Forwarded from شبکه توسعه
🔲⭕️ائتلاف علیه قلدری
علی سرزعیم، تحلیل گر اقتصادسیاسی
همه چیز از یک نامه شروع شد از احمد به حامد! اخیرا احمد زیدآبادی تحلیل گر شناخته شده سیاسی مطلبی خطاب به حامد اسماعیلیون نوشت. و در مورد تاثیر حوزه عاطفی-روانی به کنش سیاسی نکاتی یادآوری کرد. جدای از درستی یا نادرستی نامه زیدآبادی اما نامه کاملا مودبانه و محترمانه نوشته شده بود و پیامی اخلاقی را منتقل می کرد اما حجم بی سابقه ای از فحش و ناسزا و حتی تهدیدات جانی و ناموسی متوجه آقای زیدآبادی شد تا جایی که عطای ابراز نظر در مورد مسائل سیاسی روز را به لقایش بخشید و اعلام کرد که دیگر در مورد مسائل سیاسی روز مطلبی منتشر نمی کند.
همه کسانی که با سیاست ایران آشنا هستند می دانند که احمد زیدآبادی سالها به خاطر فعالیت سیاسی نامقبول از دید حکومت به زندان افتاده، به تبعید محکوم شده و فرزندانش سالها طعم تلخ دوری از فرزند را چشیدند. لذا قطعا بخشی از حکومت نبوده و نیست ولی چه چیز موجب شد تا وی که عمری را صرف سیاست کرده به سکوت پناه ببرد؟ دلیل چیزی جز فشار روانی مخالفان و تهدیدات مرتبط با آن نبوده است. او از طرفی به خاطر حکومت به سکوت کشیده شد اکنون از طرف مردم به سکوت کشیده است. نتیجه در هر دو حالت یکی است. حذف یک صدا از سپهر گفتگوی ایران!
آنچه در این مورد رخ داده است دقیقا مصداق چیزی است که اصطلاحا «قلدری در فضای مجازی» (cyberbulling/onlinebulling) گفته می شود. هر نوع تهدید فیزیکی، کلامی، عاطفی، جنسی که در ادامه بیان یک دیدگاه توسط برخی افراد در فضای مجازی، شبکه های اجتماعی یا به شکل مستقیم به گوینده مطرح شود «قلدری در فضای مجازی» خوانده می شود. کشورهای توسعه یافته تلاش می کنند تدابیری حقوقی علیه این اقدام خصوصا در مدارس و سازمانها فراهم کنند.
هدف از این کارها ترساندن افراد از بیان دیدگاه است نه نقد آنها. روشن است نقد دیدگاههای مختلف نه تنها اشکال ندارد بلکه امر پسندیدهای است ولی بسیاری تحت عنوان نقد، مسخره کردن، تحقیرکردن، شایعه ساختن، تلاش برای بایکوت کردن اجتماعی فرد و گاه آزاردادن مانند منتشرکردن اطلاعات خصوصی فرد، تهدید خانواده پا را فراتر از نقد میگذارند و تلاش میکنند هزینه طرح برخی دیدگاهها را چنان بالاببرند که کس دیگری جرات نکند چنین مطالبی را علنا منتشر کند. به بیان دیگر «قلدری در فضای مجازی» دقیقا در نقطه مقابل «آزادی بیان» قرار دارد و طنز داستان آنست که برخی ضمن آنکه ادعا میکنند میخواهند دایره آزادی بیان را در ایران گسترش دهند، از این روش خبیثانه استفاده میکنند تا فضای طرح دیدگاههای مخالف با آنها تنگ و تنگ تر شود.
روشن است که وقتی آزادی بیان تهدید و تحدید شود وظیفه همگان است که آژیر هشدار را بشنوند و به شکل متحد در برابر آن موضع بگیرند زیرا اولین و مهمترین قربانی محدودشدن آزادی بیان با استفاده از «قلدری در فضای مجازی» حقیقت است که دود آن به چشم جامعه میرود. وقتی جامعه نتواند نظرات افراد مستقل و آزاداندیش را -درست یا غلط- بشنود در تصمیمگیریهایش به خطا میافتد و گاه نهتنها به اهداف بالاتر نمیرسد بلکه ایبسا هزینههای غیرمتعارفی را نیز متحمل شود.
قلدری در فضای مجازی منحصر به این مورد خاص نیست و شکلهای ظریفتری هم دارد که بسیار فراگیر است. هر وقت فضای اجتماعی طوری شد که یک دیدگاه توانست آزادانه نظر خود را مطرح کند ولی صاحبان دیدگاه مخالف معذّب بودند که نظر خود را بیان کنند از ترس آنکه به آنها انگهای مختلف زده نشود، باید بدانیم که فضا برای قلدری فراهم شده است.
☑️⭕️تجویز راهبردی:
۱)به خودمان یادآوری کنیم آزادی یعنی آزادی مخالف.
۲)هر وقت احساس کردیم در گروههای شکل گرفته در فضای مجازی یک دیدگاه به راحتی می تواند نظرش را بگوید ولی دیدگاه مخالف در بیان نظرات محدود است، باید فضا را شکست و دیدگاه مخالف را دعوت کرد که صحبت کند و نگذاشت کسی به صاحبان دیدگاه مخالف اهانت کند یا او را تهدید کند.
۳)هر وقت قلدری در فضای مجازی موجب شد یک شخصیت مستقل مثل آقای زیدآبادی چنان تهدید شد که نوشتن را متوقف کرد باید دیگر صاحبان فکر و اندیشه به میان آیند و فارغ از اینکه با آقای زیدآبادی هم نظر باشند یا نباشند، از او در برابر تهدیدات و هتاکیها حمایت کنند زیرا اگر امروز این تهدیدات متوجه آقای زیدآبادی شده است، فردا گریبان دیگر متفکران مستقل را خواهد گرفت.
۴)به خودمان و دیگران یادآوری کنیم اگر امروز من آزادی دیگران را پاسداری نکنم، دیر یا زود حرمت آزادی من نیز شکسته خواهد شد.
۵)چه با احمد موافقیم چه با حامد. فرقی نمی کند. از زیدآبادی بخواهیم به کنش سیاسی و گفتگوی آزاد ادامه دهد و این عرصه را ترک نکند حتی اگر با او مخالف باشیم.
۶) قلدری از هر سو از جامعه یا حکومت را غیرقاابل قبول بدانیم.
شبکه توسعه
@I_D_network
علی سرزعیم
@Ali_Sarzaeem
علی سرزعیم، تحلیل گر اقتصادسیاسی
همه چیز از یک نامه شروع شد از احمد به حامد! اخیرا احمد زیدآبادی تحلیل گر شناخته شده سیاسی مطلبی خطاب به حامد اسماعیلیون نوشت. و در مورد تاثیر حوزه عاطفی-روانی به کنش سیاسی نکاتی یادآوری کرد. جدای از درستی یا نادرستی نامه زیدآبادی اما نامه کاملا مودبانه و محترمانه نوشته شده بود و پیامی اخلاقی را منتقل می کرد اما حجم بی سابقه ای از فحش و ناسزا و حتی تهدیدات جانی و ناموسی متوجه آقای زیدآبادی شد تا جایی که عطای ابراز نظر در مورد مسائل سیاسی روز را به لقایش بخشید و اعلام کرد که دیگر در مورد مسائل سیاسی روز مطلبی منتشر نمی کند.
همه کسانی که با سیاست ایران آشنا هستند می دانند که احمد زیدآبادی سالها به خاطر فعالیت سیاسی نامقبول از دید حکومت به زندان افتاده، به تبعید محکوم شده و فرزندانش سالها طعم تلخ دوری از فرزند را چشیدند. لذا قطعا بخشی از حکومت نبوده و نیست ولی چه چیز موجب شد تا وی که عمری را صرف سیاست کرده به سکوت پناه ببرد؟ دلیل چیزی جز فشار روانی مخالفان و تهدیدات مرتبط با آن نبوده است. او از طرفی به خاطر حکومت به سکوت کشیده شد اکنون از طرف مردم به سکوت کشیده است. نتیجه در هر دو حالت یکی است. حذف یک صدا از سپهر گفتگوی ایران!
آنچه در این مورد رخ داده است دقیقا مصداق چیزی است که اصطلاحا «قلدری در فضای مجازی» (cyberbulling/onlinebulling) گفته می شود. هر نوع تهدید فیزیکی، کلامی، عاطفی، جنسی که در ادامه بیان یک دیدگاه توسط برخی افراد در فضای مجازی، شبکه های اجتماعی یا به شکل مستقیم به گوینده مطرح شود «قلدری در فضای مجازی» خوانده می شود. کشورهای توسعه یافته تلاش می کنند تدابیری حقوقی علیه این اقدام خصوصا در مدارس و سازمانها فراهم کنند.
هدف از این کارها ترساندن افراد از بیان دیدگاه است نه نقد آنها. روشن است نقد دیدگاههای مختلف نه تنها اشکال ندارد بلکه امر پسندیدهای است ولی بسیاری تحت عنوان نقد، مسخره کردن، تحقیرکردن، شایعه ساختن، تلاش برای بایکوت کردن اجتماعی فرد و گاه آزاردادن مانند منتشرکردن اطلاعات خصوصی فرد، تهدید خانواده پا را فراتر از نقد میگذارند و تلاش میکنند هزینه طرح برخی دیدگاهها را چنان بالاببرند که کس دیگری جرات نکند چنین مطالبی را علنا منتشر کند. به بیان دیگر «قلدری در فضای مجازی» دقیقا در نقطه مقابل «آزادی بیان» قرار دارد و طنز داستان آنست که برخی ضمن آنکه ادعا میکنند میخواهند دایره آزادی بیان را در ایران گسترش دهند، از این روش خبیثانه استفاده میکنند تا فضای طرح دیدگاههای مخالف با آنها تنگ و تنگ تر شود.
روشن است که وقتی آزادی بیان تهدید و تحدید شود وظیفه همگان است که آژیر هشدار را بشنوند و به شکل متحد در برابر آن موضع بگیرند زیرا اولین و مهمترین قربانی محدودشدن آزادی بیان با استفاده از «قلدری در فضای مجازی» حقیقت است که دود آن به چشم جامعه میرود. وقتی جامعه نتواند نظرات افراد مستقل و آزاداندیش را -درست یا غلط- بشنود در تصمیمگیریهایش به خطا میافتد و گاه نهتنها به اهداف بالاتر نمیرسد بلکه ایبسا هزینههای غیرمتعارفی را نیز متحمل شود.
قلدری در فضای مجازی منحصر به این مورد خاص نیست و شکلهای ظریفتری هم دارد که بسیار فراگیر است. هر وقت فضای اجتماعی طوری شد که یک دیدگاه توانست آزادانه نظر خود را مطرح کند ولی صاحبان دیدگاه مخالف معذّب بودند که نظر خود را بیان کنند از ترس آنکه به آنها انگهای مختلف زده نشود، باید بدانیم که فضا برای قلدری فراهم شده است.
☑️⭕️تجویز راهبردی:
۱)به خودمان یادآوری کنیم آزادی یعنی آزادی مخالف.
۲)هر وقت احساس کردیم در گروههای شکل گرفته در فضای مجازی یک دیدگاه به راحتی می تواند نظرش را بگوید ولی دیدگاه مخالف در بیان نظرات محدود است، باید فضا را شکست و دیدگاه مخالف را دعوت کرد که صحبت کند و نگذاشت کسی به صاحبان دیدگاه مخالف اهانت کند یا او را تهدید کند.
۳)هر وقت قلدری در فضای مجازی موجب شد یک شخصیت مستقل مثل آقای زیدآبادی چنان تهدید شد که نوشتن را متوقف کرد باید دیگر صاحبان فکر و اندیشه به میان آیند و فارغ از اینکه با آقای زیدآبادی هم نظر باشند یا نباشند، از او در برابر تهدیدات و هتاکیها حمایت کنند زیرا اگر امروز این تهدیدات متوجه آقای زیدآبادی شده است، فردا گریبان دیگر متفکران مستقل را خواهد گرفت.
