کودک و فرهنگ
1.21K subscribers
5.2K photos
729 videos
112 files
1.42K links
تجربه های مادری روزنامه نگار و تسهیلگر فرهنگی. ریحانه قاسم رشیدی هستم .

ارتباط

@rb1105
Download Telegram
سفر به تهران گمشده


«ساختمان پرچم» سال‌ها تکیه‌داده‌بود به مسجد فخرالدوله که دختر شجاع مظفرالدین‌شاه ساخته‌بود. فاصله‌ای نداشت با موقوفه‌ی خاندان امینی که امین‌الدوله صدر اعظم پاکدست ایران جدشان بود در چند قدمی میدانی که آزادی و تجدد را نمایندگی می‌کرد.

باد در دهه‌ی شصت، پرچم‌های رنگارنگ ملل را تکان می‌داد و در میان موشکباران و آژیر قرمز، فقط دیدن هر روزه‌ی این ساختمان متفاوت بر سر راه مدرسه، عشق به شناختن جهانی فراتر را در دل کم‌سال من زنده‌ نگه می‌داشت.

فقط یکبار، در زمستان ۷۹ همراه همسرم از پله‌های کم عرض و موکت پوش این بنای رویایی بالا رفتم. همسرم برای پروژه‌ای به تعدادی پرچم احتیاج داشت. حس عجیبی آن لحظه‌ها هنوز یادم است؛ پا گذاشتن به مکانی که سال‌ها درباره‌اش خیالپردازی کرده‌بودم.

زندگی مگر جز این است؟ خیال‌هایی که «گاهی» به واقعیت می‌پیوندد.


سالهاست که دیگر آن ساختمان قشنگ و پرچم‌های رنگینش وجود ندارد. دیگر کودکی پشت چراغ طولانی چهارراه فخرآباد سرش را به سمت آسمان نمی‌گیرد تا پرچم ژاپن و فرانسه و هند را پیدا کند و بپرسد آن پرچم سومی مال کجاست.


افسوس که تهران امروز، چیزی جز ساختمان‌های غول‌آسای زشت و بدترکیب سیمانی ندارد که به بچه‌ها نشان بدهد و معدود یادگارهایش
پشت همین سازه‌ها پنهان شده‌اند.


اگر به تهران قدیم و داستان‌هایش علاقه‌دارید و دوست دارید ساعت‌هایی را با شادی و در جمعی مهربان بگذرانید، با ما همراه شوید،. برای ششمین سال متوالی، به راه می‌افتیم تا قصه‌‌های از یاد رفته‌ی شهرمان را بشنویم.

🍭🦋🪷🍃افتخار من، تخصص در ساختن خاطره‌های منحصر به فرد برای مادران و فرزندان نازنین و ایجاد دوستی‌های بی‌نظیر است.

در گروه زیر پاسخگوی دوستان هستم:

https://t.me/+iIOrzgyfJXExMjE0




#گشت_شهری_مادر_و_کودک
#ریحانه_قاسم_رشیدی
#میراث_فرهنگی
#هویت


@farhangkoodak
Forwarded from 40CHERAGH
به مناسبت روز بزرگداشت صائب تبریزی، چند شعر که در پادکست شنیدید، مرور می‌کنیم.

🌿 غزلی از صائب تبریزی
دو شعر از محمدرضا شفیعی کدکنی و رضا حسینی که در قسمت دوم پادکست می‌شنوید.

@ChelcheraghMag
Forwarded from سرخِ سیاه
.
گُلی خانمِ ترقی در خانه‌ی سالمندان تنهاست... وقتی نهال تجدد عزیز سالِ گذشته این خبر را به من داد جمله‌ای که همیشه می‌گفت در ذهن‌ام پیچید «همیشه تنها گذاشته شدم»... انگار سرنوشت این نویسنده‌ی بزرگ انزواهایی بوده که بر او تحمیل شده. تنهایی بینِ اکثریت مارکسیست در زمانِ شروعِ نوشتن، تنهایی بعدِ مرگِ پدر، تنهایی بعدِ مصادره‌ی اموال اجدادی‌اش بعد بهمن ۵۷، تنهایی در پاریس غم‌زده با دو فرزند کوچک که «به دندان می‌گرفتم‌شان». و حالا تنهایی اجباری که به تصمیم فرزند ارشدش گرفته شده در یک خانه‌ی سالمندان نه‌چندان سطحِ بالا در فرانسه. اول بار او را در سالِ ۱۳۸۰ دیدم و بیست سال این دیدارها مرهم جان‌ام بود و گفت‌وگوها چراغ. زنی پرجوش، شاد، بی‌نهایت بادانش و عاشقِ ایران. عاشقِ ایرانی که مجبور به مهاجرت از آن شده‌بود. آدم‌ها «پیر» و «کم‌توان» می‌شوند. این رسم روزگار است اما بردن گلی ترقی به این مرکز در سکوت یک‌طرف و « بغضی» که دارد طرفِ دیگر. گفتند روزه‌ی سکوت گرفته و فقط به جایی نگاه می‌کند. به «خاطره‌های پراکنده» هیجان او را به یاد می‌آورم وقتی از «جوانی»‌اش با داریوش مهرجویی و هژیر داریوش (که با او ازدواج کرد) می‌گفت. از شور آن‌ها برای خلق سینمایی ضد جریان، از تلاش‌شان برای ایستادن مقابل ابتذال و چشم‌های‌اش شادتر می‌شد. در داستان «درخت گلابی» که در دهه‌ی هفتاد داریوش مهرجویی از آن شاهکاری تصویری ساخت صحنه‌ای وجود دارد که قهرمان با درخت یکی می‌شود. انگار جان خود را به درختی که لج کرده، سکوت کرده و نمی‌خواهد بار دهد هبه می‌کند. ترقی در چنین وضعیتی انگار همان درختِ دل‌خور، غمگین و پرشکوهی شده که تنهای‌اش گذاشته‌اند. راوی حافظه و خاطره و فقدان در غربتِ محض تنها گذاشته شده و کاش کاری از دست ما بر آید تا او به «ایران» به «باغ» بازگردد. که در جهان او وطن همان باغی‌ست که می‌شود در خنکای‌اش نفس کشید حتا همین وطن که در تهدید انواعِ دشمنان قرار دارد چیزی ست که ترقی از آن عاشقانه روایت می‌کرد. در آثار او مفهوم «بازگشت» ویژه و متواتر است. بازگشت به خانه، به کودکی، به وطن، به لمس‌های عاشقانه و حتا مرگ. و چنین است که «بازگشت» برای او عین زنده‌گی‌ست. او بین دیوارهای آن‌ خانه هنوز از قتل رفیق سالیان‌اش داریوش مهرجویی خبر ندارد، سرزدن به او دشوار است ولی بزرگ‌بانوی ادبیات ما باید «بازگردد». زنی که عاشق آن قصه‌ی موزون « دریا‌پری کاکل زری»‌اش است. و همیشه بلند می‌خواند این تکه را «دیر اومدی، مُرد پری». او را می‌بینم که در تنهایی اجباری‌اش به «اناربانو» فکر می‌کند که پسران‌اش او را گم کردند...
@sorkhesiah
دبیرستان «البرز» و سرنوشت غمگین نابغه‌ی خانواده‌ی من


آقادایی ناصر احتمالاً باهوش‌ترین فرد خانواده‌ی بزرگ ما بود. سواد و معلومات، قدرت کلام، تیپ و لباس پوشیدن و حتی نوع عطر و حالت نگاهش او را از همه متفاوت می‌کرد. امکان نداشت جایی باشد و دیگران را تحت‌تأثیر قرار ندهد. جاذبه‌‌ی درونی‌اش، قد کوتاهش را می‌پوشاند. او در تمام سال‌های کودکی و نوجوانی من، نماد فرد کتابخوان و تحصیلکرده بود. جدیدترین بحث‌های روشنفکری را از او می‌شنیدم. برایم جایگاه خاصی داشت؛ فارغ‌التحصیل مدرسه‌ی البرز و دانشگاه تهران. راستش در فامیل ما، البرز دکتر مجتهدی، حتی از دانشگاه تهران هم جایگاهش بالاتر بود.


🪷خیلی از تصمیم‌های مهم زندگی‌ام را با مشورت او گرفتم. یا ناخودآگاه کارهایی را انجام دادم که او انجام داده‌بود. البته که الان دیگر ایشان را به‌خاطر هیچ‌کدام‌شان مقصر نمی‌دانم. دیگر، بزرگ شده‌ام. البته تا حدی.😅


🍃اینجا نمی‌خواهم داستان پر آب چشم ایشان و سرنوشت غریب‌شان را که همچنان بر قلب مادر من سایه‌انداخته، صحبت کنم. شاید وقتی دیگر قدرت بازگویی‌اش را داشته‌باشم. ولی این روزها که همه به‌دنبال مدرسه و ثبت‌نام بچه‌ها در مدارس بهتر هستند، خیلی به یادشان می‌افتم.


🌾ثبت‌نام شدن در «البرز» با مدیریت دکتر مجتهدی، افتخار کوچکی نبود و ماندن در آنجا، اعتباری به فرد می‌داد که الان شاید حتی دانش‌آموخته‌شدن از دانشگاه شریف هم به آن پایه نمی‌رسد. در فهرست افراد معروف و تأثیرگذار ایران امروز، چهره‌های بسیاری بچه‌های البرز بوده‌اند از مرحوم دکتر اسلامی ندوشن گرفته تا
دکتر همایون کاتوزیان و خسرو سینایی و دکتر ارفعی تا دکتر چمران. نقاش و پزشک و زبان‌شناس و استاد زبان‌های باستانی تا بهترین و مبرزترین استادان پزشکی در این بنای زیبا و ماندگار ساخته‌ی مارکوف درس خوانده‌اند. اما چرا آقادایی عزیز و مهربان من زندگی‌ خودش و خانواده را نابود کرد و به‌جای خودشکوفایی به تخریب خود و دیگران پرداخت؟


🍂آن زمان، شصت و پنج سال پیش، والدین معدودی به درس بچه‌ها ارزش می‌دادند، خانواده‌ی مادری من از جمله‌ی آن طبقه‌ی اقلیت بودند ولی فکر می‌کنم دقیقاً همان اشتباه‌هایی را مرتکب شدند که الان ما انجام می‌دهیم: حمایت بیش از حد از فرزند، رفع و رجوع اشتباهات او، پنهانکاری و گفتگو نکردن درمورد تصمیم‌های غلط، قربان صدقه رفتن بیش از حد و برخورد اغراق‌آمیز با توانایی‌های ذاتی و خدادادی او و از همه مهم‌ترین باور به برتری ابدی و ازلی وی.

🥀پدربزرگ و مادربزرگ من به اطلاعات امروزی دسترسی نداشتند. مثل من و شما هم نبودند که فقط یک یا دو فرزند داشته‌باشند اما این رویه را در قبال آخرین بچه انجام دادند و دیدند آنچه را امیدوارم هیچ والدی تجربه نکند.


🍁زندگی خیلی بی‌رحم است. نه هوش، نه استعداد و نه سخن‌وری و جذابیت هیچ‌کدام درهای آینده را باز نمی‌کند. بچه‌ها باید قدرت و توان پذیرش شکست و از نو بلند شدن و ساختن را داشته‌باشند. وظیفه‌ی ما، فقط حمایت است و فراهم کردن زمینه. قرار نیست هر بار که آنها اشتباه مردند، ما بدویم وسط و نگذاریم آب در دل‌شان تکان بخورد.


🍃مرز میان عشق‌ورزیدن و لوس‌کردن. توجه و سرد و بی‌تفاوت بودن، گفتگو کردن و راهنمایی فرزند و فریفته‌ی او شدن و در برابر تصمیم‌هایش تسلیم و منفعل بودن، بسیار باریک است. به فکر کردن، مشورت و مطالعه و یادگیری نیاز دارد.


🦋خیلی‌ها در خانواده‌ی بزرگ ما بودند که هیچ یک از مواهب آقادایی ناصر را نداشتند، اما از پشتکار و درایت بهره‌بردند و زندگی خود را ساختند و آرزوهای بزرگ را باعث ناکامی‌های جبران‌ناپذیر نکردند.


🌼عکس‌های بالا، تصویر مدرسه‌ی البرز و مسیریست در محله‌ی صفی‌علی‌شاه و هدایت که دایی من سال‌ها برای رفتن به مدرسه می‌پیمود. وقتی هنوز از چهارراه کالج تهران می‌شد کوه‌ها را دید، زمانی که دکتر مصدق حبس و تبعید را می‌گذراند و آبشاهی‌ها، سر وقت مقرر شبانه برای پر کردن آب‌انبارها می‌آمدند. زمانی پیش از اصلاحات اراضی و شهرنشین‌شدن بیشتر ایرانی‌ها.

از آن زمان تقریباً همه‌چیز عوض شده. سواد مردم، آگاهی‌شان درمورد نحوه‌ی زندگی بسیار بالا رفته. اما سبک نادرست فرزندپروری که مخصوص عده‌ی کمی بود، در کل جامعه گسترش پیدا کرده و خدا می‌داند در دهه‌های بعد، چه قلب‌ها شکسته‌شود و چند درصد از ما والدینی که جان و جوانی خود را صرف بچه‌ها می‌کنیم، با پشیمانی و حسرت به امروز و کارها و روش‌مان فکر کنیم.

😔کاش، بتوانیم آگاهانه تصمیم بگیریم و سختی‌کشیدن و مسئولیت‌پذیری معقول امروز فرزندمان را زمینه‌ی اتکای به‌نفس و موفقیت بزرگسالی‌اش کنیم.


#دبیرستان_البرز
#فرزندپروری
#ثبت‌نام_مدارس
#تجربه‌ی_زیسته
#مسئولیت‌پذیری
#ریحانه_قاسم‌رشیدی


@farhangkoodak
خانم ثمینه باغچه بان عزیز
و کتاب جدیدشان

درخت نارنج
به کوشش موسسه پژوهشی کودکان دنیا
انتشارات کارگاه کودک

برای تهیه کتاب می توانید با شماره‌های زیر تماس بگیرید:
۰۲۱- ۲۲۲۲۳۸۱۴
۰۹۹۰۵۰۳۵۳۲۶
کودک و فرهنگ
Photo
خانم باغچه‌بان نازنین که عمرشان دراز باد، فرزند مرحوم جبار باغچه‌بان هستند و سال‌ها در مدرسه‌ی ناشنوایان با پدرشان همکار بوده‌اند.

ایشان آثار زیادی در حوزه‌ی ادبیات کودک به‌ویژه، زمینه‌ی متل‌ها و قصه‌های قدیمی دارند و «درخت نارنج» جدیدترین کار ایشان است.


اگر فرزند خردسال دارید پیشنهاد می‌کنم کتاب‌های «آفتاب مهتاب چه رنگه» و «جم‌جمک برگ خزون» به ترتیب از انتشارات سروش و کتاب خروس -واحد کودک نشر نظر- را از دست ندهید.


@farhangkoodak

#ثمینه_باغچه‌بان
استوری جدید آقای مهدی یزدانی‌خرم
درمورد شرایط خانم گلی ترقی


وظیفه‌ی خود دیدم بازنشر کنم.
«باشگاه هیولاهای فسقلی» درحال ثبت‌نام است.👻👻🦋🦋🍭🍭


اگر فرزندتان کلاس اول تا سوم را تمام کرده، به اتفاقات هیجان‌انگیز و خنده‌داری که نفس را در سینه حبس می‌کند، علاقه‌دارد و از تجربه‌های جدید لذت می‌برد، در جمع «هیولادوستان» منتظرش هستیم.


لطفاً به هشت تا ده‌ساله‌ها هم برسانیدتا با هم خندیدن و یادگرفتن، سهم تابستان ۰۳ شود.🐲

🪽اعضای این باشگاه، علاوه بر تخفیف بیست‌درصدی تمام آثار نشر افق، سورپرایز ویژه‌ای هم خواهند داشت.


ثبت‌نام در

@rb1105


@farhangkoodak

«باشگاه کتابخوانی کودک و فرهنگ»، فقط جایی برای گفتگو درمورد کتابها نیست. ما فضایی برای دوستی ‌های پایدار می‌سازیم.


#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#بیلی_و_هیولاهای_فسقلی
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
Forwarded from شهرزاد
انجمن ایرانی تاریخ به مناسبت روز ملی ادبیات کودک بررسی می کند:
تاریخ تاریخ نگاری ادبیات کودک و نوجوان

نشست تاریخ تاریخ نگاری ادبیات کودک و نوجوان در آستانه روز ملی ادبیات کودک برگزار می شود.
سیدعلی کاشفی خوانساری به دعوت انجمن ایرانی تاریخ، تاریخ پردازش و نگارش تاریخ ادبیات کودک در ایران را از دوره قاجار تا به امروز مرور خواهد کرد. معرفی بزنگاه ها،  مورخان و آثار برجسته تاریخ نگاری ادبیات کودک و نوجوان ایران از اهداف این نشست اعلام شده است.
کاشفی خوانساری، نویسنده و پژوهشگر ادبیات و مطبوعات، بیش از سی کتاب درباره تاریخ ادبیات کودک و چهره‌های آن منتشر نموده است.
نشست تاریخ تاریخ نگاری ادبیات کودک و نوجوان روز شنبه ۱۶ تیر ماه از ساعت ۱۷ در خانه اندیشمندان علوم انسانی واقع در خیابان استاد نجات الهی نبش خیابان ورشو برگزار خواهد شد.


https://t.me/shahrzadquotes
شهرزاد؛
نوشته‌هایی از سیدعلی کاشفی خوانساری
• نام کتاب: از طرف آبری با عشق
• نویسنده: سوزان لافلور
• مترجم: مرضیه ورشوساز
• ناشر: پرتقال
• چاپ بیست و یکم: ۱۴۰۳
• تعداد صفحه‌ها: ۲۴۸
• نوع کتاب: رمان نوجوان
• گروه سنی: بالای ۱۲ سال
• معرفی کننده: لیلا بهاری

داستان از زبان آبری دختر یازده ساله‌ای روایت می‌شود که سه ماه پیش پدر و خواهرکوچکش ساوانا را در تصادفی از دست داده است و حالا با غیبت ناگهانی و بی‌خبر مادرش مواجه شده، اما از ترس پرورشگاه نمی‌خواهد کسی بفهمد که او تنها مانده است. ماهی کوچکی برای خود می‌خرد تا خانواده‌ای جدید تشکیل دهد. خوشبختانه مادربزرگ از راه می‌رسد و او را با خود به منزلش در ایالتی دیگر می‌برد. آبری در دلتنگی برای خانواده‌ای که از دست داده، نامه‌هایی برای پدر، خواهر و حتی دوست خیالی خواهرش می‌نویسد و آن‌ها را با عبارت "از طرف آبری با عشق" امضا می‌کند. رفته‌رفته دوستانی پیدا می‌کند و وقتی مادر نزدش بازمی‌گردد، می‌تواند تصمیم بگیرد که خانه‌اش کجا باشد.

سوران لافلور، در این اولین اثرش (که جایزه‌های فراوانی را، از جمله ۴ نشان لاکپشت پرنده برایش به ارمغان آورد.)، طی داستانی جذاب، از مفهوم خانواده، انعطاف پذیری و رویارویی با مرگ عزیزان و تاثیر شفابخش نوشتن، می‌گوید. آبری قهرمان این داستان با وجود سن کَم، در حلقه‌ی حمایت و مهرِ مادربزرگ و دوستان جدیدش، زودتر از مادر خود به پذیرش و رشد می‌رسد و در انتها مفهوم خانواده را بیش از صرفا روابط خونی و ژنتیکی می‌یابد. هرچند به نظر می‌آید که با داستانی غم‌انگیز روبه رو هستیم، اما درواقع این کتاب با ظرافت، مسائل را به نحوی ملموس و صمیمانه بیان می‌کند که روی خواننده‌ی نوجوان اثری مثبت برجا می‌گذارد.

قسمتی از متن:
دوباره دروغ گفتم: "رفته بیرون...زود میاد، قبل شام می‌رسه." نمی‌دانستم تنها زندگی کردن باعث می‌شود، دروغ بگویم، اما این اتفاق افتاده بود. نمی‌توانستم راستش را بگویم؛ هیچ راهی نداشت.

#موسسه_مادران_امروز
#معرفی_کتاب
#داستان_نوجوان
#رمان_نوجوان
#نشر_پرتقال
#از_طرف_آبری_با_عشق
#سوزان_لافلور
#مرضیه_ورشوساز


@porteghalpub
@L_Bahari
در دنیای امروز، هیچ‌کس بدون یادگیری انگلیسی نمی‌تواند موفق‌شود.

اگر اهمیت این موضوع باعث شده تا به‌دنبال مدرسی کاربلد و متخصص بگردید، با اطمینان دوست عزیزم را به شما معرفی می‌کنم.


امیدوارم همه‌ی بچه‌ها از آموزش مناسب بهره‌مند باشند.

@farhangkoodak
#آموزش_زبان