Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🍂📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡🍂
🍂➖➖➖➖➖➖🍂
پاییزِ کوچک من
جهان سازش همهی رنگهاست
با یکدیگر
تا من نگاه شیفتهام را
در خوشترین زمینه به گردش برم
و از درختهای باغ بپرسم
خواب کدام رنگ
یا بی رنگی را میبینند. ...
#حسین_منزوی.
🍁 📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🍂🍁🍂
🍁🍂🍁🍂
🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🍂➖➖➖➖➖➖🍂
پاییزِ کوچک من
جهان سازش همهی رنگهاست
با یکدیگر
تا من نگاه شیفتهام را
در خوشترین زمینه به گردش برم
و از درختهای باغ بپرسم
خواب کدام رنگ
یا بی رنگی را میبینند. ...
#حسین_منزوی.
🍁 📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🍂🍁🍂
🍁🍂🍁🍂
🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃
🔥به یاری خرد بیکران.
🔷 امروز؛ ☀️🕊☀️
به روزِ پیروز وفرخ،
روز: «#خور_ایزد» از 🌔 ماه #مهر🌞
به سال ۳۷۵۹ 🔥 مزديسنا.
۳۷۵۹ / ۰۷ / ۰۵
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با روز دوشنبه: #مه_شید.
۵ #مهر🌞 🌔ماه
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞 خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۰۷ / ۰۵
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔴 برابر با روز 27 🌔 ماه #سپتامبر
🌲سال 2021 💒 ترسايى.🎄
2021 / 09 / 27
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🌞 #خور، #خورشید.🌞
🟣 سرچشمهی آتش و گرما و زندگی.
تابش خورشید بر گستردگی
پهندشت ایرانشهر از خوراسان
پاینده باد.🌞
____🏝⛲️🏝____
کمتر از ذره نه ای، پست مَشو، مهر بورز
تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان.
🌷 گل #مروسپید نماد «خور ایزد» است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔥به یاری خرد بیکران.
🔷 امروز؛ ☀️🕊☀️
به روزِ پیروز وفرخ،
روز: «#خور_ایزد» از 🌔 ماه #مهر🌞
به سال ۳۷۵۹ 🔥 مزديسنا.
۳۷۵۹ / ۰۷ / ۰۵
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با روز دوشنبه: #مه_شید.
۵ #مهر🌞 🌔ماه
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞 خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۰۷ / ۰۵
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔴 برابر با روز 27 🌔 ماه #سپتامبر
🌲سال 2021 💒 ترسايى.🎄
2021 / 09 / 27
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🌞 #خور، #خورشید.🌞
🟣 سرچشمهی آتش و گرما و زندگی.
تابش خورشید بر گستردگی
پهندشت ایرانشهر از خوراسان
پاینده باد.🌞
____🏝⛲️🏝____
کمتر از ذره نه ای، پست مَشو، مهر بورز
تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان.
🌷 گل #مروسپید نماد «خور ایزد» است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🌻🍃🌾🍏🍁🌾🍎🍂🌾
🍃🌾🍂🌾🍁🍋 🌾
🍂🌻🍐🍃🍊
🌾🍇🍁🍎
🌻🍃 🍏
🍂 🍋 ۱۴۰۰ / .۷ / ۰۵
🥭
بامداد به مهر
روزگارتان بی خزان؛
از پشت کوهسارانِ بلند بامداد برمیدَمَد.
وگفتگوهایی برای آمدن و رفتن ها
در کشاکش روزگار و در نبرد
تاریک و روشن در اندوهِ سرکِش
در هوایی که اندک اندک به سردی میگراید.
سرکوفتهایی که به آرامش کشیده میشود.
سپس به بیداری آفتاب میانجامد.
و خورشید به کار خویش میپردازد.
بهترین و زیباترین آغازِ
زندگیتان گُل افشان باد.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
🌾 📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🍂🍎
🌻🍃 🧄
🍃🧅 🌾 🍑
🍂🌾🍋🍂🌾 🍆
🍃🌾🍏🍁🌾🍎🍂🌾
🌻🌾🍂🍐🌾🍁🌾🍊🍂🌾
🍃🌾🍂🌾🍁🍋 🌾
🍂🌻🍐🍃🍊
🌾🍇🍁🍎
🌻🍃 🍏
🍂 🍋 ۱۴۰۰ / .۷ / ۰۵
🥭
بامداد به مهر
روزگارتان بی خزان؛
از پشت کوهسارانِ بلند بامداد برمیدَمَد.
وگفتگوهایی برای آمدن و رفتن ها
در کشاکش روزگار و در نبرد
تاریک و روشن در اندوهِ سرکِش
در هوایی که اندک اندک به سردی میگراید.
سرکوفتهایی که به آرامش کشیده میشود.
سپس به بیداری آفتاب میانجامد.
و خورشید به کار خویش میپردازد.
بهترین و زیباترین آغازِ
زندگیتان گُل افشان باد.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
🌾 📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🍂🍎
🌻🍃 🧄
🍃🧅 🌾 🍑
🍂🌾🍋🍂🌾 🍆
🍃🌾🍏🍁🌾🍎🍂🌾
🌻🌾🍂🍐🌾🍁🌾🍊🍂🌾
#زیباییهای_زبان_پارسی.
ناجوانمردان به نام خود سخنها گفتهاند
از زبان های فرنگی با دهان پارسی.
بس که داغ دوست و خنجر ز دشمن دیده است
می چکد خون جای اشک از دیدگان پارسی.
از هر تیره و هر نژادی که اَستیم،
شایسته است بدانیم،
زبان پیوندی و میهنیِ همهیِ ما ایرانیان،
زبان پارسی است.
زبان کنونیِ ما«پارسی» نیست،
که «فارسی» است.
این زبان را واژگانِ بیگانه بویژه واژگان
(تازی- انگلیسی- تُرکیِ مغولی- فرانسوی و ...) دربَر گرفته است و جای واژگان زبان را تنگ کرده اند، و این میتواند زبان را به بیراهه بکشاند و کارخانهی واژه سازی ما را از کار بیاندازد.
این زبان پیوند میانِ منِ بلوچ و شمایِ کُرد است.
پیوندِ میان شمایِ لُر و منِ گیلک است.
پیوندِ میانِ منِ خوزستانی و شمایِ تهرانی است.
پیوندِ میانِ منِ آذری و شمایِ تُرکَمن است.
و پیوند میانِ همهیِ ماست.
ولی امروز این زبان بیمار است،
ما باید آن را به یاری هم درمان کنیم.
این شدنی نیست،
مگر اینکه من و شما دست در دست هم دهیم و به یاری هم این زبان را از آلودگیها بپالاییم.
سبز باد شاخسار پر بار زبان پارسی در سایه ی کوشش شما.
«شیله*ی افراسیاب از خاک ایران دور باد
تیر آرش تیز بادا در کمان پارسی»
مهر اَفزون
💥✍بزرگمهر صالحی.
🪴(*شیله= تزویر، نیرنگ. ...
این واژه بیشتر با واژهی «پیله» میآید.
۰#سیــاه_منـصـور.)🪴
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
ناجوانمردان به نام خود سخنها گفتهاند
از زبان های فرنگی با دهان پارسی.
بس که داغ دوست و خنجر ز دشمن دیده است
می چکد خون جای اشک از دیدگان پارسی.
از هر تیره و هر نژادی که اَستیم،
شایسته است بدانیم،
زبان پیوندی و میهنیِ همهیِ ما ایرانیان،
زبان پارسی است.
زبان کنونیِ ما«پارسی» نیست،
که «فارسی» است.
این زبان را واژگانِ بیگانه بویژه واژگان
(تازی- انگلیسی- تُرکیِ مغولی- فرانسوی و ...) دربَر گرفته است و جای واژگان زبان را تنگ کرده اند، و این میتواند زبان را به بیراهه بکشاند و کارخانهی واژه سازی ما را از کار بیاندازد.
این زبان پیوند میانِ منِ بلوچ و شمایِ کُرد است.
پیوندِ میان شمایِ لُر و منِ گیلک است.
پیوندِ میانِ منِ خوزستانی و شمایِ تهرانی است.
پیوندِ میانِ منِ آذری و شمایِ تُرکَمن است.
و پیوند میانِ همهیِ ماست.
ولی امروز این زبان بیمار است،
ما باید آن را به یاری هم درمان کنیم.
این شدنی نیست،
مگر اینکه من و شما دست در دست هم دهیم و به یاری هم این زبان را از آلودگیها بپالاییم.
سبز باد شاخسار پر بار زبان پارسی در سایه ی کوشش شما.
«شیله*ی افراسیاب از خاک ایران دور باد
تیر آرش تیز بادا در کمان پارسی»
مهر اَفزون
💥✍بزرگمهر صالحی.
🪴(*شیله= تزویر، نیرنگ. ...
این واژه بیشتر با واژهی «پیله» میآید.
۰#سیــاه_منـصـور.)🪴
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
📚📘📙📗📓
📚📔📕📓
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
#گنجینهی_زبانزدهای_پارسی_و_ریشهیابی_آنان.
این بخش: #دندان_گرد.
🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹
#ویلن
استاد: #بیژن_مرتضوی.
🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼🎼
گردآوری و خوانش: #محمود_دهقانی.
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
📚📔📕📓
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
#گنجینهی_زبانزدهای_پارسی_و_ریشهیابی_آنان.
این بخش: #دندان_گرد.
🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹
#ویلن
استاد: #بیژن_مرتضوی.
🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼🎼
گردآوری و خوانش: #محمود_دهقانی.
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
Telegram
attach 📎
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
اعرابي را پيش خليفه بردند.
او را ديد بر تخت نشسته و ديگران در زيرايستاده.
گفت: السلام عليك يا االله. گفت: من االله نيستم.
گفت: يا جبرائيل. گفت: من جبرائيل نيستم.
گفت: االله نيستي، جبرائيل نيستي، پس
چرا در آن بالا تنها نشستهاي، تو نيز در زير آي و در ميان مردمان بنشين.
عبید زاکانی. ______________________________________________
مَرد عربی را پيش فرمانروا بردند.
او را ديد بر تخت نشسته و ديگران در زيرايستاده.
گفت: درود بر تو باد
گفت: من خدای نيستم.
گفت: يا فرشتهِ فرمانبَر.
گفت: من فرشته نيستم.
گفت: خدا نيستي، فرشته نيستي،
پس چرا در آن بالا تنها نشستهاي، تو نيز در زير آي و در ميان مردمان بنشين.
برگردان به پارسی پاک:
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
او را ديد بر تخت نشسته و ديگران در زيرايستاده.
گفت: السلام عليك يا االله. گفت: من االله نيستم.
گفت: يا جبرائيل. گفت: من جبرائيل نيستم.
گفت: االله نيستي، جبرائيل نيستي، پس
چرا در آن بالا تنها نشستهاي، تو نيز در زير آي و در ميان مردمان بنشين.
عبید زاکانی. ______________________________________________
مَرد عربی را پيش فرمانروا بردند.
او را ديد بر تخت نشسته و ديگران در زيرايستاده.
گفت: درود بر تو باد
گفت: من خدای نيستم.
گفت: يا فرشتهِ فرمانبَر.
گفت: من فرشته نيستم.
گفت: خدا نيستي، فرشته نيستي،
پس چرا در آن بالا تنها نشستهاي، تو نيز در زير آي و در ميان مردمان بنشين.
برگردان به پارسی پاک:
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃
🔥#خشنوتره_اهورهه_مزدا.
🔷 امروز؛ ☀️🕊 ☀️
به روزِ پیروز وفرخ،🦋
روز: «🌔 #ماه_ایزد»
#نبر از 🌔 ماه #مهر
🔥 به سال ۳۷۵۹ 🔥 مزديسننی،
۳۷۵۹ /۰۷ / ۰۶
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با روز سه شنبه: #بهرام_شید
۰۶ 🌞#مهر. 🌔 ماه
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞 خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۰۷ / ۰۶
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔴 برابر با روز 28 🌔 ماه #سپتامبر
🌲 سال 2021 ترسايى🎄
2021 / 09 /28
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🌔 🌙#ماه_ایزد 🌙
🟣 یکی از نمادهای سپنتایی بودنِ
جان و زندگی ست.
🐮#نبر
پرهیز از کشتن جانداران سودمند
ارجمندی به زیست بوم و زاستار.
🐏 🐃 🐑 🐐 🐄 🦃 🦙 🐓 🐂 🐃 🦬🦙 🐐 🦌
🥀گل #نرگس نماد «ماه ایزد» است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🔥#خشنوتره_اهورهه_مزدا.
🔷 امروز؛ ☀️🕊 ☀️
به روزِ پیروز وفرخ،🦋
روز: «🌔 #ماه_ایزد»
#نبر از 🌔 ماه #مهر
🔥 به سال ۳۷۵۹ 🔥 مزديسننی،
۳۷۵۹ /۰۷ / ۰۶
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با روز سه شنبه: #بهرام_شید
۰۶ 🌞#مهر. 🌔 ماه
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞 خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۰۷ / ۰۶
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔴 برابر با روز 28 🌔 ماه #سپتامبر
🌲 سال 2021 ترسايى🎄
2021 / 09 /28
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🌔 🌙#ماه_ایزد 🌙
🟣 یکی از نمادهای سپنتایی بودنِ
جان و زندگی ست.
🐮#نبر
پرهیز از کشتن جانداران سودمند
ارجمندی به زیست بوم و زاستار.
🐏 🐃 🐑 🐐 🐄 🦃 🦙 🐓 🐂 🐃 🦬🦙 🐐 🦌
🥀گل #نرگس نماد «ماه ایزد» است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🌻🍃🌾🍏🍁🌾🍎🍂🌾
🍃🌾🍂🌾🍁🍋 🌾
🍂🌻🍐🍃🍊
🌾🍇🍁🍎
🌻🍃 🍏
🍂 🍋 ۱۴۰۰ / .۷ / ۰۶
🥭
بامداد به مهر
روزگارتان بی خزان؛
در مرزهای گُمشُدهی میانِ
ریزگَردهای مَهآلودِ گُرگ و میشِ آسمان
رگههای روشنایی در آن سوی هوا پدیدار میگردد.
پس از گذشتن از راههای سخت گذر،
سرنوشتی شیرین و دستانی مهربان،
بی هیچ خیزشی در میان روشنایی
به کمین نشستهاند و برای چهرههای
در باران شُسته دامنی
پُر از گُل را به زمین نشان دهند.
بهترین و زیباترین آغازِ
زندگیتان گُل افشان باد.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
🌾 📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🍂🍎
🌻🍃 🧄
🍃🧅 🌾 🍑
🍂🌾🍋🍂🌾 🍆
🍃🌾🍏🍁🌾🍎🍂🌾
🌻🌾🍂🍐🌾🍁🌾🍊🍂🌾
🍃🌾🍂🌾🍁🍋 🌾
🍂🌻🍐🍃🍊
🌾🍇🍁🍎
🌻🍃 🍏
🍂 🍋 ۱۴۰۰ / .۷ / ۰۶
🥭
بامداد به مهر
روزگارتان بی خزان؛
در مرزهای گُمشُدهی میانِ
ریزگَردهای مَهآلودِ گُرگ و میشِ آسمان
رگههای روشنایی در آن سوی هوا پدیدار میگردد.
پس از گذشتن از راههای سخت گذر،
سرنوشتی شیرین و دستانی مهربان،
بی هیچ خیزشی در میان روشنایی
به کمین نشستهاند و برای چهرههای
در باران شُسته دامنی
پُر از گُل را به زمین نشان دهند.
بهترین و زیباترین آغازِ
زندگیتان گُل افشان باد.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
🌾 📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🍂🍎
🌻🍃 🧄
🍃🧅 🌾 🍑
🍂🌾🍋🍂🌾 🍆
🍃🌾🍏🍁🌾🍎🍂🌾
🌻🌾🍂🍐🌾🍁🌾🍊🍂🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
آرامگاه فردوسی بزرگ تا چندی پیش از این که بازسازی گردد در میان گندم زارها ناپدید بود تا اینکه در سال ۱۳۰۵ کیخسرو شاهرخ نمایندهی زرتشتیان از سوی «مجلس شورای ملی» باک گمارده شد تا جای درستِ آرامگاه فردوسی را جستجو کند.
پس از یافتن جای درستی برای آرامگاه این بزرگ مَرد، در زمان شاهنشاهی رضاشاه پهلوی،
آرامگاه فردوسی بازسازی و ساخته شد.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
پس از یافتن جای درستی برای آرامگاه این بزرگ مَرد، در زمان شاهنشاهی رضاشاه پهلوی،
آرامگاه فردوسی بازسازی و ساخته شد.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه.
#بخش (۷۳)
#پادشاهی_منوچهر
بخش (۱۷)
چو شد ساخته کار خود بر نشست
چو گردی به مردی میان را ببست
یکی ترگ رومی به سر بر نهاد
یکی باره زیراندرش همچو باد
بیامد گرازان به درگاه سام
نه آواز داد و نه برگفت نام
به کار آگهان گفت تا ناگهان
بگویند با سرفراز جهان
که آمد فرستادهای کابلی
به نزد سپهبد یل زابلی
ز مهراب گرد آوریده پیام
به نزد سپهبد جهانگیر سام
بیامد بر سام یل پردهدار
بگفت و بفرمود تا داد بار
فرود آمد از اسپ سیندخت و رفت
به پیش سپهبد خرامید تفت
زمین را ببوسید و کرد آفرین
ابر شاه و بر پهلوان زمین
نسار و پرستنده و اسپ و پیل
رده بر کشیده ز در تا دو میل
یکایک همه پیش سام آورید
سر پهلوان خیره شد کان بدید
پر اندیشه بنشست برسان مست
بکش کرده دست و سرافگنده پست
که جایی کجا مایه چندین بود
فرستادن زن چه آیین بود
گراین خواسته زو پذیرم همه
ز من گردد آزرده شاه رمه
و گر بازگردانم از پیش زال
برآرد به کردار سیمرغ بال
برآورد سر گفت کاین خواسته
غلامان و پیلان آراسته
برید این به گنجور دستان دهید
به نام مه کابلستان دهید
پری روی سیندخت بر پیش سام
زبان کرد گویا و دل شادکام
چو آن هدیهها را پذیرفته دید
رسیده بهی و بدی رفته دید
سه بت روی با او به یک جا بدند
سمن پیکر و سرو بالا بدند
گرفته یکی جام هر یک به دست
بفرمود کامد به جای نشست
به پیش سپهبد فرو ریختند
همه یک به دیگر برآمیختند
چو با پهلوان کار بر ساختند
ز بیگانه خانه بپرداختند
چنین گفت سیندخت با پهلوان
که با رای تو پیر گردد جوان
بزرگان ز تو دانش آموختند
به تو تیرگیها برافروختند
به مهر تو شد بسته دست بدی
به گرزت گشاده ره ایزدی
گناهکار گر بود مهراب بود
ز خون دلش دیده سیراب بود
سر بیگناهان کابل چه کرد
کجا اندر آورد باید بگرد
همه شهر زنده برای تواند
پرستنده و خاک پای تواند
از آن ترس کو هوش و زور آفرید
درخشنده ناهید و هور آفرید
نیاید چنین کارش از تو پسند
میان را به خون ریختن در مبند
بدو سام یل گفت با من بگوی
از آن کت بپرسم بهانه مجوی
تو مهراب را کهتری گر همال
مَر آن دخت او را کجا دید زال
به روی و به موی و به خوی و خرد
به من گوی تا باکی اندر خورد
ز بالا و دیدار و فرهنگ اوی
بر آن سان که دیدی یکایک بگوی
بدو گفت سیندخت کای پهلوان
سر پهلوانان و پشت گوان
یکی سخت پیمانت خواهم نخست
که لرزان شود زو بر و بوم و رست
که از تو نیاید به جانم گزند
نه آنکس که بر من بود ارجمند
مرا کاخ و ایوان آباد هست
همان گنج و خویشان و بنیاد هست
چو ایمن شوم هر چه گویی بگوی
بگویم بجویم بدین آب روی
نهفته همه گنج کابلستان
بکوشم رسانم به زابلستان
جزین نیز هر چیز کاندر خورد
بیبد ز من مهتر پر خرد
گرفت آن زمان سام دستش به دست
وُرا نیک به نواخت و پیمان به بست
چو بشنید سیندخت سوگند او
همان راست گفتار و پیوند او
زمین را ببوسید و بر پای خاست
بگفت آنچه اندر نهان بود راست
که من خویش ضحاکم ای پهلوان
زن گرد مهراب روشن روان
همان مام رودابهی ماه روی
که دستان همی جان فشاند بروی
همه دودمان پیش یزدان پاک
شب تیره تا برکشد روز چاک
همی بر تو بر خواندیم آفرین
همان بر جهاندار شاه زمین
کنون آمدم تا هوای تو چیست
ز کابل تو را دشمن و دوست کیست
اگر ما گناهکار و بَد گوهریم
بدین پادشاهی نه اندر خوریم
من اینک به پیش تواَم مستمند
بکش گر کشی ور ببندی ببند
دل بی گناهان کابل مَسوز
کجا تیره روز اندر آید به روز
سخنها چو بشنید از او پهلوان
زنی دید با رای و روشن روان
به رخ چون بهار و به بالا چو سرو
میانش چو غرو و به رفتن تذرو
چنین داد پاسخ که پیمان من
درست است اگر بگسلد جان من
تو با کابل و هر که پیوند تو ست
بمانید شادان دل و تن درست
بدین نیز هم داستانم که زال
ز گیتی چو رودابه جوید همال
شما گرچه از گوهر دیگرید
همان تاج و اورنگ را در خورید
چنین است گیتی وزین ننگ نیست
ابا کردگار جهان جنگ نیست
چنان آفریند که آیدش رای
نمانیم و ماندیم با های های
یکی بر فراز و یکی در نشیب
یکی با فزونی یکی با نهیب
یکی از فزایش دل آراسته
ز کمی دل دیگری کاسته
یکی نامه با لابهی دردمند
نبشتم به نزدیک شاه بلند
به نزد منوچهر شد زال زر
چنان شد که گفتی برآورده پر
به زین اندر آمد که زین را ندید
همان نعل اسپش زمین را ندید
بدین زال را شاه پاسخ دهد
چو خندان شود رای فرخ نهد
که پروردهی مرغ بیدل شده است
از آب مژه پای در گل شده است.
دنباله داستان درنگی دیگر.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
📚📘📗📔📕📖🖌
📚📙📓📗📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه.
#بخش (۷۳)
#پادشاهی_منوچهر
بخش (۱۷)
چو شد ساخته کار خود بر نشست
چو گردی به مردی میان را ببست
یکی ترگ رومی به سر بر نهاد
یکی باره زیراندرش همچو باد
بیامد گرازان به درگاه سام
نه آواز داد و نه برگفت نام
به کار آگهان گفت تا ناگهان
بگویند با سرفراز جهان
که آمد فرستادهای کابلی
به نزد سپهبد یل زابلی
ز مهراب گرد آوریده پیام
به نزد سپهبد جهانگیر سام
بیامد بر سام یل پردهدار
بگفت و بفرمود تا داد بار
فرود آمد از اسپ سیندخت و رفت
به پیش سپهبد خرامید تفت
زمین را ببوسید و کرد آفرین
ابر شاه و بر پهلوان زمین
نسار و پرستنده و اسپ و پیل
رده بر کشیده ز در تا دو میل
یکایک همه پیش سام آورید
سر پهلوان خیره شد کان بدید
پر اندیشه بنشست برسان مست
بکش کرده دست و سرافگنده پست
که جایی کجا مایه چندین بود
فرستادن زن چه آیین بود
گراین خواسته زو پذیرم همه
ز من گردد آزرده شاه رمه
و گر بازگردانم از پیش زال
برآرد به کردار سیمرغ بال
برآورد سر گفت کاین خواسته
غلامان و پیلان آراسته
برید این به گنجور دستان دهید
به نام مه کابلستان دهید
پری روی سیندخت بر پیش سام
زبان کرد گویا و دل شادکام
چو آن هدیهها را پذیرفته دید
رسیده بهی و بدی رفته دید
سه بت روی با او به یک جا بدند
سمن پیکر و سرو بالا بدند
گرفته یکی جام هر یک به دست
بفرمود کامد به جای نشست
به پیش سپهبد فرو ریختند
همه یک به دیگر برآمیختند
چو با پهلوان کار بر ساختند
ز بیگانه خانه بپرداختند
چنین گفت سیندخت با پهلوان
که با رای تو پیر گردد جوان
بزرگان ز تو دانش آموختند
به تو تیرگیها برافروختند
به مهر تو شد بسته دست بدی
به گرزت گشاده ره ایزدی
گناهکار گر بود مهراب بود
ز خون دلش دیده سیراب بود
سر بیگناهان کابل چه کرد
کجا اندر آورد باید بگرد
همه شهر زنده برای تواند
پرستنده و خاک پای تواند
از آن ترس کو هوش و زور آفرید
درخشنده ناهید و هور آفرید
نیاید چنین کارش از تو پسند
میان را به خون ریختن در مبند
بدو سام یل گفت با من بگوی
از آن کت بپرسم بهانه مجوی
تو مهراب را کهتری گر همال
مَر آن دخت او را کجا دید زال
به روی و به موی و به خوی و خرد
به من گوی تا باکی اندر خورد
ز بالا و دیدار و فرهنگ اوی
بر آن سان که دیدی یکایک بگوی
بدو گفت سیندخت کای پهلوان
سر پهلوانان و پشت گوان
یکی سخت پیمانت خواهم نخست
که لرزان شود زو بر و بوم و رست
که از تو نیاید به جانم گزند
نه آنکس که بر من بود ارجمند
مرا کاخ و ایوان آباد هست
همان گنج و خویشان و بنیاد هست
چو ایمن شوم هر چه گویی بگوی
بگویم بجویم بدین آب روی
نهفته همه گنج کابلستان
بکوشم رسانم به زابلستان
جزین نیز هر چیز کاندر خورد
بیبد ز من مهتر پر خرد
گرفت آن زمان سام دستش به دست
وُرا نیک به نواخت و پیمان به بست
چو بشنید سیندخت سوگند او
همان راست گفتار و پیوند او
زمین را ببوسید و بر پای خاست
بگفت آنچه اندر نهان بود راست
که من خویش ضحاکم ای پهلوان
زن گرد مهراب روشن روان
همان مام رودابهی ماه روی
که دستان همی جان فشاند بروی
همه دودمان پیش یزدان پاک
شب تیره تا برکشد روز چاک
همی بر تو بر خواندیم آفرین
همان بر جهاندار شاه زمین
کنون آمدم تا هوای تو چیست
ز کابل تو را دشمن و دوست کیست
اگر ما گناهکار و بَد گوهریم
بدین پادشاهی نه اندر خوریم
من اینک به پیش تواَم مستمند
بکش گر کشی ور ببندی ببند
دل بی گناهان کابل مَسوز
کجا تیره روز اندر آید به روز
سخنها چو بشنید از او پهلوان
زنی دید با رای و روشن روان
به رخ چون بهار و به بالا چو سرو
میانش چو غرو و به رفتن تذرو
چنین داد پاسخ که پیمان من
درست است اگر بگسلد جان من
تو با کابل و هر که پیوند تو ست
بمانید شادان دل و تن درست
بدین نیز هم داستانم که زال
ز گیتی چو رودابه جوید همال
شما گرچه از گوهر دیگرید
همان تاج و اورنگ را در خورید
چنین است گیتی وزین ننگ نیست
ابا کردگار جهان جنگ نیست
چنان آفریند که آیدش رای
نمانیم و ماندیم با های های
یکی بر فراز و یکی در نشیب
یکی با فزونی یکی با نهیب
یکی از فزایش دل آراسته
ز کمی دل دیگری کاسته
یکی نامه با لابهی دردمند
نبشتم به نزدیک شاه بلند
به نزد منوچهر شد زال زر
چنان شد که گفتی برآورده پر
به زین اندر آمد که زین را ندید
همان نعل اسپش زمین را ندید
بدین زال را شاه پاسخ دهد
چو خندان شود رای فرخ نهد
که پروردهی مرغ بیدل شده است
از آب مژه پای در گل شده است.
دنباله داستان درنگی دیگر.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
📚📘📗📔📕📖🖌
📚📙📓📗📖🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه.
#بخش (۷۴)
#پادشاهی_منوچهر؛
دنباله بخش (۱۷)
عروس ار به مهر اندرون همچو اوست
سزد گر برآیند هر دو ز پوست
یکی روی آن بچهی اژدها
مرا نیز بنمای و بستان بها
بدو گفت سیندخت اگر پهلوان
کند بنده را شاد و روشن روان
چماند به کاخ من اندر سمند
سرم بر شود بر آسمان بلند
به کابل چنو شهریار آوریم
همه پسش او جان نسار آوریم
لب سام سیندخت پرخنده دید
همه بیخ کین از دلش کنده دید
نوندی دلاور به کردار باد
برافگند و مهراب را مژده داد
کز اندیشهی بد مکن یاد هیچ
دلت شاد کن کار مهمان بسیچ
من اینک پس نامه اندر دمان
بیایم نجویم به ره بر زمان
دوم روز چون چشمهی آفتاب
بجنیبد و بیدار شد سر ز خواب
گرانمایه سیندخت بنهاد روی
به درگاه سالار دیهیم جوی
روارو برآمد ز درگاه سام
مه بانوان خواندندش به نام
بیامد بر سام و بردش نماز
سخن گفت بااو زمانی دراز
به دستوری بازگشتن به جای
شدن شادمان سوی کابل خدای
دگر ساختن کار مهمان نو
نمودن به داماد پیمان نو
ورا سام یل گفت برگرد و رو
بگو آنچه دیدی به مهراب گو
سزاوار او خلعت آراستند
ز گنج آنچه پرمایهتر خواستند
بکابل دگر سام را هر چه بود
ز کاخ و زباغ و زکشت و درود
دگر چارپایان دوشیدنی
ز گستردنی هم ز پوشیدنی
به سیندخت بخشید و دستش بدست
گرفت و یک نیز پیمان ببست
پذیرفت مر دخت او را بزال
که باشند هر دو بشادی همال
سرافراز گردی و مردی دویست
بدو داد و گفتش که ایدر مایست
به کابل بباش و به شادی بمان
ازین پس مترس از بد بدگمان
شگفته شد آن روی پژمرده ماه
به نیک اختری برگرفتند راه.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه.
#بخش (۷۴)
#پادشاهی_منوچهر؛
دنباله بخش (۱۷)
عروس ار به مهر اندرون همچو اوست
سزد گر برآیند هر دو ز پوست
یکی روی آن بچهی اژدها
مرا نیز بنمای و بستان بها
بدو گفت سیندخت اگر پهلوان
کند بنده را شاد و روشن روان
چماند به کاخ من اندر سمند
سرم بر شود بر آسمان بلند
به کابل چنو شهریار آوریم
همه پسش او جان نسار آوریم
لب سام سیندخت پرخنده دید
همه بیخ کین از دلش کنده دید
نوندی دلاور به کردار باد
برافگند و مهراب را مژده داد
کز اندیشهی بد مکن یاد هیچ
دلت شاد کن کار مهمان بسیچ
من اینک پس نامه اندر دمان
بیایم نجویم به ره بر زمان
دوم روز چون چشمهی آفتاب
بجنیبد و بیدار شد سر ز خواب
گرانمایه سیندخت بنهاد روی
به درگاه سالار دیهیم جوی
روارو برآمد ز درگاه سام
مه بانوان خواندندش به نام
بیامد بر سام و بردش نماز
سخن گفت بااو زمانی دراز
به دستوری بازگشتن به جای
شدن شادمان سوی کابل خدای
دگر ساختن کار مهمان نو
نمودن به داماد پیمان نو
ورا سام یل گفت برگرد و رو
بگو آنچه دیدی به مهراب گو
سزاوار او خلعت آراستند
ز گنج آنچه پرمایهتر خواستند
بکابل دگر سام را هر چه بود
ز کاخ و زباغ و زکشت و درود
دگر چارپایان دوشیدنی
ز گستردنی هم ز پوشیدنی
به سیندخت بخشید و دستش بدست
گرفت و یک نیز پیمان ببست
پذیرفت مر دخت او را بزال
که باشند هر دو بشادی همال
سرافراز گردی و مردی دویست
بدو داد و گفتش که ایدر مایست
به کابل بباش و به شادی بمان
ازین پس مترس از بد بدگمان
شگفته شد آن روی پژمرده ماه
به نیک اختری برگرفتند راه.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
پنجم اکتبر، #روز_جهانی_آموزگار بر آنان که آموزش مهرورزی، خردورزی و پاک زیستی(که همانا فرهنگ ایرانیان است)، پیشه و کردارشان است و برای آن از جان شیرین هم فروگذار نکردند، گرامی باد.
هرکه ناموخت از گذشت روزگار
نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
تا جهان بود از سر مردم فراز
کس نبود از راز دانش بینیاز
مردمان بخرد اندر هر زمان
راز دانش را به هرگونه زبان
گرد کردند و گرامی داشتند
تا به سنگ اندر همی بنگاشتند
دانش اندر دل چراغ روشن است
وز همه بد بر تن تو جوشن* است
#رودکی
#چکامه_پارسی
*جوشن= زره
@farzandan_parsi
هرکه ناموخت از گذشت روزگار
نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
تا جهان بود از سر مردم فراز
کس نبود از راز دانش بینیاز
مردمان بخرد اندر هر زمان
راز دانش را به هرگونه زبان
گرد کردند و گرامی داشتند
تا به سنگ اندر همی بنگاشتند
دانش اندر دل چراغ روشن است
وز همه بد بر تن تو جوشن* است
#رودکی
#چکامه_پارسی
*جوشن= زره
@farzandan_parsi
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#واژگان_پارسی
#بخش_سیسد_و_بیست_و_هفتم؛
۳۲۷
فرزندان ایران؛
بکاربردن واژگان پارسی برای ایرانیان نه تنها هیچ نگرانی و سرشکستگی ندارد و دشمنی با دیگر زبانها نیست،
افزون بر این میتواند کوششی گرانسنگ وخردمندانه برای پاسداری از زبان زیبای پارسی باشد.
✨ زبان پارسی، زبانی است توانمند و بینیاز. این توانمندی در زبان پارسی،
برمیگردد به سامانه و دستگاه واژهسازی در این زبان که بسیار نیرومند و کارآمد و آفرینشگرایانه و بیکرانه است.
ما میتوانیم بیشمار در پارسی، واژه بسازیم.
دیدگاه بزرگان فرهنگ پارسی این است که پاسداری کنیم زبان وفرهنگ پارسی را.
💎 زبان و فرهنگ پارسی این
*زیبای سخت جان*
را پاس بداریم.
از این پس؛
۱ واژه پارسی «خانوادگی»
بجای واژه بیگانه «فامیلی»
۲- واژگان پارسی «زودگذر، گذرا»
بجای واژه تازی «فانی»
۳- واژگان پارسی «پیروزی، گشایش»
بجای واژگان تازی «فتح، ظفر»
۴- واژگان پارسی «دشنام، ناسزا»
بجای واژه تازی «فحش»
۵- واژه پارسی «آشوب»
بجای واژه تازی «فتنه»
۶- واژه پارسی «ناسزاگویی»
بجای واژه تازی «فحاشی»
۷- واژه پارسی «گریز»
بجای واژه تازی «فرار»
۸- واژه پارسی «آسایش»
بجای واژه تازی «فراغت»
۹- واژه پارسی «فرمانها»
بجای واژه تازی «فرامین»
۱۰- واژه پارسی «خود پرداخت»
بجای واژه بیگانه فرانسه «فرانشیز»
۱۱- واژگان پارسی «انگار، انگاره»
بجای واژه تازی «فرض»
۱۲- واژگان پارسی «انگاشتن، پنداشتن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «فرض کردن.»
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_سیسد_و_بیست_و_هفتم؛
۳۲۷
فرزندان ایران؛
بکاربردن واژگان پارسی برای ایرانیان نه تنها هیچ نگرانی و سرشکستگی ندارد و دشمنی با دیگر زبانها نیست،
افزون بر این میتواند کوششی گرانسنگ وخردمندانه برای پاسداری از زبان زیبای پارسی باشد.
✨ زبان پارسی، زبانی است توانمند و بینیاز. این توانمندی در زبان پارسی،
برمیگردد به سامانه و دستگاه واژهسازی در این زبان که بسیار نیرومند و کارآمد و آفرینشگرایانه و بیکرانه است.
ما میتوانیم بیشمار در پارسی، واژه بسازیم.
دیدگاه بزرگان فرهنگ پارسی این است که پاسداری کنیم زبان وفرهنگ پارسی را.
💎 زبان و فرهنگ پارسی این
*زیبای سخت جان*
را پاس بداریم.
از این پس؛
۱ واژه پارسی «خانوادگی»
بجای واژه بیگانه «فامیلی»
۲- واژگان پارسی «زودگذر، گذرا»
بجای واژه تازی «فانی»
۳- واژگان پارسی «پیروزی، گشایش»
بجای واژگان تازی «فتح، ظفر»
۴- واژگان پارسی «دشنام، ناسزا»
بجای واژه تازی «فحش»
۵- واژه پارسی «آشوب»
بجای واژه تازی «فتنه»
۶- واژه پارسی «ناسزاگویی»
بجای واژه تازی «فحاشی»
۷- واژه پارسی «گریز»
بجای واژه تازی «فرار»
۸- واژه پارسی «آسایش»
بجای واژه تازی «فراغت»
۹- واژه پارسی «فرمانها»
بجای واژه تازی «فرامین»
۱۰- واژه پارسی «خود پرداخت»
بجای واژه بیگانه فرانسه «فرانشیز»
۱۱- واژگان پارسی «انگار، انگاره»
بجای واژه تازی «فرض»
۱۲- واژگان پارسی «انگاشتن، پنداشتن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «فرض کردن.»
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🍃🌹🍃
🔥به یاری خرد بیکران.
🔷 امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢 به روزِ پیروز وفرخ،
روز: «#تیر_ایزد» ازماه #مهر
🔥 به سال ۳۷۹۵ 🔥 مزديسنا.
۳۷۵۹ / ۰۷ / ۰۷
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با روز چهارشنبه: #تیر_شید
۰۷ #مهر 🌞 ماه 🌔
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞خورشيدی.
۱۴۰۰ / ۰۷ / ۰۷
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔴 برابر با روز 29 🌔 ماه #سپتامبر
🌲به سال 2021 💒 ترسايى.🎄
2021 / 09 / 29
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔥#روز_آتش_نشانی🔥
🟣 🌨 #تیر, #تیشتر 🌧
ستاره تیر (تیشتر) ستاره باران
⛈نماد بارش و سرسبزی🌿
رویِ کفَنَم چهره ی آرش بِکِشید
بر روی لَحَد رُخِ کیارش بِکِشید
سنگی سرِ قبرم بِگُذارید و برآن
تصویرِ سیاوشِ، درآتش بِکِشید.
🌷گل #بنفشه نماد #تیر_ایزد است
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔥به یاری خرد بیکران.
🔷 امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢 به روزِ پیروز وفرخ،
روز: «#تیر_ایزد» ازماه #مهر
🔥 به سال ۳۷۹۵ 🔥 مزديسنا.
۳۷۵۹ / ۰۷ / ۰۷
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با روز چهارشنبه: #تیر_شید
۰۷ #مهر 🌞 ماه 🌔
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞خورشيدی.
۱۴۰۰ / ۰۷ / ۰۷
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔴 برابر با روز 29 🌔 ماه #سپتامبر
🌲به سال 2021 💒 ترسايى.🎄
2021 / 09 / 29
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔥#روز_آتش_نشانی🔥
🟣 🌨 #تیر, #تیشتر 🌧
ستاره تیر (تیشتر) ستاره باران
⛈نماد بارش و سرسبزی🌿
رویِ کفَنَم چهره ی آرش بِکِشید
بر روی لَحَد رُخِ کیارش بِکِشید
سنگی سرِ قبرم بِگُذارید و برآن
تصویرِ سیاوشِ، درآتش بِکِشید.
🌷گل #بنفشه نماد #تیر_ایزد است
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🌻🍃🌾🍏🍁🌾🍎🍂🌾
🍃🌾🍂🌾🍁🍋 🌾
🍂🌻🍐🍃🍊
🌾🍇🍁🍎
🌻🍃 🍏
🍂 🍋 ۱۴۰۰ / .۷ / ۰۷
🥭
بامداد به مهر
روزگارتان بی خزان؛
برخیز که خورشید دمید.
امروز در بامدادی پاییزی برمیخیزیم،
که از پشت پنجرههای نیمهباز چشم میگشاییم
و آواز پرندگانِ بیشکیب و زمزمهی بادهای
پاییزی و رامشِ دلاویز شاخهها و برگهای
سرخ و نارنجی و سبزینههای لکهدار
و خش خش برگهای نیمه خشکِ جدا شده
را میشنویم و میبینیم،
سپس از چنارها و نارونها در بامدادی سپید
و دلپذیر در برگریزانِ در هیاهوی بیپایانِ
سپیدهدم با یاسهای بنفش و آواز پرندگان
در چشماندازِ زیبای هر شکفتن.
بهترین و زیباترین آغازِ
زندگیتان گُل افشان باد.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
🌾 📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🍂🍎
🌻🍃 🧄
🍃🧅 🌾 🍑
🍂🌾🍋🍂🌾 🍆
🍃🌾🍏🍁🌾🍎🍂🌾
🌻🌾🍂🍐🌾🍁🌾🍊🍂🌾
🍃🌾🍂🌾🍁🍋 🌾
🍂🌻🍐🍃🍊
🌾🍇🍁🍎
🌻🍃 🍏
🍂 🍋 ۱۴۰۰ / .۷ / ۰۷
🥭
بامداد به مهر
روزگارتان بی خزان؛
برخیز که خورشید دمید.
امروز در بامدادی پاییزی برمیخیزیم،
که از پشت پنجرههای نیمهباز چشم میگشاییم
و آواز پرندگانِ بیشکیب و زمزمهی بادهای
پاییزی و رامشِ دلاویز شاخهها و برگهای
سرخ و نارنجی و سبزینههای لکهدار
و خش خش برگهای نیمه خشکِ جدا شده
را میشنویم و میبینیم،
سپس از چنارها و نارونها در بامدادی سپید
و دلپذیر در برگریزانِ در هیاهوی بیپایانِ
سپیدهدم با یاسهای بنفش و آواز پرندگان
در چشماندازِ زیبای هر شکفتن.
بهترین و زیباترین آغازِ
زندگیتان گُل افشان باد.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
🌾 📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🍂🍎
🌻🍃 🧄
🍃🧅 🌾 🍑
🍂🌾🍋🍂🌾 🍆
🍃🌾🍏🍁🌾🍎🍂🌾
🌻🌾🍂🍐🌾🍁🌾🍊🍂🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🦋 واژگان پارسی در زبان عربی.
اَفَر= از ریشهی پارسی افروختن.
اِفرِند، فَرَند= از پارسی پَرند. (ابریشم.)
افستا، ابستاق= از پارسی اَوسِتا.
اَفریز= از پارسی افرازیدن، افراشتن.
اَفرنَجمُشِک= از پارسی پَرنجُمشک.
اِفشا= از ریشهی پارسی فاش.
اَفشُرَج= از پارسی افشُره.
اَفیال(تک پیل، فیل)= از ریشهی پارسی پیلان.
اَفیون= یونانی و عربی گشته از پارسی اَپیون، تریاک.
‼️دنباله دارد.
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی- پارسی از المنجدالابجدی بیروت ۱۹۸۷.
۲- معجم المعربات الفارسیه.
۳- واژهنامهی دهخدا.
۴- زبانشناسی و کارنامهی زبان پارسی،
بهروز تابش، چاپ آلمان.
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
اَفَر= از ریشهی پارسی افروختن.
اِفرِند، فَرَند= از پارسی پَرند. (ابریشم.)
افستا، ابستاق= از پارسی اَوسِتا.
اَفریز= از پارسی افرازیدن، افراشتن.
اَفرنَجمُشِک= از پارسی پَرنجُمشک.
اِفشا= از ریشهی پارسی فاش.
اَفشُرَج= از پارسی افشُره.
اَفیال(تک پیل، فیل)= از ریشهی پارسی پیلان.
اَفیون= یونانی و عربی گشته از پارسی اَپیون، تریاک.
‼️دنباله دارد.
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی- پارسی از المنجدالابجدی بیروت ۱۹۸۷.
۲- معجم المعربات الفارسیه.
۳- واژهنامهی دهخدا.
۴- زبانشناسی و کارنامهی زبان پارسی،
بهروز تابش، چاپ آلمان.
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🔅آموزههايى درباره پارسیگويى و پارسینويسى!
گفتار و نوشتار پارسی بايد همراه با زيبايى، استواری، شيوايى و رسايى باشد.
پارسیگويى و پارسینويسى هنریست همسنگ و همتراز با سرودن چكامههای زيبای پارسى.
پارسیگويى تنها اين نيست كه واژههای بيگانه را با برابرهای پارسى آن جايگزين كرد!
در پارسیگويى، بايد بهترين واژهای را از ميان برابرهای پارسى برگزيد كه با آهنگ نوشته همخوانى داشته باشد.
ديگر آنكه در پارسیگويى، گاه نمىتوان تنها و بهسادگى واژه را جايگزين كرد، گاهى بايد ساختار آن گزاره(جمله) دگرگونى يابد و به ساختار پارسى درآيد.
بسياری از واژگان بيگانه به همراه خود ساختار بيگانه را نیز سربارِ زبان مىكنند كه همراه با جايگزينى آن واژه، ساختار هم بايد به پارسى برگردد.
يكى از خردههايى كه شاید به پارسیگرايى گرفته شود اين است كه برای مردم كوچه و بازار و مردمى كه با واژگان پارسی آشنايى ندارند،
دريافت گفتار و نوشتار پارسی كمى دشوار است.
هرچند كه آرمان فرجامين اين است كه یکسره همهی واژگان بيگانه از زبان زدوده شوند، ولى این كار يکشبه شدنى نيست.
زمانى كه روی سخن با كسانیست كه با پارسیگويى آشنايى ندارند،
بهتر است زبانى ساده و شيوا برای آنها بهكار گرفته شود، هر چند بد نيست هر از گاهى در لابلای گفتار، واژههای نژادهی(اصیل) پارسى نيز بهكار رود تا اين واژگان نيز كمكم در ميان مردم جای باز كند و با آنها خو بگيرند.
همواره بايد كوشيد با گفتار و نوشتاری ساده،
زيبا و شيوا، مردم بيشتری را بهسوی پارسیگرايى كشيد.
بزرگترين آسیب به پارسیگرايى زمانىست كه گفتار و نوشتار، ناشيوا و نارسا و پر از واژگان ناآشنا كه با آهنگ سخن نيز همخوانى ندارند باشد، كه با خود دلسردی و دلزدگى مىآورند و مايهی واپسزدن پارسى پاک از سوی مردم کوچه و بازار مىشود.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
گفتار و نوشتار پارسی بايد همراه با زيبايى، استواری، شيوايى و رسايى باشد.
پارسیگويى و پارسینويسى هنریست همسنگ و همتراز با سرودن چكامههای زيبای پارسى.
پارسیگويى تنها اين نيست كه واژههای بيگانه را با برابرهای پارسى آن جايگزين كرد!
در پارسیگويى، بايد بهترين واژهای را از ميان برابرهای پارسى برگزيد كه با آهنگ نوشته همخوانى داشته باشد.
ديگر آنكه در پارسیگويى، گاه نمىتوان تنها و بهسادگى واژه را جايگزين كرد، گاهى بايد ساختار آن گزاره(جمله) دگرگونى يابد و به ساختار پارسى درآيد.
بسياری از واژگان بيگانه به همراه خود ساختار بيگانه را نیز سربارِ زبان مىكنند كه همراه با جايگزينى آن واژه، ساختار هم بايد به پارسى برگردد.
يكى از خردههايى كه شاید به پارسیگرايى گرفته شود اين است كه برای مردم كوچه و بازار و مردمى كه با واژگان پارسی آشنايى ندارند،
دريافت گفتار و نوشتار پارسی كمى دشوار است.
هرچند كه آرمان فرجامين اين است كه یکسره همهی واژگان بيگانه از زبان زدوده شوند، ولى این كار يکشبه شدنى نيست.
زمانى كه روی سخن با كسانیست كه با پارسیگويى آشنايى ندارند،
بهتر است زبانى ساده و شيوا برای آنها بهكار گرفته شود، هر چند بد نيست هر از گاهى در لابلای گفتار، واژههای نژادهی(اصیل) پارسى نيز بهكار رود تا اين واژگان نيز كمكم در ميان مردم جای باز كند و با آنها خو بگيرند.
همواره بايد كوشيد با گفتار و نوشتاری ساده،
زيبا و شيوا، مردم بيشتری را بهسوی پارسیگرايى كشيد.
بزرگترين آسیب به پارسیگرايى زمانىست كه گفتار و نوشتار، ناشيوا و نارسا و پر از واژگان ناآشنا كه با آهنگ سخن نيز همخوانى ندارند باشد، كه با خود دلسردی و دلزدگى مىآورند و مايهی واپسزدن پارسى پاک از سوی مردم کوچه و بازار مىشود.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#پندآموز.
ﺭﻭﺯﯼ ﺳﮕﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﭼﻤﻦ گیاه ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ.
ﺳﮓ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﭼﻤﻦ میﮔﺬﺷﺖ.!
ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻦ سگ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ که چمن میخورد شگفتزده شد ﻭ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ.
چون ﻫﺮﮔﺰ کسی ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺳﮓ گیاه ﺑﺨﻮﺭﺩ.
ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﺎ شگفتی ﮔﻔﺖ :
ﺍﻭﯼ! ﺗﻮ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﯽ؟
ﭼﺮﺍ گیاه ﻣﯽﺧﻮﺭﯼ؟!
ﺳﮕﯽ ﮐﻪ چمن ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﺮﺩ
ﻭ ﺑﺎﺩ ﺩﺭ ﮔﻠﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﻣﻦ؟
ﻣﻦ ﺳﮓ ﻗﺎﺳﻢ ﺧﺎﻥ ﻫﺴﺘﻢ.
ﺳﮓ ﺭﻫﮕﺬﺭ ﭘﻮﺯﺧﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺳﮓِ خوب! ﺗﻮ ﮐﻪ گیاه ﻣﯽﺧﻮﺭﯼ؛
ﺩﯾﮕﻪ ﭼﺮﺍ ﺳﮓ ﻗﺎﺳﻢ ﺧﺎﻥ شدی؟
ﺍﮔﺮ دست کم ﭘﺎﺭﻩ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ برایت ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺎﺯ ﯾﮏ ﭼﯿﺰﯼ؛
اکنون ﮐﻪ گیاه ﻣﯽﺧﻮﺭﯼ،
ﺩﯾﮕﻪ ﭼﺮﺍ ﺳﮓ ﻗﺎﺳﻢ ﺧﺎﻥ؟
ﺳﮓ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ ...!!!!
به ✍ابراهیم یونسی.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
ﺭﻭﺯﯼ ﺳﮕﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﭼﻤﻦ گیاه ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ.
ﺳﮓ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﭼﻤﻦ میﮔﺬﺷﺖ.!
ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻦ سگ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ که چمن میخورد شگفتزده شد ﻭ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ.
چون ﻫﺮﮔﺰ کسی ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺳﮓ گیاه ﺑﺨﻮﺭﺩ.
ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﺎ شگفتی ﮔﻔﺖ :
ﺍﻭﯼ! ﺗﻮ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﯽ؟
ﭼﺮﺍ گیاه ﻣﯽﺧﻮﺭﯼ؟!
ﺳﮕﯽ ﮐﻪ چمن ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﺮﺩ
ﻭ ﺑﺎﺩ ﺩﺭ ﮔﻠﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﻣﻦ؟
ﻣﻦ ﺳﮓ ﻗﺎﺳﻢ ﺧﺎﻥ ﻫﺴﺘﻢ.
ﺳﮓ ﺭﻫﮕﺬﺭ ﭘﻮﺯﺧﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺳﮓِ خوب! ﺗﻮ ﮐﻪ گیاه ﻣﯽﺧﻮﺭﯼ؛
ﺩﯾﮕﻪ ﭼﺮﺍ ﺳﮓ ﻗﺎﺳﻢ ﺧﺎﻥ شدی؟
ﺍﮔﺮ دست کم ﭘﺎﺭﻩ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ برایت ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺎﺯ ﯾﮏ ﭼﯿﺰﯼ؛
اکنون ﮐﻪ گیاه ﻣﯽﺧﻮﺭﯼ،
ﺩﯾﮕﻪ ﭼﺮﺍ ﺳﮓ ﻗﺎﺳﻢ ﺧﺎﻥ؟
ﺳﮓ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ ...!!!!
به ✍ابراهیم یونسی.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
به بهانهی بازگشایی آموزشگاهها و آغازِ کارِ آموزگاران؛
برخی از روزهای سالنامه به نام پیشهی ویژهای نامگذاری شدهاند.
مانند روز کارگر، روز هنداسگر(مهندس)، روز اژمَری*(حسابداری) و...
در این میان ۵ اکتبر از سوی یونسکو در سال۱۹۹۴ ترسایی با فرنام(عنوان) روز جهانی آموزگار نامگذاری شده است تا افزون بر گرامیداشت رنجهای آموزگاران، به کمبودهای آنان نیز نگاهی افکنده شود.
سازمان جهانی کار و یونسکو در سال ۱۹۶۶ رهنمودنامهای را دربارهی استات**(وضعیت) آموزگاران پذیره کرد.
این پیشنهاد استاندههایی را دربارهی هودهها(حقوق) و سرپرستی آموزگاران و استاندههایی را برای آمادهسازی آغازین و آموزش بیشتر، بهکارگیری اگرههای(شروط) آموزش و یادگیری برگزیده است.
آموزگاری کار و شگرد نیست،
وَنکه(بلکه) شور، هنر و توانمندی در آموزش است.
هر آدمی در هر جایگاهی که باشد،
وامدار آموزگارانی است که از کودکی در آموزش او همانباز(شریک) بودهاند.
برفرودی ندارد پزشک باشد یا هنداسگر،
پرستار باشد یا سرپرست، مردمسالار باشد یا وزیر.
همهی مردمان جایگاه خود را با رنجها و از خودگذشتگیهای آموزگاران به دست آوردهاند.
آرنگ(شعار) روزجهانی آموزگار در سال ۲۰۲۰:
آموزگاران پیشرو در آشفتگی انگارش دوبارهی آیندهاند.
در ایران، آتانش (توجه) چندانی به روز جهانی آموزگار نمیکنند و روز آموزگار در اردیبهشت ماه گرامی داشته میشود.
هرچند که در روز و هفته آموزگار،
آن چنان از جایگاه آسمانی و پاداش آن جهانی (روز واپسین) آموزگار سخن گفته میشود که آموزگار زمینی، رنجها و بدبختیهایش را فراموش میکنند.
✍️ #بزرگمهر_صالحی
#روز_جهانی_آموزگار
📜🕯 پینوشت نویسنده:
*- اژمَر= حساب، از پارسی میانه اِشماردن، اِشمورتن، شماردن.
**- استات از پهلوی و پارسی کهن استاتن و ایستادن(برابر پژوهش دانشمند اختر گیتیگ محمد حیدری ملایری)
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
برخی از روزهای سالنامه به نام پیشهی ویژهای نامگذاری شدهاند.
مانند روز کارگر، روز هنداسگر(مهندس)، روز اژمَری*(حسابداری) و...
در این میان ۵ اکتبر از سوی یونسکو در سال۱۹۹۴ ترسایی با فرنام(عنوان) روز جهانی آموزگار نامگذاری شده است تا افزون بر گرامیداشت رنجهای آموزگاران، به کمبودهای آنان نیز نگاهی افکنده شود.
سازمان جهانی کار و یونسکو در سال ۱۹۶۶ رهنمودنامهای را دربارهی استات**(وضعیت) آموزگاران پذیره کرد.
این پیشنهاد استاندههایی را دربارهی هودهها(حقوق) و سرپرستی آموزگاران و استاندههایی را برای آمادهسازی آغازین و آموزش بیشتر، بهکارگیری اگرههای(شروط) آموزش و یادگیری برگزیده است.
آموزگاری کار و شگرد نیست،
وَنکه(بلکه) شور، هنر و توانمندی در آموزش است.
هر آدمی در هر جایگاهی که باشد،
وامدار آموزگارانی است که از کودکی در آموزش او همانباز(شریک) بودهاند.
برفرودی ندارد پزشک باشد یا هنداسگر،
پرستار باشد یا سرپرست، مردمسالار باشد یا وزیر.
همهی مردمان جایگاه خود را با رنجها و از خودگذشتگیهای آموزگاران به دست آوردهاند.
آرنگ(شعار) روزجهانی آموزگار در سال ۲۰۲۰:
آموزگاران پیشرو در آشفتگی انگارش دوبارهی آیندهاند.
در ایران، آتانش (توجه) چندانی به روز جهانی آموزگار نمیکنند و روز آموزگار در اردیبهشت ماه گرامی داشته میشود.
هرچند که در روز و هفته آموزگار،
آن چنان از جایگاه آسمانی و پاداش آن جهانی (روز واپسین) آموزگار سخن گفته میشود که آموزگار زمینی، رنجها و بدبختیهایش را فراموش میکنند.
✍️ #بزرگمهر_صالحی
#روز_جهانی_آموزگار
📜🕯 پینوشت نویسنده:
*- اژمَر= حساب، از پارسی میانه اِشماردن، اِشمورتن، شماردن.
**- استات از پهلوی و پارسی کهن استاتن و ایستادن(برابر پژوهش دانشمند اختر گیتیگ محمد حیدری ملایری)
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چشمه، تنگه و آبشار کلات عسلویه،
همانند گوشهای از بهشت روی زمین در گرمای توان فرسای بوشهر، جانی دوباره به دوستداران گردشگرانِ دِشتر میبخشد.
چشماندازی زیبا از سنگِ کوهها، آبشار و درختان خرمای سر به آسمان برافراشته،
چشم هر ببنندهای را به خود گیرایی میکند.
چشمه کلات عسلویه نموداری همچون شهرهای کناری دریای کاسپین کشور برایتان زنده میکند.
با اندر شدن به آن از یاد خواهید برد، که این جایی که ایستادهایم در استانی گرم و پیشرفته و جایی پر از ایستگاههای نفتی و گازی است.
زیبایی کوهها و سنگکوهها در کنار سرزمینی سرسبز و چشمهای پر آب از ویژگیهای برجسته چشمه کلات عسلویه به شمار میروند.
شاید باور آن سخت باشد که در استان گرم بوشهر، چنین جایی سبز و دل انگیزی را دیدار میکنید. به راستی این جا داستانی از بزرگی پروردگار دارد.
در این سرزمین گرم و خشک دشتر، چشماندازی آنچنان زیبا آفریده شده که مایه شادی و شادابی شهروندان و گردشگران را فراهم کرده است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
همانند گوشهای از بهشت روی زمین در گرمای توان فرسای بوشهر، جانی دوباره به دوستداران گردشگرانِ دِشتر میبخشد.
چشماندازی زیبا از سنگِ کوهها، آبشار و درختان خرمای سر به آسمان برافراشته،
چشم هر ببنندهای را به خود گیرایی میکند.
چشمه کلات عسلویه نموداری همچون شهرهای کناری دریای کاسپین کشور برایتان زنده میکند.
با اندر شدن به آن از یاد خواهید برد، که این جایی که ایستادهایم در استانی گرم و پیشرفته و جایی پر از ایستگاههای نفتی و گازی است.
زیبایی کوهها و سنگکوهها در کنار سرزمینی سرسبز و چشمهای پر آب از ویژگیهای برجسته چشمه کلات عسلویه به شمار میروند.
شاید باور آن سخت باشد که در استان گرم بوشهر، چنین جایی سبز و دل انگیزی را دیدار میکنید. به راستی این جا داستانی از بزرگی پروردگار دارد.
در این سرزمین گرم و خشک دشتر، چشماندازی آنچنان زیبا آفریده شده که مایه شادی و شادابی شهروندان و گردشگران را فراهم کرده است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