Forwarded from اتچ بات
💠 دو گونه وطن از نگاه احسان یارشاطر
🔖 »»» ما دو گونه وطن داریم؛
🔸 یکی آن که میان دریای مازندران و خلیج فارس قرار دارد، با کوههای بلند و رودهای کمآب و صحراهای فراخ و ریگزارها و شورهزارهایی گرم و خشک و بیشههایی که از چند قرن پیش، باز رو به کاستی داشته است و درختانی که نسل بسیاری از آنها را تبر زغالگران و ارّه تختهسازان برانداخته است؛ با دهکدههایی بیشتر کمحاصل و تنگدست و شهرهایی عموماً بینقشه و بازیچهٔ مطامع زمینخواران:
▫️وطنی که بارها به سُمّ اسبان مهاجمان ترک و تازی و تاتار کوفته شده و باز با تن ناتوان بهپاخاسته و به درمان زخمهای خود پرداخته تا یورش و غارت بعدی را مهیا شود؛
▪️ وطنی که زندگی دنیاییاش غالباً دستخوش آزار و ستم حکمرانان و آز و خشونت باجستانان و تجاوز کارفرمایان، و زندگی عقباییاش در گروِ انذار و تهدید دینفروشان و سالوس جبهپوشان و فریب روحانینمایان بوده است؛
▫️ وطنی که تاریخش ماجرای آشفته و خونآلودی است که غمنامههای سوزناک در قبال آن رنگ میبازند؛
▪️ وطنی که از چند قرن به این طرف فتور سالخوردگی و فرسودگی گامهای آن را سست و ناتوان کرده و آن را توشهخوار تمدنی بیگانه و پیرو صنعتی زبردست و بالنده ساخته است. هر چندی برای درمان درد پنهان خود دست در دامن شیوهای میزند و علاج تازهای را میآزماید، اما ضعف درون نقشهای او را باطل میکند و بر حسرتش میافزاید.
🔹 وطن دوم ما وطنی است که در آفاق ذهن ما خانه دارد؛
✳️ وطنی است روشن و دلانگیز با رنگهای شفاف و دیدهفریب.
🔸در آن رودکی چنگ برمیگیرد و سرود شادی و نغمهٔ می و مستی مینوازد
🔹و فردوسی داستان دلاوریهای قهرمانان ما را با آهنگی پهلوانی سرمیدهد.
🔸خیام شگفتی حیات و سرگردانی انسان را باز مینماید؛
🔹ابوسعید از صفای درون و دستگیری مردمان و پرهیز از خودفروشی سخن میگوید؛
🔸 نظامی ظرایف عشق و شوق را با قلمموی کلمات به استادی ترسیم میکند و هم ما را به تأمل در حکمت و اخلاق میخواند؛
🔹 سعدی آدمیت و عدلپروری و پوزشپذیری و خدمت به خلق و زیبایی آنها را در نظر ما ترسیم میکند
🔸و مولوی شور و شیدایی خود را به بانگ بلند به گوشها میرساند؛ 🔹 حافظ پرده از زرق صوفیان و ریای زاهدان و سالوس مفتیان و محتسبان برمیگیرد و نوای عشق و آزادگی را به آهنگی لطیف در گوش ما زمزمه میکند....
🔖 «وطن خاکی» ما پیوسته در معرض آفات است
🔖 و «وطن معنوی» ما، برعکس، از گزند باد و باران و دستبرد ویرانگر حوادث در امان. درخشش آن را تیرگی اعمال ما زایل نمیکند. گنجی است که از آنِ ماست، آفتابی است که پیوسته میتابد؛ زنده و پایدار است. بر ماست که این وطن را زیباتر و تابناکتر کنیم.
@mo_imani
#احسان_یارشاطر / ۱۹۲۰-۲۰۱۸
🌷◼️💐◼️🌷
کانال
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@cuiic
@CUIIC
🔖 »»» ما دو گونه وطن داریم؛
🔸 یکی آن که میان دریای مازندران و خلیج فارس قرار دارد، با کوههای بلند و رودهای کمآب و صحراهای فراخ و ریگزارها و شورهزارهایی گرم و خشک و بیشههایی که از چند قرن پیش، باز رو به کاستی داشته است و درختانی که نسل بسیاری از آنها را تبر زغالگران و ارّه تختهسازان برانداخته است؛ با دهکدههایی بیشتر کمحاصل و تنگدست و شهرهایی عموماً بینقشه و بازیچهٔ مطامع زمینخواران:
▫️وطنی که بارها به سُمّ اسبان مهاجمان ترک و تازی و تاتار کوفته شده و باز با تن ناتوان بهپاخاسته و به درمان زخمهای خود پرداخته تا یورش و غارت بعدی را مهیا شود؛
▪️ وطنی که زندگی دنیاییاش غالباً دستخوش آزار و ستم حکمرانان و آز و خشونت باجستانان و تجاوز کارفرمایان، و زندگی عقباییاش در گروِ انذار و تهدید دینفروشان و سالوس جبهپوشان و فریب روحانینمایان بوده است؛
▫️ وطنی که تاریخش ماجرای آشفته و خونآلودی است که غمنامههای سوزناک در قبال آن رنگ میبازند؛
▪️ وطنی که از چند قرن به این طرف فتور سالخوردگی و فرسودگی گامهای آن را سست و ناتوان کرده و آن را توشهخوار تمدنی بیگانه و پیرو صنعتی زبردست و بالنده ساخته است. هر چندی برای درمان درد پنهان خود دست در دامن شیوهای میزند و علاج تازهای را میآزماید، اما ضعف درون نقشهای او را باطل میکند و بر حسرتش میافزاید.
🔹 وطن دوم ما وطنی است که در آفاق ذهن ما خانه دارد؛
✳️ وطنی است روشن و دلانگیز با رنگهای شفاف و دیدهفریب.
🔸در آن رودکی چنگ برمیگیرد و سرود شادی و نغمهٔ می و مستی مینوازد
🔹و فردوسی داستان دلاوریهای قهرمانان ما را با آهنگی پهلوانی سرمیدهد.
🔸خیام شگفتی حیات و سرگردانی انسان را باز مینماید؛
🔹ابوسعید از صفای درون و دستگیری مردمان و پرهیز از خودفروشی سخن میگوید؛
🔸 نظامی ظرایف عشق و شوق را با قلمموی کلمات به استادی ترسیم میکند و هم ما را به تأمل در حکمت و اخلاق میخواند؛
🔹 سعدی آدمیت و عدلپروری و پوزشپذیری و خدمت به خلق و زیبایی آنها را در نظر ما ترسیم میکند
🔸و مولوی شور و شیدایی خود را به بانگ بلند به گوشها میرساند؛ 🔹 حافظ پرده از زرق صوفیان و ریای زاهدان و سالوس مفتیان و محتسبان برمیگیرد و نوای عشق و آزادگی را به آهنگی لطیف در گوش ما زمزمه میکند....
🔖 «وطن خاکی» ما پیوسته در معرض آفات است
🔖 و «وطن معنوی» ما، برعکس، از گزند باد و باران و دستبرد ویرانگر حوادث در امان. درخشش آن را تیرگی اعمال ما زایل نمیکند. گنجی است که از آنِ ماست، آفتابی است که پیوسته میتابد؛ زنده و پایدار است. بر ماست که این وطن را زیباتر و تابناکتر کنیم.
@mo_imani
#احسان_یارشاطر / ۱۹۲۰-۲۰۱۸
🌷◼️💐◼️🌷
کانال
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@cuiic
@CUIIC
Telegram
Forwarded from اتچ بات
💠 رئیسعلی دلواری (۱۲۶۱ – ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ خورشیدی/ ۱۸۸۲ – ۱۹۱۵ میلادی) مبارز مشروطهخواه لر تبار و رهبر قیام جنوب در تنگستان و بوشهر علیه نیروهای انگلیس در دورهٔ جنگ جهانی اول بود
🔹امروز صدوسومین سالروز شهادت رئیسعلی دلواری است.
🌷◼️💐◼️🌷
🔻 در تصویر زیر، متن سوگندنامه شهید رئیسعلی دلواری پیش از آغاز قیام تنگستان علیه متجاوزان انگلیسی را می بینید.
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@cuiic
@CUIIC
🔹امروز صدوسومین سالروز شهادت رئیسعلی دلواری است.
🌷◼️💐◼️🌷
🔻 در تصویر زیر، متن سوگندنامه شهید رئیسعلی دلواری پیش از آغاز قیام تنگستان علیه متجاوزان انگلیسی را می بینید.
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@cuiic
@CUIIC
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۳ شهریور سالروز درگذشت محسن هشترودی
( زاده ۲۲ دی ۱۲۸۶ تبریز -- درگذشته ۱۳ شهریور ۱۳۵۵ تهران ) اندیشمند، شاعر و رباضیدان
محسن هشترودی در مدرسه دارالفنون تهران تحصیل و مدرک دکترای خود را در ریاضیات از دانشگاه سوربن فرانسه دریافت کرد و پس از بازگشت به تهران، مقام استادی دانشسرای عالی، ریاست دانشگاه تبریز و ریاست دانشکده علوم دانشگاه تهران را عهدهدار بود. پروفسور هشترودی از طرفداران سرسخت علوم پایه بود، به شعر و موسیقی و فلسفه علاقه داشت، و توانایی بیان مطالب علمی به زبان ساده را دارا بود. وی به عنوان یک متفکر منتقد پیشرو و ریاضیدان نامدار ایرانی، دارای اهمیت نمادین و شخصیتی اثرگذار در جامعه علمی معاصر ایران بوده است.
پدرش شیخ اسماعیل مجتهد از مشاوران شیخ محمد خیابانی یکی از فعالان نهضت مشروطه بود. محسن هشترودی تحصیلات دبستانی خود را در مدرسههای سیروس و اقدسیه در شهر تبریز به پایان برد و سپس برای ادامه تحصیل در دارالفنون به تهران آمد. چند سالی در تهران به تحصیل پزشکی گذراند، تا در سال ۱۳۰۴ به عنوان دانشجوی بورسیه دولتی برای تحصیل در رشته ریاضیات به کشور فرانسه اعزام شد.
محسن هشترودی در سال ۱۳۱۴ با درجه کارشناسی در رشته ریاضیات از دانشگاه سوربن فارغالتحصیل شد. سپس با سرپرستی پروفسور الی کارتان در همان دانشگاه به پژوهش در زمینه هندسه دیفرانسیل پرداخت و مدرک دکترای خود را در رشته ریاضیات در سال ۱۳۱۶ دریافت کرد.
محسن هشترودی پس از بازگشت به ایران به عنوان استادیار در دانشکده علوم دانشسرای عالی به کار مشغول شد. در سال ۱۳۲۰ کرسی استادی دانشسرای عالی را دریافت کرد. در سال ۱۳۳۰ به مقام ریاست دانشگاه تبریز رسید، و در سال ۱۳۳۶ به عنوان رئیس دانشکده علوم دانشگاه تهران انتخاب شد.
پروفسور هشترودی در طول زندگی حرفهای خود ارتباطش را با مجامع علمی بینالمللی حفظ کرد وی در سال ۱۳۲۹ به عنوان نماینده دانشگاه تهران در کنگره بینالمللی ریاضیدانان هاروارد شرکت کرد، در مؤسسه مطالعات پیشرفته دانشگاه پرینستون و به درخواست ریاست مؤسسه پروفسور اوپنهایمر به عضویت پذیرفته شد، و یک ترم پاییزی را نیز به تدریس در دانشگاه هاروارد پرداخت.
دكتر ماكان در كتاب نگرشهاى ايرانى مى نويسد : روزى كه آرمسترانگ به عنوان نخستين انسان پاى بر كره ماه گذاشت ، پروفسور هشترودى در گفتگويى راديويى اظهار داشت كه بشر مى توانست يك قرن زودتر به ماه دست يابد اگركتابخانه فارس و تيسفون رابه أتش نمى كشيدند يا به دجله نمى ريختند.
پروفسور هشترودی در ۶۸ سالگی درگذشت و در گورستان بقاییه تبریز به خاک سپرده شد.
@bargi_az_tarikh
#اکوتا
۱۳ شهریور سالروز درگذشت محسن هشترودی
( زاده ۲۲ دی ۱۲۸۶ تبریز -- درگذشته ۱۳ شهریور ۱۳۵۵ تهران ) اندیشمند، شاعر و رباضیدان
محسن هشترودی در مدرسه دارالفنون تهران تحصیل و مدرک دکترای خود را در ریاضیات از دانشگاه سوربن فرانسه دریافت کرد و پس از بازگشت به تهران، مقام استادی دانشسرای عالی، ریاست دانشگاه تبریز و ریاست دانشکده علوم دانشگاه تهران را عهدهدار بود. پروفسور هشترودی از طرفداران سرسخت علوم پایه بود، به شعر و موسیقی و فلسفه علاقه داشت، و توانایی بیان مطالب علمی به زبان ساده را دارا بود. وی به عنوان یک متفکر منتقد پیشرو و ریاضیدان نامدار ایرانی، دارای اهمیت نمادین و شخصیتی اثرگذار در جامعه علمی معاصر ایران بوده است.
پدرش شیخ اسماعیل مجتهد از مشاوران شیخ محمد خیابانی یکی از فعالان نهضت مشروطه بود. محسن هشترودی تحصیلات دبستانی خود را در مدرسههای سیروس و اقدسیه در شهر تبریز به پایان برد و سپس برای ادامه تحصیل در دارالفنون به تهران آمد. چند سالی در تهران به تحصیل پزشکی گذراند، تا در سال ۱۳۰۴ به عنوان دانشجوی بورسیه دولتی برای تحصیل در رشته ریاضیات به کشور فرانسه اعزام شد.
محسن هشترودی در سال ۱۳۱۴ با درجه کارشناسی در رشته ریاضیات از دانشگاه سوربن فارغالتحصیل شد. سپس با سرپرستی پروفسور الی کارتان در همان دانشگاه به پژوهش در زمینه هندسه دیفرانسیل پرداخت و مدرک دکترای خود را در رشته ریاضیات در سال ۱۳۱۶ دریافت کرد.
محسن هشترودی پس از بازگشت به ایران به عنوان استادیار در دانشکده علوم دانشسرای عالی به کار مشغول شد. در سال ۱۳۲۰ کرسی استادی دانشسرای عالی را دریافت کرد. در سال ۱۳۳۰ به مقام ریاست دانشگاه تبریز رسید، و در سال ۱۳۳۶ به عنوان رئیس دانشکده علوم دانشگاه تهران انتخاب شد.
پروفسور هشترودی در طول زندگی حرفهای خود ارتباطش را با مجامع علمی بینالمللی حفظ کرد وی در سال ۱۳۲۹ به عنوان نماینده دانشگاه تهران در کنگره بینالمللی ریاضیدانان هاروارد شرکت کرد، در مؤسسه مطالعات پیشرفته دانشگاه پرینستون و به درخواست ریاست مؤسسه پروفسور اوپنهایمر به عضویت پذیرفته شد، و یک ترم پاییزی را نیز به تدریس در دانشگاه هاروارد پرداخت.
دكتر ماكان در كتاب نگرشهاى ايرانى مى نويسد : روزى كه آرمسترانگ به عنوان نخستين انسان پاى بر كره ماه گذاشت ، پروفسور هشترودى در گفتگويى راديويى اظهار داشت كه بشر مى توانست يك قرن زودتر به ماه دست يابد اگركتابخانه فارس و تيسفون رابه أتش نمى كشيدند يا به دجله نمى ريختند.
پروفسور هشترودی در ۶۸ سالگی درگذشت و در گورستان بقاییه تبریز به خاک سپرده شد.
@bargi_az_tarikh
#اکوتا
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۳ شهریور زادروز و بزرگداشت ابوریحان بیرونی
( زاده ۱۳ شهریور ۳۵۲خ. نیمه سپتامبر ۹۷۳م. خوارزم -- درگذشته ۲۲ آذر ۴۲۷خ. ۱۳ دسامبر ۱۰۴۸م. غزنه ) ریاضیدان و ستاره شناس
ابوریحان محمد بیرونی، دانشمند بزرگ ایرانی در رياضيات، هيأت (علوم فضايي)، فيزيك، زمين شناسي و جغرافيا سرآمد دانشمندان عصر خود بود. دائرة المعارف علوم چاپ مسكو ابوريحان را دانشمند همه قرون و اعصار خوانده است. در بسياري از كشورها نام بيروني را بر دانشگاهها، دانشكده ها و تالار كتابخانه ها نهاده و به او لقب « استاد جاويد » داده اند.
بيروني گردش خورشيد، گردش محوري زمين و جهات شمال و جنوب را دقيقا محاسبه و تعريف كرده است. خورشيد گرفتگي هشتم آوريل سال ۱۰۱۹ ميلادي را در كوههاي لغمان (افغانستان كنوني) رصد و بررسي كرد و ماه گرفتگي سپتامبر همين سال را در غزنه به زير مطالعه برد.
در زمان بيروني، سامانيان كه پايتختشان شهر بخارا بود بر شمالشرقي ايران شامل خراسان بزرگتر و منطقه خوارزم، زياريان بر گرگان و مازندران و مناطق اطراف آنها، بازماندگان صفاريان بر سيستان بزرگتر، غزنويان بر جنوب ايران خاوري (مناطق مركزي و جنوبي افغانستان امروز) و بوئيان بر ساير مناطق ايران تا بغداد حكومت مي كردند، و همه آنان مشوّق دانش و ادبيات فارسي بودند و سامانيان بيش از ديگران در اين راه اهتمام داشتند. بيروني كه در جرجانيه خوارزم نزد ابونصر منصور تحصيل علم كرده بود مدتي نيز در گرگان تحت حمايت مادي و معنوي زياريان كه مرداويز سر دودمان آنان بود به تحقيق پرداخته بود و پس از آن تا پايان عمر در ايران خاوري آن زمان به پژوهش هاي علمي خود ادامه داد. بااينكه محمود غزنوي ميانه بسيار خوبي با بيروني نداشت و وسائل كافي براي تحقيق در اختيار او نبود ولي اين دانشمند لحظه اي از تلاش براي تكميل تحقيقات علمي خود دست نكشيد.
بيروني كه بر زبانهاي يوناني، هندي و عربي هم تسلط داشت، كتب و رسالات متعدد كه شمار آنها را بیش از ۱۴۶ گزارش كرده اند نوشت كه جمع سطورشان بالغ بر ۱۳ هزار است.
مهمترين آثار او عبارتند از: «التفهيم» در رياضيات و نجوم، «آثار الباقيه» در تاريخ و جغرافيا، «قانون مسعودي» كه نوعي دائرة المعارف است و كتاب «هند» درباره اوضاع اين سرزمين از تاريخ و جغرافيا تا عادات و رسوم و طبقات اجتماعي آن.
بيروني كتاب دائرةالمعارف خود را به نام سلطان مسعود غزنوي حاكم وقت كرد، ولي هديه او را كه سه بار شتر سكه نقره بود نپذيرفت و به او نوشت كه كتاب را به خاطر خدمت به دانش و گسترش آن نوشته است، نه پول.
بيروني معاصر بوعلي سينا بود كه در اصفهان مي نشست و باهم مكاتبه و تبادل نظر فكري داشتند.
بيروني در جريان لشكركشي هاي محمود غزنوي به هند غربي (كه پاكستان امروز قسمتي از آن است) امكان يافت كه به آن سرزمين برود، زبان هندي فراگيرد و درباره اوضاع هند تحقيق كند كه محصول اين تحقيق، كتاب «هند» اوست.
@bargi_az_tarikh
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@CUIIC
@CUIIC
۱۳ شهریور زادروز و بزرگداشت ابوریحان بیرونی
( زاده ۱۳ شهریور ۳۵۲خ. نیمه سپتامبر ۹۷۳م. خوارزم -- درگذشته ۲۲ آذر ۴۲۷خ. ۱۳ دسامبر ۱۰۴۸م. غزنه ) ریاضیدان و ستاره شناس
ابوریحان محمد بیرونی، دانشمند بزرگ ایرانی در رياضيات، هيأت (علوم فضايي)، فيزيك، زمين شناسي و جغرافيا سرآمد دانشمندان عصر خود بود. دائرة المعارف علوم چاپ مسكو ابوريحان را دانشمند همه قرون و اعصار خوانده است. در بسياري از كشورها نام بيروني را بر دانشگاهها، دانشكده ها و تالار كتابخانه ها نهاده و به او لقب « استاد جاويد » داده اند.
بيروني گردش خورشيد، گردش محوري زمين و جهات شمال و جنوب را دقيقا محاسبه و تعريف كرده است. خورشيد گرفتگي هشتم آوريل سال ۱۰۱۹ ميلادي را در كوههاي لغمان (افغانستان كنوني) رصد و بررسي كرد و ماه گرفتگي سپتامبر همين سال را در غزنه به زير مطالعه برد.
در زمان بيروني، سامانيان كه پايتختشان شهر بخارا بود بر شمالشرقي ايران شامل خراسان بزرگتر و منطقه خوارزم، زياريان بر گرگان و مازندران و مناطق اطراف آنها، بازماندگان صفاريان بر سيستان بزرگتر، غزنويان بر جنوب ايران خاوري (مناطق مركزي و جنوبي افغانستان امروز) و بوئيان بر ساير مناطق ايران تا بغداد حكومت مي كردند، و همه آنان مشوّق دانش و ادبيات فارسي بودند و سامانيان بيش از ديگران در اين راه اهتمام داشتند. بيروني كه در جرجانيه خوارزم نزد ابونصر منصور تحصيل علم كرده بود مدتي نيز در گرگان تحت حمايت مادي و معنوي زياريان كه مرداويز سر دودمان آنان بود به تحقيق پرداخته بود و پس از آن تا پايان عمر در ايران خاوري آن زمان به پژوهش هاي علمي خود ادامه داد. بااينكه محمود غزنوي ميانه بسيار خوبي با بيروني نداشت و وسائل كافي براي تحقيق در اختيار او نبود ولي اين دانشمند لحظه اي از تلاش براي تكميل تحقيقات علمي خود دست نكشيد.
