🔴عصر روز چهارشنبه ۲۳خرداد ۹۷ کامیونداران سقز با تجمع در کنار گذر سقز- بوکان در اعتراض به جذب کامیون های خارج از منطقه اعتراض کردند.
@ettehad
@ettehad
🔴📣🔴در آذربایجان غربی ۱۹۵ هزار بیسواد وجود دارد
ابراهیم محمدی مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی از وجود ۱۹۵ هزار بیسواد در سطح استان خبر داد و گفت که بر اساس آمار تعداد افراد بازمانده از تخصیل استان ۵۳ هزار نفر است که از این تعداد هشت هزار و ۷۰۰ نفر شناسایی شده است.
به نقل از مهر، ابراهیم محمدی با بیان اینکه بر اساس آخرین آمار از سرشماری سال ۹۵ آمار بیسوادن شناسایی شده در استان ۷۲ هزار نفر است افزود:” اما بر اساس آمار کلی ۱۹۵ هزار بیسواد در استان وجود دارد”.
وی با بیان اینکه استان در زمینه نرخ میانگین باسوادی از میانگین کشوری خیلی عقب است اظهارداشت: “هم اکنون نرخ میانگین باسوادی در کشور ۹۴.۷۳ درصد بوده در حالی که نرخ میانگین باسوادی در استان ۹۰.۰۷ درصد است”.
مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی با اشاره به اینکه استان در زمینه شاخص تراکم دانش آموزی وضعیت مناسبی ندارد اضافه کرد: “در زمان حاضر تراکم دانش آموزی در استان ۳۵۵.۲۴ است که استان در رتبه ۲۶ کشوری قرار دارد”.
محمدی خاطرنشان کرد: “برای بالا بردن شاخص تراکم دانش آموزی باید ۷۳۰ کلاس درس در استان احداث و به تعداد کلاسهای موجود افزوده شود تا این شاخص به میانگین کشوری برسد”.
مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی با بیان اینکه استان در زمینه سرانه فضای آموزشی با شاخص ۳.۲ در رتبه ۲۹ کشوری قرار دارد عنوان کرد: “برای رسیدن به میانگین کشوری و نیز حل این مشکل نیازمند احداث پنج هزار و ۴۱ کلاس درس هستیم”.
محمدی خاطرنشان کرد: “استان در شاخص های عدالت آموزشی و نیز درصد قبولی در کنکور نیز جزو ۱۰ استان اول کشور است که امسال تلاش می شود این شاخص ها همچنان روبه افزایش باشد”.مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی در زمینه آخرین آمار بازماندگان از تحصیل نیز اظهارداشت: “بر اساس آمار تعداد افراد بازمانده از تخصیل استان ۵۳ هزار نفر است که از این تعداد هشت هزار و ۷۰۰ نفر شناسایی شده است”
https://telegram.me/ettehad
ابراهیم محمدی مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی از وجود ۱۹۵ هزار بیسواد در سطح استان خبر داد و گفت که بر اساس آمار تعداد افراد بازمانده از تخصیل استان ۵۳ هزار نفر است که از این تعداد هشت هزار و ۷۰۰ نفر شناسایی شده است.
به نقل از مهر، ابراهیم محمدی با بیان اینکه بر اساس آخرین آمار از سرشماری سال ۹۵ آمار بیسوادن شناسایی شده در استان ۷۲ هزار نفر است افزود:” اما بر اساس آمار کلی ۱۹۵ هزار بیسواد در استان وجود دارد”.
وی با بیان اینکه استان در زمینه نرخ میانگین باسوادی از میانگین کشوری خیلی عقب است اظهارداشت: “هم اکنون نرخ میانگین باسوادی در کشور ۹۴.۷۳ درصد بوده در حالی که نرخ میانگین باسوادی در استان ۹۰.۰۷ درصد است”.
مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی با اشاره به اینکه استان در زمینه شاخص تراکم دانش آموزی وضعیت مناسبی ندارد اضافه کرد: “در زمان حاضر تراکم دانش آموزی در استان ۳۵۵.۲۴ است که استان در رتبه ۲۶ کشوری قرار دارد”.
محمدی خاطرنشان کرد: “برای بالا بردن شاخص تراکم دانش آموزی باید ۷۳۰ کلاس درس در استان احداث و به تعداد کلاسهای موجود افزوده شود تا این شاخص به میانگین کشوری برسد”.
مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی با بیان اینکه استان در زمینه سرانه فضای آموزشی با شاخص ۳.۲ در رتبه ۲۹ کشوری قرار دارد عنوان کرد: “برای رسیدن به میانگین کشوری و نیز حل این مشکل نیازمند احداث پنج هزار و ۴۱ کلاس درس هستیم”.
محمدی خاطرنشان کرد: “استان در شاخص های عدالت آموزشی و نیز درصد قبولی در کنکور نیز جزو ۱۰ استان اول کشور است که امسال تلاش می شود این شاخص ها همچنان روبه افزایش باشد”.مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی در زمینه آخرین آمار بازماندگان از تحصیل نیز اظهارداشت: “بر اساس آمار تعداد افراد بازمانده از تخصیل استان ۵۳ هزار نفر است که از این تعداد هشت هزار و ۷۰۰ نفر شناسایی شده است”
https://telegram.me/ettehad
Telegram
اتحادیه آزاد کارگران ایران
ارتباط با ادمین https://t.me/Ettehadyeh20
🔴صدای مردم..
کارگران پل شهید ناجیان ۸ماه است حقوقی دریافت نکردند
کارگران میگویند علارقم تلاش وافر مسئولین شوش و تکمیل بیش از ۹۰درصد پروژه هنوز اعتبار تکمیلی پرداخت نشده و پیمانکار ۸ ماه است حقوق ما را واریز نکرده است
آنها میگویند در روز عید فطر شرمنده خانوادهایمان هستیم
برگرفته از کانال صدای کرخه
https://telegram.me/ettehad
کارگران پل شهید ناجیان ۸ماه است حقوقی دریافت نکردند
کارگران میگویند علارقم تلاش وافر مسئولین شوش و تکمیل بیش از ۹۰درصد پروژه هنوز اعتبار تکمیلی پرداخت نشده و پیمانکار ۸ ماه است حقوق ما را واریز نکرده است
آنها میگویند در روز عید فطر شرمنده خانوادهایمان هستیم
برگرفته از کانال صدای کرخه
https://telegram.me/ettehad
Telegram
اتحادیه آزاد کارگران ایران
ارتباط با ادمین https://t.me/Ettehadyeh20
Forwarded from اتچ بات
🔴بیانیه جمعی از دانشجویان ایران در حمایت از #محمد_حبیبی و معلمان زندانی
محمد حبیبی، از فعالان صنفی معلمان و عضو هیئت مدیرۀ کانون صنفی معلمان استان تهران که به تازگی با وثیقه آزاد شده بود، روز ۲۰ اردیبهشت در تجمع قانونی و مسالمتآمیز شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، همچون دیگر معلمان عدالتخواه و حقطلب، شرکت کرد که متأسفانه با وارد آوردن ضربات مشت و لگد بر سر، صورت و پهلوی وی، توسط نیروهای لباس شخصی دستگیر و به سلولهای انفرادی سپاه منتقل شد. خواستههای قانونی و حدأقلی آموزش باکیفیت و رایگان و دستمزد عادلانه و متناسب با شأن معلمان که مطالبات اصلی این تجمع بود، خواست و مطالبۀ دانشجویان و آحاد مردم است. چنان که در طول سالیان گذشته بارها و بارها فعالان صنفی دانشجویی نسبت به وضعیت نگرانکنندۀ آموزش عمومی و عالی، عواقب ناگوار پولیسازی و خصوصیسازی آموزش و تضعیف روزافرون نیروهای کار در اصناف و اقشار مختلف هشدار دادهاند.
