سوالي درباره خصوصي سازي
بعد از مدت طولاني جستجو و پرسش هاي متوالي از خبرگان، هنوز يك شركت دولتي كه پس از خصوصي سازي كارايي بيشتري پيدا كرده باشد ( مثلا افزايش پايدار ROE)نيافته ام. از مخاطبان ارجمند خواهشمندم در صورتي كه مصداقي در اين مورد سراغ دارند نگارنده را راهنمايي كنند.
https://telegram.me/eghtesadsiasi
بعد از مدت طولاني جستجو و پرسش هاي متوالي از خبرگان، هنوز يك شركت دولتي كه پس از خصوصي سازي كارايي بيشتري پيدا كرده باشد ( مثلا افزايش پايدار ROE)نيافته ام. از مخاطبان ارجمند خواهشمندم در صورتي كه مصداقي در اين مورد سراغ دارند نگارنده را راهنمايي كنند.
https://telegram.me/eghtesadsiasi
فرمايشات جناب تاج زاده اولا غلط و غير فني، و ثانيا در شرايط فعلي نهايت وقت ناشناسي و عدم توجه به منافع ملي است. فروكاستن يك واقعه پوياي وسيع فني آغاز شده از زمستان ٩٥ ان هم در بازار حواله( و نه نقد) به تحليل هاي بسيط سياسي اولا نشان دهنده عدم آشنايي ايشان با حداقل هاي فني در اين زمينه است و ثانيا كوچكترين فايده اي براي حل موضوع ندارد.
در شرايط فعلي بزرگترين لطفي كه سياسيون مي توانند به اقتصاد كنند، " سكوت" است.
در شرايط فعلي بزرگترين لطفي كه سياسيون مي توانند به اقتصاد كنند، " سكوت" است.
Forwarded from خبرگزاری فارس
طیبنیا: شایعهای که از قول من درباره بازار ارز در شبکههای مجازی منتشر شده کذب محض است
وزیر اقتصاد دولت یازدهم در گفتوگو با فارس:
🔹شایعهای در حال انتشار در برخی شبکههای اجتماعی از قول بنده است مبنی بر اینکه سه موسسه مالی اعتباری قبل از عید ۱۲۰ هزار میلیارد تومان ارز خریداری کردهاند.
🔹این شایعه کذب محض است و هیچ نسبتی با واقعیت ندارد و هرگز چنین مطلبی نگفتهام.
🔹چند روز پیش، در جلسهای عدهای گفتند که برخی نهادها میخواهند اختلال ارزی ایجاد کنند که بنده خطاب به آن جمع گفتم تمام این اتفاقات، منطق اقتصادی دارد. این حرفها چیست که میزنید؟
fna.ir/blhm2z
@Farsna
وزیر اقتصاد دولت یازدهم در گفتوگو با فارس:
🔹شایعهای در حال انتشار در برخی شبکههای اجتماعی از قول بنده است مبنی بر اینکه سه موسسه مالی اعتباری قبل از عید ۱۲۰ هزار میلیارد تومان ارز خریداری کردهاند.
🔹این شایعه کذب محض است و هیچ نسبتی با واقعیت ندارد و هرگز چنین مطلبی نگفتهام.
🔹چند روز پیش، در جلسهای عدهای گفتند که برخی نهادها میخواهند اختلال ارزی ایجاد کنند که بنده خطاب به آن جمع گفتم تمام این اتفاقات، منطق اقتصادی دارد. این حرفها چیست که میزنید؟
fna.ir/blhm2z
@Farsna
درباره سیاست جدید ارزی بانک مرکزی
شخصی نزد فقیه رفت و پرسید آیا می توان بدون وضو نماز خواند؟
فقیه پاسخ داد: معلوم است که نه.
فرد خندید و گفت: ما خواندیم شد!
شخصی نزد فقیه رفت و پرسید آیا می توان بدون وضو نماز خواند؟
فقیه پاسخ داد: معلوم است که نه.
فرد خندید و گفت: ما خواندیم شد!
اصرار بر واگذاری اموال بانکها منطقی است؟
❌یکی از اصول مسلط بر ذهن سیاستگذاران اقتصادی در ایران لزوم خروج بانکها از بنگاهداری ( و مستغلات) است. این مسئله آنقدر مهم است که برای آن قانون وجود دارد و تخطی مدیران بانک از خروج از بنگاهداری طبق جدول تعیین شده جرم انگاری شده و مجازات زندان دارد. اما آیا واقعا - در شرایط فعلی- خروج بانک ها از بنگاهداری مهم و عقلانی است؟
1️⃣کل عدد واگذار شده از دارایی بانکها در این قالب در طی 5 سال گذشته حدود 13 هزار میلیارد تومان بوده و برنامه برای افزایش ناگهانی آن به حدود 30 هزار میلیارد تومان توسط وزیر محترم اقتصاد امروز اعلام شد. اندازه این اعداد نسبت به اندازه دارایی موهومی که در ترازنامه بانکها موجود است بسیار اندک است. این عدد همچنین نسبت به کل دارایی سیستم بانکی هم اندک است(حدود 2 درصد) و در واقع انجام ان بهبود معناداری در سمت راست ترازنامه بانکی ایجاد نمی کند.
2️⃣درباره کل بنگاهداری بانکها( جدای از مستغلات) اعداد مشخصی ابراز نشده است اما آقای حیدری در انتهای سال 94 عدد 38 هزار میلیارد تومان را ذکر کرده اند که با توجه به واگذاری های انجام شده و با در نظر گرفتن مقدار افزایش شاخص در این سالها یک براورد منطقی در طی این سال اکنون کمتر از 50 هزار میلیارد تومان است. مجددا سهم این عدد از کل ترازنامه بانکی حدود 2.5 درصد است. به بیان دیگر واگذاری همه شرکتهای بانکی هم اساسا تغییر معناداری در ترازنامه ایجاد نمی کند که این همه فریاد و فشار سیاسی برای آن وجود دارد. همچنین باز نسبت این عدد به دارایی موهومی محاسبه شده در سه بررسی کیفیت دارایی سیستم بانکی بسیار کمتر از ده درصد است و اثر چندانی بر حل مشکل شکاف دارایی بدهی بانکها نخواهد داشت.
