Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃
🔷 امرووز: 🌧 🕊 🌦
🟢 به رووز پیروز و فرخ 🌞 رووز:
#«امرداد_امشاسپندان» 🐏فروردین ماه
به سال ۳۷۶۱ مزدیسنی.
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۰۷
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🟡 برابر با🌞رووز دوشنبه: #مه_شید:
به☀️رووز ۰۷ 🐏 #فروردین 🌖 ماه.
به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی🇮🇷ایران.
۲۵۸۲ / ۰۱ / ۰۷
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با 🌞 رووز #دوشنبه: #مه_شید:
به 🌞 رووز ۰۷ 🌔 ماه 🐏#فروردین
به سال ۱۴۰۲ 🌞 خوورشیدی.
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۰۷
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🔴 برابر با 🌞 رووز. MONDAY 27:
🌔ماه #MARS 🌲به سال 2023💒 ترسایی.
2023 / 03 / 27
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🌳 🌞 💨 💥 #دیدار_پیر_هریشت.
#امرتات، #امرداد
رسایی یافتن، درستی تن و روان.
به هر جا که هستی، چه دریا، چه خاک
چه کاجی، به قله، چه گل، در مغاک
بدان! باید از خویش، برتر شوی
رقیبِ خودت باش، تا زَر شوی.
🖌#داتیس_مهرابیان.
#به_پارسایی_و_رسایی_بیاندیشیم
گل #چمبک نماد امرداد امشاسپندان است🥀
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۰۷
بهترین‌های همراه
بامداد نوروزی‌تان نیکو.
همه‌ی رووزها به پایان می‌رسند
و جای خود را به شب می‌دهند.
از بهترین آنها گرفته تا بدترین آنان.
روند جهانی چنین است که هیچ چیز ماندگار
نیست هرچه در این جهان هست
یکسره در رفت و برگشت هستند و جابجایی.
پس از شب بامداد می‌آید
در هوا باران می‌بارد و پس از باران
آفتاب دوباره برمی‌دمد و رنگین کمان می‌شود.
پس به گاهشمار بگوییم که هنگام شمارش رووزها نیست.؟
چون رووزها همواره در رفت و آمدند. ...
باغچه زندگی‌تان پُرگُل،
جان و جهان‌تان جاودان باد.
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۰۷
بهترین‌های همراه
بامداد نوروزی‌تان نیکو.
همه‌ی رووزها به پایان می‌رسند
و جای خود را به شب می‌دهند.
از بهترین آنها گرفته تا بدترین آنان.
روند جهانی چنین است که هیچ چیز ماندگار
نیست هرچه در این جهان هست
یکسره در رفت و برگشت هستند و جابجایی.
پس از شب بامداد می‌آید
در هوا باران می‌بارد و پس از باران
آفتاب دوباره برمی‌دمد و رنگین کمان می‌شود.
پس به گاهشمار بگوییم که هنگام شمارش رووزها نیست.؟
چون رووزها همواره در رفت و آمدند. ...
باغچه زندگی‌تان پُرگُل،
جان و جهان‌تان جاودان باد.
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🗓 #رووزشمار_ایرانی:
☀️ رووز دوشنبه.= #مه_شید؛
۰۷ 🐟فروردین 🌖 ماه #امردادرووز_تندرستی؛
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۰۷ / ۰۱ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 رووز هنرهای نمایشی بر همگان خجسته باد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
☀️ رووز دوشنبه.= #مه_شید؛
۰۷ 🐟فروردین 🌖 ماه #امردادرووز_تندرستی؛
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۰۷ / ۰۱ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 رووز هنرهای نمایشی بر همگان خجسته باد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍#نکته‌های_ویرایشی:
#مجید
واژه‌ی«صورت» و واژه‌های هم‌ریشه‌ی آن تازی‌اند
و جایگزین‌های پارسی دلنشین‌تری دارند.
تصور= اَنگاشت، اَنگار، انگاره، گمان، پنداشت، انگاشتن، انگارش.
تصور شده= انگاشته، انگارده.
تصورکردن= گمان کردن، پنداشتن، انگاشتن، هوشیدن، اَنگاردن.
تصورات= انگارش‌ها.
تصوری= اَنگاری.
تصویر= نگاره، نگارک، پیکره، رُخش، فرتور(عکس.)
تصویرگر/تصویر کِش= پیکرساز، نگارگر.
تصویری= نگارین.
صُوَر= رخ‌ها، رخسارها، چهره‌ها، چهرگان.
صورت= چهره، چهر، رخ، رخسار، رخساره، روی، رو، گونه، سیما، نگار، نگاره، نِما، نَماد، اَبَر [در دانش انگارش(ریاضی.)]
صورت آرای= چهرآرای، نگارگر.
صورت آرایی= چهر نگاری.
صورت آفرین= چهره‌ساز، چهره‌بند.
صورت اسامی= سیاهه.
صورت برداشتن= سیاهه برداشتن.
صورت‌بندی= نگاربندی، رده‌بندی.
صورت‌پذیر= انجام‌شدنی، انجام‌پذیر، چهره‌پذیر، شدنی.
صورت‌پذیرفتن= فرجام پذیرفتن، انجا‌م‌پذیرفتن، چـِهرِنیدن.
صورت جادو= جادونگاره.
صورت جزء= ریزشُمار.
صورت‌جلسه= نشست‌نامه.
صورت‌جلسه کردن= پیشنویس کردن.
صورت‌حال= چگونگی، چونی.
صورت‌حساب= شماربرگ، سیاهه درآمدها، پرداخت‌نامه.
صورت‌ساز= چهره‌نگار.
صورت‌سازی= وارون‌نمایی(در داد و ستد) چهره‌نگاری.
صورت فلکی= اختر.
صورت+ ک= نگارک، تندیسَک
صورت کاری= چهره‌سازی، کنده‌کاری.
صورت کسر= ابر بَرخِه، برخه‌شمار.
صورت کِش= نگارگر، چهره‌ساز.
صورت‌گر= نگارگر، چهره‌پرداز.
صورت‌نگار= چهره‌نگار.
صورت و ظاهر= رویه.
صورتی= سرخابی، سرخ روشن، رُخی، نِمایی.
صُوَر فلکی= چهرگان سپهری، اختران.
صوری= ساختگی(جعلی)، رویه‌ای، نِمایی.
#پارسی_پاک.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🌾🦅🌾🌾🦅
#مجید
واژه‌ی«صورت» و واژه‌های هم‌ریشه‌ی آن تازی‌اند
و جایگزین‌های پارسی دلنشین‌تری دارند.
تصور= اَنگاشت، اَنگار، انگاره، گمان، پنداشت، انگاشتن، انگارش.