۴)به خودمان و دیگران یادآوری کنیم اگر امروز من آزادی دیگران را پاسداری نکنم، دیر یا زود حرمت آزادی من نیز شکسته خواهد شد.
۵)چه با احمد موافقیم چه با حامد. فرقی نمی کند. از زیدآبادی بخواهیم به کنش سیاسی و گفتگوی آزاد ادامه دهد و این عرصه را ترک نکند حتی اگر با او مخالف باشیم.
۶) قلدری از هر سو از جامعه یا حکومت را غیرقاابل قبول بدانیم.
شبکه توسعه
@I_D_network
علی سرزعیم
@Ali_Sarzaeem
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
Dirancast EP73.amr
7 MB
اپیزود هفتادوسوم پادکست دغدغه ایران
توسعه ایران: روزنه امیدی باقی مانده؟
آیا روزنه امیدی برای توسعه ایران باقی مانده است؟ توسعهخواهان برای پیشبرد توسعه ایران باید چه راههایی را در پیش بگیرند؟ مجتبی لشکربلوکی بعد از شرح آراء ده نفر از محققان توسعه و تشریح علل عقبماندگی ایران از نگاه آنها، شش مسیر کلی حرکت به سمت توسعهیافتگی را طرح کرده و بر اساس میزان امکانپذیری آنها، در نهایت دو استراتژی اصلی و دو استراتژی مکمل برای حرکت به سمت توسعهیافتگی ارائه میکند.
حمایت از پادکست
ضبط این اپیزود در استودیوی مؤسسه نیکوکاری رعد انجام شده است.
تماس با ریزنهاد مهارت آموزی
۰۲۱۸۸۳۷۱۱۰۴
maamotak@gmail.com
موسیقی آغازین
قطعه نینوا – اثر استاد حسین علیزاده
Email: dirancast@gmail.com
مجری: محمد فاضلی
میهمان: دکتر مجتبی لشکربلوکی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: حامد ملیانی و کریم شاهین
تاریخ انتشار
آذر هزار و چهارصدویک
کد تخفیف کتاب: diran
(۱۰٪ تخفیف + ارسال رایگان)
روش سفارش: پیغام در تلگرام به @nashrshams یا تماس با ۰۹۱۰۱۹۳۲۱۱۴ یا ۰۲۱۸۸۴۰۶۰۵۵
@dirancast_official
توسعه ایران: روزنه امیدی باقی مانده؟
آیا روزنه امیدی برای توسعه ایران باقی مانده است؟ توسعهخواهان برای پیشبرد توسعه ایران باید چه راههایی را در پیش بگیرند؟ مجتبی لشکربلوکی بعد از شرح آراء ده نفر از محققان توسعه و تشریح علل عقبماندگی ایران از نگاه آنها، شش مسیر کلی حرکت به سمت توسعهیافتگی را طرح کرده و بر اساس میزان امکانپذیری آنها، در نهایت دو استراتژی اصلی و دو استراتژی مکمل برای حرکت به سمت توسعهیافتگی ارائه میکند.
حمایت از پادکست
ضبط این اپیزود در استودیوی مؤسسه نیکوکاری رعد انجام شده است.
تماس با ریزنهاد مهارت آموزی
۰۲۱۸۸۳۷۱۱۰۴
maamotak@gmail.com
موسیقی آغازین
قطعه نینوا – اثر استاد حسین علیزاده
Email: dirancast@gmail.com
مجری: محمد فاضلی
میهمان: دکتر مجتبی لشکربلوکی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: حامد ملیانی و کریم شاهین
تاریخ انتشار
آذر هزار و چهارصدویک
کد تخفیف کتاب: diran
(۱۰٪ تخفیف + ارسال رایگان)
روش سفارش: پیغام در تلگرام به @nashrshams یا تماس با ۰۹۱۰۱۹۳۲۱۱۴ یا ۰۲۱۸۸۴۰۶۰۵۵
@dirancast_official
Forwarded from اندیشکده خرد جنسی
🔹بیانیه جمعی از جامعهشناسان زن
به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان
امسال روز جهانی منع خشونت علیه زنان، در شرایطی فرا میرسد که زنان ایرانی بیش از دو ماه است برای اعتراض به خشونت و تبعیض جنسیتی به خیابان آمدهاند و با کنش اعتراضی مسالمتآمیز، خشم تاریخیشان را از ستم جنسیتی فریاد می زنند. زنان با شعار «زن، زندگی، آزادی»/ «ژن، ژیان، ئازادی» که در ریشۀ کردیاش، به نفی خشونت، حق حیات و رهایی زنان اشاره دارد، میکوشند، بار دیگر حقوق انسانیشان را در عرصه عمومی مطرح و بازپس بگیرند.
خشونت بر زنان قدیمیترین و در عین حال عادیترین شکل خشونت بدون عقوبت است که برای اعمال سلطه مردانه و واداشتن زنان به اطاعت از فرامین و هنجارهای نظام مردسالاری کارکرد یافته است. استیلای نظام فرهنگی و اجتماعی مردسالاری و روابط نابرابر قدرت مرد و زن، محیط خانواده را برای زنان ناامن و گاه به قتلگاه تبدیل کرده است. در ایران خشونت علیه زنان با شیوعی بیشتر از متوسط جهانی ادامه دارد و در اشکال گوناگونی چون خشونت خانگی، کودک همسری و قتلهای ناموسی مشاهده میشود. تجربه خشونت برای زنانی که همزمان تحت ستم طبقاتی و قومیتی قرار دارند شدیدتر است.
از طرف دیگر ساختار اجتماعی که بر پایهی روابط نابرابر قدرت مرد و زن شکل گرفته، خشونت را تنها به خانواده محدود نمیکند و در نظام حقوقی، ایدئولوژی و عرصه عمومی نیز به شکل مداوم و مستمر اعمال میشود. حکومتهای معاصر همواره زنان را با رویکردی مبتنی بر صغارت و حقارت نگریستهاند و چه برای مدرن نمایی و چه برای اسلامی سازی جامعه ایران، به نقض حق انتخاب و کنترل پوشش زنان متوسل شدهاند، و در این مسیر، از اعمال خشونت به دست امنیه و پاسبان و پلیس گشت ارشاد ابایی نداشتهاند.
شهریورماه امسال، روشهای کنترلی و پلیسی برای گستراندن پوشش استاندارد موجب فاجعه مرگ مهسا امینی در بازداشت شد. خشونت علیه این زن جوان در بستر نارضایتی اجتماعی برخاسته از شکاف طبقاتی، نابرابریهای قومیتی و مذهبی و جنسیتی، فساد ساختاری و بی کفایتی و ناکارآمدی مدیریتی آتش خشم مردم را شعلهور کرد و زنان به عنوان پیش قراول اعتراض راهی خیابان شدند و در این راه چندین زن جان شان را از دست دادند.
حال در آستانه روز جهانی منع خشونت علیه زنان، ما جمعی از جامعهشناسان زن، با احساس خطر از خشونت و تهدید فزاینده علیه زنان چه در حوزه خصوصی و چه حوزه عمومی، خواستار مقابله با خشونت علیه زنان و حذف زمینهها و بسترهای آن هستیم. با وجود هشدارهای مکرر دانشگاهیان، پژوهشگران و پیگیری فعالان حقوق زنان تاکنون هیچ تدبیری برای مقابله با خشونت علیه زنان اتخاذ نشده و واکنش رسمی به این مسآله، فروکاستن آن به موضوعی خصوصی، قربانی نکوهی و دعوت زنان به پذیرش اقتدار مردانه بوده است.
پژوهشهای متعدد، کارزارهای مدنی، مطالبهگری از مسیرهای قانونی، چانهزنی و مذاکره، فعالیتهای رسانهای، هیچ کدام موجب نشده که اقدامی جدی و مؤثر برای مقابله با خشونت علیه زنان صورت گیرد و امروز شاهد آن هستیم که خشونت علیه زنان مرزهای عرصه خصوصی را درنوردیده و به طور آشکار در عرصه عمومی نیز اعمال میشود.
ما امضاءکنندگان این بیانیه، ضمن اعلام نگرانی از گستردگی خشونت علیه زنان، با درک جنبش «زن، زندگی، آزادی» به عنوان یک حرکت نفی خشونت و صلحطلب که به دنبال بازگرداندن کرامت انسانی، آزادی و حق انتخاب به جامعه ایران بهویژه زنان است، خواستار پایان یافتن خشونت خیابانی علیه معترضان، آزادی بازداشت شدگان، خروج پلیس از دانشگاهها و حفظ امنیت و سلامت دانشآموزان هستیم.
همچنین با فهم این که، در شرایط سیطره نظام مردسالاری کنترل همه جانبه بر زنان به مثابه حقی مردانه ترویج و خشونت به مثابه ابزار سلطه بر زنان عادی سازی میشود، و همزمان با آن نابرابریهای طبقاتی و قومیتی به خشونت علیه زنان دامن میزند، خواستار شکل گرفتن عزمی جدی و عمومی برای پیریزی جامعهای هستیم که با برچیده شدن همه صور ستم و نابرابری، خشونت علیه زنان در آن محو شود.
با آرزوی برقراری صلح، برابری و آزادی
ژاله شادیطلب، شهلا اعزازی، سیمین کاظمی، فاطمه موسوی ویایه، اعظم راودراد، عالیه شکربیگی، بیتا مدنی، آذر تشکر، نفیسه آزاد، گیتی خزاعی، فاطمه موسوی میرک، سمیرامیس شاه اسماعیلی
@women_socialproblems
@kherad_Jensi
در صورت تمایل به امضای بیانیه، به لینک زیر مراجعه کنید:
https://docs.google.com/forms/d/1WF1PhhdPnc2CRaIUAfIOaHVKgaDALBttKoiQ1bCskFA/viewform?fbzx=-737094399483577425&edit_requested=true#responses
به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان
امسال روز جهانی منع خشونت علیه زنان، در شرایطی فرا میرسد که زنان ایرانی بیش از دو ماه است برای اعتراض به خشونت و تبعیض جنسیتی به خیابان آمدهاند و با کنش اعتراضی مسالمتآمیز، خشم تاریخیشان را از ستم جنسیتی فریاد می زنند. زنان با شعار «زن، زندگی، آزادی»/ «ژن، ژیان، ئازادی» که در ریشۀ کردیاش، به نفی خشونت، حق حیات و رهایی زنان اشاره دارد، میکوشند، بار دیگر حقوق انسانیشان را در عرصه عمومی مطرح و بازپس بگیرند.
خشونت بر زنان قدیمیترین و در عین حال عادیترین شکل خشونت بدون عقوبت است که برای اعمال سلطه مردانه و واداشتن زنان به اطاعت از فرامین و هنجارهای نظام مردسالاری کارکرد یافته است. استیلای نظام فرهنگی و اجتماعی مردسالاری و روابط نابرابر قدرت مرد و زن، محیط خانواده را برای زنان ناامن و گاه به قتلگاه تبدیل کرده است. در ایران خشونت علیه زنان با شیوعی بیشتر از متوسط جهانی ادامه دارد و در اشکال گوناگونی چون خشونت خانگی، کودک همسری و قتلهای ناموسی مشاهده میشود. تجربه خشونت برای زنانی که همزمان تحت ستم طبقاتی و قومیتی قرار دارند شدیدتر است.
از طرف دیگر ساختار اجتماعی که بر پایهی روابط نابرابر قدرت مرد و زن شکل گرفته، خشونت را تنها به خانواده محدود نمیکند و در نظام حقوقی، ایدئولوژی و عرصه عمومی نیز به شکل مداوم و مستمر اعمال میشود. حکومتهای معاصر همواره زنان را با رویکردی مبتنی بر صغارت و حقارت نگریستهاند و چه برای مدرن نمایی و چه برای اسلامی سازی جامعه ایران، به نقض حق انتخاب و کنترل پوشش زنان متوسل شدهاند، و در این مسیر، از اعمال خشونت به دست امنیه و پاسبان و پلیس گشت ارشاد ابایی نداشتهاند.
شهریورماه امسال، روشهای کنترلی و پلیسی برای گستراندن پوشش استاندارد موجب فاجعه مرگ مهسا امینی در بازداشت شد. خشونت علیه این زن جوان در بستر نارضایتی اجتماعی برخاسته از شکاف طبقاتی، نابرابریهای قومیتی و مذهبی و جنسیتی، فساد ساختاری و بی کفایتی و ناکارآمدی مدیریتی آتش خشم مردم را شعلهور کرد و زنان به عنوان پیش قراول اعتراض راهی خیابان شدند و در این راه چندین زن جان شان را از دست دادند.
حال در آستانه روز جهانی منع خشونت علیه زنان، ما جمعی از جامعهشناسان زن، با احساس خطر از خشونت و تهدید فزاینده علیه زنان چه در حوزه خصوصی و چه حوزه عمومی، خواستار مقابله با خشونت علیه زنان و حذف زمینهها و بسترهای آن هستیم. با وجود هشدارهای مکرر دانشگاهیان، پژوهشگران و پیگیری فعالان حقوق زنان تاکنون هیچ تدبیری برای مقابله با خشونت علیه زنان اتخاذ نشده و واکنش رسمی به این مسآله، فروکاستن آن به موضوعی خصوصی، قربانی نکوهی و دعوت زنان به پذیرش اقتدار مردانه بوده است.
پژوهشهای متعدد، کارزارهای مدنی، مطالبهگری از مسیرهای قانونی، چانهزنی و مذاکره، فعالیتهای رسانهای، هیچ کدام موجب نشده که اقدامی جدی و مؤثر برای مقابله با خشونت علیه زنان صورت گیرد و امروز شاهد آن هستیم که خشونت علیه زنان مرزهای عرصه خصوصی را درنوردیده و به طور آشکار در عرصه عمومی نیز اعمال میشود.
ما امضاءکنندگان این بیانیه، ضمن اعلام نگرانی از گستردگی خشونت علیه زنان، با درک جنبش «زن، زندگی، آزادی» به عنوان یک حرکت نفی خشونت و صلحطلب که به دنبال بازگرداندن کرامت انسانی، آزادی و حق انتخاب به جامعه ایران بهویژه زنان است، خواستار پایان یافتن خشونت خیابانی علیه معترضان، آزادی بازداشت شدگان، خروج پلیس از دانشگاهها و حفظ امنیت و سلامت دانشآموزان هستیم.
همچنین با فهم این که، در شرایط سیطره نظام مردسالاری کنترل همه جانبه بر زنان به مثابه حقی مردانه ترویج و خشونت به مثابه ابزار سلطه بر زنان عادی سازی میشود، و همزمان با آن نابرابریهای طبقاتی و قومیتی به خشونت علیه زنان دامن میزند، خواستار شکل گرفتن عزمی جدی و عمومی برای پیریزی جامعهای هستیم که با برچیده شدن همه صور ستم و نابرابری، خشونت علیه زنان در آن محو شود.
با آرزوی برقراری صلح، برابری و آزادی
ژاله شادیطلب، شهلا اعزازی، سیمین کاظمی، فاطمه موسوی ویایه، اعظم راودراد، عالیه شکربیگی، بیتا مدنی، آذر تشکر، نفیسه آزاد، گیتی خزاعی، فاطمه موسوی میرک، سمیرامیس شاه اسماعیلی
@women_socialproblems
@kherad_Jensi
در صورت تمایل به امضای بیانیه، به لینک زیر مراجعه کنید:
https://docs.google.com/forms/d/1WF1PhhdPnc2CRaIUAfIOaHVKgaDALBttKoiQ1bCskFA/viewform?fbzx=-737094399483577425&edit_requested=true#responses
Audio
اپیزود هفتادوسوم پادکست دغدغه ایران
توسعه ایران: روزنه امیدی باقی مانده؟
آیا روزنه امیدی برای توسعه ایران باقی مانده است؟ توسعهخواهان برای پیشبرد توسعه ایران باید چه راههایی را در پیش بگیرند؟ مجتبی لشکربلوکی بعد از شرح آراء ده نفر از محققان توسعه و تشریح علل عقبماندگی ایران از نگاه آنها، شش مسیر کلی حرکت به سمت توسعهیافتگی را طرح کرده و بر اساس میزان امکانپذیری آنها، در نهایت دو استراتژی اصلی و دو استراتژی مکمل برای حرکت به سمت توسعهیافتگی ارائه میکند.
حمایت از پادکست
ضبط این اپیزود در استودیوی مؤسسه نیکوکاری رعد انجام شده است.
تماس با ریزنهاد مهارت آموزی
۰۲۱۸۸۳۷۱۱۰۴
maamotak@gmail.com
موسیقی آغازین
قطعه نینوا – اثر استاد حسین علیزاده
Email: dirancast@gmail.com
مجری: محمد فاضلی
میهمان: دکتر مجتبی لشکربلوکی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: حامد ملیانی و کریم شاهین
تاریخ انتشار
آذر هزار و چهارصدویک
کد تخفیف کتاب: diran
(۱۰٪ تخفیف + ارسال رایگان)
روش سفارش: پیغام در تلگرام به @nashrshams یا تماس با ۰۹۱۰۱۹۳۲۱۱۴ یا ۰۲۱۸۸۴۰۶۰۵۵
@dirancast_official
توسعه ایران: روزنه امیدی باقی مانده؟
آیا روزنه امیدی برای توسعه ایران باقی مانده است؟ توسعهخواهان برای پیشبرد توسعه ایران باید چه راههایی را در پیش بگیرند؟ مجتبی لشکربلوکی بعد از شرح آراء ده نفر از محققان توسعه و تشریح علل عقبماندگی ایران از نگاه آنها، شش مسیر کلی حرکت به سمت توسعهیافتگی را طرح کرده و بر اساس میزان امکانپذیری آنها، در نهایت دو استراتژی اصلی و دو استراتژی مکمل برای حرکت به سمت توسعهیافتگی ارائه میکند.
حمایت از پادکست
ضبط این اپیزود در استودیوی مؤسسه نیکوکاری رعد انجام شده است.
تماس با ریزنهاد مهارت آموزی
۰۲۱۸۸۳۷۱۱۰۴
maamotak@gmail.com
موسیقی آغازین
قطعه نینوا – اثر استاد حسین علیزاده
Email: dirancast@gmail.com
مجری: محمد فاضلی
میهمان: دکتر مجتبی لشکربلوکی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: حامد ملیانی و کریم شاهین
تاریخ انتشار
آذر هزار و چهارصدویک
کد تخفیف کتاب: diran
(۱۰٪ تخفیف + ارسال رایگان)
روش سفارش: پیغام در تلگرام به @nashrshams یا تماس با ۰۹۱۰۱۹۳۲۱۱۴ یا ۰۲۱۸۸۴۰۶۰۵۵
@dirancast_official
Audio
«بحران ملتسازی و تنش در گسترش مناسک»
سخنرانی محمدرضا کلاهی
نشست «مطالعهی اجتماعات دینی-فرهنگی»
پژوهشگاه فرهنگ، هنر، ارتباطات
ricac.ac.ir
https://t.me/mohammadrezakolahi
سخنرانی محمدرضا کلاهی
نشست «مطالعهی اجتماعات دینی-فرهنگی»
پژوهشگاه فرهنگ، هنر، ارتباطات
ricac.ac.ir
https://t.me/mohammadrezakolahi
تیم ملی چه کسی؟
(روزنامه دنیای اقتصاد، ۸ آذر ۱۴۰۱)
محمد فاضلی
هر کس سابقه حمایت مردم از تیمملی فوتبال در بازی ایران و استرالیا، ایران و آمریکا یا حتی همین چهارسال پیش، در جامجهانی روسیه را به خاطر داشته و شادی آنها در قبال پیروزیهای تیم ملی فوتبال ایران را دیده و شاهد این روزهایی باشد که برخی آرزو میکنند تیم ببازد، برای گلهای تیم رقیب شادی میکنند و پرچمش را بالا میبرند، جا دارد از خود بپرسد، چه شده است و این پدیده نتیجه چیست. جامعه ایران در کنار همه شکافها و زخمهایش، شکاف و زخم ناشی از تقسیمشدن به دو بخش بر محور تیمملی فوتبال را نیز این روزها شاهد است. این پدیده نیز مانند دیگر پدیدههای اجتماعی چندعلتی است؛ اما من بیش از هر چیز، آن را به بسط افراطی و خارج از قاعده سیاست به همهچیز و هر عرصهای نسبت میدهم.
سیاست در ایران سالهاست که به همه عرصههای زندگی وارد شده و معیارهایش را بر هر عرصهای، از زندگی شخصی گرفته تا دین، اقتصاد، مدرسه، دانشگاه، رسانه و ورزش، بسط داده است. سیاست در همه این عرصهها قاعدهگذاری میکند، آدمهای مدنظر خود را بهکار میگمارد، محتوای ارتباطات و کنشهای کنشگران را تعیین کرده و متناسب با خواست و مطلوب خودش میکوشد به روند امور شکل دهد. سیاست بیمحابا در مسیر محدود کردن همه عرصههای نهادی پیش رفته است. همه عرصههای زندگی جمعی، خودتنظیمگری و توانایی تعیین اهداف، برگزیدن رویهها، انتخاب کنشگران و حیات مستقل از سیاست را از دست دادهاند. بسط عمیق و فراگیر سیاست به همه عرصههای زندگی اجتماعی به این معناست که عرصههای بینابینی، جایی میان زندگی فردی و خانوادگی و عرصه رسمی سیاست که استقلال نسبی داشته باشند و بتوان در آنها فارغ از رنگ و بوی سیاسی، زندگی را تجربه کرد، باقی نمانده است.
مردم حضور فراگیر و عمیق سیاست را احساس میکنند و تنها در بخشهایی محدود و لحظاتی اندک از زندگی شخصی و در فضای خانه، سیاست دست از سر شهروندان برمیدارد. اعتراضات و اتفاقات ماههای اخیر، این لحظات را هم محدودتر کرده و تقریبا عرصهای از زندگی باقی نمانده است که از تیررس سیاست در امان باشد. جامعه ایرانی تکاپویی برای بازپسگرفتن زندگی از سیطره سیاست را سالها پیش آغاز کرده بود؛ اما این تلاش در دوماه اخیر رنگ اعتراضی به خود گرفته است. شعار «زن، زندگی، آزادی»، انکار پوشش و حجاب اجباری، مواجهه میان دانشجویان و نمایندگان قدرت سیاسی در دانشگاهها و هر صورت دیگری از اعتراض را که در این دوماه شاهد بودهایم، میتوان تلاش برای گریز از زیر بار سیاست همهجاگیر و عمیقا نفوذ کرده در ساختار اجتماعی و نهادی تلقی کرد.
ادامه متن 👇👇
https://telegra.ph/%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D9%85%D9%84%DB%8C-%DA%86%D9%87-%DA%A9%D8%B3%DB%8C-11-29
(روزنامه دنیای اقتصاد، ۸ آذر ۱۴۰۱)
محمد فاضلی
هر کس سابقه حمایت مردم از تیمملی فوتبال در بازی ایران و استرالیا، ایران و آمریکا یا حتی همین چهارسال پیش، در جامجهانی روسیه را به خاطر داشته و شادی آنها در قبال پیروزیهای تیم ملی فوتبال ایران را دیده و شاهد این روزهایی باشد که برخی آرزو میکنند تیم ببازد، برای گلهای تیم رقیب شادی میکنند و پرچمش را بالا میبرند، جا دارد از خود بپرسد، چه شده است و این پدیده نتیجه چیست. جامعه ایران در کنار همه شکافها و زخمهایش، شکاف و زخم ناشی از تقسیمشدن به دو بخش بر محور تیمملی فوتبال را نیز این روزها شاهد است. این پدیده نیز مانند دیگر پدیدههای اجتماعی چندعلتی است؛ اما من بیش از هر چیز، آن را به بسط افراطی و خارج از قاعده سیاست به همهچیز و هر عرصهای نسبت میدهم.
سیاست در ایران سالهاست که به همه عرصههای زندگی وارد شده و معیارهایش را بر هر عرصهای، از زندگی شخصی گرفته تا دین، اقتصاد، مدرسه، دانشگاه، رسانه و ورزش، بسط داده است. سیاست در همه این عرصهها قاعدهگذاری میکند، آدمهای مدنظر خود را بهکار میگمارد، محتوای ارتباطات و کنشهای کنشگران را تعیین کرده و متناسب با خواست و مطلوب خودش میکوشد به روند امور شکل دهد. سیاست بیمحابا در مسیر محدود کردن همه عرصههای نهادی پیش رفته است. همه عرصههای زندگی جمعی، خودتنظیمگری و توانایی تعیین اهداف، برگزیدن رویهها، انتخاب کنشگران و حیات مستقل از سیاست را از دست دادهاند. بسط عمیق و فراگیر سیاست به همه عرصههای زندگی اجتماعی به این معناست که عرصههای بینابینی، جایی میان زندگی فردی و خانوادگی و عرصه رسمی سیاست که استقلال نسبی داشته باشند و بتوان در آنها فارغ از رنگ و بوی سیاسی، زندگی را تجربه کرد، باقی نمانده است.
مردم حضور فراگیر و عمیق سیاست را احساس میکنند و تنها در بخشهایی محدود و لحظاتی اندک از زندگی شخصی و در فضای خانه، سیاست دست از سر شهروندان برمیدارد. اعتراضات و اتفاقات ماههای اخیر، این لحظات را هم محدودتر کرده و تقریبا عرصهای از زندگی باقی نمانده است که از تیررس سیاست در امان باشد. جامعه ایرانی تکاپویی برای بازپسگرفتن زندگی از سیطره سیاست را سالها پیش آغاز کرده بود؛ اما این تلاش در دوماه اخیر رنگ اعتراضی به خود گرفته است. شعار «زن، زندگی، آزادی»، انکار پوشش و حجاب اجباری، مواجهه میان دانشجویان و نمایندگان قدرت سیاسی در دانشگاهها و هر صورت دیگری از اعتراض را که در این دوماه شاهد بودهایم، میتوان تلاش برای گریز از زیر بار سیاست همهجاگیر و عمیقا نفوذ کرده در ساختار اجتماعی و نهادی تلقی کرد.
ادامه متن 👇👇
https://telegra.ph/%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D9%85%D9%84%DB%8C-%DA%86%D9%87-%DA%A9%D8%B3%DB%8C-11-29
Telegraph
تیم ملی چه کسی؟
تیم ملی چه کسی؟ (روزنامه دنیای اقتصاد، ۸ آذر ۱۴۰۱) محمد فاضلی هر کس سابقه حمایت مردم از تیمملی فوتبال در بازی ایران و استرالیا، ایران و آمریکا یا حتی همین چهارسال پیش، در جامجهانی روسیه را به خاطر داشته و شادی آنها در قبال پیروزیهای تیم ملی فوتبال ایران…
تیم ملی چه کسی؟
محمد فاضلی
شهروند نگران است که سیاستمدار از شادی ورزشی برای عادیسازی وضعیتی که او عادی نمیداند، استفاده کند. شهروند نمیخواهد سیاست از شادی ورزشی برای به فراموشی سپردن آنچه بر او گذشته است استفاده کند.
شهروند نمیخواهد شادی گلزدن تیم ملی فوتبال، ناراحتی همه گلهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را که سیاست به شهروندان زده است به فراموشی بسپارد.
شهروند میداند که سیاست در قبال ورزش و فوتبال بیطرف نیست و قبلا در کنار همه بیطرفیهایی که نقض کرده، بیطرفی در ورزش را هم نقض کرده است؛ بنابراین باید تلاش کند مانع ورود سیاستمدار به ورزش و استفاده ابزاری از آن شود.
این زنگ خطری برای سیاست است. سیاست از این پس به هر عرصهای که دست بیندازد، با مقاومت شهروند در برابر آن مواجه خواهد شد. این هشداری است به سیاست که عقبنشینی کند و از سودای نفوذ عمیق و فراگیر برای شکلدادن به همهچیز براساس خواست خود دست بردارد.
مناقشه، امروز میان شهروندی است که کماکان میتواند موقعیت متناقض ناخرسندی از مداخله سیاست در ورزش و همزمان همراهشدن با پیروزی تیم را تحمل کند با شهروندی که دیگر تاب و توان تحمل این تناقض را ندارد و خواستار پاکسازی ورزش از سیطره سیاست است.
مسیر به سمت تحلیل رفتن گروه اول و تقویت گروه دوم است؛ مگر آنکه سیاست به خاکریزهای بایسته خود عقب بنشیند. مناقشه بر سر این است که این تیم ملیِ چه کسی باشد، تیم ملی سیاست یا تیم ملی مردم، فارغ از سیاست؟
متن کامل
محمد فاضلی
شهروند نگران است که سیاستمدار از شادی ورزشی برای عادیسازی وضعیتی که او عادی نمیداند، استفاده کند. شهروند نمیخواهد سیاست از شادی ورزشی برای به فراموشی سپردن آنچه بر او گذشته است استفاده کند.
شهروند نمیخواهد شادی گلزدن تیم ملی فوتبال، ناراحتی همه گلهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را که سیاست به شهروندان زده است به فراموشی بسپارد.
شهروند میداند که سیاست در قبال ورزش و فوتبال بیطرف نیست و قبلا در کنار همه بیطرفیهایی که نقض کرده، بیطرفی در ورزش را هم نقض کرده است؛ بنابراین باید تلاش کند مانع ورود سیاستمدار به ورزش و استفاده ابزاری از آن شود.
این زنگ خطری برای سیاست است. سیاست از این پس به هر عرصهای که دست بیندازد، با مقاومت شهروند در برابر آن مواجه خواهد شد. این هشداری است به سیاست که عقبنشینی کند و از سودای نفوذ عمیق و فراگیر برای شکلدادن به همهچیز براساس خواست خود دست بردارد.
مناقشه، امروز میان شهروندی است که کماکان میتواند موقعیت متناقض ناخرسندی از مداخله سیاست در ورزش و همزمان همراهشدن با پیروزی تیم را تحمل کند با شهروندی که دیگر تاب و توان تحمل این تناقض را ندارد و خواستار پاکسازی ورزش از سیطره سیاست است.
مسیر به سمت تحلیل رفتن گروه اول و تقویت گروه دوم است؛ مگر آنکه سیاست به خاکریزهای بایسته خود عقب بنشیند. مناقشه بر سر این است که این تیم ملیِ چه کسی باشد، تیم ملی سیاست یا تیم ملی مردم، فارغ از سیاست؟
متن کامل
Telegram
دغدغه ایران
تیم ملی چه کسی؟
(روزنامه دنیای اقتصاد، ۸ آذر ۱۴۰۱)
محمد فاضلی
هر کس سابقه حمایت مردم از تیمملی فوتبال در بازی ایران و استرالیا، ایران و آمریکا یا حتی همین چهارسال پیش، در جامجهانی روسیه را به خاطر داشته و شادی آنها در قبال پیروزیهای تیم ملی فوتبال…
(روزنامه دنیای اقتصاد، ۸ آذر ۱۴۰۱)
محمد فاضلی
هر کس سابقه حمایت مردم از تیمملی فوتبال در بازی ایران و استرالیا، ایران و آمریکا یا حتی همین چهارسال پیش، در جامجهانی روسیه را به خاطر داشته و شادی آنها در قبال پیروزیهای تیم ملی فوتبال…
Forwarded from ️ شبکه جامعه شناسی ️
🔰 آخرش چه می شود؟
🖋 کیومرث اشتریان
اینکه چه می شود، بستگی به رفتار شما دارد. روز سه شنبه هفته گذشته در محوطه دانشگاه تهران از نزدیک شاهد رخدادها بودم. هر کسی می تواند شرح خود را از آنچه دیده است بیان کند. من به شرح وقایع نمی پردازم. تحلیل بسیار ساده ای از پیامدهای رفتارها را از منظر خود می نویسم.
شما اگر در برابر اعتراضات مسالمت آمیز از خود خشونت به خرج دهید:
اولا: معترضان کینه به دل می گیرند.
ثانیا، به تدریج ترس شان از خشونت شما زایل می شود و این برخوردها برای شان عادی می شود.
ثالثا، احساس شجاعت و غرور می کنند.
رابعا، دیگران هم بتدریج به آنان می پیوندند.
خامسا، اعتراضات در زندگی همگان نهادینه و پایدار می شود و به بخشی از زندگی روزمره شان تبدیل می شود و به شکل دیرپایی در طی زمان ادامه می یابد؛
بنا براین بر خلاف تصور، برخورد با معترضان و جلوگیری از حق قانونی آنان اعتراض ها را “جمع” نمی کند بلکه “کشدار” می کند. در واقع همچون «دوئل» بازانی می شوید که بدون سلاح در گِل به نبرد خود ادامه می دهید. “دوئل در گِل” ادامه دارترین نوع مواجهه است چون هیچیک نمی تواند دیگری را از بین ببرد. البته ممکن است گفته شود که اگر برخورد نکنیم موج گسترش می یابد. در پاسخ می توان گفت:
اولا، بیان اعتراض از خشم می کاهد و در صورت رسیدگی به مطالبات احتمال کشدار بودن را می کاهد.
ثانیا، عدم برخورد، احساس همدلی بین طرفین را بیشتر می کند. در هنگامه «دوئل در گِل» شفقت، «راه حل» مناسبی است و خشونت، «نا راه حل».
ثالثا، قانون، اعتراضات غیرخشونت آمیز را منع نکرده است. مگر آنکه اساسا نخواهید هیچ تغییری در رویه انسدادی خود به عمل آورید.
خب! در این صورت خود می دانید و مملکتتان؛ همین.
چه باید کرد؟
۱. راه حل اساسی و دراز مدت یک راه حل سیاسی- اجتماعی است و گشایش آغوش به تنوع سیاسی- فرهنگی ایرانیان. شماری از راه حل های حقوقی و سیاسی را پیش از این بیان کرده ام. اینک برخی راه حل های مقطعی:
۲. اینکه منبری های مشهور شیپورِ تحریک بنوازند و با لفاظی های میان تهی بر آتش کینه بیافزایند باید متوقف شود. این لفاظی ها شماری از جوانان را بیش از پیش تحریک می کند و بهانه برای جنایت کارانی فراهم می کند که خود در پشت صحنه نشسته اند. انبار مهمات زخم های توده ای را فعال نکنید. لفاظی های شما «کاتالیزوریست» که فقط بشکه های باروت دردها و زخم ها را به هم متصل می کند. هنوز نمی دانید که با جامعه چه کرده اید. از مشاهدات میدانی چنین برمی آید که «سیاست جدیت» در دستور کار قرار گرفته است. این سیاست که در نوع مواجهه خیابانی متجلی شده است اگر چه ممکن است برخی را بترساند و از کارزار به کنار بکشاند اما مهمترین آسیب آن این است که نه تنها «دوئل» را طولانی تر می کند بلکه “خودی” ها را هم بشدت بیزار می کند. «راه حل توده ای» را که جمهوری اسلامی تا کنون برای مقابله با اعتراضات بکار می برده است از استراتژی های فصل منازعه کنار می گذارد یا حداقل آن را بسیار کم رمق می کند. کنار گذاشتن مردم برای کشور و نظام خطرناک است؛ هر چند قابل پیش بینی بود. شمار گسترده ای از این جوانان از جنس دیگری اند. اینها را باید شناخت. اینان سرشار از کینه های گوناگون و آرزوهای ناشناخته اند که به گفت نیاید. بشکه هایی باروتی از اینان در جامعه وجود دارد. این بشکه ها به هم متصل اند. سعی کنید به مطالبات رسیدگی کنید نه اینکه بشکه ها را ناخنک بزنید. شما با خانه های تیمی گروهک های «سکتاریست» دهه ۶۰ مواجه نیستید که از جامعه بریده بودند. شمار وسیعی از اینان هم به لحاظ فرهنگی و هم به لحاظ نیازهای اولیه زندگی تحت فشارند و مهمتر آنکه به همه اقشار و لایه های جامعه متصل اند؛ چون در خانواده و کوچه و بازارند. اساسا زرادخانه “فکری” آنان خانواده است. اینها را تحریک نکنید. اساسا شما اینان را نمی شناسید. به قول آن مقام مسئول “دچار فلج تحلیلی” شده اید.