بيروني كه بر زبانهاي يوناني، هندي و عربي هم تسلط داشت، كتب و رسالات متعدد كه شمار آنها را بیش از ۱۴۶ گزارش كرده اند نوشت كه جمع سطورشان بالغ بر ۱۳ هزار است.
مهمترين آثار او عبارتند از: «التفهيم» در رياضيات و نجوم، «آثار الباقيه» در تاريخ و جغرافيا، «قانون مسعودي» كه نوعي دائرة المعارف است و كتاب «هند» درباره اوضاع اين سرزمين از تاريخ و جغرافيا تا عادات و رسوم و طبقات اجتماعي آن.
بيروني كتاب دائرةالمعارف خود را به نام سلطان مسعود غزنوي حاكم وقت كرد، ولي هديه او را كه سه بار شتر سكه نقره بود نپذيرفت و به او نوشت كه كتاب را به خاطر خدمت به دانش و گسترش آن نوشته است، نه پول.
بيروني معاصر بوعلي سينا بود كه در اصفهان مي نشست و باهم مكاتبه و تبادل نظر فكري داشتند.
بيروني در جريان لشكركشي هاي محمود غزنوي به هند غربي (كه پاكستان امروز قسمتي از آن است) امكان يافت كه به آن سرزمين برود، زبان هندي فراگيرد و درباره اوضاع هند تحقيق كند كه محصول اين تحقيق، كتاب «هند» اوست.
@bargi_az_tarikh
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@CUIIC
@CUIIC
💠 ۱۳ شهریور سالروز درگذشت محسن هشترودی
( زاده ۲۲ دی ۱۲۸۶ تبریز -- درگذشته ۱۳ شهریور ۱۳۵۵ تهران ) اندیشمند، شاعر و رباضیدان
محسن هشترودی در مدرسه دارالفنون تهران تحصیل و مدرک دکترای خود را در ریاضیات از دانشگاه سوربن فرانسه دریافت کرد و پس از بازگشت به تهران، مقام استادی دانشسرای عالی، ریاست دانشگاه تبریز و ریاست دانشکده علوم دانشگاه تهران را عهدهدار بود. پروفسور هشترودی از طرفداران سرسخت علوم پایه بود، به شعر و موسیقی و فلسفه علاقه داشت، و توانایی بیان مطالب علمی به زبان ساده را دارا بود. وی به عنوان یک متفکر منتقد پیشرو و ریاضیدان نامدار ایرانی، دارای اهمیت نمادین و شخصیتی اثرگذار در جامعه علمی معاصر ایران بوده است.
پدرش شیخ اسماعیل مجتهد از مشاوران شیخ محمد خیابانی یکی از فعالان نهضت مشروطه بود. محسن هشترودی تحصیلات دبستانی خود را در مدرسههای سیروس و اقدسیه در شهر تبریز به پایان برد و سپس برای ادامه تحصیل در دارالفنون به تهران آمد. چند سالی در تهران به تحصیل پزشکی گذراند، تا در سال ۱۳۰۴ به عنوان دانشجوی بورسیه دولتی برای تحصیل در رشته ریاضیات به کشور فرانسه اعزام شد.
محسن هشترودی در سال ۱۳۱۴ با درجه کارشناسی در رشته ریاضیات از دانشگاه سوربن فارغالتحصیل شد. سپس با سرپرستی پروفسور الی کارتان در همان دانشگاه به پژوهش در زمینه هندسه دیفرانسیل پرداخت و مدرک دکترای خود را در رشته ریاضیات در سال ۱۳۱۶ دریافت کرد.
محسن هشترودی پس از بازگشت به ایران به عنوان استادیار در دانشکده علوم دانشسرای عالی به کار مشغول شد. در سال ۱۳۲۰ کرسی استادی دانشسرای عالی را دریافت کرد. در سال ۱۳۳۰ به مقام ریاست دانشگاه تبریز رسید، و در سال ۱۳۳۶ به عنوان رئیس دانشکده علوم دانشگاه تهران انتخاب شد.
پروفسور هشترودی در طول زندگی حرفهای خود ارتباطش را با مجامع علمی بینالمللی حفظ کرد وی در سال ۱۳۲۹ به عنوان نماینده دانشگاه تهران در کنگره بینالمللی ریاضیدانان هاروارد شرکت کرد، در مؤسسه مطالعات پیشرفته دانشگاه پرینستون و به درخواست ریاست مؤسسه پروفسور اوپنهایمر به عضویت پذیرفته شد، و یک ترم پاییزی را نیز به تدریس در دانشگاه هاروارد پرداخت.
دكتر ماكان در كتاب نگرشهاى ايرانى مى نويسد : روزى كه آرمسترانگ به عنوان نخستين انسان پاى بر كره ماه گذاشت ، پروفسور هشترودى در گفتگويى راديويى اظهار داشت كه بشر مى توانست يك قرن زودتر به ماه دست يابد اگركتابخانه فارس و تيسفون رابه أتش نمى كشيدند يا به دجله نمى ريختند.
پروفسور هشترودی در ۶۸ سالگی درگذشت و در گورستان بقاییه تبریز به خاک سپرده شد.
@bargi_az_tarikh
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@CUIIC
@CUIIC
( زاده ۲۲ دی ۱۲۸۶ تبریز -- درگذشته ۱۳ شهریور ۱۳۵۵ تهران ) اندیشمند، شاعر و رباضیدان
محسن هشترودی در مدرسه دارالفنون تهران تحصیل و مدرک دکترای خود را در ریاضیات از دانشگاه سوربن فرانسه دریافت کرد و پس از بازگشت به تهران، مقام استادی دانشسرای عالی، ریاست دانشگاه تبریز و ریاست دانشکده علوم دانشگاه تهران را عهدهدار بود. پروفسور هشترودی از طرفداران سرسخت علوم پایه بود، به شعر و موسیقی و فلسفه علاقه داشت، و توانایی بیان مطالب علمی به زبان ساده را دارا بود. وی به عنوان یک متفکر منتقد پیشرو و ریاضیدان نامدار ایرانی، دارای اهمیت نمادین و شخصیتی اثرگذار در جامعه علمی معاصر ایران بوده است.
پدرش شیخ اسماعیل مجتهد از مشاوران شیخ محمد خیابانی یکی از فعالان نهضت مشروطه بود. محسن هشترودی تحصیلات دبستانی خود را در مدرسههای سیروس و اقدسیه در شهر تبریز به پایان برد و سپس برای ادامه تحصیل در دارالفنون به تهران آمد. چند سالی در تهران به تحصیل پزشکی گذراند، تا در سال ۱۳۰۴ به عنوان دانشجوی بورسیه دولتی برای تحصیل در رشته ریاضیات به کشور فرانسه اعزام شد.
محسن هشترودی در سال ۱۳۱۴ با درجه کارشناسی در رشته ریاضیات از دانشگاه سوربن فارغالتحصیل شد. سپس با سرپرستی پروفسور الی کارتان در همان دانشگاه به پژوهش در زمینه هندسه دیفرانسیل پرداخت و مدرک دکترای خود را در رشته ریاضیات در سال ۱۳۱۶ دریافت کرد.
محسن هشترودی پس از بازگشت به ایران به عنوان استادیار در دانشکده علوم دانشسرای عالی به کار مشغول شد. در سال ۱۳۲۰ کرسی استادی دانشسرای عالی را دریافت کرد. در سال ۱۳۳۰ به مقام ریاست دانشگاه تبریز رسید، و در سال ۱۳۳۶ به عنوان رئیس دانشکده علوم دانشگاه تهران انتخاب شد.
