#مولوی🔥☘

با دلــبران
و گلرخـان
چون گلبنان
بشکفتــه‌ام

با منکران دی صفت
همـچـون خــــزان افسرده‌ام

شبانگاه‌تان خوش.


@farzandan_parsi

امروز☀️🕊☀

🔹 به روز فیروز و فرخ
خور ایزد روز از:
ماه اسپند سال ۳۷۵۷ زرتشتی

🔸برابر با:
دوشنبه ه اسپند ۱۳۹۸ خورشیدی

🔹۲۴ ماه فوریه سال ۲۰۲۰ زایشی
۲۰۲۰/۲/۲۴

#مهر_ودوستی‌تان_پاینده.


@farzandan_parsi

💐🌿🍃🌺🍃🌼🐀
🌿🍋🌺🐠
🍃🍓🌱
🌺🌲
🍀
🌹 ۱۳۹۸/۱۲/۵

بامداد تان به مهر
سپید پگاهتان فرخ:

گرچه زمستان می‌خواهد
زمین را با برف بپوشاند،
زمین پوست اندازی می‌کند و
دیری نخواهد پایید که
نسیمی خواهد وزید و زمین سرشار از
سبزه‌های نورسته خواهد شد.
پرده‌ها یک به یک کنار می‌روند،
رستاخیزی برای بارآوری آغاز می‌شود و
آهنگ بازگشت پرستوها کلید خواهد خورد.

مَه رویانِ ماه پیشانی،
بامدادتان نیکو.

✍ سیاه منصور

@farzandan_parsi
🍃
🐟🌹
🌲🌦🍃
🌿🌺🐛🌻
💐⚘🍃🌺🍃🌧🌞

بزرگداشت
#خواجه_نصیر_توسی و
روز #مهندس
#واژه
@farzandan_parsi

#واژگان_پارسی
#بخش_سد_و_هفتاد_و_نه.

۱۷۹

فرزندان پارسی:
در پارسی نویسی نیازی،
به این ۸ واک(حرف) نیست.

(ح- ق- ص- ض- ث- ط- ظ-ع)

چون این واک ها ویژه زبان تازی ست که،
در زبان و فرهنگ تازی کاربرد دارد،
تنهاکارآیی این واکها می‌تواند مارا در
باز شناسی واژگان تازی از زبان پارسی یاری دهد.
بودن چنین واک هایی در نگارش نویسنده و خواننده را به کژی گرفتار می‌سازد.
مانند:
[ثواب = پاداش نیک، کار نیک
صواب= درست]
این واژگان یکسان خوانده می‌شوند و به
دو گونه نوشته میشوند.
تازه فرزندان ما در دبستان بجای آموختن زبان پارسی،
نیروی خود را در بازشناسی این واژگان
بیهوده هدر می‌دهند.

☆پارسی☆
"این زیبای سخت جان را پاس بداریم."

#واژگان_پارسی_و_تازی_به_هم_پیوسته

از این پس،
۱- واژگان پارسی "ناهمگون، ناهمسان"
بجای واژه پارسی، تازی "بی شباهت"

۲- واژه پارسی "نادان"
بجای واژه پارسی، تازی "بی شعور"

۳- واژه پارسی "بی‌گمان"
بجای واژه پارسی، تازی "بی شک"

۴- واژه پارسی "مادر"
بجای واژه بیگانه فرانسه "مامان"

۵- واژگان پارسی"بی شکیب"
بجای واژه پارسی، تازی "بی صبر."

۶- واژه پارسی "فرآورده های شیری"
بجای واژه تازی "لبنیات."

۷- واژه پارسی "به‌راستی"
بجای واژه پارسی، تازی "به واقع"

۸- واژه پارسی "بی دادگری"
بجای واژه پارسی، تازی "بی عدالتی"

۹- واژه پارسی "بیهوده"
بجای واژه پارسی، تازی "بی فایده"

۱۰- واژه پارسی "بی تاب"
بجای واژه پارسی، تازی "بی قرار"

۱۱- واژه پارسی "ناشایستگی"
بجای واژه پارسی، تازی "بی کفایت"

۱۲- واژه پارسی "نا جوانمرد"
بجای واژه بیگانه، پارسی "نا نجیب."

✍ سیاه منصور

@farzandan_parsi

📚🧙‍♀️🖍🧙‍♂️

جایگاه زبان پارسی.🌿


@farzandan_parsi

🧙‍♀️ 🍀🧙‍♂️ 🌧

امروز 《نبر》
🔹 به روز پیروز و فرخ روز
ماه ایزد روز از: اسپند ماه سال ۳۷۵۷ مزدیسنی

☆دوازدهمین: ماونگه،ماه،ماه
⚘گل نرگس: نماد ماه ایزد است☆


🔸برابر با:
سه شنبه ۶ اسپند ماه سال ۱۳۹۸ خورشیدی

🔹۲۵ ماه فوریه سال ۲۰۲۰ زایشی
۲۰۲۰/۲/۲۵
#به_روشنایی_بیندیشیم.
#تا_تیرگی_آسمان_زدوده_شود.




@farzandan_parsi

💐🌿🍃🌺🍃🌼🐀
🌿🍋🌺🐠
🍃🍓🌱
🌺🌲
🍀
🌹 ۱۳۹۸/۱۲/۶

بامداد تان به مهر
سپید پگاهتان فرخ:

بامدادی خرم از راه رسید
همه جانداران سرود زندگی سر می‌دهند،
برخیزید که بامداد شمایید.
بامداد آغازی نوین ست
لبخند گرم خورشید بر پهنه آسمان می‌درخشد
و زندگی آغاز می‌شود.
سپیدهِ بامداد پایانِ دلتنگی‌های شبانه ست.
بامداد بزرگترین آزمون ست.
امید است که از این آزمون
سربلند بیرون آیید.

مَه رویانِ ماه پیشانی،
بامدادتان نیکو.

✍ سیاه منصور

@farzandan_parsi
🍃
🐟🌹
🌲🌦🍃
🌿🌺🐛🌻
💐⚘🍃🌺🍃🌧🌞

🔺 چرا دبیر وسرپرست "رایتل" روز مهندس را به پزشکان شادباش گفت؟

🌧 🧙‍♀️⚘ 🧙‍♂️ 📝

ششم اسفند ماه زادروز بزرگ مرد

فرهنگ و ادب پارسی

#هوشنگ_ابتهاج (سایه)

گرامی باد. 🌸🌿

@farzandan_parsi

زادروز #هوشنگ_ابتهاج


@farzandan_parsi

📖🖍

بُوَد آیا که خرامان ز دَرَم بازآیی
گره از کار فروبسته‌ی ما بگشایی

گفته بودی که بیایم، چو به جان آیی تو
من به جان آمدم اینک تو چرا می‌نایی

#عراقی
#چکامه_پارسی

@farzandan_parsi

▪️نگاهی به آثار رسام ارژنگی در کاخ مرمر تهران

مجید بجنوردی
روزنامه ایران
دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۸

کاخ مرمر رضاشاه را شاید بتوان یکی از زیباترین ساختمانهای تاریخی تهران بده شمار آورد که در این شکوه و زیبایی، هنرمندان بسیاری مانند استادحسین لرزاده، حسین طاهرزاده بهزاد، زنده‌یاد صنیع خاتم و... دست داشتند. و یکی دیگر از هنرمندانی که در بهسازی و آرایه‌های این کاخ، دست داشتند، استاد رسام ارژنگی (زاده‌شده ۱۲۷۲ خورشیدی تبریز- درگذشته ۱۳۵۴ تهران)، نگارگر و تندیس ساز برجسته روزگار ماست که یاد و نام او در پهرست هنرمندانی که کاخ مرمر را آذین‌بندی کرده‌اند، یادی به‌میان نیامده است. براستی یکی از کارهای ناشناخته استاد ارژنگی، برنامه‌ریزی و نگارگری دَرهای کاخ مرمر است که جز در یادمان ایشان، در جای دیگر، یادی از آن نرفته و با این که کار ایشان در کاخ مرمر هم ناشناخته مانده است.
در یادمان‌های رسام ارژنگی، که نوشته‌ای دست نویس آن نزد فرزند استاد، خانم هما ارژنگی نگهداری می‌شود، آمده است در هنگامی که کاخ مرمر ساخته می‌شد، ارژنگی در تبریز و در هنرستان آن شهر کارمند بود، چنانکه بنیادگذار هنرستان تبریز نیز به شمار می‌آمد.
تا اینکه نامبرده به تهران بازمی‌گردد.
ارژنگی خود در یادمان‌هایش گفته است:
"... به تهران آمدم، دیدم برای درهای کاخ مرمر شاه فقید، نقشه هایی مورد نیاز است و از میان نقشه های کشیده شده، هیچ کدام مورد پسند واقع نشده است. همان اشخاصی که مرا با سرنیزه تیمورتاش از تهران بیرون رانده بودند، به وزیر گفته بودند، ارژنگی را بخواهید تا بیاید و نقشه ها را بکشد".
نگرش استاد ارژنگی از کسانی که او را از تهران بیرون رانده بودند، یکی طاهرزاده بهزاد است، چنانکه ارژنگی در جای دیگری از در نوشتارش گفته و نوشته است، "طاهرزاده بهزاد به واسطه علی اکبر داور، وزیر دادگستری که از خویشاوندان بهزاد بود و داور هم به وسیله تیمورتاش، وزیر دربار، ارژنگی را که در آن زمان در تهران به شهرتی رسیده بود، به زور به تبریز میفرستند تا هنرستان این شهر را تاسیس کند."
ارژنگی در دنباله یادمان‌هایش می‌گوید:
"... یک روز مرا به زور به تبریز فرستادند. در آنجا با نهایت درستی برای دولت هنرستان تاسیس کردم. بعد مرا به تهران خواستند. آمدم نقشه های درهای کاخ مرمر را کشیدم، همینکه کارم تمام شد باز میخواهند مرا از تهران بیرون کنند".
پس آن چنان که از یادمان‌های رسام ارژنگی برمی‌آید، به دست کسانی مانند: طاهرزاده بهزاد، که در کاخ مرمر سرگرم بودند، از وزیر خواسته می‌شود که "ارژنگی را بخواهید تا بیاید و برنامه‌ریزی کند " و با این که درهای کاخ مرمر با برنامه‌ریزی استاد ارژنگی پایان می‌پذیرد.
به هر روی، امروز همان‌گونه که کار طاهرزاده بهزاد در کاخ مرمر درخورِ دیده شدن است، کارهای رسام ارژنگی بر روی درهای کاخ مرمر نیز دیده می‌شوند.
مانند بهره‌برداری از نگاره‌های باستانی ایران که یادآور روش و شیوه اوست.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/item/536919
نگاهی به کارهای رسام ارژنگی در کاخ مرمرتهران


@farzandan_parsi

‍ ‍ ‍
گنجینهِ زبان‌زَدها.



این بخش:
(خدا از سلطان محمود بزرگتر است)






‍ #ماه_تارنوازن

کاری ویژه در #نوا و #دشتی

تار :
#علی_اصغر_عربشاهی






گردآوری و خوانش:
#محمود_دهقانی



🌙🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟🌙


@farzandan_parsi

امروز 🧙‍♀️ ⚘🧙‍♂️ 🌧

🔹 به روز فیروز و فرخ
تیر ایزد روز از:
ماه اسپند سال ۳۷۵۷ زرتشتی

🔸برابر با:
چهار شنبه ۷ اسپند ماه سال ۱۳۹۸ خورشیدی

🔹۲۶ ماه فوریه سال ۲۰۲۰ زایشی
۲۰۲۰/۲/۲۶
#هر_روزتان_شکوفه_باران



@farzandan_parsi

💐🌿🍃🌺🍃🌼🐀
🌿🍋🌺🐠
🍃🍓🌱
🌺🌲
🍀
🌹 ۱۳۹۸/۱۲/۷

بامداد تان به مهر
سپید پگاهتان فرخ:

در بامدادان از دهان بنفشه بشنوید فریادی!!!
زنگار پنجره‌ها را پاک کنید،
بهار می‌آید اندک اندک
به گوش جهانیان برسانید
پیام مرگِ زمستان را.
خنده‌ها از سر گرفته می‌شود
بادها گیسوی نارون را شانه می‌زند.
باران دست‌و‌روی زمین را می‌شوید و
زنگار از چهره زمین می‌زداید‌

مَه رویانِ ماه پیشانی،
بامدادتان نیکو.

