فکرک‌های من | موسوی عقیقی
3.35K subscribers
139 photos
17 videos
33 files
210 links
🔅 فکرک‌های‌من | محمدموسوی‌عقیقی

- فقه و حقوق، دین‌شناسی
- دانش‌های زبانی، تاریخ اسلام
- فلسفه‌ی حقوق؛ فلسفه‌ی اخلاق
- جامعه‌شناسی‌دین
- روانشناسی اخلاق


نقد/نظر/پیشنهاد:
@Muosaviaghighi
صفحه:
neeloofar.org/muosavi-aghighi
«نقدها»:
@Fekrrak_Criticisms
Download Telegram
#دردهای‌تاریخی‌زنان
#چرا_از_زنان_می‌نویسم؟

زنان در تمام دوران زیستن آدمی بر این کره‌ی خاکی در رنج و اندوه بوده‌اند و زنانِ شرقی بیش از همه. در این سال‌ها بخش بزرگی از توان و یارای پژوهشی‌ام متوجه «حقوق زنان» بوده است. به این دلیل که اینان نیمی از جمعیت انسان‌ها را تشکیل می‌دهند و بی‌توجهی رسمِ نوع‌دوستی نیست. از سوی دیگر نیز هر مردی دور تا دور خود با زنان زیادی ارتباط دارد. گاهی از این ارتباط‌ها عمیق است. بی‌توجهی به درد و اندوه زنانی که حداقل در پیرامون خود دوست‌شان داریم نشدنی است. از این جهت هم به «زن‌پژوهی» مشغول‌ام چون زنان زیادی وجود دارند که دوست‌شان دارم.

زن به مثابه‌ی یک انسان تفاوتی با مرد ندارد. هر چند کسانی مانند ملاصدرا بوده‌اند که زن را به عنوان یک حیوان(به جهت ارضای غرایز جنسی) معرفی کردند اما با این حال این خوش‌اقبالی تاریخ تفسیر از انسان است که حداقل «زن» را انسان تعریف کرده‌اند نگاه خصمانه و ناآدمی به زن گستره‌ای پیدا نکرد. تفاوت حقوقی، تفاوت روابط میان انسان‌هاست و فرقِ هویتی و ماهیتی نمی‌گذارد. البته مرد در طول تاریخ، همواره در جایگاه «پدر/ همسر» ریاست بر زن را در اختیار داشته است، این موضوع با پیشرفت جوامعِ ابتدایی مرد را با قدرت بخشیدن علاوه بر «پدر/ همسر»، «ولایت و مالکیت» بخشید و از آن پس زن بیش از پیش فرودست شد.

صدای غم‌انگیز این دختر روشن‌دل، اندوهِ تاریخی زنان را بازتاب می‌دهد. باور دارم روزی جایگاه زنان تغییر می‌کند اگر آنان خودشان را باور داشته باشند. این خودآگاهی کمی حوصله می‌خواهد و تلاش مطالعه‌ای. حقی که با مشت و‌‌ فریاد اَدا شود روزی هم با تغییر زمان و جابجایی نسل‌ها از بین می‌رود.

مشاهده‌ی ویدیو در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/Bx33-0Kg17R/?igshid=vo7iyqramw6
فقه پژوهی موسیقی
#فقه‌پژوهی
#دوستان_خود_را_فرا_بخوانید

مجموعه درس‌های خارج فقه آیت الله خامنه‌ای درباره‌ی موسیقی در کتاب «غناء» منتشر شده است. با اینکه هنوز کتاب را نخوانده‌ام، گمانِ نوآوری‌هایش بعید نیست.
اما،
عمده‌ی فقیهان هر مسأله‌ای را از چارچوب فقه می‌بینند. موسیقی اصالتاً موضوع فقهی نیست. امر برآمده از اجتماع، برای نفی شدن‌اش نیاز به یک دلیل قاطع دارد. حرام دانستن مطلق موسیقی از عهده‌ی فقه بر نمی‌آید و دیگر اینکه مستندات فقه نیز چنین ادعایی را ندارند.
نگاه فقیه بیشتر باید پیرامون حواشی موسیقی باشد و نه حتی حواشی اصالت موسیقی. منظورم این است اگر جایگاهی برای فقه بتوان در نظردهی برای موسیقی قائل بود تنها متن آهنگ است که آن هم در متون دینی چارچوب مشخصی دارد نه به گسترده‌گویی.

نکته‌ی دیگر اینکه دیدِ فقیهان کمی متکلمانه است. به عبارتی پیش‌تر فرض گرفته‌اند که مؤسسان و مفسران اسلام (پیامبر و امامان) توجهی به موسیقی نداشته‌اند و روایات درباره‌ی گوش فرا دادن آنان به موسیقی را رد می‌کنند و سپس وارد جریان بحث موسیقی برای جامعه می‌شوند. یعنی اول ثابت می‌کنند که گوش فرا دادن به موسیقی برای مؤسسان و مفسران اسلام قبیح و نامتناسب و در تضاد با شأن آنان است سپس حکم موسیقی را برای مسلمانان صادر می‌کنند لذا هیچ فقیهی مطلق موسیقی و حواشی‌اش را جایز نمی‌داند.

به زودی یادداشت‌های متعددی درباره‌ی «فقه موسیقی» خواهم نوشت تا نگاه فقیهانه به موسیقی را بررسی کنیم.

+: این مطلب نقد کتاب «غناء» نیست. پیش‌تر درباره‌ی دیدگاه فقهی رهبر جمهوری اسلامی پیرامون موسیقی نگاشته‌ام:

۱. موسیقی در فقهِ ولایی(۱)
[نگرشی به نظرگاهِ آیت الله خامنه‌ای]
https://telegram.me/fekr_rak/35

۲. موسیقی در فقهِ ولایی(۲):
خوانندگی زنان
[نگرشی به نظرگاهِ آیت الله خامنه‌ای]
https://telegram.me/fekr_rak/37

🌐 فکرک های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
#سلیمانی‌امیری
#انتقاد
#تحلیل_کنید

سلیمانی‌امیری و یافته‌هایش!