اساسا نمی توانید با اینان گفتگو کنید؛ مگر کسانی دیگر. نیروهای مدنی را هم که برای خود باقی نگذاشته اید که بتوانند پا درمیانی کنند. ..
متن کامل در اینسنت ویو
cutt.ly/u1xmUH3
🔁بازنشر از روزنامه امین
شبکه جامعهشناسی
@SocioNet
🖋 کیومرث اشتریان
اینکه چه می شود، بستگی به رفتار شما دارد. روز سه شنبه هفته گذشته در محوطه دانشگاه تهران از نزدیک شاهد رخدادها بودم. هر کسی می تواند شرح خود را از آنچه دیده است بیان کند. من به شرح وقایع نمی پردازم. تحلیل بسیار ساده ای از پیامدهای رفتارها را از منظر خود می نویسم.
شما اگر در برابر اعتراضات مسالمت آمیز از خود خشونت به خرج دهید:
اولا: معترضان کینه به دل می گیرند.
ثانیا، به تدریج ترس شان از خشونت شما زایل می شود و این برخوردها برای شان عادی می شود.
ثالثا، احساس شجاعت و غرور می کنند.
رابعا، دیگران هم بتدریج به آنان می پیوندند.
خامسا، اعتراضات در زندگی همگان نهادینه و پایدار می شود و به بخشی از زندگی روزمره شان تبدیل می شود و به شکل دیرپایی در طی زمان ادامه می یابد؛
بنا براین بر خلاف تصور، برخورد با معترضان و جلوگیری از حق قانونی آنان اعتراض ها را “جمع” نمی کند بلکه “کشدار” می کند. در واقع همچون «دوئل» بازانی می شوید که بدون سلاح در گِل به نبرد خود ادامه می دهید. “دوئل در گِل” ادامه دارترین نوع مواجهه است چون هیچیک نمی تواند دیگری را از بین ببرد. البته ممکن است گفته شود که اگر برخورد نکنیم موج گسترش می یابد. در پاسخ می توان گفت:
اولا، بیان اعتراض از خشم می کاهد و در صورت رسیدگی به مطالبات احتمال کشدار بودن را می کاهد.
ثانیا، عدم برخورد، احساس همدلی بین طرفین را بیشتر می کند. در هنگامه «دوئل در گِل» شفقت، «راه حل» مناسبی است و خشونت، «نا راه حل».
ثالثا، قانون، اعتراضات غیرخشونت آمیز را منع نکرده است. مگر آنکه اساسا نخواهید هیچ تغییری در رویه انسدادی خود به عمل آورید.
خب! در این صورت خود می دانید و مملکتتان؛ همین.
چه باید کرد؟
۱. راه حل اساسی و دراز مدت یک راه حل سیاسی- اجتماعی است و گشایش آغوش به تنوع سیاسی- فرهنگی ایرانیان. شماری از راه حل های حقوقی و سیاسی را پیش از این بیان کرده ام. اینک برخی راه حل های مقطعی:
۲. اینکه منبری های مشهور شیپورِ تحریک بنوازند و با لفاظی های میان تهی بر آتش کینه بیافزایند باید متوقف شود. این لفاظی ها شماری از جوانان را بیش از پیش تحریک می کند و بهانه برای جنایت کارانی فراهم می کند که خود در پشت صحنه نشسته اند. انبار مهمات زخم های توده ای را فعال نکنید. لفاظی های شما «کاتالیزوریست» که فقط بشکه های باروت دردها و زخم ها را به هم متصل می کند. هنوز نمی دانید که با جامعه چه کرده اید. از مشاهدات میدانی چنین برمی آید که «سیاست جدیت» در دستور کار قرار گرفته است. این سیاست که در نوع مواجهه خیابانی متجلی شده است اگر چه ممکن است برخی را بترساند و از کارزار به کنار بکشاند اما مهمترین آسیب آن این است که نه تنها «دوئل» را طولانی تر می کند بلکه “خودی” ها را هم بشدت بیزار می کند. «راه حل توده ای» را که جمهوری اسلامی تا کنون برای مقابله با اعتراضات بکار می برده است از استراتژی های فصل منازعه کنار می گذارد یا حداقل آن را بسیار کم رمق می کند. کنار گذاشتن مردم برای کشور و نظام خطرناک است؛ هر چند قابل پیش بینی بود. شمار گسترده ای از این جوانان از جنس دیگری اند. اینها را باید شناخت. اینان سرشار از کینه های گوناگون و آرزوهای ناشناخته اند که به گفت نیاید. بشکه هایی باروتی از اینان در جامعه وجود دارد. این بشکه ها به هم متصل اند. سعی کنید به مطالبات رسیدگی کنید نه اینکه بشکه ها را ناخنک بزنید. شما با خانه های تیمی گروهک های «سکتاریست» دهه ۶۰ مواجه نیستید که از جامعه بریده بودند. شمار وسیعی از اینان هم به لحاظ فرهنگی و هم به لحاظ نیازهای اولیه زندگی تحت فشارند و مهمتر آنکه به همه اقشار و لایه های جامعه متصل اند؛ چون در خانواده و کوچه و بازارند. اساسا زرادخانه “فکری” آنان خانواده است. اینها را تحریک نکنید. اساسا شما اینان را نمی شناسید. به قول آن مقام مسئول “دچار فلج تحلیلی” شده اید.
اساسا نمی توانید با اینان گفتگو کنید؛ مگر کسانی دیگر. نیروهای مدنی را هم که برای خود باقی نگذاشته اید که بتوانند پا درمیانی کنند. ..
متن کامل در اینسنت ویو
cutt.ly/u1xmUH3
🔁بازنشر از روزنامه امین
شبکه جامعهشناسی
@SocioNet
Telegraph
آخرش چه میشود؟
به قلم کیومرث اشتریانرییس انجمن علوم سیاسی ایران اینکه چه می شود، بستگی به رفتار شما دارد. روز سه شنبه هفته گذشته در محوطه دانشگاه تهران از نزدیک شاهد رخدادها بودم. هر کسی می تواند شرح خود را از آنچه دیده است بیان کند. من به شرح وقایع نمی پردازم. تحلیل بسیار…
Forwarded from پیام ما آنلاین
غیبت گفتوگو درباره کم آبی
یادداشت سینا قنبرپور، روزنامهنگار
متن یادداشت
https://payamema.ir/p/77198
لینک اینستاگرام
https://instagram.com/payamema
یادداشت سینا قنبرپور، روزنامهنگار
متن یادداشت
https://payamema.ir/p/77198
لینک اینستاگرام
https://instagram.com/payamema
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
رسانهای درباره توسعه
#پادکست_دغدغه_ایران
فهرست اپیزودهای پادکست دغدغه ایران در کانال رسمی این پادکست در تلگرام به نشانی @dirancast_official
اپیزود یک. کتابهای حوزه خلقیات ایرانیان
اپیزود دو. کتاب ما ایرانیان (نوشته مقصود فراستخواه)
اپیزود سه. کتاب معمای فراوانی: دولتهای نفتی و رونقهای نفتی (نوشته تری لین کارل) – قسمت اول
اپیزود چهار. کتاب معمای فراوانی: دولتهای نفتی و رونقهای نفتی (نوشته تری لین کارل) – قسمت دوم
اپیزود پنج. کتاب معمای فراوانی: دولتهای نفتی و رونقهای نفتی (نوشته تری لین کارل) – قسمت سوم
اپیزود شش. کتاب نظم و زوال سیاسی (نوشته فرانسیس فوکویاما) – قسمت اول
اپیزود هفت. کتاب نظم و زوال سیاسی (نوشته فرانسیس فوکویاما) – قسمت دوم
اپیزود هشت. کتاب نظم و زوال سیاسی (نوشته فرانسیس فوکویاما) – قسمت سوم
اپیزود نه. کتاب نظم و زوال سیاسی (نوشته فرانسیس فوکویاما) – قسمت چهارم
اپیزود ده. کتاب نظم و زوال سیاسی (نوشته فرانسیس فوکویاما) – قسمت پنجم
اپیزود یازده. کتاب نظم و زوال سیاسی (نوشته فرانسیس فوکویاما) – قسمت ششم
اپیزود دوازده. کتاب دامهای اجتماعی و مسأله اعتماد (نوشته بو روثستاین) – قسمت اول
اپیزود سیزده. کتاب دامهای اجتماعی و مسأله اعتماد (نوشته بو روثستاین) – قسمت دوم
اپیزود چهارده. کتاب دامهای اجتماعی و مسأله اعتماد (نوشته بو روثستاین) – قسمت سوم
اپیزود پانزده. کتاب دامهای اجتماعی و مسأله اعتماد (نوشته بو روثستاین) – قسمت چهارم
اپیزود شانزده. کتاب تجربه توسعه آسیای شرقی: معجزه، بحران و آینده (نوشته ها-جون چانگ)
اپیزود هفده. عواقب مداخله دولت در صنعت برق ایران
اپیروز هیجده. ویژگیهای رئیسجمهور
اپیزود نوزده. کتاب تاوان نابرابری: چرا برابری به سود همگان است (نوشته ریچارد ویلکینسون و کیت پیکت) – قسمت اول
اپیزود بیست. کتاب تاوان نابرابری: چرا برابری به سود همگان است (نوشته ریچارد ویلکینسون و کیت پیکت) – قسمت دوم
اپیزود بیستویک. شرح اصلاحات اقتصادی و مبارزه با فساد در گرجستان (نوشته نیکا گیلائوری) – قسمت اول
اپیزود بیستودو. شرح اصلاحات اقتصادی و مبارزه با فساد در گرجستان (نوشته نیکا گیلائوری) – قسمت دوم
اپیزود بیستوسه. شرح اصلاحات اقتصادی و مبارزه با فساد در گرجستان (نوشته نیکا گیلائوری) – قسمت سوم
اپیزود بیستوچهار. شرح اصلاحات اقتصادی و مبارزه با فساد در گرجستان (نوشته نیکا گیلائوری) – قسمت چهارم
اپیزود بیستوپنج. پیچیدگی مسأله آب و همبستگی اجتماعی در ایران
اپیزود بیستوشش. جایگاه کلی ایران در شاخصهای توسعه – قسمت اول
اپیزود بیست و هفت. تحلیلی بر مدیریت کرونا بهمثابه مسأله بدخیم
اپیزود بیست و هشت. جایگاه ایران در شاخصهای توسعه – قسمت دوم
اپیزود بیست و نه. جایگاه ایران در شاخصهای توسعه – قسمت سوم
اپیزود سی. جایگاه ایران در شاخصهای توسعه – قسمت چهارم
پادکست دغدغه ایران را میتوانید در اپلیکیشنهای پادگیر نظیر کستباکس، شنوتو، اپل پادکست، گوگل پادکست، آیتیونز و در تلگرام با شناسه dirancast پیدا کنید.
@dirancast_official
(لطفا با دیگران به اشتراک بگذارید.)
پادکست دغدغه ایران به غیر از نشانی @dirancast_official هیچ کانال دیگری ندارد.
