#اعتراف_ناشناس

سلام ممدم 15

یک عمه به شدت کون گنده دارم اما بهم پا نمیده
35 سالشه مجرده دیروز مریض بودم باهاش رفتم دکتر یه کت پوشیده بود تا بالایه کونش
چاک کصش هم معلوم بود
و با دکترا لاس میزد
ولی هروقت خودمو بهش میمالم مقاومت می‌کنه و می‌ره اون ور
دیدش هم زدم و کون سفیدی داره
اگر میشه یه راه حل پیشنهاد کنید بکنمش هرکس هم فوش بده مادر جندس
💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
عمت به غریبه کص میده که واسش داستان درست نشه کص کلید کنه طرف😐 با یه بلاک راحت بره سراغ کیر بعدی😂 بعدشم تو با این سنت، دول موشی ک داری عمه چیزی احساس نمیکنه اگ بکنی توش😂

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

سلام پسرم24

اعتراف میکنم داییم راننده هس زن داییم هم شمالیه ولی بدن سکسی هیکل توپی داره رومن کراشه و4ساله باهم تورابطه ایم سکس ازعقب وجلو عذاب میکشم میخوام ترک کنم ولی تهدید کرده حتی از سکسمون فیلم گرفتم که تهدیدش کنم ولی نمی ترسه میگه نیای خونمون به دایی وبابا و مامانت میگم ازتم شکایت میکنم خواهشا فوش ندین راهنماییم کنین😔😔

💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
چه گرفتاری بزرگی دچار شدی😞 تحمل کن پسر تو میتونی😂

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

سلام دخترم ۱۶

اعتراف میکنم بابام وقتی بچه بودم فوت کرده و پیش مادربزرگم یعنی مامان بابام زندگی میکنم وضع مالیش خوب نیست چیزی نمیتونه بخره واسم مامانمم از فوت بابام رفته تهران تن فروشی میکنه اونسری زنگ زد گفت تهران خوبه پاشو بیا اینجا تو هم درآمد داشته باش
از یکطرف هم از یکی که ۳۲سالشه و زن و بچه داره خوشم میاد واسم خرج میکنه نمیدونم چیکار کنم عذاب وجدان دارم ولی دوسشم دارم چیکارکنم.
💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
زودتر ازدواج کن تا مادرت تورو به یه جنده تبدیل نکرد😑

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

سلام اعتراف میکنم ک دخترم۱۶

وقتی ک ۹ساله بودم رفدم مغازه محلمون دیدم بستس درشون زدم مَردع اومد مغازه رو باز کرد بش گفدم ک نوشابه میخام گف خودت بردار اومدم ک نوشابه رو بردارم منو گرف بازور لبامو بوسید کلی چنگش انداختم ک ولم کرد😔
تا الانم وقتی ک میبینمش حالم بهم میخورع ازش😒😔
البته بگم ک طرف پیرم هس😒

💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
تخماشو شوت میزدی بترکه، پیرمرد خِرفت بچه باز😕

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

سلام پسرم

آقا من میخام از کصخولیم بگم😂😂
کلاس شیشم بودم رفته بودم خونه دوستم روزنامه دیواری درست کنیم
بعد وقتی تو اتاق بودیم کامپیوترش روشن کرد سوپر آورد منم هیچی نگفتم بعدش رفت رو تخت لخت شد گفت بیا بکن من گفتم نه نمیخام خیلی اصرار کرد و اومد با کیرمم ور رفت منم میگفتم نه ما دوستیم نباید این کارو کنیم خلاصه دیگه نکردمش ولی شب اومدم خونه بیادش جق زدم🤦🏻‍♂️
اگه الان بود مثه سگ میکردمش
💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
یکی ک نمیده رو بزور میکنین، یکی ک کونشو باز میکنه میگه بکن توش نمیکنین🤦🏻‍♂ ملتی داریم کصخل😂

