This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳معضل مجوزهای انحصاری
🔘میلتون فریدمن (اقتصاددان امریکایی و برنده جایزه نوبل) از انحصار در مشاغل حرفهای از جمله علوم پزشکی آمریکا میگوید.
آیا چنین انحصاری در ایران نیز وجود دارد؟
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
🔘میلتون فریدمن (اقتصاددان امریکایی و برنده جایزه نوبل) از انحصار در مشاغل حرفهای از جمله علوم پزشکی آمریکا میگوید.
آیا چنین انحصاری در ایران نیز وجود دارد؟
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳چگونه «ارزش پول» را به فرزندان خود بیاموزیم؟
⭕️۳ قانون مهم " مدیریت پول " برای فرزندانتان:
۱. بچه های خود را به کار مشغول کنید ؛ مهم است فرزندانتان بفهمند که پول از کار کردن بدست می آید.
۲. اجازه دهید فرزندان شما با " پول خود" در کودکی اشتباه کنند.
۳. به فرزندان خود یاد بدهید که پسانداز کردن را تبدیل به یک عادت کنند.
فیلم بالا را حتما ببینید
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
⭕️۳ قانون مهم " مدیریت پول " برای فرزندانتان:
۱. بچه های خود را به کار مشغول کنید ؛ مهم است فرزندانتان بفهمند که پول از کار کردن بدست می آید.
۲. اجازه دهید فرزندان شما با " پول خود" در کودکی اشتباه کنند.
۳. به فرزندان خود یاد بدهید که پسانداز کردن را تبدیل به یک عادت کنند.
فیلم بالا را حتما ببینید
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳چه کسی از آزادی اقتصادی نفع میبرد؟
🔘عدهای وانمود میکنند که آزادی اقتصادی به ضرر محرومان و فقرا و به نفع ثروتمندان است. اما تمام آمار و شواهد خلاف این را ثابت میکند.
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
🔘عدهای وانمود میکنند که آزادی اقتصادی به ضرر محرومان و فقرا و به نفع ثروتمندان است. اما تمام آمار و شواهد خلاف این را ثابت میکند.
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳پیشبینی هوشمندانه میلتون فریدمن ( برنده نوبل اقتصاد) درباره ارزهای مجازی و بیت کوین ده سال قبل از معرفی آن توسط ساتوشی ناکاموتو
🔘فریدمن یکی از بزرگترین اقتصاددانهای تاریخ است که در سال 2006 درگذشت.
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
🔘فریدمن یکی از بزرگترین اقتصاددانهای تاریخ است که در سال 2006 درگذشت.
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
🔳 «معادله مقداری پول» به زبان ساده
✏️ایروینگ فیشر در مقاله معروف خود در سال 1911 در مجله American Economic Review از شکل پایین برای نشان دادن معادله مقداری پول استفاده کرده است. در این شکل از یک ترازو مانندی جهت به تصویر کشیدن معادله مقداری پول برای سالهای مختلف استفاده گردیده است.
✏️به طور مثال برای سال 1896 داریم:
وزنه کوچک سمت چپ مقدار پول در گردش (M) و فاصله این وزنه از مرکز ترازو سرعت گردش این نوع پول را نشان میدهد (V). وزنه بزرگتر سمت چپ سپرده های دیداری (قابل چک کشیدن) ('M) و فاصله این وزنه از مرکز ترازو سرعت گردش آنرا نشان میدهد ('V). وزنه سمت راست نیز میزان کل کالا و خدمات فروخته شده (T) و فاصله این وزنه از مرکز ترازو سطح قیمت را نشان میدهد (P).
✏️اگر ترازو در تعادل باشد داریم:
M*V+M'*V'=P*T
معادله بالا همان معادله مقداری پول است.
@eghtesaderooz
✏️ایروینگ فیشر در مقاله معروف خود در سال 1911 در مجله American Economic Review از شکل پایین برای نشان دادن معادله مقداری پول استفاده کرده است. در این شکل از یک ترازو مانندی جهت به تصویر کشیدن معادله مقداری پول برای سالهای مختلف استفاده گردیده است.
✏️به طور مثال برای سال 1896 داریم:
وزنه کوچک سمت چپ مقدار پول در گردش (M) و فاصله این وزنه از مرکز ترازو سرعت گردش این نوع پول را نشان میدهد (V). وزنه بزرگتر سمت چپ سپرده های دیداری (قابل چک کشیدن) ('M) و فاصله این وزنه از مرکز ترازو سرعت گردش آنرا نشان میدهد ('V). وزنه سمت راست نیز میزان کل کالا و خدمات فروخته شده (T) و فاصله این وزنه از مرکز ترازو سطح قیمت را نشان میدهد (P).
✏️اگر ترازو در تعادل باشد داریم:
M*V+M'*V'=P*T
معادله بالا همان معادله مقداری پول است.
@eghtesaderooz
🔳وقتی توهم تکثیر میشود!
✏️در سال ۱۹۹۵، یک مرد میانسال به نام «مک ارتور ویلر» (McArthur Wheeler) در روز روشن بدون ماسک یا پوشاندن صورتش، به دو بانک Pittsburgh در یکی از شهرهای امریکا دستبرد میزند. او حتی صورتش را رو به دوربین می گیرد و لبخند میزند.
✏️عصر همانروز وقتی پلیس به خانهاش میریزد و دستگیرش میکند، ناباورانه میگوید «ولی من به صورتم آبلیمو زده بودم!» او ایمان داشت با زدن آبلیمو به صورتش دوربینها نمیتوانند تصاویرش را ضبط کنند.
✏️ ایمانِ ویلر به معجزهی آبلیمو و عدم تصویربرداری، نوعی از تعصب است که امروز به نام «توهم توانمندی» (illusion of competence) شناخته میشود. نوعی از توهم که در آن فرد به توانمندیهای خود یا دیگری (مانند آبلیمو) ایمان دارد و آن را میستاید.
✏️ «توهم توانمندی» هم ویلر را در انجام ماموریتاش ناموفق میکرد و هم فرصت یادگیری و آموختن را از او میربود. این توهم یکی از گستردهترین و رایجترین توهمها و موانع رشد، هم در سطح فردی و هم سطح جمعی است.
✏️توهم دانش، توهم مدیریت، توهم کنترل از جمله مصادیق توهم توانمندی است که در هر شکلی که باشند، راه یادگیری و اصلاح را میبندند.
✏️رقابت، مقایسه با دیگران و نقد سه ابزار نجات یک جامعه از توهم است. جامعهای که این راهها را ببند سرشار از بازندگان متوهمی خواهد شد که در جایگاههای مختلف از خود تصویر قهرمانان بزرگ دارند.
@eghtesaderooz
✏️در سال ۱۹۹۵، یک مرد میانسال به نام «مک ارتور ویلر» (McArthur Wheeler) در روز روشن بدون ماسک یا پوشاندن صورتش، به دو بانک Pittsburgh در یکی از شهرهای امریکا دستبرد میزند. او حتی صورتش را رو به دوربین می گیرد و لبخند میزند.
✏️عصر همانروز وقتی پلیس به خانهاش میریزد و دستگیرش میکند، ناباورانه میگوید «ولی من به صورتم آبلیمو زده بودم!» او ایمان داشت با زدن آبلیمو به صورتش دوربینها نمیتوانند تصاویرش را ضبط کنند.
✏️ ایمانِ ویلر به معجزهی آبلیمو و عدم تصویربرداری، نوعی از تعصب است که امروز به نام «توهم توانمندی» (illusion of competence) شناخته میشود. نوعی از توهم که در آن فرد به توانمندیهای خود یا دیگری (مانند آبلیمو) ایمان دارد و آن را میستاید.
✏️ «توهم توانمندی» هم ویلر را در انجام ماموریتاش ناموفق میکرد و هم فرصت یادگیری و آموختن را از او میربود. این توهم یکی از گستردهترین و رایجترین توهمها و موانع رشد، هم در سطح فردی و هم سطح جمعی است.
✏️توهم دانش، توهم مدیریت، توهم کنترل از جمله مصادیق توهم توانمندی است که در هر شکلی که باشند، راه یادگیری و اصلاح را میبندند.
✏️رقابت، مقایسه با دیگران و نقد سه ابزار نجات یک جامعه از توهم است. جامعهای که این راهها را ببند سرشار از بازندگان متوهمی خواهد شد که در جایگاههای مختلف از خود تصویر قهرمانان بزرگ دارند.
@eghtesaderooz
◀️داستان فروپاشي يك اقتصاد ثروتمند؛(آرژانتین)
✏️شاید تجربه هیچ کشوری به اندازه آرژانتین درس آموز نباشد. مورخان اقتصادی در این خصوص بحث دارند که در پایان سده نوزدهم میلادی کدام یک از دو کشور استرالیا یا آرژانتین بالاترین درآمد سرانه جهان را داشتند.
✏️کشاورزی آرژانتین بسیار مولد و زیربناهای آن عالی بود. برتری نسبی در صادرات محصولات کشاورزی سطح زندگی بالایی را برای شهروندان این کشور فراهم کرده بود. تا دهه 1940 میلادی اقتصاد آرژانتین، برخلاف دیگر کشورهای آمریکای لاتین، از ثبات قیمتها برخوردار بود. همه این عوامل موجب شده بود که در پایان جنگ جهانی دوم، آرژانتین بهعنوان کشوری توسعه یافته تلقی شود.
✏️اما با قدرت گرفتن دولت«خوان پِرون» و اتخاذ سیاست صنعتی کردن از طریق جایگزینی واردات، اقتصاد این کشور وارد مرحله افول و بی ثباتی شدیدی شد. آرژانتین از دهه 1950 میلادی به تدریج تبدیل به کشور جهان سومی شد که اقتصاد آن، در درازمدت، افت و خیزهای شدید رشد اقتصادی، تورمهای دو تا سه رقمی، صنایع ناکارآمد وابسته به حمایتهای دولتی و نزول چشمگیر بهرهوری حتی در بخش کشاورزی را تجربه کرد.
✏️ آنچه موجب شد آرژانتین از مسیر پیشرفت عادی خود خارج شود مداخلات بیرویه دولت در فعالیتهای اقتصادی بود. مخرب ترین جنبه سیاست وی ایجاد شقاق و تخاصم میان اقشار مختلف مردم بود که با به راه انداختن جنگ فقیر و غنی، آشفتگی اقتصادی و سرکوب سیاسی را ناگزیر به همراه داشت.
✏️ افول اقتصادی آرژانتین موضوع بسیار جالبی برای مورخان اقتصادی است اما نکته بارز و واضح این تجربه تلخ بنبست اقتصاد دستوری است که مسیر جامعه پررونق مبتنی بر تجارت آزاد را با مداخلات دولتی توجیهناپذیر و خیالپردازانه به سقوط میکشاند.
@eghtesaderooz
✏️شاید تجربه هیچ کشوری به اندازه آرژانتین درس آموز نباشد. مورخان اقتصادی در این خصوص بحث دارند که در پایان سده نوزدهم میلادی کدام یک از دو کشور استرالیا یا آرژانتین بالاترین درآمد سرانه جهان را داشتند.
✏️کشاورزی آرژانتین بسیار مولد و زیربناهای آن عالی بود. برتری نسبی در صادرات محصولات کشاورزی سطح زندگی بالایی را برای شهروندان این کشور فراهم کرده بود. تا دهه 1940 میلادی اقتصاد آرژانتین، برخلاف دیگر کشورهای آمریکای لاتین، از ثبات قیمتها برخوردار بود. همه این عوامل موجب شده بود که در پایان جنگ جهانی دوم، آرژانتین بهعنوان کشوری توسعه یافته تلقی شود.
✏️اما با قدرت گرفتن دولت«خوان پِرون» و اتخاذ سیاست صنعتی کردن از طریق جایگزینی واردات، اقتصاد این کشور وارد مرحله افول و بی ثباتی شدیدی شد. آرژانتین از دهه 1950 میلادی به تدریج تبدیل به کشور جهان سومی شد که اقتصاد آن، در درازمدت، افت و خیزهای شدید رشد اقتصادی، تورمهای دو تا سه رقمی، صنایع ناکارآمد وابسته به حمایتهای دولتی و نزول چشمگیر بهرهوری حتی در بخش کشاورزی را تجربه کرد.
✏️ آنچه موجب شد آرژانتین از مسیر پیشرفت عادی خود خارج شود مداخلات بیرویه دولت در فعالیتهای اقتصادی بود. مخرب ترین جنبه سیاست وی ایجاد شقاق و تخاصم میان اقشار مختلف مردم بود که با به راه انداختن جنگ فقیر و غنی، آشفتگی اقتصادی و سرکوب سیاسی را ناگزیر به همراه داشت.
✏️ افول اقتصادی آرژانتین موضوع بسیار جالبی برای مورخان اقتصادی است اما نکته بارز و واضح این تجربه تلخ بنبست اقتصاد دستوری است که مسیر جامعه پررونق مبتنی بر تجارت آزاد را با مداخلات دولتی توجیهناپذیر و خیالپردازانه به سقوط میکشاند.
@eghtesaderooz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ نرخ هش یا قدرت هش چیست؟
نرخ یا قدرت هش، یک واحد اندازی گیری است که معین میکند شبکه ارزهای دیجیتال برای کارکرد دائمی خود، چه میزان قدرت مصرف میکند. در این ویدیو با مفهوم hash rate یا hash power آشنا میشویم.
arzdigital
@eghtesaderooz
نرخ یا قدرت هش، یک واحد اندازی گیری است که معین میکند شبکه ارزهای دیجیتال برای کارکرد دائمی خود، چه میزان قدرت مصرف میکند. در این ویدیو با مفهوم hash rate یا hash power آشنا میشویم.
arzdigital
@eghtesaderooz
◀️آزمون قمار چیست؟
✏️من یک اسکناس ٢٠ دلاری دارم. آن را به هر قیمتی که بخواهید به شما میفروشم. فقط دقت کنید هر مبلغی را که می گویید باید پرداخت کنید.
✏️ پیشنهادها از یک دلار شروع میشود و با گام های یک دلاری بالا می رود، ولی نکتهای كه وجود دارد این است که افراد دیگر هم میتوانند روی این اسکناس ٢٠ دلاری پیشنهاد قیمت دهند و اگر کسی توانست قیمت بالاتری از شما پیشنهاد داده و شما را شکست دهد شما همچنان باید به اندازه پیشنهاد آخرتان به من پول بدهید و در ازای آن چیزی دریافت نخواهید کرد..!
✏️افراد در ابتدا از اینکه میتوانند یک اسکناس بیست دلاری را ۲ یا ۵ یا ۱۰ دلار بخرند هیجان زده میشوند،پول مفت است، ولی در قیمتهای ۱۷ و ۱۸ دلار یک جنگ تمام عیار بین پیشنهادهای دو نفر که میفهمند ممکن است در انتها مجبور شوند پول خیلی زیادی را برای هیچ پرداخت کنند در میگیرد.آنها برای آنکه نبازند پشت سر هم پیشنهادهای بالاتری میدهند.
