#زیباییهای_زبان_پارسی؛
🌺 واژگان پارسی در زبان تازی:
خوش بوش= از پارسی خوش پوش.
خُوش تازی گشته ی خوُش(باشه، خوب)
خوشَق= از پارسی خوشه.
خَولَنجان= از پارسی خاولنجان، از گیاهان دارویی
خَوَند= از پارسی خاوند یا خداوند.
خوی= از پارسی خوی ، سرشت.
خیار= از پارسی خیار.
خیار شنَبر_ از پارسی خیار چمبر
خَیال= از پارسی خولیا، گمان، سمراد.
خَیر= از پارسی خیر، نیک، والایی، بخشندگی
خَیربَوّا دانه گیاهی مانند هیل.
خیری= از خشخاش زرد بیابانی ،گلی خوش بوی زردرنگ و میان سیاه.
خَیزران از پارسی خیزران، نی
خَیسَفوج= از پارسی خیشَفوج، پنبه دانه.
خیش= از پارسی کیش، پارچه ی یانی (کتانی) زبر و درشت و ارزان.
خِیم= از پارسی خیم،خوی،زات،سرشت،نهاد،ریشه،بن.
خیناکَرین= از پارسی خنُیاگر، خواننده، رامشگر.
دنباله دارد
💥✍بزرگمهرصالحی
📚 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌺 واژگان پارسی در زبان تازی:
خوش بوش= از پارسی خوش پوش.
خُوش تازی گشته ی خوُش(باشه، خوب)
خوشَق= از پارسی خوشه.
خَولَنجان= از پارسی خاولنجان، از گیاهان دارویی
خَوَند= از پارسی خاوند یا خداوند.
خوی= از پارسی خوی ، سرشت.
خیار= از پارسی خیار.
خیار شنَبر_ از پارسی خیار چمبر
خَیال= از پارسی خولیا، گمان، سمراد.
خَیر= از پارسی خیر، نیک، والایی، بخشندگی
خَیربَوّا دانه گیاهی مانند هیل.
خیری= از خشخاش زرد بیابانی ،گلی خوش بوی زردرنگ و میان سیاه.
خَیزران از پارسی خیزران، نی
خَیسَفوج= از پارسی خیشَفوج، پنبه دانه.
خیش= از پارسی کیش، پارچه ی یانی (کتانی) زبر و درشت و ارزان.
خِیم= از پارسی خیم،خوی،زات،سرشت،نهاد،ریشه،بن.
خیناکَرین= از پارسی خنُیاگر، خواننده، رامشگر.
دنباله دارد
💥✍بزرگمهرصالحی
📚 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#شبانه:
روشنای روز رفته است،
خورشید با جام جمِ خویش،
به گوشهای خزیده است.
جای خود را به مهتاب داده ست.!
اینک شب آمده،
و بر گستره زمین سایه افکنده است.
تا جهان را به آسودگی آذین بَندَد.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
روشنای روز رفته است،
خورشید با جام جمِ خویش،
به گوشهای خزیده است.
جای خود را به مهتاب داده ست.!
اینک شب آمده،
و بر گستره زمین سایه افکنده است.
تا جهان را به آسودگی آذین بَندَد.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃
🔷امروز؛ 🌨🕊 🌨
🟢 به روزِ پیروز وفرخ روز:
«#رشن_ایزد» از 🌔 ماه #دی
به سال 3759 مزديسنا.
۳۷۵۹ / ۱۰ / ۱۲
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با 🌞 روز یکشنبه: #مهر_شید
🌞 به روز 12#دی 🌔 ماه
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞 خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۱۰ / ۱۲
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔴برابر با 🌞 روز 02 ماه#ژانویه
🌲به سال 2022 💒 ترسایی.🌲
2022 / 01/ 2
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔥#گهنبار_چهره_میدیوزرم.🔥
#رشن= دادگری،
💡روشنایی.
🟣 ⚖#دادگری، #دادخواهی.
⚖#بمهر_دادگستر_باشیم.
____🏝⛲️🏝____
⚜️هان تا سر رشته خِرَد گُم نکنی
خود را ز برای نیک و بد گم نکنی
رهرو تویی و راه تویی؛ منزل تو
هشدار که راه، خود به خود گم نکنی.
🔥#سهروردی.
🥀 گل #نسترن نماد رَشن ایزد است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔷امروز؛ 🌨🕊 🌨
🟢 به روزِ پیروز وفرخ روز:
«#رشن_ایزد» از 🌔 ماه #دی
به سال 3759 مزديسنا.
۳۷۵۹ / ۱۰ / ۱۲
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با 🌞 روز یکشنبه: #مهر_شید
🌞 به روز 12#دی 🌔 ماه
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞 خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۱۰ / ۱۲
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔴برابر با 🌞 روز 02 ماه#ژانویه
🌲به سال 2022 💒 ترسایی.🌲
2022 / 01/ 2
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔥#گهنبار_چهره_میدیوزرم.🔥
#رشن= دادگری،
💡روشنایی.
🟣 ⚖#دادگری، #دادخواهی.
⚖#بمهر_دادگستر_باشیم.
____🏝⛲️🏝____
⚜️هان تا سر رشته خِرَد گُم نکنی
خود را ز برای نیک و بد گم نکنی
رهرو تویی و راه تویی؛ منزل تو
هشدار که راه، خود به خود گم نکنی.
🔥#سهروردی.
🥀 گل #نسترن نماد رَشن ایزد است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🌲❄🌾🌦🍂⛈🧙♂️🌧⛄️
☃️🌾🌨🍂🌤❄️⛈
🌾⛄🍂❄🌨
🍊❄🌱🌦
☃️🌦❄️ ۱۴۰۰ / ۱۰/ ۱۲
❄️💨
🌞
در این بامدادِ سردِ زمستان
چشمتان میزبان خورشید.
شب همچون برگی که از درخت جدا گردد،
و بر زمین فرود میآید و سیاهی،
او درهم شکسته میشود.
بامداد بی پروا پای به میدان آسمان میگذارد.
چشم و چهره خویش را آب میزند،
پلکهای خسته را میگشاید.
پرده سیاه شب را میدَرَد،
از پشت کوهساران، دریاها، و جنگلهای انبوه
برمیخیزد و روزهای بلند را به پایان میرساند.
روشنی را در همه جا میگستراند.
امید است که در
زمستان بِهگُل بنشینید.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
❄️
☃️🌨
❄🍃🌤
🍊🍂 ❄️⛈
🌲🌼☃️🌞❄️
🧙♀️🌾🧙♂️❄🌦❄️
🦢🌾🌧🍂☃️🍂⛈💦❄
☃️🌾🌨🍂🌤❄️⛈
🌾⛄🍂❄🌨
🍊❄🌱🌦
☃️🌦❄️ ۱۴۰۰ / ۱۰/ ۱۲
❄️💨
🌞
در این بامدادِ سردِ زمستان
چشمتان میزبان خورشید.
شب همچون برگی که از درخت جدا گردد،
و بر زمین فرود میآید و سیاهی،
او درهم شکسته میشود.
بامداد بی پروا پای به میدان آسمان میگذارد.
چشم و چهره خویش را آب میزند،
پلکهای خسته را میگشاید.
پرده سیاه شب را میدَرَد،
از پشت کوهساران، دریاها، و جنگلهای انبوه
برمیخیزد و روزهای بلند را به پایان میرساند.
روشنی را در همه جا میگستراند.
امید است که در
زمستان بِهگُل بنشینید.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
❄️
☃️🌨
❄🍃🌤
🍊🍂 ❄️⛈
🌲🌼☃️🌞❄️
🧙♀️🌾🧙♂️❄🌦❄️
🦢🌾🌧🍂☃️🍂⛈💦❄
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🥷 🥷 🥷
🧟♂ 🧟
داستانی سرخپوستی هست که میگوید:
در زندگی یک سرخپوست.
روز بد نیست.
تازه اگر روزگار خوبی نباشد.
هر روز زیباست.
چون تو زنده هستی.
هر روز زیباست.....
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🧟♂ 🧟
داستانی سرخپوستی هست که میگوید:
در زندگی یک سرخپوست.
روز بد نیست.
تازه اگر روزگار خوبی نباشد.
هر روز زیباست.
چون تو زنده هستی.
هر روز زیباست.....
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#نکتههای_ویرایشی:
واژهی تازی«مرحله»
«مرحله» یک واژهی بیگانه است،
که بهجای آن میتوان گفت:
ایستگاه، پله، گام، گامه، رده، خوان، پل، پرده، گاه.
مرحله اول= گام نخست، گامه نخست.
مرحله به مرحله= گام به گام، پله به پله.
مراحل= گامهها، ردهها، پلهها، گامها.
به مرحله اجرا در آوردن= انجام دادن، سامان دادن، به سامان رسانیدن، به انجام رساندن.
نمونه:
تیم کشتی ایران به مرحله نهایی صعود کرد.= دستهی کشتی ایران به ردهی پایانی راه یافت.
در مرحلهی اول انتخابات، انتخاب شد= در گام نخست همهپرسی، برگزیده شد.
این بازی هفت مرحله دارد= این بازی هفت خوان دارد.
هیچیک از وعدههایی را که داده بود به مرحلهی اجرا درنیاورد= هیچیک از نویدهایی را که داده بود به انجام نرسانید.
قرارداد را مرحله به مرحله به اجرا درآوردند.=
پیماننامه را گام به گام به انجام رساندند.
انشاالله در تمام مراحل زندگی موفق باشید.= به یاری خدا در همهی ردههای زندگی پیروز باشید.
امیدوارم در همهی گامههای زندگی کامروا باشید.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
واژهی تازی«مرحله»
«مرحله» یک واژهی بیگانه است،
که بهجای آن میتوان گفت:
ایستگاه، پله، گام، گامه، رده، خوان، پل، پرده، گاه.
مرحله اول= گام نخست، گامه نخست.
مرحله به مرحله= گام به گام، پله به پله.
مراحل= گامهها، ردهها، پلهها، گامها.
به مرحله اجرا در آوردن= انجام دادن، سامان دادن، به سامان رسانیدن، به انجام رساندن.
نمونه:
تیم کشتی ایران به مرحله نهایی صعود کرد.= دستهی کشتی ایران به ردهی پایانی راه یافت.
در مرحلهی اول انتخابات، انتخاب شد= در گام نخست همهپرسی، برگزیده شد.
این بازی هفت مرحله دارد= این بازی هفت خوان دارد.
هیچیک از وعدههایی را که داده بود به مرحلهی اجرا درنیاورد= هیچیک از نویدهایی را که داده بود به انجام نرسانید.
قرارداد را مرحله به مرحله به اجرا درآوردند.=
پیماننامه را گام به گام به انجام رساندند.
انشاالله در تمام مراحل زندگی موفق باشید.= به یاری خدا در همهی ردههای زندگی پیروز باشید.
امیدوارم در همهی گامههای زندگی کامروا باشید.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥#گفتارهای_دنباله_دار:#شاهنامه:
با باشندگی #میرجلال_الدین_کزازی.
🔹 بخش پنجاه و پنجم
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
با باشندگی #میرجلال_الدین_کزازی.
🔹 بخش پنجاه و پنجم
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔸پادشاهی منوچهر
🔹( بخش بیست و ششم )
سیندخت از سام زنهار میخواهد پس آشکار میکند که همسر مهراب و مادر رودابه است
و خود به پیامرسانی آمده تا جهان پهلوان را از تاختن به کابل و کشتن مردم بیگناه آن سامان باز دارد.
سام خردمندی و سخندانی سیندخت را میپسندد و میگوید غمگین نباشد،
چه او زال را با نامه نزد شاه فرستاده است و درخواست کرده که با خواست آن جوان دلداده و پیوند دو خاندان سام و مهراب همراهی و همدلی کند و شاه با نگاه به جانفشانیهای او در پاسداری از کشور و راندن دشمنان،
بی گمان روی یاری و کمک نشان خواهد داد.
پس سیندخت را با پیشکشیها به کابل باز میگرداند و سیندخت پیش از رفتن پیکی تندرو به مژده نزد مهراب روانه میکند.
منوچهر شاه چون از آمدن زال آگاه میشود دستور میدهد بزرگان و ناموران به پیشوازی روند و زال را با شکوه و بزرگی به بارگاه آورند. چون زال به نزد شاه میرسد زمین ادب میبوسد و زبان به آفرین می گشاید.
به دستور شاه او را بر تخت زر مینشانند.
زال نامهی سام را پیشکش میکند.
منوچهر از پیام و نوشتار نامه آگاه می شود.
به زال می گوید هر چند از آنچه سام نوشته است خشنود نیستم،
در دل آزار تو را ندارم چندی مهمان ما باش تا چارهای در کار تو بکنیم.
پس زال را بر خوان مینشانند سپس به جایگاه آسایش میبرند.
دنباله دارد ....
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚برگردان روایت گونه شاهنامه فردوسی،
به نثر،
دکتر سید محمد دبیر سیاقی.
نشر قطره.
🔹( بخش بیست و ششم )
سیندخت از سام زنهار میخواهد پس آشکار میکند که همسر مهراب و مادر رودابه است
و خود به پیامرسانی آمده تا جهان پهلوان را از تاختن به کابل و کشتن مردم بیگناه آن سامان باز دارد.
سام خردمندی و سخندانی سیندخت را میپسندد و میگوید غمگین نباشد،
چه او زال را با نامه نزد شاه فرستاده است و درخواست کرده که با خواست آن جوان دلداده و پیوند دو خاندان سام و مهراب همراهی و همدلی کند و شاه با نگاه به جانفشانیهای او در پاسداری از کشور و راندن دشمنان،
بی گمان روی یاری و کمک نشان خواهد داد.
پس سیندخت را با پیشکشیها به کابل باز میگرداند و سیندخت پیش از رفتن پیکی تندرو به مژده نزد مهراب روانه میکند.
منوچهر شاه چون از آمدن زال آگاه میشود دستور میدهد بزرگان و ناموران به پیشوازی روند و زال را با شکوه و بزرگی به بارگاه آورند. چون زال به نزد شاه میرسد زمین ادب میبوسد و زبان به آفرین می گشاید.
به دستور شاه او را بر تخت زر مینشانند.
زال نامهی سام را پیشکش میکند.
منوچهر از پیام و نوشتار نامه آگاه می شود.
به زال می گوید هر چند از آنچه سام نوشته است خشنود نیستم،
در دل آزار تو را ندارم چندی مهمان ما باش تا چارهای در کار تو بکنیم.
پس زال را بر خوان مینشانند سپس به جایگاه آسایش میبرند.
دنباله دارد ....
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚برگردان روایت گونه شاهنامه فردوسی،
به نثر،
دکتر سید محمد دبیر سیاقی.
نشر قطره.
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#واژگان_پارسی؛
#بخش_سیسدوپنجاه_و_هشتم:
۳۵۸
❗️#فرزندان_ایران؛
این پرسشی که فرا روی ما است،
آیا آنچه را که انجام میدهیم.؟
میتوانیم در راستا و جَرگه بالندگان و بلند پایگان جایگاهی داشته باشیم؟
ما امروز زبان و گویشهای نژاده و خردمَدار، ریشه دار پارسی را با وام واژگانِ ناهمگونِ
تازی و بیگانه جایگزین نمودهایم
و بر خویش میبالیم که،
از یادگاران کهن فرهنگِ جهانیم،
بسیار ساده انگاری است اگر که چنین بیندیشیم.
اگر هیچ کوششی برای پاسداری و بالندگی و شکوفایی زبان و فرهنگ پارسی انجام نمیدهیم پس دست کم در جرگه سر افکندگان نباشیم....
پایدار باشید.
❗️از این پس:
۱- واژگان پارسی «دیدگاه، نگرش»
بجای واژه تازی «نظر.»
۲- واژگان پارسی «انگار، نگرش»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «نظریه.»
۳- واژه پارسی «از آنجایی که»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «نظر به اینکه.»
۴- واژگان پارسی «ساماندِهی، هماهنگی»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «نظم دِهی.»
۵- واژگان پارسی «مانند، هممانندی، همتا»
بجای واژه تازی «نظیر.»
۶- واژه پارسی «تَن»
بجای واژه تازی «نفر.»
۷- واژه پارسی «بیزاری»
بجای واژه تازی «نفرت.»
۸- واژه پارسی «دَم»
بجای واژه تازی «نفس.»
۹- واژگان پارسی «بهره، سود»
بجای واژه تازی «نفع.»
۱۰- واژگان پارسی «راهیابی، رخنه، رهیافت»
بجای واژه تازی «نفوذ.»
۱۱- واژه پارسی «سود ویژه»
بجای واژه تازی «نفع خالص.»
۱۲- واژه پارسی «نایش»
بجای واژه تازی «نفی.»
۱۳- واژه پارسی «نگارگر»
بجای واژه تازی «نقاش.»
۱۴- واژگان پارسی «ارزنده، باارزش، گرانمایه»
بجای واژه تازی «نفیس.»
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_سیسدوپنجاه_و_هشتم:
۳۵۸
❗️#فرزندان_ایران؛
این پرسشی که فرا روی ما است،
آیا آنچه را که انجام میدهیم.؟
میتوانیم در راستا و جَرگه بالندگان و بلند پایگان جایگاهی داشته باشیم؟
ما امروز زبان و گویشهای نژاده و خردمَدار، ریشه دار پارسی را با وام واژگانِ ناهمگونِ
تازی و بیگانه جایگزین نمودهایم
و بر خویش میبالیم که،
از یادگاران کهن فرهنگِ جهانیم،
بسیار ساده انگاری است اگر که چنین بیندیشیم.
اگر هیچ کوششی برای پاسداری و بالندگی و شکوفایی زبان و فرهنگ پارسی انجام نمیدهیم پس دست کم در جرگه سر افکندگان نباشیم....
پایدار باشید.
❗️از این پس:
۱- واژگان پارسی «دیدگاه، نگرش»
بجای واژه تازی «نظر.»
۲- واژگان پارسی «انگار، نگرش»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «نظریه.»
۳- واژه پارسی «از آنجایی که»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «نظر به اینکه.»
۴- واژگان پارسی «ساماندِهی، هماهنگی»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «نظم دِهی.»
۵- واژگان پارسی «مانند، هممانندی، همتا»
بجای واژه تازی «نظیر.»
۶- واژه پارسی «تَن»
بجای واژه تازی «نفر.»
۷- واژه پارسی «بیزاری»
بجای واژه تازی «نفرت.»
۸- واژه پارسی «دَم»
بجای واژه تازی «نفس.»
۹- واژگان پارسی «بهره، سود»
بجای واژه تازی «نفع.»
۱۰- واژگان پارسی «راهیابی، رخنه، رهیافت»
بجای واژه تازی «نفوذ.»
۱۱- واژه پارسی «سود ویژه»
بجای واژه تازی «نفع خالص.»
۱۲- واژه پارسی «نایش»
بجای واژه تازی «نفی.»
۱۳- واژه پارسی «نگارگر»
بجای واژه تازی «نقاش.»
۱۴- واژگان پارسی «ارزنده، باارزش، گرانمایه»
بجای واژه تازی «نفیس.»
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
گرچه میگفتند و میگفتم
شب بلند و
زندگی در واپسينِ عمر کوتاه است !
اما در ضميرِ من ، يقين فرياد میزد:
همتی کُن در صبوری ،
صبح در راه است ...
#نصرت_رحمانی
شبتون به مهر 🌙✨
@FARZANDAN_PARSI. 💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
شب بلند و
زندگی در واپسينِ عمر کوتاه است !
اما در ضميرِ من ، يقين فرياد میزد:
همتی کُن در صبوری ،
صبح در راه است ...
#نصرت_رحمانی
شبتون به مهر 🌙✨
@FARZANDAN_PARSI. 💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃
🔷 امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢 به روزِ پیروز و فرخ روز:
«#فروردین_ایزد» از 🌔ماه #دی
به سال ۳۷۵۹ 🔥 مزديسنا.
۳۷۵۹ / ۱۰ / ۱۳
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️
⚪️ دوشنبه : #مه_شید
به روز 🌞۱۳ 🌔 ماه #دی.
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞 خورشيدی.
۱۴۰۰ / ۱۰ / ۱۳
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️
🔴برابر با 🌞 روز03. 🌔 ماه #ژانویه
🌲 به سال 2022 💒 ترسایی.🌲
2022 / 01 / 03
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️
🔥#گهنبار_چهره_میدیوزرم.
🔥#فروردین، #فروهر.
🪔 نیروی پیشرفت🪔
🟣آنکه ذات آفرینش با وجودش زیور است.
بر وجودش آفرین کز آفرینش برتر است.
🥀 گل #تاج_خروس
نماد #فروردین_ایزد است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔷 امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢 به روزِ پیروز و فرخ روز:
«#فروردین_ایزد» از 🌔ماه #دی
به سال ۳۷۵۹ 🔥 مزديسنا.
۳۷۵۹ / ۱۰ / ۱۳
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️
⚪️ دوشنبه : #مه_شید
به روز 🌞۱۳ 🌔 ماه #دی.
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞 خورشيدی.
۱۴۰۰ / ۱۰ / ۱۳
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️
🔴برابر با 🌞 روز03. 🌔 ماه #ژانویه
🌲 به سال 2022 💒 ترسایی.🌲
2022 / 01 / 03
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️
🔥#گهنبار_چهره_میدیوزرم.
🔥#فروردین، #فروهر.
🪔 نیروی پیشرفت🪔
🟣آنکه ذات آفرینش با وجودش زیور است.
بر وجودش آفرین کز آفرینش برتر است.
🥀 گل #تاج_خروس
نماد #فروردین_ایزد است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🌲❄🌾🌦🍂⛈🧙♂️🌧⛄️
☃️🌾🌨🍂🌤❄️⛈
🌾⛄🍂❄🌨
🍊❄🌱🌦
☃️🌦❄️ ۱۴۰۰ / ۱۰/ ۱۳
❄️💨
🌞
در این بامدادِ سردِ زمستان
چشمتان میزبان خورشید.
امید است که در
زمستان بِهگُل بنشینید.
آن هنگام که خورشید برمیدمد
و آرامش شب را درهم میشکند.!
در همین هنگام نیز مَهِ بامدادی
بر دامنه کوهساران بال میگشایند
هوایی نمناک و دلگشای
که روان آدمی را نوازش میدهد.
همان هنگامی که آفتاب،
بر تخت آبیرنگ آسمان آرام گرفته است
هیجانی دامنهدار جهان را فرا میگیرد.!
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
❄️
☃️🌨
❄🍃🌤
🍊🍂 ❄️⛈
🌲🌼☃️🌞❄️
🧙♀️🌾🧙♂️❄🌦❄️
🦢🌾🌧🍂☃️🍂⛈💦❄
☃️🌾🌨🍂🌤❄️⛈
🌾⛄🍂❄🌨
🍊❄🌱🌦
☃️🌦❄️ ۱۴۰۰ / ۱۰/ ۱۳
❄️💨
🌞
در این بامدادِ سردِ زمستان
چشمتان میزبان خورشید.
امید است که در
زمستان بِهگُل بنشینید.
آن هنگام که خورشید برمیدمد
و آرامش شب را درهم میشکند.!
در همین هنگام نیز مَهِ بامدادی
بر دامنه کوهساران بال میگشایند
هوایی نمناک و دلگشای
که روان آدمی را نوازش میدهد.
همان هنگامی که آفتاب،
بر تخت آبیرنگ آسمان آرام گرفته است
هیجانی دامنهدار جهان را فرا میگیرد.!
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
❄️
☃️🌨
❄🍃🌤
🍊🍂 ❄️⛈
🌲🌼☃️🌞❄️
🧙♀️🌾🧙♂️❄🌦❄️
🦢🌾🌧🍂☃️🍂⛈💦❄
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دانستنیهایی درباره زرافهها:
🔶️زرافه ها بلندترین پستانداران جهان و بچههای تازه زاده شده آنها،
بلندتر از یک آدم بلند بالا هستند.
آنها کمی پس از زاده شدن میتوانند راه بروند
و پس از گذشت ده ساعت از هنگام زاده شدن خود به آسانی میدوند.
🔷️زرافه ها بیشتر زندگی خود را ایستاده میگذرانند، ایستاده میخوابند
و ایستاده زایمان میکنند.
🔶️زرافهها ده دَم(دقیقه) تا دو ساعت در روز میخوابند.
آنها در میان دیگر پستانداران کمتر بهخواب نیاز دارند.
🔷️زرافه ها جانورانی آرام و مهربانی هستند و کمتر با یکدیگر میجنگند.
بیشتر جنگ میان زرافههای نَر رُخ میدهد و با کوبیدن گردن هایشان به یکدیگر نمود پیدا میکند.
به این کردار Necking گفته میشود.
🔶️این رویارویی کمتر از دو دقیقه دنباله دارد و بی آنکه زخمی بشوند یکی از دو زرافه پایان مییابد.
🔷️درست مانن دانههای برف و یا نشانی از انگشت آدمها، هیچ دو زرافهای دارای دانههای یکسان نیست.
🔶️زبان زرافه ها بیش از ۴۵ سانتیمتر دراز است، برای همین زرافهها میتوانند به آسانی به برگ درختان دسترسی پیدا کنند.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔶️زرافه ها بلندترین پستانداران جهان و بچههای تازه زاده شده آنها،
بلندتر از یک آدم بلند بالا هستند.
آنها کمی پس از زاده شدن میتوانند راه بروند
و پس از گذشت ده ساعت از هنگام زاده شدن خود به آسانی میدوند.
🔷️زرافه ها بیشتر زندگی خود را ایستاده میگذرانند، ایستاده میخوابند
و ایستاده زایمان میکنند.
🔶️زرافهها ده دَم(دقیقه) تا دو ساعت در روز میخوابند.
آنها در میان دیگر پستانداران کمتر بهخواب نیاز دارند.
🔷️زرافه ها جانورانی آرام و مهربانی هستند و کمتر با یکدیگر میجنگند.
بیشتر جنگ میان زرافههای نَر رُخ میدهد و با کوبیدن گردن هایشان به یکدیگر نمود پیدا میکند.
به این کردار Necking گفته میشود.
🔶️این رویارویی کمتر از دو دقیقه دنباله دارد و بی آنکه زخمی بشوند یکی از دو زرافه پایان مییابد.
🔷️درست مانن دانههای برف و یا نشانی از انگشت آدمها، هیچ دو زرافهای دارای دانههای یکسان نیست.
🔶️زبان زرافه ها بیش از ۴۵ سانتیمتر دراز است، برای همین زرافهها میتوانند به آسانی به برگ درختان دسترسی پیدا کنند.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#آشنایی_با_نامهای_ایرانی؛
🔅آشنایی با نامهای ایرانی:
«پارسا»
«پارسا»؛ نامی پارسی، پسرانه و خوشآوا است.
«پارسا» به چم «پرهیزگار، دیندار، دوری کننده از گناه، دانشمند، پاکدامن، دانا و وارسته» است.
برخی گفتهاند: «پارس» را میتوان گونهی دیگری از «پاس» به چم «نگاهبان و نگهدارنده» دانست.
این نام همچنین آمیخته از (پارس+ ا) و به چم ایرانی و مردمان سرزمین «پارس» است.
نام پسرانهی «پارسان» نیز آمیخته از «پارس+ان» (پسوند همبستگی) و به چم «پارسایان،» «پاکان، درستکرداران و مردم» سرزمین «پارس» است.
📜پارسا در ادبسار ایران به دو چم «دانشمند و خداترس» آمده است:
خوبان پارسیگو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت پیران «پارسا» را.
#رند_شیراز_حافظ.
خردمند با مردم «پارسا»
چو جایی سخن راند از پادشا
همه سخته باید که راند سخن
که گفتار نیکو نگردد کهن.
#فردوسی_بزرگ.
بپرسید از آن ترجمان پادشا
که ای مرد روشن دل «پارسا.»
#فردوسی_بزرگ.
که ای برتر از دانش «پارسا»
جهاندار و بر پادشا پادشا.
#شاهنامه #فردوسی_بزرگ.
«پارسا» باش و نسبت از خود کن
«پارسا»زادگی» ادب نبود.
استاد سخن: #سعدی.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔅آشنایی با نامهای ایرانی:
«پارسا»
«پارسا»؛ نامی پارسی، پسرانه و خوشآوا است.
«پارسا» به چم «پرهیزگار، دیندار، دوری کننده از گناه، دانشمند، پاکدامن، دانا و وارسته» است.
برخی گفتهاند: «پارس» را میتوان گونهی دیگری از «پاس» به چم «نگاهبان و نگهدارنده» دانست.
این نام همچنین آمیخته از (پارس+ ا) و به چم ایرانی و مردمان سرزمین «پارس» است.
نام پسرانهی «پارسان» نیز آمیخته از «پارس+ان» (پسوند همبستگی) و به چم «پارسایان،» «پاکان، درستکرداران و مردم» سرزمین «پارس» است.
📜پارسا در ادبسار ایران به دو چم «دانشمند و خداترس» آمده است:
خوبان پارسیگو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت پیران «پارسا» را.
#رند_شیراز_حافظ.
خردمند با مردم «پارسا»
چو جایی سخن راند از پادشا
همه سخته باید که راند سخن
که گفتار نیکو نگردد کهن.
#فردوسی_بزرگ.
بپرسید از آن ترجمان پادشا
که ای مرد روشن دل «پارسا.»
#فردوسی_بزرگ.
که ای برتر از دانش «پارسا»
جهاندار و بر پادشا پادشا.
#شاهنامه #فردوسی_بزرگ.
«پارسا» باش و نسبت از خود کن
«پارسا»زادگی» ادب نبود.
استاد سخن: #سعدی.
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
#گنجینه _زبانزدهای_پارسی_و_ریشهیابی_آنان.
این بخش: (دست چپ و راستش را تشخیص نمیدهد.)
🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹
قانون نوازی در دستگاه: «شور»
#سیمین_آقارضی.
🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼
گردآوری و خوانش: #محمود_دهقانی.
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
🌟
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#گنجینه _زبانزدهای_پارسی_و_ریشهیابی_آنان.
این بخش: (دست چپ و راستش را تشخیص نمیدهد.)
🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹
قانون نوازی در دستگاه: «شور»
#سیمین_آقارضی.
🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼
گردآوری و خوانش: #محمود_دهقانی.
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
🌟
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Telegram
attach 📎
حمید حمیدی ازرائیل
@Madyankooh
آهنگ کوردی زیبای گریان
اِزراییل هاتوه= اِزراییل آمده. 🌺
هنرمند🎤خدا بیامرز: #حمید_حمیدی.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
اِزراییل هاتوه= اِزراییل آمده. 🌺
هنرمند🎤خدا بیامرز: #حمید_حمیدی.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی.
بخش (۱۰۳)
پادشاهی:#گرشاسپ.
بخش (۵)
ز ترکان طلایه بسی بد براه
رسید اندر ایشان یل صف پناه
برآویخت با نامداران جنگ
یکی گرزهی گاو پیکر به چنگ
دلیران توران برآویختند
سرانجام از رزم بگریختند
نهادند سر سوی افراسیاب
همه دل پر از خون و دیده پر آب
بگفتند وی را همه بیش و کم
سپهبد شد از کار ایشان دژم
بفرمود تا نزد او شد قلون
ز ترکان دلیری گوی پرفسون
بدو گفت بگزین ز لشکر سوار
وز ایدر برو تا در کوهسار
دلیر و خردمند و هشیار باش
به پاس اندرون نیز بیدار باش
که ایرانیان مردمی ریمنند
همی ناگهان بر طلایه زنند
برون آمد از نزد خسرو قلون
به پیش اندرون مردم رهنمون
سر راه بر نامداران ببست
به مردان جنگی و پیلان مست
وزان روی رستم دلیر و گزین
بپیمود زی شاه ایران زمین
یکی میل ره تا به البرز کوه
یکی جایگه دید برنا شکوه
درختان بسیار و آب روان
نشستنگه مردم نوجوان
یکی تخت بنهاده نزدیک آب
برو ریخته مشک ناب و گلاب
جوانی به کردار تابنده ماه
نشسته بران تخت بر سایهگاه
رده برکشیده بسی پهلوان
به رسم بزرگان کمر بر میان
بیاراسته مجلسی شاهوار
بسان بهشتی به رنگ و نگار
چو دیدند مر پهلوان را به راه
پذیره شدندش ازان سایهگاه
که ما میزبانیم و مهمان ما
فرود آی ایدر به فرمان ما
بدان تا همه دست شادی بریم
به یاد رخ نامور می خوریم
تهمتن بدیشان چنین گفت باز
که ای نامداران گردن فراز
مرا رفت باید به البرز کوه
به کاری که بسیار دارد شکوه
نباید به بالین سر و دست ناز
که پیشست بسیار رنج دراز
سر تخت ایران ابی شهریار
مرا باده خوردن نیاید به کار
نشانی دهیدم سوی کیقباد
کسی کز شما دارد او را به یاد
سر آن دلیران زبان برگشاد
که دارم نشانی من از کیقباد
گر آیی فرود و خوری نان ما
بیفروزی از روی خود جان ما
بگوییم یکسر نشان قباد
که او را چگونست رستم و نهاد
تهمتن ز رخش اندر آمد چو باد
چو بشنید از وی نشان قباد
بیامد دمان تا لب رودبار
نشستند در زیر آن سایهدار
جوان از بر تخت خود برنشست
گرفته یکی دست رستم به دست
به دست دگر جام پر باده کرد
وزو یاد مردان آزاده کرد
دگر جام بر دست رستم سپرد
بدو گفت کای نامبردار و گرد
بپرسیدی از من نشان قباد
تو این نام را از که داری به یاد
بدو گفت رستم که از پهلوان
پیام آوریدم به روشن روان
سر تخت ایران بیاراستند
بزرگان به شاهی ورا خواستند
پدرم آن گزین یلان سر به سر
که خوانند او را همی زال زر
مرا گفت رو تا به البرز کوه
قباد دلاور ببین با گروه
به شاهی برو آفرین کن یکی
نباید که سازی درنگ اندکی
بگویش که گردان ترا خواستند
به شادی جهانی بیاراستند
نشان ار توانی و دانی مرا
دهی و به شاهی رسانی ورا
ز گفتار رستم دلیر جوان
بخندید و گفتش که ای پهلوان
ز تخم فریدون منم کیقباد
پدر بر پدر نام دارم به یاد
چو بشنید رستم فرو برد سر
به خدمت فرود آمد از تخت زر
که ای خسرو خسروان جهان
پناه بزرگان و پشت مهان
سر تخت ایران به کام تو باد
تن ژنده پیلان به دام تو باد
نشست تو بر تخت شاهنشهی
همت سرکشی باد و هم فرهی
درودی رسانم به شاه جهان
ز زال گزین آن یل پهلوان
اگر شاه فرمان دهد بنده را
که بگشایم از بند گوینده را
قباد دلاور برآمد ز جای
ز گفتار رستم دل و هوش و رای
تهمتن همانگه زبان برگشاد
پیام سپهدار ایران بداد
سخن چون به گوش سپهبد رسید
ز شادی دل اندر برش برتپید
بیازید جامی لبالب نبید
بیاد تهمتن به دم درکشید
تهمتن همایدون یکی جام می
بخورد آفرین کرد بر جان کی
برآمد خروش از دل زیر و بم
فراوان شده شادی اندوه کم
شهنشه چنین گفت با پهلوان
که خوابی بدیدم به روشن روان
که از سوی ایران دو باز سپید
یکی تاج رخشان به کردار شید
خرامان و نازان شدندی برم
نهادندی آن تاج را بر سرم
چو بیدار گشتم شدم پرامید
ازان تاج رخشان و باز سپید
بیاراستم مجلسی شاهوار
برین سان که بینی بدین مرغزار
تهمتن مرا شد چو باز سپید
ز تاج بزرگان رسیدم نوید
تهمتن چو بشنید از خواب شاه
ز باز و ز تاج فروزان چو ماه
چنین گفت با شاه کنداوران
نشانست خوابت ز پیغمبران
کنون خیز تا سوی ایران شویم
به یاری به نزد دلیران شویم
قباد اندر آمد چو آتش ز جای
ببور نبرد اندر آورد پای
کمر برمیان بست رستم چو باد
بیامد گرازان پس کیقباد
شب و روز از تاختن نغنوید
چنین تا به نزد طلایه رسید
قلون دلاور شد آگه ز کار
چو آتش بیامد سوی کارزار
شهنشاه ایران چو زان گونه دید
برابر همی خواست صف برکشید
تهمتن بدو گفت کای شهریار
ترا رزم جستن نیاید بکار.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅.
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی.
بخش (۱۰۳)
پادشاهی:#گرشاسپ.
بخش (۵)
ز ترکان طلایه بسی بد براه
رسید اندر ایشان یل صف پناه
برآویخت با نامداران جنگ
یکی گرزهی گاو پیکر به چنگ
دلیران توران برآویختند
سرانجام از رزم بگریختند
نهادند سر سوی افراسیاب
همه دل پر از خون و دیده پر آب
بگفتند وی را همه بیش و کم
سپهبد شد از کار ایشان دژم
بفرمود تا نزد او شد قلون
ز ترکان دلیری گوی پرفسون
بدو گفت بگزین ز لشکر سوار
وز ایدر برو تا در کوهسار
دلیر و خردمند و هشیار باش
به پاس اندرون نیز بیدار باش
که ایرانیان مردمی ریمنند
همی ناگهان بر طلایه زنند
برون آمد از نزد خسرو قلون
به پیش اندرون مردم رهنمون
سر راه بر نامداران ببست
به مردان جنگی و پیلان مست
وزان روی رستم دلیر و گزین
بپیمود زی شاه ایران زمین
یکی میل ره تا به البرز کوه
یکی جایگه دید برنا شکوه
درختان بسیار و آب روان
نشستنگه مردم نوجوان
یکی تخت بنهاده نزدیک آب
برو ریخته مشک ناب و گلاب
جوانی به کردار تابنده ماه
نشسته بران تخت بر سایهگاه
رده برکشیده بسی پهلوان
به رسم بزرگان کمر بر میان
بیاراسته مجلسی شاهوار
بسان بهشتی به رنگ و نگار
چو دیدند مر پهلوان را به راه
پذیره شدندش ازان سایهگاه
که ما میزبانیم و مهمان ما
فرود آی ایدر به فرمان ما
بدان تا همه دست شادی بریم
به یاد رخ نامور می خوریم
تهمتن بدیشان چنین گفت باز
که ای نامداران گردن فراز
مرا رفت باید به البرز کوه
به کاری که بسیار دارد شکوه
نباید به بالین سر و دست ناز
که پیشست بسیار رنج دراز
سر تخت ایران ابی شهریار
مرا باده خوردن نیاید به کار
نشانی دهیدم سوی کیقباد
کسی کز شما دارد او را به یاد
سر آن دلیران زبان برگشاد
که دارم نشانی من از کیقباد
گر آیی فرود و خوری نان ما
بیفروزی از روی خود جان ما
بگوییم یکسر نشان قباد
که او را چگونست رستم و نهاد
تهمتن ز رخش اندر آمد چو باد
چو بشنید از وی نشان قباد
بیامد دمان تا لب رودبار
نشستند در زیر آن سایهدار
جوان از بر تخت خود برنشست
گرفته یکی دست رستم به دست
به دست دگر جام پر باده کرد
وزو یاد مردان آزاده کرد
دگر جام بر دست رستم سپرد
بدو گفت کای نامبردار و گرد
بپرسیدی از من نشان قباد
تو این نام را از که داری به یاد
بدو گفت رستم که از پهلوان
پیام آوریدم به روشن روان
سر تخت ایران بیاراستند
بزرگان به شاهی ورا خواستند
پدرم آن گزین یلان سر به سر
که خوانند او را همی زال زر
مرا گفت رو تا به البرز کوه
قباد دلاور ببین با گروه
به شاهی برو آفرین کن یکی
نباید که سازی درنگ اندکی
بگویش که گردان ترا خواستند
به شادی جهانی بیاراستند
نشان ار توانی و دانی مرا
دهی و به شاهی رسانی ورا
ز گفتار رستم دلیر جوان
بخندید و گفتش که ای پهلوان
ز تخم فریدون منم کیقباد
پدر بر پدر نام دارم به یاد
چو بشنید رستم فرو برد سر
به خدمت فرود آمد از تخت زر
که ای خسرو خسروان جهان
پناه بزرگان و پشت مهان
سر تخت ایران به کام تو باد
تن ژنده پیلان به دام تو باد
نشست تو بر تخت شاهنشهی
همت سرکشی باد و هم فرهی
درودی رسانم به شاه جهان
ز زال گزین آن یل پهلوان
اگر شاه فرمان دهد بنده را
که بگشایم از بند گوینده را
قباد دلاور برآمد ز جای
ز گفتار رستم دل و هوش و رای
تهمتن همانگه زبان برگشاد
پیام سپهدار ایران بداد
سخن چون به گوش سپهبد رسید
ز شادی دل اندر برش برتپید
بیازید جامی لبالب نبید
بیاد تهمتن به دم درکشید
تهمتن همایدون یکی جام می
بخورد آفرین کرد بر جان کی
برآمد خروش از دل زیر و بم
فراوان شده شادی اندوه کم
شهنشه چنین گفت با پهلوان
که خوابی بدیدم به روشن روان
که از سوی ایران دو باز سپید
یکی تاج رخشان به کردار شید
خرامان و نازان شدندی برم
نهادندی آن تاج را بر سرم
چو بیدار گشتم شدم پرامید
ازان تاج رخشان و باز سپید
بیاراستم مجلسی شاهوار
برین سان که بینی بدین مرغزار
تهمتن مرا شد چو باز سپید
ز تاج بزرگان رسیدم نوید
تهمتن چو بشنید از خواب شاه
ز باز و ز تاج فروزان چو ماه
چنین گفت با شاه کنداوران
نشانست خوابت ز پیغمبران
کنون خیز تا سوی ایران شویم
به یاری به نزد دلیران شویم
قباد اندر آمد چو آتش ز جای
ببور نبرد اندر آورد پای
کمر برمیان بست رستم چو باد
بیامد گرازان پس کیقباد
شب و روز از تاختن نغنوید
چنین تا به نزد طلایه رسید
قلون دلاور شد آگه ز کار
چو آتش بیامد سوی کارزار
شهنشاه ایران چو زان گونه دید
برابر همی خواست صف برکشید
تهمتن بدو گفت کای شهریار
ترا رزم جستن نیاید بکار.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅.
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شبانه،
خورشید با جام جمِ خویش،
به گوشهای از آسمان آرمیده است.
اینک که شب سایه خود را
بر پهنه زمین گسترده است.
با سو سوی ستارگان به روشنایی نمیگراید.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
خورشید با جام جمِ خویش،
به گوشهای از آسمان آرمیده است.
اینک که شب سایه خود را
بر پهنه زمین گسترده است.
با سو سوی ستارگان به روشنایی نمیگراید.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