چنین گفت نیچه
7.22K subscribers
388 photos
9 videos
23 files
46 links
آکادمیِ "فریدریش نیچه":
درنگیدن بر نیچه و کوششي برای بازفهمِ اندیشه‌یِ او.

برگه‌یِ اینستاگرام:
www.instagram.com/Friedrich_nietzsche_ph

رسانه‌یِ شخصیِ گرداننده:
@Pooria_mgh1844
Download Telegram
In jeder Philosophie giebt es einen Punkt, wo die „Überzeugung“ des Philosophen auf die Bühne tritt: oder, um es in der Sprache eines alten Mysteriums zu sagen:

adventavit asinus
pulcher et fortissimus.

#Friedrich_Nietzsche
#Jenseits_von_Gut_und_Böse

در هر فلسفه لحظه‌اي هست که در آن «ایقانِ» فیلسوف پای به صحنه می‌نهد؛ و یا بنا به یک تعزیه‌یِ قدیمی:
خر رسید
زیبا و قوی.

#فریدریش_نیچه
از کتاب: #فراسوی_نیک_و_بد
قطعه‌ی ۸
ترجمه‌ی داریوش آشوری

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
Im Gebirge ist der nächste Weg von Gipfel zu Gipfel: aber dazu musst du lange Beine haben. Sprüche sollen Gipfel sein: und Die, zu denen gesprochen wird, Grosse und Hochwüchsige.

#Friedrich_Nietzsche
#Also_Sprach_Zarathusra
Vom Lesen und Schreiben

در کوهستان کوتاه‌ترین راه از چَکاد است به چکاد. امّا بهرِ آن تو را پاهایي بلند باید. گُزین‌گویه‌ها می‌باید چکادها باشند و آنان که رویِ سخن به جانبِ‌شان است تنومند و بلندبالا.

#فریدریش_نیچه
از کتاب: #چنین_گفت_زرتشت
درباره‌یِ خواندن و نوشتن
ترجمه‌‌ی داریوش آشوری

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
Wo Glaube noth thut. — Nichts ist seltner unter Moralisten und Heiligen als Rechtschaffenheit; vielleicht sagen sie das Gegentheil, vielleicht glauben sie es selbst. Wenn nämlich ein Glaube nützlicher, wirkungsvoller, überzeugender ist, als die bewusste Heuchelei, so wird, aus Instinkt, die Heuchelei alsbald zur Unschuld: erster Satz zum Verständniss grosser Heiliger. Auch bei den Philosophen, einer andren Art von Heiligen, bringt es das ganze Handwerk mit sich, dass sie nur gewisse Wahrheiten zulassen: nämlich solche, auf die hin ihr Handwerk die öffentliche Sanktion hat, — Kantisch geredet, Wahrheiten der praktischen Vernunft. Sie wissen, was sie beweisen müssen, darin sind sie praktisch, — sie erkennen sich unter einander daran, dass sie über „die Wahrheiten“ übereinstimmen. — „Du sollst nicht lügen“ — auf deutsch: hüten Sie sich, mein Herr Philosoph, die Wahrheit zu sagen…

#Friedrich_Nietzsche
#Götzen_Dämmerung

آن جا که به ایمان نیاز هست. __در میانِ آموزگارانِ اخلاق و زاهدان چیزي کمیاب‌تر از شرفمندی نیست. خود چه بسا خلافِ این بگویند و به آن حرف ایمان هم داشته باشند. زیرا هرگاه که یک باورِ سودمندتر و کارآمدتر و پذیرفتنی‌تر از ریاکاریِ آگاهانه باشد، ریاکاری، به حکمِ غریزه، بی‌درنگ بدل به معصومیّت می‌شود: اصلِ یکم برای فهمِ هر زاهدِ بزرگ. در موردِ فیلسوفان نیز _که گونه‌اي دیگر از زاهدان‌اند _کسب-و-کارِشان چنین می‌طلبد که جز به برخی حقیقت‌ها رخصتِ رو نشان دادن ندهند: یعنی، جز به آن‌هایي که اعتبارِ کسب-و-کارِ ایشان را نزدِ عامّه نگاه می‌دارد. __به زبانِ کانتی، حقیقت‌هایِ عقلِ عملی. ایشان می‌دانند که همان چیزهايي را باید اثبات کنند که عمل می‌کنند __و یکدیگر را با این می‌شناسند که بر سرِ «حقایق» همرای اند. __«دروغ نباید بگویی» __به زبانِ ساده، حضرتِ فیلسوف، مبادا از حقیقت دم بزنی...

#فریدریش_نیچه
از کتاب: #غروب_بت‌ها
بخش: پویندگی‌هایِ مردِ نابه‌هنگام
ترجمه‌ی داریوش آشوری

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
🆔 @Pooria_mgh1844
Forwarded from چنین گفت نیچه
📍اطلاعیه:

درسگفتارهایِ صوتیِ «متن‌خوانی و شرح کتاب چنین گفت زرتشت.»

متن‌خوانی و شرحِ خط‌ به‌خطِ کتابِ چنین گفت زرتشت و بررسی وجوهِ مختلف فلسفه‌ورزیِ نیچه.

تعداد جلسات: ۹۰جلسه
متوسط زمان جلسات: ۴۰ دقیقه
قیمت: ۴۵۰۰۰ تومان

برای سفارش، لطفاً به آیدی زیر پیام دهید:
@Pooria_mgh123
Die Eltern machen unwillkürlich aus dem Kinde etwas ihnen Ähnliches — sie nennen das „Erziehung“.

#Friedrich_Nietzsche
#Jenseits_von_Gut_und_Böse

پدران و مادران، ناخواسته، از فرزندانِ خود چیزي همانندِ خود می‌سازند و __این کار را «تربیت» می‌نامند.

#فریدریش_نیچه
از کتاب: #فراسوی_نیک_و_بد
قطعه‌یِ ۱۹۴
ترجمه‌ی داریوش آشوری

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
جلساتِ متن‌خوانی و شرحِ خط‌ به‌خطِ کتابِ "چنین گفت زرتشت".

در این نشست‌ها کوشش کردم که در حدِّ دانشِ خویش، به واکاوی و بازاندیشیِ مفاهیمِ بنیادینِ نیچه با عنایتِ ویژه به مهم‌ترین اثرِ او، یعنی کتابِ چنین گفت زرتشت، بپردازم. این دوره، که سالِ گذشته به اتمام رسید، اینک در قالبِ فایل‌هایِ صوتی و بصورتِ کامل، قابلِ تهیه می‌باشد.

گمان مبر که به پایان رسید کارِ مغان/ هزار باده‌یِ ناخورده در دلِ تاک است.

تعدادِ جلسات: ۹۰ جلسه
متوسطِ زمانِ هر جلسه: ۴۰ دقیقه
قیمت: ۴۵۰۰۰ تومان

برای دریافتِ نمونه‌ی تفاسیر و خریدِ این مجموعه، به آیدیِ زیر پیام دهید:

@Pooria_mgh123
چنین گفت نیچه
جلساتِ متن‌خوانی و شرحِ خط‌ به‌خطِ کتابِ "چنین گفت زرتشت". در این نشست‌ها کوشش کردم که در حدِّ دانشِ خویش، به واکاوی و بازاندیشیِ مفاهیمِ بنیادینِ نیچه با عنایتِ ویژه به مهم‌ترین اثرِ او، یعنی کتابِ چنین گفت زرتشت، بپردازم. این دوره، که سالِ گذشته به اتمام…
یونانیان دقیقاً می‌دانستند چگونه در وقتِ مناسب دست‌به کار شوند. آنان، روشن‌تر از هر قومِ دیگر، تعلیم می‌دهند که فلسفیدن را کِی و چگونه آغاز باید کرد. نباید تا دوره‌ی رنجوری صبر نمود (آن‌گونه کسانی که فلسفه را از ناخرسندیِ شخصی نتیجه می‌گیرند تصوّر کنند)، بلکه باید در گرماگرمِ شادکامی، در اوجِ پختگیِ مردانه آغاز کرد، همچون پیشه‌ای که از سرْخوشیِ بلوغ دلاورانه و پیروزمندانه سرمی‌زند. یونانیان از چنین دوره‌ای از فرهنگشان، درگیرِ فلسفه گشتند، و این امر به ما نه تنها مضمون و کارکردِ فلسفه را می‌آموزاند، بلکه نیز از طبیعت یونانیان خبر می‌دهد.