این دو روز مشغول مطالعه‌ی یادداشت‌های «ایمان سلیمانی امیری»ام. بی‌پرده بگویم که نظرات ایشان نسبت به اسلام کمی درهم است. گویی رفته است به بازار و گفته‌های تاریخی و کلامی را سَوا و ورچین می‌کند.
مهم‌ترین مسأله‌ای که در نوشته‌های سلیمانی‌امیری به چشم می‌آید ناثباتی او در روش پژوهش است. معلوم نیست به چه روشی از متون تاریخی یا کلامی نقل و استفاده می‌کند. تاریخ‌پژوهی صرفاً نقالی سندها نیست. بررسی روش‌مندانه‌‌ی تاریخ نیز الزامی است.

باور کنید «دیدگاه انتقادی به اسلام» با «دیدگاه خصمانه به اسلام» زمین تا آسمان تفاوت دارد و آن هم نداشتن روش پژوهش است. تاریخ طبری، سیره ابن هشام، تاریخ ابن اثیر و... همگی کتاب‌هایی پُر از سند هستند که باید با روش درست تاریخ‌پژوهی بررسی شوند و نه لزوماً روش ورچینی یا متکلمانه.

به عنوان مثال، سلیمانی‌امیری در یک یادداشت توضیح می‌دهد که نظریه‌ی امامت مبتنی بر «قاعده‌ی لطف» است. یعنی وجود و حضور پیشوایان شیعی برای هدایت و رستگاری بنا بر این قاعده است.

اما دیگر ایشان توضیح نمی‌دهد که امامت در معنای امروزی شیعی در زمان بعد از فوت پیام‌آوراسلام موضوعیت نداشته است و قاعده‌ی لطف به عنوان دلیل وجود امام مفترض‌الطاعه سال‌های دور تأسیس شده است. این را از کنش-واکنش تاریخی سران مسلمانان بعد از زمان فوت پیام‌آوراسلام به راحتی می‌توان فهمید.

نکته‌ی دیگر؛
فرض کنید من یک پژوهشگرم و قرار بر این است که درباره‌ی شخصیت الف پژوهشی را انجام دهم. این پژوهش دو گونه قابل انجام است:
۱. من بر اساس احساس و تجربه‌ی خوبی که از الف دارم او را ستایش کنم و تمام فعالیت‌های او را به نیکی تعریف نمایم یا او را به ناشایستی تفسیر کرده و اعمال او را به نیکی نبینم.
۲. من بر اساس اسلوب و روش اخلاقی-پژوهشی رفتار شخص الف را با درنظر گرفتن تجربه‌ی زیسته‌ی او، شرایط زندگی، سن، سواد و عرف اجتماعی تفسیر کنم.

به نظر شما کدام یک از این دو روش برگزیده است؟.

«علی‌پژوهی» به زعم و نظر سلیمانی‌امیری تنها مشاهده‌ی اسناد بدگویی تاریخ از «علی‌بن‌ابی‌طالب» است. عرف اجتماعی، تجربه‌ی زیسته و نگرش‌های مثبت پیشوای اول شیعیان در نظر ایشان جایگاهی ندارد. گویی این علی بوده که برگ‌برگ خشونت‌های امروزی را برای ما به ارث گذاشته و دیگران در خشونت‌زایی فقیرانه زیسته‌اند.

شخصیت‌ها باید با خوب و بدی‌هایشان قضاوت شوند از این جهت که مورخ وظیفه‌ای جز نشان دادن چهره‌ی واقعی افراد ندارد.

فرض کنیم قاضی، دفاعیات متهمی به ارتکاب قتل را می‌سنجد. در تصمیم این قاضی، روحیات زیستی فرد چقدر باید دخیل باشد؟. تناسب جرم و تجربه‌ی زیسته‌ی فرد چقدر در حکم تأثیر گذار است.

در نوشته‌های سلیمانی‌امیری این موارد به صورت متعدد، جای‌اش خالی است. تاریخ‌نگاری بی‌روش و عدم انصاف در تفسیر اشخاص تاریخی به وفور قابل مشاهده است.

به عنوان نمونه، سلیمانی‌امیری در یک یادداشت بیان می‌کند که علی‌بن‌ابیطالب پایه‌گذار لعن به مقدسات مذاهب بوده است. به نظرم این کمی بی‌دقتی است. استفاده از لعن وجه عرفی داشته است. معنای لعن در آن مقطع زمانی «ناسزا» تعریف نمی‌شده و صرفاً گزاره‌ای برای اعلام دورباشی از دیگری بوده است هرچند در عرف کنونی ناسزا تلقی می‌شود.

نمونه‌ی بی‌دقتی دیگر شماتت علی به دلیل نپذیرفتن شروط معاویه است که جنگ صفین را در پی داشت. سلیمانی‌امیری طوری نشان می‌دهد که گویی علی باید شام را تقدیم معاویه می‌کرده، در حالی که علی حاکمیت معاویه بر شام را پذیرفته بود ولی با این حال معاویه حکومت بی‌سایه‌ی سر طلب می‌کرد. به عبارتی خواستار جدایی حکومت‌اش از حکومت مرکزی بود.
اگر بنا باشد با پارامترهای دنیای کنونی، تاریخ تفسیر شوند؛ کدام کشوری حاضر است تن به چنین خواسته‌هایی بدهد؟. معاویه پیش از این زیر لوای خلفای سه گانه فرمانروایی داشت، مشکل این بود که نمی‌خواست به فرمان علی گردن نهد.

باور کنید نقد اسلام اینگونه نیست که تاریخ طبری یا کتاب‌های دیگر را بگشایید و هرچه در آن آمده است را بدون بررسی و‌ قرینه‌یابی نقل کنید.
این موارد ناروش‌مندانه در نوشته‌های ایشان کم نیست. هیچ رزومه تحصلاتی و پژوهشی هم از سلیمانی‌امیری در دست نیست یا من نیافتم. اما به عنوان یک منتقد، دین‌پژوه و تاریخ ‌پژوه نوشته‌های سلیمانی‌امیری دچار نقل‌های بی‌اساس و نامرتب، آشفتگی نظری، ناتناسبی با عرف تاریخی و... است.

ادامه دارد...

🌐 فکرک های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
#تبلیغ
#دوستان_خود_را_فرا_بخوانید

🌗 کانال
«فکرک‌های‌من»
نوشته‌های
«محمدموسوی‌عقیقی»

🌗 پژوهشگر:
- فقه و حقوق، دین‌شناسی
- دانش‌های زبانی، تاریخ اسلام
- فلسفه‌ی حقوق؛ فلسفه‌ی اخلاق
- جامعه‌شناسی‌دین
- روانشناسی اخلاق
https://t.me/fekr_rak

🌓 کانال
«نقد و نظر»
جهت بارگذاری نقدها و نظرات پیرامون نوشته‌های محمدموسوی‌عقیقی
@Fekrrak_Criticisms
#دوستان_خود_را_فرا_بخوانید
فکرک‌های من | موسوی عقیقی
مبانی قُدسی هویتِ بی‌حجابی (نقد جنسی‌انگاری هویت زنان بی‌حجاب) 🔸 محمدموسوی‌عقیقی چند روز قبل ویدئویی را مشاهده کردم که در آن زنِ باحجابی بر اساس وظیفهٔ شناختیِ خود به زن بی‌حجابی «امر به رعایت حجاب و نهی از بی‌حجابی» می‌کرد. در ادامه وقتی مجادلۀ لفظی به…
#انتقاد
#مسیح‌علی‌نژاد

هیچ‌کس
متولی اصلاح جامعه نیست!

باور کنید حق دیگران را نادیده گرفتن شمایل عجیبی ندارد. هر کسی به هر بهانه‌ای هم می‌تواند توجیه‌اش کند. نمونه‌اش فعالیت‌های حریم‌شکن مسیح علی‌نژاد. ببینید برای توجیه انتشار ویدئوی ستاره اسکندری چه توجیه اخلاقی می‌آورد:

«خیابان و پارک‌ها ... حریم خصوصی هنرپیشه‌ها نیست»

وقتی کسی به صورت مبنایی حقوق زنان را حمایت نکند و تنها به صورت مصداقی و سیاسی‌گونه از حقوق زنان سخن بگوید نتیجه‌اش همین توجیه است. اینکه «خیابان و پارک‌ها ... حریم خصوصی هنرپیشه‌ها نیست» ولی حتماً «خیابان و پارک‌ها ... حریم خصوصی مردم است». یعنی حریم خصوصی سلبریتی‌ها نه به عنوان یک انسان که به عنوان جایگاه اجتماعی‌شان تفسیر می‌شود. ولی اگر کسی جایگاه اجتماعی نداشت حریم خصوصی‌اش بیرون از منزل را هم در بر می‌گیرد. به همین دلیل اگر از یک سلبریتی آن هم خارج از مرزهای ایران فیلم گرفته شود تعدی به حریم خصوصی نیست ولی اگر در ایران کسی به حجاب دیگران تذکر بدهد این تعدی به حریم شخصی افراد است.

یک لحظه فکر کنید؛
چه فرقی است میان مسیح علی‌نژاد و حامیانش با افراد مذهبی؟!. غیر از آن است که هر دو گروه «امر به معروف و نهی از منکر» می‌کنند؟ و چطور امر و نهی یک گروه نابجاست و گروهی دیگر بجا؟.
به نظر شما غیر از این می‌تواند باشد که هر دو گروه خود را متولی اصلاح دیگران می‌پندارند؟ و اینگونه فکر می‌کنند که باید همه‌ی افراد متفاوت از خود را با آراء و اندیشه‌های خود تفسیر کنند؟.

اگر گزاره‌ی زیر را قبول کنیم که:
(۱) حجاب رفتاری شخصی است.
(۲) کسی نمی‌تواند زنی را به حجاب اجبار کند.
(۳) و افراد مذهبی می‌توانند به زنان ‌بی‌حجاب نگاه کنند.
پس گزاره زیر را هم باید پذیرفت که:
(۱) حق ناحق بود رسمی است.
(۲) کسی نمی‌تواند رذیلت‌های اخلاقی-شخصی دیگران را به اجبار اصلاح کند.
(۳) ریا یک‌ رذیلت اخلاقی-شخصی است.
(۳) و افراد می‌توانند به یک فرد ریاکار باور و اعتماد نداشته باشند.

باور کنید مسأله‌ی حقوق زنان با چهارشنبه‌های سفید حل نخواهد شد. با دوربین به دست گرفتن و از آن سو درگیری‌های لفظی و فیزیکی بهبود نمی‌یابد. حداقل نه تا زمانی که زنان ما با یک روال و مطالعه‌ی درست و علمی به خودآگاهی پیرامون حقوق‌شان دست یابند.

آزاده نامداری، ستاره اسکندری، رامبد جوان، نگار جواهریان و... همه بهانه‌اند. همان زنی که در میان بستگان و غریبه‌ها روسری می‌اندازد شاید در بیرون از مرزهای ایران روسری بردارد و این به معنای ریا نیست. تجربه‌ی زیسته‌ی یک زن در اجتماع (الف) لزوماً همسان تجربه‌ی زیسته‌ی او در اجتماع (ب) نیست. به عبارتی تجربه‌های افراد در جامعه‌های مختلف با عرف‌های متفاوت همسانی ندارد یعنی «شاید» در عرف جامعه‌ای مانند ایران شرایط اقتضای باحجابی داشته باشد (نه به معنای شرعی) و در جامعه‌ی دیگر این شرایط امکان نداشته باشد. حال برای زدودن باور خطای عرفی نیاز به دوربین و سیاسی‌کاری نیست. خودآگاهی افراد از خود و حقوق‌شان مهم‌ترین راهکار برای زدودن چنین باوری است. از همین رو می‌بینید که سیاست علی‌نژاد در خصوص تقابل آفرینی پیرامون حجاب از سویی موفق نبوده و از سوی دیگر درگیری‌های لفظی و فیزیکی را گسترش داده است.

ادامه دارد ...

🌐 فکرک های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
Forwarded from یاسر عرب
دو زن در کفِ خیابان!

✍️ یاسر عرب

از دیروز چند تن از دوستان ویدئویی برایم ارسال کردند از یک خانم چادری که ظاهرا راجع به حجاب نهی از منکر کرده و مورد تهدید قرار گرفته و ضربه ای خورده و کف خیابان افتاده است. عجیب اینکه دوستان دیگری هم ویدئویی ارسال کردند از یک دختر خانم که چون حجاب اش را رعایت نکرده و ظاهرا در خیابان رقصیده مورد برخورد پلیس قرار گرفته و افسر نیروی انتظامی پای این دختر خانم را گرفته و وسط خیابان بدن اش را روی زمین می کشد که ببرد!

