Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻🍒
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۰۱
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
روزگاران شما سرشار از زیباترین
رُخدادهای فرخنده و همایون باد.
اُردیبهشت پادشاه پیروزمند سال،
بر پایهی چرخه و گردشِ کیهانی گام بر بام سرای ایران زمین نهاده تا در پیوند تنگاتنگ ماههای سرد زمستان در این گاه و بیگاه روزگار،
ناگهان نسیم بهاری به ناز و نوازشِ درختان و گیاهان بپردازد و نام زیبای بهار را چنان بر تارُک زمین کندهکاری کند که پرندگان آهنگ پروازهایشان را به یاد بیآورند و بدانند که،
هنگامه کوچ آنهاست تا از میانِ دشتهای پهناور و کوههای سربرافراشته به رامش درآیند و آن جا که مهربانی نهانگاه آسمان را میلرزاند نیکویی، سرخوشی و تندرستی بر سر زمین یادشان بهاریتر از همیشه شکوفا بشود.
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌲
🌳🌺
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۰۱
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
روزگاران شما سرشار از زیباترین
رُخدادهای فرخنده و همایون باد.
اُردیبهشت پادشاه پیروزمند سال،
بر پایهی چرخه و گردشِ کیهانی گام بر بام سرای ایران زمین نهاده تا در پیوند تنگاتنگ ماههای سرد زمستان در این گاه و بیگاه روزگار،
ناگهان نسیم بهاری به ناز و نوازشِ درختان و گیاهان بپردازد و نام زیبای بهار را چنان بر تارُک زمین کندهکاری کند که پرندگان آهنگ پروازهایشان را به یاد بیآورند و بدانند که،
هنگامه کوچ آنهاست تا از میانِ دشتهای پهناور و کوههای سربرافراشته به رامش درآیند و آن جا که مهربانی نهانگاه آسمان را میلرزاند نیکویی، سرخوشی و تندرستی بر سر زمین یادشان بهاریتر از همیشه شکوفا بشود.
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌲
🌳🌺
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
🗓 #رووزشمار_ایرانی:
☀️ رووز #آدینه.= #ناهید_شید؛
۰۱ 🐃اردیبهشت 🌖ماه #راستی_و_درستی.
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۰۱ / ۰۲ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 رووز بزرگداشت استاد سخن #سعدی بر هنرمندان و دووستانش گرامیباد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
☀️ رووز #آدینه.= #ناهید_شید؛
۰۱ 🐃اردیبهشت 🌖ماه #راستی_و_درستی.
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۰۱ / ۰۲ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 رووز بزرگداشت استاد سخن #سعدی بر هنرمندان و دووستانش گرامیباد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
📚 📖 🖌
📚 📖 🖍
🌱 یکم #اردیبهشت_ماه برابر با:
🖌📖 روز بزرگداشت؛
خداوندگار ادب و شهسوار سخن،
«#سعدی_بزرگ» و جاودانه،
🖍📖 روز پرواز فرزند سرافراز؛
«ملکالشعرای بهار»
سخنسرایی که مهر به میهن را به چامه کشید.
🖊📖 روز پرواز فرزند آب و آیینه؛
«سهراب سپهری»، فرزند آب و خرد و روشنی را گرامی میداریم و به روان مینویشان درود میفرستیم.
🌸 نمونههایی از چامههای پارسی؛
👳♂استاد سخن: #سعدی_بزرگ،
👨⚕ فرزند سربلند ایران: #ملکالشعرای_بهار.
👨⚖فرزند آب و آیینه: #سهراب_سپهری؛
🖌📖دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت
🌲 استاد سخن: #سعدی_بزرگ.
🖍📖امروز نه کس ز عشق آگه چو من است
کز شکر عشقم همه شیرینسخن است
در هر مژهی من به ره خسرو عشق
نیروی هزار تیشهی کوهکن است.
🌳 #بهار
🖊📖 پشت لبخندی پنهان هر چیز
روزنی دارد دیوار زمان
که از آن چهرهی من پیداست
چیزهایی هست که نمیدانم
میدانم سبزهای را بکنم خواهم مرد.
🪴 #سهراب_سپهری
#چکامه_پارسی؛
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚 📖 🖍
🌱 یکم #اردیبهشت_ماه برابر با:
🖌📖 روز بزرگداشت؛
خداوندگار ادب و شهسوار سخن،
«#سعدی_بزرگ» و جاودانه،
🖍📖 روز پرواز فرزند سرافراز؛
«ملکالشعرای بهار»
سخنسرایی که مهر به میهن را به چامه کشید.
🖊📖 روز پرواز فرزند آب و آیینه؛
«سهراب سپهری»، فرزند آب و خرد و روشنی را گرامی میداریم و به روان مینویشان درود میفرستیم.
🌸 نمونههایی از چامههای پارسی؛
👳♂استاد سخن: #سعدی_بزرگ،
👨⚕ فرزند سربلند ایران: #ملکالشعرای_بهار.
👨⚖فرزند آب و آیینه: #سهراب_سپهری؛
🖌📖دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت
🌲 استاد سخن: #سعدی_بزرگ.
🖍📖امروز نه کس ز عشق آگه چو من است
کز شکر عشقم همه شیرینسخن است
در هر مژهی من به ره خسرو عشق
نیروی هزار تیشهی کوهکن است.
🌳 #بهار
🖊📖 پشت لبخندی پنهان هر چیز
روزنی دارد دیوار زمان
که از آن چهرهی من پیداست
چیزهایی هست که نمیدانم
میدانم سبزهای را بکنم خواهم مرد.
🪴 #سهراب_سپهری
#چکامه_پارسی؛
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from خودم
اسفندیار وختی این سخن شنید،
خرووشید و نالان شد و سپس گفت:
زوود بندم را باز کنید.
آهنگر آوردند و تا با سوهان و پتک بندها را بگشاید بسیار کوشش کردند و به درازا کشید و اسفندیار بیتاب شد و خودش بندها را درهم شکست و سپس بی توش و توان بیهوش شد.
پس از آن به گرمابه رفت و جامه نو پوشید و همراه با زره و جنگافزار جنگی سوار بر اسب بهسوی دشت نبرد رفت.
شب بود و او به همراه بهمن و آذرنوش و جاماسپ و شماری سپاهی به راه افتاد تا به نزد فرشیدورد رسید.
نالان پرسید چه کسی این گرفتاری را به سرت آورد.؟
برادر گفت:
این کار گشتاسپ بود،
اگر او تو را دربند نمیکرد ترکان توان تاختن به ما را نداشتند.
به هررووی من مردنی هستم و تو نگران مباش.
این کار،
کار کهرم است.
این سخن را گفت و جان سپرد.
اسفندیار سوگند خورد که تاوان اوو را بهسختی بگیرد.
هرچه پیش میرفت پیکر کشتگان ایرانی بیشتر میشد و در میان کشتگان پیکر گرزم را هم دید پس به او گفت:
نگه کن که دانای ایران چه گفت
بدانگه که بگشاد راز از نهفت
که دشمن که دانا بود به ز دوست
ابا دشمن دوست دانش نکوست.
بههررووی اسفندیار به کوهی که گشتاسپ آنجا بود،
رفت و وختی پدر را دید به اوو کرنش کرد و گشتاسپ اوو را بووسید و از اوو پووزش خواست.
وقتی لشکریان دریافتن که اسفندیار آمد همه بهسووی اوو رووی آوردند و شاد شدند.
اسفندیار دستور داد تا آماده جنگ شوند.
همان شب پیام به ارجاسپ رسید که اسفندیار برگشته است پس نگران شد
و به کهرم گفت:
از ترکان کسی همتای اوو نیست بهتر است با دارایی که چپاول کردهایم بهسووی تووران برگردیم.
گرگسار نزد ارجاسپ رفت و گفت:
برای یک تن نباید پسروی کرد چون سپاهیان اسفندیار همه خسته و زخمی هستند و ما آنها را شکست میدهیم.
ارجاسپ گفت:
اگر چنین کنی از خرگاه تا دریای چین و گنج ایران را به تو میبخشم.
اسفندیار لشکری انبوه آماده کرد و در راست سپاه نستور را نهاد و خود در پیش سپاه ایستاد و گشتاسپ نیز در دل سپاه بوود و گرگوی جنگی هم در چپ نهاد.
از آن سوو ارجاسپ در دل لشکر جای گرفت و راست را به کهرم داد و در چپ نیز شاه چگل را جای داد.
وختی ارجاسپ سپاه ایران را دید از فراوانی آن پریشان شد و گفت:
ما نمیتوانیم از پس آنها برآییم.
جنگ آغاز شد و اسفندیار در همان نخست با گرزگاوسارش سیسدتن را کشت و سپس گفت:
به کینه فرشیدورد امرووز دمار از رووزگارتان درمیآورم پس بهسووی راست سپاه تاخت و سدوشست تن را کشت و کهرم گریخت.
اسفندیار گفت:
این به تاوان خوون لهراسپ و سپس به چپ سپاه رفت و سدوشست تن را کشت و گفت: این به تاوان خوون برادرانم.
ارجاسپ به گرگسار گفت:
چرا خاموش ماندهای.؟
گرگسار به پیش سپاه آمد و تیری به سینه اسفندیار زد.
اسفندیار خود را از زین جدا کرد تا گرگسار گمان کند او زخمی شده است
و وختی گرگسار خواست تا سرش را ببرد،
اوو کمندی بر گردن گرگسار انداخت و کشانکشان اوو را به لشکرگاه برد و پیام داد اینک او را نکشند.
ارجاسپ به دنبال کهرم و کندر میگشت و آنها را نیافت پس گریخت.
وختی ترکان شنیدند که ارجاسپ گریخته است آنها که میتوانستند گریختند و برخی هم زنهار خواستند
و اسفندیار هم آنها را بخشید.
گشتاسپ یک هفته به سپاس خداوند پرداخت.
روز هشتم گرگسار را نزد اسفندیار آوردند و گرگسار به پووزشخواهی پرداخت.
اسفندیار گفت تا دستوپابسته همچنان او را نگهدارند.
گشتاسپ به اسفندیار گفت:
تو شاد هستی و خواهرانت دربند ند
و این برای ما ننگ است.
اگر آنها را بیاوری تاجوتخت را به تو میدهم.
اسفندیار گفت:
من چشم به تاجوتخت ندارم و به توران میروم تا تاوان آنها را بگیرم پس با سپاهیان فراوان بهسوی توران رهسپار شد و گرگسار را هم دستوپابسته با خود برد.
پشوتن نیز بجای وزیر با اوو همراه شد.
دوباره در زمان بدروودگوویی پدر اوو را در برگرفت و بووسید و گفت اگر بازگردد و خواهرانش را بیاورد تاجوتخت را به اوو میدهد.
اسفندیار بهسووی ایوان کاخ مادرش رفت و با اوو بدروود گفت.
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
خرووشید و نالان شد و سپس گفت:
زوود بندم را باز کنید.
آهنگر آوردند و تا با سوهان و پتک بندها را بگشاید بسیار کوشش کردند و به درازا کشید و اسفندیار بیتاب شد و خودش بندها را درهم شکست و سپس بی توش و توان بیهوش شد.
پس از آن به گرمابه رفت و جامه نو پوشید و همراه با زره و جنگافزار جنگی سوار بر اسب بهسوی دشت نبرد رفت.
شب بود و او به همراه بهمن و آذرنوش و جاماسپ و شماری سپاهی به راه افتاد تا به نزد فرشیدورد رسید.
نالان پرسید چه کسی این گرفتاری را به سرت آورد.؟
برادر گفت:
این کار گشتاسپ بود،
اگر او تو را دربند نمیکرد ترکان توان تاختن به ما را نداشتند.
به هررووی من مردنی هستم و تو نگران مباش.
این کار،
کار کهرم است.
این سخن را گفت و جان سپرد.
اسفندیار سوگند خورد که تاوان اوو را بهسختی بگیرد.
هرچه پیش میرفت پیکر کشتگان ایرانی بیشتر میشد و در میان کشتگان پیکر گرزم را هم دید پس به او گفت:
نگه کن که دانای ایران چه گفت
بدانگه که بگشاد راز از نهفت
که دشمن که دانا بود به ز دوست
ابا دشمن دوست دانش نکوست.
بههررووی اسفندیار به کوهی که گشتاسپ آنجا بود،
رفت و وختی پدر را دید به اوو کرنش کرد و گشتاسپ اوو را بووسید و از اوو پووزش خواست.
وقتی لشکریان دریافتن که اسفندیار آمد همه بهسووی اوو رووی آوردند و شاد شدند.
اسفندیار دستور داد تا آماده جنگ شوند.
همان شب پیام به ارجاسپ رسید که اسفندیار برگشته است پس نگران شد
و به کهرم گفت:
از ترکان کسی همتای اوو نیست بهتر است با دارایی که چپاول کردهایم بهسووی تووران برگردیم.
گرگسار نزد ارجاسپ رفت و گفت:
برای یک تن نباید پسروی کرد چون سپاهیان اسفندیار همه خسته و زخمی هستند و ما آنها را شکست میدهیم.
ارجاسپ گفت:
اگر چنین کنی از خرگاه تا دریای چین و گنج ایران را به تو میبخشم.
اسفندیار لشکری انبوه آماده کرد و در راست سپاه نستور را نهاد و خود در پیش سپاه ایستاد و گشتاسپ نیز در دل سپاه بوود و گرگوی جنگی هم در چپ نهاد.
از آن سوو ارجاسپ در دل لشکر جای گرفت و راست را به کهرم داد و در چپ نیز شاه چگل را جای داد.
وختی ارجاسپ سپاه ایران را دید از فراوانی آن پریشان شد و گفت:
ما نمیتوانیم از پس آنها برآییم.
جنگ آغاز شد و اسفندیار در همان نخست با گرزگاوسارش سیسدتن را کشت و سپس گفت:
به کینه فرشیدورد امرووز دمار از رووزگارتان درمیآورم پس بهسووی راست سپاه تاخت و سدوشست تن را کشت و کهرم گریخت.
اسفندیار گفت:
این به تاوان خوون لهراسپ و سپس به چپ سپاه رفت و سدوشست تن را کشت و گفت: این به تاوان خوون برادرانم.
ارجاسپ به گرگسار گفت:
چرا خاموش ماندهای.؟
گرگسار به پیش سپاه آمد و تیری به سینه اسفندیار زد.
اسفندیار خود را از زین جدا کرد تا گرگسار گمان کند او زخمی شده است
و وختی گرگسار خواست تا سرش را ببرد،
اوو کمندی بر گردن گرگسار انداخت و کشانکشان اوو را به لشکرگاه برد و پیام داد اینک او را نکشند.
ارجاسپ به دنبال کهرم و کندر میگشت و آنها را نیافت پس گریخت.
وختی ترکان شنیدند که ارجاسپ گریخته است آنها که میتوانستند گریختند و برخی هم زنهار خواستند
و اسفندیار هم آنها را بخشید.