✍ سیاه منصور

@farzandan_parsi
🍃
🐟🌹
🌲🌦🍃
🌿🌺🐛🌻
💐⚘🍃🌺🍃🌧🌞

کتاب #بیچاره_اسفندیار


✅بخش ۱۰


اسفندیار بیرون از شهر و لشکرگاه سرگرم شکار است که با شنیدن خبر ورود جاماسب به خود می‌پیچد و خنده‌ای سر می‌دهد، و چون فرزند ارشدش بهمن علت این حرکت را جویا می‌شود، اشاره به الهامی قلبی میکند

که «آواز بشنیدم از ناگهان
بترسم که از گفته بی رهان

ز من خسرو آزار دارد همی
دلش از رهی بار دارد همی»

و در پاسخ فرزند -که جویای علت غضب شاه است- جز اخلاصِ در خدمت، خود را گناهی نمی‌بیند:

گرانمایه فرزند گفتا «چرا؟
چه کردی تو با خسرو کشورا؟»

سر شهریارانش گفت «ای پسر
ندانم گناهی بجای پدر

مگر آنکه تا دین بیاموختم
همی در جهان آتش افروختم

جهان ویژه کردم به برّنده تیغ
چرا دارد از من دل شاه ميغ

همانا دلش دیو بفریفتست
که برگشتن من بیاشیفتست»
🌸🌸🌸🌸
اندکی بعد جاماسب فرا می‌رسد و اسفندیار به استقبالش می‌رود و به اعزاز و اکرام فرودش می‌آورد،

بپرسید ازو فرخ اسفندیار
که «چونست شاه آن گو نامدار؟»

و جاماسبِ پیرِ جهاندیده که از عهد پادشاهی لُهراسب ، خدمتگزار این خاندان بوده است و از ادبار و اقبال روزگارِ بازیگر ، نمونه‌ها دیده، ضمن رساندن نامه شاهانه ، او را از سعایت درباریان و غضب شاه با خبر می‌کند،

خردمند گفتا «درستست و شاد»
برش را ببوسید و نامه بداد

درست از همه کارش آگاه کرد
که مر شاه را دیو بی راه کرد
💢
اسفندیار حیرت زده از فرمان پدر و اخباری که شنیده است، از دستورِ پیر ، نظرِ مشورتی می‌طلبد،

خردمند را گفتش اسفندیار
«چه بینی مرا اندرین روی کار؟

گر ایدون که با تو بیایم بدر
نه نیکو کند کار با من پدر

ور ایدون که نایم به فرمانبری
برون کرده باشم سر از کھتری

یکی چاره ساز، ای خردمند پیر!
نباید چنین ماند بر خیره خير»

و جاماسب که جز دولت خواهی نیتی ندارد او را به اطاعتِ فرمان تشویق میکند.
🌸🌸🌸🌸
خردمند گفت «ای شه پهلوان
به دانندگی پیر و بختت جوان

تو دانی که خشم پدر بر پسر
به از جور مهتر پسر بر پدر

ببایدت رفتن، چنینست روی
که هرچ او کند پادشاهست اوی»

اسفندیار روز دیگر سپاه خود را به فرزندش بهمن می سپارد و خود همراه جاماسب راهی پای تخت می‌شود.
💢
همه لشکرش را به بهمن سپرد
وزانجا خرامید با چند گُرد