دو زن در این دو ویدئو کف آسفالت خیابان افتاده و تحقیر شده اند. یکی چادری و محجبه، یکی دیگر شال بر سر و شل حجاب! مظلومیت خانم چادری را رسانه های رسمی اینطرف آب پوشش دادند مظلومیت آن یکی را رسانه های غیر رسمی آنطرف آب و فضای مجازی.

می شود برای مدافعین آن خانم چادری نوشت که «کلوخ انداز را پاداش سنگ است!» می شود نوشت «از این بازی دست بردارید و ببینید از لایحه ی حمایت از حقوق زنان چه خبر؟» یا پرسید «از آمار سیاهِ خشونت خانگی چه خبر داریم؟» یا یادآوری کرد «واقعا الان مشکلات واقعی مملکت ما چیست؟» بعد بیست سر تیتر از مسائل فضاحت بار کشور (از بانکداری تا اقتصاد و صنعت و بیکاری و...) را ردیف کرد و پرسید «با این رکود و بدبختی و فقر الان واقعا مشکل دوچرخه سواری زنان در اصفهان است؟ یا کنسرت در خراسان؟ یا شل حجابی کسانی که اعتقاد به حجاب اجباری ندارند؟ یا ..»

اما بگذار در این لحظه از زاویه دیگری موضوع را ببینیم. حجاب مقوله ای نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، پس از این خیال خام اندیشانه و موضع که «موضوعات مهمتری داریم و نباید به آن بپردازیم» دست برداریم. واقعیت این است که حالا متاسفانه حجابِ رایجِ تبلیغیِ جمهوریِ اسلامی (حجاب یکسان/ چادر ملی) پرچم دونوع برساخت اجتماعی شده است. دو جبهه ی مقابل و متقابل... این یک واقعیت نیست اما متاسفانه رسانه های رسمی و غیر رسمی با سالها تلاش احمقانه شان توانسته اند این را تبدیل به یک "واقعیت بین الاذهانی" کنند که حجاب نمادِ دو رویکرد به وضعیت موجود است.

این دو زنِ کف خیابان زمین خورده برای من نمادِ جامعه ای است که تلاش اش برای اصلاح ساختار سیاسی و فرهنگی بی نتیجه مانده و در ذیل پروسه ی "ضد گفتگو" بودن حالا یک جامعه ی تیز، توده ای، هیجانی، تکانه ای، و صفر و صدی شده است. بخش اقتدار گرای حاکمیت در پس اجباری کردن حجاب و شلاق و حبس گذاشتن برای بی حجابی و ... باید این پیش بینی را می داشت که وقتی در عرصه های رسمی به دنبال "حذف" کسانی است که اعتقادی به حجاب یا حجاب اجباری ندارند، این رویکرد حذفی به دنبال خود، دیگری سازی و باز تولید اندیشه ی حذفی را به دنبال خواهد داشت. حالا در بسیاری از، اماکن عمومی فاقد نیروی سرکوب و یا خصوصی سازی شده، یا هتل ها، رستوران ها و مکان های غیر رسمی و غیر اداری دیگر این چادری ها (و به شکل عام مذهبی ها) هستند که فضا طوری برایشان چیده می شود که معذب باشند و خودشان محل را ترک نمایند!

این دو زن افتاده کفِ خیابان، جامعه ی ماست که بعد از این نوع تقابل از هر دو طیف هزینه ی سنگینِ ضرب و شتم را پرداخته است! این دوگانه سازی، لبه ی حذف را تیز می کند یعنی از یک طرف آخوند کشی راه می اندازد، از یک سو، زندانی معترض به قتل می رساند، از یک جهت قتل های زنجیره ای به پا می کند، از آنطرف دنبال فرصت مغتنمی است که بسیجی آتش بزند! این به چادری بگوید امل عقب افتاده، آن به بی حجاب بگوید "فاحشه"!
این اتفاقات نیفتاده؟ این سخنان گفته نشده؟ این واقعیت بین الاذهانی را صدا و سیما و شبکه من و تو، دائم توی بوق نکرده و این شکافِ جامعه ی رسمی / جامعه ی غیر رسمی را مکرر تعمیق نمی کنند؟

ایران اسمی مونث است. این دو زن بر زمین افتاده چهره ی اجمالی ایرانی هستند که تن به گفتگو و رواداری و زندگی مسالمت آمیز نداده و برای دیگری به جای فرصت رشد و فهم متقابل، "حذف" می خواهد! این دو زن، ما هستیم که داریم در بازی صدا و سیما و شبکه ی من و تو وارد آتشِ دیگری سازی شده، مقابل هم می ایستیم و یکدیگر را با مشت و لگد نقش بر زمین می کنیم. مایی که قرار بود"رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ" باشیم. مایی که می خواستیم از این پیچ تاریخی سخت به یاری هم عبور کنیم... مگر نه اینکه ما همه در یک زندان ساخته شده از تبعیض، نادانی و قهر زندگی می کنیم؟ آن بالا اگر حاکمان ما مجنون و مست قدرت هستند این پایین ما محکومین به جای آشتی و گفتگو، چرا باید به جان هم بیفتیم؟

@yaser_arab57
مبانی خوانش حقوق زنان
موسوی عقیقی
@fekr_rak

گام اول
حجاب در آیین اسلام سنتی به عنوان اولین سنگر دینداری شناخته می‌شود. یعنی اگر زنی حجاب را رعایت کند، گام نخست در رعایت دین را پیموده است. جدای از شرعی بودن یا نبودن این نوع پوشش، دو نکته قابل توجه است:

(الف) در هیچ یک از متون دست اول اسلام، حجاب به عنوان یک پوشش اجباری ذکر نشده است.
(ب) به غیر از فقه کنونی و بخشی از معاصر، در فقه معاصر، متأخر و متقدم حجاب جنبه‌ی شخصی داشته و هیچ‌گاه زیربافت اجتماعی برای آن ذکر نشده است.

