یِ ۱۷
برگردانِ سعیدِ فیروزآبادی

پ. ن: مترجمِ پارسی، سهواً، "physiologischen Rückgang" به «حرکتِ ارتجاعی» بازگردانده است. امّا می‌بینیم که تصریحِ نیچه و پافشاریِ بی‌اندازه‌یِ او بر مفهومِ «فیزیولوژی» است. پیشنهادِ بنده برای برگردانِ این ترکیب، «پسرفتِ فیزیولوژیکی»، «تقلیلِ فیزیولوژکی» یا «فروکاستِ فیزیولوژیکی» می‌باشد.
افزون بر این، بهتر است که واژه‌یِ مشهور و کلیدیِ "Der Wille zur Macht" به «اراده به‌سویِ قدرت» بازگردانده شود.

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche