مسیر مستقیم
4.15K subscribers
1.81K photos
498 videos
55 files
1.71K links
🔸کانال رسمی ستاد مناسبت‌ها
🔸وابسته به سایت اطلاع رسانی فاطمیه
🌐 www.Fatemyeh.com
📡 کانال خبری ستاد مناسبت‌ها:
@Fatemyeh_news

اینستاگرام
Instagram.com/Fatemyeh_com
ایتا
Eitaa.com/Fatemyeh_com
Download Telegram
‌‌.
#رسول_خدا صلی الله علیه و آله
#پیامبر_من

🌸🌸🌸

🕌 پیامبر من 🕌
🔹قدم به قدم با رسول مکرم در #مسیرمستقیم

قدر نعمت خدا را بدانید و از خود مرانید؛ کم شده نعمتی برود و دوباره بازگردد.۱

💠قدم هجدهم: حمد و ستایشش...

🔸بر زبانش ورد خدا بود. «الحمدلله علی هذه النِّعمةِ». «الحمدُ للِهِ علی کلّ حالٍ». اولی را وقتی موضوع خوشحال کننده‌ای می‌شنید و دومی را وقتی ناراحت می‌شد، می‌گفت.
🔸وقتی هم به چیزهای دوست داشتنی‌اش می‌رسید، می‌گفت: «الحمدُ للهِ الّذِی بنعمتِهِ تُتِّمُّ الصّالحاتُ».۲
🔸هر روز حداقل سیصد و شصت مرتبه می‌گفت: «الحمدُ للهِ کَثیراً علی کلِّ حالٍ».۳
همیشه ستایشگر بود.


--------------
📝پانوشت:
۱. «أحسنوا جوار نعم الله لا تنفروها فقلّها زالت عن قوم فعادت الیهم»؛ نهج الفصاحه، ص 510.
۲. سنن النبی، ص 394.
۳. همان، ص 414.

🌸🌸🌸

در «مسیرمستقیم» باشید:
http://telegram.me/Fatemyeh_com‌
‌‌.
#رسول_خدا صلی الله علیه و آله
#پیامبر_من

🌸🌸🌸

🕌 پیامبر من 🕌
🔹قدم به قدم با رسول مکرم در #مسیرمستقیم

خشم خدا با صدقه‌ی نهانی می‌رود.١

💠قدم نوزدهم: صدقه اش ...

🔸هیچ وقت محتاجی را از خود نراند. اگر چیزی داشت حتماً به او می‌داد، وگرنه می‌گفت: «خدا برساند.»
به قول معروف، نه نمی‌گفت.۲
🔸از فقیران غافل نمی‌شد. دستور داده بود میوه‌ها را شب نچینند مبادا فقیری محروم بماند.۳
🔸عطایایش به حساب نمی آمد؛ گوسفندی ذبح کردند و به چند سائل دادند. به پیامبر گفتند: "جز شانه‌اش چیزی نمانده." فرمود: «آنچه دادید مانده، جز شانه‌اش.»۴


--------------
📝پانوشت:
۱. «انّ الصّدقة السّرّ لتطفی غصب الربّ»؛ مستدرک الوسائل، ج 7، ص 183.
۲. سنن النبی، ص 266 و 368.
۳. همان، ص 82؛
۴. تیسیر الاصول، ج 3، ص 152؛


🌸🌸🌸

در «مسیرمستقیم» باشید:
T.me/Fatemyeh_com
‌‌.
#رسول_خدا صلی الله علیه و آله
#پیامبر_من

🌸🌸🌸

🕌 پیامبر من 🕌
🔹قدم به قدم با رسول مکرم در #مسیرمستقیم



💠قدم بيستم: قرض دادنش ...

🔸قرض را بهتر از صدقه می‌دانست. اعلام کرده بود قرض هم نوعی صدقه است.۲
🔸اگر گرسنه یا برهنه‌ای می‌آمد و چیزی می‌خواست. بلال را می‌فرستاد تا قرض بگیرد و کارشان را راه بیندازد.
🔸حتی اگر کسی از دنیا می‌رفت و قرضی به گردنش بود، پیامبر می‌داد.۳


--------------
📝پانوشت:

۱. «لا تتّبعوا عورات المؤمنین فانّه من تتّبع عورات المؤمنین تتّبع الله عورته و من تتّبع الله عورته فضحه ولو فی جوف بیته»؛ منتخب میزان الحکمه، ح 4726.
۲. نهج الفصاحه، ص 526.
۳. نظام الحکومه النبویه، ج 1، ص 445؛

🌸🌸🌸

در «مسیرمستقیم» باشید:
T.me/Fatemyeh_com
‌‌.
#رسول_خدا صلی الله علیه و آله
#پیامبر_من

🌸🌸🌸

🕌 پیامبر من 🕌
🔹قدم به قدم با رسول مکرم در #مسیرمستقیم

اگر نصیحتی برای برادرت به خاطرت گذشت؛ دریغ مکن.١

💠قدم بيست ویکم: نصیحتش...

🔸از هر موقعیتی برای بیداری استفاده می‌کرد. مردی وصیت کرده بود انبار خرمایش را فقط پیامبر آنهم با دست خودش صدقه بدهد. او هم همین کار را کرد. آخرین خرمایی که از زمین برداشت به همه نشان داد:
«اگر این را خودش صدقه می‌داد، بهتر از انبار خرمایی بود که من به جایش صدقه دادم.»
🔸خیلی به صدقه اعتقاد داشت. توصیه هم می‌کرد آدم‌ها باید با دست خودشان صدقه بدهند؛ نه بعد از مرگ، وقتی که دستشان از دنیا کوتاه شد۲


--------------
📝پانوشت:

۱. «إذا وجد احدکم لأخیه نصحاً فی نفسه فلیذکره له»؛ نهج الفصاحه، ص 265.
۲. داستان‌های اخلاقی در آثار شهید محراب آیت الله دستغیب، ج 1، ص 34.


🌸🌸🌸

در «مسیرمستقیم» باشید:
T.me/Fatemyeh_com
‌‌.
#رسول_خدا صلی الله علیه و آله
#پیامبر_من

🌸🌸🌸

🕌 پیامبر من 🕌
🔹قدم به قدم با رسول مکرم در #مسیرمستقیم

نیکی به پدر و مادر، وفای به عهد و پس دادن امانت؛ مسلمانی به ترک اینها مجاز نیست خواه برای مسلمان و خواه کافر.١

💠قدم بيست و دوم: وفاداری‌اش...

🔸همیشه سرقول و قرارش بود. نه اینکه بعد از پیامبری اینطور شده باشد. قبلش هم اهل وفا بود.
عمّار دوست قدیمی‌اش بود. می‌گفت: "یکبار قبل از پیامبری، برای چراندن گوسفندان مردم با محمد قرار گذاشته بودم. اینکه با هم گوسفندها را بچرانیم. اما فردا کمی دیر آمدم. دیدم محمد نمی‌گذارد گوسفندان به چرا بروند.
گفتم: "چرا مانع می‌شدی؟"
گفت: «قرارمان این نبود، باید باهم بچرانیم، نه تنهایی.»۲"


--------------
📝پانوشت:
۱. «ثلاث لیس لاحد النّاس فیه رخصة برّ الوالدین مسلماً أو کافرا و الوفاء بالعهد لمسلم أو کافر والامانة الی مسلم ـ أو کافر»؛ بحارالانوار، ج 75، ص 96.
۲. بحارالانوار، ج 75، ص 96.


🌸🌸🌸

در «مسیرمستقیم» باشید:
T.me/Fatemyeh_com
‌‌.
#رسول_خدا صلی الله علیه و آله
#پیامبر_من

🌸🌸🌸

🕌 پیامبر من 🕌
🔹قدم به قدم با رسول مکرم در #مسیرمستقیم

گشاده رویی کینه را می‌برد.۱

💠قدم بيست و سوم: عیادت بیمارش...

🔸عیادت بیمار را خیلی مهم می‌دانست؛ مخصوصاً اگر همسایه هم بود.
🔸اذیت و آزارش می‌دادند، او هم عادت کرده بود. وقتی دید از خاک و خاکستر همیشگی خبری نیست و کوچه تر و تمیز است و راه باز، بعد از نمازش پرسید: «دوستی داشتیم که از کنار خانه‌اش عبور می‌کردیم. چند روزی است که خبرش نداریم کجاست؟»
گفتند: "مریض شده"
با چند نفر برای عیادت رفت. بیمار به پسرش گفت: "زود باش رویم را بپوشان!"
وقتی آقا آمد، گفت: "ای پیامبر! اول مسلمانی‌ام بعد دیدار رویت."
یهودی بود؛ اما همان جا مسلمان شد.۲


--------------
📝پانوشت:
۱. «حسن البشر یذهب بالسّخیمة»، الکافی، ج 2، ص 103.
۲. عرفان اسلامی، ج 2، ص 299؛


🌸🌸🌸

در «مسیرمستقیم» باشید:
T.me/Fatemyeh_com
‌‌.
#رسول_خدا صلی الله علیه و آله
#پیامبر_من

🌸🌸🌸

🕌 پیامبر من 🕌
🔹قدم به قدم با رسول مکرم در #مسیرمستقیم

بهترین کسب‌ها آن است که نادرستی در آن نباشد و کاری است که مرد با دست خود انجام دهد.۱

💠قدم بيست و چهارم: تشویق به کارش...

