Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃
🔷 امروز؛ ☀️ 🕊 ☀️
🟢 به روزِ پیروز وفرخ 🌞 روز:
«#تیر_ایزد» از 🌔 ماه #اسپند
به سال ۳۷۵۹ 🔥 مزديسنا،.
۳۷۵۹ / ۱۲ / ۰۷
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
⚪️ برابر با 🌞 روز شنبه: #کیوان_شید
به 🌞 روز ۰۷ #اسپند 🌔 ماه
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞 خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۱۲ / ۰۷
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
🔴 برابر با 🌞 روز شنبه 26 🌔 ماه #فوریه
🌲 به سال 2022 💒 ترسايى.🎄
2022 / 02 / 26
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
🌨 #تیر، #تیشتر. 🌧
🟣 ستاره تیر(تیشتر) ستاره باران
⛈نماد بارش و 🍀 سرسبزی.
⚜⚜⚜
منشین با بدان کــــه صحــبـــتِ بــــد
گر چه پاکی، تــُــرا پلیــــد کنــــد
🌞آفتاب ارچه روشنست او را
پارهای ابر ناپــــدیــــد کنــــد.!🌥
#سنایی_غزنوی
🌷گل #بنفشه نماد #تیر_ایزد است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔷 امروز؛ ☀️ 🕊 ☀️
🟢 به روزِ پیروز وفرخ 🌞 روز:
«#تیر_ایزد» از 🌔 ماه #اسپند
به سال ۳۷۵۹ 🔥 مزديسنا،.
۳۷۵۹ / ۱۲ / ۰۷
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
⚪️ برابر با 🌞 روز شنبه: #کیوان_شید
به 🌞 روز ۰۷ #اسپند 🌔 ماه
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞 خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۱۲ / ۰۷
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
🔴 برابر با 🌞 روز شنبه 26 🌔 ماه #فوریه
🌲 به سال 2022 💒 ترسايى.🎄
2022 / 02 / 26
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
🌨 #تیر، #تیشتر. 🌧
🟣 ستاره تیر(تیشتر) ستاره باران
⛈نماد بارش و 🍀 سرسبزی.
⚜⚜⚜
منشین با بدان کــــه صحــبـــتِ بــــد
گر چه پاکی، تــُــرا پلیــــد کنــــد
🌞آفتاب ارچه روشنست او را
پارهای ابر ناپــــدیــــد کنــــد.!🌥
#سنایی_غزنوی
🌷گل #بنفشه نماد #تیر_ایزد است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سیاه منصور
💐🌿🍃🌺🍃🌼🐄
🌿🍋🌺🐠🌹
🍃🍓🌱🐂
🌺🌲🌸
🍀🌷
🌹 ۱۴۰۰ / ۱۲ / ۰۷
بامداد تان به مهر
سپید پگاهتان فرخ:
ابرهای سیاهی که در این بامداد زیبا.
بر تَن آسمان میچسبند،
هوای سردی که سراسر دشتها را میپوشاند
و دندانهِ کوهها را به لرزه درمیآورند،
بادهای امیدوارِ اسپند ماه که هر بامداد،
گیسوی آشفته نارون و شمشادهای جوان،
را شانه میزند و آنان را جانی تازه میبخشد.
اینها همه بهانهای ست،
که درختان پس از توفانهای سخت اسپندماه،
جوانه میزنند و سرسبز میشوند.
تا مرگِ غمانگیز خزان را از یادها بِبَرند.
همه و همه دستاویزی است،
برای دنباله و دوست داشتن زندگی.
مَه رویانِ ماه پیشانی؛
#بامداد_بر_شما_نیکو.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌸
🍃🍊
🐟🌹🐄
🌲🌦🍃🐂
🌿🌺🐛🌻🍃🐃
💐⚘🍃🌺🍃🌧🌞⛈🌏
🌿🍋🌺🐠🌹
🍃🍓🌱🐂
🌺🌲🌸
🍀🌷
🌹 ۱۴۰۰ / ۱۲ / ۰۷
بامداد تان به مهر
سپید پگاهتان فرخ:
ابرهای سیاهی که در این بامداد زیبا.
بر تَن آسمان میچسبند،
هوای سردی که سراسر دشتها را میپوشاند
و دندانهِ کوهها را به لرزه درمیآورند،
بادهای امیدوارِ اسپند ماه که هر بامداد،
گیسوی آشفته نارون و شمشادهای جوان،
را شانه میزند و آنان را جانی تازه میبخشد.
اینها همه بهانهای ست،
که درختان پس از توفانهای سخت اسپندماه،
جوانه میزنند و سرسبز میشوند.
تا مرگِ غمانگیز خزان را از یادها بِبَرند.
همه و همه دستاویزی است،
برای دنباله و دوست داشتن زندگی.
مَه رویانِ ماه پیشانی؛
#بامداد_بر_شما_نیکو.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌸
🍃🍊
🐟🌹🐄
🌲🌦🍃🐂
🌿🌺🐛🌻🍃🐃
💐⚘🍃🌺🍃🌧🌞⛈🌏
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🌸🌸🌸
🌸🌸
🌸
به جایی که کاری چُنین اوفتاد
خرَد باید و دانش و دین و داد
چُنانچون بوَد مردمِ ترسکار
برآید به کامِ دلِ مردْ کار
به جامی که زهر آگَنَد روزْگار
ازو نوش خیره مکن خواستار
تو با آفرینش بسنده نهای
مشو تیز اگر پرورنده نهای
چُنینست کردار گردانسپهر
نخواهد گشادنهمی با تو چهر.
#فردوسی_بزرگ.
و آرزویم برای اینهفته این:
که جاوید زی، شاد و گردنفراز
گزینش: #جعفر_جعفرزاده.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌸 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌸🌸
🌸🌸🌸
🌸🌸
🌸
به جایی که کاری چُنین اوفتاد
خرَد باید و دانش و دین و داد
چُنانچون بوَد مردمِ ترسکار
برآید به کامِ دلِ مردْ کار
به جامی که زهر آگَنَد روزْگار
ازو نوش خیره مکن خواستار
تو با آفرینش بسنده نهای
مشو تیز اگر پرورنده نهای
چُنینست کردار گردانسپهر
نخواهد گشادنهمی با تو چهر.
#فردوسی_بزرگ.
و آرزویم برای اینهفته این:
که جاوید زی، شاد و گردنفراز
گزینش: #جعفر_جعفرزاده.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌸 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌸🌸
🌸🌸🌸
آرتاباز:
مَنِشِ آدمی، آهسته آهسته!
واگَرد نموده و واپسنشینی میکند.
هیچکس یکباره دُژخوی(معتاد) نمیشود.
هیچکس یکباره فرونمیافتد.
هیچکس یکباره وانمیدهد.
یکباره درمانده نمیشود،،
یکباره رنگ دگر نمیکند،،
یکباره ویران نمیشود،
یکباره از دست نمیرود.
زندگی، بسیار آهسته از ریخت میافتد،
و پِیوارِ کوفتگی، بسیار رنجاننده و موتَکانه و پاورچین پاوَرچین رخنه میکند.
گام نخست را، اگر«آهسته» به سوی نابودیِ پدیدههای خوب برداریم،
بیگمان باشید که گامهای های دیگر را برای ویرانیمان«شتابان» برخواهیم داشت."!!!!
نادر_ابراهیمی🌸
پِِیوار= پیدرپی تکرار.
🖌📖 پارسینگاری؛ «آرتاباز»
واژه شناسی:
واژهی«موذیانه» را همه میشناسیم؛
ولی نمیدانیم بنمایهی آن چیست.؟
و آن را اَرَبی میپنداریم.؟
درست آن است که واژهی«موذیانه» اَربی شدهی واژهی ایرانی«موتکانه» است.!
پس از تازش بيگانگان پیوندِ بسیاری از نامها و واژهها با خرَد گُسسته شد و.....!!!
آیا براستی نیاکان ما واژگانی نازا و مُرده داشتند یا تازیان این پَلَشتیِ بزرگ را بر ما چیره کردند..؟؟
مو+ تَکانه= تکانه و جنبش و لرزش موی سَر و تن آدمی،
مویتکانه، گزینشی بسیار خردمندانه از «پیوند زبان با پدیدههای زیستی است.»
نیاکان ما به فرگشت و دگَرگشتی که آرام و نرم و آهسته و بی آنکه خودمان آنرا دریابیم «مو تَکانه» میگفتند.
همان فَرگشت تلخِ فرهنگی که آرام آرام و در گذر زمان و بی آنکه خودمان دریابیم مَنِش و کُنِشِ ما را زیرو زبَر میسازد.
این فرَگشت که در فرجام به دگَرگَشتِ خوی وخِیم آدمی میانجامد آنچنان آرام و خزَنده است که نیاکان خَردمند ما آن را همسان و مانند تکان مویِ آدمی بشمار آورده و آنرا «موتَکانه»
نام نهادند.
مویتکانه، از همکَرد دو واژهی«موی+ تکان» درست شده است که هرکدام از آن واژهها،
خود میتوانند پسوند و پیشوند واژگان دیگر شده و واژهای نو بیافرینند.
ولی واژهی «موذیانه» جدای از آنکه از بُنمایهی خردورزانه تَهی است نازا و ستَروَن نیز هست.
مردمی که پیوند زبان و خرَدشان گسسته شود
و ندانند چه میگویند.؟
بیگمان نخواهند دانست که چه میکنند.!!؟
«ما روشنای زیبایِ سپیده دَمِ تاریخیم» 🍀
پاینده ایران سرافراز 🌷
کمترین: «#آرتاباز.»
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
مَنِشِ آدمی، آهسته آهسته!
واگَرد نموده و واپسنشینی میکند.
هیچکس یکباره دُژخوی(معتاد) نمیشود.
هیچکس یکباره فرونمیافتد.
هیچکس یکباره وانمیدهد.
یکباره درمانده نمیشود،،
یکباره رنگ دگر نمیکند،،
یکباره ویران نمیشود،
یکباره از دست نمیرود.
زندگی، بسیار آهسته از ریخت میافتد،
و پِیوارِ کوفتگی، بسیار رنجاننده و موتَکانه و پاورچین پاوَرچین رخنه میکند.
گام نخست را، اگر«آهسته» به سوی نابودیِ پدیدههای خوب برداریم،
بیگمان باشید که گامهای های دیگر را برای ویرانیمان«شتابان» برخواهیم داشت."!!!!
نادر_ابراهیمی🌸
پِِیوار= پیدرپی تکرار.
🖌📖 پارسینگاری؛ «آرتاباز»
واژه شناسی:
واژهی«موذیانه» را همه میشناسیم؛
ولی نمیدانیم بنمایهی آن چیست.؟
و آن را اَرَبی میپنداریم.؟
درست آن است که واژهی«موذیانه» اَربی شدهی واژهی ایرانی«موتکانه» است.!
پس از تازش بيگانگان پیوندِ بسیاری از نامها و واژهها با خرَد گُسسته شد و.....!!!
آیا براستی نیاکان ما واژگانی نازا و مُرده داشتند یا تازیان این پَلَشتیِ بزرگ را بر ما چیره کردند..؟؟
مو+ تَکانه= تکانه و جنبش و لرزش موی سَر و تن آدمی،
مویتکانه، گزینشی بسیار خردمندانه از «پیوند زبان با پدیدههای زیستی است.»
نیاکان ما به فرگشت و دگَرگشتی که آرام و نرم و آهسته و بی آنکه خودمان آنرا دریابیم «مو تَکانه» میگفتند.
همان فَرگشت تلخِ فرهنگی که آرام آرام و در گذر زمان و بی آنکه خودمان دریابیم مَنِش و کُنِشِ ما را زیرو زبَر میسازد.
این فرَگشت که در فرجام به دگَرگَشتِ خوی وخِیم آدمی میانجامد آنچنان آرام و خزَنده است که نیاکان خَردمند ما آن را همسان و مانند تکان مویِ آدمی بشمار آورده و آنرا «موتَکانه»
نام نهادند.
مویتکانه، از همکَرد دو واژهی«موی+ تکان» درست شده است که هرکدام از آن واژهها،
خود میتوانند پسوند و پیشوند واژگان دیگر شده و واژهای نو بیافرینند.
ولی واژهی «موذیانه» جدای از آنکه از بُنمایهی خردورزانه تَهی است نازا و ستَروَن نیز هست.
مردمی که پیوند زبان و خرَدشان گسسته شود
و ندانند چه میگویند.؟
بیگمان نخواهند دانست که چه میکنند.!!؟
«ما روشنای زیبایِ سپیده دَمِ تاریخیم» 🍀
پاینده ایران سرافراز 🌷
کمترین: «#آرتاباز.»
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#زیباییهای_زبان_پارسی:
گه سکندر، گه مغول، گاهی عرب اکنون فرنگ
یک عروس و چند شوهر مُلک دارا را ببین.
اخوان ثالث
هندسه، مهندس. ...
واژۀ اوستایی هَن- تَچ، در پهلوی به هَندَچَک، هندازک و در پارسی به «اندازه» دگرگون شده
و واژگان هندسه و «مهندس» از آن برآمدند.
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه فراگیری دانش «اندازه» را از رویدادهای نوروز و دوران جمشید دانسته است.
به سنگ و به گچ دیو دیوار کرد
نخست از برش هندسی کار کرد
اگر برگرفتی ز مردم شمار
مهندس فزون آمدی سد هزار
این دانشها ویژه ی ایرانیان بود.
گردیزی در زینالاخبار آورده است:
از روزگار همای دختر بهمن،
جایی بود که آن را دژنبشت گفتندی.
(دارالکتب.)
اندر وی بسیار نبیگ (کتاب) بود، از دانش دین و فرزانی(فلسفه)و انگارش(حساب) و هنداچک و هر دانش.
اسکندر بفرمود تا آن همه را به زبان یونانی کردند و به روم فرستاد و فرمود به مقدونیا بنهادند و آن دژنبشت را بسوختند با هر چه نبیگ بود اندروی، و اندر کشور پارس نوشتار نماند. ...
کمترین: #بزرگمهر_صالحی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
گه سکندر، گه مغول، گاهی عرب اکنون فرنگ
یک عروس و چند شوهر مُلک دارا را ببین.
اخوان ثالث
هندسه، مهندس. ...
واژۀ اوستایی هَن- تَچ، در پهلوی به هَندَچَک، هندازک و در پارسی به «اندازه» دگرگون شده
و واژگان هندسه و «مهندس» از آن برآمدند.
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه فراگیری دانش «اندازه» را از رویدادهای نوروز و دوران جمشید دانسته است.
به سنگ و به گچ دیو دیوار کرد
نخست از برش هندسی کار کرد
اگر برگرفتی ز مردم شمار
مهندس فزون آمدی سد هزار
این دانشها ویژه ی ایرانیان بود.
گردیزی در زینالاخبار آورده است:
از روزگار همای دختر بهمن،
جایی بود که آن را دژنبشت گفتندی.
(دارالکتب.)
اندر وی بسیار نبیگ (کتاب) بود، از دانش دین و فرزانی(فلسفه)و انگارش(حساب) و هنداچک و هر دانش.
اسکندر بفرمود تا آن همه را به زبان یونانی کردند و به روم فرستاد و فرمود به مقدونیا بنهادند و آن دژنبشت را بسوختند با هر چه نبیگ بود اندروی، و اندر کشور پارس نوشتار نماند. ...
کمترین: #بزرگمهر_صالحی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#تلنگر؛!
جنگ پايان خواهد يافت
و رهبران با هم گرم خواهند گرفت
و باقى میماند آن مادرِ پيرى كه چشم به راهِ فرزندِ شهيدش است
و آن دخترِ جوانى كه منتظرِ معشوقِ خويش است
و فرزندانى كه به انتظارِ پدرِ قهرمانِشان نشستهاند
نمیدانم چه كسى وطن را فروخت
اما ديدم چه كسى بهاىِ آن را پرداخت.
#محمود_درويش.
🟣 به پارسی پاک:
جنگ پايان خواهد يافت
و رهبران با هم گرم خواهند گرفت
پَن(اما) برجای و چشم درراه میماند
آن مادرِ پيرى كه چشم براهِ فرزندِ جانباختهاش است.
و آن دخترِجوانى كه چشمبراه دلداده خويش است
و فرزندانى كه به راه پدر پهلوانان چشم دوختهاند،! که از راه برسد.
❗️نمیدانم چه كسى میهن را فروخت.؟
و ديدم چه كسى بهاىِ آن را پرداخت.؟!!!!!
#محمود_درويش.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
جنگ پايان خواهد يافت
و رهبران با هم گرم خواهند گرفت
و باقى میماند آن مادرِ پيرى كه چشم به راهِ فرزندِ شهيدش است
و آن دخترِ جوانى كه منتظرِ معشوقِ خويش است
و فرزندانى كه به انتظارِ پدرِ قهرمانِشان نشستهاند
نمیدانم چه كسى وطن را فروخت
اما ديدم چه كسى بهاىِ آن را پرداخت.
#محمود_درويش.
🟣 به پارسی پاک:
جنگ پايان خواهد يافت
و رهبران با هم گرم خواهند گرفت
پَن(اما) برجای و چشم درراه میماند
آن مادرِ پيرى كه چشم براهِ فرزندِ جانباختهاش است.
و آن دخترِجوانى كه چشمبراه دلداده خويش است
و فرزندانى كه به راه پدر پهلوانان چشم دوختهاند،! که از راه برسد.
❗️نمیدانم چه كسى میهن را فروخت.؟
و ديدم چه كسى بهاىِ آن را پرداخت.؟!!!!!
#محمود_درويش.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
یادها وخاطره ها- همیشه بهار
ناصر مسعودی
ترانه: همیشه بهار
خواننده: #ناصرمسعودی
روز وشب
دعا کنم
از آسمان
باران بیاد
خیرو برکت بده
بسوی همه
گیلان بیاد
ناامیدی کار
شیطانه
وای خدا
همیشه بهار گیلانه
آهنگ: محلی گیلکی
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
خواننده: #ناصرمسعودی
روز وشب
دعا کنم
از آسمان
باران بیاد
خیرو برکت بده
بسوی همه
گیلان بیاد
ناامیدی کار
شیطانه
وای خدا
همیشه بهار گیلانه
آهنگ: محلی گیلکی
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🏹🪓🏹⛏🏹🪓
☘️و از اين هنگام، سى(۳۰) سال به خوبى به پادشاهى پرداخت و بخت و فره با او يار بود.
و جانوران نيز، از دد و دام، او را فرمانبردار گشتند.
کيومرس را پسرى زيبا روى و هنرمند و به مانند پدر، نامجوى بود، به نام سيامك كه دلش به ديدار او شاد بود و پيوسته از بيم جدايياش،
☘️در هراس بود.
چندى بر اين بگذشت.
در گيتى كسى دشمن ايشان نبود،
مگر اهريمن پليد و بدسگال كه ايشان را رشك میبُرد. اهريمن را بچهاى بود چون گرگ سترگ و دلاور و با سپاهيانى بسيار.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
☘️و از اين هنگام، سى(۳۰) سال به خوبى به پادشاهى پرداخت و بخت و فره با او يار بود.
و جانوران نيز، از دد و دام، او را فرمانبردار گشتند.
کيومرس را پسرى زيبا روى و هنرمند و به مانند پدر، نامجوى بود، به نام سيامك كه دلش به ديدار او شاد بود و پيوسته از بيم جدايياش،
☘️در هراس بود.
چندى بر اين بگذشت.
در گيتى كسى دشمن ايشان نبود،
مگر اهريمن پليد و بدسگال كه ايشان را رشك میبُرد. اهريمن را بچهاى بود چون گرگ سترگ و دلاور و با سپاهيانى بسيار.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#علی_اکبرخان_دهخدا:
هفتم اسفند ماه ۱۲۵۷ خورشیدی در تهران چشم به جهان گشود.
او پس از فراگیری دانش آن زمان و دنباله دانشآموختن در آموزشگاه سیاسی، زبان فرانسه را به خوبی آموخت و با پایاندانشآموختگی با سیاست و سازوکار بر کشور و آغاز کارهای مشروطه خواهان، نخستین کار سیاسی خویش را در وزارت امور خارجه آغاز کرد.
این ادیب پس از چند سال کار در آن وزارت خانه و سرشته داری با همکاری میرزا جهانگیرخان شیرازی و میرزا قاسم خان تبریزی، روزنامه صور اسرافیل را به چاپ رساند و با روش نوینی در میدان روزنامه نگاری، نوشته های طنز خویش را برای پرداختن به روزگار فرمانروایی بر کشور در ستون چرند و پرند پخش کرد و اینگونه یکی از بنیادگذاران طنز در ایران شد.
«امثال و حکم، ترجمه عظمت و انحطاط رومیان، ترجمه روح القوانین، فرهنگ فرانسه به زبان فارسی، تعلیقات بر دیوان ناصر خسرو، تصحیح دیوان حافظ، مجموعه مقالات، پندها و کلمات قصار و دیوان دهخدا» از دیگر اثرهای ارزشمند این دانشمن برجسته به شمار میرود.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
هفتم اسفند ماه ۱۲۵۷ خورشیدی در تهران چشم به جهان گشود.
او پس از فراگیری دانش آن زمان و دنباله دانشآموختن در آموزشگاه سیاسی، زبان فرانسه را به خوبی آموخت و با پایاندانشآموختگی با سیاست و سازوکار بر کشور و آغاز کارهای مشروطه خواهان، نخستین کار سیاسی خویش را در وزارت امور خارجه آغاز کرد.
این ادیب پس از چند سال کار در آن وزارت خانه و سرشته داری با همکاری میرزا جهانگیرخان شیرازی و میرزا قاسم خان تبریزی، روزنامه صور اسرافیل را به چاپ رساند و با روش نوینی در میدان روزنامه نگاری، نوشته های طنز خویش را برای پرداختن به روزگار فرمانروایی بر کشور در ستون چرند و پرند پخش کرد و اینگونه یکی از بنیادگذاران طنز در ایران شد.
«امثال و حکم، ترجمه عظمت و انحطاط رومیان، ترجمه روح القوانین، فرهنگ فرانسه به زبان فارسی، تعلیقات بر دیوان ناصر خسرو، تصحیح دیوان حافظ، مجموعه مقالات، پندها و کلمات قصار و دیوان دهخدا» از دیگر اثرهای ارزشمند این دانشمن برجسته به شمار میرود.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃
🔷 امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢 به روزِ پیروز وفرخ ☀️ روز:
«#گوش_ایزد» 🐔#نبر از 🌖 ماه #اسپند
به سال ۳۷۵۹ 🔥 مزديسنا.
۳۷۵۹ / ۱۲ / ۰۸
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
⚪️ برابر با 🌞 روز یکشنبه: #مهر_شید
به 🌞 روز ۰۸ #اسپند 🌔 ماه
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۱۲ / ۰۸
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
🔴 برابر با 🌞 روز 27 🌔 #فوریه،
🌲سال 2022 💒ترسايى.🎄
2022 / 02 / 27
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
🟣 گئوش اوروان.🌿 روان آفرینش.🦋
#گئوش، #گوش
#گیان، (جان.) #کیهان، (جهان.)
🐮 #نبر:
پرهیز از کشتار جانداران مفید و سودمند.
🐫 🐏 🐃 🐑 🐂 🦙 🦌 🦙 🐐
🐄 #با_زاستار_مهربان_باشیم.
🌺 گل #میزورس نماد گئوش ایزد است.
🩺💉روز پشتیبانی از بیماریهای کمیاب و نادر گرامی باد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔷 امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢 به روزِ پیروز وفرخ ☀️ روز:
«#گوش_ایزد» 🐔#نبر از 🌖 ماه #اسپند
به سال ۳۷۵۹ 🔥 مزديسنا.
۳۷۵۹ / ۱۲ / ۰۸
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
⚪️ برابر با 🌞 روز یکشنبه: #مهر_شید
به 🌞 روز ۰۸ #اسپند 🌔 ماه
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۱۲ / ۰۸
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
🔴 برابر با 🌞 روز 27 🌔 #فوریه،
🌲سال 2022 💒ترسايى.🎄
2022 / 02 / 27
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
🟣 گئوش اوروان.🌿 روان آفرینش.🦋
#گئوش، #گوش
#گیان، (جان.) #کیهان، (جهان.)
🐮 #نبر:
پرهیز از کشتار جانداران مفید و سودمند.
🐫 🐏 🐃 🐑 🐂 🦙 🦌 🦙 🐐
🐄 #با_زاستار_مهربان_باشیم.
🌺 گل #میزورس نماد گئوش ایزد است.
🩺💉روز پشتیبانی از بیماریهای کمیاب و نادر گرامی باد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
💐🌿🍃🌺🍃🌼🐄
🌿🍋🌺🐠🌹
🍃🍓🌱🐂
🌺🌲🌸
🍀🌷
🌹 ۱۴۰۰ / ۱۲ / ۰۸
بامداد تان به مهر
سپید پگاهتان فرخ:
هنگامی که خورشید در آسمان نیست،
آسمان و زمین اندوهگین و دلواپس میشوند.
وختی که آفتاب برمیآید همه کارها بخوبی،
به انجام میرسند.
گیاهان، درختان جوانه میزنند
و سرسبز میشوند.
پنجرههای آسمان گشوده میشوند
و چشمبراه پرتوافشانی آفتاب مینشینند.
مَه رویانِ ماه پیشانی؛
#بامداد_بر_شما_نیکو.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌸
🍃🍊
🐟🌹🐄
🌲🌦🍃🐂
🌿🌺🐛🌻🍃🐃
💐⚘🍃🌺🍃🌧🌞⛈🌏
🌿🍋🌺🐠🌹
🍃🍓🌱🐂
🌺🌲🌸
🍀🌷
🌹 ۱۴۰۰ / ۱۲ / ۰۸
بامداد تان به مهر
سپید پگاهتان فرخ:
هنگامی که خورشید در آسمان نیست،
آسمان و زمین اندوهگین و دلواپس میشوند.
وختی که آفتاب برمیآید همه کارها بخوبی،
به انجام میرسند.
گیاهان، درختان جوانه میزنند
و سرسبز میشوند.
پنجرههای آسمان گشوده میشوند
و چشمبراه پرتوافشانی آفتاب مینشینند.
مَه رویانِ ماه پیشانی؛
#بامداد_بر_شما_نیکو.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌸
🍃🍊
🐟🌹🐄
🌲🌦🍃🐂
🌿🌺🐛🌻🍃🐃
💐⚘🍃🌺🍃🌧🌞⛈🌏
#نکتههای_ویرایشی؛
🔅پالایش زبان پارسی:
وکیل= نماینده، کارگـُزار، جانشین، دادیار، داتیار، داتگو، پیشکار، گماشته.
وکیل بلاعزل= کارگـُزار وَرجاوَند..
وکیل تسخیری= دادگـُزارِ گزینشی، دادگـُزارِ رایگان.
وکیل دادگستری= داتگوی(پارسی پهلوی)، دادگوی، دادگـُزار.
وکیل در توکیل= کارگـُزارِ گـُزینا.
وکیل دعاوی= دادگـُزار.
وکیل عمومی= دادیار.
وکیل کردن= نمایندگی دادن، نماینده بَرگـُزیدن، کارگـُزار برگـُزیدن.
وکیل مجلس= نمایندهی انجمن، نمایندهی مِهِستان، نمایندهی مردم.
وکیل مدافع= دادگـُزار.
✍نمونه:
☄برادرش را به عنوان وکیل خود معرفی کرد= برادرش را بهنام نمایندهی خود شناساند.
☄اقدام به انتخاب وکیل دعاوی کرد= دست به گزینش دادگـُزار زد.
☄در این نوع معاملات، خریدار وکیل بلاعزلِ فروشنده است= در این گونه دادوسِتدها، خریدار کارگـُزار وَرجاوَندِ فروشنده است.
☄وکیل تسخیری فقط مربوط به جرایم سنگین و کیفری میباشد= دادگـُزارِ رایگان تنها وابسته به بزههای سنگین و کیفری است.
☄جهت حل مشکلش به وکیل دادگستری مراجعه کرد= برای چارهاندیشیِ گرفتاریاش به داتگوی سَر زد.
برای گرهگشایی پیش دادگـُزار رفت.
☄نه فقط وکیل، که وکیل در توکیل نیز بود= نهتنها کارگـُزار، که کارگـُزارِ گـُزینا نیز بود
☄طرفین قرارداد او را که مرضیالطرفین بود، وکیل کردند= پیمانسِپاران او را که پسندِ دوسوی بود، نماینده کردند.
پیمانسِپاران او را که پسندِ هَردو بود، به کارگـُزاری بَرگـُزیدند.
☄«دهخدا» در دورهای وکیل مجلس هم بود= «دهخدا» زمانی «نمایندهی» مردم هم بود.
🚩دنباله دارد.
❗️آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی:
وکیل= نماینده، کارگـُزار، جانشین، دادیار، داتیار، داتگو، پیشکار، گماشته.
وکیل بلاعزل= کارگـُزار وَرجاوَند..
وکیل تسخیری= دادگـُزارِ گزینشی، دادگـُزارِ رایگان.
وکیل دادگستری= داتگوی(پارسی پهلوی)، دادگوی، دادگـُزار.
وکیل در توکیل= کارگـُزارِ گـُزینا.
وکیل دعاوی= دادگـُزار.
وکیل عمومی= دادیار.
وکیل کردن= نمایندگی دادن، نماینده بَرگـُزیدن، کارگـُزار برگـُزیدن.
وکیل مجلس= نمایندهی انجمن، نمایندهی مِهِستان، نمایندهی مردم.
وکیل مدافع= دادگـُزار.
✍نمونه:
☄برادرش را به عنوان وکیل خود معرفی کرد= برادرش را بهنام نمایندهی خود شناساند.
☄اقدام به انتخاب وکیل دعاوی کرد= دست به گزینش دادگـُزار زد.
☄در این نوع معاملات، خریدار وکیل بلاعزلِ فروشنده است= در این گونه دادوسِتدها، خریدار کارگـُزار وَرجاوَندِ فروشنده است.
☄وکیل تسخیری فقط مربوط به جرایم سنگین و کیفری میباشد= دادگـُزارِ رایگان تنها وابسته به بزههای سنگین و کیفری است.
☄جهت حل مشکلش به وکیل دادگستری مراجعه کرد= برای چارهاندیشیِ گرفتاریاش به داتگوی سَر زد.
برای گرهگشایی پیش دادگـُزار رفت.
☄نه فقط وکیل، که وکیل در توکیل نیز بود= نهتنها کارگـُزار، که کارگـُزارِ گـُزینا نیز بود
☄طرفین قرارداد او را که مرضیالطرفین بود، وکیل کردند= پیمانسِپاران او را که پسندِ دوسوی بود، نماینده کردند.
پیمانسِپاران او را که پسندِ هَردو بود، به کارگـُزاری بَرگـُزیدند.
☄«دهخدا» در دورهای وکیل مجلس هم بود= «دهخدا» زمانی «نمایندهی» مردم هم بود.
🚩دنباله دارد.
❗️آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📗📓📙📖🖌
#شاهنامه_شاهکارگرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش (۱۳۰)
رزم #کاووس با شاه هاماوران؛
بخش (۴)
یکی مرد بیدار جوینده راه
فرستاد نزدیک کاووس شاه
به نزدیک سالار هاماوران
بشد نامداری ز کندآوران
یکی نامه بنوشت با گیر و دار
پر از گرز و شمشیر و پرکارزار
که بر شاه ایران کمین ساختی
بپیوستن اندر بد انداختی
نه مردی بود چاره جستن به جنگ
نرفتن به رسم دلاور پلنگ
که در جنگ هرگز نسازد کمین
اگر چند باشد دلش پر ز کین
اگر شاه کاووس یابد رها
تو رستی ز چنگ و دم اژدها
وگرنه بیارای جنگ مرا
به گردن بپیمای هنگ مرا
فرستاده شد نزد هاماوران
بدادش پیام یکایک سران
چو پیغام بشنید و نامه بخواند
ز کردار خود در شگفتی بماند
چو برخواند نامه سرش خیره شد
جهان پیش چشمش همه تیره شد
چنین داد پاسخ که کاووس کی
به هامون دگر نسپرد نیز پی
تو هرگه که آیی به بربرستان
نبینی مگر تیغ و گرز گران
همین بند و زندانت آراست ست
اگر رایت این آرزو خواست ست
بیایم بجنگ تو من با سپاه
برین گونه سازیم آیین و راه
چو بشنید پاسخگو پیلتن
دلیران لشکر شدند انجمن
سوی راه دریا بیامد به جنگ
که بر خشک بر بود ره با درنگ
به کشتی و زورق سپاهی گران
بشد تا سر مرز هاماوران
به تاراج و کشتن نهادند روی
ز خون روی کشور شده جوی جوی
خبر شد به شاه هماور ازین
که رستم نهادست بر رخش زین
ببایست تا گاهش آمد به جنگ
نبد روزگار سکون و درنگ
چو بیرون شد از شهر خود با سپاه
به روز درخشان شب آمد سیاه
چپ و راست لشکر بیاراستند
به جنگ اندرون نامور خواستند
گو پیلتن گفت جنگی منم
به آوردگه بر درنگی منم
برآورد گرز گران را به دوش
برانگیخت رخش و برآمد خروش
چو دیدند لشکر بر و یال اوی
به چنگ اندرون گرز و گوپال اوی
تو گفتی که دلشان برآمد ز تن
ز هولش پراگنده شد انجمن
همان شاه با نامور سرکشان
ز رستم چو دیدند یک یک نشان
گریزان بیامد به هاماوران
ز پیش تهمتن سپاهی گران
چو بنشست سالار با رایزن
دو مرد جوان خواست از انجمن
بدان تا فرستد هم اندر زمان
به مصر و به بربر چو باد دمان
یکی نامه هر یک به چنگ اندرون
نوشته به درد دل از آب خون
کزین پادشاهی بدان نیست دور
بهم بود نیک و بد و جنگ و سور
گرایدونک باشید با من یکی
ز رستم نترسم به جنگ اندکی
وگرنه بدان پادشاهی رسد
درازست بر هر سویی دست بد
چو نامه به نزدیک ایشان رسید
که رستم بدین دشت لشکر کشید
همه دل پر از بیم برخاستند
سپاهی ز کشور بیاراستند
نهادند سر سوی هاماوران
زمین کوه گشت از کران تا کران
سپه کوه تا کوه صف برکشید
پی مور شد بر زمین ناپدید
چو رستم چنان دید نزدیک شاه
نهانی برافگند مردی به راه
که شاه سه کشور برآراستند
بر این گونه از جای برخاستند
اگر جنگ را من بجنبم ز جای
ندانند سر را بدین کین ز پای
نباید کزین کین به تو بد رسد
که کار بد از مردم بد رسد
مرا تخت بربر نیاید به کار
اگر بد رسد بر تن شهریار
فرستاده بشنید و آمد دوان
به نزدیک کاووس کی شد نهان
پیام تهمتن همه باز راند
چو بشنید کاووس خیره بماند
چنین داد پاسخ که مندیش ازین
نه گسترده از بهر من شد زمین
چنین بود تا بود گردان سپهر
که با نوش زهرست با جنگ مهر
و دیگر که دارنده یار من ست
بزرگی و مهرش حسار من ست
تو رخش درخشنده را ده عنان
بیارای گوشش به نوک سنان
ازیشان یکی زنده اندر جهان
ممان آشکارا نه اندر نهان
فرستاده پاسخ بیاورد زود
بر رستم زال زر شد چو دود
تهمتن چو بشنید گفتار اوی
بسیچید و زی جنگ بنهاد روی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📗📓📙📖🖌
📚📗📓📙📖🖌
#شاهنامه_شاهکارگرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش (۱۳۰)
رزم #کاووس با شاه هاماوران؛
بخش (۴)
یکی مرد بیدار جوینده راه
فرستاد نزدیک کاووس شاه
به نزدیک سالار هاماوران
بشد نامداری ز کندآوران
یکی نامه بنوشت با گیر و دار
پر از گرز و شمشیر و پرکارزار
که بر شاه ایران کمین ساختی
بپیوستن اندر بد انداختی
نه مردی بود چاره جستن به جنگ
نرفتن به رسم دلاور پلنگ
که در جنگ هرگز نسازد کمین
اگر چند باشد دلش پر ز کین
اگر شاه کاووس یابد رها
تو رستی ز چنگ و دم اژدها
وگرنه بیارای جنگ مرا
به گردن بپیمای هنگ مرا
فرستاده شد نزد هاماوران
بدادش پیام یکایک سران
چو پیغام بشنید و نامه بخواند
ز کردار خود در شگفتی بماند
چو برخواند نامه سرش خیره شد
جهان پیش چشمش همه تیره شد
چنین داد پاسخ که کاووس کی
به هامون دگر نسپرد نیز پی
تو هرگه که آیی به بربرستان
نبینی مگر تیغ و گرز گران
همین بند و زندانت آراست ست
اگر رایت این آرزو خواست ست
بیایم بجنگ تو من با سپاه
برین گونه سازیم آیین و راه
چو بشنید پاسخگو پیلتن
دلیران لشکر شدند انجمن
سوی راه دریا بیامد به جنگ
که بر خشک بر بود ره با درنگ
به کشتی و زورق سپاهی گران
بشد تا سر مرز هاماوران
به تاراج و کشتن نهادند روی
ز خون روی کشور شده جوی جوی
خبر شد به شاه هماور ازین
که رستم نهادست بر رخش زین
ببایست تا گاهش آمد به جنگ
نبد روزگار سکون و درنگ
چو بیرون شد از شهر خود با سپاه
به روز درخشان شب آمد سیاه
چپ و راست لشکر بیاراستند
به جنگ اندرون نامور خواستند
گو پیلتن گفت جنگی منم
به آوردگه بر درنگی منم
برآورد گرز گران را به دوش
برانگیخت رخش و برآمد خروش
چو دیدند لشکر بر و یال اوی
به چنگ اندرون گرز و گوپال اوی
تو گفتی که دلشان برآمد ز تن
ز هولش پراگنده شد انجمن
همان شاه با نامور سرکشان
ز رستم چو دیدند یک یک نشان
گریزان بیامد به هاماوران
ز پیش تهمتن سپاهی گران
چو بنشست سالار با رایزن
دو مرد جوان خواست از انجمن
بدان تا فرستد هم اندر زمان
به مصر و به بربر چو باد دمان
یکی نامه هر یک به چنگ اندرون
نوشته به درد دل از آب خون
کزین پادشاهی بدان نیست دور
بهم بود نیک و بد و جنگ و سور
گرایدونک باشید با من یکی
ز رستم نترسم به جنگ اندکی
وگرنه بدان پادشاهی رسد
درازست بر هر سویی دست بد
چو نامه به نزدیک ایشان رسید
که رستم بدین دشت لشکر کشید
همه دل پر از بیم برخاستند
سپاهی ز کشور بیاراستند
نهادند سر سوی هاماوران
زمین کوه گشت از کران تا کران
سپه کوه تا کوه صف برکشید
پی مور شد بر زمین ناپدید
چو رستم چنان دید نزدیک شاه
نهانی برافگند مردی به راه
که شاه سه کشور برآراستند
بر این گونه از جای برخاستند
اگر جنگ را من بجنبم ز جای
ندانند سر را بدین کین ز پای
نباید کزین کین به تو بد رسد
که کار بد از مردم بد رسد
مرا تخت بربر نیاید به کار
اگر بد رسد بر تن شهریار
فرستاده بشنید و آمد دوان
به نزدیک کاووس کی شد نهان
پیام تهمتن همه باز راند
چو بشنید کاووس خیره بماند
چنین داد پاسخ که مندیش ازین
نه گسترده از بهر من شد زمین
چنین بود تا بود گردان سپهر
که با نوش زهرست با جنگ مهر
و دیگر که دارنده یار من ست
بزرگی و مهرش حسار من ست
تو رخش درخشنده را ده عنان
بیارای گوشش به نوک سنان
ازیشان یکی زنده اندر جهان
ممان آشکارا نه اندر نهان
فرستاده پاسخ بیاورد زود
بر رستم زال زر شد چو دود
تهمتن چو بشنید گفتار اوی
بسیچید و زی جنگ بنهاد روی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📗📓📙📖🖌
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
#گنجینه_زبانزدهای_پارسی_و_ریشهیابی_آنان.
این بخش: (اَجَل برگشته میمیرد، نه بیمار گِران.)
🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹
#تکنوازان _برنامه: ۵۵۰
🔹کاری در مایهی: افشاری.
🪕هنرمندان:
#احمد_عبادی: سه تار.
#اسداله_ملک: ویولن.
#جهانگیر_ملک: تنبک.
🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼
گردآوری: #محمود_دهقانی.
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#گنجینه_زبانزدهای_پارسی_و_ریشهیابی_آنان.
این بخش: (اَجَل برگشته میمیرد، نه بیمار گِران.)
🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹
#تکنوازان _برنامه: ۵۵۰
🔹کاری در مایهی: افشاری.
🪕هنرمندان:
#احمد_عبادی: سه تار.
#اسداله_ملک: ویولن.
#جهانگیر_ملک: تنبک.
🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼
گردآوری: #محمود_دهقانی.
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Telegram
attach 📎
مُرغ ِ سَحَر
استاد محمدرضا شجریان
ملک الشعرا بهار مرغ سحر را پس از به توپ بستن مجلس بدست محمدعلی شاه و ناامیدی مردم برای شکست مشروطه سرود.
مرغ سحر را پس از «ای ایران» ماندگارترین ترانه ایران میدانند.
🎤خواننده: استاد #شجریان.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
مرغ سحر را پس از «ای ایران» ماندگارترین ترانه ایران میدانند.
🎤خواننده: استاد #شجریان.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃
🔷 امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢به روزِ پیروز وفرخ 🌞 روز:
«#دی_بمهر ایزد»از 🌔 ماه #اسپند
به سال ۳۷۵۹ مزديسنا.
۳۷۵۹ / ۱۲ / ۰۹
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
⚪️ برابر با 🌞 روز دوشنبه: #مه_شید
به 🌞 روز ۰۹ 🌪#اسپند 🌔ماه
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۱۲ / ۰۹
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
🔴 برابر با 🌞 روز 28 🌔 ماه #فوریه
به سال 2022 💒 ترسایی.🌲
2022 / 02 / 28
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
#دی_بمهر/ #آفریدگار
🟣 سرآغاز آفرینش مهر
مهر را میستاییم.
🧚♀داور هزار گوشِ بیور چشم.🧚♀
__🏝⛲️🏝_
به عشق است لبخندِ مهرآفرین
خداوندِ جان و جهان و زمین
به هر روز، بر مهرِ آن مهربان
گلِ عشق، در جانِ گیتی نشان.
🖌#داتیس_مهرابیان
🌸گل #کاردک نماد دی به مهر ایزد است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔷 امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢به روزِ پیروز وفرخ 🌞 روز:
«#دی_بمهر ایزد»از 🌔 ماه #اسپند
به سال ۳۷۵۹ مزديسنا.
۳۷۵۹ / ۱۲ / ۰۹
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
⚪️ برابر با 🌞 روز دوشنبه: #مه_شید
به 🌞 روز ۰۹ 🌪#اسپند 🌔ماه
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۱۲ / ۰۹
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
🔴 برابر با 🌞 روز 28 🌔 ماه #فوریه
به سال 2022 💒 ترسایی.🌲
2022 / 02 / 28
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
#دی_بمهر/ #آفریدگار
🟣 سرآغاز آفرینش مهر
مهر را میستاییم.
🧚♀داور هزار گوشِ بیور چشم.🧚♀
__🏝⛲️🏝_
به عشق است لبخندِ مهرآفرین
خداوندِ جان و جهان و زمین
به هر روز، بر مهرِ آن مهربان
گلِ عشق، در جانِ گیتی نشان.
🖌#داتیس_مهرابیان
🌸گل #کاردک نماد دی به مهر ایزد است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
💐🌿🍃🌺🍃🌼🐄
🌿🍋🌺🐠🌹
🍃🍓🌱🐂
🌺🌲🌸
🍀🌷
🌹 ۱۴۰۰ / ۱۲ /۰۹
بامداد تان به مهر
سپید پگاهتان فرخ:
سپدهدمان گیسوان نارون شانه میزند.!
و چشمها را باز نموده است.
در گذرگاه بامداد مینشیند تا در
سرپنجه مهربانی آفتاب گرفتار آیند.
آنگاه بگویند که بامداد آمدهاست
و برخیزید تا گُل به سَبُوی باده بنشانیم
تا همچون پروانهها به رامش درآیند.
اکنون که آفتاب به تابش درآمده،
نگاه از دیدن آن دریغ نداریم.....
مَه رویانِ ماه پیشانی؛
#بامداد_بر_شما_نیکو.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌸
🍃🍊
🐟🌹🐄
🌲🌦🍃🐂
🌿🌺🐛🌻🍃🐃
💐⚘🍃🌺🍃🌧🌞⛈🌏
🌿🍋🌺🐠🌹
🍃🍓🌱🐂
🌺🌲🌸
🍀🌷
🌹 ۱۴۰۰ / ۱۲ /۰۹
بامداد تان به مهر
سپید پگاهتان فرخ:
سپدهدمان گیسوان نارون شانه میزند.!
و چشمها را باز نموده است.
در گذرگاه بامداد مینشیند تا در
سرپنجه مهربانی آفتاب گرفتار آیند.
آنگاه بگویند که بامداد آمدهاست
و برخیزید تا گُل به سَبُوی باده بنشانیم
تا همچون پروانهها به رامش درآیند.
اکنون که آفتاب به تابش درآمده،
نگاه از دیدن آن دریغ نداریم.....
مَه رویانِ ماه پیشانی؛
#بامداد_بر_شما_نیکو.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
⛳️ 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌸
🍃🍊
🐟🌹🐄
🌲🌦🍃🐂
🌿🌺🐛🌻🍃🐃
💐⚘🍃🌺🍃🌧🌞⛈🌏
🔍 #نکتههای_ویرایشی؛
🔅پالایش زبان پارسی:
وکلا= نمایندگان، کارگـُزاران، جانشینها، دادیاران، داتیاران، داتگوها، پیشکاران، گماشتگان.
توکیل= داتگو گُماری، برگـُماشتن، واگذاشتن.
موکـَل=(وکیل) گماشته، دادگـُزار، کارگـُزار، نماینده، نگهبان، فرشته نگهبان.
موکِل= کارسِپار، کارسِپارنده، دادسِپار، پیوندار(در زناشویی) کارده، کار آور، چارهجو، زاورگیر، دادجو.
موَکـَلین= گماشتگان، دادگزاران، نگهبانان.
موَکِلین= کارسپارندگان، پیونداران، دادجویان.
✍نمونه:
☄تمام موکِلینش تبرئه شدند= همهی کارسپارندگانش گناهزدایی شدند.
همهی دادجویانش بیگناه شناخته شدند.
☄اجازه توکیل به غیر را، ولو کراراً، دارد= پروانه ی برگماری دیگران را، اگرچه چندباره، دارد.
روادید واگذاشتن چندباره به دیگران را دارد.
☄وکلا تحت نظر کانون وکلای دادگستری هستند = داتیاران زیر نِگر باشگاه دادیاران دادگستری هستند.
☄قاضی موکـَل و موکِل را به محکمه دعوت کرد= دادرس کارگـُزار و کارسِپار را به دادگاه فراخواند.
داور دادگـُزار و دادسِپار را به دادگاه فراخواند.
#مولوی:
☄گفت خر را من به تو بسپرده ام من تو را بر خر موکـَل کردهام= گفت خر را من به تو بسپردهام، من تو را بر خر نگهبان کردهام.
🚩دنباله دارد.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی:
وکلا= نمایندگان، کارگـُزاران، جانشینها، دادیاران، داتیاران، داتگوها، پیشکاران، گماشتگان.
توکیل= داتگو گُماری، برگـُماشتن، واگذاشتن.
موکـَل=(وکیل) گماشته، دادگـُزار، کارگـُزار، نماینده، نگهبان، فرشته نگهبان.
موکِل= کارسِپار، کارسِپارنده، دادسِپار، پیوندار(در زناشویی) کارده، کار آور، چارهجو، زاورگیر، دادجو.
موَکـَلین= گماشتگان، دادگزاران، نگهبانان.
موَکِلین= کارسپارندگان، پیونداران، دادجویان.
✍نمونه:
☄تمام موکِلینش تبرئه شدند= همهی کارسپارندگانش گناهزدایی شدند.
همهی دادجویانش بیگناه شناخته شدند.
☄اجازه توکیل به غیر را، ولو کراراً، دارد= پروانه ی برگماری دیگران را، اگرچه چندباره، دارد.
روادید واگذاشتن چندباره به دیگران را دارد.
☄وکلا تحت نظر کانون وکلای دادگستری هستند = داتیاران زیر نِگر باشگاه دادیاران دادگستری هستند.
☄قاضی موکـَل و موکِل را به محکمه دعوت کرد= دادرس کارگـُزار و کارسِپار را به دادگاه فراخواند.
داور دادگـُزار و دادسِپار را به دادگاه فراخواند.
#مولوی:
☄گفت خر را من به تو بسپرده ام من تو را بر خر موکـَل کردهام= گفت خر را من به تو بسپردهام، من تو را بر خر نگهبان کردهام.
🚩دنباله دارد.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکارگرانسنگ_ادب_پارسی؛
بخش (۱۳۱)
رزم #کاووس، با شاه هاماوران:
بخش (۵)
دگر روز لشکر بیاراستند
درفش از دو رویه به پیراستند
به هاماوران بود سد ژنده پیل
یکی لشکری ساخته بر دو میل
از آوای گردان بتوفید کوه
زمین آمد از نعل اسپان ستوه
تو گفتی جهان سر به سر آهنست
وگر کوه البرز در جوشنست
پس پشت پیلان درفشان درفش
بگرد اندرون سرخ و زرد و بنفش
بدرید چنگ و دل شیر نر
عقاب دلاور بیفگند پر
همی ابر بگداخت اندر هوا
برابر که دید ایستادن روا
سپهبد چو لشکر به هامون کشید
سپاه سه شاه و سه کشور بدید
چنین گفت با لشکر سرفراز
که از نیزهٔ مژگان مدارید باز
بش و یال بینید و اسپ و عنان
دو دیده نهاده به نوک سنان
اگر صدهزارند و ما سدسوار
فزونی لشکر نیاید به کار
برآمد درخشیدن تیر و خشت
تو گفتی هوا بر زمین لاله کشت
ز خون دشت گفتی میستان شد ست
ز نیزه هوا چون نیستان شد ست
بریده ز هر سو سر ترکدار
پراگنده خفتان همه دشت و غار
تهمتن مران رخش را تیز کرد
ز خون فرومایه پرهیز کرد
همی تاخت اندر پی شاه شام
بینداخت از باد خمیده خام
میانش به حلقه درآورد گرد
تو گفتی خم اندر میانش فسرد
ز زین برگرفتش به کردار گوی
چو چوگان به زخم اندر آمد بدوی
بیفگند و فرهاد دستش ببست
گرفتار شد نامبردار شست
ز خون خاک دریا شد و دشت کوه
ز بس کشته افگنده از هر گروه
شه بربرستان بچنگ گراز
گرفتار شد با چهل رزمساز
ز کشته زمین گشت مانند کوه
همان شاه هاماوران شد ستوه
به پیمان که کاووس را با سران
بر رستم آرد ز هاماوران
سراپرده و گنج و تاج و گهر
پرستنده و تخت و زرین کمر
برین بر نهادند و برخاستند
سه کشور سراسر بیاراستند
چو از دژ رها کرد کاووس را
همان گیو و گودرز و هم توس را
سلیح سه کشور سه گنج سه شاه
سراپرده و لشکر و تاج و گاه
سپهبد جزین خواسته هرچ دید
بگنج سپهدار ایران کشید
بیاراست کاووس خورشید فر
بدیبای رومی یکی مهد زر
ز پیروزه پیکر ز یاقوت گاه
گهر بافته بر جلیل سیاه
یکی اسپ رهوار زیراندرش
لگامی به زر آژده بر سرش
همه چوب بالاش از عود تر
برو بافته چندگونه گهر
بسودابه فرمود کاندر نشین
نشست و به خورشید کرد آفرین
به لشکرگه آورد لشکر ز شهر
ز گیتی برین گونه جویند بهر
سپاهش فزون شد ز سیسدهزار
زرهدار و برگستوانور سوار
برو انجمن شد ز بربر سوار
ز مصر و ز هاماوران سدهزار
بیامد گران لشکری بربری
سواران جنگآور لشکری.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکارگرانسنگ_ادب_پارسی؛
بخش (۱۳۱)
رزم #کاووس، با شاه هاماوران:
بخش (۵)
دگر روز لشکر بیاراستند
درفش از دو رویه به پیراستند
به هاماوران بود سد ژنده پیل
یکی لشکری ساخته بر دو میل
از آوای گردان بتوفید کوه
زمین آمد از نعل اسپان ستوه
تو گفتی جهان سر به سر آهنست
وگر کوه البرز در جوشنست
پس پشت پیلان درفشان درفش
بگرد اندرون سرخ و زرد و بنفش
بدرید چنگ و دل شیر نر
عقاب دلاور بیفگند پر
همی ابر بگداخت اندر هوا
برابر که دید ایستادن روا
سپهبد چو لشکر به هامون کشید
سپاه سه شاه و سه کشور بدید
چنین گفت با لشکر سرفراز
که از نیزهٔ مژگان مدارید باز
بش و یال بینید و اسپ و عنان
دو دیده نهاده به نوک سنان
اگر صدهزارند و ما سدسوار
فزونی لشکر نیاید به کار
برآمد درخشیدن تیر و خشت
تو گفتی هوا بر زمین لاله کشت
ز خون دشت گفتی میستان شد ست
ز نیزه هوا چون نیستان شد ست
بریده ز هر سو سر ترکدار
پراگنده خفتان همه دشت و غار
تهمتن مران رخش را تیز کرد
ز خون فرومایه پرهیز کرد
همی تاخت اندر پی شاه شام
بینداخت از باد خمیده خام
میانش به حلقه درآورد گرد
تو گفتی خم اندر میانش فسرد
ز زین برگرفتش به کردار گوی
چو چوگان به زخم اندر آمد بدوی
بیفگند و فرهاد دستش ببست
گرفتار شد نامبردار شست
ز خون خاک دریا شد و دشت کوه
ز بس کشته افگنده از هر گروه
شه بربرستان بچنگ گراز
گرفتار شد با چهل رزمساز
ز کشته زمین گشت مانند کوه
همان شاه هاماوران شد ستوه
به پیمان که کاووس را با سران
بر رستم آرد ز هاماوران
سراپرده و گنج و تاج و گهر
پرستنده و تخت و زرین کمر
برین بر نهادند و برخاستند
سه کشور سراسر بیاراستند
چو از دژ رها کرد کاووس را
همان گیو و گودرز و هم توس را
سلیح سه کشور سه گنج سه شاه
سراپرده و لشکر و تاج و گاه
سپهبد جزین خواسته هرچ دید
بگنج سپهدار ایران کشید
بیاراست کاووس خورشید فر
بدیبای رومی یکی مهد زر
ز پیروزه پیکر ز یاقوت گاه
گهر بافته بر جلیل سیاه
یکی اسپ رهوار زیراندرش
لگامی به زر آژده بر سرش
همه چوب بالاش از عود تر
برو بافته چندگونه گهر
بسودابه فرمود کاندر نشین
نشست و به خورشید کرد آفرین
به لشکرگه آورد لشکر ز شهر
ز گیتی برین گونه جویند بهر
سپاهش فزون شد ز سیسدهزار
زرهدار و برگستوانور سوار
برو انجمن شد ز بربر سوار
ز مصر و ز هاماوران سدهزار
بیامد گران لشکری بربری
سواران جنگآور لشکری.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