بیامد به درگاه آزاده شاه
کمربسته و برنهاده کلاه

گرفتن و در هم کوفتن جوان فداکار خوشنام خدمتگزاری چون اسفندیار که وارث تاج و تخت است و مورد توجه ملّت، کار ساده و آسانی نیست.
نمی توان بی‌مقدمه چینی و زمینه سازی بدان اقدام کرد و مایه خشم و خروش خلایق شد. و این نکته را همه جنایتکاران صاحب قدرت در هر دوره و زمانی بخوبی دانسته‌اند، چه در اعماق تاریخ و گذشته‌های افسانه آمیز باشد، چه در اواخر قرن بیستم.
برای سرکوب هر مدّعی و مخالف و منتقدی که مورد احترام مردم است و چشم کنجکاو ملّت ، نگرانِ حال و سرنوشتش، جباران کارکشته بدون تمهید مقدمات لازم اقدام نمی‌کنند. ابتدا با کمک عوامل تبلیغاتی خویش به انتشار شایعاتی می‌پردازند و پخش و تکرار تهمت‌هائی تا ذهن مردم را بر اثر تکرارها و تلقین‌ها آماده سازند و در قدم اول ، شخصیت او را ترور کنند و بعد از این مرحله به کشتار شخص او پردازند. شیوۂ عمل در درازنای قرون یکسان بوده است و این وسایل کار است که به مقتضای هر عصری مختلف است.
در دوران گشتاسب ، مجلس درباری می‌آرایند و محاکمه فرمایشی ترتیب می‌دهند، در محکمه‌ای که مدعی و دادستان و قاضی یک نفر است و در دوره‌های پیشرفته تر هم محاكم خاص نظامی و غیر از آن است با تماشاچیان و مدعی‌العموم و اعضا و رئیس دادگاهی که ظاهرا متعددند و در باطن كُلّهم نورٌ واحد. و عجبا که ادعانامه‌ها هم غالبا دارای یک مضمون است، چه در عهد کیان باشد و سرزمین ایران؛ چه در قرون وسطی باشد و محاکم تفتیش عقاید.
بفرمائید به عنوان مستمع آزاد و شاهد بی‌اثر در محکمه‌ای شرکت کنید با حضور ارکان دولت و مقرّبان حضرت و از همه بالاتر ، موبدانِ -البته- صاحب تقوائی که پاسداران دین حق‌اند و حافظان احکام شریعت.

چو آگاه شد شاه كآمد پسر
کلاه کیان بر نهاده به سر

مهان و کهان را همه خواند پیش
همه زند و اُستا به نزدیک خویش

همه موبدان را به کرسی نشاند
پس آن خسرو تیغ زن را بخواند
🌸🌸🌸🌸
ملاحظه می‌فرمائید ، محكمه خلق است و مرکب از مهان و کهان مملکت، و از آن مهم‌تر قضّات این محكمه عالى همه اهل دیانت و تقوایند، متن اوستا و زند را پیش رو گذاشته‌اند تا مبادا حکمی بر خلاف نص شریعت کنند و مستوجب عذاب آن جهانی گردند. باری جلسه رسمی است؛ فرمان احضار متهم صادر شده است و اینک وارد می‌شود.

((پایان برگ ۳۷ کتاب))
#سعیدی_سیرجانی

@farzandan_parsi

🌐 یازده کشور کهن جهان.

@farzandan_parsi

امروز🧙‍♀️ ⚘🧙‍♂️ 🌧

🔹 به روز فیروز و فرخ
گوش ایزد روز 🍃نَبُر🍃 از:
ماه اسپند سال ۳۷۵۷ زرتشتی

🔸برابر با:
پنج شنبه ۸ اسپند ماه سال ۱۳۹۸ خورشیدی

🔹۲۷ ماه فوریه سال ۲۰۲۰ زایشی
۲۰۲۰/۲/۲۸

#تندرست_زیوید




@farzandan_parsi

💐🌿🍃🌺🍃🌼🐀
🌿🍋🌺🐠
🍃🍓🌱
🌺🌲
🍀
🌹 ۱۳۹۸/۱۲/۸

بامداد تان به مهر
سپید پگاهتان فرخ:

گُل‌ها پیچیده در برگ می‌آیند و ما،
زیر پرده شب کلبه‌های چوبی خود را
با چراغ روشن خواهیم کرد،
میانِ خیزابه‌های سرکِشِ زندگی که،
بتوان بر آن پناه بُرد تا برگ‌ها، گُل‌ها و
خوشه‌ها هرروز زیباتر شوند.

مَه رویانِ ماه پیشانی،
بامدادتان نیکو.

✍ سیاه منصور

@farzandan_parsi
🍃
🐟🌹
🌲🌦🍃
🌿🌺🐛🌻
💐⚘🍃🌺🍃🌧🌞

#انجمن

انجمن واژه‌ای پارسی ست،
که ریخت کهن آن "هنجمن" بوده است.
این واژه از پیشوند "هن" یا "هم"
به چم"باهم" و ریشه "گَم" به چم آمدن ساخته شده است.
پس"با هم به جایی گِرد آمدن" مانیک(معنای) امروزی انجمن را ساخته است که به چم مجمع و مجلس یا گروهی از مردم است که برای همگرایی گِردهم آمده‌اند.

@farzandan_parsi