روزنوشت‌های احسان محمدی
17.3K subscribers
3.58K photos
1.17K videos
61 files
367 links
🎓دکترای فرهنگ و ارتباطات
📡مشاور رسانه‌ای
📰روزنامه‌نگار
📺 کارشناس رادیو و تلویزیون

📚 کتاب‌ها‌: جنگ بود، مارکز در تاکسی، شیوه دلبری و متروآشوبی و گنجینه‌پنهان

🔰صفحه اینستاگرام: ehsanmohammadi94
🔰توئیتر: ehsanm92
Download Telegram
#شعر_شب

چنان گرفته ترا بازوان پیچکی ام
که گویی از تو جدا نه، که با تو من یکی ام

نه آشنایی ام امروزی است با تو همین
که می شناسمت از خوابهای کودکی ام

عروسوار خیال منی که آمده ای
دوباره باز به مهمانی عروسکی ام

همین نه بانوی شعر منی که مدحت تو
به گوش می رسد از بانگ چنگ رودکی ام

نسیم و نخ بده از خاک تا رها بشود
به یک اشاره ی تو، روح بادباکی ام

چه برکه ای تو که تا آب آبی است در آن
شناور است همه تار و پود جلبکی ام

به خون خود شوم آبروی عشق آری
اگر مدد برساند سرشت بابکی ام

کنار تو نفسی با فراغ دل بکشم
اگر امان بدهد سرنوشت بختکی ام
#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چنان گرفته ترا بازوان پیچکی‌ام
که گویی از تو جدا نه که با تو من یکی‌ام

نه آشنایی‌ام امروزی است با تو همین
که می شناسمت از خوابهای کودکی‌ام

#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
من بی تو امشب دلم شادمان نیست اینجا
بی من، تو هر جا که هستی دلت شاد، امشب
#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
آغوش تو ای دوست! در باغ بهشت است
یک شب به در آی از خود و بر من بگشایش

هر دیده که بینم به تو می سنجم و زشت است
چشمی که تو را دید، جز این نیست سزایش

دل بیمش از این نیست که در بند تو افتاد
ترسد که کُنی روزی از این بند رهایش

وصل تو، خود جان و همه جان جوان است
غم نیست اگر جان بستانی به بهایش

بانوی من! اندیشه مکن، عشق نمرده ست
در شعر من اینسان که بلند است صدایش

#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
به سينه مي زندم سر، دلي كه كرده هوايت
دلي كه كرده هواي كرشمه‌هاي صدايت

نه يوسفم، نه سياوش، به نفس كشتن و پرهيز
كه آورد دلم اي دوست! تاب وسوسه‌هايت

ترا ز جرگه‌ي انبوه خاطرات قديمي
برون كشيده‌ام و دل نهاده‌ام به صفايت

تو سخت و دير به دست آمدي مرا و عجب نيست
نمي‌كنم اگر اي دوست، سهل و زود ، رهايت

گره به كار من افتاده است از غم غربت
كجاست چابكي دست‌هاي عقده‌گشايت؟

به كبر شعر مَبينم كه تكيه داده به افلاك
به خاكساري دل بين كه سر نهاده به پايت

"دلم گرفته برايت" زبان ساده‌ي عشق است
سليس و ساده بگويم: دلم گرفته برايت
#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
می روی و دل اگر زنده بمانم با توست
ور نمانم ، همه جا روح و روانم با توست...

چون چراغی که فرا راه تو سوزد همه شب
به سلامت برو ای دوست که جانم با توست
#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
گرچه تو دوری از بَرَم، همره خويش می‌برم
شب همه شب به بسترم، ياد تو را به جای تو!
#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

آغوش تو ای دوست! در باغ بهشت است
یک شب بدر آی از خود و بر من بگشایش

هر دیده که بینم به تو میسنجم و زشت است
چشمی که تو را دید، جزین نیست سزایش

دل بیمش ازین نیست که در بند تو افتاد
ترسد که کنی روزی ازین بند رهایش

وصل تو، خود جان و همه جان جوان است
غم نیست اگر جان بستانی به بهایش

بانوی من! اندیشه مکن، عشق نمرده ست
در شعر من اینسان که بلند است صدایش
#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

از تو شهرم قفس است ای همه آزادی من!
غم مرا هم نفس است ای تو همه شادی من!

بی تو آوارم و بر خویش فرو ریخته ام
ای همه سقف و ستون و همه آبادی من
#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
به سینه می زَنَدم سر، دلی که کرده هوایت
دلی که کرده هوای کرشمه‌های صدایت

"دلم گرفته برایت" زبان ساده‌ی عشق است
سلیس و ساده بگویم: دلم گرفته برایت!
#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

به شب سلام
که بی تو رفیق راه من است

سیاه چادرش امشب
پناهگاه من است

#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

هزار درد مرا، عاشقانه درمان باش
هزار راه مرا، ای یگانه پایان باش

برای آنکه نگویند، جسته‌ایم و نبود
تو آن‌که جسته و پیداش کرده‌ام، آن باش

دوباره زنده کن این خسته ی خزان زده را
حلول کن به تنم جان ببخش و جانان باش

کویر تشنه‌ی عشقم، تداوم عطشم
دگر بس است، ز باران مگوی، باران باش

دوباره سبز کن این شاخه‌ی خزان زده را
دوباره در تن من روح نوبهاران باش

بدین صدای حزین، وین نوای آهنگین
به باغ خسته‌ی عشقم، هزاردستان باش
#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
با منی و تصویرت، در صف تداعی ها
اختتام پیش از خواب، افتتاح بیداری ست...
#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

پرسیدمش: چگونه و کِی صبح می‌شود؟
چشمی ز هم گشود به ‌نرمی جواب را...

#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب

نه‌ هر مخاطب و هر حرف و هر حدیث خوش است
که جز با تو، با دگرم نیست ذوق گفت و شنود
#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
منگر چنين به چشمم، ای چشم آهوانه
ترسم قرار و صبرم برخيزد از ميانه

ترسم به نام بوسه، غارت كنم لبت را
با عذر بی‌قراری، اين بهترين بهانه

#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
منگر چنين به چشمم، ای چشم آهوانه
ترسم قرار و صبرم برخيزد از ميانه

ترسم به نام بوسه، غارت كنم لبت را
با عذر بی‌قراری، اين بهترين بهانه

#حسین_منزوی
🖋 @ehsanmohammadi95