اما با توجه به اینکه حجاب در فقه کنونی و معاصر جنبه‌ی اجتماعی یافته بود (به خصوص بعد از کشف حجاب)، با ایجاد «جمهوری اسلامی ایران» حجاب اجباری و اولین نماد از مسلمانیِ زنان مسلمان شد.

جنبه‌ی معرفتی حجاب، از سویی سیاستی-فقاهتی در دوران کنونی و از سوی دیگر همراه فقهِ ۱۴۰۰ساله است. به عبارتی حجاب دارای دو اساس از نگاه معرفتی است:

(الف) حجاب در فقه معاصر، متأخر و متقدم (بنا بر تفسیر و تحلیل امروزی) به عنوان مسأله‌ای واجب و بایدی شرعی شناخته می‌شود.
(ب) حجاب در بخشی از فقه معاصر و تمامی فقه کنونی به عنوان مسأله‌ای واجب (بایدی شرعی) و اجباری (بایدی اجتماعی) شناخته می‌شود.

اجبار به حجاب هرچند با قوانین سیاسی بود ولی ماهیت معرفتی دارد. فقه به عنوان یک علم سابقه‌دار اسلامی وظیفه‌ی تفسیر معرفتی از حجاب و اجباری بودنش را دارد.

گام دوم
ایران، به عنوان سرزمینی که در طی قرن‌های متمادی با اسلام سازگار شده است وجوه معرفتی حجاب اجباری را بسیار گستراند. با این حال بعد از انقلاب ایران از دو جنبه با حجاب اجباری مخالفت شد: ۱) جنبه‌ی معرفتی ۲) سیاسی‌کاری.

به نظرم در این بین آنچه که اهمیت دارد بحث معرفتی است به چند دلیل:
۱) زنان مسلمان در طول تاریخ کمتر شده است تا با مباحث معرفتی حقوق خود را طلب کرده باشند. جایگاه بحث معرفتی حقوق زنان از نگاه خودشان بسیار کمتر و سطح پایین‌تر و همواره با ملاحظات سیاسی نسبت به بحث معرفتی حقوق زنان از سوی مردان به ویژه فقیهان بوده است. این کاستی معرفتی باعث شده است زنان از ورود به بحث‌های معرفتی-دینی اجتناب کرده و زمینه برای تفسیر مردانه از اسلام هموارتر باشد.
۲) زنان مسلمان، به خصوص زنان ایرانی هیچگاه حتی در دوران جمهوری اسلامی تشکلات ثابت و پایداری برای مطالبه‌ی حقوق‌شان نداشته‌اند. این معضل باعث شده است تا زنان کمتری به رده‌های بالای حکومت دست یابند تا حقوق زنان را پیگیری نمایند یا به عنوان شخصی تأثیرگذار ادای حقوق‌شان را درخواست کنند.
۳) به نظرم مراحلی که باید برای تغییر حقوق یک جمعیت در نظر گرفت از این قرار است: ۱) مطالعات زنانه ۲) گفتگو و هم‌بحثی زنان ۳) ایجاد نشست‌ها و انجمن‌های معرفت محور پیرامون حقوق زنان ۴) تلاش برای به دست آوردن فرصت تغییر ۵) اعتراض مدنی ۶) نافرمانی مدنی.
واضح بگویم که زنان جامعه‌ی ایرانی هیچ کدام از این مراحل را پشت سر نگذاشته‌اند. حتی کسانی که امروزه در میان زنان، روی خوشی به حقوق زنان دارند مطالعه و خوانش علمی مورد قبولی پیرامون این موضوع ندارند. هرچند مطالعات و خوانش علمی حقوق زنان کم رنگ بوده، بحث و گفتگو مدتی اندک به راه افتاده است. با این حال رفتِ مراحل به صورت ناقص و بی‌توجهی زیاد به مراحل بعدی باعث هزینه‌ها و راهکارهای اشتباه، شتاب زدگی و خوانش سیاستی و صرفاً حزبی-منافعی شده است.

گام سوم
فرض کنید الف اعتقادی دارد که ب با آن مخالف بوده و اعلان این مخالفت و راهکارهای بازدارنگی‌اش را وظیفه‌ی خود می‌داند و قوانین کشور، مذهب رسمی و حداکثر برداشت عرف سوی به ب دارد. در این معضل، دو را پیش‌رو است:

(۱) الف با بیان اینکه اعتقاد من به ب ربطی ندارد و جامعه باید آزاد باشد، خود را توجیه می‌کند. ب نیز با توجه به باورهای بنیادین‌اش و حمایت‌های زیاد سعی در مقابله دارد.
(۲) الف با بیان اعتقاد خود سعی کند با رفتار آگاهانه خودآگاهی و دلایل معرفتی و علمی رفتار خود را توجیه کند تا افق‌های جدیدی را برای ب بگشاید و شیوه‌ی نگاه او به رفتار انسانی را تغییر دهد.

شما کدام گزینه را انتخاب می‌کردید؟

جامعه‌ی ایران، مذهبی یا باورمند به حداکثر پارامترهای دینی، متأثر از باورهای عرفی-تاریخی و همراه با قواعد و آداب عرفی-قومیتی است. آن چنان که تجربه نشان داده است، راهکارهای غیرمعرفتی رسیدن به اعتقادات افراد متفاوت جامعه را تضمین یا تأمین نمی‌کند.

به باور من، سیاسی‌کاری، تبلیغ، حزب‌بازی و ایده‌های صرفاً سیاسی آن هم بدون گذر از مراحل نام‌برده پیرامون نفی باورهای بنیادین سودمند نیست. مسأله‌ی حقوق زنان در ایران به مانند معضل ماهواره یا سینما نیست که با گستردگی‌ یا مرور زمان قابل حل باشد. حقوق زنان چه در ایرانِ اسلامی و چه در ایرانِ باستان جزو حقوق حداقلی و در مقابل باور بنیادین است.

لینک بخش دوم:
https://t.me/fekr_rak/361
لینک بخش اول:
https://t.me/fekr_rak/360

مبانی خوانش حقوق زنان
بخش دوم
@fekr_rak

گام چهارم

- چند درصد از زنان ایران، پیرامون حقوق زنان، مطالعات زنان و الاهیات زنان مطالعه و پژوهش داشته‌اند؟.