گشتاسپ یک هفته به سپاس خداوند پرداخت.
روز هشتم گرگسار را نزد اسفندیار آوردند و گرگسار به پووزشخواهی پرداخت.
اسفندیار گفت تا دستوپابسته همچنان او را نگهدارند.
گشتاسپ به اسفندیار گفت:
تو شاد هستی و خواهرانت دربند ند
و این برای ما ننگ است.
اگر آنها را بیاوری تاجوتخت را به تو میدهم.
اسفندیار گفت:
من چشم به تاجوتخت ندارم و به توران میروم تا تاوان آنها را بگیرم پس با سپاهیان فراوان بهسوی توران رهسپار شد و گرگسار را هم دستوپابسته با خود برد.
پشوتن نیز بجای وزیر با اوو همراه شد.
دوباره در زمان بدروودگوویی پدر اوو را در برگرفت و بووسید و گفت اگر بازگردد و خواهرانش را بیاورد تاجوتخت را به اوو میدهد.
اسفندیار بهسووی ایوان کاخ مادرش رفت و با اوو بدروود گفت.
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🔷امرووز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢به ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#اردیبهشت_امشاسپندان)
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۱🔥فروهری🔥مزدیسنا.
۳۷۶۱ / ۰۲ / ۰۲
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟡 برابر با 🌞رووز شنبه: #کیوان_شید.
به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۲ / ۰۲ / ۰۲
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
⚪️ برابر با ☀️رووز #شنبه: #کیوان_شید
به 🌞 رووز ۰۲ 🐃 #اردیبهشت 🌓ماه
به سال ۱۴۰۲🌞خوورشیدی
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۰۲
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🔴برابر با ☀️ رووز SATURDAY 🌖 ماه #آوریل
🌲به سال 2023 ⛪️ ترسایی.🌲
2023 / 04 / 22
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟣🧚♀#جشن_اردیبهشتگان🧚♀
#اردی_بهشت.
#اشه_وهیشتا⚖بهترین راستی
پاک و سامان یافته
شیوه ی برگزیده ایرانیان.
هرچیز و هرکسی در جای درست
و شایسته خود.
#هنجارهستی⚖ #ترازو_و_همسنگی.
🥀گل #مرزنگوش ،نماد اردیبهشت ایزد است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🟢به ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#اردیبهشت_امشاسپندان)
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۱🔥فروهری🔥مزدیسنا.
۳۷۶۱ / ۰۲ / ۰۲
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟡 برابر با 🌞رووز شنبه: #کیوان_شید.
به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۲ / ۰۲ / ۰۲
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
⚪️ برابر با ☀️رووز #شنبه: #کیوان_شید
به 🌞 رووز ۰۲ 🐃 #اردیبهشت 🌓ماه
به سال ۱۴۰۲🌞خوورشیدی
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۰۲
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🔴برابر با ☀️ رووز SATURDAY 🌖 ماه #آوریل
🌲به سال 2023 ⛪️ ترسایی.🌲
2023 / 04 / 22
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟣🧚♀#جشن_اردیبهشتگان🧚♀
#اردی_بهشت.
#اشه_وهیشتا⚖بهترین راستی
پاک و سامان یافته
شیوه ی برگزیده ایرانیان.
هرچیز و هرکسی در جای درست
و شایسته خود.
#هنجارهستی⚖ #ترازو_و_همسنگی.
🥀گل #مرزنگوش ،نماد اردیبهشت ایزد است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻🍒
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۰۲
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکو.
آسمان در بامدادان،
آفتاب را گردنآویز خودمیسازد.
تا خورشیدی که جامانده است،
آرام آرام از راه باز رسد شاید با پژواک پرتوَش
شاخکهای تابیدن دنبال گردد.
و کورمال کورمال بر لبه تاریکی شب خیمه
بزند و خاموشی شب را از میان بردارد.
و آفتاب بر پیشانی آسمان بچسبد وُ با مهربانی
بسوزد وُ بدرخشد و گیسوی پریشان نارون را
آرامگاه همیشگی خویش بسازد....!
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
🌲 📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌳🌺 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۰۲
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکو.
آسمان در بامدادان،
آفتاب را گردنآویز خودمیسازد.
تا خورشیدی که جامانده است،
آرام آرام از راه باز رسد شاید با پژواک پرتوَش
شاخکهای تابیدن دنبال گردد.
و کورمال کورمال بر لبه تاریکی شب خیمه
بزند و خاموشی شب را از میان بردارد.
و آفتاب بر پیشانی آسمان بچسبد وُ با مهربانی
بسوزد وُ بدرخشد و گیسوی پریشان نارون را
آرامگاه همیشگی خویش بسازد....!
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
🌲 📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌳🌺 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
🗓 #رووزشمار_ایرانی:
☀️ رووز #شنبه.= #کیوان_شید؛
۰۲ 🐃اردیبهشت 🌖ماه #بهمن_رووز.
گل
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۰۲ / ۰۲ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 رووز جهانی #زمین_پاک، گرامیباد..
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
☀️ رووز #شنبه.= #کیوان_شید؛
۰۲ 🐃اردیبهشت 🌖ماه #بهمن_رووز.
گل
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۰۲ / ۰۲ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 رووز جهانی #زمین_پاک، گرامیباد..
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
درود بی پایان به یاران جان.
شنبه تان فرخنده و پربار.!
روزگارتان به شادی و کام.!
پیشکش این هفته نیز فرازی دیگر،
از سخن ارجمند استاد گرانمایه توس.!
مهرورزتان- #سیرووس_حامی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
شنبه تان فرخنده و پربار.!
روزگارتان به شادی و کام.!
پیشکش این هفته نیز فرازی دیگر،
از سخن ارجمند استاد گرانمایه توس.!
مهرورزتان- #سیرووس_حامی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
چُنینست گیتی فَراز و نِشیب
یکی آزوَر دیگری بانِهیب
ازو شادمانیّ و زو دردمند
نمانَد به کس چند و چونیش چند
بگردَدهَمی زآن بر این زین بر آن
سوی نیکی و نیکنامی گَرای
جُزین نیست توشه به دیگرسَرای
چُنین بود تا بود کار
گزافه نکردند نامهش جَهان.
#فردوسی_بزرگ.
امید این که:
شما را مبادا بد و کاستی.
گزینش: #جعفرجعفرزاده.
#چکامه_پارسی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
💐
💐💐
💐💐💐
یکی آزوَر دیگری بانِهیب
ازو شادمانیّ و زو دردمند
نمانَد به کس چند و چونیش چند
جَهان
را چُنینست آیین و سانبگردَدهَمی زآن بر این زین بر آن
سوی نیکی و نیکنامی گَرای
جُزین نیست توشه به دیگرسَرای
چُنین بود تا بود کار
ِ
جَهان
گزافه نکردند نامهش جَهان.
#فردوسی_بزرگ.
امید این که:
شما را مبادا بد و کاستی.
گزینش: #جعفرجعفرزاده.
#چکامه_پارسی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
💐
💐💐
💐💐💐
#واژگان_پارسی:
#بخش_چهارسد_و_نود_و_ششم؛
۴۹۶
⚠️#فرزندان_ایران؛
یکی از راههای سربلندی و بالندگی هر کشوری پالایش فرهنگی واژگان بیگانه است
که این مهمانان ناخونده و نا همگون
بر فرهنگ بومی میتازند.
برای زدایش این واژگان بیگانه
و پیشگیری هرچه بهتر از
ویرانی فرهنگ ایرانی واژگان بیگانه را پاکسازی و زدایش واژه گان تازی وبیگانه است.
ناسزا گوویی و بد دهنی،
شایسته فرهنگ زیبا ی پارسی نیست.
خواهشمند است؛
اگر میخواهیم از بند نا امیدی و نا آگاهی رهایی ییابیم به فرهنگ پارسی روی آوریم تا به شکوه گذشته برگردیم.
با سپاس از نگاه ستایش برانگیز شما.!
⚠️از این پس؛
۱- واژگان پارسی«پیش بردن، افزایش»
بجای واژه تازی «ارتقاء»
۲- واژگان پارسی«وامانده، بازمانده»
بجای واژه تازی «ارث»
۳- واژگان پارسی«بازگرداندن، برگشت»
بجای واژه تازی «ارجاع»
۴- واژگان پارسی«بهتر، برتر، شایسته تر»
بجای واژه تازی «ارجح»
۵- واژگان پارسی«لشگر گاه، گردش گروهی»
بجای واژه بیگانه(مغولی) «اردو»
۶- واژه پارسی«خواروبار»
بجای واژه تازی «ارزاق»
۷- واژگان پارسی«گسیل داشتن، فرستادن»
بجای واژه تازی «ارسال»
۸- واژگان پارسی«بالنده تر، بزرگتر»
بجای واژه تازی «ارشد»
۹- واژه پارسی «راهنمایی»
بجای واژه تازی "«ارشاد»"
۱۰- واژه پارسی«زمین»
بجای واژه تازی «ارض»
۱۱- واژه پارسی "»«خشنودی»"
بجای واژه تازی "«ارضاء»"
۱۲- واژگان پارسی«ترساندن، هراساندن»
بجای واژه تازی «ارعاب»
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_چهارسد_و_نود_و_ششم؛
۴۹۶
⚠️#فرزندان_ایران؛
یکی از راههای سربلندی و بالندگی هر کشوری پالایش فرهنگی واژگان بیگانه است
که این مهمانان ناخونده و نا همگون
بر فرهنگ بومی میتازند.
برای زدایش این واژگان بیگانه
و پیشگیری هرچه بهتر از
ویرانی فرهنگ ایرانی واژگان بیگانه را پاکسازی و زدایش واژه گان تازی وبیگانه است.
ناسزا گوویی و بد دهنی،
شایسته فرهنگ زیبا ی پارسی نیست.
خواهشمند است؛
اگر میخواهیم از بند نا امیدی و نا آگاهی رهایی ییابیم به فرهنگ پارسی روی آوریم تا به شکوه گذشته برگردیم.
با سپاس از نگاه ستایش برانگیز شما.!
⚠️از این پس؛
۱- واژگان پارسی«پیش بردن، افزایش»
بجای واژه تازی «ارتقاء»
۲- واژگان پارسی«وامانده، بازمانده»
بجای واژه تازی «ارث»
۳- واژگان پارسی«بازگرداندن، برگشت»
بجای واژه تازی «ارجاع»
۴- واژگان پارسی«بهتر، برتر، شایسته تر»
بجای واژه تازی «ارجح»
۵- واژگان پارسی«لشگر گاه، گردش گروهی»
بجای واژه بیگانه(مغولی) «اردو»
۶- واژه پارسی«خواروبار»
بجای واژه تازی «ارزاق»
۷- واژگان پارسی«گسیل داشتن، فرستادن»
بجای واژه تازی «ارسال»
۸- واژگان پارسی«بالنده تر، بزرگتر»
بجای واژه تازی «ارشد»
۹- واژه پارسی «راهنمایی»
بجای واژه تازی "«ارشاد»"
۱۰- واژه پارسی«زمین»
بجای واژه تازی «ارض»
۱۱- واژه پارسی "»«خشنودی»"
بجای واژه تازی "«ارضاء»"
۱۲- واژگان پارسی«ترساندن، هراساندن»
بجای واژه تازی «ارعاب»
🖍به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🔷امرووز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢به ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#شهریور_امشاسپندان)
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۱🔥فروهری🔥مزدیسنا.
۳۷۶۱ / ۰۲ / ۰۳
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟡 برابر با 🌞رووز يكشنبه: #مهر_شید.
به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۲ / ۰۲ / ۰۳
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
⚪️ برابر با ☀️رووز #یکشنبه: #مهر_شید
به 🌞 رووز ۰۳ 🐃 #اردیبهشت 🌓 ماه
به سال ۱۴۰۲🌞خوورشیدی
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۰۳
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🔴برابر با ☀️ رووز SANDAY 🌖 ماه #آوریل
🌲به سال 2023 ⛪️ ترسایی.🌲
2023 / 04 / 23
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟣🧚♀⚖ #شهریور_امشاسپندان.
خشَتره وَییریَه
شهریاری برگزیدنی،
چیرگی بر نفس خویش،
آبادانی و سازندگی.🌿
#چو_شهریورت_باد_پیروزگر
#به_نام_بزرگی_و_فر_و_هنر
پیوند پادشاهی با خویش را داشته باشیم.👑
🌺 گل #شااسپرغم(ریحان)
نماد شهریور امشاسپندان است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🟢به ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#شهریور_امشاسپندان)
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۱🔥فروهری🔥مزدیسنا.
۳۷۶۱ / ۰۲ / ۰۳
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟡 برابر با 🌞رووز يكشنبه: #مهر_شید.
به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۲ / ۰۲ / ۰۳
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
⚪️ برابر با ☀️رووز #یکشنبه: #مهر_شید
به 🌞 رووز ۰۳ 🐃 #اردیبهشت 🌓 ماه
به سال ۱۴۰۲🌞خوورشیدی
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۰۳
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🔴برابر با ☀️ رووز SANDAY 🌖 ماه #آوریل
🌲به سال 2023 ⛪️ ترسایی.🌲
2023 / 04 / 23
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟣🧚♀⚖ #شهریور_امشاسپندان.
خشَتره وَییریَه
شهریاری برگزیدنی،
چیرگی بر نفس خویش،
آبادانی و سازندگی.🌿
#چو_شهریورت_باد_پیروزگر
#به_نام_بزرگی_و_فر_و_هنر
پیوند پادشاهی با خویش را داشته باشیم.👑
🌺 گل #شااسپرغم(ریحان)
نماد شهریور امشاسپندان است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻🍒
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏/
🌻
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۰۳
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکو.
زمین با آسمان دادوستدهایی دارند،
دلتنگیهایی همیشگی.
برای خنکای بهاران،
با بادبزنی پوشالی و دستههایی،
فرسوده شده که در گوشهای از نهانگاه
آسمان اشک میریزد و درست
در گوشهای دیگر در زیر سپهر نیلگون
ابرهایی گریان بر شیشهی پنجرهها،
با انگشتانی نمناک میکوبند
و بیدارباش میزنند و بیتاب
به دنبال پنجرهای دیگر میگردند.!
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
🌲 📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌳🌺 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏/
🌻
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۰۳
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکو.
زمین با آسمان دادوستدهایی دارند،
دلتنگیهایی همیشگی.
برای خنکای بهاران،
با بادبزنی پوشالی و دستههایی،
فرسوده شده که در گوشهای از نهانگاه
آسمان اشک میریزد و درست
در گوشهای دیگر در زیر سپهر نیلگون
ابرهایی گریان بر شیشهی پنجرهها،
با انگشتانی نمناک میکوبند
و بیدارباش میزنند و بیتاب
به دنبال پنجرهای دیگر میگردند.!
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
🌲 📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌳🌺 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
🗓 #رووزشمار_ایرانی:
☀️ رووز #یکشنبه.= #مهر_شید؛
۰۳ 🐃اردیبهشت 🌖ماه #اردیبهشت_رووز.
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۰۳ / ۰۲ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 روز بزرگداشت شیخ بهایی بر دووستدارانش خجسته باد.
🗓 رووز مهرازی(معماری) بر همگان همایون باد.
🗓 اردیبهشترووز، جشن اردیبهشتگان گرامیباد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
☀️ رووز #یکشنبه.= #مهر_شید؛
۰۳ 🐃اردیبهشت 🌖ماه #اردیبهشت_رووز.
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۰۳ / ۰۲ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓 روز بزرگداشت شیخ بهایی بر دووستدارانش خجسته باد.
🗓 رووز مهرازی(معماری) بر همگان همایون باد.
🗓 اردیبهشترووز، جشن اردیبهشتگان گرامیباد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔍#نکتههای_ویرایشی.
برابر پارسی«وصف» و واژگان همریشهی آن آورده میشود:
توصیف= ستودن، ستای
توصیف کردن= سُتودن.
وصف= ستایش، ارج، فروزه، نِگیزش، ستودن.
وصف کردن= شناساندن، ستودن.
وصفی= فروزهای، ستایهای.
وصاف= ستاینده.
وصافی= ستایندگی.
زایدالوصف= چشمگیر، افزون ستایه، بیش از اندازه.
مع الوصف= (ساختهی پارسیگویان)، با این همه، با آن که، با این که
موصوف= نهادهشده، ستودهشده، ستوده، ستایششده، ستایشانگیز، پسندیده، فروزینه.
چه شعرها که در وصف معشوق نسرود=
چه چکامهها که در ستایش دلبر نسرود.
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
برابر پارسی«وصف» و واژگان همریشهی آن آورده میشود:
توصیف= ستودن، ستای
توصیف کردن= سُتودن.
وصف= ستایش، ارج، فروزه، نِگیزش، ستودن.
وصف کردن= شناساندن، ستودن.
وصفی= فروزهای، ستایهای.
وصاف= ستاینده.
وصافی= ستایندگی.
زایدالوصف= چشمگیر، افزون ستایه، بیش از اندازه.
مع الوصف= (ساختهی پارسیگویان)، با این همه، با آن که، با این که
موصوف= نهادهشده، ستودهشده، ستوده، ستایششده، ستایشانگیز، پسندیده، فروزینه.
چه شعرها که در وصف معشوق نسرود=
چه چکامهها که در ستایش دلبر نسرود.
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیکاندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکاز_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش: (۲۷۱)
داستان اکوان دیو؛
برگ ۳
سواران که بوودند با اوو بخواند
بر اسپ سرافرازشان برنشاند
گرفتند هر کس کمند و کمان
بدان تا که باشد چنین بدگمان
که یارد بدین مرغزار آمدن
بنزدیک چندین سوار آمدن
پس اندر سواران برفتند گرم
که بر پشت رستم بدرند چرم
چو رستم شتابندگان را بدید
سبک تیغ تیز از میان برکشید
بغرید چون شیر و برگفت نام
که من رستمم پوور دستان سام
به شمشیر از ایشان دو بهره به کشت
چو چووپان چنان دید بنموود پشت
چو باد از شگفتی هم اندر شتاب
بدیدار اسپ آمد افراسیاب
بجایی که هر سال چوپان گله
بران دشت و آن آب کردی یله
خود و دو هزار از یل نامدار
رسیدند تازان بران مرغزار
ابا باده و رود و گردان بهم
بدان تا کند بر دل اندیشه کم
چو نزدیک آن مرغزاران رسید
ز اسپان و چووپان نشانی ندید
یکایک خرووشیدن آمد ز دشت
همه اسپ یک بر دگر برگذشت
ز خاک پی رخش بر سرکشان
پدید آمد از دوور پیدا نشان
چو چووپان بر شاه توران رسید
بدوو باز گفت آن شگفتی که دید
که تنها گله برد رستم ز دشت
ز ما کشت بسیار و اندر گذشت
ز ترکان برآمد یکی گفت و گدوی
که تنها بجنگ آمد این کینهجووی
بباید کشیدن یکایک سلیح
که این کار بر ما گذشت از مزیح
چنین زار گشتیم و خوار و زبوون
که یک تن سووی ما گراید بخوون
همی بفگند نام مردی ز ما
بتیغ اوو براند ز خوون آسیا
همی بگذراند بیک تن گله
نشاید چنین کار کردن یله
سپهدار با چار پیل و سپاه
پس رستم اندر گرفتند راه
چو گشتند نزدیک رستم کمان
ز بازوو بروون کرد و آمد دمان
بریشان ببارید چو ژاله میغ
چه تیر از کمان و چه پولاد تیغ
چو افگنده شد شست مرد دلیر
بگرز اندر آمد ز شمشیر شیر
همی گرز بارید همچوون تگرگ
همی چاک چاک آمد از خود و ترگ
ازیشان چهل مرد دیگر بکشت
غمی شد سپهدار و بنموود پشت
ازوو بستد آن چار پیل سپید
شدند آن سپاه از جهان ناامید
پس پشتشان رستم گرزدار
دو فرسنگ برسان ابر بهار
چو برگشت برداشت پیل و رمه
بنه هرچ آمد بچنگش همه
بیامد گرازان بر آن چشمه باز
دلش جنگ جوویان بچنگ دراز
دگر باره اکوان بدو باز خورد
نگشتی بدو گفت سیر از نبرد
برستی ز دریا و چنگ نهنگ
بدشت آمدی باز پیچان بجنگ
تهمتن چو بنشید گفتار دیو
برآورد چون شیر جنگی غریو
ز فتراک بگشاد پیچان کمند
بیفگند و آمد میانش به بند
بپیچید بر زین و گرز گران
برآهیخت چون پتک آهنگران
بزد بر سر دیو چون پیل مست
سر و مغزش از گرز او گشت پست
فروود آمد آن آبگوون خنجرش
برآهیخت و ببرید جنگی سرش
همی خواند بر کردگار آفرین
کزوو بوود پیرووزی و زوور کین
تو مر دیو را مردم بد شناس
کسی کوو ندارد ز یزدان سپاس
هر آنکوو گذشت از ره مردمی
ز دیوان شمر مشمر از آدمی
خرد گر برین گفتها نگرود
مگر نیک مغزش همی نشنود
گر آن پهلوانی بوود زوورمند
ببازوو ستبر و ببالا بلند
گوان خوان و اکوان دیوش مخوان
که بر پهلوانی بگردد زیان
چه گویی تو ای خواجهی سالخورد
چشیده ز گیتی بسی گرم و سرد
که داند که چندین نشیب و فراز
به پیش آرد این روزگار دراز
تگ رووزگار از درازی که هست
همی بگذراند سخنها ز دست
که داند کزین گنبد تیزگرد
درو سور چند است و چندی نبرد
چو ببرید رستم سر دیو پست
بر آن بارهی پیل پیکر نشست
به پیش اندر آورد یکسر گله
بنه هرچ کردند ترکان یله.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکاز_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش: (۲۷۱)
داستان اکوان دیو؛
برگ ۳
سواران که بوودند با اوو بخواند
بر اسپ سرافرازشان برنشاند
گرفتند هر کس کمند و کمان
بدان تا که باشد چنین بدگمان
که یارد بدین مرغزار آمدن
بنزدیک چندین سوار آمدن
پس اندر سواران برفتند گرم
که بر پشت رستم بدرند چرم
چو رستم شتابندگان را بدید
سبک تیغ تیز از میان برکشید
بغرید چون شیر و برگفت نام
که من رستمم پوور دستان سام
به شمشیر از ایشان دو بهره به کشت
چو چووپان چنان دید بنموود پشت
چو باد از شگفتی هم اندر شتاب
بدیدار اسپ آمد افراسیاب
بجایی که هر سال چوپان گله
بران دشت و آن آب کردی یله
خود و دو هزار از یل نامدار
رسیدند تازان بران مرغزار
ابا باده و رود و گردان بهم
بدان تا کند بر دل اندیشه کم
چو نزدیک آن مرغزاران رسید
ز اسپان و چووپان نشانی ندید
یکایک خرووشیدن آمد ز دشت
همه اسپ یک بر دگر برگذشت
ز خاک پی رخش بر سرکشان
پدید آمد از دوور پیدا نشان
چو چووپان بر شاه توران رسید
بدوو باز گفت آن شگفتی که دید
که تنها گله برد رستم ز دشت
ز ما کشت بسیار و اندر گذشت
ز ترکان برآمد یکی گفت و گدوی
که تنها بجنگ آمد این کینهجووی
بباید کشیدن یکایک سلیح
که این کار بر ما گذشت از مزیح
چنین زار گشتیم و خوار و زبوون
که یک تن سووی ما گراید بخوون
همی بفگند نام مردی ز ما
بتیغ اوو براند ز خوون آسیا
همی بگذراند بیک تن گله
نشاید چنین کار کردن یله
سپهدار با چار پیل و سپاه
پس رستم اندر گرفتند راه
چو گشتند نزدیک رستم کمان
ز بازوو بروون کرد و آمد دمان
بریشان ببارید چو ژاله میغ
چه تیر از کمان و چه پولاد تیغ
چو افگنده شد شست مرد دلیر
بگرز اندر آمد ز شمشیر شیر
همی گرز بارید همچوون تگرگ
همی چاک چاک آمد از خود و ترگ
ازیشان چهل مرد دیگر بکشت
غمی شد سپهدار و بنموود پشت
ازوو بستد آن چار پیل سپید
شدند آن سپاه از جهان ناامید
پس پشتشان رستم گرزدار
دو فرسنگ برسان ابر بهار
چو برگشت برداشت پیل و رمه
بنه هرچ آمد بچنگش همه
بیامد گرازان بر آن چشمه باز
دلش جنگ جوویان بچنگ دراز
دگر باره اکوان بدو باز خورد
نگشتی بدو گفت سیر از نبرد
برستی ز دریا و چنگ نهنگ
بدشت آمدی باز پیچان بجنگ
تهمتن چو بنشید گفتار دیو
برآورد چون شیر جنگی غریو
ز فتراک بگشاد پیچان کمند
بیفگند و آمد میانش به بند
بپیچید بر زین و گرز گران
برآهیخت چون پتک آهنگران
بزد بر سر دیو چون پیل مست
سر و مغزش از گرز او گشت پست
فروود آمد آن آبگوون خنجرش
برآهیخت و ببرید جنگی سرش
همی خواند بر کردگار آفرین
کزوو بوود پیرووزی و زوور کین
تو مر دیو را مردم بد شناس
کسی کوو ندارد ز یزدان سپاس
هر آنکوو گذشت از ره مردمی
ز دیوان شمر مشمر از آدمی
خرد گر برین گفتها نگرود
مگر نیک مغزش همی نشنود
گر آن پهلوانی بوود زوورمند
ببازوو ستبر و ببالا بلند
گوان خوان و اکوان دیوش مخوان
که بر پهلوانی بگردد زیان
چه گویی تو ای خواجهی سالخورد
چشیده ز گیتی بسی گرم و سرد
که داند که چندین نشیب و فراز
به پیش آرد این روزگار دراز
تگ رووزگار از درازی که هست
همی بگذراند سخنها ز دست
که داند کزین گنبد تیزگرد
درو سور چند است و چندی نبرد
چو ببرید رستم سر دیو پست
بر آن بارهی پیل پیکر نشست
به پیش اندر آورد یکسر گله
بنه هرچ کردند ترکان یله.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🔷 امرووز؛ ☀️ 🕊 ☀️
🟢به ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#سپندارمز_امشاسپندان)
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۱🔥فروهری🔥مزدیسنا.
۳۷۶۱ / ۰۲ / ۰۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟡 برابر با 🌞رووز دوشنبه: #مه_شید.
به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۲ / ۰۲ / ۰۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
⚪️ برابر با ☀️رووز #دوشنبه: #مه_شید
به 🌞 رووز ۰۴ 🐃 #اردیبهشت 🌓 ماه
به سال ۱۴۰۲🌞خوورشیدی
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۰۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🔴برابر با ☀️ رووز MONDAY 🌖 ماه #آوریل
🌲به سال 2023 ⛪️ ترسایی.🌲
2023 / 04 / 24
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟣🧚♀⚖ 🧚♀ #سپنته_آرمیتی.
آرامش افزاینده،🌿
باروری و زیست افزایی🌏
فروتنی و مهر پاک.🔥
#سپنته، به چم ورجاوند.
#آرمیتی، به چم آرمان و اِشغ پاک.
#آرمان_پاک_و_سپنته_را_دراندیشه_پویاکنیم.
سپندارمذ، نامِ عشق است و زن
به فرهنگِ ایران، روان وطن
به امرِ اَمردادِ اَمْشاسپَند
به دینکرد و یسنا، به میراثِ زند.
🖌#داتیس_مهرابیان
🥀 گل #بیدمشک
نماد سپندارمذ امشاسپندان است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🟢به ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#سپندارمز_امشاسپندان)
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۱🔥فروهری🔥مزدیسنا.
۳۷۶۱ / ۰۲ / ۰۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟡 برابر با 🌞رووز دوشنبه: #مه_شید.
به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۲ / ۰۲ / ۰۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
⚪️ برابر با ☀️رووز #دوشنبه: #مه_شید
به 🌞 رووز ۰۴ 🐃 #اردیبهشت 🌓 ماه
به سال ۱۴۰۲🌞خوورشیدی
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۰۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🔴برابر با ☀️ رووز MONDAY 🌖 ماه #آوریل
🌲به سال 2023 ⛪️ ترسایی.🌲
2023 / 04 / 24
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟣🧚♀⚖ 🧚♀ #سپنته_آرمیتی.
آرامش افزاینده،🌿
باروری و زیست افزایی🌏
فروتنی و مهر پاک.🔥
#سپنته، به چم ورجاوند.
#آرمیتی، به چم آرمان و اِشغ پاک.
#آرمان_پاک_و_سپنته_را_دراندیشه_پویاکنیم.
سپندارمذ، نامِ عشق است و زن
به فرهنگِ ایران، روان وطن
به امرِ اَمردادِ اَمْشاسپَند
به دینکرد و یسنا، به میراثِ زند.
🖌#داتیس_مهرابیان
🥀 گل #بیدمشک
نماد سپندارمذ امشاسپندان است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻🍒
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏/
🌻
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۰۴
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکو.
آسمان برای آمدن بامداد،
هزار توی و راهروها را میکاود.
مبادا برای برآمدن آفتاب پیشامدی
پیش بیاید و سپس به دنبال آفتاب میرود.
آنگاه سپیدهدم برای خیزش خوورشید،
ترانههایی میخواند تا آفتاب برخیزد.
برای تابش آفتاب،
چشم آسمان موج میزند و راه را
بر بدیها میبندد تا آفتاب بتواند در گوشهای
از آسمان بنشیند،
شاید بتواند زمزمههای خاکستری
و واپسین بازمانده شب را پوشش دهد.
تا زمین را خوشبین نماید برای برآمدن
پرتوی زرین و آرزوهایی سپید.
که پرندگان و پروانهها که در سرسبزی
جنگلها آشیانهای بسازند
و پروانهها از پیله پروانه گردند. ...
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
🌲 📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌳🌺 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏/
🌻
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۰۴
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکو.
آسمان برای آمدن بامداد،
هزار توی و راهروها را میکاود.
مبادا برای برآمدن آفتاب پیشامدی
پیش بیاید و سپس به دنبال آفتاب میرود.
آنگاه سپیدهدم برای خیزش خوورشید،
ترانههایی میخواند تا آفتاب برخیزد.
برای تابش آفتاب،
چشم آسمان موج میزند و راه را
بر بدیها میبندد تا آفتاب بتواند در گوشهای
از آسمان بنشیند،
شاید بتواند زمزمههای خاکستری
و واپسین بازمانده شب را پوشش دهد.
تا زمین را خوشبین نماید برای برآمدن
پرتوی زرین و آرزوهایی سپید.
که پرندگان و پروانهها که در سرسبزی
جنگلها آشیانهای بسازند
و پروانهها از پیله پروانه گردند. ...
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
🌲 📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌳🌺 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
🗓 #رووزشمار_ایرانی:
☀️ رووز #دوشنبه.= #مه_شید؛
۰۴ 🐃اردیبهشت 🌖ماه #اردیبهشت_رووز.
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۰۴ / ۰۲ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓برای امرووز هیچ روویدادی نیست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
☀️ رووز #دوشنبه.= #مه_شید؛
۰۴ 🐃اردیبهشت 🌖ماه #اردیبهشت_رووز.
🌞 ۲۵۸۲= #هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۲= #اهوورایی.
🌞 ۷۰۴۵= #میترایی_آریایی.
🌞 ۳۷۶۱= #زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۲= #خورشیدی. ✴ ۰۴ / ۰۲ / ۱۴۰۲ ✴
🌞 ۱۳۹۰= #یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۱= #دیلمی.
🌞 ۲۷۲۲= #کووردی.
🌞۲۰۲۳= #ترسایی....
🔻روویدادهای امرووز؛🔻
🗓برای امرووز هیچ روویدادی نیست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#اسماعیل_نواب_صفا در این بخش از خاطرات خود نوشته است:
«از سال ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۸، چهار تن از هنرمندان ما، پیاپی درگذشتند و این مرگهای زودرس که بیشتر مربوط به اعتیاد به الکل و سایر مواد مخدر بود، جامعه را تکان داد. بهخصوص مرگ نابهنگام #داریوش_رفیعی در سن ۳۱ سالگی، آنهم بهعلت تزریق مرفین با سرنگ آلوده به میکرب کزاز.
افکار مسؤلان رادیو، نگران تسری این بیماری به سایر هنرمندان بهخصوص #پرویز_یاحقی گردیدند. پس، بنا بر مصلحتدید و پیشنهاد آقای «[نصرتالله] معینیان» و موافقت شاه، قرار شد، «پرویز [یاحقی]» تحت نظر بهداری شهربانی که ساختمان بیمارستان آن، در خیابان «بهار شمالی» در حال اتمام بود، به معالجه بپردازد. ضمنا چون دوران خدمت سربازیاش فرا رسیده بود، متعهد شده بود که اعتیاد را ترک کند و در اینصورت، از خدمت نظام معاف شود. . . »
«نواب صفا»، در آن روزگار از جمله مدیران و اعضای شورای نویسندگان رادیو است. «پرویز یاحقی» یکی از همکاران اوست که بهعنوان خبرنگار، برای برنامهای که به حوادث گوشه و کنار شهر میپردازد، رپرتاژ رادیویی تهیه میکند.
ولی در زمانی که این خاطره به آن برمی گردد، صفا، در کنار کار اداری در رادیو، ترانهسرایی هم میکند و #یاحقی، دیگر فقط آهنگساز و نوازندۀ ویلون است و با هم یکی دو کار مشترک در زمینۀ ترانه هم انجام دادهاند. این دو ضمنا در موردی دیگر نیز با هم اشتراک دارند. امری که موجب نگرانی معاونت کل رادیو [نصرتالله معینان]، و شخص شاه شده است.
«نواب صفا» در ادامۀ خاطراتش مینویسد:
«یکروز عصر، «پرویز [یاحقی]» با عجله بهخانهام آمد و گفت: «جامهدانت را حاضر کن و با من بیا، زیرا قرار شده تو هم در بیمارستان شهربانی بستری شوی.
در آن ایام خود من هم [اسماعیل نواب صفا]، متاسفانه دچار اعتیاد بودم و از این موضوع بسیار رنج میبردم. تصنیف معروف #تکدرخت یا «بیپناه» را که آهنگ آن از #عباس_شاپوری و خوانندهاش #پوران است در همان ماه ساخته بودم و در اسفند ۱۳۳۷، که در بیمارستان بستری بودم، غالبا از «پاشا سمیعی» رئیس رادیو میخواستم که این اثر را پخش کند. در واقع این شعر و آهنگ، شرح حال خود من است.
در ساختمان شهربانی، دو اتاق را آماده کرده بودند و در اختیار ما قرار دادند که من و او [پرویز یاحقی] در یک اتاق بستری شویم و اتاق دیگر هم به پرستارها اختصاص یافته بود.
مسؤولیت معالجۀ ما را سرتیپ دکتر «مرادی»، رئیس بهداری شهربانی بر عهده داشت که در آنزمان سرهنگ بود و ریاست آزمایشگاه ارتش را هم تصدی میکرد.
شبها و روزهای بحرانی عجیبی را گذراندم. بعضی از شبها تا صبح مثل مرغ پر کنده پرپر میزدم؛ ولی میدیدم «پرویز» ظاهرا اظهار ناراحتی میکند ولی شبها بهخواب میرود. بعدا متوجه شدم که دوست صمیمی او بعضی از روزها که به دیدارش میآمده، پنهان از چشم من، به او دوای لازم را میرسانده است.»
📙 #قصه_شمع
خاطرات هنری #اسماعیل_نواب_صفا، نشر البرز ۱۳۷۸، صفحات ۴۵۶ تا ۴۵۹
{ برگرفته از آوای فریبا }
تکدرخت (بیپناه)
ترانهسرا: #اسماعیل_نواب_صفا
آهنگساز: #عباس_شاپوری
خواننده: #پوران (شاپوری)
تکدرختی تیرهبختم، که در سکوت صحرا
فریاد من شکسته در گلویم
تکدرختی بیپناهم، که دشت آرزوها
گردید آخر مزار آرزویم
خشک و بیبارم، پس ثمرم کو؟
آن شادابی، آن برگ و برم کو؟
دور از یاران، بیتوشه و برگم
همخانۀ محنت، همسایهی مرگم
بر رخسارم، غبار غم نشسته
طوفان از من چه شاخهها شکسته
چو نهال زهر آلوده، همه کس از من بگریزد
نه کسی با من بنشیند، نه کسی با من آمیزد
گویم غم خود را با خار بیابان
در سینه نهفتم اسرار بیابان
در دل شب سکوت صحرا بود غم افزا آه
از تو جدا بگویم ای مه حدیث خود با ماه
تکدرختی تیرهبختم، که در سکوت صحرا
فریاد من شکسته در گلویم
تکدرختی بیپناهم، که دشت آرزوها
گردید آخر مزار آرزوی...
