سرای فرزندان ایران.
5.05K subscribers
4.95K photos
1.52K videos
57 files
569 links
🖍📖#زبان_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_پارسی_را_درست_بخوانیم.
#پارسی_سخن_بگوییم، #زیبا_بنویسیم.
زبان پارسی، یکی از زیباترین زبان های‌جهان ست،
این 💎زیبای سخت جان را پاس بداریم.
🦅ب‌ه:
#سیــاه_منـصـور.
Download Telegram
🗓 #روزشمار_ایرانی:

☀️ روز شنبه= #کیوان_شید؛
۱۱ 🦀 تیرماه= #آبان_روز:

🌞 ۲۵۸۱= هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۱= اهورایی.
🌞 ۷۰۴۴= میترایی آریایی.
🌞 ۳۷۶۰= زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۱= خورشیدی. ۱۴۰۱ / ۰۴ / ۱۱
🌞 ۱۳۹۰= یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۳= دیلمی.
🌞 ۲۷۲۱= کوردی.



📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
با مهر،
با لبخند:
سخنی دیگر از آموزه های شاهنامه #فردوسی_بزرگ،
پیشکش به یاران همیشه همراه،
و با آرزوی هفته‌ای سراسر بهورزی.....

مهرورزتان: #سیرووس_حامی.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🌼🌺🌼
🌺🌼
🌼
مشو در جوانی خریدارِ گنج
به بی‌رنج‌کس هیچ منمای رنج

مجو ایمِنی در سرای فُسوس
که گه سَنْدَروس‌ست و گه آبنوس

ز تو نام باید که مانَد بلند
نگر دل نداری به گیتی نِژند

مرا و تو را روز هم بگذرد
دمت چرخِ گَردان همی‌بشمرَد.
#فردوسی_بزرگ.

و در این هفته:
دلت شاد باید، تن و جان دُرُست
سه‌دیگر، ببین تا چه بایدْت جُست
گزینش: #جعفر_جعفرزاده.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡

🌼
🌺🌼
🌼🌺🌼
🔍#نکته‌های_ویرایشی:


💠 پالایش زبان پارسی:

سَحرگاه= سپیده‌دم، پگاهان.

💥نمونه:
در سحرگاه سر از بالش خوابت بردار=
در پگاهان سر از بالش خوابت بردار.

در سحرگاهِ یازدهم مرداد به دنیا آمد=
در سپیده‌دمِ یکم اَمرداد چشم به جهان گشود.


آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.


ب‌ه :
#سیــاه_منـصـور.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI 💡
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌


#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش: (۱۹۵)

داستان رزم #سیاووش:
بخش: (۲۰) برگ (۱)



چو از لشگر آگه شد افراسیاب
برو تیره شد تابش آفتاب

بزد کوس و نای و سپه برنشاند
ز ایوان به کردار آتش براند

دو منزل یکی کرد و آمد دوان
همی تاخت برسان تیر از کمان

بیاورد لشکر بران رزمگاه
که آورد کلباد بُد با سپاه

همه مرز لشکر پراگنده دید
به هر جای بر مردم افگنده دید

بپرسید کاین پهلوان با سپاه
کی آمد ز ایران بدین رزمگاه

نبرد آگهی کس ز جنگ‌آوران
که بگذشت زین‌سان سپاهی گران

که برد آگهی نزد آن دیوزاد
که کس را دل و مغز پیران مباد

اگر خاک بودیش پروردگار
ندیدی دو چشم من این روزگار

سپهرم بدو گفت کاسان بُدی
اگر دل ز لشکر هراسان بُدی

یکی گیو گودرز بودست و بس
سوار ایچ با او ندیدند کس

ستوه آمد از چنگ یک تن سپاه
همی رفت گیو و فرنگیس و شاه

سپهبد چو گفت سپهرم شنید
سپاهی ز پیش اندر آمد پدید

سپهدار پیران به پیش اندرون
سرو روی و یالش همه پر ز خون

گمان برد کاو گیو رایافت ست
به پیروزی از پیش بشتافت ست

چو نزدیکتر شد نگه کرد شاه
چنان خسته بد پهلوان سپاه

ورا دید بر زین ببسته چو سنگ
دو دست از پس پشت با پالهنگ

بپرسید و زو ماند اندر شگفت
غمی گشت و اندیشه اندر گرفت

بدو گفت پیران که شیر ژیان
نه درنده گرگ و نه ببر بیان

نباشد چنان در صف کارزار
کجا گیو تنها بد ای شهریار

من آن دیدم از گیو کز پیل و شیر
نبیند جهاندیده مرد دلیر

بر آن سان کجا بردمد روز جنگ
ز نفسش به دریا بسوزد نهنگ

نخست اندر آمد به گرز گران
همی کوفت چون پتک آهنگران

به اسپ و به گرز و به پای و رکیب
سوار از فراز اندر آمد به شیب

همانا که باران نبارد ز میغ
فزون زانک بارید بر سرش تیغ

چو اندر گلستان به زین بر بخفت
تو گفتی که گشت ست با کوه جفت

سرانجام برگشت یکسر سپاه
بجز من نشد پیش او کینه خواه

گریزان ز من تاب داده کمند
بیفگند و آمد میانم به بند

پراگنده شد دانش و هوش من
به خاک اندر آمد سر و دوش من

از اسپ اندر آمد دو دستم ببست
برافگند بر زین و خود بر نشست

زمانی سر وپایم اندر کمند
به دیگر زمان زیر سوگند و بند

به جان و سر شاه و خورشید وماه
به دادار هرمزد و تخت و کلاه

مرا داد زین‌گونه سوگند سخت
بخوردم چو دیدم که برگشت بخت

که کس را نگویی که بگشای دست
چنین رو دمان تا بجای نشست

ندانم چه رازست نزد سپهر
بخواهد بریدن ز ما پاک مهر

چو بشنید گفتارش افراسیاب
بدیده ز خشم اندرآورد آب

یکی بانگ برزد ز پیشش براند
بپیچید پیران و خامش بماند

ازان پس به مغز اندر افگند باد
به دشنام و سوگند لب برگشاد

که گر گیو و کیخسرو دیوزاد
شوند ابر غرنده گر تیز باد

فرود آورمشان ز ابر بلند
بزد دست و ز گرز بگشاد بند

میانشان ببرم به شمشیر تیز
به ماهی دهم تا کند ریز ریز

چو کیخسرو ایران بجوید همی
فرنگیس باری چه پوید همی

خود و سرکشان سوی جیحون کشید
همی دامن از چشم در خون کشید

به هومان بفرمود کاندر شتاب
عنان را بکش تا لب رود آب

که چون گیو و خسرو ز جیحون گذشت
غم و رنج ما باد گردد بدشت

نشان آمد از گفته‌ی راستان
که دانا بگفت از گه باستان

که از تخمه‌ی تور وز کیقباد
یکی شاه خیزد ز هر دو نژاد

که توران زمین را کند خارستان
نماند برین بوم و بر شارستان

رسیدند پس گیو و خسرو بر آب
همی بودشان بر گذشتن شتاب

گرفتند پیگار با باژخواه
که کشتی کدام ست بر باژگاه

نوندی کجا بادبانش نکوست
به خوبی سزاوار کیخسرو اوست

چنین گفت با گیو پس باج خواه
که آب روان را چه چاکر چه شاه

همی گر گذر بایدت ز آب رود
فرستاد باید به کشتی درود

بدو گفت گیو آنچ خواهی بخواه
گذر ده که تنگ اندر آمد سپاه

بخواهم ز تو باج گفت اندکی
ازین چار چیزت بخواهم یکی

زره خواهم از تو گر اسپ سیاه
پرستار و گر پور فرخنده ماه

بدو گفت گیو ای گسسته خرد
سخن زان نشان گوی کاندر خورد

به هر باژ گر شاه شهری بدی
تو را زین جهان نیز بهری بدی

که باشی که شه را کنی خواستار
چنین باد پیمایی ای بادسار

وگر مادر شاه خواهی همی
به باژ افسر ماه خواهی همی

سه دیگر چو شبرنگ بهزاد را
که کوتاه دارد به تگ باد را

چهارم چو جستی به خیره زره
که آن را ندانی گره تا گره

نگردد چنین آهن از آب‌تر
نه آتش برو بر بود کارگر

نه نیزه نه شمشیر هندی نه تیر
چنین باژ خواهی بدین آب‌گیر

کنون آب ما را و کشتی تو را
بدین گونه شاهی درشتی تو را

بدو گفت گیو ار تو کیخسروی
نبینی ازین آب جز نیکوی

فریدون که بگذاشت اروند رود
فرستاد تخت مهی را درود

جهانی شد او را سراسر رهی
که با روشنی بود و با فرهی

چه اندیشی ار شاه ایران توی
سرنامداران و شیران توی

به بد آب را کی بود بر تو راه
که با فر و برزی و زیبای گاه.



بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به:
#سیــاه_منـصـور.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡


📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#واژگان_پارسی:
#بخش_چهارسدم؛

۴۰۰

⚠️#فرزندان_ایران؛
در این روزها که خیزش‌های کینه‌توزانه و تندآبه‌ی فرهنگ‌‌های بیگانه به‌سوی سرزمین‌مان ایران: سرازیر شده، تنها یک خیزش و جنبش همگانی، برای پاسداری از زبان و فرهنگ پارسی و پالایش آن از تازش بیگانه می‌تواند به این نابسامانی پایان دهد.
برای پشتیبانی از پارسی‌گویی پیام‌های ما را
برای دوستان‌تان بفرستید یا همرسانی کنید.
در سرای فرزندان ایران کوشش می‌گردد برای واژگان تازی و بیگانه برابرهای ناب پارسی آنان را به نمایش بگذاریم تا همه‌ی پارسی زبانان بتوانند در گفتار و نوشتار خود از آنان بهره برداری نمایند.
پارسی‌گویی؛
با نگاهی پژوهشگرانه به ادب و فرهنگ#ایرانی شناسانده شود و جایگزین‌شدن،
واژگان پارسی بجای واژگان تازی و بیگانه است.

⚠️از این پس؛
۱- واژه پارسی «نشست»
بجای واژه بیگانه فرانسه «کنفرانس»

۲- واژه پارسی «پایگاه»
بجای واژه بیگانه انگلیسی «سایت»

۳- واژه پارسی «دیگر»
بجای واژه تازی «سایر»

۴- واژه پارسی «دیگران»
بجای واژه تازی «سایرین»

۵- واژه پارسی «پیشی، گرفتن»
بجای واژه تازی «سبقت»

۶- واژگان پارسی «پَست، سَبُک»
بجای واژه تازی «سخیف»

۷- واژگان پارسی «بستن، بند»
بجای واژه تازی «سَد»

۸- واژه پارسی «راز»
بجای واژه تازی «سِرّ»

۹- واژگان پارسی «ربودن، دزدی»
بجای واژه تازی «سرقت»

۱۰- واژگان پارسی «پیاپی، پی درپی»
بجای واژه بیگانه فرانسه «سریال»

۱۱- واژگان پارسی «تُند، چالاک»
بجای واژه تازی «سریع»

۱۲- واژه پارسی «تُندرو»
بجای واژه تازی "سریع السیر.»

ب‌ه
#سیــاه_منـصـور.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡


🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🌾 👩‍🦰 🍒 👨‍🦰
👷‍♀🦀👷‍♂🦀
🦀خرچنگ نماد#تیر_ماه، ست

🔷امروز؛ ☀️ 🕊 ☀️


🟢 به☀️روز پیروز و فرخ 🌞روز:
🧜‍♂(#دی_بمهر_ایزد.)🧜‍♀
از 🌖ماه 🦀 #تیر
به سال ۳۷۶۰ فروهری🔥مزدیسنا.

۳۷۶۰ / ۰۴ / ۱۲
🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾

🟡 برابر با 🌞روز یکشنبه: 🦀#کیوان_شید.
به ☀️روز ۱۲ 🏹#تیر🌖ماه
به سال ۲۵۸۱ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.

۲۵۸۱ / ۰۴ / ۱۲
🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾


⚪️ برابر با☀️روز یکشنبه: 🦀#کیوان_شید؛
به روز🌞 ۱۲ 🏹#تیر 🌖ماه
به سال ۱۴۰۱ 🌞 خورشيدی.

۱۴۰۱ / ۰۴ / ۱۲
🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾


🔴 برابر با 🌞روز 02 SUNDAY #ژون
🌲برابر با سال 2022⛪️ ترسایی.🌲

2022 / 07 / 03
🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾


🔥گهنبار چهره میدیوشهم.
#دی_بمهر، #آفریدگار.

سرآغاز آفرینش مهر
مهر را می‌ستاییم.
🧚‍♀داور هزار گوشِ بیور چشم.🧚‍♀


💃همیشه شاد باشی و سربلند.🕺


🌸گل #کاردک نماد دی به مهر ایزد است.



📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🌾
🍃🌸🍎🌾🍐🥕
🌿🌾🌻🍒
🌻🍏🌾
🌾 🍇 ۱۴۰۱ / ۰۴ / ۱۲
🍃

تابش زرنگار خورشید
بر خِرمَن زندگی‌تان تابان.

بامداد هم‌چون کبوتر بخت بربام‌ها می‌نشیند.
و چه زیباست هنگامی که با اِشغ
و با بال‌هایی گشوده می‌نشیند.
برای بخت سپید یال بامداد،
هیچ‌گاه و هرگز ایواری* در کار نیست.
تازه این که ایوارهایش را شادمانه می‌سازد.
چه سرخوش و با زیرکی می‌فریبَد.
تاریکی شب را که بر بام آسمان می‌نشیند.!!!
چه تندوتیز از کنارِ تیر دشمنان روشنایی
می‌گریزد و سَرمَست و بی‌تاب،
واژگان خوشایند بامداد را بر زبان می‌راند.
همراه با خورشید ناشکیب و تندبادها،
گذر می‌کند و به باغ خوبی‌ها فرود می‌آید.
آن‌چنان شاد می‌شود که نمی‌داند،
بسوی کدامین خوبی و شادی روی کند.!

همچون خورشید درخشان
همچون ستاره فروزان.

ب‌ه:
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🍃
🌾🍇
🍎🍃🍉
🌻☁️🍋🌾
🌾🍀🍊🍒🍃
🍃🍉🌺🐓🍎🌿
🌾🍀🌼🌾🍏🍃🌻🌾
🗓 #روزشمار_ایرانی:

☀️ روز یکشنبه= #مهر_شید؛
۱۲ 🦀 تیرماه= #ماه_روز:

🌞 ۲۵۸۱= هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۱= اهورایی.
🌞 ۷۰۴۴= میترایی آریایی.
🌞 ۳۷۶۰= زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۱= خورشیدی. ۱۲ / ۰۴ / ۱۴۰۱
🌞 ۱۳۹۰= یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۳= دیلمی.
🌞 ۲۷۲۱= کوردی.



📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
یک مار پیتون غول‌پیکر ۱۰۰ کیلویی در آمریکا به دام انداخته شد.

جواد تاج‌بخش، ۰۴ تیر ۱۴۰۱

زیست شناسان در شهری در فلوریدا یک مار پیتون برمه‌ای را شکار کرده‌اند که نزدیک به  ۵/۵ متر درازا و نزدیک به ۱۰۰ کیلوسنگینی دارد و 122 تخم دارد. به گزارش‌های رسیده، این بزرگترین و سنگین‌ترین مار پیتون برمه‌ای است که تاکنون در تالاب اورگلیدز این شهر پیدا شده است.
پژوهشگران این مار ماده را در ژرفای جنگل‌های Picayune Strand در شهرستان کلیر، فلوریدا و به شیوه شگفتی پیدا کردند. براستی این گروه از یک مار پیشاهنگ به نام دیونیزوس(دیون) برای پیدا کردن این مار بزرگ بهره‌برداری کرده است، که به سنسور رادیویی داشته.
زیست‌شناسان سپس با انجام بررسی‌های بیشتر روی این مار بزرگ دریافتند که او پیش از شکار، یک گوزن دُم سفید را خورده است.
همچنین گروه نشنال جئوگرافیک (National Geographic) از پیدا کردن این مار بزرگ که به بخشی از برنامه‌ی فلوریدا برای مارهای پیتون انجام شده، یک برنامه ساخته است که روی ویژگی‌های آن‌ها مانند افزایش آنی و گزند آن مانند کاهش زیست بوم و مردم بومی این سرزمین آسیب‌هایی دارد.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌

#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش: (۱۹۶)


داستان رزم #سیاووش:
بخش: (۲۰) برگ (۲)




اگر من شوم غرقه گر مادرت
گزندی نباید که گیرت سرت

ز مادر تو بودی مراد جهان
که بیکار بد تخت شاهنشهان

مرا نیز مادر ز بهر تو زاد
ازین کار بر دل مکن هیچ یاد

که من بیگمانم که افراسیاب
بیاید دمان تا لب رود آب

مرا برکشد زنده بر دار خوار
فرنگیس را با تو ای شهریار

به آب افگند ماهیان‌تان خورند
وگر زیر نعل اندرون بسپرند

بدو گفت کیخسرو این ست و بس
پناهم به یزدان فریادرس

فرود آمد از باره‌ی راه‌جوی
بمالید و بنهاد بر خاک روی

همی گفت پشت و پناهم توی
نماینده‌ی رای و راهم توی

درستی و پستی مرا فر تو ست
روان و خرد سایه‌ی پر تو ست

به آب اندرون دل‌فزایم توی
به خشکی همان رهنمایم توی

به آب اندر افگند خسرو سیاه
چو کشتی همی راند تا باژگاه

پس او فرنگیس و گیو دلیر
نترسد ز جیحون و زان آب شیر

بدان سو گذشتند هر سه درست
جهانجوی خسرو سر و تن بشست

بدان نیستان در نیایش گرفت
جهان آفرین را ستایش گرفت

چو از رود کردند هر سه گذر
نگهبان کشتی شد آسیمه سر

به یاران چنین گفت کاینت شگفت
کزین برتر اندیشه نتوان گرفت

بهاران و جیحون و آب روان
سه جوشنور و اسپ و برگستوان

بدین ژرف دریا چنین بگذرد
خرمندش از مردمان نشمرد

پشیمان شد از کار و گفتار خویش
تبه دید ازان کار بازار خویش

بیاراست کشتی به چیزی که داشت
ز باد هوا بادبان برگذاشت

به پوزش برفت از پس شهریار
چو آمد به نزدیکی رودبار

همه هدیه ها نزد شاه آورید
کمان و کمند و کلاه آورید

بدو گفت گیو ای سگ بی‌خرد
توگفتی که این آب مردم خورد

چنین مایه ور پرهنر شهریار
همی از تو کشتی کند خواستار

ندادی کنون هدیهٔ تو مباد
بود روز کاین روزت آید به یاد

چنان خوار برگشت زو رودبان
که جان را همی گفت پدر و دمان

چو آمد به نزدیکی باژگاه
هم آنگه ز توران بیامد سپاه

چو نزدیک رود آمد افراسیاب
ندید ایچ مردم نه کشتی برآب

یکی بانگ زد تند بر باژخواه
که چون یافت این دیو بر آب راه

چنین داد پاسخ که‌ای شهریار
پدر باژبان بود و من باژدار

ندیدم نه هرگز شنیدم چنین
که کردی کسی ز آب جیحون زمین

بهاران و این آب با موج تیز
چو اندر شَوی نیست راه گریز

چنان برگذشتند هر سه سوار
تو گفتی هوا داشت‌شان برکنار

ازان پس بفرمود افراسیاب
که بشتاب و کشتی برافگن به آب

بدو گفت هومان که ای شهریار
براندیش و آتش مکن در کنار

تو با این سواران به ایران شوی
همی در دم گاوشیدان شوی

چو گودرز و چون رستم پیلتن
چو توس و چو گرگین و آن انجمن

همانا که از گاه سیر آمدی
که ایدر به چنگال شیر آمدی

ازین روی تا چین و ماچین تو را ست
خور و ماه و کیوان و پروین تو را ست

تو توران نگه‌دار و تخت بلند
ز ایران کنون نیست بیم گزند

پر از خون دل از رود گشتند باز
برآمد برین روزگار دراز.


بازنویسی و ویرایش به پارسی:
ب‌ه :
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI‌.💡

📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🌾 👩‍🦰 🍒 👨‍🦰
👷‍♀🦀👷‍♂🦀
🦀خرچنگ نماد#تیر_ماه، ست

🔷امروز؛ ☀️ 🕊 ☀️


🟢 به☀️روز پیروز و فرخ 🌞روز:
🧜‍♂(#مهر_ایزد.) دوشنبه.🧜‍♀
از 🌖ماه 🦀 #تیر
به سال ۳۷۶۰ فروهری🔥مزدیسنا.

۳۷۶۰ / ۰۴ / ۱۳
🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾

🟡 برابر با 🌞روز دوشنبه: 🦀#مه_شید.
به ☀️روز ۱۳ 🏹#تیر🌖ماه
به سال ۲۵۸۱ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.

۲۵۸۱ / ۰۴ / ۱۳
🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾


⚪️ برابر با☀️روز دوشنبه: 🦀#مه_شید؛
به روز🌞 ۱۳ 🏹#تیر 🌖ماه
به سال ۱۴۰۱ 🌞 خورشيدی.

۱۴۰۱ / ۰۴ / ۱۳
🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾


🔴 برابر با 🌞روز 04 MONDAY #ژون
🌲برابر با سال 2022⛪️ ترسایی.🌲

2022 / 07 / 04
🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾


🌷دیدار پارس بانو.

روز مهر، روز#زمین.🌏
❤️#مهر را می‌ستاییم که فرمانروای دل است

ای یار بیا تا که غزل نوش کنیم
آوای خوش چـکاوكان گوش کنیم.

🥀گل #نیلوفرآبی و #همیشه_بهار
نماد مهرایزد است.

🗓 تیرروز، جشن #تیرگان، گرامی باد.

💃همیشه شاد باشی و سربلند.🕺


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌾🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🌾
🍃🌸🍎🌾🍐🥕
🌿🌾🌻🍒
🌻🍏🌾
🌾 🍇 ۱۴۰۱ / ۰۴ / ۱۳
🍃

تابش زرنگار خورشید
بر خِرمَن زندگی‌تان تابان.

پشت خاکریز آسمان تاریکی و روشنایی،
آرایش جنگی بخود گرفته‌اند.!
تاریکی که نماد نادانی ست،
هرگز شرم ندارد.!!!!
او همواره در ستیز است،
با روشنایی که نماد پاکی و دانایی ست.
رگ‌های گردن شب بیرون زده
و چشمان او از جای پریده.
برای این که بر بامداد چیره گردد.؟
از هیچ کوششی فروگذار نیست.
نفس‌های او به شماره افتاده است،
زیر فشار روشنایی بامداد تَب می‌کند.
در سپاه روشنایی؛
آرایش بامداد با آرامش و به هم‌دستی،
آسمان وُ آفتاب آرام آرام خاکریزها را از شب،
پس می‌ستاند، به نیروها و سربازان خود آسایش
می‌دهد و در آغوش پاک و شادابِ آسمان آرام می‌گیرد
و سپس بر تخت آبی آسمان می‌نشیند.
و فرماندهی این پیروزی را به آفتاب می‌سپارد.
بدین‌سان او بر تاریکی چیره می‌گردد،
و برگی دیگر از دفتر روزگار آغاز می‌شود.

همچون خورشید درخشان
همچون ستاره فروزان.

ب‌ه:
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🍃
🌾🍇
🍎🍃🍉
🌻☁️🍋🌾
🌾🍀🍊🍒🍃
🍃🍉🌺🐓🍎🌿
🌾🍀🌼🌾🍏🍃🌻🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
این جانور از بی مهرگان بشمار می‌آید.
و جز بزرگترین گروه بندپایان بشمار می‌شوند.
آن‌ها استخوانبندی بیرونی دارند و گونه‌های بسیاری هم نسبت به برخی جانوران دارند.
دارای۶پا هستندوتَن آنها از سه بخش: سر، سینه و شکم درست شده.
همانگونه که میدانید در گذشته های دور سرخ پوستها و چینی ها پس از اینکه سر دشمنان را از تن جدا می کردند برای ترساندن دشمن از سر آن ها بهره می‌بردند.
یکی از این جانداران درنده خُوی جانورمرگبار میباشد که رفتاری بسیار خشن دارد. 
جانور دارای گونه‌های بسیار هستند
این جانور یک گونه شگفت بشمار می‌آید که به شیوه‌ای ترسناک رفتار می‌کند و به روشنی میتوان با دیدن کار این جانور ترسناک خوی درنده او را دید.
این جانوران پوست شکار خودشان را به دنبالشان میکشند که پوششی برای آنها به شمار می‌آید.
این جانوران هنگامی که میخواهند شکار کنند، آوارهای بالا و پایین آن ها از هم جدا می‌شود به گونه‌ای‌که آرواره های این جانور دیده میشود.
آن ها زهر به بدن جانوران دیگر میزنند که مایه از کار افتادن این جانوران میشود و پس از آن تن شکار خود را سوراخ کرده و آنها را تکه تکه میکنند.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🗓 #روزشمار_ایرانی:

☀️ روز دوشنبه= #مه_شید؛
۱۳ 🦀 تیرماه= #تیر_تیشتر:

🌞 ۲۵۸۱= هخامنشی.
🌞 ۱۴۱۰۱= اهورایی.
🌞 ۷۰۴۴= میترایی آریایی.
🌞 ۳۷۶۰= زرتشتی.
☀️ ۱۴۰۱= خورشیدی. ۱۳ / ۰۴ / ۱۴۰۱
🌞 ۱۳۹۰= یزدگردی.
🌞 ۱۵۹۳= دیلمی.
🌞 ۲۷۲۱= کوردی.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
💊 چند واژه‌ی برگزیده‌ی،
فرهنگستان زبان و ادب پارسی در رشته‌ی داروشناسی:

#applicator= داروگذار

#recall #product_recall= پس‌خوانی

#release= رَهِش

#cosmeceutical= آرادارو

#nutraceutical= غذادارو*

#vasodilator #vasodilative= رگ‌گشا

#vial #phial= پیال(برگرفته از پیاله)

#generic_name= نام عمومی*

#pharmacopoeia #pharmacopeia= دارونامه

#pharmacist= داروپزشک


*پی‌نوشت: واژه‌های «غذا» و «عمومی» پارسی نیستند و فرهنگستان زبان و ادب پارسی بر جایگزینی واژه‌های عربی پافشاری ندارد.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI‌.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🛩🛩🛩🛩🛩🛩
✈️✈️✈️✈️✈️


آمار هواپیماهایی که هیچ‌گونه کاربرد ارتشی و یا جنگی نداشته‌اند و با موشک و دیگر ابزارهای جنگی سرنگون شده‌اند.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾



🛩🛩🛩🛩🛩🛩
✈️✈️✈️✈️✈️
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌


#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش: (۱۹۷)



داستان رزم #سیاووش:
بخش: (۲۱) برگ (۱)