تصور شده= انگاشته، انگارده.
تصورکردن= گمان کردن، پنداشتن، انگاشتن، هوشیدن، اَنگاردن.
تصورات= انگارش‌ها.
تصوری= اَنگاری.
تصویر= نگاره، نگارک، پیکره، رُخش، فرتور(عکس.)
تصویرگر/تصویر کِش= پیکرساز، نگارگر.
تصویری= نگارین.
صُوَر= رخ‌ها، رخسارها، چهره‌ها، چهرگان.
صورت= چهره، چهر، رخ، رخسار، رخساره، روی، رو، گونه، سیما، نگار، نگاره، نِما، نَماد، اَبَر [در دانش انگارش(ریاضی.)]
صورت آرای= چهرآرای، نگارگر.
صورت آرایی= چهر نگاری.
صورت آفرین= چهره‌ساز، چهره‌بند.
صورت اسامی= سیاهه.
صورت برداشتن= سیاهه برداشتن.
صورت‌بندی= نگاربندی، رده‌بندی.
صورت‌پذیر= انجام‌شدنی، انجام‌پذیر، چهره‌پذیر، شدنی.
صورت‌پذیرفتن= فرجام پذیرفتن، انجا‌م‌پذیرفتن، چـِهرِنیدن.
صورت جادو= جادونگاره.
صورت جزء= ریزشُمار.
صورت‌جلسه= نشست‌نامه.
صورت‌جلسه کردن= پیشنویس کردن.
صورت‌حال= چگونگی، چونی.
صورت‌حساب= شماربرگ، سیاهه درآمدها، پرداخت‌نامه.
صورت‌ساز= چهره‌نگار.
صورت‌سازی= وارون‌نمایی(در داد و ستد) چهره‌نگاری.
صورت فلکی= اختر.
صورت+ ک= نگارک، تندیسَک
صورت کاری= چهره‌سازی، کنده‌کاری.
صورت کسر= ابر بَرخِه، برخه‌شمار.
صورت کِش= نگارگر، چهره‌ساز.
صورت‌گر= نگارگر، چهره‌پرداز.
صورت‌نگار= چهره‌نگار.
صورت و ظاهر= رویه.
صورتی= سرخابی، سرخ روشن، رُخی، نِمایی.
صُوَر فلکی= چهرگان سپهری، اختران.
صوری= ساختگی(جعلی)، رویه‌ای، نِمایی.
#پارسی_پاک.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🌾🦅🌾🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش: (۲۶۵)
داستان خاقان چین:
برگ ۲۷
فریبرز و گوودرز و گردنکشان
گرفتند از آن دیو جنگی نشان
بگفتند با رستم کینه‌خواه
که پوولادوند اندرین رزمگاه
بزین بر یکی نامداری نماند
ز گردان لشکر سواری نماند
که نفگند بر خاک پوولادوند
بگرز و بخنجر بتیر و کمند
همه رزمگه سربسر ماتم ست
بدین کار فریادرس رستم ست
ازان پس خرووشیدن ناله خاست
ز قلب و چپ لشکر و دست راست
چو کم شد ز گوودرز هر دو پسر
بنالید با داور دادگر
که چندین نبیره پسر داشتم
همی سر ز خورشید بگذاشتم
برزم اندروون پیش من کشته شد
چنین اختر و رووز من گشته شد
جوانان و من زنده با پیر سر
مرا شرم باد از کلاه و کمر
کمر برگشاد و کله برگرفت
خروشیدن و ناله اندر گرفت
چو بشنید رستم دژم گشت سخت
بلرزید برسان برگ درخت
بیامد بنزدیک پوولادوند
ورا دید برسان کووه بلند
سپه را همه بیشتر خسته دید
وزان رووی پرخاش پیوسته دید
بدل گفت کین رووز ما تیره گشت
سرنامداران ما خیره گشت
همانا که برگشت پرگار ما
غنوده شد آن بخت بیدار ما
بیفشارد ران رخش را تیز کرد
برآشفت و آهنگ آویز کرد
بدوو گفت کای دیو ناسازگار
ببینی کنوون گردش رووزگار
چو آواز رستم بگردان رسید
تهمتن یلان را پیاده بدید
دژم گشته زوو چار گرد دلیر
چو گووران و دشمن بکردار شیر
چنین گفت با کردگار جهان
که ای برتر از آشکار و نهان
مرا چشم اگر تیره گشتی بجنگ
بهستی ز دیدار این رووز تنگ
کزین سان برآمد ز ایران غریو
ز پیران و هوومان وز نره دیو
پیاده شده گیو و رهام و تووس
چو بیژن که بر شیر کردی فسووس
تبه گشته اسپ بزرگان به تیر
بدین سان برآویخته خیره خیر
بدوو گفت پوولادوند ای دلیر
جهاندیده و نامبردار و شیر
که بگریزد از پیش تو ژنده پیل
ببینی کنوون موج دریای نیل
نگه کن کنوون آتش جنگ من
کمند و دل و زوور و آهنگ من
کزین پس نیابی ز شاهت نشان
نه از نامداران و گردنکشان
نبینی زمین زین سپس جز بخواب
سپارم سپاهت بافراسیاب
چنین گفت رستم به پوولادوند
که تا چند ازین بیم و نیرنگ و بند
ز جنگ آوران تیز گوویا مباد
چو باشد دهد بی‌گمان سر بباد
چو بشنید پوولادوند این سخن
بیاد آمدش گفته‌های کهن
که هر کوو ببیداد جووید نبرد
جگر خسته باز آید و رووی زرد
گر از دشمنت بد رسد گر ز دووست
بد و نیک را داد دادن نکووست
همان رستم ست این که مازندران
شب تیره بستد بگرز گران
بدوو گفت کای مرد رزم آزمای
چه باشیم برخیره چندین بپای
بگشتند وز دشت برخاست گرد
دو پیل ژیان و دو شیر نبرد
برانگیخت آن باره پوولادوند
بینداخت پس تاب داده کمند
بدزدید یال آن نبرده سوار
چو زین گوونه پیوسته شد کارزار
بزد تیغ و بند کمندش برید
بجای آمد آن بند بد را کلید
بپیچید زان پس سووی دست راست
بدانست کان رووز رووز بلاست
عمودی بزد بر سرش پیلتن
که بشنید آواز او انجمن
چنان تیره شد چشم پوولادوند
که دستش عنان را نبد کار بند.....
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش: (۲۶۵)
داستان خاقان چین:
برگ ۲۷
فریبرز و گوودرز و گردنکشان
گرفتند از آن دیو جنگی نشان
بگفتند با رستم کینه‌خواه
که پوولادوند اندرین رزمگاه
بزین بر یکی نامداری نماند
ز گردان لشکر سواری نماند
که نفگند بر خاک پوولادوند
بگرز و بخنجر بتیر و کمند
همه رزمگه سربسر ماتم ست
بدین کار فریادرس رستم ست
ازان پس خرووشیدن ناله خاست
ز قلب و چپ لشکر و دست راست
چو کم شد ز گوودرز هر دو پسر
بنالید با داور دادگر
که چندین نبیره پسر داشتم
همی سر ز خورشید بگذاشتم
برزم اندروون پیش من کشته شد
چنین اختر و رووز من گشته شد
جوانان و من زنده با پیر سر
مرا شرم باد از کلاه و کمر
کمر برگشاد و کله برگرفت
خروشیدن و ناله اندر گرفت
چو بشنید رستم دژم گشت سخت
بلرزید برسان برگ درخت
بیامد بنزدیک پوولادوند
ورا دید برسان کووه بلند
سپه را همه بیشتر خسته دید
وزان رووی پرخاش پیوسته دید
بدل گفت کین رووز ما تیره گشت
سرنامداران ما خیره گشت
همانا که برگشت پرگار ما
غنوده شد آن بخت بیدار ما
بیفشارد ران رخش را تیز کرد
برآشفت و آهنگ آویز کرد
بدوو گفت کای دیو ناسازگار
ببینی کنوون گردش رووزگار
چو آواز رستم بگردان رسید
تهمتن یلان را پیاده بدید
دژم گشته زوو چار گرد دلیر
چو گووران و دشمن بکردار شیر
چنین گفت با کردگار جهان
که ای برتر از آشکار و نهان
مرا چشم اگر تیره گشتی بجنگ
بهستی ز دیدار این رووز تنگ
کزین سان برآمد ز ایران غریو
ز پیران و هوومان وز نره دیو
پیاده شده گیو و رهام و تووس
چو بیژن که بر شیر کردی فسووس
تبه گشته اسپ بزرگان به تیر
بدین سان برآویخته خیره خیر
بدوو گفت پوولادوند ای دلیر
جهاندیده و نامبردار و شیر
که بگریزد از پیش تو ژنده پیل
ببینی کنوون موج دریای نیل
نگه کن کنوون آتش جنگ من
کمند و دل و زوور و آهنگ من
کزین پس نیابی ز شاهت نشان
نه از نامداران و گردنکشان
نبینی زمین زین سپس جز بخواب
سپارم سپاهت بافراسیاب
چنین گفت رستم به پوولادوند
که تا چند ازین بیم و نیرنگ و بند
ز جنگ آوران تیز گوویا مباد
چو باشد دهد بی‌گمان سر بباد
چو بشنید پوولادوند این سخن
بیاد آمدش گفته‌های کهن
که هر کوو ببیداد جووید نبرد
جگر خسته باز آید و رووی زرد
گر از دشمنت بد رسد گر ز دووست
بد و نیک را داد دادن نکووست
همان رستم ست این که مازندران
شب تیره بستد بگرز گران
بدوو گفت کای مرد رزم آزمای
چه باشیم برخیره چندین بپای
بگشتند وز دشت برخاست گرد
دو پیل ژیان و دو شیر نبرد
برانگیخت آن باره پوولادوند
بینداخت پس تاب داده کمند
بدزدید یال آن نبرده سوار
چو زین گوونه پیوسته شد کارزار
بزد تیغ و بند کمندش برید
بجای آمد آن بند بد را کلید
بپیچید زان پس سووی دست راست
بدانست کان رووز رووز بلاست
عمودی بزد بر سرش پیلتن
که بشنید آواز او انجمن
چنان تیره شد چشم پوولادوند
که دستش عنان را نبد کار بند.....
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🍃🌹🍃
🔷 امرووز: 🌧 🕊 🌦
🟢 به رووز پیروز و فرخ 🌞 رووز:
#«دی_به_آذر» 🐏فروردین ماه
به سال ۳۷۶۱ مزدیسنی.
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۰۸
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🟡 برابر با🌞رووز دوشنبه: #بهرام_شید:
به☀️رووز ۰۸ 🐏 #فروردین 🌖 ماه.
به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی🇮🇷ایران.
۲۵۸۲ / ۰۱ / ۰۸
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با 🌞 رووز #سه‌شنبه: #بهرام_شید:
به 🌞 رووز ۰۸ 🌔 ماه 🐏#فروردین
به سال ۱۴۰۲ 🌞 خوورشیدی.
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۰۸
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🔴 برابر با 🌞 رووز. TUESDAY 28:
🌔ماه #MARS 🌲به سال 2023💒 ترسایی.
2023 / 03 / 28
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🌳 🌞 💨 💥#دیدار_پیر_هریشت.
🔥 #دی_به_آذر.
آفریدگار
🔥فروغ و روشنایی.
شکوفایی و امید را برای همگان آرزو داریم.
🔥باشد که آذرِ مزدا.
همه اهریمنی را بسوزد و نابود گرداند.
باشد که
ایران‌زمین و جهان را#شهریاری‌اهورایی،
آرامش،شادی و مهر جاودان فرا گیرد.
🔥#افروخته_باد_پیوسته_دراین_خانه.
🌺 گل #بادرنگ نماد دی به آذر است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۰۸
بهترین‌های همراه
بامداد نوروزی‌تان نیکو.
در بامدادان ستارگان می‌روند
ستارگان در گووشه‌های این سرزمین
پهناور پنهان می‌گردند
و آسمان بی ستاره می‌ماند.
آفتاب بر زمین می‌تابد
تا این سرزمین به تاریکی آلووده نگرد.
ابرها بر درختان می‌بارند
و روودخانه‌ها روان می‌شوند
زمین آبیاری می‌گردد
سرزمین آبیاری می‌شود
پرندگان در آسمان پرواز می‌کنند.
باغچه زندگی‌تان پُرگُل،
جان و جهان‌تان جاودان باد.
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۰۸
بهترین‌های همراه
بامداد نوروزی‌تان نیکو.
در بامدادان ستارگان می‌روند
ستارگان در گووشه‌های این سرزمین
پهناور پنهان می‌گردند
و آسمان بی ستاره می‌ماند.
آفتاب بر زمین می‌تابد
تا این سرزمین به تاریکی آلووده نگرد.
ابرها بر درختان می‌بارند
و روودخانه‌ها روان می‌شوند
زمین آبیاری می‌گردد
سرزمین آبیاری می‌شود
پرندگان در آسمان پرواز می‌کنند.
باغچه زندگی‌تان پُرگُل،
جان و جهان‌تان جاودان باد.
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🗓 #رووزشمار_ایرانی:
☀️ رووز سه‌شنبه.= #بهرام_شید؛
۰۸ 🐟فروردین 🌖 ماه #دی_به_آذر؛
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۰۸ / ۰۱ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 برای امرووز روویدادی نیست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
☀️ رووز سه‌شنبه.= #بهرام_شید؛
۰۸ 🐟فروردین 🌖 ماه #دی_به_آذر؛
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۰۸ / ۰۱ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 برای امرووز روویدادی نیست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍#نکته‌های_ویرایشی:
#مجید.!
«معنی»، «یعنی» و ...
واژه‌هایی بیگانه هستند که می‌توانیم جایگزین پارسی آنها را به‌کار ببریم:
معنا/معنی= (پارسی تازی‌شده)، مانَک، ماناک، مانی، آرِش، چَم.
بی‌معنی= بی‌خود، بی‌مایه، بی‌چم.
به معنی= به چمِ، به ماناکِ، به مانیِ.
به‌تمام‌معنا/معنی= بی‌کم‌وکاست.
هم‌معنی= هم‌چَم، هم‌آرِش.
معنی‌دار= چَمیک، چمدار، مانَـکدار، آرِشدار.
معنی کردن= چمیدن.
یعنی= برابر، می‌شود، همان، هم‌چمِ، به‌چمِ.
معنوی= (پارسی تازی‌شده)، مانَکی، ماناکی، آرِشی، مینوی، مینوییک.
ِ
💥نمونه:
#مولوی؛
۱. معنی«الترک راحة» گوش کن
بعد از آن جام بلا را نوش کن=
مانکِ«واهشتن آسان» گوش کن
زان سپس جام گزند را نوش کن.
استاد سخن #سعدی؛
۲. همه عالم گر این صورت ببینند
کس این معنی نخواهد کرد مفهوم=
همه گیتی گر این رخساره ببینند.
کس این آرِش نخواهد کرد دریافت.
#فردوسی_بزرگ؛
۳. بدان در مراد جم آن ماه بود
هم آن ماه معنی‌ش دریافت زود=
بدان آرزوی جم آن ماه بود.
هم آن ماه مانی‌ش دریافت زود.
#ادیب_صابر؛
۴. گر سخن را قیمت از معنی پدید آید همی
معنوی باید سخن، چه تازی و چه پهلوی=
گر سخن را ارزش از آرش پدید آید همی
مینوی باید سخن، چه تازی و چه پهلوی.
۵. سیستم یعنی سامانه = سیستم به‌چم/هم‌چم سامانه است.
سیستم برابر/همان سامانه است.
سیستم می‌شود سامانه.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک‌اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#مجید.!
«معنی»، «یعنی» و ...
واژه‌هایی بیگانه هستند که می‌توانیم جایگزین پارسی آنها را به‌کار ببریم:
معنا/معنی= (پارسی تازی‌شده)، مانَک، ماناک، مانی، آرِش، چَم.
بی‌معنی= بی‌خود، بی‌مایه، بی‌چم.
به معنی= به چمِ، به ماناکِ، به مانیِ.
به‌تمام‌معنا/معنی= بی‌کم‌وکاست.
هم‌معنی= هم‌چَم، هم‌آرِش.
معنی‌دار= چَمیک، چمدار، مانَـکدار، آرِشدار.
معنی کردن= چمیدن.
یعنی= برابر، می‌شود، همان، هم‌چمِ، به‌چمِ.
معنوی= (پارسی تازی‌شده)، مانَکی، ماناکی، آرِشی، مینوی، مینوییک.
ِ
💥نمونه:
#مولوی؛
۱. معنی«الترک راحة» گوش کن
بعد از آن جام بلا را نوش کن=
مانکِ«واهشتن آسان» گوش کن
زان سپس جام گزند را نوش کن.
استاد سخن #سعدی؛
۲. همه عالم گر این صورت ببینند
کس این معنی نخواهد کرد مفهوم=
همه گیتی گر این رخساره ببینند.
کس این آرِش نخواهد کرد دریافت.
#فردوسی_بزرگ؛
۳. بدان در مراد جم آن ماه بود
هم آن ماه معنی‌ش دریافت زود=
بدان آرزوی جم آن ماه بود.
هم آن ماه مانی‌ش دریافت زود.
#ادیب_صابر؛
۴. گر سخن را قیمت از معنی پدید آید همی
معنوی باید سخن، چه تازی و چه پهلوی=
گر سخن را ارزش از آرش پدید آید همی
مینوی باید سخن، چه تازی و چه پهلوی.
۵. سیستم یعنی سامانه = سیستم به‌چم/هم‌چم سامانه است.
سیستم برابر/همان سامانه است.
سیستم می‌شود سامانه.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک‌اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
بهار بهار اومده تا باز منو هوایی کنه
با عطر نفس های تو
بهار داره در میزنه به هر کجا سر میزنه
ببین که دستاشو میذاره توی دستای تو.
دیوونه و مجنون توام این حالمو مدیون توام
این روزا غزل خون توام
ای جان از این حال پریشان
با عشق تو کاری نداره دنیا اگه تنهام بذاره
این عاشقی آخر کاره با تو ببین حال و هوامو.
این حال بهاری مال منه قهوه‌ی چشمات فال منه
هرجا میرم دنبال منه
از تو چه پنهون میام از خونه بیرون
این حالو به شب کی برسونم هرجا میرم از تو میخونم
عاشقتم سخته بتونم از تو جدا شم تو نباشی و باشم.
دیوونه و مجنون توام این حالمو مدیون توام
این روزا غزل خون توام
ای جان از این حال پریشان
با عشق تو کاری نداره دنیا اگه تنهام بذاره
این عاشقی آخر کاره با تو ببین حال و هوامو.
#ترانه: #عبدالجبار_کاکایی.
#خواننده: #راغب.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
با عطر نفس های تو
بهار داره در میزنه به هر کجا سر میزنه
ببین که دستاشو میذاره توی دستای تو.
دیوونه و مجنون توام این حالمو مدیون توام
این روزا غزل خون توام
ای جان از این حال پریشان
با عشق تو کاری نداره دنیا اگه تنهام بذاره
این عاشقی آخر کاره با تو ببین حال و هوامو.
این حال بهاری مال منه قهوه‌ی چشمات فال منه
هرجا میرم دنبال منه
از تو چه پنهون میام از خونه بیرون
این حالو به شب کی برسونم هرجا میرم از تو میخونم
عاشقتم سخته بتونم از تو جدا شم تو نباشی و باشم.
دیوونه و مجنون توام این حالمو مدیون توام
این روزا غزل خون توام
ای جان از این حال پریشان
با عشق تو کاری نداره دنیا اگه تنهام بذاره
این عاشقی آخر کاره با تو ببین حال و هوامو.
#ترانه: #عبدالجبار_کاکایی.
#خواننده: #راغب.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Telegram
attach 📎
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش: (۲۶۶)
داستان خاقان چین؛
برگ (۲۸)
تهمتن بران بد که مغز سرش
ببیند پر از رنگ تیره برش
چو پوولادوند از بر زین بماند
تهمتن جهان آفرین را بخواند
که ای برتر از گردش رووزگار
جهان‌دار و بینا و پروردگار
گرین گردش جنگ من داد نیست
روانم بدان گیتی آباد نیست
روا دارم از دست پوولادوند
روان مرا برگشاید ز بند
ور افراسیاب ست بیدادگر
تو مستان ز من دست و زور و هنر
که گر من شوم کشته بر دست اووی
بایران نماند یکی جنگجووی
نه مرد کشاورز و نه پیشه‌ور
نه خاک و نه کشور نه بووم و نه بر
بکشتی گرفتن نهادند رووی
دو گرد سرافراز و دو جنگجووی
بپیمان که از هر دو رووی سپاه
بیاری نیاید کسی کینه‌خواه
میان سپه نیم فرسنگ بوود
ستاره نظاره بران جنگ بوود
چو پوولادوند و تهمتن بهم
برآویختند آن دو شیر دژم
همی دست سوودند یک با دگر
گرفته دو جنگی دوال کمر
چو شیده بر و یال رستم بدید
یکی باد سرد از جگر برکشید
پدر را چنین گفت کین زوورمند
که خوانی ورا رستم دیوبند
بدین برز بالا و این دست برد
بخاک اندر آرد سر دیو گرد
نبینی ز گردان ما جز گریز
مکن خیره با چرخ گردان ستیز
چنین گفت با شیده افراسیاب
که شد مغز من زین سخن پرشتاب
برو تا ببینی که پوولادوند
بکشتی همی چون کند دست بند
چنین گفت شیده که پیمان شاه
نه این بود با اوو به پیش سپاه
چو پیمان شکن باشی و تیره مغز
نیایید ز دست تو پیگار نغز
تو این آب روشن مگردان سیاه
که عیب آورد بر تو بر عیب‌خواه
بدشنام بگشاد خسرو زبان
برآشفت و شد با پسر بدگمان
بدو گفت اگر دیو پوولادوند
ازین مرد بدخواه یابد گزند
نماند بدین رزمگه زنده کس
تورا از هنرها زیان ست و بس
عنان برگرایید و آمد چو شیر
به آوردگاه دو مرد دلیر
نگه کرد پیکار دو پیل مست
درآورده بر یکدگر هر دو دست
بپوولاد گفت ای سرافراز شیر
بکشتی گر آری مر او را بزیر
بخنجر جگرگاه اوو را بکاف
هنر باید از کار کردن نه لاف
نگه کرد گیو اندر افراسیاب
بدان خیره گفتار و چندان شتاب
برانگیخت اسپ و برآمد دمان
چو به شکست پیمان همی بدگمان
برستم چنین گفت کای جنگجووی
چه فرمان دهی کهتران را بگووی
نگه کن به پیمان افراسیاب
چو جای بلا دید و جای شتاب
بیمد همی دل بیافرووزدش
بکشتی دروون خنجر آمووزدش
بدو گفت رستم که جنگی منم
بکشتی گرفتن درنگی منم
شما را چرا بیم آید همی
چرا دل به دو نیم آید همی؟
اگر نیستتان جنگ را زوور و دست
دل من بخیره نباید شکست
گر ایدونک این جادووی بی‌خرد
ز پیمان یزدان همی بگذرد
شما را ز پیمان شکستن چه باک
گر اوو ریخت بر تارک خویش خاک
من آکنوون سر دیو پوولادوند
بخاک اندر آرم ز چرخ بلند
وزان پس بیازید چون شیر چنگ
گرفت آن بر و یال جنگی نهنگ
بگردن برآورد و زد بر زمین
همی خواند بر کردگار افرین
خرووشی بر آمد ز ایران سپاه
تبیره زنان برگرفتند راه
بابر اندر آمد دم کرنای
خرووشیدن نای و سنج و درای
که پوولادوندست بیجان شده
بران خاک چون مار پیچان شده
گمان برد رستم که پوولادوند
ندارد بتن در درست ایچ بند
برخش دلیر اندر آورد پای
بماند آن تن اژدها را بجای
چو پیش صف آمد یل شیرگیر
نگه کرد پوولاد برسان تیر
گریزان بشد پیش افراسیاب
دلش پر ز خوون و رخش پر ز آب
بخفت از بر خاک تیره دراز
زمانی بشد هووش زان رزمساز.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش: (۲۶۶)
داستان خاقان چین؛
برگ (۲۸)
تهمتن بران بد که مغز سرش
ببیند پر از رنگ تیره برش
چو پوولادوند از بر زین بماند
تهمتن جهان آفرین را بخواند
که ای برتر از گردش رووزگار
جهان‌دار و بینا و پروردگار
گرین گردش جنگ من داد نیست
روانم بدان گیتی آباد نیست
روا دارم از دست پوولادوند
روان مرا برگشاید ز بند
ور افراسیاب ست بیدادگر
تو مستان ز من دست و زور و هنر
که گر من شوم کشته بر دست اووی
بایران نماند یکی جنگجووی
نه مرد کشاورز و نه پیشه‌ور
نه خاک و نه کشور نه بووم و نه بر
بکشتی گرفتن نهادند رووی
دو گرد سرافراز و دو جنگجووی
بپیمان که از هر دو رووی سپاه
بیاری نیاید کسی کینه‌خواه
میان سپه نیم فرسنگ بوود
ستاره نظاره بران جنگ بوود
چو پوولادوند و تهمتن بهم
برآویختند آن دو شیر دژم
همی دست سوودند یک با دگر
گرفته دو جنگی دوال کمر
چو شیده بر و یال رستم بدید
یکی باد سرد از جگر برکشید
پدر را چنین گفت کین زوورمند
که خوانی ورا رستم دیوبند
بدین برز بالا و این دست برد
بخاک اندر آرد سر دیو گرد
نبینی ز گردان ما جز گریز
مکن خیره با چرخ گردان ستیز
چنین گفت با شیده افراسیاب
که شد مغز من زین سخن پرشتاب
برو تا ببینی که پوولادوند
بکشتی همی چون کند دست بند
چنین گفت شیده که پیمان شاه
نه این بود با اوو به پیش سپاه
چو پیمان شکن باشی و تیره مغز
نیایید ز دست تو پیگار نغز
تو این آب روشن مگردان سیاه
که عیب آورد بر تو بر عیب‌خواه
بدشنام بگشاد خسرو زبان
برآشفت و شد با پسر بدگمان
بدو گفت اگر دیو پوولادوند
ازین مرد بدخواه یابد گزند
نماند بدین رزمگه زنده کس
تورا از هنرها زیان ست و بس
عنان برگرایید و آمد چو شیر
به آوردگاه دو مرد دلیر
نگه کرد پیکار دو پیل مست
درآورده بر یکدگر هر دو دست
بپوولاد گفت ای سرافراز شیر
بکشتی گر آری مر او را بزیر
بخنجر جگرگاه اوو را بکاف
هنر باید از کار کردن نه لاف
نگه کرد گیو اندر افراسیاب
بدان خیره گفتار و چندان شتاب
برانگیخت اسپ و برآمد دمان
چو به شکست پیمان همی بدگمان
برستم چنین گفت کای جنگجووی
چه فرمان دهی کهتران را بگووی
نگه کن به پیمان افراسیاب
چو جای بلا دید و جای شتاب
بیمد همی دل بیافرووزدش
بکشتی دروون خنجر آمووزدش
بدو گفت رستم که جنگی منم
بکشتی گرفتن درنگی منم
شما را چرا بیم آید همی
چرا دل به دو نیم آید همی؟
اگر نیستتان جنگ را زوور و دست
دل من بخیره نباید شکست
گر ایدونک این جادووی بی‌خرد
ز پیمان یزدان همی بگذرد
شما را ز پیمان شکستن چه باک
گر اوو ریخت بر تارک خویش خاک
من آکنوون سر دیو پوولادوند
بخاک اندر آرم ز چرخ بلند
وزان پس بیازید چون شیر چنگ
گرفت آن بر و یال جنگی نهنگ
بگردن برآورد و زد بر زمین
همی خواند بر کردگار افرین
خرووشی بر آمد ز ایران سپاه
تبیره زنان برگرفتند راه
بابر اندر آمد دم کرنای
خرووشیدن نای و سنج و درای
که پوولادوندست بیجان شده
بران خاک چون مار پیچان شده
گمان برد رستم که پوولادوند
ندارد بتن در درست ایچ بند
برخش دلیر اندر آورد پای
بماند آن تن اژدها را بجای
چو پیش صف آمد یل شیرگیر
نگه کرد پوولاد برسان تیر
گریزان بشد پیش افراسیاب
دلش پر ز خوون و رخش پر ز آب
بخفت از بر خاک تیره دراز
زمانی بشد هووش زان رزمساز.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃
🔷 امرووز: 🌧 🕊 🌦
🟢 به رووز پیروز و فرخ 🌞 رووز:
#«آذر_ایزد» 🐏فروردین ماه
به سال ۳۷۶۱ مزدیسنی.
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۰۹
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🟡 برابر با🌞رووز چهارشنبه: #تیر_شید:
به☀️رووز ۰۹ 🐏 #فروردین 🌖 ماه.
به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی🇮🇷ایران.
۲۵۸۲ / ۰۱ / ۰۹
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با 🌞 رووز #چهارشنبه: #تیر_شید:
به 🌞 رووز ۰۹ 🌔 ماه 🐏#فروردین
به سال ۱۴۰۲ 🌞 خوورشیدی.
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۰۹
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🔴 برابر با 🌞 رووز. WEDNESDAY 29:
🌔ماه #MARS 🌲به سال 2023💒 ترسایی.
2023 / 03 / 29
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🌳 🌞 💨 💥#دیدار_پیر_هریشت.
🔥دیدار پیر مراد
🔥 #آذر_ایزد. #نماداشه.
فروغ و روشنایی
نیرو و انرژی
گرمای جانبخش.
#آترش_پوتره_اهورهه_مزداو
آتش ای پرتوی نیک اهورایی.
🔥پیوسته فروزان باش
تا روشن کنی جانها را.
این آتش گرم و روشن و پاک
وین بال گشوده سوی افلاک
گه اوج گرفت و گاه بنشست
بنشست ولی نرفت از دست!
🌻گل #آفتابگردان
(آذرگون) نماد آذر ایزد است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۰۹
بهترین‌های همراه
بامداد نوروزی‌تان نیکو.
بامدادان سوار بر اسپ سپید روشنایی
نشسته ست و مرزهای روشنایی را
درهم می‌نوردد
و پایان تاریکی شب پشت سر بگذارد.
به دنبال رگه‌های رووز به همه جا سَر می‌زند.
پابه‌پای روشنی‌ها در ویرانه‌های شب،
در پی پرتو آفتاب می‌گردد.
تا بر آفتاب‌خیزان بتازد و کارآمدی خویش را به نمایش بگذارد.
تا پیراهنی سپید بر پیکر رووزگار بپووشاند
باغچه زندگی‌تان پُرگُل،
جان و جهان‌تان جاودان باد.
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۰۹
بهترین‌های همراه
بامداد نوروزی‌تان نیکو.
بامدادان سوار بر اسپ سپید روشنایی
نشسته ست و مرزهای روشنایی را
درهم می‌نوردد
و پایان تاریکی شب پشت سر بگذارد.
به دنبال رگه‌های رووز به همه جا سَر می‌زند.
پابه‌پای روشنی‌ها در ویرانه‌های شب،
در پی پرتو آفتاب می‌گردد.
تا بر آفتاب‌خیزان بتازد و کارآمدی خویش را به نمایش بگذارد.
تا پیراهنی سپید بر پیکر رووزگار بپووشاند
باغچه زندگی‌تان پُرگُل،
جان و جهان‌تان جاودان باد.
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🗓 #رووزشمار_ایرانی:
☀️ رووز چهارشنبه.= #تیر_شید؛
۰۹ 🐟فروردین 🌖 ماه #آذر_رووز؛
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۰۹ / ۰۱ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 برای امرووز روویدادی نیست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
☀️ رووز چهارشنبه.= #تیر_شید؛
۰۹ 🐟فروردین 🌖 ماه #آذر_رووز؛
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۰۹ / ۰۱ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 برای امرووز روویدادی نیست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍#نکته‌های_ویرایشی :
#مجید
«استقامت» واژه‌ای تازی و بیگانه است که جایگزین‌های دلنشین‌تری در زبان پارسی دارد:
استقامت= پایداری، ایستادگی، پایمردی، استواری، پافشاری، پاداری.
استقامت کردن= ایستیدن.