پروفسور هشترودی در طول زندگی حرفهای خود ارتباطش را با مجامع علمی بینالمللی حفظ کرد وی در سال ۱۳۲۹ به عنوان نماینده دانشگاه تهران در کنگره بینالمللی ریاضیدانان هاروارد شرکت کرد، در مؤسسه مطالعات پیشرفته دانشگاه پرینستون و به درخواست ریاست مؤسسه پروفسور اوپنهایمر به عضویت پذیرفته شد، و یک ترم پاییزی را نیز به تدریس در دانشگاه هاروارد پرداخت.
دكتر ماكان در كتاب نگرشهاى ايرانى مى نويسد : روزى كه آرمسترانگ به عنوان نخستين انسان پاى بر كره ماه گذاشت ، پروفسور هشترودى در گفتگويى راديويى اظهار داشت كه بشر مى توانست يك قرن زودتر به ماه دست يابد اگركتابخانه فارس و تيسفون رابه أتش نمى كشيدند يا به دجله نمى ريختند.
پروفسور هشترودی در ۶۸ سالگی درگذشت و در گورستان بقاییه تبریز به خاک سپرده شد.
@bargi_az_tarikh
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@CUIIC
@CUIIC
🇮🇷 مجوز افزایش قیمت خودروها صادر شد
شریعتمداری:
🔹خودروهای کمتر از ۴۵ میلیون تومان ۷.۵ و خودروهای بالای ۴۵ میلیون ۹.۵ میلیون تومان افزایش قیمت خواهند داشت./عصرخودرو
@CUIIC
شریعتمداری:
🔹خودروهای کمتر از ۴۵ میلیون تومان ۷.۵ و خودروهای بالای ۴۵ میلیون ۹.۵ میلیون تومان افزایش قیمت خواهند داشت./عصرخودرو
@CUIIC
🇵🇰 طالبان مرگ رهبر شبکه حقانی را اعلام کرد
🔹طالبان مرگ مولوی جلال الدین حقانی، مؤسس و رهبر شبکه حقانی را اعلام کرد.
#پاکستان
#کشورهای_وارث_تمدن_ایرانی
@ Khabar_Fouri
✅ #اکوتا
@CUIIC
🔹طالبان مرگ مولوی جلال الدین حقانی، مؤسس و رهبر شبکه حقانی را اعلام کرد.
#پاکستان
#کشورهای_وارث_تمدن_ایرانی
@ Khabar_Fouri
✅ #اکوتا
@CUIIC
🇵🇰 طالبان #عمران_خان را به مرگ تهدید کرد
🔹 تارنمای خبری روزنامه ساندی اکسپرس لندن مدعی شد شبهنظامیان طالبان تصمیم دارند نخستوزیر پاکستان را ترور کنند/ایرنا
#کشورهای_وارث_تمدن_ایرانی
#اکوتا
@CUIIC
🔹 تارنمای خبری روزنامه ساندی اکسپرس لندن مدعی شد شبهنظامیان طالبان تصمیم دارند نخستوزیر پاکستان را ترور کنند/ایرنا
#کشورهای_وارث_تمدن_ایرانی
#اکوتا
@CUIIC
📸 ساخت "برج نمادین ایفل" در کیش این سازه ۳۰متر ارتفاع دارد و با سرمایهگذاری بخش خصوصی ساخته شد.
#ایران
#کشورهای_وارث_تمدن_ایرانی
@ Khabar_Fouri
✅ #اکوتا
@CUIIC
#ایران
#کشورهای_وارث_تمدن_ایرانی
@ Khabar_Fouri
✅ #اکوتا
@CUIIC
Forwarded from اتچ بات
💢🇹🇯 انتشار دستورالعمل لباس ملی بانوان در تاجیکستان
🔸 مقامات کمیته دولتی امور زنان و خانواده و وزارت فرهنگ تاجیکستان به انتشار و تبلیغ دستورالعمل آنچه "لباس ملی بانوان" نامیده شده، اقدام کرده اند.
🔖 به گزارش خبرگزاری خاور، در فصل 11 این کتاب به صراحت تاکید شده است که پوشیدن لباس و داشتن روسری سیاه، حجاب و ستر توصیه نمی شود، و بانوان تاجیک باید لباس ملی تاجیکی را برتن کنند که در دوران حکومت شوروی نیز مرسوم بود.
🔸 در سال 2017 وزارت فرهنگ تاجیکستان اعلام کرده بود طرح لباس ملی بانوان را آماده کرده است که به جای لباسهای بیگانه توصیه می شود.
🔹 در آستانه سال تحصیلی جدید به تمامی آموزگاران زن در تاجیکستان دستور داده شد که باید با بلوز و دامن تا زانو در کلاسها حاضر شوند و در صورت مخالفت اخراج می گردند.
🔸 هرچند که دستورالعمل لباس ملی بانوان در تاجیکستان به عنوان سند توصیه ای عنوان می شود، بررسیها نشان می دهد که در مدارس این کشور و اداره ها پوشیدن لباس به توصیه مقامات ملی، الزامی شده است.
🔹 چند ماه قبل "مرحبا عالمی"، معاون رئیس کمیته دولتی امور زنان و خانواده تاجیکستان گفته بود تنها طی 10 روز فعالیت کارگروههای ویژه تبلیغ فرهنگ ملی بانوان تاجیک در کوچه و خیابانهای شهر دوشنبه، با بیش از هشت هزار بانوی با حجاب گفتوگو کرده و از آنان خواسته اند که از لباس "بیگانه" دست بکشند.
۱۳ شهریور ۱۳۹۷
#تاجیکستان
#کشورهای_وارث_تمدن_ایرانی
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@cuiic
@CUIIC
🔸 مقامات کمیته دولتی امور زنان و خانواده و وزارت فرهنگ تاجیکستان به انتشار و تبلیغ دستورالعمل آنچه "لباس ملی بانوان" نامیده شده، اقدام کرده اند.
🔖 به گزارش خبرگزاری خاور، در فصل 11 این کتاب به صراحت تاکید شده است که پوشیدن لباس و داشتن روسری سیاه، حجاب و ستر توصیه نمی شود، و بانوان تاجیک باید لباس ملی تاجیکی را برتن کنند که در دوران حکومت شوروی نیز مرسوم بود.
🔸 در سال 2017 وزارت فرهنگ تاجیکستان اعلام کرده بود طرح لباس ملی بانوان را آماده کرده است که به جای لباسهای بیگانه توصیه می شود.
🔹 در آستانه سال تحصیلی جدید به تمامی آموزگاران زن در تاجیکستان دستور داده شد که باید با بلوز و دامن تا زانو در کلاسها حاضر شوند و در صورت مخالفت اخراج می گردند.
🔸 هرچند که دستورالعمل لباس ملی بانوان در تاجیکستان به عنوان سند توصیه ای عنوان می شود، بررسیها نشان می دهد که در مدارس این کشور و اداره ها پوشیدن لباس به توصیه مقامات ملی، الزامی شده است.
🔹 چند ماه قبل "مرحبا عالمی"، معاون رئیس کمیته دولتی امور زنان و خانواده تاجیکستان گفته بود تنها طی 10 روز فعالیت کارگروههای ویژه تبلیغ فرهنگ ملی بانوان تاجیک در کوچه و خیابانهای شهر دوشنبه، با بیش از هشت هزار بانوی با حجاب گفتوگو کرده و از آنان خواسته اند که از لباس "بیگانه" دست بکشند.
۱۳ شهریور ۱۳۹۷
#تاجیکستان
#کشورهای_وارث_تمدن_ایرانی
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@cuiic
@CUIIC
Telegram
attach 📎
❄️ ابوریحان بیرونی و سلطان محمود غزنوی (1)
💠 «چون قانون مسعودی را تصنیف کرد،[1] و سلطان آن وقت یک فیل بار نقره جایزه داد، او نگرفت، باز به خزانه فرستاد، و در آن باب استغنا ورزیده [2] و همگی اوقات در تصحیل علوم و کمالات بر روی افتاده بود، و از برای تصنیف کتب و گشودن درهای آن ایستاده، و شواکل [3] مسایل را در حیطه [4] قید [5] درمیآورد، و هرگز نبود که دستش بی قلم، و چشمش بی نظر، و دلش بی فکر بوده باشد، مگر در روز نوروز و مِهرجان [6] در سالی از برای مهیا ساختن محتاج الیه [7] معاش از طعام و لباس».[8]
💠 «آورده اند که یمین الدّوله سلطان محمود بن ناصر الدین به شهر غزنین بر بالای کوشکی [9] در چهاردری[ 10] نشسته بود به باغ هزار درخت،[11] روی به ابوریحان کرد و گفت: «من ازین چهار در از کدام بیرون خواهم رفت؟ حکم کن و اختیار [12] آن بر پاره کاغذ نویس و در زیر نهالی [13] من نه!» و این هر چهار در، راه گذر داشت.
💠 ابوریحان اسطرلاب خواست و ارتفاع بگرفت [14] و طالع درست کرد [15] و ساعتی اندیشه نمود، و بر پاره ای کاغذ بنوشت، و در زیر نهالی نهاد، محمود گفت: «حکم کردی؟» گفت: «کردم.» محمود بفرمود تا کَننده [16] و تیشه و بیل آوردند، بر دیواری که به جانب مشرق است دری پنجمین بکندند و از آن در بیرون رفت، و گفت آن کاغذ پاره بیاوردند، بوریحان بر وی نوشته بود که «ازین چهار در هیچ بیرون نشود، بر دیوار مشرق درکَنند و از آن در بیرون شود.»
💠 محمود چون بخواند طیره گشت [17] و گفت او را به میان سرای فرو اندازند، چنان کردند، مگر با بام میانگین [18] دامی بسته بود؛ بوریحان بر آن دام آمد، و دام بدرید و آهسته به زمین فرود آمد چنانکه برِ [19] وی افگار [20] نشد. محمود گفت: «او را برآرید!» برآوردند، گفت: «یا بوریحان! ازین حال باری [21] ندانسته بودی.» گفت: «ای خداوند! دانسته بودم.» گفت: «دلیل کو؟» غلام را آواز داد و تقویم از غلام بستد و تحویل [22] خویش از میان تقویم بیرون کرد، در احکام آن روز نوشته بود که «مرا از جای بلند بیندازند، ولیکن به سلامت به زمین آیم و تندرست برخیزم.»
💠 این سخن نیز موافق رأی محمود نیامد، طیره تر گشت گفت: «او را به قلعه برید و باز دارید [23]»! او را به قلعه غزنین بازداشتند و شش ماه در آن حبس بماند.
💠 آورده اند که در این شش ماه کس حدیث بوریحان پیش محمود نیارست کرد، و از غلامان او یک غلام نامزد [24] بود که او را خدمت همی کرد و به حاجت او بیرون همی شد و درمی آمد. روزی این غلام به سر مرغزار غزنین می گذشت، فالگویی او را بخواند و گفت: «در طالع تو چند سخنِ گفتنی [25] همی بینم، هدیه ای ده تا تو را بگویم.» غلامی درمی دو، بدو داد. فالگوی گفت: «عزیزی از تو در رنجی است، از امروز تا سه روز دیگر از آن رنج خلاص یابد و خلعت و تشریف [26] پوشد، و باز، عزیز و مُکرّم گردد. غلامک همی رفت تا به قلعه، و بر سبیل بشارت آن حادثه با خواجه بگفت. بوریحان را خنده آمد وگفت: «ای ابله! ندانی که به چنان جای ها نباید اِستاد، دو درم به باد دادی.»
💠 گویند خواجه بزرگ احمدِ حسن میمندی [27] درین شش ماه فرصت همی طلبید تا حدیث بوریحان بگوید. آخر در شکارگاه، سلطان را خوش طبع یافت، سخن را گردان گردان همی آورد تا به علم نجوم، آنگاه گفت: «بیچاره بوریحان که چنان دو حکم بدان نیکویی بکرد، و بَدَل [28] خلعت و تشریف، بند و زندان یافت.»
💠 محمود گفت: «خواجه بداند که من این دانسته ام، و می گویند که این مرد را در عالم نظیر نیست مگر بوعلی سینا، لکن هر دو حکمش برخلاف رأی من بود و پادشاهان چون کودکِ خُرد باشند، سخن بر وفق رأی ایشان باید گفت تا از ایشان بهره مند باشند. آن روز که دو حکم بکرد، اگر از آن دو حکمِ او یکی خطا شدی بِه [29] افتادی او را، فردا بفرمای تا او را بیرون آرند و اسب ساختِ زر و جُبّه [30] مَلِکی و دستار [31] قصب [32] دهند و هزار دینار و غلامی و کنیزکی.»
#ادامه
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@CUIIC
https://t.me/CUIIC
💠 «چون قانون مسعودی را تصنیف کرد،[1] و سلطان آن وقت یک فیل بار نقره جایزه داد، او نگرفت، باز به خزانه فرستاد، و در آن باب استغنا ورزیده [2] و همگی اوقات در تصحیل علوم و کمالات بر روی افتاده بود، و از برای تصنیف کتب و گشودن درهای آن ایستاده، و شواکل [3] مسایل را در حیطه [4] قید [5] درمیآورد، و هرگز نبود که دستش بی قلم، و چشمش بی نظر، و دلش بی فکر بوده باشد، مگر در روز نوروز و مِهرجان [6] در سالی از برای مهیا ساختن محتاج الیه [7] معاش از طعام و لباس».[8]
💠 «آورده اند که یمین الدّوله سلطان محمود بن ناصر الدین به شهر غزنین بر بالای کوشکی [9] در چهاردری[ 10] نشسته بود به باغ هزار درخت،[11] روی به ابوریحان کرد و گفت: «من ازین چهار در از کدام بیرون خواهم رفت؟ حکم کن و اختیار [12] آن بر پاره کاغذ نویس و در زیر نهالی [13] من نه!» و این هر چهار در، راه گذر داشت.
💠 ابوریحان اسطرلاب خواست و ارتفاع بگرفت [14] و طالع درست کرد [15] و ساعتی اندیشه نمود، و بر پاره ای کاغذ بنوشت، و در زیر نهالی نهاد، محمود گفت: «حکم کردی؟» گفت: «کردم.» محمود بفرمود تا کَننده [16] و تیشه و بیل آوردند، بر دیواری که به جانب مشرق است دری پنجمین بکندند و از آن در بیرون رفت، و گفت آن کاغذ پاره بیاوردند، بوریحان بر وی نوشته بود که «ازین چهار در هیچ بیرون نشود، بر دیوار مشرق درکَنند و از آن در بیرون شود.»
💠 محمود چون بخواند طیره گشت [17] و گفت او را به میان سرای فرو اندازند، چنان کردند، مگر با بام میانگین [18] دامی بسته بود؛ بوریحان بر آن دام آمد، و دام بدرید و آهسته به زمین فرود آمد چنانکه برِ [19] وی افگار [20] نشد. محمود گفت: «او را برآرید!» برآوردند، گفت: «یا بوریحان! ازین حال باری [21] ندانسته بودی.» گفت: «ای خداوند! دانسته بودم.» گفت: «دلیل کو؟» غلام را آواز داد و تقویم از غلام بستد و تحویل [22] خویش از میان تقویم بیرون کرد، در احکام آن روز نوشته بود که «مرا از جای بلند بیندازند، ولیکن به سلامت به زمین آیم و تندرست برخیزم.»
💠 این سخن نیز موافق رأی محمود نیامد، طیره تر گشت گفت: «او را به قلعه برید و باز دارید [23]»! او را به قلعه غزنین بازداشتند و شش ماه در آن حبس بماند.
💠 آورده اند که در این شش ماه کس حدیث بوریحان پیش محمود نیارست کرد، و از غلامان او یک غلام نامزد [24] بود که او را خدمت همی کرد و به حاجت او بیرون همی شد و درمی آمد. روزی این غلام به سر مرغزار غزنین می گذشت، فالگویی او را بخواند و گفت: «در طالع تو چند سخنِ گفتنی [25] همی بینم، هدیه ای ده تا تو را بگویم.» غلامی درمی دو، بدو داد. فالگوی گفت: «عزیزی از تو در رنجی است، از امروز تا سه روز دیگر از آن رنج خلاص یابد و خلعت و تشریف [26] پوشد، و باز، عزیز و مُکرّم گردد. غلامک همی رفت تا به قلعه، و بر سبیل بشارت آن حادثه با خواجه بگفت. بوریحان را خنده آمد وگفت: «ای ابله! ندانی که به چنان جای ها نباید اِستاد، دو درم به باد دادی.»
💠 گویند خواجه بزرگ احمدِ حسن میمندی [27] درین شش ماه فرصت همی طلبید تا حدیث بوریحان بگوید. آخر در شکارگاه، سلطان را خوش طبع یافت، سخن را گردان گردان همی آورد تا به علم نجوم، آنگاه گفت: «بیچاره بوریحان که چنان دو حکم بدان نیکویی بکرد، و بَدَل [28] خلعت و تشریف، بند و زندان یافت.»
💠 محمود گفت: «خواجه بداند که من این دانسته ام، و می گویند که این مرد را در عالم نظیر نیست مگر بوعلی سینا، لکن هر دو حکمش برخلاف رأی من بود و پادشاهان چون کودکِ خُرد باشند، سخن بر وفق رأی ایشان باید گفت تا از ایشان بهره مند باشند. آن روز که دو حکم بکرد، اگر از آن دو حکمِ او یکی خطا شدی بِه [29] افتادی او را، فردا بفرمای تا او را بیرون آرند و اسب ساختِ زر و جُبّه [30] مَلِکی و دستار [31] قصب [32] دهند و هزار دینار و غلامی و کنیزکی.»
#ادامه
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@CUIIC
https://t.me/CUIIC
Telegram
َ
هُنا أبعثِر مشَاعري ولا أَبالي لفهمِك.
💠 قضيه شنيدنی «بند جيم»!
🔖 [و داستان تکراری منع استخدام بازنشستگان]
🔸 تابستان سال 1329، موضوع تصفيه كاركنان دولت و سازمانهای عمومی از جمله برخی از مقامات انتخابی ايران از عناصر ناپاك و ناشايست، همه امور كشور را تحت الشعاع قرار داده بود.
🔹 در 14 شهريور 1329 اعلام شد که در نخستين مرحله پاكسازی، نام صدها مقام دولتي و كارمند در فهرست بازنشسته شدگان يا بازخريدشدگان قرار گرفته است.
🔸 قضيه پاكسازی اداری ايران، مدتها مورد بحث و رسيدگی بود؛ زيرا بر دولت و صاحبنظران وقت روشن شده بود كه دشواریهای ايران نتيجه بوروكراسی بد، فساد اداری، سوء مديريت ها، توصيه بازی، استخدامهای فاميلی و قبيله ای و همشهری بازی، و از همه بدتر عدم وفاداری پاره ای از مقامات و كارمندان به مسئوليت خود در مورد تامين منافع و رفاه مردم بود و مقامها و كارمندان به جای اين كه خود را خدمتگذار و نان خور مردم بدانند، بالاتر از آنان مي دانستند و .... چند تفسير و نطق، پاي رجال و اصطلاحا بزرگان را هم به ميان کشاند.
🔹 برای حل اين مسائل (اداری و مديريتی) كه به زعم رزم آرا، نخست وزير وقت و مشاورانش مانع هرگونه پيشرفت و اصلاحات بود، بايد ضربتی عمل می شد.
🔸 برای انجام اين امر (حل مسئله)، آيين نامه تصفيه به تصويب شورای وزيران رسيد و به اجرا گذارده شد و هياتی برای تهيه فهرست اين قبيل افراد به رياست دكتر محمد سجادی تشكيل شد و كار خود را آغاز كرد.
🔹 يكی از مواد اين آئين نامه كه مورد حمايت دكتر مصدق نماينده اول تهران در مجلس هم قرار گرفته بود، 🔺بند معروف «ج»🔻 بود و هر مقام و كارمند كه مشمول اين بند می شد، صلاحيت خود را از دست می داد و بايد برای هميشه از خدمات عمومی [استخدام دولتي و شرکت در معاملات دولتی و همچنين مقامات انتخابی] محروم شود و برای اين كه اين افراد از هستی ساقط نشوند قرار بود كه بازنشسته يا بازخريد شوند.
🔸 دكتر سجادی و هيات او نخستين فهرست را سی ام امرداد 1329 به نخست وزير وقت دادند.
🔹 در اين فهرست اسامی چندين سناتور و نماينده مجلس و مقام ارشد دولتی از جمله سردار فاخر حكمت نماينده مجلس وجود داشت كه درزكردن پاره ای از اسامی به رسانه ها مردم را شاد كرده بود؛ ولی از همان لحظه كار سنگ اندازی بر سر راه اجرای آن شروع شد.
📌 ــ در ابتدا گفتند كه اگر افراد نتوانند از آراء صادره تقاضای تجديد نظر كنند، كشور می شود ديكتاتوری! كه قرار شد مقام يا كارمند مشمول بند «جيم»، نخست منتظر خدمت شود و سپس تقاضای تجديد نظر كند و بازنشسته شدنش موكول به نتيجه این رسيدگی باشد.
📌 ــ بعد اعتراض كردند كه اين آئين نامه بايد به صورت لايحه به مجلس برود و قانون شود كه دولت با اكراه بررسی اين پيشنهاد را وعده داد.
🔸 نيمه شهريور نخست وزير به مجلس گزارش داد كه چهارصد تن را كه نام آنان در نخستين فهرست آمده بود، باز نشسته موقت كرده است و به زودی نوبت به گروه ديگری خواهد رسيد كه كار رسيدگی به وضعيت آنان مراحل نهايی را طي می كند.
🔹 وقتی صحبت او به بركناری چند نماينده مجلس كه در بند «ج» قرار گرفته بودند رسيد، اين نمايندگان دست به اعتراض زدند كه مگر قوه مجريه می تواند در کار قوه مقننه دخالت كند و نماينده منتخب مردم را بركنار سازد؟ و ... كه دكتر مصدق ضمن دفاع از كار هيات تصفيه گفت كه چون نيّت، نجات مردم و كشور است، بله كه می شود.
🔸در اينجا سردار فاخر كه بعدا رييس مجلس هم شد چون از پرخاش به نتيجه ای نرسيد به گريه كردن و التماس افتاد.
🔹 جلسات بعدی مجلس همين وضعيت را داشت و يك بار نيز كار به مشاجره دكتر مصدق با سردار فاخر كشيد و سرانجام نمايندگان در معرض اتهام!! طرح يك ماده واحده را به مجلس دادند كه با اكثريت ضعيفی به تصويب رسيد و نتيجه بررسی های هيات را كأن لم يكن (بی اثر) اعلام كرد و تصميمی به اين اهميت كه يك انقلاب اداری بزرگ بود، بر باد رفت! و ....
[به هر ترتیب] كار پاكسازی اداری با تصويب ماده واحده پايان يافت؛ ولی اصطلاح «بند جيم» تا سالهای سال به عنوان يك كنايه ميان مردم باقی مانده بود كه به كارمندان مورد سوء ظن می گفتند «بند جيمی».
👇👇👇
[ ... و امروز، 14 شهریور سال 1397، این داستان ادامه دارد ...
📌 «قانون منع به کار گیری بازنشستگی و تبصره ها و استثناها» !!! ...]
📝 نقل از: نوشيروان کيهانی زاده
www.iranianshistoryonthisday.com/farsi.asp
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@CUIIC
https://t.me/CUIIC
🔖 [و داستان تکراری منع استخدام بازنشستگان]
🔸 تابستان سال 1329، موضوع تصفيه كاركنان دولت و سازمانهای عمومی از جمله برخی از مقامات انتخابی ايران از عناصر ناپاك و ناشايست، همه امور كشور را تحت الشعاع قرار داده بود.
🔹 در 14 شهريور 1329 اعلام شد که در نخستين مرحله پاكسازی، نام صدها مقام دولتي و كارمند در فهرست بازنشسته شدگان يا بازخريدشدگان قرار گرفته است.
🔸 قضيه پاكسازی اداری ايران، مدتها مورد بحث و رسيدگی بود؛ زيرا بر دولت و صاحبنظران وقت روشن شده بود كه دشواریهای ايران نتيجه بوروكراسی بد، فساد اداری، سوء مديريت ها، توصيه بازی، استخدامهای فاميلی و قبيله ای و همشهری بازی، و از همه بدتر عدم وفاداری پاره ای از مقامات و كارمندان به مسئوليت خود در مورد تامين منافع و رفاه مردم بود و مقامها و كارمندان به جای اين كه خود را خدمتگذار و نان خور مردم بدانند، بالاتر از آنان مي دانستند و .... چند تفسير و نطق، پاي رجال و اصطلاحا بزرگان را هم به ميان کشاند.
🔹 برای حل اين مسائل (اداری و مديريتی) كه به زعم رزم آرا، نخست وزير وقت و مشاورانش مانع هرگونه پيشرفت و اصلاحات بود، بايد ضربتی عمل می شد.
🔸 برای انجام اين امر (حل مسئله)، آيين نامه تصفيه به تصويب شورای وزيران رسيد و به اجرا گذارده شد و هياتی برای تهيه فهرست اين قبيل افراد به رياست دكتر محمد سجادی تشكيل شد و كار خود را آغاز كرد.
🔹 يكی از مواد اين آئين نامه كه مورد حمايت دكتر مصدق نماينده اول تهران در مجلس هم قرار گرفته بود، 🔺بند معروف «ج»🔻 بود و هر مقام و كارمند كه مشمول اين بند می شد، صلاحيت خود را از دست می داد و بايد برای هميشه از خدمات عمومی [استخدام دولتي و شرکت در معاملات دولتی و همچنين مقامات انتخابی] محروم شود و برای اين كه اين افراد از هستی ساقط نشوند قرار بود كه بازنشسته يا بازخريد شوند.
🔸 دكتر سجادی و هيات او نخستين فهرست را سی ام امرداد 1329 به نخست وزير وقت دادند.
🔹 در اين فهرست اسامی چندين سناتور و نماينده مجلس و مقام ارشد دولتی از جمله سردار فاخر حكمت نماينده مجلس وجود داشت كه درزكردن پاره ای از اسامی به رسانه ها مردم را شاد كرده بود؛ ولی از همان لحظه كار سنگ اندازی بر سر راه اجرای آن شروع شد.
📌 ــ در ابتدا گفتند كه اگر افراد نتوانند از آراء صادره تقاضای تجديد نظر كنند، كشور می شود ديكتاتوری! كه قرار شد مقام يا كارمند مشمول بند «جيم»، نخست منتظر خدمت شود و سپس تقاضای تجديد نظر كند و بازنشسته شدنش موكول به نتيجه این رسيدگی باشد.
📌 ــ بعد اعتراض كردند كه اين آئين نامه بايد به صورت لايحه به مجلس برود و قانون شود كه دولت با اكراه بررسی اين پيشنهاد را وعده داد.
🔸 نيمه شهريور نخست وزير به مجلس گزارش داد كه چهارصد تن را كه نام آنان در نخستين فهرست آمده بود، باز نشسته موقت كرده است و به زودی نوبت به گروه ديگری خواهد رسيد كه كار رسيدگی به وضعيت آنان مراحل نهايی را طي می كند.
🔹 وقتی صحبت او به بركناری چند نماينده مجلس كه در بند «ج» قرار گرفته بودند رسيد، اين نمايندگان دست به اعتراض زدند كه مگر قوه مجريه می تواند در کار قوه مقننه دخالت كند و نماينده منتخب مردم را بركنار سازد؟ و ... كه دكتر مصدق ضمن دفاع از كار هيات تصفيه گفت كه چون نيّت، نجات مردم و كشور است، بله كه می شود.
🔸در اينجا سردار فاخر كه بعدا رييس مجلس هم شد چون از پرخاش به نتيجه ای نرسيد به گريه كردن و التماس افتاد.
🔹 جلسات بعدی مجلس همين وضعيت را داشت و يك بار نيز كار به مشاجره دكتر مصدق با سردار فاخر كشيد و سرانجام نمايندگان در معرض اتهام!! طرح يك ماده واحده را به مجلس دادند كه با اكثريت ضعيفی به تصويب رسيد و نتيجه بررسی های هيات را كأن لم يكن (بی اثر) اعلام كرد و تصميمی به اين اهميت كه يك انقلاب اداری بزرگ بود، بر باد رفت! و ....
[به هر ترتیب] كار پاكسازی اداری با تصويب ماده واحده پايان يافت؛ ولی اصطلاح «بند جيم» تا سالهای سال به عنوان يك كنايه ميان مردم باقی مانده بود كه به كارمندان مورد سوء ظن می گفتند «بند جيمی».
👇👇👇
[ ... و امروز، 14 شهریور سال 1397، این داستان ادامه دارد ...
📌 «قانون منع به کار گیری بازنشستگی و تبصره ها و استثناها» !!! ...]
📝 نقل از: نوشيروان کيهانی زاده
www.iranianshistoryonthisday.com/farsi.asp
#اکوتا
✅ اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی
@CUIIC
https://t.me/CUIIC
Telegram
َ
هُنا أبعثِر مشَاعري ولا أَبالي لفهمِك.