Forwarded from Deleted Account
درود،
با سرکوب زبان ایرانی در بیش از هزار سال، و وَزِشِ آن «باد بلاخیزی» که در چمنِ فرهنگ و ادب ایران افتاد،
بسیاری را گمان براین است که بخش بزرگی از واژگان ایرانی ( فارسی) از فرهنگ اَرب ( عرب) هست،
با گستردگیِ تازشِ ویرانگر و خونبار و فرهنگ سوزِ تازیان، باز می توان گفت که ریشه ی درسد بزرگی از زبان اَرَبی، از واژگان ایرانی است،
[[ جاوید نام پروفسور حسابی، پدر گیتیک( فیزیک) ایران که زبان شناس بزرگی نیز بودند می فرمایند از واکهای ( حروف) زبان ایرانی می توان بیش از «دویست ملیون» واژه ساخت .
ولی این توانایی در زبان اَرَبی کمتر از
« یکمیلیون و هفتصد هزار» واژه می باشد.!!!!]]
کوشش می شود یاری زبان ایرانی به زبان اَرَبی ( عربی) در یک رشته نوشتار پیشکش دوستداران گردد.
[مانند واژه ی « قاضی»، که از ریشه ی واژه ی ایرانی « کاتیک» « گَزیک» گرفته شده است.
پس آنچه در زبان اَرَبی با واژه ی قاضی( مانند قضاوت، قضات، قضائیه و....) ساخته شده اند ریشه ی ایرانی دارند ]
یاری واژگان ایرانی به فرهنگ و ادب اَربی.
«بخش سیزدهم » ☘🌿🌹
١_ بنَفسَج = از واژه ی ایرانی «بنفشه» گرفته و ساخته شده است.
( گیاهی با بوی بسیار ویژه، دارویی و همچنین زیور و زینتِ چامه سرایان )
٢_ بُنک="" "" "" "" "" « بُن» ( پاسی از شب)
٣ بِنکام=" "" "" "" «پِنگان» ( ساعت شنی)
۴ _بَواس = "" "" "" "" "" "" « بَواس » ( رنج، سختی)
۵ _ بَواسیر ="" "" ""«بازور» ( ریشینگی _ از بیماریها)
۶_ بوتَقَه=" " " " "" « بُوتِه» ( بوته ی زرگری)
٧_ بوتیمار = "" "" "" ""«بوتیمار» ( تازیان یَمام نیز گویند_ مرغ تشنه و آبنَخور و... )
٨_ بورَق="" " " "" "" «بوره» ( تنگار _ دارویی است )
٩_ بوس ="" "" "" "" "" " « بوسه» (ماچ )
١٠_بوسنج =" "" "" "" « پوشنگ» (از شهرها)
١١_ بوصِیَ=" "" "" "" "" " «بوزی» (گونه ای کَرَچَی، لاکمه، قایق)
١٢_بوطه=" "" "" "" "" « بوته »
☘ در این رشته نوشتارها بسیاری از واژگان ایرانی که ریشه یابی نشده است نیامده است، در هنگامه ی ویرایش که در آینده انجام خواهدیافت ، آنها افزوده خواهند شد.
مانند واژه ی «سلاح» که از واژه ی ایرانی « سناه» گرفته شده است و یا واژه ی « صنعت» که از «سندایش» گرفته شده است و در جای خود ویچار ( واخیده / واکاوی) می گردد و.....!!!
[ شمارهی «۱۳» نزد ایرانیان بسیار ارژمند و سپنتا و ورجاوند ( مقدس و نیکو) بوده و هرگز « بدشگون و ننگ آور و تلخ خیم » نبوده است.]
پاینده ایران سرافراز 🌷
گردآورنده «آرتاباز»
با سرکوب زبان ایرانی در بیش از هزار سال، و وَزِشِ آن «باد بلاخیزی» که در چمنِ فرهنگ و ادب ایران افتاد،
بسیاری را گمان براین است که بخش بزرگی از واژگان ایرانی ( فارسی) از فرهنگ اَرب ( عرب) هست،
با گستردگیِ تازشِ ویرانگر و خونبار و فرهنگ سوزِ تازیان، باز می توان گفت که ریشه ی درسد بزرگی از زبان اَرَبی، از واژگان ایرانی است،
[[ جاوید نام پروفسور حسابی، پدر گیتیک( فیزیک) ایران که زبان شناس بزرگی نیز بودند می فرمایند از واکهای ( حروف) زبان ایرانی می توان بیش از «دویست ملیون» واژه ساخت .
ولی این توانایی در زبان اَرَبی کمتر از
« یکمیلیون و هفتصد هزار» واژه می باشد.!!!!]]
کوشش می شود یاری زبان ایرانی به زبان اَرَبی ( عربی) در یک رشته نوشتار پیشکش دوستداران گردد.
[مانند واژه ی « قاضی»، که از ریشه ی واژه ی ایرانی « کاتیک» « گَزیک» گرفته شده است.
پس آنچه در زبان اَرَبی با واژه ی قاضی( مانند قضاوت، قضات، قضائیه و....) ساخته شده اند ریشه ی ایرانی دارند ]
یاری واژگان ایرانی به فرهنگ و ادب اَربی.
