🔻محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار، در گفتگو با خبرگزاری ایلنا، از صدور احکام « ۶ ماه انفصال از خدمت» برای پرستارانی خبر داد که در «اعتراضات صنفی» شرکت کردهاند.
او گفته است:«به تازگی شنیدهایم که هیأت تخلفات برخی از دانشگاهها، برای پرستارانی که در اعتراضات صنفی شرکت کردهاند، پرونده ساختهاند و احکامی مثل ۶ماه انفصال خدمت صادر کردهاند.»
آقای شریفی در ادامه از این احکام انتقاد کرده و گفته است چرا باید برای تجمع صنفی و شکایت به دریافتی ناچیز، چنین حکمی صادر شود.
دبیرکل خانه پرستار انتقاد میکند که چنین احکام انفصال از کار در شرایطی صادر میشودکه ایران با کمبود پرستار مواجه است و مردم هر روز از این وضع آسیب میبینند.
♦️ مشکلاتی که پرستاران و معلمان با آن روبرو هستند از یک جنس است چرا که تمام مزدبگیران و بخشهای مختلف طبقه کارگر به صورت سیستماتیک استثمار میشوند پس تنها راه چاره #متشکلشدن و #اتحاد_کارگر_معلم_پرستار است.
🔻🔺🔻
@edalatxah
او گفته است:«به تازگی شنیدهایم که هیأت تخلفات برخی از دانشگاهها، برای پرستارانی که در اعتراضات صنفی شرکت کردهاند، پرونده ساختهاند و احکامی مثل ۶ماه انفصال خدمت صادر کردهاند.»
آقای شریفی در ادامه از این احکام انتقاد کرده و گفته است چرا باید برای تجمع صنفی و شکایت به دریافتی ناچیز، چنین حکمی صادر شود.
دبیرکل خانه پرستار انتقاد میکند که چنین احکام انفصال از کار در شرایطی صادر میشودکه ایران با کمبود پرستار مواجه است و مردم هر روز از این وضع آسیب میبینند.
♦️ مشکلاتی که پرستاران و معلمان با آن روبرو هستند از یک جنس است چرا که تمام مزدبگیران و بخشهای مختلف طبقه کارگر به صورت سیستماتیک استثمار میشوند پس تنها راه چاره #متشکلشدن و #اتحاد_کارگر_معلم_پرستار است.
🔻🔺🔻
@edalatxah
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #خبر
🔺اولین رودخانه خصوصی کشور !!
بنیاد شهید یک رودخانه را مصادره کرده و بخشی از آن را به یک شرکت خصوصی واگذار کرده است
◾️شبکهٔ تشکلهای محیطزیستی کشور نامه نوشتهاند به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس تا به موضوع واگذاری رودخانهٔ «چهلبازه» در شهر مشهد مقدس به بخش خصوصی ورود کند.
◾️رودخانه چهلبازه که بهعنوان پرآبترین سرشاخهٔ «کشفرود» شناخته میشود و حتی در دوران تیموریان روی آن یک سد ساخته شده است، حالا تبدیل به نخستین رودخانهٔ کشور شده که برخلاف قانون، مالکیت آن «عمومی» نیست و «نخستین رودخانهٔ خصوصی کشور» لقب گرفته است.
◾️محمد الهموتی، دبیر شبکه تشکلهای محیطزیست و منابع طبیعی کشور در این نامه گفته وزارت نیرو «بهدنبال مالکیت تمام رودخانهها و آبراهههای کشور و اخذ سند آنهاست.»
◾️اشارهٔ الهموتی به موضوع تفاهمنامهٔ وزارت نیرو و سازمان ثبت برای صدور سند رودخانهها و آبراهههای کشور بهنام وزارت نیرو است.
◾️ستاد اجرای فرمان امام و بنیاد شهید ادعا میکنند مالکیت زمینهای اطراف این رودخانه و خود این رودخانه مال شریک محمدرضا پهلوی بوده و بنابراین مصادرهای است و باید به آنها داده شود.
◾️در نهایت با حکم نماینده قوه قضائیه، ۳۰ درصد مالکیت رودخانه به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام و ۷۰ درصد مابقی نیز به بنیاد شهید واگذار میشود.
✅ نکته جالب اینکه نماینده قوه قضائیه که ماجرا را حلوفصل کرده خودش معاون حقوقی ستاد اجرایی بوده است که یکی از طرفین دعوا بوده.
◾️بهاین ترتیب، چهلبازه که طبق قانون توزیع عادلانهٔ آب باید بهعنوان یک رودخانه در مالکیت عموم مردم باشد، تبدیل به اولین رودخانهٔ خصوصی کشور شده است.
◾️جالب اینکه شرکت تعاونی کارکنان وزارت جهادکشاورزی، زمینهای اطراف این رودخانه را به شکل سهام بین تعداد زیادی سهامدار پیشفروش کرده و بنیاد شهید هم که حالا ۷۰درصد رودخانه را دارد، ۵۲.۵ درصد این رودخانه را به همین تعاونی که در واقع یک شرکت خصوصی است، واگذار کرده است. |برگرفته از گزارش حمید میرزاده در روزنامه پیام ما
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
🔺اولین رودخانه خصوصی کشور !!
بنیاد شهید یک رودخانه را مصادره کرده و بخشی از آن را به یک شرکت خصوصی واگذار کرده است
◾️شبکهٔ تشکلهای محیطزیستی کشور نامه نوشتهاند به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس تا به موضوع واگذاری رودخانهٔ «چهلبازه» در شهر مشهد مقدس به بخش خصوصی ورود کند.
◾️رودخانه چهلبازه که بهعنوان پرآبترین سرشاخهٔ «کشفرود» شناخته میشود و حتی در دوران تیموریان روی آن یک سد ساخته شده است، حالا تبدیل به نخستین رودخانهٔ کشور شده که برخلاف قانون، مالکیت آن «عمومی» نیست و «نخستین رودخانهٔ خصوصی کشور» لقب گرفته است.
◾️محمد الهموتی، دبیر شبکه تشکلهای محیطزیست و منابع طبیعی کشور در این نامه گفته وزارت نیرو «بهدنبال مالکیت تمام رودخانهها و آبراهههای کشور و اخذ سند آنهاست.»
◾️اشارهٔ الهموتی به موضوع تفاهمنامهٔ وزارت نیرو و سازمان ثبت برای صدور سند رودخانهها و آبراهههای کشور بهنام وزارت نیرو است.
◾️ستاد اجرای فرمان امام و بنیاد شهید ادعا میکنند مالکیت زمینهای اطراف این رودخانه و خود این رودخانه مال شریک محمدرضا پهلوی بوده و بنابراین مصادرهای است و باید به آنها داده شود.
◾️در نهایت با حکم نماینده قوه قضائیه، ۳۰ درصد مالکیت رودخانه به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام و ۷۰ درصد مابقی نیز به بنیاد شهید واگذار میشود.
✅ نکته جالب اینکه نماینده قوه قضائیه که ماجرا را حلوفصل کرده خودش معاون حقوقی ستاد اجرایی بوده است که یکی از طرفین دعوا بوده.
◾️بهاین ترتیب، چهلبازه که طبق قانون توزیع عادلانهٔ آب باید بهعنوان یک رودخانه در مالکیت عموم مردم باشد، تبدیل به اولین رودخانهٔ خصوصی کشور شده است.
◾️جالب اینکه شرکت تعاونی کارکنان وزارت جهادکشاورزی، زمینهای اطراف این رودخانه را به شکل سهام بین تعداد زیادی سهامدار پیشفروش کرده و بنیاد شهید هم که حالا ۷۰درصد رودخانه را دارد، ۵۲.۵ درصد این رودخانه را به همین تعاونی که در واقع یک شرکت خصوصی است، واگذار کرده است. |برگرفته از گزارش حمید میرزاده در روزنامه پیام ما
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
Forwarded from سرخط
🔴 خودروهای روستاییان معترض قرهقشلاق هنوز در توقیف است
منابع آذربایجانی خبر دادند که ارگانهای قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی همچنان از آزاد کردن ۱۵ خودروی توقیف شدهی روستایان معترض قرهقشلاق خودداری میکنند. اکثر این خودروهای توقیفی وانت است که وسیلهی امرار و معاش روستاییان است. همچنین بسیاری از خودروهای توقیف نشدهی روستاییان نیز در حملهی ۱۹ دی نیروهای ضدشورش خسارت دیدهاند.
۱۹ دی در دومین روز تحصن اهالی روستای قرهقشلاق (از توابع سلماس و در مجاورت دریاچه دریاچهی ارومیه) که در اعتراض به احداث کارخانهی آلایندهی محیط زیست صورت گرفته بود، نیروهای ضدشورش از ارومیه برای سرکوب معترضان گسیل شدند که در نتیجهی آن بیش از ۲۰ نفر زخمی و ۱۰ نفر بازداشت شدند که پس از 4 روز آزاد شدند. اعتراض اهالی به احداث کارخانهی شیشه و اثرات مخرب آن بود. سرمایهگذار این کارخانه در پاسخ به نگرانیهای اهالی در مورد آلایندگی این کارخانه گفت بود که زبالههای این کارخانه بناست به دریاچه ارومیه منتقل شود و برای روستا ضرری ندارد، اما که مردمی که آثر مخرب آلودگی زیست محیطی و خشکی دریاچه را به چشم دیدند، میدانند که عواقب جبران ناپذیر احداث این کارخانه چیست. آن هم توسط سرمایهداری که پیشتر کارخانهای مشابه در مراغه تاسیس کرده که عملا ۸۰۰ هکتار زمینهای اطراف کارخانه و همچنین زمینهای کشاورزی چندین روستای مجاور را نابود و درختان منطقه را خشک کرده است. همچنین حجم قابل توجهی از آب سد علویان را مکیده و در عوض پسابهای سمی کارخانه را به سفرههای زیرزمینی تحویل داده است. حالا سرمایهدار مذکور پروژهی ضدمحیط زیستی دیگری را در دست احداث دارد و پشتوانهاش نیروی سرکوبی است که با باتوم و گاز اشکآور به روستاییان حمله میکند و حتی به وانتهای آنان نیز رحم نمیکند. سرمایهداری ذیل حاکمیت جمهوری اسلامی چنین تصویری دارد.
#اعتراضات_زیست_محیطی
#قره_قشلاق
#سلماس
#جیره_خور_صنعتی
#بحران_محیط_زیست
@sarkhatism
منابع آذربایجانی خبر دادند که ارگانهای قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی همچنان از آزاد کردن ۱۵ خودروی توقیف شدهی روستایان معترض قرهقشلاق خودداری میکنند. اکثر این خودروهای توقیفی وانت است که وسیلهی امرار و معاش روستاییان است. همچنین بسیاری از خودروهای توقیف نشدهی روستاییان نیز در حملهی ۱۹ دی نیروهای ضدشورش خسارت دیدهاند.
