⚠️یادآوری: جلسه امشب نیم ساعت دیگه شروع میشه
What is your process for product discovery?
🔗لینک جلسه👇
https://meet.google.com/urj-gjgf-rrg
What is your process for product discovery?
🔗لینک جلسه👇
https://meet.google.com/urj-gjgf-rrg
Google
Real-time meetings by Google. Using your browser, share your video, desktop, and presentations with teammates and customers.
✍️هایلایتهای جلسه دیشب
🔍موضوع:
What is your process for product discovery?
این جلسه برای خودم یه یادگیری مهم داشت. شخصا کنجکاو بودم که چارچوب یا متدهای گامبهگام برای دیسکاوری چیه؟ که البته توی جلسه دیدم سوال یکی دیگه از بچهها هم هست. و آخر جلسه فهمیدم نه سوالم بلکه دغدغهم اشتباهه.
جلسه با این سوال شروع شد که آیا دیسکاوری برای B2B و B2C فرق داره یا نه؟
بچهها توی هر دو بخش تجربه داشتن. بعد از گفتن نکات مختلف، این ایده مطرح شد که ماهیت دیسکاوری برای جفتشون یکیه ولی شاید فرآیندها و وزنی که ابزارهای مختلف دیسکاوری دارن بین b2b و b2c متفاوت باشه.
یکی از بچهها توی جلسه گفت:《مدیرای محصول توی b2c دیتا آنالیست میشن، و توی b2b تراپیست😅》
نگاه دیگهای که آخرای جلسه به بحث اضافه شد این بود که دیسکاوری در مراحل مختلف چرخه محصول هم میتونه ابزارهای مختلف داشته باشه. یعنی دیسکاوری برای یه استارتاپ سید با یه بیزنسی که سهم قابل توجهی از مارکت رو داره متفاوته.
🗒توی جلسه، از موارد زیر صحبت به میون اومد:
● چارچوب ۴ ریسک بزرگ
● تفکر طراحی
● کارهایی که باید انجام بشن (Jobs to be done)
● بوم ارزش پیشنهادی
● گراف چهارخونهای یوزر ریسرچ
● پرسوناهای مختلف b2b (خریدار، کاربر، gatekeeper، و غیره)
● و غیره...
💡نکته جالب این بود که یکی از بچهها خیلی ساده به دیسکاوری نگاه میکرد و حتی روش خودش رو ایجاد کرده که توش کلا سه مرحله اساسی براش در نظر گرفته:
۱. فهم مسئله و نقاط درد اولویتدار
۲. پیدا کردن راه حلهای احتمالی
۳. تست و اولیتبندی راه حلها
به همین سادگی...
بین این حرفها و رویکردها، چیزی که از همه بیشتر توی چشم میومد اهمیت فهم مسئله بود که معمولا توی شرکتها مورد غفلت قرار میگیره.
و در آخر، نکتهای که توی ذهن من موند اینه که مهم نیست چه فرآیند یا چارچوبی رو به کار میبندیم، یا اینکه اصلا چارچوبی برای دیسکاوری وجود داره یا نه. مهم اینه که مسئله کاربر/مشتری رو حل کنیم. حالا چه جوری؟ مهم نیست، هر جور که مناسبتتره.
طبق حرفی که یکی از بچهها (که یوزر ریسرچر و طراح بود) زد، یه جا ممکنه از دیتای کمی استفاده کنیم یه جا از دیتای کیفی. ولی فرقی توی اصل ماجرا نداره.
ما قراره مسئله رو پیدا و بعد حل کنیم. همین!
🔸️🔸️🔸️
@english4techmo
#free_discussion
🔍موضوع:
What is your process for product discovery?
این جلسه برای خودم یه یادگیری مهم داشت. شخصا کنجکاو بودم که چارچوب یا متدهای گامبهگام برای دیسکاوری چیه؟ که البته توی جلسه دیدم سوال یکی دیگه از بچهها هم هست. و آخر جلسه فهمیدم نه سوالم بلکه دغدغهم اشتباهه.
جلسه با این سوال شروع شد که آیا دیسکاوری برای B2B و B2C فرق داره یا نه؟
بچهها توی هر دو بخش تجربه داشتن. بعد از گفتن نکات مختلف، این ایده مطرح شد که ماهیت دیسکاوری برای جفتشون یکیه ولی شاید فرآیندها و وزنی که ابزارهای مختلف دیسکاوری دارن بین b2b و b2c متفاوت باشه.