3️⃣درباره مستغلات جمع دارایی مستغلات بانکی که راسا توسط بانک تملیک شده و از جنس تملیک وثایق نبوده است حدود 50 هزار میلیارد تومان است که مجددا هم نسبت به ترازنامه و هم نسبت به دارایی موهومی درصد کمی است و با جنجال های مرسوم در رسانه ها همخوانی ندارد. نکته حایز اهمیت درباره مستغلات ان است که اولا عموم آن( به لحاظ وزن ارزشی) تجاری و مستغلات لوکس است و هر ان چه نقد پذیری نسبی داشته( املاک کوچک و متوسط) پیش از این فروخته شده است. اصرار بر واگذاری این جنس املاک اساسا نتیجه خاصی به همراه ندارد که طرح کم توفیق بزرگترین حراج املاک بانکی در انتهای 95 نمونه معروفی از آن است.
4️⃣نحوه واگذاری توام با فشاری که اقای کرباسیان انتخاب نموده اند هر چند به شهادت امار کمک چندانی به بهبود ترازنامه سیستم بانکی یا پر کردن شکاف دارایی بدهی نمی کند اما منافع بسیار برای خریداران این اموال بخصوص درباره شرکتها به همراه دارد. تقسیط این اموال با نرخ نازل 15 درصد، نوع فروش با پیش پرداخت اندک و سایر لوازم فروش به هر قیمت و چوب حراج زدن اجباری فرصتی ویژه برای خریداران عموما موثر فراهم می اورد تا از این منافع استفاده مناسبی را نمایند و نوعی هم افزایی بین تبلیغ فروش اجباری دارایی های بانکی و منافع این افراد وجود دارد که در پرونده های واگذاری متفاوت به عینه قابل ارائه است.
5️⃣سوال اصلی این است که کاهش دارایی های ثابت و شرکتها در شرایط رکود و افزایش سهم تسهیلات در سبد دارایی بانکها در شرایط رکود اساسا ریسک بانکها را افزایش می دهد یا می کاهد؟ و سوال دیگر ان که اساسا شرکتداری بانکها به منطق وکالت سرمایه گذاری در بانکداری اسلامی نزدیکتر است یا تسهیلات دهی آنها؟
6️⃣ممکن است گفته شود این واگذاری ها مصروف افزایش سرمایه سیستم بانکی می شود و با ارتقای ضریب کفایت سرمایه سیستم را از بحران خارج می کند. جدای از ان که اکنون انتقادات بسیار به ادبیات کفایت سرمایه و بال در جهان وجود دارد اساسا ابعاد بحران بانکی اکنون بسیار بزرگتر از ان است که بتوان با افزایش کفایت سرمایه به جنگ ان رفت.
7️⃣اگر اصراری بر واگذاری مستغلات وجود دارد دستکم تبدیل ان ها به reit و استفاده از ان به عنوان وثیقه اضافه برداشت منطقی تر و واقعی تر است.
https://telegram.me/eghtesadsiasi
❌یکی از اصول مسلط بر ذهن سیاستگذاران اقتصادی در ایران لزوم خروج بانکها از بنگاهداری ( و مستغلات) است. این مسئله آنقدر مهم است که برای آن قانون وجود دارد و تخطی مدیران بانک از خروج از بنگاهداری طبق جدول تعیین شده جرم انگاری شده و مجازات زندان دارد. اما آیا واقعا - در شرایط فعلی- خروج بانک ها از بنگاهداری مهم و عقلانی است؟
1️⃣کل عدد واگذار شده از دارایی بانکها در این قالب در طی 5 سال گذشته حدود 13 هزار میلیارد تومان بوده و برنامه برای افزایش ناگهانی آن به حدود 30 هزار میلیارد تومان توسط وزیر محترم اقتصاد امروز اعلام شد. اندازه این اعداد نسبت به اندازه دارایی موهومی که در ترازنامه بانکها موجود است بسیار اندک است. این عدد همچنین نسبت به کل دارایی سیستم بانکی هم اندک است(حدود 2 درصد) و در واقع انجام ان بهبود معناداری در سمت راست ترازنامه بانکی ایجاد نمی کند.
2️⃣درباره کل بنگاهداری بانکها( جدای از مستغلات) اعداد مشخصی ابراز نشده است اما آقای حیدری در انتهای سال 94 عدد 38 هزار میلیارد تومان را ذکر کرده اند که با توجه به واگذاری های انجام شده و با در نظر گرفتن مقدار افزایش شاخص در این سالها یک براورد منطقی در طی این سال اکنون کمتر از 50 هزار میلیارد تومان است. مجددا سهم این عدد از کل ترازنامه بانکی حدود 2.5 درصد است. به بیان دیگر واگذاری همه شرکتهای بانکی هم اساسا تغییر معناداری در ترازنامه ایجاد نمی کند که این همه فریاد و فشار سیاسی برای آن وجود دارد. همچنین باز نسبت این عدد به دارایی موهومی محاسبه شده در سه بررسی کیفیت دارایی سیستم بانکی بسیار کمتر از ده درصد است و اثر چندانی بر حل مشکل شکاف دارایی بدهی بانکها نخواهد داشت.
3️⃣درباره مستغلات جمع دارایی مستغلات بانکی که راسا توسط بانک تملیک شده و از جنس تملیک وثایق نبوده است حدود 50 هزار میلیارد تومان است که مجددا هم نسبت به ترازنامه و هم نسبت به دارایی موهومی درصد کمی است و با جنجال های مرسوم در رسانه ها همخوانی ندارد. نکته حایز اهمیت درباره مستغلات ان است که اولا عموم آن( به لحاظ وزن ارزشی) تجاری و مستغلات لوکس است و هر ان چه نقد پذیری نسبی داشته( املاک کوچک و متوسط) پیش از این فروخته شده است. اصرار بر واگذاری این جنس املاک اساسا نتیجه خاصی به همراه ندارد که طرح کم توفیق بزرگترین حراج املاک بانکی در انتهای 95 نمونه معروفی از آن است.
4️⃣نحوه واگذاری توام با فشاری که اقای کرباسیان انتخاب نموده اند هر چند به شهادت امار کمک چندانی به بهبود ترازنامه سیستم بانکی یا پر کردن شکاف دارایی بدهی نمی کند اما منافع بسیار برای خریداران این اموال بخصوص درباره شرکتها به همراه دارد. تقسیط این اموال با نرخ نازل 15 درصد، نوع فروش با پیش پرداخت اندک و سایر لوازم فروش به هر قیمت و چوب حراج زدن اجباری فرصتی ویژه برای خریداران عموما موثر فراهم می اورد تا از این منافع استفاده مناسبی را نمایند و نوعی هم افزایی بین تبلیغ فروش اجباری دارایی های بانکی و منافع این افراد وجود دارد که در پرونده های واگذاری متفاوت به عینه قابل ارائه است.
5️⃣سوال اصلی این است که کاهش دارایی های ثابت و شرکتها در شرایط رکود و افزایش سهم تسهیلات در سبد دارایی بانکها در شرایط رکود اساسا ریسک بانکها را افزایش می دهد یا می کاهد؟ و سوال دیگر ان که اساسا شرکتداری بانکها به منطق وکالت سرمایه گذاری در بانکداری اسلامی نزدیکتر است یا تسهیلات دهی آنها؟
6️⃣ممکن است گفته شود این واگذاری ها مصروف افزایش سرمایه سیستم بانکی می شود و با ارتقای ضریب کفایت سرمایه سیستم را از بحران خارج می کند. جدای از ان که اکنون انتقادات بسیار به ادبیات کفایت سرمایه و بال در جهان وجود دارد اساسا ابعاد بحران بانکی اکنون بسیار بزرگتر از ان است که بتوان با افزایش کفایت سرمایه به جنگ ان رفت.
7️⃣اگر اصراری بر واگذاری مستغلات وجود دارد دستکم تبدیل ان ها به reit و استفاده از ان به عنوان وثیقه اضافه برداشت منطقی تر و واقعی تر است.
https://telegram.me/eghtesadsiasi
اقتصاد و سیاست
1️⃣در شبهای انتخابات،در جلسه با یکی از اقتصاددانان محترم دولت که مروج بعضی پایه های اصلی سیاستگذاری اقتصاد دولت مستقر هستند، ایشان فرمودند که فلان تجویزشان لزوما درست نبوده است و تلویحا از لزوم تغییر فوری سیاست مورد اشاره سخن گفتند.
2️⃣کمی بعد داشتم از خیابان انقلاب رد می شدم که در محاصره هواداران پرشور رییس جمهور محترم بود. تعدادی از هواداران کاغذی در دست داشتند که نوشته بود:" من اقتصاد دانم. اگر سوالی از من دارید بپرسید"
دیدم یکی از این "اقتصاد دانان" جوان با حرارت مقابل مخاطبین از ان سیاست مورد بحث ما در جلسه فوق الذکر دفاع می کرد و دلیل اصلی اش آن بود که آن اقتصاد دان محترم ذکر شده در بند قبل این سیاست را توصیه کرده. اجازه خواستم و جلو رفتم و بدون اشاره به پشیمانی آن استاد، دلایل خودم را برای غلط بودن گزاره های مربوطه عرض کردم. "اقتصاددان" جوان برآشفت که تو لاجرم از طرفداران فلان کاندیدای رقیبی و با زوری که از اقتصاددانان بعید است دست انداخت به شانه من که لابد تادیبم کند. گفتم من دلایلم را گفتم و به شما هم توصیه می کنم اگر می خواهید از کاندیدای خود دفاع کنید لااقل این نظریه های غلط را ترویج نکنید. به جاي دليلفحشی به من داد و رفتم.
3️⃣رفیق ارجمندی دارم که بی شک از سرآمدان اقتصاد حوزه پول در ایران است. وقتی رفته بود برای مصاحبه هیئت علمی، رییس دانشکده مذکور بعد از دیدن رزومه پیمان و پر و سطح سواد او ، کنایه زده بود که تو با ما هم خط نیستی و زبانم لال مذهبی هستی وجایت اینجا نیست. و البته شاید نمی دانست که حزب اللهی بودن یا نبودن چیزی از صحت فنی نظرات صائب رفیق ما درباره فرآیند مدیریت کل های پولی نمی کاهد.
3️⃣رفقای نازنین، اقتصاد دانان محترمی که با هم نشست و برخاست می کنیم. این که سوابق اجتماعی شما و من چه بوده، یا این که پارادایم غالب سیاسی ما چیست، قطعا اثری بر روا و ناروای وجوه فنی دانسته های ما ندارد.
اگر اشاره کرده ام با حفظ همین سیاست خارجی موجود می شود نقشه ارزی و تجاری بهینه و شفاف داشت( درست باشد یا غلط) نباید باعث برآشفتگی كسي باشد كه با من هم نظر نيست. حداکثر آن است که می پرسد چگونه و من پاسخ می دهم و سره و ناسره فنی عرایضم معلوم می شوم.
دسته بندی های سیاسی چیزی به کیفیت نظرات فنی ما نمی افزاید. هیچ چیز اموزنده تر از گفتگو نیست.
https://telegram.me/eghtesadsiasi
1️⃣در شبهای انتخابات،در جلسه با یکی از اقتصاددانان محترم دولت که مروج بعضی پایه های اصلی سیاستگذاری اقتصاد دولت مستقر هستند، ایشان فرمودند که فلان تجویزشان لزوما درست نبوده است و تلویحا از لزوم تغییر فوری سیاست مورد اشاره سخن گفتند.
2️⃣کمی بعد داشتم از خیابان انقلاب رد می شدم که در محاصره هواداران پرشور رییس جمهور محترم بود. تعدادی از هواداران کاغذی در دست داشتند که نوشته بود:" من اقتصاد دانم. اگر سوالی از من دارید بپرسید"
دیدم یکی از این "اقتصاد دانان" جوان با حرارت مقابل مخاطبین از ان سیاست مورد بحث ما در جلسه فوق الذکر دفاع می کرد و دلیل اصلی اش آن بود که آن اقتصاد دان محترم ذکر شده در بند قبل این سیاست را توصیه کرده. اجازه خواستم و جلو رفتم و بدون اشاره به پشیمانی آن استاد، دلایل خودم را برای غلط بودن گزاره های مربوطه عرض کردم. "اقتصاددان" جوان برآشفت که تو لاجرم از طرفداران فلان کاندیدای رقیبی و با زوری که از اقتصاددانان بعید است دست انداخت به شانه من که لابد تادیبم کند. گفتم من دلایلم را گفتم و به شما هم توصیه می کنم اگر می خواهید از کاندیدای خود دفاع کنید لااقل این نظریه های غلط را ترویج نکنید. به جاي دليلفحشی به من داد و رفتم.