#پادکست_دغدغه_ایران
فهرست اپیزودهای پادکست دغدغه ایران در کانال رسمی این پادکست در تلگرام به نشانی @dirancast_official
اپیزود یک. کتابهای حوزه خلقیات ایرانیان
اپیزود دو. کتاب ما ایرانیان (نوشته مقصود فراستخواه)
اپیزود سه. کتاب معمای فراوانی: دولتهای نفتی و رونقهای نفتی (نوشته تری لین کارل) – قسمت اول
اپیزود چهار. کتاب معمای فراوانی: دولتهای نفتی و رونقهای نفتی (نوشته تری لین کارل) – قسمت دوم
اپیزود پنج. کتاب معمای فراوانی: دولتهای نفتی و رونقهای نفتی (نوشته تری لین کارل) – قسمت سوم
اپیزود شش. کتاب نظم و زوال سیاسی (نوشته فرانسیس فوکویاما) – قسمت اول
اپیزود هفت. کتاب نظم و زوال سیاسی (نوشته فرانسیس فوکویاما) – قسمت دوم
اپیزود هشت. کتاب نظم و زوال سیاسی (نوشته فرانسیس فوکویاما) – قسمت سوم
اپیزود نه. کتاب نظم و زوال سیاسی (نوشته فرانسیس فوکویاما) – قسمت چهارم
اپیزود ده. کتاب نظم و زوال سیاسی (نوشته فرانسیس فوکویاما) – قسمت پنجم
اپیزود یازده. کتاب نظم و زوال سیاسی (نوشته فرانسیس فوکویاما) – قسمت ششم
اپیزود دوازده. کتاب دامهای اجتماعی و مسأله اعتماد (نوشته بو روثستاین) – قسمت اول
اپیزود سیزده. کتاب دامهای اجتماعی و مسأله اعتماد (نوشته بو روثستاین) – قسمت دوم
اپیزود چهارده. کتاب دامهای اجتماعی و مسأله اعتماد (نوشته بو روثستاین) – قسمت سوم
اپیزود پانزده. کتاب دامهای اجتماعی و مسأله اعتماد (نوشته بو روثستاین) – قسمت چهارم
اپیزود شانزده. کتاب تجربه توسعه آسیای شرقی: معجزه، بحران و آینده (نوشته ها-جون چانگ)
اپیزود هفده. عواقب مداخله دولت در صنعت برق ایران
اپیروز هیجده. ویژگیهای رئیسجمهور
اپیزود نوزده. کتاب تاوان نابرابری: چرا برابری به سود همگان است (نوشته ریچارد ویلکینسون و کیت پیکت) – قسمت اول
اپیزود بیست. کتاب تاوان نابرابری: چرا برابری به سود همگان است (نوشته ریچارد ویلکینسون و کیت پیکت) – قسمت دوم
اپیزود بیستویک. شرح اصلاحات اقتصادی و مبارزه با فساد در گرجستان (نوشته نیکا گیلائوری) – قسمت اول
اپیزود بیستودو. شرح اصلاحات اقتصادی و مبارزه با فساد در گرجستان (نوشته نیکا گیلائوری) – قسمت دوم
اپیزود بیستوسه. شرح اصلاحات اقتصادی و مبارزه با فساد در گرجستان (نوشته نیکا گیلائوری) – قسمت سوم
اپیزود بیستوچهار. شرح اصلاحات اقتصادی و مبارزه با فساد در گرجستان (نوشته نیکا گیلائوری) – قسمت چهارم
اپیزود بیستوپنج. پیچیدگی مسأله آب و همبستگی اجتماعی در ایران
اپیزود بیستوشش. جایگاه کلی ایران در شاخصهای توسعه – قسمت اول
اپیزود بیست و هفت. تحلیلی بر مدیریت کرونا بهمثابه مسأله بدخیم
اپیزود بیست و هشت. جایگاه ایران در شاخصهای توسعه – قسمت دوم
اپیزود بیست و نه. جایگاه ایران در شاخصهای توسعه – قسمت سوم
اپیزود سی. جایگاه ایران در شاخصهای توسعه – قسمت چهارم
پادکست دغدغه ایران را میتوانید در اپلیکیشنهای پادگیر نظیر کستباکس، شنوتو، اپل پادکست، گوگل پادکست، آیتیونز و در تلگرام با شناسه dirancast پیدا کنید.
@dirancast_official
(لطفا با دیگران به اشتراک بگذارید.)
پادکست دغدغه ایران به غیر از نشانی @dirancast_official هیچ کانال دیگری ندارد.
Telegram
پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
خُلقیات ایرانیان
محمد فاضلی
آیا ما ایرانیان خلقیات ویژهای داریم که سبب توسعهنیافتگی ماست؟
این سؤال را در اپیزود یک پادکست دغدغه ایران از نگاه کتابهای مختلف ژانر خلقیات ایرانیان بررسی کردهایم.
پادکست دغدغه ایران در اپلیکیشنهای شنوتو، کست باکس و آی…
محمد فاضلی
آیا ما ایرانیان خلقیات ویژهای داریم که سبب توسعهنیافتگی ماست؟
این سؤال را در اپیزود یک پادکست دغدغه ایران از نگاه کتابهای مختلف ژانر خلقیات ایرانیان بررسی کردهایم.
پادکست دغدغه ایران در اپلیکیشنهای شنوتو، کست باکس و آی…
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
رسانه اندیشه توسعه ایران
فهرست اپیزودهای فصل سوم پادکست دغدغه ایران.
📣 فهرست اپیزودهای فصل اول و فصل دوم قبلا در اینجا منتشر شده است.
فهرست فصل سوم
اپیزود ۳۱. مستخدمین بلژیکی در خدمت دولت ایران – قسمت اول
https://t.me/dirancast_official/94
اپیزود ۳۲. مستخدمین بلژیکی در خدمت دولت ایران – قسمت دوم
https://t.me/dirancast_official/98
اپیزود ۳۳. اختناق ایران – قسمت اول
https://t.me/dirancast_official/101
اپیزود ۳۴. اختناق ایران – قسمت دوم
https://t.me/dirancast_official/104
اپیزود ۳۵. مأموریت آمریکاییها در ایران – قسمت اول
https://t.me/dirancast_official/108
اپیزود ۳۶. مأموریت آمریکاییها در ایران – قسمت دوم
https://t.me/dirancast_official/112
اپیزود ۳۷. زایندهرود چگونه خشکید؟
https://t.me/dirancast_official/114
اپیزود ۳۸. آمریکاییها در ایران – رضاشاه به روایت آرتور میسلپو
https://t.me/dirancast_official/117
اپیزود ۳۹. آمریکاییها در ایران – روایتی از حکومت ساختوسازی
https://t.me/dirancast_official/120
اپیزود ۴۰. دلار خیس یا دلار خشک – ارزیابی انتقادی کمآبی در ایران
https://t.me/dirancast_official/122
اپیزود ۴۱. برنامهریزی و توسعه در ایران – روایت جورج بالدوین – قسمت اول
https://t.me/dirancast_official/125
اپیزود ۴۲. برنامهریزی و توسعه در ایران – روایت جورج بالدوین – قسمت دوم
https://t.me/dirancast_official/128
اپیزود ۴۳. برنامهریزی و توسعه در ایران – روایت جورج بالدوین – قسمت سوم
https://t.me/dirancast_official/131
اپیزود ۴۴. تورم و اخلاق – داستانی برای همه
https://t.me/dirancast_official/133
اپیزود ۴۵. دومین گروه مشاوران هاروارد در ایران – قسمت اول
https://t.me/dirancast_official/135
اپیزود ۴۶. دومین گروه مشاوران هاروارد در ایران – قسمت دوم
https://t.me/dirancast_official/136
اپیزود ۴۷. خوزستان: آب، نفت و توسعهنیافتگی
https://t.me/dirancast_official/141
اپیزود ۴۸. چین، راه ابریشم نوین و آینده جهان
https://t.me/dirancast_official/145
اپیزود ۴۹. ایران و راه ابریشم نوین
https://t.me/dirancast_official/147
اپیزود ۵۰. ایران، ژئوپلتیک و دیپلماسی راه – قسمت اول
https://t.me/dirancast_official/150
اپیزود ۵۱. ایران، ژئوپلتیک و دیپلماسی راه – قسمت دوم
https://t.me/dirancast_official/152
حمایت از پادکست
Https://hamibash.com/dirancast
شنیدن در کستباکس
@dirancast_official
فهرست اپیزودهای فصل سوم پادکست دغدغه ایران.
📣 فهرست اپیزودهای فصل اول و فصل دوم قبلا در اینجا منتشر شده است.
فهرست فصل سوم
اپیزود ۳۱. مستخدمین بلژیکی در خدمت دولت ایران – قسمت اول
https://t.me/dirancast_official/94
اپیزود ۳۲. مستخدمین بلژیکی در خدمت دولت ایران – قسمت دوم
https://t.me/dirancast_official/98
اپیزود ۳۳. اختناق ایران – قسمت اول
https://t.me/dirancast_official/101
اپیزود ۳۴. اختناق ایران – قسمت دوم
https://t.me/dirancast_official/104
اپیزود ۳۵. مأموریت آمریکاییها در ایران – قسمت اول
https://t.me/dirancast_official/108
اپیزود ۳۶. مأموریت آمریکاییها در ایران – قسمت دوم
https://t.me/dirancast_official/112
اپیزود ۳۷. زایندهرود چگونه خشکید؟
https://t.me/dirancast_official/114
اپیزود ۳۸. آمریکاییها در ایران – رضاشاه به روایت آرتور میسلپو
https://t.me/dirancast_official/117
اپیزود ۳۹. آمریکاییها در ایران – روایتی از حکومت ساختوسازی
https://t.me/dirancast_official/120
اپیزود ۴۰. دلار خیس یا دلار خشک – ارزیابی انتقادی کمآبی در ایران
https://t.me/dirancast_official/122
اپیزود ۴۱. برنامهریزی و توسعه در ایران – روایت جورج بالدوین – قسمت اول
https://t.me/dirancast_official/125
اپیزود ۴۲. برنامهریزی و توسعه در ایران – روایت جورج بالدوین – قسمت دوم
https://t.me/dirancast_official/128
اپیزود ۴۳. برنامهریزی و توسعه در ایران – روایت جورج بالدوین – قسمت سوم
https://t.me/dirancast_official/131
اپیزود ۴۴. تورم و اخلاق – داستانی برای همه
https://t.me/dirancast_official/133
اپیزود ۴۵. دومین گروه مشاوران هاروارد در ایران – قسمت اول
https://t.me/dirancast_official/135
اپیزود ۴۶. دومین گروه مشاوران هاروارد در ایران – قسمت دوم
https://t.me/dirancast_official/136
اپیزود ۴۷. خوزستان: آب، نفت و توسعهنیافتگی
https://t.me/dirancast_official/141
اپیزود ۴۸. چین، راه ابریشم نوین و آینده جهان
https://t.me/dirancast_official/145
اپیزود ۴۹. ایران و راه ابریشم نوین
https://t.me/dirancast_official/147
اپیزود ۵۰. ایران، ژئوپلتیک و دیپلماسی راه – قسمت اول
https://t.me/dirancast_official/150
اپیزود ۵۱. ایران، ژئوپلتیک و دیپلماسی راه – قسمت دوم
https://t.me/dirancast_official/152
حمایت از پادکست
Https://hamibash.com/dirancast
شنیدن در کستباکس
@dirancast_official
Telegram
پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
رسانهای درباره توسعه
#پادکست_دغدغه_ایران
فهرست اپیزودهای پادکست دغدغه ایران در کانال رسمی این پادکست در تلگرام به نشانی @dirancast_official
اپیزود یک. کتابهای حوزه خلقیات ایرانیان
اپیزود دو. کتاب ما ایرانیان (نوشته مقصود فراستخواه)
اپیزود سه. کتاب…
#پادکست_دغدغه_ایران
فهرست اپیزودهای پادکست دغدغه ایران در کانال رسمی این پادکست در تلگرام به نشانی @dirancast_official
اپیزود یک. کتابهای حوزه خلقیات ایرانیان
اپیزود دو. کتاب ما ایرانیان (نوشته مقصود فراستخواه)
اپیزود سه. کتاب…
گفتوگو برای چه؟ تغییر ملموس
محمد فاضلی
✅ چند دعوت مصرانه داشتهام از تشکلهای دانشجویی برای حضور در دانشگاهها، گفتوگو و شاید تأثیرگذاری بر جو ملتهب دانشجویی. همه را به این دلایل رد کردم:
۱. زمان گفتوگو برای گفتوگو گذشته است. دانشجو دنبال نشانههای معنادار بهبود حکمرانی بهتر معطوف به خلق آینده قابل اتکا میگردد.
۲. توصیه کردن به صبر برای بروز تغییرات ملموس، در فضای رادیکال خریدار ندارد و فقط مشاهده این تغییرات است که حرکت به سمت و جهتی غیررادیکال را ممکن میکند. بروز کنشگری و مطالبه #سیاستی_دیگر در آشکارترین شکلش، هر گفتوگوی غیرمعطوف به نتیجه را ابتر ساخته و میانداری یکسویه ممکن نیست.
