Forwarded from سرای فرزندان ایران. (🌲Siahmansour🌲)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🦆🦢🦆🦢🦆🦢🦆
🦢🦆 🦢🦆🦢
به آن جانوری که میخواهد به آشیانه آنان
آسیب برساند هشدار داد که،
به بزرگی و ترسناک بودن سَر و ریخت نیست.
بایستی دل و جیگر داشته باشید.
تا در میان خانواده و دیگران بزرگی کنید!!!
ثابت کرد بزرگی به هیکل نیست، بلکه به جیگره...
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🦢🦆 🦢🦆🦢
به آن جانوری که میخواهد به آشیانه آنان
آسیب برساند هشدار داد که،
به بزرگی و ترسناک بودن سَر و ریخت نیست.
بایستی دل و جیگر داشته باشید.
تا در میان خانواده و دیگران بزرگی کنید!!!
ثابت کرد بزرگی به هیکل نیست، بلکه به جیگره...
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#واژگان_پارسی؛
#بخش_سیسد_و_ بیست_و_یکم.
#واژگان_سدا_و_سیما؛📺
🎙#سدا،📞.
📺#سیما 🖥.
گویا خواستِ سازمانیافتهِ کارمندان، گویندگان، گزارشگران و کارپردازانِ.
با کوشش پیدا وُ پنهان با پشتکار بسیار آنان،
آوردن هر چه بیشترِ واژگان بیگانه و انگلیسی در پارسی است.
این کار سازمانیافتهِ آشِکار وُ نَهان، رسانههای همگانی و پیشاپیش همه،
سدا و سیما ست.
هر برنامهای را بشنوید و ببینید،
به ویژه زیر نویسهای سیما.!!!!
در هر گفتگو با کارتاران رده دوم به پایین، سرپرستان باهمانها و سرپرستان کشوری،
استادان دانشگاهی و باید گفت کارشناسان و دانشمندنمایان،
انبوه واژگان تازی و انگلیسی به کار گرفته میشود.
🔷 با این که #رهبری_دستور_دادند.
«واژه سازی کنیم و زبان پارسی را پاس بداریم و واژگان پارسی بکار ببریم،»
هرگز و هیچگاه گوش سازمانها و دیگر نهادها بدهکار نبوده و نیست!!!!!
نمونه؛
👈 #واژگانی_همچون:
تایم: زمان، وخت.
تست: آزمایش.
آیتم: بخش.
وُله: میانبرنامه.
برَند، مارک: نشان.
ترمینال: پایانه.
کیوسک: دکه، سایبان، فروشگاهِ آهنی. و ....
گرید: تَراز، رَده، رَسته.
پتانسیل:توانایی، درونمایه، گنجایش.
ساپورت: پشتیبانی، یاری.
ترَنسفر: جابجایی.
بَکگراند: پسزمینه.
مِرسی: سپاس.
استرس: دلهره، تنش.
ترافیک: راهبندان، آمد و شد، گِره خوردنِ خودروها کُند شدن رفت و آمد مردم و خودروها.
آدرس: نشانی..
پلاکِ خانه- :شماره.
سیستم: سامانه، روش، شیوه.
کلینیک: درمانگاه.
ریکاوری: بازیابی. توانافزایی.
انیمیشن: پویانمایی.
آنالیز: واکافت، واکاوی.
استادیوم: ورزشگاه.
اسپایدر کَم: دوربین تارتنکی.
کنفرانس: نشست، گردهمآیی، میزگرد.
مَچ- match: هماهنگ، جُفت و جور.
کاور- cover: روکش.
موبایل: همراه، گوشی همراه.
پروسه: فَرآیند.
متراژ: اندازه، بازه.
موتور: پیشرانه.
تیتر: سرخَد.
رزومه: پیشینه، کارنامه.
دپارتمان: بخش.
دیالوگ: گفتگو.
اتوماتیک: خودکار.
فینال: پایانی.
ریاَکشن: واکنش.
ایمیل- پست الکترونیکی: رایانامه.
تیراژ: شمارگان.
استراتژی: راهبُردی.
سِمیفینال: نیمهپایانی.
لیست: پهرست.
مدال: نشان.
هافتایم: نیمه.
موزه: گنجینه.
موزیک: خُنیا، آهنگ.
اس.ام.اس: پیامک
لاین: راه، خَد.
سلول: یاخته.
آنلاین: زنده، بَرخَد.
سایت: تارنما.
وبلاگ: تارنگار.
وب: دیدارگاه.
پرینت: چاپ.
فاکس- فَکس: نَمابر[نه دورنگار.]
کامپیوتر: رایانه.
اینترنت: جهانگستر، تارکده، رایاتار.
مانیتور: نمایشگر.
کُنداکتور: برنامه خوان
دات- کام/ com. : تیل، خُجَک. تندرُو:BRT.
آره،باشه، خُب: o.k
peak, peac :اوگ، اوج
باسلاین: خَد ویژه.
اکسپو: نمایش، نمایشگاه.
مکانیسم: ساز و کار.
متابولیسم: سوخت و ساز.
هایکلاس: برجسته، دانشپایه.
سوپرمارکت: فروشگاه بزرگ، خواروبارفروشی.
فلاشبک: بازگشت.
فیدبَک: بازخورد.
فنس: پرچین، دیوار، مرزبندی.
شوک: تلنگر.
ریسک: سیج.
کنسل: به هم خورده، برهم خورده.
فستیوال: جشنواره.
کارناوال: کاروان شادی.
پسوُرد: گذرواژه.
پاسپورت: گذرنامه.
کنترل: پاییدن، پایش، مهار کردن.
لوگو: نماد، نشان
dead، line. :خَد پایان
اسپانسر: پشتیبان.
نوستالژیک: یادمان انگیز.
دوبلور: گوینده، تَرگُمان، ترزبان.
اسپیکر-میکروفن: بلندگو - سدابر.
پارادوکس: دوگانه.
fair play: بازی جوانمردانه
دِربی: شهرآورد.
اولتیماتوم: هشدار.
پارک: بوستان.
کنگره، سمینار: همایش.
ویو- view: چشمانداز، نما.
کاراکتر: سرشت.
رُل: بازی، فرمان.
بلوکه شدن: بسته شدن.
پک، پکِیج: بسته.
هیات دولت:کابینه.
کاندیدا: نامزد.
به کوشش #سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_سیسد_و_ بیست_و_یکم.
#واژگان_سدا_و_سیما؛📺
🎙#سدا،📞.
📺#سیما 🖥.
گویا خواستِ سازمانیافتهِ کارمندان، گویندگان، گزارشگران و کارپردازانِ.
با کوشش پیدا وُ پنهان با پشتکار بسیار آنان،
آوردن هر چه بیشترِ واژگان بیگانه و انگلیسی در پارسی است.
این کار سازمانیافتهِ آشِکار وُ نَهان، رسانههای همگانی و پیشاپیش همه،
سدا و سیما ست.
هر برنامهای را بشنوید و ببینید،
به ویژه زیر نویسهای سیما.!!!!
در هر گفتگو با کارتاران رده دوم به پایین، سرپرستان باهمانها و سرپرستان کشوری،
استادان دانشگاهی و باید گفت کارشناسان و دانشمندنمایان،
انبوه واژگان تازی و انگلیسی به کار گرفته میشود.
🔷 با این که #رهبری_دستور_دادند.
«واژه سازی کنیم و زبان پارسی را پاس بداریم و واژگان پارسی بکار ببریم،»
هرگز و هیچگاه گوش سازمانها و دیگر نهادها بدهکار نبوده و نیست!!!!!
نمونه؛
👈 #واژگانی_همچون:
تایم: زمان، وخت.
تست: آزمایش.
آیتم: بخش.
وُله: میانبرنامه.
برَند، مارک: نشان.
ترمینال: پایانه.
کیوسک: دکه، سایبان، فروشگاهِ آهنی. و ....
گرید: تَراز، رَده، رَسته.
پتانسیل:توانایی، درونمایه، گنجایش.
ساپورت: پشتیبانی، یاری.
ترَنسفر: جابجایی.
بَکگراند: پسزمینه.
مِرسی: سپاس.
استرس: دلهره، تنش.
ترافیک: راهبندان، آمد و شد، گِره خوردنِ خودروها کُند شدن رفت و آمد مردم و خودروها.
آدرس: نشانی..
پلاکِ خانه- :شماره.
سیستم: سامانه، روش، شیوه.
کلینیک: درمانگاه.
ریکاوری: بازیابی. توانافزایی.
انیمیشن: پویانمایی.
آنالیز: واکافت، واکاوی.
استادیوم: ورزشگاه.
اسپایدر کَم: دوربین تارتنکی.
کنفرانس: نشست، گردهمآیی، میزگرد.
مَچ- match: هماهنگ، جُفت و جور.
کاور- cover: روکش.
موبایل: همراه، گوشی همراه.
پروسه: فَرآیند.
متراژ: اندازه، بازه.
موتور: پیشرانه.
تیتر: سرخَد.
رزومه: پیشینه، کارنامه.
دپارتمان: بخش.
دیالوگ: گفتگو.
اتوماتیک: خودکار.
فینال: پایانی.
ریاَکشن: واکنش.
ایمیل- پست الکترونیکی: رایانامه.
تیراژ: شمارگان.
استراتژی: راهبُردی.
سِمیفینال: نیمهپایانی.
لیست: پهرست.
مدال: نشان.
هافتایم: نیمه.
موزه: گنجینه.
موزیک: خُنیا، آهنگ.
اس.ام.اس: پیامک
لاین: راه، خَد.
سلول: یاخته.
آنلاین: زنده، بَرخَد.
سایت: تارنما.
وبلاگ: تارنگار.
وب: دیدارگاه.
پرینت: چاپ.
فاکس- فَکس: نَمابر[نه دورنگار.]
کامپیوتر: رایانه.
اینترنت: جهانگستر، تارکده، رایاتار.
مانیتور: نمایشگر.
کُنداکتور: برنامه خوان
دات- کام/ com. : تیل، خُجَک. تندرُو:BRT.
آره،باشه، خُب: o.k
peak, peac :اوگ، اوج
باسلاین: خَد ویژه.
اکسپو: نمایش، نمایشگاه.
مکانیسم: ساز و کار.
متابولیسم: سوخت و ساز.
هایکلاس: برجسته، دانشپایه.
سوپرمارکت: فروشگاه بزرگ، خواروبارفروشی.
فلاشبک: بازگشت.
فیدبَک: بازخورد.
فنس: پرچین، دیوار، مرزبندی.
شوک: تلنگر.
ریسک: سیج.
کنسل: به هم خورده، برهم خورده.
فستیوال: جشنواره.
کارناوال: کاروان شادی.
پسوُرد: گذرواژه.
پاسپورت: گذرنامه.
کنترل: پاییدن، پایش، مهار کردن.
لوگو: نماد، نشان
dead، line. :خَد پایان
اسپانسر: پشتیبان.
نوستالژیک: یادمان انگیز.
دوبلور: گوینده، تَرگُمان، ترزبان.
اسپیکر-میکروفن: بلندگو - سدابر.
پارادوکس: دوگانه.
fair play: بازی جوانمردانه
دِربی: شهرآورد.
اولتیماتوم: هشدار.
پارک: بوستان.
کنگره، سمینار: همایش.
ویو- view: چشمانداز، نما.
کاراکتر: سرشت.
رُل: بازی، فرمان.
بلوکه شدن: بسته شدن.
پک، پکِیج: بسته.
هیات دولت:کابینه.
کاندیدا: نامزد.
به کوشش #سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
#گنجینه_زبانزدهای_پارسی_و_ریشه_یابی_آنان.
این داستان: (دندان تیز کردن.)
🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹
🎼 آهنگ زیبای "همایون"
تار: استاد جلیل شهناز
ویولن: استاد پرویز یاحقی
تنبک: استاد امیر ناصر افتتاح
از آلبومِ "مِهر"
🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼🎼
گردآوری و خوانش: #محمود_دهقانی.
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#گنجینه_زبانزدهای_پارسی_و_ریشه_یابی_آنان.
این داستان: (دندان تیز کردن.)
🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹
🎼 آهنگ زیبای "همایون"
تار: استاد جلیل شهناز
ویولن: استاد پرویز یاحقی
تنبک: استاد امیر ناصر افتتاح
از آلبومِ "مِهر"
🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼🎼
گردآوری و خوانش: #محمود_دهقانی.
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Telegram
attach 📎
#واژگان_پارسی؛
#بخش_سیسد_و_بیست_و_یکم.
#واژگان_سدا_و_سیما؛📺
🎙#سدا،📞.
📺#سیما 🖥.
با کوشش همه سویه سازمانها و نهادهای ایران، زبان آیینی و زیبای پارسی در آستانه دگرگونی و نابودی ست.
زبان پارسی این زیبای سخت جان،
بر لبه تیغ و در آستانه فروپاشی ست.
کارمندان و دستاندرکاران آن چنان که برای بکار بُردن واژگان تازی و بیگانه کوشش میکنند،
کمترین کاری را برای شکوفایی این زبان و فرهنگ مادری ایران انجام نمیدهند.
گویا خواستِ سازمانیافتهِ کارمندان، گویندگان، گزارشگران و کارپردازان با کوششهای پیدا وُ پنهان خود و با پشتکار بسیارِ آنان،
آوردن هر چه بیشترِ واژگان بیگانه و انگلیسی در زان و فرهنگ زیبای پارسی است.
این کار سازمانیافتهِ آشِکار وُ نَهان، در رسانههای همگانی و پیشاپیش همه،
سدا و سیما ست.
هر برنامهای را بشنوید و ببینید،
به ویژه زیر نویسهای سیما.!!!!
در هر گفتگو با کارتاران رده دوم به پایین، سرپرستان باهمانها و سرپرستان کشوری،
استادان دانشگاهی و باید گفت کارشناسان و دانشمندنمایان،
انبوه واژگان تازی و انگلیسی به کار گرفته میشود.
🔷 با این که #رهبری_دستور_دادند.
«واژه سازی کنیم و زبان پارسی را پاس بداریم و واژگان پارسی بکار ببریم،»
هرگز و هیچگاه گوش سازمانها و دیگر نهادها بدهکار نبوده و نیست!!!!!
نمونه؛
👈 #واژگانی_همچون:
تایم: زمان، وخت.
تست: آزمایش.
آیتم: بخش.
وُله: میانبرنامه.
برَند، مارک: نشان.
ترمینال: پایانه.
کیوسک: دکه، سایبان، فروشگاهِ آهنی. و ....
گرید: تَراز، رَده، رَسته.
پتانسیل:توانایی، درونمایه، گنجایش.
ساپورت: پشتیبانی، یاری.
ترَنسفر: جابجایی.
بَکگراند: پسزمینه.
مِرسی: سپاس.
استرس: دلهره، تنش.
ترافیک: راهبندان، آمد و شد، گِره خوردنِ خودروها کُند شدن رفت و آمد مردم و خودروها.
آدرس: نشانی..
پلاکِ خانه- :شماره.
سیستم: سامانه، روش، شیوه.
کلینیک: درمانگاه.
ریکاوری: بازیابی. توانافزایی.
انیمیشن: پویانمایی.
آنالیز: واکافت، واکاوی.
استادیوم: ورزشگاه.
اسپایدر کَم: دوربین تارتنکی.
کنفرانس: نشست، گردهمآیی، میزگرد.
مَچ- match: هماهنگ، جُفت و جور.
کاور- cover: روکش.
موبایل: همراه، گوشی همراه.
پروسه: فَرآیند.
متراژ: اندازه، بازه.
موتور: پیشرانه.
تیتر: سرخَد.
رزومه: پیشینه، کارنامه.
دپارتمان: بخش.
دیالوگ: گفتگو.
اتوماتیک: خودکار.
فینال: پایانی.
ریاَکشن: واکنش.
ایمیل- پست الکترونیکی: رایانامه.
تیراژ: شمارگان.
استراتژی: راهبُردی.
سِمیفینال: نیمهپایانی.
لیست: پهرست.
مدال: نشان.
هافتایم: نیمه.
موزه: گنجینه.
موزیک: خُنیا، آهنگ.
اس.ام.اس: پیامک
لاین: راه، خَد.
سلول: یاخته.
آنلاین: زنده، بَرخَد.
سایت: تارنما.
وبلاگ: تارنگار.
وب: دیدارگاه.
پرینت: چاپ.
فاکس- فَکس: نَمابر[نه دورنگار.]
کامپیوتر: رایانه.
اینترنت: جهانگستر، تارکده، رایاتار.
مانیتور: نمایشگر.
کُنداکتور: برنامه خوان
دات- کام/ com. : تیل، خُجَک. تندرُو:BRT.
آره،باشه، خُب: o.k
peak, peac :اوگ، اوج
باسلاین: خَد ویژه.
اکسپو: نمایش، نمایشگاه.
مکانیسم: ساز و کار.
متابولیسم: سوخت و ساز.
هایکلاس: برجسته، دانشپایه.
سوپرمارکت: فروشگاه بزرگ، خواروبارفروشی.
فلاشبک: بازگشت.
فیدبَک: بازخورد.
فنس: پرچین، دیوار، مرزبندی.
شوک: تلنگر.
ریسک: سیج.
کنسل: به هم خورده، برهم خورده.
فستیوال: جشنواره.
کارناوال: کاروان شادی.
پسوُرد: گذرواژه.
پاسپورت: گذرنامه.
کنترل: پاییدن، پایش، مهار کردن.
لوگو: نماد، نشان
dead، line. :خَد پایان
اسپانسر: پشتیبان.
نوستالژیک: یادمان انگیز.
دوبلور: گوینده، تَرگُمان، ترزبان.
اسپیکر-میکروفن: بلندگو - سدابر.
پارادوکس: دوگانه.
fair play: بازی جوانمردانه
دِربی: شهرآورد.
اولتیماتوم: هشدار.
پارک: بوستان.
کنگره، سمینار: همایش.
ویو- view: چشمانداز، نما.
کاراکتر: سرشت.
رُل: بازی، فرمان.
بلوکه شدن: بسته شدن.
پک، پکِیج: بسته.
هیات دولت:کابینه.
کاندیدا: نامزد.
به کوشش #سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_سیسد_و_بیست_و_یکم.
#واژگان_سدا_و_سیما؛📺
🎙#سدا،📞.
📺#سیما 🖥.
با کوشش همه سویه سازمانها و نهادهای ایران، زبان آیینی و زیبای پارسی در آستانه دگرگونی و نابودی ست.
زبان پارسی این زیبای سخت جان،
بر لبه تیغ و در آستانه فروپاشی ست.
کارمندان و دستاندرکاران آن چنان که برای بکار بُردن واژگان تازی و بیگانه کوشش میکنند،
کمترین کاری را برای شکوفایی این زبان و فرهنگ مادری ایران انجام نمیدهند.
گویا خواستِ سازمانیافتهِ کارمندان، گویندگان، گزارشگران و کارپردازان با کوششهای پیدا وُ پنهان خود و با پشتکار بسیارِ آنان،
آوردن هر چه بیشترِ واژگان بیگانه و انگلیسی در زان و فرهنگ زیبای پارسی است.
این کار سازمانیافتهِ آشِکار وُ نَهان، در رسانههای همگانی و پیشاپیش همه،
سدا و سیما ست.
هر برنامهای را بشنوید و ببینید،
به ویژه زیر نویسهای سیما.!!!!
در هر گفتگو با کارتاران رده دوم به پایین، سرپرستان باهمانها و سرپرستان کشوری،
استادان دانشگاهی و باید گفت کارشناسان و دانشمندنمایان،
انبوه واژگان تازی و انگلیسی به کار گرفته میشود.
🔷 با این که #رهبری_دستور_دادند.
«واژه سازی کنیم و زبان پارسی را پاس بداریم و واژگان پارسی بکار ببریم،»
هرگز و هیچگاه گوش سازمانها و دیگر نهادها بدهکار نبوده و نیست!!!!!
نمونه؛
👈 #واژگانی_همچون:
تایم: زمان، وخت.
تست: آزمایش.
آیتم: بخش.
وُله: میانبرنامه.
برَند، مارک: نشان.
ترمینال: پایانه.
کیوسک: دکه، سایبان، فروشگاهِ آهنی. و ....
گرید: تَراز، رَده، رَسته.
پتانسیل:توانایی، درونمایه، گنجایش.
ساپورت: پشتیبانی، یاری.
ترَنسفر: جابجایی.
بَکگراند: پسزمینه.
مِرسی: سپاس.
استرس: دلهره، تنش.
ترافیک: راهبندان، آمد و شد، گِره خوردنِ خودروها کُند شدن رفت و آمد مردم و خودروها.
آدرس: نشانی..
پلاکِ خانه- :شماره.
سیستم: سامانه، روش، شیوه.
کلینیک: درمانگاه.
ریکاوری: بازیابی. توانافزایی.
انیمیشن: پویانمایی.
آنالیز: واکافت، واکاوی.
استادیوم: ورزشگاه.
اسپایدر کَم: دوربین تارتنکی.
کنفرانس: نشست، گردهمآیی، میزگرد.
مَچ- match: هماهنگ، جُفت و جور.
کاور- cover: روکش.
موبایل: همراه، گوشی همراه.
پروسه: فَرآیند.
متراژ: اندازه، بازه.
موتور: پیشرانه.
تیتر: سرخَد.
رزومه: پیشینه، کارنامه.
دپارتمان: بخش.
دیالوگ: گفتگو.
اتوماتیک: خودکار.
فینال: پایانی.
ریاَکشن: واکنش.
ایمیل- پست الکترونیکی: رایانامه.
تیراژ: شمارگان.
استراتژی: راهبُردی.
سِمیفینال: نیمهپایانی.
لیست: پهرست.
مدال: نشان.
هافتایم: نیمه.
موزه: گنجینه.
موزیک: خُنیا، آهنگ.
اس.ام.اس: پیامک
لاین: راه، خَد.
سلول: یاخته.
آنلاین: زنده، بَرخَد.
سایت: تارنما.
وبلاگ: تارنگار.
وب: دیدارگاه.
پرینت: چاپ.
فاکس- فَکس: نَمابر[نه دورنگار.]
کامپیوتر: رایانه.
اینترنت: جهانگستر، تارکده، رایاتار.
مانیتور: نمایشگر.
کُنداکتور: برنامه خوان
دات- کام/ com. : تیل، خُجَک. تندرُو:BRT.
آره،باشه، خُب: o.k
peak, peac :اوگ، اوج
باسلاین: خَد ویژه.
اکسپو: نمایش، نمایشگاه.
مکانیسم: ساز و کار.
متابولیسم: سوخت و ساز.
هایکلاس: برجسته، دانشپایه.
سوپرمارکت: فروشگاه بزرگ، خواروبارفروشی.
فلاشبک: بازگشت.
فیدبَک: بازخورد.
فنس: پرچین، دیوار، مرزبندی.
شوک: تلنگر.
ریسک: سیج.
کنسل: به هم خورده، برهم خورده.
فستیوال: جشنواره.
کارناوال: کاروان شادی.
پسوُرد: گذرواژه.
پاسپورت: گذرنامه.
کنترل: پاییدن، پایش، مهار کردن.
لوگو: نماد، نشان
dead، line. :خَد پایان
اسپانسر: پشتیبان.
نوستالژیک: یادمان انگیز.
دوبلور: گوینده، تَرگُمان، ترزبان.
اسپیکر-میکروفن: بلندگو - سدابر.
پارادوکس: دوگانه.
fair play: بازی جوانمردانه
دِربی: شهرآورد.
اولتیماتوم: هشدار.
پارک: بوستان.
کنگره، سمینار: همایش.
ویو- view: چشمانداز، نما.
کاراکتر: سرشت.
رُل: بازی، فرمان.
بلوکه شدن: بسته شدن.
پک، پکِیج: بسته.
هیات دولت:کابینه.
کاندیدا: نامزد.
به کوشش #سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🍃🌹🍃
🔥#خشنوتره_اهوراهه_مزدا.
🔷 امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢 به روزِ پیروز وفرخ،
روز: «#رشن_ایزد»
ازماه #شهریور
به سال ۳۷۵۹ مزديسنا.
۳۷۵۹ / ۰۶ / ۱۳
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با روز شنبه:
#کیوان_شید
۱۳ #شهریور ماه
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞 خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۰۶ / ۱۳
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔴 برابر با روز شنبه 04 ماه #سپتامبر
🌲2021 💒 ترسایی.🌲
2021 / 09 / 04
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🟣 #رشن / روشنایی
⚖ #دادگری، #دادخواهی ⚖
⚖ #بمهر_دادگستر_باشیم⚖
____🏝⛲️🏝____
⚜️هان تا سر رشته خِرَد گُم نکنی
خود را ز برای نیک و بد گم نکنی
رهرو تویی و راه تویی؛ منزل تو
هشدار که راه، خود به خود گم نکنی.
🔥#سهروردی.
🥀 گل #نسترن نماد «رَشن ایزد» است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔥#خشنوتره_اهوراهه_مزدا.
🔷 امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢 به روزِ پیروز وفرخ،
روز: «#رشن_ایزد»
ازماه #شهریور
به سال ۳۷۵۹ مزديسنا.
۳۷۵۹ / ۰۶ / ۱۳
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با روز شنبه:
#کیوان_شید
۱۳ #شهریور ماه
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞 خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۰۶ / ۱۳
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔴 برابر با روز شنبه 04 ماه #سپتامبر
🌲2021 💒 ترسایی.🌲
2021 / 09 / 04
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🟣 #رشن / روشنایی
⚖ #دادگری، #دادخواهی ⚖
⚖ #بمهر_دادگستر_باشیم⚖
____🏝⛲️🏝____
⚜️هان تا سر رشته خِرَد گُم نکنی
خود را ز برای نیک و بد گم نکنی
رهرو تویی و راه تویی؛ منزل تو
هشدار که راه، خود به خود گم نکنی.
🔥#سهروردی.
🥀 گل #نسترن نماد «رَشن ایزد» است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🌻🍃🌾🍇🍃🌾🍇🍃🥐🌾🍊
🍃🌾🍋🍃🌾🍋🍃🫑🌾
🍂🍎🌾🧄🍃🍊🥝
🍐🌾🍑🍃🍏🌾
🌻 🥭 🍇 🍋
🍇 🌶🌾
🌾🫑 ۱۴۰۰ / ۰۶ / ۱۳
🦅
بامداد به مهر،
آسمان زندگیتان از خورشید تُهی مَباد.
هر روز؛
در لایههای تاریک شب بامدادی برمیخیزد!
و در گوشهای از نهانگاه آسمان آرام میگیرد.
همان هنگامی که پیمانه سیاهی شب پُر میشود
و هنگامهای دیگر از روندِ نابودی او به پایان میرسد.
بامدادی از دلِ این رَوندِ نابود کننده بامدادی
سرزنده و شاداب از راه میرسد و سر برخاک
میساید تا با این رَوِش دادههای بیشمار خداوندی را ستایش کند.
این بامداد نگاهش سراسر امید است و از آمدنش،
زندگی میجوشد وُ گرما وُ کام میبخشد.
تخت و بختتان زرریز
پادشاهی مهرتان پاینده.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🫐
🍈🍐
🌻 🍋 🍎
🍃🌾 🍇 🍑
🍂🥭🌾🌶🍃🌾🍊
🍃🌾🍎🍃🌾🍎🍃🌾🥕
🌻🍃🌾🍃🍇🌾🍃🌾🍇🍃🌾
🍃🌾🍋🍃🌾🍋🍃🫑🌾
🍂🍎🌾🧄🍃🍊🥝
🍐🌾🍑🍃🍏🌾
🌻 🥭 🍇 🍋
🍇 🌶🌾
🌾🫑 ۱۴۰۰ / ۰۶ / ۱۳
🦅
بامداد به مهر،
آسمان زندگیتان از خورشید تُهی مَباد.
هر روز؛
در لایههای تاریک شب بامدادی برمیخیزد!
و در گوشهای از نهانگاه آسمان آرام میگیرد.
همان هنگامی که پیمانه سیاهی شب پُر میشود
و هنگامهای دیگر از روندِ نابودی او به پایان میرسد.
بامدادی از دلِ این رَوندِ نابود کننده بامدادی
سرزنده و شاداب از راه میرسد و سر برخاک
میساید تا با این رَوِش دادههای بیشمار خداوندی را ستایش کند.
این بامداد نگاهش سراسر امید است و از آمدنش،
زندگی میجوشد وُ گرما وُ کام میبخشد.
تخت و بختتان زرریز
پادشاهی مهرتان پاینده.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🫐
🍈🍐
🌻 🍋 🍎
🍃🌾 🍇 🍑
🍂🥭🌾🌶🍃🌾🍊
🍃🌾🍎🍃🌾🍎🍃🌾🥕
🌻🍃🌾🍃🍇🌾🍃🌾🍇🍃🌾
#آشنایی_با_نامهای_ایرانی.
#لیان؛ 👧
✨✨✨
نامی برای دختران با ریشه پارسی به چم درخشنده، تابان، فروغ و روشنایی،
که در پی هم بدرخشند.💥
نام روستایی 🏡 در اسپَهان و همچنین نام روستایی 🏡 در نزدیکی بوشهر،
فراوانی این نام در سامانه زادنگاری(ثبت احوال) ۶۶۷ تَن میباشد.
#جانا؛ 👧
🌹🌹🌹
نامی برای دختران با ریشه پارسی،
از درهم آمیختنِ «جان» + « آ »
به چمِ «ای گرامی»؛
«ای گرامی جان»
«همچون جان،»
فراوانی این نام در سامانه زادنگاری ۱۰۸۸ تَن میباشد.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#لیان؛ 👧
✨✨✨
نامی برای دختران با ریشه پارسی به چم درخشنده، تابان، فروغ و روشنایی،
که در پی هم بدرخشند.💥
نام روستایی 🏡 در اسپَهان و همچنین نام روستایی 🏡 در نزدیکی بوشهر،
فراوانی این نام در سامانه زادنگاری(ثبت احوال) ۶۶۷ تَن میباشد.
#جانا؛ 👧
🌹🌹🌹
نامی برای دختران با ریشه پارسی،
از درهم آمیختنِ «جان» + « آ »
به چمِ «ای گرامی»؛
«ای گرامی جان»
«همچون جان،»
فراوانی این نام در سامانه زادنگاری ۱۰۸۸ تَن میباشد.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
گرمترین درودها و بهترین آرزوهایم برای یاران در آغاز هفتهای دیگر، همراه با پیشکش سخنی سخته از خردنامه باستان!
مهرورز شما؛
#سیروس_حامی.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
مهرورز شما؛
#سیروس_حامی.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🌸🌺🌼
🌺🌼
🌼
هر آنکس که در هفتْکِشور زَمین
بگردد ز راه و بتابَد ز دین
نِمایندهی رنجْ درویش را
زبون داشتن مردمِ خویش را
براَفراختن سر به بیشی و گنج
به رنجورْمردم نمایندهرنج
همه سربهسر نزدِ من کافِرند
از آهَرْمَنِ بدکُنش بدترند
هر آن دینوَری کو بر این دین بُوَد
ز یزدان و از منْش نَفرین بُوَد
#فردوسی
امیدوارم:
همهْساله پیروز بادی و شاد
سَرَت پر ز دانش، دلت پر ز داد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌼
🌺🌼
🌸🌺🌼
🌺🌼
🌼
هر آنکس که در هفتْکِشور زَمین
بگردد ز راه و بتابَد ز دین
نِمایندهی رنجْ درویش را
زبون داشتن مردمِ خویش را
براَفراختن سر به بیشی و گنج
به رنجورْمردم نمایندهرنج
همه سربهسر نزدِ من کافِرند
از آهَرْمَنِ بدکُنش بدترند
هر آن دینوَری کو بر این دین بُوَد
ز یزدان و از منْش نَفرین بُوَد
#فردوسی
امیدوارم:
همهْساله پیروز بادی و شاد
سَرَت پر ز دانش، دلت پر ز داد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌼
🌺🌼
🌸🌺🌼
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
درويشي بر در ديهي رسيد. جمعي كدخدايان را ديد آنجا نشسته. گفت: مرا
چيزي بدهيد وگرنه به خدا با اين ديه همان كنم كه با آن ديه ديگر كردم.
ايشان بترسيدند، گفتند كه مبادا ساحري يا وليئي باشد كه از او خرابي به ديه ما
رسد. آنچه خواست بدادند. بعد از آن پرسيدند كه با آن ديه چه كردي؟ گفت:
آنجا سئوالي كردم چيزي ندادند به اينجا آمدم. اگر شما نيز چيزي نميداديد
اين ديه را نيز رها ميكردم و به ديهي ديگر ميرفتم.
#عبید_زاکانی
درويشي بر در دهی(روستایی) رسيد.
گروهی كدخدايان را ديد که در آنجا نشسته بودند.
گفت:
مرا،! چيزي بدهيد،
وگرنه به خدا با اين دِه همان كنم كه با آن ده ديگر كردم.!
ايشان بترسيدند،
گفتند كه مبادا جادوگر و يا چشمبندی باشد،
كه از او آسیبی به ده ما برسد.
آنچه درویش خواست بدادند.
سپس از آن پرسيدند كه با آن دِه چه كردي؟
گفت:
آنجا پرسشی كردم چيزي ندادند به اينجا آمدم.
اگر شما نيز چيزي نميداديد
اين دِه را نيز رها ميكردم و به دِهي ديگر ميرفتم.!
🔸 برگردان به پارسی پاک؛
✍ #سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
چيزي بدهيد وگرنه به خدا با اين ديه همان كنم كه با آن ديه ديگر كردم.
ايشان بترسيدند، گفتند كه مبادا ساحري يا وليئي باشد كه از او خرابي به ديه ما
رسد. آنچه خواست بدادند. بعد از آن پرسيدند كه با آن ديه چه كردي؟ گفت:
آنجا سئوالي كردم چيزي ندادند به اينجا آمدم. اگر شما نيز چيزي نميداديد
اين ديه را نيز رها ميكردم و به ديهي ديگر ميرفتم.
#عبید_زاکانی
درويشي بر در دهی(روستایی) رسيد.
گروهی كدخدايان را ديد که در آنجا نشسته بودند.
گفت:
مرا،! چيزي بدهيد،
وگرنه به خدا با اين دِه همان كنم كه با آن ده ديگر كردم.!
ايشان بترسيدند،
گفتند كه مبادا جادوگر و يا چشمبندی باشد،
كه از او آسیبی به ده ما برسد.
آنچه درویش خواست بدادند.
سپس از آن پرسيدند كه با آن دِه چه كردي؟
گفت:
آنجا پرسشی كردم چيزي ندادند به اينجا آمدم.
اگر شما نيز چيزي نميداديد
اين دِه را نيز رها ميكردم و به دِهي ديگر ميرفتم.!
🔸 برگردان به پارسی پاک؛
✍ #سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
#گنجینه_زبانزدهای_پارسی_و_ریشه_یابی_آنان.
این داستان:
(دندانی که درد میکُند باید کَند و انداخت دور)
🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹
#نی
#استاد_محمد_موسوی
#ابوعطا.
🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼🎼
گردآوری و خوانش: #محمود_دهقانی.
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#گنجینه_زبانزدهای_پارسی_و_ریشه_یابی_آنان.
این داستان:
(دندانی که درد میکُند باید کَند و انداخت دور)
🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹
#نی
#استاد_محمد_موسوی
#ابوعطا.
🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼🎼
گردآوری و خوانش: #محمود_دهقانی.
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Telegram
attach 📎
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🌋🔥🌋🔥🌋🔥🌋🔥🌋🔥🌋🔥🌋🔥🌋🔥🌋🔥
زادروز آدمی روشن شدن کبریتی است،
و مِرگَش خاموشی آن!
بنگر که در این بازه و هنگام چه کردی؟
🔥 گرما بخشیدید.؟ ...
یا
🌋 سوزاندید.؟ ...!
#سخن_بزرگان.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
زادروز آدمی روشن شدن کبریتی است،
و مِرگَش خاموشی آن!
بنگر که در این بازه و هنگام چه کردی؟
🔥 گرما بخشیدید.؟ ...
یا
🌋 سوزاندید.؟ ...!
#سخن_بزرگان.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#واژگان_پارسی؛
#بخش_سیسد_و_بیست_و_یکم.
۳۲۱
#واژگان_سدا_و_سیما؛📺
🎙#سدا،📞.
📺#سیما 🖥.
🔷 با کوشش همه سویه سازمانها و نهادهای ایرانی، زبان آیینی و زیبای پارسی در آستانه دگرگونی و نابودی ست.
زبان پارسی این زیبای سخت جان،
بر لبه تیغ و در آستانه فروپاشی ست.
کارمندان و دستاندرکاران آن چنان که برای بکار بُردن واژگان تازی و بیگانه کوشش میکنند،
کمترین کاری را برای شکوفایی این زبان و فرهنگ مادری ایران انجام نمیدهند.
گویا خواستِ سازمانیافتهِ کارمندان، گویندگان، گزارشگران و کارپَردازان با کوششهای پیدا وُ پنهان خود و با پشتکار بسیارِ آنان،
آوردن هر چه بیشترِ واژگان بیگانه و انگلیسی در زبان و فرهنگ زیبای پارسی است.
این کار سازمانیافتهِ آشِکار وُ نَهان،
در رسانههای همگانی و پیشاپیش همه،
#سدا_و_سیما ست.
هر برنامهای را بشنوید و ببینید،
به ویژه زیر نویسهای سیما.!!!!
در هر گفتگو با کارتاران رده دوم به پایین، سرپرستان باهمانها و سرپرستان کشوری،
استادان دانشگاهی و باید گفت کارشناسان و دانشمندنمایان،
انبوه واژگان تازی و انگلیسی به کار گرفته میشود.
🔷 با این که #رهبری_دستور_دادند.
«واژه سازی کنیم و زبان پارسی را پاس بداریم و واژگان پارسی بکار ببریم،»
هرگز و هیچگاه گوش سازمانها و دیگر نهادها بدهکار نبوده و نیست.!!!!!
نمونه؛
👈 #واژگانی_همچون:
تایم: زمان، وخت.
تست: آزمایش.
آیتم: بخش.
وُله: میانبرنامه.
بِرَند، مارک: نشان.
ترمینال: پایانه.
کیوسک: دکه، سایبان، فروشگاهِ آهنی. و ....
گرید: تَراز، رَده، رَسته.
پتانسیل: توانایی، درونمایه، گنجایش.
ساپورت: پشتیبانی، یاری.
ترَنسفر: جابجایی.
بَکگراند: پسزمینه.
مِرسی: سپاس.
استرس: دلهره، تنش.
ترافیک: راهبندان، گِره خوردنِ خودروها، کُند شدن رفت و آمد مردم و خودروها.
آدرس: نشانی..
پلاکِ خانه- :شماره.
سیستم: سامانه، روش، شیوه.
کلینیک: درمانگاه.
ریکاوری: بازیابی. توانافزایی.
انیمیشن: پویانمایی.
آنالیز: واکافت، واکاوی.
استادیوم: ورزشگاه.
اسپایدر کَم: دوربین تارتنکی.
کنفرانس: نشست، گردهمآیی، میزگرد.
مَچ- match: هماهنگ، جُفت و جور.
کاور- cover: روکش.
موبایل: همراه، گوشی همراه.
پروسه: فَرآیند.
متراژ: اندازه، بازه.
موتور: پیشرانه.
تیتر: سرخَد.
رزومه: پیشینه، کارنامه.
دپارتمان: بخش.
دیالوگ: گفتگو.
اتوماتیک: خودکار.
فینال: پایانی.
ریاَکشن: واکنش.
ایمیل- پست الکترونیکی: رایانامه.
تیراژ: شمارگان.
استراتژی: راهبُردی.
سِمیفینال: نیمهپایانی.
لیست: پهرست.
مدال: نشان.
هافتایم: نیمه.
موزه: گنجینه.
موزیک: خُنیا، آهنگ.
اس.ام.اس: پیامک.
لاین: راه، خَد.
سلول: یاخته.
آنلاین: زنده، بَرخَد.
سایت: تارنما.
وبلاگ: تارنگار.
وب: دیدارگاه.
پرینت: چاپ.
فاکس- فَکس: نَمابر[نه دورنگار.]
کامپیوتر: رایانه.
اینترنت: جهانگستر، تارکده، رایاتار.
مانیتور: نمایشگر.
کُنداکتور: برنامه خوان
دات- کام/ com.: تیل، خُجَک. تندرُو: BRT.
آره،باشه، خُب: o.k
peak, peac :اوگ، اوج
باسلاین: خَد ویژه.
اکسپو: نمایش، نمایشگاه.
مکانیسم: ساز و کار.
متابولیسم: سوخت و ساز.
هایکلاس: برجسته، دانشپایه.
سوپرمارکت: فروشگاه بزرگ، خواروبارفروشی.
فلاشبک: بازگشت.
فیدبَک: بازخورد.
فنس: پرچین، دیوار، مرزبندی.
شوک: تلنگر.
ریسک: سیج.
کنسل: به هم خورده، برهم خورده.
فستیوال: جشنواره.
کارناوال: کاروان شادی.
پسوُرد: گذرواژه.
پاسپورت: گذرنامه.
کنترل: پاییدن، پایش، مهار کردن.
لوگو: نماد، نشان
dead، line. :خَد پایان
اسپانسر: پشتیبان.
نوستالژیک: یادمان انگیز.
دوبلور: گوینده، تَرگُمان، ترزبان.
اسپیکر-میکروفن: بلندگو - سدابر.
پارادوکس: دوگانه.
fair play: بازی جوانمردانه
دِربی: شهرآورد.
اولتیماتوم: هشدار.
پارک: بوستان.
کنگره، سمینار: همایش.
ویو- view: چشمانداز، نما.
کاراکتر: سرشت.
رُل: بازی، فرمان.
بلوکه شدن: بسته شدن.
پک، پکِیج: بسته.
هیات دولت:کابینه.
کاندیدا: نامزد.
به کوشش #سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_سیسد_و_بیست_و_یکم.
۳۲۱
#واژگان_سدا_و_سیما؛📺
🎙#سدا،📞.
📺#سیما 🖥.
🔷 با کوشش همه سویه سازمانها و نهادهای ایرانی، زبان آیینی و زیبای پارسی در آستانه دگرگونی و نابودی ست.
زبان پارسی این زیبای سخت جان،
بر لبه تیغ و در آستانه فروپاشی ست.
کارمندان و دستاندرکاران آن چنان که برای بکار بُردن واژگان تازی و بیگانه کوشش میکنند،
کمترین کاری را برای شکوفایی این زبان و فرهنگ مادری ایران انجام نمیدهند.
گویا خواستِ سازمانیافتهِ کارمندان، گویندگان، گزارشگران و کارپَردازان با کوششهای پیدا وُ پنهان خود و با پشتکار بسیارِ آنان،
آوردن هر چه بیشترِ واژگان بیگانه و انگلیسی در زبان و فرهنگ زیبای پارسی است.
این کار سازمانیافتهِ آشِکار وُ نَهان،
در رسانههای همگانی و پیشاپیش همه،
#سدا_و_سیما ست.
هر برنامهای را بشنوید و ببینید،
به ویژه زیر نویسهای سیما.!!!!
در هر گفتگو با کارتاران رده دوم به پایین، سرپرستان باهمانها و سرپرستان کشوری،
استادان دانشگاهی و باید گفت کارشناسان و دانشمندنمایان،
انبوه واژگان تازی و انگلیسی به کار گرفته میشود.
🔷 با این که #رهبری_دستور_دادند.
«واژه سازی کنیم و زبان پارسی را پاس بداریم و واژگان پارسی بکار ببریم،»
هرگز و هیچگاه گوش سازمانها و دیگر نهادها بدهکار نبوده و نیست.!!!!!
نمونه؛
👈 #واژگانی_همچون:
تایم: زمان، وخت.
تست: آزمایش.
آیتم: بخش.
وُله: میانبرنامه.
بِرَند، مارک: نشان.
ترمینال: پایانه.
کیوسک: دکه، سایبان، فروشگاهِ آهنی. و ....
گرید: تَراز، رَده، رَسته.
پتانسیل: توانایی، درونمایه، گنجایش.
ساپورت: پشتیبانی، یاری.
ترَنسفر: جابجایی.
بَکگراند: پسزمینه.
مِرسی: سپاس.
استرس: دلهره، تنش.
ترافیک: راهبندان، گِره خوردنِ خودروها، کُند شدن رفت و آمد مردم و خودروها.
آدرس: نشانی..
پلاکِ خانه- :شماره.
سیستم: سامانه، روش، شیوه.
کلینیک: درمانگاه.
ریکاوری: بازیابی. توانافزایی.
انیمیشن: پویانمایی.
آنالیز: واکافت، واکاوی.
استادیوم: ورزشگاه.
اسپایدر کَم: دوربین تارتنکی.
کنفرانس: نشست، گردهمآیی، میزگرد.
مَچ- match: هماهنگ، جُفت و جور.
کاور- cover: روکش.
موبایل: همراه، گوشی همراه.
پروسه: فَرآیند.
متراژ: اندازه، بازه.
موتور: پیشرانه.
تیتر: سرخَد.
رزومه: پیشینه، کارنامه.
دپارتمان: بخش.
دیالوگ: گفتگو.
اتوماتیک: خودکار.
فینال: پایانی.
ریاَکشن: واکنش.
ایمیل- پست الکترونیکی: رایانامه.
تیراژ: شمارگان.
استراتژی: راهبُردی.
سِمیفینال: نیمهپایانی.
لیست: پهرست.
مدال: نشان.
هافتایم: نیمه.
موزه: گنجینه.
موزیک: خُنیا، آهنگ.
اس.ام.اس: پیامک.
لاین: راه، خَد.
سلول: یاخته.
آنلاین: زنده، بَرخَد.
سایت: تارنما.
وبلاگ: تارنگار.
وب: دیدارگاه.
پرینت: چاپ.
فاکس- فَکس: نَمابر[نه دورنگار.]
کامپیوتر: رایانه.
اینترنت: جهانگستر، تارکده، رایاتار.
مانیتور: نمایشگر.
کُنداکتور: برنامه خوان
دات- کام/ com.: تیل، خُجَک. تندرُو: BRT.
آره،باشه، خُب: o.k
peak, peac :اوگ، اوج
باسلاین: خَد ویژه.
اکسپو: نمایش، نمایشگاه.
مکانیسم: ساز و کار.
متابولیسم: سوخت و ساز.
هایکلاس: برجسته، دانشپایه.
سوپرمارکت: فروشگاه بزرگ، خواروبارفروشی.
فلاشبک: بازگشت.
فیدبَک: بازخورد.
فنس: پرچین، دیوار، مرزبندی.
شوک: تلنگر.
ریسک: سیج.
کنسل: به هم خورده، برهم خورده.
فستیوال: جشنواره.
کارناوال: کاروان شادی.
پسوُرد: گذرواژه.
پاسپورت: گذرنامه.
کنترل: پاییدن، پایش، مهار کردن.
لوگو: نماد، نشان
dead، line. :خَد پایان
اسپانسر: پشتیبان.
نوستالژیک: یادمان انگیز.
دوبلور: گوینده، تَرگُمان، ترزبان.
اسپیکر-میکروفن: بلندگو - سدابر.
پارادوکس: دوگانه.
fair play: بازی جوانمردانه
دِربی: شهرآورد.
اولتیماتوم: هشدار.
پارک: بوستان.
کنگره، سمینار: همایش.
ویو- view: چشمانداز، نما.
کاراکتر: سرشت.
رُل: بازی، فرمان.
بلوکه شدن: بسته شدن.
پک، پکِیج: بسته.
هیات دولت:کابینه.
کاندیدا: نامزد.
به کوشش #سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🍃🌹🍃
🔥#خشنوتره_اهورهه_مزدا.
🔷 امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢 به روزِ پیروز وفرخ،
روز: «#فروردین_ایزد» ازماه #شهریور
به سال 3759 🔥 مزديسنا،
۳۷۵۹ / ۰۶ / ۱۴
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با روز یک شنبه: #مهر_شید
۱۴ #شهریور ماه
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞 خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۰۶ / ۱۴
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔴برابر با روز یکشنبه 05 #سپتامبر
🌲2021 💒 ترسایی. 🌲
2021 / 09 / 05
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔥#فروردین / #فروهر 🔥
🪔 نیروی پیشرفت🪔
🟣 آنکه ذات آفرینش با وجودش زیور است.
بر وجودش آفرین کز آفرینش برتر است.
🥀 گل #تاج_خروس
نماد «#فروردین_ایزد» است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🔥#خشنوتره_اهورهه_مزدا.
🔷 امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢 به روزِ پیروز وفرخ،
روز: «#فروردین_ایزد» ازماه #شهریور
به سال 3759 🔥 مزديسنا،
۳۷۵۹ / ۰۶ / ۱۴
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با روز یک شنبه: #مهر_شید
۱۴ #شهریور ماه
به سالِ ۱۴۰۰ 🌞 خورشيدى.
۱۴۰۰ / ۰۶ / ۱۴
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔴برابر با روز یکشنبه 05 #سپتامبر
🌲2021 💒 ترسایی. 🌲
2021 / 09 / 05
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
🔥#فروردین / #فروهر 🔥
🪔 نیروی پیشرفت🪔
🟣 آنکه ذات آفرینش با وجودش زیور است.
بر وجودش آفرین کز آفرینش برتر است.
🥀 گل #تاج_خروس
نماد «#فروردین_ایزد» است.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🌻🍃🌾🍇🍃🌾🍇🍃🥐🌾🍊
🍃🌾🍋🍃🌾🍋🍃🫑🌾
🍂🍎🌾🧄🍃🍊🥝
🍐🌾🍑🍃🍏🌾
🌻 🥭 🍇 🍋
🍇 🌶🌾
🌾🫑 ۱۴۰۰ / ۰۶ / ۱۴
🦅
بامداد به مهر،
آسمان زندگیتان از خورشید تُهی مَباد.
شب مهربانیها را تازیانه میزند.!
شب که پیامآورِ ترس و آرامشهای
مرگآور ست به افسانهها پیوست.!
بامداد که مُژدهآورِ شادی و دوستی ست!
از پس کوههای سربرافراشته سَربَرآورد.
چون رمز و راز زندگی در روشنای روز بسته میشود.
در بامدادان آوازها و رفت و آمد مَردم،
گوشِ کوچه و خیابانها را پُر میکند
و سراسر شهر را میپوشاند،
دلها را نوازش میدهد.
هنگامی که بامداد با خورشید بر میدمد،
همه به او دل میبندند!
زیرا همه به او نیاز دارند.!
تخت و بختتان زرریز
پادشاهی مهرتان پاینده.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🫐
🍈🍐
🌻 🍋 🍎
🍃🌾 🍇 🍑
🍂🥭🌾🌶🍃🌾🍊
🍃🌾🍎🍃🌾🍎🍃🌾🥕
🌻🍃🌾🍃🍇🌾🍃🌾🍇🍃🌾
🍃🌾🍋🍃🌾🍋🍃🫑🌾
🍂🍎🌾🧄🍃🍊🥝
🍐🌾🍑🍃🍏🌾
🌻 🥭 🍇 🍋
🍇 🌶🌾
🌾🫑 ۱۴۰۰ / ۰۶ / ۱۴
🦅
بامداد به مهر،
آسمان زندگیتان از خورشید تُهی مَباد.
شب مهربانیها را تازیانه میزند.!
شب که پیامآورِ ترس و آرامشهای
مرگآور ست به افسانهها پیوست.!
بامداد که مُژدهآورِ شادی و دوستی ست!
از پس کوههای سربرافراشته سَربَرآورد.
چون رمز و راز زندگی در روشنای روز بسته میشود.
در بامدادان آوازها و رفت و آمد مَردم،
گوشِ کوچه و خیابانها را پُر میکند
و سراسر شهر را میپوشاند،
دلها را نوازش میدهد.
هنگامی که بامداد با خورشید بر میدمد،
همه به او دل میبندند!
زیرا همه به او نیاز دارند.!
تخت و بختتان زرریز
پادشاهی مهرتان پاینده.
به ✍
#سیــاه_منـصـور.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
🫐
🍈🍐
🌻 🍋 🍎
🍃🌾 🍇 🍑
🍂🥭🌾🌶🍃🌾🍊
🍃🌾🍎🍃🌾🍎🍃🌾🥕
🌻🍃🌾🍃🍇🌾🍃🌾🍇🍃🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#آشنایی_با_نامهای_ایرانی.
👦#هامین.
💥💥💥💥💥💥
نامی برای پسران با ریشه اوستایی،
پهلوی به چم تابستان، گرمابخش، نام روستایی🏡 در شهرستان میناب استان هرمزگان،
این نام در سامانه زادنگاری نیامده است.
👦آرشاویر.
👑👑👑👑👑👑
نامی برای پسران با ریشه پارسی به چم مرد خوب، مرد پرهیزکار و پاک، نام هفتمین پادشاه دودمان اشکانی(فرهاد چهارم یا پنجم) فراوانی این نام در سامانه زادنگاری ۱۰۴۶ تَن میباشد.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
👦#هامین.
💥💥💥💥💥💥
نامی برای پسران با ریشه اوستایی،
پهلوی به چم تابستان، گرمابخش، نام روستایی🏡 در شهرستان میناب استان هرمزگان،
این نام در سامانه زادنگاری نیامده است.
👦آرشاویر.
👑👑👑👑👑👑
نامی برای پسران با ریشه پارسی به چم مرد خوب، مرد پرهیزکار و پاک، نام هفتمین پادشاه دودمان اشکانی(فرهاد چهارم یا پنجم) فراوانی این نام در سامانه زادنگاری ۱۰۴۶ تَن میباشد.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
♻️#نکتههای_ویرایشی؛
واژهی اوستایی «گئوش» به چم(معنی) «جهان مادی» است.
این واژه نخست به «گئو» دگردیس شده(تغییر یافته)، سپس در زبان یونانی هم به «ژئو» دگردیس شده است.
اکنون به آسانی درخواهیم یافت ریشهی واژهی «ژئو» در واژگان آمیختاری(واژگان ترکیبی) «ژئوگرافی» که تازی شدهی آن «جغرافی» است
و نیز «ژئوپلیتیک» و ... از کجاست؟.
این واژه در زبان پارسی به «گیتی» دگردیسی شده است....
🔷 #امر.
«امر» واژهای تازیست که میتوان جایگزینهای پارسی آن را بهکار برد:
امر= فرمایش، فرمان، دستور.
آمر= فرمانبُد، فرماینده، فرماندهنده.
آمراً= فرمانی، زورکی، دستوری.
امرکردن= فرمودن.
امریه= فرماننامه.
مأمور= بهفرمان، فرمانیافته، کارگزار، گمارده، گماشته.
مامور کردن= گماردن.
ماموریت= فرستاکی، فِرستِش، گمارش.
ماموریت داشتن= دستوری داشتن، گمارده بودن.
آخرالامر= سرانجام، پایان کار، درپایان.
حسبالامر= به دستور، به فرمایش، به فرموده.
نمونه:
امر به معروف= فرمان به نیکی، فرمان به درستكاری.
آخرالامر گِل کوزه گران خواهی شد (حافظ)
تو سرانجام گِلِ کوزهگران خواهی شد.
اینقدر امر و نهی نكن=
اینهمه دستورِ این کار را انجام بده و انجام نده.
هی نگو اینو این کار را بكن و این کار را نكن.
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «سرای فرزندان ایران.»
پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست!
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
واژهی اوستایی «گئوش» به چم(معنی) «جهان مادی» است.
این واژه نخست به «گئو» دگردیس شده(تغییر یافته)، سپس در زبان یونانی هم به «ژئو» دگردیس شده است.
اکنون به آسانی درخواهیم یافت ریشهی واژهی «ژئو» در واژگان آمیختاری(واژگان ترکیبی) «ژئوگرافی» که تازی شدهی آن «جغرافی» است
و نیز «ژئوپلیتیک» و ... از کجاست؟.
این واژه در زبان پارسی به «گیتی» دگردیسی شده است....
🔷 #امر.
«امر» واژهای تازیست که میتوان جایگزینهای پارسی آن را بهکار برد:
امر= فرمایش، فرمان، دستور.
آمر= فرمانبُد، فرماینده، فرماندهنده.
آمراً= فرمانی، زورکی، دستوری.
امرکردن= فرمودن.
امریه= فرماننامه.
مأمور= بهفرمان، فرمانیافته، کارگزار، گمارده، گماشته.
مامور کردن= گماردن.
ماموریت= فرستاکی، فِرستِش، گمارش.
ماموریت داشتن= دستوری داشتن، گمارده بودن.
آخرالامر= سرانجام، پایان کار، درپایان.
حسبالامر= به دستور، به فرمایش، به فرموده.
نمونه:
امر به معروف= فرمان به نیکی، فرمان به درستكاری.
آخرالامر گِل کوزه گران خواهی شد (حافظ)
تو سرانجام گِلِ کوزهگران خواهی شد.
اینقدر امر و نهی نكن=
اینهمه دستورِ این کار را انجام بده و انجام نده.
هی نگو اینو این کار را بكن و این کار را نكن.
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «سرای فرزندان ایران.»
پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست!
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
شيطان را پرسيدند كه كدام طايفه را دوست داري؟ گفت: دلان را. گفتند:
چرا؟ گفت: از بهر آن كه من به سخن دروغ از ايشان خرسند بودم ايشان
سوگند دروغ نيز بدان افزودند.
#عبید_زاکانی.
از اهریمن پرسيدند كه كدام دودمان را دوست داري؟
گفت: کسانی که کار دادوستد میکنند را. گفتند: چرا؟
گفت: از بهر آن كه من به سخن دروغ از ايشان خرسند بودم ايشان سوگند دروغ نيز بدان افزودند.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
چرا؟ گفت: از بهر آن كه من به سخن دروغ از ايشان خرسند بودم ايشان
سوگند دروغ نيز بدان افزودند.
#عبید_زاکانی.
از اهریمن پرسيدند كه كدام دودمان را دوست داري؟
گفت: کسانی که کار دادوستد میکنند را. گفتند: چرا؟
گفت: از بهر آن كه من به سخن دروغ از ايشان خرسند بودم ايشان سوگند دروغ نيز بدان افزودند.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
#گنجینه_زبانزدهای_پارسی_و_ریشهیابی_آنان.
این داستان: (دنده اش پهن است)
🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹
#ویلن
#استاد_بیژن_مرتضوی.
🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼🎼
گردآوری و خوانش: #محمود_دهقانی.
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
#گنجینه_زبانزدهای_پارسی_و_ریشهیابی_آنان.
این داستان: (دنده اش پهن است)
🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹🎹
#ویلن
#استاد_بیژن_مرتضوی.
🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼🎼
گردآوری و خوانش: #محمود_دهقانی.
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
Telegram
attach 📎
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
#واژگان_پارسی.
#بخش_سیسد_و_بیست_و_دوم؛
۳۲۲
#فرزندان_ایران.!
جنبشی که در سدهی کنونی در میان پارسیزبانان ایران برای واژهگزینی آغاز شده است،
کار تازهای نیست.
دانشمندان ایرانی در نخستین سدههای پس از اسلام بیکار ننشسته و برای نگهداری از زبان پارسی کوشیدهاند.
«ابوریحان بیرونی» «رازی» و «پورسینا» از پرچمداران جنبش واژهگزینی دانشیک(علمی) در زبان پارسی بودند.
برای نمونه، «التفهیم» بیرونی گنجینهای از واژگان نژاده (اصیل) و خوشساخت زبان پارسی است.
نبیک(کتاب)های دیگر بیرونی همچون «آثارالباقیه»، «الجماهر» و «صیدنه» نیز سرشار از واژگان شیوای پارسی هستند.
او در «الجماهر» نامهای گوهرها و توپالها(فلزات) و در صیدنه نام گیاهان و داروها را به پارسی برگردانده یا برای آنها برابرسازی کرده است.
بیرونی در التفهیم کوشیده است که در اَنگارش(ریاضی) واژگانی کارا جایگزین کند.
او با این کار فرهنگ واژگان دانشیک(علمی) پارسی را پرمایهتر ساخته است.
بسیاری از این واژگان در زمان ساسانیان در ستارهشناسی و رایگری(ریاضی) کاربرد داشتند.
برابرهای پارسی برگزیدهی ابوریحان در التفهیم و پورسینا در «دانشنامهی علائی» گاهی هم سانند.
برخی از واژگانی که آنان برگزیدند در نوشتههای کهن پارسی کاربرد داشت و واژگان بسیاری نیز نوساخته هستند.
در اینجا با فهرست کوتاهی از واژگان برگزیده در «التفهیم» آشنا میشویم.
✅پارسی. ❌تازی.
راست ستون= استوانه قائم.
ستارهیاب= اسطرلاب.
آبگیر= برکه، بطیحه.
دندانه= تضریس.
آموختن= تعلم.
آموزیدن= تعلیم.
جدا کردن= تمیز دادن.
بازداشتن= حبس/ توقیف.
زاویه گشاده= زاویه منفرجه.
ناخوبکاری= زشتی عمل و بدخدمتی.
شناگر= سبّاح، ملاح.
آغازیدن= شروع کردن.
آفتاب، خورشید= شمس.
آتش آسمانی، آذرخش= رعد و برق، صاعقه.
تابستان= صیف.
آغل، جایستوران، ستورگاه= طویله.
داروی زهری= دوای سمی.
زاویه تیز= زاویه حاده.
شاخ= فرع
تابستانگاه= فصل و موقع تابستان.
کاریز= قنات.
ستارگان ابری= کواکب سحابی
ستاره رونده= کوکب سيار.
کیوان= زحل.
باری= لااقل.
راست پهلو= متساوی الاضلاع.
نمودار= مثال، شاهد.
کاردار= عامل.
تاوان= غرامت.
بهرام= مریخ
پیشدستی= مسابقت و مبادرت.
میانگی= معتدل.
کشتیبان= ملاح.
گورپاشیدن= نبش قبر.
کیش= نحله.
نماز پیشین= نماز ظهر.
نماز دیگر= نماز عصر.
مویه= نوحه و زاری
میانگاه= وسط.
بیرونی را همچنین پدر دانش «مردمشناسی» میدانند. بیرونی با دیدهای دانشمندانه و خردمندانه به گذشته نگاه کرده و کوشش فراوانی در یافتن راستیها از خود نشان داد.
در ایرانی که تازشها و دشمنیهای پیاپی و سهمگین، بسیاری از دانش نوشتاری ما را به آتش کشید، اگر نبود بیرونی، ما این دانش اندک دربارهی روش زندگی نیاکانمان را در دست نداشتیم و درباره پیشینهمان هیچ نمیدانستیم.
سیزدهم شهریور، روز بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی گرامی باد.
🖋 برداشت آزاد از:
بازنگری کارنامهی بیرونی در زبان فارسی،
#علی_مصریان.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡
#بخش_سیسد_و_بیست_و_دوم؛
۳۲۲
#فرزندان_ایران.!
جنبشی که در سدهی کنونی در میان پارسیزبانان ایران برای واژهگزینی آغاز شده است،
کار تازهای نیست.
دانشمندان ایرانی در نخستین سدههای پس از اسلام بیکار ننشسته و برای نگهداری از زبان پارسی کوشیدهاند.
«ابوریحان بیرونی» «رازی» و «پورسینا» از پرچمداران جنبش واژهگزینی دانشیک(علمی) در زبان پارسی بودند.
برای نمونه، «التفهیم» بیرونی گنجینهای از واژگان نژاده (اصیل) و خوشساخت زبان پارسی است.
نبیک(کتاب)های دیگر بیرونی همچون «آثارالباقیه»، «الجماهر» و «صیدنه» نیز سرشار از واژگان شیوای پارسی هستند.
او در «الجماهر» نامهای گوهرها و توپالها(فلزات) و در صیدنه نام گیاهان و داروها را به پارسی برگردانده یا برای آنها برابرسازی کرده است.
بیرونی در التفهیم کوشیده است که در اَنگارش(ریاضی) واژگانی کارا جایگزین کند.
او با این کار فرهنگ واژگان دانشیک(علمی) پارسی را پرمایهتر ساخته است.
بسیاری از این واژگان در زمان ساسانیان در ستارهشناسی و رایگری(ریاضی) کاربرد داشتند.
برابرهای پارسی برگزیدهی ابوریحان در التفهیم و پورسینا در «دانشنامهی علائی» گاهی هم سانند.
برخی از واژگانی که آنان برگزیدند در نوشتههای کهن پارسی کاربرد داشت و واژگان بسیاری نیز نوساخته هستند.
در اینجا با فهرست کوتاهی از واژگان برگزیده در «التفهیم» آشنا میشویم.
✅پارسی. ❌تازی.
راست ستون= استوانه قائم.
ستارهیاب= اسطرلاب.
آبگیر= برکه، بطیحه.
دندانه= تضریس.
آموختن= تعلم.
آموزیدن= تعلیم.
جدا کردن= تمیز دادن.
بازداشتن= حبس/ توقیف.
زاویه گشاده= زاویه منفرجه.
ناخوبکاری= زشتی عمل و بدخدمتی.
شناگر= سبّاح، ملاح.
آغازیدن= شروع کردن.
آفتاب، خورشید= شمس.
آتش آسمانی، آذرخش= رعد و برق، صاعقه.
تابستان= صیف.
آغل، جایستوران، ستورگاه= طویله.
داروی زهری= دوای سمی.
زاویه تیز= زاویه حاده.
شاخ= فرع
تابستانگاه= فصل و موقع تابستان.
کاریز= قنات.
ستارگان ابری= کواکب سحابی
ستاره رونده= کوکب سيار.
کیوان= زحل.
باری= لااقل.
راست پهلو= متساوی الاضلاع.
نمودار= مثال، شاهد.
کاردار= عامل.
تاوان= غرامت.
بهرام= مریخ
پیشدستی= مسابقت و مبادرت.
میانگی= معتدل.
کشتیبان= ملاح.
گورپاشیدن= نبش قبر.
کیش= نحله.
نماز پیشین= نماز ظهر.
نماز دیگر= نماز عصر.
مویه= نوحه و زاری
میانگاه= وسط.
بیرونی را همچنین پدر دانش «مردمشناسی» میدانند. بیرونی با دیدهای دانشمندانه و خردمندانه به گذشته نگاه کرده و کوشش فراوانی در یافتن راستیها از خود نشان داد.
در ایرانی که تازشها و دشمنیهای پیاپی و سهمگین، بسیاری از دانش نوشتاری ما را به آتش کشید، اگر نبود بیرونی، ما این دانش اندک دربارهی روش زندگی نیاکانمان را در دست نداشتیم و درباره پیشینهمان هیچ نمیدانستیم.
سیزدهم شهریور، روز بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی گرامی باد.
🖋 برداشت آزاد از:
بازنگری کارنامهی بیرونی در زبان فارسی،
#علی_مصریان.
📘 🖌 @FARZANDAN_PARSI.💡