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
«از سال ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۸، چهار تن از هنرمندان ما، پیاپی درگذشتند و این مرگهای زودرس که بیشتر مربوط به اعتیاد به الکل و سایر مواد مخدر بود، جامعه را تکان داد. بهخصوص مرگ نابهنگام #داریوش_رفیعی در سن ۳۱ سالگی، آنهم بهعلت تزریق مرفین با سرنگ آلوده به میکرب کزاز.
افکار مسؤلان رادیو، نگران تسری این بیماری به سایر هنرمندان بهخصوص #پرویز_یاحقی گردیدند. پس، بنا بر مصلحتدید و پیشنهاد آقای «[نصرتالله] معینیان» و موافقت شاه، قرار شد، «پرویز [یاحقی]» تحت نظر بهداری شهربانی که ساختمان بیمارستان آن، در خیابان «بهار شمالی» در حال اتمام بود، به معالجه بپردازد. ضمنا چون دوران خدمت سربازیاش فرا رسیده بود، متعهد شده بود که اعتیاد را ترک کند و در اینصورت، از خدمت نظام معاف شود. . . »
«نواب صفا»، در آن روزگار از جمله مدیران و اعضای شورای نویسندگان رادیو است. «پرویز یاحقی» یکی از همکاران اوست که بهعنوان خبرنگار، برای برنامهای که به حوادث گوشه و کنار شهر میپردازد، رپرتاژ رادیویی تهیه میکند.
ولی در زمانی که این خاطره به آن برمی گردد، صفا، در کنار کار اداری در رادیو، ترانهسرایی هم میکند و #یاحقی، دیگر فقط آهنگساز و نوازندۀ ویلون است و با هم یکی دو کار مشترک در زمینۀ ترانه هم انجام دادهاند. این دو ضمنا در موردی دیگر نیز با هم اشتراک دارند. امری که موجب نگرانی معاونت کل رادیو [نصرتالله معینان]، و شخص شاه شده است.
«نواب صفا» در ادامۀ خاطراتش مینویسد:
«یکروز عصر، «پرویز [یاحقی]» با عجله بهخانهام آمد و گفت: «جامهدانت را حاضر کن و با من بیا، زیرا قرار شده تو هم در بیمارستان شهربانی بستری شوی.
در آن ایام خود من هم [اسماعیل نواب صفا]، متاسفانه دچار اعتیاد بودم و از این موضوع بسیار رنج میبردم. تصنیف معروف #تکدرخت یا «بیپناه» را که آهنگ آن از #عباس_شاپوری و خوانندهاش #پوران است در همان ماه ساخته بودم و در اسفند ۱۳۳۷، که در بیمارستان بستری بودم، غالبا از «پاشا سمیعی» رئیس رادیو میخواستم که این اثر را پخش کند. در واقع این شعر و آهنگ، شرح حال خود من است.
در ساختمان شهربانی، دو اتاق را آماده کرده بودند و در اختیار ما قرار دادند که من و او [پرویز یاحقی] در یک اتاق بستری شویم و اتاق دیگر هم به پرستارها اختصاص یافته بود.
مسؤولیت معالجۀ ما را سرتیپ دکتر «مرادی»، رئیس بهداری شهربانی بر عهده داشت که در آنزمان سرهنگ بود و ریاست آزمایشگاه ارتش را هم تصدی میکرد.
شبها و روزهای بحرانی عجیبی را گذراندم. بعضی از شبها تا صبح مثل مرغ پر کنده پرپر میزدم؛ ولی میدیدم «پرویز» ظاهرا اظهار ناراحتی میکند ولی شبها بهخواب میرود. بعدا متوجه شدم که دوست صمیمی او بعضی از روزها که به دیدارش میآمده، پنهان از چشم من، به او دوای لازم را میرسانده است.»
📙 #قصه_شمع
خاطرات هنری #اسماعیل_نواب_صفا، نشر البرز ۱۳۷۸، صفحات ۴۵۶ تا ۴۵۹
{ برگرفته از آوای فریبا }
تکدرخت (بیپناه)
ترانهسرا: #اسماعیل_نواب_صفا
آهنگساز: #عباس_شاپوری
خواننده: #پوران (شاپوری)
تکدرختی تیرهبختم، که در سکوت صحرا
فریاد من شکسته در گلویم
تکدرختی بیپناهم، که دشت آرزوها
گردید آخر مزار آرزویم
خشک و بیبارم، پس ثمرم کو؟
آن شادابی، آن برگ و برم کو؟
دور از یاران، بیتوشه و برگم
همخانۀ محنت، همسایهی مرگم
بر رخسارم، غبار غم نشسته
طوفان از من چه شاخهها شکسته
چو نهال زهر آلوده، همه کس از من بگریزد
نه کسی با من بنشیند، نه کسی با من آمیزد
گویم غم خود را با خار بیابان
در سینه نهفتم اسرار بیابان
در دل شب سکوت صحرا بود غم افزا آه
از تو جدا بگویم ای مه حدیث خود با ماه
تکدرختی تیرهبختم، که در سکوت صحرا
فریاد من شکسته در گلویم
تکدرختی بیپناهم، که دشت آرزوها
گردید آخر مزار آرزوی...
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
یه روزی میگفتم میشه با تو بود
میشه بی خجالت بهت فکر کرد
میشه اسم کوچیکتو ساده گفت
قدم زد کنارت به عنوان مرد
تو هرچی ازم دورتر میشدی
من انگار بیشتر عاشقت میشدم
تو این عشق وجدان تو راحته
من اینکارو کردم خودم با خودم
خدایا یکی تو گریه بهت رو زده
سپرده دوتامونو دست شما
خدایا مگه میشه امسال با بغض تحویل شه
یکاری بکن خوب شه حال ما
نه چیزی به جز تو منو میگرفت
نه بی فکر تو تو قلبم آزاد بود
همه سالوبا درد تو سوختم
مگه میشه بی درد تو شاد بود
نموندی عذابم رو کمتر کنی
نرفتی که با رفتنت خو کنم
گناهم چیه این شب سال نو
باید عطر جاموندتو بو کنم
خدایا یکی تو گریه بهت رو زده
سپرده دوتامونو دست شما
خدایا مگه میشه امسال با بغض تحویل شه
یکاری کن خوب شه حال ما.
#ترانه: #فرزاد_حسنی
#خواننده: #شهرام_شکوهی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
میشه بی خجالت بهت فکر کرد
میشه اسم کوچیکتو ساده گفت
قدم زد کنارت به عنوان مرد
تو هرچی ازم دورتر میشدی
من انگار بیشتر عاشقت میشدم
تو این عشق وجدان تو راحته
من اینکارو کردم خودم با خودم
خدایا یکی تو گریه بهت رو زده
سپرده دوتامونو دست شما
خدایا مگه میشه امسال با بغض تحویل شه
یکاری بکن خوب شه حال ما
نه چیزی به جز تو منو میگرفت
نه بی فکر تو تو قلبم آزاد بود
همه سالوبا درد تو سوختم
مگه میشه بی درد تو شاد بود
نموندی عذابم رو کمتر کنی
نرفتی که با رفتنت خو کنم
گناهم چیه این شب سال نو
باید عطر جاموندتو بو کنم
خدایا یکی تو گریه بهت رو زده
سپرده دوتامونو دست شما
خدایا مگه میشه امسال با بغض تحویل شه
یکاری کن خوب شه حال ما.
#ترانه: #فرزاد_حسنی
#خواننده: #شهرام_شکوهی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Telegram
attach 📎