الهه فاخته | شعر، دلنوشته، خدا
193 subscribers
282 photos
49 videos
17 files
310 links
یا الله

اینجا کنج منست

کپی با #الهه_فاخته
.
.
:اینستاگرام
Instagram.com/elahe_fakhteh
سایت رسمی الهه فاخته
Www.eajoorloo.rozblog.com
Download Telegram
امروز خدا مرا به کوه دعوت کرد.
بعداز روزها شب ساعت 11 چشمهایم سنگین شد و خوابیدم.
هشت صبح چنان هوشیار برخاستم که خوابیدن محال بود.
صدایی از درون گفت : کوه
چای را دم کردم و درچشم بهم زدنی رسیدم.
خدا چنان میزبانی از من کرد، که روح خسته ام آرام گرفت.
آسمان آفتابی، آبی آبی آبی ناب، برف سفید. هرگاه سردم شد آفتاب دیدم. هرجا خسته شدم روی برف قدم برداشتم، گرمم شد، سایه خنک یافتم.
جاده را گاه از برف، گاه از خاک، گاه از گل دیدم. مثل رودخانه ها کوچک روان، جوی آب باریک اما با صدای پرهیجانش مرا بار دیگر محو در نور خداوندی کرد.

به قسمتی از کوه پناه آوردم، دیگر صدایی نبود، آدمی نبود. فقط من بودم روی صخره ای خشک شده از مهربانی آفتاب، پیش پایم برف! سرما بود اما گرما هم بود دلچسب بود. چندی بعد انگار خود را غرق شده در طبیعت دیدم.
آنی حس کردم در خانه خدا هستم.
جاییکه هرطرف ساخته او، از اوست.
هیچ انسانی دخالتی نکرده است.
چشمانم را می بندم. خورشید زیر ابر کوچکی پنهان میشود. چشمانم را باز میکنم وخود را میان مه می یابم.
فراموش می کنم آیا بر دامنه کوهی ایستاده ام که شهرش آسمان آبی ندارد، مه ندارد!
من امروز به کوه آمدم نه برای لذت بلکه با خدایم خلوت کنم.
ساعتی بعد برگشتم. قطره ای دستم را گرفت، سرم را که چرخاندم چکه چکه قطره های آب را از میان سنگ ها دیدم که بازی کنان به انتها می رفتند.
انتهایی که صدای اردک هایش یکی از نت های خلوت من شد، آنجا دربالای همان صخره ای که گل سنگ داشت، گرم بود اما کنارش برف بود!
بر میگردم.صدای قلب کوه را حس کردم. خاک زیر پایم گل آلود اما نرم! با هر قدم انگار قلب کوه می تپد!
ماه قرص کامل است.
ومن به خانه می رسم از این سفر یک روزه.
روح خسته ام آرام شده است.
به چه میزبانیست او ❤️ یاهو❤️
یا حق
خدایا شکرت
بهمن 139 8
#الهه_آجرلو_فاخته
سایت
http://eajoorloo.rzb.ir/
آهای دختر 🙃
بیا.. با تو هستم بیا...
بیا جلوی آینه خودت را ببین😊
تو چقدر زیبا هستی🌹
این زیبایی بخاطر روح زیبای توست!
روح تو، همیشه زیباست تا زمانیکه... یک زن شوی!
مرد زندگیت را درست انتخاب کن
اگر هم نشد، نتوانستی، نخواستند.. از جانت مثل یک باغبان نگهداری کن🌹👍
نگذار بدی آدمها، زیبایی را از روح تو بگیرد.!
نگذار ظلم آدمها، تو را ظالم کند!
اگرکسی به تو بدی کرد، تو شبیه او نشو! بد نشو! تو زیبایی خودت را حفظ کن.💞🥰🧚‍♀️💖

دختر!
خودت را در آینه ببین، ناز کن ناز کن🤗 و خودت نازت را بخر!
اجازه نده کسی نازکش تو باشد که اگر نباشد یا برود در خود بشکنی!
مواظب روح زیبایت باش🌹
یا حق
#الهه_آجرلو_فاخته
@elahe_fakhteh
زمستان 1398
#دختر #دلنوشته

سایت رسمی
Www.eajoorloo.rzb.ir
دکلمه زندگی
نویسنده و دکلمه : الهه فاخته
@elahe_fakhteh
باغبانم باش!
مثل گل هستم.
اگر پژمرده و بی حال شدم مثل آفتاب، برمن عشق بورز. آنگاه معجزه عشق را درمن خواهی دید که چگونه روز به روز شاداب تر می شوم.
مرا نادیده نگیر
چون باغبانی مهربان، روح مرا نادیده نگیر.
دل من، با دستهای مهربان تو میشکفد، آفتاب عشق ات را بر من بتابان، تا از شکفتن غنچه هایم روح تو را پر از نور خدا کنم.
این ما هستیم
من و تو!
عشق در من به تو خواهد رسید
و عشق درتو به من خواهد رسید
وما را از نور بینهایت سرشار خواهد کرد.
اگر این پیوستگی، در جریان باشد عشق بین مارا خالقمان تضمین خواهد کرد.
فقط کافیست تو باغبان خوبی باشی و من هم گل بودن خود را باور کنم.
یاحق
اسفند 1398
#الهه_آجرلو_فاخته
@elahe_fakhteh
برگی از برگی دیگر شتاب میگیرد
به انتظار بهار نشسته بودیم که ناگهان پاییز شد!

دستی مهربان ، صورت تب دار مرا لمس میکند.
در این وحشت دامن گیر، کسی به هم خون خود رحم نمی کند، دلها ترسیده اند و دستی، بازوی ناتوانی نمی گیرد.

دستی مهربان، به لبهای شعله گرفته ازاین مرگ سیاه، جرعه ای می نوشاند که کسی جراتش را نمی کند.

اینجا سنگر است، مرز بین زندگی و مرگ!
می دانند که ممکن است بمیرند اما می آیند
می دانند که اینجا حال همه خراب است.. اما.. می مانند

این لشگر فرمانده ندارد. اما.... سرباز دارد!
سربازی که نه برای پول، نه برای شهرت آمده است
سربازی که برای خنثی کردن.. مین.. آمده است

آههههای سرباز، تو نه تنها سرباز وطن بلکه سرباز هم وطن شده ای!
آهای سرباز، تمام قد برایت می ایستم و برایت پا می کوبم
جانم فدای جانت
یا حق
#الهه_آجرلو_فاخته
@elahe_fakhteh
تقدیم به تمام پرستاران و پزشکان سرزمینم که این روزها جان خود را در دست گرفته و برای نجات یا تسلی بیماران می کوشند.
تنتان سلامت 🖐️
خبر خوب برای عزیزانی که تقاضای ابدیت نرم افزار سایتم رو داشتن
حالا بصورت افلاین 100 مطلب اخر سایت قابل دسترسی هست
دلنوشته سی سالگی

سی سالگی تحولی عظیم در درون هر انسانیست .
و من از عمر سی ساله بیست و نه سال را در مصیبت و بلا و سختی بوده ام و یکسال را در خلا... !

به اندازه ای خود را به مرگ نزدیک احساس می کنم که اگر دستم را دراز کنم فقط کمی با نوک انگشتانم فاصله دارد مرگ!

هر کسی بمن گفت زمان زود می گذرد و بی رحم است باور نکردم اما بیست و پنج سالگی را که رد کردم دیدم ای وای جوانی ام کجا می رود؟
هدف داشته باش و یادت باشد هر موفقیتی تاوانی دارد. نباید تسلیم شد.
در این دنیا مدرک داشتن حرف اول را میزند اما برای‌زندگی کردن خوب ببین، خوب بشنو و کم حرف بزن.
بد کسی را نگو و بد برای کسی نخواه
بیش از حد محبت نکن
حد وسط را رعایت کن تا تعادل در روح تو حل شود.
عشق بورز و براحتی اعتماد نکن
به قول عزیزی هر کس نان دلش را میخورد.خوب باش اما بیش از حد نباش
بیش از حد خوب،بیش از حد پرتلاش،بیش از حد جدی ، بیش از حد نباش کمتر از حد هم نباش
امیدوارم حامی خوبی داشته باشی که دلت را قرص کند در راهی که انتخابش کردی .ادم بی پشتیبان ، خدا را دارد اما خدا مدام می آزماید هوشیار باش اگر به او ایمان داری.

دلنوشته سی‌سالگی به قلم الهه فاخته
@elahe_fakhteh