استقامت در اعتقاد= فَریوَری.
💥نمونه:
او استقامت كرد= او پایداری كرد.
او مقاومت به‌خرج(!) داد= او ایستادگی كرد.
او مقاوم است= او پایدار است.
تیرآهن مقاوم است= تیرآهن استوار است.
او مقاومت می‌كند= او ایستادگی می‌كند.
او آدم مقاومی‌ست= او آدم استواری‌ست.
تا این حد استقامت ندارم= این اندازه پایدار نیستم.
مقاومت فایده‌ای ندارد= پایداری بیهوده است.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک‌اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#مجید
«استقامت» واژه‌ای تازی و بیگانه است که جایگزین‌های دلنشین‌تری در زبان پارسی دارد:
استقامت= پایداری، ایستادگی، پایمردی، استواری، پافشاری، پاداری.
استقامت کردن= ایستیدن.
استقامت در اعتقاد= فَریوَری.
💥نمونه:
او استقامت كرد= او پایداری كرد.
او مقاومت به‌خرج(!) داد= او ایستادگی كرد.
او مقاوم است= او پایدار است.
تیرآهن مقاوم است= تیرآهن استوار است.
او مقاومت می‌كند= او ایستادگی می‌كند.
او آدم مقاومی‌ست= او آدم استواری‌ست.
تا این حد استقامت ندارم= این اندازه پایدار نیستم.
مقاومت فایده‌ای ندارد= پایداری بیهوده است.
#پارسی_پاک.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک‌اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
#گنجینه‌ی_زبانزدهای_پارسی_و_ریشه‌یابی_آنان.
این بخش: (چهار چشمی نگاه کردن)
🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹
کاری زیبا و گووشنواز«روی جاده ی نمناک» همنوازی زیبای سه تار و پیانو از سهیل حکمت آرا و ملودی پازوکی.
🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼
گردآوری و خوانش: #محمود_دهقانی.
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#گنجینه‌ی_زبانزدهای_پارسی_و_ریشه‌یابی_آنان.
این بخش: (چهار چشمی نگاه کردن)
🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹
کاری زیبا و گووشنواز«روی جاده ی نمناک» همنوازی زیبای سه تار و پیانو از سهیل حکمت آرا و ملودی پازوکی.
🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼
گردآوری و خوانش: #محمود_دهقانی.
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Telegram
attach 📎
بیایید بیایید، گل عشق دمیده است
بیایید بیایید، که نوروز رسیده است
آمد مه فروردین در باغ و گلستان با جامه الوان
اغوش صدف وا شده بر ابر بهاران بر قطره نیسان
سنبل ز سر شوق به تن جامه دریده است
نوروز رسیده است.
ای هم وطن،عید من و تو جوش بهار است
وقتی که درختان همه گلپوش بهار است
ساقی پس پرده است به مستی و فلک مست
ذرات طبیعت همه می نوش بهار است
از جام عقیقی می گلرنگ چکیده است
نوروز رسیده است
چون ابر بهاران ز سر کوه بر امد
نرگس به غزل خوانی با تاج زر امد
آن رخت کهن را فلک انداخت به یک سو
با جامه ی زنگاری دیبا به در امد
در دامنه ی کوه دماوند گل لاله دمیده است
نوروز رسیده است
این مخمل چشمان بنفشه است به صحرا
این رقص شکوفه است به صد رنگ فریبا
گویی که شده پاره گلوبند طبیعت
شاید به زمین ریخته از عقد ثریا
مشاطه بر ابروی فلک سرمه کشیده است
نوروز رسیده است
بیارید بیارید پی سنت دیرین
گل و شمع بیارید سر سفره هفت سین
آن سوزنی ترمه و ایینه و سنبل
آن ماهی قرمز بدل جام بلورش
آن سیب و سماق و سمنو،سرکه و سنجد
آن سبزه و سیر است در ان سینی زرین
کسی چون من وتو سفره ای از عشق نچیده است
نوروز رسیده است.
#ترانه‌سُرا: #هما_میرافشار.
#خواننده: #مهستی_گلوریاروحانی_شهلاسرشار_شایسته‌ظلی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
بیایید بیایید، که نوروز رسیده است
آمد مه فروردین در باغ و گلستان با جامه الوان
اغوش صدف وا شده بر ابر بهاران بر قطره نیسان
سنبل ز سر شوق به تن جامه دریده است
نوروز رسیده است.
ای هم وطن،عید من و تو جوش بهار است
وقتی که درختان همه گلپوش بهار است
ساقی پس پرده است به مستی و فلک مست
ذرات طبیعت همه می نوش بهار است
از جام عقیقی می گلرنگ چکیده است
نوروز رسیده است
چون ابر بهاران ز سر کوه بر امد
نرگس به غزل خوانی با تاج زر امد
آن رخت کهن را فلک انداخت به یک سو
با جامه ی زنگاری دیبا به در امد
در دامنه ی کوه دماوند گل لاله دمیده است
نوروز رسیده است
این مخمل چشمان بنفشه است به صحرا
این رقص شکوفه است به صد رنگ فریبا
گویی که شده پاره گلوبند طبیعت
شاید به زمین ریخته از عقد ثریا
مشاطه بر ابروی فلک سرمه کشیده است
نوروز رسیده است
بیارید بیارید پی سنت دیرین
گل و شمع بیارید سر سفره هفت سین
آن سوزنی ترمه و ایینه و سنبل
آن ماهی قرمز بدل جام بلورش
آن سیب و سماق و سمنو،سرکه و سنجد
آن سبزه و سیر است در ان سینی زرین
کسی چون من وتو سفره ای از عشق نچیده است
نوروز رسیده است.
#ترانه‌سُرا: #هما_میرافشار.
#خواننده: #مهستی_گلوریاروحانی_شهلاسرشار_شایسته‌ظلی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Telegram
attach 📎
#واژگان_پارسی:
#بخش_چهارسد_و_هشتاد_و_نهم؛
۴۸۹
⚠️#فرزندان_ایران:
یکی از ویژگی‌های زبان فارسی دگرگونی آوایی واژگان آن است.
در گذر بیش از هزارساله‌ای که زبان کنوونی ما داشته است برخی از واژگان ساختار نخستین خود را از دست داده‌اند و اکنوون به گوونه‌ای دیگر خوانده و نوشته می‌شوند؛
یا آن که ساختار پیشین واژه،
در کنار دگرگونی آوایی کنوونی آن،
هر دو به کار برده می‌شود.
💥برای نمونه،
به واژگان «سپید»، «اسپند» و «پیل»
می‌توان اشاره کرد. این واژگان، اکنون بیشتر به شکل «سفید»، «اسفند» و «فیل» نوشته می‌شوند.