چو با گیو کیخسرو آمد به زم
جهان چند ازو شاد و چندی دژم

نوندی به هر سو برافگند گیو
یکی نامه از شاه وز گیو نیو

که آمد ز توران جهاندار شاد
سر تخمهٔ نامور کیقباد

فرستاده‌ی بختیار و سوار
خردمند و بینادل و دوستدار

گزین کرد ازان نامداران زم
بگفت آنچ بشنید از بیش و کم

بدو گفت ایدر برو به اصفهان
بر نیو گودرز کشوادگان

بگویش که کیخسرو آمد به زم
که بادی نجست از بر او دژم

یکی نامه نزدیک کاووس شاه
فرستاده‌ای چست بگرفت راه

هیونان کفک افگن بادپای
بجستند برسان آتش ز جای

فرستاده‌ی گیو روشن روان
نخستین بیامد بر پهلوان

پیامش همی گفت و نامه بداد
جهان پهلوان نامه بر سر نهاد

ز بهر سیاووش ببارید آب
همی کرد نفرین بر افراسیاب

فرستاده شد نزد کاووس کی
ز یال هیونان بپالود خوی

چو آمد به نزدیک کاووس شاه
ز شادی خروش آمد از بارگاه

خبر شد به گیتی که فرزند شاه
جهانجوی کیخسرو آمد ز راه

سپهبد فرستاده را پیش خواند
بران نامهٔ گیو گوهر فشاند

جهانی به شادی بیاراستند
بهر جای رامشگران خواستند

ازان پس ز کشور مهان جهان
برفتند یکسر سوی اصفهان

بیاراست گودرز کاخ بلند
همه دیبهٔ خسروانی فگند

یکی تخت بنهاد پیکر به زر
بدو اندرون چند گونه گهر

یکی تاج با یاره و گوشوار
یکی تُوق پر گوهر شاهوار

به زر و به گوهر بیاراست گاه
چنان چون بباید سزاوار شاه

سراسر همه شهر آیین ببست
بیاراست میدان و جای نشست

مهان سرافراز برخاستند
پذیره شدن را بیاراستند

برفتند هشتاد فرسنگ پیش
پذیره شدندش به آیین خویش

چو چشم سپهبد برآمد به شاه
همان گیو را دید با او به راه

چو آمد پدیدار با شاه گیو
پیاده شدند آن سواران نیو

فرو ریخت از دیدگان آب زرد
ز درد سیاووش بسی یاد کرد

ستودش فراوان و کرد آفرین
چنین گفت کای شهریار زمین

ز تو چشم بدخواه تو دور باد
روان سیاووش پر از نور باد

جهاندار یزدان گوای منست
که دیدار تو رهنمای منست

سیاووش را زنده گر دیدمی
بدین گونه از دل نخندیدمی

بزرگان ایران همه پیش اوی
یکایک نهادند بر خاک روی

وزان جایگه شاد گشتند باز
فروزنده شد بخت گردن فراز

ببوسید چشم و سر گیو گفت
که بیرون کشیدی سپهر از نهفت

گزارندهٔ خواب و جنگی توی
گه چاره مرد درنگی توی

سوی خانهٔ پهلوان آمدند
همه شاد و روشن روان آمدند

ببودند یک هفته با می بدست
بیاراسته بزمگاه و نشست

به هشتم سوی شهر کاووس شاه
همه شاددل برگرفتند راه

چو کیخسرو آمد بر شهریار
جهان گشت پر بوی و رنگ و نگار

بر آیین جهانی شد آراسته
در و بام و دیوار پرخواسته

نشسته به هر جای رامشگران
گلاب و می و مُشک با زعفران

همه یال اسپان پر از مُشک و مِی
درم با شکر ریخته زیر پی

چو کاووس کی روی خسرو بدید
سرشکش ز مژگان به رخ بر چکید

فرود آمد از تخت و شد پیش اوی
بمالید بر چشم او چشم و روی

جوان جهانجوی بردش نماز
گرازان سوی تخت رفتند باز

فراوان ز ترکان بپرسید شاه
هم از تخت سالار توران سپاه

چنین پاسخ آورد کان کم خرد
به بد روی گیتی همی بسپرد

مرا چند ببسود و چندی بگفت
خرد با هنر کردم اندر نهفت

بترسیدم از کار و کردار او
بپیچیدم از رنج و تیمار او

اگر ویژه ابری شود در بار
کشنده پدر چون بود دوستدار

نخواند مرا موبد از آب پاک
که بپرستم او را پدر زیر خاک

کنون گیو چندی به سختی ببود
به توران مرا جست و رنج آزمود

اگر نیز رنجی نبودی جزین
که با من بیامد ز توران زمین

سرافراز دو پهلوان با سپاه
پس ما بیامد چو آتش به راه

من آن دیدم از گیو کز پیل مست
نبیند به هندوستان بت پرست

گمانی نبردم که هرگز نهنگ
ز دریا بران سان برآید به جنگ

ازان پس که پیران بیامد چو شیر
میان بسته و بادپایی به زیر

به آب اندر آمد بسان نهنگ
که گفتی زمین را بسوزد به جنگ

بینداخت بر یال او بر کمند
سر پهلوان اندر آمد به بند

بخواهشگری رفتم ای شهریار
وگرنه به کندی سرش را ز بار

بدان کاو ز درد پدر خسته بود
ز بد گفتن ما زبان بسته بود

چنین تا لب رود جیحون به جنگ
نیاسود با گرزه‌ی گاو رنگ

سرانجام بگذاشت جیحون به خشم
به آب و کشتی نیفگند چشم

کسی را که چون او بود پهلوان
بود جاودان شاد و روشن روان

یکی کاخ کشواد بُد در استخر
که آزادگان را بدو بود فخر

چو از تخت کاووس برخاستند
به ایوان نو رفتن آراستند

همی رفت گودرز با شهریار
چو آمد بدان گلشن زرنگار

بر اورنگ زرینش بنشاندند
برو بر بسی آفرین خواندند

ببستند گردان ایران کمر
بجز توس نوذر که پیچید سر

که او بود با کوس و زرینه کفش
هم او داشتی کاویانی درفش.


بازنویسی و ویرایش به پارسی:
ب‌ه :
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾

📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🌾 👩‍🦰 🍒 👨‍🦰
👷‍♀🦀👷‍♂🦀
🦀خرچنگ نماد#تیر_ماه، ست.


🔷امروز؛ ☀️ 🕊 ☀️


🟢 به☀️روز پیروز و فرخ 🌞روز:
🧜‍♂(#سروش_ایزد.) سه‌شنبه.🧜‍♀
از 🌖ماه 🦀 #تیر
به سال ۳۷۶۰ فروهری🔥مزدیسنا.

۳۷۶۰ / ۰۴ / ۱۴
🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾

🟡 برابر با 🌞روز سه‌شنبه: 🦀#بهرام_شید.
به ☀️روز ۱۴ 🏹#تیر🌖ماه
به سال ۲۵۸۱ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.

۲۵۸۱ / ۰۴ / ۱۴
🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾


⚪️ برابر با☀️روز سه‌شنبه: 🦀#بهرام_شید؛
به روز🌞 ۱۴ 🏹#تیر 🌖ماه
به سال ۱۴۰۱ 🌞 خورشيدی.

۱۴۰۱ / ۰۴ / ۱۴
🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾


🔴 برابر با 🌞روز 05 TERZDAY #ژون
🌲برابر با سال 2022⛪️ ترسایی.🌲

2022 / 07 / 05
🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾🌿🌾


🌷دیدار پارس بانو.

#سروش، فرمانبرداری.

شنیدن آوای درون،ندای وژدان
🪔نگاهبان جان در تاریکی ها.🪔

🥀 گل #خیری_سرخ نماد سروش ایزد است.


🗓 روز خامه (قلم) گرامی باد.

🗓 روز شهرداری و دهیاری گرامی باد.


💃همیشه شاد باشی و سربلند.🕺


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌾🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🌾
🍃🌸🍎🌾🍐🥕
🌿🌾🌻🍒
🌻🍏🌾
🌾 🍇 ۱۴۰۱ / ۰۴ / ۱۴
🍃

تابش زرنگار خورشید
بر خِرمَن زندگی‌تان تابان.

چه زیباست و خوشگوار،
دوستی هایی که بی‌پیرایه‌ هستند.
جای گفتمان بسیار در آن ها روان ست.
دوستی هایی که گذر هیچ پیچکی
و گیاهی هرز بر آنان نیست.
تنها گلی بُوییدنی ست که در این
دوستی می‌رُدید و پرورش پیدا می‌کند.
همه جا رنگ و بوی دوستی ست
که چشم اندازِ دید را بیشتر و فراتر می‌گرداند.

همچون خورشید درخشان
همچون ستاره فروزان.

ب‌ه:
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🍃
🌾🍇
🍎🍃🍉
🌻☁️🍋🌾
🌾🍀🍊🍒🍃
🍃🍉🌺🐓🍎🌿
🌾🍀🌼🌾🍏🍃🌻🌾
آگاه شدیم
«خُسرو فرشیدوَرد»

سُراینده و نویسند‌ی گرانسنگ
در خانۀ‌ی سالمندان نیکان
به جهان جاویدان شتافتند

چکامه‌ای زیبای
«این خانه قشنگ است ولی خان‌ی من نیست»
از سروده های این بزرگمردِ میهن پرست است
که پس از رفتن به دیگر کشورها
از مغز پُربار او
تراوش کرده است
وتلنگری گزنده است
بر روزگار امروز

کارها و خواسته‌های بیشتر هازمان و مردم.

جا دارد که
هریک به نوبه‌ی خویش
چاوُوُ وَ پیام این سوگ را
به دوستان خود
در درون وبیرون کشور برسانیم.!

روانش شاد و یاد و پندار روان در این کاراو همواره زنده باد.!


این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست؛
این خاک چه زیباست ولی خاکِ وطن نیست؛

آن دختـــــــــــرِ چشم آبیِ گیسوی طلایی،
طنازِ سیه چشــــــــــم، چو معشوقۀ من نیست؛

آن کشور نو، آن وطــــنِ دانش و صنعت،
هرگز به دل انگیــــــــــزیِ ایرانِ کهن نیست؛

در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان،
لطفی است که در «کَلگَری»و «نیس»و «پِکَن» نیست؛

در دامن بحر خزر و ساحل گیلان
موجی است که در ساحل«دریای عَدَن» نیست

در پیکر گلهای دلاویز شمیران
عطری است که در نافه‌ی«آهوی خُتَن» نیست؛

آواره ام و خسته و سرگشته و حیران
هرجا که رَوَم، هیچ کجا خانۀ من نیست؛

آوارگی وخانه بِدوشی چه بلایی ست
دردی است که هَمتاش در این دیرِ کهن نیست

من بَهرِ کِه خوانم غزل سعدی و حافظ
در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست؟

هرکس که زَنَد طعنه به ایرانی و ایران
بی شُبهِه که مغزش به سر، و روح به تن نیست!

«پاریس» قشنگ است ولی نیست چو تهران
«لندن» به دلاویزی شیرازِ کُهن نیست؛

هر چند که سرسبز بُوَد دامنه‌ی «آلپ»
چون دامنِ البُرز، پُر از چین وشکن نیست؛

این کوه بلند است ولی نیست دماوند
این رود چه زیباست ولی رود تَجَن نیست؛

این شهرعظیم است ولی شهرغریب است،
این خانه قشنگ است ولی خانۀ من نیست!


یاد ونامش جاودان باد. 💙🤍💚

فرستنده: #آرتاباز.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