«بخش سیزدهم » ☘🌿🌹
١_ بنَفسَج = از واژه ی ایرانی «بنفشه» گرفته و ساخته شده است.
( گیاهی با بوی بسیار ویژه، دارویی و همچنین زیور و زینتِ چامه سرایان )
٢_ بُنک="" "" "" "" "" « بُن» ( پاسی از شب)
٣ بِنکام=" "" "" "" «پِنگان» ( ساعت شنی)
۴ _بَواس = "" "" "" "" "" "" « بَواس » ( رنج، سختی)
۵ _ بَواسیر ="" "" ""«بازور» ( ریشینگی _ از بیماریها)
۶_ بوتَقَه=" " " " "" « بُوتِه» ( بوته ی زرگری)
٧_ بوتیمار = "" "" "" ""«بوتیمار» ( تازیان یَمام نیز گویند_ مرغ تشنه و آبنَخور و... )
٨_ بورَق="" " " "" "" «بوره» ( تنگار _ دارویی است )
٩_ بوس ="" "" "" "" "" " « بوسه» (ماچ )
١٠_بوسنج =" "" "" "" « پوشنگ» (از شهرها)
١١_ بوصِیَ=" "" "" "" "" " «بوزی» (گونه ای کَرَچَی، لاکمه، قایق)
١٢_بوطه=" "" "" "" "" « بوته »
☘ در این رشته نوشتارها بسیاری از واژگان ایرانی که ریشه یابی نشده است نیامده است، در هنگامه ی ویرایش که در آینده انجام خواهدیافت ، آنها افزوده خواهند شد.
مانند واژه ی «سلاح» که از واژه ی ایرانی « سناه» گرفته شده است و یا واژه ی « صنعت» که از «سندایش» گرفته شده است و در جای خود ویچار ( واخیده / واکاوی) می گردد و.....!!!
[ شمارهی «۱۳» نزد ایرانیان بسیار ارژمند و سپنتا و ورجاوند ( مقدس و نیکو) بوده و هرگز « بدشگون و ننگ آور و تلخ خیم » نبوده است.]
پاینده ایران سرافراز 🌷
گردآورنده «آرتاباز»
#واژگان _پارسی
#بخش_دویست_و_سی_و_چهارم؛
۲۳۴
فرزندان ایران:
زبان و فرهنگ بازخوردِ آگاهی، خرد و اندیشه یک کشور است.
هر زبانی نشانگر و نمایانگر فرهنگی ست که در دامن آن پرورش یافته و بالنده شدهایم.
زبان و فرهنگ نیکو تیغ آبداری ست که در نبرد با دیگر فرهنگها دارویی ست برای گفتگو.
شناختن واژگان زیبا، ساده نویسی،
نگارش درست، بینش ژرف در ساختار کهن و بکارگیری آنها برای هر دانش آموز، دانشجویان، پژوهشگر، نویسنده، خواننده، و کارمندان وهر کسی که با خواندن و نوشتن سروکار دارند نیاز است.
زبان و فرهنگ پارسی این
زیبای سخت جان را پاس بداریم.
#واژگان_به_همپیوسته_پارسی_و_تازی.
از این پس؛
۱- واژگان پارسی "واپس ماندگی، واپسگرایی"
بجای واژه تازی، پارسی "عقب افتادگی"
۲- واژه پارسی "سخت درمان"
بجای واژه پارسی، تازی "سخت العلاج"
۳- واژگان پارسی "بالا رفتن، فراز"
بجای واژه تازی، پارسی "صعود کردن"
۴- واژه پارسی "سزاواری"
بجای واژه تازی، پارسی "صلاح دید"
۵- واژگان پارسی"سزاواری، شایستگی"
بجای واژه تازی، پارسی "صلاحیت داشتن"
۶- واژگان پارسی "آشتی، سازش"
بجای واژه تازی، پارسی "صلح کردن"
۷- واژه پارسی "جا مانده"
بجای واژه تازی، پارسی "عقب مانده"
۸ واژه پارسی "خوش آوا"
بجای واژه پارسی، تازی "خوش صوت"
۹- واژه پارسی "واپس نشینی"
بجای واژه تازی "عقب نشینی"
۱۰- واژه پارسی "شکار کردن"
بجای واژه تازی، پارسی "صید کردن"
۱۱- واژه پارسی "شکار"
بجای واژه تازی "صید."
۱۲- واژه پارسی "آسوده دل"
بجای واژه تازی "فارغ+ال+بال= فارغ البال"
✍ سیاه منصور
@farzandan_parsi
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_دویست_و_سی_و_چهارم؛
۲۳۴
فرزندان ایران:
زبان و فرهنگ بازخوردِ آگاهی، خرد و اندیشه یک کشور است.
هر زبانی نشانگر و نمایانگر فرهنگی ست که در دامن آن پرورش یافته و بالنده شدهایم.
زبان و فرهنگ نیکو تیغ آبداری ست که در نبرد با دیگر فرهنگها دارویی ست برای گفتگو.
شناختن واژگان زیبا، ساده نویسی،
نگارش درست، بینش ژرف در ساختار کهن و بکارگیری آنها برای هر دانش آموز، دانشجویان، پژوهشگر، نویسنده، خواننده، و کارمندان وهر کسی که با خواندن و نوشتن سروکار دارند نیاز است.
زبان و فرهنگ پارسی این
زیبای سخت جان را پاس بداریم.
#واژگان_به_همپیوسته_پارسی_و_تازی.
از این پس؛
۱- واژگان پارسی "واپس ماندگی، واپسگرایی"
بجای واژه تازی، پارسی "عقب افتادگی"
۲- واژه پارسی "سخت درمان"
بجای واژه پارسی، تازی "سخت العلاج"
۳- واژگان پارسی "بالا رفتن، فراز"
بجای واژه تازی، پارسی "صعود کردن"
۴- واژه پارسی "سزاواری"
بجای واژه تازی، پارسی "صلاح دید"
۵- واژگان پارسی"سزاواری، شایستگی"
بجای واژه تازی، پارسی "صلاحیت داشتن"
۶- واژگان پارسی "آشتی، سازش"
بجای واژه تازی، پارسی "صلح کردن"
۷- واژه پارسی "جا مانده"
بجای واژه تازی، پارسی "عقب مانده"
۸ واژه پارسی "خوش آوا"
بجای واژه پارسی، تازی "خوش صوت"
۹- واژه پارسی "واپس نشینی"
بجای واژه تازی "عقب نشینی"
۱۰- واژه پارسی "شکار کردن"
بجای واژه تازی، پارسی "صید کردن"
۱۱- واژه پارسی "شکار"
بجای واژه تازی "صید."
۱۲- واژه پارسی "آسوده دل"
بجای واژه تازی "فارغ+ال+بال= فارغ البال"
✍ سیاه منصور
@farzandan_parsi
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#گنجینه_زبانزدها
این بخش: "هفت خط"
با گویش و دیدگاه ادبی و کوچه و بازاری.
گردآوری و خوانش: #محمود_دهقانی
@farzandan_parsi
این بخش: "هفت خط"
با گویش و دیدگاه ادبی و کوچه و بازاری.
گردآوری و خوانش: #محمود_دهقانی
@farzandan_parsi
Telegram
attach 📎
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🌾🌾🌾🌾
🔸️ امروز،
👩🦰 👨🦳 ☀️ 🌾 🌻
🔹️ به روز پیروز و فرخ روز،
روز مهر از تیر ماه سال ۳۷۵۸ مزدیسنی.
🌸《گل کاردک نماد دی بهمهر(آفریدگار)است》
🟡 آدینه ۱۳ تیرماه ۱۳۹۹ خورشیدی
🟢 ۳ ژولای ۲۰۲۰ (ترسایی)
۲۰۲۰/۷/۳
⭐️ همچون ستاره فروزان باشید.
🌕 مهر ایزد،
دو مهر است با منکه چو آفتاب
بتابد شبِ تیره چو آفتاب بیند.
#فردوسی_بزرگ
@farzandan_parsi
به سیزدَهمین روز تیر ماه خوش آمدید.
🌾🌾🌾🌾
🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🌾🌾🌾🌾
🔸️ امروز،
👩🦰 👨🦳 ☀️ 🌾 🌻
🔹️ به روز پیروز و فرخ روز،
روز مهر از تیر ماه سال ۳۷۵۸ مزدیسنی.
🌸《گل کاردک نماد دی بهمهر(آفریدگار)است》
🟡 آدینه ۱۳ تیرماه ۱۳۹۹ خورشیدی
🟢 ۳ ژولای ۲۰۲۰ (ترسایی)
۲۰۲۰/۷/۳
⭐️ همچون ستاره فروزان باشید.
🌕 مهر ایزد،
دو مهر است با منکه چو آفتاب
بتابد شبِ تیره چو آفتاب بیند.
#فردوسی_بزرگ
@farzandan_parsi
به سیزدَهمین روز تیر ماه خوش آمدید.
🌾🌾🌾🌾
🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🌾🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🌾
🍃🌺🍀
🌿🌾
🌻
🌾 ۱۳۹۹/۴/۱۳
🍃
تابش زرنگار خورشید
بر خِرمَن زندگیتان تابان.
تک خوشههای زرین گندمزاران هر روز،
در بامداد با نسیمش پیچ و تاب میخورند
تا راهی بسوی خورشید باز کنند.
برای اینکه شب را تا به بامداد تاب آوردهاند و
دوست دارند خورشید را به مهمانی خود بِبَرند.
#همچون خورشید درخشان
همچون ستارگان فروزان.
به✍
#سیــاه_منـصـور
🍃
🌾 @farzandan_parsi
🌻
🌾🍀
🍃🌺🌿
🌾🍀🌼🌾🍃🌻🌾
🍃🌺🍀
🌿🌾
🌻
🌾 ۱۳۹۹/۴/۱۳
🍃
تابش زرنگار خورشید
بر خِرمَن زندگیتان تابان.
تک خوشههای زرین گندمزاران هر روز،
در بامداد با نسیمش پیچ و تاب میخورند
تا راهی بسوی خورشید باز کنند.
برای اینکه شب را تا به بامداد تاب آوردهاند و
دوست دارند خورشید را به مهمانی خود بِبَرند.
#همچون خورشید درخشان
همچون ستارگان فروزان.
به✍
#سیــاه_منـصـور
🍃
🌾 @farzandan_parsi
🌻
🌾🍀
🍃🌺🌿
🌾🍀🌼🌾🍃🌻🌾
#تیرگان را چگونه برگزار میکنند؟
از آیینهای جشن تیرگان:
✔️ رفتن کنار رودها و چشمه ها
✔️ آبریزان
✔️ بستن بند تیر و باد به مچ دست به یاد آرش کمانگیر
✔️ بازی دارت یا تیر اندازی
✔️ فال کوزه.
@farzandan_parsi
از آیینهای جشن تیرگان:
✔️ رفتن کنار رودها و چشمه ها
✔️ آبریزان
✔️ بستن بند تیر و باد به مچ دست به یاد آرش کمانگیر
✔️ بازی دارت یا تیر اندازی
✔️ فال کوزه.
@farzandan_parsi
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🧠 آیا تا کنون اندیشیدهاید که اندازه استان شما با چه کشوری برابر است؟
یا ایران میتواند چند کشور را در خاک خودش جای بدهد؟
🔹براستی که ایران از چندین کشور اروپایی بزرگتر است.
برای پی بردن به راستیآزمایی این گفته،
در این نگاره(نقشه) اندازه استانهای ایران را که نزدیک به برابر یک کشور اروپایی و چند کشور از جاهای دیگر جهان هستند را میتوانید ببینید!!!!
@farzandan_parsi
یا ایران میتواند چند کشور را در خاک خودش جای بدهد؟
🔹براستی که ایران از چندین کشور اروپایی بزرگتر است.
برای پی بردن به راستیآزمایی این گفته،
در این نگاره(نقشه) اندازه استانهای ایران را که نزدیک به برابر یک کشور اروپایی و چند کشور از جاهای دیگر جهان هستند را میتوانید ببینید!!!!
@farzandan_parsi
❖
منم آرش...🍃🌹
در این پیکار، در این کار،
دل خلقی است در مشتم
اُمید مردمی خاموش هم پشتم
کمان کهکشان در دست
کمانداری کمانگیرم
شهاب تیز رو تیرم
ستیغ سربلند کوه ماوایم
به چشم آفتاب تازه رس جایم
مرا تیر است آتش پر
مرا باد است فرمانبر...
۱۳ تیر، جشن تیرگان
فرخنده باد🍃🌹
@farzandan_parsi
منم آرش...🍃🌹
در این پیکار، در این کار،
دل خلقی است در مشتم
اُمید مردمی خاموش هم پشتم
کمان کهکشان در دست
کمانداری کمانگیرم
شهاب تیز رو تیرم
ستیغ سربلند کوه ماوایم
به چشم آفتاب تازه رس جایم
مرا تیر است آتش پر
مرا باد است فرمانبر...
۱۳ تیر، جشن تیرگان
فرخنده باد🍃🌹
@farzandan_parsi
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🗻🌋🗻
سیزدهم تیرماه،
تیری برای سربلندی و بالندگی، برای آزادی به بهای جان رها شُد.
#روز_دماوند این بَرماندِ نیادی(میراثِ طبیعی)
و میهنی، اِسپَهبُدِ پایداری و ایستادگی و نماد سرزمین ایران، گرامی باد.
#جشن_تیرگان_خجسته_باد.
@farzandan_parsi
🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹
سیزدهم تیرماه،
تیری برای سربلندی و بالندگی، برای آزادی به بهای جان رها شُد.
#روز_دماوند این بَرماندِ نیادی(میراثِ طبیعی)
و میهنی، اِسپَهبُدِ پایداری و ایستادگی و نماد سرزمین ایران، گرامی باد.
#جشن_تیرگان_خجسته_باد.
@farzandan_parsi
🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹
📚📘📖🖌
📖🖌
#شاهنامه
بخش شانزدهم.
#جمشید.
بخش ۱
گرانمایه جمشید فرزند او
کمر بست یکدل پر از پند او
برآمد برآن تخت فرخ پدر
به رسم کیان بر سرش تاج زر
کمر بست با فر شاهنشهی
جهان گشت سرتاسر او را رهی
زمانه بر آسود از داوری
به فرمان او دیو و مرغ و پری
جهان را فزوده بدو آبروی
فروزان شده تخت شاهی بدوی
منم گفت با فرهٔ ایزدی
همم شهریاری همم موبدی
بدان را ز بد دست کوته کنم
روان را سوی روشنی ره کنم
نخست آلت جنگ را دست برد
در نام جستن به گردان سپرد
به فر کیی نرم کرد آهنا
چو خود و زره کرد و چون جو شنا
چو خفتان و تیغ و چو برگستوان
همه کرد پیدا به روشن روان
بدین اندرون سال پنجاه رنج
ببرد و ازین چند بنهاد گنج
دگر پنجه اندیشهٔ جامه کرد
که پوشند هنگام ننگ و نبرد
ز کتان و ابریشم و موی قز
قصب کرد پرمایه دیبا و خز
بیاموختشان رشتن و تافتن
به تار اندرون پود را بافتن
چو شد بافته شستن و دوختن
گرفتند ازو یکسر آموختن
چو این کرده شد ساز دیگر نهاد
زمانه بدو شاد و او نیز شاد
ز هر انجمن پیشهور گرد کرد
بدین اندرون نیز پنجاه خورد
گروهی که کاتوزیان خوانیاش
به رسم پرستندگان دانیاش
جدا کردشان از میان گروه
پرستنده را جایگه کرد کوه
بدان تا پرستش بود کارشان
نوان پیش روشن جهاندارشان
صفی بر دگر دست بنشاندند
همی نام نیساریان خواندند
کجا شیر مردان جنگ آورند
فروزندهٔ لشکر و کشورند
کزیشان بود تخت شاهی به جای
وزیشان بود نام مردی به پای
بسودی سه دیگر گره را شناس
کجا نیست از کس بریشان سپاس
بکارند و ورزند و خود بدروند
به گاه خورش سرزنش نشنوند
ز فرمان تنآزاده و ژندهپوش
ز آواز پیغاره آسوده گوش
تن آزاد و آباد گیتی بروی
بر آسوده از داور و گفتگوی
چه گفت آن سخنگوی آزاده مرد
که آزاده را کاهلی بنده کرد
چهارم که خوانند اهتو خوشی
همان دستورزان اباسرکشی
کجا کارشان همگنان پیشه بود
روانشان همیشه پراندیشه بود
بدین اندرون سال پنجاه نیز
بخورد و بورزید و بخشید چیز
ازین هر یکی را یکی پایگاه
سزاوار بگزید و بنمود راه
که تا هر کس اندازهٔ خویش را
ببیند بداند کم و بیش را
بفرمود پس دیو ناپاک را
به آب اندر آمیختن خاک را
هرانچ از گل آمد چو بشناختند
سبک خشک را کالبد ساختند
به سنگ و به گچ دیو دیوار کرد
نخست از برش هندسی کار کرد
چو گرمابه و کاخهای بلند
چو ایوان که باشد پناه از گزند
ز خارا گهر جست یک روزگار
همی کرد ازو روشنی خواستار
به چنگ آمدش چندگونه گهر
چو یاقوت و بیجاده و سیم و زر
ز خارا به افسون برون آورید
شد آراسته بندها را کلید
دگر بویهای خوش آورد باز
که دارند مردم به بویش نیاز
چو بان و چو کافور و چون مشک ناب
چو عود و چو عنبر چو روشن گلاب
پزشکی و درمان هر دردمند
در تندرستی و راه گزند
همان رازها کرد نیز آشکار
جهان را نیامد چنو خواستار
گذر کرد ازان پس به کشتی برآب
ز کشور به کشور گرفتی شتاب
چنین سال پنجه برنجید نیز
ندید از هنر بر خرد بسته چیز
همه کردنیها چو آمد به جای
ز جای مهی برتر آورد پای
به فر کیانی یکی تخت ساخت
چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت
که چون خواستی دیو برداشتی
ز هامون به گردون برافراشتی
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته برو شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر آن تخت او
شگفتی فرومانده از بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند
مران روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
برآسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ ازان روزگار
به ما ماند ازان خسروان یادگار.
دنباله دارد.
@farzandan_parsi
📖🖌
📚📘📖🖌
📖🖌
#شاهنامه
بخش شانزدهم.
#جمشید.
بخش ۱
گرانمایه جمشید فرزند او
کمر بست یکدل پر از پند او
برآمد برآن تخت فرخ پدر
به رسم کیان بر سرش تاج زر
کمر بست با فر شاهنشهی
جهان گشت سرتاسر او را رهی
زمانه بر آسود از داوری
به فرمان او دیو و مرغ و پری
جهان را فزوده بدو آبروی
فروزان شده تخت شاهی بدوی
منم گفت با فرهٔ ایزدی
همم شهریاری همم موبدی
بدان را ز بد دست کوته کنم
روان را سوی روشنی ره کنم
نخست آلت جنگ را دست برد
در نام جستن به گردان سپرد
به فر کیی نرم کرد آهنا
چو خود و زره کرد و چون جو شنا
چو خفتان و تیغ و چو برگستوان
همه کرد پیدا به روشن روان
بدین اندرون سال پنجاه رنج
ببرد و ازین چند بنهاد گنج
دگر پنجه اندیشهٔ جامه کرد
که پوشند هنگام ننگ و نبرد
ز کتان و ابریشم و موی قز
قصب کرد پرمایه دیبا و خز
بیاموختشان رشتن و تافتن
به تار اندرون پود را بافتن
چو شد بافته شستن و دوختن
گرفتند ازو یکسر آموختن
چو این کرده شد ساز دیگر نهاد
زمانه بدو شاد و او نیز شاد