۱۹ دی در دومین روز تحصن اهالی روستای قرهقشلاق (از توابع سلماس و در مجاورت دریاچه دریاچهی ارومیه) که در اعتراض به احداث کارخانهی آلایندهی محیط زیست صورت گرفته بود، نیروهای ضدشورش از ارومیه برای سرکوب معترضان گسیل شدند که در نتیجهی آن بیش از ۲۰ نفر زخمی و ۱۰ نفر بازداشت شدند که پس از 4 روز آزاد شدند. اعتراض اهالی به احداث کارخانهی شیشه و اثرات مخرب آن بود. سرمایهگذار این کارخانه در پاسخ به نگرانیهای اهالی در مورد آلایندگی این کارخانه گفت بود که زبالههای این کارخانه بناست به دریاچه ارومیه منتقل شود و برای روستا ضرری ندارد، اما که مردمی که آثر مخرب آلودگی زیست محیطی و خشکی دریاچه را به چشم دیدند، میدانند که عواقب جبران ناپذیر احداث این کارخانه چیست. آن هم توسط سرمایهداری که پیشتر کارخانهای مشابه در مراغه تاسیس کرده که عملا ۸۰۰ هکتار زمینهای اطراف کارخانه و همچنین زمینهای کشاورزی چندین روستای مجاور را نابود و درختان منطقه را خشک کرده است. همچنین حجم قابل توجهی از آب سد علویان را مکیده و در عوض پسابهای سمی کارخانه را به سفرههای زیرزمینی تحویل داده است. حالا سرمایهدار مذکور پروژهی ضدمحیط زیستی دیگری را در دست احداث دارد و پشتوانهاش نیروی سرکوبی است که با باتوم و گاز اشکآور به روستاییان حمله میکند و حتی به وانتهای آنان نیز رحم نمیکند. سرمایهداری ذیل حاکمیت جمهوری اسلامی چنین تصویری دارد.
#اعتراضات_زیست_محیطی
#قره_قشلاق
#سلماس
#جیره_خور_صنعتی
#بحران_محیط_زیست
@sarkhatism
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
پرونده سازی مجدد برای محمود بهشتی لنگرودی
آقای بهشتی از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران بار دیگر با اتهامات فعالیت تبلیغی علیه نظام و نشر اکاذیب در شعبه ی چهارم دادیاری لنگرود حاضر شده و پس از تفهیم اتهامات فوق با قرار کفالت به مبلغ صد میلیون تومان موقتا آزاد شدهاست
پرونده سازی جدید در حالی صورت می گیرد که در کمتر از چهارماه پیش این فعال صنفی معلمان با همین اتهامات در دادگاه انقلاب گیلان تبرئه شده بود
لازم به ذکر است که محمود بهشتی در سال های ۸۳ ، ۸۵ ، ۸۹، ۹۴ و ۱۴۰۰ نیز با اتهامات واهی اجتماع و تبانی ، فعالیت تبلیغی ، توهین به مقامات، نشر اکاذیب و... سالیان متوالی را در بندهای مختلف زندان اوین سپری کرده است.
پروندهسازی علیه فعالین صنفی معلمان در همه دولتها چه اصلاح طلب و چه اصول گرا رویه ثابت حاکمیت بودهاست و همین امر تاکیدی عینی بر مستقل بودن و عدم وابستگی سیاسی تشکلهای صنفی معلمان است
شورای هماهنگی پرونده سازی علیه محمود بهشتی و دیگر فعالین صنفی را محکوم کرده و خواهان مختومه شدن همه پروندههای است که علیه مطالبهگران صنفی و مدنی گشوده شده است
https://t.me/kashowra
آقای بهشتی از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران بار دیگر با اتهامات فعالیت تبلیغی علیه نظام و نشر اکاذیب در شعبه ی چهارم دادیاری لنگرود حاضر شده و پس از تفهیم اتهامات فوق با قرار کفالت به مبلغ صد میلیون تومان موقتا آزاد شدهاست
پرونده سازی جدید در حالی صورت می گیرد که در کمتر از چهارماه پیش این فعال صنفی معلمان با همین اتهامات در دادگاه انقلاب گیلان تبرئه شده بود
لازم به ذکر است که محمود بهشتی در سال های ۸۳ ، ۸۵ ، ۸۹، ۹۴ و ۱۴۰۰ نیز با اتهامات واهی اجتماع و تبانی ، فعالیت تبلیغی ، توهین به مقامات، نشر اکاذیب و... سالیان متوالی را در بندهای مختلف زندان اوین سپری کرده است.
پروندهسازی علیه فعالین صنفی معلمان در همه دولتها چه اصلاح طلب و چه اصول گرا رویه ثابت حاکمیت بودهاست و همین امر تاکیدی عینی بر مستقل بودن و عدم وابستگی سیاسی تشکلهای صنفی معلمان است
شورای هماهنگی پرونده سازی علیه محمود بهشتی و دیگر فعالین صنفی را محکوم کرده و خواهان مختومه شدن همه پروندههای است که علیه مطالبهگران صنفی و مدنی گشوده شده است
https://t.me/kashowra
Forwarded from نقد
▫️ نظم پارلمانی، نظم شورایی
21 ژانویه 2024
نوشتهی: فرنگیس بختیاری
🔸 پانزده گروه در آغاز سال ۱۴۰۲، در واکنش به خیزش زن، زندگی، آزادی با بیانیهی «میثاق حق زندگی» حول «بیانیهی حقوق بشر» همقسم شدند. بههمان روال که پهلوی دوم با مصوبهی پیوستن به میثاق بینالمللی حقوق بشر در سال ۱۳۵۴ متوسل به حقوق بشر برای نمایش «دموکراسی» شد. این وحدت صرفنظر از تداوم آن، از آننظر میمون است که بالاخره پشتک وارونهی اپوزیسیون چنانچون در برابر اعتراضات گستردهی مردم را پایان داد و بخشی از حامیان «دموکراسی پارلمانی» را برای حفظ و تداوم نظم پارلمانی یا نظم موجود غربال کرد، نظمی که از مشروطیت شروع شد، با رضاشاه نهادینه شد و با پایان عصر طلایی سرمایه و گسترش بحران اقتصادی/سیاسی در پایان دههی ۱۹۷۰ میلادی زیر عبای ملا خانه گزید. نظم پارلمانی «شکل فرانمودینِ» نظم موجود جهان سرمایهداری و نظمی تحققیافته است که بیش از دو قرنْ فرم حیات اجتماعی ما را ساخته است. در مقابل، نظم فردا، نظم جامعهای رها از ستم و استثمار است که تحققش آرمان مبارزهی طبقاتی است. نگارنده نیز از نقد نظم موجود شروع میکند و آن را نقطه عزیمت درک نظم فردا یا نظم شورایی قرار میدهد. «نزد مارکس، آنچه تحقق مییابد، بهواسطهی پایبندی بهسرشت خودزایندهی پراتیک میتواند واجد عناصری از امرِ تحققیافته نباشد، یا چیزهایی افزون بر آن داشته باشد. در اینجا، هم به آنچه نفی شده است و هم به آنچه اثبات شده یا تحقق یافته، با دیدهی انتقادی نگریسته میشود.
🔸 از اوایل قرن بیستم به بعد، نظم پارلمانی با تصویب قانون پشت قانون در ایران مستقر شد، به طوری که انقلاب ۵۷ بدون شکلگیری نظم نوینی برای سازماندهی مردم شکست خورد و نظم پارلمانی ادامه یافت. جایگاه شاه و نهادِ دربار با جایگاه رهبر و بیت رهبری جایگزین، ولی بقیهی جایگاههای اجتماعی عام و مرسوم دستنخورده ماند و البته جایگاههای جدیدی خاصْ مانند مستضعف، کارگر ارکان ثالث، ولی فقیه، سپاهی، پیمانکار و… هم اضافه شد و نظم پارلمانی با هستیاش در صدها نهاد (سابق و جدید) با باور به هویتها و جایگاههای قدیم و جدید و با سرشت لویاتانوارش کاملتر و قدرتمندتر به زیست خود ادامه داد. شاهد بودیم و هستیم اقلیت افراد جامعه که کار سودمندی انجام نمیدهند بازهم جایگاه مرسوم و عام ثبتشده مانند نمایندهی مجلس، نخست وزیر، وزیر و سفیر، بوروکرات، سرمایهدار، پیمانکار، رئیس و مدیر را اشغال و در رأس نهادها قرار گرفتهاند، باد در غبغب میاندازند، این جایگاه را کارِ خود اعلام و به اکثریت جامعه حکم میرانند. سپس جا بهجا میشوند و بیکارههای دیگری وارد این جایگاهها میشوند، انسانها در پست و مقام میمیرند، پروار میشوند، کنار میروند، افشا و برای فریب مردم به زندان لاکچری میروند، اما جایگاهها و پستها پایدار بر جای خود ایستادهاند، جایگاهها حفظ میشود و نظم پارلمانی ادامه مییابد. خیزشهای دههی اخیر در ایران فقط جایگاههای خاص ایجادشده در قدرت سیاسی حاکم مانند ولی فقیه، بسیجی و سپاهی را متزلزل کردهاست، اما، هویتها و جایگاههای عام محصول مناسبات سرمایهدارانه، همچنان در باورها معتبرند.
🔸 تجربهی زیستهی تاریخی و تاکنونی بشر، نهادهایی به نام شورا را وارد پراتیک تشکلیابی ستمدیدگان و استثمارشدگان کرده است. نهادهایی که ظرفیت بسیج و اعمال قدرت انقلابی افراد تحت ستم و توان ضد سلطه دارند و از ویژگیهای گفتهشده جهت ساختن نظمی نوین برخوردارند. شوراها محصول نظریه نیستند؛ آنها چه در شکل کمون چه در شکل سوویت توسط خود کارگران آفریده شدهاند و به صورت نهادی جدید در مقابل نهادهای میرندهی موجود بر تارک قرن بیستم نشستند. انقلاب ۵۷، شوراهای خلق ترکمن صحرا، مبارزات کارگران هفتتپه در نیمه دوم دههی ۹۰ و تلاش جوانان در جنبش ژینا بهویژه در محلات کردستان و بلوچستان نشان داد دستاورد مبارزهی انضمامی کارگران در ایران نیز جز این نبوده است...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3Tn
#فرنگیس_بختیاری #نظام_پارلمانی #سازمانیابی_شورایی
👇🏽
🖋@naghd_com
21 ژانویه 2024
نوشتهی: فرنگیس بختیاری
🔸 پانزده گروه در آغاز سال ۱۴۰۲، در واکنش به خیزش زن، زندگی، آزادی با بیانیهی «میثاق حق زندگی» حول «بیانیهی حقوق بشر» همقسم شدند. بههمان روال که پهلوی دوم با مصوبهی پیوستن به میثاق بینالمللی حقوق بشر در سال ۱۳۵۴ متوسل به حقوق بشر برای نمایش «دموکراسی» شد. این وحدت صرفنظر از تداوم آن، از آننظر میمون است که بالاخره پشتک وارونهی اپوزیسیون چنانچون در برابر اعتراضات گستردهی مردم را پایان داد و بخشی از حامیان «دموکراسی پارلمانی» را برای حفظ و تداوم نظم پارلمانی یا نظم موجود غربال کرد، نظمی که از مشروطیت شروع شد، با رضاشاه نهادینه شد و با پایان عصر طلایی سرمایه و گسترش بحران اقتصادی/سیاسی در پایان دههی ۱۹۷۰ میلادی زیر عبای ملا خانه گزید. نظم پارلمانی «شکل فرانمودینِ» نظم موجود جهان سرمایهداری و نظمی تحققیافته است که بیش از دو قرنْ فرم حیات اجتماعی ما را ساخته است. در مقابل، نظم فردا، نظم جامعهای رها از ستم و استثمار است که تحققش آرمان مبارزهی طبقاتی است. نگارنده نیز از نقد نظم موجود شروع میکند و آن را نقطه عزیمت درک نظم فردا یا نظم شورایی قرار میدهد. «نزد مارکس، آنچه تحقق مییابد، بهواسطهی پایبندی بهسرشت خودزایندهی پراتیک میتواند واجد عناصری از امرِ تحققیافته نباشد، یا چیزهایی افزون بر آن داشته باشد. در اینجا، هم به آنچه نفی شده است و هم به آنچه اثبات شده یا تحقق یافته، با دیدهی انتقادی نگریسته میشود.
