Forwarded from جناب گاو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آشنا نیست؟
منطق عمل بوروکراتیک!
🔗 Amir Hossein KhaleQi
دوستی که چند وقت پیش در یک ادارهی عریض و طویل دولتی در شمال تهران در قسمت آیتی آن مشغول کار شده بود با خنده تعریف میکرد که در آن اداره چند تا "سامانه" مختلف داشتند، و همهی کامپیوترها به همهی سامانهها وصل نبودند. هر وقت میخواستند فایل pdf نامهای را از یکی از سامانهها به سامانهی دیگر انتقال دهند (چیزی که هر روز اتفاق میافتاد)، ابتدا آن را از روی سامانهی اول پرینت (کاغذی!) میگرفتند و بعد روی سامانه دوم اسکن میکردند!
@jenabegav
منطق عمل بوروکراتیک!
🔗 Amir Hossein KhaleQi
دوستی که چند وقت پیش در یک ادارهی عریض و طویل دولتی در شمال تهران در قسمت آیتی آن مشغول کار شده بود با خنده تعریف میکرد که در آن اداره چند تا "سامانه" مختلف داشتند، و همهی کامپیوترها به همهی سامانهها وصل نبودند. هر وقت میخواستند فایل pdf نامهای را از یکی از سامانهها به سامانهی دیگر انتقال دهند (چیزی که هر روز اتفاق میافتاد)، ابتدا آن را از روی سامانهی اول پرینت (کاغذی!) میگرفتند و بعد روی سامانه دوم اسکن میکردند!
@jenabegav
Forwarded from اکوایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 فرآیند گزینش نخبهها را فراری داد
▫️با اینکه ایران در حال تنظیم هفتمین برنامه توسعه خود است، برخی متخصصان معتقدند ایران ابتدا باید یک سری اصلاحات اساسی را انجام دهد سپس به توسعه فکر کند.
▫️یکی از این اصلاحات که محمد فاضلی، جامعه شناس به آن اشاره کرد بازسازی نیروی انسانی متخصص دولت بود. از نظر فاضلی چند عامل باعث شده که نیروی متخصص و کارا از ساختار دولت حذف شود و جای خود را به خودیهای ناکارآمد دهد.
نسخه کامل در تلگرام
نسخه کامل در سایت
📺 @ecoiran_webtv
▫️با اینکه ایران در حال تنظیم هفتمین برنامه توسعه خود است، برخی متخصصان معتقدند ایران ابتدا باید یک سری اصلاحات اساسی را انجام دهد سپس به توسعه فکر کند.
▫️یکی از این اصلاحات که محمد فاضلی، جامعه شناس به آن اشاره کرد بازسازی نیروی انسانی متخصص دولت بود. از نظر فاضلی چند عامل باعث شده که نیروی متخصص و کارا از ساختار دولت حذف شود و جای خود را به خودیهای ناکارآمد دهد.
نسخه کامل در تلگرام
نسخه کامل در سایت
📺 @ecoiran_webtv
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
جنتلمن تمام عیار
به مناسب وفات زندهیاد دکتر هرمیداس باوند
در زمانهای که بلا و مصیبت ربع مسکون را فرا گرفته است، دکتر داود هرمیداسباوند، شخصیت سیاسی، دیپلمات برجسته و چهرۀ علمی در حوزۀ روابط بینالملل در 89 سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد.
زندهیاد دکتر باوند از تباری بلند و مبارز بود. پدرش امیرمؤید سوادکوهی، رئیس کل قشون مازندران، از مخالفان قرارداد 1919 و یکی از ستمدیدگانِ استبداد رضاشاه بود.
مرحوم باوند نیز به لحاظ سیاسی گام در راه پدر نهاد و به عشق استقلال و آزادی ایران، در کنار تحصیلات دانشگاهی و فعالیتهای دیپلماتیک، وارد حوزۀ عمل و اقدام سیاسی شد و به جرگۀ رهبران جبهۀ ملی درآمد.
زندهیاد باوند نگاهی تخصصی و متعادل به نظام بینالملل و جایگاه ایران...(بقیه در لینک زیر)
https://hammihanonline.ir/news/title-one/jntlmn-tmam-yar
به مناسب وفات زندهیاد دکتر هرمیداس باوند
در زمانهای که بلا و مصیبت ربع مسکون را فرا گرفته است، دکتر داود هرمیداسباوند، شخصیت سیاسی، دیپلمات برجسته و چهرۀ علمی در حوزۀ روابط بینالملل در 89 سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد.
زندهیاد دکتر باوند از تباری بلند و مبارز بود. پدرش امیرمؤید سوادکوهی، رئیس کل قشون مازندران، از مخالفان قرارداد 1919 و یکی از ستمدیدگانِ استبداد رضاشاه بود.
مرحوم باوند نیز به لحاظ سیاسی گام در راه پدر نهاد و به عشق استقلال و آزادی ایران، در کنار تحصیلات دانشگاهی و فعالیتهای دیپلماتیک، وارد حوزۀ عمل و اقدام سیاسی شد و به جرگۀ رهبران جبهۀ ملی درآمد.
زندهیاد باوند نگاهی تخصصی و متعادل به نظام بینالملل و جایگاه ایران...(بقیه در لینک زیر)
https://hammihanonline.ir/news/title-one/jntlmn-tmam-yar
Forwarded from دگراندیش (برزین جعفرتاش)
چگونه یک شهرستان در چین رهبری جهانی را در لوازم خانگی به دست آورد؟
ساخت لوازم خانگی کوچک در نیم ساعت!
هانی قلبی، صدای تولید: اگر میخواهید یک لوازم خانگی کوچک بسازید، در عرض نیم ساعت میتوانید در شهرستان سیژی حداقل 99 درصد قطعات را پیدا کنید.
پس از چندین دهه توسعه، شهرستان Cixi در نینگبو، استان ژجیانگ، به یک غول لوازم خانگی تبدیل شده است که 60 درصد از کل لوازم خانگی را در سراسر جهان تولید میکند.
از اواسط دهه 1980، صنعت لوازم خانگی کوچک در Cixi با حمایت از تولید شرکتهایی از مناطق دیگر آغاز شد. Yu Xuehui، مدیر کل یک شرکت محلی لوازم خانگی، به روزنامه Securities Times گفت که Cixi عمدتاً سفارشات سرریز را از صنعت اصلی شانگهای در آن زمان دریافت میکرد. ساخت برخی از لوازم برقی مانند پنکههای برقی که در شانگهای چندان مورد توجه قرار نگرفت، به تدریج به شهرهای مجاور هم سرایت کرد.
https://stolid.ir/?p=1116
ساخت لوازم خانگی کوچک در نیم ساعت!
هانی قلبی، صدای تولید: اگر میخواهید یک لوازم خانگی کوچک بسازید، در عرض نیم ساعت میتوانید در شهرستان سیژی حداقل 99 درصد قطعات را پیدا کنید.
پس از چندین دهه توسعه، شهرستان Cixi در نینگبو، استان ژجیانگ، به یک غول لوازم خانگی تبدیل شده است که 60 درصد از کل لوازم خانگی را در سراسر جهان تولید میکند.
از اواسط دهه 1980، صنعت لوازم خانگی کوچک در Cixi با حمایت از تولید شرکتهایی از مناطق دیگر آغاز شد. Yu Xuehui، مدیر کل یک شرکت محلی لوازم خانگی، به روزنامه Securities Times گفت که Cixi عمدتاً سفارشات سرریز را از صنعت اصلی شانگهای در آن زمان دریافت میکرد. ساخت برخی از لوازم برقی مانند پنکههای برقی که در شانگهای چندان مورد توجه قرار نگرفت، به تدریج به شهرهای مجاور هم سرایت کرد.
https://stolid.ir/?p=1116
صدای تولید
ساخت لوازم خانگی کوچک در نیم ساعت! - صدای تولید
ساخت لوازم خانگی کوچک، در نیم ساعت! اگر میخواهید یک لوازم خانگی کوچک بسازید، در عرض نیم ساعت، میتوانید حداقل 99 درصد قطعات را پیدا کنید.
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴راه بسته شده
🔺اعتماد ۲۲ آبان ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘مملکت مال کیست؟ این پرسشی کلیدی بود که گر چه عموم مردم پاسخی برای آن داشتند ولی یک از خانمهای فعال سیاسی طرفدار وضع موجود، با صراحت تمام پاسخ آن را داد که بله؛ مال حزباللهیها است. همین پاسخ صریح کافی بود که همه را دچار تعجب کند.
🔘آن هم تعجب از چیزی که قبلاً با پوست و گوشت و استخوان خود آن را درک میکردند، فقط کسی جرأت ابراز آن را نداشت و حالا یک نفر پیدا شده بود که یا از روی صراحت یا از روی زیادهخواهی یا بیتوجهی، حقیقتی را که پیشتر همه میدانستند، اعلام کرده است و جالب اینکه پس از اعلام این واقعیت روشن، طرفداران وضع موجود متوجه عمق قبح و زشتی این گزاره شدند و از در مخالفت با آن در آمدند. در حالی که هنوز پژواک این ادعا در فضا بود که هم آن برنامه مورد انتقاد این خانم حذف شد و هم ردصلاحیتها تمام مرزها را رد کرد.
🔘مملکت مال کیست؟ این پرسش اساسی و شاید ریشه تمام پرسشها در کشور است. یک بار پاسخ صریحی را حزب مشارکت داد و با شعار، ایران برای ایرانیان نظر خود را روشن کرد. جالب اینکه در آن زمان، تندروهای امروز بلافاصله با این شعار مخالفت کردند. در هر حال به لحاظ اثباتی (اینکه حقیقت چه باید باشد) پاسخ روشن است. ایران به عنوان یک جغرافیای شناخته شده ملک مشاع مردم ایران است. مردمی فارغ از هر گونه تعلقات گوناگون، و فقط به صفت یک ایرانی که تابعیت ایران را دارد.
🔘ولی به لحاظ ثبوتی (آنچه که در عمل و واقعیت وجود دارد) ایران مال عده بسیار معدودی است که مورد نظر آن خانم بود و نام رمز حزباللهی هم برای خود برگزیدهاند چون هیچ حزباللهی شریفی چنین مال شهروند خوری را به ذهن خود راه نمیدهد. اتفاقاً مال حزباللهیها نیست. حزباللهی واقعی کسانی بودند و هستند که خود را برای ایران میدانسنند و نه برعکس. ادعای مالکیت بر کشور نداشتند، بلکه برعکس ایران را مالک خویش میدانستند و لذا خود را فدای استقلال و آزادی و تمامیت ارضی آن میکردند.
🔘حزباللهی کسی نیست که بیهیچ آوردهای دنبال میراثخواری و رانتخواری باشد. حزباللهی واقعی از حقوق هموطنش در همه حوزهها دفاع میکند، و حزباللهی بدلی همه را برای خود میخواهد. و زشتترین کار نیز غصب همین عنوان است. بنابراین گر چه به لحاظ اثباتی ایران ملک مشاع همه ایرانیان است ولی به لحاظ ثبوتی فعلاً در ید عدهای است که عنوان غصبی حزباللهی یدک میکشد، و بدلی هستند.
🔘این ذهنیت فاسد که ایران را ملک عدهای محدود بداند همیشه بوده و هست و خواهد بود. فقط قدرت و حوزه نفوذ آنان است که کم یا زیاد میشود. اتفاقاً ممکن است افراد خیرخواهی هم باشند که چنین تصویر نادرستی داشته باشند. ریشه این رویکرد نیز در تمایزگذاری حقوقی و امتیازی براساس ویژگیهای غیر حرفهای است.
🔘آغاز آن به ابتدای انقلاب برمیگردد ولی فرآیند حذف استصوابی و دستچین کردن افراد برای پستهای حکومتی نقطه تشدید و بحرانی این جریان است. چندی پیش نوشتم که فرآیند خالصسازی الزامات خود را دارد و جزو فرآیندهای تشدیدکننده است. به عبارت دیگر هر چه بر خالصسازی تأکید کنید، نیازمند افزایش دوز خالصسازی میشوید.
🔘همچنان که در این روزهای اخیر شاهد این ماجرا بودیم. در اوج جنگ غزه که نیازمند وحدت و حمایت و همدلی مردم هستند، حتی به سخن گفتن برخی افراد که پیشتر هم مسئول بودهاند رضایت نمیدهند. چرا؟ به این علت روشن که هر گونه حضور دیگران موجب بحران برای فرآیند خالصسازی میشود.
🔘خالصسازی معتقد است که ما به دیگران نیاز نداریم، حتی معتقدند که حضور دیگران موجب تضعیف ما میشود، حال چگونه ممکن است که خودمان حرفی نداشته باشیم و از دیگران دعوت کنیم؟ در جریان مصاحبه با پدر مرحوم عجمیان و برادر او نیز چشمهای از این خالصسازی را میبینیم. چگونه؟
🔘با تخریب حکم قضایی و اقدام علیه قوه قضاییه راه را برای حضور خالصسازان در مراتب بالاتر باز میکنند، و با زدن بخشی از جناح منسوب به خالصسازان، سعی در افزایش خلوص سیاسی میکنند. حملات به مجموعه نزدیک به ولایتی را از این زاویه میتوان تحلیل کرد. زدن جناح قالیباف نیز برگ دیگری از طرح خالصسازی است که در حال رو شدن است. جالب اینکه برخی از خودشان معترض هستند که چرا با یکدیگر دعوا میکنید؟ آیا آنان نمیدانند که این دعوا ادامه طبیعی همان فرآیند حذف است که حد یقفی ندارد.
