سرای فرزندان ایران.
5.04K subscribers
5.02K photos
1.55K videos
57 files
575 links
🖍📖#زبان_پارسی_را_درست_بگوییم.
#زبان_پارسی_را_درست_بنویسیم.
#زبان_پارسی_را_درست_بخوانیم.
#پارسی_سخن_بگوییم، #زیبا_بنویسیم.
زبان پارسی، یکی از زیباترین زبان های‌جهان ست،
این 💎زیبای سخت جان را پاس بداریم.
🦅ب‌ه:
#سیــاه_منـصـور.
Download Telegram
💐🌿🍃🌺🍃🌼🐄
🌿🍋🌺🐠🌹
🍃🍓🌱🐂
🌺🌲🌸
🍀🌷
🌹 ۱۴۰۰ / ۱۲ / ۱۵

بامداد تان به مهر
سپید پگاهتان فرخ:

بامداد هنگامی ست،
برای بازسازی دوباره جهان.!!
درست است که در این هنگام از روز(بامداد)
بسر می‌بَریم.!!!
شایسته است که اندکی به فردای،
خودمان و زمین بیاندیشیم.
به جنگل‌هایی پوشیده از درختانی،
سرسبز و خُرم.
اندیشه‌ی تَبَر را از مَغزمان دُور بریزیم
کا با دسته‌ای ساخته شده از چوب.!!!
به جان درختان می‌افتد.
به جنگل‌های همسایه‌ی خودمان بیاندیشیم
که با یادمانی 💧آبَکی و 💨بخار شده،
و مَه‌گرفته که از یادها رفته است.
و هیچ بارانی آنان را پاک نمی‌کند،
یا اینکه سبز نمی‌گرداند.
سال‌هاست که با تبر
و دیگر ابزارهای مرگ‌آفرین،
به جان درختان سالخورده افتاده‌ایم.
و شتابان به مرگِ خودمان و زمین نزدیک می‌شویم،
با این که زنده‌ایم و بیدار.
نا‌گفته نماند که در آغوش مرگ دست و پا می‌زنیم.!!!!!

مَه رویانِ ماه پیشانی؛
#بامداد_بر_شما_نیکو.

ب‌ه
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
   🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾

🌸
🍃🍊
🐟🌹🐄
🌲🌦🍃🐂
🌿🌺🐛🌻🍃🐃
💐🍃🌺🍃🌧🌞 🌏
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🌳🌲🌳🌲


روز درختکاری‌ ست
درختی در من بنشان
می‌دانم که ریشه‌اش
در تو جوانه خواهد زد...!

فرستنده و سراینده: #کبرا_رستمی

سروده به پارسی پاک؛

#روز_درختکاری_گرامی‌باد.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾

🌳🌲🌿🌱
#زیبایی‌های_زبان_پارسی؛

🌺 واژگان پارسی در زبان تازی:
دَشت= از پارسی دشت.
دِشَک= از پارسی دُشک، تُشک، تخت.
دَشلمهٔ= از پارسی دیشلمه ، چای تلخ با قند.
دَشمان= از پارسی دشمن.
دَشّن، داشن دستلاف بنگرید به داشن.
دَغ‌ثر= از پارسی دِژتر، زشت‌تر، بدتر، گول.
دَغَلَ فیه= از پارسی دغل و اندر تازی، کسی که باچهره‌ی ترسناک می‌آید.
دغوهٔ= از پارسی دغا، زشت خُوی، تخم ناوا، پول ناسره.
دفتر دار= از پارسی دفتر دار.
دِقدان= از پارسی دیگدان، جای دیگ.
دَقَل= از پارسی دکل، دکل کشتی.
دُکّان= از پارسی دوکان، فروشگاه، تخت.
دُکمه= از پارسی دگمه.
دِکّه= از پارسی تکه.
دُعا= از پارسی ذُوا (اوستایی) نیایش، سَنا، آزیا، آفرین.
دَغَل تازی شده‌ی= پارسی دَگَل، دَغَل، دَغا، دُورُو، ناراست.
دفتر= از پارسی دفتره کتاوچه، کُرّاسِه، اِواره (اداره)، دیوان.