✏️ ناگهان یکی برای یک اسکناس ۲۰ دلاری ۲۱ دلار پیشنهاد میدهد که در حقیقت منطقي است چون در این قیمت برنده ۱ دلار میبازد (با احتساب بیست دلاری که در یافت میکند) در حالی که بازنده ۲۰ دلار خواهد باخت. از اینجا همه چیز بالا میگیرد. جنگ برای برد تبدیل میشود به جنگ برای کمتر باختن، و باعث میشود تا پیشنهادها برای یک اسکناس ۲۰ دلاری به طور کاذب بالا برود. استاد مدیریت دانشگاه وارتون آدام گرنت میگوید که یک افسر ارتش یک بار حدود ۵۰۰ دلار برای یک اسکناس ۲۰ دلاری پرداخت.
✏️طبق دانسته های روانشناسان، افراد بیشتر از آنکه از بردن لذت ببرند از باختن متنفرند. به این نکته «بیزاری از باخت» گفته میشود که یکی از عوامل اصلی ضرر در بورس و سایر بازارهای مالی است. شما هنگامی که در یک معامله سود می کنید به سرعت پوزیشن خود را می بندید و به آن اجازه رشد بیشتر نمیدهید و برعکس وقتی در ضرر هستید به آن اجازه رشد و بزرگ شدن می دهید چون ناخوداگاه ذهن شما از ضرر متنفر است و البته همین بیزاری از باخت عامل اصلی حباب قیمتی نیز هست. واکنش فروشندگان و خریداران در دوره ی رکود نیز با همین آزمون قابل توصیف است.
@eghtesaderooz
✏️من یک اسکناس ٢٠ دلاری دارم. آن را به هر قیمتی که بخواهید به شما میفروشم. فقط دقت کنید هر مبلغی را که می گویید باید پرداخت کنید.
✏️ پیشنهادها از یک دلار شروع میشود و با گام های یک دلاری بالا می رود، ولی نکتهای كه وجود دارد این است که افراد دیگر هم میتوانند روی این اسکناس ٢٠ دلاری پیشنهاد قیمت دهند و اگر کسی توانست قیمت بالاتری از شما پیشنهاد داده و شما را شکست دهد شما همچنان باید به اندازه پیشنهاد آخرتان به من پول بدهید و در ازای آن چیزی دریافت نخواهید کرد..!
✏️افراد در ابتدا از اینکه میتوانند یک اسکناس بیست دلاری را ۲ یا ۵ یا ۱۰ دلار بخرند هیجان زده میشوند،پول مفت است، ولی در قیمتهای ۱۷ و ۱۸ دلار یک جنگ تمام عیار بین پیشنهادهای دو نفر که میفهمند ممکن است در انتها مجبور شوند پول خیلی زیادی را برای هیچ پرداخت کنند در میگیرد.آنها برای آنکه نبازند پشت سر هم پیشنهادهای بالاتری میدهند.
✏️ ناگهان یکی برای یک اسکناس ۲۰ دلاری ۲۱ دلار پیشنهاد میدهد که در حقیقت منطقي است چون در این قیمت برنده ۱ دلار میبازد (با احتساب بیست دلاری که در یافت میکند) در حالی که بازنده ۲۰ دلار خواهد باخت. از اینجا همه چیز بالا میگیرد. جنگ برای برد تبدیل میشود به جنگ برای کمتر باختن، و باعث میشود تا پیشنهادها برای یک اسکناس ۲۰ دلاری به طور کاذب بالا برود. استاد مدیریت دانشگاه وارتون آدام گرنت میگوید که یک افسر ارتش یک بار حدود ۵۰۰ دلار برای یک اسکناس ۲۰ دلاری پرداخت.
✏️طبق دانسته های روانشناسان، افراد بیشتر از آنکه از بردن لذت ببرند از باختن متنفرند. به این نکته «بیزاری از باخت» گفته میشود که یکی از عوامل اصلی ضرر در بورس و سایر بازارهای مالی است. شما هنگامی که در یک معامله سود می کنید به سرعت پوزیشن خود را می بندید و به آن اجازه رشد بیشتر نمیدهید و برعکس وقتی در ضرر هستید به آن اجازه رشد و بزرگ شدن می دهید چون ناخوداگاه ذهن شما از ضرر متنفر است و البته همین بیزاری از باخت عامل اصلی حباب قیمتی نیز هست. واکنش فروشندگان و خریداران در دوره ی رکود نیز با همین آزمون قابل توصیف است.
@eghtesaderooz
🔳هشت قانون اقتصاد (سیاسی)!
1️⃣ دولت ها از خود پولی ندارند؛ باید "آن را در قالب مالیات از شهروندان بگیرند" یا "منابع عمومی و ارزشمند مانند نفت را مصرف کنند" یا "از دیگر کشورها وام بگیرند" یا با "چاپ پول" به طور نامحسوس پول را از جیب شهروندان به خزانه دولت انتقال می دهند.
2️⃣ هیچ کاری در دنیا مجانی انجام نمی شود، اگر دولت ها چیزی به شهروندان می دهند و پولی دریافت نمی شود، کسی در جایی هزینه های آن را پرداخت کرده است.
3️⃣ کسی خودرو اجاره ای را نمی شوید و دایه مهربان تر از مادر نمی شود. دولت ها هم به اندازه کارآفرینان بخش خصوصی برای سودآوری و انجام کار مطلوب "انگیزه" ندارند ، بوروکرات دولتی حتی با نیت خیر به اندازه خود فرد نگران چگونگی مصرف پولش نیست.
4️⃣ دولت در بیشتر موارد از "دانش" لازم برای به انجام رساندن کارهای جدید بی بهره اند. در اقتصادهای پیچیده مبتنی بر تقسیم کار امروزی، حرف از تخصص گذشته و به فوق تخصص رسیده است، نمی توان انتظار داشت بوروکرات دولت دانشی بیشتر از کسی داشته باشد که عمری را در کارش گذرانده است.
5️⃣ منطق کار دولت سیاسی است، نه اقتصادی. دولتی ها به دنبال کسب سهم بیشتری از کیک قدرت اند و بازده اقتصادی خیلی اوقات در این میان فدا می شود. اهل سیاست حتی اگر بخواهند هم خیلی نمی توانند دنبال خیرخواهی باشند.
6️⃣ بسیاری از کارهایی که دولت ها انجام می دهند، بخش خصوصی می تواند به شکل بسیار موثر و شفاف تری به انجام رساند، افزون بر اینکه بازخواست و حساب کشی از آنها بسیار ساده تر از دولت است.
7️⃣ مجوزها و قانون و مقررات فراوان و غیرضروری به هدر رفتن منابع و زمان می انجامند و زمینه را برای فسادهای زیرمیزی و رومیزی فراهم می کنند، قانون های فراوان بسیار مخرب تر از بی قانونی است.
8️⃣ حمایت های دولتی از اقتصاد در بیشتر موارد معنایی جز تغییر مسیر توزیع رانت ها ندارد و منابع عمومی را به جیب عده ای خاص می ریزد، بستر ساز به وجود آمدن نورچشمی ها و شبکه های پنهان و آشکار فسادآور است.
📊 اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
1️⃣ دولت ها از خود پولی ندارند؛ باید "آن را در قالب مالیات از شهروندان بگیرند" یا "منابع عمومی و ارزشمند مانند نفت را مصرف کنند" یا "از دیگر کشورها وام بگیرند" یا با "چاپ پول" به طور نامحسوس پول را از جیب شهروندان به خزانه دولت انتقال می دهند.
2️⃣ هیچ کاری در دنیا مجانی انجام نمی شود، اگر دولت ها چیزی به شهروندان می دهند و پولی دریافت نمی شود، کسی در جایی هزینه های آن را پرداخت کرده است.
3️⃣ کسی خودرو اجاره ای را نمی شوید و دایه مهربان تر از مادر نمی شود. دولت ها هم به اندازه کارآفرینان بخش خصوصی برای سودآوری و انجام کار مطلوب "انگیزه" ندارند ، بوروکرات دولتی حتی با نیت خیر به اندازه خود فرد نگران چگونگی مصرف پولش نیست.
4️⃣ دولت در بیشتر موارد از "دانش" لازم برای به انجام رساندن کارهای جدید بی بهره اند. در اقتصادهای پیچیده مبتنی بر تقسیم کار امروزی، حرف از تخصص گذشته و به فوق تخصص رسیده است، نمی توان انتظار داشت بوروکرات دولت دانشی بیشتر از کسی داشته باشد که عمری را در کارش گذرانده است.
5️⃣ منطق کار دولت سیاسی است، نه اقتصادی. دولتی ها به دنبال کسب سهم بیشتری از کیک قدرت اند و بازده اقتصادی خیلی اوقات در این میان فدا می شود. اهل سیاست حتی اگر بخواهند هم خیلی نمی توانند دنبال خیرخواهی باشند.
6️⃣ بسیاری از کارهایی که دولت ها انجام می دهند، بخش خصوصی می تواند به شکل بسیار موثر و شفاف تری به انجام رساند، افزون بر اینکه بازخواست و حساب کشی از آنها بسیار ساده تر از دولت است.
7️⃣ مجوزها و قانون و مقررات فراوان و غیرضروری به هدر رفتن منابع و زمان می انجامند و زمینه را برای فسادهای زیرمیزی و رومیزی فراهم می کنند، قانون های فراوان بسیار مخرب تر از بی قانونی است.
8️⃣ حمایت های دولتی از اقتصاد در بیشتر موارد معنایی جز تغییر مسیر توزیع رانت ها ندارد و منابع عمومی را به جیب عده ای خاص می ریزد، بستر ساز به وجود آمدن نورچشمی ها و شبکه های پنهان و آشکار فسادآور است.
@eghtesaderooz
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔳مقایسه نمودار تورم و دزدی
🔹هرچی تورم رفته بالا دزدی زیادتر شده است.
🔹 مثلا در سال ۱۳۹۶ که نرخ تورم حدود ده درصد بوده است ۵۹۷ هزار فقره دزدی اتفاق افتاده است ؛ اما درسال ۱۴۰۱ که نرخ تورم اعلامی حدود ۴۷ درصد بوده است ۹۰۳ هزار دزدی اتفاق افتاده است !
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
🔹هرچی تورم رفته بالا دزدی زیادتر شده است.
🔹 مثلا در سال ۱۳۹۶ که نرخ تورم حدود ده درصد بوده است ۵۹۷ هزار فقره دزدی اتفاق افتاده است ؛ اما درسال ۱۴۰۱ که نرخ تورم اعلامی حدود ۴۷ درصد بوده است ۹۰۳ هزار دزدی اتفاق افتاده است !
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
🔳مسیری که کشورهای اسکاندیناوی رفتند چیست؟
✏️هیچکدام از کشورهای اسکاندیناوی با ارائه خدمات رفاهی کنونی از فقر بهدر نیامده و ثروتمند نشدهاست. برعکس، هزاران سال این کشورها فقیر بودهاند و مردمانشان در فلاکت زندگی میکردند. مضافا ارائه خدمات رفاهی دولتی تاثیر مثبتی بر رشد اقتصادی این کشورها نداشته و نرخ کارآفرینی و خلق ارزش را در آنها کاهش داده است. شاید بههمین دلیل اتفاقا کشورهای اسکاندیناوی درسهای زیادی برای آموختن به ایران امروز داشته باشند. موضوع اینجا است که با تکرار داستانهایی که در آن اتاق تاریک تدوین شده و نسبت ناچیزی با حقیقت دارند درس نخواهیم گرفت و به جایی نخواهیم رسید.
✏️ بهعنوان نمونه، یکی از این درسها اصلاحات و چگونگی خروج از نظام ناکارآمد و پرفساد مدیریت دولتی است. در دورهای در دهه هفتاد و هشتاد سوئد به سمت سوسیالیسم حرکت میکرد. در نتیجه طولی نکشید که اقتصاد در سراشیبی افتاد و نهایتا مردم سوئد بودند که جلوی این روند را گرفتند؛ دولت به کاهش مخارج و کوچک شدن موظف شد. خصوصیسازی در دستور کار قرار گرفت و انبوه شرکتهای دولتی ازجمله خط آهن ملی خصوصی شدند. انحصارات دولتی شکسته و مالیاتهای وراثت ملغی شدند و...
✏️ با کاهش مالیاتها ساختار نظام بازنشستگی سوئد که ادامه آن ناممکن مینمود، اصلاح و خصوصی شد. در مدل فعلی نسبتی بین رونق اقتصادی و دریافتی بازنشستگان برقرار است و بهبود و رکود باعث افزایش یا کاهش دریافتی ایشان خواهد شد. در نتیجه، امروز در سوئد سیاستمداران اجازه و قدرت دخالت و دستکاری در تعهدات صندوقهای بازنشستگی را ندارند. بهخاطر داریم که در نمونه ایرانی، رئیسجمهور مردمی با یک کلمه تعهدات صندوقهای بازنشستگی را تا ابد افزایش داد.
✏️ نظام آموزش و پرورش سوئد نیز به سمت خصوصیسازی حرکت کرد و ووچرسیستم، ایدهای که میلتون فریدمن چند دهه در آمریکا پیگیرش بود، اما نهایتا به اجرا در نیامد، در سوئد عملی شد. هرچند دولت هزینه آموزش را از محل مالیات تامین میکند، اما هیچ دخالتی در مالکیت و اداره مدارس ندارد. در این مدل والدین تصمیم میگیرند که فرزندانشان را در کدام مدرسه خصوصی ثبتنام کنند و مدارس خصوصی برای دریافت ووچر والدین با یکدیگر رقابت میکنند. بسیاری از این راهحلها برای خروج از بحرانهایی که امروز در اقتصاد ایران با آنها مواجهیم قابل استفاده است. کافی است با چراغ روشن یا دستکم با چشم باز فیل را دریابیم.
@eghtesaderooz
✏️هیچکدام از کشورهای اسکاندیناوی با ارائه خدمات رفاهی کنونی از فقر بهدر نیامده و ثروتمند نشدهاست. برعکس، هزاران سال این کشورها فقیر بودهاند و مردمانشان در فلاکت زندگی میکردند. مضافا ارائه خدمات رفاهی دولتی تاثیر مثبتی بر رشد اقتصادی این کشورها نداشته و نرخ کارآفرینی و خلق ارزش را در آنها کاهش داده است. شاید بههمین دلیل اتفاقا کشورهای اسکاندیناوی درسهای زیادی برای آموختن به ایران امروز داشته باشند. موضوع اینجا است که با تکرار داستانهایی که در آن اتاق تاریک تدوین شده و نسبت ناچیزی با حقیقت دارند درس نخواهیم گرفت و به جایی نخواهیم رسید.
✏️ بهعنوان نمونه، یکی از این درسها اصلاحات و چگونگی خروج از نظام ناکارآمد و پرفساد مدیریت دولتی است. در دورهای در دهه هفتاد و هشتاد سوئد به سمت سوسیالیسم حرکت میکرد. در نتیجه طولی نکشید که اقتصاد در سراشیبی افتاد و نهایتا مردم سوئد بودند که جلوی این روند را گرفتند؛ دولت به کاهش مخارج و کوچک شدن موظف شد. خصوصیسازی در دستور کار قرار گرفت و انبوه شرکتهای دولتی ازجمله خط آهن ملی خصوصی شدند. انحصارات دولتی شکسته و مالیاتهای وراثت ملغی شدند و...
✏️ با کاهش مالیاتها ساختار نظام بازنشستگی سوئد که ادامه آن ناممکن مینمود، اصلاح و خصوصی شد. در مدل فعلی نسبتی بین رونق اقتصادی و دریافتی بازنشستگان برقرار است و بهبود و رکود باعث افزایش یا کاهش دریافتی ایشان خواهد شد. در نتیجه، امروز در سوئد سیاستمداران اجازه و قدرت دخالت و دستکاری در تعهدات صندوقهای بازنشستگی را ندارند. بهخاطر داریم که در نمونه ایرانی، رئیسجمهور مردمی با یک کلمه تعهدات صندوقهای بازنشستگی را تا ابد افزایش داد.
✏️ نظام آموزش و پرورش سوئد نیز به سمت خصوصیسازی حرکت کرد و ووچرسیستم، ایدهای که میلتون فریدمن چند دهه در آمریکا پیگیرش بود، اما نهایتا به اجرا در نیامد، در سوئد عملی شد. هرچند دولت هزینه آموزش را از محل مالیات تامین میکند، اما هیچ دخالتی در مالکیت و اداره مدارس ندارد. در این مدل والدین تصمیم میگیرند که فرزندانشان را در کدام مدرسه خصوصی ثبتنام کنند و مدارس خصوصی برای دریافت ووچر والدین با یکدیگر رقابت میکنند. بسیاری از این راهحلها برای خروج از بحرانهایی که امروز در اقتصاد ایران با آنها مواجهیم قابل استفاده است. کافی است با چراغ روشن یا دستکم با چشم باز فیل را دریابیم.
@eghtesaderooz
🔳سیاست اعلام سیاستها
✏️ در مبحث سیاستهای اقتصادی و اعلام و اعمال آنها و برای تاثیرگذاری مطلوب چهار بحث مطرح است:
🔘اول چه سیاستهایی را اعلام کنیم و اعمال کنیم؟
🔘دوم چه سیاستهایی را اعلام نکنیم و اعمال کنیم؟
🔘سوم چه سیاستهایی را اعلام کنیم و اعمال نکنیم؟
🔘چهارم چه سیاستهایی را اعلام نکنیم و اعمال نکنیم؟
✏️ به عبارت دیگر می توان گفت که اعلام کردن یا نکردن یک سیاست خودش فی نفسه در اقتصاد تاثیر دارد. بعنوان مثال سیاستهای ضد تورمی برای حالت اول میتواند مثال خوبی باشد که هم باید اعلام شود و هم به نحو احسن اعمال شود.
✏️برای حالت دوم افزایش حقوق کارکنان مثال خوبی است که نباید از پیش اعلام شود. چرا که اعلام کردن آن از منظر بازار میتواند قبل از اینکه حتی اعمال شود آثار تورمی را بدنبال داشته باشد.
✏️برای حالت سوم می توان برای بازارهایی که بیشتر تحت تاثیر اخبار خوب و بد هستند (مانند بورس) کاربردی تر است. این خود منوط به این است که اعتماد کارگزاران اقتصادی به سیاستگذار برقرار باشد و لذا تکرار بیش از حد آن میتواند تاثیری خنثی و یا معکوس را بدنبال داشته باشد.
✏️برای حالت چهارم، کاهش نرخ بهره (سود) مثال خوبی است. در یک دوره سیاستگذار اعلام کرد که نرخ سود را تک رقمی خواهد کرد و به تبع آن سپرده گذاران حجم وسیعی از پول خود را از بانکها خارج کردند و با انتقال آن به بازارهای موازی افزایش شدید قیمت در مسکن و ... را نتیجه داد. در این حالت سیاستهای جایگزین دیگری توصیه میشود که از ابتدا به ساکن باید مورد نظر باشد.
✏️نتیجه اینکه برای اجرای سیاستهای اقتصادی طی چهارحالت فوق باید با مشورت و استفاده از افراد اقتصادی، سیاستگذار انتخاب کند که در هر سیاستی باید کدامیک از حالات چهارگانه فوق را انتخاب کند تا تاثیرگذاری مطلوب را بدنبال داشته باشد.
@eghtesaderooz
✏️ در مبحث سیاستهای اقتصادی و اعلام و اعمال آنها و برای تاثیرگذاری مطلوب چهار بحث مطرح است:
🔘اول چه سیاستهایی را اعلام کنیم و اعمال کنیم؟
🔘دوم چه سیاستهایی را اعلام نکنیم و اعمال کنیم؟
🔘سوم چه سیاستهایی را اعلام کنیم و اعمال نکنیم؟
🔘چهارم چه سیاستهایی را اعلام نکنیم و اعمال نکنیم؟
✏️ به عبارت دیگر می توان گفت که اعلام کردن یا نکردن یک سیاست خودش فی نفسه در اقتصاد تاثیر دارد. بعنوان مثال سیاستهای ضد تورمی برای حالت اول میتواند مثال خوبی باشد که هم باید اعلام شود و هم به نحو احسن اعمال شود.
✏️برای حالت دوم افزایش حقوق کارکنان مثال خوبی است که نباید از پیش اعلام شود. چرا که اعلام کردن آن از منظر بازار میتواند قبل از اینکه حتی اعمال شود آثار تورمی را بدنبال داشته باشد.
✏️برای حالت سوم می توان برای بازارهایی که بیشتر تحت تاثیر اخبار خوب و بد هستند (مانند بورس) کاربردی تر است. این خود منوط به این است که اعتماد کارگزاران اقتصادی به سیاستگذار برقرار باشد و لذا تکرار بیش از حد آن میتواند تاثیری خنثی و یا معکوس را بدنبال داشته باشد.
✏️برای حالت چهارم، کاهش نرخ بهره (سود) مثال خوبی است. در یک دوره سیاستگذار اعلام کرد که نرخ سود را تک رقمی خواهد کرد و به تبع آن سپرده گذاران حجم وسیعی از پول خود را از بانکها خارج کردند و با انتقال آن به بازارهای موازی افزایش شدید قیمت در مسکن و ... را نتیجه داد. در این حالت سیاستهای جایگزین دیگری توصیه میشود که از ابتدا به ساکن باید مورد نظر باشد.
✏️نتیجه اینکه برای اجرای سیاستهای اقتصادی طی چهارحالت فوق باید با مشورت و استفاده از افراد اقتصادی، سیاستگذار انتخاب کند که در هر سیاستی باید کدامیک از حالات چهارگانه فوق را انتخاب کند تا تاثیرگذاری مطلوب را بدنبال داشته باشد.
@eghtesaderooz
🔳ریشه تقابل با علم در مهار تورم در ایران
♦️میانگین تورم زیر سه درصد در دو دهه اخیر در دنیا نشان میدهد که تورم درمان دارد، درمانی آزمون پس داده و موفق. در این میان برخی کارشناسان، ادعاهایی متفاوتی را نیز مطرح میکنند.
♦️تمام کشورهایی که دچار تورم و ابرتورم شدهاند، الگوی مشابهی داشتند: دولت بینظم و بی قاعده، ناترازی بودجه، انتشار پول برای پوشش کسری.
♦️ توصیه علم اقتصاد برای مهار تورم در فاز پایه ای، حاکمیت صادق، شفاف و پاسخگوست که هزینه کرد و درآمدهای آن شفاف، مشخص و در تناسب با یکدیگر است. پس از این فاز مسئله هدایت نرخهای بهره مطرح میشود.
♦️ اقتصاد ایران هیچگاه نتوانست از فاز پایهای خارج شده و میانگین تورمش را کاهش دهد.
⭕️ در اینفوگرافی بالا عوامل موثر بر تورم در کوتاهمدت و بلندمدت و همچنین موانع کاهش نرخ تورم توضیح داده شده است.
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
♦️میانگین تورم زیر سه درصد در دو دهه اخیر در دنیا نشان میدهد که تورم درمان دارد، درمانی آزمون پس داده و موفق. در این میان برخی کارشناسان، ادعاهایی متفاوتی را نیز مطرح میکنند.
♦️تمام کشورهایی که دچار تورم و ابرتورم شدهاند، الگوی مشابهی داشتند: دولت بینظم و بی قاعده، ناترازی بودجه، انتشار پول برای پوشش کسری.
♦️ توصیه علم اقتصاد برای مهار تورم در فاز پایه ای، حاکمیت صادق، شفاف و پاسخگوست که هزینه کرد و درآمدهای آن شفاف، مشخص و در تناسب با یکدیگر است. پس از این فاز مسئله هدایت نرخهای بهره مطرح میشود.
♦️ اقتصاد ایران هیچگاه نتوانست از فاز پایهای خارج شده و میانگین تورمش را کاهش دهد.
⭕️ در اینفوگرافی بالا عوامل موثر بر تورم در کوتاهمدت و بلندمدت و همچنین موانع کاهش نرخ تورم توضیح داده شده است.
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
🔳حکمرانی خوب چیست؟
نمونه: کشور سوئیس
✏️در سال ۱۹۵۸ وقتی اصلاحیه قانون اساسی سوئیس در موضوع عدالت اجتماعی در حال بررسی بود، رییس مجلس قانون اساسی در رستورانی شاهد داستان زیر بود که مسیر بررسی را تغییر داد و امروز سوئیس بالاترین سطح عدالت اجتماعی را در دنیا برای ملت خود یدک میکشد
✏️او میگوید؛ در میز مجاور من مردی يک ساندويچ برای دوتا پسر كوچيكش گرفت؛
گذاشت روی ميز،
به اولی گفت: "تو نصف كن!"
و به دومی گفت: "و تو انتخاب كن!"
مات و مبهوت نحوه ی تربيت وعدالت اين مرد شدم!!
✏️يعنی اگه اولى يک وقت عمدا نامساوى نصف كند، دومى حق داشته باشد كه اول انتخاب كند!
✏️فهمیدم "که قانون پدر است " دولت "پسر اول "و ملت "پسر دوم" و تا امروز این تجربه در همه ارکان سوئیس حاکم است...
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
نمونه: کشور سوئیس
✏️در سال ۱۹۵۸ وقتی اصلاحیه قانون اساسی سوئیس در موضوع عدالت اجتماعی در حال بررسی بود، رییس مجلس قانون اساسی در رستورانی شاهد داستان زیر بود که مسیر بررسی را تغییر داد و امروز سوئیس بالاترین سطح عدالت اجتماعی را در دنیا برای ملت خود یدک میکشد
✏️او میگوید؛ در میز مجاور من مردی يک ساندويچ برای دوتا پسر كوچيكش گرفت؛
گذاشت روی ميز،
به اولی گفت: "تو نصف كن!"
و به دومی گفت: "و تو انتخاب كن!"
مات و مبهوت نحوه ی تربيت وعدالت اين مرد شدم!!
✏️يعنی اگه اولى يک وقت عمدا نامساوى نصف كند، دومى حق داشته باشد كه اول انتخاب كند!
✏️فهمیدم "که قانون پدر است " دولت "پسر اول "و ملت "پسر دوم" و تا امروز این تجربه در همه ارکان سوئیس حاکم است...
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
🔳مالیات تورمی چیست؟
✏️برخی از دولتها، قسمتی از کسری بودجه خود را از محل درآمد حاصل از خلق پول پرقدرت تأمین مالی میکنند. به طوری که خلق پول پرقدرت به مثابه افزایش پایه پولی و در نتیجه افزایش حجم پول و نقدینگی در اقتصاد ملی ظاهر میشود. ورود این حجم نقدینگی اضافه شده به اقتصاد کشور از کانال مخارج دولت، موجب بالا رفتن سطح قیمتها و در نتیجه ایجاد تورم میشود.
✏️تورم ناشی از افزایش حجم پول، موجب کاهش ارزش پول شده و این امر به مانند مالیاتی است که بر صاحبان پول در جامعه تحمیل میشود. به عبارت دیگر به تورم ناشی از خلق پول جدید به وسیله دولت، میتوان به صورت مالیاتی بر روی پول موجود در دست مردم نگاه کرد.
✏️بدینصورت که مردم با درک تورم، سعی در تنظیم مقدار موجودی وجوه حقیقی خود نموده و به خاطر ثابت نگهداشتن مقدار وجوه حقیقی خود در سطح جدید، به ناچار بایستی بر مقدار موجودی پول خود بیفزایند که این کار به قیمت از دست دادن قسمتی از مصرف جاری آنان تمام خواهد شد. این مقدار کاهش در درآمد مصرفی را میتوان به عنوان مالیاتی فرض نمود که بر روی دارندگان پول وضع میشود، در اصطلاح اقتصادی به این مالیات، «مالیات تورمی» میگویند.
@eghtesaderooz
✏️برخی از دولتها، قسمتی از کسری بودجه خود را از محل درآمد حاصل از خلق پول پرقدرت تأمین مالی میکنند. به طوری که خلق پول پرقدرت به مثابه افزایش پایه پولی و در نتیجه افزایش حجم پول و نقدینگی در اقتصاد ملی ظاهر میشود. ورود این حجم نقدینگی اضافه شده به اقتصاد کشور از کانال مخارج دولت، موجب بالا رفتن سطح قیمتها و در نتیجه ایجاد تورم میشود.
✏️تورم ناشی از افزایش حجم پول، موجب کاهش ارزش پول شده و این امر به مانند مالیاتی است که بر صاحبان پول در جامعه تحمیل میشود. به عبارت دیگر به تورم ناشی از خلق پول جدید به وسیله دولت، میتوان به صورت مالیاتی بر روی پول موجود در دست مردم نگاه کرد.
✏️بدینصورت که مردم با درک تورم، سعی در تنظیم مقدار موجودی وجوه حقیقی خود نموده و به خاطر ثابت نگهداشتن مقدار وجوه حقیقی خود در سطح جدید، به ناچار بایستی بر مقدار موجودی پول خود بیفزایند که این کار به قیمت از دست دادن قسمتی از مصرف جاری آنان تمام خواهد شد. این مقدار کاهش در درآمد مصرفی را میتوان به عنوان مالیاتی فرض نمود که بر روی دارندگان پول وضع میشود، در اصطلاح اقتصادی به این مالیات، «مالیات تورمی» میگویند.
@eghtesaderooz
🔳قانون گودهارت چیست؟
🔺در دهه ۱۹۷۰ چارلز گودهارت، اقتصاددان انگلیسی، موضوعی را مطرح کرد که بعدها به قانون گودهارت مشهور شد. البته این مفهوم در ابتدا برای انتقاد به سیاستهای پولی دولت مارگارت تاچر، نخستوزیر بریتانیا، مورد استفاده قرار گرفت و در حال حاضر نیز در بسیاری از حوزههای اقتصادی کاربرد دارد. به طور کلی، این قانون بیان میکند:
"وقتی یک شاخصِ اندازهگیری به یک هدف تبدیل شود، دیگر شاخص خوبی نخواهد بود."
