فرهاد شفتی
3.85K subscribers
125 photos
27 videos
35 files
318 links
اندیشه‌ها، یافته‌ها و دغدغه‌هایم را در باب دین، اخلاق و معنویت مطرح می‌کنم. گاهی نیز با نواختن سازی، تنوع‌طلبی خواهم کرد.
از نقد، نظر و پرسش‌های شما بهره می‌برم:
farhad.s.telegram@gmail.com

درباره‌ی من:
https://t.me/farhadshafti/13
Download Telegram
قرآن به منزله‌ی منازل السائرینِ محمد (ص)

🍃یکی از زیبایی‌های قرآن، نقش آن در هدایت، تصحیح، یادآوری و تشویق پیامبر است. با خواندن این آیات تصویری کاملا بشرگونه از پیامبر می‌گیریم. انسانی که مانند انسانها، نیاز به هدایت دارد، نیاز به تصحیح شدن دارد و نیاز به یادآوری.

🍃قرآن که می‌گوید "بگو من بشری هستم مانند شما که به من وحی می‌شود (۱۸:۱۱۰)"، یعنی همان خصوصیات چالش‌انگیزی که بنا بر آیات قرآن انسان به آنها دچار است در پیامبر نیز می‌باشد.

🍃با درک چنین تصویری از پیامبر است که متوجه بزرگی او، شان انسانی فوق‌العاده‌اش، و عظمت کاری که به انجام رساند می‌شویم. قرآن پیش از آنکه دیگران را هدایت کند، پیامبر را هدایت می‌کند. یک بار خواندن قرآن به منزله‌ی منازل السائرینِ محمد، خواننده را مدهوش و عاشق روح بلند و پاک پیامبر می‌کند و ازدیدن تازیانه‌ی سلوک بر سینه‌ی گشوده‌ی او به وجد می‌آورد.

🍃آن پیامبری که فراتر از قدرت بشری است ممکن است منابر را پر رونق و مخاطبین را انگشت به دهان کند اما نمی‌تواند برای انسان‌ها اسوه باشد (۳۳:۲۱)، که اسوه‌ی هر کسی باید از جنس او باشد، با همان آرزوها و با همان دردها.

🍃گزیده‌ای اندک از بسیاری از آیات قرآن که پیامبر را مانند بشری عادی خطاب می‌کنند و خلاصه‌ی مضمون (نه ترجمه‌ی) آیات:

▫️هرگز مگو کاری را انجام می‌دهی مگر آنکه خدا را یاد کنی و اگر فراموشش کردی باز یادش کن (۱۸:۲۳,۱۸:۲۴).
▫️صبر داشته باش مانند پبامبران اولی‌العزم (۴۶:۳۵).
▫️بگو که اختیار سود و زیان نفس خود را نداری و علم غیب نمی‌دانی (۷:۱۸۸).
▫️تو نمی‌توانی هر کس را که دوست داری هدایت کنی (۲۸:۵۶).
▫️تو پیش از این وحی نه از قانون شریعت آگاه بودی و نه از ایمانی که در این کتاب تبیین شده است (۴۲:۵۲).
▫️تو پیش از این وحی آگاهی از برخی داستان‌های پیامبران گذشته نداشتی (۱۲:۳).
▫️تو امید نداشتی که کتابی به تو نازل شود (۲۸:۸۶).
▫️بگو تو نمی‌دانی که بر خودت و بر دیگران در آینده چه خواهد رفت (۴۶:۹).
▫️برای گناهان خود استغفار کن (۴۰:۵۵، ۴۷:۱۹).
▫️از مردم بیم داری حال آن‌که خداوند سزاوارتر است که از او بیم داشته باشی (۳۳:۳۷).
▫️در آن‌چه بر تو نازل شده دچار شک نشو (۳:۶۰، ۲:۱۴۷).
▫️در پاسخ به توقع انجام کارهای فوق انسانی بگو سبحان الله آیا غیر از این است که من بشری هستم که پیامبرم (۱۷:۹۰ تا ۱۷:۹۳).
▫️خدا تو را ببخشد چرا به ایشان اجازه (برای مرخصی از جنگ) دادی (۹:۴۳).
▫️اگر بعد از این علمی که برایت آمد از ایشان تبعیت کنی دیگر یار و نگهبانی در برابر خدا نخواهی داشت (۱۳:۳۷).
▫️جولان کافران در شهر‌ها تو را نفریبد (۳:۱۹۶).
▫️از هوا و هوس ایشان پیروی نکن و از ايشان بپرهيز كه مبادا از بعضى از چيزهايى كه خدا بر تو نازل كرده منحرفت کنند (۵:۴۹).
▫️خدا را مدام یاد کن و از غافلین مباش (۷:۲۰۵).
▫️از ابلاغ برخی آیاتی که دل‌تنگت می‌کنند سر باز نزن و ابلاغ آنها را به تاخیر مینداز (۱۱:۱۲).
▫️نزدیک بود تو را از آن چه به تو وحی کردیم منحرف کنند، در آن صورت عذابی مضاعف در دنیا و آخرت دامن‌گیرت می‌شد (۱۷:۷۳ تا ۱۷:۷۵).
▫️اگر شیطان باعث شود که فراموش کنی ... (۶:۶۸).
▫️بگو که خداوند تو را به راه مستقیم و ملت ابراهیم هدایت کرد (۶:۱۶۱).
▫️اگر بخواهیم آن چه به تو وحی کردیم را از تو می‌گیریم (۱۷:۸۶).
▫️اموال و اولاد ایشان تو را خیره نسازد (۹:۸۵).
▫️اگراز آن چه بر تو نازل شده در شکی، از آنها که پیش از تو کتاب آسمانی داشتند بپرس (۱۰:۹۴).
▫️به خاطر زینت دنیا روی از آنها که مدام پروردگار خود را می‌خوانند مگردان (۱۸:۲۸)
▫️تقوی داشته باش، از وحی پیروی کن و بر خدا توکل کن (۳۳:۱ تا ۳۳:۳).
▫️صبر داشته باش و مانند یونس مباش (۶۸:۴۸).