۳. گویی حرکت به سوی حل این بحران مسأله هیچ مقام مسئولی نیست. هیچ فرد مسئولی خارج از دانشجویان تشکلهای دانشجویی مطالبه گفتوگو ندارد. کل پیشبرد پروژه گفتوگو -اگر چنین هدف و پروژهای اصلا مد نظر باشد- به تشکلهایی سپرده شده که تا چندی پیش مزاحم تلقی میشدند.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
✅ چند دعوت مصرانه داشتهام از تشکلهای دانشجویی برای حضور در دانشگاهها، گفتوگو و شاید تأثیرگذاری بر جو ملتهب دانشجویی. همه را به این دلایل رد کردم:
۱. زمان گفتوگو برای گفتوگو گذشته است. دانشجو دنبال نشانههای معنادار بهبود حکمرانی بهتر معطوف به خلق آینده قابل اتکا میگردد.
۲. توصیه کردن به صبر برای بروز تغییرات ملموس، در فضای رادیکال خریدار ندارد و فقط مشاهده این تغییرات است که حرکت به سمت و جهتی غیررادیکال را ممکن میکند. بروز کنشگری و مطالبه #سیاستی_دیگر در آشکارترین شکلش، هر گفتوگوی غیرمعطوف به نتیجه را ابتر ساخته و میانداری یکسویه ممکن نیست.
۳. گویی حرکت به سوی حل این بحران مسأله هیچ مقام مسئولی نیست. هیچ فرد مسئولی خارج از دانشجویان تشکلهای دانشجویی مطالبه گفتوگو ندارد. کل پیشبرد پروژه گفتوگو -اگر چنین هدف و پروژهای اصلا مد نظر باشد- به تشکلهایی سپرده شده که تا چندی پیش مزاحم تلقی میشدند.
@fazeli_mohammad
Forwarded from ایرانِ پایدار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برنامهٔ گفتگومحور مِهستان
ایران به روایت محمد فاضلی
(گزيدهٔ برنامه)
✅ محمد فاضلی، جامعهشناس و نویسندهٔ ایرانی است؛ که بواسطهٔ سخنرانیها و یادداشتهای فراوان، یکی از شناختهشدهترین جامعهشناسان ایرانی در فضای عمومی ایران است.
✅ فاضلی علاوه بر انتشار متنها و یادداشتهایی در فضای مجازی و انجام سخنرانیهایی که برخی چون «بحران ناکارآمدی یا جنبش چیزباختگان (افسانه پیل و پراید)» میلیونها بار دیده و شنیده شدهاند، آثار فراوانی را تألیف و ترجمه کرده است. آخرین کتاب او با عنوان «ایران بر لبه تيغ» در مدتی کوتاه به چاپ هشتم رسیده است.
✅ مجموعهٔ ايرانِ پایدار روز پنجشنبه ۲۷ اَمرداد در یکی دیگر از سلسله برنامههای گفتگومحور مِهستان، ميزبان محمد فاضلی بود تا دربارهٔ روایت او از ایران گفتگو کنیم. گزیدهای از این برنامه را میتوانید در این فایل مشاهده نمایید.
نسخهٔ صوتی در کستباکس
نسخهٔ صوتی در تلگرام
نسخهٔ تصویری در کانال آپارات و یوتیوب
#ایران_پایدار
#روایت_ایران
#مهستان
#محمد_فاضلی
⭕️ ایرانِ پایدار بستری برای ایرانشناسی و ایرانشناسی بنیانی برای پایداری ایران.
https://t.me/iranepaydar_official
ایران به روایت محمد فاضلی
(گزيدهٔ برنامه)
✅ محمد فاضلی، جامعهشناس و نویسندهٔ ایرانی است؛ که بواسطهٔ سخنرانیها و یادداشتهای فراوان، یکی از شناختهشدهترین جامعهشناسان ایرانی در فضای عمومی ایران است.
✅ فاضلی علاوه بر انتشار متنها و یادداشتهایی در فضای مجازی و انجام سخنرانیهایی که برخی چون «بحران ناکارآمدی یا جنبش چیزباختگان (افسانه پیل و پراید)» میلیونها بار دیده و شنیده شدهاند، آثار فراوانی را تألیف و ترجمه کرده است. آخرین کتاب او با عنوان «ایران بر لبه تيغ» در مدتی کوتاه به چاپ هشتم رسیده است.
✅ مجموعهٔ ايرانِ پایدار روز پنجشنبه ۲۷ اَمرداد در یکی دیگر از سلسله برنامههای گفتگومحور مِهستان، ميزبان محمد فاضلی بود تا دربارهٔ روایت او از ایران گفتگو کنیم. گزیدهای از این برنامه را میتوانید در این فایل مشاهده نمایید.
نسخهٔ صوتی در کستباکس
نسخهٔ صوتی در تلگرام
نسخهٔ تصویری در کانال آپارات و یوتیوب
#ایران_پایدار
#روایت_ایران
#مهستان
#محمد_فاضلی
⭕️ ایرانِ پایدار بستری برای ایرانشناسی و ایرانشناسی بنیانی برای پایداری ایران.
https://t.me/iranepaydar_official
فاضلی-01
@iranepaydar_official
برنامهٔ گفتگومحور مِهستان
ایران به روایت محمد فاضلی
(نسخهٔ صوتی)
✅ محمد فاضلی، جامعهشناس و نویسندهٔ ایرانی است؛ که بواسطهٔ سخنرانیها و یادداشتهای فراوان، یکی از شناختهشدهترین جامعهشناسان ایرانی در فضای عمومی ایران است.
✅ فاضلی علاوه بر انتشار متنها و یادداشتهایی در فضای مجازی و انجام سخنرانیهایی که برخی چون «بحران ناکارآمدی یا جنبش چیزباختگان (افسانه پیل و پراید)» میلیونها بار دیده و شنیده شدهاند، آثار فراوانی را تألیف و ترجمه کرده است. آخرین کتاب او با عنوان «ایران بر لبه تيغ» در مدتی کوتاه به چاپ هشتم رسیده است.
✅ مجموعهٔ ايرانِ پایدار روز پنجشنبه ۲۷ اَمرداد در یکی دیگر از سلسله برنامههای گفتگومحور مِهستان، ميزبان محمد فاضلی بود تا دربارهٔ روایت او از ایران گفتگو کنیم. نسخهٔ صوتی این گفتگو در این فایل در دسترس است.
کستباکس ایران پایدار
گزيدهٔ برنامه
نسخهٔ تصویری در کانال آپارات و یوتیوب ايران پایدار
#ایران_پایدار
#روایت_ایران
#مهستان
#محمد_فاضلی
⭕️ ایرانِ پایدار بستری برای ایرانشناسی و ایرانشناسی بنیانی برای پایداری ایران.
https://t.me/iranepaydar_official
ایران به روایت محمد فاضلی
(نسخهٔ صوتی)
✅ محمد فاضلی، جامعهشناس و نویسندهٔ ایرانی است؛ که بواسطهٔ سخنرانیها و یادداشتهای فراوان، یکی از شناختهشدهترین جامعهشناسان ایرانی در فضای عمومی ایران است.
✅ فاضلی علاوه بر انتشار متنها و یادداشتهایی در فضای مجازی و انجام سخنرانیهایی که برخی چون «بحران ناکارآمدی یا جنبش چیزباختگان (افسانه پیل و پراید)» میلیونها بار دیده و شنیده شدهاند، آثار فراوانی را تألیف و ترجمه کرده است. آخرین کتاب او با عنوان «ایران بر لبه تيغ» در مدتی کوتاه به چاپ هشتم رسیده است.
✅ مجموعهٔ ايرانِ پایدار روز پنجشنبه ۲۷ اَمرداد در یکی دیگر از سلسله برنامههای گفتگومحور مِهستان، ميزبان محمد فاضلی بود تا دربارهٔ روایت او از ایران گفتگو کنیم. نسخهٔ صوتی این گفتگو در این فایل در دسترس است.
کستباکس ایران پایدار
گزيدهٔ برنامه
نسخهٔ تصویری در کانال آپارات و یوتیوب ايران پایدار
#ایران_پایدار
#روایت_ایران
#مهستان
#محمد_فاضلی
⭕️ ایرانِ پایدار بستری برای ایرانشناسی و ایرانشناسی بنیانی برای پایداری ایران.
https://t.me/iranepaydar_official
Forwarded from Hojjat Mianabadi
🎥: فیلم کامل نشست"فقدان نظام سیاستگذاری آب در ایران"
در این ارائه که در مرکز مطالعات سیاستگذاری عمومی دانشگاه تهران برگزار شد، سعی شداز بیان مطالب تکراری پرهیز و با محوریت موضوعات زیر به بخشی از مهم ترین چالش های نظام سیاستگذاری آب در شش دهه اخیر در ایران پرداخته شود:
- نمی دانیم مسأله مان چیست و نمی دانیم چه «می خواهیم»
- نمی دانیم که نمی دانیم
-نقش و قصور نسبی دانشگاه ها در چالش ها و مشکلات آب در کشور
- تعارض منافع و عدم شفافیت
در این ارائه سعی شد که از بیان مطالب تکراری و مکرر شنیده شده پرهیز و به مسائل، از نگاهی جدید در حوزه سیاستگذاری آب پرداخته شود.
امید است که این ارائه و مطالب مورد توجه فعالان، متخصصان و دلسوزان حوزه آب قرار گیرد.
https://www.youtube.com/watch?v=oNAMnfHkpWI
https://www.aparat.com/v/2YB3r
#سیاستگذاری_آب
در این ارائه که در مرکز مطالعات سیاستگذاری عمومی دانشگاه تهران برگزار شد، سعی شداز بیان مطالب تکراری پرهیز و با محوریت موضوعات زیر به بخشی از مهم ترین چالش های نظام سیاستگذاری آب در شش دهه اخیر در ایران پرداخته شود:
- نمی دانیم مسأله مان چیست و نمی دانیم چه «می خواهیم»
- نمی دانیم که نمی دانیم
-نقش و قصور نسبی دانشگاه ها در چالش ها و مشکلات آب در کشور
- تعارض منافع و عدم شفافیت
در این ارائه سعی شد که از بیان مطالب تکراری و مکرر شنیده شده پرهیز و به مسائل، از نگاهی جدید در حوزه سیاستگذاری آب پرداخته شود.
امید است که این ارائه و مطالب مورد توجه فعالان، متخصصان و دلسوزان حوزه آب قرار گیرد.
https://www.youtube.com/watch?v=oNAMnfHkpWI
https://www.aparat.com/v/2YB3r
#سیاستگذاری_آب
YouTube
سیاست گذاری آب؛ چالش ها و راهکارها
در این ارائه دکتر حجت میان آبادی به بررسی ابعاد مختلف چالش های سیاست گذاری آب در ایران پرداختند
یکی مسئولیت بپذیرد
محمد فاضلی
✅ مدتی است مناقشه میان منتقدان ساخت و آبگیری #سد_چمشیر (احداث شده بر رودخانه زهره، نزدیک شهر گچساران) و سازندگان سد بالا گرفته است. ساده شده قضیه این است که:
🔹منتقدان معتقدند سد و مخزن آن بر یک سازند نمکی با میلیونها (و احتمالاً میلیاردها تن) نمک واقع است. آبگیری سد سبب حل شدن این میزان نمک در آب و تکرار وضعیت سد گتوند خواهد شد. این بدان معناست که سد چمشیر یک سازه مولد آب شور و مخرب است. آنها برای تأیید مدعای خود به گزارشهای متعدد و بررسیهای علمی استناد میکنند.
🔹سازندگان و طرفداران سد در مقابل معتقدند ۲۵ جلد گزارش ارزیابی محیطزیستی برای این سد تهیه شده و علیرغم وجود سازندهای نمکی در منطقه ساخت سد، استقرار آنها و شرایط مخزن سد به گونهای است که نه فقط باعث تکرار وضعیت سد گتوند، شوری آب و تخریب محیطزیست نمیشود بلکه سد باعث بهبود کیفیت آب رودخانه زهره نیز میشود.
✅ بررسی این دو مدعا، کاری تخصصی است که من صلاحیت اظهارنظر درباره رد یا تأیید موضع منتقدان یا طرفداران سد را ندارم، اما از موضع عقلانیت حکمرانی میتوانم دو پیشنهاد ارائه کنم.
یک. ضرورت شفافیت: سابقه ساخته شدن سازههایی نظیر سد گتوند، ضروری میسازد که کلیه فرایندهای شفافسازی درباره سازه سد چمشیر و آبگیری آن انجام شود. محیطزیست ایران دیگر توانی برای به دوش کشیدن یک فاجعه محیطزیستی دیگر را ندارد. رودخانه زهره دارایی مشترک ایرانیان است و به آن حساس هستند.
دو. طرفداران ساخت و آبگیری سد، به استناد مطالعاتی که مدعی انجام آنها هستند، به بیخطر بودن سد و آبگیری آن برای رودخانه زهره و اراضی پاییندست سد اطمینان دارند. ضروری و مطلقا ضروری است، مشخص شود مسئولیت درستی این گزاره را که «آبگیری سد بدون خطر است» چه کسی به عهده میگیرد. کسی/کسانی باید مسئولیت بپذیرد/بپذیرند.
✅ تجربه من از نظام حکمرانی در این کشور نشان میدهد در این گونه موارد، آدمهایی پیدا میشوند که از انجام کار دفاع میکنند، حرفهایی در رسانه میزنند و بعد که کار خراب شد، اثری از آنها پیدا نمیشود. ارتباط آنها با کار تعریفنشده است و حاضر به پذیرش هیچ مسئولیتی نیستند.
✅ تجربه نشان میدهد در این گونه موارد، مسأله در جلسهای طرح میشود که برای لوث کردن مسئولیت افراد تشکیل میشود تا ریسک مسئولیت بین افراد حاضر در جلسه تقسیم/گم شود. بعد از مشخص شدن عواقب ناخوشایند کار، هیچ کسی مسئولیت آنرا نمیپذیرد.
✅ پیشنهاد میکنم مسئول مستقیم رد کردن دیدگاههای منتقدان مشخص باشد، استنادات وی برای رد کردن نظر منتقدان درباره خطرناک بودن آبگیری سد چمشیر روشن شود، و آبگیری با صددرصد شفاف شدن مسئولیت فردی که دستور آبگیری را صادر میکند و پذیرش مسئولیت عواقب آن صورت گیرد.
✅ یکی مسئولیت بپذیرد تا در صورت بروز پیآمدهای محیطزیستی مد نظر منتقدان، اقلاً معلوم باشد چه کسی باید جواب پس بدهد.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
✅ مدتی است مناقشه میان منتقدان ساخت و آبگیری #سد_چمشیر (احداث شده بر رودخانه زهره، نزدیک شهر گچساران) و سازندگان سد بالا گرفته است. ساده شده قضیه این است که:
🔹منتقدان معتقدند سد و مخزن آن بر یک سازند نمکی با میلیونها (و احتمالاً میلیاردها تن) نمک واقع است. آبگیری سد سبب حل شدن این میزان نمک در آب و تکرار وضعیت سد گتوند خواهد شد. این بدان معناست که سد چمشیر یک سازه مولد آب شور و مخرب است. آنها برای تأیید مدعای خود به گزارشهای متعدد و بررسیهای علمی استناد میکنند.
🔹سازندگان و طرفداران سد در مقابل معتقدند ۲۵ جلد گزارش ارزیابی محیطزیستی برای این سد تهیه شده و علیرغم وجود سازندهای نمکی در منطقه ساخت سد، استقرار آنها و شرایط مخزن سد به گونهای است که نه فقط باعث تکرار وضعیت سد گتوند، شوری آب و تخریب محیطزیست نمیشود بلکه سد باعث بهبود کیفیت آب رودخانه زهره نیز میشود.
✅ بررسی این دو مدعا، کاری تخصصی است که من صلاحیت اظهارنظر درباره رد یا تأیید موضع منتقدان یا طرفداران سد را ندارم، اما از موضع عقلانیت حکمرانی میتوانم دو پیشنهاد ارائه کنم.
یک. ضرورت شفافیت: سابقه ساخته شدن سازههایی نظیر سد گتوند، ضروری میسازد که کلیه فرایندهای شفافسازی درباره سازه سد چمشیر و آبگیری آن انجام شود. محیطزیست ایران دیگر توانی برای به دوش کشیدن یک فاجعه محیطزیستی دیگر را ندارد. رودخانه زهره دارایی مشترک ایرانیان است و به آن حساس هستند.
دو. طرفداران ساخت و آبگیری سد، به استناد مطالعاتی که مدعی انجام آنها هستند، به بیخطر بودن سد و آبگیری آن برای رودخانه زهره و اراضی پاییندست سد اطمینان دارند. ضروری و مطلقا ضروری است، مشخص شود مسئولیت درستی این گزاره را که «آبگیری سد بدون خطر است» چه کسی به عهده میگیرد. کسی/کسانی باید مسئولیت بپذیرد/بپذیرند.
✅ تجربه من از نظام حکمرانی در این کشور نشان میدهد در این گونه موارد، آدمهایی پیدا میشوند که از انجام کار دفاع میکنند، حرفهایی در رسانه میزنند و بعد که کار خراب شد، اثری از آنها پیدا نمیشود. ارتباط آنها با کار تعریفنشده است و حاضر به پذیرش هیچ مسئولیتی نیستند.
✅ تجربه نشان میدهد در این گونه موارد، مسأله در جلسهای طرح میشود که برای لوث کردن مسئولیت افراد تشکیل میشود تا ریسک مسئولیت بین افراد حاضر در جلسه تقسیم/گم شود. بعد از مشخص شدن عواقب ناخوشایند کار، هیچ کسی مسئولیت آنرا نمیپذیرد.
✅ پیشنهاد میکنم مسئول مستقیم رد کردن دیدگاههای منتقدان مشخص باشد، استنادات وی برای رد کردن نظر منتقدان درباره خطرناک بودن آبگیری سد چمشیر روشن شود، و آبگیری با صددرصد شفاف شدن مسئولیت فردی که دستور آبگیری را صادر میکند و پذیرش مسئولیت عواقب آن صورت گیرد.
✅ یکی مسئولیت بپذیرد تا در صورت بروز پیآمدهای محیطزیستی مد نظر منتقدان، اقلاً معلوم باشد چه کسی باید جواب پس بدهد.
@fazeli_mohammad
Forwarded from محمود اولاد (محمود اولاد)
اگر متهم به سیاهنمایی نمیشوم، اینکه وزیر نفت گفته برای اینکه به واردکننده گاز و نفت تبدیل نشویم، باید 240 میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام شود، چند نکته دارد:
1- این رقم با دلار 36 هزار تومنی بیش از 8.5 میلیون میلیارد تومن میشه! تقریبا بیش از تولید ناخالص ملی!
2- نشان میده در سالهای گذشته که نرخ تشکیل سرمایه منفی بود، حتی استهلاک سرمایه هم جبران نشده و انباشت این موضوع، چه تبعات وحشتناکی دارد.
3- همین روزها وزارت نیرو هم میتونه برای برق و آب همین را بگه. صنعت و بازرگانی و کشاورزی و راه و شهرسازی (برای مسکن گفته البته که 2 برابر بودجه میشه!). یعنی نیاز انباشته سرمایهگذاری در همه زمینهها.
4- تازه اینها سرمایهگذاری لازم برای این است که وارد کننده نشویم نه اینکه به صادرات فکر کنیم یا اصولا به توسعه فکر کنیم.
5- نکته مهمتر اینکه ما صادرکننده عمده نفت و گازیم. بخش قابل توجه ارز مورد نیاز از نفت و گاز یا پتروشیمی (پایه گاز) تأمین میشه. اگر 240 میلیارد دلار سرمایهگذاری نشود و قرار باشد تبدیل به واردکننده نفت و گاز شویم، تصور کنید ارز مورد نیاز برای این واردات از چه محلی قرار است تأمین شود؟ این یعنی واردات هم غیرممکن خواهد بود. یعنی ....!
6- هرچه در این بیش از 10 سال گذشته، گفتیم که حضرات! رشد در انزوا (شباهتش با رشد درونزا هم جالب بود!)، نعمت شمردن تحریم، سیاست خودکفائی و اینکه سر یک اشتباه محاسباتی با دلار 4200 تومنی، فکر کنیم یازدهمین قدرت اقتصادی جهانیم!!! و فکر کنیم با همین فرمان به اولین اقتصاد جهان تبدیل خواهیم شد، شاید چند روزی سر کنیم ولی وقتی مسائل انباشته شد، سیلی مهیب خواهد بود و نابودگر. لطفا و خواهش میکنم یک ذره روی این حرف نیاز 240 میلیارد دلاری سرمایه گذاری برای عدم تبدیل به وارد کننده نفت و گاز بیشتر فکر کنید، ببینید چه بلائی داره سر کشورمان میاد.
میدانم فعلا حضرات میگن در یک کشتی هستیم!گیر به هم ندیم! اما
"فقر از آنچه در آینه دیده میشود، به ما نزدیکتر است!"
http://t.me/maolad
1- این رقم با دلار 36 هزار تومنی بیش از 8.5 میلیون میلیارد تومن میشه! تقریبا بیش از تولید ناخالص ملی!
2- نشان میده در سالهای گذشته که نرخ تشکیل سرمایه منفی بود، حتی استهلاک سرمایه هم جبران نشده و انباشت این موضوع، چه تبعات وحشتناکی دارد.
3- همین روزها وزارت نیرو هم میتونه برای برق و آب همین را بگه. صنعت و بازرگانی و کشاورزی و راه و شهرسازی (برای مسکن گفته البته که 2 برابر بودجه میشه!). یعنی نیاز انباشته سرمایهگذاری در همه زمینهها.
4- تازه اینها سرمایهگذاری لازم برای این است که وارد کننده نشویم نه اینکه به صادرات فکر کنیم یا اصولا به توسعه فکر کنیم.
5- نکته مهمتر اینکه ما صادرکننده عمده نفت و گازیم. بخش قابل توجه ارز مورد نیاز از نفت و گاز یا پتروشیمی (پایه گاز) تأمین میشه. اگر 240 میلیارد دلار سرمایهگذاری نشود و قرار باشد تبدیل به واردکننده نفت و گاز شویم، تصور کنید ارز مورد نیاز برای این واردات از چه محلی قرار است تأمین شود؟ این یعنی واردات هم غیرممکن خواهد بود. یعنی ....!
6- هرچه در این بیش از 10 سال گذشته، گفتیم که حضرات! رشد در انزوا (شباهتش با رشد درونزا هم جالب بود!)، نعمت شمردن تحریم، سیاست خودکفائی و اینکه سر یک اشتباه محاسباتی با دلار 4200 تومنی، فکر کنیم یازدهمین قدرت اقتصادی جهانیم!!! و فکر کنیم با همین فرمان به اولین اقتصاد جهان تبدیل خواهیم شد، شاید چند روزی سر کنیم ولی وقتی مسائل انباشته شد، سیلی مهیب خواهد بود و نابودگر. لطفا و خواهش میکنم یک ذره روی این حرف نیاز 240 میلیارد دلاری سرمایه گذاری برای عدم تبدیل به وارد کننده نفت و گاز بیشتر فکر کنید، ببینید چه بلائی داره سر کشورمان میاد.
میدانم فعلا حضرات میگن در یک کشتی هستیم!گیر به هم ندیم! اما
"فقر از آنچه در آینه دیده میشود، به ما نزدیکتر است!"
http://t.me/maolad
Telegram
محمود اولاد
کارشناس اقتصاد
کانالی برای تولید محتوای تحلیلهای اقتصادی- اجتماعی
طنز اقتصادی
@mahmoudolad
Mahmoud.olad@gmail.com
کانالی برای تولید محتوای تحلیلهای اقتصادی- اجتماعی
طنز اقتصادی
@mahmoudolad
Mahmoud.olad@gmail.com