محمد حبیبی به عنوان یکی از هزاران معلمی که چنین مطالبات منطقی و قانونیای داشتند هنوز در زندان است، در حالی که پنج روز پس از بازداشتش، با وجود صدور وثیقه و ارائۀ آن توسط خانواده، به صورت غیرقانونی به زندان تهران بزرگ منتقل گردید و پروندهاش برای رسیدگی به شعبۀ ۲۶ دادگاه انقلاب، نزد قاضی احمدزاده ارسال شد و متأسفانه با اعمال نفوذ ضابط قضایی، قاضی پرونده با فک وثیقۀ محمد حبیبی، بازداشت موقت وی را تمدید نموده است. این در حالی است که زندان تهران بزرگ نهتنها برای نگهداری فعالان صنفی و سیاسی مناسب نیست بلکه برای زندانیان عادی نیز به فینال زندانهای ایران معروف شده است و در آن بهداشت معنایی ندارد و خرید و فروش مواد مخدر آزاد است و زندانبانان و وکیل بندها حرمت و کرامت انسانی زندانیان را پایمال میکنند.
ضرب و شتم محمد حبيبى، نگهداری او در سلول انفرادی، انتقال به زندان تهران بزرگ، عدم قبول وثیقه بعد از صدور قرار وثيقه و اعمال نفوذ و دخالت ضابط در روند رسیدگی، ممانعت از انتقال به بیمارستان با وجود آسيبديدگىهاى بسيار که سلامت وی را به مخاطره مىاندازد و... از جمله موارد تخلف آشکار و نقض حقوق یک بازداشتى است که تاکنون در مورد محمد حبیبی اتفاق افتاده است.
دانشجویان امضاءکنندۀ این بیانیه ضمن محکوم ساختن این دست برخوردها با آقای حبیبی و دیگر فعالان معلمی که با پروندهسازیهای واهی در بازداشت و زندان به سر میبرند، اعلام میکنند که همراه و حامی پیوستۀ معلمانی خواهند بود که دیروز درس انسانیت را به ما آموختند و امروز درس ایستادگی را. ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط محمد حبیبی و تمام فعالان صنفی معلمی هستیم که بدون ارتکاب هیچ جرمی، ناعادلانه در بازداشت و زندان به سر میبرند.
جمعی از دانشجویان ایران
#دانشجوبامعلم
📣 دانشجوی گرامی! شما هم می توانید در فرم نگار زیر نام خود را بنویسید
@ettehad
محمد حبیبی، از فعالان صنفی معلمان و عضو هیئت مدیرۀ کانون صنفی معلمان استان تهران که به تازگی با وثیقه آزاد شده بود، روز ۲۰ اردیبهشت در تجمع قانونی و مسالمتآمیز شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، همچون دیگر معلمان عدالتخواه و حقطلب، شرکت کرد که متأسفانه با وارد آوردن ضربات مشت و لگد بر سر، صورت و پهلوی وی، توسط نیروهای لباس شخصی دستگیر و به سلولهای انفرادی سپاه منتقل شد. خواستههای قانونی و حدأقلی آموزش باکیفیت و رایگان و دستمزد عادلانه و متناسب با شأن معلمان که مطالبات اصلی این تجمع بود، خواست و مطالبۀ دانشجویان و آحاد مردم است. چنان که در طول سالیان گذشته بارها و بارها فعالان صنفی دانشجویی نسبت به وضعیت نگرانکنندۀ آموزش عمومی و عالی، عواقب ناگوار پولیسازی و خصوصیسازی آموزش و تضعیف روزافرون نیروهای کار در اصناف و اقشار مختلف هشدار دادهاند.
محمد حبیبی به عنوان یکی از هزاران معلمی که چنین مطالبات منطقی و قانونیای داشتند هنوز در زندان است، در حالی که پنج روز پس از بازداشتش، با وجود صدور وثیقه و ارائۀ آن توسط خانواده، به صورت غیرقانونی به زندان تهران بزرگ منتقل گردید و پروندهاش برای رسیدگی به شعبۀ ۲۶ دادگاه انقلاب، نزد قاضی احمدزاده ارسال شد و متأسفانه با اعمال نفوذ ضابط قضایی، قاضی پرونده با فک وثیقۀ محمد حبیبی، بازداشت موقت وی را تمدید نموده است. این در حالی است که زندان تهران بزرگ نهتنها برای نگهداری فعالان صنفی و سیاسی مناسب نیست بلکه برای زندانیان عادی نیز به فینال زندانهای ایران معروف شده است و در آن بهداشت معنایی ندارد و خرید و فروش مواد مخدر آزاد است و زندانبانان و وکیل بندها حرمت و کرامت انسانی زندانیان را پایمال میکنند.
ضرب و شتم محمد حبيبى، نگهداری او در سلول انفرادی، انتقال به زندان تهران بزرگ، عدم قبول وثیقه بعد از صدور قرار وثيقه و اعمال نفوذ و دخالت ضابط در روند رسیدگی، ممانعت از انتقال به بیمارستان با وجود آسيبديدگىهاى بسيار که سلامت وی را به مخاطره مىاندازد و... از جمله موارد تخلف آشکار و نقض حقوق یک بازداشتى است که تاکنون در مورد محمد حبیبی اتفاق افتاده است.
دانشجویان امضاءکنندۀ این بیانیه ضمن محکوم ساختن این دست برخوردها با آقای حبیبی و دیگر فعالان معلمی که با پروندهسازیهای واهی در بازداشت و زندان به سر میبرند، اعلام میکنند که همراه و حامی پیوستۀ معلمانی خواهند بود که دیروز درس انسانیت را به ما آموختند و امروز درس ایستادگی را. ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط محمد حبیبی و تمام فعالان صنفی معلمی هستیم که بدون ارتکاب هیچ جرمی، ناعادلانه در بازداشت و زندان به سر میبرند.
جمعی از دانشجویان ایران
#دانشجوبامعلم
📣 دانشجوی گرامی! شما هم می توانید در فرم نگار زیر نام خود را بنویسید
@ettehad
Telegram
attach 📎
📣 دانشجوی گرامی! شما هم می توانید در فرم نگار زیر نام خود را بنویسید
🔴 همونوع عزیز
📣 در توفان توئیتری
جمعه، ساعت 22
با هشتگ
#دانشجوبامعلم
شرکت کنید
@ettehad
🔴 همونوع عزیز
📣 در توفان توئیتری
جمعه، ساعت 22
با هشتگ
#دانشجوبامعلم
شرکت کنید
@ettehad
🔴قابل توجه
۴۷ میلیون نفر زیر خط فقر
بر اساس آمار دولتی، ۴۷ میلیون ایرانی در زیر خط فقر مطلق و نسبی زندگی میکنند و هر لحظه فقیرتر میشوند.
@ettehad
۴۷ میلیون نفر زیر خط فقر
بر اساس آمار دولتی، ۴۷ میلیون ایرانی در زیر خط فقر مطلق و نسبی زندگی میکنند و هر لحظه فقیرتر میشوند.
@ettehad
Forwarded from اتچ بات
💢اعتراض نمادین گزارشگران بدون مرز به زندانی شدن خبرنگاران در روسیه
در آستانۀ آغاز بازیهای جام جهانی ۲۰۱۸ میلادی به میزبانی روسیه، سازمان غیردولتی گزارشگران بدون مرز کمپینی را در شهر پاریس، پایتخت فرانسه برای محکوم کردن سرکوب مخالفان در روسیه و زندانی شدن خبرنگاران توسط کرملین راه اندازی کرد.یورونیوز
@ettehad
در آستانۀ آغاز بازیهای جام جهانی ۲۰۱۸ میلادی به میزبانی روسیه، سازمان غیردولتی گزارشگران بدون مرز کمپینی را در شهر پاریس، پایتخت فرانسه برای محکوم کردن سرکوب مخالفان در روسیه و زندانی شدن خبرنگاران توسط کرملین راه اندازی کرد.یورونیوز
@ettehad
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نمایندگی کرمان خودرو یک سال پیش از فردی ۱۴۰ میلیون برای خرید ماشین النترا دریافت گرفته و امسال از دادن ماشین خودداری میکنن و میگن پولو میدیم
َضرب و شتم وی بجهت اعتراض به این وضعیت توسط نمایندگی
َضرب و شتم وی بجهت اعتراض به این وضعیت توسط نمایندگی
🔴📣🔴تجمع جمعهایی از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز در مقابل دادگستری این شهر برای آزادی همکاران باقی مانده خود در زندان
بنا بر گزارشهای ارسالی کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز به اتحادیه آزاد کارگران ایران، از صبح امروز جمعهایی از کارگران این مجتمع صنعتی با حضور در مقابل دادگستری اهواز خواهان آزادی مابقی همکاران بازداشتی خود شده اند.
بنا بر این گزارش، دیروز علیرغم آزادی ۴۶ کارگر بازداشتی گروه ملی صنعتی فولاد اهواز، هم زمان دو کارگر معترض دیگر به نامهای محمد دشت بزرگ و عبدالرحمان ساکی بازداشت شدند که محمد دشت بزرگ آزاد گردید اما عبدالرحمان ساکی در بازداشت نگه داشته شد.
بنا بر آخرین خبرهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، در حال حاضر ده کارگر گروه ملی صنعتی فولاد اهواز به دلیل شکایت نماینده های این شهر در مجلس شورای اسلامی که این کارگران را متهم به شکستن شیشه های دفاتر خود کرده اند همچنان در زندان مرکزی اهواز محبوس اند و از سوی دیگر تا لحظه مخابره این خبر ( ساعت ۱۵ ) جمعهایی از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز با تجمع در مقابل دادگستری این شهر در میدان استاندارد پیگیر آزادی همکاران خود هستند.
اسامی ده کارگر زندانی گروه ملی صنعتی فولاد به شرح زیر است: ۱. کریم سیاحی - ۲. سعید شابثی - ۳. امیر حریزاوی - ۴. محمد فلاحی - ۵. عبدالرحمن ساکی - ۶. جواد اسکندری - ۷. محمد علی جماعتی - ۸. محمود خسرو شاهی - ۹. علی طاهری - ۱۰. سجاد حسین پور
کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز اعلام کرده اند تا آزادی همه همکاران خود دست از اعتراض بر نخواهند داشت.
اتحادیه آزاد کارگران ایران - ۲۴ خرداد ماه ۱۳۹۷
https://telegram.me/ettehad
بنا بر گزارشهای ارسالی کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز به اتحادیه آزاد کارگران ایران، از صبح امروز جمعهایی از کارگران این مجتمع صنعتی با حضور در مقابل دادگستری اهواز خواهان آزادی مابقی همکاران بازداشتی خود شده اند.
بنا بر این گزارش، دیروز علیرغم آزادی ۴۶ کارگر بازداشتی گروه ملی صنعتی فولاد اهواز، هم زمان دو کارگر معترض دیگر به نامهای محمد دشت بزرگ و عبدالرحمان ساکی بازداشت شدند که محمد دشت بزرگ آزاد گردید اما عبدالرحمان ساکی در بازداشت نگه داشته شد.
بنا بر آخرین خبرهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، در حال حاضر ده کارگر گروه ملی صنعتی فولاد اهواز به دلیل شکایت نماینده های این شهر در مجلس شورای اسلامی که این کارگران را متهم به شکستن شیشه های دفاتر خود کرده اند همچنان در زندان مرکزی اهواز محبوس اند و از سوی دیگر تا لحظه مخابره این خبر ( ساعت ۱۵ ) جمعهایی از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز با تجمع در مقابل دادگستری این شهر در میدان استاندارد پیگیر آزادی همکاران خود هستند.
اسامی ده کارگر زندانی گروه ملی صنعتی فولاد به شرح زیر است: ۱. کریم سیاحی - ۲. سعید شابثی - ۳. امیر حریزاوی - ۴. محمد فلاحی - ۵. عبدالرحمن ساکی - ۶. جواد اسکندری - ۷. محمد علی جماعتی - ۸. محمود خسرو شاهی - ۹. علی طاهری - ۱۰. سجاد حسین پور
کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز اعلام کرده اند تا آزادی همه همکاران خود دست از اعتراض بر نخواهند داشت.
اتحادیه آزاد کارگران ایران - ۲۴ خرداد ماه ۱۳۹۷
https://telegram.me/ettehad
Telegram
اتحادیه آزاد کارگران ایران
ارتباط با ادمین https://t.me/Ettehadyeh20
🔴کاهش ۸۰ درصدی برداشت انگور در زابل به خاطر خشکسالی و کمبود آب.
به گفته ی مدیر جهاد کشاورزی زابل، انگور یاقوتی به دلیل خشکسالی و تغییرات اقلیمی در معرض نابودی قرار گرفته است.
@ettehad
به گفته ی مدیر جهاد کشاورزی زابل، انگور یاقوتی به دلیل خشکسالی و تغییرات اقلیمی در معرض نابودی قرار گرفته است.
@ettehad
🔴در داخل این کانکس ها که محل اقامت کارگران شاغل در شرکت پایانهها و مخازن پتروشیمی بندرامام است حداقل امکانات اولیه گرمایشی و سرمایشی برای کارگرانی که در دمای ۶۰درجه کار میکنند نیست
@ettehad
@ettehad
Forwarded from اتچ بات
✍✍کولبری و کودکان کولبر
هفته نامه چاکار چاپ شهر سنندج در دومین شماره خود به تاریخ چهارشنبه 24 خرداد در مطلبی به قلم فایق رسولی با عنوان کولبری و کودکان کولبر، به وجود کودکان کولبر پرداخته است.
در این مطلب آمده است: تاریخ تمام جوامع موجود، تاریخ مبارزات طبقاتی بوده که آزاده و برده، ارباب و سرف، استاد کارگاه و پیشه ور و روزمزد، در یک کلام ستمگر و ستمدیده با یکدیگر جدالی همیشگی داشته و به پیکاری بی وقفه، گاه نهان و گاه آشکار دست یازیده اند. مارکس
مساله معیشت و تامین نیازهای ضروری زندگی همیشه از اولین و اساسی ترین دغدغه هایی بوده که بشر با آن روبرو شده و چه بسا مانند شاهراهی مسیر زندگی او را در طول تاریخ هزاران ساله اش تغییر داده و نشانی به بلندای اوراق آن کشیده است.
همین اولین و ضروری ترین نیازها در این پیکار بی امان به گرو گرفته شده و هر بار در موقعیت های زمانی و مکانی متفاوت معادلاتی گاه تراژیک را رقم می زنند.
در این میان تعدادی از شهرهای استان کردستان با توجه به موقعیت جغرافیایی خود بعنوان نقاط مرزی و با عنایت به اینکه هیچگاه آنچنان که باید و شاید ایجاد موقعیت های شغلی، سرمایه گذاری های اقتصادی، تسهیل در امر واردات و صادرات و... به عنوان یک پروژه تعریف نشده است، خانواده ها به ناچار از بیراهه های همین مرزها، اقدام به تامین نیازهای ابتدایی و ضروری خود نموده اند.
این شیوه از تامین نیازها، باعث گسترش پدیده ای نه چندان نوظهور به نام کولبری شده است در لابه لای مسیرهای پر پیچ و خم این پدیده، کمتر روزی است که شاهد اخباری تکان دهنده از قبیل کشته شدن، قطع عضو، ماندن زیر آوار برف و بوران، مرگ بر اثر سرما و ... نباشیم.
اخباری که برای ما همان اخبار، اما برای آنان که زیر یوغ این نبرد نابرابر و پنهان جان می دهند و چشمان منتظری که برای تکه نانی تا ابد به در دوخته می شوند به واقع حقیقی ترین زندگی ممکن است که سنگینی آن در تمام ثانیه های باقی مانده زندگی بر سرشان آوار می شود.
زندگی ای که بر سر کاری نه چندان متعارف، گرفته می شود و کاری که نه تامین مایحتاج ایشان را که تراژیک ترین پیکار را رقم می زند.
اما پدیده کولبری به همین تقاطع تاریخی نان، مرگ و پیکار ختم نمی شود بلکه این مساله، آثاری بر زندگی بازماندگان و به خصوص کودکان برجای می گذارد.
کودکان به عنوان آسیب پذیرترین افراد جامعه، زخمی از این نبرد نابرابر هستند و سرنوشت دردناک تری در انتظارشان است.
کودکانی که اگر تاکنون تاب آورده و توانسته باشند با کفش و لباس های مندرس سر کلاس های درس حاضر شوند و به کژ راهه های زندگی در نغلتیده باشند از فردای همین گلوله که بر تن نان آورشان سرد شده و در امتداد همین بهمنی که جان نه، زندگی را با همه جزییاتش نه از نان آور بلکه از همه آنها می گیرد، باید کمر نحیف همت خواسته هایشان را زیر بار مشکلات خم کنند و بشکنند.
اما در جامعه ای که وفور نعمت و فراوانی منابع و پتانسیل های اقتصادی می تواند یک زندگی ایده ال برای هر کودکی بسازد و کودکان با بهره بردن از ابتدایی ترین حقوق خود که همان آموزش و پرورش، بهداشت، بیمه های تامین اجتماعی است، در جهت شکوفایی و لذت از زندگی در محیطی امن و شاد، به فکر فردایی بهتر برای خود و دیگران باشند، مجبور به ترک تحصیل و فرو غلتیدن در بازار نابرابر کار می شوند چه بسا میراثی به نام کولبری نیز نصیب شان شده و راه ناهموار گذشتگان را با پاهای نذار خویش بپیمایند.
کودکان کولبر امروز پدیده ای چندان ناآشنا در کنار مقوله کولبری نیست، کودکانی که گاه در کنار بزرگترها و گاه به تنهایی به عنوان تنها نان آوران خانواده، قدم در این راه نهاده و به جای حضور سر کلاس های درس و محیط بازی در لابه لای این زندگی رقت بار، دست و پا می زنند.
از تبعات این مساله که نه تنها خود کودکان، بلکه گریبان جامعه را نیز می گیرد، می توان به بازماندن کودکان از تحصیل، تجربه شرایط نامناسب با رنج سنی کم و وضعیت روحی، باز تولید خشونت در آنان، دوری از بازی و شادی، عدم تجربه محیطی امن و شاد، و تاثیرات مخرب و مزمن روحی، روانی، تربیتی روی کودکان، قطع عضو و در نهایت مرگ کودکان و مواردی از این دست را نام برد که به لحاظ روانی و اجتماعی تاثیرات دراز مدتی بر روی جامعه نیز می گذارد.
هر چند حقوق کودک بر تمام منافع قومی، نژادی، مذهبی، سیاسی و اقتصادی ارجح است اما سیستم سرمایه در این مبارزه نابرابر، چندان بی رحم و خشن می نماید که از قربانی کردن کودکان نیز، نهان و آشکار ابایی ندارد.
کولبری خود وصله ناجوری است بر تن جامعه و کودکان کولبر و قربانی این پدیده، بحثی است که تامل و تعمق بیشتر می طلبد.
نویسنده فائق رسولی
منبع: هفته نامه چاکار
@ettehad
هفته نامه چاکار چاپ شهر سنندج در دومین شماره خود به تاریخ چهارشنبه 24 خرداد در مطلبی به قلم فایق رسولی با عنوان کولبری و کودکان کولبر، به وجود کودکان کولبر پرداخته است.
در این مطلب آمده است: تاریخ تمام جوامع موجود، تاریخ مبارزات طبقاتی بوده که آزاده و برده، ارباب و سرف، استاد کارگاه و پیشه ور و روزمزد، در یک کلام ستمگر و ستمدیده با یکدیگر جدالی همیشگی داشته و به پیکاری بی وقفه، گاه نهان و گاه آشکار دست یازیده اند. مارکس
مساله معیشت و تامین نیازهای ضروری زندگی همیشه از اولین و اساسی ترین دغدغه هایی بوده که بشر با آن روبرو شده و چه بسا مانند شاهراهی مسیر زندگی او را در طول تاریخ هزاران ساله اش تغییر داده و نشانی به بلندای اوراق آن کشیده است.
همین اولین و ضروری ترین نیازها در این پیکار بی امان به گرو گرفته شده و هر بار در موقعیت های زمانی و مکانی متفاوت معادلاتی گاه تراژیک را رقم می زنند.
در این میان تعدادی از شهرهای استان کردستان با توجه به موقعیت جغرافیایی خود بعنوان نقاط مرزی و با عنایت به اینکه هیچگاه آنچنان که باید و شاید ایجاد موقعیت های شغلی، سرمایه گذاری های اقتصادی، تسهیل در امر واردات و صادرات و... به عنوان یک پروژه تعریف نشده است، خانواده ها به ناچار از بیراهه های همین مرزها، اقدام به تامین نیازهای ابتدایی و ضروری خود نموده اند.
این شیوه از تامین نیازها، باعث گسترش پدیده ای نه چندان نوظهور به نام کولبری شده است در لابه لای مسیرهای پر پیچ و خم این پدیده، کمتر روزی است که شاهد اخباری تکان دهنده از قبیل کشته شدن، قطع عضو، ماندن زیر آوار برف و بوران، مرگ بر اثر سرما و ... نباشیم.
اخباری که برای ما همان اخبار، اما برای آنان که زیر یوغ این نبرد نابرابر و پنهان جان می دهند و چشمان منتظری که برای تکه نانی تا ابد به در دوخته می شوند به واقع حقیقی ترین زندگی ممکن است که سنگینی آن در تمام ثانیه های باقی مانده زندگی بر سرشان آوار می شود.
زندگی ای که بر سر کاری نه چندان متعارف، گرفته می شود و کاری که نه تامین مایحتاج ایشان را که تراژیک ترین پیکار را رقم می زند.
اما پدیده کولبری به همین تقاطع تاریخی نان، مرگ و پیکار ختم نمی شود بلکه این مساله، آثاری بر زندگی بازماندگان و به خصوص کودکان برجای می گذارد.
کودکان به عنوان آسیب پذیرترین افراد جامعه، زخمی از این نبرد نابرابر هستند و سرنوشت دردناک تری در انتظارشان است.
کودکانی که اگر تاکنون تاب آورده و توانسته باشند با کفش و لباس های مندرس سر کلاس های درس حاضر شوند و به کژ راهه های زندگی در نغلتیده باشند از فردای همین گلوله که بر تن نان آورشان سرد شده و در امتداد همین بهمنی که جان نه، زندگی را با همه جزییاتش نه از نان آور بلکه از همه آنها می گیرد، باید کمر نحیف همت خواسته هایشان را زیر بار مشکلات خم کنند و بشکنند.
اما در جامعه ای که وفور نعمت و فراوانی منابع و پتانسیل های اقتصادی می تواند یک زندگی ایده ال برای هر کودکی بسازد و کودکان با بهره بردن از ابتدایی ترین حقوق خود که همان آموزش و پرورش، بهداشت، بیمه های تامین اجتماعی است، در جهت شکوفایی و لذت از زندگی در محیطی امن و شاد، به فکر فردایی بهتر برای خود و دیگران باشند، مجبور به ترک تحصیل و فرو غلتیدن در بازار نابرابر کار می شوند چه بسا میراثی به نام کولبری نیز نصیب شان شده و راه ناهموار گذشتگان را با پاهای نذار خویش بپیمایند.
کودکان کولبر امروز پدیده ای چندان ناآشنا در کنار مقوله کولبری نیست، کودکانی که گاه در کنار بزرگترها و گاه به تنهایی به عنوان تنها نان آوران خانواده، قدم در این راه نهاده و به جای حضور سر کلاس های درس و محیط بازی در لابه لای این زندگی رقت بار، دست و پا می زنند.
از تبعات این مساله که نه تنها خود کودکان، بلکه گریبان جامعه را نیز می گیرد، می توان به بازماندن کودکان از تحصیل، تجربه شرایط نامناسب با رنج سنی کم و وضعیت روحی، باز تولید خشونت در آنان، دوری از بازی و شادی، عدم تجربه محیطی امن و شاد، و تاثیرات مخرب و مزمن روحی، روانی، تربیتی روی کودکان، قطع عضو و در نهایت مرگ کودکان و مواردی از این دست را نام برد که به لحاظ روانی و اجتماعی تاثیرات دراز مدتی بر روی جامعه نیز می گذارد.
هر چند حقوق کودک بر تمام منافع قومی، نژادی، مذهبی، سیاسی و اقتصادی ارجح است اما سیستم سرمایه در این مبارزه نابرابر، چندان بی رحم و خشن می نماید که از قربانی کردن کودکان نیز، نهان و آشکار ابایی ندارد.
کولبری خود وصله ناجوری است بر تن جامعه و کودکان کولبر و قربانی این پدیده، بحثی است که تامل و تعمق بیشتر می طلبد.
نویسنده فائق رسولی
منبع: هفته نامه چاکار
@ettehad
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتحادیه آزاد کارگران ایران
🔴📣🔴دوستان عزیز :آدرسهای منابع خبری اتحادیه آزاد کارگران ایران را جهت هر چه گسترده تر شدن صف متحد و متشکل مزدبگیران ،به اشتراک بگذاریم 👇👇👇👇👇
🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵 ارتباط با ادمین :
@ette2017
🔴🔴🔴🔴🔴 تلگرام اتحادیه آزاد کارگران ایران : https://telegram.me/ettehad
🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕اینستاگرام اتحادیه آزاد کارگران ایران :http://instagram.com/_u/ettehad.azad
🌖🌖🌖🌖🌖فیس بوک اتحادیه آزاد کارگران ایران
https://www.facebook.com/etehadye
🌏🌏🌏🌏🌏🌏🌏 سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران
http://www.etehadeh.com
🌗🌗🌗🌗🌗ایمیل اتحادیه آزاد کارگران ایران
k.ekhraji@gmail.com
🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵 ارتباط با ادمین :
@ette2017
🔴🔴🔴🔴🔴 تلگرام اتحادیه آزاد کارگران ایران : https://telegram.me/ettehad
🌕🌕🌕🌕🌕🌕🌕اینستاگرام اتحادیه آزاد کارگران ایران :http://instagram.com/_u/ettehad.azad
🌖🌖🌖🌖🌖فیس بوک اتحادیه آزاد کارگران ایران
https://www.facebook.com/etehadye
🌏🌏🌏🌏🌏🌏🌏 سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران
http://www.etehadeh.com
🌗🌗🌗🌗🌗ایمیل اتحادیه آزاد کارگران ایران
k.ekhraji@gmail.com
Telegram
اتحادیه آزاد کارگران ایران
ارتباط با ادمین https://t.me/Ettehadyeh20
اتحادیه آزاد کارگران ایران pinned «✍️پروین محمدی : زنده باد کارگران گروه ملی فولاد اهواز و طبقه کارگر مبارز تبریک به کارگرانی که پس از روز های طولانی اعتراض و اعتصاب و راهپیمایی در زیر آفتاب سوزان خوزستان طعم پیروزی و تحقق بخشی از مطالباتشان را چشیدند. کارگرانی که هر روز مقاومتر و پر شورتر…»
✍مدت 13 سال است جایی مشغول بهکار هستم. اخیرا متوجه شدم حدودا 4 سال حق سنوات سالیانهام پرداخت نشده است. آیا میتوان پیگیری کرد و اینکه چگونه و بهکجا مراجعه کنم؟
پاسخ👇
✅بهموجب قانون حق سنوات در پایان اشتغال که ممکن است بهواسطه بازنشستگی، استعفا، اخراج و پایان یافتن قرارداد صورت بگیرد، قابل پرداخت است. اگر در حین کار و بهصورت سالانه پرداخت شود، علیالحساب بهشمار آمده و از مبلغ نهایی حق سنوات در هنگام انفکاک از کار، قابل پرداخت است؛ بنابراین چنانچه بعضی از سالها حق سنوات پرداخت نشده، با پایان اشتغال میتوانید به هیئتهای حل اختلاف، مراجعه و حق سنوات خود را درخواست کنید.
https://telegram.me/ettehad
پاسخ👇
✅بهموجب قانون حق سنوات در پایان اشتغال که ممکن است بهواسطه بازنشستگی، استعفا، اخراج و پایان یافتن قرارداد صورت بگیرد، قابل پرداخت است. اگر در حین کار و بهصورت سالانه پرداخت شود، علیالحساب بهشمار آمده و از مبلغ نهایی حق سنوات در هنگام انفکاک از کار، قابل پرداخت است؛ بنابراین چنانچه بعضی از سالها حق سنوات پرداخت نشده، با پایان اشتغال میتوانید به هیئتهای حل اختلاف، مراجعه و حق سنوات خود را درخواست کنید.
https://telegram.me/ettehad
Telegram
اتحادیه آزاد کارگران ایران
ارتباط با ادمین https://t.me/Ettehadyeh20
🔴📣🔴بیش از ۷۰ درصد جمعیت ایران در معرض بیآبی قرار دارند/ تالابهایمان مردهاند
عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت که یکجانبهنگری در محیط زیست سبب شده که امروز بیش از ۷۰ درصد جمعیت کشور در معرض بیآبی قرار بگیرند و باید توجه داشت که سرانه آب در سال جاری به زیر ۵۰۰ متر مکعب رسیده، حال آنکه زیر ۱۰۰۰ متر مکعب بحران محسوب میشود. کلانتری افزود “امروز هیچ تالابی به صورت تقریبی در کشور زنده نیست. سختترین کار ما در تالابهاست. زمانی که در زایندهرود آبی برای برداشت و مصرف نیست دیگر تکلیف گاوخونی روشن است. ۳۷ سد روی آب رودخانهها در ارومیه ساخته شد و موجب خشکشدن دریاچه ارومیه شده است
https://telegram.me/ettehad
عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت که یکجانبهنگری در محیط زیست سبب شده که امروز بیش از ۷۰ درصد جمعیت کشور در معرض بیآبی قرار بگیرند و باید توجه داشت که سرانه آب در سال جاری به زیر ۵۰۰ متر مکعب رسیده، حال آنکه زیر ۱۰۰۰ متر مکعب بحران محسوب میشود. کلانتری افزود “امروز هیچ تالابی به صورت تقریبی در کشور زنده نیست. سختترین کار ما در تالابهاست. زمانی که در زایندهرود آبی برای برداشت و مصرف نیست دیگر تکلیف گاوخونی روشن است. ۳۷ سد روی آب رودخانهها در ارومیه ساخته شد و موجب خشکشدن دریاچه ارومیه شده است
https://telegram.me/ettehad
Telegram
اتحادیه آزاد کارگران ایران
ارتباط با ادمین https://t.me/Ettehadyeh20
🔴 تجمع اعتراضی نانوایان قم بدلیل گران شدن تمام اقلام و ثابت ماندن نرخ نان مقابل اتحادیه نانوایی این شهر.
@ettehad
@ettehad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴برخورد ناشایست ماموران شهرداری قروه کردستان با دستفروشان
ماموران با توهین و فحاشی بار دستفروشان را به پیاده رو ریختند.
@ettehad
ماموران با توهین و فحاشی بار دستفروشان را به پیاده رو ریختند.
@ettehad
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
🚩قوی باش رفیق!
(صدای حق خواهی جریان صنفی دانشجویی را بشنوید)
وقتی جریان صنفی دانشجویی تازه داشت حرف های ساده و مشخص خود را با صدای پرلکنت بیان می کرد، یعنی در سال 93، پولیسازی آموزش عالی به سطحی رسیده بود که فقط 13 درصد ظرفیت دانشگاه ها رایگان بود.