#فریدریش_نیچه
از کتاب: #فلسفه_در_عصر_تراژیک_یونان
ترجمه‌ی مجید شریف

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
در کانالِ «یادداشت‌هایِ فلسفی»، نگرگاه‌ها و درنگیدن‌هایِ مرا بر پرسش‌هایِ فلسفی بنگرید. افزون بر این، درس‌گفتارهایِ "فلسفه‌ی نیچه" و "تاریخ فلسفه" نیز در همین کانال فرستاده خواهد شد:

https://t.me/Pooria_mgh1844
حقیقت چیست؟ ارتش متحرکی از استعاره‌ها، کنایه‌ها، انسان‌انگاری‌ها، و خلاصه مجموعه‌ای از روابطِ انسانی که در معرضِ پُرنگ‌سازی، برگردان، و تزئین شاعرانه و ادبی قرار گرفته‌اند، و پس از این که مدتی مدید مورد استفاده بوده‌اند، برای یک قوم، تثبیت شده و معیار و الزام‌آور به نظر می‌رسند. حقایق اوهامی هستند که فراموش کرده‌ایم وهم‌اند. استعاراتی که با استفاده‌ی مکرر فرسوده شده و هرگونه قدرت حسی را از دست داده‌اند، سکه‌هایی که نقش‌شان پاک شده و اکنون دیگر تکّه‌ای فلز تلقی می‌شوند، نه سکه.

#فریدریش_نیچه
از کتاب: #درباره‌ی_حقیقت_و_دروغ‌گویی_به_معنایی_نااخلاقی
ترجمه‌ی رضا ولی‌یاری

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
Forwarded from چنین گفت نیچه
جلساتِ متن‌خوانی و شرحِ خط‌ به‌خطِ کتابِ "چنین گفت زرتشت".

در این نشست‌ها کوشش کردم که در حدِّ دانشِ خویش، به واکاوی و بازاندیشیِ مفاهیمِ بنیادینِ نیچه با عنایتِ ویژه به مهم‌ترین اثرِ او، یعنی کتابِ چنین گفت زرتشت، بپردازم. این دوره، که سالِ گذشته به اتمام رسید، اینک در قالبِ فایل‌هایِ صوتی و بصورتِ کامل، قابلِ تهیه می‌باشد.

گمان مبر که به پایان رسید کارِ مغان/ هزار باده‌یِ ناخورده در دلِ تاک است.

تعدادِ جلسات: ۹۰ جلسه
متوسطِ زمانِ هر جلسه: ۴۰ دقیقه
قیمت: ۴۵۰۰۰ تومان

برای دریافتِ نمونه‌ی تفاسیر و خریدِ این مجموعه، به آیدیِ زیر پیام دهید:

@Pooria_mgh123
ای بسا از من می‌پرسند که پس چرا به آلمانی می‌نویسم، حال آن‌که هیچ‌جا به بدیِ سرزمینِ پدری آثارِ مرا نمی‌خوانند. امّا سرانجام کی ست که بداند من آیا امروزه آرزومندِ خوانده شدن هستم یا نه؟ __چیزهايي آفریدن که دندان‌هایِ زمانه از پسِ جویدنِ‌شان برنمی‌آید: در طلبِ نامیراییِ کوچک به فُرم و درونمایه پرداختن __من هرگز چندان فروتن نبوده‌ام که کم از این از خود چشم داشته باشم. گزین‌گویی، نغزگویی، که من نخستین استادِ آن در میانِ آلمانیان ام، همان فُرم‌هایِ «جاودانگی» اند؛ بلندپروازیِ من آن است که در ده جمله چیزي را بگویم که کسي دیگر در یک کتاب می‌گوید __که کسي در یک کتاب هم نمی‌گوید...

#فریدریش_نیچه
از کتاب: #غروب_بت‌‌ها
بخش: پویندگی‌هایِ مردِ نابه‌هنگام _۵۱
ترجمه‌یِ داریوش آشوری

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
نظام‌هایِ فلسفیِ گوناگون را باید هم‌چون روش‌هایِ پرورش عقل دید: آن‌ها همیشه به‌طورِ خاص یکی از قوای عقلی را با خواستِ یک‌سویه‌ی خود که اشیا دقیقاً این‌گونه دیده می‌شوند و نه آن‌گونه، به بهترین نحو، پرورش می‌دهند.

#فریدریش_نیچه
از کتاب: #آخرین_یادداشت‌ها
دفتر یادداشت‌های شماره‌ی ۳۴، آوریل_ژوئن ۱۸۸۵
ترجمه‌ی ایرج قانونی

تفسیر:
پوریا معقولی

پیش از هر چیز، باید توضیحاتي را در موردِِ واژه‌یِ آلمانیِ Geist و تاریخِ پُرفراز-و-نشیبِ ترجمه‌ی آن ارائه داد. این واژه، که در این عبارت به «عقل» برگردانده شده است، معادل‌هایِ گوناگوني همچون «روح»، «عقل»، «جان»، «ذهن» و «اندیشه» را در برمی‌گیرد. در ترجمه‌یِ آثارِ نیچه، "داریوشِ آشوری" در کتابِ "چنین گفت زرتشت"، این واژه را به«جان» برگردانده و در "غروبِ بت‌ها" بدونِ ترجمه و بصورتِ اصلیِ «گایست» رها کرده است. "مسعودِ انصاری" نیز در ترجمه‌یِ "چنین گفت زرتشت" در برخي مواقع و بنا به اقتضایِ متن، «اندیشه» و در برخي موارد، معادلِ «جان» را برگزیده است. این در حالی ست، که هنوز مشکلِ برگردانِ مهم‌ترین اثرِ هگل یعنی Phänomenolgie des Geistes حل نشده و میانِ مترجمان و مفسّران، به دلیلِ پاره‌اي وسواس‌هایِ زبانی و معنایِ خاصِ موردِ نظرِ هگل در استفاده از این واژه، اختلاف است.
امّا فارغ از مباحثِ زبان‌شناختی و احتمالاً ریشه‌شناسیِ این واژه، بهتر است که تمرکزِ خود را بر معنایِ این عبارت معطوف کرده و جایگاهِ آن را در نظامِ نیچه پیدا کنیم. در طولِ تاریخِ اندیشه‌ی بشری و با توجّه به سرشتِ پرسشگر و جستجوگرِ انسان، هر دَم، تلاش‌هايي برای رهیافت به «هستیِ راستین» و «معرفتِ راستین» صورت گرفته است. تلاش‌هایِ مذکور، منجر به پدیدارشدنِ دو ساحتِ «هستی‌شناسی» و «معرفت‌شناسی» در وادیِ فلسفه شدند. [لازم به ذکر است که این کوشش‌ها به عالمِ فلسفه و پرسش‌هایِ فلسفی، محدود نیستند و چنانچه در ادامه خواهیم گفت، در ساده‌ترین شیوه‌یِ رویارویی با جهان نیز وجود دارند. امّا در این نوشتار، به دلیلِ ماهیّتِ مشخصِ بحث، صرفاً به واشکافیِ این امور در ساحتِ فلسفه بسنده می‌نماییم.] باري، انسان‌ها برایِ صدورِ «حکم» و حتّی زندگی‌کردن، به دستاویزهايي یقینی و استوار نیازمند هستند تا با تکیه بر همین یقین‌ها بتوانند جهان را بشناسند و جایگاهِ خود و نحوه‌یِ ارتباطِ‌شان با این جهان را بیابند. این یقین‌ها، در ساده‌ترین شیوه‌‌یِ رویارویی با جهان نیز وجود دارد؛ انسان‌هایِ نخستین و فاقدِ تمدّن نیز، با تکیه بر حواس و آفرینشِ عوالمِ روحانی و خدایاني گوناگون، در واقع، تلاش می‌کردند تا «یقین»ي استوار و بی‌تزلزل را بجویند.
با پرورشِ اسطوره‌ها و فرارَوی افسانه‌هایِ خرافی، «گذار از اسطوره (به یونانی: μυθος) به عقل (به یونانی: λογος)» را شاهد هستیم. این گذار، که نخستین‌بار در یونان‌باستان رخ داد، سببِ ظهورِ دانشي نو با نامِ فلسفه شد. در ساحتِ فلسفه، با توجّه به سرشتِ کلّی و عمیقِ بحث، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، به گونه‌اي دقیق صورت‌بندی شد و تلاش‌هايي برایِ طرحِ پرسش‌هایِ نو و پاسخ‌‌هايي ویژه به آن صورت گرفت. این کوشش‌ها نیز، درست به‌سانِ نیایِ اسطوره‌ایِ خود، در جستجویِ یقین‌هايي استوار در ساحتِ اخلاق، هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، زیبایی‌شناسی و... بودند. و همین امر، سببِ شکل‌گیریِ پاسخ‌هایِ گوناگون، برایِ پرسش‌هايي واحد شد. برای مثال، در پاسخ به پرسشِ «هستیِ راستینْ کدام است؟» شاهدِ جهانِ ایده‌ها در نزدِ افلاطون، جوهر در نزدِ ارسطو، واحد در نزدِ فلوطین، خدا و عوالمِ روحانی در سده‌هایِ میانه و... هستیم.
امّا به‌راستی، دلیلِ این متفاوت‌بودگی چیست؟ پاسخِ آن، به زعمِ نیچه، در تکیه بر دستاویزها و لوازمِ موجود در جهانِ ما ست. برای مثال، می‌توان با تکیه‌یِ مطلق بر تجربه و حواسِ پنجگانه به «تجربه‌گرایی» رسید و با آفرینشِ یک آن-جهان و جستجویِ هستیِ راستین در آن، به کشفِ جهانِ ایده‌ها در نزدِ افلاطون، نائل آمد. بدین‌سان، عقل‌گرایان، به دلیلِ جستجویِ معرفتِ راستین از راهِ عقل، حواس و تجربه را پَست دانسته و تجربه‌گرایان، ادعایِ وجودِ عقلِ رهاننده از خطا را باطل می‌دانند.
بنابراین، در طولِ تاریخِ فلسفه، شاهدِ پُررنگ‌سازیِ یکي از قوایِ عقل [جان] و نادیده‌گرفتنِ دیگر توانش‌ها [امکانات] هستیم. شاید بتوان هم‌صدا با هگل و احتمالاً نیچه [مقصودِ من از آوردنِ این دو نام، به‌هیچ‌وجه، یکی دانستن و اصلاحاً یک‌ کاسه‌کردنِ آن‌ها نیست.]، تاریخِ اندیشه را همین حرکتِ همیشگی توصیف کرد. و چنین است، «خواستِ یک سویه‌اي» که با نگرگاهِ ویژه‌یِ خود، در واقع، ابزارِ موردِ استفاده‌یِ خود را «پرورش» می‌دهد.