🔸 از اوایل قرن بیستم به بعد، نظم پارلمانی با تصویب قانون پشت قانون در ایران مستقر شد، به طوری که انقلاب ۵۷ بدون شکلگیری نظم نوینی برای سازماندهی مردم شکست خورد و نظم پارلمانی ادامه یافت. جایگاه شاه و نهادِ دربار با جایگاه رهبر و بیت رهبری جایگزین، ولی بقیهی جایگاههای اجتماعی عام و مرسوم دستنخورده ماند و البته جایگاههای جدیدی خاصْ مانند مستضعف، کارگر ارکان ثالث، ولی فقیه، سپاهی، پیمانکار و… هم اضافه شد و نظم پارلمانی با هستیاش در صدها نهاد (سابق و جدید) با باور به هویتها و جایگاههای قدیم و جدید و با سرشت لویاتانوارش کاملتر و قدرتمندتر به زیست خود ادامه داد. شاهد بودیم و هستیم اقلیت افراد جامعه که کار سودمندی انجام نمیدهند بازهم جایگاه مرسوم و عام ثبتشده مانند نمایندهی مجلس، نخست وزیر، وزیر و سفیر، بوروکرات، سرمایهدار، پیمانکار، رئیس و مدیر را اشغال و در رأس نهادها قرار گرفتهاند، باد در غبغب میاندازند، این جایگاه را کارِ خود اعلام و به اکثریت جامعه حکم میرانند. سپس جا بهجا میشوند و بیکارههای دیگری وارد این جایگاهها میشوند، انسانها در پست و مقام میمیرند، پروار میشوند، کنار میروند، افشا و برای فریب مردم به زندان لاکچری میروند، اما جایگاهها و پستها پایدار بر جای خود ایستادهاند، جایگاهها حفظ میشود و نظم پارلمانی ادامه مییابد. خیزشهای دههی اخیر در ایران فقط جایگاههای خاص ایجادشده در قدرت سیاسی حاکم مانند ولی فقیه، بسیجی و سپاهی را متزلزل کردهاست، اما، هویتها و جایگاههای عام محصول مناسبات سرمایهدارانه، همچنان در باورها معتبرند.
🔸 تجربهی زیستهی تاریخی و تاکنونی بشر، نهادهایی به نام شورا را وارد پراتیک تشکلیابی ستمدیدگان و استثمارشدگان کرده است. نهادهایی که ظرفیت بسیج و اعمال قدرت انقلابی افراد تحت ستم و توان ضد سلطه دارند و از ویژگیهای گفتهشده جهت ساختن نظمی نوین برخوردارند. شوراها محصول نظریه نیستند؛ آنها چه در شکل کمون چه در شکل سوویت توسط خود کارگران آفریده شدهاند و به صورت نهادی جدید در مقابل نهادهای میرندهی موجود بر تارک قرن بیستم نشستند. انقلاب ۵۷، شوراهای خلق ترکمن صحرا، مبارزات کارگران هفتتپه در نیمه دوم دههی ۹۰ و تلاش جوانان در جنبش ژینا بهویژه در محلات کردستان و بلوچستان نشان داد دستاورد مبارزهی انضمامی کارگران در ایران نیز جز این نبوده است...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3Tn
#فرنگیس_بختیاری #نظام_پارلمانی #سازمانیابی_شورایی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
نظم پارلمانی، نظم شورایی
نوشتهی: فرنگیس بختیاری جایگاههای اجتماعی و هویتها در باور افراد چنین وانمود شدهاند و میشوند که آنها حامل نظم در جامعه، مدافع منافع «عموم» و آزادی و برابری انساناند … آنها جامعهی مد…
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🛑#بیانیه
انجمن صنفی فرهنگیان استان مرکزی ، در حمایت از خواستههای همکاران شیراز
#ایرج_رهنما و #غلامرضا_غلامی_کندازی
مردم شریف ایران
اولیا و دانش آموزان گرامی
🔹ما آموزگاران کشور محنت زده ایران ؛ برای رسیدن به خواسته های به حق خود ؛ تمام راه های قانونی و مورد تصویب و تایید خود نظام جمهوری اسلامی را طی کرده ایم ؛ اما متاسفانه نه تنها منتج به نتیجه مطلوب نگردیده است ؛ بلکه دراین راه دشوار با انواع و اقسام سنگ اندازی های حکومتی روبرو شده ایم؛ تا جاییکه حکومتیان حتی به قوانین مصرح خود در قانون اساسی و قوانین مدنی و حقوقی نیز پایبند نبوده اند و تلاش کرده اند، به روشهای مختلف احکام ، مدت زمان بازداشت ، حصر و زندانی کردن همکاران بی گناه ما را که هدفی جز بیان خواسته های صنفی ما را نداشته اند طولانی نمایند ؛ که در صورت تامین آن مطالبات، نیازهای اساسی دانش آموزان سراسر کشور از جمله ، آموزش فراگیر و رایگان برای همه ، محقق می شده است .
🔹اما ناباورانه ؛ شاهد مسدود شدن راه های مسالمت آمیز و قانونی برای رسیدن به آن مطالبات از طرف نهادهایی هستیم که هرگونه امید برای آزادی همکاران را مبدل به یاس می کند.
اکنون ؛ دو تن از همکاران با شرافت ما ،#ایرج_رهنما و #غلامرضا_غلامی_کندازی ، در استان فارس با مشاهده این همه نا عدالتی و سنگ اندازی های شبه قانونی که متاسفانه اراده ای بر حبس غیر قانونی آنها نیز دیده می شود و نهایتا این عزیزان را مجبور کرده است که با اعتصاب غذای خشک جان شیرین خود را بابت پایان دادن به این احکام ظالمانه به خاطر اندازند.
🔹#انجمن_صنفی_فرهنگیان_استان_مرکزی ؛ ضمن حمایت قاطعانه خود از این همکاران ؛ اعلام می دارد و از نهادهای حقوقی و دیگر انجمن های صنفی فرهنگیان کشور استدعا دارد ؛ تا دیر نشده است ، همت و تلاش خود را برای آزادی این بزرگواران مضاعف نموده تا هرچه سریعتر زمینه آزادی این تلاشگران عرصه مطالبه گری فراهم شود و قوه قضائیه به وظایف قانونی و شرعی خودش که مبین آزادی بی قید و شرط آنهاست ، عمل نماید .
والعاقبت للمتقین
✍انجمن صنفی فرهنگیان استان مرکزی
"اول بهمن یک هزار و چهارصد و دو"
https://t.me/kashowra
انجمن صنفی فرهنگیان استان مرکزی ، در حمایت از خواستههای همکاران شیراز
#ایرج_رهنما و #غلامرضا_غلامی_کندازی
مردم شریف ایران
اولیا و دانش آموزان گرامی
🔹ما آموزگاران کشور محنت زده ایران ؛ برای رسیدن به خواسته های به حق خود ؛ تمام راه های قانونی و مورد تصویب و تایید خود نظام جمهوری اسلامی را طی کرده ایم ؛ اما متاسفانه نه تنها منتج به نتیجه مطلوب نگردیده است ؛ بلکه دراین راه دشوار با انواع و اقسام سنگ اندازی های حکومتی روبرو شده ایم؛ تا جاییکه حکومتیان حتی به قوانین مصرح خود در قانون اساسی و قوانین مدنی و حقوقی نیز پایبند نبوده اند و تلاش کرده اند، به روشهای مختلف احکام ، مدت زمان بازداشت ، حصر و زندانی کردن همکاران بی گناه ما را که هدفی جز بیان خواسته های صنفی ما را نداشته اند طولانی نمایند ؛ که در صورت تامین آن مطالبات، نیازهای اساسی دانش آموزان سراسر کشور از جمله ، آموزش فراگیر و رایگان برای همه ، محقق می شده است .
🔹اما ناباورانه ؛ شاهد مسدود شدن راه های مسالمت آمیز و قانونی برای رسیدن به آن مطالبات از طرف نهادهایی هستیم که هرگونه امید برای آزادی همکاران را مبدل به یاس می کند.
اکنون ؛ دو تن از همکاران با شرافت ما ،#ایرج_رهنما و #غلامرضا_غلامی_کندازی ، در استان فارس با مشاهده این همه نا عدالتی و سنگ اندازی های شبه قانونی که متاسفانه اراده ای بر حبس غیر قانونی آنها نیز دیده می شود و نهایتا این عزیزان را مجبور کرده است که با اعتصاب غذای خشک جان شیرین خود را بابت پایان دادن به این احکام ظالمانه به خاطر اندازند.
🔹#انجمن_صنفی_فرهنگیان_استان_مرکزی ؛ ضمن حمایت قاطعانه خود از این همکاران ؛ اعلام می دارد و از نهادهای حقوقی و دیگر انجمن های صنفی فرهنگیان کشور استدعا دارد ؛ تا دیر نشده است ، همت و تلاش خود را برای آزادی این بزرگواران مضاعف نموده تا هرچه سریعتر زمینه آزادی این تلاشگران عرصه مطالبه گری فراهم شود و قوه قضائیه به وظایف قانونی و شرعی خودش که مبین آزادی بی قید و شرط آنهاست ، عمل نماید .
والعاقبت للمتقین
✍انجمن صنفی فرهنگیان استان مرکزی
"اول بهمن یک هزار و چهارصد و دو"
https://t.me/kashowra
Telegram
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
منبع مستند اطلاعیه ها، بیانیه ها، فراخوانها و نامه های سرگشاده شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، این کانال می باشد. (مقالات ونوشته های افراد، گروهها و احزاب که از این کانال پخش شود، لزومادیدگاه شورا نیست.)
اطلاعیه کانون صنفی گیلان در حمایت از ابرج راهنما و غلامرضا غلامی کندازی
به نام خداوند جان و خرد
ده روز از اعتصاب غذای آقایان
ایرج رهنما و غلامرضا غلامی کندازی گذشت.
--از قرار مسموع حکم زندان آنان در دیوان عالی کشور نقض شده و به اطلاع نهادهای قضایی استان فارس هم رسیده است اما رفتار غیر قانونی قانون ستیزان مانع تعیین تکلیف در شعبه هم عرض شده است.