◀️ مثالی برای قانون گودهارت
🔺مدیر یک مرکز تماس خدمات مشتریان به منظور افزایش درآمد، سیاست کاری جدیدی را آغاز می کند: "از این پس هر کارمند به جای پرداخت دستمزد ساعتی، حقوق خود را بر حسب تعداد تماس های تلفنی دریافت می کند."
🔺این سیاست باعث شد تا بعد از گذشت یک هفته تعداد تماس ها در روز به دو برابر افزایش یابد و به نظر میرسید که موفقیتآمیز بوده است. مدیر مربوطه که پیش از این هیچگاه به درخواستهای کارمندان خود توجهی نداشت، از نتیجه این سیاست بسیار راضی بود.
🔺بنابراین، یک روز تصمیم گرفت که به کارمندانش سر بزند، اما با صحنه شوکه کننده ای مواجه شد! کارمندان او برای پاسخ دادن به تماس مشتریان، تلفن را برمیداشتند و بعد از چند پاسخ کوتاه و حتی بدون خداحافظی تلفن را قطع میکردند. پس تعجبی نداشت که چرا تعداد تماس ها دو برابر شده بود!
🔺در واقع این مدیر افزایش تعداد تماس ها را هدف و مبنای اصلی قرار داد. در نتیجه بدون آنکه خودش بخواهد به کارمندانش این انگیزه را داد که کیفیت را فدای سرعت کنند. او قربانی پدیدهای شد که به قانون گودهارت معروف است.
@eghtesaderooz
🔺در دهه ۱۹۷۰ چارلز گودهارت، اقتصاددان انگلیسی، موضوعی را مطرح کرد که بعدها به قانون گودهارت مشهور شد. البته این مفهوم در ابتدا برای انتقاد به سیاستهای پولی دولت مارگارت تاچر، نخستوزیر بریتانیا، مورد استفاده قرار گرفت و در حال حاضر نیز در بسیاری از حوزههای اقتصادی کاربرد دارد. به طور کلی، این قانون بیان میکند:
"وقتی یک شاخصِ اندازهگیری به یک هدف تبدیل شود، دیگر شاخص خوبی نخواهد بود."
◀️ مثالی برای قانون گودهارت
🔺مدیر یک مرکز تماس خدمات مشتریان به منظور افزایش درآمد، سیاست کاری جدیدی را آغاز می کند: "از این پس هر کارمند به جای پرداخت دستمزد ساعتی، حقوق خود را بر حسب تعداد تماس های تلفنی دریافت می کند."
🔺این سیاست باعث شد تا بعد از گذشت یک هفته تعداد تماس ها در روز به دو برابر افزایش یابد و به نظر میرسید که موفقیتآمیز بوده است. مدیر مربوطه که پیش از این هیچگاه به درخواستهای کارمندان خود توجهی نداشت، از نتیجه این سیاست بسیار راضی بود.
🔺بنابراین، یک روز تصمیم گرفت که به کارمندانش سر بزند، اما با صحنه شوکه کننده ای مواجه شد! کارمندان او برای پاسخ دادن به تماس مشتریان، تلفن را برمیداشتند و بعد از چند پاسخ کوتاه و حتی بدون خداحافظی تلفن را قطع میکردند. پس تعجبی نداشت که چرا تعداد تماس ها دو برابر شده بود!
🔺در واقع این مدیر افزایش تعداد تماس ها را هدف و مبنای اصلی قرار داد. در نتیجه بدون آنکه خودش بخواهد به کارمندانش این انگیزه را داد که کیفیت را فدای سرعت کنند. او قربانی پدیدهای شد که به قانون گودهارت معروف است.
@eghtesaderooz
🔳قانون علاقه به چرندیات
✏️نورسکوت پارکینسون، مورخ و نویسنده انگلیسی در سال ۱۹۵۷ «اصل پیش پا افتادگی» یا «قانون علاقه به چرندیات» را مطرح کرد. او متوجه شد مردم به موضوعات مبتذل و پیش پا افتاده ارزشی بیشتر از موضوعات تخصصی میدهند. نظریهی پارکینسون بر اساس مشاهداتش از کمیته مسئول تصویب طرح احداث یک نیروگاه اتمی بود.
✏️ ماجرا از این قرار بود افراد کمیته اکثر وقت جلسات را صرف بحث روی موضوعات بیهوده و پیش پا افتاده و غیرمهم، ولی قابل فهم برای عوام کرده بودند. مثلاً مدت طولانی را صرف بحث دربارهی شکل و نوع سقف جایگاه دوچرخهی کارمندان کرده بودند، در حالی که به موضوعاتی چون طراحی ساختمان و تجهیزات اصلی خود نیروگاه اتمی کم توجهی میشد؛ موضوعی که بسیار مهم تر و پیچیده تر بوده، و بررسی آن دشوار تر و تخصصی تر بود.
✏️او نشان داد که زمانیکه صرف هر موضوع مرتبط با طرح میشد، نسبت معکوس با میزان بودجهاش داشت. درباره امضای قرارداد ده میلیون پوندی ساخت راکتور ظرف ۲.۵ دقیقه گفتگو تصمیمگیری شد، اما کمیته روی پارکینگ دوچرخه ۴۵ دقیقه بحث کرد تا میان پارکینگ «بهتر و راحتتر» یا «سادهتر و ارزانتر» تصمیم بگیرد، حال آنکه فرق دو حالت حدود ۵۰ پوند بود.
✏️یک راکتور بقدری پیچیده و گران قیمت است که یک انسان معمولی قادر به درک آن نیست و تخصصی در مورد ساختار و تجهیزات آن ندارد، لذا به راحتی با جمع کنار میآید و برای اینکه احمق به نظر نرسد سکوت میکند. اما همه میتوانند یک پارکینگ دوچرخه ارزان و ساده را در ذهنشان مجسم کنند و هرکسی میتواند یکی از آنها بسازد.
✏️در نتیجه افراد عادی برای اینکه در بحث حضور داشته و در تصمیمسازی نقش داشته باشند وارد این بحث کم اهمیت شده و برنامهریزی برای این موضوع ساده منجر به بحثهای چرند بی پایان میشود و هرکسی میخواهد چیزی اضافه کند و سهم خودش را در تصمیم گیری کلان نشان دهد.
@eghtesaderooz
✏️نورسکوت پارکینسون، مورخ و نویسنده انگلیسی در سال ۱۹۵۷ «اصل پیش پا افتادگی» یا «قانون علاقه به چرندیات» را مطرح کرد. او متوجه شد مردم به موضوعات مبتذل و پیش پا افتاده ارزشی بیشتر از موضوعات تخصصی میدهند. نظریهی پارکینسون بر اساس مشاهداتش از کمیته مسئول تصویب طرح احداث یک نیروگاه اتمی بود.
✏️ ماجرا از این قرار بود افراد کمیته اکثر وقت جلسات را صرف بحث روی موضوعات بیهوده و پیش پا افتاده و غیرمهم، ولی قابل فهم برای عوام کرده بودند. مثلاً مدت طولانی را صرف بحث دربارهی شکل و نوع سقف جایگاه دوچرخهی کارمندان کرده بودند، در حالی که به موضوعاتی چون طراحی ساختمان و تجهیزات اصلی خود نیروگاه اتمی کم توجهی میشد؛ موضوعی که بسیار مهم تر و پیچیده تر بوده، و بررسی آن دشوار تر و تخصصی تر بود.
✏️او نشان داد که زمانیکه صرف هر موضوع مرتبط با طرح میشد، نسبت معکوس با میزان بودجهاش داشت. درباره امضای قرارداد ده میلیون پوندی ساخت راکتور ظرف ۲.۵ دقیقه گفتگو تصمیمگیری شد، اما کمیته روی پارکینگ دوچرخه ۴۵ دقیقه بحث کرد تا میان پارکینگ «بهتر و راحتتر» یا «سادهتر و ارزانتر» تصمیم بگیرد، حال آنکه فرق دو حالت حدود ۵۰ پوند بود.
✏️یک راکتور بقدری پیچیده و گران قیمت است که یک انسان معمولی قادر به درک آن نیست و تخصصی در مورد ساختار و تجهیزات آن ندارد، لذا به راحتی با جمع کنار میآید و برای اینکه احمق به نظر نرسد سکوت میکند. اما همه میتوانند یک پارکینگ دوچرخه ارزان و ساده را در ذهنشان مجسم کنند و هرکسی میتواند یکی از آنها بسازد.
✏️در نتیجه افراد عادی برای اینکه در بحث حضور داشته و در تصمیمسازی نقش داشته باشند وارد این بحث کم اهمیت شده و برنامهریزی برای این موضوع ساده منجر به بحثهای چرند بی پایان میشود و هرکسی میخواهد چیزی اضافه کند و سهم خودش را در تصمیم گیری کلان نشان دهد.
@eghtesaderooz
🔳بادكنك "فريدمن" در اقتصاد ايران
✏️ دلار بخريم يا مسكن؟ سكه چقدر بالا مي رود؟ جهش بعدي كي اتفاق مي افتد؟ اينها سؤالاتي است كه اين روزها بين مردم رواج دارد. نفس طرح چنين پرسش هايي نشان از آن دارد كه در اقتصاد ايران يك جاي كار مي لنگد.
✏️اما ريشه التهاب هاي نوبتي در بازارهاي ايران چيست؟ پاسخ را مي توان با مثال بادكنك ميلتون فريدمن توضيح داد. اين اقتصاددان، اقتصاد تورمي را به بادكنكي تشبيه مي كرد كه كه چاپ پول بدون پشتوانه يا افزايش پايه پولي همانند دميدن باد در بادكنك عمل مي كند.
✏️سطح بادكنك را مي توان به سطح قيمتها تشبيه كرد كه با دميدن باد (پول بدون پشتوانه) اين قيمتها افزايش مي يابد. اما نكته اينجاست كه در اين فرآيند، كنترل دولت روي گروه خاصي از قيمتها همانند فشار دست روي سطوح خاصي از بادكنك عمل مي كند. به عبارت ديگر، اگرچه اين فشار از متورم شدن سطوحي خاص جلوگيري مي كند اما باعث انتقال تورم بيشتر به سطوحي ديگر مي شود.
@eghtesaderooz
✏️ دلار بخريم يا مسكن؟ سكه چقدر بالا مي رود؟ جهش بعدي كي اتفاق مي افتد؟ اينها سؤالاتي است كه اين روزها بين مردم رواج دارد. نفس طرح چنين پرسش هايي نشان از آن دارد كه در اقتصاد ايران يك جاي كار مي لنگد.
✏️اما ريشه التهاب هاي نوبتي در بازارهاي ايران چيست؟ پاسخ را مي توان با مثال بادكنك ميلتون فريدمن توضيح داد. اين اقتصاددان، اقتصاد تورمي را به بادكنكي تشبيه مي كرد كه كه چاپ پول بدون پشتوانه يا افزايش پايه پولي همانند دميدن باد در بادكنك عمل مي كند.
✏️سطح بادكنك را مي توان به سطح قيمتها تشبيه كرد كه با دميدن باد (پول بدون پشتوانه) اين قيمتها افزايش مي يابد. اما نكته اينجاست كه در اين فرآيند، كنترل دولت روي گروه خاصي از قيمتها همانند فشار دست روي سطوح خاصي از بادكنك عمل مي كند. به عبارت ديگر، اگرچه اين فشار از متورم شدن سطوحي خاص جلوگيري مي كند اما باعث انتقال تورم بيشتر به سطوحي ديگر مي شود.
@eghtesaderooz
🔳وقتی توهم تکثیر میشود!
✏️در سال ۱۹۹۵، یک مرد میانسال به نام «مک ارتور ویلر» (McArthur Wheeler) در روز روشن بدون ماسک یا پوشاندن صورتش، به دو بانک Pittsburgh در یکی از شهرهای امریکا دستبرد میزند. او حتی صورتش را رو به دوربین می گیرد و لبخند میزند.
✏️عصر همانروز وقتی پلیس به خانهاش میریزد و دستگیرش میکند، ناباورانه میگوید «ولی من به صورتم آبلیمو زده بودم!» او ایمان داشت با زدن آبلیمو به صورتش دوربینها نمیتوانند تصاویرش را ضبط کنند.
✏️ ایمانِ ویلر به معجزهی آبلیمو و عدم تصویربرداری، نوعی از تعصب است که امروز به نام «توهم توانمندی» (illusion of competence) شناخته میشود. نوعی از توهم که در آن فرد به توانمندیهای خود یا دیگری (مانند آبلیمو) ایمان دارد و آن را میستاید.
✏️ «توهم توانمندی» هم ویلر را در انجام ماموریتاش ناموفق میکرد و هم فرصت یادگیری و آموختن را از او میربود. این توهم یکی از گستردهترین و رایجترین توهمها و موانع رشد، هم در سطح فردی و هم سطح جمعی است.
✏️توهم دانش، توهم مدیریت، توهم کنترل از جمله مصادیق توهم توانمندی است که در هر شکلی که باشند، راه یادگیری و اصلاح را میبندند.
✏️رقابت، مقایسه با دیگران و نقد سه ابزار نجات یک جامعه از توهم است. جامعهای که این راهها را ببند سرشار از بازندگان متوهمی خواهد شد که در جایگاههای مختلف از خود تصویر قهرمانان بزرگ دارند.
@eghtesaderooz
✏️در سال ۱۹۹۵، یک مرد میانسال به نام «مک ارتور ویلر» (McArthur Wheeler) در روز روشن بدون ماسک یا پوشاندن صورتش، به دو بانک Pittsburgh در یکی از شهرهای امریکا دستبرد میزند. او حتی صورتش را رو به دوربین می گیرد و لبخند میزند.
✏️عصر همانروز وقتی پلیس به خانهاش میریزد و دستگیرش میکند، ناباورانه میگوید «ولی من به صورتم آبلیمو زده بودم!» او ایمان داشت با زدن آبلیمو به صورتش دوربینها نمیتوانند تصاویرش را ضبط کنند.
✏️ ایمانِ ویلر به معجزهی آبلیمو و عدم تصویربرداری، نوعی از تعصب است که امروز به نام «توهم توانمندی» (illusion of competence) شناخته میشود. نوعی از توهم که در آن فرد به توانمندیهای خود یا دیگری (مانند آبلیمو) ایمان دارد و آن را میستاید.
✏️ «توهم توانمندی» هم ویلر را در انجام ماموریتاش ناموفق میکرد و هم فرصت یادگیری و آموختن را از او میربود. این توهم یکی از گستردهترین و رایجترین توهمها و موانع رشد، هم در سطح فردی و هم سطح جمعی است.
✏️توهم دانش، توهم مدیریت، توهم کنترل از جمله مصادیق توهم توانمندی است که در هر شکلی که باشند، راه یادگیری و اصلاح را میبندند.
✏️رقابت، مقایسه با دیگران و نقد سه ابزار نجات یک جامعه از توهم است. جامعهای که این راهها را ببند سرشار از بازندگان متوهمی خواهد شد که در جایگاههای مختلف از خود تصویر قهرمانان بزرگ دارند.
@eghtesaderooz