ز هر انجمن پیشهور گرد کرد
بدین اندرون نیز پنجاه خورد
گروهی که کاتوزیان خوانیاش
به رسم پرستندگان دانیاش
جدا کردشان از میان گروه
پرستنده را جایگه کرد کوه
بدان تا پرستش بود کارشان
نوان پیش روشن جهاندارشان
صفی بر دگر دست بنشاندند
همی نام نیساریان خواندند
کجا شیر مردان جنگ آورند
فروزندهٔ لشکر و کشورند
کزیشان بود تخت شاهی به جای
وزیشان بود نام مردی به پای
بسودی سه دیگر گره را شناس
کجا نیست از کس بریشان سپاس
بکارند و ورزند و خود بدروند
به گاه خورش سرزنش نشنوند
ز فرمان تنآزاده و ژندهپوش
ز آواز پیغاره آسوده گوش
تن آزاد و آباد گیتی بروی
بر آسوده از داور و گفتگوی
چه گفت آن سخنگوی آزاده مرد
که آزاده را کاهلی بنده کرد
چهارم که خوانند اهتو خوشی
همان دستورزان اباسرکشی
کجا کارشان همگنان پیشه بود
روانشان همیشه پراندیشه بود
بدین اندرون سال پنجاه نیز
بخورد و بورزید و بخشید چیز
ازین هر یکی را یکی پایگاه
سزاوار بگزید و بنمود راه
که تا هر کس اندازهٔ خویش را
ببیند بداند کم و بیش را
بفرمود پس دیو ناپاک را
به آب اندر آمیختن خاک را
هرانچ از گل آمد چو بشناختند
سبک خشک را کالبد ساختند
به سنگ و به گچ دیو دیوار کرد
نخست از برش هندسی کار کرد
چو گرمابه و کاخهای بلند
چو ایوان که باشد پناه از گزند
ز خارا گهر جست یک روزگار
همی کرد ازو روشنی خواستار
به چنگ آمدش چندگونه گهر
چو یاقوت و بیجاده و سیم و زر
ز خارا به افسون برون آورید
شد آراسته بندها را کلید
دگر بویهای خوش آورد باز
که دارند مردم به بویش نیاز
چو بان و چو کافور و چون مشک ناب
چو عود و چو عنبر چو روشن گلاب
پزشکی و درمان هر دردمند
در تندرستی و راه گزند
همان رازها کرد نیز آشکار
جهان را نیامد چنو خواستار
گذر کرد ازان پس به کشتی برآب
ز کشور به کشور گرفتی شتاب
چنین سال پنجه برنجید نیز
ندید از هنر بر خرد بسته چیز
همه کردنیها چو آمد به جای
ز جای مهی برتر آورد پای
به فر کیانی یکی تخت ساخت
چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت
که چون خواستی دیو برداشتی
ز هامون به گردون برافراشتی
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته برو شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر آن تخت او
شگفتی فرومانده از بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند
مران روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
برآسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ ازان روزگار
به ما ماند ازان خسروان یادگار.
دنباله دارد.
@farzandan_parsi
📖🖌
📚📘📖🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🏹🏹🏹🏹🏹🏹
🏹🏹🏹🏹
#جشن_تیرگان،
یکی از کهنترین جشنهای ایرانیست که،
دو خاستگاه دارد:
۱- خاستگاه آیینی و استورهای
۲- خاستگاه افسانه گون.
#میرجلال_الدین_کزازی
@farzandan_parsi
🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹
🏹🏹🏹🏹
#جشن_تیرگان،
یکی از کهنترین جشنهای ایرانیست که،
دو خاستگاه دارد:
۱- خاستگاه آیینی و استورهای
۲- خاستگاه افسانه گون.
#میرجلال_الدین_کزازی
@farzandan_parsi
🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🌾🌾🌾🌾
🔸️ امروز،
👩🦰 👨🦳 ☀️ 🌾 🌻
🔹️ به روز پیروز و فرخ روز،
سروش ایزد از تیر ماه سال ۳۷۵۸ مزدیسنی.
🌸《گل خیری سرخ نماد سروش ایزداست》
🟡 شنبه ۱۴ تیرماه ۱۳۹۹ خورشیدی
🟢 ۴ ژولای ۲۰۲۰ (ترسایی)
۲۰۲۰/۷/۴
⭐️ آغازین هنگام هفته بهکام.
🌕 سروش ایزد= فرمانبرداری،
بهفرمان یزدان خجسته سروش
مرا روی بهنمود در خواب دوش.
#فردوسی_بزرگ.
@farzandan_parsi
به چهاردَهمین روز تیر ماه خوش آمدید.
🌾🌾🌾🌾
🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🌾🌾🌾🌾
🔸️ امروز،
👩🦰 👨🦳 ☀️ 🌾 🌻
🔹️ به روز پیروز و فرخ روز،
سروش ایزد از تیر ماه سال ۳۷۵۸ مزدیسنی.
🌸《گل خیری سرخ نماد سروش ایزداست》
🟡 شنبه ۱۴ تیرماه ۱۳۹۹ خورشیدی
🟢 ۴ ژولای ۲۰۲۰ (ترسایی)
۲۰۲۰/۷/۴
⭐️ آغازین هنگام هفته بهکام.
🌕 سروش ایزد= فرمانبرداری،
بهفرمان یزدان خجسته سروش
مرا روی بهنمود در خواب دوش.
#فردوسی_بزرگ.
@farzandan_parsi
به چهاردَهمین روز تیر ماه خوش آمدید.
🌾🌾🌾🌾
🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🌾🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🌾
🍃🌺🍀
🌿🌾
🌻
🌾 ۱۳۹۹/۴/۱۴
🍃
تابش زرنگار خورشید
بر خِرمَن زندگیتان تابان.
تیرماه آرام آرام میخرامد و
به نیمه راه خود میرسد.
تا به کار کشاورزان رسیدگی کند.
گیسوی زرین و سیاه گندمزاران را میبوسد
که دراز کشیدن روی زمین را به ایستادن
استوار(عمود)جایگزین میکنند.
این دانه خوشرنگ پس از خوابیدن،
به خرمن میرود .....
تا جان فزاید وُ زندگی زاید.
#همچون خورشید درخشان
همچون ستارگان فروزان.
به✍
#سیــاه_منـصـور
🍃
🌾 @farzandan_parsi
🌻
🌾🍀
🍃🌺🌿
🌾🍀🌼🌾🍃🌻🌾
🍃🌺🍀
🌿🌾
🌻
🌾 ۱۳۹۹/۴/۱۴
🍃
تابش زرنگار خورشید
بر خِرمَن زندگیتان تابان.
تیرماه آرام آرام میخرامد و
به نیمه راه خود میرسد.
تا به کار کشاورزان رسیدگی کند.
گیسوی زرین و سیاه گندمزاران را میبوسد
که دراز کشیدن روی زمین را به ایستادن
استوار(عمود)جایگزین میکنند.
این دانه خوشرنگ پس از خوابیدن،
به خرمن میرود .....
تا جان فزاید وُ زندگی زاید.
#همچون خورشید درخشان
همچون ستارگان فروزان.
به✍
#سیــاه_منـصـور
🍃
🌾 @farzandan_parsi
🌻
🌾🍀
🍃🌺🌿
🌾🍀🌼🌾🍃🌻🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
اگر دادگر باشی و سرفراز
نمانی و نامت بماند دراز
تنِ خویش را شاهِ بیدادگر
جز از گور و نَفرین نیارَد به سر
اگر پیشه دارد دلت راستی
چنان دان که گیتی بیاراستی
چو خواهی ستایش پس از مرگِ تو
خِرَد باید این تاج و این ترگِ تو.
#فردوسی
با آرزوی این که:
به نیکاختر و تندرستیْ شدن
به پیروزی و شاد باز آمدن
فرستنده #جعفر_جعفرزاده.
#چکامه_پارسی.
@farzandan_parsi
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
اگر دادگر باشی و سرفراز
نمانی و نامت بماند دراز
تنِ خویش را شاهِ بیدادگر
جز از گور و نَفرین نیارَد به سر
اگر پیشه دارد دلت راستی
چنان دان که گیتی بیاراستی
چو خواهی ستایش پس از مرگِ تو
خِرَد باید این تاج و این ترگِ تو.
#فردوسی
با آرزوی این که:
به نیکاختر و تندرستیْ شدن
به پیروزی و شاد باز آمدن
فرستنده #جعفر_جعفرزاده.
#چکامه_پارسی.
@farzandan_parsi
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
کاش به خشکد قلم
تا نه نگارد غمم
کاش شَوم کاهلی
تا نکنم خون دلی
کاش شَوم کوه درد
یا به شَوم تکه یخی سردِ سرد
کاش به دندان کِشم
این همه زخم جگر
کاش قلمم بشکند
تا که نگریَد ز درد
ای آسمان آهستهتر
تا کی کِشم آ آ آ آه سرد؟!
#مریم_فلاحت_دوست
@farzandan_parsi
@falahatdoost20
تا نه نگارد غمم
کاش شَوم کاهلی
تا نکنم خون دلی
کاش شَوم کوه درد
یا به شَوم تکه یخی سردِ سرد
کاش به دندان کِشم
این همه زخم جگر
کاش قلمم بشکند
تا که نگریَد ز درد
ای آسمان آهستهتر
تا کی کِشم آ آ آ آه سرد؟!
#مریم_فلاحت_دوست
@farzandan_parsi
@falahatdoost20
Telegram
🖍✒️🖌✏️🖍✒️🖍✏️
#روز_قلم
در داستانها و افسانههای میانرودان (بینالنهرین) خدای نویسندگی و دبیری «نَبو» نام داشت و قلم نماد او بود.
همتای این خداوندگار تیر (عطارد) است که،
بر پایه داستانهای کهن دبیر و نویسنده آسمان
به شمار میرود.
در گاهشماری ایرانی، جشن تیرگان در این ماه برگزار میشد و به گفته ابوریحان بیرونی، دانشمند و ستارهشناس گرانسنگ، یکی از روزهای این ماه به بزرگداشت جایگاه نویسندگان ویژه داشت. با نگرش به پیوند استورهای این ماه با کتابت و نویسندگی و نیز جایگاه قلم، که کِشتیای در دریای بیکران دانش است،
به پیشنهاد انجمن قلم ایران،
از سال ۱۳۸۱ روز چهاردهم تیرماه «روز قلم» نامیده میشود.
@farzandan_parsi
✏️🖍🖌✒️🖊✏️🖋✏️🖍✏️🖋✒️🖍✒️🖍✏️🖌
#روز_قلم
در داستانها و افسانههای میانرودان (بینالنهرین) خدای نویسندگی و دبیری «نَبو» نام داشت و قلم نماد او بود.
همتای این خداوندگار تیر (عطارد) است که،
بر پایه داستانهای کهن دبیر و نویسنده آسمان
به شمار میرود.
در گاهشماری ایرانی، جشن تیرگان در این ماه برگزار میشد و به گفته ابوریحان بیرونی، دانشمند و ستارهشناس گرانسنگ، یکی از روزهای این ماه به بزرگداشت جایگاه نویسندگان ویژه داشت. با نگرش به پیوند استورهای این ماه با کتابت و نویسندگی و نیز جایگاه قلم، که کِشتیای در دریای بیکران دانش است،
به پیشنهاد انجمن قلم ایران،
از سال ۱۳۸۱ روز چهاردهم تیرماه «روز قلم» نامیده میشود.
@farzandan_parsi
✏️🖍🖌✒️🖊✏️🖋✏️🖍✏️🖋✒️🖍✒️🖍✏️🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🏹🏔🎥
#نماهنگ_زیبای «تیرگان»
کاری از گروه خنیای «کرشمه»
فرستنده: «گودرزی»
از هموندان ارجمند سرای فرزندان ایران.
#تیرگان #نماهنگ
@farzandan_parsi
🎼🎶🎼🎵🎼🎶🎼🎵🎼🎶🎼🎵🎼🎶🎼🎵🎼
#نماهنگ_زیبای «تیرگان»
کاری از گروه خنیای «کرشمه»
فرستنده: «گودرزی»
از هموندان ارجمند سرای فرزندان ایران.
#تیرگان #نماهنگ
@farzandan_parsi
🎼🎶🎼🎵🎼🎶🎼🎵🎼🎶🎼🎵🎼🎶🎼🎵🎼
آرتاباز:
گویند که ۱۴ تیر ماه روز غَلَم است،
این بهانهای شد که ما ببینیم این واژه از کجا آمده است،
روشن است که از آیه «نُ وغلم وما....»
قران مجید هست!
واژه "ن" منحوت ( کوتاه شده) واژه
"نِی" در زبان ایرانی است،
ایرانیان درهزاره های پیش،
واژگانی را که کاربرد بسیاری داشت کوتاه می کردند!
ن، به چَم (معنی) غلم و ابزار نوشتن است،
ن + وَشتن _ پَشتن (نوشتن)،
همانا جای گذاری و استوار نمودن واژه هست،
درستِ واژهِ نوشتن! ، "بِِ نِ وشتن" هست!
در فرهنگ زبان شناسی آمریکایی "وبستر" آمده است :
که «آریای قدیم قلم را "بِن" نامیدند،»
چنانچه در آریش و سویدی نیز بِن Ben،
ودر انگلیسی Pen,
در ایتالیایی Penno
در لاتین penna,
و با وِلژ pen,
گفته می شود!'
و"غلم" (کالام یونانی _ کالاموسِ لاتینی ورومی) واژه ای است یونانی،
که از اتیوپی (مِسر)، از مِسر (مصر) به یونان واز یونان به روم واز روم به اَرَبستان رسید!
واین هردو واژه در قرآن مجید نشست،
پیشینه و دیرینگی «ن» (نی)،
هزاران سال بیشتر از واژه ی کالام (غلم) یونانی هست(زیرا یونانیان هزاران سال پس از ایرانیان به فرهنگ نوشتاری دست یافتند)!!
واز همین روی در قرآن «ن» پیش از غلم آمده است!!
برگرفته از کتاب:
«دیوان دین» (سَراستاد حبیب الله نوبخت.)
بشکنی ای غلم، ای دست اگر!
پیچی از خدمت محرومان سَر!!
کمترین « آرتاباز»
پاینده ایران سرافراز 🌹
@farzandan_parsi
گویند که ۱۴ تیر ماه روز غَلَم است،
این بهانهای شد که ما ببینیم این واژه از کجا آمده است،
روشن است که از آیه «نُ وغلم وما....»
قران مجید هست!
واژه "ن" منحوت ( کوتاه شده) واژه
"نِی" در زبان ایرانی است،
ایرانیان درهزاره های پیش،
واژگانی را که کاربرد بسیاری داشت کوتاه می کردند!
ن، به چَم (معنی) غلم و ابزار نوشتن است،
ن + وَشتن _ پَشتن (نوشتن)،
همانا جای گذاری و استوار نمودن واژه هست،
درستِ واژهِ نوشتن! ، "بِِ نِ وشتن" هست!
در فرهنگ زبان شناسی آمریکایی "وبستر" آمده است :
که «آریای قدیم قلم را "بِن" نامیدند،»
چنانچه در آریش و سویدی نیز بِن Ben،
ودر انگلیسی Pen,
در ایتالیایی Penno
در لاتین penna,
و با وِلژ pen,
گفته می شود!'
و"غلم" (کالام یونانی _ کالاموسِ لاتینی ورومی) واژه ای است یونانی،
که از اتیوپی (مِسر)، از مِسر (مصر) به یونان واز یونان به روم واز روم به اَرَبستان رسید!
واین هردو واژه در قرآن مجید نشست،
پیشینه و دیرینگی «ن» (نی)،
هزاران سال بیشتر از واژه ی کالام (غلم) یونانی هست(زیرا یونانیان هزاران سال پس از ایرانیان به فرهنگ نوشتاری دست یافتند)!!
واز همین روی در قرآن «ن» پیش از غلم آمده است!!
برگرفته از کتاب:
«دیوان دین» (سَراستاد حبیب الله نوبخت.)
بشکنی ای غلم، ای دست اگر!
پیچی از خدمت محرومان سَر!!
کمترین « آرتاباز»
پاینده ایران سرافراز 🌹
@farzandan_parsi