🍃بله بدون شک همه‌ی این آیات به معنی ظاهری نیستند و در برخی از آنها خطاب اصلی در واقع پیامبر نیست، یا آیه در پی بیان نکته‌ای کلی بوده است، اما تعمیم چنین تفسیری به تمامی این آیات و آیات متعدد دیگر از این دست انصافا ذوق و بداهه پردازی می‌طلبد. توجیه بعضی مفسرین برای برگرداندن معنی برخی از این آیات واقعا "خواندنی" است. اساسا این پرسش مطرح است که کدام منبعِ معتبرتر از قرآن، مفسر را وا می‌دارد که در پی راهی برای توجیه همه‌ی این آیات و دیگر آیات مشابه باشد. در برابر، آنها که در بین منابع نقلی دینی، قرآن را در شناخت پیامبر اصل قرار داده‌اند کمتر در پی توجیه آیاتی از این دست بوده‌اند.

#پیامبر
@farhadshafti
آیا جهنم مکانی برای پالایش است؟

در نوشته‌های دوست عزیزی خواندم که جهنم می‌تواند مکانی برای پالایش باشد و برای همین ابدی نیست، یا حداقل برای همه ابدی نیست، و این نظر با قرآن تضادی ندارد.

🍃 بر این باورم که این سخن دقیق نیست و این نظر با قرآن تضاد دارد یا حداقل هم‌سوی آیات قرآن نیست، به سه دلیل:
۱. عذاب جهنم در قرآن به عنوان کیفر آمده است و نه به عنوان پالایش. با توجه به اینکه قرآن بسیار به چگونگی بهشت و جهنم پرداخته است، عدم اشاره به نقش جهنم در پالایش انسان‌ها خود دلیلی بر تضاد آیات با چنین نظری است.
۲. آیه‌‌ی ۷۷ سوره‌ی آل‌عمران در تضاد با امکان پالایش اهل جهنم است. اگرچه آیه به تمام اهل جهنم اشاره نمی‌کند اما ترتیب کلمات آن به گونه‌ایست که به نظر خبر از حکمی کلی می‌دهد.
۳. انتقال اهل جهنم به بهشت پس از پالایش، اتفاق بزرگی است و خلاف عادت قرآن است که به چنین اتفاق بزرگی اشاره نکند در حالی که در باب چگونگی بهشتیان و جهنمیان سخن بسیار گفته است.

از این گذشته، نسبت عذاب با پالایش نیز در این سخن مبهم است. آن عذابی که در قرآن آمده است شباهتی به یک فرآیند پالاینده ندارد.

🍃 به گمانم خاستگاه این سخن اینجاست که چگونه عذاب ابدی را می‌توان به خداوند بخشنده نسبت داد. به نظرم پاسخ در جای دیگری است:

▫️قریب به اتفاق وعید جهنم در قرآن برای کافران (آنها که در زمان پیامبران از روی عناد و تکبر، ایشان را تکذیب کردند) است و نه برای انسان‌های دیگر (چه مسلمان و چه غیر مسلمان). وعده‌ی رحمت خداوند اما شامل همه‌ی انسان‌ها می‌شود.
▫️زبان قرآن زبان انذار است و در زبان انذار اغراق در «وعید» مرسوم است. هدف اصلی از وعید (بر خلاف وعده) بازداشتن دیگری از انجام کاری است نه لزوما عمل کردن به وعید. علمای معتزله بر همین مبنا خلاف در «وعید‌ جهنم» را برای خداوند نه قبح که حسن می‌دانستند.

🍃 دو نکته‌ی بالا در سطح الفاظ قرآن بود. پرسش بنیادی اما این است:
▫️ آیا پاداش و عذاب، و بهشت و جهنم در ادیان ابراهیمی (مسیحیت و اسلام و تا حدودی یهود) حکایت از امری واقعی می‌کنند، و یا تجلی حقیقتی هستند که در دل و ذهن پیشروان و پیروان ادیان ابراهیمی اینگونه تصویر شدند (همان حقیقت راز آلودی که در دل و ذهن پیشروان و پیروان دیگر ادیان، با حفظ مفهوم «عاقبت اعمال» به گونه‌ای متفاوت تجلی یافت و تصویر شد.)؟
شاید اندیشیدن در اینباره صورت مسئله را کاملا دگرگون سازد.

#بهشت_جهنم
@farhadshafti
https://castbox.fm/app/castbox/player/id3517393/id333283980?v=8.22.11&autoplay=1

(در نشست چهارم خواهد آمد: تکمیل بحث دین و دغدغه‌ی رنج آدمی – ظاهر آیات قرآن، خشن یا لطیف؟)

#گفت‌وگو
@farhadshafti

ارسال نظر و پرسش: farhad.s.telegram@gmail.com
پرسشی و پاسخی: "اگر اخلاق مبنای قانون شریعت است و این قانون باید بر همین مبنا پویا باشد، پس دیگر چه نیازی به قانون شریعت داریم؟ چرا مستقیما از اخلاق بهره نگیریم؟"

این پرسش برآمده از مطلبی است در همین کانال، نوشته بودم: «چنین دید پویایی (از قانون شریعت) اخلاق را بالارود و شریعت را پایین‌رود می بیند. از پایین‌رود آب بر میگیرد تا زمانی که آب را گل آلود نبیند. اگر آب پایین‌رود را گل آلود یافت، ناچار به بالارود می رود تا هم آب زلال بگیرد و هم آن مانعی را که نمی‌گذارد آب زلال بالارود به پایین‌رود رسد بر طرف کند.» https://t.me/farhadshafti/17

🍃در پاسخ به پرسش بالا:

مبنای اصلی بیشتر قوانین، اخلاق است. قوانین صورت عملی اخلاق هستند که برای اطمینان از رعایت اخلاق درست شده‌اند. به عنوان مثال رانندگی با سرعت خیلی بالا در یک خیابان عادی غیر اخلاقی است چون می‌تواند منجر به آسیب زدن به دیگران شود. بر همین مبنای اخلاقی، قانون حداکثر سرعت وضع شده است.

🍃تأسیس قانون برای پیروی از مبانی اخلاقی در همه‌ی جوامع مرسوم است. قانون پشتوانه‌ی عمل به مبانی اخلاقی است. قانون بدون اخلاق بی پایه است، اخلاق بدون قانون بی پشتوانه است.

🍃این قانون می‌تواند شکل‌های مختلف داشته باشد، از جمله:
▫️قانون یک جامعه یا واحد اجتماعی
▫️قانون یک سازمان
▫️قانونی که فرد برای خودش می‌گذارد (مرام)
▫️قانون پیروان یک دین (در اصطلاح مسلمانان، شریعت)

🍃اگر هر یک از این قوانین از آن بالارود اخلاق جا بمانند، غیر اخلاقی، غیر عقلایی و گاه غیر عملی خواهند شد و با یکدیگر نیز در تضاد قرار خواهند گرفت.
#اخلاق
#شریعت
#پرسش_پاسخ
@farhadshafti

👇
👆ادامه‌ی پرسش و پاسخ درباره‌ی نیاز به قوانین شریعت: "با توجه به توضیحات شما، آیا با وجود اخلاقیات به عنوان بالارود، (محلی که همیشه آب زلال میتونم دریافت کنم)، من بی نیاز از شریعت خواهم بود؟"

🍃برای پاسخ به پرسش شما ناگزیرم نخست چهار نکته را بیان کنم:

▫️نکته‌ای که سعی کردم در پاسخ بالا توضیح دهم این بود که داشتن قانون اجتناب‌ناپذیر است. در هیچ کشور و هیچ جامعه‌ای نمی‌بینیم که قانون را بردارند به این امید که مردم خود به اخلاق پایبند باشند. اشاره کردم که حتی در سطح فردی نیز انسان‌ها معمولا قانون‌مدارند و آنچه را که اخلاقی می‌بینند بخشی از مرام خود می‌دانند. مثال بالارود و پایین‌رود را اینگونه بپرورانید که آب بالا‌رود زلال است اما آب پایین‌رود در دسترس‌تر است.

▫️دقت بفرمایید که در کلام قرآن، بر خلاف کلام فقه، شریعت به تمام اجزای دین اطلاق می‌شود نه فقط قوانین دینی. برای همین در پاسخ قبلی نوشتم "قانون شریعت"، و در اینجا نیز.

▫️قانون شریعت آن است که از قرآن یا از سنت مورد توافق (به تعبیر روایت شده از امام علی، غیر المفرقه، نهج‌البلاغه، نامه‌ی 53) آمده باشد. آنچه که امروز به فقه معروف است و بیشتر بر مبنای روایات و اجتهادات فردی بر مبنای اصول فقه است از نگاه من به قانون شریعت مرتبط است اما عین قانون شریعت نیست. از این منظر، نسبت به فقه، شریعت قوانین اندکی دارد.

▫️بزرگ‌راه معنویت و تزکیه به روی همگان گشوده است وشریعت مسلمانان تنها راه در این بزرگ‌راه نیست.

🍃اگر با چهار نکته‌ی بالا هم‌رای باشید آنگاه پرسش شما دیگرگون خواهد شد:
"به عنوان یک مسلمان، و برای پیش گرفتن قوانینی که از اخلاق برآمده‌اند، آیا از قانون شریعت بی‌نیازیم؟"

این پرسش را بهتر می‌توان پاسخ داد اگر قوانین شریعت را بر اساس بستر آن قوانین دسته‌بندی کنیم. به تعبیری می‌توان قوانین شریعت را در سه بستر متفاوت دید (که همان بسترهایی هستند که اخلاق آدمی در آنها شکل می‌گیرد). پاسخ به پرسش بالا را برای هر یک، به اختصار توضیح می‌دهم:
#شریعت
#اخلاق
#پرسش_پاسخ
👇
👆
▪️قانون شریعت درباره‌ی ارتباط انسان با خداوند: این قوانین مربوط به عبادات هستند. چون باور داریم که خداوند خود، مسلمانان را برای تحکیم ارتباط با او به این عبادات دعوت کرده است، پس عقلایی و هم‌سو با اخلاق است که به آنها عمل کنیم. دگرگونی جوامع و تمدن‌ها معمولا کاربرد این قوانین را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد. بنابراین آنکه پیرو آیین مسلمانان است کماکان به این قوانین نیاز دارد.

▪️قانون شریعت درباره‌ی ارتباط انسان با خود: این قوانین مربوط به منش و سلوک فردی هستند و در مقایسه با دو دسته‌ی دیگر کمترین حجم را دارند. بیشتر این قوانین در حد توصیه‌اند. از آن میان، برخی در پی پروراندن یک فرهنگ دینی هستند (مثلا گفتن بسم الله قبل از خوردن و آشامیدن، جشن عید فطر) و برخی در کاربرد، فرادینی هستند (مانند تمیز بودن و پیراستن بدن). در کنار این قوانین توصیه‌گونه، تعداد بسیار معدودی از قوانین در این بخش ظاهر دستوری دارند (مثلا نخوردن گوشت خوک یا خون، اجتناب از زنا). پیچیدگی ارتباط انسان با خود در این است که چگونگی این ارتباط برای هر فردی می‌تواند بسیار متفاوت باشد. قوانین دستوردهنده در اینجا حداقل توقع شریعت از یک انسان معنوی پیرو این شریعت را بیان می‌کنند. از این رو، عمل به این قوانین نیز برای یک مسلمان، عقلایی و هم‌سو با اخلاق است. بر این باورم که اینجا نیز دگرگونی جوامع و تمدن‌ها معمولا کاربرد این قوانین را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد، اگرچه عمل به بسیاری از قوانینی که توصیه‌ گونه‌اند، بطور طبیعی در زمان و مکان متفاوت، می‌تواند صورت و روش متفاوتی داشته باشد (مانند شکل‌های مختلف برگزاری عید فطر). بنابراین آنکه پیرو آیین مسلمانان است کماکان به این قوانین نیاز دارد.

▪️قانون شریعت درباره‌ی ارتباط انسان با دیگری (شامل محیط اطراف خود، و از جمله و از همه مهم‌تر، انسان‌های دیگر): بیشترین و پر حجیم‌ترین قوانین شریعت در این دسته‌اند. دگرگونی جوامع و تمدن‌ها مستقیما و از مبنا نه تنها کاربرد این قوانین بلکه ماهیت آنها را نیز عوض می‌کند. شکل اولیه‌ی این قوانین در کل منطبق با قوانین موجود در زمان و مکان وحی (ام‌القری و من حولها) بوده است و تنها آنجا که از نظر اخلاق (ناظر بر عدالت و کرامت انسانی) و متناسب با آن جامعه لازم بوده، تغییر یا تنظیمی صورت گرفته است. قانون شریعت در این بخش یک قانون پویاست. بر همین مبنا بر این باورم که قوانین اجتماعی هر جامعه‌ی بالقوه اخلاق مداری می‌تواند صورت قابل قبول همان قوانین شریعت (در بستر ارتباط با دیگری) برای آن جامعه باشد، به شرطی که همان ملاک‌های اخلاقی (ناظر بر عدالت و کرامت انسانی) در نهاد این قوانین جاری باشند. اخلاق در اینجا شامل هر سه ارتباط (با خداوند، با خود و با دیگری) می‌شود. دقت به تعبیرات اخلاقی قرآن و سیره‌ی پیامبر می‌تواند برای بازیابی این ملاک‌های اخلاقی کارساز باشد. بنابراین در پاسخ به پرسش از نیاز به قانون شریعت در این بخش می‌نویسم، پیروی از قوانین اجتماعی برخاسته از یک جامعه‌ی بالقوه اخلاق‌مدار، نیاز هر جامعه‌ای است، و با پیروی از این قوانین عملا در مسیر پیروی از قانون شریعت پویا (در بستر ارتباط انسان با دیگری) هستیم. در این مسیر اگر تشخیص دادیم که قانونی از این قوانین با عدالت و کرامت انسانی هم‌خوانی ندارد، در نقش و حد خود باید برای اصلاح آن تلاش کنیم.
کاملا واقفم که تشخیص هم‌خوان نبودن قوانین با عدالت و کرامت انسانی کار آسانی نیست و نیاز به تفکر عمیق و شور و بحث اهل فن دارد، اما این، پاسخ من را به این پرسش عوض نمی‌کند. نیز بر این باورم که ضرر ایستا دیدن قانون شریعت (در بستر ارتباط با دیگری) بسیار و به مراتب بیشتر از ضرر خطا کردن در تشخیص قانون شریعت پویا (در این بستر) است.
#شریعت
#اخلاق
#پرسش_پاسخ
@farhadshafti
https://castbox.fm/app/castbox/player/id3517393/id335220413?v=8.22.11&autoplay=1

در نشست پنجم خواهد آمد: جایگاه عشق و ارتباط با خداوند در قرآن.
#گفت‌وگو
@farhadshafti
ارسال نظر و پرسش: farhad.s.telegram@gmail.com
تعدادی از دوستان مایل به دانلود فایل‌های صوتی مجموعه گفت‌وگو‌های نرسیده به درخت هستند. این فایل‌ها از castbox قابل دانلود هستند (تصویر بالا). با این حال اصل فایل‌ها را نیز در اینجا می‌فرستم تا علاقه‌مندان بتوانند بطور مستقیم دانلود کنند و از این به بعد نیز همین رویه را ادامه می‌دهم.
Audio
(84.2 MB)
نرسیده به درخت:
گفت‌وگوهای حامد صادقی و فرهاد شفتی

نشست اول:
- کثرت‌گرایی و باور‌های سنتی ما
- قرآن به چه کار امروز ما می‌آید؟
- چرا احساس می‌کنیم از عبادت نفعی نمی‌بریم؟
- فایده‌ی کثرت‌گرایی

#گفت‌وگو
@farhadshafti
ارسال نظر و پرسش:
farhad.s.telegram@gmail.com
Audio
(44.0 MB)
نرسیده به درخت:
گفت‌وگوهای حامد صادقی و فرهاد شفتی

نشست دوم:
- تبیین بحث نشست اول در باب دین‌داری و کثرت‌گرایی
- دو روایت از مفهوم خدا
- هدف از دین
- منظور از تزکیه
- قرآن و صداقت در باور نادرست

#گفت‌وگو
@farhadshafti
ارسال نظر و پرسش:
farhad.s.telegram@gmail.com
Audio
(50.1 MB)
نرسیده به درخت:
گفت‌وگوهای حامد صادقی و فرهاد شفتی

نشست سوم:
- پاسخ دین به دغدغه‌ی رنج آدمی (مقایسه‌ی اسلام و آیین بودا)
- معنویت‌گرایی در خدا ناباوران

#گفت‌وگو
@farhadshafti
ارسال نظر و پرسش:
farhad.s.telegram@gmail.com
Audio
(35.5 MB)
نرسیده به درخت:
گفت‌وگوهای حامد صادقی و فرهاد شفتی

نشست چهارم:
- تکمیل بحث دین و دغدغه‌ی رنج آدمی
- ظاهر آیات قرآن، خشن یا لطیف؟

#گفت‌وگو
@farhadshafti
ارسال نظر و پرسش:
farhad.s.telegram@gmail.com
پرسشی و پاسخی: "از زمانی که تصورم نسبت به خدا تغییر کرد و برام خدای متشخص غیر قابل پذیرش شد و حس کردم این حقیقت مطلق، خیلی رازآلودتر از اونی هست که فکر می کردم ، ارتباطم کمرنگتر شد. در واقع دیگه نمیدونم چجوری میشه با این حقیقت نامشخص ارتباط برقرار کرد. حتی گاهی که دلم می خواد نماز بخونم، حس می کنم شاید مخاطبی نیست که حرفامو بشنوه و فقط برای کسب آرامش به عبادت متمایل شدم و این خیلی بیشتر اذیتم می کنه.
آیا واقعا این حقیقت به ما انقدر نزدیک هست که باهاش وارد گفتگو شیم؟"


🍃برخی از اندیشمندان دینی بر این باورند که خدای نا‌متشخص در مفهوم، والاتر و برای همین پذیرفتنی‌تر از خدای متشخص است. با این دید هم‌سو نیستم. بر این باورم که خدای ‌متشخص و خدای نا‌متشخص هر دو تصویری از آن حقیقت راز‌آلودند که خدای نامشخصش می‌نامم. از این دید، به عنوان تصویری از حقیقت، هیچ‌یک بر دیگری برتری مفهومی ندارد و به عنوان یک تصویر، هر دو پذیرفتنی هستند. اگر برتریی هست برتری کاربری است. آنان که به خدای ‌متشخص خو گرفته‌اند و آنان که به خدای نا‌متشخص خو گرفته‌اند و آنان که به تناسب، به هر دو تصویر دل‌بستگی دارند، هر یک تصویر خود از آن حقیقت را در کاربرد، برتر می‌بینند.

🍃در «کثرت‌گرایی یا انحصارگرایی محققانه؟» سه رکن را برای کثرت گرایی مطرح کردم:
▫️باور به وجود یک امر متعالی که در کانون ادیان مختلف قرار دارد
▫️این باور که ادیان مختلف هریک از حقیقت آن امر متعالی بهره‌ای دارند
▫️این باور که امر متعالی آنگونه که در تحمل و چارچوب ذهنی و فرهنگی مخاطب است با او تعامل می کند
تصور می کنم پاسخ به پرسش شما در رکن سوم است.

🍃ارتباط با خدای نا‌مشخص نشدنی است. "او" خود به تصویری که در حد تحمل ما باشد بسنده می‌کند تا چنین ارتباطی شدنی شود. ما از داشتن چنین تصویری، در عین حال که می‌دانیم تصویر حقیقت است و نه خود حقیقت، نه سر‌افکنده‌ که سرخوشیم، پریشان هستیم اما پشیمان نیستیم.

🍃اینگونه نیست که چون آن حقیقت نامشخص فراتر از خدای متشخص (یا نامتشخص) است، اگر مانند خدای متشخص او را خطاب کنیم به جایی نرسیم. "او" به من و شما در قالب خدای متشخص پاسخ می دهد و به یک بودایی در قالب خدای نا‌متشخص پاسخ می دهد و به یک بت پرست در قالب بت پاسخ می دهد و به یک ناباور به امر متعالی، در قالب دنیایی بدون امر متعالی پاسخ می دهد. در واقع بسیار باید تلاش کرد تا از "او" پاسخ نگرفت.

در نشست هفتم "نرسیده به درخت" که در آینده‌‌ی نزدیک منتشر خواهد شد بخشی از گفت‌گو درباره‌ی چگونگی پاسخ خداوند به انسان در این دنیاست.

#خدا
#پرسش_پاسخ
@farhadshafti
🍃چند روز پیش در لابلای کتاب‌های قدیمی خود پاسخ دفتر سید محمد حسین فضل الله به دو پرسش را که در واقع نسخه‌ی چاپ شده‌ی پیام ایمیلی بود پیدا کردم. داستان باز می‌گردد به 21 سال پیش!

🍃سید فضل‌الله به عنوان یک مجتهد و مفسر قرآن (صاحب تفسیر من وحی القرآن)، در زمان خود با نظرات فقهی و مذهبی/تاریخی متفاوتش، بسیاری را خشنود کرد و بسیاری را ناخشنود. به لعن صحابه اعتقاد نداشت و در صحت داستان شهادت حضرت زهرا (س) تردید داشت. عزاداریی که موجب آزار بدن شود را دارای اشکال شرعی می‌دانست. به شدت به وحدت شیعه و سنی معتقد بود. در باب حقوق زن در اسلام و در حمایت از استقلال رای زنان در امور خود، فتوی بسیار داد. به نجاست ظاهری غیر مسلمان اعتقاد نداشت. به رجوع به قرآن در اجتهاد تاکید داشت. شاگردان او از او به عنوان علامه یاد می‌کنند.

🍃کوتاه سخن اینکه 21 سال پیش نظر سید فضل الله را درباره‌ی تبعیض در تقلید (این که مقلد می‌تواند در موضوعات مختلف از مراجع متفاوت تقلید کند) خواندم. معمولا مجتهدینی که چنینی نظری دارند شرایط خاصی را برای آن قائلند (مانند این که تنها اگر مقلد تشخیص دهد که در موضوعات مختلف، اعلم متفاوت است می‌تواند در تقلید تبعیض کند). آن چه برای من جالب بود این بود که سید فضل الله به چنین شرایطی قائل نبود. در واقع او اصلا به شرط اعلمیت در تقلید اعتقاد نداشت. خیلی علاقه داشتم که نظر ایشان را در اینباره به طور دقیق‌تری جویا شوم. در آن زمان ایمیل دفتر او را در اینترنت پیدا کردم و از همین طریق از دیدگاه فقهی ایشان درباره‌ی تبعیض در تقلید پرسیدم. پس از دریافت پاسخ اول، برای موشکافی بیشتر پرسشی دیگر فرستادم و پاسخ آن را نیز گرفتم. پرسش دیگراین بود که آیا از نظر ایشان همین که مقلد بداند هر یک از مراجعی که از آنها تقلید می‌کند به درجه‌ی اجتهاد رسیده‌اند کفایت می‌کند یا حتما باید ملاک خاصی در انتخاب ایشان داشته باشد، دیگر اینکه آیا می‌تواند ملاک در انتخاب مرجع هر موضوع شرعی را سهولت فتوای آن مرجع قرار دهد، یعنی در هر موضوعی از آن مرجعی که فتوای آسان‌تری داده است استفاده کند؟

🍃تقریبا تمام این پرسش و پاسخ از یادم رفته بود تا اینکه پس از 21 سال آنها را یافتم. تورق کتاب‌های قدیمی رها شده در گوشه‌ی کتاب‌خانه برای یافتن یادداشت‌های فراموش شده گاه نتایج شیرینی دارد! هنگامی که این پاسخ‌ها را بازیافتم و با دوست عزیزی به اشتراک گذاشتم، پیشنهاد کرد که آنها را در اینجا نیز منتشر کنم چون ارزش تاریخی دارند. تصویر پرسش‌ اول من (که دفتر ایشان از انگلیسی به عربی برگردانده بود) و پاسخ ایشان به آن و به پرسش دومم همراه با مهر، و امضایی که (بر خلاف انتظارم) بنظر می‌رسد دست‌خط سید فضل‌الله است، را پیوست این پیام تلگرامی کردم.

🍃خلاصه‌ی نظر ایشان این است که مقلد مختار است در موضوعات مختلف از مراجع مختلف تقلید کند و حتی اگر در انتخاب مرجع برای هر موضوع، آسان بودن فتوی معیارش باشد بلا اشکال است (تا جایی که ختم به تقلید از دو حکم متضاد نشود و نیز مقصود اهمال در عمل به تکلیف نباشد). 👇

#فضل‌الله
#تقلید
@farhadshafti
Sayyed Fadhlullah.pdf
191.5 KB
توضیح این فایل در پیام بالاست 👆

#فضل‌الله
#تقلید
@farhadshafti
Audio
🎹 در معرفی این کانال نوشته بودم که گاه با نواختن سازی، تنوع‌طلبی خواهم کرد.

ای شب از رويای تو رنگين شده ...

#موسیقی
@farhadshafti
https://castbox.fm/app/castbox/player/id3517393/id337481658?v=8.22.11&autoplay=1

در نشست ششم خواهد آمد: چرا خداوند می‌خواهد عبادتش کنیم؟ عبادت در قرآن یعنی چه؟

#گفت‌وگو
@farhadshafti
ارسال نظر و پرسش:
farhad.s.telegram@gmail.com
(دریافت مستقیم فایل)👇
Audio
(31.2 MB)
نرسیده به درخت:
گفت‌وگوهای حامد صادقی و فرهاد شفتی

نشست پنجم (۳۹ دقیقه):
- چرا قوانین دینی به تدریج بیش از اصل دین مهم می‌شوند؟
- خاستگاه قوانین شریعت در قرآن
- ملاک‌ موثر بودن عبادات

در نشست ششم خواهد آمد: چرا خداوند می‌خواهد عبادتش کنیم؟ عبادت در قرآن یعنی چه؟

#گفت‌وگو
@farhadshafti
ارسال نظر و پرسش:
farhad.s.telegram@gmail.com
... اسلامی!

🍃سالها قبل در کنفرانسی درباره‌ی قرآن و شریعت یک دانشجوی دکتری اهل مالزی نتایج تحقیق خود در باب اصول مدیریت بر مبنای قرآن را ارائه داد. پس از کلی تدقیق و تحقیق در آیات به این نتیجه رسیده بود که بر مبنای قرآن مدیریت صحیح دارای اصولی است.
از آن اصول آنچه به یاد دارم مواردی بود مانند «با دقت بودن»، «به موقع بودن»، «مشورت کردن»، ... .
در بخش پرسش و پاسخ از او پرسیدم این‌ها که گفتید از مسلمات است و قرن‌ها قبل از نزول قرآن به آن‌ها عمل می‌شده است و امروز نیز در کتب معتبر مدیریتی مفصل بحث و نقد و تحلیل شده‌اند. چه نیازی به مراجعه به قرآن داریم برای آنچه حاصل است و مقصود قرآن نیست؟
پاسخ قانع کننده‌ای نگرفتم.

🍃استفاده از آرای علمای مشرق زمین، مسلمان یا غیر مسلمان، و مقایسه‌ی آنها با آرای برآمده از علوم جدید البته لازم و مفید است؛ اما این کجا و شاخه‌ی اسلامی درست کردن برای علوم کجا. اقتصاد اسلامی، مدیریت اسلامی، روانشناسی اسلامی، جامعه شناسی اسلامی، طب اسلامی، ... .

🍃کاربرد دین در شئون مختلف زندگی این است که با پروار کردن تجربه‌ی معنوی دینی، تاثیر مثبت آن را در تمام ابعاد زندگی ببینیم، نه آنکه با بالا و پایین کردن آیات و روایات در پی درست کردن شاخه‌های معرفتی جدید برای علوم مختلف باشیم.

🍃دین آمده است تا انسان تشنه‌ی معنویت را با زلال جاری خود سیراب کند. در کنار آبی چنین گوارا، اگر بجای رفع تشنگی در پی ساختن قصری از آب باشیم، قصر بر آب خواهد رفت و تشنگی هلاکمان خواهد ساخت.

#دین
#علوم
@farhadshafti
https://castbox.fm/app/castbox/player/id3517393/id339525547?v=8.22.11&autoplay=1
در نشست هفتم خواهد آمد: روایت ارتباط خداوند با انسان در قرآن چیست؟ - آیا این روایت عاشقانه است؟ - مس‍ئ‍ولیت فردی ما در دین‌داری آگاهانه

#گفت‌وگو
@farhadshafti
ارسال نظر و پرسش:
farhad.s.telegram@gmail.com
(دریافت مستقیم فایل)👇