⚠️از این پس؛
۱- واژه پارسی «بیگانگان»
بجای واژه تازی «اجانب»
۲- واژه پارسی«واداشتن، بزور، ناچاری»
بجای واژه تازی «اجبار»
۳- واژگان پارسی«گردامدن، گردهمایی، بهم‌پیوستن»
بجای واژه تازی «اجتماع»
۴- واژه پارسی«گردهمایی‌ها»
بجای واژه تازی «اجتماعات»
۵- واژگان پارسی«کناره‌گیری، دووری‌جُستن، پرهیزکردن»
بجای واژه تازی«اِجتناب»
۶- واژگان پارسی«کوشیدن، استادی»
بجای واژه تازی «اجتهاد»
۷- واژه پارسی «نیاکان»
بجای واژه تازی «اجداد»
۸- واژگان پارسی«پاداش، مزد»
بجای واژه تازی «اَجر»
۹- واژگان پارسی«مزددادن، دست‌مزد»
بجای واژه تازی «اُجرَت»
۱۰- واژه پارسی«انجام دادن»
بجای واژه تازی «اجراء»
۱۱- واژگان پارسی«بخش‌ها، تکه‌ها، خرده‌ها»
بجای واژه تازی «اجزاء»
۱۲- واژگان پارسی«تن ها، لاشه ها»
بجای واژه تازی«اجساد»
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_چهارسد_و_هشتاد_و_نهم؛
۴۸۹
⚠️#فرزندان_ایران:
یکی از ویژگی‌های زبان فارسی دگرگونی آوایی واژگان آن است.
در گذر بیش از هزارساله‌ای که زبان کنوونی ما داشته است برخی از واژگان ساختار نخستین خود را از دست داده‌اند و اکنوون به گوونه‌ای دیگر خوانده و نوشته می‌شوند؛
یا آن که ساختار پیشین واژه،
در کنار دگرگونی آوایی کنوونی آن،
هر دو به کار برده می‌شود.
💥برای نمونه،
به واژگان «سپید»، «اسپند» و «پیل»
می‌توان اشاره کرد. این واژگان، اکنون بیشتر به شکل «سفید»، «اسفند» و «فیل» نوشته می‌شوند.
⚠️از این پس؛
۱- واژه پارسی «بیگانگان»
بجای واژه تازی «اجانب»
۲- واژه پارسی«واداشتن، بزور، ناچاری»
بجای واژه تازی «اجبار»
۳- واژگان پارسی«گردامدن، گردهمایی، بهم‌پیوستن»
بجای واژه تازی «اجتماع»
۴- واژه پارسی«گردهمایی‌ها»
بجای واژه تازی «اجتماعات»
۵- واژگان پارسی«کناره‌گیری، دووری‌جُستن، پرهیزکردن»
بجای واژه تازی«اِجتناب»
۶- واژگان پارسی«کوشیدن، استادی»
بجای واژه تازی «اجتهاد»
۷- واژه پارسی «نیاکان»
بجای واژه تازی «اجداد»
۸- واژگان پارسی«پاداش، مزد»
بجای واژه تازی «اَجر»
۹- واژگان پارسی«مزددادن، دست‌مزد»
بجای واژه تازی «اُجرَت»
۱۰- واژه پارسی«انجام دادن»
بجای واژه تازی «اجراء»
۱۱- واژگان پارسی«بخش‌ها، تکه‌ها، خرده‌ها»
بجای واژه تازی «اجزاء»
۱۲- واژگان پارسی«تن ها، لاشه ها»
بجای واژه تازی«اجساد»
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃
🔷 امرووز: 🌧 🕊 🌦
🟢 به رووز پیروز و فرخ 🌞 رووز:
#«آبان_ایزد» 🐏فروردین ماه
به سال ۳۷۶۱ مزدیسنی.
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۱۰
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🟡 برابر با🌞رووز پنجشنبه: #اورمزد_شید:
به☀️رووز ۱۰ 🐏 #فروردین 🌖 ماه.
به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی🇮🇷ایران.
۲۵۸۲ / ۰۱ / ۱۰
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با 🌞 رووز #پنجشنبه: #اورمزد_شید:
به 🌞 رووز ۱۰ 🌔 ماه 🐏#فروردین
به سال ۱۴۰۲ 🌞 خوورشیدی.
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۱۰
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🔴 برابر با 🌞 رووز. THURSDAYS 30:
🌔ماه #MARS 🌲به سال 2023💒 ترسایی.
2023 / 03 / 30
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🌳 🌞 💨 💥#دیدار_پیر_هریشت.
💦#آبان_ایزد
آب را گل نکنیم💧
پاسدار آب باشیم💦
ز گردنده خورشید تا تیره خاک
دگر باد و آذر همان آب پاک
به هستی یزدان گواهی دهند
روان تو را آشنایی دهند.
#فردوسی_بزرگ.
🌻گل #نیلوفر نماد آبان ایزد است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۱۰
بهترین‌های همراه
بامداد نوروزی‌تان نیکو.
بامداد باز آمد.
و از شب می‌پرسد که؛
گواه روشنی تو کجاست؟
شکیبایی من به‌سرآمد.!
خمووشی شب را درهم می‌شکند؛
سپس به نوازش زمین می‌پردازد.
و تاریکی شب را به رووشنی رووز جایگزین می‌کند و خویشتن هم‌چنان در رووشنای آفتاب تاخت و تاز می‌نماید.
زیرا پرتو آفتاب هم‌چون رشته مرواریدی ست که به یک رشته درآمده‌اند. !
پس آفتاب هر رووز برای این می‌آید
که جهان در تاریکی شب نماند....
باغچه زندگی‌تان پُرگُل،
جان و جهان‌تان جاودان باد.
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۲ / ۰۱ / ۱۰
بهترین‌های همراه
بامداد نوروزی‌تان نیکو.
بامداد باز آمد.
و از شب می‌پرسد که؛
گواه روشنی تو کجاست؟
شکیبایی من به‌سرآمد.!
خمووشی شب را درهم می‌شکند؛
سپس به نوازش زمین می‌پردازد.
و تاریکی شب را به رووشنی رووز جایگزین می‌کند و خویشتن هم‌چنان در رووشنای آفتاب تاخت و تاز می‌نماید.
زیرا پرتو آفتاب هم‌چون رشته مرواریدی ست که به یک رشته درآمده‌اند. !
پس آفتاب هر رووز برای این می‌آید
که جهان در تاریکی شب نماند....
باغچه زندگی‌تان پُرگُل،
جان و جهان‌تان جاودان باد.
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