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
🆔 @Pooria_mgh1844
منِ من مرا غروري تازه آموخت و من آن را به آدمیان می‌آموزانم: دیگر سرِ خویش را در ریگزارِ چیزهایِ آسمانی فرونبردن، بل آن را آزادانه به دوش کشیدن، چون یک سَرِ زمینی که برای زمین معنا می‌آفریند!
من آدمیان را خواستي نو می‌آموزانم و آن خواستنِ همین راهي ست که آدمی کورانه پیموده است و نیک دانستنِ آن و کنار نخزیدن از آن، به‌رغمِ بیماران و میرندگان!
بیماران و میرندگان بودند که تن و زمین را خوار داشتند و مُلکِ مَلَکوت و قطره‌هایِ خونِ بازخرنده را ساختند.* امّا این زهرهایِ شیرین و افسردگی‌زا را از تن و زمین گرفتند!
می‌خواستند از بیچارگی‌شان بگریزند و ستارگان بس دور از دسترسِ ایشان بودند. پس آهي کشیدند و گفتند:«ای کاش برای خزیدن به هستیِ دیگر و خوش بختی راه‌هايي آسمانی می‌بود!» آنگاه راه‌هایِ پنهان و جرعه‌هایِ خون را بهرِ خویش بنیاد کردند.**

#فریدریش_نیچه
از کتاب: #چنین_گفت_زرتشت
بخشِ درباره‌یِ اهلِ آخرت
ترجمه‌یِ داریوش آشوری

*اشاره‌اي ست به کشته‌شدنِ عیسا برایِ پاک کردنِ گناهِ انسان: «زیرا می‌دانید که خریده شده‌اید از سیرتِ باطلي که از پدرانِ خود یافته‌اید نه به چیزهایِ فانی مثلِ نقره و طلا بلکه به خونِ گرانبها، خونِ برّه‌یِ بی‌عیب و داغ، یعنی خونِ مسیح.» (عهدِ جدید، «رساله‌یِ اوّلِ پطرسِ رسول» ۱۸:۱ - ۲۰).

** «و چون ایشان غذا می‌خوردند عیسا نان را گرفته و برکت داد و پاره کرد به شاگردان داد و گفت بگیرید و بخورید، این است بدنِ من. و پیاله را گرفته تشکر نمود و بدیشان داده گفت همه‌یِ شما ازین بنوشید، زیرا این است خونِ من در عهدِ جدید که در راهِ بسیاري به جهتِ آمرزشِ گناهان ریخته می‌شود.» ( «انجیلِ متّا» ۲۶: ۲۶ -۲۸)

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
Forwarded from چنین گفت نیچه
جلساتِ متن‌خوانی و شرحِ خط‌ به‌خطِ کتابِ "چنین گفت زرتشت".

در این نشست‌ها کوشش کردم که در حدِّ دانشِ خویش، به واکاوی و بازاندیشیِ مفاهیمِ بنیادینِ نیچه با عنایتِ ویژه به مهم‌ترین اثرِ او، یعنی کتابِ چنین گفت زرتشت، بپردازم. این دوره، که سالِ گذشته به اتمام رسید، اینک در قالبِ فایل‌هایِ صوتی و بصورتِ کامل، قابلِ تهیه می‌باشد.

گمان مبر که به پایان رسید کارِ مغان/ هزار باده‌یِ ناخورده در دلِ تاک است.

تعدادِ جلسات: ۹۰ جلسه
متوسطِ زمانِ هر جلسه: ۴۰ دقیقه
قیمت: ۴۵۰۰۰ تومان

برای دریافتِ نمونه‌ی تفاسیر و خریدِ این مجموعه، به آیدیِ زیر پیام دهید:

@Pooria_mgh123
قیامِ بردگان آن‌گاه آغاز می‌شود که کینه‌توزی خود آفریننده می‌شود و ارزش‌زا: کینه‌توزیِ وجود‌هايي که [امکانِ] واکنشِ راستین، واکنشِ عملی، از ایشان دریغ شده است و تنها از راهِ یک انتقامِ خیالی آسیبي را که خورده‌ اند جبران توانند کرد. هر اخلاقِ والاتبارانه از دلِ آری‌گوییِ پیروزمندانه به خویش برمی‌روید؛ امّا اخلاقِ بندگان نخست به آن‌چه «بیرونی»ست، به آن‌چه «دیگر»، به آن‌چه «جز-او»ست نه می‌گوید. و این همانا کُنشِ آفرینندگیِ اوست. این واگرداندنِ نگاهِ ارزش‌گذارانه، این نیاز به چشم دوختن به بیرون به جایِ گرداندنِ آن به خویش، زاده‌یِ همان کینه‌توزی‌ست. اخلاقِ بردگان برایِ رویش همیشه نخست نیاز به یک جهانِ بیرونیِ دشمنانه دارد. به زبانِ فیزیولوژیک، برایِ آن‌که کُنشي داشته باشد به یک انگیختارِ بیرونی نیازمند است. [...]

#فریدریش_نیچه
از کتاب: #تبارشناسی_اخلاق
بخش: «خیر و شرّ»، «خوب و بد»
پاره‌یِ ۱۰

Join Link↘️
🆔 @fnietzscheل