Forwarded from کانون هواداران مجله تلويزيونی "سرزمين ما"
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ آیا بازگشت به وضعیت گذشته طبیعی و آبی کشور ممکن است!؟
🔺 از نظر دکتر آخانی، دلیل عملکرد غلط ستاد احیای دریاچه ارومیه چه بوده است؟
🔺شبکه یک/ پنجشنبه/ ۲۳آذرماه۹۶
💠 @Sarzamintv1
🔺 از نظر دکتر آخانی، دلیل عملکرد غلط ستاد احیای دریاچه ارومیه چه بوده است؟
🔺شبکه یک/ پنجشنبه/ ۲۳آذرماه۹۶
💠 @Sarzamintv1
Forwarded from کانون هواداران مجله تلويزيونی "سرزمين ما"
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ از گسترش باغ های سیب تا سد سازی و سیاست های غلط آبی کشور
🔺 شاه بیت کلام و تیررس انتقادهای تند دکتر آخانی متوجه کدام افراد و نهادهاست؟
🔺شبکه یک/ پنجشنبه/ ۲۳آذرماه۹۶
💠 @Sarzamintv1
🔺 شاه بیت کلام و تیررس انتقادهای تند دکتر آخانی متوجه کدام افراد و نهادهاست؟
🔺شبکه یک/ پنجشنبه/ ۲۳آذرماه۹۶
💠 @Sarzamintv1
✅ در لینک زیر از طریق سایت تلوبیون کل برنامه "سرزمین ما" در روز پنجشنبه 23 آذر ماه 1396 با حضور اینجانب و دوست عزیزم آقای دکتر معتق در خصوص تالاب ها و دریاچه ارومیه را ملاحظه فرمایید.
🔹 telewebion.com/episode/1734922
🔹 telewebion.com/episode/1734922
یک پیشنهاد مهم به همه فعالان محیط زیست در فضای مجازی و رسانهها
شما را دعوت می کنم تا صبح فردا طوفان مجازی به راه بیاندازید که عوارض استفاده از پلاستیک و ظروف یک بار مصرف را جایگزین افزایش عوارض خروج از کشور کنند. بیایید موجی به راه اندازیم که دولت و مجلس را وادار کنیم ایران را از زباله دانی به سرزمینی با جاذبههای گردشگری بی نظیر تبدیل کنند. سرزمین خود را زیبا کنیم نا نیازی نباشد به خارج برویم، آنقدر زیبا که خارجیها بعد از برگشت به کشورشان دیگران را هم برای دیدار از ایران تشویق کنند.
https://www.instagram.com/p/BctommBnZiB/
شما را دعوت می کنم تا صبح فردا طوفان مجازی به راه بیاندازید که عوارض استفاده از پلاستیک و ظروف یک بار مصرف را جایگزین افزایش عوارض خروج از کشور کنند. بیایید موجی به راه اندازیم که دولت و مجلس را وادار کنیم ایران را از زباله دانی به سرزمینی با جاذبههای گردشگری بی نظیر تبدیل کنند. سرزمین خود را زیبا کنیم نا نیازی نباشد به خارج برویم، آنقدر زیبا که خارجیها بعد از برگشت به کشورشان دیگران را هم برای دیدار از ایران تشویق کنند.
https://www.instagram.com/p/BctommBnZiB/
عوارض استفاده از پلاستیک به جای عوارض خروج از کشور
حسین آخانی
✅ پیشنهاد بودجهای دولت در افزایش عوارض خروج از کشور از ۷۵به ۲۲۰و حتی ۴۴۰هزار تومان (یعنی ۳تا ۶برابر) موجی از اعتراض در جامعه ایجاد کرده است. اين موج قابل انتظار بود و اينكه مديران دولت روحاني، كه ظاهرا همه بسيار كهنهكار و باتجربه هستند، و نتوانستند اين را پيشبيني كنند باعث نگراني و تأسف است. من فكر ميكنم اين مديران به دوران اقتدار مرحوم هاشمي عادت كردهاند و ظاهرا نميدانند كه جامعه از آن زمان تا به حال بسيار تغيير كرده است. آن زمان نه رسانههاي مجازي بودند و نه رسانههاي نوشتاري از آزادي كافي در نقد تصميمات دولت برخوردار بودند. سعي ميشد كه اختلافات جناحي هم به سطح جامعه كشانده نشود. به هر حال انتظار ميرود كه نمايندگان مجلس نهتنها اين افزايش را تأييد نكنند بلكه با توجه به آنكه چنين پول زوري خلاف قانون اساسي است به حذف آن اقدام كنند.
✅ يكي از دستورات چهارگانه رياست محترم جمهوري به سازمان حفاظت محيطزيست حل مشكل زباله است. كيست كه نداند كه انبوه زباله در كشور يكي از عواملي است كه مردم را حتي از رفتن به شمال هم زده ميكند. پايت را كه داخل آب ميگذاري زيرش پر است از زباله! حالت به هم ميخورد از اين وضع گريهآور. گردشگر خارجي اگر فقط يكبار به سواحل آشغالي شمال بيايد ديگر هوس ديدن ايران را نخواهد كرد. همسر محقق پسادكتراي من كه متولد يكي از كشورهاي قفقاز است به بندر تركمن رفته بود و ميگفت بهدليل حجم بالاي پلاستيك نتوانسته يك ساعت آنجا بماند. مشكل گردشگري در ايران، نبود فقط هتل و يا میخانه و دانسینگ نيست. مسئله آن است كساني كه ميخواهند از طبيعت و چشماندازهاي زيباي ايران لذت ببرند و عكسي از خود در اين سرزمين به يادگار بيندازند، هيچ جايي را نمييابند كه در پشت آن زبالهاي به آنها چشمك نزند. تا مراسمي و جشني برگزار ميشود شهرها پر ميشود از انبوه ليوانهاي يكبار مصرف. مردم حتي سفرههاي خانهشان را يكبار مصرف كردهاند.
✅ با توجه به آنكه معضل پلاستيك جهاني شده است و حتي اقيانوسها هم دارند پر از زبالههاي پلاستيكي ميشوند، بسياري از كشورهاي دنيا و حتي آفريقايي ممنوعيت و عوارض سنگيني براي استفاده از پلاستيك وضع كردهاند. حتي كشور فقيري چون كنيا براي كساني كه پلاستيك توليد ميكنند، ميفروشند يا حتي مصرف ميكنند جريمههاي سنگيني تا 4سال زندان و 40هزار دلار درنظر گرفته است. در كشور آلمان بطريها پلاستيكي داراي گرويي هستند و با اين روش توليدكنندهها خود وظيفه جمعآوري آنها را بهعهده دارند.
✅ با توجه به اينكه روزانه هر ايراني بهطور متوسط 3كيسه پلاستيك مصرف ميكند، اگر فقط عوارض هر كيسه 50تومان درنظر گرفته شود در سال، 4380ميليارد تومان و اگر 100تومان باشد تا 8760ميليارد تومان براي دولت درآمد ايجاد ميكند كه تقريبا 2تا 4برابر آن چيزي است كه بناست از افزايش عوارض خروج از كشور دربياورد. متأسفانه آماري از تعداد ظروف يكبار مصرف و خوراكيهاي بستهاي كه در ظروف پلاستيكي و يا غيرپلاستيكي عرضه ميشوند نيست. به تجربه شخصي روزي 5مورد آن به ازاي هر نفر برآورد حداقلي است. اگر براي هر مورد از اين ظروف هم فقط 100تومان عوارض گرفته شود 14600ميليارد تومان ديگر به اين درآمد اضافه ميشود. اگر چه بخواهيم با دست و دل بازي مديران بودجهاي دولت عمل كنيم و عوارضي كه از بستهبندي عرضه غذا در ظروف يكبار مصرف توسط رستورانهاي كشور صورت ميگيرد را تعيين كنيم، كمتر از 1000تومان براي آنها اُفت دارد.
✅ كساني هم از بيرون غذا سفارش ميدهند بخشي از مردم تنبل يا پولدار و يا افرادي هستند كه به واسطه مشغلهكاري وقتي براي پخت غذا ندارند. بنابراين، اين افراد بايد هزينه خسارتي كه به محيطزيست كشور وارد ميكنند را بپردازند. اگر هر خانوار در سال فقط 20بار از اين نوع ظروف استفاده كند ، رقمي كه از عوارض آن بهدست ميآيد 1600ميليارد تومان است. جمع اين عوارض درصورت اعمال و اجرا حدود 25هزار ميليارد تومان و حتي درصورت موفقيت 50درصدي 12500ميليارد تومان براي دولت كسب درآمد ميكند.
✅ در خاتمه انتظار آن است كه نخبگان، رسانهها و بهخصوص سازمان حفاظت محيطزيست، در اين روزهايي كه بودجه در مجلس در حال بررسي است، با دولت و مجلس وارد گفتوگويي سازنده شوند تا انشالله ضمن حذف عوارض خروج از كشور با گرفتن عوارض از كيسهها و بستهبنديهاي پلاستيكي، هم به كسب درآمد دولت بيفزايند و هم كمكي به حفظ محيطزيست داشته باشند. گرفتن عوارض استفاده از پلاستيك موجي از حمايت نخبگان در جامعه ايجاد ميكنند. بعد از چند سال آثار اين اقدام به پاكسازي سرزمين و افزايش علاقه مردم به ماندن در ايران براي گردشگري و همچنين افزايش پايدار گردشگران خارجي منجر ميشود. https://t.me/eviron_concerns
حسین آخانی
✅ پیشنهاد بودجهای دولت در افزایش عوارض خروج از کشور از ۷۵به ۲۲۰و حتی ۴۴۰هزار تومان (یعنی ۳تا ۶برابر) موجی از اعتراض در جامعه ایجاد کرده است. اين موج قابل انتظار بود و اينكه مديران دولت روحاني، كه ظاهرا همه بسيار كهنهكار و باتجربه هستند، و نتوانستند اين را پيشبيني كنند باعث نگراني و تأسف است. من فكر ميكنم اين مديران به دوران اقتدار مرحوم هاشمي عادت كردهاند و ظاهرا نميدانند كه جامعه از آن زمان تا به حال بسيار تغيير كرده است. آن زمان نه رسانههاي مجازي بودند و نه رسانههاي نوشتاري از آزادي كافي در نقد تصميمات دولت برخوردار بودند. سعي ميشد كه اختلافات جناحي هم به سطح جامعه كشانده نشود. به هر حال انتظار ميرود كه نمايندگان مجلس نهتنها اين افزايش را تأييد نكنند بلكه با توجه به آنكه چنين پول زوري خلاف قانون اساسي است به حذف آن اقدام كنند.
✅ يكي از دستورات چهارگانه رياست محترم جمهوري به سازمان حفاظت محيطزيست حل مشكل زباله است. كيست كه نداند كه انبوه زباله در كشور يكي از عواملي است كه مردم را حتي از رفتن به شمال هم زده ميكند. پايت را كه داخل آب ميگذاري زيرش پر است از زباله! حالت به هم ميخورد از اين وضع گريهآور. گردشگر خارجي اگر فقط يكبار به سواحل آشغالي شمال بيايد ديگر هوس ديدن ايران را نخواهد كرد. همسر محقق پسادكتراي من كه متولد يكي از كشورهاي قفقاز است به بندر تركمن رفته بود و ميگفت بهدليل حجم بالاي پلاستيك نتوانسته يك ساعت آنجا بماند. مشكل گردشگري در ايران، نبود فقط هتل و يا میخانه و دانسینگ نيست. مسئله آن است كساني كه ميخواهند از طبيعت و چشماندازهاي زيباي ايران لذت ببرند و عكسي از خود در اين سرزمين به يادگار بيندازند، هيچ جايي را نمييابند كه در پشت آن زبالهاي به آنها چشمك نزند. تا مراسمي و جشني برگزار ميشود شهرها پر ميشود از انبوه ليوانهاي يكبار مصرف. مردم حتي سفرههاي خانهشان را يكبار مصرف كردهاند.
✅ با توجه به آنكه معضل پلاستيك جهاني شده است و حتي اقيانوسها هم دارند پر از زبالههاي پلاستيكي ميشوند، بسياري از كشورهاي دنيا و حتي آفريقايي ممنوعيت و عوارض سنگيني براي استفاده از پلاستيك وضع كردهاند. حتي كشور فقيري چون كنيا براي كساني كه پلاستيك توليد ميكنند، ميفروشند يا حتي مصرف ميكنند جريمههاي سنگيني تا 4سال زندان و 40هزار دلار درنظر گرفته است. در كشور آلمان بطريها پلاستيكي داراي گرويي هستند و با اين روش توليدكنندهها خود وظيفه جمعآوري آنها را بهعهده دارند.
✅ با توجه به اينكه روزانه هر ايراني بهطور متوسط 3كيسه پلاستيك مصرف ميكند، اگر فقط عوارض هر كيسه 50تومان درنظر گرفته شود در سال، 4380ميليارد تومان و اگر 100تومان باشد تا 8760ميليارد تومان براي دولت درآمد ايجاد ميكند كه تقريبا 2تا 4برابر آن چيزي است كه بناست از افزايش عوارض خروج از كشور دربياورد. متأسفانه آماري از تعداد ظروف يكبار مصرف و خوراكيهاي بستهاي كه در ظروف پلاستيكي و يا غيرپلاستيكي عرضه ميشوند نيست. به تجربه شخصي روزي 5مورد آن به ازاي هر نفر برآورد حداقلي است. اگر براي هر مورد از اين ظروف هم فقط 100تومان عوارض گرفته شود 14600ميليارد تومان ديگر به اين درآمد اضافه ميشود. اگر چه بخواهيم با دست و دل بازي مديران بودجهاي دولت عمل كنيم و عوارضي كه از بستهبندي عرضه غذا در ظروف يكبار مصرف توسط رستورانهاي كشور صورت ميگيرد را تعيين كنيم، كمتر از 1000تومان براي آنها اُفت دارد.
✅ كساني هم از بيرون غذا سفارش ميدهند بخشي از مردم تنبل يا پولدار و يا افرادي هستند كه به واسطه مشغلهكاري وقتي براي پخت غذا ندارند. بنابراين، اين افراد بايد هزينه خسارتي كه به محيطزيست كشور وارد ميكنند را بپردازند. اگر هر خانوار در سال فقط 20بار از اين نوع ظروف استفاده كند ، رقمي كه از عوارض آن بهدست ميآيد 1600ميليارد تومان است. جمع اين عوارض درصورت اعمال و اجرا حدود 25هزار ميليارد تومان و حتي درصورت موفقيت 50درصدي 12500ميليارد تومان براي دولت كسب درآمد ميكند.
✅ در خاتمه انتظار آن است كه نخبگان، رسانهها و بهخصوص سازمان حفاظت محيطزيست، در اين روزهايي كه بودجه در مجلس در حال بررسي است، با دولت و مجلس وارد گفتوگويي سازنده شوند تا انشالله ضمن حذف عوارض خروج از كشور با گرفتن عوارض از كيسهها و بستهبنديهاي پلاستيكي، هم به كسب درآمد دولت بيفزايند و هم كمكي به حفظ محيطزيست داشته باشند. گرفتن عوارض استفاده از پلاستيك موجي از حمايت نخبگان در جامعه ايجاد ميكنند. بعد از چند سال آثار اين اقدام به پاكسازي سرزمين و افزايش علاقه مردم به ماندن در ايران براي گردشگري و همچنين افزايش پايدار گردشگران خارجي منجر ميشود. https://t.me/eviron_concerns
من به روستایی و سنجانی بودنم افتخار میکنم
حسین آخانی
من مطلبی در نقد جنگلانه نوشته بودم. آن را از کانالم برداشتم که دل کسی را نرنجانم و نوشته آکادمیک من باعث سوء برداشت نشود و به تلاش صادقانه جوانان آسیبی وارد نشود. مسئولین باید ارزش سرمایههای اجتماعی را درک کنند و حتی اگر خطایی دارند این حرکتهای اجتماعی را تشویق و حمایت کنند. هموطنان خوبم در سنجان از اینکه من وصف روستا را برای سنجان بکار بردهام ناراحت شدند. لازم دانستم دلیل کاربرد "روستا" را برایشان توضیح دهم.
✅ روستا و روستایی یک افتخار است. من شخصا از اینکه زاده روستایم خوشحالم. روستایی یعنی صفا، یعنی صداقت، یعنی مهربانی، یعنی انسانیت و پاکدستی.
✅ من از اینکه روستاها پر شدهاند از مظاهر شهری خوشحال نیستم. بوی علف از بوی آسفالت مطبوع تر است. شیره انگور از کوکاکولا خوشمزه تر است. کفش گیوه از نایک مناسبتر، سالمتر و نوستالژیکتر است. ای کاش جاده آسفالته بین کرهرود و سنجان درست نمیشد. چه دلیل دارد در سنجان بلوار 8 بانده ساخته شود؟
✅ روستایی بودن مغایرتی با پیشرفت ندارد. منتهی پیشرفت در روستا با شهر فرق میکند. در روستا آپارتمان نمیسازند. بلوار نمیسازند. سبزی و درخت را با بتن و آسفالت جایگزین نمیکنند. اگر چه متاسفانه توسعه اراک به سمت سنجان مثل خوره دارد این دره سر سبز و با صفا را نابود میکند، ولی معتقدم که سنجانیها نباید گول پول پرستان را بخورند و محل زندگی خود را با ساختمانهای بی روح و غیر انسانی عوض کنند. من تاکید میکنم که سنجانیها باید اجازه توسعه بیشتر را ندهند و اجازه ندهند مهاجران آرامش زندگی آنها را بهم بزنند.
✅ نگرانی من فقط بافت فیزیکی نیست، بلکه از نظر فرهنگی، هجوم آپارتمانها و بتنها همه داشتههای خوب ما را به نابودی میکشاند. مفاسد اجتماعی در محیطهایی که از مهاجران پر میشود زیاد میشود و امنیت مردم سنجان با این توسعه نا متوازن به خطر میافتد.
✅ درست است که من دیگر در سنجان زندگی نمیکنم. ولی پسوند سنجانی در نام خانوادگی من با گذشته سنجان عجین شده است. آن گذشته همان روستا بود، با آب ذلال قنات و مردمانی با صفا. از اینکه زندگی سنجانیها بهبود پیدا کرده است من هم خوشحالم. اما آنچه من نگرانش هستم روستا زدایی از سنجان است. شما باید پاسدار آن گذشته با صفا باشید. اجازه ندهید هستی زیستی و فرهنگیاتان را نابود کنند.
✅ متاسفانه در ایران برداشت بدی از کلمه روستایی میشود. روستایی را معادل بی سوادی و بی فرهنگی میدانند. این برداشت کاملا نادرست است. بهترین و تاثیر گذارترین شخصیتهای کشور از روستاها بلند شدهاند. در آلمان و بسیاری از کشورهای مترقی روستایی بودن و در روستا زندگی کردن یک ارزش است. اغلب استادان دانشگاه در شهرهای بزرگ آلمان در روستاها زندگی میکنندٍ، چرا که در روستا میتوانند خانهای بزرگ در دل طبیعت داشته و در آرامش زندگی کنند. اجازه ندهید زمین خواران آرامش شما را به خاطر منافع شخصی خود قربانی کنند.
برای پیوستن به کانال دغدغه های محیط زیستی و دانشگاهی از لینک https://t.me/eviron_concerns استفاده کنید.
حسین آخانی
من مطلبی در نقد جنگلانه نوشته بودم. آن را از کانالم برداشتم که دل کسی را نرنجانم و نوشته آکادمیک من باعث سوء برداشت نشود و به تلاش صادقانه جوانان آسیبی وارد نشود. مسئولین باید ارزش سرمایههای اجتماعی را درک کنند و حتی اگر خطایی دارند این حرکتهای اجتماعی را تشویق و حمایت کنند. هموطنان خوبم در سنجان از اینکه من وصف روستا را برای سنجان بکار بردهام ناراحت شدند. لازم دانستم دلیل کاربرد "روستا" را برایشان توضیح دهم.
✅ روستا و روستایی یک افتخار است. من شخصا از اینکه زاده روستایم خوشحالم. روستایی یعنی صفا، یعنی صداقت، یعنی مهربانی، یعنی انسانیت و پاکدستی.
✅ من از اینکه روستاها پر شدهاند از مظاهر شهری خوشحال نیستم. بوی علف از بوی آسفالت مطبوع تر است. شیره انگور از کوکاکولا خوشمزه تر است. کفش گیوه از نایک مناسبتر، سالمتر و نوستالژیکتر است. ای کاش جاده آسفالته بین کرهرود و سنجان درست نمیشد. چه دلیل دارد در سنجان بلوار 8 بانده ساخته شود؟
✅ روستایی بودن مغایرتی با پیشرفت ندارد. منتهی پیشرفت در روستا با شهر فرق میکند. در روستا آپارتمان نمیسازند. بلوار نمیسازند. سبزی و درخت را با بتن و آسفالت جایگزین نمیکنند. اگر چه متاسفانه توسعه اراک به سمت سنجان مثل خوره دارد این دره سر سبز و با صفا را نابود میکند، ولی معتقدم که سنجانیها نباید گول پول پرستان را بخورند و محل زندگی خود را با ساختمانهای بی روح و غیر انسانی عوض کنند. من تاکید میکنم که سنجانیها باید اجازه توسعه بیشتر را ندهند و اجازه ندهند مهاجران آرامش زندگی آنها را بهم بزنند.
✅ نگرانی من فقط بافت فیزیکی نیست، بلکه از نظر فرهنگی، هجوم آپارتمانها و بتنها همه داشتههای خوب ما را به نابودی میکشاند. مفاسد اجتماعی در محیطهایی که از مهاجران پر میشود زیاد میشود و امنیت مردم سنجان با این توسعه نا متوازن به خطر میافتد.
✅ درست است که من دیگر در سنجان زندگی نمیکنم. ولی پسوند سنجانی در نام خانوادگی من با گذشته سنجان عجین شده است. آن گذشته همان روستا بود، با آب ذلال قنات و مردمانی با صفا. از اینکه زندگی سنجانیها بهبود پیدا کرده است من هم خوشحالم. اما آنچه من نگرانش هستم روستا زدایی از سنجان است. شما باید پاسدار آن گذشته با صفا باشید. اجازه ندهید هستی زیستی و فرهنگیاتان را نابود کنند.
✅ متاسفانه در ایران برداشت بدی از کلمه روستایی میشود. روستایی را معادل بی سوادی و بی فرهنگی میدانند. این برداشت کاملا نادرست است. بهترین و تاثیر گذارترین شخصیتهای کشور از روستاها بلند شدهاند. در آلمان و بسیاری از کشورهای مترقی روستایی بودن و در روستا زندگی کردن یک ارزش است. اغلب استادان دانشگاه در شهرهای بزرگ آلمان در روستاها زندگی میکنندٍ، چرا که در روستا میتوانند خانهای بزرگ در دل طبیعت داشته و در آرامش زندگی کنند. اجازه ندهید زمین خواران آرامش شما را به خاطر منافع شخصی خود قربانی کنند.
برای پیوستن به کانال دغدغه های محیط زیستی و دانشگاهی از لینک https://t.me/eviron_concerns استفاده کنید.
درآمد افزایش قیمت بنزین را صرف رفع آلودگی کنید
حسین آخانی
✅ سالهاست که آلودگی خفه کننده، بخصوص در فصل سرد مهمان شهر تهران و شهرهای بزرگ دیگر است. نسخه مقابله با آلودگی در دولتهای مختلف تفاوت چندانی با هم ندارد. تعطیلی مدارس، محدودیت یکی دو روزه وسایل نقلیه و به انتظار باد نشستن. دیر یا زود باد میآید و زحمت مسئولان را کم میکند. تا سال و ماه دیگر همخدا بزرگ است. مگر مسئولان قبلی به خاطر حل نکردن مشکل آلودگی مورد پرسش قرار گرفتهاند که مسئولان فعلی نگران باشند؟ تازه مگر مسئولان فعلی کسان دیگری جز مسئولان قبلی بودهاند. آنها به طور چرخشی فقط در طبقات دولتی جابجا میشوند.
✅ فهم اینکه چرا هوا پاک نمیشود کار سختی نیست. اصولا لایحه بودجه برنامه دولتها برای یک سال حکمرانی آنهاست. بخصوص برای کشوری که اقتصاد نفتی دارد درآمد نفت و نحوه استفاده از آن در داخل اساس سیاستهای کشور را تشکیل میدهد. دولتهای نفتی میخواهند هم تا آنجا که ممکن است به خارج نفت بفروشند و تا آنجا هم که ممکن است در داخل از آن استفاده کنند. به همین دلیل هدفگذاری آنها تشویق و حمایت صنایعی است که به شدت به سوختهای فسیلی وابستهاند.
✅ حمایت افراطی دولت از صنایع خودروسازی بی کیفیت، برنامه ریزی شهرداریها برای ایجاد بستر خودرو محوری، بسته شدن شرکتهای تولید کننده خودروهای عمومی مانند اتوبوس و مینی بوس، جمع آوری سرویس های ادارات، عدم توسعه حمل و نقل عمومی، بی توجهی به خط.ط دوچرخه سواری، همه حکایت از عزم راسخ دولتها . نهادهای عمومی مانند شهرداریها در تداوم آلودگی است. اقتصادی که بنا به گفته بالاترین مقامات اجرایی و قضایی به شدت از ناپاکی میرنجد، در همه ابعاد آن حاصلی جز ناپاکی هوا و محیط زیست ندارد. اینکه طبیعت ایران پر شده است از پلاستیک و زباله نتیجه همان نگاه آلوده در اقتصاد و بودجهریزی کشور است. بودجه گذاران خود در برنامههای ناپاکی تنیده شدهاند که نمیتوانند از آن خلاصی یابند. آنها فکر میکنند اگر حمل و نقل عمومی را درست کنند دیگر کسی به محصولات بنجول ایران خودرو و سایپا اقبالی نشان نمیدهد. آنها برای میلیونها خانواری که از طریق مشاغل آلوده و کاذبی مانند مسافرکشی و راننده گی تاکسی ارتزاق میکنند برنامه ندارند. به دلیل ناتوانی در برنامه ریزی شهری قادر به هدایت و مدیریت شرکتهای اتوبوسرانی و مینی بوسرانی نیستند و ترجیح میدهند بخش عمده حمل و نقل به صورت شخصی انجام شود، چون حاضر به پذیرش مسئولیت نیستند. سیستمهای حمل و نقل عمومی به مدیریت و تخصص بالا نیاز دارد و نمیخواهند دردسر و هزینه استفاده از متخصصان این رشتهها را به دوش بگیرند.
چگونه با بودجه پاک هوا را پاک کنیم؟
✅ همه ما در تاریخ خواندهایم که راه آهن سراسری یک قرن پیش با مالیات قند و شکر ساخته شد. در حال حاضر در این کشور روزانه 180 میلیون لیتر بنزین و گازوئیل مصرف میشود. دولت در بودجه سال 1397 بنا دارد قیمت بنزین را 50 درصد افزایش دهد. بدون شک افزایش قیمت سوختهای فسیلی اقدام به جایی است و نخبگان جامعه از آن حمایت میکنند. ولی آنچه مردم را ناراضی میکند این است که این بودجه صرف اموری میشود که به بهبود زندگی سالم مردم نمیانجامد.
✅بهترین راهکار هزینه درآمد حاصل از افزایش قیمیت بنزین و گازوئیل جهت گسترش حمل و نقل عمومی است .با افزایش 500 تومانی بنزین و گازوییل 32850 میلیارد تومان درآمد ایجاد میشود. برای نمونه سهم تهران به عنوان مصرف کننده یک پنجم سوخت 6570 میلیارد تومان میشود. اگر قیمت اتوبوس 850 میلیون تومان باشد یعنی میتوان فقط با یک سال درآمد آن 7729 اتوبوس و یا 2-3 برابر آن مینی بوس مدرن و دوستدار محیط زیست وارد ناوگان حمل و نقل شهری کرد. اگر فرض کنیم هر کدام از این وسایل در دو شیفت کاری برای 4-5 نفر شغل ایجاد کنند، حدود 50 هزار شغل هم ایجاد میشود.
✅ این پیشنهاد اولین بار توسط نگارنده در 9 سال پیش در تاریخ 4 تیر 1387 در روزنامه همشهری منتشر شد. متاسفانه از آن زمان به آن وقعی گذاشته نشد. طبعا انتظاری ندارم که بازهم مسئولین بودجه نویسی - که به نوشتن بودجههای ناپاک عادت کرده اند - به آن توجه کنند. لذا درخواست من از فعالان محیط زیستی و اقتصادی آن است که به عنوان یک خواست عمومی این پیشنهاد را در رسانهها طرح کنیم و از رئیس جمهوری و نمایندگان مجلس در خواست کنیم، که شاید در سالهای آینده فشار اجتماعی بتواند در نگاه بودجه نویسان اندک تغییری ایجاد کند. http://newspaper.hamshahri.org//img/newspaper_pages/1396/09/960929/COVER/07.jpg
https://www.instagram.com/p/Bc6k73Hn4pa/
حسین آخانی
✅ سالهاست که آلودگی خفه کننده، بخصوص در فصل سرد مهمان شهر تهران و شهرهای بزرگ دیگر است. نسخه مقابله با آلودگی در دولتهای مختلف تفاوت چندانی با هم ندارد. تعطیلی مدارس، محدودیت یکی دو روزه وسایل نقلیه و به انتظار باد نشستن. دیر یا زود باد میآید و زحمت مسئولان را کم میکند. تا سال و ماه دیگر همخدا بزرگ است. مگر مسئولان قبلی به خاطر حل نکردن مشکل آلودگی مورد پرسش قرار گرفتهاند که مسئولان فعلی نگران باشند؟ تازه مگر مسئولان فعلی کسان دیگری جز مسئولان قبلی بودهاند. آنها به طور چرخشی فقط در طبقات دولتی جابجا میشوند.
✅ فهم اینکه چرا هوا پاک نمیشود کار سختی نیست. اصولا لایحه بودجه برنامه دولتها برای یک سال حکمرانی آنهاست. بخصوص برای کشوری که اقتصاد نفتی دارد درآمد نفت و نحوه استفاده از آن در داخل اساس سیاستهای کشور را تشکیل میدهد. دولتهای نفتی میخواهند هم تا آنجا که ممکن است به خارج نفت بفروشند و تا آنجا هم که ممکن است در داخل از آن استفاده کنند. به همین دلیل هدفگذاری آنها تشویق و حمایت صنایعی است که به شدت به سوختهای فسیلی وابستهاند.
✅ حمایت افراطی دولت از صنایع خودروسازی بی کیفیت، برنامه ریزی شهرداریها برای ایجاد بستر خودرو محوری، بسته شدن شرکتهای تولید کننده خودروهای عمومی مانند اتوبوس و مینی بوس، جمع آوری سرویس های ادارات، عدم توسعه حمل و نقل عمومی، بی توجهی به خط.ط دوچرخه سواری، همه حکایت از عزم راسخ دولتها . نهادهای عمومی مانند شهرداریها در تداوم آلودگی است. اقتصادی که بنا به گفته بالاترین مقامات اجرایی و قضایی به شدت از ناپاکی میرنجد، در همه ابعاد آن حاصلی جز ناپاکی هوا و محیط زیست ندارد. اینکه طبیعت ایران پر شده است از پلاستیک و زباله نتیجه همان نگاه آلوده در اقتصاد و بودجهریزی کشور است. بودجه گذاران خود در برنامههای ناپاکی تنیده شدهاند که نمیتوانند از آن خلاصی یابند. آنها فکر میکنند اگر حمل و نقل عمومی را درست کنند دیگر کسی به محصولات بنجول ایران خودرو و سایپا اقبالی نشان نمیدهد. آنها برای میلیونها خانواری که از طریق مشاغل آلوده و کاذبی مانند مسافرکشی و راننده گی تاکسی ارتزاق میکنند برنامه ندارند. به دلیل ناتوانی در برنامه ریزی شهری قادر به هدایت و مدیریت شرکتهای اتوبوسرانی و مینی بوسرانی نیستند و ترجیح میدهند بخش عمده حمل و نقل به صورت شخصی انجام شود، چون حاضر به پذیرش مسئولیت نیستند. سیستمهای حمل و نقل عمومی به مدیریت و تخصص بالا نیاز دارد و نمیخواهند دردسر و هزینه استفاده از متخصصان این رشتهها را به دوش بگیرند.
چگونه با بودجه پاک هوا را پاک کنیم؟
✅ همه ما در تاریخ خواندهایم که راه آهن سراسری یک قرن پیش با مالیات قند و شکر ساخته شد. در حال حاضر در این کشور روزانه 180 میلیون لیتر بنزین و گازوئیل مصرف میشود. دولت در بودجه سال 1397 بنا دارد قیمت بنزین را 50 درصد افزایش دهد. بدون شک افزایش قیمت سوختهای فسیلی اقدام به جایی است و نخبگان جامعه از آن حمایت میکنند. ولی آنچه مردم را ناراضی میکند این است که این بودجه صرف اموری میشود که به بهبود زندگی سالم مردم نمیانجامد.
✅بهترین راهکار هزینه درآمد حاصل از افزایش قیمیت بنزین و گازوئیل جهت گسترش حمل و نقل عمومی است .با افزایش 500 تومانی بنزین و گازوییل 32850 میلیارد تومان درآمد ایجاد میشود. برای نمونه سهم تهران به عنوان مصرف کننده یک پنجم سوخت 6570 میلیارد تومان میشود. اگر قیمت اتوبوس 850 میلیون تومان باشد یعنی میتوان فقط با یک سال درآمد آن 7729 اتوبوس و یا 2-3 برابر آن مینی بوس مدرن و دوستدار محیط زیست وارد ناوگان حمل و نقل شهری کرد. اگر فرض کنیم هر کدام از این وسایل در دو شیفت کاری برای 4-5 نفر شغل ایجاد کنند، حدود 50 هزار شغل هم ایجاد میشود.
✅ این پیشنهاد اولین بار توسط نگارنده در 9 سال پیش در تاریخ 4 تیر 1387 در روزنامه همشهری منتشر شد. متاسفانه از آن زمان به آن وقعی گذاشته نشد. طبعا انتظاری ندارم که بازهم مسئولین بودجه نویسی - که به نوشتن بودجههای ناپاک عادت کرده اند - به آن توجه کنند. لذا درخواست من از فعالان محیط زیستی و اقتصادی آن است که به عنوان یک خواست عمومی این پیشنهاد را در رسانهها طرح کنیم و از رئیس جمهوری و نمایندگان مجلس در خواست کنیم، که شاید در سالهای آینده فشار اجتماعی بتواند در نگاه بودجه نویسان اندک تغییری ایجاد کند. http://newspaper.hamshahri.org//img/newspaper_pages/1396/09/960929/COVER/07.jpg
https://www.instagram.com/p/Bc6k73Hn4pa/
همین حالا ایستگاه دانشگاه تربیت مدرس شاخص ۱۹۳ را نشان می دهد که تا ۲۰۰ یعنی بسیار ناسالم فقط ۷ واحد فاصله دارد. در ساعت ۱۰ شب به ۱۹۶ افزایش یافته است. تحمل این حد از آلودگی وحشتناک است. کجایند قالیبافیان و زریبافیان و بتن بافیان و خودروبافیان که این سرنوشت شوم را برای میلیون ها نفر رقم زدند.
https://www.instagram.com/p/Bc7kY-4nRH_/
https://www.instagram.com/p/Bc7kY-4nRH_/
Instagram
Hossein Akhani
همین حالا ایستگاه دانشگاه تربیت مدرس شاخص ۱۹۳ را نشان می دهد که تا ۲۰۰ یعنی بسیار ناسالم فقط ۷ واحد فاصله دارد. برای من که در اثر حادثه ای در روز جمعه خانه نشین شده ام، این حد از آلودگی وحشتناک است. کجایند قالیبافیان و زریبافیان و بتن بافیان و خودروبافیان…
از زلزله اصلی طرح ریزی شده توسط آمریکایی ها بترسیم!
حسین آخانی
شبی که گذشت برای تهرانی ها شب سختی بود. دلهره از فاجعه، مرگ و از دست دادن جان و مال و نزدیکان. توی کوچه که بودم خانواده روبرویمان با دختر بچه ۷-۸ ساله خود و چمدانی از وسایل ضروری به داخل ماشین آمده بودند. دختر بچه جیغ و داد می کرد که چرا جوجه هایش را نیاورده اند. پدر تلاش می کرد توضیح دهد که در صورت زلزله جوجه ها اگر با آنها باشد در اثر هجوم مردم و آوار له می شوند. ولی خانه برایشان امن تر است. حتی اگر زلزله بیاد آنها می پرند پایین و اتفاقی براشون پیش نمی اد.
برای من هم شب بدی بود. من درست یک هفته قبل چیزی شبیه زلزله را درست در همان نزدیکی کرج تجربه کرده بودم. بی احتیاطی مسئول کنترل پارک آبی به قیمت شکسته شدن مهره های گردنم تمام شد.
اما شهروندان فراموش کرده اند که تلفات زلزله آلودگی کمتر از زلزله ۶-۷ ریشتری نیست. سالی ۵۰۰۰ نفر در اثر آن فقط در تهران جان می بازند و چند برابر آن گرفتار مخاطرات سلامتی می شوند. تلفات سوانح رانندگی در هر شبانه روز حدود ۵۰ نفر است و سالیانه تا ۱۸۰۰۰ نفر را می کشد و تا ۱۰ برابر آن زخمی می کند.
زلزله اصلی در ایران نادانی و بی کفایتی مسئولین بازنشسته ای است (به اعتراف آقای رئیس جمهور) که کشورداری و فهم و شعورشان از توسعه به صد سال پیش شبیه است. امثال قالیباف و نعمت زاده و بیطرف که اولی فقط به اتوبان و تونل و پل و برج، دومی به ساخت خودروهای آلوده کننده و معدن خواری و کارخانه و سومی هم به سد سازی می پرداخت. هر سه این دولت مرد در یک چیز شریک بودند. اجرای کورکورانه طرح هایی که از عمر انها بیش از نیم قرن می گذرد و اتفاقا اغلب توسط آمریکایی ها طرح ریزی شده اند.
شهرهای ما گرفتار نوعی توسعه آمریکایی هستند که متاسفانه شرکت ها، نظامیان و مهندسان نیمه قرن بیستم آمریکایی طرح و دولتمردان ما خواسته و ناخواسته مجری ساخت آن شده اند. بهره وری افراطی از سرزمین برای پولدار شدن زلزله ای امریکایی است که به جانمان افتاده، فرقی نمی کند کرواتی و خدا نشناس باشی یا مومن دوآتشه٬ شهری بالا شهر نشین تهرانی یا روستایی سنجانی، دلال معاملات ملکی یا معلم و استاد دانشگاه همه شده ایم اسیر پول و وطن گریزی و وطن ستیزی. فلسفه وجودی امان شده است تا هستیم خاک وطن را به پول تبدیل کنیم. هر وقت هم اوضاع خراب شد و یا جیبمان پر شد بزاریم و این خاک را با خرابی هایش رها کنیم. هوای تهران، اهواز، ارومیه، تبریز و اراک نتیجه همان زلزله ای است که به دلیل لرزش های مداومش به آن عادت کرده ایم.
حسین آخانی
شبی که گذشت برای تهرانی ها شب سختی بود. دلهره از فاجعه، مرگ و از دست دادن جان و مال و نزدیکان. توی کوچه که بودم خانواده روبرویمان با دختر بچه ۷-۸ ساله خود و چمدانی از وسایل ضروری به داخل ماشین آمده بودند. دختر بچه جیغ و داد می کرد که چرا جوجه هایش را نیاورده اند. پدر تلاش می کرد توضیح دهد که در صورت زلزله جوجه ها اگر با آنها باشد در اثر هجوم مردم و آوار له می شوند. ولی خانه برایشان امن تر است. حتی اگر زلزله بیاد آنها می پرند پایین و اتفاقی براشون پیش نمی اد.
برای من هم شب بدی بود. من درست یک هفته قبل چیزی شبیه زلزله را درست در همان نزدیکی کرج تجربه کرده بودم. بی احتیاطی مسئول کنترل پارک آبی به قیمت شکسته شدن مهره های گردنم تمام شد.
اما شهروندان فراموش کرده اند که تلفات زلزله آلودگی کمتر از زلزله ۶-۷ ریشتری نیست. سالی ۵۰۰۰ نفر در اثر آن فقط در تهران جان می بازند و چند برابر آن گرفتار مخاطرات سلامتی می شوند. تلفات سوانح رانندگی در هر شبانه روز حدود ۵۰ نفر است و سالیانه تا ۱۸۰۰۰ نفر را می کشد و تا ۱۰ برابر آن زخمی می کند.
زلزله اصلی در ایران نادانی و بی کفایتی مسئولین بازنشسته ای است (به اعتراف آقای رئیس جمهور) که کشورداری و فهم و شعورشان از توسعه به صد سال پیش شبیه است. امثال قالیباف و نعمت زاده و بیطرف که اولی فقط به اتوبان و تونل و پل و برج، دومی به ساخت خودروهای آلوده کننده و معدن خواری و کارخانه و سومی هم به سد سازی می پرداخت. هر سه این دولت مرد در یک چیز شریک بودند. اجرای کورکورانه طرح هایی که از عمر انها بیش از نیم قرن می گذرد و اتفاقا اغلب توسط آمریکایی ها طرح ریزی شده اند.
شهرهای ما گرفتار نوعی توسعه آمریکایی هستند که متاسفانه شرکت ها، نظامیان و مهندسان نیمه قرن بیستم آمریکایی طرح و دولتمردان ما خواسته و ناخواسته مجری ساخت آن شده اند. بهره وری افراطی از سرزمین برای پولدار شدن زلزله ای امریکایی است که به جانمان افتاده، فرقی نمی کند کرواتی و خدا نشناس باشی یا مومن دوآتشه٬ شهری بالا شهر نشین تهرانی یا روستایی سنجانی، دلال معاملات ملکی یا معلم و استاد دانشگاه همه شده ایم اسیر پول و وطن گریزی و وطن ستیزی. فلسفه وجودی امان شده است تا هستیم خاک وطن را به پول تبدیل کنیم. هر وقت هم اوضاع خراب شد و یا جیبمان پر شد بزاریم و این خاک را با خرابی هایش رها کنیم. هوای تهران، اهواز، ارومیه، تبریز و اراک نتیجه همان زلزله ای است که به دلیل لرزش های مداومش به آن عادت کرده ایم.
خداحافظی جهان با خودروهای درون سوز
در حالی که آلودگی امان شهرهای ما را بریده است و سالیانه میلیاردها دلار خسارت بر سلامت و اقتصاد کشور به مردم و کشور تحمیل می شود، همچنان غولهای خودروسازی ایران به تولید و مونتاژ اتومبیلهای بنزینی مشغولند. هنوز هیچ جهتگیری و دورنمایی جهت ورود و یا بکار گیری تکنولوژی خودروهای برقی و هیبریدی توسط شرکتهای خودرو سازی داخلی دیده نمیشود. پیشنهاد میشود که نخبگان جامعه به دولت فشار آورند که از برنامه ریزی برای تولید اتومبیلهای بنزینی دست بکشند و در یک برنامه ریزی شرکتهای خودروسازی را مجبور کنند هر سال 10 درصد تولیدات خود را به خودروهای دوستدار محیط زیست اختصاص دهند. البته در این زمینه حمایت از دوچرخه سواری و ممنوعیت تردد موتورسیکلتهای بنزینی نیز باید در دستور کار قرار گیرد.
http://www.bbc.com/persian/magazine-42471703
در حالی که آلودگی امان شهرهای ما را بریده است و سالیانه میلیاردها دلار خسارت بر سلامت و اقتصاد کشور به مردم و کشور تحمیل می شود، همچنان غولهای خودروسازی ایران به تولید و مونتاژ اتومبیلهای بنزینی مشغولند. هنوز هیچ جهتگیری و دورنمایی جهت ورود و یا بکار گیری تکنولوژی خودروهای برقی و هیبریدی توسط شرکتهای خودرو سازی داخلی دیده نمیشود. پیشنهاد میشود که نخبگان جامعه به دولت فشار آورند که از برنامه ریزی برای تولید اتومبیلهای بنزینی دست بکشند و در یک برنامه ریزی شرکتهای خودروسازی را مجبور کنند هر سال 10 درصد تولیدات خود را به خودروهای دوستدار محیط زیست اختصاص دهند. البته در این زمینه حمایت از دوچرخه سواری و ممنوعیت تردد موتورسیکلتهای بنزینی نیز باید در دستور کار قرار گیرد.
http://www.bbc.com/persian/magazine-42471703
BBC News فارسی
جهان خودرو؛ خداحافظی تویوتا با موتورهای درونسوز
این هفته در جهان خودرو: برنامه تویوتا برای پایان تولید موتورهای درونسوز، آمار تازه از خریداران بوگاتی شیرون، ترکیب فنآوری آینده و ظاهر کلاسیک در سهچرخه مورگان، جراحی زیبایی مدل جدید جیپ چروکی و نمایش الگوی مدلهای آینده اینفینیتی در نمایشگاه دیترویت.
Forwarded from شمس - NPPS.IR
@npps_ir
🔵بررسی جایگاه قانونی پروژههای دارای پیشرفت فیزیکی و فاقد مجوز ارزیابی زیستمحیطی
@npps_ir
ارزیابی آثار زیستمحیطی توسعه یا Environmental Impact Assessment در سطح پروژهها انجام میشود و به طور خلاصه میتوان گفت: مطالعه، شناسایی، پیشبینی و اندازهگیری اثرات پروژهها در محیطزیست (طبیعی و انسانساخت) و ارائه راهکارهایی بهمنظور کاهش اثرات است.
@npps_ir
علیرغم وجود قوانین پیشرفته در این زمینه و الزامآور بودن این قوانین، سازمان حفاظت محیطزیست همواره با دستگاههای متعدد متخلف و ناقض قانون و انبوهی از پروژههایی مواجه بوده است که اقدام به ساخت و حتی گاهی بهرهبرداری (فاز توسعه کارخانه سیمان لوشان، توسعه فرودگاه بجنورد، منطقه ویژه اقتصادی گرمسار،...) نموده و پس از آن برای کسب مجوز محیطزیستی اقدام مینمودند.
@npps_ir
متن کامل مقاله در لینک زیر:👇👇👇
http://npps.ir/ArticlePreview.aspx?id=172008
🔵بررسی جایگاه قانونی پروژههای دارای پیشرفت فیزیکی و فاقد مجوز ارزیابی زیستمحیطی
@npps_ir
ارزیابی آثار زیستمحیطی توسعه یا Environmental Impact Assessment در سطح پروژهها انجام میشود و به طور خلاصه میتوان گفت: مطالعه، شناسایی، پیشبینی و اندازهگیری اثرات پروژهها در محیطزیست (طبیعی و انسانساخت) و ارائه راهکارهایی بهمنظور کاهش اثرات است.
@npps_ir
علیرغم وجود قوانین پیشرفته در این زمینه و الزامآور بودن این قوانین، سازمان حفاظت محیطزیست همواره با دستگاههای متعدد متخلف و ناقض قانون و انبوهی از پروژههایی مواجه بوده است که اقدام به ساخت و حتی گاهی بهرهبرداری (فاز توسعه کارخانه سیمان لوشان، توسعه فرودگاه بجنورد، منطقه ویژه اقتصادی گرمسار،...) نموده و پس از آن برای کسب مجوز محیطزیستی اقدام مینمودند.
@npps_ir
متن کامل مقاله در لینک زیر:👇👇👇
http://npps.ir/ArticlePreview.aspx?id=172008
شبکه مطالعات سیاست گذاری عمومی | شمس | Network for Public Policy Studies
بررسی جایگاه قانونی پروژههای دارای پیشرفت فیزیکی و فاقد مجوز ارزیابی زیستمحیطی
پیشینه قانونی انجام ارزیابی اثرات محیطزیستی در ایران به سال 1373 و مصوبه شماره 138 شورای عالی حفاظت محیطزیست و پس از آن به تصویب آییننامه ارزیابی اثرات محیطزیستی مصوب شورای عالی حفاظت محیطزیست در سال 1376 برمیگردد.
رشد "نخاله های علمی" با سیاست "چرتکهای" در تولید مقاله
حسین آخانی
✅ باز هم مورد دیگری از سری تقلبهای هموطنان ما، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد، واحد علوم تحقیقات توسط انتشارات الزویر رو نمایی شد تا همچنان پیشتاز در شکستن رکوردهای حیله گری در دزدیهای علمی باشیم. در این گزارش به 26 مقاله اشاره شده است که شخصی به نام ا. سالار الهی مولف مسئول آنها بوده است. بر اساس گزارش الزویر، شگرد این گروه معرفی داوران دروغین و جعل داور و هم چنین تغییرات در نام مولفین بوده است. الزویر از بیش از 100 مورد تقلب مشابه توسط نویسندگان ایرانی خبر میدهد.
✅ وقتی نام این فرد را در اینترنت جستجو کردم مشاهده شد که نامبرده به عنوان پژوهشگر نمونه مورد تشویق قرار گرفته است. در بررسی که انجام دادم 148 مقاله از این فرد و همکارانش منتشر شده است که فقط در سال 2017 تا این تاریخ 27 مقاله منتشر شده است (webofknowledge). از 935 ارجاع فقط 235 مورد آن خود ارجاعی نیست. جالب است که 42 مقاله فقط در ژورنال گداخت انرژی (Journal of Fusion Energy) منتشر شده است. ایشان در سال 1391 به عضویت هیئت تحریریه این مجله درآمده است که ظاهرا دیگر عضو نیست.
✅ متاسفانه سیاست چرتکهای تولید علم و برگزاری "جشنوارههای عددی" که در آن ارزیابیها بر اساس تعداد مقالات انجام میشود، رقابت ناسالمی در دانشگاهها ایجاد کرده است که نتیجه آن رشد چنین مواردی است. برای نمونه در پردیس ما بیش از 90 درصد کسانی که مورد عنایت این جشنوارهها قرار می گیرند، اعضای دانشکده شیمی هستند که در تولید عددی مقالات کوتاه از همه دانشکدهها جلوترند و سیاستگذاران پژوهشی، علیرغم اعتراضات زیاد و علم به اشتباه بودن هرگز حاضر به تغییر در سیاست عددی خود برنیامدند. پس دیگر نباید تعجب کرد که محقق برگزیده کشوری گیاهشناسی میشود که اسفناج را هم نمیشناسد و آن را به عنوان کشف جدیدی مقاله میکند!
✅ مدیران علمی هرگز نخواستند این آلودگیها را ریشه یابی کنند و به عکس با سیاستهای اشتباهشان فقط به آن دامن زدهاند. انتظار مقاله بدون آنکه بودجههای پژوهشی با حداقل نیاز پژوهشگران همخوانی داشته باشد نتیجهاش تولید "نخاله" به جای "مقاله" است. در سطح بین المللی هم این نخالگان "نخبه نما" کار محققان شریف ایرانی را مشکل میکنند و از این به بعد وقتی مقالهای برای چاپ میفرستند مانند دزدان دریایی ماهها در انتظار بررسی مقاله میمانند تا مجوز چاپ آن بعد از ارزیابیهای دقیق صادر شود. البته بازهم دانشگاهها از این انتظار سود مالی میبرند، چون دانشجویان دکتری مشمول اضافه سنوات میشوند و باید جریمه تاخیر بپردازند. https://t.me/eviron_concerns
http://retractionwatch.com/2017/12/21/elsevier-retracting-26-papers-accepted-fake-reviews/
حسین آخانی
✅ باز هم مورد دیگری از سری تقلبهای هموطنان ما، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد، واحد علوم تحقیقات توسط انتشارات الزویر رو نمایی شد تا همچنان پیشتاز در شکستن رکوردهای حیله گری در دزدیهای علمی باشیم. در این گزارش به 26 مقاله اشاره شده است که شخصی به نام ا. سالار الهی مولف مسئول آنها بوده است. بر اساس گزارش الزویر، شگرد این گروه معرفی داوران دروغین و جعل داور و هم چنین تغییرات در نام مولفین بوده است. الزویر از بیش از 100 مورد تقلب مشابه توسط نویسندگان ایرانی خبر میدهد.
✅ وقتی نام این فرد را در اینترنت جستجو کردم مشاهده شد که نامبرده به عنوان پژوهشگر نمونه مورد تشویق قرار گرفته است. در بررسی که انجام دادم 148 مقاله از این فرد و همکارانش منتشر شده است که فقط در سال 2017 تا این تاریخ 27 مقاله منتشر شده است (webofknowledge). از 935 ارجاع فقط 235 مورد آن خود ارجاعی نیست. جالب است که 42 مقاله فقط در ژورنال گداخت انرژی (Journal of Fusion Energy) منتشر شده است. ایشان در سال 1391 به عضویت هیئت تحریریه این مجله درآمده است که ظاهرا دیگر عضو نیست.
✅ متاسفانه سیاست چرتکهای تولید علم و برگزاری "جشنوارههای عددی" که در آن ارزیابیها بر اساس تعداد مقالات انجام میشود، رقابت ناسالمی در دانشگاهها ایجاد کرده است که نتیجه آن رشد چنین مواردی است. برای نمونه در پردیس ما بیش از 90 درصد کسانی که مورد عنایت این جشنوارهها قرار می گیرند، اعضای دانشکده شیمی هستند که در تولید عددی مقالات کوتاه از همه دانشکدهها جلوترند و سیاستگذاران پژوهشی، علیرغم اعتراضات زیاد و علم به اشتباه بودن هرگز حاضر به تغییر در سیاست عددی خود برنیامدند. پس دیگر نباید تعجب کرد که محقق برگزیده کشوری گیاهشناسی میشود که اسفناج را هم نمیشناسد و آن را به عنوان کشف جدیدی مقاله میکند!
✅ مدیران علمی هرگز نخواستند این آلودگیها را ریشه یابی کنند و به عکس با سیاستهای اشتباهشان فقط به آن دامن زدهاند. انتظار مقاله بدون آنکه بودجههای پژوهشی با حداقل نیاز پژوهشگران همخوانی داشته باشد نتیجهاش تولید "نخاله" به جای "مقاله" است. در سطح بین المللی هم این نخالگان "نخبه نما" کار محققان شریف ایرانی را مشکل میکنند و از این به بعد وقتی مقالهای برای چاپ میفرستند مانند دزدان دریایی ماهها در انتظار بررسی مقاله میمانند تا مجوز چاپ آن بعد از ارزیابیهای دقیق صادر شود. البته بازهم دانشگاهها از این انتظار سود مالی میبرند، چون دانشجویان دکتری مشمول اضافه سنوات میشوند و باید جریمه تاخیر بپردازند. https://t.me/eviron_concerns
http://retractionwatch.com/2017/12/21/elsevier-retracting-26-papers-accepted-fake-reviews/
بختگان و طشک هم مردند!
دریاچههای طشک و بختگان کاملا خشک شدند. عکس بالا سال ۱۳۶۶ دریاچه پر از آب را نشان می دهد. عکس وسط سال ۸۰ است با جوامع سالیکورنیا و عکس پایین هم چند روز پیش توسط آقای شریفی گرفته شده است. فاجعه بختگان از ارومیه هم بدتر است و افسوس که کسی در مورد آن نمیگوید. بختگان و طشک خواستگاه ۴ گونه سالکورنیای بومی و چندین گونه بومی از جنس های فرانکنیا و شصت عروسان است که همه گونهها بطور کامل از آن حذف شدهاند. فقط تک بوته هایی از هالوکنموم، هالواستاکیس و گز باقی ماندهاند. باید ببینیم آقای کلانتری که از طرف رئیس جمهور ماموریت دارند تالاب ها را احیا کنند و درد ریزگردها را درمان، چه برنامه ای برای این فجایع دارند. .https://www.instagram.com/p/BdP_iz0HUwh/
دریاچههای طشک و بختگان کاملا خشک شدند. عکس بالا سال ۱۳۶۶ دریاچه پر از آب را نشان می دهد. عکس وسط سال ۸۰ است با جوامع سالیکورنیا و عکس پایین هم چند روز پیش توسط آقای شریفی گرفته شده است. فاجعه بختگان از ارومیه هم بدتر است و افسوس که کسی در مورد آن نمیگوید. بختگان و طشک خواستگاه ۴ گونه سالکورنیای بومی و چندین گونه بومی از جنس های فرانکنیا و شصت عروسان است که همه گونهها بطور کامل از آن حذف شدهاند. فقط تک بوته هایی از هالوکنموم، هالواستاکیس و گز باقی ماندهاند. باید ببینیم آقای کلانتری که از طرف رئیس جمهور ماموریت دارند تالاب ها را احیا کنند و درد ریزگردها را درمان، چه برنامه ای برای این فجایع دارند. .https://www.instagram.com/p/BdP_iz0HUwh/
Instagram
Hossein Akhani
دریاچه طشک و بختگان کاملا خشک شدند. عکس بالا سال ۱۳۶۶ دریاچه پر از آب را نشان می دهد. عکس وسط سال ۸۰ است با جوامع سالیکورنیا و عکس پایین هم چند روز پیش توسط آقای شریفی گرفته شده است. فاجعه بختگان از ارومیه هم بدتر است و افسوس که کسی در مورد آن نمی گوید. بختگان…
به نظر شما چرا برگ ها را در پارکها جمع می کنند؟ آیا برگ ها کثیف اند؟ آیا باعث بیماری می شوند؟ یا برگ ها مواد با ارزشی هستند که در جایی دیگر منبع در آمد هستند. برای دیدن فیلم موبایل خود را ۹۰ درجه بچرخانید.
https://www.instagram.com/p/BdRxzqUHZh5/
https://www.instagram.com/p/BdRxzqUHZh5/
وقتی مدیر کل محیط زیست استان گیلان نه با پتروشیمی و نه با احداث ۲۰ سد مخالفت دارد. البته گله مند است که مقامات از بالا تصمیم می گیرند و به مقامات استانی خبر نمی دهند. حالا باید از این مدیر پرسید شما چگونه می خواهید و قدرت آن را دارید بر چنین صنایعی نظارت داشته باشید وقتی آنها حتی شما را در جریان برنامه احداث هم نمی گذارند؟
http://tabnak.ir/fa/news/759988/با-احداث-پتروشيمي-در-استان-گيلان-مشكلي-نداريم-وزارت-نيرو-قرار-است-20-سد-ديگر-در-استانمان-بسازد
http://tabnak.ir/fa/news/759988/با-احداث-پتروشيمي-در-استان-گيلان-مشكلي-نداريم-وزارت-نيرو-قرار-است-20-سد-ديگر-در-استانمان-بسازد
تابناک | TABNAK
با احداث پتروشيمي در استان گيلان مشكلي نداريم / وزارت نيرو قرار است 20 سد ديگر در استانمان بسازد+ جوابیه
يكي از مشكلات اين است كه مسئولان ارشد ما را از ابتدا در جريان برنامه هاي توسعه اي خود قرار نمي دهند و ما زماني از اين موضوعات مطلع مي شويم كه تقريباً تصميم گيري ها نهايي شده است. ما مخالفتي با احداث پتروشيمي در استان نداريم. مشكل ديگر ما بارش باران در فصل…
میقان در آتش جهل محیط زیستی
حسین آخانی
✅ در تاریخ 1 دی ماه آتش سوزی هولناکی در دریاچه شور میقان (تالاب میقان) اتفاق افتاد. عکسهای این آتش سوزی بسیار غیر عادی بود، شبیه یک انفجار بسیار بزرگ.
✅ تاریخ اطلاعات گیاهشناسی میقان به اواخر قرن نوزدهم بر می گردد، زمانی که اشتراوس تاجر آلمانی در اراک زندگی می کرد و گیاهانی از منطقه طرمزد دریاچه میقان جمع آوری کرده بود. بعد از آن هیچ اطلاعی از گیاهان منطقه منتشر نشده بود که در سال های 1364 و 1365 این نگارنده که هنوز دانشجوی لیسانس بود به مطالعه این منطقه به عنوان اولین پروژه علمی خوده پرداختم. حاصل این تحقیق کشف سه گونه گیاهی ناشناخته و مهم برای ایران به اسامی Microcnemum corraloides، Schrenkiella parvula و Asparagus lycanonicus گردید. در آن پژوهش مشخص شد که حدود یک سوم گونههای شناخته شده شور پسند ایران (تا آن زمان) در کویر میقان رویش داشتند. در سال های 1366 تا 1368 که من در بخش گیاهشناسی موزه تاریخ طبیعی مشغول کار بودم گزارشی از ارزشهای اکولوژیکی این تالاب به سازمان محیط زیست منعکس کردم و درخواست کردم که این منطقه به عنوان حفاظت شده تحت حفاظت قرار گیرد. متاسفانه یکی از کارشناسهای دفتر محیط طبیعی – شاید بیشتر به دلایل شخصی- اجازه نداد این پیشنهاد به جریان افتد و شانس حفاظت قانونی میقان از دست رفت.
✅ ابتدای دهه 80 کارخانه استخراج سولفات سدیم در میقان راه اندازی شد. این کارخانه ضمن تخریب بسیار گسترده با احداث جادهای تا جزایر عملا میقان را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کرد. این جاده که شبیه میانگذر ارومیه بود خود نقش مهمی در عدم توازن رطوبت بین دو بخش ایفای نقش کرد.
✅ حدود یک دهه است که فاضلاب تصویه شده اراک به تالاب اختصاص داده شد. ورود این آب شیرین، گرم و مغزی تالاب آب شور میقان به یک تالاب آب شیرین با منبع تامین آب غیر متعارف تبدیل شد. تکثیر بیش از حد پشه هم مشکلاتی برای مردم منطقه ایجاد کرد. نی در منطقه رشد زیادی کرد. دوستداران محیط زیست از این تغییر استقبال کردند. چون این اکوسیستم جدید باعث جذب گروهی از پرندگان شد و به دلیل نزدیکی این دریاچه به اراک می توانست جاذبهای گردشگری محسوب شود. آتش سوزی 1 دی و فاجعه دردناک دیگری که در سال 1392 و اتفاقا در دی ماه رخ داد و باعث شد که درناهای مهاجر قبل از ترک تالاب دچار سرما و یخ زدگی شدید شوند همه دلیل بر نادرستی این روش احیا است.
✅ آتش سوزی اخیر تالاب و انفجار غیر عادی نی زارها نشام میدهد که مسئله احیای تالابها یک عمل علمی و دقیق است و تدابیر مدیریتی و یا احساسی در جمعهای غیر تخصصی نتیجه درستی به همراه ندارد.
✅ در این سالها میقان تعداد بسیاری از نادرترین گونه های هالوفیت خود را از دست داده است. هر سه گونه جدیدی که من در 30 سال گیش از میقان شناسایی کردم دو تای آن منقرض شده است و از یکی از آنها امسال فقط 4-5 نمونه پیدا کردم.
✅ میقان احتیاج به طرح مدیریتی مبتنی بر برنامه های کاملا علمی دارد که دستگاههای مسئول هم متعهد به اجرای آن باشند. تالاب مصنوعی و تبلیغ بیش از حد بر توده کاشته شده قره داغ، داغ میقان و آثار اکولوژیکی ویرانگر خشک شدن آن را پاک نکرده است. میقان یکی از بزرگترین کانون های تشکیل ریزگرد در ایران مرکزی و آنهم در مجاورت یک شهر صنعتی بزرگ با مشکلات بسیار است. میقان باید با آبهای طبیعی منطقه احیا شود.
✅ مهمترین منابع آبی میقان رودخانه های کرهرود، فراهان و شهراب هستند. رود کرهرود از حوضه آبریز قره کهریز تامین میشود. این رودخانه از روستاهای ضامنجان، فیجان، سنجان و کرهرود می گذشت و با عبور از ضلع جنوبی اراک خود را به میقان می رساند. بنا بر گزارش خبرگزاری مهر معاون آبخیزداری منابع طبیعی استان مرکزی کفته اند که بیش از ۱۲ هزار سازه آبخیزداری با ظرفیت ۸۶ میلیون متر مکعب ذخیره آب در استان مرکزی وجود دارد. این حجم از عملیات غیر علمی سازهای عامل اصلی مرگ میقان است.
✅ متاسفانه کارشناسانی که چندان به مسائل پیچیده روابط هیدرولوژیکی و اکولوژی در حوضههای آبریز آشنا نبودند و پیمانکارانی که عادت کردهاند با دادن نسخههای گمراه کننده به دولتمردان به عنوان آبخیزداری برای خود کار و کاسبی درست کنند شروع به ساختی تعداد زیادی سد های کوچک و بزرگ مانند دینه کبود کردند. این سدها و دادن مجوزهای متعدد استخرهای پرورش ماهی هم مزید بر علت شد که نتیجه این بی تدبیریها همانا خشک شدن میقان است.
✅ مسئولین باید به جای آنکه انرژی جوانان عاشق محیط زیست شهر را به شوهای تبلیغاتی جلب کنند، باید از دانش و توان آنها در جهت بازگرداندن حقابه میقان استفاده کنند که سودش برای منابع طبیعی استان، سلامت شهروندان و حتی اقتصاد شهر بسیار ضروری و فوری است. https://t.me/eviron_concerns http://www.iran-newspaper.com/newspaper/item/452111
حسین آخانی
✅ در تاریخ 1 دی ماه آتش سوزی هولناکی در دریاچه شور میقان (تالاب میقان) اتفاق افتاد. عکسهای این آتش سوزی بسیار غیر عادی بود، شبیه یک انفجار بسیار بزرگ.
✅ تاریخ اطلاعات گیاهشناسی میقان به اواخر قرن نوزدهم بر می گردد، زمانی که اشتراوس تاجر آلمانی در اراک زندگی می کرد و گیاهانی از منطقه طرمزد دریاچه میقان جمع آوری کرده بود. بعد از آن هیچ اطلاعی از گیاهان منطقه منتشر نشده بود که در سال های 1364 و 1365 این نگارنده که هنوز دانشجوی لیسانس بود به مطالعه این منطقه به عنوان اولین پروژه علمی خوده پرداختم. حاصل این تحقیق کشف سه گونه گیاهی ناشناخته و مهم برای ایران به اسامی Microcnemum corraloides، Schrenkiella parvula و Asparagus lycanonicus گردید. در آن پژوهش مشخص شد که حدود یک سوم گونههای شناخته شده شور پسند ایران (تا آن زمان) در کویر میقان رویش داشتند. در سال های 1366 تا 1368 که من در بخش گیاهشناسی موزه تاریخ طبیعی مشغول کار بودم گزارشی از ارزشهای اکولوژیکی این تالاب به سازمان محیط زیست منعکس کردم و درخواست کردم که این منطقه به عنوان حفاظت شده تحت حفاظت قرار گیرد. متاسفانه یکی از کارشناسهای دفتر محیط طبیعی – شاید بیشتر به دلایل شخصی- اجازه نداد این پیشنهاد به جریان افتد و شانس حفاظت قانونی میقان از دست رفت.
✅ ابتدای دهه 80 کارخانه استخراج سولفات سدیم در میقان راه اندازی شد. این کارخانه ضمن تخریب بسیار گسترده با احداث جادهای تا جزایر عملا میقان را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کرد. این جاده که شبیه میانگذر ارومیه بود خود نقش مهمی در عدم توازن رطوبت بین دو بخش ایفای نقش کرد.
✅ حدود یک دهه است که فاضلاب تصویه شده اراک به تالاب اختصاص داده شد. ورود این آب شیرین، گرم و مغزی تالاب آب شور میقان به یک تالاب آب شیرین با منبع تامین آب غیر متعارف تبدیل شد. تکثیر بیش از حد پشه هم مشکلاتی برای مردم منطقه ایجاد کرد. نی در منطقه رشد زیادی کرد. دوستداران محیط زیست از این تغییر استقبال کردند. چون این اکوسیستم جدید باعث جذب گروهی از پرندگان شد و به دلیل نزدیکی این دریاچه به اراک می توانست جاذبهای گردشگری محسوب شود. آتش سوزی 1 دی و فاجعه دردناک دیگری که در سال 1392 و اتفاقا در دی ماه رخ داد و باعث شد که درناهای مهاجر قبل از ترک تالاب دچار سرما و یخ زدگی شدید شوند همه دلیل بر نادرستی این روش احیا است.
✅ آتش سوزی اخیر تالاب و انفجار غیر عادی نی زارها نشام میدهد که مسئله احیای تالابها یک عمل علمی و دقیق است و تدابیر مدیریتی و یا احساسی در جمعهای غیر تخصصی نتیجه درستی به همراه ندارد.
✅ در این سالها میقان تعداد بسیاری از نادرترین گونه های هالوفیت خود را از دست داده است. هر سه گونه جدیدی که من در 30 سال گیش از میقان شناسایی کردم دو تای آن منقرض شده است و از یکی از آنها امسال فقط 4-5 نمونه پیدا کردم.
✅ میقان احتیاج به طرح مدیریتی مبتنی بر برنامه های کاملا علمی دارد که دستگاههای مسئول هم متعهد به اجرای آن باشند. تالاب مصنوعی و تبلیغ بیش از حد بر توده کاشته شده قره داغ، داغ میقان و آثار اکولوژیکی ویرانگر خشک شدن آن را پاک نکرده است. میقان یکی از بزرگترین کانون های تشکیل ریزگرد در ایران مرکزی و آنهم در مجاورت یک شهر صنعتی بزرگ با مشکلات بسیار است. میقان باید با آبهای طبیعی منطقه احیا شود.
✅ مهمترین منابع آبی میقان رودخانه های کرهرود، فراهان و شهراب هستند. رود کرهرود از حوضه آبریز قره کهریز تامین میشود. این رودخانه از روستاهای ضامنجان، فیجان، سنجان و کرهرود می گذشت و با عبور از ضلع جنوبی اراک خود را به میقان می رساند. بنا بر گزارش خبرگزاری مهر معاون آبخیزداری منابع طبیعی استان مرکزی کفته اند که بیش از ۱۲ هزار سازه آبخیزداری با ظرفیت ۸۶ میلیون متر مکعب ذخیره آب در استان مرکزی وجود دارد. این حجم از عملیات غیر علمی سازهای عامل اصلی مرگ میقان است.
✅ متاسفانه کارشناسانی که چندان به مسائل پیچیده روابط هیدرولوژیکی و اکولوژی در حوضههای آبریز آشنا نبودند و پیمانکارانی که عادت کردهاند با دادن نسخههای گمراه کننده به دولتمردان به عنوان آبخیزداری برای خود کار و کاسبی درست کنند شروع به ساختی تعداد زیادی سد های کوچک و بزرگ مانند دینه کبود کردند. این سدها و دادن مجوزهای متعدد استخرهای پرورش ماهی هم مزید بر علت شد که نتیجه این بی تدبیریها همانا خشک شدن میقان است.
✅ مسئولین باید به جای آنکه انرژی جوانان عاشق محیط زیست شهر را به شوهای تبلیغاتی جلب کنند، باید از دانش و توان آنها در جهت بازگرداندن حقابه میقان استفاده کنند که سودش برای منابع طبیعی استان، سلامت شهروندان و حتی اقتصاد شهر بسیار ضروری و فوری است. https://t.me/eviron_concerns http://www.iran-newspaper.com/newspaper/item/452111
حقوق شهروندی و سرنوشت پارک طبیعت پردیسان
حسین آخانی
✅ رئیس جمهوری در تاریخ 28 آذر ماه سخنان بسیار مهمی ایراد کردند. ایشان به صراحت خواستار پایان دادن به تسلط بازنشستهها در مدیریتها، شوراها و پروژهها شدند. سالهاست که بازنشستههای ادارات رفتهاند شرکتهای خصوصی باز کرده و یا خود مشاور شرکتهای خصوصی یا خصولتی شدهاند. این افراد یک حقوق بازنشستگی میگیرند و یک یا چند حقوق بعد از بازنشستگی عایدشان میشود. البته وابستگان آنها از این فرصتها بهره میبرند و هزاران جوان متخصص هم به دلیل انحصارطلبی این افراد ناچارند جلای وطن کنند.
✅ بسیار معمول است که روسای ادارات از افراد بازنشسته به عنوان مشاور استفاده میکنند و اجرای پروژهها را به دست شرکتهای همان افراد و یا دوستان آنها میدهند. سازمان محیط زیست، جنگلها و مراتع و شهرداری مانند بسیاری از دستگاههای دیگر از این بیماری رنج میبرند. روانش شاد، مرحوم مهندس گنجی زاده در زمان خدمتش در سال های 66-67 برای من از کارشناسانی میگفت که هم ناظر و نماینده کارفرما در پروژهها بودند و هم همکار و مشاور پیمانکار. طبیعی است که بعد از سی سال این فساد در همه دستگاههای دولتی ریشه دوانده است و کشور را با بزرگترین چالشهای اقتصادی و امنیتی دچار کرده است. به عقیده من اوضاع بحرانی محیط زیست و آب نتیجه تسلط همان نگاه انحصارگرایانه و رانتی است.
✅ در تاریخ 12 آذر من به دعوت کمیسیون محیط زیست شورای شهر برای شرکت در جلسه پارک طبیعت پردیسان دعوت شدم. جزییات فنی آنچه در آن جلسه گذشت را به نوشته دیگری میگذارم. ریاست محترم جلسه سرکار خانم اعظم نوری و آقای آرش میلانی بر شفاف سازی و استفاده از توان تخصصی دانشگاهها در پردیسان تاکید کردند و گفتند که شورا اجازه نمیدهد که طبیعت پردیسان تخریب شود.
✅ در راستای سخنان ریاست محترم جمهوری در خصوص حقوق شهروندی میخواهم به ترکیب کمیتههای تخصصی پردیسان اشاره کنم. برای تصمیم گیری در مورد پارک طبیعت پردیسان، دو کمیته مشورتی تخصصی در شهرداری و سازمان حفاظت محیط زیست تشکیل شده است. اعضای این کمیتهها را من خوب میشناسم. بعضی از آنها از دوستان من هستند و بنده حتی در دو مورد افتخار شاگردی و همکاری را داشتهام. اما همه این عزیزان مصداق همان حرفی است که آقای رئیس جمهور گفتند، یعنی 100% بازنشسته! آنطور که از گزارشات جلسه پیدا بود اختیارات اصلی در دست یکی از همان بازنشستههایی است که آقای مختاری میگفتند 30 سال است مشاور ایشان است.
✅ وقتی نظرات در جلسه طرح شد جالب بود که نظرات اعضای کمیسیون محیط زیست شورای شهر و ریاست محترم ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری کم و بیش با دیدگاه اکولوژیکی و بنده همسو بود. مدیران و کارشناسان شهرداری هم هنوز دقیقا نمیدانند باید چکار کنند. آنها بین دو طیف قرار میگیرند. بعضی از آنها و بخصوص جوانترهایشان دیدگاه محیط زیستی دارند. ولی بخشی از افراد که دارای نگاه سازهای و مهندسی هستند ممکن است سودای تغییرات رادیکال در پردیسان را در سر بپرورانند. غلبه و مدیریت بازنشستگان در این کمیتهها بر خلاف مبانی حقوق شهروندی دولت دوازدهم و سیاست شورای شهر مبنی بر شفافیت و استفاده از توان متخصصان و دانشگاهیان است.
✅ حتی اگر منافع شخصی و شرکتی بازنشستگان در تصمیماتشان را دخیل ندانیم دانش آنها به 50 سال پیش برمیگردد. چنین افرادی نمیتوانند با نگاه قرن 21 به شهر نگاه کنند و طبیعی است برای پارکی که باید حداقل در 50 سال آینده خدمات محیط زیستی به شهروندان ارائه دهد یک قرن فاصله خواهیم داشت. نگاه کهنه و کشت و کارانه سازمان جنگلها و مراتع به هیچ عنوان با نگاه طبیعت گرایانه و اکولوژیک امروز همخوانی ندارد. کسانی که تاکید دارند پردیسان یک بوستان شهری است از همین حالا مشخص است چه برنامهای در ذهن دارند.
✅ سازمان پارکها و فضای سبز تا به حال اشتباهات بزرگی در نگاه پیمانکارانه خود به فضای سبز شهر داشته است و نباید سرنوشت پردیسان را به دست همان نگاههای کهنه نیم قرن پیش بسپارد. من نه تنها به عنوان یک محقق دانشگاهی و فردی که از همه این آقایان با پارک پردیسان آشنایی بیشتری دارم و مقالات بینالمللی در مورد آن منتشر کرده میگویم، بلکه به عنوان شهروندی که به لیست امید رای دادهام نگران این روند هستم و امیدوارم شورای شهر تهران و شهردار محترم هر چه زودتر برای اصلاح آن تدبیر کنند. برنامههای پردیسان نباید محلی برای رسوب تفکرات بازنشستهها و یا کسانی باشد که در وضعیت خراب اقتصادی و محیط زیستی کشور سبب ریخت و پاش و تخریب تنها لکه باقیمانده طبیعت تهران شوند. سازمان حفاظت محیط زیست هم باید وظیفه خود را در حفاظت از پردیسان به درستی انجام دهد و اجازه ندهد میراث طبیعی باقیمانده شهر قربانی تفکرات غیر محیط زیستی و کاسبکارانه شود. متن کامل در لینک زیر:
https://goo.gl/DmpjQT
حسین آخانی
✅ رئیس جمهوری در تاریخ 28 آذر ماه سخنان بسیار مهمی ایراد کردند. ایشان به صراحت خواستار پایان دادن به تسلط بازنشستهها در مدیریتها، شوراها و پروژهها شدند. سالهاست که بازنشستههای ادارات رفتهاند شرکتهای خصوصی باز کرده و یا خود مشاور شرکتهای خصوصی یا خصولتی شدهاند. این افراد یک حقوق بازنشستگی میگیرند و یک یا چند حقوق بعد از بازنشستگی عایدشان میشود. البته وابستگان آنها از این فرصتها بهره میبرند و هزاران جوان متخصص هم به دلیل انحصارطلبی این افراد ناچارند جلای وطن کنند.
✅ بسیار معمول است که روسای ادارات از افراد بازنشسته به عنوان مشاور استفاده میکنند و اجرای پروژهها را به دست شرکتهای همان افراد و یا دوستان آنها میدهند. سازمان محیط زیست، جنگلها و مراتع و شهرداری مانند بسیاری از دستگاههای دیگر از این بیماری رنج میبرند. روانش شاد، مرحوم مهندس گنجی زاده در زمان خدمتش در سال های 66-67 برای من از کارشناسانی میگفت که هم ناظر و نماینده کارفرما در پروژهها بودند و هم همکار و مشاور پیمانکار. طبیعی است که بعد از سی سال این فساد در همه دستگاههای دولتی ریشه دوانده است و کشور را با بزرگترین چالشهای اقتصادی و امنیتی دچار کرده است. به عقیده من اوضاع بحرانی محیط زیست و آب نتیجه تسلط همان نگاه انحصارگرایانه و رانتی است.
✅ در تاریخ 12 آذر من به دعوت کمیسیون محیط زیست شورای شهر برای شرکت در جلسه پارک طبیعت پردیسان دعوت شدم. جزییات فنی آنچه در آن جلسه گذشت را به نوشته دیگری میگذارم. ریاست محترم جلسه سرکار خانم اعظم نوری و آقای آرش میلانی بر شفاف سازی و استفاده از توان تخصصی دانشگاهها در پردیسان تاکید کردند و گفتند که شورا اجازه نمیدهد که طبیعت پردیسان تخریب شود.
✅ در راستای سخنان ریاست محترم جمهوری در خصوص حقوق شهروندی میخواهم به ترکیب کمیتههای تخصصی پردیسان اشاره کنم. برای تصمیم گیری در مورد پارک طبیعت پردیسان، دو کمیته مشورتی تخصصی در شهرداری و سازمان حفاظت محیط زیست تشکیل شده است. اعضای این کمیتهها را من خوب میشناسم. بعضی از آنها از دوستان من هستند و بنده حتی در دو مورد افتخار شاگردی و همکاری را داشتهام. اما همه این عزیزان مصداق همان حرفی است که آقای رئیس جمهور گفتند، یعنی 100% بازنشسته! آنطور که از گزارشات جلسه پیدا بود اختیارات اصلی در دست یکی از همان بازنشستههایی است که آقای مختاری میگفتند 30 سال است مشاور ایشان است.
✅ وقتی نظرات در جلسه طرح شد جالب بود که نظرات اعضای کمیسیون محیط زیست شورای شهر و ریاست محترم ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری کم و بیش با دیدگاه اکولوژیکی و بنده همسو بود. مدیران و کارشناسان شهرداری هم هنوز دقیقا نمیدانند باید چکار کنند. آنها بین دو طیف قرار میگیرند. بعضی از آنها و بخصوص جوانترهایشان دیدگاه محیط زیستی دارند. ولی بخشی از افراد که دارای نگاه سازهای و مهندسی هستند ممکن است سودای تغییرات رادیکال در پردیسان را در سر بپرورانند. غلبه و مدیریت بازنشستگان در این کمیتهها بر خلاف مبانی حقوق شهروندی دولت دوازدهم و سیاست شورای شهر مبنی بر شفافیت و استفاده از توان متخصصان و دانشگاهیان است.
✅ حتی اگر منافع شخصی و شرکتی بازنشستگان در تصمیماتشان را دخیل ندانیم دانش آنها به 50 سال پیش برمیگردد. چنین افرادی نمیتوانند با نگاه قرن 21 به شهر نگاه کنند و طبیعی است برای پارکی که باید حداقل در 50 سال آینده خدمات محیط زیستی به شهروندان ارائه دهد یک قرن فاصله خواهیم داشت. نگاه کهنه و کشت و کارانه سازمان جنگلها و مراتع به هیچ عنوان با نگاه طبیعت گرایانه و اکولوژیک امروز همخوانی ندارد. کسانی که تاکید دارند پردیسان یک بوستان شهری است از همین حالا مشخص است چه برنامهای در ذهن دارند.
✅ سازمان پارکها و فضای سبز تا به حال اشتباهات بزرگی در نگاه پیمانکارانه خود به فضای سبز شهر داشته است و نباید سرنوشت پردیسان را به دست همان نگاههای کهنه نیم قرن پیش بسپارد. من نه تنها به عنوان یک محقق دانشگاهی و فردی که از همه این آقایان با پارک پردیسان آشنایی بیشتری دارم و مقالات بینالمللی در مورد آن منتشر کرده میگویم، بلکه به عنوان شهروندی که به لیست امید رای دادهام نگران این روند هستم و امیدوارم شورای شهر تهران و شهردار محترم هر چه زودتر برای اصلاح آن تدبیر کنند. برنامههای پردیسان نباید محلی برای رسوب تفکرات بازنشستهها و یا کسانی باشد که در وضعیت خراب اقتصادی و محیط زیستی کشور سبب ریخت و پاش و تخریب تنها لکه باقیمانده طبیعت تهران شوند. سازمان حفاظت محیط زیست هم باید وظیفه خود را در حفاظت از پردیسان به درستی انجام دهد و اجازه ندهد میراث طبیعی باقیمانده شهر قربانی تفکرات غیر محیط زیستی و کاسبکارانه شود. متن کامل در لینک زیر:
https://goo.gl/DmpjQT
کریدورهای دوچرخه سواری و پیاده روی حقی است که باید مسئولین شهری به ما برگردانند. این فیلم یکی از این کریدورهای دوچرخه سواری و پیاده سواری امن در شهر ادینبورگ است. https://www.instagram.com/p/BdkAVOQH-TB/