دنباله دارد
💥بزرگمهرصالحی

📚 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼🌸🌸🌸


به دست خود درختی می‌نشانم
به پایش جوی آبی می‌کشانم
کمی تخم چمن بر روی خاکش
برای یادگاری می‌فشانم

درختم کم کم آرَد برگ و باری
بسازد بر سر خود شاخساری
چمن روید در آن جا سبز و خرم
شود زیر درختم سبزه زاری

به تابستان که گرما رو نماید
درختم چتر خود را می‌گشاید
خنک می‌سازد آن جا را ز سایه
دل هر رهگذر را می‌رُباید.

#عباس_یمینی_شریف

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾

#۱۵اسفند
#روز_درختکاری_گرامی_باد.


🌳🌲🌳🌲🌳🌲🌳🌲🌳🌲🌳
🌱🌿🌳🌲

ویژه روز: #درختکاری؛

گر درختی از خزان بی‌برگ شد
یا کرخت از سورت سرمای سخت

هست امیدی که ابر فرودین
برگ‌ها رویاندش از فر بخت

بر درخت زنده بی‌برگی چه غم؟
وای بر احوال برگ بی‌درخت. ...

#محمدرضا_شفیعی_کدکنی.
#چکامه_ایران.
#روز_درختکاری.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾

🍂🌱🌿🌳
🔍 #نکته‌های_ویرایشی:
〽️«جزیره» همان «گزیرک» پارسی است که،
تازیان آن را از زبان پارسی وام گرفته،
دگرگون کرده و به ما بازگردانده‌اند.

〽️جزیره= (پارسی تازی شده)، گزیرک، آبخوست، آداک.

〽️شبه جزیره= آبخوست‌واره، آبخوستی، آبخوست‌نما.

〽️جزایر= گزیرک‌ها، آبخوست‌ها.

نمونه:
🔅گرینلند وسیع‌ترین جزیره‌ی دنیا است= گرینلند پهناورترین آبخوست جهان است.

🔅جزیره‌ی کیش یکی از جزایر توریستی ایران است= گزیرک کیش یکی از گزیرک‌های گردشگری ایران است

🔅 عربستان جزیره نیست، شبه‌جزیره است= اَربستان آبخوست نیست، آبخوست‌واره است.

آرمان «هر ایرانی نژاده و میهن‌پرست،» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃

🔷 امروز؛ ☀️ 🕊 ☀️

🟢 به 🌞روزِ پیروز وفرخ 🌞 روز:
«#باد_واتا»از 🌔 ماه 🌪#اسپند
به سال ۳۷۵۹ 🔥 مزديسنا.

۳۷۵۹ / ۱۲ / ۱۶
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝

⚪️ برابر با 🌞 روز دوشنبه: #مه_شید
به 🌞 روز ۱۷ 🌔 ماه 🌪 #اسپند
به سالِ ۱۴۰۰ خورشيدى🌞

۱۴۰۰ / ۱۲ / ۱۶
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝


🔴 برابر با 🌞 روز دوشنبه 07 🌔 ماه #مارچ
🌲به سال 2022 💒ترسايى.🎄

2022 / 03 / 07
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝

🌬💨💨💨🌪#باد، #هوا.
💧مایه بنیادین زندگی.

🟣بکوشید تا گوهران هر چهار  
        بدارید پاکیزه و بی‌ غبار

ز #باد لطیف و ز #آب روان
   ز رخشنده #آتش، ز #خاک گران.


💠پروردگارا:
راستی و مهر، آب و آبادانی و 🌿سرسبزی را
به سرزمین من بازگردان.

گل #بادرنگ_بویه نماد باد ایزد است.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
💐🌿🍃🌺🍃🌼🐄
🌿🍋🌺🐠🌹
🍃🍓🌱🐂
🌺🌲🌸
🍀🌷
🌹 ۱۴۰۰ / ۱۲ / ۱۶

بامداد تان به مهر
سپید پگاهتان فرخ:

آسمان بیدارباش زده است.
با این که آسمان این روزها،
از گَردوخاک پوشیده شده است.
و در اوج سالخوردگی کوله‌باری از،
شادی و شادکامی بر شانه‌هایش نشسته است.
برخیزیم و در این اندک روزهای پایانی سال ۱۴۰۰
جوانی و بهار را در دلِ خویشتن بِنِشانیم،
و سرمای زمستان را از یادها پاک نماییم....
چون روزهایی که به سَر آمده‌اند،
هرگز برنمی‌گَردند.
در اندیشه روزهای آینده باشیم.....

مَه رویانِ ماه پیشانی؛
#بامداد_بر_شما_نیکو.

ب‌ه
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
   🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾

🌸
🍃🍊
🐟🌹🐄
🌲🌦🍃🐂
🌿🌺🐛🌻🍃🐃
💐🍃🌺🍃🌧🌞 🌏
باز ای الهه ی ناز - معین
@shahbalout
ترانه زیبای: باز ای الهه ناز؛

خواننده: #معین:

💥اگر نمی‌توانید پرواز کنید؟

به آهنگ‌های زیبا و گوشنواز،

گوش بسپارید....


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تلنگر:

👑 پادشاهی می‌خواست از آب جويباری بنوشد،
🦅 شاهين‌اش به جام زد و آب بر روی زمين ريخت.


پادشاه پریشان و نگران شد،
و با شمشير به🦅 شاهين زد.


پس از مرگِ🦅شاهين، پادشاه در گذر اندکی بالاترِ جوی آب،
🐍ماری بسيار زهرآگین را دید که در جوی مُرده و آب را زهرآلود کرده بود.
وی از كشتن شاهين بسيار اندوهگین گشت.


تندیسی زرین از🦅شاهين ساخت و بر یکی از بالهايش نوشت: «یک دوست هميشه دوست شما است، اگر با كارهايش شما را بِرَنجاند.»

روی بال ديگرش نوشت:
هر کاری كه از روی خشم باشد ناگزیر به شكست است. ...


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔍 #نکته‌های_ویرایشی؛

🔅پالایش زبان پارسی:
بدون تامل= بی‌درنگ، بی‌اندیشه، سَرسَری، زَبوده، از سَرِ دَست.*
بی تامل= بی‌درنگ، بی‌اندیشه، سَرسَری، زَبوده، از سَرِ دَست.
تأمل= درنگ، اندیشه، نگرش، ژرف‌نگری، ژرف‌اندیشی، فـَرنِگـَری، نیک‌نگریستن، سِکالِش، دوراَندیشی.
تامل کردن= نِگـَریدَن، اندیشیدن، ژرف‌اندیشین، نیک‌نگریستن.
قابل تأمل= درنگ کردنی، اندیشیدنی، نِگـَریدنی.

نمونه:
بی تامل قبول کرد= بی‌درنگ پذيرفت.

به نکته قابل تاملی اشاره کرد= نکته‌ی اندیشیدنی‌ای را نُمارید.

بوستان سعدی: تأمل در آیینه‌ی دل کنی
صفایی بتدریج حاصل کنی= سِکالِش در آیینه‌ی دل کنی و شادابی کم کم به‌دست آوری.

قدری تامل کرده و به خود بیایید= اندکی درنگ کرده و به خود بیایید.
کمی نیک نگریسته و به خود بیایید.

نظامی می‌گوید:یک شب تأمل ایام گذشته می‌کردم ...= یک شب اندیشه‌ی روزهای گذشته می‌کردم

پیشنهادش را مطالعه كرد و با تأمل بسيار قبول کرد= پیشنهادش را بررسی کرد و با فـَرنِگـَری بسيار يذيرفت.

گاهی باید در طول مسیرِ رفته ایستاد و قدری تامل کرد در قدم هایی که پیموده ایم= گاهی باید در درازنای راهِ رفته ایستاد و کمی ژرف اندیشید در گام‌هایی که پیموده‌ایم.

روزنامه نگاران با موانع مختلفی مواجه بوده‌اند که با تامل بسیار زیادی با آن برخورد کرده‌اند= روزنامه‌نگاران با گیرهای بسیاری روبرو بوده‌اند که با دوراَندیشی بسیاری با آن برخورد کرده‌اند.

*سخن تا چند گویی از سَرِ دَست
همانا هم تو مستی، هم سخن مست.
(نظامی)

آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#واژگان_پارسی؛
#بخش_سیسد_و_هفتاد_و_نهم:

۳۷۹


❗️#فرزندان_ایران:
برای زدودن واژگان تازی و بیگانه،
دست کم چندین واژه پارسی زیبا و برابر داریم.
امید است که پارسی زبانان جهان با هر کیش و اندیشه‌ای برای پاسداری از این گنجینه بی‌همتای زبان زیبای پارسی کوشش نمایند.
در همه‌ی زبان‌های ایرانی و هند وُ ایرانیِ دیگر،
♻️ مانند:
«پشتو، بلوچی‌ها، تاجیکی، اردو، و پنجابی»
وام‌واژه‌های عربی فراوان هست.
این وام‌واژه‌ها در نگاه نخست عربی،
از فارسی واردِ آن زبان‌ها شده‌اند.
از نگاه کاربردی، این واژگان فارسی به‌شمار می‌روند،
چون بسیاری از آنها با همان چم‌های تازه‌ای که فارسی‌زبانان به واژگان داده‌اند گسترده شده‌اند.
در میان زبان‌های ایرانی، کُردیِ گفتاری،
(با همه‌ی زبان‌ها و گویش‌هایش) در میان و درون مرزهای کشورمان هم این ویژگی را دارد.

💎 زبان و فرهنگ پارسی این:
«زیبای سخت جان»
را پاس بداریم و بکار ببریم.

❗️از این پس:
۱- واژگان پارسی «در دسترس، دست‌یافتنی»
بجای واژه درهم‌آمیخته تازی، پارسی«قابل دسترس»

۲- واژه پارسی «گفتنی ست»
بجای واژه درهم‌آمیخته تازی، پارسی «قابل ذکر است»

۳- واژه پارسی «پذیرفتنی»
بجای واژه تازی «قابل قبول»

۴- واژه پارسی «بخش پذیر»
بجای واژه تازی «قبل قسمت»

۵- واژه پارسی «سنجش پذیر»
بجای واژه تازی «قابل قیاس»

۶- واژه پارسی «مهار شدنی»
بجای واژگان تازی «قابل کنترل»

۷- واژه پارسی «خواندن»
بجای واژگان تازی «مطالعه»

۸- واژه پارسی «ماما»
بجای واژه تازی «قابله»

۹- واژه پارسی «شمارگان»
بجای واژه بیگانه (فرانسه) «تیراژ»

۱۰- واژگان پارسی «آدم‌کُش، جانی»
بجای واژه تازی «قاتل»

۱۱- واژگان پارسی «توانا، توانمند، نیرومند»
بجای واژه تازی «قوی»

۱۲- واژه پارسی «خُشکاد»
بجای واژه تازی «قاره.»

ب‌ه
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡

🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃

🔷 امروز؛ ☀️ 🕊 ☀️


🟢 به 🌞روزِ پیروز و فرخ 🌞 روز:
«#دی_به_دین» از 🌔 ماه 🌪 #اسپند
به سال ۳۷۵۹ 🔥 مزديسنا.

۳۷۵۹ / ۱۲ / ۱۷
🌳🎖🌳🎖🌳🎖🌳🎖🌳🎖🌳🎖🌳🎖🌳


⚪️ برابر با 🌞 روز سه‌شنبه: #بهرام_شید
به روز هفدهم ۱۷ 🌪#اسپند🌔 ماه
به سالِ ۱۴۰۰🌞خورشيدى.

۱۴۰۰ / ۱۲ / ۱۷
🌳🎖🌳🎖🌳🎖🌳🎖🌳🎖🌳🎖🌳🎖🌳


🔴 برابر با 🌞 روز 08 🌔 ماه #مارچ
🌲به سال 2022 💒 ترسايى🎄

2022 / 03 / 08
🌳🎖🌳🎖🌳🎖🌳🎖🌳🎖🌳🎖🌳🎖🌳
🔥#دی_به_دین:
(سرآغاز پیدایش)« بینش/وژدان»

🦋سرچشمه دین و دین‌داری.
دانش و آگاهی ست.

آفریدگار دین (وجدان آگاه)را پاس بداریم.

_🌳🎖🌳_

بهشتِ روان ست وژدانِ پاک
هزارانِ آواز خوان، بر ستاک

ندای درون را هرآن کس شنید
میِ اِشغِ جاوید را سر کشید.
🖌#داتیس_مهرابیان.

🌺گل #شنبلیله نماد دی بدین ایزد است.

👸روز #جهانی_زنان، گرامی باد.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
💐🌿🍃🌺🍃🌼🐄
🌿🍋🌺🐠🌹
🍃🍓🌱🐂
🌺🌲🌸
🍀🌷
🌹 ۱۴۰۰ / ۱۲ / ۱۷

بامداد تان به مهر
سپید پگاهتان فرخ:

بامداد از دل آسمان رسیده است،
بهار در نزدیکی شهر ما،
پشت در مانده به پیشواز بهار برویم،
و گُل‌های زیبا و رنگارنگ این هنگام از سال را بیآراییم و در زیباتر شدن بهار کوشا باشیم
شاید که آرزوهای‌مان به گُل بنشیند.
زمستان را با برف‌هایش به جاهای
دور دست بفرستیم.
بگذارید تا به دیگران بگوییم:
بهار، تنها رفتن زمستان،
و آمدن فروردین‌ماه نیست.!!!!!
تنها آیینی ست که؛
به یکدگر مِهر بورزیم،
و دوستی و اِشغ را با دیگران در میان بگذاریم.!!!!

مَه رویانِ ماه پیشانی؛
#بامداد_بر_شما_نیکو.

ب‌ه
#سیــاه_منـصـور.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
   🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾

🌸
🍃🍊
🐟🌹🐄
🌲🌦🍃🐂
🌿🌺🐛🌻🍃🐃
💐🍃🌺🍃🌧🌞 🌏
#نکته‌های_ویرایشی:

واژه تازی «عادت» واژه‌ای بیگانه است که،
می‌توان جایگزین پارسی آن را به‌کار برد:

عادت= خوی، خو، منش، شیوه، سرشت، روش، خو گیری، خو گرفتن.

نمونه:
دلخوشی به گذشته، انگار عادت همیشگی ما است= دلخوشی به گذشته، انگار منش همیشگی ما است.

عشق است، نه عادتی که هر روزه شود= دلدادگی است، نه شیوه‌ای که هر روزه شود.

عادت بکنیم به عشق عادت نکنیم= خو بکنیم به شیفتگی خو نکنیم.

عادت غلط غذا خورد= روش نادرست خوراک خوردن.

خودتان را به چای سبز عادت بدهید= به چای سبز خو بگیرید.

۱۵ عادت ثروتمندان= ۱۵ مَنش توانگران.

*دنباله دارد.

آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.


📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌹 آبشار یخی سنگان

روستای گردشگری سنگان،
یکی از روستاهای خوش آب و هوای #کن در شمال باختری تهران است.
در شمال باختری این روستا، آبشاری پر آب به نام سنگان می‌باشد.
آبشار سنگان در دامنه‌های ستیغ‌های پهنه«حصار» است.
آبشار سنگان نزدیک به ۳۰ گز بلندی دارد و از بالای تخته‌سنگ‌های بلند به زمین و کوهستان پایین دستش سرازیر می شود.
آب این آبشار پس از گذشتن از کنار باغ‌های روستا و سیرآب کردن آن ها، به رودخانه «کن» می ریزد.....

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

مرا گفت برخیز و دل شاد دار
روان را ز درد و غم آزاد دار

نگر تا که دل را نداری تباه
ز اندیشه و داد فریاد خواه

جهان چون گذاری همی‌ بگذرد
خردمند مردم چرا غم خو
رَد.
✳️#فردوسی_بزرگ؛

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌


#شاهنامه_شاهکارگرانسنگ_ادب_پارسی؛
بخش: (۱۳۴)

رزم #کاووس با شاه هاماوران:
بخش: (۸)


چنان بد که ابلیس روزی پگاه
یکی انجمن کرد پنهان ز شاه

به دیوان چنین گفت کامروز کار
به رنج و به سختی ست با شهریار

یکی دیو باید کنون نغز دست
که داند ز هرگونه رای و نشست

شود جان کاووس بیره کند
به دیوان برین رنج کوته کند

بگرداندش سر ز یزدان پاک
فشاند بر آن فر زیباش خاک

شنیدند و بر دل گرفتند یاد
کس از بیم کاووس پاسخ نداد

یکی دیو دژخیم بر پای خاست
چنین گفت کاین چربدستی مراست

غلامی بیاراست از خویشتن
سخن‌گوی و شایستهٔ انجمن

همی بود تا یک زمان شهریار
ز پهلو برون شد ز بهر شکار

بیامد بر او زمین بوس داد
یکی دسته‌ی گل به کاووس داد

چنین گفت کاین فر زیبای تو
همی چرخ‌گردان سزد جای تو

به کام تو شد روی گیتی همه
شبانی و گردنکشان چون رمه

یکی کار ماندست کاندر جهان
نشان تو هرگز نگردد نهان

چه دارد همی آفتاب از تو راز
که چون گردد اندر نشیب و فراز

چگونست ماه و شب و روز چیست
برین گردش چرخ سالار کیست

دل شاه ازان دیو بی‌راه شد
روانش ز اندیشه کوتاه شد

گمانش چنان شد که گردان سپهر
به گیتی مراو را نمود ست چهر

ندانست کاین چرخ را مایه نیست
ستاره فراوان و ایزد یکی ست

همه زیر فرمانش بیچاره‌اند
که با سوزش و جنگ و پتیاره‌اند

جهان آفرین بی‌نیازست ازین
ز بهر تو باید سپهر و زمین

پراندیشه شد جان آن پادشا
که تا چون شود بی پر اندر هوا

ز دانندگان بس بپرسید شاه
کزین خاک چندست تا چرخ ماه

ستاره شمر گفت و خسرو شنید
یکی کژ و ناخوب چاره گزید

بفرمود پس تا به هنگام خواب
برفتند سوی نشیم عقاب

ازآن بچه بسیار برداشتند
به هر خانه‌ای بر دو بگذاشتند

همی پرورانیدشان سال و ماه
به مرغ و به گوشت بره چندگاه

چو نیرو گرفتند هر یک چو شیر
بدان سان که غرم آوریدند زیر

ز عود قماری یکی تخت کرد
سر درزها را به زر سخت کرد

به پهلوش بر نیزهای دراز
ببست و بران‌گونه بر کرد ساز

بیاویخت از نیزه ران بره
ببست اندر اندیشه دل یکسره

ازن پس عقاب دلاور چهار
بیاورد و بر تخت بست استوار

نشست از بر تخت کاووس شاه
که اهریمنش برده بد دل ز راه

چو شد گرسنه تیز پران عقاب
سوی گوشت کردند هر یک شتاب

ز روی زمین تخت برداشتند
ز هامون به ابر اندر افراشتند

بدان حد که شان بود نیرو به جای
سوی گوشت کردند آهنگ و رای

شنیدم که کاووس شد بر فلک
همی رفت تا بر رسد بر ملک

دگر گفت ازان رفت بر آسمان
که تا جنگ سازد به تیر و کمان

ز هر گونه‌ای هست آواز این
نداند بجز پر خرد راز این

پریدند بسیار و ماندند باز
چنین باشد آن کس که گیردش آز

چو با مرغ پرنده نیرو نماند
غمی گشت پرهاب خوی درنشاند

نگون‌سار گشتند ز ابر سیاه
کشان بر زمین از هوا تخت شاه

سوی بیشه‌ی شیرچین آمدند
به آمل بروی زمین آمدند

نکردش تباه از شگفتی جهان
همی بودنی داشت اندر نهان

سیاووش زو خواست کاید پدید
ببایست لختی چمید و چرید

به جای بزرگی و تخت نشست
پشیمانی و درد بودش به دست

بمانده به بیشه درون زار و خوار
نیایش همی کرد با کردگار.

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡

🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾

📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
من فردوسی را تنها پیکر تراشی نمی‎ بینم،
که پتکی بر سنگی بکوبد،
تا پیکری بی جان بسازد.

او برای من آرشی است،
که همه‌ی هستی، زندگی، جان و روانش را در شاهنامه نهاد.
و چون آرش که خود تیر شد،
تا پهنهِ ایران گسترده ‎تر شود.

فردوسی نیز شاهنامه شد،
تا فرهنگ و زبان ایرانی زنده بماند.
او پیر شد.
بی مهری و پیمان ‎شکنی از فرمانروایان دید.
مرگ غریبانه‎ای به سراغش آمد.
اما پیروز شد،
تا دِژي سُترگ و استوار بسازد،
که هستي و فرهنگ ایران در آن،
از گزند زمان، در امان بماند.

دانشمند: ژاله_آموزگار.

📘🖌
@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
دیدگاهی پیرامون سُروده‌هایی که به فردوسی فرزانه بسته‌اند.

🔷 «گفتار اندر ستایش پیغمبر»

در این بخش می خوانیم:
1- چه گفت آن «خداوند تنزیل و وحی»!؟
«خداوند امر» و «خداوند نهی»!!
2- که خورشید بعد از رسولان مه
نتابید بر کس ز بوبکر به!!
3- عمر کرد اسلام را آشکار!
بیاراست گیتی چو خرم بهار!!
4- پس از هردوان بود عثمان گزین!
خداوند شرم و خداوند دین!
5- چهارم علی بود، جفت بتول!
که او را ستاید به خوبی رسول!]
6- که من شهرعلمم علیم در است!
درست این سخن گفت پیغمبر است!
7- گواهی دهم این سخن راز اوست
تو گویی دو گوشم بر آواز اوست

بیتهای 2 تا 5 را استادانی که باور به تشیع فردوسی دارند، به این استناد افزوده و استاد خالقی مطلق به دلایل سبکی و لغوی افزوده دیگران دانسته اند! در اینجا تنها برای گفتگو، در قلاب می‌آوریم!

بر بنیاد همه‌ی مبانی فقهی و حقوقی، «خداوند تنزیل» ؛ «خداوند وحی» ، «خداوند امر» و «خداوند نهی» همه و همه دلالت بر وجود اقدس باریتعالی دارد!!
تنزیل = قرآن = کلام الله = کتاب الله!
همه اینها دلالت بر آن است که هیچ یک در مالکیت و اختیار مالکانه پیامبر اکرم نیست! و پیامبر جز وظیفه ابلاغ ندارد!! حدیث ثقلین گواه بارز خستویی پیامبر بزرگوار به این جایگاه است! این خداوند تنزیل است که در آیه 67 سوره مائده به رسانند وحی به مردم(پیامبر اکرم) فرمان می دهد که : «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» (ای پیامبر! آنچه را از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر چنین نکنی، پیامش را نرسانده‌ای و خدا تو را از گزند مردم نگاه می‌دارد. خداوند کافران را هدایت نمی‌کند!) این آیات روشن می سازند که خداوند تنزیل جز ذات اقدس باریتعالی نیست!

«وحی» هم به مصداق آیه شریفه 6 سوره مبارکه فصلت : «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ ۗ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ» از آن الله است و به سوی پیامبر بزرگوار فرستاده می شود تا به مردم برساند!
«امر» و «نهی» هم هردو از آن پروردگار است که از راه تنزیل و وحی به پیامبر گفته شده تا به مردم برسد!!

با روشن شدن این نکته که بیت 1، خداوند متعال را در نظر دارد، باید بر برسیم که کدامیک از گفتارهای بیتهای سپسین، از راه تنزیل و وحی، به پیامبر رسیده، بنا بر اجماع سنی و شیعه، جانشینی ابوبکر به امر خداوند نبوده است!! پس پیوند میان بیتهای 1 و 2 گسسته می شود! و نیازی به این نیست که بیتهای 2 تا 5 را به استناد تشیع فردوسی افزوده بدانیم! به لحاظ منطق شرع آن سخنان گفت خداوند نیست(هتا فرموده پیامبر یا ابلاغ کننده وحی هم نیست!!) پس پیداست که حکیمانه و سخن حکیم نیست! کسی سروده و به شاهنامه افزوده است که از شرع چیزی نمی دانسته و حکیم نبوده!

با برداشتن بیتهای 2 تا 5 اکنون باید پیوند میان بیت 1 و 6 استوار باشد!! که باز چنین نیست، چرا که «انا مدینه العلم و علی بابها» کلام خداوند نیست و تنزیل و و حی و امر و نهی هم نیست! این سخن پیامبر اکرم است! و «خداوند تنزیل و وحی» چیزی در این مورد نفرموده است!!
این که پاره ای بزرگان نامداران که آزرمشان نیز دارم و بر من مقام استادیشان محرز، از پایان به آغاز بر می گردند و می فرمایند که چون بیت 6(من شهر علمم علیم در است!)، گفت پیغمبر (حدیث نبوی) است!! پس بیت 1 دلالت بر پیامبر دارد! با احترام بزرگان، گونه ای نواختن شیپور از سر گشاد به نظر می رسد!!

نتیجه: همه این بیتهای 1 تا 7 با مبانی فقه و حکمت اسلامی در تضاد است و نمی تواند توسط شاعری سروده شده باشد که با این مبانی آشنایی داشته!! چنین کسی هرکس که بوده، فردوسی نبوده.!

📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