🔘نگاهی به پیشینه ۱۰۰۰ مدیر اصلی کشور در سطح وزیر و پایینتر و هم ردیف آنها و نماینده، نشان میدهد که خالصسازی تقریباً به پایان خود رسیده است و کمکیفیتتر از این مدیریتها بعید است بتوان به کار گرفت. این راه دیگر بسته است، باید فکر دیگری کنید. همه اینها معرف ۱۰ درصد مردم ایران هم نیستند.
🔺اعتماد ۲۲ آبان ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘مملکت مال کیست؟ این پرسشی کلیدی بود که گر چه عموم مردم پاسخی برای آن داشتند ولی یک از خانمهای فعال سیاسی طرفدار وضع موجود، با صراحت تمام پاسخ آن را داد که بله؛ مال حزباللهیها است. همین پاسخ صریح کافی بود که همه را دچار تعجب کند.
🔘آن هم تعجب از چیزی که قبلاً با پوست و گوشت و استخوان خود آن را درک میکردند، فقط کسی جرأت ابراز آن را نداشت و حالا یک نفر پیدا شده بود که یا از روی صراحت یا از روی زیادهخواهی یا بیتوجهی، حقیقتی را که پیشتر همه میدانستند، اعلام کرده است و جالب اینکه پس از اعلام این واقعیت روشن، طرفداران وضع موجود متوجه عمق قبح و زشتی این گزاره شدند و از در مخالفت با آن در آمدند. در حالی که هنوز پژواک این ادعا در فضا بود که هم آن برنامه مورد انتقاد این خانم حذف شد و هم ردصلاحیتها تمام مرزها را رد کرد.
🔘مملکت مال کیست؟ این پرسش اساسی و شاید ریشه تمام پرسشها در کشور است. یک بار پاسخ صریحی را حزب مشارکت داد و با شعار، ایران برای ایرانیان نظر خود را روشن کرد. جالب اینکه در آن زمان، تندروهای امروز بلافاصله با این شعار مخالفت کردند. در هر حال به لحاظ اثباتی (اینکه حقیقت چه باید باشد) پاسخ روشن است. ایران به عنوان یک جغرافیای شناخته شده ملک مشاع مردم ایران است. مردمی فارغ از هر گونه تعلقات گوناگون، و فقط به صفت یک ایرانی که تابعیت ایران را دارد.
🔘ولی به لحاظ ثبوتی (آنچه که در عمل و واقعیت وجود دارد) ایران مال عده بسیار معدودی است که مورد نظر آن خانم بود و نام رمز حزباللهی هم برای خود برگزیدهاند چون هیچ حزباللهی شریفی چنین مال شهروند خوری را به ذهن خود راه نمیدهد. اتفاقاً مال حزباللهیها نیست. حزباللهی واقعی کسانی بودند و هستند که خود را برای ایران میدانسنند و نه برعکس. ادعای مالکیت بر کشور نداشتند، بلکه برعکس ایران را مالک خویش میدانستند و لذا خود را فدای استقلال و آزادی و تمامیت ارضی آن میکردند.
🔘حزباللهی کسی نیست که بیهیچ آوردهای دنبال میراثخواری و رانتخواری باشد. حزباللهی واقعی از حقوق هموطنش در همه حوزهها دفاع میکند، و حزباللهی بدلی همه را برای خود میخواهد. و زشتترین کار نیز غصب همین عنوان است. بنابراین گر چه به لحاظ اثباتی ایران ملک مشاع همه ایرانیان است ولی به لحاظ ثبوتی فعلاً در ید عدهای است که عنوان غصبی حزباللهی یدک میکشد، و بدلی هستند.
🔘این ذهنیت فاسد که ایران را ملک عدهای محدود بداند همیشه بوده و هست و خواهد بود. فقط قدرت و حوزه نفوذ آنان است که کم یا زیاد میشود. اتفاقاً ممکن است افراد خیرخواهی هم باشند که چنین تصویر نادرستی داشته باشند. ریشه این رویکرد نیز در تمایزگذاری حقوقی و امتیازی براساس ویژگیهای غیر حرفهای است.
🔘آغاز آن به ابتدای انقلاب برمیگردد ولی فرآیند حذف استصوابی و دستچین کردن افراد برای پستهای حکومتی نقطه تشدید و بحرانی این جریان است. چندی پیش نوشتم که فرآیند خالصسازی الزامات خود را دارد و جزو فرآیندهای تشدیدکننده است. به عبارت دیگر هر چه بر خالصسازی تأکید کنید، نیازمند افزایش دوز خالصسازی میشوید.
🔘همچنان که در این روزهای اخیر شاهد این ماجرا بودیم. در اوج جنگ غزه که نیازمند وحدت و حمایت و همدلی مردم هستند، حتی به سخن گفتن برخی افراد که پیشتر هم مسئول بودهاند رضایت نمیدهند. چرا؟ به این علت روشن که هر گونه حضور دیگران موجب بحران برای فرآیند خالصسازی میشود.
🔘خالصسازی معتقد است که ما به دیگران نیاز نداریم، حتی معتقدند که حضور دیگران موجب تضعیف ما میشود، حال چگونه ممکن است که خودمان حرفی نداشته باشیم و از دیگران دعوت کنیم؟ در جریان مصاحبه با پدر مرحوم عجمیان و برادر او نیز چشمهای از این خالصسازی را میبینیم. چگونه؟
🔘با تخریب حکم قضایی و اقدام علیه قوه قضاییه راه را برای حضور خالصسازان در مراتب بالاتر باز میکنند، و با زدن بخشی از جناح منسوب به خالصسازان، سعی در افزایش خلوص سیاسی میکنند. حملات به مجموعه نزدیک به ولایتی را از این زاویه میتوان تحلیل کرد. زدن جناح قالیباف نیز برگ دیگری از طرح خالصسازی است که در حال رو شدن است. جالب اینکه برخی از خودشان معترض هستند که چرا با یکدیگر دعوا میکنید؟ آیا آنان نمیدانند که این دعوا ادامه طبیعی همان فرآیند حذف است که حد یقفی ندارد.
🔘نگاهی به پیشینه ۱۰۰۰ مدیر اصلی کشور در سطح وزیر و پایینتر و هم ردیف آنها و نماینده، نشان میدهد که خالصسازی تقریباً به پایان خود رسیده است و کمکیفیتتر از این مدیریتها بعید است بتوان به کار گرفت. این راه دیگر بسته است، باید فکر دیگری کنید. همه اینها معرف ۱۰ درصد مردم ایران هم نیستند.