- میزان دغدغه‌ی زنان در پرسش‌ها و پاسخ‌های معرفتی و علمی چه اندازه‌ای است؟.

- چند درصد از انجمن‌های زنان، نشست‌های گفتگو سهم زنان است؟ و گستردگی کشوری این موضوع چه مقداری است؟.

- در تلاش‌های حزبی و انجمنی چند درصد زنان سهیم‌اند؟.

- به طور کلی چه میزانی از زنان نسبت به حقوق فعلی و دغدغه‌های حقوقی خود، خودآگاهی داشته و برای جامعه توجیه معرفتی دارند؟.

- اساساً چند درصد زنان دغدغه‌ی «حقوق زنان» را دارند و نه صرفاً حقوق خود؟.

به باور من مشکل پیش‌برد حقوق زنان در ایران کنونی، نه تنها قانع کردن جامعه‌ی مردان بلکه آوردن توجیه معرفتی و خودآگاهی برای خود زنان و راضی کردن‌شان به مطالبه‌ی حقوق‌شان است. اگر انصاف داشته باشیم، بخشی از زنان جامعه که موافق «نافرمانی مدنی» هستند به جز پیش‌نبردن مراحل بیان شده، در این موضوع هم فعالیتی نداشته‌اند.

«نافرمانی مدنی» آخرین مرحله بعد از ناکام ماندن از تمام مراحل پیشین است؛ حال چطور زنان حتی بدون گذر از «اعتراض مدنی» به «نافرمانی مدنی» رسیده‌اند؟.

زمانی که با یک باور بنیادین صرفاً به وسیله‌ی سیاست‌کاری طرد ‌می‌شود، افراد معتقد به باور بنیادین نیز دست از توجیه معرفتی برنخواهند داشت. زمانی که افراد مخالف درحال سیاسی‌کاری بدون هیچ توجیه معرفتی‌اند افراد موافق در حال فرضیه‌سازی معرفتی برای توجیه بیشتر باور‌های‌شان هستند، در این بین تکلیف نسل‌های بعدی جامعه که با سیاسی‌کاری تغییر یافته‌اند و انبوهی از توجیهات معرفتی پیش روی‌شان است چیست؟.

- اساساً تا چه مقداری سیاسی‌کاری تضمین ماندگاری برای نسل‌های بعدی را دارد؟.

رزومه‌ی من آن چنان در دفاع از حقوق زنان روشن است که نیازی به بیان نیست؛ ولی رزومه‌ی افرادی که در این زمان تنها به فکر سیاسی‌کاری و امنیتی کردن مسائل را دارند، چیست؟. چگونه از شناخت معرفتی دست شسته‌اند و به یک باره به «نافرمانی مدنی» بدون گذر از مراحل قبلی روی آورده‌اند؟.

شما زنان به پرسش‌ها پاسخ دهید و نظرات خود را با من در میان بگذارید:
@Muosaviaghighi

🌐 فکرک های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
‍ پرونده: نگاهی به مقالات #سروش_دباغ در باب #ازدواج_عرفی، و نقدهایِ مطروح


مقاله‌ی اول دکتر #سروش_دباغ | ازدواج عرفی در ترازوی اخلاق: به کرّات در سالیان اخیر، از عمرو و زید شنیده ام که «هم باشی» و «ازدواج عرفی»، در حال حاضر بیش از آنکه برای طرفینِ رابطه، غریب و نأمانوس باشد، برای والدین آنها مشکل زا شده، احیاناً آن را هضم نکرده و نپذیرفته اند. چرا که دختران و پسران جوان مشکلی در برقراری رابطه ندارند و خصوصاً در شهرهای بزرگ، بدین نحو زندگی می کنند...
http://zeitoons.com/36616

نقد اول #حسین_پورفرج | ازدواج عرفی؛ اما و هزار اما: «ازدواج عرفی» وجود دارد و نمی‌توان آن را پوشیده داشت. امّا با این وجود، جامعه‌ی ایران همواره ذهن ما را ممکن است منحرف کند و از ما آتو بگیرد. جامعه ایرانی اگرچه بعضاً رنگ و بویی مدرن به خود دارد امّا عموماً سنتی به نظر می‌رسد. روند مدرنیزاسیون در ایران بیشتر در بخش‌های تجاری و اقتصادی صورت گرفته و کمتر به ساحت فرهنگ و دیانت در رسیده. عموم ایرانیان همچنان از سنت‌های کهن فرهنگی و دینی ارتزاق می‌کنند و البته ظاهراً میل یا انگیزه‌ی دگرگونی نیز ندارند. اگر ظاهر ما مدرن است، افکار ما همچنان قدیمی و کهن‌گراست و ما چندان پیشرفته فکر نمی‌کنیم...
http://zeitoons.com/37676

نقد دوم #محمد_موسوی_عقیقی | انتقاداتی پیرامونِ «ازدواج شفاهی»: ازدواجِ سفید در مقابلِ ازدواجِ رسمی قرار گرفته است . ازدواجِ سفید نوعی است که زن و مرد به صورتِ شفاهی و صورتِ دائمی(توافقی) مانندِ دو زوج زندگی می کنند . چنین نوع ازدواجی از این جهت توجیه می شود که افراد در مقابلِ یکدیگر «تعهداتِ اخلاقی» می دهند و به لغوِ آن اخلاقاً منع می گردند . امّا به صورتِ اخلاقی ازدواجِ سفید توجیه پذیر نمی باشد، زیرا «امورِاخلاقی الزاماً اموری عقل پذیر» هستند ...
http://zeitoons.com/38257

مقاله‌ی دوم دکتر سروش دباغ | ازدواج عرفی در ترازوی اخلاق(۲):اگر مقتضیات موجود باشد و موانعِ فرهنگی و حقوقی مفقود، ازدواج عرفی به مثابۀ یک «امر واقع اجتماعی»در جامعه نهادینه می گردد. لازمۀ این سخن این است که نه ازدواج عرفی جا را بر ازدواج دائم تنگ می کند و نه بالعکس؛ بلکه هر یک به عنوان نهاد اجتماعی مستقل، در جامعه ایفای نقش می کنند. همانگونه که برخی از ازدواج های دائم دوام پیدا نمی کند و به جدایی منتهی می شود؛ برخی از ازدواج های عرفی نیز به جایی نمی رسد؛ در عین حال برخی دیگر از ازدواج های عرفی به ازدواج دائم منتج می شود. از اینرو نباید دل نگران این امر بود که «ازدواج عرفی» جای را بر «ازدواج دائم» تنگ می کند؛ بلکه ازدواج های دائمی که از پی ازدواج عرفی سر بر می آورد، به سبب شناخت عمیق طرفین نسبت به یکدیگر، دوام و بقا می یابد و نیک سرانجام می گردد.
https://zeitoons.com/41150

تمام مقالات بالا در سایت زیتون به چاپ رسیده است.
#سگ_نجس_نیست
امام حسین در کودکی سگ داشته‌اند ...