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

سلام پسرم

اعتراف میکنم که زمان دانشجویی یه 7 سال پیش،ماه رمضون بود،من به زور یه خونه خالی گیر اوردم و زنگ زدم دوس دخترم که بیا،بیچاره اومد،اما روزه بود😕😕
یه چند دیقه ای باهم حرف زدیم که دیگه نتونستیم جلو خودمون را بگیریم
اول برام ساک زد . و می گفت باطل نمیشه
چون چیزی قورت نمیدم
یهو حشری که شدیم،صدتا ناسزا به روزه گفت و گفت فقط بکن😅😅😅
البته پرده داشت و از عقب می کردم و لاپایی
خداوکیلی این واقعیته
فحش ندین،ولی تا حالا با ک ی ر افطار نکرده بودین،اون بنده خدا کرد😂😂😂😂
مژگان هرجا هستی،شاد باشی عین قدیم❤️
💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
مژگان مرزهای روزه داری رو به تنهایی شکافتی😂😂

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

سلام پسرم ۱۸ سالمه

من مادرم و به خاطر بیماری قلبی داخل سن ۷ سالگی از دست دادم، خودم هم همین بیماری از مادرم به ارث بردم، ولی بابام ازدواج نکرد و از من مراقبت کرد برای همین خیلی با هم صمیمی هستیم
من یه رل دارم که مادرش مطلقه هس
بعد یه روز که با رلم داشتم چت میکردم بابام دید ولی برخلاف انتظاری که داشتم با این موضوع مشکلی نداشت، بعد درباره رلم و خانوادش ازم سوال پرسید و وقتی فهمید مادرش مجرده رفته باهاش اوکی شده😂😂😂 وقتی به این موضوع فکر میکنم که خودم دختر و میکنم بابام هم مادر دختر و میکنه خندم میگیره😂😂
💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
ب این فکر کن یروز فورسام بزنین😐 چ شَوَد😂

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

سلام به همه🖐️
دخترم ۲۰سالمه
اعتراف میکنم بچه که بودم، خودمم نمیدونستم سکس چیه و... بعد با خاهر کوچیکمو پسرم عموکوچیکم خاله بازی میکردیم و منم کنجکاو بودم مخاستم بدونم پسرا که شوشول دارن و میکنن تو خانوما چرا؟
بعد بنده هم لخت کردم و پسرعمومم لخت کردم البته شلوارو کشیدیم پایین ،خلاصه که چیز اونو مالیدم به چیز خودم😑😑اصلا حسی نداشتم و الان که یادش میافتم عذاب وجدان گرفتم و واقعا وقتی میبینمش خجالت میکشم😔😔الانم داداشش شدید دوسم داره و واسه بار نمیدونم چندوم اومده خاستگاریم. و منم دوسش دارم😶اما عذاب وجدان دارم😔💔
💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
بچه بودی دیگ، همه ما ازین بچگیا داشتیم، اصلا عذاب وجدان نداشته باش و با عشقت زندگی کن🙂

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

سلام دخترم
اعتراف میکنم وقتی سال سوم راهنمایی بودم با دوستم پروانه میرفتیم خونش درس بخونم واسه امتحان نهایی اماده شیم یه پدر بزرگ داشت که هشتاد سالش بود بین درس میومد بهمون سر میزد از کتاب نسیم شمال واسمون شعر میخوند یه روز که تو اتاق تنها بودم پدربزرگ پروانه اومد نشیت کنارم بدون مقدمه طوریکه حواسش بود کسی نیاد منو دستمالی کرد و لب گرفت من خیلی شوکه شده بودم ولی از طرفی خیلیم خوشم اومد واسه همین به پروانه چیزی نگفتم این شد کار هرروزش تا اینکه یه روز پروانه واسه گرفتن جزره رفت بیرون منو پدر بزرگش تنها شدیم اینقدر اون پیر مرد اوستاد بود که منو خوابوند و لختم کرد یه کیر سیاه و کلفت از تو بیژامش انداخت بیرون که من فقط خیره شده بودم دستمو گرفت گذاشت رو کیرش تا واسش بمالم چی حالی میداد وقتی شق شد منو دمر کرد با اب دهنش لاپامو خیس کرد و لاپایی گذاشت تا ابش اومد خدا بیامرز تا قبل فوتش چند باره دیگه هم منو کرد الان که ده سالی هست متاهلم و دو تا بچه دارم هنوزم دلم هوایه پدر بزرگ پروانه رو میکنه تا به امروزم همچین کیر کلفتو خوش تراشی ندیدم به پروانه هیچ وقت نگفتم دلم واسه کیرش لک زده خدا رحمتش کنه
💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
خدابیامرز کیر خوش تراشی داشت😂

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

پسرم. ۲۶ سالمه

یه دختر ترک اردبیلی از این سفید بور تپلا همسایه طبقه پایینمون بود.۷ سال ازم کوچیکتر بود.دختره از اون حشریای آمار بده بود.وقتی ۲۱ سالم بود تو کفش دختره جق زدم آبمو ریختم. در حال ریختن آب بودم که صدای باز شدن در اومد. فک کنم منو دید. دویدم رفتم بالا.گفتم وای بگا رفتم.الانه که شر به پا شه. دیدم دختره کفششو گذاشته تو جا کفشی‌ با یه کفش دیگه رفته بیرون. بعد از اون هر بار منو میدید با خنده ی طعنه آمیز بهم سلام میکرد.کمتر از دو سال بعد باهاش رفیق شدم. وقتایی ک همسایه بغلیمون نبود زنگ میزدم بیاد بالا از کون میکردمش.خیلی کون قلمبه ای هم داشت.ازدواج کرد و رفت. نازیلا هر‌جا که هستی بدون خاطره ی کونایی ک بهم میدادی شیرین ترین خاطرات عمرمه❣
💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
نازیلا هرجا هستی کیرم دهنت، اخه اینجوری پا میدن؟ باید میزدی میگاییدیش ک کفشتو کثیف کرد

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#پیام_ناشناس

سلام پسرم۳۰

خیلی حشری ام باهر دختری دیت میرم همون دفعه اول سکس میکنم ،
خلاصه ی بار من اومدم فاز روشن فکری بردارم دیت اول ن حرف سکسی زدم ن حرکتی ،دختره رو که در خونشون پیاده کردم نیم ساعت بعد پیام فرستاد بی عرضه بردیم بیابون هیچ کارییم نکردی😂
باهام کات کرد
دختراهم موجودات عجیبی هستن 😂
💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
داش آدرس خونشونو ک داشتی همون موقع فرمونو گرد میکردی میرفتی خونشون کص پدرش میذاشتی عرضرو ببینه دختره ی کونده😊

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

سلام ممدپسرم24

ممداعترافاموبزارهمشو
اون قدیماکه بچه بودم3یا4ساله بودم رفته بودم توحیاط صاب خونمون بازی کنم پسرش اومدمن وبزورگرفت خوابوندتوباغچه شلوارموکشیدپایین دره کونم تف زدمن خیلی بچه بودم نمیدونستم چیکارمیکنه میخواست کونم بزاره که فهمیدداداشم داره میادبعدسریع ولم کردمنم دررفتم خداروشکر،بعدهاشنیدم همون پسره صاب خونمون رفته تهران گم وگورشده دیگه هیچوقت به خونه برنگشته😒
💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
علاوه براینکه بقیه اعترافات ازین اعترافت کصشرتره، تایپ کردنت خیلی تخمیه من یساعت باید فاصله هارو درست کنم کونی

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

سلام من پسرم ۱۸ سالمه
این داستان مال ۴ ماه پیش
همسایه ما راننده کامیون و در ماه یه هفته خونه نیست یروز که هیچ کس خونه نبود و من داشتم فیلم میدیدم که یدفعه قطع شد و رفتم روی پشت بوم که درستش کنم ( پشت بوم های محله ما به هم وصله) داشتم آنتن چک میکردم که دیدم زن همسایه با یه شلوارک و تاب توی حیاطشون تو ذهنم گفتم عجب هیکل حقی داره یکم گذشت که برگشت منو دید منم شروع کردم به ور رفتن با آنتن که انگار اونو ندیدم و سریع برگشتم پایین که دیدم اومد در خونمون و یکم عصبانی بود رفتم دم در که شروع کرد با عصبانیت بهم گفت نباید تو خونه مردم نگاه کنی و اینا منم کلا نگاهم به سینه هاش بود و کیرمم راست شده بود خواستم جمش کنم که دید راست کردم گفت پدر و مادرت خونن گفتم نه رفتن خونه فامیلامون فردا میان
اونم گفت باشه رفت
چی میخواستی ببینی یهود تیرت به سنگ خورد🤣
💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
کصکش کص گیراوردی مارو؟😂 وقتی نکردی ک اسمش اعتراف نیس

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

سلام ادمین عزیز دختر که نه زن هستم متاهل ۳۰سالمه اعتراف که نیست خاطرست😁

من اول ازدواجم یه سیس بد داشتم دودول شوهرم که بلند میشد سوراخشو وامیکردم فوت میکردم اونم میگوزید میگفت تو میکروفن فوت میکنی صدات بد در میاد 🤣🤣
دیشب بعد ۱۰سال میگه چرا اینکارو میکردی گفتم نمیدونم خودمم دلیلش چی بود دوست داشتم حتما😜🤪😬
ولی من عاشق شوهرمم برای همتون یه عشق ناب آرزو مندم❤❤❤❤
💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
چقدر کصخل بودین قدیما😂😂 انشالله ک تا اخر عمرت جز میکروفن شوهر واس کسه دیگ ای آواز نخونی و همینجور عاشقانه زندگی کنید😍

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

ادمین تورو به امام جمعه بذار😂
مرد هستم۳۴سالمه
اعتراف میکنم با همسرم چندماهه به مشکل خوردیم،از لحاظِ زناشویی،اون خیلی سرد شده و من داغ،اما نمیفهمه که برای یه مرد چقدر سخته که نتونه خودشو خالی کنه.تازگیا فقط براش پول مهم شده و دیگه به زندگیش اهمیت نمیده.
منم بخاطر مشکلِ پروستاتم که دکتر متخصص مجاری ادراریم گفته باید حداقل هفته ای دوبار سکس کنم،با همکارم که مطلقه‌سترابطه دارم،بخدا درک و شعورش از خانومم خیلی بیشتره،و همه جوره پایه سکس.
اینارو نگفتم که توجیه کنم،فقط خواستم بگم که با کسی ازدواج کنین که هم‌سطح و شعور خودتون باشه،درکتون کنه که اینجوری مثل من اذیت نشین.☝️ ادمین لطفا برای نرسیدن به این جور مشکلات بذار🙏🙏
💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
هرکی سرده ک بیشعور نیست، شاید نیاز ب توجه و ابراز محبت بیشتر داره ک گرم شه، ما نمیتونیم قضاوت کنیم بهتر بود قبل اینکه خیانت کنی یه دکتر میرفتین

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

سلام پسرم ۱۸ سالمه

من کلاس هفتم که بودم به معلم عربی و ریاضی نخ دادم و تا آخر سال شنبه و سه شنبه ها منا میکردن منم بخاطر نمره میدادم همیشه هم بم نمره ۲۰ میدادن
من هم از اون به بعد به معلما میدادم تا الا که دیگه مدرسه نمیرم رفتم چیز مصنویی خریدم و تا دسته فرو میکنم اما تورا به خدا خونه مجردی هم دارم هرکس خواست بیاد
بیاید زیر همین کامنت بزاری میام پیوی

💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
یعنی انقدر تخمی هستی ک کسی تورو نمیکنه، داری التماس میکنی🫥🖕

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

سلام پسرم
دوسال با یه دختر دوس بودم اوایل رابطمون خیلی سر و گوشش میجنبید و با پسر رفت و امد میکردبا اینکه سکسمون عالی بود برای کارایی که میکرد با دوسش خابیدم بهش خیانت کردم اونم رف کارمو باهمین روش تلافی کرد حتی فیلم سکسشو دیدم و میگف لاپایی بوده و دوسال باهم گذروندیم و پرحاشیه بودیم هزار بار تا بحال باهام کات کرده ولی زنگ میزنه بیا پیشم دیروزم پیشش بودم یه هفته ای میشد ندیده بودمش سکسمون تموم شد گف نمیتونم باکسی باشم جز تو این چن وقت همه خاستگارامو رد کردم راست هم میگه با اینکه خیلی دروغگوعه خودم خاستکاراشو دیدم امدن خونشون خلاصه اینکه گف میخام بامن ازدواج کنی و میمیرم بی تو و این کصشرا
الان میبینم خیلی دوسم داره منم بدم نمیاد ازش اندازه ۱۰ تا دختر همه فن حریفه قیافه و هیکلش خوبه میتونم بگم خیلی باهوش تر از منه با اینکه ۷ سال ازم کوچیکتره ولی نمیتونم بهش اعتماد کنم واقعا مغزمو میگاد شما بگین چکار کنم ول کن نیس گفته باس بهم جواب بدی میدونم بیخیالم نمیشه میخاد منو
میخونم نظراتتونا❤️ فوش کم بدین
💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
هردوتاتون با خیلیا خوابیدین و فهمیدین ک لایق هم هستین، برو ازدواج کن😂

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

سلام پسرم ۱۷ اصفهان

اعتراف میکنم سه سال پیش تو مدرسه مون وقتی زنگ تفریحمون تموم میشد بعضی از بچا میرفتن تو دستشویی ها قایم میشدن و منم یروز وسط کلاس اجازه گرفتم برم دستشویی که دیدم سه تا همکلاسیام (علی و نیما و شنتیا ) مث سگ کیر همدیگرو میخوردن و منم تا دیدم بیخیال دستشویی شدم و سریع برگشتم رفتم تو کلاس😂😐😂

💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
گشنه بودن خب چیکارشون داری😢

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

سلام و درود ب بکن های کانال اعتراف
پسرم ی خاطره بگم
ی شب منو نامزدم تو ماشین عشق و حال میکردیم ،اقا جاتون خالی ما اونقدر کصشو خوردیم ک کلی حال کردیم
اقا ما خونه ک رفتیم،نامزدم تو اتاق شرو ب گریه کردن کرد
ازش میپرسم چی شده،میگه کوصم باااد کرده😂😂
گفتم اینکه خیلی خووبه،گریش قطع نمیشد میگفت همیشه اینجوری میمونه ،زشت شده😂😂😂
گفت دیگه نمیدددم بخووووری😒😒
من از خنده غش کرده بودم
زیاد نگران نباشید،دو روز بعد پفش خابید دوباره شرو ب خوووردن کردم💋💦
💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
ما چرا باید نگران شیم کصلیس؟؟؟
انقدر بخور تا بمیری😂

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف

#اعتراف_ناشناس

پسرم ۳۵
من یه پسر عمو دارم زنش خیلی هاته اولاش یه جور نگاه میکرد ینی توچشاش همه چیو میشد دید ولی من بخاطر پسر عموم روم نمیشد چیزی بگم ینی عذاب وجدان داشتم یه روز بهم گفت شوهرم بهم خیانت میکنه میدونم اگه نخوای بامن باشی منم تلافی خیانتشو با یکی دیگه جبران میکنم خلاصه چشاتون روز بد نبینه اوکی دادیم بعد چند ماه همین جوری نخ دادن و چش تو چش یه روز خونمون خالی بود بهش زنگ زدم اومد اقا نگو این فکر میکرد واسش اجیل و اینا خریدم پذیرایی کنم منم که تا حالا کص نکرده بودم همینجوری یه پتو انداخته بودم وسط پذیرایی گفت این چیه گفتم هیچی از خجالت داشتم آب میشدم خلاصه یه لب ریزی گرفتم دیدم عه حالش بدشد گردنو خوردم یه دست ب کوصش زدم خیس خیس الانم یادم میوفته شق کردم گفتم میخام بزارم نمیزاشت خلاصه راضی به لا پایی کردم اقا نه اینکه کصش خیس بود یه لاپایی زدم سالار مسیر و عوض کرد رفت تو بهشت . دیگه از هفت سال پیش هر موقه خونمون خالی میشه ما سکس داریم، ببخشید طولانی شد ولی باور کنیین عین حقیقت بود.
💬 👍 | 𝗠𝗼𝗵𝗮𝗺𝗺𝗮𝗱 :
چ دنیای عجیبی شده🙄

🔞 @Eteraf75 😐✊💦 ارسال اعتراف