یکی از بچهها توی جلسه گفت:《مدیرای محصول توی b2c دیتا آنالیست میشن، و توی b2b تراپیست😅》
نگاه دیگهای که آخرای جلسه به بحث اضافه شد این بود که دیسکاوری در مراحل مختلف چرخه محصول هم میتونه ابزارهای مختلف داشته باشه. یعنی دیسکاوری برای یه استارتاپ سید با یه بیزنسی که سهم قابل توجهی از مارکت رو داره متفاوته.
🗒توی جلسه، از موارد زیر صحبت به میون اومد:
● چارچوب ۴ ریسک بزرگ
● تفکر طراحی
● کارهایی که باید انجام بشن (Jobs to be done)
● بوم ارزش پیشنهادی
● گراف چهارخونهای یوزر ریسرچ
● پرسوناهای مختلف b2b (خریدار، کاربر، gatekeeper، و غیره)
● و غیره...
💡نکته جالب این بود که یکی از بچهها خیلی ساده به دیسکاوری نگاه میکرد و حتی روش خودش رو ایجاد کرده که توش کلا سه مرحله اساسی براش در نظر گرفته:
۱. فهم مسئله و نقاط درد اولویتدار
۲. پیدا کردن راه حلهای احتمالی
۳. تست و اولیتبندی راه حلها
به همین سادگی...
بین این حرفها و رویکردها، چیزی که از همه بیشتر توی چشم میومد اهمیت فهم مسئله بود که معمولا توی شرکتها مورد غفلت قرار میگیره.
و در آخر، نکتهای که توی ذهن من موند اینه که مهم نیست چه فرآیند یا چارچوبی رو به کار میبندیم، یا اینکه اصلا چارچوبی برای دیسکاوری وجود داره یا نه. مهم اینه که مسئله کاربر/مشتری رو حل کنیم. حالا چه جوری؟ مهم نیست، هر جور که مناسبتتره.
طبق حرفی که یکی از بچهها (که یوزر ریسرچر و طراح بود) زد، یه جا ممکنه از دیتای کمی استفاده کنیم یه جا از دیتای کیفی. ولی فرقی توی اصل ماجرا نداره.
ما قراره مسئله رو پیدا و بعد حل کنیم. همین!
🔸️🔸️🔸️
@english4techmo
#free_discussion
👏9👍2😁1
🔸️🔸️🔸️
📬بچهها ممنون میشم اگه داستان ارائه به انگلیسی براتون جذابه، از این پست لینکدینی حمایت کنید🙏 تا ببینیم چقدر استقبال هست که بخوایم درباره شروعش فکر کنیم.
اگرم دربارهش پیشنهاد یا نظری دارید هر جا که راحتترید میتونید با من ارتباط بگیرید.
ممنونم ازتون
محمدرضا موسوی🙏😇
📬بچهها ممنون میشم اگه داستان ارائه به انگلیسی براتون جذابه، از این پست لینکدینی حمایت کنید🙏 تا ببینیم چقدر استقبال هست که بخوایم درباره شروعش فکر کنیم.
اگرم دربارهش پیشنهاد یا نظری دارید هر جا که راحتترید میتونید با من ارتباط بگیرید.
ممنونم ازتون
محمدرضا موسوی🙏😇
❤1
English4tech pinned «میدونستی هر روز داری سخنرانی میکنی و خودت متوجهش نیستی؟ (پارت دوم/آخر) خب قرار شد توی این پست بگم که دونستن تفاوت زبان "برنامهریزیشده" و "در لحظه" چه ربطی به ما داره و اصلا چرا باید بدونیمشون؟ اگه بخوام رویکرد کلبهجز بگیرم باید بگم شناخت درست و دقیق…»
#چجوری_میگی 🇬🇧
توی این ورکشاپ رترو یه جاییش مطرح شد که مثلا اگه دیدی یه متریکی یهو افت کرده، به عنوان یکی از اولین مراحل دیسکاوری باید با تیمهای مختلف ارتباط بگیری تا ببینی چه اتفاقی افتاده. مثلا ممکنه بخوای از مارکتینگ بپرسی که کمپین خاصی داشتن که باعث افت متریک شده یا چی.
حالا از اونجایی که من همیشه میگم هر چیزی رو که توی محیط کار میشنوی باید به انگلیسی تبدیل کنی، اومدم سناریوش رو انگلیسی کردم. یعنی با در نظر گرفتن همچین چیزی اومدم این پایین از یه نفر توی مارکتینگ همچین سوالی رو پرسیدم.👇
✍️شما هم سعی کنید اینو paraphrase کنید و زیر همین پست کامنت بذارید.
- Hey there! I've got a quick question. Do you happen to have run any recent campaigns? You know...we've seen some metrics on the product side that have been really concerning and I was wondering if there might be any correlation. So I'd love to hear any insight you might have on that that might be helpful.
✅️ راستی بریم از نظر ساختار کلامی هم یه بررسی بکنیمش👇📊
"Hey there"
این همون سلام دوستانهس.
"I've got a quick question"
این برای سیگنال دادن به این هستش که میخوام سوال بپرسم تا ذهن طرف آماده بشه. اگه یهو زرتی ازش بپرسم حس خوبی نداره. به اصطلاح abrupt هستش.
"Do you happen to"
از این فرم وقتی استفاده میکنیم که میخوایم این حس رو منتقل کنیم که من قطعی نمیدونم این اتفاقه افتادههاااا فقط دارم میپرسم. یه ذره حس تحکمی رو از جمله میگیره.
"You know..."
این یه filler هستش که خودم معمولا استفاده میکنم. توی زبان spontaneous این filler ها مشکلی ندارن.
"Some metrics that have been really concerning"
اینجا بدون اشاره دقیق به متریکها اومدم کلیت قضیه رو بهش گفتم. اشتباهی که اکثر بچهها میکنن اینه که میرن توی جزئیات و کار خودشون رو توی انگلیسی سخت میکنن. اگه برای طرف مهم باشه، میپرسه چه متریکی دیگه. اونوقت یه کاریش میکنیم.
"was wondering"
از گذشته استمراری فعل wonder برای شروع یه درخواست مودبانه یا القا کردن حس تردید نسبت به یه فرض استفاده میشه.
"There might be any correlation"
خب اینجا تیکه مورد علاقه منه. از might برای پایین اوردن قطعیت حرفم استفاده کردم و از correlation برای حرفهای نشون داد خودم.😎
"So I'd love to hear any insight"
اینجا هم CTA داستانه. بعد از کلی قصهگویی باید بهش شفاف بگم چی ازت میخوام دیگه. به جای این که بگم tell me about که خیلی تحکمیه و رئیسمرئوسیه، با i'd love to hear جمله رو شروع کردم که حس مثبت بده بهش و این که آخرش هم قید that might be helplful رو اضافه کردم تا احتمال گفتن نکتههای بیربط رو کم کنم.
.......................................
خب اینم از این تحلیل ساختار. چطور بود؟ توی کامنتا پیشنهاد و نقدی دارید بگید. خیلی کمک میکنه به مسیرمون.😇🙏
🔸️🔸️🔸️
@english4techmo
@retroproduct
توی این ورکشاپ رترو یه جاییش مطرح شد که مثلا اگه دیدی یه متریکی یهو افت کرده، به عنوان یکی از اولین مراحل دیسکاوری باید با تیمهای مختلف ارتباط بگیری تا ببینی چه اتفاقی افتاده. مثلا ممکنه بخوای از مارکتینگ بپرسی که کمپین خاصی داشتن که باعث افت متریک شده یا چی.
حالا از اونجایی که من همیشه میگم هر چیزی رو که توی محیط کار میشنوی باید به انگلیسی تبدیل کنی، اومدم سناریوش رو انگلیسی کردم. یعنی با در نظر گرفتن همچین چیزی اومدم این پایین از یه نفر توی مارکتینگ همچین سوالی رو پرسیدم.👇
✍️شما هم سعی کنید اینو paraphrase کنید و زیر همین پست کامنت بذارید.
- Hey there! I've got a quick question. Do you happen to have run any recent campaigns? You know...we've seen some metrics on the product side that have been really concerning and I was wondering if there might be any correlation. So I'd love to hear any insight you might have on that that might be helpful.
✅️ راستی بریم از نظر ساختار کلامی هم یه بررسی بکنیمش👇📊
"Hey there"
این همون سلام دوستانهس.
"I've got a quick question"
این برای سیگنال دادن به این هستش که میخوام سوال بپرسم تا ذهن طرف آماده بشه. اگه یهو زرتی ازش بپرسم حس خوبی نداره. به اصطلاح abrupt هستش.
"Do you happen to"
از این فرم وقتی استفاده میکنیم که میخوایم این حس رو منتقل کنیم که من قطعی نمیدونم این اتفاقه افتادههاااا فقط دارم میپرسم. یه ذره حس تحکمی رو از جمله میگیره.
"You know..."
این یه filler هستش که خودم معمولا استفاده میکنم. توی زبان spontaneous این filler ها مشکلی ندارن.
"Some metrics that have been really concerning"
اینجا بدون اشاره دقیق به متریکها اومدم کلیت قضیه رو بهش گفتم. اشتباهی که اکثر بچهها میکنن اینه که میرن توی جزئیات و کار خودشون رو توی انگلیسی سخت میکنن. اگه برای طرف مهم باشه، میپرسه چه متریکی دیگه. اونوقت یه کاریش میکنیم.
"was wondering"
از گذشته استمراری فعل wonder برای شروع یه درخواست مودبانه یا القا کردن حس تردید نسبت به یه فرض استفاده میشه.
"There might be any correlation"
خب اینجا تیکه مورد علاقه منه. از might برای پایین اوردن قطعیت حرفم استفاده کردم و از correlation برای حرفهای نشون داد خودم.😎
"So I'd love to hear any insight"
اینجا هم CTA داستانه. بعد از کلی قصهگویی باید بهش شفاف بگم چی ازت میخوام دیگه. به جای این که بگم tell me about که خیلی تحکمیه و رئیسمرئوسیه، با i'd love to hear جمله رو شروع کردم که حس مثبت بده بهش و این که آخرش هم قید that might be helplful رو اضافه کردم تا احتمال گفتن نکتههای بیربط رو کم کنم.
.......................................
خب اینم از این تحلیل ساختار. چطور بود؟ توی کامنتا پیشنهاد و نقدی دارید بگید. خیلی کمک میکنه به مسیرمون.😇🙏
🔸️🔸️🔸️
@english4techmo
@retroproduct
👍8❤3🔥2
📬 بچهها متاسفانه این هفته قطعا و احتمالا هفته بعد به خاطر تداخل برنامههام، شخصا نمیتونم جلسههای فریدیسکاشن رو میزبانی کنم.
اگه تمایل دارید که میزبانی کنید تا جلسهها ادامه داشته باشه، حتما بهم پیام بدین.👍
Pv: @MoReza_Mousavi
حیف این جلساته که معطل من بمونه.
ممنون 🙏😇
اگه تمایل دارید که میزبانی کنید تا جلسهها ادامه داشته باشه، حتما بهم پیام بدین.👍
Pv: @MoReza_Mousavi
حیف این جلساته که معطل من بمونه.
ممنون 🙏😇
❤3😢3
🔸️🔸️🔸️
#تکشنری 01
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.
@english4techmo
Today's term: "Within one's constraints "
Meaning: working with the limitations you have and finding ways to achieve your goals within those boundaries.
Term in use:
Elon: "We have some great ideas for new features, but our resources are limited. What should we do?"
Mark: "We need to work within our constraints. Let's prioritize the features that are most important to our customers and adjust our roadmap accordingly. This way, we can still deliver a quality product while making the most of our resources."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
✌️ مرسی بلد بودم.
#تکشنری 01
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.
@english4techmo
Today's term: "
Meaning: working with the limitations you have and finding ways to achieve your goals within those boundaries.
Term in use:
Elon: "We have some great ideas for new features, but our resources are limited. What should we do?"
Mark: "We need to work within our constraints. Let's prioritize the features that are most important to our customers and adjust our roadmap accordingly. This way, we can still deliver a quality product while making the most of our resources."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
✌️ مرسی بلد بودم.
👍27
English4tech
🔸️🔸️🔸️ #تکشنری 01 🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید. @english4techmo Today's term: "Within one's constraints " Meaning: working with the limitations you have and finding ways to achieve your goals within those…
📬 برای نهایت استفاده از این سری پستهای #تکشنری (تک+دیکشنری)، پیشنهاد میکنم که سیو کنیدشون و از اونجایی که قسمت today's term مخفی شده، ازش مثل آنکی یا جعبه لایتنر استفاده کنید. مثلا سیوشون کنید...بعد از چند روز دوباره برگردید و از روی معنیش سعی کنید یادتون بیارید که کدوم عبارته👍 و حتما یه جایی به کار ببریدشون. یا توی فریدیسکاشنها یا متن بنویسید یا هر چی.
شما هم اگه راهی به ذهنتون میرسه همینجا کامنت کنید تا بقیه هم امتحان کنن👊
شما هم اگه راهی به ذهنتون میرسه همینجا کامنت کنید تا بقیه هم امتحان کنن👊
👌4👍3
🔸️🔸️🔸️
#تکشنری 02
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.😍
@english4techmo
Today's term:at one's own discretion
Meaning: having the freedom or authority to make a decision based on personal judgment or preference.
Term in use:
Elon: "Should I include this information in my report?"
Mark: "That's at your own discretion. If you think it's relevant, go ahead and include it."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
✌️ مرسی بلد بودم.
#تکشنری 02
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.😍
@english4techmo
Today's term:
Meaning: having the freedom or authority to make a decision based on personal judgment or preference.
Term in use:
Elon: "Should I include this information in my report?"
Mark: "That's at your own discretion. If you think it's relevant, go ahead and include it."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
✌️ مرسی بلد بودم.
👍23
🔸️🔸️🔸️
#تکشنری 03
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.😍
@english4techmo
Today's term:keep someone posted
Meaning: To provide updates or information to someone on a regular basis.
Term in use:
Elon: "Can you let me know when the project is complete?"
Mark: "Absolutely, I'll keep you posted with regular updates so you know how things are progressing."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
✌️ مرسی بلد بودم.
#تکشنری 03
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.😍
@english4techmo
Today's term:
Meaning: To provide updates or information to someone on a regular basis.
Term in use:
Elon: "Can you let me know when the project is complete?"
Mark: "Absolutely, I'll keep you posted with regular updates so you know how things are progressing."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
✌️ مرسی بلد بودم.
👍20🤝2
#تکشنری 04
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.
@english4techmo
Today's term:to be on the safe side
Meaning: taking extra precautions to ensure that something is done correctly or to avoid potential risks.
Term in use:
Elon: "Do you think we need to back up our files before upgrading our software?"
Mark: "It's always a good idea to be on the safe side, so let's make sure to back everything up first."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
🙏 مرسی بلد بودم.
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.
@english4techmo
Today's term:
Meaning: taking extra precautions to ensure that something is done correctly or to avoid potential risks.
Term in use:
Elon: "Do you think we need to back up our files before upgrading our software?"
Mark: "It's always a good idea to be on the safe side, so let's make sure to back everything up first."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
🙏 مرسی بلد بودم.
👍14🙏4👎1
#تکشنری 05
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.
@english4techmo
Today's term:By the same token
Meaning: It means using a similar reasoning or logic as the previous point to support your argument.
Term in use:
Elon: "I think we should focus on performance optimization in the next sprint."
Jeff: "By the same token, we should also focus on reducing technical debt, since it will make our code more maintainable in the long run."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
🙏 مرسی بلد بودم.
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.
@english4techmo
Today's term:
Meaning: It means using a similar reasoning or logic as the previous point to support your argument.
Term in use:
Elon: "I think we should focus on performance optimization in the next sprint."
Jeff: "By the same token, we should also focus on reducing technical debt, since it will make our code more maintainable in the long run."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
🙏 مرسی بلد بودم.
👍16
#تکشنری 06
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.
@english4techmo
Today's term:more than meets the eye
Meaning: It means that there is more to something than what initially appears or what is readily apparent.
Term in use:
Elon: "Hey, did you see the new software update? It looks pretty basic."
Jeff: "Don't be fooled. There's more than meets the eye with this update. It includes some major backend changes that will improve the overall performance and security of the application."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
🙏 مرسی بلد بودم.
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.
@english4techmo
Today's term:
Meaning: It means that there is more to something than what initially appears or what is readily apparent.
Term in use:
Elon: "Hey, did you see the new software update? It looks pretty basic."
Jeff: "Don't be fooled. There's more than meets the eye with this update. It includes some major backend changes that will improve the overall performance and security of the application."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
🙏 مرسی بلد بودم.
👍8
📬 سلام بچهها👋
میخواستم آخر سالی ازتون بابت این که تا اینجای مسیر همراه بودید، تشکر کنم. امیدوارم این یکی دو ماهی که از عمر این کامیونیتی میگذره، براتون مفید بوده باشه.🙏
اول امسال رو خیلی امیدوار با چند تا کلاس خصوصی شروع کردم و رفته رفته انرژیم بیشتر شد و دیدم پتانسیلهای بزرگتری وجود داره. اما شهریور ماه، مثل خیلی از شماها دچار ترومای جمعی شدم و تقریبا همه انگیزههام از بین رفت.😣 تا دو سه ماه هیچ کاری نمیتونستم انجام بدم. اما وقتی اولین جلسههای فریدیسکاشن رو برگزار کردم، تقریبا شارژ شدم و انگیزههام برگشت. اونم به خاطر این که حس میکردم دارم کاری رو انجام میدم که هم در راستای 《هدفمه》 و هم برای خیلی از بچهها ارزش آفرینه.😊
برای سال جدید دارم به چند تا برنامه جدید فکر میکنم تا بتونیم تجربههای خفنی رو برای بچههای حوزه تک به وجود بیاریم. برنامهها ایناست👇:
1️⃣ ایونتهای بحث آزاد انگلیسی برای سایر بخشهای تک مثل مارکتینگ و برنامهنویسی و دیزاین (تا الان اکثرا محصولی بوده)
2️⃣ ایونتهای ارائه به زبان انگلیسی
3️⃣ غیرمتمرکز کردن ایونتهای فریدیسکاشن
4️⃣این یکی یه سورپرایزه🤫
برای سال جدید دو تا قول رو هم میدم✋️:
۱. اگه قرار به دریافت هزینه برای بعضی از برنامهها شد، تمام تلاشم رو میکنم که بیشتر از هزینهای که دریافت میشه، براتون ارزش خلق بشه.
۲. حتما همیشه بخشی از برنامهها رایگان خواهد بود تا همه دوستان بتونن استفاده متناسب با نیازشون رو ببرن.
🆘️ همینطور برای ادامه مسیر ازتون یه خواهش دارم. برای این که این کامیونیتی بتونه مفیدتر باشه نیاز به این هست که بزرگتر و متنوعتر بشه. پس اگه تا اینجای کار، @english4techmo ذرهای براتون مفید بوده، و همچنین برای این که بتونیم به رشد همدیگه بیشتر کمک کنیم، لطفا این کامیونیتی رو به دوستاتون توی گروههای تلگرامی، لینکدین یا اینستا معرفی کنید.
اصلا بیاید همین پست رو توی گروههایی که فکر میکنید براشون مفیده فوروارد کنید. چرا که نه؟!😍
بازم ممنونم ازتون
محمدرضا موسوی
لینکدین من
🔸️🔸️🔸️
میخواستم آخر سالی ازتون بابت این که تا اینجای مسیر همراه بودید، تشکر کنم. امیدوارم این یکی دو ماهی که از عمر این کامیونیتی میگذره، براتون مفید بوده باشه.🙏
اول امسال رو خیلی امیدوار با چند تا کلاس خصوصی شروع کردم و رفته رفته انرژیم بیشتر شد و دیدم پتانسیلهای بزرگتری وجود داره. اما شهریور ماه، مثل خیلی از شماها دچار ترومای جمعی شدم و تقریبا همه انگیزههام از بین رفت.😣 تا دو سه ماه هیچ کاری نمیتونستم انجام بدم. اما وقتی اولین جلسههای فریدیسکاشن رو برگزار کردم، تقریبا شارژ شدم و انگیزههام برگشت. اونم به خاطر این که حس میکردم دارم کاری رو انجام میدم که هم در راستای 《هدفمه》 و هم برای خیلی از بچهها ارزش آفرینه.😊
برای سال جدید دارم به چند تا برنامه جدید فکر میکنم تا بتونیم تجربههای خفنی رو برای بچههای حوزه تک به وجود بیاریم. برنامهها ایناست👇:
1️⃣ ایونتهای بحث آزاد انگلیسی برای سایر بخشهای تک مثل مارکتینگ و برنامهنویسی و دیزاین (تا الان اکثرا محصولی بوده)
2️⃣ ایونتهای ارائه به زبان انگلیسی
3️⃣ غیرمتمرکز کردن ایونتهای فریدیسکاشن
4️⃣
برای سال جدید دو تا قول رو هم میدم✋️:
۱. اگه قرار به دریافت هزینه برای بعضی از برنامهها شد، تمام تلاشم رو میکنم که بیشتر از هزینهای که دریافت میشه، براتون ارزش خلق بشه.
۲. حتما همیشه بخشی از برنامهها رایگان خواهد بود تا همه دوستان بتونن استفاده متناسب با نیازشون رو ببرن.
🆘️ همینطور برای ادامه مسیر ازتون یه خواهش دارم. برای این که این کامیونیتی بتونه مفیدتر باشه نیاز به این هست که بزرگتر و متنوعتر بشه. پس اگه تا اینجای کار، @english4techmo ذرهای براتون مفید بوده، و همچنین برای این که بتونیم به رشد همدیگه بیشتر کمک کنیم، لطفا این کامیونیتی رو به دوستاتون توی گروههای تلگرامی، لینکدین یا اینستا معرفی کنید.
اصلا بیاید همین پست رو توی گروههایی که فکر میکنید براشون مفیده فوروارد کنید. چرا که نه؟!😍
بازم ممنونم ازتون
محمدرضا موسوی
لینکدین من
🔸️🔸️🔸️
❤14👌2
#تکشنری 07
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.
@english4techmo
Today's term:On reflection
Meaning: thinking carefully about something after initially reacting to it.
Term in use:
Elon: "I can't believe I agreed to take on that project. It's going to be a lot of work."
Mark: "On reflection, maybe we should have talked about the project more before committing to it. Let's take a step back and think about whether it's really the best use of our time."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
🙏 مرسی بلد بودم.
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.
@english4techmo
Today's term:
Meaning: thinking carefully about something after initially reacting to it.
Term in use:
Elon: "I can't believe I agreed to take on that project. It's going to be a lot of work."
Mark: "On reflection, maybe we should have talked about the project more before committing to it. Let's take a step back and think about whether it's really the best use of our time."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
🙏 مرسی بلد بودم.
👍14🙏1
#تکشنری 08
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.
@english4techmo
Today's term:Stand one's ground
Meaning: It means refusing to change your position or beliefs, even when facing opposition or pressure.
Term in use:
Elon: "The stakeholders are pushing us to cut corners and rush the release. I don't think we should give in."
Mark: "I agree. We need to stand our ground and prioritize quality over speed. It's not worth risking a product failure or damaging our reputation."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
🙏 مرسی بلد بودم.
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.
@english4techmo
Today's term:
Meaning: It means refusing to change your position or beliefs, even when facing opposition or pressure.
Term in use:
Elon: "The stakeholders are pushing us to cut corners and rush the release. I don't think we should give in."
Mark: "I agree. We need to stand our ground and prioritize quality over speed. It's not worth risking a product failure or damaging our reputation."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
🙏 مرسی بلد بودم.
👍9🙏1
#تکشنری 09
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.
@english4techmo
Today's term:Overwork someone
Meaning: It means making someone work too much or too hard, often to the point of exhaustion or burnout.
Term in use:
Elon: "I'm worried about John. He's been working late every night and seems really stressed."
Mark: "Yeah, I think we might be overworking him. We need to make sure we're not putting too much on his plate and that he's taking breaks and time off when he needs it."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
🙏 مرسی بلد بودم.
🚀🇬🇧هر روز یک اصطلاح انگلیسی مرتبط با حوزه تک. سیو کنید و برای دوستاتون بفرستید.
@english4techmo
Today's term:
Meaning: It means making someone work too much or too hard, often to the point of exhaustion or burnout.
Term in use:
Elon: "I'm worried about John. He's been working late every night and seems really stressed."
Mark: "Yeah, I think we might be overworking him. We need to make sure we're not putting too much on his plate and that he's taking breaks and time off when he needs it."
شما هم با این عبارت توی کامنت مثال بزنید.💪
@english4techmo
🗳 با ایموجی رای بدین:
👍 ایول جدید بود.
🙏 مرسی بلد بودم.
👍8👻2🙏1