فکرک‌های من | موسوی عقیقی
3.35K subscribers
139 photos
17 videos
33 files
210 links
🔅 فکرک‌های‌من | محمدموسوی‌عقیقی

- فقه و حقوق، دین‌شناسی
- دانش‌های زبانی، تاریخ اسلام
- فلسفه‌ی حقوق؛ فلسفه‌ی اخلاق
- جامعه‌شناسی‌دین
- روانشناسی اخلاق


نقد/نظر/پیشنهاد:
@Muosaviaghighi
صفحه:
neeloofar.org/muosavi-aghighi
«نقدها»:
@Fekrrak_Criticisms
Download Telegram
فهم عمومی؛ خطای فقیهان
(پیش درآمدی بر نظریه‌ی «امکان خطای معرفتی فقیه»)

#محمدموسوی‌عقیقی

اصفهان یک شهر به شدت مذهبی و دارای سنت‌های قدیمی است. در این مدتی که زندگی را به اصفهان آورده‌ام چندین نمونه را شاهد بوده‌ام. مردان مذهبی و ملتزم به احکام فقهی آمران و ناهیان به کسانی‌اند که مسائل فقهی را رعایت نمی‌کنند. البته زنان مذهبیِ ملتزم هم از این قافله عقب نیستند.
چند روز قبل مرد و زنی را در حال توصیه‌های شرعی به یک پسر و دختر نوجوان دیدم، دختر نوجوان کمی آرایش داشت و دست در دست آن پسر با خنده و شوخی قدم می‌زدند. زن و مرد اصرار داشتند که شما نامحرم هستید و چنین رفتارهایی سزاوار زندگی در کشور اسلامی نیست، دختر و پسر هم با کمی استرس در مواجهه با چنین افرادی سعی می‌کردند که توضیح دهند برادر و خواهرند. نحوه‌ی رفتار این دو نوجوان چون برای زن و مرد آمر و ناهی قابل درک نبود از همین رو شباهت ظاهری زیاد آنان را نادیده می‌گرفتند.

اما مهم‌تر از همه برای من این بود چرا باید مؤمنان از سویی خود را متولی رفتار دیگران بدانند و از سوی دیگر بخواهند در روابط شخصی دیگران جستجو کنند گویی که ناظر و ناظم پا به این دنیا گذاشته‌اند.

دین‌ تنها می‌تواند توصیه داشته باشد غیر از آن دچار استبداد خواهد شد. به این معنا که آزادی انتخاب انسان را می‌ستاند. مفهوم اجبار و استبداد عرفی است، یعنی عرف می‌فهمد و تشخیص می‌دهد که دارد به او ظلم می‌شود یا برای انجام عملی تحت اجبار قرار گرفته است. به عبارتی اساس تشخیص ظلم یک امر وجدانی است که دین به این مسأله نمی‌تواند وارد شود. در این مسأله خود افراد جامعه بر اساس وجدان عمومی تصمیم گرفته و تشخیص می‌دهند که (الف) ظلم است یا خیر. بحث استدلالی پیرامون این موضوع صرفاً اقناعی است نه مرجع تشخیص. فرض کنید وجدان عمومی تشخیص می‌دهد که حیوانات خانگی مستلزم ظلم به حیوان است، اما شرع به نگهداری حیوانات توصیه می‌کند. در اینجا فهم عمومی از ظلم است که تقدم دارد زیرا شرع در تعریف ظلم که یک شناخت عرفی دارد قابلیت ورود نداشته و صرفاً مصادیقی را بنا بر نظر پیشوایان دینی بیان می‌کند.
در خوشبینانه‌ترین حالت دین مجموعه‌ای از باورهای الاهیاتی و خداگونه‌ی شخصی است که شاید بتواند در زیست اجتماعی هم نظر بدهد ولی این لزوماً به معنی آن نیست که نظر دین مقبول یا لازم‌الاجرا است.
فقیهان به عنوان بزرگترین پیشوایان دینی مردم نیز در طول تاریخ بدون خطا نبوده‌اند. در فهم دین، «خطای معرفتی از سوی فقها» هم امکان‌پذیر است و هم بزرگ‌ترین آسیب را به دینداری مردم زده است. تکفیرهای بی‌اساس، نظرهای عجیب و غریب، فتاوای غیرقابل قبول از سوی عرف، ارائه فتاوی غیر لازم در منابع فقهی عمومی و... باعث شده تا اعتبار فقیهان کاسته شود. فقیهی که در این زمان فتوای جواز کامجویی جنسی از دخترشیرخوار را صادر می‌کند موجب افزونی بی‌دینی می‌شود یا دختری که موهایش بیرون است؟!.

