کانال تلگرام آگهی نامه اسکان
862 subscribers
10.2K photos
115 videos
126 files
3.58K links
کالانمای اسکان
کالانمای تخصصی تجهیزات ساختمان
(تبلیغات خود را هدفمند کنید)
تلفن های تماس
021-66530395
021-66530396
اینستاگرام تجهیزات ساختمان
www.instagram.com/eskanmag

کانال تجهیزات ساختمان
@eskanmag

گروه تجهیزات ساختمان اسکان
@eskanchat

ادمین
@ez_It
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تعرفه در ج آگهی در آگهی نامه تخصصی اسکان در سال 1401
🔴 داستان يك نمره ارفاق!!

خانم معلم در دفتر تنها بود که پسر کوچکی آرام درِ دفتر را باز کرد و با لحن محتاطی او را صدا کرد.
خانم معلم او را شناخت، اما بدون آن که بخواهد نارضایتی خودش را به رویش بیاورد، گفت: تو در امتحان نمره 9گرفتی. تو تنها کسی هستی که نمرۀ قبولی نگرفته است.
پسرک با خجالت و در حالی که صورتش سرخ شده بود، سرش را بلند کرد و گفت: خانم معلم، می‌شود... می‌شود یک نمره به من ارفاق کنید؟

خانم معلم با عتاب مادرانه‌ای سرش را تکان داد و گفت: یک نمره ارفاق کنم؟!!! این ممکن نیست. من طبق جواب‌هایی که در برگۀ امتحانت نوشته‌ای به تو نمره داده‌ام.

او اضافه کرد: نگران نباش. من که نمی‌خواهم به خاطر ضعفت در امتحان، تو را تنبیه کنم. تو باید در امتحان بعد تلاش بیشتری کنی و نمرۀ بهتری بگیری.

پسر با صدایی که نشان می‌داد خیلی ترسیده است، گفت: اما مادرم کتکم می‌زند. خانم معلم ساکت شد. او آرزوی والدین را درک می‌کرد که می‌خواهند بچه‌هایشان بهترین نمره‌ها را کسب کنند و موفق باشند؛ از طرفی نمی‌توانست در برابر بچه‌های بازیگوشی که در امتحاناتشان ضعیف هستند، نرمش نشان دهد. اما یک موضوع دیگر هم بود. او می‌دانست که کتک خوردن بچه‌ها هم هیچ کمکی به تحصیلشان نمی‌کند و حتی تأثیر منفی آن ممکن است آن‌ها را از تحصیل بازدارد. نمی‌دانست چه تصمیمی بگیرد. یک نمره ارفاق بکند یا نه. او در کار خود جداً اصول را رعایت می‌کند. اما به هر حال قلب رئوف مادرانه هم داشت.

نگاهی به پسرک کرد. هنوز تمام تن پسرک از ترس می‌لرزید و به گریه هم افتاده بود.
عاقبت رو به پسرک کرد و با صدای ملایمی گفت: ببین!، این پیشنهادم را قبول می‌کنی یا نه؟ .

من به ورقه‌ات یک نمره «ارفاق» نمی‌کنم. فقط می‌توانم یک نمره به تو «قرض» بدهم. تو هم باید در امتحان بعدی 2برابر آن را، یعنی 2 نمره به من پس بدهی. خوب است؟

پسرک با شادی غیر قابل وصفی گفت: چشم! من حتماً در امتحان بعدی 2نمره‌ به شما پس می‌دهم.
او با خوشحالی از خانم معلم تشکر کرد و رفت.
از آن پس برای این که بتواند در امتحان بعدی قرضش را به خانم معلم پس بدهد، با دقت زیاد درس می‌خواند. تا این که در امتحان بعد نمرۀ بسیار خوبی کسب کرد. از طرف مدرسه به او جایزه‌ای داده شد. وقتی در مراسم اعطای جایزه نگاهش به خانم معلم افتاد، از دیدن لبخندی که معلمش به او می‌زد، احساساتی شد و گریه کرد.
از پسِ آن «درس» که خانم معلم به او داده بود، مقطع دبیرستان را با نمرات عالی پشت سر گذاشت و وارد دانشگاه شد.

او همیشه ماجرای قرض نمره را برای دوستانش تعریف می‌کند و از بازگویی آن همیشه هیجان زده می‌شود. زیرا می‌داند که نمره‌ای که خانم معلم به او قرض داد، سرنوشتش را تغيير داد.

💡مراقب تاثیر تصمیمات به ظاهر کوچکمان بر سرنوشت افراد باشیم!
ترکش بزرگ!
✍️رحیم قمیشی

در زمان جنگ، بسیار دیده بودم، کسانی که ترکش ریزی می‌خوردند، آه و ناله‌شان خیلی بیشتر بود، تا آنهایی که با ترکش‌هایی درشت، گاه دست یا پایشان هم قطع می‌شد!
صبر آن مجروحین شدید برایم باور نکردنی بود. همیشه این مقاومت غیرعادی آنها را پای ایمان‌شان، بی‌باکی و مقاومت بالایشان می‌گذاشتم.

اما بعدها پزشکی برایم توضیح داد؛
وقتی میزان ضربه وارده به بدن مجروح بسیار بالا باشد، سیستم عصبی از انتقال داده‌های درد به مغز خودداری می‌کند، یا به عبارتی اصلا توان انتقال آن درد را از دست می‌دهد!
تمام پایت قطع شده اما به اندازه سوزنی که به انگشتت فرو رفته باشد احساس درد نمی‌کنی!
من تجربه سر سوزن را دارم. اما نجربه جراحت‌های شدید را دوستان دیگری که سختی آن را دیده‌اند، حتما تایید می‌کنند.
و البته اینکه آن مجروح شدید تا ماه‌ها و سال‌ها با عواقب زخمش دست و پنجه نرم می‌کند، و آن دردهای بعدی‌اش، یقینا قابل وصف نیست.

روزهای گذشته را در چند روستا گذراندم.
و دوباره همان حسِ ترکش‌های ریز و درشت را تجربه کردم!
وقتی تخم‌مرغ گران می‌شد، همه ناله می‌کردند، فحش می‌دادند، به تولید کننده‌ها، به واسطه‌ها، به فروشنده‌ها، دعوا می‌کردند. بگو مگو می‌کردند.
اما در روزهای گذشته اینطور نبود.
مردم همه بهت زده بودند!
و می‌پرسیدند چه می‌خواهد بشود؟
فروشنده‌ها فغان‌شان از خریداران بیشتر بود. تولید کننده‌ها از هر دو!
مرغداران باور نمی‌کردند قیمت دان مرغ‌ چند برابر شده باشد، غذا فروش‌ها باور نمی‌کردند حلب ۴ کیلویی روغن شده باشد چند صد هزار تومان.
دستفرو‌ش‌ها بیشتر از خریداران ناراحت بودند.
ماست و پنیری که غذای فقرا بود از آنها گرفته شده بود.
هیچکس بابت گرفتن یارانه چند صد هزار تومانی خوشحال نبود.
هر کس دستش می‌رسید از شوینده تا حبوبات تا همان برنج گران شده را می‌خرید. شاید از سر ترس. شاید از سر نگرانی.
می‌گفتیم اینها که قرار نیست قیمتش دست بخورد. می‌خندیدند که چه کم‌عقل شده‌ایم!

مردم فقیر ضربه بدی خورده‌اند.
آنقدری که هضمش نمی‌توانند بکنند. نمی‌توانند باورش کنند.
می‌پرسیدند یعنی چه می‌خواهد بشود!
من اغراق نمی‌کنم. چنین نیست که مردم فقیر و روستاها به مرور با ناتوانی در خرید مایحتاجِ مهم زنده ماندن‌شان کنار بیایند.
مردم وقتی اجاره‌ گران می‌شود، می‌روند به حاشیه شهرها. وقتی گوشت قرمز گران می‌شود، می‌روند به سمت مرغ و تخم‌مرغ. وقتی اجناس برند و وارداتی گران می‌شوند، به جنس‌های بی‌کیفیت دیگر روی می‌آورند.
اما وقتی همه چیز گران می‌شود؛
درمانده می‌شوند
نمی‌دانند چه شده
نمی‌دانند چه‌کار باید بکنند.
مات و مبهوت می‌مانند.

و این استحقاق این مردم نیست.
مردم دیگر برای گرانی جوک نمی‌سازند
دیگر دعا نمی‌کنند برای ارزانی
دیگر دنبال مقصری نمی‌گردند
دیگر منتظر دستگیری عاملی نیستند...

تنها احساس می‌کنند
زندگی‌شان را باخته‌اند
کلاه سرشان رفته
کلاهی بزرگ
و احساس می‌کنند
هیچکس به فکرشان نیست
آنها احساس می‌کنند
جای پاهای دزد را دیده‌اند...

خدا کند اشتباه برداشت کرده باشند!

به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
📌http://telegram.me/Iran_economy_online

و دقیق ترین پیش بینی ها اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🤲 آنچه توانسته ایم از مهر خدا بوده است 🙏

سپاس بیکران پروردگار مهربان را که در همه حال یار و نگهدار تمامی بندگان خویش است بدون در نظر گرفتن لیاقت آنان

📌 از همراهی یکایک شما عزیزان سپاسگزاریم🙏




https://www.zarfineh.net/pdf/zarfineh-63.pdf
کانال تلگرام آگهی نامه اسکان
🤲 آنچه توانسته ایم از مهر خدا بوده است 🙏 سپاس بیکران پروردگار مهربان را که در همه حال یار و نگهدار تمامی بندگان خویش است بدون در نظر گرفتن لیاقت آنان 📌 از همراهی یکایک شما عزیزان سپاسگزاریم🙏 https://www.zarfineh.net/pdf/zarfineh-63.pdf
🔷 با سلام و عرض ادب خدمت کلیه سروران گرامی 🔷
آگهی نامه ظرفینه که تبلیغ شماره 63 آن را در پست فوق مشاهده می نمایید محصول دیگری از سری آگهی نامه های تخصصی کانون آگهی و تبلیغات سرزمین یاس می باشد که در زمینه ظروف و لوازم آشپزخانه به صورت تخصصی فعالیت مینماید. خواهشمند است در صورت صلاحدید این آگهی نامه را به کسانی که در این صنوف فعالیت مینمایند معرفی نمایید.
#ظرفینه63
t.me/eskanmag
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قانون جدید چک و نحوه برخورد با کسری حساب از ۷ خرداد لازم الاجراست
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM