فرهاد شفتی
3.85K subscribers
125 photos
27 videos
35 files
318 links
اندیشه‌ها، یافته‌ها و دغدغه‌هایم را در باب دین، اخلاق و معنویت مطرح می‌کنم. گاهی نیز با نواختن سازی، تنوع‌طلبی خواهم کرد.
از نقد، نظر و پرسش‌های شما بهره می‌برم:
farhad.s.telegram@gmail.com

درباره‌ی من:
https://t.me/farhadshafti/13
Download Telegram
بإسمه تعالی

صدمین نشست #انجمن‌مباحثات‌قرآنی 
(پنجمین و آخرین نشست رمضانی)
روز دوشنبه بیستم فروردین‌ماه ۱۴۰۳، مصادف با ۲۸ رمضان، ساعت ۱۷ با موضوع «فهم قرآن، درک قرآن» با ارائه دکتر فرهاد شفتی به صورت مجازی برگزار خواهد شد.
حضور اعضای گرامی و سایر  پژوهشگران و علاقه‌مندان موجب ارتقای علمی این نشست خواهد بود.
ارائه‌کننده محترم چکیده بحث خود را چنین عنوان کرده‌اند:

«فهم قرآن، درک قرآن»
دل‌بستۀ قرآن را گریزی از تلاش برای فهم کتاب نیست، اما گاه هیاهوی مباحثات نظری بهرۀ او را نیز محدود به یافته‌های نظری می‌کند و او را از درک آنچه متن به آن می‌خواند بازمی‌دارد. در کشاکش جستارهای پژوهشیِ گوناگون برای فهم قرآن، و در آوردگاه یافته‌های تاریخی و بینامتنی که به پیش‌زمینه‌های متن می‌پردازند، بسیار دیده‌ام و دیده‌اید که خوانشی ژرف اما سبک‌بار، فارغ از این همه، به درکی از آیه‌ای می‌رسد و از این راه جانی اطمینان می‌یابد و تشنه‌ای سیراب می‌شود.
در این گفتار سعی خواهم کرد تفاوت بنیادی دو رویکردِ درون‌دینی به قرآن را با به کارگیری واژه‌های «فهم» و «درک» توضیح دهم. پس از تاکید بر اهمیت و ضرورت «فهم قرآن» برای پیروان این کتاب، به برخی چالش‌های «فهم» که ممکن است دل‌بستهٔ قرآن را از «درک» قرآن غافل کند اشاره خواهم کرد. با استفاده از شواهد متنی، تجربی و عقلی بر اهمیت بیشتر «درک قرآن» تکیه خواهم کرد و به جنبه‌های متفاوت آن می‌پردازم. در پایان به نتایج عملی قابل انتظار از «درک قرآن» برای زمانه‌ای که در آن به سرمی‌بریم اشاره خواهم کرد.


لینک نشست:

https://meet.google.com/vmm-pdzh-soe
۱۰۰-فهم قرآن، درک قرآن- دکتر فرهاد شفتی
انجمن مباحثات قرآنی
فایل صوتی نشست صدم
(رمضانیه پنجم)
با موضوع

فهم قرآن، درک قرآن

🎤 دکتر فرهاد شفتی

📅 ۲۰ فروردین ماه ۱۴۰۳

📚 انجمن مباحثات قرآنی
https://t.me/Anjoman_Mobahesat_Archive


🍃 متاسفانه حدود ۱۰ دقیقۀ اول در فایل نیست اما بحث اصلی جا نیفتاده است. در آن چند دقیقۀ اول ترتیب این بحث درون‌دینی را مشخص کردم، سپس به چالش‌های امروزی فهم (معنی آیاتِ) قرآن اشاره کردم، از جمله تعیین مخاطب، تشخیص آیات خاص و عام، مباحث بینامتنی، بازیابی معنی برخی از لغات و عبارات کلیدی، ارتباط آیات، ... . تاکید کردم که فهم قرآن برای دل‌بستۀ قرآن لازم و ضروری است.

آغاز سخن اصلی اما این بود که گاه در غوغای بحث‌های فهم قرآنی، بهره‌ بردن از جنبه‌ای بسیار بااهمیت در مواجهه با قرآن به فراموشی سپرده می‌شود و آن «درک قرآن» است. این فایل صوتی از جایی آغاز می‌شود که سعی کردم با مثال‌هایی منظورم را از «درک» یک متن (در مقایسه با «فهم» آن) توضیح دهم.
از_حدیث‌بسندگی_تا_قرآن‌بسندگی_فرهاد_شفتی_دوفصل‌نامه_نقد_دینی.pdf
407.5 KB
در یازدهمین و متاسفانه آخرین شمارهٔ دوفصل‌نامهٔ نقد دینی نوشتار من با عنوان «از حدیث‌بسندگی تا قرآن‌بسندگی» منتشر شد. دسترسی رایگان به این نوشتار و دیگر مطالب این شماره و شماره‌های پیشین از اینجا امکان‌پذیر است.

فایل پی‌دی‌اف این نوشتار پیوست است. پنج منزل روش‌شناختی (در باب نسبت قرآن و حدیث) را با نمونه‌هایی توضیح داده‌ و در تصویر شمارۀ ۲ آنها را دسته‌بندی کرده‌ام.

@farhadshafti
#اختصاصی

🔴هجدهمین شماره فصلنامه حیات معنوی با موضوع اخلاق، معنویت و بهار منتشر شد. این شماره که به همت مؤسسه اندیشه دینی معاصر تهیه شده است، حاوی نوشته‌هایی از رسول جعفریان، مصطفی ملکیان، ابوالقاسم فنایی، بیژن عبدالکریمی، سید حمید موسویان، فرهاد شفتی، سعید رحیمیان، مرتضی کربلایی، علی مهجور، مصطفی سلیمانی، علی اصغر محمدزاده، هانیه علی‌اصغری و محمد هدایتی است. 

🔻حیات معنوی فصلنامه‌ای است در حوزه اخلاق، معنویت، معنای زندگی و عرفان که تاکنون موضوعاتی همچون مناسبات فقه و اخلاق، مناسبات سیاست و اخلاق، ماهیت معنویت، اخلاق اجتماعی، نسبت اخلاق و تاریخ، اخلاق و درد و رنج، عرفان و سیروسلوک، اخلاق و نیایش، اخلاق صنفی روحانیت، جامعه‌شناسی اخلاق، و راستی و ناراستی مورد بررسی قرار داده است.
هجدهمین شماره این مجله با پرداختن به استعاره بهار در ادبیات دینی، تحول انسان و ایجاد تغییر در روند زندگی برای دستیابی به ضمیری شورمند و خلاق را به عنوان محور کلی مقالات و مصاحبه‌ها انتخاب کرده است. این تحول در قالب توجه به تولد دوباره انسان در هر مناسبت دینی، نوشدن جان آدمی در هر بهار و نیز تغییر در تفکر و زیست انسان مؤمن در هر رمضان، به قلم نویسندگان این شماره حیات معنوی نوشته شده است. 

🔻مطالعه‌ این شماره حیات معنوی خواننده را به تأملاتی تازه در باب انسان و طبیعت سوق می‌دهد. نشستن پای درس‌های معنوی بهار، مبتنی بر نگرش معنوی و اخلاقی به طبیعت، آدمی را مبدل به گلستانی از پاکی می‌سازد که ضمن توجه به تحولات معنوی درونی خود، از خانه دل غبارزدایی می‌کند تا رستاخیز خود را به تماشا بنشیند. زدودن خزان معنویت و مبدل ساختن آن به بهار در قالب خوانش تازه‌ای از قرآن میسر می‌شود. هر بهار و خزانی نیز می‌تواند بیان و اشارتی از بسط و قبض مؤمنی باشد که در گرو عرفان الاهی بسته است. از این رو هر بهاری تولدی تازه است و زندگی دوباره.

برای دسترسی به فایل کامل فصلنامه از طریق راه‌های زیر اقدام فرمایید:

📍نسخه الکترونیکی این فصلنامه را از سایت طاقچه taaghche.com

📍نسخه کاغذی آن را از مؤسسه فرهنگی بشرا 02536657088 

📍پژوهشکده اندیشه دینی معاصر (02537734186) بخواهید.
بهاری_کردن_خزان_معنویت_حیات_معنوی_18_فرهاد_شفتی.pdf
364.8 KB
👆 فایل پی‌دی‌اف نوشتارِ «بهاری کردن خزان معنویت»، در شمارۀ ۱۸ فصل‌نامۀ «حیات معنوی»، پیوست است.

در این نوشتار شش پیشنهاد برای بهاری کردن خزان معنویت (یا ماندن در بهار معنویت، بسته به نظرگاه) مطرح کرده‌ام. این شش پیشنهاد در سه عنوانِ «باور دینی»، «فهم دینی» و «دین‌داری» دسته‌بندی شده‌اند.

@farhadshafti
Forwarded from مرتضی کریمی‌نیا (کریمی‌نیا)
🔔      به مناسبت انتشار مجموعه ۶جلدی دایرةالمعارف قرآن (ترجمه فارسی)        🔔

مرتضی کریمی‌نیا ضمن اشاره به اهمیت یافتن زبان فارسی و تحقیقات ایرانی در زمینه مطالعات قرآنی در مقایسه با سایر کشورهای اسلامی، از صورت‌گرایی و کمیت‌گرایی حاکم بر مراکز دانشگاهی ایران و عدم توجه به آشنایی و مطرح کردن پرسش‌های جدید در زمینه مطالعات قرآنی انتقاد کرده است. این گفتار در سال ۱۴۰۱ و به مناسبت پایان انتشار ترجمه فارسی دائرة المعارف قرآن ایراد شده است.

🔗ویدئو صحبت‌های مرتضی کریمی‌نیا:
B2n.ir/j24549

🔗ترجمهٔ فارسی دایرةالمعارف قرآن را در سایت حکمت ببینید:
http://B2n.ir/z05015
Forwarded from فرهاد شفتی
بر سر شاخِ دین، بُن بریدن

🍃 به گمانم سخن گزافی نیست اگر گفته شود که جامعه‌ای که درگیر تصویری غل و زنجیروار و رعب‌آور از دین باشد، به سوی دین‌گریزی خواهد رفت. انسان طبعا از احساس دربند بودن گریزان است و برای او فرار از دینی که از دید او زنجیرِ پایش باشد واکنشی طبیعی و قابل پیش‌بینی است.

🍃 بعید می‌دانم که در تاریخ پیدا کنیم دینی با نشان دادن غل و زنجیر موفق به افزودن به تعداد دین‌دارانِ واقعی شده باشد. در واقع بسیاری از آنان که مسلک قدیم خود را رها کردند و به دینِ جدیدی پیوستند به انگیزه‌ی رهایی از گرفتاری‌ها و زنجیرهای زمانه چنین کردند. در قرآن، آیه‌ی ۱۵۷ سوره‌ی اعراف، اهل کتاب مورد خطاب پیامبر اینگونه به ایمان آوردن به پیامبر تشویق می‌شوند: "... او ... بار سنگینشان و بندهایی که بر آنها بود را از آنان برمی‌دارد ..." (... وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي‏ كانَتْ عَلَيْهِم‏ ...).

🍃 همه‌ی اینها را نوشتم تا بگویم که آن دین‌دارانی که برداشتشان از دین، ایشان را به استفاده از غل و زنجیر (واقعی یا مفهومی) و ایجاد رعب و وحشت برای همراه کردن دیگران تشویق می‌کند از مهم‌ترین عوامل دین‌گریزی مخاطبانشان هستند. همین‌ها هستند که به قیمت متنفر کردن مردم از هر چه رنگ دین دارد، به این خوش‌اند که به ایشان، به زعم خود، جامه‌ی دین‌داری بپوشانند.

🍂 یکی بر سر شاخ بُن می‌برید ...

@farhadshafti
🗞 خدا همچون کنشگری اخلاقی (۱)
✍️ ابوالقاسم فنائی

این مقاله بخش نخست از پژوهشی مفصل درباره‌یِ سرشت کنش‌گری خداوند را گزارش می‌کند. دو ‏پرسش‌ اصلی این پژوهش اینهاست: ‏
‏(۱)‏ آیا خدا کنش‌گری اخلاقی است؟
‏(۲)‏ اگر آری، آیا اخلاق الاهی همان اخلاق انسانی است یا اخلاق الاهی کلاً یا بعضاً با اخلاق ‏انسانی تفاوت دارد؟ ‏
در رابطه با پرسش نخست، نویسنده به بررسی سه نظریه‌یِ رقیب زیر می‌پردازد: «خدا همچون ‏کنش‌گری خودکامه»، «خدا همچون کنش‌گری مصلحت‌اندیش» و «خدا همچون کنش‌گری ‏اخلاقی». در این پژوهش به سود ایده‌یِ خدا همچون کنش‌گری اخلاقی، و علیه دو تلقی دیگر از ‏سرشت کنش‌گریِ خداوند، استدلال خواهد شد. در رابطه با پرسش دوم، نویسنده از این نظریه دفاع ‏می‌کند که اخلاق الاهی و اخلاق انسانی از حیث «محتوای هنجاری» هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند، ‏هرچند از سایر جهات با یکدیگر تفاوت‌های چشم‌گیری دارند. ‏
بخش نخست این پژوهش که در این مقاله ارائه می‌شود پس از طرح کلیات و مباحث مقدماتی، به ‏نظریه‌یِ «خدا همچون کنش‌گری خودکامه» می‌پردازد و برخی از استدلال‌هایی را بررسی و نقد می‌کند ‏که به سود این تلقی از سرشت خداوند اقامه شده یا می‌توان اقامه کرد. بخش‌های دوم و سوم این ‏پژوهش که در قالب مقالاتی دیگر در شماره‌های آینده‌یِ همین مجله انتشار خواهد یافت به شرح و ‏بسط دو تلقی دیگر از سرشت خداوند می‌پردازد.‏

دریافت از سایت دانشگاه مفید

دریافت از سایت صدانت

🌾 @abolghasemfanaei
تلک قضیة و استاندارد دوگانه

فضیلت اخلاقی اثبات می‌شود، تا شمول ارزش اخلاقی کار کند و استانداردهای دوگانه از کار بیفتد. اگر بنابر پیروی استاندارهای دوگانه باشد و دست توجیه برای جواز به رذیلت اخلاقی در یک‌جا باز شود، اصولا علم اخلاق بلاموضوع است. البته که این به معنای دگم و خام‌اندیشی اخلاقی هم نیست، البته که این به معنای حذف زمینه در داوری اخلاقی و نسبی‌گراییِ موجه هم نیست، اما پرهیز از دگم‌اندیشی و خام‌اندیشی و بافتارزدایی از امر اخلاقی کجا و دچاربودن به استاندارد دوگانه‌ کجا.

استاندارد دوگانه اخلاق را به ابزار فرومی‌کاهد. ابزاری که مقصدش نه شرافت التزام اخلاقی، که تصاحب سود فرااخلاقی است. استاندارد دوگانه از دشمنی با اخلاق رذیلت‌تر است. در دشمنی با اخلاق، فضائل اخلاقی ضربه نمی‌خورند، که ارجمندتر هم می‌شوند. اما در استاندارد دوگانه با ابزارشدن و شعارشدن اخلاق در یک‌سوی ادعاها، اصل ارزش اخلاقی هم آسیب می‌بیند.

استاندارد دوگانه، تلک قضیة و تلک قضیة، بنیان نظم و عدالت را متزلزل می‌کند. قرارداد اجتماعیِ تأمین‌کننده‌ی مصلحت جمعی را ملغی می‌کند. چون ناظران می‌بینند که نظم فقط وقتی قدر می‌بیند که به نفع ناظم ناملتزم است و عدالت فقط وقتی پاس می‌بیند که نفع ناظم به خطر افتاده. به بیان دیگر، ناظران می‌بیند که خوددوستی و خودخواهی، بازیگردان پشت صحنه‌ی نمایش‌های اخلاقی است و نه فضیلتِ فضیلت. پس چرا نظام و عدالتِ دروغین به هم نخورد؟!

استاندارد دوگانه آتش به خرمن اخلاقی می‌اندازد و تا ساقه‌ی آخر را می‌سوزاند. علم اخلاق و فریاد اخلاقی برقرار است، تا دقیقاً جلوی این دیو دلفریب بایستد و او را از دوگانگی به یگانگی بکشاند. چه بهتر و مؤثرتر و روح‌نوازتر و بیدارگرتر که این ایستادن از جنس هنر باشد. از جنس اثر بی‌نظیر تلک قضیة.

متن شعر فاخر اثر به عربی:
ينقذ في سلاحف بحرية/ يقتل حيوانات بشرية/ تلك قضية وتلك قضية. كيف تكون ملاكاً أبيض؟/ يبقى ضميرك نصّ ضمير/ تنصف حركات الحرية/ وتنسف حركات التحرير/ وتوزّع عطفك وحنانك/ ع المقتول حسب الجنسية/ وتلك قضية وتلك قضية. كيف تكون إنساناً راقي؟/ ومطابق للاشتراطات/ كلّ كلامك لابس واقي/ وبتحضن كل الشجرات/ بتقول ع البواب الحارس/ وجنبك جيش بيهد مدارس/ واما بتقفش نفسك لابس/ دم.. تقول الكل ضحية/ وتلك قضية وتلك قضية. كيف أصدق هذا العالم/ لما بيحكي عن الإنسان؟/ شايف أم بتبكي ضناها/ علشان مات في الغارة جعان/ ويساوي المقتول بالقاتل/ بشرف ونزاهة وحيادية/ وتلك قضية وتلك قضية. كيف أنامَ قريرَ العينِ؟/ وأضع سدادة أذنين/ والعيلة المدفونة ف بيتها/ ممنوع حد يخش يغيتها/ وكأن الأرض اللي فوقيهم/ مش تبع الكورة الأرضية/ وتلك قضية وتلك قضية. كيف تعيش في سجنٍ واسع؟/ زنازينه من نار ورماد/ وتقوم من تحت الأنقاض/ تتشعلق ف رقاب القاتل/ تجمع أشلائك وتقاتل/ وتوري الدنيا الكدابة/ كيف يسير قانون الغابة/ من أين طريق الحرية/ ومن أين تؤتى الدبابة/ مش فارقة العالم يتكلم/ موت حرّ وما تعيشٌ مسلّم/ تلهم جيل ورا جيل يتعلم/ كيف يعيش ويموت لقضية/ بننادي على عالم مين/ علشان يستنكر ويدين/ دن كما شئت فأي إدانة/ لما يجري جوا السلخانة/ مش هتخف بارود الدانة/ ولا قادرة ترجع له صباح/ تلك قضية/ وهذا كفاح.

@Hamesh1
نشست دهم:
فهم قرآن، درک قرآن - بازنگری و بازگوییِ گفتار پیشین
به چند علت دوست داشتم که این بحث را که در ۲۰ فروردین امسال در انجمن مباحثات قرآنی مطرح کردم با دوستانِ نشست‌های هم‌اندیشی در میان بگذارم. اول اینکه در پایان، نقدها و پرسش‌های خوبی مطرح شد که کمک کرد این بحث را بازنگری کنم و دست‌کم در اندیشه‌ی خود بهبود بخشم. دوم اینکه بنای نشست‌های ماهیانه‌ی ما بر هم‌اندیشی است و امیدوارم با هم این بحث را پربارتر کنیم و به کمک یکدیگر به زوایای مختلف آن بپردازیم. دیگر اینکه دقایق نخستین آن گفتار از ضبط جا ماند و این فرصتی است که نه تنها تمام گفتار بلکه تبادل نظر پس از آن نیز برای آینده حفظ شود.
https://www.skyroom.online/ch/12ht/yade-ostad
(ورود به نشست با انتخاب گزینه‌ی مهمان)

چکیده‌ای که برای طرح بحث در انجمن مباحثات قرآنی نوشته بودم:
"«فهم قرآن، درک قرآن»
دل‌بستۀ قرآن را گریزی از تلاش برای فهم کتاب نیست، اما گاه هیاهوی مباحثات نظری بهرۀ او را نیز محدود به یافته‌های نظری می‌کند و او را از درک آنچه متن به آن می‌خواند بازمی‌دارد. در کشاکش جستارهای پژوهشیِ گوناگون برای فهم قرآن، و در آوردگاه یافته‌های تاریخی و بینامتنی که به پیش‌زمینه‌های متن می‌پردازند، بسیار دیده‌ام و دیده‌اید که خوانشی ژرف اما سبک‌بار، فارغ از این همه، به درکی از آیه‌ای می‌رسد و از این راه جانی اطمینان می‌یابد و تشنه‌ای سیراب می‌شود.
در این گفتار سعی خواهم کرد تفاوت بنیادی دو رویکردِ درون‌دینی به قرآن را با به کارگیری واژه‌های «فهم» و «درک» توضیح دهم. پس از تاکید بر اهمیت و ضرورت «فهم قرآن» برای پیروان این کتاب، به برخی چالش‌های «فهم» که ممکن است دل‌بستهٔ قرآن را از «درک» قرآن غافل کند اشاره خواهم کرد. با استفاده از شواهد متنی، تجربی و عقلی بر اهمیت بیشتر «درک قرآن» تکیه خواهم کرد و به جنبه‌های متفاوت آن می‌پردازم. در پایان به نتایج عملی قابل انتظار از «درک قرآن» برای زمانه‌ای که در آن به سرمی‌بریم اشاره خواهم کرد.
"

🍃در بازنگری و بازگویی این گفتار سعی خواهم کرد ضمن طرح بحث اصلی، نکات دیگری را که حاصل تامل در مباحثات نشست قبلی شد اضافه کنم.

@farhadshafti
هم‌اندیشی - نشست دهم
39.2MB
هم‌اندیشی - نشست دهم
فهم قرآن، درک قرآن - بازنگری و بازگوییِ گفتار پیشین

@farhadshafti
🍃 سه سال پیش این فایل را همرسان کردم. دوست عزیزی که با او صحبت می‌کردم اکنون در کنار همسر و همسِرّ خود به شادی زندگی و چالش‌های مشترک را تجربه می‌کند. این هم برای تجدید آن خاطره 👇
ازدواج
Farhad Shafti
یکی از شرط‌های ازدواج موفق

🍃 در سفر کوتاهی که به وطن داشتم با یکی از دوستان در قهوه‌خانه‌ی (کافی‌شاپ) یکی از شعبه‌های شهر کتاب ساعت خوشی را گذراندم. از من خواست به رسم بزرگ‌تر بودن از نظر سنّی، نکته‌ای را درباره‌ی شرط یک ازدواج و رابطه‌ی عاطفی موفق با او در میان بگذارم و صدایم را ضبط کند. ده دقیقه‌ای صحبت کردم. فایل ضبط شده را که برایم فرستاد فکر کردم، علی‌رغم صدای پس‌زمینه، شاید برای برخی از دیگر دوستان نیز قابل استفاده باشد. از دوستم اجازه خواستم که آن را در اینجا هم‌رسان کنم و او استقبال کرد. از او که چنین فرصتی را فراهم کرد تشکر می‌کنم و برای او و دیگر جوانان وطن آرزوی آرامش و شادی دارم.

