English4tech
768 subscribers
50 photos
24 videos
1 file
158 links
🔸️English for tech people

🦉: Accent is cool😎. Grammar is important⚠️. But communication is all💎.

🔗 Links👇

💬 Talk to me: @MoReza_Mousavi

🟣 Group: https://t.me/chat_english4tech

🔵 Linkedin: shorturl.at/hjAB7

🔴 Instagram: shorturl.at/OV048
Download Telegram
⚠️یادآوری: جلسه امشب نیم ساعت دیگه شروع میشه

🔗لینک جلسه👇
https://meet.google.com/xsm-tpyh-hzy
🔥3
🔸️🔸️🔸️
هایلایت‌های جلسه دیشب🔦
موضوع جلسه:
How do you measure success for your product?

✅️ لینک‌هایی که در جلسه به اشتراک گذاشته شد 👇

🔗 Goodreads: The cold start problem

🔗 Goodreads: cracking the PM career

🔗 Medium: Calculating CLV

🔗 Medium: Calculating LTV and CAC for 2 sided marketplaces

✅️ چارچوب سنجه گذاری AARRR👇
-Acquisition
-Activation
-Retention
-Referral
-Revenue

✍️ برداشت شخصی من از جلسه دیشب این بود که موفقیت محصول رو باید به موفقیت بیزنس peg کرد. و موفقیت بیزنس هم در آخر روز به پول ترجمه میشه. (خب چرا که نه...بالاخره توی سرمایه‌داری داریم زندگی می‌کنیم)

مثلا اگه یه محصول در مراحل اولیه چرخه عمرش باشه، نیاز به جلب رضایت سرمایه‌گذار برای استمرار در تزریق پول به کسب‌وکار داره. در نتیجه موفقیت این بیزنس رو باید در تعداد کاربر جذب شده و کاربر فعال دید تا بتونه به سرمایه‌گذار ثابت کنه که ارزشش داره بیشتر میشه و توی مسیر درستی قرار داره.

و اگر در یک جایی از طول عمرش باشه که مشتری‌های زیادی داره، مثلا جایی مثل early majority، اونوقت باید بتونه revenue ایجاد کنه تا پول مستمرا و به صورت روزافزون وارد شرکت بشه.

و این که چقدر ضخامت حاشیه سود کافیه تا بگیم محصول "موفق" هستش، بستگی به عوامل کاملا زمینی داره. یعنی ممکنه سرمایه‌گذار قفلی بزنه که باید ROI توی سه ماه اول بیزنس باید ۱۰ برابر باشه. آیا غیرمعقوله؟ بله هست. ولی خب سرمایه‌گذاره زورش زیاده. میخواستی از اول باهاش توی تخت خواب نری. 😅 یه اصطلاح انگلیسیه‌:

(to get in bed with someone: to make an agreement to work with another person or group. This expression is usually used showing disapproval)

در کل، موفقیت محصول رو میشه با سنجه‌هایی به زمانی که برای ادامه حیات بیزنس می‌خره، وصل کرد. شبیه چیزی که سایمن سینک میگه: " داستان اینه که توی بازی بی‌نهایت باقی بمونیم. چون قواعد این بازی کاملا قراردادیه. می‌تونی موفقیت رو سه ماهه بسنجی یا یک ساله. ولی اصل قضیه اینه که چقدر می‌تونی توی بازی بمونی".

از طرف دیگه هم، توی دنیای سرمایه‌داری فقط با پول میشه این زمان رو خرید. البته توی جاهایی مثل کشورمون با سخنرانی احساسی در پیشگاه شخص اول مملکت هم میشه ادامه حیات بیزنس رو تضمین کرد. که البته در اون صورت هم بازم باید پول تزریق بشه بهش. یه جورایی سرمایه‌داری مذهبیه 😏

🎙شما هم نظر یا برداشتتون رو بگین👇

#free_discussion
@english4techmo
🔸️🔸️🔸️
👍4🤩1
📢 جلسه فری‌دیسکاشن امشب رو از دست ندید ☝️

▪️ایونت هشتم
▪️موضوع:
What to do with a failed feature? Keep, kill, tune up?
▪️ساعت ۲۱:۳۰

🔸️🔸️🔸️
👍4👌1
⚠️یادآوری: جلسه امشب نیم ساعت دیگه شروع میشه

🔗لینک جلسه👇
https://meet.google.com/bem-pyhg-itg
👍3
📬 بچه‌ها بیاید زیر این پست برای جلسه‌های بعدی موضوع پیشنهاد بدین. هر چی مشخص‌تر بهتر.

اگر توی مارکتینگ یا برنامه‌نویسی یا سایر بخش‌‌های حوزه تک هستین هم پیشنهاد بدین. چون بچه‌ها اینجا اکثرا توی حوزه پروداکت هستن شاید توی نظرسنجی موضوع رای نیاره ولی شما پیشنهاد بدین، شاید بتونیم یه کاریش بکنیم😎👍

🔸️🔸️🔸️
🗳موضوع مورد علاقه‌تون رو برای یک جلسه این هفته انتخاب کنید. نظرسنجی فردا (یکشنبه) ساعت ۱۸ بسته میشه.
Final Results
45%
Product: What is your process for product discovery?
33%
General: Team conflict management: What is it and how to mitigate it?
23%
Product: How do you work with engineers on your team?
🔸️🔸️🔸️
#انگلیسی_برای_تک

ایونت‌ آنلاین این هفته📢📢📢


------ایونت نهم--------------------------------

🪧موضوع:
What is your process for product discovery?

🧬نوع ایونت: بحث آزاد
🧪جنس موضوع: مدیریت محصول
🗓تاریخ: چهارشنبه ۱۰ اسفند
🕗ساعت: ۹:۳۰ تا ۱۰:۳۰ شب
🙋میزبان: محمدرضا موسوی
💡🔗 لینک محتوای مرتبط با جلسه
📅🔗 اضافه کردن ایونت به گوگل کلندر
🖥🔗 لینک روم جلسه


------نکات مهم--------------------------------

⚠️لینک اضافه کردن به گوگل کلندر احتمالا روی گوشی مشکل داره. اگه با گوشی نشد، با دسکتاپ امتحان کنید.

🚨به دلیل ملاحظات محرمانگی، جلسات ضبط نمیشن.

↪️ این پست رو برای دوستاتون که فکر میکنید این جلسات براشون مفیده بفرستید.

✅️ اگه می‌خواید جلسه یادتون نره حتما حتما به کلندرتون اضافه کنید.

🔸️🔸️🔸️

@english4techmo
#english4tech_events
#speakup
5🎉1
#Workshop

«حل تسک مصاحبه مدیرمحصول»

کارگاهی که قولش رو داده بودیم رو از هفته بعد استارت میزنیم، توی این کارگاه قراره تسک هایی که در ماک اینترویو به بچه ها میدیم رو قبل از انتشار #ماک_اینترویو با همفکری هم حل کنیم.

تسک این جلسه: تسک فیدیبو (لینک تسک)

دوشنبه، ۸ اسفند، ساعت ۱۹:۰۰

Monday,Feb 27, 19:00

Video call link:
https://meet.google.com/qwo-wyfz-hnn

🔗 Add to google calendar

پست لینکدین

#تسک_مصاحبه
@RetroProduct
🔥5
↻ Retro Product | رترو پروداکت
#Workshop «حل تسک مصاحبه مدیرمحصول» کارگاهی که قولش رو داده بودیم رو از هفته بعد استارت میزنیم، توی این کارگاه قراره تسک هایی که در ماک اینترویو به بچه ها میدیم رو قبل از انتشار #ماک_اینترویو با همفکری هم حل کنیم. تسک این جلسه: تسک فیدیبو (لینک تسک) …
📬بچه‌ها این کار بچه‌های رترو خیلی فوق‌العاده‌س. برای مصاحبه‌های انگلیسی اول باید بتونیم به فارسی حرف‌هامون رو جمع‌وجور کنیم. این جور کارگاه‌ها کمک میکنه این جمع‌وجور کردنه اتفاق بیفته. و دست اخر فقط باید سعی کنیم همین حرفا رو انگلیسی کنیم. البته قطعا نیاز به شناخت بازار و محصولات بین‌المللی هم خواهیم داشت. 👍
👍7👏1
✍️می‌دونستی هر روز داری سخنرانی می‌کنی و خودت متوجهش نیستی؟ (پارت اول)

داستان از اینجا شروع میشه که تو دنیای زبان دو تا مفهوم وجود داره:

۱. زبان در لحظه (spontaneous language)
۲. زبان برنامه‌ریزی‌شده (planned language)


این دسته‌بندی بر این اساسه که چقدر برای حرفی که داری میزنی از قبل ذهنت رو آماه کردی. این دو مفهوم، اساسا دو قطب تمام صحبت‌هایی هستن که ما توی روز انجام میدیم و حرف‌هایی که می‌زنیم بین این دو قطب در نوسان هستن.

مثال اغراق آمیز "زبان در لحظه" می‌تونه دوربین مخفی‌ها باشه‌. مثلا داری توی خیابون راه میری و فکرت درگیر کارته و یهو یکی ناغافل میاد یه سوالی میپرسه یا یه حرفی میزنه که باید بهش جواب بدی‌.

مثال واقعی‌ترش جلسات یهویی کاریه. مثلا یه دفعه میبینی رئیست یهو میگه امروز ساعت ۵ جلسه‌س. توی جلسه هر چیزی که گفته بشه، تو بدون آگاهی و برنامه قبلی باید در جوابش یه چیزی بگی. اینجاست که آدما ممکنه بهم بریزن و نتونن چیزی رو که میخوان بگن. و قطعا تا دو روز بعدش دچار سندروم "ای‌ کاش" میشن و همه‌ش با خودشون میگن ای کااااااش فلان چیز رو گفته بودم. ای کااااااش بهمان مشکل رو هم میگفتم.🤦‍♂️

🤔حالا چرا اینجوری میشه؟ در نگاه اول شاید بگیم چون همه چیز در لحظه اتفاق افتاده و ما ذهنمون آماده نبوده. شاید تا حدی درست باشه اما آیا واقعا اینطوریه؟ آیا واقعا همیشه ما در لحظه جواب می‌دیم؟ آیا همیشه اونقدر که به نظرمون میرسه، شوکه میشیم؟

برگردیم به همین مثال آخر. دیدی تا میفهمی یه جلسه‌ای پیش رو داری، ذهنت درگیر میشه و با خودت مدام میپرسی "یعنی چی میخواد بگه؟ اگه بهمان مسئله رو پیش بکشه من چی جوابش رو بدم؟ اگه فلان کس هم توی جلسه باشه، راجع به چهمان موضوع حرف بزنم یا نه؟ اگه آره، چجوری بگم بهش بر نخوره؟" و الییییی آخر...

🚶‍♂️اینجاست که داری میل می‌کنی به سمت زبان برنامه‌ریزی‌شده. چون ذهنت داره کلمات رو می‌چینه تا وقتی پات رو گذاشتی توی جلسه مِن‌مِن نکنی و خیلی راحت حرف‌هات رو بزنی.

پس اینطوری نیست که همیشه ناغافل مشت بخوریم. یا به اصطلاح sucker punch بیاد سمتمون. ما مدام در حال نشخوار کلمات هستیم. و داریم به این فکر می‌کنیم که در آینده توی فلان جلسه، یا پیش بهمان کسک چی بگیم. حالا بعضیا بیشتر، بعضیا کمتر.

اما فقط این نوع از برنامه ریزی وجود نداره. دیدی یه سری جواب‌ها فرموله شده هستن. مثلا به این مکالمه خیلی کوتاه توجه کن:

- آقا سلام عرض شد.🤝
- به‌بببببه. آقای فلانی. سلام از بنده‌س قربان.🧔‍♂️
- چه خبر؟🧐
- سلامتی. 🙂
- اوضاع کار خوبه انشالله؟ 🤔
- ااای...خدا رو شکر. میگذره.😌
- خانم بچه‌ها خوب هستن؟🤓
- بله خداروشکر. سلام می‌رسونن.😊


شرط میبندم قبل از این که جواب‌هاش رو بخونید یا بشنوید، می‌تونستین جواباش رو پیش‌بینی کنین. پس این بخش‌های به ظاهر فرموله شده هم، خیلی جنس برنامه‌ریزی‌شده دارن. چون انگار در لحظه چیزی رقم نمیخوره و اصلا براشون فکر نمیکنیم. فقط به زبون میاریمشون. به زبون برنامه‌نویسا بخوام بگم، انگار این فرم‌ها، عبارت‌های رزرو شده‌ان.


