📝#شعر_فاطمی
گفت در می زنند مهمان است
گفت آیا صدای سلمان است؟
این صدا، نه صدای طوفان است
مزن، این خانهی مسلمان است
مادرم رفت پشت در، اما
گفت آرام ما خدا داریم
ما کجا کار با شما داریم
و اگر روضه ای به پا داریم
پدرم رفته ما عزاداریم
پشت در سوخت بال و پر، اما
آسمان را به ریسمان بردند
آسمان را کشان کشان بردند
پیش چشمان دیگران بردند
مادرم داد زد بمان، بردند
بازوی مادرم سپر،اما
بین آن کوچه چند بار افتاد
اشک از چشم روزگار افتاد
پدرم در دلش شرار افتاد
تا نگاهش به ذوالفقار افتاد
گفت یک روز یک نفر اما...
سید حمیدرضا برقعی
📝#شعر_فاطمی
▪️◾️#رسانه_فاطمیه_باشیم◾️▪️
@fatemye1437
گفت در می زنند مهمان است
گفت آیا صدای سلمان است؟
این صدا، نه صدای طوفان است
مزن، این خانهی مسلمان است
مادرم رفت پشت در، اما
گفت آرام ما خدا داریم
ما کجا کار با شما داریم
و اگر روضه ای به پا داریم
پدرم رفته ما عزاداریم
پشت در سوخت بال و پر، اما
آسمان را به ریسمان بردند
آسمان را کشان کشان بردند
پیش چشمان دیگران بردند
مادرم داد زد بمان، بردند
بازوی مادرم سپر،اما
بین آن کوچه چند بار افتاد
اشک از چشم روزگار افتاد
پدرم در دلش شرار افتاد
تا نگاهش به ذوالفقار افتاد
گفت یک روز یک نفر اما...
سید حمیدرضا برقعی
📝#شعر_فاطمی
▪️◾️#رسانه_فاطمیه_باشیم◾️▪️
@fatemye1437
#شعر
ياايهاالعزيز دلم مبتلايتان
دارد دوباره اين دل تنگم هوايتان
ازحال مااگرکه بپرسی ملال نيست
جزدوری شما وفراق صدايتان...
📲@fatemyeh_com
ياايهاالعزيز دلم مبتلايتان
دارد دوباره اين دل تنگم هوايتان
ازحال مااگرکه بپرسی ملال نيست
جزدوری شما وفراق صدايتان...
📲@fatemyeh_com