(پانوشت: آن ده درصدی که در آغاز به آن اشاره می‌کنم، اگرچه تنها ده درصد است اما بسیار مهم است و نود درصد باقی‌مانده جای آن را نمی‌گیرد!)
#ازدواج #خانواده
@farhadshafti
در پانوشت بالا اشتباهی لفظی بود که با تذکر دوستی ناصح و عزیز اکنون برطرف شد.👆
عنوان نشست 11: «خندۀ مِی»
در نشستی که در شب ۲۱ ماه رمضان توسط خانۀ فرهنگی غدیر برگزار شد بحثی را مطرح کردم با عنوان «گشایش‌های الهیاتی مفهوم خدای نامشخص». در آن بحث با طرح مفهوم «خدای نامشخص» بستر متفاوتی را برای پرداختن به برخی مفاهیم مشکل الهیاتی پیشنهاد کردم. در پایان آن بحث پرسش‌ها و نقدهای خوبی مطرح شد و فرصت پرداختن به همه آنها فراهم نبود. در هم‌اندیشی شمارهٔ ۱۱ این بحث را به اختصار مطرح می‌کنم و سعی خواهم کرد به پرسش‌ها و نقدهای باقی مانده از آن نشست پاسخی دهم. سپس به روال همیشه با بحث و پرسش و تبادل نظر در این موضوع هم‌اندیشی خواهیم کرد.
هم‌اندیشی - نشست 11
27MB
خندۀ مِی
🍃 فایل صوتی نشست یازده هم‌اندیشی با خانۀ فرهنگی غدیر پیوست است. این در واقع خلاصه و تکلمه‌ای است به گفتار اصلی که در ماه رمضان پیشین با عنوان «گشایش‌های الهیاتی مفهوم خدای نامشخص» مطرح شد.

@farhadshafti
پرسش و پاسخ - جامعه شناسان
سیزده پرسش
🍃 در نشستی که اخیرا با گروهی از معلمان جامعه‌شناسی داشتم سعی کردم به پرسش‌های ایشان از دین و دین‌داری پاسخی دهم:

05:20 آيا خدا خالق انسان است یا انسان خالق خدا؟
13:25 تصویر انسان‌واره از خدا چه تاثیری بر ارتباط انسان با او دارد؟
25:55 چگونه می‌توان توجیه کرد که خدای غیر مادی با انسان حرف بزند؟
46:20 آیا قرآنی که داریم همان است که در عصر پیامبر بوده است؟
1:04:10 قرآن و مبانی عقلی و عرفی، مثال: توصیف بهشت
1:10:25 آیا می‌توان جامعه‌ای بدون دین را تصور کرد؟
1:30:52 آیا در غرب دین از زندگی اجتماعی مردم جداست؟
1:34:45 آیا نظام سکولار غرب در ایران قابل اجراست؟
1:42:00 اساتید علوم اسلامی در غرب چه ملیتی دارند و عمق دانششان در چه حدی است؟
1:53:50 در قرآن می‌گوید پیامبران به زبان قوم خود بوده‌اند، آیا نمی‌توان استفاده کرد که قرآن متعلق به قوم پیامبر بوده است؟
2:02:00 جایگاه مباحث آخرالزمانی در قرآن چیست؟
2:06:05 نظر دربارۀ کتاب مسیر پیامبری
2:13:55 آیا نبودن رنج در بهشت برای انسانی که عادت به رنج و لذت دنیوی داشته است امکان درک لذت را فراهم می‌کند؟
2:24:20 کارکرد قرآن در زمان ما چیست؟

@farhadshafti
Forwarded from فرهاد شفتی
آقایان، آیه‌ای که با ما صحبت می‌کند آیه‌ی قبلی است!

🍃 قرآن پیش از آنکه در آیه‌ی ۳۱ سوره‌ی نور به زنان اندرزی در باب پوشش دهد، در آیه‌ی ۳۰ در همان سوره به مردان، اندرز چشم فروهشتن و پاک‌دامنی می‌دهد. قرآن نه به زنان مسئولیتی در قبال پرهیزگاری مردان داده است و نه پرهیزگاری مردان را منوط به پوشش زنان کرده است. پوششی که قرآن برای زن توصیه کرده است، هر آن چه که باشد، "حقّ مرد" نیست.

🍃 مردان اگر نگران عمل به واجبات‌اند، حقّ آن است که نخست به آیه‌ای که با ایشان صحبت می‌کند بیندیشند و در عمل به آن آیه، دغدغه‌ی امر واجب داشته باشند. از آیه‌ی ۳۱ که درباره‌ی پوشش زنان است استنباط‌های مختلف و متفاوتی شده است، اما در آیه‌ی ۳۰ که سفارش به مردان است، تکلیف روشن است: اگر ادّعای ایمان داری، نگاهت را پاک نگهدار.
#حجاب
#زنان
@farhadshafti
جنینی و خون‌آشامی

«اگر بدون حجاب آمدی بیرون و مورد تعرض قرار گرفتی، خودت مقصری، مردان اگر تحریک نشوند بیماراند، ...»

🍃 صرف نظر از بی‌پایه بودن چنین ادعایی از منظر قرآنی، از خود می‌پرسم آیا صاحبان این گفته و گفته‌های مشابه تصور می‌کنند که در ۱۹۲ کشور (یعنی تمام کشورهای دنیا غیر از ایران و افغانستان و تا حدودی عربستان سعودی) مردان به طور روزمره در حال تحریک شدن و تعرض به زنان‌اند مگر اینکه بیمار باشند؟ آیا نمی‌دانند که در همین جامعهٔ خودمان بسیاری از زنانی که در معابر و محیط‌های عمومی از روی اجبار حجاب می‌گذارند در مکان‌ها و اجتماعات دیگر بی‌حجاب‌اند و مشکلی هم معمولا برایشان پیش نمی‌آید؟ و اصلا فرض کنیم مردی به علت بی‌حجابیِ زنی به او تعرض کرد، کدام عقل و کدام اخلاق و کدام گزارهٔ دینی به ما اجازه می‌دهد که رفتار آن مرد را توجیه کنیم و زن را سرزنش کنیم؟

🍃 خدایش رحمت کند، یکی از اقوام که از دو نسل پیش بود، به جِدّ باور داشت که سرخ‌پوستان آمریکا از نوع انسان نیستند، و بغداد زیباترین شهر جهان است، و اینکه آن خوانندهٔ محلی که می‌شناخت بهترین خوانندهٔ دنیاست. به خوبی یادم است که هرگونه بحث و شاهد مثال آوردن برای این فامیل دور مانند ریختن قطره آبی بر آتشی انبوه بود، یعنی هیچ!

🍃 به نظرم انسان این توان دهشتناک را دارد که عقیده‌ای را بپذیرد و سپس همه‌چیز و همه کس را در راستای اثبات آن عقیده ببیند. در تودرتوی چنین دهلیز ذهنی تاریکی است که انسان متعصب دین را آنچنان در چارچوب خشک‌مغزی خود اسیر می‌گیرد که از آن صورتی غیراخلاقی و غیرعقلانی برمی‌سازد. در سرگردانی حاصل از چنین تعصبی است که فرد واقعیات جوامع و جامعهٔ خود را نمی‌بیند و به خود اجازه می‌دهد به اکثریت زنان جهان (که حجاب ندارند) با لفظ فاحشه توهین کند و برای بخش قابل توجهی از جامعهٔ خود نسخهٔ حبس و تادیب بپیچد.

🍂 آن فامیل دور ما پیرمرد کشاورزی بود که نه تحصیلات عالی داشت و نه در عمرش از قریهٔ خود چندان دور شده‌ بود. عجبا که روزگار به ما نشان می‌دهد که تعصب و خشک‌مغزی آفتی است که در کمین هر انسانی است و درس‌خواندگی و جهان‌دیدگی نمی‌شناسد. خدا بیامرزد فامیل دور ما را که با وجود تعصبی که داشت تنها بر خانهٔ خود مدیریت می‌کرد و حتی همانجا نیز باور خود را به خانواده تحمیل نمی‌کرد. وای بر اینکه آفت تعصب و خشک‌مغزی در پندار و گفتار و کردار یک استاد یا مدیر رخنه کند. آن خونی که به تعبیر مولانا توسط او آشامیده می‌شود خون جامعه خواهد بود.

سخت‌گیری و تعصب خامی است
تا جنینی کار خون‌آشامی است

در همین زمینه:
▫️آنجا که ۵=۲+۲
▫️چکیدهٔ گفتار خشک‌مغزی و تعصب
▫️معمّا (پیش‌فرض‌های بدون مبنا)


#farhadshafti