--با توجه به بیماری و کهولت سن همکاران ما، چنین رویکردی نه تنها وهن آیین دادرسی و قضا را به دنبال دارد بلکه خطر جانی و سلامتی شان را هم در پی دارد.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان، هم صدا با سایر کنشگران صنفی، قبل از هرگونه اتفاق ناگوار، خواهان تمکین نهادهای قضایی به قانون و خواستار متوقف شدن اجرای حکم زندان و آزادی فوری آقایان ایرج رهنما و غلامرضا غلامی کندازی تا صدور حکم مجدد است.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان
١۴٠٢/١١/١
https://t.me/kashowra
به نام خداوند جان و خرد
ده روز از اعتصاب غذای آقایان
ایرج رهنما و غلامرضا غلامی کندازی گذشت.
--از قرار مسموع حکم زندان آنان در دیوان عالی کشور نقض شده و به اطلاع نهادهای قضایی استان فارس هم رسیده است اما رفتار غیر قانونی قانون ستیزان مانع تعیین تکلیف در شعبه هم عرض شده است.
--با توجه به بیماری و کهولت سن همکاران ما، چنین رویکردی نه تنها وهن آیین دادرسی و قضا را به دنبال دارد بلکه خطر جانی و سلامتی شان را هم در پی دارد.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان، هم صدا با سایر کنشگران صنفی، قبل از هرگونه اتفاق ناگوار، خواهان تمکین نهادهای قضایی به قانون و خواستار متوقف شدن اجرای حکم زندان و آزادی فوری آقایان ایرج رهنما و غلامرضا غلامی کندازی تا صدور حکم مجدد است.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان
١۴٠٢/١١/١
https://t.me/kashowra
Telegram
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
منبع مستند اطلاعیه ها، بیانیه ها، فراخوانها و نامه های سرگشاده شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، این کانال می باشد. (مقالات ونوشته های افراد، گروهها و احزاب که از این کانال پخش شود، لزومادیدگاه شورا نیست.)
Forwarded from بيدارزنى
🟣 آناهیتا امیرپور، دانشجوی ۲۰ ساله، با شلیک ماموران امنیتی در بروجرد کشته شد
بهگزارش دادبان: «یک زن جوان دانشجوی اهل کوهدشت با هویت آناهیتا امیرپور، با شلیک مستقیم نیروهای لباس شخصی اداره اطلاعات در شهر بروجرد استان لُرستان کشته شد.
▪️نهادهای امنیتی با اعمال فشار بر خانواده و دوستان این دختر دانشجو و همچنین ربط دادن این موضوع به انفجارهای کرمان میخواهند که این قتل عمد را با سناریوسازی به پرونده امنیتی تبدیل کنند.
بر اساس گزارش ههنگاو، شامگاه جمعه ۲۹ دی ۱۴۰۲، نیروهای لباس شخصی اداره اطلاعات بروجرد در منطقه نظامآباد این شهر سرنشینان یک اتومبیل پژو ۲۰۶ را به رگبار بستهاند که در نتیجه آن یک زن دانشجوی ۲۰ ساله به نام آناهیتا امیرپور دانشجوی ترم اول رشته تربیتبدنی دانشگاه آزاد بروجرد در دم جانش را از دست داده است.
"م. جلاییفر" اهل بروجرد و راننده اتومبیل که وی نیز دانشجو بوده، به شدت مجروح و هماینک در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان "شهید چمران" شهر بروجرد، تحت مراقبت و بستری میباشد.
⚪️ به گفته یک منبع مطلع، نیروهای لباس شخصی اداره اطلاعات به سوی اتومبیل این دو دانشجو هجوم میبرند و از آنها میخواهند که اتومبیل را متوقف و پیاده شوند. از آنجایی که این افراد لباس شخصی بر تن داشتهاند، راننده ترسیده و اقدام به فرار کرده که در پی آن نیروهای لباس شخصی اداره اطلاعات اتومبیل این دو جوان را به رگبار بستهاند.
⚪️ نهادهای امنیتی طی دو روز گذشته خانواده و دوستان این دو دانشجو را تحت فشار قرار دادهاند که نباید درباره این موضع اطلاعرسانی کنند.
⚪️ در همین ارتباط، امروز یکشنبه دو نفر از پرسنل بیمارستان شهید چمران بروجرد توسط اداره اطلاعات این شهر احضار و به شدت مورد تهدید قرار گرفتهاند.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بهگزارش دادبان: «یک زن جوان دانشجوی اهل کوهدشت با هویت آناهیتا امیرپور، با شلیک مستقیم نیروهای لباس شخصی اداره اطلاعات در شهر بروجرد استان لُرستان کشته شد.
▪️نهادهای امنیتی با اعمال فشار بر خانواده و دوستان این دختر دانشجو و همچنین ربط دادن این موضوع به انفجارهای کرمان میخواهند که این قتل عمد را با سناریوسازی به پرونده امنیتی تبدیل کنند.
بر اساس گزارش ههنگاو، شامگاه جمعه ۲۹ دی ۱۴۰۲، نیروهای لباس شخصی اداره اطلاعات بروجرد در منطقه نظامآباد این شهر سرنشینان یک اتومبیل پژو ۲۰۶ را به رگبار بستهاند که در نتیجه آن یک زن دانشجوی ۲۰ ساله به نام آناهیتا امیرپور دانشجوی ترم اول رشته تربیتبدنی دانشگاه آزاد بروجرد در دم جانش را از دست داده است.
"م. جلاییفر" اهل بروجرد و راننده اتومبیل که وی نیز دانشجو بوده، به شدت مجروح و هماینک در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان "شهید چمران" شهر بروجرد، تحت مراقبت و بستری میباشد.
⚪️ به گفته یک منبع مطلع، نیروهای لباس شخصی اداره اطلاعات به سوی اتومبیل این دو دانشجو هجوم میبرند و از آنها میخواهند که اتومبیل را متوقف و پیاده شوند. از آنجایی که این افراد لباس شخصی بر تن داشتهاند، راننده ترسیده و اقدام به فرار کرده که در پی آن نیروهای لباس شخصی اداره اطلاعات اتومبیل این دو جوان را به رگبار بستهاند.
⚪️ نهادهای امنیتی طی دو روز گذشته خانواده و دوستان این دو دانشجو را تحت فشار قرار دادهاند که نباید درباره این موضع اطلاعرسانی کنند.
⚪️ در همین ارتباط، امروز یکشنبه دو نفر از پرسنل بیمارستان شهید چمران بروجرد توسط اداره اطلاعات این شهر احضار و به شدت مورد تهدید قرار گرفتهاند.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
صدور ابلاغیه اجرای حکم اعدام محمد قبادلو از بازداشتشدگان قیام ژینا
امیر رئیسیان، وکیل محمد قبادلو در صفحهی توییتر خود از صدور ابلاغیه اجرای حکم اعدام محمد قبادلو در تاریخ سهشنبه ۳ بهمنماه خبر داد:
«حکم اعدام محمد قبادلو پیشتر توسط شعبه اول دیوان عالی کشور نقض شده بود و پرونده به شعبه هم عرض (شعبه ۵ کیفری یک تهران) ارجاع داده شد تا با معاینات مجدد پزشکی قانونی، حکم مناسب صادر گردد. با این حال، پرونده ماهها به دست این شعبه نرسید و در نهایت، شعبه اول دیوان عالی کشور اعلام کرد که رسیدگی به پرونده منوط به نتیجه رسیدگی در شعبه ۳۹ است. حالا این ابلاغیه اجرای حکم، چند ساعت پیش برای ما ارسال شده است! هر تصمیمی در فرایند ماده ۴۷۷ گرفته شده باشد نافیِ حق محمد قبادلو برای رسیدگی مجدد در راستای اعاده دادرسی نیست.»
#نه_به_اعدام
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی_است
🔻🔺🔻
@edalatxah
امیر رئیسیان، وکیل محمد قبادلو در صفحهی توییتر خود از صدور ابلاغیه اجرای حکم اعدام محمد قبادلو در تاریخ سهشنبه ۳ بهمنماه خبر داد:
«حکم اعدام محمد قبادلو پیشتر توسط شعبه اول دیوان عالی کشور نقض شده بود و پرونده به شعبه هم عرض (شعبه ۵ کیفری یک تهران) ارجاع داده شد تا با معاینات مجدد پزشکی قانونی، حکم مناسب صادر گردد. با این حال، پرونده ماهها به دست این شعبه نرسید و در نهایت، شعبه اول دیوان عالی کشور اعلام کرد که رسیدگی به پرونده منوط به نتیجه رسیدگی در شعبه ۳۹ است. حالا این ابلاغیه اجرای حکم، چند ساعت پیش برای ما ارسال شده است! هر تصمیمی در فرایند ماده ۴۷۷ گرفته شده باشد نافیِ حق محمد قبادلو برای رسیدگی مجدد در راستای اعاده دادرسی نیست.»
#نه_به_اعدام
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی_است
🔻🔺🔻
@edalatxah
Forwarded from بيدارزنى
🟣 کشتند
بامداد امروز سهشنبه ۳ بهمنماه، محمدقبادلو در زندان قزلحصار کرج اعدام شد.
محمد قبادلو، زندانی ۲۳ سالهای که در قیام ژینا بازداشت شده بود، بامداد امروز اعدام شد.
خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه با انتشار این خبر، ادعا کرد اعاده دادرسی قبادلو و وکلایش دو مرتبه در دیوان عالی رد شده است، در حالی که حکم وی در شعبه یکم دیوان عالی کشور نقض شده بود.
محمد قبادلو، ۲۲ ساله و کارگر مشغول به کار در یک آرایشگاه بود. او پیش از بازداشت ساکن شهر پرند بود.
مادر قبادلو پیش از این گفته بود که فرزندش اختلال دو قطبی دارد و چند ماه پیش از بازداشت روند درمان را متوقف کرده بود.
قبادلو را متهم کردند که در جریان اعتراضهای شامگاه ۳۰ شهریور سال گذشته با خودروی سواری مأموران موتوری حکومتی را زیر گرفته است.
اتهام رسمی قبادلو اما «افساد فی الارض» بود که بر اساس آن قاضی ابوالقاسم صلواتی، ۲۵ آبان گذشته برای او حکم اعدام صادر کرد.
محمد قبادلو هفت سال سابقه درمان بیماری اختلال دوقطبی داشت. به علاوه، تناقضهای دیگری نیز در پرونده او به چشم میخورد، از جمله گزارش پزشکی قانونی که علت مرگ مأمور پلیس را اصابت جسم سخت به سر اعلام کرده بود.
⚪️ جمهوری اسلامی، تداوم قدرت و تثبیت سرکوب را در اجرای احکام ظالمانه و غیرانسانی اعدام میبیند، وضعیتی که از نخستین روز استقرار حاکمیت تا به امروز برقرار بوده است.
▪️ویدئو: خانوادهی محمد قبادلو، مقابل زندان قزلحصار کرج، همزمان با شنیدن اجرای حکم اعدام وی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بامداد امروز سهشنبه ۳ بهمنماه، محمدقبادلو در زندان قزلحصار کرج اعدام شد.
محمد قبادلو، زندانی ۲۳ سالهای که در قیام ژینا بازداشت شده بود، بامداد امروز اعدام شد.
خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه با انتشار این خبر، ادعا کرد اعاده دادرسی قبادلو و وکلایش دو مرتبه در دیوان عالی رد شده است، در حالی که حکم وی در شعبه یکم دیوان عالی کشور نقض شده بود.
محمد قبادلو، ۲۲ ساله و کارگر مشغول به کار در یک آرایشگاه بود. او پیش از بازداشت ساکن شهر پرند بود.
مادر قبادلو پیش از این گفته بود که فرزندش اختلال دو قطبی دارد و چند ماه پیش از بازداشت روند درمان را متوقف کرده بود.
قبادلو را متهم کردند که در جریان اعتراضهای شامگاه ۳۰ شهریور سال گذشته با خودروی سواری مأموران موتوری حکومتی را زیر گرفته است.
اتهام رسمی قبادلو اما «افساد فی الارض» بود که بر اساس آن قاضی ابوالقاسم صلواتی، ۲۵ آبان گذشته برای او حکم اعدام صادر کرد.
محمد قبادلو هفت سال سابقه درمان بیماری اختلال دوقطبی داشت. به علاوه، تناقضهای دیگری نیز در پرونده او به چشم میخورد، از جمله گزارش پزشکی قانونی که علت مرگ مأمور پلیس را اصابت جسم سخت به سر اعلام کرده بود.
⚪️ جمهوری اسلامی، تداوم قدرت و تثبیت سرکوب را در اجرای احکام ظالمانه و غیرانسانی اعدام میبیند، وضعیتی که از نخستین روز استقرار حاکمیت تا به امروز برقرار بوده است.
▪️ویدئو: خانوادهی محمد قبادلو، مقابل زندان قزلحصار کرج، همزمان با شنیدن اجرای حکم اعدام وی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تجمع بازنشستگان #یزد مقابل سازمان برنامه و بودجه
سه شنبه ۳ بهمن ماه ۱۴۰۲
یزد
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
سه شنبه ۳ بهمن ماه ۱۴۰۲
یزد
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنان #عبداله_رضایی در تجمع بزرگ بازنشستگان کشوری، لشگری، تامین اجتماعی و سایر صندوق ها، مقابل استانداری کرمانشاه.
#سوم_بهمن_ماه ۱۴۰۲
خشونت و سرکوب در کشور حاکم است چون:
"خیابان فقیر است و ما دچار فقر فریاد شده ایم...
آنچه از صندوق های رای شما بیرون آمده :
فقر، بیکاری، اختلاس و استبداد مطلق بوده است."
🔻🔺🔻
@edalatxah
#سوم_بهمن_ماه ۱۴۰۲
خشونت و سرکوب در کشور حاکم است چون:
"خیابان فقیر است و ما دچار فقر فریاد شده ایم...
آنچه از صندوق های رای شما بیرون آمده :
فقر، بیکاری، اختلاس و استبداد مطلق بوده است."
🔻🔺🔻
@edalatxah
Forwarded from جامعهشناسی زن روز (Parastu.Z.Farrokhi)
📝 کارخانگی؛ سهم گمشده زنان از تولید و اقتصاد
✍پانیذ قهرمانی
🔺تقسیم کار جنسیتی شیوه ای سنتی است که از دیرباز نقش های متفاوتی را برای دو جنسیت زن و مرد قائل شده است. تقسیمی که همواره در راستای منافع پدرسالاری کار کرده و برای هریک تعریف متفاوتی را ارائه کرده است. چیزی که ما از جنس مذکر با عنوان مرد نان آور و از جنس مونث به عنوان زن خانه دار یاد می کنیم. بر اساس این تقسیم کار، دو حوزه یا دو قلمرو اجتماعی وجود دارد که از یکدیگر تفکیک شده اند و با عنوان قلمرو عمومی و قلمرو خصوصی تعریف می شوند. در این تعریف، قلمرو عمومی به فضای گسترده کار، تولید و سیاست مردانه اختصاص دارد و قلمرو خصوصی همان محیط خانه است که عرصه ای محدود برای حضور زنان تلقی می شود. بر این مبنای جنسیتی، زنان منحصرا به دنیای خصوصی خانه و مردان منحصرا به دنیای عمومی کار و سیاست پیوند داده شده اند.
▫️معیار چنین امری در گستره مناسبات دو جنس، تفاوت در نوع کارها و وظایفی است که معمولا توسط زنان و مردان انجام می شود. به این شکل که به طور سنتی از زنان خواسته می شود به کار خانه داری و تربیت فرزند بپردازند و از مردان نیز انتظار می رود به عنوان سرپرست و نان آور خانواده کارهایی انجام دهند که مرتبط با شغل آن ها در بیرون از خانه تصور می شود. بنابراین، موقعیت شغلی زنان و مردان نیز در دایره تقسیم کار جنسیتی قرار می گیرد. به این لحاظ تقسیم کار جنسیتی در مناسبات پدرسالارانه اساسا مبتنی بر کار خانگی برای زنان و کار بیرون از خانه برای مردان است. اما این تقسیم کار و پیامدهای آن هرگز برای دو جنس برابر نبوده و از لحاظ تاریخی منجر به تقویت وضعیت فرودست زنان شده است. در حالیکه که کار مردان در بیرون از خانه منجر به بهره اقتصادی قابل رویت و ارتقای جایگاه آن ها در جامعه می شود، کار زنان در حوزه اقتصادی_ به عنوان حوزه اساسی در تعیین طبقه افراد یک جامعه_ تبدیل به پول نمی شود و در چرخه مالی به خود آن ها باز نمی گردد.
🔺آنچه که در مناسبات اقتصادی مشخص است این است که مفهوم «کار» به فعالیتی اطلاق می شود که بتوان برای آن دستمزدی را در نظر گرفت. به عبارت دیگر کار فعالیتی است که دارای ارزش اقتصادی و منفعت عقلانی باشد که در برابر آن پولی را قرار بدهند. بنابراین کارهایی که در خانه به خاطر جنسیت زنان به آن ها محول شده است و اموری همچون آشپزی، بچه داری، نظافت و...به علت آن که اساسا به عنوان «کار» به رسمیت شناخته نشده است، هیچ دستمزدی هم به آن تعلق نمی گیرد. در واقع شغل خانه داری در نظام اقتصادی جامعه به راحتی نادیده گرفته می شود. بنابراین خانه دار در دسته بندی جمعیت فعال و غیرفعال جامعه، از شاخه جمعیت فعال و سالم برای انجام کار شامل شاغلان و بیکاران جویای کار، جدا شده و بدون هیچ دلیلی به جمعیت غیرفعال پیوسته است.
▫️بر مبنای تعریفی که مرکز آمار ایران از شغل خانه داری ارائه کرده، بر غیرفعال انگاشتن جمعیت زنان خانه دار صحه گذاشته شده است.
🔺با توجه به این تعریف مشخص است که در دستهبندی های آماری و جمعیتی کشور، خانه داران به عنوان بخشی از جمعیت غیرفعال محسوب می شوند. به کارگیری واژه غیرفعال برای زنان خانه دار حد فاصلی را بین خانه داران و نظام اقتصادی-اجتماعی ایجاد می کند که عملا زنان خانه دار نه تنها در امور اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی نقش تاثیرگذاری را برای خود تصور نمی کنند، بلکه این مساله حس ناکارامدی و فقدان عزت نفس آن ها را افزایش داده است.
🟡 این درحالی است که کار انجام شده توسط زنان در خانه، اثرات انکارناپذیری در رشد، بالندگی و رفاه جامعه دارد. با این وجود چنین کاری در نظام اقتصادی کشور ثبت و منعکس نمی شود.
🔺زنان با وجود اینکه نقش های متنوعی را تحت عنوان مادری، همسری، خانه داری و اشتغال بیرون از خانه بر عهده گرفته اند، کار خانگیشان کاملا در تولید اقتصادی کشور نادیده گرفته شده است. کارهایی بی مزد که اغلب از نقطه نظر اطرافیان نیز پنهان می ماند. این در حالی است که کار رایگان زنان تاکنون چرخ های سرمایه داری را به طور قابل توجهی به چرخش درآورده است. مهمترین نقش آن ها، تاثیرشان بر مراقبت و احیای روزانه نیروی کار (مردان) است که این امر ارزش اضافی تولید می کند و آن ها نیازی به وجود نیروی کار تولیدی ندارند. در واقع جامعه و سرمایه داری از نیروی کار زنان خانه دار به شدت سود می برد. بدون انجام این کارها نه نیرویی برای کار مزدی پرورش می یابد و نه مردان امکانات حضور در بازار کار را به دست خواهند آورد. این بدان معناست که زنان اگر از خانه داری و کارهای مراقبتی دست بکشند، اقتصاد حاکم دچار رکود و زوال قابل توجهی خواهد شد./ماهنامه خط صلح
#کار_خانگی
#زنان_خانه_دار
#تقسیم_جنسیتی_کار
#کار_خانگی_زنانه_نیست
📑 ادامه مطلب🔺🔺
⚛ @Zane_Ruz_Channel
✍پانیذ قهرمانی
🔺تقسیم کار جنسیتی شیوه ای سنتی است که از دیرباز نقش های متفاوتی را برای دو جنسیت زن و مرد قائل شده است. تقسیمی که همواره در راستای منافع پدرسالاری کار کرده و برای هریک تعریف متفاوتی را ارائه کرده است. چیزی که ما از جنس مذکر با عنوان مرد نان آور و از جنس مونث به عنوان زن خانه دار یاد می کنیم. بر اساس این تقسیم کار، دو حوزه یا دو قلمرو اجتماعی وجود دارد که از یکدیگر تفکیک شده اند و با عنوان قلمرو عمومی و قلمرو خصوصی تعریف می شوند. در این تعریف، قلمرو عمومی به فضای گسترده کار، تولید و سیاست مردانه اختصاص دارد و قلمرو خصوصی همان محیط خانه است که عرصه ای محدود برای حضور زنان تلقی می شود. بر این مبنای جنسیتی، زنان منحصرا به دنیای خصوصی خانه و مردان منحصرا به دنیای عمومی کار و سیاست پیوند داده شده اند.
▫️معیار چنین امری در گستره مناسبات دو جنس، تفاوت در نوع کارها و وظایفی است که معمولا توسط زنان و مردان انجام می شود. به این شکل که به طور سنتی از زنان خواسته می شود به کار خانه داری و تربیت فرزند بپردازند و از مردان نیز انتظار می رود به عنوان سرپرست و نان آور خانواده کارهایی انجام دهند که مرتبط با شغل آن ها در بیرون از خانه تصور می شود. بنابراین، موقعیت شغلی زنان و مردان نیز در دایره تقسیم کار جنسیتی قرار می گیرد. به این لحاظ تقسیم کار جنسیتی در مناسبات پدرسالارانه اساسا مبتنی بر کار خانگی برای زنان و کار بیرون از خانه برای مردان است. اما این تقسیم کار و پیامدهای آن هرگز برای دو جنس برابر نبوده و از لحاظ تاریخی منجر به تقویت وضعیت فرودست زنان شده است. در حالیکه که کار مردان در بیرون از خانه منجر به بهره اقتصادی قابل رویت و ارتقای جایگاه آن ها در جامعه می شود، کار زنان در حوزه اقتصادی_ به عنوان حوزه اساسی در تعیین طبقه افراد یک جامعه_ تبدیل به پول نمی شود و در چرخه مالی به خود آن ها باز نمی گردد.