3️⃣رفیق ارجمندی دارم که بی شک از سرآمدان اقتصاد حوزه پول در ایران است. وقتی رفته بود برای مصاحبه هیئت علمی، رییس دانشکده مذکور بعد از دیدن رزومه پیمان و پر و سطح سواد او ، کنایه زده بود که تو با ما هم خط نیستی و زبانم لال مذهبی هستی وجایت اینجا نیست. و البته شاید نمی دانست که حزب اللهی بودن یا نبودن چیزی از صحت فنی نظرات صائب رفیق ما درباره فرآیند مدیریت کل های پولی نمی کاهد.
3️⃣رفقای نازنین، اقتصاد دانان محترمی که با هم نشست و برخاست می کنیم. این که سوابق اجتماعی شما و من چه بوده، یا این که پارادایم غالب سیاسی ما چیست، قطعا اثری بر روا و ناروای وجوه فنی دانسته های ما ندارد.
اگر اشاره کرده ام با حفظ همین سیاست خارجی موجود می شود نقشه ارزی و تجاری بهینه و شفاف داشت( درست باشد یا غلط) نباید باعث برآشفتگی كسي باشد كه با من هم نظر نيست. حداکثر آن است که می پرسد چگونه و من پاسخ می دهم و سره و ناسره فنی عرایضم معلوم می شوم.
دسته بندی های سیاسی چیزی به کیفیت نظرات فنی ما نمی افزاید. هیچ چیز اموزنده تر از گفتگو نیست.
https://telegram.me/eghtesadsiasi
برداشت غلط از مفهوم پیمان سپاری
1️⃣آقای دکتر غنی نژاد متن تندی بر علیه پیمان سپاری نوشته اند و توضیح داده اند که این کار در زمان شاه و بعد از آن هم انجام شده و هرگز به نتیجه نرسیده است و عامل فساد است و به تعریض تحلیل گران هوادار پیمان سپاری را ساده لوح خوانده اند.
2️⃣لازم است در ابتدا پرسیده شود منظور ایشان کدام شیوه پیمان سپاری است. ان چه در زمان شاه اجرا شد با آن چه بعدتر رخ داد تفاوت های ماهوی دارد. حتی پیمان سپاری ابتدای دهه هفتاد با نمونه انتهای دهه هفتاد تفاوت فنی بارز دارد. این تفاوت های فنی نه صرفا در شیوه اجرا بلکه حتی در روح حاکم است.
3️⃣باز لازم است پرسیده شود منظور از پیمان سپاری بد، پیمان سپاری با کدام نرخ است؟ آیا پیمان سپاری با نرخ بازار هم ( مثلاانتقال برگه صادراتی توسط صادرکننده به واردکننده) ایجاد فساد می کند؟ آیا پیمان سپاری با نرخ سنا هم انگیزه فساد می سازد؟
4️⃣در این که روش دولت محترم در اجرای پیمان سپاری صحیح نیست با ایشان هم عقیده ام اما گمان می کنم یکی انگاشتن همه روشهای پیمان سپاری در همه این سالها که از قضا نتایج متفاوتی داشته است چندان صحیح نیست.
5️⃣ان چه دولت اجرا می کند هم به دلیل استثناهای بزرگ( عراق، افغانستان)، ایجاد انگیزه برای کم اظهاری صادرات( مسئله 80 درصد صادرات غیر نفتی)، از بین بردن تنوع نقاط انباشت بستانکاری ارزی ایرانیان( تنگ کردن روشها با هدف افزایش واریزی به حسابهای معرفی شده بانک مرکزی) و نیز بلحاظ زمان اجرا( از دست دادن فرصت اسفند و فروردین و آغاز از ماه کاری اردیبهشت) قابل دفاع نیست اما این به این معنا نیست که مطلق پیمان سپاری بی فایده، غلط یا ساده لوحانه است. مجموعا تصور می کنم رویکرد جناب دکتر غنی نژاد به پیمان سپاری کمابیش ایدئولوژیک و برخاسته از نگاه اتريشي ایشان است و نه فنی و مبتنی بر واقعیت.
https://telegram.me/eghtesadsiasi
1️⃣آقای دکتر غنی نژاد متن تندی بر علیه پیمان سپاری نوشته اند و توضیح داده اند که این کار در زمان شاه و بعد از آن هم انجام شده و هرگز به نتیجه نرسیده است و عامل فساد است و به تعریض تحلیل گران هوادار پیمان سپاری را ساده لوح خوانده اند.
2️⃣لازم است در ابتدا پرسیده شود منظور ایشان کدام شیوه پیمان سپاری است. ان چه در زمان شاه اجرا شد با آن چه بعدتر رخ داد تفاوت های ماهوی دارد. حتی پیمان سپاری ابتدای دهه هفتاد با نمونه انتهای دهه هفتاد تفاوت فنی بارز دارد. این تفاوت های فنی نه صرفا در شیوه اجرا بلکه حتی در روح حاکم است.
3️⃣باز لازم است پرسیده شود منظور از پیمان سپاری بد، پیمان سپاری با کدام نرخ است؟ آیا پیمان سپاری با نرخ بازار هم ( مثلاانتقال برگه صادراتی توسط صادرکننده به واردکننده) ایجاد فساد می کند؟ آیا پیمان سپاری با نرخ سنا هم انگیزه فساد می سازد؟
4️⃣در این که روش دولت محترم در اجرای پیمان سپاری صحیح نیست با ایشان هم عقیده ام اما گمان می کنم یکی انگاشتن همه روشهای پیمان سپاری در همه این سالها که از قضا نتایج متفاوتی داشته است چندان صحیح نیست.
5️⃣ان چه دولت اجرا می کند هم به دلیل استثناهای بزرگ( عراق، افغانستان)، ایجاد انگیزه برای کم اظهاری صادرات( مسئله 80 درصد صادرات غیر نفتی)، از بین بردن تنوع نقاط انباشت بستانکاری ارزی ایرانیان( تنگ کردن روشها با هدف افزایش واریزی به حسابهای معرفی شده بانک مرکزی) و نیز بلحاظ زمان اجرا( از دست دادن فرصت اسفند و فروردین و آغاز از ماه کاری اردیبهشت) قابل دفاع نیست اما این به این معنا نیست که مطلق پیمان سپاری بی فایده، غلط یا ساده لوحانه است. مجموعا تصور می کنم رویکرد جناب دکتر غنی نژاد به پیمان سپاری کمابیش ایدئولوژیک و برخاسته از نگاه اتريشي ایشان است و نه فنی و مبتنی بر واقعیت.
https://telegram.me/eghtesadsiasi
1️⃣ديروز جهت كاري به مخابرات منطقه خود مراجعه كرده بودم. به هر دليل، عمليات پرداخت يك بدهي ١٣٠٠ توماني، حدود ١.٥ ساعت طول كشيد.
2️⃣در خلال اين يك ساعت و نيم سه توريست اروپايي با فاصله وارد مركز شدند تا سيمكارت بخرند.
هر كدام كه وارد مي شدند اول با تحير به دستگاه نوبت دهي تمام فارسي نگاه مي كردند و با ان كه همگي دنبال خريد سيمكارت بودند بدليل عدم اشنايي با زبان فارسي، نوبت صف تلفن ثابت را مي گرفتند.
3️⃣كاركنان واحد تلفن همراه با خنده ان ها را تماشا مي كردند كه چطور هاج و واج هستند و مي خنديدند كه اين ها الان بايد كلي در صف تلفن ثابت بايستند و بعد بفهمند كه اشتباه شده و بعد پيش ما بيايند و ما هم بگوييم فروش سيمكارت همه اپراتور ها به اتباع خارجي از اول فروردين ممنوع شده است.
4️⃣هر دو بار( دو نفر از سه نفر همزمان بودند)از بيخيالي كاركنان ناراحت شدم و جلو رفتم و براي مهمانان سرگردان توضيح دادم كه هم نوبت را اشتباه گرفته اند و هم سيمكارت به اتباع خارجي داده نمي شود.
توريست ها تعجب مي كردند و مي پرسيدند مگر ممكن است؟ دو تاي با هم آمده، شماره را براي ثبت نام اسنپ مي خواستند چون اسنپ شماره غير ايراني قبول نمي كند.
5️⃣كارمند محترم همراه اول از ان گوشه مي خنديد كه شما بيا يك صندلي اينجا بگذار و توريست ها را- كه ظاهرا تعداد مراجعاتشان زياد است- راهنمايي كن!!! در هر دو بار توريست ها با شگفتي و خشم مركز را ترك كردند.
6️⃣اين كه چرا فروش سيمكارت به خارجي ها ممنوع شده را كمابيش مي شود حدس زد اما تصور اين كه همين جريان نيمه و نصفه گردشگري را مي توان بدون بديهيات زير ساخت ارتباطي حفاظت كرد كمي بيش از حد بعيد است.
https://telegram.me/eghtesadsiasi
2️⃣در خلال اين يك ساعت و نيم سه توريست اروپايي با فاصله وارد مركز شدند تا سيمكارت بخرند.
هر كدام كه وارد مي شدند اول با تحير به دستگاه نوبت دهي تمام فارسي نگاه مي كردند و با ان كه همگي دنبال خريد سيمكارت بودند بدليل عدم اشنايي با زبان فارسي، نوبت صف تلفن ثابت را مي گرفتند.
3️⃣كاركنان واحد تلفن همراه با خنده ان ها را تماشا مي كردند كه چطور هاج و واج هستند و مي خنديدند كه اين ها الان بايد كلي در صف تلفن ثابت بايستند و بعد بفهمند كه اشتباه شده و بعد پيش ما بيايند و ما هم بگوييم فروش سيمكارت همه اپراتور ها به اتباع خارجي از اول فروردين ممنوع شده است.
4️⃣هر دو بار( دو نفر از سه نفر همزمان بودند)از بيخيالي كاركنان ناراحت شدم و جلو رفتم و براي مهمانان سرگردان توضيح دادم كه هم نوبت را اشتباه گرفته اند و هم سيمكارت به اتباع خارجي داده نمي شود.
توريست ها تعجب مي كردند و مي پرسيدند مگر ممكن است؟ دو تاي با هم آمده، شماره را براي ثبت نام اسنپ مي خواستند چون اسنپ شماره غير ايراني قبول نمي كند.
5️⃣كارمند محترم همراه اول از ان گوشه مي خنديد كه شما بيا يك صندلي اينجا بگذار و توريست ها را- كه ظاهرا تعداد مراجعاتشان زياد است- راهنمايي كن!!! در هر دو بار توريست ها با شگفتي و خشم مركز را ترك كردند.
6️⃣اين كه چرا فروش سيمكارت به خارجي ها ممنوع شده را كمابيش مي شود حدس زد اما تصور اين كه همين جريان نيمه و نصفه گردشگري را مي توان بدون بديهيات زير ساخت ارتباطي حفاظت كرد كمي بيش از حد بعيد است.
https://telegram.me/eghtesadsiasi
علاوه بر تلگرام مي توانيد مطالب كانال اقتصاد سياسي را روي پيام رسان هاي زير دنبال فرماييد:
IGap.net/eghtesadsiasi
Ble.im/eghtesaadsiasi
IGap.net/eghtesadsiasi
Ble.im/eghtesaadsiasi
profile.igap.net
iGap Profile - eghtesadsiasi
iGap Messenger a Limitless Connection
نسل جديد تحريم ها چگونه كار مي كند؟
❓با توجه به نزديك بودن به دور جديد تحريم ها، اين سوال وجود دارد كه نسل جديد تحريم ها چه تفاوت مهمي با تحريم هاي نسل قبلي دارد؟ معروفترين تحريم دور قبل( سيسادا) چه كاستي هايي نسبت به ريل تحريمي جديد( كاتسا) دارد؟
❗️مهمترين وجه تفاوت ان است كه تحريم هاي قبلي موضوعي بود و تحريم هاي جديد مصداقي هستند. يعني در تحريم هاي قبلي ذات يك موضوع ممنوع مي شد يا ليست گذاري تحريمي به نحوي بود كه نقاط اساسي فروش نفت يا انتقالات مالي كلا فروبپاشد ( تحريم فلج كننده) اما در نسل جديد با ليست گذاري مصاديق أشخاص حقيقي يا حقوقي موثر در هر موضوع فشار تنظيم مي شود بدون انكه لزوما همه چارچوب حقوقي مورد تهاجم قرار گيرد. ( تحريم هوشمند كه البته اوباما هم در دور اخر مدعي ان بود اما امكان اجراي ان را نداشت)
‼️مهمترين شباهت اين دو نوع تحريم ان است كه به شرط تنظيم صحيح( كه در دومي مهمتر است) مي توانند به طور موثر منجر به انقباض توليد ناخالص داخلي شوند. يعني مي توانند بصورتي موثر ايران را از إيجاد يا دسترسي به درامد هاي نفتي و غير نفتي محروم كنند.
❌مهمترين تفاوت اما در شيوه دور زدن تحريم است. در تحريم موضوعي حاكميت خود بدنبال راههايي براي دور زدن تحريم مي رود و حتي اگر فساد يا ناكارايي رخ دهد باز هم ارجاع و إسناد و تنظيم اين عوامل دور زدن در اختيار حاكميت است. همچنين متهم كردن بخش مشخصي از جامعه به عنوان مقصر تحريم سخت تر است چون يك موضوع عام با تعلق ملي مورد حمله تحريمي قرار گرفته است.
‼️در تحريم هاي مصداقي اما وضع متفاوت است. اگر چه كل سيستم منقبض مي شود ليكن فشار حالت طيفي دارد و در بعضي محدودة هاي منتخب كم رنگ است. به بيان ديگر تحريم هاي مصداقي همزمان بسته اي از تحريم و منفذ تعيين شده عبور از تحريم را فراهم مي كند كه روايي و ارجاع و مشروعيت عبور از تحريم را بيروني و وابسته به كشور تحريم گر مي كند. اين امر ضمن ان كه به آمريكا امكان فشار همه جانبه مي دهد امكان تنظيم شدت و دامنه عبورپذيري تحريم را هم بِه سياستگذار تحريم مختص مي كند. اين دستاورد بزرگ نتايج مثبت زيادي براي آمريكايي ها دارد:
1️⃣دامپينگ تحريمي: هر بار حاكميت بكوشد معبري براي دور زدن تحريم بنفع فضاي عمومي اقتصاد بيابد امريكا به صورت كنترل شده هزينه عبور از تحريم در كانال منتخب خود را كاهش مي دهد تا كانال حاكميت را از دور خارج كند.
2️⃣مهندسي اجتماعي: اين روش به امريكا امكان مي دهد افراد/ صنف/ طبقه خاصي و منتخبي از مواهب و منافع كاسبي تحريم بهره ببرند و در ميان مدت بر فضاي اقتصادي ايران مستولي شوند.
3️⃣إيجاد خط روايي فرمان: منافذ عبور از تحريم براي از دست ندادن مواهب مادي و سياسي منفذ در اختيار، اماده هر نوع همكاري با امريكا از جمله داخلي سازي تحريم ها خواهد بود.
❌واضح است تحريم مصداقي بدون در اختيار داشتن ابزاري كه رفتار منافذ منتخب تحريم را در داخل رصد و پايش كند و مانع از دسترسي بدون هزينه ساير بخشهاي اقتصاد به مواهب اختلاف پتانسيل دو سوي ديوار تحريم شود، نه تنها ضعيف بلكه بي فايده خواهد بود و علت باقي ماندن تحريم هاي امريكا در دور قبلي در مرحله موضوعي و فلج كننده تا حدي همين بود. بعد از برجام سه ابزار اطلاعاتي قوي به امريكايي ها فرصت اعمال نسل جديد تحريم را داد:
1️⃣برنامه اقدام FATF كه فرصت رصد مبادلات ريالي و كنترل ان را از طريق گزارشات دوره اي واحد اطلاعات مالي وزارت اقتصاد به طرف هاي خارجي فراهم اورد.
2️⃣افزونه پايش تحريمي روي سوئيفت كه فرصت رصد مبادلات ارزي بازيگران داخلي را براي طرف امريكايي فراهم اورد.
3️⃣استقرار يك لايه حسابرسي خارجي كه دسترسي به حاكميت شركتي بازيگران داخلي را به طرف هاي خارجي هديه داد.
4️⃣همچنين در اصلاح موازي از قانون مبارزه با پولشويي و نيز اصلاح قانون مبارزه با تامين مالي تروريسم كه در دولت محترم تصويب و در مجلس معطل است و به زودي با فشار اجتماعي دولت روي مجلس تصويب خواهد شد عملا ابزار هاي قانوني لازم براي همكاري منافذ فوق الذكر با امريكا بيش بيني شده است.
❌در واقع اگر چه تحريم هاي هوشمند چه بلحاظ اقتصادي و چه بلحاظ سياسي منافع بيشتري را براي كشور تحريم گر دارد، عدم دسترسي امريكا به داده هاي لازم در دور قبلي تحريم ها امكان اعمال ان را فراهم نمي كرد كه اكنون به خوبي فراهم است و زمينه اجراي موفق ان بخوبي فراهم شده است.
❓با توجه به نزديك بودن به دور جديد تحريم ها، اين سوال وجود دارد كه نسل جديد تحريم ها چه تفاوت مهمي با تحريم هاي نسل قبلي دارد؟ معروفترين تحريم دور قبل( سيسادا) چه كاستي هايي نسبت به ريل تحريمي جديد( كاتسا) دارد؟
❗️مهمترين وجه تفاوت ان است كه تحريم هاي قبلي موضوعي بود و تحريم هاي جديد مصداقي هستند. يعني در تحريم هاي قبلي ذات يك موضوع ممنوع مي شد يا ليست گذاري تحريمي به نحوي بود كه نقاط اساسي فروش نفت يا انتقالات مالي كلا فروبپاشد ( تحريم فلج كننده) اما در نسل جديد با ليست گذاري مصاديق أشخاص حقيقي يا حقوقي موثر در هر موضوع فشار تنظيم مي شود بدون انكه لزوما همه چارچوب حقوقي مورد تهاجم قرار گيرد. ( تحريم هوشمند كه البته اوباما هم در دور اخر مدعي ان بود اما امكان اجراي ان را نداشت)
‼️مهمترين شباهت اين دو نوع تحريم ان است كه به شرط تنظيم صحيح( كه در دومي مهمتر است) مي توانند به طور موثر منجر به انقباض توليد ناخالص داخلي شوند. يعني مي توانند بصورتي موثر ايران را از إيجاد يا دسترسي به درامد هاي نفتي و غير نفتي محروم كنند.
❌مهمترين تفاوت اما در شيوه دور زدن تحريم است. در تحريم موضوعي حاكميت خود بدنبال راههايي براي دور زدن تحريم مي رود و حتي اگر فساد يا ناكارايي رخ دهد باز هم ارجاع و إسناد و تنظيم اين عوامل دور زدن در اختيار حاكميت است. همچنين متهم كردن بخش مشخصي از جامعه به عنوان مقصر تحريم سخت تر است چون يك موضوع عام با تعلق ملي مورد حمله تحريمي قرار گرفته است.
‼️در تحريم هاي مصداقي اما وضع متفاوت است. اگر چه كل سيستم منقبض مي شود ليكن فشار حالت طيفي دارد و در بعضي محدودة هاي منتخب كم رنگ است. به بيان ديگر تحريم هاي مصداقي همزمان بسته اي از تحريم و منفذ تعيين شده عبور از تحريم را فراهم مي كند كه روايي و ارجاع و مشروعيت عبور از تحريم را بيروني و وابسته به كشور تحريم گر مي كند. اين امر ضمن ان كه به آمريكا امكان فشار همه جانبه مي دهد امكان تنظيم شدت و دامنه عبورپذيري تحريم را هم بِه سياستگذار تحريم مختص مي كند. اين دستاورد بزرگ نتايج مثبت زيادي براي آمريكايي ها دارد:
1️⃣دامپينگ تحريمي: هر بار حاكميت بكوشد معبري براي دور زدن تحريم بنفع فضاي عمومي اقتصاد بيابد امريكا به صورت كنترل شده هزينه عبور از تحريم در كانال منتخب خود را كاهش مي دهد تا كانال حاكميت را از دور خارج كند.
2️⃣مهندسي اجتماعي: اين روش به امريكا امكان مي دهد افراد/ صنف/ طبقه خاصي و منتخبي از مواهب و منافع كاسبي تحريم بهره ببرند و در ميان مدت بر فضاي اقتصادي ايران مستولي شوند.
3️⃣إيجاد خط روايي فرمان: منافذ عبور از تحريم براي از دست ندادن مواهب مادي و سياسي منفذ در اختيار، اماده هر نوع همكاري با امريكا از جمله داخلي سازي تحريم ها خواهد بود.
❌واضح است تحريم مصداقي بدون در اختيار داشتن ابزاري كه رفتار منافذ منتخب تحريم را در داخل رصد و پايش كند و مانع از دسترسي بدون هزينه ساير بخشهاي اقتصاد به مواهب اختلاف پتانسيل دو سوي ديوار تحريم شود، نه تنها ضعيف بلكه بي فايده خواهد بود و علت باقي ماندن تحريم هاي امريكا در دور قبلي در مرحله موضوعي و فلج كننده تا حدي همين بود. بعد از برجام سه ابزار اطلاعاتي قوي به امريكايي ها فرصت اعمال نسل جديد تحريم را داد:
1️⃣برنامه اقدام FATF كه فرصت رصد مبادلات ريالي و كنترل ان را از طريق گزارشات دوره اي واحد اطلاعات مالي وزارت اقتصاد به طرف هاي خارجي فراهم اورد.
2️⃣افزونه پايش تحريمي روي سوئيفت كه فرصت رصد مبادلات ارزي بازيگران داخلي را براي طرف امريكايي فراهم اورد.
3️⃣استقرار يك لايه حسابرسي خارجي كه دسترسي به حاكميت شركتي بازيگران داخلي را به طرف هاي خارجي هديه داد.
4️⃣همچنين در اصلاح موازي از قانون مبارزه با پولشويي و نيز اصلاح قانون مبارزه با تامين مالي تروريسم كه در دولت محترم تصويب و در مجلس معطل است و به زودي با فشار اجتماعي دولت روي مجلس تصويب خواهد شد عملا ابزار هاي قانوني لازم براي همكاري منافذ فوق الذكر با امريكا بيش بيني شده است.
❌در واقع اگر چه تحريم هاي هوشمند چه بلحاظ اقتصادي و چه بلحاظ سياسي منافع بيشتري را براي كشور تحريم گر دارد، عدم دسترسي امريكا به داده هاي لازم در دور قبلي تحريم ها امكان اعمال ان را فراهم نمي كرد كه اكنون به خوبي فراهم است و زمينه اجراي موفق ان بخوبي فراهم شده است.
آيا برجام با اروپا شدني است؟
❗️دوست گرانقدر جناب نصرتي، در سرمقاله امروز دنياي اقتصاد پيشنهاداتي براي ادامه برجام با اروپا داده اند كه رئوس آن إيجاد يك صندوق جبران خسارت توسط اروپايي ها و ورود بانكهاي توسعه اي اروپايي با ژنتيك دولتي به همكاري با ايران - با هدف بالا بردن هزينه تحريم بانك عامل توسط اروپايي ها- است. اين رويكرد غلط و با واقعيات موجود ناهمخوان است.
1️⃣اولا تنبيه امريكا براي عدم پايبندي به تحريم ها جريمه نقدي نيست، بلكه قطع از چرخه دلار و پيگرد قضائي در حوزه امريكاست. در اروپا اساسا ادامه حيات بانك بدون چرخه دلار شدني نيست چرا كه اين " قطع" صرفا شامل تاچ چرخه انتقال نيست و مجوز هاي يورو دلار را هم شامل مي شود.
اگر بانكي تصميم به وصل مجدد به چرخه دلار گرفت و گردن عذرخواهي كج كرد تازه امريكايي ها با بريدن جريمه او را وصل مي كنند. اين جنس از تحريم را نمي توان با " صندوق خسارت" پوشاند.
2️⃣ثانيا إعداد جريمه معمولا انقدر بالاست كه بخش اصلي منفعت تجارت با ايران را ببلعد و تصور ان كه يك صندوق براي كنترل ريسك حاشيه اي كاركرد دارد واقع بينانه نيست
3️⃣ثالثا اعمال اين تنبيه دولتي و غير دولتي ندارد و چندان به اندازه بانك مرتبط نيست. يكي از بزرگترين ارقام جريمه مربوط به پي ان پاريبا است كه چهارمين بانك بزرگ جهان است. و تصور تنش روابط امريكا- فرانسه هيچ خللي در اعمال ان إيجاد نكرد.
4️⃣رابعا اساسا در قطع از چرخه دلار كدام مقام اروپايي چه جلوگيري فني اي مي تواند بكند؟
5️⃣خامسا اكنون هنوز تحريم كاتسا رخ نداده و بعد از رخ داد ان با چه هزينه اي و در چه مدت بناست عمليات kyc توسط بانك اروپايي رخ دهد؟
‼️بنظر مي رسد اروپا اساسا در حال فروش چيزي به ماست كه در دست ندارد. تصور برجام با اروپا، دور، نشدني و بي ارتباط با واقعيات است و طبيعي است كه تضامين مورد اشاره رييس جمهور محترم و رهبر معظم انقلاب از جانب اروپايي ها قابل تاديه نيست. به همان اندازه كه محور اروپا امكان مرتفع كردن نيازها مالي ايران را ندارد، ساختار قابل شكل دهي بر مبناي واقعيات موحود نقشه ارزي ايران( عمان- روسيه و از همه مهمتر چين) كاملا بدون ريسك هاي پيش گفته قابليت بهره گيري دارد. نه به ان خاطر كه مثلا از بلوك غرب به شرق پناه ميبريم بلكه بخاطر نقشي كه همين حالا اين كشورها در نقشه ارزي و تجاري ايران دارند يا مي توانند داشته باشند. تاكيد بر ايده برجام با اروپا به جز اتلاف وقت با ارزشتر از طلا نيست.
https://telegram.me/eghtesadsiasi
❗️دوست گرانقدر جناب نصرتي، در سرمقاله امروز دنياي اقتصاد پيشنهاداتي براي ادامه برجام با اروپا داده اند كه رئوس آن إيجاد يك صندوق جبران خسارت توسط اروپايي ها و ورود بانكهاي توسعه اي اروپايي با ژنتيك دولتي به همكاري با ايران - با هدف بالا بردن هزينه تحريم بانك عامل توسط اروپايي ها- است. اين رويكرد غلط و با واقعيات موجود ناهمخوان است.
1️⃣اولا تنبيه امريكا براي عدم پايبندي به تحريم ها جريمه نقدي نيست، بلكه قطع از چرخه دلار و پيگرد قضائي در حوزه امريكاست. در اروپا اساسا ادامه حيات بانك بدون چرخه دلار شدني نيست چرا كه اين " قطع" صرفا شامل تاچ چرخه انتقال نيست و مجوز هاي يورو دلار را هم شامل مي شود.
اگر بانكي تصميم به وصل مجدد به چرخه دلار گرفت و گردن عذرخواهي كج كرد تازه امريكايي ها با بريدن جريمه او را وصل مي كنند. اين جنس از تحريم را نمي توان با " صندوق خسارت" پوشاند.
2️⃣ثانيا إعداد جريمه معمولا انقدر بالاست كه بخش اصلي منفعت تجارت با ايران را ببلعد و تصور ان كه يك صندوق براي كنترل ريسك حاشيه اي كاركرد دارد واقع بينانه نيست
3️⃣ثالثا اعمال اين تنبيه دولتي و غير دولتي ندارد و چندان به اندازه بانك مرتبط نيست. يكي از بزرگترين ارقام جريمه مربوط به پي ان پاريبا است كه چهارمين بانك بزرگ جهان است. و تصور تنش روابط امريكا- فرانسه هيچ خللي در اعمال ان إيجاد نكرد.
4️⃣رابعا اساسا در قطع از چرخه دلار كدام مقام اروپايي چه جلوگيري فني اي مي تواند بكند؟
5️⃣خامسا اكنون هنوز تحريم كاتسا رخ نداده و بعد از رخ داد ان با چه هزينه اي و در چه مدت بناست عمليات kyc توسط بانك اروپايي رخ دهد؟
‼️بنظر مي رسد اروپا اساسا در حال فروش چيزي به ماست كه در دست ندارد. تصور برجام با اروپا، دور، نشدني و بي ارتباط با واقعيات است و طبيعي است كه تضامين مورد اشاره رييس جمهور محترم و رهبر معظم انقلاب از جانب اروپايي ها قابل تاديه نيست. به همان اندازه كه محور اروپا امكان مرتفع كردن نيازها مالي ايران را ندارد، ساختار قابل شكل دهي بر مبناي واقعيات موحود نقشه ارزي ايران( عمان- روسيه و از همه مهمتر چين) كاملا بدون ريسك هاي پيش گفته قابليت بهره گيري دارد. نه به ان خاطر كه مثلا از بلوك غرب به شرق پناه ميبريم بلكه بخاطر نقشي كه همين حالا اين كشورها در نقشه ارزي و تجاري ايران دارند يا مي توانند داشته باشند. تاكيد بر ايده برجام با اروپا به جز اتلاف وقت با ارزشتر از طلا نيست.
https://telegram.me/eghtesadsiasi
از باب وطن خواهي و به عنوان يك فارغ التحصيل مديريت مالي كه سالهايي را نفس به نفس در كنار تاثيرات تحريم در حوزه مالي زيسته، با ان كه مطمئنم صداي من به جايي نمي رسد، با صداي بلند هشدار مي دهم امري به نام برجام با اروپا، بلحاظ فني " نشدني" است. واقعيات فني را نمي توان با عينك سياست ديد.