فعالین صنفی دانشجویی درحالی اعتراضات خود به قوانین تبعیض آمیز دانشگاهها را آغاز کردند که پیشاپیش، آیین نامه شوراهای صنفی به ضرر مشارکت دانشجویان و درجهت کاهش هرچه بیشتر اختیارات شوراها تغییر کرده بود. فعالین صنفی دانشجویی در چندین جبهه مقاومت خود را آغاز کردند، از همه گونه تلاش برای تغییر آیین نامه شوراها تا شکل دهی به اتحادی در سطح کشور برای امکان پیوستگی و هماهنگی بهتر دانشجویان برای دفاع از ساحت صنفی خود تا نوشتن بسیار از خواسته ها و حرف های مشخص خود تا ایستادن و جمع شدن در دانشگاه ها و فریاد صدای حق خواهیشان. به یاد داریم نمایندگان شوراهایمان را که چطور درب سازمان دانشجویان به رویشان بسته شد و باز به یاد داریم جمع شدنشان جلوی وزارت علوم در دفاع از حقوقمان را.
از سال 94 که در سطح دانشگاه تهران فریاد زدند 'سرویس ما شد غارت/با کارت بانک تجارت' تا تحصن چندروزه دانشجویان زنجان در اعتراض به کیفیت و قیمت غذای دانشجویی، اعتصاب غذای دانشجویان دانشگاه بین الملل قزوین در اعتراض به سو مدیریت در حوزه های فرهنگی و مشکلات تغذیه تا تحصن دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل در اعتراض به کیفیت بد غذا، تا تجمعات سراسری دانشگاه ها در اعتراض به قانون سنوات تا اعتراضات دختران دانشگاه چمران اهواز که دچار #دانشجو_پزی مسولین شده و در گرمای تابستان خوزستان بدون سیستم سرمایشی در خوابگاه مانده بودند، تا تحصن دانشجویان صنعت نفت، تا اعتراضات دختران خوابگاه چمران تهران به ساعت ورود و خروج و ده ها و صدها مطالبه و اعتراض دانشجویی دیگر، همه خواسته های بیواسطه صنفی و جدا از همی بودند که شوراهای صنفی کشوری پیوند میان آنها را ممکن ساختند و سیاستهای کلانی که پس پشت مسائل آنها بود را هدف قرار دادند.
بیانیه فراگیر دانشجویان به مناسبت 16 آذر 95 که با امضای تشکل های دانشجویی بسیار و بیش از 11 هزار دانشجو منتشر شد، نقطه عطفی در ایجاد بیان مشترک و کلان برای مطالبات دانشجویی بود: حق تحصیل رایگان، رد مطرودسازی ساختاری از تحصیلات عالی به واسطه ی مذهب، جنسیت و طبقه، حق تشکلیابی مستقل برای همه گروه های دانشجویی، حذف رویکرد پلیسی از دانشگاه ها، بازگرداندن رشته های دانشگاهی که به دلیل دید بازاری مسئولین امر حذف شده بودند و حذف نگاه بازارمحور به آموزش خواست های مشخص و کلان دانشجویان بودند.
اما فعالین صنفی دانشگاه ها بسیار زود سیاست گذاری یکپارچه و کلانی را که موجب محروم سازی گسترده طبقات فرودست نه تنها از آموزش عالی، بلکه از حق درمان، مسکن، کار و آموزش ابتدایی نیز می شد، نشانه رفتند؛ آنچه در بیانیه شوراهای کشوری به مناسبت 16 آذر 96 نمود مشخص یافت.
برای دانشجویان به سادگی قابل درک است که مساله ی کاهش سنوات مجاز تحصیلی، اخاذی دانشگاه از آنان بهخاطر کوچکترین مسایل همچون مهمان شدن در دانشکده ای دیگر، افزایش 18 برابری قیمت غذا در سال 94 نسبت به سال 88، خصوصی سازی گسترده خوابگاه¬های دانشجویی، اجاره فضاهای دانشجویی به بیرون از دانشگاه و کاهش مداوم ظرفیت روزانه همه در پیوند باهم به سیاست گذاری کلانی مربوطند که تحت عنوان نئولیبرالیسم میشناسیم و سالهاست همه ابعاد حیات مردم را به نفع اقلیتی قدرتمند تهدید میکند. همان سیاستی که آموزش را شبیه کالا به شما میفروشد و درعین حال میخواهد شما طی این فرایند آموزش، به کالایی هرچه ارزان قیمتتر برای فروش در بازار کار بدل شوید: طرح کارورزی یا #بیگارورزی، از شاهکارهای دولت یازدهم که فارغ التحصیل را مجبور می¬کند با یک سوم حداقل دستمزد به نام آموزش مضاعف به بیگاری گماشته شود، یکی دیگر از محصولات این سیاست گذاری است. طی این سیاست گذاری افرادی که توان خرید کالای آموزش را ندارند، از بازار آن حذف می شوند و باز کسانی که آنقدر قوی نیستند تا دوره ای با یک سوم حداقل دستمزد سر کنند از بازار کار حذف می شوند. این سیاست، سیاست حذف مداوم است، برقراری قانون جنگل در انسانی ترین ساحت ها و درحالی که تنها قدرت تعیین کننده قدرت خرید است! درست در این نقطه، پیوند بین دانشگاه و دیگر ساحت های جامعه مشخص و متعین شده است. دانشجویان با معلمان در رد محروم سازی از تحصیل کاملا هم صدا هستند، با کارگران در نیروی کار کالا شده و هرروز ارزانتر از پیش شریکاند، با بیکاران در بحران بیکاری برآمده از منطق سود که گروه های گسترده ای را از داشتن شغل محروم میکند و حذف میسازد، همراهاند. آنها همراه و هم سرنوشت دیگر محذوفان هستند!
⏬ادامه در پست بعدی⏬
5⃣9⃣6⃣
🆔 @senfi_uni_iran
(صدای حق خواهی جریان صنفی دانشجویی را بشنوید)
وقتی جریان صنفی دانشجویی تازه داشت حرف های ساده و مشخص خود را با صدای پرلکنت بیان می کرد، یعنی در سال 93، پولیسازی آموزش عالی به سطحی رسیده بود که فقط 13 درصد ظرفیت دانشگاه ها رایگان بود.
فعالین صنفی دانشجویی درحالی اعتراضات خود به قوانین تبعیض آمیز دانشگاهها را آغاز کردند که پیشاپیش، آیین نامه شوراهای صنفی به ضرر مشارکت دانشجویان و درجهت کاهش هرچه بیشتر اختیارات شوراها تغییر کرده بود. فعالین صنفی دانشجویی در چندین جبهه مقاومت خود را آغاز کردند، از همه گونه تلاش برای تغییر آیین نامه شوراها تا شکل دهی به اتحادی در سطح کشور برای امکان پیوستگی و هماهنگی بهتر دانشجویان برای دفاع از ساحت صنفی خود تا نوشتن بسیار از خواسته ها و حرف های مشخص خود تا ایستادن و جمع شدن در دانشگاه ها و فریاد صدای حق خواهیشان. به یاد داریم نمایندگان شوراهایمان را که چطور درب سازمان دانشجویان به رویشان بسته شد و باز به یاد داریم جمع شدنشان جلوی وزارت علوم در دفاع از حقوقمان را.
از سال 94 که در سطح دانشگاه تهران فریاد زدند 'سرویس ما شد غارت/با کارت بانک تجارت' تا تحصن چندروزه دانشجویان زنجان در اعتراض به کیفیت و قیمت غذای دانشجویی، اعتصاب غذای دانشجویان دانشگاه بین الملل قزوین در اعتراض به سو مدیریت در حوزه های فرهنگی و مشکلات تغذیه تا تحصن دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل در اعتراض به کیفیت بد غذا، تا تجمعات سراسری دانشگاه ها در اعتراض به قانون سنوات تا اعتراضات دختران دانشگاه چمران اهواز که دچار #دانشجو_پزی مسولین شده و در گرمای تابستان خوزستان بدون سیستم سرمایشی در خوابگاه مانده بودند، تا تحصن دانشجویان صنعت نفت، تا اعتراضات دختران خوابگاه چمران تهران به ساعت ورود و خروج و ده ها و صدها مطالبه و اعتراض دانشجویی دیگر، همه خواسته های بیواسطه صنفی و جدا از همی بودند که شوراهای صنفی کشوری پیوند میان آنها را ممکن ساختند و سیاستهای کلانی که پس پشت مسائل آنها بود را هدف قرار دادند.
بیانیه فراگیر دانشجویان به مناسبت 16 آذر 95 که با امضای تشکل های دانشجویی بسیار و بیش از 11 هزار دانشجو منتشر شد، نقطه عطفی در ایجاد بیان مشترک و کلان برای مطالبات دانشجویی بود: حق تحصیل رایگان، رد مطرودسازی ساختاری از تحصیلات عالی به واسطه ی مذهب، جنسیت و طبقه، حق تشکلیابی مستقل برای همه گروه های دانشجویی، حذف رویکرد پلیسی از دانشگاه ها، بازگرداندن رشته های دانشگاهی که به دلیل دید بازاری مسئولین امر حذف شده بودند و حذف نگاه بازارمحور به آموزش خواست های مشخص و کلان دانشجویان بودند.
اما فعالین صنفی دانشگاه ها بسیار زود سیاست گذاری یکپارچه و کلانی را که موجب محروم سازی گسترده طبقات فرودست نه تنها از آموزش عالی، بلکه از حق درمان، مسکن، کار و آموزش ابتدایی نیز می شد، نشانه رفتند؛ آنچه در بیانیه شوراهای کشوری به مناسبت 16 آذر 96 نمود مشخص یافت.
برای دانشجویان به سادگی قابل درک است که مساله ی کاهش سنوات مجاز تحصیلی، اخاذی دانشگاه از آنان بهخاطر کوچکترین مسایل همچون مهمان شدن در دانشکده ای دیگر، افزایش 18 برابری قیمت غذا در سال 94 نسبت به سال 88، خصوصی سازی گسترده خوابگاه¬های دانشجویی، اجاره فضاهای دانشجویی به بیرون از دانشگاه و کاهش مداوم ظرفیت روزانه همه در پیوند باهم به سیاست گذاری کلانی مربوطند که تحت عنوان نئولیبرالیسم میشناسیم و سالهاست همه ابعاد حیات مردم را به نفع اقلیتی قدرتمند تهدید میکند. همان سیاستی که آموزش را شبیه کالا به شما میفروشد و درعین حال میخواهد شما طی این فرایند آموزش، به کالایی هرچه ارزان قیمتتر برای فروش در بازار کار بدل شوید: طرح کارورزی یا #بیگارورزی، از شاهکارهای دولت یازدهم که فارغ التحصیل را مجبور می¬کند با یک سوم حداقل دستمزد به نام آموزش مضاعف به بیگاری گماشته شود، یکی دیگر از محصولات این سیاست گذاری است. طی این سیاست گذاری افرادی که توان خرید کالای آموزش را ندارند، از بازار آن حذف می شوند و باز کسانی که آنقدر قوی نیستند تا دوره ای با یک سوم حداقل دستمزد سر کنند از بازار کار حذف می شوند. این سیاست، سیاست حذف مداوم است، برقراری قانون جنگل در انسانی ترین ساحت ها و درحالی که تنها قدرت تعیین کننده قدرت خرید است! درست در این نقطه، پیوند بین دانشگاه و دیگر ساحت های جامعه مشخص و متعین شده است. دانشجویان با معلمان در رد محروم سازی از تحصیل کاملا هم صدا هستند، با کارگران در نیروی کار کالا شده و هرروز ارزانتر از پیش شریکاند، با بیکاران در بحران بیکاری برآمده از منطق سود که گروه های گسترده ای را از داشتن شغل محروم میکند و حذف میسازد، همراهاند. آنها همراه و هم سرنوشت دیگر محذوفان هستند!
⏬ادامه در پست بعدی⏬
5⃣9⃣6⃣
🆔 @senfi_uni_iran
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
⏫ادامه از پست قبل⏫
فعالین صنفی دانشگاه ها در تمام این سال ها به این سیاست حذف در سطح کلان معترض بودهاند. حرف آنها ساده بوده است: همه باید حق دسترسی برابر به آموزش عالی داشته باشند؛ آموزش، کالا نیست بلکه فرایند تربیت افرادیست که به طرق مختلف به جامعه خدمت کنند و رشد و بالیدن آن را موجب شوند و البته که جامعه، بازار نیست! در یک کلام آنها به غلبه نگاه بازاری «نه» گفته اند و از آن بیشتر به نابرابری مناسبات سرمایه سالارانه نه گفته اند. از طرفی دیگر نیز حذف ایدئولوژیک را نقد کرده اند: جنسیت، مذهب، قومیت و ملیت و عقاید و خط مشی سیاسی نباید موجب محرومیت از تحصیل یا ایجاد تبعیض شود. شوراهای صنفی خواستار بازگشت دانشجویان ستاره دار به تحصیل بوده اند و حق تحصيل همگانی را خواسته اند.
این مطالبات و خط مشی کلان شوراهای صنفی در بروندادهای مختلف فعالیت دانشگاه ها قابل رویتاند.
آنچه موجب شد این صدا با تمام موانع و انسدادها، رسا به گوش برسد این بوده که صدا، صدای دردهای بسیار محسوسی است. در طی این مدت کوتاه که فعالیت صنفی در سطح دانشگاه ها گسترده شده، انواع تهدیدها، احضارها، احکام انضباطی و بازجویی ها در جریان بوده است. اما صدای برابری خواهی راه خود را از میان آنچه نفی اش میکند یعنی حذف و طرد و سرکوب، برکشیده و ادامه داده است.
از دی ماه 96، موج بازداشت ها و احضارهای گسترده فعالین صنفی آغاز شد، حضور گسترده ی لباس شخصی ها در دانشگاه ها و ارعاب دانشجویان با تماس های تلفنی ادامه یافت و برخلاف وعده های وزیر علوم به احکام بسیار بسیار سنگین برای دانشجویان انجامید و حتی بازداشت ها ادامه دارد.
دانشجویان اما درمیان سکوت عمومی اصحاب دانشگاه و اساتید، در بایکوت نسبی خبری و بی هیچ پشتوانه ای در جناح های قدرت و مثل همیشه مستقل از آنها به راه خود ادامه دادند و سکوت نکردند. اعتراضات سراسری دانشگاه ها به قانون سنوات، تجمع دانشجویان امیرکبیر، اعتراض در دانشگاه های علامه طباطبایی، علم و صنعت و تهران به بازداشت دانشجویان در تمام این مدت در جریان بوده است.
هنوز هم حرف ما دانشجویان صریح و مشخص و این بار بدون لکنت است، ما حرف های ساده ای می زنیم، بسیار ساده بیانشان می کنیم: ما خواهان حق برابر و دسترسی دموکراتیک به آموزش عالی هستیم. ما حذف و سرکوب را به هرشکل آن رد می کنیم و پای حرف خود ایستاده ایم.
به خوبی می دانیم که این احکام سنگین قضایی و حجم بازداشت ها و ارعاب دلیل ساده ای دارد: جریان صنفی دانشجویی به نفع حق اکثریتی مردم برای آموزش علیه سود اقلیتی مسلط ایستاده است. در این شرایط گرچه هر روز دادگاه های بسیاری از ما درحال برگزاری است اما همچون عزیزی باید بگوییم در پیشگاه مردم و تمام آنها که از طریق سیاست گذاری های سود محور حقوق انسانی و بدیهی شان نادیده انگاشته می شود، این گروه مسلط و کسانی که حق حقه ی مردم را پایمال می کنند هستند که باید مورد دادرسی و قضاوت قرار گیرند.
اکنون که دانشگاه به شدت زیر ضرب امنیتی است، تازه خبر احکام هشت سال زندان دانشجویان علی مظفری و سینا درویش عمران را شنیده ایم، ابراهیم خالدی، لیلا حسین زاده، سینا ربیعی و محسن حق شناس با احکام سنگین پنج سال، شش سال، یک سال و دوسال حبس تعزیری در انتظار دادگاه تجدیدنظر هستند و بسیاری دیگر از دانشجویان و فعالان صنفی احکام زندان تعزیری و تعلیقی گرفته اند یا منتظر برگزاری دادگاه خود هستند که از بسیاری بی خبریم، دانشجویانی همچون روح اله مردانی در بازداشت هستند و فعالین صنفی دانشجویی همچنان با حس عدم امنیت به دانشگاه رفت و آمد می کنند، اکنون که بسیاری از دانشجویان همچون سپیده مرادی بخاطر مذهب خود از تحصیل محروم شده اند و یا چون 'محمد شریفی مقدم' در زندان ها هستند، ما همچنان خود را مدافع ساحت دانشگاه می دانیم و حق تحصیل را برای همگان خواهانیم و مصریم که نه دانشجو و نه هیچ کسی بخاطر نقد و عقاید خود نباید زندانی شود. ما یک بار دیگر از جامعه می خواهیم در دفاع از ساحت دانشگاه یاریمان کند. با توجه به فرارسیدن ایام تعطیلات دانشگاه ها بیم موج سرکوب مجددی می رود، پس بهجد از اساتید، اصحاب دانشگاه، رسانه ها و دیگر کنشگران می خواهیم دانشگاه و دانشجو را در این هجوم امنیتی تنها نگذارند.
در این موقعیت خوب است مجدد حرف های ساده ی خود را برای خود و جامعه مرور کنیم. از وجدان های بیدار جامعه می پرسیم آیا حرف ناحقی زده ایم؟!
صدای ما صدای حق خواهی است و با ایمان بهاینکه صدای حق خواهی خاموش نمی شود، بر شانه ی یکدیگر می زنیم ...
"قوی باش رفیق".
5⃣9⃣6⃣
🆔 @senfi_uni_iran
فعالین صنفی دانشگاه ها در تمام این سال ها به این سیاست حذف در سطح کلان معترض بودهاند. حرف آنها ساده بوده است: همه باید حق دسترسی برابر به آموزش عالی داشته باشند؛ آموزش، کالا نیست بلکه فرایند تربیت افرادیست که به طرق مختلف به جامعه خدمت کنند و رشد و بالیدن آن را موجب شوند و البته که جامعه، بازار نیست! در یک کلام آنها به غلبه نگاه بازاری «نه» گفته اند و از آن بیشتر به نابرابری مناسبات سرمایه سالارانه نه گفته اند. از طرفی دیگر نیز حذف ایدئولوژیک را نقد کرده اند: جنسیت، مذهب، قومیت و ملیت و عقاید و خط مشی سیاسی نباید موجب محرومیت از تحصیل یا ایجاد تبعیض شود. شوراهای صنفی خواستار بازگشت دانشجویان ستاره دار به تحصیل بوده اند و حق تحصيل همگانی را خواسته اند.
این مطالبات و خط مشی کلان شوراهای صنفی در بروندادهای مختلف فعالیت دانشگاه ها قابل رویتاند.
آنچه موجب شد این صدا با تمام موانع و انسدادها، رسا به گوش برسد این بوده که صدا، صدای دردهای بسیار محسوسی است. در طی این مدت کوتاه که فعالیت صنفی در سطح دانشگاه ها گسترده شده، انواع تهدیدها، احضارها، احکام انضباطی و بازجویی ها در جریان بوده است. اما صدای برابری خواهی راه خود را از میان آنچه نفی اش میکند یعنی حذف و طرد و سرکوب، برکشیده و ادامه داده است.
از دی ماه 96، موج بازداشت ها و احضارهای گسترده فعالین صنفی آغاز شد، حضور گسترده ی لباس شخصی ها در دانشگاه ها و ارعاب دانشجویان با تماس های تلفنی ادامه یافت و برخلاف وعده های وزیر علوم به احکام بسیار بسیار سنگین برای دانشجویان انجامید و حتی بازداشت ها ادامه دارد.
دانشجویان اما درمیان سکوت عمومی اصحاب دانشگاه و اساتید، در بایکوت نسبی خبری و بی هیچ پشتوانه ای در جناح های قدرت و مثل همیشه مستقل از آنها به راه خود ادامه دادند و سکوت نکردند. اعتراضات سراسری دانشگاه ها به قانون سنوات، تجمع دانشجویان امیرکبیر، اعتراض در دانشگاه های علامه طباطبایی، علم و صنعت و تهران به بازداشت دانشجویان در تمام این مدت در جریان بوده است.
هنوز هم حرف ما دانشجویان صریح و مشخص و این بار بدون لکنت است، ما حرف های ساده ای می زنیم، بسیار ساده بیانشان می کنیم: ما خواهان حق برابر و دسترسی دموکراتیک به آموزش عالی هستیم. ما حذف و سرکوب را به هرشکل آن رد می کنیم و پای حرف خود ایستاده ایم.
به خوبی می دانیم که این احکام سنگین قضایی و حجم بازداشت ها و ارعاب دلیل ساده ای دارد: جریان صنفی دانشجویی به نفع حق اکثریتی مردم برای آموزش علیه سود اقلیتی مسلط ایستاده است. در این شرایط گرچه هر روز دادگاه های بسیاری از ما درحال برگزاری است اما همچون عزیزی باید بگوییم در پیشگاه مردم و تمام آنها که از طریق سیاست گذاری های سود محور حقوق انسانی و بدیهی شان نادیده انگاشته می شود، این گروه مسلط و کسانی که حق حقه ی مردم را پایمال می کنند هستند که باید مورد دادرسی و قضاوت قرار گیرند.
اکنون که دانشگاه به شدت زیر ضرب امنیتی است، تازه خبر احکام هشت سال زندان دانشجویان علی مظفری و سینا درویش عمران را شنیده ایم، ابراهیم خالدی، لیلا حسین زاده، سینا ربیعی و محسن حق شناس با احکام سنگین پنج سال، شش سال، یک سال و دوسال حبس تعزیری در انتظار دادگاه تجدیدنظر هستند و بسیاری دیگر از دانشجویان و فعالان صنفی احکام زندان تعزیری و تعلیقی گرفته اند یا منتظر برگزاری دادگاه خود هستند که از بسیاری بی خبریم، دانشجویانی همچون روح اله مردانی در بازداشت هستند و فعالین صنفی دانشجویی همچنان با حس عدم امنیت به دانشگاه رفت و آمد می کنند، اکنون که بسیاری از دانشجویان همچون سپیده مرادی بخاطر مذهب خود از تحصیل محروم شده اند و یا چون 'محمد شریفی مقدم' در زندان ها هستند، ما همچنان خود را مدافع ساحت دانشگاه می دانیم و حق تحصیل را برای همگان خواهانیم و مصریم که نه دانشجو و نه هیچ کسی بخاطر نقد و عقاید خود نباید زندانی شود. ما یک بار دیگر از جامعه می خواهیم در دفاع از ساحت دانشگاه یاریمان کند. با توجه به فرارسیدن ایام تعطیلات دانشگاه ها بیم موج سرکوب مجددی می رود، پس بهجد از اساتید، اصحاب دانشگاه، رسانه ها و دیگر کنشگران می خواهیم دانشگاه و دانشجو را در این هجوم امنیتی تنها نگذارند.
در این موقعیت خوب است مجدد حرف های ساده ی خود را برای خود و جامعه مرور کنیم. از وجدان های بیدار جامعه می پرسیم آیا حرف ناحقی زده ایم؟!
صدای ما صدای حق خواهی است و با ایمان بهاینکه صدای حق خواهی خاموش نمی شود، بر شانه ی یکدیگر می زنیم ...
"قوی باش رفیق".
5⃣9⃣6⃣
🆔 @senfi_uni_iran