🔺آنچه که در مناسبات اقتصادی مشخص است این است که مفهوم «کار» به فعالیتی اطلاق می شود که بتوان برای آن دستمزدی را در نظر گرفت. به عبارت دیگر کار فعالیتی است که دارای ارزش اقتصادی و منفعت عقلانی باشد که در برابر آن پولی را قرار بدهند. بنابراین کارهایی که در خانه به خاطر جنسیت زنان به آن ها محول شده است و اموری همچون آشپزی، بچه داری، نظافت و...به علت آن که اساسا به عنوان «کار» به رسمیت شناخته نشده است، هیچ دستمزدی هم به آن تعلق نمی گیرد. در واقع شغل خانه داری در نظام اقتصادی جامعه به راحتی نادیده گرفته می شود. بنابراین خانه دار در دسته بندی جمعیت فعال و غیرفعال جامعه، از شاخه جمعیت فعال و سالم برای انجام کار شامل شاغلان و بیکاران جویای کار، جدا شده و بدون هیچ دلیلی به جمعیت غیرفعال پیوسته است.
▫️بر مبنای تعریفی که مرکز آمار ایران از شغل خانه داری ارائه کرده، بر غیرفعال انگاشتن جمعیت زنان خانه دار صحه گذاشته شده است.
🔺با توجه به این تعریف مشخص است که در دستهبندی های آماری و جمعیتی کشور، خانه داران به عنوان بخشی از جمعیت غیرفعال محسوب می شوند. به کارگیری واژه غیرفعال برای زنان خانه دار حد فاصلی را بین خانه داران و نظام اقتصادی-اجتماعی ایجاد می کند که عملا زنان خانه دار نه تنها در امور اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی نقش تاثیرگذاری را برای خود تصور نمی کنند، بلکه این مساله حس ناکارامدی و فقدان عزت نفس آن ها را افزایش داده است.
🟡 این درحالی است که کار انجام شده توسط زنان در خانه، اثرات انکارناپذیری در رشد، بالندگی و رفاه جامعه دارد. با این وجود چنین کاری در نظام اقتصادی کشور ثبت و منعکس نمی شود.
🔺زنان با وجود اینکه نقش های متنوعی را تحت عنوان مادری، همسری، خانه داری و اشتغال بیرون از خانه بر عهده گرفته اند، کار خانگیشان کاملا در تولید اقتصادی کشور نادیده گرفته شده است. کارهایی بی مزد که اغلب از نقطه نظر اطرافیان نیز پنهان می ماند. این در حالی است که کار رایگان زنان تاکنون چرخ های سرمایه داری را به طور قابل توجهی به چرخش درآورده است. مهمترین نقش آن ها، تاثیرشان بر مراقبت و احیای روزانه نیروی کار (مردان) است که این امر ارزش اضافی تولید می کند و آن ها نیازی به وجود نیروی کار تولیدی ندارند. در واقع جامعه و سرمایه داری از نیروی کار زنان خانه دار به شدت سود می برد. بدون انجام این کارها نه نیرویی برای کار مزدی پرورش می یابد و نه مردان امکانات حضور در بازار کار را به دست خواهند آورد. این بدان معناست که زنان اگر از خانه داری و کارهای مراقبتی دست بکشند، اقتصاد حاکم دچار رکود و زوال قابل توجهی خواهد شد./ماهنامه خط صلح
#کار_خانگی
#زنان_خانه_دار
#تقسیم_جنسیتی_کار
#کار_خانگی_زنانه_نیست
📑 ادامه مطلب🔺🔺
⚛ @Zane_Ruz_Channel
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
سونامی خودکشی دانش آموزان
✍ فاطمه زندکریمی
از مهر ۱۴۰۲ شاهد خودکشی دانشآموزان بودهایم. از ابتدای دی ماه در ایران ۸ دانشآموز ،خودکشی منجر به مرگ داشتهاند.
هفته گذشته جزئیات خودکشی "یسنای"۱۲ ساله در ایلام که در نامهای با ادبیاتی کودکانه نوشته بود،از زندگی سیر شده و خواهر کوچکش را به زن عمویش سپرده بود، رسانهای شد. متاسفانه این هفته سونامی خودکشی به سنندج رسید که منجر به مرگ پردیس کریمی دانشآموز و کودک کار ۱۴ ساله شد. پردیس، در یکی از روستاهای حاشیه سنندج زندگی میکرد، که فاقد مکان آموزشی، متوسطه اول، برای تحصیل بوده،و باید مسافتی طولانی را جهت رسیدن به یک مکان آموزشی دولتی طی می کرد. این دانشآموز برای تامین هزینههای تحصیل مجبور به کار در کارگاه قالیبافی بوده است.
فقر اقتصادی و نبود امکانات آموزشی از عوامل و فاکتورهای اصلی مرگ این کودک کار ۱۴ کار سنندجی میباشد.
این در حالیست که در هفته اخیر رضا مراد صحرایی به اجرای «طرح محراب» در مدارس اشاره کرده است و آن رابه مثابه "یکی از مهمترین اقدامات وزارت آموزش و پرورش" دانسته است. حال سوال این جاست، آیا مراد صحرایی چقدر به عدم دسترسی دانشآموزان ایرانی به مکان آموزشی اشراف دارد که در صدد اجرای چنین طرح هایی برآمده است؟ آیا طرح محراب نیاز به مکان آموزشی ندارد؟ آیا ایشان و مدیران کل ایشان آماری رسمی و دقیق از دانشآموزان کار، دانشآموزان بازمانده از تحصیل، دانشآموزان ترکتحصیل دارند؟ یا همانند اخبار ضد و نقیض آبان ماه ۱۴۰۲، وجود کلاس بدون معلم را تکذیب می کردند، اما در برابر مصداقهای کلاس فاقد معلم که رسانهای میشد سکوت میکردند.
سونامی خودکشی دانشآموزانی همچون یسنا از ایلام و پردیس از سنندج، جامعه را دچار شوک کرده ولی متاسفانه، واکنش اصولی از جانب مدیران ارشد آموزش و پرورش دیده نشده است؟ آگاهان به حوزه تعلیم و تربیت با تحلیلهای درست و منطبق با واقعیتهای روز اعلام کردهاند، که این نظام آموزشی کارایی لازم را ندارد و قادر به ساختن یک انسان کارآمد، هدفمند و امیدوار نیست. صرفا در حیطه ظاهر عمل کرده و سعی میکند که یک انسان مطیع و غیرمطالبهگر و غیرمنطبق با فطریات انسانی و روح قوانین بشری و الهی را تربیت کند. متاسفانه متولیان آموزش و پرورش، سالهاست که زحمت شنیدن نقدهای علمی و کارشناسانه را هم به خود نمیدهند. مشکلات اقتصادی، فرونشست طبقه متوسط و اثرات اجتماعی و عاطفی ناشی از آن، ناکارآمدی آموزش و پرورش در تامین فضای آموزشی، تامین مشاور برای مدارس، پولی و طبقاتی شدن آموزش، همه زنجیروار عامل ایجاد دومینوی خودکشی دانش آموزان بوده است. دیروز ایلام، امروز سنندج و فردا... .
جهت برون رفت از این بحران آموزش و پرورش باید از نیروهای متخصص در حوزه روانشناسی و مشاوره بهره گرفته، و با شناسایی دانشآموزان در معرض خطر، همچون مددکاری اجتماعی بتوانند با مداخله بهنگام این بحران را مدیریت کنند. این امر با افزایش آگاهی و دانش مسئولین به مسائل روز در حوزه آموزش و علومتربیتی دانشآموزان میسر میشود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍ فاطمه زندکریمی
از مهر ۱۴۰۲ شاهد خودکشی دانشآموزان بودهایم. از ابتدای دی ماه در ایران ۸ دانشآموز ،خودکشی منجر به مرگ داشتهاند.
هفته گذشته جزئیات خودکشی "یسنای"۱۲ ساله در ایلام که در نامهای با ادبیاتی کودکانه نوشته بود،از زندگی سیر شده و خواهر کوچکش را به زن عمویش سپرده بود، رسانهای شد. متاسفانه این هفته سونامی خودکشی به سنندج رسید که منجر به مرگ پردیس کریمی دانشآموز و کودک کار ۱۴ ساله شد. پردیس، در یکی از روستاهای حاشیه سنندج زندگی میکرد، که فاقد مکان آموزشی، متوسطه اول، برای تحصیل بوده،و باید مسافتی طولانی را جهت رسیدن به یک مکان آموزشی دولتی طی می کرد. این دانشآموز برای تامین هزینههای تحصیل مجبور به کار در کارگاه قالیبافی بوده است.
فقر اقتصادی و نبود امکانات آموزشی از عوامل و فاکتورهای اصلی مرگ این کودک کار ۱۴ کار سنندجی میباشد.
این در حالیست که در هفته اخیر رضا مراد صحرایی به اجرای «طرح محراب» در مدارس اشاره کرده است و آن رابه مثابه "یکی از مهمترین اقدامات وزارت آموزش و پرورش" دانسته است. حال سوال این جاست، آیا مراد صحرایی چقدر به عدم دسترسی دانشآموزان ایرانی به مکان آموزشی اشراف دارد که در صدد اجرای چنین طرح هایی برآمده است؟ آیا طرح محراب نیاز به مکان آموزشی ندارد؟ آیا ایشان و مدیران کل ایشان آماری رسمی و دقیق از دانشآموزان کار، دانشآموزان بازمانده از تحصیل، دانشآموزان ترکتحصیل دارند؟ یا همانند اخبار ضد و نقیض آبان ماه ۱۴۰۲، وجود کلاس بدون معلم را تکذیب می کردند، اما در برابر مصداقهای کلاس فاقد معلم که رسانهای میشد سکوت میکردند.
سونامی خودکشی دانشآموزانی همچون یسنا از ایلام و پردیس از سنندج، جامعه را دچار شوک کرده ولی متاسفانه، واکنش اصولی از جانب مدیران ارشد آموزش و پرورش دیده نشده است؟ آگاهان به حوزه تعلیم و تربیت با تحلیلهای درست و منطبق با واقعیتهای روز اعلام کردهاند، که این نظام آموزشی کارایی لازم را ندارد و قادر به ساختن یک انسان کارآمد، هدفمند و امیدوار نیست. صرفا در حیطه ظاهر عمل کرده و سعی میکند که یک انسان مطیع و غیرمطالبهگر و غیرمنطبق با فطریات انسانی و روح قوانین بشری و الهی را تربیت کند. متاسفانه متولیان آموزش و پرورش، سالهاست که زحمت شنیدن نقدهای علمی و کارشناسانه را هم به خود نمیدهند. مشکلات اقتصادی، فرونشست طبقه متوسط و اثرات اجتماعی و عاطفی ناشی از آن، ناکارآمدی آموزش و پرورش در تامین فضای آموزشی، تامین مشاور برای مدارس، پولی و طبقاتی شدن آموزش، همه زنجیروار عامل ایجاد دومینوی خودکشی دانش آموزان بوده است. دیروز ایلام، امروز سنندج و فردا... .
جهت برون رفت از این بحران آموزش و پرورش باید از نیروهای متخصص در حوزه روانشناسی و مشاوره بهره گرفته، و با شناسایی دانشآموزان در معرض خطر، همچون مددکاری اجتماعی بتوانند با مداخله بهنگام این بحران را مدیریت کنند. این امر با افزایش آگاهی و دانش مسئولین به مسائل روز در حوزه آموزش و علومتربیتی دانشآموزان میسر میشود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Forwarded from سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
#بیانیه_مشترک_تشکلهای_مستقل
📣 برای افزایش عمومی مزدها به پا خیزیم و تلاش های ضدکارگریِ دولت و کارفرمایان را خنثی کنیم!
افزایش مزد در شرایط فلاکتبار کنونی به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شده است. دستمزدهائی که توسط دولت، وزارت کار و به اصطلاح نمایندگان کارگری منصوب آنها در شورای عالی کار تصویب می شوند نمی توانند هزینه های زندگی طبقه کارگر را تامین کنند. سال هاست که کارگران به این فقر و سیه روزی گسترده اعتراض دارند و کارخانه وکارگاه، مراکز آموزشی و درمانی و بهداشتی و حتی خیابان ها را به محلی برای انعکاس خواست های خود برگزیده و فریاد حق طلبی سر داده اند. مبارزات مستمر بازنشستگان – که بخش جدائی ناپذیری از طبقۀ کارگر را تشکیل می دهند- در هر هفته و اعتصاب کارگران ذوب آهن اصفهان و کارگران گروه ملی فولاد اهواز در هفته های اخیر، نمونه هائی از اعتراضات به حق و دامنه داری هستند که در آنها خواست اصلی کارگران معترض، افزایش مزد و مزایای شغلی است.
اما رژیم جمهوری اسلامی در طول ٤٥ سالی که روی کار است، همواره در نبرد میان کارگر و کارفرما، مدافع منافع استثمارگرانۀ سرمایه داران است چون از یکسو، خود این دولت، بزرگترین سرمایه دار است و از سوی دیگر، سردمداران آن به خاطر انحصار قدرت سیاسی، نبود ساز و کار پاسخگوئی، نبود حسابرسی و کنترل مردمی و با استفاده از اختناق و فساد حاکم، بخش های عظیمی از وسایل تولید و کار کشور را تصاحب کرده اند و هر صدای حق خواهی را با کشتار و زندان و اخراج از محل کار پاسخ می دهند. تا هنگامی که مقاومت و مبارزۀ سراسری طبقۀ کارگر صورت نگیرد، وضع کارگران و زحمتکشان جامعه هر روز بدتر خواهد شد. کسانی که مسبب فقر،سیه روزی و درماندگی اکثریت ٩٠درصدی افراد جامعه هستند،نمی خواهند و نمی توانند در جهت رفع محرومیت توده های زحمتکش گام بردارند.از این رو، کارگران خود باید به فکر منافع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود باشند. دیگر نیروهای طبقاتی یا توان چنین کاری را ندارند و یا خواهان چنین تلاشی نیستند، زیرا منافعشان ضد منافع طبقۀ کارگر است.
کارگران درآمدی جز مزد خود ندارند؛ آن هم مشروط به اینکه کاری داشته باشند. اما مزدهای کارگران همواره چهار یا پنج برابر پائین تر از هزینه هایی بوده که برای معیشت خانوار متوسط کارگری لازم است. برای مثال، آخرین حداقل دستمزدی که دولت و شورای عالی کار برای سال ۱۴۰۲ تصویب کردند با کل مزایای شغلی – که به همه کارگران تعلق نمی گیرد - مبلغ ۷۴۰۰۰۰۰ تومان (هفت میلیون و چهار صد هزار تومان) بود. این مبلغ به زحمت هزینۀیک هفتۀ یک خانوار متوسط شهری در سال۱۴۰۲را تامین می کند زیرا براساس آمارهای رسمی، میانگین هزینۀ یک خانوادۀ چهارنفری در این سال از سی میلیون تومان در ماه بیشتر است. به همین طریق براساس پیش بینی نرخ تورم در سال ۱۴۰۳، میانگین هزینۀ زندگی یک خانوار شهری از چهل و پنج میلیون تومان در ماه کمتر نخواهد بود.
برای دستیابی به افزایش مزد راهی جز مبارزه و پنجه در افکندن با دولت، کارفرما و سرمایه داران قابل تصور نیست. زیرا دولت و کارفرماها نه تنها هیچ اراده ای برای افزایش مزد از خود نشان نمی دهند، بلکه با تمام امکانات قانونی و غیرقانونی خود می کوشند به بهانه های واهی مانند مبارزه با تورم، ضرورت اشتغال زائی،رقابت پذیری و ترغیب سرمایه داران به سرمایه گذاری و یا این دروغ فاحش که اقتصاد ایران توانائی تأمین مزدی بالاتر از مزدهای جاری را ندارد، از افزایش مزد جلوگیری کنند. دولت با بدعت گذاری های شیادانه افزایش و پرداخت هر سطحی از مزد را منوط به توافق با کارفرما زیر عنوان «مزدهای توافقی» می کند. این بدان معنی است که می خواهد همان قانون دست و پاشکسته حداقل دستمزد را هم دور بزند و برای اینکه مسیر بهره کشی و استثمار را بدون مقاومت کارگران هموار سازد، ماده قانونی جدیدی برایش تصویب می کند.
کارگران مزدی یدی و فکری در ایران با اعضای خانواده شان حدود ٦٠ در صد جمعیت کشور را تشکیل می دهند و بیش از ٨٠ درصد کل تولید جامعه محصول کار آنهاست. از این رو بدیهی است که مزد کارگران نباید از میانگین هزینۀ یک خانوار متوسط شهری کمتر باشد. چنانکه گفته شد میانگین هزینه های زندگی یک خانوار چهارنفرۀ شهری در سال ۱۴۰۳، حداقل معادل چهل و پنج میلیون تومان در ماه خواهد بود.
ما از تمام کارگران مزدی واحدهای صنعتی، خدماتی، کشاورزی، ساختمانی، معدنی و غیره در بخش های خصوصی و دولتی دعوت می کنیم در محیط کار خود و در سطح جامعه برای حداقل دستمزد چهل و پنج میلیون تومان در ماه مبارزه کنند. ⬇️⬇️⬇️
📣 برای افزایش عمومی مزدها به پا خیزیم و تلاش های ضدکارگریِ دولت و کارفرمایان را خنثی کنیم!
افزایش مزد در شرایط فلاکتبار کنونی به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شده است. دستمزدهائی که توسط دولت، وزارت کار و به اصطلاح نمایندگان کارگری منصوب آنها در شورای عالی کار تصویب می شوند نمی توانند هزینه های زندگی طبقه کارگر را تامین کنند. سال هاست که کارگران به این فقر و سیه روزی گسترده اعتراض دارند و کارخانه وکارگاه، مراکز آموزشی و درمانی و بهداشتی و حتی خیابان ها را به محلی برای انعکاس خواست های خود برگزیده و فریاد حق طلبی سر داده اند. مبارزات مستمر بازنشستگان – که بخش جدائی ناپذیری از طبقۀ کارگر را تشکیل می دهند- در هر هفته و اعتصاب کارگران ذوب آهن اصفهان و کارگران گروه ملی فولاد اهواز در هفته های اخیر، نمونه هائی از اعتراضات به حق و دامنه داری هستند که در آنها خواست اصلی کارگران معترض، افزایش مزد و مزایای شغلی است.
اما رژیم جمهوری اسلامی در طول ٤٥ سالی که روی کار است، همواره در نبرد میان کارگر و کارفرما، مدافع منافع استثمارگرانۀ سرمایه داران است چون از یکسو، خود این دولت، بزرگترین سرمایه دار است و از سوی دیگر، سردمداران آن به خاطر انحصار قدرت سیاسی، نبود ساز و کار پاسخگوئی، نبود حسابرسی و کنترل مردمی و با استفاده از اختناق و فساد حاکم، بخش های عظیمی از وسایل تولید و کار کشور را تصاحب کرده اند و هر صدای حق خواهی را با کشتار و زندان و اخراج از محل کار پاسخ می دهند. تا هنگامی که مقاومت و مبارزۀ سراسری طبقۀ کارگر صورت نگیرد، وضع کارگران و زحمتکشان جامعه هر روز بدتر خواهد شد. کسانی که مسبب فقر،سیه روزی و درماندگی اکثریت ٩٠درصدی افراد جامعه هستند،نمی خواهند و نمی توانند در جهت رفع محرومیت توده های زحمتکش گام بردارند.از این رو، کارگران خود باید به فکر منافع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود باشند. دیگر نیروهای طبقاتی یا توان چنین کاری را ندارند و یا خواهان چنین تلاشی نیستند، زیرا منافعشان ضد منافع طبقۀ کارگر است.
کارگران درآمدی جز مزد خود ندارند؛ آن هم مشروط به اینکه کاری داشته باشند. اما مزدهای کارگران همواره چهار یا پنج برابر پائین تر از هزینه هایی بوده که برای معیشت خانوار متوسط کارگری لازم است. برای مثال، آخرین حداقل دستمزدی که دولت و شورای عالی کار برای سال ۱۴۰۲ تصویب کردند با کل مزایای شغلی – که به همه کارگران تعلق نمی گیرد - مبلغ ۷۴۰۰۰۰۰ تومان (هفت میلیون و چهار صد هزار تومان) بود. این مبلغ به زحمت هزینۀیک هفتۀ یک خانوار متوسط شهری در سال۱۴۰۲را تامین می کند زیرا براساس آمارهای رسمی، میانگین هزینۀ یک خانوادۀ چهارنفری در این سال از سی میلیون تومان در ماه بیشتر است. به همین طریق براساس پیش بینی نرخ تورم در سال ۱۴۰۳، میانگین هزینۀ زندگی یک خانوار شهری از چهل و پنج میلیون تومان در ماه کمتر نخواهد بود.
برای دستیابی به افزایش مزد راهی جز مبارزه و پنجه در افکندن با دولت، کارفرما و سرمایه داران قابل تصور نیست. زیرا دولت و کارفرماها نه تنها هیچ اراده ای برای افزایش مزد از خود نشان نمی دهند، بلکه با تمام امکانات قانونی و غیرقانونی خود می کوشند به بهانه های واهی مانند مبارزه با تورم، ضرورت اشتغال زائی،رقابت پذیری و ترغیب سرمایه داران به سرمایه گذاری و یا این دروغ فاحش که اقتصاد ایران توانائی تأمین مزدی بالاتر از مزدهای جاری را ندارد، از افزایش مزد جلوگیری کنند. دولت با بدعت گذاری های شیادانه افزایش و پرداخت هر سطحی از مزد را منوط به توافق با کارفرما زیر عنوان «مزدهای توافقی» می کند. این بدان معنی است که می خواهد همان قانون دست و پاشکسته حداقل دستمزد را هم دور بزند و برای اینکه مسیر بهره کشی و استثمار را بدون مقاومت کارگران هموار سازد، ماده قانونی جدیدی برایش تصویب می کند.
کارگران مزدی یدی و فکری در ایران با اعضای خانواده شان حدود ٦٠ در صد جمعیت کشور را تشکیل می دهند و بیش از ٨٠ درصد کل تولید جامعه محصول کار آنهاست. از این رو بدیهی است که مزد کارگران نباید از میانگین هزینۀ یک خانوار متوسط شهری کمتر باشد. چنانکه گفته شد میانگین هزینه های زندگی یک خانوار چهارنفرۀ شهری در سال ۱۴۰۳، حداقل معادل چهل و پنج میلیون تومان در ماه خواهد بود.
ما از تمام کارگران مزدی واحدهای صنعتی، خدماتی، کشاورزی، ساختمانی، معدنی و غیره در بخش های خصوصی و دولتی دعوت می کنیم در محیط کار خود و در سطح جامعه برای حداقل دستمزد چهل و پنج میلیون تومان در ماه مبارزه کنند. ⬇️⬇️⬇️
Forwarded from سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
یک نکته اساسی دیگر که نباید فراموش شود این است که در امر مبارزه برای افزایش مزد، مانند عرصه های دیگر مبارزه طبقاتی کارگران، همبستگی و اتحاد طبقه کارگر و ایجاد تشکل های پایدار اقتصادی و اجتماعی (سندیکا و یا سازمان های مشابه) دارای اهمیت درجه اول هستند. مبارزه کارگران در عرصه های اقتصادی- اجتماعی به تنهایی نمی تواند به نتایج مطلوب دست یابد. پس همزمان با مبارزه برای خواست های اقتصادی باید ترویج و آموزش و فعالیت عملی برای پی ریزی مبارزه مستقل سیاسی طبقه کارگر و تشکل های آن نیز صورت گیرد: زیرا مبارزه طبقاتی کارگران تنها در صورتی که به صورت متحدانه، متشکل و براساس اهداف دراز مدت و اهداف فوری طبقۀ کارگر و با شرکت وسیع و فعال توده ها انجام شود، بخت پیروزی خواهد داشت.
۶ بهمن ماه ۱۴۰۲
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
کارگران بازنشسته خوزستان
#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی
https://t.me/syndica_7tape
۶ بهمن ماه ۱۴۰۲
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
کارگران بازنشسته خوزستان
#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی
https://t.me/syndica_7tape
Telegram
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی
https://t.me/syndica_7tape
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی
https://t.me/syndica_7tape
🔴 محرومیت معلم زندانی، هاشم خواستار از دسترسی به خدمات مناسب پزشکی
بنابر گزارشها، هاشم خواستار، معلم و فعال صنفی محبوس در زندان وکیل آباد مشهد، علیرغم حال نامساعد جسمی، از دسترسی به خدمات مناسب پزشکی محروم مانده است.
طبق گفتهی یک منبع مطلع به خبرگزاری هرانا: «وضعیت جسمانی آقای خواستار از اول دیماه به دلیل ابتلا به بیماریای با نشانههایی چون تهوع، تب و لرز، سردرد و درد بدن، نامناسب بوده است. به گونهای که قدرت جسمانیاش کاهش یافته و با کاهش وزن مواجه شده است. با این حال، به دلیل بیتوجهی مسئولان زندان، وی از دریافت خدمات درمانی مناسب و اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان محروم مانده است.»
هاشم خواستار روز ۲۰ مرداد ۱۳۹۸ توسط سرکوبگران حکومت بازداشت و سپس در شعبه ۴ دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی منصوری به ۱۶ سال زندان، ۳ سال تبعید و ۳ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. پس از آن نیز به دلیل پروندە جدیدی که در زندان علیه وی گشودە شدە بود از سوی دادگاە انقلاب مشهد به اتهام توهین به خامنهای و تبلیغ علیه نظام به ۲ سال و ۶ ماە زندان محکوم شد. او از پیشگامان حرکت صنفی است.
#هاشم_خواستار
#صنفی_سیاسی_است
بنابر گزارشها، هاشم خواستار، معلم و فعال صنفی محبوس در زندان وکیل آباد مشهد، علیرغم حال نامساعد جسمی، از دسترسی به خدمات مناسب پزشکی محروم مانده است.
طبق گفتهی یک منبع مطلع به خبرگزاری هرانا: «وضعیت جسمانی آقای خواستار از اول دیماه به دلیل ابتلا به بیماریای با نشانههایی چون تهوع، تب و لرز، سردرد و درد بدن، نامناسب بوده است. به گونهای که قدرت جسمانیاش کاهش یافته و با کاهش وزن مواجه شده است. با این حال، به دلیل بیتوجهی مسئولان زندان، وی از دریافت خدمات درمانی مناسب و اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان محروم مانده است.»
هاشم خواستار روز ۲۰ مرداد ۱۳۹۸ توسط سرکوبگران حکومت بازداشت و سپس در شعبه ۴ دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی منصوری به ۱۶ سال زندان، ۳ سال تبعید و ۳ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. پس از آن نیز به دلیل پروندە جدیدی که در زندان علیه وی گشودە شدە بود از سوی دادگاە انقلاب مشهد به اتهام توهین به خامنهای و تبلیغ علیه نظام به ۲ سال و ۶ ماە زندان محکوم شد. او از پیشگامان حرکت صنفی است.
#هاشم_خواستار
#صنفی_سیاسی_است
🔴 هاوژین مصطفیپور، کودک پانزده ساله، در مهاباد، به زندگی خود پایان داد
بر اساس خبر منتشر شده در رادیو زمانه، روز پنجشنبه پنجم بهمن ماه، یک دانشآموز پانزده ساله در مهاباد به زندگی خود پایان داد.
در ماههای اخیر، موارد خودکشی دانشآموزان و کودکان افزایش چشمگیری داشته است. در اواسط دیماه امسال، یسنا شجاعی، دانشآموز دختر ۱۲ ساله در شهر یاسوج، یک دانشآموز پسر ۱۱ ساله در تهران، و یک دانشآموز دختر به نام مینا صادقی از اهالی چرام، ساکن شهر دهدشت از شهرستانهای استان کهگیلویه و بویراحمد به زندگی خود پایان دادند.
در اوایل دیماه سال جاری نیز معاون امور اجتماعی فرمانداری آبدانان (استان ایلام) خودکشی پنج دانشآموز ساکن این شهر را تایید کرده بود. ساناز قمبری که به تازگی دوره دبیرستان را به پایان رسانده بود، باران قمبری، دانشآموز متوسطه اول، آتیا نوری، هفده ساله، عبداللهی یک دختر دانشآموز سال دوم متوسطه، فایز سعادت، دیپلمه، پنج دانشآموز شهر آبدانان، و غزل صادقی، دانشآموز یازدهم انسانی دبیرستان باقرالعلوم آمل هستند که طی دو ماه اخیر دست به خودکشی زدهاند.
فشارهای اجتماعی، مشکلات اقتصادی و اختلافات خانوادگی از جمله دلایل رشد خودکشی کودکان بوده است.
♦️ خودکشی کودکان و افزایش آن را نمیتوان با ارجاع به چند مرکز مشاوره و اورژانس حل و فصل کرد. ریشه این مساله را باید در ساختار مسلطی جست که این بحران را به وجود آوردهاست. همان ساختاری که کودکی دانشآموزان را به تاراج میبرد، این مرگها را به کودکان تحمیل میکند. چاره راه برچیدن ساختار مسلط سیاسی و اقتصادی از ریشه است.
🔻🔺🔻
@edalatxah
بر اساس خبر منتشر شده در رادیو زمانه، روز پنجشنبه پنجم بهمن ماه، یک دانشآموز پانزده ساله در مهاباد به زندگی خود پایان داد.
در ماههای اخیر، موارد خودکشی دانشآموزان و کودکان افزایش چشمگیری داشته است. در اواسط دیماه امسال، یسنا شجاعی، دانشآموز دختر ۱۲ ساله در شهر یاسوج، یک دانشآموز پسر ۱۱ ساله در تهران، و یک دانشآموز دختر به نام مینا صادقی از اهالی چرام، ساکن شهر دهدشت از شهرستانهای استان کهگیلویه و بویراحمد به زندگی خود پایان دادند.
در اوایل دیماه سال جاری نیز معاون امور اجتماعی فرمانداری آبدانان (استان ایلام) خودکشی پنج دانشآموز ساکن این شهر را تایید کرده بود. ساناز قمبری که به تازگی دوره دبیرستان را به پایان رسانده بود، باران قمبری، دانشآموز متوسطه اول، آتیا نوری، هفده ساله، عبداللهی یک دختر دانشآموز سال دوم متوسطه، فایز سعادت، دیپلمه، پنج دانشآموز شهر آبدانان، و غزل صادقی، دانشآموز یازدهم انسانی دبیرستان باقرالعلوم آمل هستند که طی دو ماه اخیر دست به خودکشی زدهاند.
فشارهای اجتماعی، مشکلات اقتصادی و اختلافات خانوادگی از جمله دلایل رشد خودکشی کودکان بوده است.
♦️ خودکشی کودکان و افزایش آن را نمیتوان با ارجاع به چند مرکز مشاوره و اورژانس حل و فصل کرد. ریشه این مساله را باید در ساختار مسلطی جست که این بحران را به وجود آوردهاست. همان ساختاری که کودکی دانشآموزان را به تاراج میبرد، این مرگها را به کودکان تحمیل میکند. چاره راه برچیدن ساختار مسلط سیاسی و اقتصادی از ریشه است.
🔻🔺🔻
@edalatxah
Forwarded from سرخط
🔴 احتمال اجرای حکم اعدام چهار زندانی سیاسی کورد طی ساعات آینده
از صفحهی توییتر جوانا طیمسی، همسر محسن مظلوم
#محسن_مظلوم
#محمد_فرامرزی
#وفا_آذربار
#پژمان_فاتحی
#زندانی_سیاسی
#نه_به_اعدام
#جمهوری_اعدام
@sarkhatism
از صفحهی توییتر جوانا طیمسی، همسر محسن مظلوم
#محسن_مظلوم
#محمد_فرامرزی
#وفا_آذربار
#پژمان_فاتحی
#زندانی_سیاسی
#نه_به_اعدام
#جمهوری_اعدام
@sarkhatism
Forwarded from صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد
⭕️ اعتصاب کارگران گروه ملی فولاد در ششمین روز خود با قدرت و اتحاد ادامه دارد
پایان راهپیمایی اعتراضی کارگران گروه ملی صنعتی فولاد - پل سفید (معلق).
امروز خیابان های اهواز زیر گام های استوار کارگران معترض فولاد به لرزه در آمد.
یکشنبه هشتم بهمن ماه ۱۴۰۲
ما کارگران فولاد علیه ظلم و بیداد
میجنگیم میجنگیم
http://t.me/sedayemostaghelfolad
پایان راهپیمایی اعتراضی کارگران گروه ملی صنعتی فولاد - پل سفید (معلق).
امروز خیابان های اهواز زیر گام های استوار کارگران معترض فولاد به لرزه در آمد.
یکشنبه هشتم بهمن ماه ۱۴۰۲
ما کارگران فولاد علیه ظلم و بیداد
میجنگیم میجنگیم
http://t.me/sedayemostaghelfolad