حالا مثال اغراق‌آمیز زبان برنامه‌ریزی‌شده چیه؟
فکر کنم بتونید حدس بزنید.
بله...درسته...
سخنرانی!🎙

البته نه فقط سخنرانی، بلکه ارائه‌های سر کار، دفاع پایان‌نامه، جلسه دموی محصول، پیچ‌دک و موارد مشابه هم، همه جزو مثال‌های اغراق‌آمیز زبان برنامه‌ریزی‌شده هستن.

توی این موارد شما ساعت‌ها بلکه روزها یک مطلبی رو آماده می‌‌کنید. حتی ممکنه براش متن بنویسید. اسلاید آماده کنید. و نوع ورود به بحث و پایانش رو هم از قبل بچینید. و در یک کلام براش برنامه‌ریزی کنید.📋

حالا دیدی که هر روز در حال سخنرانی هستی و متوجهش نیستی. 😃

اما اینا چه ربطی به ما و english4tech داره؟ چرا دارم اینا رو میگم؟

برای این که این پست خیلی طولانی نشه و یه حس تعلیقی ایجاد کنم که به فالو کردن ادامه بدین 😅، توی پست بعدی درباره‌ش بیشتر می‌نویسم.
(انقدر صداقت هم مگه داریم آخه...)
حالا که انقدر صادق بودم با به اشتراک گذاشتن این پیام برای دوستاتون ازم حمایت کنید🚀🔥
🔸️🔸️🔸️
👍12
می‌دونستی هر روز داری سخنرانی می‌کنی و خودت متوجهش نیستی؟ (پارت دوم/آخر)

خب قرار شد توی این پست بگم که دونستن تفاوت زبان "برنامه‌ریزی‌شده" و "در لحظه" چه ربطی به ما داره و اصلا چرا باید بدونیمشون؟

اگه بخوام رویکرد کل‌به‌جز بگیرم باید بگم شناخت درست و دقیق هر ابزاری به ما کمک می‌کنه بتونیم بهترین استفاده رو از اون ابزار ببریم. مثلا اگه به من کش TRX بدین احتمالا باهاش طناب میزنم😄 چون واقعا نمیدونم چیه و چی کار می‌کنه.

زبان هم یک ابزاره. اگه بشناسیمش خیلی بهتر می‌تونیم ازش استفاده کنیم. حالا چرا دونستن این دو تا مفهوم و به خصوص "زبان‌ برنامه‌ریزی‌شده" باید برامون مهم باشه؟

خب مهم‌ترین دلیلش طبیعتا تقویت زبانمون هستش. با دونستن این دو تا مفهوم، میتونیم تمرین‌های دقیق‌تر و موثرتری داشته باشیم. شما می‌تونی هر روز سه ساعت کتاب American English File رو بخونی و صوت‌هاش رو گوش بدی. اما بعد از چند سال تغییر خاصی توی خودت نبینی. چرااا؟ چون زیاد تلاش کردی اما تلاشت دقیق و هوشمندانه نبوده.

شاید اگه فقط روزی یک ساعت وقتت رو میذاشتی برای نوشتن، اسپیکینگت بهتر میشد. یا اگر ریدینگ رو روزی نیم ساعت با روش‌های خاصی می‌خوندی، لیسنینگت بهتر میشد.

از روی شناختی که از بچه‌های تک دارم، میتونم بگم که اکثرا زبانشون اگر خیلی خوب نباشه بد هم نیست. بچه‌های تک اکثرا مشکلی توی حفظ لغت ندارن چون کلی کلمه بلدن. مشکل بچه‌ها اکثرا توی ساختاربندی حرفاشونه.

حالا همونطور که عنوان این پست میگه، ما هر روز داریم به نوعی سخنرانی میکنیم. حالا با توجه به این نکته، چی کار می‌تونیم بکنیم که ساختاربندی جمله‌هامون بهتر بشه؟

خیلی ساده‌س. فقط باید فرم‌های زبانی رو توی کانتکست مرتبط تمرین کنیم. باید مداوم ساختارهای مختلف رو ببینیم، بشنویم و بگیم و بنویسیم.

البته اگه سطح‌تون پایین‌تره قطعا کلاس‌های زبان و روش‌های خودخوان باید وجود داشته باشه ولی اگه مشکل‌تون ساختاربندی جمله مخصوصا توی اسپیکینگ هستش، باید خودتون رو مدام در معرض ساختن جمله‌های مرتبط بذارید.

یکی از راه‌هایی که می‌تونه کمک کنه، ارائه هستش. میتونید برای خودتون یه ارائه ۱۰ دقیقه‌ای آماده کنید. جمله‌بندیش رو بالا پایین کنید تا بیشتر و بیشتر درگیرش بشین. بعد صداتون رو بدون وقفه ضبط کنید و بعد از یکی دو روز دوباره بهش گوش بدین. این شکلی فرم‌ها و ساختارهای مختلف بیشتری رو خیلی هدفمندتر توی ذهنتون فعال میکنید.

اما این روش یکم محتاطانه‌س و تا حدی جواب میده اما اصلی‌ترین مشکل که کمبود اعتماد به نفس هستش رو حل نمیکنه. برای همین اگر میتونی صوت ضبط شده رو برای دوستات که مثل خودت هستن بفرست تا گوش کنن و نظر بدن. اما خب شاید کسی رو نداشته باشی یا پیدا کردن همچین کسی سخت باشه.

🎁حالا می‌رسیم به ربط این بحث‌ها به english4tech

شاید شما از نظر فنی نمیدونستین داستان ایونت‌های آنلاینمون چی بوده. ولی الان احتمالا میدونید. ما تا الان توی جلسه‌های بحث آزاد داشتیم روی "زبان در لحظه" بچه‌ها کار میکردیم. الان بعد از شناخت بیشتری که نسبت به بچه‌های تک پیدا کردم، به نظرم تمرین زبان "برنامه‌ریزی شده" برای خیلی از دوستان می تونه معجزه کنه. پس اینو به عنوان یه پیشنهاد در نظر بگیریدش. می‌تونیم توی همین english4tech ارائه‌های ۱۰ الی ۱۵ دقیقه‌ای بذاریم تا بچه‌ها از هر حوزه‌ای بیان و به انگلیسی ارائه بدن.🇬🇧😎💪 این شکلی هم انتقال دانش و تجربه شکل میگیره و هم تمرین زبان برای همه. تمرین اسپیکینگ ساختارمند (شبیه تدتاک) برای ارائه‌دهنده‌ها و لیسنینگ فعال برای مخاطب‌ها به همراه Q&A آخر هر جلسه به انگلیسی.

🦉در آخر اینم بگم. مادامی که داری کارهای قبلی رو انجام میدی، نمی‌تونی انتظار نتیجه‌ای متفاوت و بهتر رو داشته باشی. از منطقه امن باید اومد بیرون. 🪁

🚀اگه دوست داری ارائه بدی به من مستقیما پیام بده تا با هم گپ بزنیم. 👇

Pv: @MoReza_Mousavi

اگه به نظرت این کار جذابه، این پیام رو لایک کن که ببینیم چقدر علاقه‌مند داره.👍😍

🔸️🔸️🔸️
👍15👏2
English4tech
می‌دونستی هر روز داری سخنرانی می‌کنی و خودت متوجهش نیستی؟ (پارت دوم/آخر) خب قرار شد توی این پست بگم که دونستن تفاوت زبان "برنامه‌ریزی‌شده" و "در لحظه" چه ربطی به ما داره و اصلا چرا باید بدونیمشون؟ اگه بخوام رویکرد کل‌به‌جز بگیرم باید بگم شناخت درست و دقیق…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📬 این داستانِ "ارائه به زبان انگلیسی" یا همون تمرین برای "زبان برنامه‌ریزی‌شده" رو شهریور ماه با سه تا از بچه‌ها اومدیم استارت بزنیم. تمرین هم کردیم. جا هم رزرو کردیم ولی به خاطر شرایط کنسل کردیم. اسمش رو گذاشته بودم #speakup. 💪

Speak up: to say something, especially to express your opinion

🔸️🔸️🔸️
🔥9👍1
#یادآوری

📢 جلسه فری‌دیسکاشن امشب رو از دست ندید

▪️ایونت نهم
▪️موضوع:
What is your process for product discovery?
▪️ساعت ۲۱:۳۰

🔸️🔸️🔸️
7👍1
⚠️یادآوری: جلسه امشب نیم ساعت دیگه شروع میشه

What is your process for product discovery?

🔗لینک جلسه👇
https://meet.google.com/urj-gjgf-rrg
✍️هایلایت‌های جلسه دیشب
🔍موضوع:
What is your process for product discovery?

این جلسه برای خودم یه یادگیری مهم داشت. شخصا کنجکاو بودم که چارچوب یا متدهای گام‌به‌گام برای دیسکاوری چیه؟ که البته توی جلسه دیدم سوال یکی دیگه از بچه‌ها هم هست. و آخر جلسه فهمیدم نه سوالم بلکه دغدغه‌م اشتباهه.

جلسه با این سوال شروع شد که آیا دیسکاوری برای B2B و B2C فرق داره یا نه؟
بچه‌ها توی هر دو بخش تجربه داشتن. بعد از گفتن نکات مختلف، این ایده مطرح شد که ماهیت دیسکاوری برای جفتشون یکیه ولی شاید فرآیند‌ها و وزنی که ابزارهای مختلف دیسکاوری دارن بین b2b و b2c متفاوت باشه.

یکی از بچه‌ها توی جلسه گفت:《مدیرای محصول توی b2c دیتا آنالیست میشن، و توی b2b تراپیست😅

نگاه دیگه‌ای که آخرای جلسه به بحث اضافه شد این بود که دیسکاوری در مراحل مختلف چرخه محصول هم میتونه ابزارهای مختلف داشته باشه. یعنی دیسکاوری برای یه استارتاپ سید با یه بیزنسی که سهم قابل توجهی از مارکت رو داره متفاوته.

🗒توی جلسه، از موارد زیر صحبت به میون اومد:
چارچوب ۴ ریسک بزرگ
● تفکر طراحی
● کار‌هایی که باید انجام بشن (Jobs to be done)
بوم ارزش پیشنهادی
گراف چهارخونه‌ای یوزر ریسرچ
● پرسوناهای مختلف b2b (خریدار، کاربر، gatekeeper، و غیره)
● و غیره...

💡نکته جالب این بود که یکی از بچه‌ها خیلی ساده به دیسکاوری نگاه میکرد و حتی روش خودش رو ایجاد کرده که توش کلا سه مرحله اساسی براش در نظر گرفته:

۱. فهم مسئله و نقاط درد اولویت‌دار
۲. پیدا کردن راه حل‌های احتمالی
۳. تست و اولیت‌بندی راه حل‌ها


به همین سادگی...

بین این حرف‌ها و رویکردها، چیزی که از همه بیشتر توی چشم میومد اهمیت فهم مسئله بود که معمولا توی شرکت‌ها مورد غفلت قرار میگیره.

و در آخر، نکته‌ای که توی ذهن من موند اینه که مهم نیست چه فرآیند یا چارچوبی رو به کار می‌بندیم، یا اینکه اصلا چارچوبی برای دیسکاوری وجود داره یا نه. مهم اینه که مسئله کاربر/مشتری رو حل کنیم. حالا چه جوری؟ مهم نیست، هر جور که مناسبت‌تره.
طبق حرفی که یکی از بچه‌ها (که یوزر ریسرچر و طراح بود) زد، یه جا ممکنه از دیتای کمی استفاده کنیم یه جا از دیتای کیفی. ولی فرقی توی اصل ماجرا نداره.

ما قراره مسئله رو پیدا و بعد حل کنیم. همین!

🔸️🔸️🔸️
@english4techmo
#free_discussion
👏9👍2😁1