Forwarded from Rahnaman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
محمد فاضلی - ابعاد اجتماعی مسائل فردی
دومین سمینار درد مشترک با موضوع غم و شادی ایرانیان ۸ خرداد ۱۴۰۲ در آمفیتئاتر دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف برگزار شد.
https://t.me/fazeli_mohammad
برای دیدن ویدیوهای کامل رویدادهای برگزاری شده توسط ما به کانال یوتیوب رهنمان مراجعه کنید.
#درد_مشترک #غم_و_شادی #هیجان
محمد فاضلی - ابعاد اجتماعی مسائل فردی
دومین سمینار درد مشترک با موضوع غم و شادی ایرانیان ۸ خرداد ۱۴۰۲ در آمفیتئاتر دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف برگزار شد.
https://t.me/fazeli_mohammad
برای دیدن ویدیوهای کامل رویدادهای برگزاری شده توسط ما به کانال یوتیوب رهنمان مراجعه کنید.
#درد_مشترک #غم_و_شادی #هیجان
Forwarded from اکوایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 بروکراسی رو به عقب حرکت میکند
▫️توسعه یافتگی آمال و آرزوی هر سیستم حکمرانی در دنیا است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما با وجود تمام تلاشهایی که در این راستا صورت گرفته، رسیدن به توسعه یافتگی بیشتر شبیه به یک رویا شده است.
▫️محمدفاضلی جامعه شناس در میزگردی در کنفرانس حکمرانی و سیاستگذاری عمومی پژوهشکده سیاستگذاری شریف به ریشه یابی این ناکامی پرداخت و علت این استیصال را توضیح داد.
نسخه کامل در تلگرام
نسخه کامل در سایت
📺 @ecoiran_webtv
▫️توسعه یافتگی آمال و آرزوی هر سیستم حکمرانی در دنیا است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما با وجود تمام تلاشهایی که در این راستا صورت گرفته، رسیدن به توسعه یافتگی بیشتر شبیه به یک رویا شده است.
▫️محمدفاضلی جامعه شناس در میزگردی در کنفرانس حکمرانی و سیاستگذاری عمومی پژوهشکده سیاستگذاری شریف به ریشه یابی این ناکامی پرداخت و علت این استیصال را توضیح داد.
نسخه کامل در تلگرام
نسخه کامل در سایت
📺 @ecoiran_webtv
Forwarded from GroundWater
DBook-Water and environmental literacy.pdf
18.8 MB
🌸به مناسبت ۲۴ آبان، روز کتاب و کتابخوانی؛🌸
تقدیم به آنان که اندیشیدن را برتر از تکرار بی مایه یافته اند:
📖متن کامل کتاب "راهنمای برنامه ریزی برای افزایش سواد آبی و محیط زیستی"- درآمدی بر مفاهیم و رویکردها
🖋نویسندگان: محمد بهنام رسولی، محمد جواد سمیعی، مهدی زینلی
💢انتشارات: شایسته گستر؛ ۱۳۹۷
@GroundWaterResources
تقدیم به آنان که اندیشیدن را برتر از تکرار بی مایه یافته اند:
📖متن کامل کتاب "راهنمای برنامه ریزی برای افزایش سواد آبی و محیط زیستی"- درآمدی بر مفاهیم و رویکردها
🖋نویسندگان: محمد بهنام رسولی، محمد جواد سمیعی، مهدی زینلی
💢انتشارات: شایسته گستر؛ ۱۳۹۷
@GroundWaterResources
نکاتی درباره کتاب #شازده_حمام اثر دکتر محمد حسین پاپلی یزدی. مراسم در ۷ آبان ۱۴۰۲ در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
کتاب شازده حمام، خواندنی است.
@fazeli_mohammad
کتاب شازده حمام، خواندنی است.
@fazeli_mohammad
Forwarded from اکوایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ذینفعان جای مردم را گرفته اند
▫️برخی کارشناسان می گویند یکی از مسائلی که توسعه را به عقب رانده، ظهور افراد ذینفع در دایره سیاستگذاری است.
▫️محمدفاضلی جامعه شناس هم به انتقاد از این رویکرد پرداخت و اذعان کرد یکی از موانع شروع مسیر توسعه در ایران همین افراد هستند.
▫️فاضلی گفت این افراد در ازای وفاداری رانت دریافت میکنند و به مرور جای جمهوری و مردم را در سیستم حکمرانی میگیرند.
▫️این سخنان در میزگردی در کنفرانس حکمرانی و سیاستگذاری عمومی پژوهشکده سیاستگذاری شریف عنوان شده است.
نسخه کامل در تلگرام
نسخه کامل در سایت
📺 @ecoiran_webtv
▫️برخی کارشناسان می گویند یکی از مسائلی که توسعه را به عقب رانده، ظهور افراد ذینفع در دایره سیاستگذاری است.
▫️محمدفاضلی جامعه شناس هم به انتقاد از این رویکرد پرداخت و اذعان کرد یکی از موانع شروع مسیر توسعه در ایران همین افراد هستند.
▫️فاضلی گفت این افراد در ازای وفاداری رانت دریافت میکنند و به مرور جای جمهوری و مردم را در سیستم حکمرانی میگیرند.
▫️این سخنان در میزگردی در کنفرانس حکمرانی و سیاستگذاری عمومی پژوهشکده سیاستگذاری شریف عنوان شده است.
نسخه کامل در تلگرام
نسخه کامل در سایت
📺 @ecoiran_webtv
Forwarded from خشتِ خام | حسین دهباشی (تاریخ آنلاین)
نقد و نمایش مستند تحسینشدهی «۵ دوربین شکسته»/ کاندید جایزه بهترین فیلم مستند در مراسم اسکار/ و گفتگو با دکتر احمد زیدآبادی دربارهی فلسطین/ ساعت ۶عصر، شنبه ۲۷آبان/ کافه تاریخ/ وصال شیرازی، بین ایتالیا و کشاورز، ک بیانی (مریم)
Audio
اپیزود صدم پادکست دغدغه ایران
راهی که با هم آمدیم
اپیزودهای پادکست دغدغه ایران چه نگاهی به مسائل ایران داشتهاند؟ این پادکست در طول نودونه اپیزود، چه مفاهیم، نظریهها و تحلیلهایی درباره اندیشه توسعه و ایران به مخاطب ارائه کرده است؟ اپیزود صدم تلاشی است تا کلیت منسجمی از اپیزودها به شنونده ارائه شود. و طراحی از ادامه مسیر آن ترسیم شود. اندکی از شور و شیرین ساخت این پادکست هم در اپیزود صدم به شنونده تقدیم میشود.
صد میلیون تومان هدیه کتاب
https://panel.porsall.com/Poll/Show/cf698974d0094c2
(بدون فیلترشکن وارد لینک شوید)
حامی مالی این اپیزود
کارنامه، پلتفرم کارشناسی، معامله و خدمات خودرو
https://karnameh.com
حمایت از پادکست
https://hamibash.com/dirancast
شناسه پیپال
Mfpaypal97@gmail.com
Email: dirancast@gmail.com
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: حامد ملیانی و کریم شاهین
تاریخ انتشار
آبان هزار و چهارصدودو
@dirancast_official
راهی که با هم آمدیم
اپیزودهای پادکست دغدغه ایران چه نگاهی به مسائل ایران داشتهاند؟ این پادکست در طول نودونه اپیزود، چه مفاهیم، نظریهها و تحلیلهایی درباره اندیشه توسعه و ایران به مخاطب ارائه کرده است؟ اپیزود صدم تلاشی است تا کلیت منسجمی از اپیزودها به شنونده ارائه شود. و طراحی از ادامه مسیر آن ترسیم شود. اندکی از شور و شیرین ساخت این پادکست هم در اپیزود صدم به شنونده تقدیم میشود.
صد میلیون تومان هدیه کتاب
https://panel.porsall.com/Poll/Show/cf698974d0094c2
(بدون فیلترشکن وارد لینک شوید)
حامی مالی این اپیزود
کارنامه، پلتفرم کارشناسی، معامله و خدمات خودرو
https://karnameh.com
حمایت از پادکست
https://hamibash.com/dirancast
شناسه پیپال
Mfpaypal97@gmail.com
Email: dirancast@gmail.com
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: حامد ملیانی و کریم شاهین
تاریخ انتشار
آبان هزار و چهارصدودو
@dirancast_official
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
صد میلیون تومان هدیه کتاب
پادکست دغدغه ایران
مخاطبان و شنوندگان #پادکست_دغدغه_ایران قرار بود صد میلیون تومان منابع برای هدیه دادن کتاب تأمین کنند. همراهی و خیرخواهی ایشان سبب شد تا ۱۴۳ میلیون تومان فراهم شود. نزدیک به ۷۰۰ جلد کتاب (در ۳۳ عنوان) با این منابع تأمین شده است و علاقمندان به کتاب و آگاهی میتوانند از طریق لینک زیر در قرعهکشی برای دریافت هدیه کتاب شرکت کنند.
منابع مالی این کار در فاصله انتشار اپیزودهای ۹۱ تا ۱۰۰ پادکست دغدغه ایران توسط مخاطبان پادکست تأمین شده است.
از طریق لینک زیر به پرسشنامهای هدایت میشوید که در آن عناوین کتابها ارائه شده و نشانی پستی برای ارسال کتاب (در صورت برنده شدن) از شما خواسته میشود. نشانی دقیق، کد پستی و شماره تلفن ضروری است.
صد میلیون تومان هدیه کتاب
https://panel.porsall.com/Poll/Show/cf698974d0094c2
بدون فیلتر شکن وارد لینک شوید.
@dirancast_official
پادکست دغدغه ایران
مخاطبان و شنوندگان #پادکست_دغدغه_ایران قرار بود صد میلیون تومان منابع برای هدیه دادن کتاب تأمین کنند. همراهی و خیرخواهی ایشان سبب شد تا ۱۴۳ میلیون تومان فراهم شود. نزدیک به ۷۰۰ جلد کتاب (در ۳۳ عنوان) با این منابع تأمین شده است و علاقمندان به کتاب و آگاهی میتوانند از طریق لینک زیر در قرعهکشی برای دریافت هدیه کتاب شرکت کنند.
منابع مالی این کار در فاصله انتشار اپیزودهای ۹۱ تا ۱۰۰ پادکست دغدغه ایران توسط مخاطبان پادکست تأمین شده است.
از طریق لینک زیر به پرسشنامهای هدایت میشوید که در آن عناوین کتابها ارائه شده و نشانی پستی برای ارسال کتاب (در صورت برنده شدن) از شما خواسته میشود. نشانی دقیق، کد پستی و شماره تلفن ضروری است.
صد میلیون تومان هدیه کتاب
https://panel.porsall.com/Poll/Show/cf698974d0094c2
بدون فیلتر شکن وارد لینک شوید.
@dirancast_official
Forwarded from شبکه توسعه
🔲⭕️آن مرد یک رسانه بود!
محمدرضا اسلامی؛ استاد دانشگاه پلیتکنیک کالیفرنیا
میتوان نشست و ناامید بود. می توان به آسانی گفت «کار از کار گذشته و هیچ تلاشی فایده ندارد». میتوان با این قبیل جملات خیال خود را راحت کرد. اما افرادی هم هستند که همت و وقت خود را مصروف تولید محتوی/آگاهی در جامعه می کنند و از پای نمی نشینند.
محمد فاضلی بعد از آنکه از دانشگاه بیرون آمد، از پا ننشست و وقت را مصروف تولید محتوی کرد، صد قسمت پادکست محصول آن تلاش است(اینجا). صد قسمت از پادکستهای دغدغه ایران منتشر شد. صد قسمت محتوا، گفتگو، صحبت و هم اندیشی پیرامون مطالب مختلف که ستون فقرات آنها یک چیز است: «دغدغه ایران».
در گروه همکاران سابق برج میلاد شاهد بودم که پادکستها یک به یک به اشتراک گذاشته می شد و برداشتم این بود که هنوز ضربان نبض جامعه (یا حداقل بخشی از جامعه اهل مطالعه) این است که «آگاهی» را «می نوشد» آگاهی را «نشر» می دهند. آگاهی را دست به دست به دیگران می رساند. در گروه تلگرامی دیگر اوضاع همین بود.
☑️⭕️تحلیل فرد به مثابه رسانه:
«فرد به مثابه رسانه» از مختصات ایران ما و امکان ویژه دنیای جدید ماست. بیایید کمی در این مورد تامل کنیم:
۱- یک اتفاقی در جامعه ایرانی در حال رخ دادن است که مشابه اش را نمی توان در آمریکا یا ژاپن مشاهده کرد: در ایران بر خلاف بسیاری کشورها، افرادی هستند که از خارج از جریان اصلی رسانه ای (Mainstream) دارند با مردم حرف می زنند و دست کم بخشی از مردم حرفهای آنها را دنبال می کنند. یعنی جامعه یک بخشی از جریان اندیشه ورزی را “جدی” گرفته.
دست کم تجربه شخصی من این است که در آمریکا چنین نیست. یعنی نسل جوان آمریکایی برایش افرادی مانند دکتر سروش یا دکتر رنانی یا دکتر غنی نژاد وجود خارجی ندارد. اگر مثلا فرید زکریایی هست به واسطه شبکه سی.ان.ان است و متقابلا چهره های فاکس نیوزی در سمت دیگر. یعنی افراد مرجع به واسطه رسانه های اصلی مرجع شناخته می شوند.
در شرق آسیا هم که این وضع بدتر است. در ژاپن یا چین اساسا جریانی از روشنفکری وجود ندارد که بخواهد گفتگوهای دامنه دار، پیوسته و جدی با مردمان (یا لااقل بخشی از مردم) وجود داشته باشد. به عبارت دیگر ما در ایران افرادی داریم که محتوا تولید می کنند، مرجعیت دارند اما در رسانه های رسمی نیستند و مردم آن ها را در پستوی انبوهی از پیام های رد و بدل شده در شبکه های اجتماعی می جویند و می یابند.
۲- نگاهی به گردش کمّی محتوا از «رسانه های تک نفره» در میان ایرانیان باعث امیدواری است. عملا کمّیت گردش یادداشتها نشان از جدی گرفته شدن محتوی توسط بخشی از جامعه است. مثلا مطلب جلاسان گردگو یا افسانه پیل و پراید در زمان نشر خود تقریبا در بسیاری کانالها و گروهها بازنشر شد. اغراق نیست که گفته شود آن یادداشت ها میلیونها بار دیده شد.
۳- عدم وجود چنین چیزی در فضای رسانه و شبکه های اجتماعی آمریکا و ژاپن یک واقعیت است. یعنی عملا چهره هایی نظیر سریع القلم و ... خارج از رسانه های مسلط در حال گفتگو با مردم «نیستند». نمونه هایی نظیر دکتر رنانی، دکتر فاضلی و... که مستقل از رسانه های مسلط باشند وجود ندارند و عملا در آمریکا چهره هایی که با بدنه جامعه تکلم دارند «ذیل رسانه های بزرگ» تعریف شده اند.
۴- برای مثال مقایسه رضا امیرخانی در تهران با موراکامی در توکیو محل تامل است. رمانها و داستانهای موراکامی در ژاپن به شکل وسیع خوانده می شود. ولی موراکامی در هیچ حوزه دیگری غیر از رمان با مردم ارتباط ندارد. حال آنکه «خوانده شدن» و دیده شدن امیرخانی در نسل جوان ایرانی فراتر از "رمانِ صرف" است.
۵- به رغم اینکه گفته می شود ایرانیان اهل مطالعه نیستند ولی هم در ژاپن و هم در آمریکا بسیار به ندرت با دانشجویی مواجه شدم که علاقمند به «مطالعه جنبی» مباحث توسعه ای، اجتماعی، فرهنگی باشد. هیچ نشانی از این قبیل علاقمندیها در میان حدود دو هزار دانشجوی آمریکایی که تا کنون داشته ام ندیده ام، حال آنکه چهار ترم در دانشگاه علوم و تحقیقات تدریس کردم و شاهدم که بخش زیادی از دانشجویانم دایما محتوای مرتبط با توسعه ایران را در شبکه ها دنبال می کنند.
۶- یکی از دلایل این امر احتمالا ناشی از زوال جایگاه صداوسیما و چند دهه فقدان رسانه خصوصی و مرجعیت رسانهای است. خصیصه و نشانی از تحول اجتماعی در جامعهای که سخنگو پیدا کرده است.
«فرد به مثابه رسانه» امکان ویژه دنیای امروز است. به تعبیر دکتر صیدی، این رسانه جدید/مدرن «فقط» دو چیز نیاز دارد: یک موبایل و قدری دغدغه!
شبکه توسعه
https://t.me/I_D_Network
محمدرضا اسلامی؛ استاد دانشگاه پلیتکنیک کالیفرنیا
میتوان نشست و ناامید بود. می توان به آسانی گفت «کار از کار گذشته و هیچ تلاشی فایده ندارد». میتوان با این قبیل جملات خیال خود را راحت کرد. اما افرادی هم هستند که همت و وقت خود را مصروف تولید محتوی/آگاهی در جامعه می کنند و از پای نمی نشینند.
محمد فاضلی بعد از آنکه از دانشگاه بیرون آمد، از پا ننشست و وقت را مصروف تولید محتوی کرد، صد قسمت پادکست محصول آن تلاش است(اینجا). صد قسمت از پادکستهای دغدغه ایران منتشر شد. صد قسمت محتوا، گفتگو، صحبت و هم اندیشی پیرامون مطالب مختلف که ستون فقرات آنها یک چیز است: «دغدغه ایران».
در گروه همکاران سابق برج میلاد شاهد بودم که پادکستها یک به یک به اشتراک گذاشته می شد و برداشتم این بود که هنوز ضربان نبض جامعه (یا حداقل بخشی از جامعه اهل مطالعه) این است که «آگاهی» را «می نوشد» آگاهی را «نشر» می دهند. آگاهی را دست به دست به دیگران می رساند. در گروه تلگرامی دیگر اوضاع همین بود.
☑️⭕️تحلیل فرد به مثابه رسانه:
«فرد به مثابه رسانه» از مختصات ایران ما و امکان ویژه دنیای جدید ماست. بیایید کمی در این مورد تامل کنیم:
۱- یک اتفاقی در جامعه ایرانی در حال رخ دادن است که مشابه اش را نمی توان در آمریکا یا ژاپن مشاهده کرد: در ایران بر خلاف بسیاری کشورها، افرادی هستند که از خارج از جریان اصلی رسانه ای (Mainstream) دارند با مردم حرف می زنند و دست کم بخشی از مردم حرفهای آنها را دنبال می کنند. یعنی جامعه یک بخشی از جریان اندیشه ورزی را “جدی” گرفته.
دست کم تجربه شخصی من این است که در آمریکا چنین نیست. یعنی نسل جوان آمریکایی برایش افرادی مانند دکتر سروش یا دکتر رنانی یا دکتر غنی نژاد وجود خارجی ندارد. اگر مثلا فرید زکریایی هست به واسطه شبکه سی.ان.ان است و متقابلا چهره های فاکس نیوزی در سمت دیگر. یعنی افراد مرجع به واسطه رسانه های اصلی مرجع شناخته می شوند.
در شرق آسیا هم که این وضع بدتر است. در ژاپن یا چین اساسا جریانی از روشنفکری وجود ندارد که بخواهد گفتگوهای دامنه دار، پیوسته و جدی با مردمان (یا لااقل بخشی از مردم) وجود داشته باشد. به عبارت دیگر ما در ایران افرادی داریم که محتوا تولید می کنند، مرجعیت دارند اما در رسانه های رسمی نیستند و مردم آن ها را در پستوی انبوهی از پیام های رد و بدل شده در شبکه های اجتماعی می جویند و می یابند.
۲- نگاهی به گردش کمّی محتوا از «رسانه های تک نفره» در میان ایرانیان باعث امیدواری است. عملا کمّیت گردش یادداشتها نشان از جدی گرفته شدن محتوی توسط بخشی از جامعه است. مثلا مطلب جلاسان گردگو یا افسانه پیل و پراید در زمان نشر خود تقریبا در بسیاری کانالها و گروهها بازنشر شد. اغراق نیست که گفته شود آن یادداشت ها میلیونها بار دیده شد.
۳- عدم وجود چنین چیزی در فضای رسانه و شبکه های اجتماعی آمریکا و ژاپن یک واقعیت است. یعنی عملا چهره هایی نظیر سریع القلم و ... خارج از رسانه های مسلط در حال گفتگو با مردم «نیستند». نمونه هایی نظیر دکتر رنانی، دکتر فاضلی و... که مستقل از رسانه های مسلط باشند وجود ندارند و عملا در آمریکا چهره هایی که با بدنه جامعه تکلم دارند «ذیل رسانه های بزرگ» تعریف شده اند.
۴- برای مثال مقایسه رضا امیرخانی در تهران با موراکامی در توکیو محل تامل است. رمانها و داستانهای موراکامی در ژاپن به شکل وسیع خوانده می شود. ولی موراکامی در هیچ حوزه دیگری غیر از رمان با مردم ارتباط ندارد. حال آنکه «خوانده شدن» و دیده شدن امیرخانی در نسل جوان ایرانی فراتر از "رمانِ صرف" است.
۵- به رغم اینکه گفته می شود ایرانیان اهل مطالعه نیستند ولی هم در ژاپن و هم در آمریکا بسیار به ندرت با دانشجویی مواجه شدم که علاقمند به «مطالعه جنبی» مباحث توسعه ای، اجتماعی، فرهنگی باشد. هیچ نشانی از این قبیل علاقمندیها در میان حدود دو هزار دانشجوی آمریکایی که تا کنون داشته ام ندیده ام، حال آنکه چهار ترم در دانشگاه علوم و تحقیقات تدریس کردم و شاهدم که بخش زیادی از دانشجویانم دایما محتوای مرتبط با توسعه ایران را در شبکه ها دنبال می کنند.
۶- یکی از دلایل این امر احتمالا ناشی از زوال جایگاه صداوسیما و چند دهه فقدان رسانه خصوصی و مرجعیت رسانهای است. خصیصه و نشانی از تحول اجتماعی در جامعهای که سخنگو پیدا کرده است.
«فرد به مثابه رسانه» امکان ویژه دنیای امروز است. به تعبیر دکتر صیدی، این رسانه جدید/مدرن «فقط» دو چیز نیاز دارد: یک موبایل و قدری دغدغه!
شبکه توسعه
https://t.me/I_D_Network
Telegram
دغدغه ایران
اپیزود صدم پادکست دغدغه ایران
راهی که با هم آمدیم
اپیزودهای پادکست دغدغه ایران چه نگاهی به مسائل ایران داشتهاند؟ این پادکست در طول نودونه اپیزود، چه مفاهیم، نظریهها و تحلیلهایی درباره اندیشه توسعه و ایران به مخاطب ارائه کرده است؟ اپیزود صدم تلاشی است…
راهی که با هم آمدیم
اپیزودهای پادکست دغدغه ایران چه نگاهی به مسائل ایران داشتهاند؟ این پادکست در طول نودونه اپیزود، چه مفاهیم، نظریهها و تحلیلهایی درباره اندیشه توسعه و ایران به مخاطب ارائه کرده است؟ اپیزود صدم تلاشی است…
جَلّاسانِ گِردگو
(بازنشر از سال ۱۳۹۶)
محمد فاضلی
✅ واژههای طبّاخ، قصّاب و خبّاز را شنیدهاید، نام مشاغلاند، و کسانی هم هستند که بر وزن همین مشاغل میتوان آنها را «جَلّاس» نامید، اگرچه چنین واژهای وجود نداشته باشد. این آدمها را حتماً میشناسید. این دسته – که هر یک از ما هم میتوانیم یکی از آنها باشیم – کارشان این است که از این جلسه به آن جلسه در حرکت هستند. اگر طبّاخ یعنی «بسیار طبخکننده»، «جَلّاس» نیز «بسیار نشیننده در جلسه است، بسیار جلوسکننده»
✅ خصیصه بارز دستگاه اداری این مملکت انبوه جلسات است و «جَلّاسان» بوروکراتهایی هستند که در هر روز چندین جلسه شرکت میکنند. تقصیر خودشان نیست، ساختار است که آنها را صبح تا شب دور میزهایی مینشاند تا فرسودهشان کند، تا فرصت نکنند چیزی بخوانند، فکر کنند و به کار و بارشان برسند. همه در جلسهاند.
✅ «جَلّاسی» بیماری نظام اداری است. نظام اداری به دلیل ابهام در وظایف، کمبود دانشی که به مدیران جرأت تصمیمگیری بدهد، فقدان شفافیتی که اطلاعات را با سرعت و دقت به گردش درآورد و لازم نباشد در جلسه اطلاعات را رد و بدل کرد، و ساختار مستعد تخلف که مدیران را در معرض رسیدگی سازمانهای نظارتی قرار میدهد، به تدریج هر تصمیمی را مؤکول به جلسه میکند. اکثریت مدیران قادر به تصمیمگیری نیستند و بنابراین وقت گرانبها صرف جلوس در جلسات میشود و به تدریج «جَلّاسان» ظهور میکنند.
✅ نظام اداری «جَلّاسپرور» به این حد نیز قناعت نمیکند. کثیری از «جَلّاسان» به تدریج خود را به خُلقی دیگر نیز میآرایند و آن «گِردگویی» است. «گِردگو» کسی است که ماهرانه درباره هر مسأله مهمی چنان سخن میگوید که نه سیخ بسوزد نه کباب. «گِردگو» میتواند چنان سخن بگوید که دل همه را به دست آورد، سخنش هیچ گوشهای ندارد و رئیس فعلی و رؤسای محتمل آتی را خرسند میسازد. گِردگو میتواند چنان سخن بگوید که هیچ مسئولیتی را متوجه اظهارنظرش نسازد.
✅ «گِردگویان» طائفهای هستند که جز در مواردی که ناچار شوند، پای هیچ اظهارنظری را امضا نمیکنند تا مبادا امروز و فردایی گریبانش را بگیرند. این جماعت از مکتوب کردن بیزارند و ترجیح میدهند صدایشان در کنار صداهای همگان قرار گیرد و همواره مسئولیت تصمیمها میان همگان تقسیم شود. دیوار حاشا برای «جَلّاسان گِردگو» بلند است.
✅ «گِردگویی» مهارتی است برای گفتن سخنانی که آنقدر گرد هستند که در هر زمینی میتوان آنها را غلطاند، و به هر زمان و مکانی میتوان آنها را قِل داد. گویِ گِرد را از هر زاویه که نگاه کنید، فرقی نمیکند، جهت خاصی ندارد.
✅ «جَلّاسانِ گِردگو» محصول نظام اداریای هستند که بر سنت شفاهی بنا شده و گزارش کارشناسی مکتوب و امضاشده در آن جایگاهی ندارد. نظامی که در غوغای آمارهای متناقض همواره میتوان هر اظهارنظری را توجیه کرد. اکثریت آدمها در چنین سیستمی آخر و عاقبت حرفهایشان «جَلّاسی» و «گِردگویی» است؛ حرفهای که در آن میآموزند چگونه سی سال بمانند و کسی را نرنجانند؛ روی حرفی نایستند، و مسئولیت هیچ مخاطره حرفهای را نپذیرند.
✅ «جَلّاسی» و «گِردگویی» بسیار به هم مرتبط هستند، زیرا گردگویان بسیاری را دیدهاید که چون جلسه تمام میشود و بیرون از اتاق جلسه، ایستاده در کنار شما سخن میگویند، حرفهایی میگویند که از خود میپرسید چرا اینها را همانجا داخل جلسه نگفت؟ گویی وقتی مینشینند و آنگاه که ایستادهاند، متفاوتاند. گِردگویی در این نظام اداری، راهی برای ماندن است. «جَلّاسان گِردگو» خود میمانند، بی هیچ صراحتی، سی سال یا بیشتر، اما سرمایههای بسیاری را به فنا میبرند.
@fazeli_mohammad
(بازنشر از سال ۱۳۹۶)
محمد فاضلی
✅ واژههای طبّاخ، قصّاب و خبّاز را شنیدهاید، نام مشاغلاند، و کسانی هم هستند که بر وزن همین مشاغل میتوان آنها را «جَلّاس» نامید، اگرچه چنین واژهای وجود نداشته باشد. این آدمها را حتماً میشناسید. این دسته – که هر یک از ما هم میتوانیم یکی از آنها باشیم – کارشان این است که از این جلسه به آن جلسه در حرکت هستند. اگر طبّاخ یعنی «بسیار طبخکننده»، «جَلّاس» نیز «بسیار نشیننده در جلسه است، بسیار جلوسکننده»
✅ خصیصه بارز دستگاه اداری این مملکت انبوه جلسات است و «جَلّاسان» بوروکراتهایی هستند که در هر روز چندین جلسه شرکت میکنند. تقصیر خودشان نیست، ساختار است که آنها را صبح تا شب دور میزهایی مینشاند تا فرسودهشان کند، تا فرصت نکنند چیزی بخوانند، فکر کنند و به کار و بارشان برسند. همه در جلسهاند.
✅ «جَلّاسی» بیماری نظام اداری است. نظام اداری به دلیل ابهام در وظایف، کمبود دانشی که به مدیران جرأت تصمیمگیری بدهد، فقدان شفافیتی که اطلاعات را با سرعت و دقت به گردش درآورد و لازم نباشد در جلسه اطلاعات را رد و بدل کرد، و ساختار مستعد تخلف که مدیران را در معرض رسیدگی سازمانهای نظارتی قرار میدهد، به تدریج هر تصمیمی را مؤکول به جلسه میکند. اکثریت مدیران قادر به تصمیمگیری نیستند و بنابراین وقت گرانبها صرف جلوس در جلسات میشود و به تدریج «جَلّاسان» ظهور میکنند.
✅ نظام اداری «جَلّاسپرور» به این حد نیز قناعت نمیکند. کثیری از «جَلّاسان» به تدریج خود را به خُلقی دیگر نیز میآرایند و آن «گِردگویی» است. «گِردگو» کسی است که ماهرانه درباره هر مسأله مهمی چنان سخن میگوید که نه سیخ بسوزد نه کباب. «گِردگو» میتواند چنان سخن بگوید که دل همه را به دست آورد، سخنش هیچ گوشهای ندارد و رئیس فعلی و رؤسای محتمل آتی را خرسند میسازد. گِردگو میتواند چنان سخن بگوید که هیچ مسئولیتی را متوجه اظهارنظرش نسازد.
✅ «گِردگویان» طائفهای هستند که جز در مواردی که ناچار شوند، پای هیچ اظهارنظری را امضا نمیکنند تا مبادا امروز و فردایی گریبانش را بگیرند. این جماعت از مکتوب کردن بیزارند و ترجیح میدهند صدایشان در کنار صداهای همگان قرار گیرد و همواره مسئولیت تصمیمها میان همگان تقسیم شود. دیوار حاشا برای «جَلّاسان گِردگو» بلند است.
✅ «گِردگویی» مهارتی است برای گفتن سخنانی که آنقدر گرد هستند که در هر زمینی میتوان آنها را غلطاند، و به هر زمان و مکانی میتوان آنها را قِل داد. گویِ گِرد را از هر زاویه که نگاه کنید، فرقی نمیکند، جهت خاصی ندارد.
✅ «جَلّاسانِ گِردگو» محصول نظام اداریای هستند که بر سنت شفاهی بنا شده و گزارش کارشناسی مکتوب و امضاشده در آن جایگاهی ندارد. نظامی که در غوغای آمارهای متناقض همواره میتوان هر اظهارنظری را توجیه کرد. اکثریت آدمها در چنین سیستمی آخر و عاقبت حرفهایشان «جَلّاسی» و «گِردگویی» است؛ حرفهای که در آن میآموزند چگونه سی سال بمانند و کسی را نرنجانند؛ روی حرفی نایستند، و مسئولیت هیچ مخاطره حرفهای را نپذیرند.
✅ «جَلّاسی» و «گِردگویی» بسیار به هم مرتبط هستند، زیرا گردگویان بسیاری را دیدهاید که چون جلسه تمام میشود و بیرون از اتاق جلسه، ایستاده در کنار شما سخن میگویند، حرفهایی میگویند که از خود میپرسید چرا اینها را همانجا داخل جلسه نگفت؟ گویی وقتی مینشینند و آنگاه که ایستادهاند، متفاوتاند. گِردگویی در این نظام اداری، راهی برای ماندن است. «جَلّاسان گِردگو» خود میمانند، بی هیچ صراحتی، سی سال یا بیشتر، اما سرمایههای بسیاری را به فنا میبرند.
@fazeli_mohammad