🌐 فکرک های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
#سگ_نجس_نیست
#سند_دوم
🔸 دلیل فقها: رطوبت و خیسی سگ نجس است.
🔸دلیل روایی: سگِ خیس، نجس نیست.

🌐 فکرک های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
#سگ_نجس_نیست
#حقوق_حیوانات
#حقوق_حیوانات_خانگی
#سند_سوم

🔸امام رضا به بازار رفت و سگ، خروس و گوسفند خرید ....

🌐 فکرک های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
سلام و عرض ادب
سلسله نوشته‌های کوتاه پیرامون #سگ_نجس_نیست هم واکنش‌های مثبت داشت هم واکنش‌های منفی. واکنش‌های منفی هم تحقیر و توهین بود و هم نقدهای خیلی خوب.
اما خیلی‌ها خصوصی یا در گروه‌ها از من پرسیدند چرا جواب نقدها را نمی‌دهید؟.
من از پاسخ به نقدها به صورت جزئی خودداری کردم ولی الان در حال تنظیم طرحی به صورت فقهی - استدلالی برای نقد ادله‌ی فقاهتی نجاست سگ هستم.
فکر کنم اگر کمی حوصله بگذارم در حد و حدود یک کتاب بشود.

اگر کسی پیشنهادی برای اضافه‌ی بحث داشت اطلاع بدهد. پیشنهادها صرفاً فقهی باشد.

پیشنهاد و نظر:
@Muosaviaghighi

🌐 فکرک های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
#کتاب
#زنان_در_آرای_فقهی
#محمد_موسوی_عقیقی
#حقوق_زنان
در آستانه‌ی انتشار

کتاب:
زنان در آرای فقهی(مبانی هویتی)
#اطلاعیه‌ی‌فروش
#کتاب
#زنان_در_آرای_فقهی
#فروش‌الکترونیکی
#دوستان_خود_را_فرا_بخوانید

داستانِ
زنان در آرای فقهی

از بخت بد یا خوب کتاب «زنان در آرای فقهی» از دریافت مجوز وزارت ارشاد بازمانده و به دلایل نامعلومی رد شده است. بخت بدش عدم انتشار کاغذی و ضرر ناشری است که قرار بود چاپ کند، بخت خوبش هم منتشر نشدن در این وضعیت اسفناک کمبود و گرانی کاغذ است که هزینه‌های خرید یک کتاب را برای خواننده بالا می‌برد. چاپ توسط ناشران خارج از کشور هم به دلیل تحریم و قیمت مغزسوز دلار به صرفه‌ی عزیزان ساکن ایران نیست.

تا مدتی دیگر «فروش» کتاب «زنان در آرای فقهی» به صورت الکترونیکی (PDFقفل‌دار) منتشر خواهد شد. قیمت کتاب ۲۵ الی ۴۰ درصد نسخه‌ی کاغذی است که قرار بود نشرنگاه‌معاصر منتشر کند تا خوانندگان عزیز به لحاظ مالی کتاب را راحت‌تر خریداری کنند.

🔸چند مورد را قبل از انتشار کتاب بنا دارم با شما در میان بگذارم:

۱. کتاب از نگارش، مستندسازی، ویرایش املایی و... تا صفحه‌آرایی و طراحی جلد به دست من(نویسنده) انجام شده است. پرداخت قیمت کتاب، حمایت خوانندگان از حق‌التألیف نویسنده است.

۲. خرید کتاب اختصاصی است و افراد به لحاظ اخلاقی مؤظف‌اند از اشتراک کتاب برای دیگران خودداری کنند ولی کسانی که کتاب را خریده‌اند می‌توانند به غیر از خودشان، کتاب را برای دو نفر دیگر به اشتراک بگذارند و کسانی که از این راه کتاب را دریافت کردند پرداخت هزینه برای‌شان اختیاری است.

۳. با توجه به عدم چاپ کاغذی و نبود صیانت از حقوق نویسندگان و نیز عدم پشتیبانی از فروش، لذا هرگونه انتشار کتاب به صورت کاغذی و مجازی بدون اطلاع نویسنده پایمال کردن حقوق نویسنده بوده و به لحاظ اخلاقی سزاوار نیست.

۴. کسانی که به اندازه‌ی ۵ نسخه‌ی الکترونیکی هزینه‌ی کتاب را بپردازند شامل تخفیف ۳۵درصدی می‌شوند.

۵. کسانی که مایل به خرید کتاب باشند، اول هزینه‌ را پرداخت کرده و سپس کتاب برای آن‌ها ارسال خواهد شد.

⭕️ تاریخ شروع فروش نسخه‌ی الکترونیکی کتاب ۱۳۹۸/۰۵/۰۱ (اول مردادماه) خواهد بود.

عکس روی جلد:
https://t.me/fekr_rak/367
عکس پشت جلد + قیمت:
https://t.me/fekr_rak/368

🌐 فکرک های من|موسوی عقیقی|@fekr_rak
#اطلاعیه
#فروش_کتاب
#زنان_در_آرای_فقهی

۲۴ تیرماه، فروش نسخه‌ی الکترونیکی کتاب «زنان در آرای فقهی» آغاز خواهد شد. کسانی که مایل‌اند قبل از خرید کتاب، با چرایی نگارش این کتاب و کلیات مباحث آن آشنا شوند به ID زیر پیام بدهند تا فایل «فهرست، مقدمه، پیشگفتار و منابع» برای‌شان ارسال شود.

ارسال پیام:
@Muosaviaghighi

کسانی که مایل به خرید کتاب‌اند، باید بعد از شروع فروش کتاب در تاریخ ۲۴تیرماه مبلغ ۱۸۰۰۰هزارتومان به شماره حساب اعلام شده واریز کنند(در تاریخ۲۴تیرماه شماره حساب اعلام خواهد شد) و با ارسال رسید به ID ذکر شده، فایل کامل کتاب را دریافت نمایند.

برای اطلاع از نکات پیرامون فروش کتاب به لینک زیر مراجعه کنید:
https://t.me/fekr_rak/369
#فروش_کتاب
#زنان_در_آرای_فقهی

زنان در آرای فقهی
محمدموسوی‌عقیقی

سال انتشار: تیرماه۱۳۹۸
نوع عرضه: PDF قفل‌دار
قیمت: ۱۸۰۰۰هزارتومان

کسانی که تمایل به خرید کتاب دارند بهای آن را به شماره کارت زیر واریز کرده و بعد از ارسال رسیدپرداخت به ID تلگرام کتاب را دریافت خواهند کرد.

شماره کارت:
۵۸۹۲۱۰۱۱۱۰۸۸۵۹۲۴
(به نام محمداحسان‌عقیقیان؛ بانک سپه)

آی‌دی/ID تلگرام جهت ارسال رسیدپرداخت:
@Muosaviaghighi

دو نکته‌ی مهم:
۱) حتماً در صورت واریز وجه(قیمت کتاب) به آی‌دی بالا پیام و داده و اطلاع دهید.
۲) صفحه‌ی دوم کتاب شامل «قوانین مطالعه‌ی کتاب» است؛ حتماً مطالعه کنید.

توضیح پیرامون کتاب:
«زنان در آرای فقهی» بستر پژوهش در خصوص یک سؤال مهم است: نگاه فقه اسلامی/ سنتی به حقوق/ جنسیت زنان چگونه است؟. آرای فقهی را متونی می‌نامند که رأی فقهای دینی (که برگرفته از: قرآن، سنت، اجماع است) در آن ثبت شده است. توجه به آرای فقهی از این نظر مهم تلقی می‌شود که رأی فقها همواره در زیست دینی مردمان دخیل بوده و گاه سرنوشت یک جماعت را تغییر می‌داد. از همین رو باید آرای فقهی را جدی گرفته و در خصوص ناگفته‌ها و ناپیداهایِ آن دست به پژوهش زد. کتاب حاضر کوششی است تا نشان دهد آنچه که زنان در موضوع حقوقِ خود «مطلوب» می‌پندارند، حداقل امروزه دیگر «مطلوب» نیست تا باریکه‌ای باشد برای اینکه زنان به سویِ شناخت «هویت مستقل» خود روی آورند. به عبارت دیگر می خواهم با استفاده از:
۱. منابع مشخص
۲. متونِ فقهی،
که قانونِ اساسی کشورِ ما بر اساسِ همین فقه است، حقوقِ زنان را بازخوانی کرده و از سوی دیگر آرای فقهی در خصوص حیطه‌ی شخصی و اجتماعی زنان را تحقیق کنیم. این کار دو سود دارد، اول باعث می‌شود زنان حقوق خود را بدون هیچ پیرایه‌ای همانگونه که در متون فقهی و حقوقی وجود دارد بشناسند، دوم علت وضع چنین حقوقی را بدانند. این کتاب تنها یک پژوهشِ توصیفی است که تلقی از حقوق زنان در فقه سنتی را نشان می‌دهد. تعمداً به تحلیل نظریه‌ها وارد نشده و فقط دیدگاه اسلام گرایان سنتی در خصوص هویت زنانه را نشان داده‌ام. زیرا از سویی تلقی‌ام این بود که بسیاری از پژوهشگران حوزه‌ی مطالعات حقوق زنان با نگرش‌های کهن و ریشه‌دار اسلام گرایان سنتی در خصوصِ هویت زنان آگاه نیستند و از سوی دیگر جای خالی یک پژوهش توصیفی مستند به متونِ فقهی در این خصوص احساس می‌شود تا زین پس محققانِ علوم اسلامی بهتر و راحت تر تحقیقات علمی و تحلیلی خود را ثمر دهند. پس به عبارتی مخاطب کتاب افرادی هستند که دغدغه‌های چنین تغییراتی را خواهند داشت.
#بنر
#فروش_کتاب
#زنان_در_آرای_فقهی

زنان در آرای فقهی
محمدموسوی‌عقیقی

سال انتشار: تیرماه۱۳۹۸
نوع عرضه: PDF قفل‌دار
قیمت: ۱۸۰۰۰هزارتومان

کسانی که تمایل به خرید کتاب دارند بهای آن را به شماره کارت زیر واریز کرده و بعد از ارسال رسیدپرداخت به ID تلگرام کتاب را دریافت خواهند کرد.

شماره کارت:
۵۸۹۲۱۰۱۱۱۰۸۸۵۹۲۴
(به نام محمداحسان‌عقیقیان؛ بانک سپه)

آی‌دی/ID تلگرام جهت ارسال رسیدپرداخت:
@Muosaviaghighi
📚معرفی کتاب زنان در آرای فقهی
نویسنده: محمدموسوی‌عقیقی

فایل pdf آشنایی با کتاب زنان در آرای فقهی (فهرست، مقدمه و پیشگفتار) + شیوه تهیه کتاب
#بنر
#فروش_کتاب
#زنان_در_آرای_فقهی

زنان در آرای فقهی
محمدموسوی‌عقیقی

سال انتشار: تیرماه۱۳۹۸
نوع عرضه: PDF قفل‌دار
قیمت: ۱۸۰۰۰هزارتومان

کسانی که تمایل به خرید کتاب دارند بهای آن را به شماره کارت زیر واریز کرده و بعد از ارسال رسیدپرداخت به ID تلگرام کتاب را دریافت خواهند کرد.

شماره کارت:
۵۸۹۲۱۰۱۱۱۰۸۸۵۹۲۴
(به نام محمداحسان‌عقیقیان؛ بانک سپه)

آی‌دی/ID تلگرام جهت ارسال رسیدپرداخت:
@Muosaviaghighi

فایل معرفی کتاب:
(فهرست، پیشگفتار و منابع)
https://t.me/sedanet1/308