🔸مرد است و کارش. می‌گفت: «مؤمن اگر کار نداشته باشد، دینش می‌شود وسیله پول درآوردنش.»۲
🔸وقتی از تبوک برمی‌گشت، سعد انصاری به استقبالش رفت:
- «دستان سفتی داری، سعد!»
- "طناب و بیل، منبع درآمدم است."
باورش سخت بود. بر دستان سعد بوسه زد: «این دستی است که آتش دوزخ به آن نمی‌رسد.»۳
🔸یک‌بار هم از ذکر و دعا و قرآن و نماز کسی در مسافرت برایش گفتند، پرسید: «چه کسی کارهایش را انجام می‌داد؟»
گفتند: "البته ما! با کمال میل."
فرمود: «شما از او بهتر بودید.»۴
🔸معاذ که از دنیا رفت، پیامبر سنگ‌های لحدش را چید. با خاک خوب می‌پوشاند و با دقت پر می‌کرد. گفتند: "بعید است قبر این‌همه نیاز به دقت داشته باشد؟" فرمود: «طولی نمی‌کشد که همه این‌ها خراب می‌شود. اما خدا محکم کاری بنده‌اش را دوست دارد.»۵


--------------
📝پانوشت:
۱. «أفضل الکسب بیع مبرور وعمل الرّجل بیده»؛ نهج الفصاحه، ص 542.
۲. بحارالانوار،2 ج 23، ص 9.
۳. اسدالغابه، ج 2، ص 269؛
۴. با محمد، ص 37.
۵. بحارالانوار، ج 22، ص 107؛ به نقل از همان، ص 37 و 38.


🌸🌸🌸

در «مسیرمستقیم» باشید:
T.me/Fatemyeh_com
‌‌.
#رسول_خدا صلی الله علیه و آله
#پیامبر_من

🌸🌸🌸

🕌 پیامبر من 🕌
🔹قدم به قدم با رسول مکرم در #مسیرمستقیم

میهمان، روزی‌اش را می‌آورد و گناهان اهل خانه را می‌برد.١

💠قدم بيست و پنجم: مهمان نوازی‌اش...

🔸همان دم در نشست؛ جمعیت زیادی مهمان پیامبر بودند، اما او داخل خانه جایش نبود. یک وقت دید پیامبر لباسش را آورده و می‌گوید «رویش بنشین خاکی نشوی!» جریر بن عبدالله هم آن را گرفت، اما بوسید.۲
🔸دعوتش که می‌کردند، ملاحظه میزبانش را می‌کرد. مبادا کسی همراهش باشد که میزبان نمی‌خواسته. یکبار وقتی برای مهمانی، کسی همراهش شد، دم در به صاحب خانه گفت: «این مرد هم به دنبالم آمد. می‌توانی اجازه بدهی می‌توانی ندهی.»۳
🔸بعد از غذا در حق میزبان هم دعا می‌کرد:
- «نمی‌خواهید به برادر خود پاداش دهید؟»
- "چه کنیم؟"
- «دعای برکت.»۴


--------------
📝پانوشت:

۱. «إذا دخل الضّیف علی القوم دخل برزقه واذا خرج خرج بمغفرة ذنوبهم»؛ نهج الفصاحه، ص 617.
۲. بحارالانوار، ج 16، ص 235.
۳. تیسیر الاصول، ج 3، ص 165
۴. اسدالغابه، ج 4، ص 250، به نقل از همان، ص 153

🌸🌸🌸

در «مسیرمستقیم» باشید:
T.me/Fatemyeh_com
‌‌.
#رسول_خدا صلی الله علیه و آله
#پیامبر_من

🌸🌸🌸

🕌 پیامبر من 🕌
🔹قدم به قدم با رسول مکرم در #مسیرمستقیم

بر دیگری برتری ندارد، مگر به خاطر دین یا عمل شایسته.١

💠قدم بيست وششم: هدیه دادنش...

🔸شدیداً حق شناس بود. وقتی هدیه ای می دادند، اصرار داشت به بهتر از آن تلافی کند.
🔸اعرابی بود و از علاقه مندانش. از بیابان آمده بود، ولی نه دست خالی. پیامبر هم از شهر هدیه ای به او داد به مراتب بهتر.۲

—------------
📝پانوشت:
۱. «لیس لأحد علی أحد أفضل الاّ بالدین أو عمل صالح»؛ نهج الفصاحه، ص 482.
۲. نظام الحکومة النبویه، ج 2، ص 100؛

🌸🌸🌸

در «مسیرمستقیم» باشید:
T.me/Fatemyeh_com
‌‌.
#رسول_خدا صلی الله علیه و آله
#پیامبر_من

🌸🌸🌸

🕌 پیامبر من 🕌
🔹قدم به قدم با رسول مکرم در #مسیرمستقیم

هرکس عمل ناشایسته‌ای ببیند، به دست خود مانع آن شود؛ اگر نتوانست با زبان و اگر نه با دل، که حداقل ایمان همین است.۱

💠قدم بيست وهفتم: نهی از منکرش...

🔸در حجةالوداع پشت سر پیامبر سوار بود. اما وقتی کاروان زنان می‌گذشت، چشمش هم به دنبال کاروان رفت. پیامبر نگذاشت. دستش را گذاشت روی صورت فضل بن عباس. دو بار این کار را کرد تا از نگاه بد بازش دارد.
نمی‌خواست کسی به گناه بیفتد.۲


—------------
📝پانوشت:
۱. «من رأی منکم منکراً فلیغیّروه بیده فان لم یستطع فبلسانه وفان لم یستطع فبقلبه وذلک أضعف الایمان»؛ نهج الفصاحه، ص 636.
۲. بحارالانوار، ج 21، ص 406


🌸🌸🌸

در «مسیرمستقیم» باشید:
T.me/Fatemyeh_com
‌‌.
#رسول_خدا صلی الله علیه و آله
#پیامبر_من

🌸🌸🌸

🕌 پیامبر من 🕌
🔹قدم به قدم با رسول مکرم در #مسیرمستقیم

اگر بدی کردی، به دنبالش نیکی کن تا اثرش را ببرد.۱

💠قدم بيست وهشتم: همسایه‌داری‌اش...

🔸برای همسایه حرمت قائل بود؛ مثل خون مسلمان. تا چهل خانه را هم، همسایه اعلام کرد. برای وحدت و هم‌یاری بیشتر.
🔸می‌گفت: «اگر مریض شد باید عیادتش کنی، اگر مُرد باید تشییعش کنی، اگر قرض خواست باید بدهی و اگر حادثه تلخ و شیرینی رخ داد، باید شریکش باشی و تسلیت یا تبریکش گویی. حتی در خانه سازی هم مراعاتش بکن؛ دیوار خانه‌ات مانع باد نباشد.»۲
🔸آنقدر مهم بود که در جنگ تبوک گفت: «هر کس همسایه‌اش را اذیت کرده، با ما نیاید.»۳


—------------
📝پانوشت:
۱. «إذا أسائت فأحسن فانّ الحسنات یذهبن السیّئات»؛ نهج الفصاحه، ص 639.
۲. همان، ص 657.
۳. مستدرک الوسائل، ج 8، ص 423؛


🌸🌸🌸

در «مسیرمستقیم» باشید:
T.me/Fatemyeh_com
‌‌.
#رسول_خدا صلی الله علیه و آله
#پیامبر_من

🌸🌸🌸

🕌 پیامبر من 🕌
🔹قدم به قدم با رسول مکرم در #مسیرمستقیم

در آسایش خدا را بشناس تا در سختی بشناسدت.۱

💠قدم بيست ونهم: کمکش...

🔸ناتوان بود و پیرزن. می‌خواست آب از چاه بردارد و نمی‌توانست. پیامبر از راه رسید و کمکش کرد.
بعد هم گفت: «پیش برو و راه خیمه‌ات را نشان بده.» پیرزن رفت تا در خیمه. هر چه همراهان اصرار کردند که آقا مشک را به ما بدهید، فایده‌ای نداشت. فرمود: «من به کشیدن بار امت و تحمل سختی‌هایشان سزاوارترم.»۲



—------------
📝پانوشت:
۱. «تعرّف الی الله فی الرخاء یعرفک فی الشدّة»؛ نهج الفصاحه، ص 219.
۲. منهج الصادقین، ج 9، ص 370؛


🌸🌸🌸

در «مسیرمستقیم» باشید:
T.me/Fatemyeh_com