💠 انتقاد و پیشنهاد:
@Muosaviaghighi
🌐 فکرک های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
#کودک‌همسری #کودک_همسری
#زنان‌در‌آرای‌فقهی
#همسرکشی

#محمدموسوی‌عقیقی

این روزها بحث کودک همسری با انتشار یک فیلم مجدداً بالا گرفته است. دخترکی ۱۰ ساله که شاید اصلاً نمی‌داند دارد چه اتفاقی را بزرگانش برای او رقم می‌زنند. در فقه بیان شده که ازدواج دختر باید با صلاحدید پدرش باشد. این صلاحدید نسبت به دختر، زندگی و آینده‌ی اوست. در خوشبینانه‌ترین حالت صلاحِ کودک همسری زمانی بود که تجربه‌ و روش زندگی کودکان تفاوت زیادی داشت نه نسلی که دوران کودکی‌شان حتی نوجوانی را در بر می‌گیرد و در جامعه‌ای با باورهای متفاوت زندگی می‌کنند. آینده‌ی شوم دخترانی که در کودکی ازدواج کرده‌اند و اکثراً هم خیری در آن ندیده‌اند در مسئولیت فقیهانی است که در جامعه‌ی اکنون زندگی می‌کنند ولی تاریخ مصرف نظرات‌شان ده‌ها سال است که گذشته است. اگر ازدواج موضوعی معاملاتی است که در آن دختر توسط پسر خریداری می‌شود(فقه سنتی این را می‌پذیرد) فقه اولین متهم است که جواز شرعی چنین رفتاری را صادر کرده است. عمده‌ی فقیهان ازدواج را به عنوان معامله دانسته‌اند؛ ولی از سوی دیگر معتقدند نمی‌توان کسی نسبت به دیگری مالکیت داشته باشد. لزوم اجازه‌ی پدر برای ازدواج دختر هم در همین مباحث معاملاتی است فقط فقیهان دقت نکرده‌اند زمانی که ازدواج را معامله‌ای عنوان می‌کنند پدر باید مالک دختر باشد تا بتواند بدون رأی و نظر دختر او را بفروشد. اگر پدر مالک نباشد نمی‌تواند فردی که آزاد است(کنیز نیست) و ادراک دارد را صرفاً بنابر نظر خود بفروشد. خطای معرفتی از سوی فقیهان بالاتر از این؟
اگر هم ازدواج را موضوعی عقلانی بدانند کدام عاقلی با توجه به مبانی روانشناختی و جامعه‌شناختی و... می‌تواند چنین ازدواج‌هایی را تأیید کند؟؛
در نوروز ۹۸ مقاله‌ی مفصلی در مجله‌ی نسیم بیداری داشتم درباره‌ی «روایی/ناروایی فقاهتی کودک همسری». این نوشته حاوی نقدهای جدیدی بر مبانی رَوایی فقاهتی کودک همسری بود و بیش از ۳۰هزار نفر آن را دریافت کرده‌اند. اینک مجدداً آن را بازنشر می‌کنم:
https://t.me/fekr_rak/308

/////)))))(((((/////
در شماره‌ی اخیر همین مجله که بعد از عاشورا توزیع می‌شود مصاحبه‌ی مفصلی هم درباره‌ی موضوع «همسرکُشی» داشته‌ام. در این مصاحبه سعی کرده‌ام با توجه به مبانی اساسی فقهی سوالات را پاسخ بگویم که قطعاً برای خیلی از خوانندگان تازه و ناشنیده است. مجله توزیع که شد بخرید، بخوانید و نظر خود را درباره‌ی مصاحبه برایم ارسال کنید.

💠 انتقاد و پیشنهاد:
@Muosaviaghighi
🌐 فکرک های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
وبلاگی برای انتشار نوشته‌های بلندم راه انداختم. در اینجا مقالات خود را منتشر خواهم کرد و نظر دادن هم محدودیت ندارد.
آدرس:
Mousaviaghighi.blog.ir

💠 انتقاد و پیشنهاد:
@Muosaviaghighi
🌐 فکرک های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
فقیهان حساسیت‌زا

#محمدموسوی‌عقیقی

فقیهان محترم، باور کنید رفتن به ورزشگاه اولویت اجتماعی و حقوقی زنان نیست. ولی این فقهی که شما از آن دم می‌زنید به گونه‌ای رفتارهای شما را تنظیم می‌کند که مسّ میت هم می‌تواند اولویت جامعه باشد.
اگر ما حجیت فتوای فقیهان را بری مسلمانان بپذیریم، محدوده‌ی بیان و نفوذ فتوای فقیه مشخص است. حکم دادن با مصداق مشخص کردن تفاوت دارد. حکم این است زن باید عفت خود حفظ کند، حال اینکه مصداق ‌بی‌عفتی چیست و اصلاً در کجا بی‌عفتی احتمال وقوع دارد در حیطه‌ی نظریه‌ی فقیه نیست.
اصرار فقها بر منع ورود زنان به ورزشگاه‌ها را نمی‌فهمم. مگر تنها زنان مکلف به رعایت شرع‌اند؟. بهتر است فقیهان طرحی را به مجلس ارائه دهند که مردان را از فحش دادن، بی‌ادبی و تعدی به زنان در مکان‌های عمومی و خصوصی منع کند. اگر می‌خواهید مشکل را حل کنید، و مشکل حضور مردانی است که حرمت زنان را پاس نمی‌دارند در اینجا مردان سزاوار تنبیه‌اند نه زنان سزاوار منع. به جای حل مشکل، صورت مسأله را پاک کردن که دردی از جامعه دوا نمی‌کند.
همیشه زیرساخت‌ها نباید برای حضور زنان فراهم شود، مگر چه اندازه این فقیهان تلاش‌ کرده‌اند زنان را در نگاه مردان وسعت شأن بدهند و آنان را به موقعیت اجتماعی برسانند. غیر از این است عمده‌ی فقیهان در نظریات فقهی‌شان جایگاه زن را در پستوی خانه و دور از چشم مردان می‌دانند؟. فقیهانی که خود از حضور در جمع زنان یا هم صحبتی و نشست و برخاست با آنان خود داری می‌کنند چگونه می‌توانند بگویند برای ورود زنان به ورزشگاه مصلحت چه چیزی را اقتضا می‌کند؟. حضور زنان اگر به واسطه‌ی نابسامانی دید مردان به زنان است، در اینجا کدام قاضی عادلی حکم می‌کند که چون مردان نامراعاتی می‌کنند پس زنان نباید به خواسته‌های‌شان برسند؟.
مردان به دیده‌ی جنسی به زنان نگاه می‌کنند؟ این نخستین گامی است که فقیهان مسلمان در معرفی زن به عنوان «موجود و کالای جنسی» برداشته‌اند.*

من معتقدم اگر فقیهان تنها به نظریه‌پردازی در فقه‌الصلاة، فقه‌الخمس، فقه‌الزکاة و... خود بپردازند و اینگونه مسائل دم‌دستی جامعه را به حساسیت‌زایی تبدیل به اولویت جامعه نکنند، هم اعتبار و شأن حوزویان در میان جامعه محفوظ می‌ماند هم اینکه دیگر شاهد حوادثی چون #دختر_آبی نخواهیم بود.
______
* این مسأله را در کتاب «زنان در آرای فقهی/دفتراول»(پژوهشی پیرامون هویت زنان در فقه اسلامی) ثابت کرده‌ام.

💠 انتقاد و پیشنهاد:
@Muosaviaghighi
🌐 فکرک‌های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
#بضاعت_زیستی_فقیه
#دختر_آبی
#زنان‌در‌آرای‌فقهی

مشکل این است که حضرات علمای اعلام نمی‌خواهند از فتواهای‌شان کنار بیایند، اجازه ورود به ورزشگاه را بدهند باید نصف رساله‌های خود را تغییر دهند و نصف دیگر را به دریا ‌بی‌اندازند. بعد با این آبروی رفته‌‌ی پنجاه ساله و طعنه‌ی دوستان چه کنند؟. پنجاه سال مخالفت با حضور اجتماعی زنان و تغییر دادن این نظر و فرصت دادن به آنان برای حضور اجتماعی را دست کم نگیرید!.
#محمدموسوی‌عقیقی

💠 انتقاد و پیشنهاد:
@Muosaviaghighi
🌐 فکرک‌های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
«زن در کشاکش سنت و تجدد»

خانم #مینا_جهانشاهی

اعلامیه‌ی بالا عنوان رساله‌ی‌ای است که این سه‌شنبه دفاعش انجام خواهد شد.
نویسنده به طور خاص در حوزه مطالعات زنان در اسلام و زن و جنسیت در خاورمیانه با رویکردی جامعه‌شناختی کار می‌کنند.
در این رساله به بررسی جامعه‌شناختی جایگاه زن در اندیشه‌ی متفکران بنیادگرا و نواندیشانی نظیر نصر حامد ابوزید پرداخته و نقاط تباین و تشابه، نشان داده و در نهایت تحلیلی ارائه شده است.


تاریخ:

سه‌شنبه، ۱۳۹۸/۰۶/۲۶ ساعت ۱۷

مکان:

بزرگراه جلال آل احمد، جنب بیمارستان شریعتی، دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران، سالن شهید مطهری
#فروش_ویژه
#کتاب
#زنان‌در‌آرای‌فقهی
#نسخه‌ی‌الکترونیکی

#تخفیف_دوم
قیمت اصلی: ۱۸هزارتومان
قیمت با تخفیف: ۱۳هزارتومان

تا ۲۰ مهر ۱۳۹۸

کسانی که تمایل به خرید کتاب دارند بهای آن را به شماره کارت زیر واریز کرده و بعد از ارسال رسیدپرداخت به ID تلگرام نسخه‌ی الکترونیکی کتاب را دریافت خواهند کرد.

شماره کارت:
۵۸۹۲۱۰۱۱۱۰۸۸۵۹۲۴
(به نام محمداحسان‌عقیقیان؛ بانک سپه)

آی‌دی/ID تلگرام جهت ارسال رسیدپرداخت:
@Muosaviaghighi

فایل معرفی کتاب:
(فهرست، پیشگفتار و منابع)
https://t.me/sedanet1/308
#فقه
#اصلاح_فهم_دینی

#محمدموسوی‌عقیقی

حسن انصاری معتقد است که «هرگونه اصلاح فهم دینی در اسلام، باید از فقه آغاز بشود»:
http://yon.ir/Ln57q

به نظرم نکته‌ی مهمی است. زمانی که بزرگترین مفسرین فهم سنتی از دین فقیهان‌اند، نقد باید از جان مایه‌ی فهم فقیهان که «فقه» است آغاز شود. اصلاح فهم سنتی از دین اگر آغاز یا همراه‌اش فقه را درگیر نکند ناتمام و شاید بیهوده است. گذر از شاخ و برگ سنگین و عریض فقه به همین سادگی‌ها نیست. باب گفتگو درباره‌ی قرآن، کلام، سنت و حتی خدا را همین فقه بسته است. حداقل نتیجه‌ی مثبت برای شروع از فقه در اصلاح فهم سنتی از دین این است که اگر فقه به تحولی و تغییری و اصلاحی دست یابد کسی که از اصلاح فهم از قرآن، کلام و سنت سخن می‌گوید متهم به ‌بی‌دینی یا ارتداد نمی‌شود. به عبارتی فقه به احکام تکلیفی از سویی دین را اجباری می‌کند و از سوی دیگر در صورت تخطی مجازات می‌نماید.
نکته‌ی مهم دیگر این است که عموم جامعه فقه را منشأ اصالت دین می‌دانند. بعضی این اصالت را ارج می‌نهند و بعضی ناخوشایند می‌دانند. خصوصیت هر دو طرف این است که مبانی اساسی دین (کتاب و سنت) برای آنان قابل فهم نیست از همین رو شروع از فقه به نوعی «نقد عمومی» جهت «اصلاح فهم سنتی از دین» است.
حوزه فتوایی فقیه آن چنان گسترده و پهناور است که جلوی هرگونه تغییر در فهم دین را بسته است. از سوی دیگر اگر کسی مبانی فقاهتی را به درستی نشناسد چون فقیهان مفسر اصلی اسلام‌اند و عموم جامعه فقه را اصالت دین می‌دانند نمی‌تواند در نقد و اصلاح فهم سنتی از دین توفیق چندانی داشته باشد زیرا نتوانسته است قاطبه‌ی کسانی که به فقه باور تکلیفی یا اصالتی دارند را برای این تغییر همراه کند.

جهد کم توفیق روشنفکران دینی جز عده‌ی معدودی از آنان که با فقه و فقاهت آشنایی دارند باعث شده تا هنوز فقه و مسائل‌اش دغدغه‌ی اصلی جامعه باشد.

💠 انتقاد و پیشنهاد:
@Muosaviaghighi
🌐 فکرک‌های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
#کوتاه_گفتار
#نگاره_انتقادی
#بازنشر

فقه الاسراف!
پیرامون اسرافِ فقه

کتابی به نام "احکام الفقهیه المتعلقه بالمطارات" در ۹۹۰ صفحه نوشته دکتر عبدالله جرفالی(مدرس پایه بلند مسجد نبوی) در بیان و تشریح "احکام فقهی فرودگاه ها" در عربستان منتشر شده است.
به نظرم اگر ما نیم نگاهی به کارنامه فقه سنتی داشته باشیم، خواهیم دید کتاب های فقهی پُر از شرح های بیجا یا نابجا است. بیشترین دوره کتاب های موضوع فقهی مربوط به مباحث نماز(صلاة) و پاکی ها و ناپاکی ها(طهارة) است. به عنوان مثال فقیه شیعی محمد شیرازی شرحی ۱۲۰ جلدی بر "عروةالوثقی"(۲جلد) نگاشته است که اکثر درباره نماز و طهارت است. علی پناه اشتهاردی و علی صافی گلپایگانی هر کدام ۳۰ جلد بر کتاب نامبرده شرح زده اند. کاظم تبریزی قریب به ۱۰۰ جلد شرح عروه دارد.
کمال حیدری که منتقد چنین بسط دادنی به موضوعات فقهی است خود شرحی بیش از ۲۰ جلد بر اصول فقه باقر صدر دارد. کاظم تبریزی ۴۰ جلد "قواعد الفقیه" و ۴۰ جلد "حاشیه کفایه الاصول" در آثار خود دارد.
آنچنان که من تحقیق کردم صادق شیرازی نزدیک به ۵۰۰ جلد شرح بر "عروة الوثقی" نگاشته(البته منتشر نشده است)؛ اخیراً بیش از ۳۰ جلد از دروس فقهی او در موضوع "اجتهاد و تقلید" منتشر شد.

در این بین، فقه تجارت(کتاب المعاملات)، فقه مجازات انسان ها(کتاب الحدود)، فقه خانواده و روابط اجتماعی(کتاب النکاح) کمترین نقش را در نگاشته های فقهی بازی کرده یا مورد بی مهری بوده اند، به خصوص آن مباحثی که مربوط به فقه زنان(فقه النسا) است.

قرآن آیه جالبی دارد، در این آیه مردم از اینکه سوالات خود را با پیشوایان دینی در میان بگذارند و در خواست حکم کنند منع و نهی شده اند:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ.(مائده:۱۰۱)
در صحیح مسلم روایت ۲۳۵۹ خبری نقل شده که پیامبر به بالای منبر رفته و به مردم توصیه می کند بنابر همین آیه درخواست های فقهی خود را جز آنچه که خودش بیان می کند، بیان نکنند.
با این حال فقیهان بسیاری به این آیه وقعی ننهاده یا حداقل دچار زیاده روی شدند. ابوالقاسم خویی و جواد تبریزی هر کدام بیش از ۲۰ جلد پرسش و پاسخ فقهی منتشر کرده اند. صادق روحانی نیز حدود ۲۰ جلد استفتائات دارد. ابراهیم جناتی در ۸ جلد مجموعه پرسش هایی که از او شده را پاسخ گفته است.

به نظرم دوره فقاهت چه در شیعه و چه در اهل سنت کارنامه مناسب و قابل توجهی ندارد. اکثر کتاب هایی که شرح زده شده اند در حیطه فقه است. فقیهان نه به مباحث علوم عقلی(مانند فلسفه) عنایت داشتند و نه اینکه از متون تاریخی بهره بردند. "کتاب الصلاة"ی که فقیهان بارها در مجلدات بسیاری بر آن شرح زده اند جز در ریز مسائلی چون مبطلات، وضو، نحوه سجده و رکوع، لباس نمازگزار و... اختلافی نداشته و قرن هاست مردم به یک شکل با یکسری اختلافات اندک نماز گزارده اند.

به نظرم رویکرد ناملموس فقها به فقه و شرح نابجای متون فقهی کماکان ادامه دارد. این موضوع نتیجه دو مورد است:

۱) سوادِ اندک فقیهان نسبت به علوم مردم شناسی و... مانند تاریخ، علوم احتماعی، فلسفه و... .
۲) بضاعت زیستی و فکری آنان که نمی توانسته اند پا را فراتر بگذارند.

کتابی که نام بردم نمونه‌ای بارز برای سخنانم است، کاش این استاد دانشگاه عمر و سرمایه زیستی و اندیشه خود را صرف موضوعاتی می کرد که شاید دردی را از جامعه التیام بخشد.

#دوستان_خود_را_فرا_بخوانید
✖️فکرک های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
فکرک‌های من | موسوی عقیقی
Photo
#درسگفتارهای‌حقوق‌فقاهتی
#درسگفتارهای_حقوق_فقاهتی

برگذاری اولین دوره‌ی «درسگفتارهای حقوق فقاهتی» در اصفهان

شامل:

الف) اصول فقه کاربردی + نقد و بررسی زبانشناسی اصول فقه

ب) زنان در آرای فقهی و حقوقی (فقه النساء) / رهیافتی سنتی / انتقادی از حقوق زنان

ج) مبانی فقاهتی «قانون مجازات اسلامی» با رویکرد حقوقی

مدرس و پژوهشگر:
محمد موسوی عقیقی
(پژوهشگر فقه، حقوق، تاریخ و اخلاق)

برای #ثبت_نام جهت شرکت در «درسگفتارهای حقوق فقاهتی» مشخصات خود را به ID زیر ارسال کنید:
@Muosaviaghighi

چند نکته:
۱. کلاس‌ها به صورت حضوری است.
۲. هزینه‌ی کلاس، برای هر درس ۱۰هزارتومان تومان است.
۳. مکان برگذاری جلسات متعاقباً اعلام می‌شود.
۴. شرط ایجاد کلاس، حضور حداقل ۸ نفر است.
۵. در صورت داشتن لپ‌تاپ یا تبلت منابع به صورت فایل PDF به ثبت نام کنندگان داده می‌شود در غیر این صورت باید کتاب را تهیه کنند.
۶. کلاس‌ها شامل تکالیف کاربردی جهت پژوهش حاضرین خواهد بود.

برای حضور در «درسگفتارهای حقوق فقاهتی»؛
#دوستان_خود_را_فرا_بخوانید

🌐 فکرک‌های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak

لینک بنر:
https://t.me/fekr_rak/396
همه‌ی آنچه که باید در خصوص #درسگفتارهای_حقوق_فقاهتی بدانید.
شرایط را بخوانید و برای ثبت نام به ID زیر مشخصات خود را ارسال کنید:
@Muosaviaghighi

🌐 فکرک‌های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
صدور فتوا پیرامون «حرمت ساخت سریال درباره‌ی شمس تبریزی» از سوی فقیهی که در سابقه‌ی فقاهتی‌اش تکفیر نیمی از عرفای شیعی و سنی (قائلان به وحدت وجود) دیده می‌شود جای تعجبی نیست. قضیه وقتی جالب می‌شود که همین فقیه کنفرانس بین‌المللی علیه تکفیر و وحدت اسلامی برگذار می‌کند.
واقعاً قابل تأمل است، فقیهی که حاضر است با کسانی که خلافت بلافصل علی بن ابی طالب را قبول ندارند و در مرام فقهی و عقائدی‌اش منحرف از اسلام محسوب می‌شوند دست دوستی و وحدت بدهد ولی حاضر نمی‌شود حداقل لب به تکفیر صوفی‌ها نپردازد.

شخص محترمی هم مدعی شده که روشنفکران تحمل این فتوا را نداشته و نسبت به آن داوری مناسب و منصفانه‌ای نداشته‌اند.
https://t.me/mobahesatmagz/1681
ولی سؤال اصلی این است، فتوای «حرمت» نقد نیست، دستور است. از چه زمانی «تکفیر» و ضالّ و مضلّ خواندن یک دسته از آدمیان که عقاید متفاوتی دارند اظهار نظر ناقدانه است؟ اساساً در تکفیر و حرمت‌سازی کدام یک از آقایان استدلال آورده‌اند که مستدل نقد شوند؟.
فتوای این دو فقیه محترم که شخصاً مدتی از دروس‌شان بهره‌مند شدم هم فاقد ارزش عمومی بوده و حداقل محدوده‌ی گستره‌ی نفوذ فتوای‌شان مقلدین خودشان خواهد بود.

💠 انتقاد و پیشنهاد:
@Muosaviaghighi
🌐 فکرک‌های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
#کتاب_کوچک
#مبانی_نظری_داعش
#فقه_شیعه

کتاب کوچکِ «مبانی نظری داعش در فقه شیعه» نوشته‌ی چند سال قبل من را از لینک زیر دانلود کنید و بخوانید.

https://ael.af/?p=5263

💠 انتقاد و پیشنهاد:
@Muosaviaghighi
🌐 فکرک‌های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
ابن کتاب ترجمه‌ی «الفاحشه الوجه الآخر العائشه» نوشته‌ی یاسر الحبیب است. پیش‌تر بخشی از عربی‌اش را خوانده بودم. الان دارم این ترجمه رو مطالعه می‌کنم. واقعاً برایم عجیب است، ترجمه‌ای به شدت مضطرب و ناموزون دارد. یاسرالحبیب با این کتاب قدرت تاریخ‌نگاری را نشان داده از بس که ضعیف است. اصلاً بر هیچ روشی در پژوهش مبتنی نیست. در یکجا روایاتی را از عائشه نقل می‌کند تا نشان دهد عائشه پیامبر را به زشتی توصیف کرده و چند صفحه بعد از عائشه روایاتی را نقل کرده تا نشان دهد پیامبر چقدر با اخلاق بوده است. البته نوشته‌ی کسانی چون نجاح الطائی و حتی مرتضی عسکری، علی‌اصغرمیلانی، حسینی قزوینی و آن مؤسسه‌ی ولیعصر هم در روش پژوهش تاریخی بهتر از این کتاب نیست. همه‌ی‌شان کشکول نویسند. من نمی‌فهمم چرا این طور آدم‌ها یک شبه تاریخ‌نگار می‌شوند!

💠 انتقاد و پیشنهاد:
@Muosaviaghighi
🌐 فکرک‌های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
من برای نوشتن این کتاب بیش از ۵۰۰ منبع حقوقی، فقهی، تفسیری و... را به کار برده‌ام تا زنان بتوانند آن چیزی که الان در جامعه توسط اسلام سنتی تفسیرشان می‌کنند را بشناسند و آگاهانه در پی حقوق خود باشند.

#انتقاد_کنید
کسانی که کتاب را خریده و مطالعه کرده‌اند؛
هر انتقادی یا نظری پیرامون کتاب «زنان در آرای فقهی» دارید از ID زیر ارسال کنید:
@Muosaviaghighi

🌐 فکرک‌های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
#کوتاه_گفتار
#ایران_عربستان
#اسلام_ایران
#ناسیونالیسم‌متعصب

ایران باستان و عربستان کهن
🔸 #محمدموسوی‌عقیقی

در روزگار کنونی اگر کسی ایرانی باشد ولی ایران باستان را نقد کند عرب‌پرست تلقی می‌شود. گویی ایران در همه‌ی دوران‌اش بالندگی و شعفی از آزادی داشته است.
اما یک نکته؛
اگر ما نظام زور و سلطه را در دوگانه ایران کهن – عربستان کهن بسنجیم و سازوکار عربستانِ کهنِ بعد از اسلام را «بیعت» و ایران کهنِ مقارن با اسلام را «سلطنت» بدانیم به نظرم بر اساس شواهد تاریخی و مبانی علوم سیاسی، جامعه عربستانِ کهن بیش از جامعه ایران کهن خواستار دموکراسی و حق شهروندی بودند. بیعت به این معنا است که جامعه با حاکم وارد قراردادی در جهت اداره جامعه شده و مردم اختیار حاکمیت را بر اساس «بیعت» به حاکم بسپارند. ولی سلطنت از این ویژگی تهی است؛ بدین معنا که سلطنت هیچ رابطه ای به عنوان مردم – حاکم را تصور نمی کند و اصولاً حقی هرچند در رده بیعت برای شهروندان قائل نیست. عربستان به پشتوانه‌ی اسلام سازوکار سیاسی‌اش بر اساس «بیعت» شد در حالی که ایران باستان همواره دچار ایراد «سلطه‌ی سلطنتی» بوده است.

نکته دوم اینکه در تاریخ ایران کهن شاید معدود اعتراض‌های مردمی علیه حاکمان دیده شود، ولی در عربستان کهن(به معنای سرزمینی که مسلمانان در اختیار داشتند) اغلب اعتراض‌های مردمی باعث سرنگونی حکومت‌ها می‌شد. نمونه‌اش حکومتی که باعث شد عثمان بن عفان از مردم طلب بخشایش کند.

اینکه ما ایرانی‌ها مقام و منزلت و شأن خود را بالاتر و بهتر و والاتر از دیگران دانسته و تاریخ اندیشه سیاسی ایران را به صرف قدمت معتبر دانسته و پادشاهان را ثناگویی کنیم و در ازای همه این‌ها که نداریم اعراب، افغان، پاکستانی‌ها، هندی‌ها و... را به لحاظ تمدنی و اندیشه‌های سیاسی و فرهنگی مورد تمسخر قرار دهیم نمی تواند واقعیات تاریخ را درباره‌ی جامعه‌ی استبدادی ما در دوران باستان تغییر دهد. انحصارگرایی در ملیت و قومیت همانقدر خطر آفرین است که انحصارگرایی در دین می‌تواند باشد. تیغی که علیه دیگری کشیده می‌شود چه تفاوتی می‌کند که خشونتِ ناسیونالیستی باشد یا خشونت دینی؟.

💠 انتقاد و پیشنهاد:
@Muosaviaghighi
🌐 فکرک‌های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
همه‌ی آنچه که باید در خصوص #درسگفتارهای_حقوق_فقاهتی بدانید.
شرایط را بخوانید و برای ثبت نام به ID زیر مشخصات خود را ارسال کنید:
@Muosaviaghighi

🌐 فکرک‌های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
دوستان سلام و عرض ادب
بعضی عزیزان از متن بنده درباره حضرت آقای حیدری به اشتباه «توهین و تضعیف تخریب گونه» برداشت کرده اند. من ایشان را فقیه سنتی می دانم، ایرادِ من از این جهت بود که ایشان را به عنوان فقیه نواندیش و روشنفکر جا نیندازید. به نظرم سوادِ آقای حیدری خیلی بیش از کسانی است که آن بیانیه را در جهت تخریب و بیان انحرافات ایشان صادر کردند.
🌐 فکرک‌های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak