🔳 اثر پروانه ای در اقتصاد:
✅ پروانه ای در قسمتی از جهان بال میزند و منجر به وقوع طوفان در ناحیه دیگری از جهان میشود اما چگونه این اتفاق رخ میدهد؟ اثر پروانه ای (Butterfly effect) که به آن اثر موجدار نیز گفته میشود، پدیدهای است که توسط پروفسور «ادوارد لورنز» در سال 1963 ابداع شد. نظریه لورنز این بود که کوچکترین تغییرات در یک محیط میتوانند در آینده و نقطهای از جهان موج شدیدی ایجاد کنند. مطالعات لورنز نشان میدهند که اثر پروانه ای نه تنها در شرایط آب و هوایی و بلایای طبیعی قابل استفاده است بلکه میتواند در شرایط اقتصادی و بازارهای مالی نیز اعمال شود اما نظریه اثر پروانه ای تا چه اندازه قابل اعتماد است؟
✅ اصول اثر پروانه ای در اقتصاد
حتی یک حرکت سیاسی کوچک از سوی یک کشور نسبت به کشور دیگر میتواند بازار سهام کشورها را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین تعجبی ندارد که بسیاری از کارشناسان مالی میدانند که از اثر پروانهای میتوان برای پیش بینی رفتار بازارهای مالی استفاده کرد. حتی یک ضربه کوچک در بازار سهام یک کشور نیز میتواند پیامدهای شدیدی را در بخش دیگری از جهان ایجاد کند.
یک مثال ساده از اثر پروانه ای در اقتصاد، تجارت و کسب و کار، همه گیری ویروس کرونا است که از ووهان شروع شد و تمام جهان را تحت تاثیر خود قرار داد. پرواضح است که اثر موجدار اهمیت زیادی در دنیای مالی دارد. در زیر به چند روش استفاده از اثر پروانه ای در اقتصاد اشاره میکنیم:
1️⃣ اصل تنوع بخشی
از دست دادن سرمایه میتواند به طور تصادفی اتفاق بیفتد و در اغلب اوقات آمادگی برای آن ضروری است. اصل تنوع برای مقابله با خسارت ناشی از متغیرهای تصادفی که بر کیفیت سرمایه گذاری تأثیر میگذارد، جواب میدهد. بدین معنا که سرمایه گذاران میتوانند با انواع سرمایه گذاریها از جمله بورس، طلا، دلار یا ارز دیجیتال، سرمایه خود را پخش کنند. اگر فردی تنها در بازار بورس سرمایه گذاری کند، کوچکترین اقدامات میتوانند باعث سقوط کل بازار سهام شوند. بنابراین حفظ سبد سرمایه گذاری در انواع داراییها و ابزارهای مالی راهی بسیار مناسب برای به جریان انداختن سرمایه و کاهش ضرر است.
2️⃣ اصل ترکیب
به نظر میرسد اصل ترکیب با افزایش ثروت نیز در اثر پروانه ای ریشه دارد. درحقیقت، هرچه بیشتر سرمایه گذاری کنید، رشد چشمگیری در پس اندازهای خود خواهید داشت. فرض کنید شما ماهیانه پنج میلیون تومان پس انداز کرده و آن را به یک حساب بلند مدت با سود 10 درصد منتقل میکنید. پس از 5 سال، پس انداز نزدیک به 300 میلیون خواهد شد. پس از 10 سال، پس انداز شما به صورت تصاعدی به بیش از 600 میلیون خواهد رسید. به این موضوع اصل ترکیب گفته میشود.
3️⃣ اصل سرمایه گذاری زیست محیطی
سومین نکتهای که تأثیر پروانه ای را در دنیای مالی نشان میدهد، این است که ارزشهای شخصی خود را با سرمایه گذاریهایتان هماهنگ کنید. سرمایه گذاری در محیط زیست بر این اصل استوار است که هر دلار خرج شده برای ارزشهای انسانی و زیست محیطی میتواند تأثیر موجی داشته باشد. سرمایه گذاری در این حوزه میتواند شامل بهبود زندگی حیوانات، تحصیلات زنان، توسعه شهر، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی برای کشورهای فقیرتر و موارد مشابه باشد. هدف نهایی این است که با انجام تغییرات کوچک بتوان از معضلات بزرگ جلوگیری کرد.
📊 اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
حتی یک حرکت سیاسی کوچک از سوی یک کشور نسبت به کشور دیگر میتواند بازار سهام کشورها را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین تعجبی ندارد که بسیاری از کارشناسان مالی میدانند که از اثر پروانهای میتوان برای پیش بینی رفتار بازارهای مالی استفاده کرد. حتی یک ضربه کوچک در بازار سهام یک کشور نیز میتواند پیامدهای شدیدی را در بخش دیگری از جهان ایجاد کند.
یک مثال ساده از اثر پروانه ای در اقتصاد، تجارت و کسب و کار، همه گیری ویروس کرونا است که از ووهان شروع شد و تمام جهان را تحت تاثیر خود قرار داد. پرواضح است که اثر موجدار اهمیت زیادی در دنیای مالی دارد. در زیر به چند روش استفاده از اثر پروانه ای در اقتصاد اشاره میکنیم:
از دست دادن سرمایه میتواند به طور تصادفی اتفاق بیفتد و در اغلب اوقات آمادگی برای آن ضروری است. اصل تنوع برای مقابله با خسارت ناشی از متغیرهای تصادفی که بر کیفیت سرمایه گذاری تأثیر میگذارد، جواب میدهد. بدین معنا که سرمایه گذاران میتوانند با انواع سرمایه گذاریها از جمله بورس، طلا، دلار یا ارز دیجیتال، سرمایه خود را پخش کنند. اگر فردی تنها در بازار بورس سرمایه گذاری کند، کوچکترین اقدامات میتوانند باعث سقوط کل بازار سهام شوند. بنابراین حفظ سبد سرمایه گذاری در انواع داراییها و ابزارهای مالی راهی بسیار مناسب برای به جریان انداختن سرمایه و کاهش ضرر است.
به نظر میرسد اصل ترکیب با افزایش ثروت نیز در اثر پروانه ای ریشه دارد. درحقیقت، هرچه بیشتر سرمایه گذاری کنید، رشد چشمگیری در پس اندازهای خود خواهید داشت. فرض کنید شما ماهیانه پنج میلیون تومان پس انداز کرده و آن را به یک حساب بلند مدت با سود 10 درصد منتقل میکنید. پس از 5 سال، پس انداز نزدیک به 300 میلیون خواهد شد. پس از 10 سال، پس انداز شما به صورت تصاعدی به بیش از 600 میلیون خواهد رسید. به این موضوع اصل ترکیب گفته میشود.
سومین نکتهای که تأثیر پروانه ای را در دنیای مالی نشان میدهد، این است که ارزشهای شخصی خود را با سرمایه گذاریهایتان هماهنگ کنید. سرمایه گذاری در محیط زیست بر این اصل استوار است که هر دلار خرج شده برای ارزشهای انسانی و زیست محیطی میتواند تأثیر موجی داشته باشد. سرمایه گذاری در این حوزه میتواند شامل بهبود زندگی حیوانات، تحصیلات زنان، توسعه شهر، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی برای کشورهای فقیرتر و موارد مشابه باشد. هدف نهایی این است که با انجام تغییرات کوچک بتوان از معضلات بزرگ جلوگیری کرد.
@eghtesaderooz
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔳نظام آموزش عالی و نظام تامین اجتماعی به نفع اغنیا و به ضرر فقرا طراحی شده است.
میلتون فریدمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
میلتون فریدمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
🔺میانگین رسمی اعلامی #تورم بانک مرکزی رکورد زد!
◀️با توجه به آمار نکات جالب توجهی به چشم میخورد:
🔹کمترین تورم در تمام دولت ها مربوط به دولت خاتمی بوده است.
🔹تنها در دولت خاتمی تورم دور دوم نسبت به دوره اول کاهشی بوده است.
🔹میزان تورم دولت اول رئیسی از میزان تورم دور دوم تمامی دولت های پیشین بیشتر بوده است.
🔹تورم دولت دوم روحانی که با بالاترین سطح تحریمهای تاریخ ایران و خروج آمریکا از برجام همراه بود ۳۳٪ از تورم دولت اول رئیسی کمتر بوده است.
@eghtesaderooz
◀️با توجه به آمار نکات جالب توجهی به چشم میخورد:
🔹کمترین تورم در تمام دولت ها مربوط به دولت خاتمی بوده است.
🔹تنها در دولت خاتمی تورم دور دوم نسبت به دوره اول کاهشی بوده است.
🔹میزان تورم دولت اول رئیسی از میزان تورم دور دوم تمامی دولت های پیشین بیشتر بوده است.
🔹تورم دولت دوم روحانی که با بالاترین سطح تحریمهای تاریخ ایران و خروج آمریکا از برجام همراه بود ۳۳٪ از تورم دولت اول رئیسی کمتر بوده است.
@eghtesaderooz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔳تولید ناخالص داخلی چیست؟
تولید ناخالص داخلی مبنای محاسبه رشد اقتصادی و معیار سنجش اقتصاد کشورهاست و علیرغم نقدهای که به آن است همچنان مهمترین شاخص اندازه گیری اقتصاد کشورها و افزایش آن مهمترین هدف رهبران هر کشور است.
در این ویدیو به توضیح ساده تولید ناخالص داخلی پرداخته میشود.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
تولید ناخالص داخلی مبنای محاسبه رشد اقتصادی و معیار سنجش اقتصاد کشورهاست و علیرغم نقدهای که به آن است همچنان مهمترین شاخص اندازه گیری اقتصاد کشورها و افزایش آن مهمترین هدف رهبران هر کشور است.
در این ویدیو به توضیح ساده تولید ناخالص داخلی پرداخته میشود.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
🔳تحریف ترجيحات
(preference falsification)
✏️ ایده تحریف ترجیح توسط تیمور کوران، دانشمند علوم اقتصادی و اجتماعی، در کتاب "حقایق نهان، دروغهای عیان" به عنوان بخشی از نظریه خود درباره چگونگی پاسخگویی به ترجیحات مردم در برابر تأثیرات اجتماعی مطرح شد است. اساس این تئوری در مورد چرایی وقوع انقلابهای پیشبینی نشده بنیان نهاده شده است. این مربوط به ایده های اثبات اجتماعی و همچنین نابینایی در انتخاب است. این تئوری بیان می دارد که افراد ترجیحاتی را منتقل می کنند که با آنچه واقعاً می خواهند متفاوت باشد.
✏️ طبق این نظریه، در بیان ترجیحات، افراد اغلب انتخابهای خود را متناسب با آنچه از نظر اجتماعی قابل قبول است، تنظیم می کنند. به عبارت دیگر، آنها ترجیحاتی را منتقل می کنند که با آنچه واقعاً می خواهند متفاوت است. کوران، ارائه نادرست نتیجه را "تحریف ترجیح" می نامد. وی در سال 1995 در کتاب خود با عنوان "حقایق نهان، دروغهای عیان" اظهار داشت که این پدیده در همه جا فراگیر است و پیامدهای عظیم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارد. این عواقب به وابستگی متقابل بین تصمیمات فردی در مورد اینکه چه چیزی ترجیحاً به صورت عمومی منتقل می شود، بستگی دارد. شخصی که نارضایتی خود را از یک مد، سیاست یا رژیم سیاسی پنهان می کند، ابراز نارضایتی را برای دیگران دشوار می کند.
✏️ یک پیامد مهم اجتماعی از تحریف ترجیح، حمایت گسترده مردم از گزینه های اجتماعی است که با رأی گیری مخفی قاطعانه رد می شود. سیاست های غیرمعمول خصوصی ممکن است به طور نامحدود حفظ شود زیرا مردم فشارهای اجتماعی مطابق را از طریق اعمال تحریف عیان ترجیحی تولید می کنند.
✏️ در تحریف ترجیح نهان، مردم دانشی را که ترجیحات بر آن استوار است پنهان می کنند. در این فرآیند، آنها دانش موجود در حوزه عمومی را تحریف، فاسد و بیمایه می کنند. آنها اطلاع رسانی درمورد اشکال تنظیمات موجود و شایستگی گزینه های دیگر را برای دیگران دشوارتر می کنند. نتیجه دیگر تحریف ارجحیت، ناآگاهی گسترده نسبت به مزایای تغییر است. در طول دوره های طولانی، تحریف ترجیح می تواند با ایجاد تنگی فکری و استخوان سازی، ظرفیت جامعه را برای ایجاد تغییر، از بین ببرد. اولین پیامد تحریف ترجیح از نیاز مردم به تأیید اجتماعی است، و پیامد دوم وابستگی آنها به یکدیگر برای کسب اطلاعات است.
✏️کوران این مشاهدات را در طیف وسیعی از زمینهها به کار برده است. وی از نظریه توسعه یافته در "حقایق نهان" ، "دروغهای عیان " برای توضیح مواردی ازقبیل اینکه چرا انقلاب های سیاسی بزرگ ما را غافلگیر می کند، و چگونه تنش های قومی میتوانند از خود تغذیه کنند، استفاده کرده است.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
(preference falsification)
✏️ ایده تحریف ترجیح توسط تیمور کوران، دانشمند علوم اقتصادی و اجتماعی، در کتاب "حقایق نهان، دروغهای عیان" به عنوان بخشی از نظریه خود درباره چگونگی پاسخگویی به ترجیحات مردم در برابر تأثیرات اجتماعی مطرح شد است. اساس این تئوری در مورد چرایی وقوع انقلابهای پیشبینی نشده بنیان نهاده شده است. این مربوط به ایده های اثبات اجتماعی و همچنین نابینایی در انتخاب است. این تئوری بیان می دارد که افراد ترجیحاتی را منتقل می کنند که با آنچه واقعاً می خواهند متفاوت باشد.
✏️ طبق این نظریه، در بیان ترجیحات، افراد اغلب انتخابهای خود را متناسب با آنچه از نظر اجتماعی قابل قبول است، تنظیم می کنند. به عبارت دیگر، آنها ترجیحاتی را منتقل می کنند که با آنچه واقعاً می خواهند متفاوت است. کوران، ارائه نادرست نتیجه را "تحریف ترجیح" می نامد. وی در سال 1995 در کتاب خود با عنوان "حقایق نهان، دروغهای عیان" اظهار داشت که این پدیده در همه جا فراگیر است و پیامدهای عظیم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارد. این عواقب به وابستگی متقابل بین تصمیمات فردی در مورد اینکه چه چیزی ترجیحاً به صورت عمومی منتقل می شود، بستگی دارد. شخصی که نارضایتی خود را از یک مد، سیاست یا رژیم سیاسی پنهان می کند، ابراز نارضایتی را برای دیگران دشوار می کند.
✏️ یک پیامد مهم اجتماعی از تحریف ترجیح، حمایت گسترده مردم از گزینه های اجتماعی است که با رأی گیری مخفی قاطعانه رد می شود. سیاست های غیرمعمول خصوصی ممکن است به طور نامحدود حفظ شود زیرا مردم فشارهای اجتماعی مطابق را از طریق اعمال تحریف عیان ترجیحی تولید می کنند.
✏️ در تحریف ترجیح نهان، مردم دانشی را که ترجیحات بر آن استوار است پنهان می کنند. در این فرآیند، آنها دانش موجود در حوزه عمومی را تحریف، فاسد و بیمایه می کنند. آنها اطلاع رسانی درمورد اشکال تنظیمات موجود و شایستگی گزینه های دیگر را برای دیگران دشوارتر می کنند. نتیجه دیگر تحریف ارجحیت، ناآگاهی گسترده نسبت به مزایای تغییر است. در طول دوره های طولانی، تحریف ترجیح می تواند با ایجاد تنگی فکری و استخوان سازی، ظرفیت جامعه را برای ایجاد تغییر، از بین ببرد. اولین پیامد تحریف ترجیح از نیاز مردم به تأیید اجتماعی است، و پیامد دوم وابستگی آنها به یکدیگر برای کسب اطلاعات است.
✏️کوران این مشاهدات را در طیف وسیعی از زمینهها به کار برده است. وی از نظریه توسعه یافته در "حقایق نهان" ، "دروغهای عیان " برای توضیح مواردی ازقبیل اینکه چرا انقلاب های سیاسی بزرگ ما را غافلگیر می کند، و چگونه تنش های قومی میتوانند از خود تغذیه کنند، استفاده کرده است.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳سود چیست و چرا برای همه بسیار مهم است؟
🔹آیا سود، چیز بدی است؟ آیا بدون وجود سود، جهان به جایی بهتر برای زندگی تبدیل میشود؟ یا برعکس، سود مشوق فعالیتهایی است که سبب شده زندگی بشر آسانتر و بهتر شود؟
🔹 والتر ویلیامز اقتصاددان درباره جنبههای مختلف سود و اثرات آن توضیحاتی ارائه میکند.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
🔹آیا سود، چیز بدی است؟ آیا بدون وجود سود، جهان به جایی بهتر برای زندگی تبدیل میشود؟ یا برعکس، سود مشوق فعالیتهایی است که سبب شده زندگی بشر آسانتر و بهتر شود؟
🔹 والتر ویلیامز اقتصاددان درباره جنبههای مختلف سود و اثرات آن توضیحاتی ارائه میکند.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔳علت تورم از زبان میلتون فریدمن
🔹تورم حاصل زیاده خواهی بخش خصوصی، طمعکاری اتحادیه های صنعتی یا مصرف گرایی و اسرافکاری مردم نیست.
🔹تورم همیشه و همه جا، به خاطر افزایش نقدینگی توسط دولت است.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
🔹تورم حاصل زیاده خواهی بخش خصوصی، طمعکاری اتحادیه های صنعتی یا مصرف گرایی و اسرافکاری مردم نیست.
🔹تورم همیشه و همه جا، به خاطر افزایش نقدینگی توسط دولت است.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔳پنج قانون طلا
چه چیزی باعث میشود که ثروتمندان، ثروتمندتر و فقیران، فقیرتر شوند؟
کتاب «ثروتمندترین مرد بابل»، اثر جورج سموئل کلیسون، یک اثر کلاسیک در ادبیات مالی است که در آن به سنتها و روشهای تاریخی ثروتمندان برای جمعآوری ثروتشان و راههای مدیریت مالی که تا امروز کاربرد دارند، اشاره شده است.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
چه چیزی باعث میشود که ثروتمندان، ثروتمندتر و فقیران، فقیرتر شوند؟
کتاب «ثروتمندترین مرد بابل»، اثر جورج سموئل کلیسون، یک اثر کلاسیک در ادبیات مالی است که در آن به سنتها و روشهای تاریخی ثروتمندان برای جمعآوری ثروتشان و راههای مدیریت مالی که تا امروز کاربرد دارند، اشاره شده است.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
🔳چه کسی پشت «همستر کامبت» است؟ ادوارد گورینوویچ کیست؟
✅ وبسایت روزنامۀ روسی The Bell اخیرا ادعا کرده است که بر اساس برخی تحقیقاتی که روزنامهنگارانش انجام دادهاند، چهرۀ پشتپردۀ بازی همسترکامبت را کشف کرده است. طبق این گزارش، ادوارد گورینوویچ، کارآفرین روسی در حوزۀ فناوری اطلاعات و بنیانگذار شرکتهای CarPrice و CarMoney، یکی از سازندگان این بازیِ وایرالشده است.
✅ به گفته پاول دوروف، بنیانگذار تلگرام، این پیامرسان به مرور زمان قرار است به یک برنامه مشابه با ویچت چین تبدیل شود که خدمات مختلفی را در یک پلتفرم ارائه میکند. به گفته برخی منابع، هیاهویی که پیرامون همستر کامبت شکل گرفته، بزرگترین کمپین تبلیغاتی رایگان در تاریخ تلگرام است.
@eghtesaderooz
@eghtesaderooz
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳 حباب چیست و چه چیزی باعث ایجاد حباب اقتصادی میشود؟
🔹تا حالا فکر کردید که چرا بعضی وقتها، برخی اجناس قیمت غیرواقعی و بالایی دارند؟!
🔹این ویدئو با توضیح ماجرای معروف "حباب گل لاله" به شناخت ما از چیستی و چگونگی به وجود آمدن حباب در اقتصاد کمک می کند.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
🔹تا حالا فکر کردید که چرا بعضی وقتها، برخی اجناس قیمت غیرواقعی و بالایی دارند؟!
🔹این ویدئو با توضیح ماجرای معروف "حباب گل لاله" به شناخت ما از چیستی و چگونگی به وجود آمدن حباب در اقتصاد کمک می کند.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔳جائی که ایدههای خوب ازآنجا میآیند
🔹مردم معمولا ایدههایشان را به لحظات «یافتم !»های خود نسبت میدهند. اما استیون جانسون نشان میدهد که چطور تاریخ داستان دیگری را بازگو میکند.
🔹 سفر سحرآمیزش ما را از " liquid networks" (شبکههای مایع) در کافیشاپهای لندن تا شمِّ طولانی و آهستۀ چارلز داروین و تا دنیای وب ِ پرشتاب امروزی میبرد.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
🔹مردم معمولا ایدههایشان را به لحظات «یافتم !»های خود نسبت میدهند. اما استیون جانسون نشان میدهد که چطور تاریخ داستان دیگری را بازگو میکند.
🔹 سفر سحرآمیزش ما را از " liquid networks" (شبکههای مایع) در کافیشاپهای لندن تا شمِّ طولانی و آهستۀ چارلز داروین و تا دنیای وب ِ پرشتاب امروزی میبرد.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
🔳تصمیم قطعی
✏️اگر کتابی در زمینه "انتخاب منطقی" بخوانید احتمالا پیامی مانند این را خواهید دید:
◀️"قبل از تصمیم گیری آنالیز کنید. تمام گزینه ها را لیست کرده، عواقب و منفعت هر کدام را محاسبه نمایید."
✏️توصیه زیبایی است اما عملا نشان نمی دهد چطور اکثر انسان ها تصمیم گیری می کنند، از جمله خود کسانی که این کتاب ها را می نویسند. لیست کردن موارد خوب و بد و محاسبه و مقایسه، روشی قدیمی است. حتی بنجامین فرانکلین، دانشمند و فیلسوف آمریکایی نیز در نامه ای به خواهرزاده اش همین روش را برای تصمیم گیری در مورد ازدواج توصیه می کند.
✏️شما چه طور؟! آیا همسرتان را براساس محاسبات منطقی انتخاب کرده اید؟!
من از همکارانم که تئوری انتخاب منطقی را تدریس می کنند این سوال را پرسیدم ولی همگی پاسخ منفی دادند، بجز یک نفر. او به من توضیح داد که چگونه در عمل از تئوری خودش استفاده کرد و تمام گزینه های ازدواج و نتایج احتمالی وصلت با آنها را لیست نمود.
سوالاتی مثل این که آیا همچنان پس از ازدواج قادر به مکالمه با هم خواهیم بود یا نه، و اینکه آیا او از بچه ها مراقبت خواهد کرد تا من بتوانم وقت کافی برای کارم داشته باشم. سپس او احتمال وقوع هر مورد را برای تک تک آن زنان تخمین زد و به شخصی که بالاترین میزان منفعت محاسبه شده را داشت پیشنهاد ازدواج داد. البته من اخیرا همکار مذکور را ملاقات کرده و متوجه شدم که طلاق گرفته است!
◀️به طور کلی، دو روش برای تصمیم گیری وجود دارد؛
✏️روشی که در دانشگاه ها تدریس می شود، یعنی انتخاب منطقی براساس نفع مورد انتظار. این روش در دنیای ریسک خوب عمل می کند، یعنی وقتی که احتمال وقایع و نتایج آنها مشخص هستند. در اینجا فکر کردن بر مبنای آمار و احتمالات کافی است. مثلا به قرعه کشی یا شرط بندی فکر کنید که میتوان در آن میزان برد و باخت را محاسبه کرد.
اما در دنیایی متفاوت یعنی جهان عدم قطعیت، محاسبه کافی نیست. شما در این دنیا نیازمند قواعد سرانگشتی و دَمِ دستی هستید که با نام هیوریستیک شناخته می شوند، و همچنین شواهد مبتنی بر آن قواعد.
✏️تصمیم گیری بین دو شغل یا حتی دو شخص برای انتخاب همسر همه در دنیای عدم قطعیت هستند. شما نمی توانید همه چیز را محاسبه کنید. شما از همه عواقب احتمالی آگاه نیستید، همیشه وقایع دور از انتظاری در کار خواهند بود.
◀️ آنچه می خواهم بگویم در چهار اصل خلاصه می شود:
۱. بهترین تصمیمِ تحتِ ریسک، الزاما همان بهترین تصمیمِ تحتِ عدمِ قطعیت نیست.
۲. قوانین سرانگشتی و دمِ دستی، برای تصمیم گیریِ خوب، تحت شرایطِ عدم قطعیت ضروری هستند و به هیچ وجه نشانه ساده لوحی و تنبلی نیستند.
۳. مشکلاتِ پیچیده همیشه نیازمند راه حل های پیچیده نیستند، به ویژه در دنیای عدم قطعیت.
۴. صرف داشتن زمان و داده، و انجام محاسبه بیشتر، همیشه بهتر نیست.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
✏️اگر کتابی در زمینه "انتخاب منطقی" بخوانید احتمالا پیامی مانند این را خواهید دید:
◀️"قبل از تصمیم گیری آنالیز کنید. تمام گزینه ها را لیست کرده، عواقب و منفعت هر کدام را محاسبه نمایید."
✏️توصیه زیبایی است اما عملا نشان نمی دهد چطور اکثر انسان ها تصمیم گیری می کنند، از جمله خود کسانی که این کتاب ها را می نویسند. لیست کردن موارد خوب و بد و محاسبه و مقایسه، روشی قدیمی است. حتی بنجامین فرانکلین، دانشمند و فیلسوف آمریکایی نیز در نامه ای به خواهرزاده اش همین روش را برای تصمیم گیری در مورد ازدواج توصیه می کند.
✏️شما چه طور؟! آیا همسرتان را براساس محاسبات منطقی انتخاب کرده اید؟!
من از همکارانم که تئوری انتخاب منطقی را تدریس می کنند این سوال را پرسیدم ولی همگی پاسخ منفی دادند، بجز یک نفر. او به من توضیح داد که چگونه در عمل از تئوری خودش استفاده کرد و تمام گزینه های ازدواج و نتایج احتمالی وصلت با آنها را لیست نمود.
سوالاتی مثل این که آیا همچنان پس از ازدواج قادر به مکالمه با هم خواهیم بود یا نه، و اینکه آیا او از بچه ها مراقبت خواهد کرد تا من بتوانم وقت کافی برای کارم داشته باشم. سپس او احتمال وقوع هر مورد را برای تک تک آن زنان تخمین زد و به شخصی که بالاترین میزان منفعت محاسبه شده را داشت پیشنهاد ازدواج داد. البته من اخیرا همکار مذکور را ملاقات کرده و متوجه شدم که طلاق گرفته است!
◀️به طور کلی، دو روش برای تصمیم گیری وجود دارد؛
✏️روشی که در دانشگاه ها تدریس می شود، یعنی انتخاب منطقی براساس نفع مورد انتظار. این روش در دنیای ریسک خوب عمل می کند، یعنی وقتی که احتمال وقایع و نتایج آنها مشخص هستند. در اینجا فکر کردن بر مبنای آمار و احتمالات کافی است. مثلا به قرعه کشی یا شرط بندی فکر کنید که میتوان در آن میزان برد و باخت را محاسبه کرد.
اما در دنیایی متفاوت یعنی جهان عدم قطعیت، محاسبه کافی نیست. شما در این دنیا نیازمند قواعد سرانگشتی و دَمِ دستی هستید که با نام هیوریستیک شناخته می شوند، و همچنین شواهد مبتنی بر آن قواعد.
✏️تصمیم گیری بین دو شغل یا حتی دو شخص برای انتخاب همسر همه در دنیای عدم قطعیت هستند. شما نمی توانید همه چیز را محاسبه کنید. شما از همه عواقب احتمالی آگاه نیستید، همیشه وقایع دور از انتظاری در کار خواهند بود.
◀️ آنچه می خواهم بگویم در چهار اصل خلاصه می شود:
۱. بهترین تصمیمِ تحتِ ریسک، الزاما همان بهترین تصمیمِ تحتِ عدمِ قطعیت نیست.
۲. قوانین سرانگشتی و دمِ دستی، برای تصمیم گیریِ خوب، تحت شرایطِ عدم قطعیت ضروری هستند و به هیچ وجه نشانه ساده لوحی و تنبلی نیستند.
۳. مشکلاتِ پیچیده همیشه نیازمند راه حل های پیچیده نیستند، به ویژه در دنیای عدم قطعیت.
۴. صرف داشتن زمان و داده، و انجام محاسبه بیشتر، همیشه بهتر نیست.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳چرا «تولید بیولوژیکی» انقلاب صنعتی بعدی است
چطور میشد اگر میتوانستیم لباسها را از میکروبها، و لوازم خانگی را از ارگانیزمهای زنده «پرورش دهیم» و ساختمانهایی با نمایی مثل پوست درخت داشتیم؟ همکار TED سوزان لی، از دنیای هیجانانگیز تولید بیوتکنولوژی خبر میدهد و نشان میدهد چگونه این میتواند منشاءهای بزرگ ضایعات مثل پلاستیک و سیمان را با مواد تجدید شونده و طبیعتدوست جایگزین کنیم.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
چطور میشد اگر میتوانستیم لباسها را از میکروبها، و لوازم خانگی را از ارگانیزمهای زنده «پرورش دهیم» و ساختمانهایی با نمایی مثل پوست درخت داشتیم؟ همکار TED سوزان لی، از دنیای هیجانانگیز تولید بیوتکنولوژی خبر میدهد و نشان میدهد چگونه این میتواند منشاءهای بزرگ ضایعات مثل پلاستیک و سیمان را با مواد تجدید شونده و طبیعتدوست جایگزین کنیم.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔳3 دلیل برای بد بودن سیاستهای حداقل دستمزد
عدهای از این سیاستها حمایت میکنند و همزمان راجع به بحران بیکاری غر میزنند؛ اینها نمیدانند که خود مسبب و بانی این بحران هستند.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
عدهای از این سیاستها حمایت میکنند و همزمان راجع به بحران بیکاری غر میزنند؛ اینها نمیدانند که خود مسبب و بانی این بحران هستند.
اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
🔳اقتصاد دولتی و پدیده توالتهای بدبو
✏️پدیده توالت های بدبو و مهوع و مخروبه را که در سراسر جهان کمونیستی گسترده بودند، به روشن ترین شکل توضیح نحوه کارکرد اقتصاد دولتی بودند.
✏️علت اول، پایه ای و اصلیِ چنین پدیده ای، ناکارآمدی و اختلال خود نظام کمونیستی بود و به خطا رفتنش در تشخیص و تامین نیازهای اولیه مردم، از شیر گرفته تا دستمال توالت بود.
✏️علت دوم هم در دسته (کمونیسم چه بر سر ما آورد) قرار می گرفت و مربوط می شد به تفکر مالکیت جمعی. چون همه چی ملک جمعی بود، هیچ کس به واقع مسئول شناخته نمی شد. هیچ کس بالای سر چیزی نایستاده بود و هیچ کس اعتنایی به این اموال متعلق به همه نداشت. هر فردی از مسئولیت بری بود چون این مسئولیت را به یک درجه بالاتر نسبت می داد، به مسئولیت یک نهاد.
کسی آن بالاها باید تضمینی می گرفت تا زنجیر سیفونی در یک توالت عمومی تعمیر شود. و آیا یک زن نظافتچی باید اخراج می شد چون زمین را جارو نمی کرد؟ البته که نه!
✏️علت سوم، دستمزدهای ناچیز بود و خوی و رفتاری که با خود می آورد: وقتی اینقدر کم به من پول می دهند. من هم در کمترین حد ممکن کار می کنم.
از کتاب کافه اروپا.
@eghtesaderooz
✏️پدیده توالت های بدبو و مهوع و مخروبه را که در سراسر جهان کمونیستی گسترده بودند، به روشن ترین شکل توضیح نحوه کارکرد اقتصاد دولتی بودند.
✏️علت اول، پایه ای و اصلیِ چنین پدیده ای، ناکارآمدی و اختلال خود نظام کمونیستی بود و به خطا رفتنش در تشخیص و تامین نیازهای اولیه مردم، از شیر گرفته تا دستمال توالت بود.
✏️علت دوم هم در دسته (کمونیسم چه بر سر ما آورد) قرار می گرفت و مربوط می شد به تفکر مالکیت جمعی. چون همه چی ملک جمعی بود، هیچ کس به واقع مسئول شناخته نمی شد. هیچ کس بالای سر چیزی نایستاده بود و هیچ کس اعتنایی به این اموال متعلق به همه نداشت. هر فردی از مسئولیت بری بود چون این مسئولیت را به یک درجه بالاتر نسبت می داد، به مسئولیت یک نهاد.
کسی آن بالاها باید تضمینی می گرفت تا زنجیر سیفونی در یک توالت عمومی تعمیر شود. و آیا یک زن نظافتچی باید اخراج می شد چون زمین را جارو نمی کرد؟ البته که نه!
✏️علت سوم، دستمزدهای ناچیز بود و خوی و رفتاری که با خود می آورد: وقتی اینقدر کم به من پول می دهند. من هم در کمترین حد ممکن کار می کنم.
از کتاب کافه اروپا.
@eghtesaderooz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳 ابرتورم چیست ؟
عواقب چاپ بی رویه پول نقد چه میتواند باشد ؟
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
عواقب چاپ بی رویه پول نقد چه میتواند باشد ؟
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔳چرا کسی در محل کارش، کار نمیکنه؟
جیسون فرید، یک تئوری رادیکال درباره کار کردن داره: اون میگه اداره جای مناسب برای کار کردن نیست. او در TEDxMidwestمشکلات موجود رو ارزیابی میکنه (اسم اونها رو m&m میذاره)، و ۳ راه حل برای اینکه کار واقعا کار باشه ارائه میده.
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
جیسون فرید، یک تئوری رادیکال درباره کار کردن داره: اون میگه اداره جای مناسب برای کار کردن نیست. او در TEDxMidwestمشکلات موجود رو ارزیابی میکنه (اسم اونها رو m&m میذاره)، و ۳ راه حل برای اینکه کار واقعا کار باشه ارائه میده.
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
🔳«علم اقتصاد دربارهی اشیاء و داراییهای مادی محسوس نیست، بلکه علم اقتصاد دربارهی انسان ها، درک آنها و کنشهای آنهاست. کالاها، محصولات، ثروت و دیگر وجوہ کرداری، عناصر طبیعت نیستند: آنها مؤلفههای کردار و درک انسان اند. (وجود کردار انسان است که به آنها معنا میدهد.) کسی که میخواهد به بررسی آنها بپردازد، نباید به دنیای خارجی توجه کند، بلکه آنها را باید در معنا، مفهوم و شناخت افراد کنشگر جستوجو کند.»
لودویگ فن میزس
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
لودویگ فن میزس
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
🔳پول چیست و چه کارکردی در اقتصاد دارد؟
✏️وقتی تعداد زیادی از غریبه ها سعی در همکاری دارند، یک اقتصاد، مبتنی بر مساعدتها و تعهدات نمی تواند کار کند. کمک رایگان به خواهر یا همسایه با مراقبت از بیگانگانی که ممکن است هیچگاه در ازای کمک شما مقابله به مثل نکنند بسیار متفاوت است. ممکن است فردی وظیفه متقابل خود را در یک تهاتر به جا نیاورد. اما از سوی دیگر تهاتر فقط زمانی اثربخش است که طیف محدودی از کالاها با هم مبادله شوند. تهاتر نمی تواند اساس یک اقتصاد پیچیده را شکل دهد.
✏️به منظور درک محدودیت های تهاتر، تصور کنید شما صاحب یک باغ سیب در یک منطقه روستایی هستید که تردترین و شیرین ترین سیب ها را در کل یک ولایت تولید می کند. شما چنان سخت در باغ خود مشغول کار هستید که کفش هایتان پاره می شود. بنابراین، درشکه خود را پر از سیب می کنید و به بازارچه پایین رودخانه می روید. همسایه ای به شما گفته که کفاشی در انتهای جنوبی بازارچه هست که برای وی یک جفت چکمه واقعا محکم ساخته که پنج فصل دوام داشته است. شما مغازه این کفاش را پیدا می کنید و مقداری از سیب های خود را در ازای یک جفت کفش مورد نیازتان به او می دهید.
✏️کفاش اندکی درنگ می کند. او چه تعداد سیب را باید به ازای أجرت خود دریافت کند؟ او هر روز با ده ها مشتری روبه رو می شود که تعدادی از آنها با خود کیسه های سیب می آورند، در حالی که بقیه افراد با خود جویا بز یا پارچه می آورند و کیفیت تمام آنها با هم متفاوت است. حتی برخی دیگر از این مشتریان تخصص خود در زمینه دادخواهی از پادشاه یا درمان کمردرد را ارائه می کنند. آخرین مرتبه ای که این کفاش در ازای کفش سیب دریافت کرده سه ماه پیش بوده است و آن زمان او طلب سه کیسه سیب کرده بود، یا شاید هم چهار کیسه؟ اما اگر حالا كفاش بهتر به آن زمان بیندیشد، به خاطر می آورد که آنها به جای اینکه سیب های اعلای تپه ای باشند، سیب های ترش دره ای بودند. از سوی دیگر، آن زمان سیب ها در ازای کفش های کوچک زنانه ارائه شده بودند. این آقا اکنون خواستار چکمه های مردانه است. در کنار این ها در هفته های اخیر یک مریضی در گله های شهر شیوع پیدا کرده و پوست حیوانات درحال کمیاب تر شدن است. دباغان در ازای همان مقدار ثابت از چرم، خواهان دو برابر کفش آماده هستند. آیا این موضوع نباید مدنظر كفاش قرار گیرد؟
✏️در یک اقتصاد تهاتری، این کفاش و این عمل آورنده سیب هر روز باید دوباره در مورد قیمت های نسبی ده ها کالای دیگر اطلاع پیدا کنند. اگر صد کالای مختلف در بازار مبادله می شود، درنتیجه خریداران و فروشندگان باید ۴٫۹۵۰ نرخ مبادله مختلف را بدانند و اگر ۱۰۰۰ کالای متفاوت مبادله شوند، خریداران و فروشندگان باید ۴۹۹,۵۰۰ نرخ مبادله مختلف را زیروزبر کنند! چطور می توان از پس این کار برآمد؟
این اوضاع حتى وخیم تر نیز می شود. حتی اگر بتوانید حساب کنید چه تعداد سیب معادل با یک جفت کفش است، تهاتر همیشه امکان پذیر نیست. بالاخره، هر بده بستانی مستلزم این است که هر طرف خواستار کالای طرف مقابل باشد. اگر این کفاش علاقه ای به سیب نداشته باشد و یا اگر در حال حاضر چیزی که کفاش نیاز دارد یک طلاق باشد چطور؟ بله، این کشاورز می تواند به دنبال وکیلی باشد که علاقه مند به سیب بوده و یک معامله سه جانبه را برقرار کند.
✏️اما اگر این وکیل به اندازه کافی سیب داشته باشد و واقعا نیازمند اصلاح سر باشد، چطور؟
بعضی جوامع سعی کرده اند این مشکل را با راه اندازی یک نظام تهاتر مرکزي تجمیع محصولات از عمل آورندگان و تولیدکنندگان متخصص و توزیع آنها بین افرادی که به آنها نیاز دارند، حل کنند. بزرگ ترین و مشهورترین آزمایش اینچنینی در اتحادیه شوروی انجام و به شکلی نکبت بار شکست خورد. این عبارت که «همه بر اساس توانایی های خود کار و بر مبنای نیازهای خود دریافت می کنند» در عمل به این عبارت تبدیل شد که «همه تا کمترین حد ممکن کار کرده و تا آنجا که بتوانند دریافت می کنند. در مواقع دیگر، تدابیر ملایم تر و موفق تری اتخاذ شد؛ مثلا در امپراطوری اینکا. با این حال، اغلب جوامع روش ساده تری برای متصل کردن تعداد زیادی از متخصصان پیدا کردند؛ آنها پول را اختراع کردند!.
📝 از کتاب "پول"، ترجمه محمدرضا فرهادی پور. نوشته یووال نوح هراری
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
✏️وقتی تعداد زیادی از غریبه ها سعی در همکاری دارند، یک اقتصاد، مبتنی بر مساعدتها و تعهدات نمی تواند کار کند. کمک رایگان به خواهر یا همسایه با مراقبت از بیگانگانی که ممکن است هیچگاه در ازای کمک شما مقابله به مثل نکنند بسیار متفاوت است. ممکن است فردی وظیفه متقابل خود را در یک تهاتر به جا نیاورد. اما از سوی دیگر تهاتر فقط زمانی اثربخش است که طیف محدودی از کالاها با هم مبادله شوند. تهاتر نمی تواند اساس یک اقتصاد پیچیده را شکل دهد.
✏️به منظور درک محدودیت های تهاتر، تصور کنید شما صاحب یک باغ سیب در یک منطقه روستایی هستید که تردترین و شیرین ترین سیب ها را در کل یک ولایت تولید می کند. شما چنان سخت در باغ خود مشغول کار هستید که کفش هایتان پاره می شود. بنابراین، درشکه خود را پر از سیب می کنید و به بازارچه پایین رودخانه می روید. همسایه ای به شما گفته که کفاشی در انتهای جنوبی بازارچه هست که برای وی یک جفت چکمه واقعا محکم ساخته که پنج فصل دوام داشته است. شما مغازه این کفاش را پیدا می کنید و مقداری از سیب های خود را در ازای یک جفت کفش مورد نیازتان به او می دهید.
✏️کفاش اندکی درنگ می کند. او چه تعداد سیب را باید به ازای أجرت خود دریافت کند؟ او هر روز با ده ها مشتری روبه رو می شود که تعدادی از آنها با خود کیسه های سیب می آورند، در حالی که بقیه افراد با خود جویا بز یا پارچه می آورند و کیفیت تمام آنها با هم متفاوت است. حتی برخی دیگر از این مشتریان تخصص خود در زمینه دادخواهی از پادشاه یا درمان کمردرد را ارائه می کنند. آخرین مرتبه ای که این کفاش در ازای کفش سیب دریافت کرده سه ماه پیش بوده است و آن زمان او طلب سه کیسه سیب کرده بود، یا شاید هم چهار کیسه؟ اما اگر حالا كفاش بهتر به آن زمان بیندیشد، به خاطر می آورد که آنها به جای اینکه سیب های اعلای تپه ای باشند، سیب های ترش دره ای بودند. از سوی دیگر، آن زمان سیب ها در ازای کفش های کوچک زنانه ارائه شده بودند. این آقا اکنون خواستار چکمه های مردانه است. در کنار این ها در هفته های اخیر یک مریضی در گله های شهر شیوع پیدا کرده و پوست حیوانات درحال کمیاب تر شدن است. دباغان در ازای همان مقدار ثابت از چرم، خواهان دو برابر کفش آماده هستند. آیا این موضوع نباید مدنظر كفاش قرار گیرد؟
✏️در یک اقتصاد تهاتری، این کفاش و این عمل آورنده سیب هر روز باید دوباره در مورد قیمت های نسبی ده ها کالای دیگر اطلاع پیدا کنند. اگر صد کالای مختلف در بازار مبادله می شود، درنتیجه خریداران و فروشندگان باید ۴٫۹۵۰ نرخ مبادله مختلف را بدانند و اگر ۱۰۰۰ کالای متفاوت مبادله شوند، خریداران و فروشندگان باید ۴۹۹,۵۰۰ نرخ مبادله مختلف را زیروزبر کنند! چطور می توان از پس این کار برآمد؟
این اوضاع حتى وخیم تر نیز می شود. حتی اگر بتوانید حساب کنید چه تعداد سیب معادل با یک جفت کفش است، تهاتر همیشه امکان پذیر نیست. بالاخره، هر بده بستانی مستلزم این است که هر طرف خواستار کالای طرف مقابل باشد. اگر این کفاش علاقه ای به سیب نداشته باشد و یا اگر در حال حاضر چیزی که کفاش نیاز دارد یک طلاق باشد چطور؟ بله، این کشاورز می تواند به دنبال وکیلی باشد که علاقه مند به سیب بوده و یک معامله سه جانبه را برقرار کند.
✏️اما اگر این وکیل به اندازه کافی سیب داشته باشد و واقعا نیازمند اصلاح سر باشد، چطور؟
بعضی جوامع سعی کرده اند این مشکل را با راه اندازی یک نظام تهاتر مرکزي تجمیع محصولات از عمل آورندگان و تولیدکنندگان متخصص و توزیع آنها بین افرادی که به آنها نیاز دارند، حل کنند. بزرگ ترین و مشهورترین آزمایش اینچنینی در اتحادیه شوروی انجام و به شکلی نکبت بار شکست خورد. این عبارت که «همه بر اساس توانایی های خود کار و بر مبنای نیازهای خود دریافت می کنند» در عمل به این عبارت تبدیل شد که «همه تا کمترین حد ممکن کار کرده و تا آنجا که بتوانند دریافت می کنند. در مواقع دیگر، تدابیر ملایم تر و موفق تری اتخاذ شد؛ مثلا در امپراطوری اینکا. با این حال، اغلب جوامع روش ساده تری برای متصل کردن تعداد زیادی از متخصصان پیدا کردند؛ آنها پول را اختراع کردند!.
📝 از کتاب "پول"، ترجمه محمدرضا فرهادی پور. نوشته یووال نوح هراری
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
🔳تفاوت ریسک و عدم قطعیت
✏️دو جعبه داریم. جعبه الف حاوی صد توپ است، پنجاه تا قرمز و پنجاه تا مشکی. جعبه ب هم صد تا توپ دارد، اما نمی دانی چندتای شان قرمزند و چندتای شان مشکی. اگر بدون نگاه کردن یکی از جعبه ها را برداری و توپ قرمز از آن بیرون بیاوری، صد دلار برنده می شوی. کدام جعبه را انتخاب می کنی؟ الف یا ب؟ اکثر مردم جعبه الف را انتخاب می کنند.
✏️بیایید با همین جعبه ها یکبار دیگر بازی کنیم. این دفعه اگر توپ مشکی برداری، صد دلار می بری. الان سراغ کدام جعبه می روی؟ اغلب مردم دوباره جعبه الف را انتخاب می کنند. اما این غیر منطقی است! در دور اول، تو فرض کردی جعبه ب توپ قرمز کمتر (و توپ مشکی بیشتری) دارد. بنابراین، به لحاظ منطقی باید این بار جعبه ب را انتخاب کنی. نگران نباش. بر خلاف انتظار در این خطا تنها نیستی. به این نتیجه پارادوکس السبرگ می گویند که به احترام دانیل السبرگ (Daniel Ellsberg)، روان شناس سابق هاروارد، این طور نامگذاری شده است. پارادوکس السبرگ به طور تجربی ثابت می کند ما احتمالات معلوم را به احتمالات نامعلوم ترجیح می دهیم. بنابراین به مباحث ریسک و عدم قطعیت (یا ابهام) و تفاوت بین آنها می رسیم.
✏️ریسک یعنی این که احتمالات معلوم اند. عدم قطعیت یعنی احتمالات نامعلوم اند. بر اساس ریسک، شما می توانید تصمیم بگیرید قمار بکنید یا نه، اما در قلمرو عدم قطعیت اتخاذ تصمیم بسیار دشوارتر است. واژه های ریسک و عدم قطعیت به اندازه کاپوچینو و اسپرسو اشتباه گرفته می شوند، البته با عواقب جدی تر. تو با ریسک می توانی محاسباتت را انجام بدهی، ولی با عدم قطعیت نمی توانی. دانش سیصد ساله ریسک، آمار نامیده می شود. استادان فراوانی با آن سروکار دارند، اما حتی یک کتاب درسی هم درباره موضوع عدم قطعیت وجود ندارد.
✏️به همین دلیل، تلاش می کنیم عدم قطعیت را در طبقه بندی های ریسک وارد کنیم، اما واقعاً جایی برایش نیست. به این دو مثال دقت کن: یکی درباره پزشکی (که صدق می کند) و یکی از اقتصاد (که صدق نمی کند).میلیاردها انسان روی زمین زندگی می کنند. اندام های ما تفاوت زیادی با هم ندارند. همه مان قامت تقریباً یکسانی داریم (قد هیچ کس سی متر نیست) و سن و سال مشابه (هیچ کس ده هزار سال یا یک هزارم ثانیه عمر نمی¬ کند). اغلب ما دو چشم، چهار دریچه قلب و سی و دو دندان داریم. در واقع، متجانس هستیم؛ شبیه به همدیگر، همان طور که موش ها شبیه هم اند. به همین دلیل، بیماری های مشابهی هم وجود دارند و کاملاً منطقی است اگر مثلاً بگوییم «سی درصد ریسک وجود دارد که به خاطر سرطان بمیری.»
✏️به عبارت دیگر، این ادعا بی معناست «سی درصد احتمال دارد ارزش یورو ظرف پنج سال آینده با کاهش مواجه شود.» چرا؟ چون اقتصاد در حوزه عدم قطعیت قرار می گیرد. میلیاردها واحد پولی قابل مقایسه وجود ندارد که از پیشینه تاریخی آنها بتوانیم چنین احتمالاتی را محاسبه کنیم. تفاوت بین ریسک و عدم قطعیت تفاوت بین بیمه عمر و قرارداد معاوضه اعتباری (CDS) را توصیف می کند. CDS نوعی سیاست بیمه ای در قبال مشکلات خاص مانند ناتوانی شرکت در پرداخت هاست. در مورد اول (بیمه عمر)، در حوزه قابل محاسبه ریسک هستیم؛ در مورد دوم (سی.دی.اس)، با عدم قطعیت مواجه ایم. این سردرگمی در ایجاد بحران مالی سال ۲۰۰۸ نقش داشت. اگر چنین عباراتی را شنیدید، نگران نشوید «ریسک تورم حاد فلان درصد است» یا «ریسک ارزش خالص دارایی بهمان است».
✏️برای اجتناب از قضاوت عجولانه، باید یاد بگیری عدم قطعیت را تحمل کنی، کار سختی است و نمی توانی همواره بر آن تأثیر بگذاری. آمیگدال تو نقشی حیاتی ایفا می کند. آمیگدال منطقه ای به اندازه بادام در وسط مغز انسان است که مسئولیت پردازش احساسات و خاطرات را بر عهده دارد. بسته به ساختار آمیگدال ذهنت، عدم قطعیت را آسان تر یا دشوارتر تحمل می کنی. این به خصوص در جهت گیری های سیاسی ات آشکار است. هر چه از عدم قطعیت متنفرتر باشی، محافظه کارانه تر رأی می دهی. دیدگاه های سیاسی تو تا حدی ریشه های بیولوژیکی هم دارند.
✏️در هر دو حالت، هر کسی که امیدوار است شفاف فکر کند باید تفاوت بین ریسک و عدم قطعیت را متوجه بشود. فقط در چند حوزه محدود می توانیم روی احتمالات حساب کنیم: کازینوها، پرتاپ سکه و کتاب های احتمالات. اغلب اوقات با مشکل عدم قطعیت مواجه ایم. یاد بگیر با آن کنار بیایی.
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz
✏️دو جعبه داریم. جعبه الف حاوی صد توپ است، پنجاه تا قرمز و پنجاه تا مشکی. جعبه ب هم صد تا توپ دارد، اما نمی دانی چندتای شان قرمزند و چندتای شان مشکی. اگر بدون نگاه کردن یکی از جعبه ها را برداری و توپ قرمز از آن بیرون بیاوری، صد دلار برنده می شوی. کدام جعبه را انتخاب می کنی؟ الف یا ب؟ اکثر مردم جعبه الف را انتخاب می کنند.
✏️بیایید با همین جعبه ها یکبار دیگر بازی کنیم. این دفعه اگر توپ مشکی برداری، صد دلار می بری. الان سراغ کدام جعبه می روی؟ اغلب مردم دوباره جعبه الف را انتخاب می کنند. اما این غیر منطقی است! در دور اول، تو فرض کردی جعبه ب توپ قرمز کمتر (و توپ مشکی بیشتری) دارد. بنابراین، به لحاظ منطقی باید این بار جعبه ب را انتخاب کنی. نگران نباش. بر خلاف انتظار در این خطا تنها نیستی. به این نتیجه پارادوکس السبرگ می گویند که به احترام دانیل السبرگ (Daniel Ellsberg)، روان شناس سابق هاروارد، این طور نامگذاری شده است. پارادوکس السبرگ به طور تجربی ثابت می کند ما احتمالات معلوم را به احتمالات نامعلوم ترجیح می دهیم. بنابراین به مباحث ریسک و عدم قطعیت (یا ابهام) و تفاوت بین آنها می رسیم.
✏️ریسک یعنی این که احتمالات معلوم اند. عدم قطعیت یعنی احتمالات نامعلوم اند. بر اساس ریسک، شما می توانید تصمیم بگیرید قمار بکنید یا نه، اما در قلمرو عدم قطعیت اتخاذ تصمیم بسیار دشوارتر است. واژه های ریسک و عدم قطعیت به اندازه کاپوچینو و اسپرسو اشتباه گرفته می شوند، البته با عواقب جدی تر. تو با ریسک می توانی محاسباتت را انجام بدهی، ولی با عدم قطعیت نمی توانی. دانش سیصد ساله ریسک، آمار نامیده می شود. استادان فراوانی با آن سروکار دارند، اما حتی یک کتاب درسی هم درباره موضوع عدم قطعیت وجود ندارد.
✏️به همین دلیل، تلاش می کنیم عدم قطعیت را در طبقه بندی های ریسک وارد کنیم، اما واقعاً جایی برایش نیست. به این دو مثال دقت کن: یکی درباره پزشکی (که صدق می کند) و یکی از اقتصاد (که صدق نمی کند).میلیاردها انسان روی زمین زندگی می کنند. اندام های ما تفاوت زیادی با هم ندارند. همه مان قامت تقریباً یکسانی داریم (قد هیچ کس سی متر نیست) و سن و سال مشابه (هیچ کس ده هزار سال یا یک هزارم ثانیه عمر نمی¬ کند). اغلب ما دو چشم، چهار دریچه قلب و سی و دو دندان داریم. در واقع، متجانس هستیم؛ شبیه به همدیگر، همان طور که موش ها شبیه هم اند. به همین دلیل، بیماری های مشابهی هم وجود دارند و کاملاً منطقی است اگر مثلاً بگوییم «سی درصد ریسک وجود دارد که به خاطر سرطان بمیری.»
✏️به عبارت دیگر، این ادعا بی معناست «سی درصد احتمال دارد ارزش یورو ظرف پنج سال آینده با کاهش مواجه شود.» چرا؟ چون اقتصاد در حوزه عدم قطعیت قرار می گیرد. میلیاردها واحد پولی قابل مقایسه وجود ندارد که از پیشینه تاریخی آنها بتوانیم چنین احتمالاتی را محاسبه کنیم. تفاوت بین ریسک و عدم قطعیت تفاوت بین بیمه عمر و قرارداد معاوضه اعتباری (CDS) را توصیف می کند. CDS نوعی سیاست بیمه ای در قبال مشکلات خاص مانند ناتوانی شرکت در پرداخت هاست. در مورد اول (بیمه عمر)، در حوزه قابل محاسبه ریسک هستیم؛ در مورد دوم (سی.دی.اس)، با عدم قطعیت مواجه ایم. این سردرگمی در ایجاد بحران مالی سال ۲۰۰۸ نقش داشت. اگر چنین عباراتی را شنیدید، نگران نشوید «ریسک تورم حاد فلان درصد است» یا «ریسک ارزش خالص دارایی بهمان است».
✏️برای اجتناب از قضاوت عجولانه، باید یاد بگیری عدم قطعیت را تحمل کنی، کار سختی است و نمی توانی همواره بر آن تأثیر بگذاری. آمیگدال تو نقشی حیاتی ایفا می کند. آمیگدال منطقه ای به اندازه بادام در وسط مغز انسان است که مسئولیت پردازش احساسات و خاطرات را بر عهده دارد. بسته به ساختار آمیگدال ذهنت، عدم قطعیت را آسان تر یا دشوارتر تحمل می کنی. این به خصوص در جهت گیری های سیاسی ات آشکار است. هر چه از عدم قطعیت متنفرتر باشی، محافظه کارانه تر رأی می دهی. دیدگاه های سیاسی تو تا حدی ریشه های بیولوژیکی هم دارند.
✏️در هر دو حالت، هر کسی که امیدوار است شفاف فکر کند باید تفاوت بین ریسک و عدم قطعیت را متوجه بشود. فقط در چند حوزه محدود می توانیم روی احتمالات حساب کنیم: کازینوها، پرتاپ سکه و کتاب های احتمالات. اغلب اوقات با مشکل عدم قطعیت مواجه ایم. یاد بگیر با آن کنار بیایی.
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz