مدرسه رهایی
#جان_آرشام_رضای_در_خطر_است #آزادش_کنید آرشام رضایی زندانی محبوس در زندان رجایی شهر علی رغم ناراحتی معده و بیماری و عدم رسیدگی پزشکی و ضرب و شتم با شوکر در زمان بازداشت، علاوه بر عدم اعطای مرخصی به وی، اینک به دستور امین وزیری دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی…
۱۰۵. رقیه بیگدلی
۱۰۶. روزبه اکرادی
۱۰۷. رویا آریایی
۱۰۸. ریما شیرمحمدی
۱۰۹. زرتشت احمدی راغب
۱۱۰. زهرا جمالی
۱۱۱. سامان علیرمایی
۱۱۲. سامان کمانگر
۱۱۳. سامیه نرگس محمدی
۱۱۴. سپهر محیالدین
۱۱۵. سپیده پورآقایی
۱۱۶. سپیده حجامی
۱۱۷. ستار رحمانی
۱۱۸. سجاد شکری
۱۱۹. سجاد مشهدی همتآبادی
۱۲۰. سخاوت سهامی
۱۲۱. سروه قادرزاده
۱۲۲. سعید شیری
۱۲۳. سعید یوزی
۱۲۴. سم شهروز
۱۲۵. سونیا اثباتی
۱۲۶. سهیلا کمالی کیانی
۱۲۷. سید مهدی فقیه
۱۲۸. سیروان منصوری
۱۲۹. شادیه جلالی ثانی
۱۳۰. شامل دستکره
۱۳۱. شاهزنان الهامی
۱۳۲. شاهین آقایی
۱۳۳. شبنم شجریزاده
۱۳۴. شراره یزدانی
۱۳۵. شکیلا منفرد
۱۳۶. شهرام خزایی
۱۳۷. شوکت احمدی
۱۳۸. شهلا انتصاری
۱۳۹. شهلا جهانبین
۱۴۰. شهلا خباززاده
۱۴۱. شهلا رضایی
۱۴۲. شهناز اکملی
۱۴۳. شیرین منفرد
۱۴۴. شیوار احمدی
۱۴۵. صباح محمدی
۱۴۶. صدیقه کریمی
۱۴۷. صدیقه مالکیفرد
۱۴۸. عادل محمدی
۱۴۹. عباس محمدی
۱۵۰. عبدالرحمن فتحی
۱۵۱. عبداله جیرانی
۱۵۲. عرفان احمدی
۱۵۳. عرفان شاکری
۱۵۴. عرفان قانعی
۱۵۵. عزیز قاسمزاده
۱۵۶. عشرت بستجانی
۱۵۷. عطیه رستمی
۱۵۸. علیرضا ریاحی
۱۵۹. غلامرضا محمدی
۱۶۰. فاطمه مینایی
۱۶۱. فرامرز کلانتری
۱۶۲. فرح حاتمی
۱۶۳. فرح قادرنیا
۱۶۴. فرحناز قرانلو
۱۶۵. فردین احمدی
۱۶۶. فرزین کدخدایی
۱۶۷. فرنگیس مظلوم
۱۶۸. فروزان احمدی
۱۶۹. فرهاد فرهادی
۱۷۰. فریبا راد
۱۷۱. فریبا فریدونی
۱۷۲. فریبا مجدنیا
۱۷۳. فرهاد شیخی
۱۷۴. فریده محمدی
۱۷۵. فوزیه خالصی
۱۷۶. فهیمه ایلغمی
۱۷۷. قاسم بهرامی
۱۷۸. کامبیز نوروززاده
۱۷۹. کامران چاهتل
۱۸۰. کاوه شیرزاد
۱۸۱. کیا امیری
۱۸۲. کرماله خزایی
۱۸۳. کیوان سلیمانی
۱۸۴. کیوان عباسی
۱۸۵. گیتی پورفاضل
۱۸۶. لقمان زارعیان
۱۸۷. لیلا حسینیان
۱۸۸. لیلا خزایی
۱۸۹. لیلا قربانی
۱۹۰. لیلا میرغفاری
۱۹۱. مازیار سیدنژاد
۱۹۲. مجتبی حسینی
۱۹۳. محمدعلی کیالی
۱۹۴. محمد کارگشا
۱۹۵. محمد کریمی
۱۹۶. مریم عینی
۱۹۷. مصطفی عزیزی
۱۹۸. ماهان جلالدوست
۱۹۹. مجتبی عبدی
۲۰۰. مجید صالحی
۲۰۱. محبوبه فرحزادی
۲۰۲. محمد سلطانی
۲۰۳. محمد جواد طواف
۲۰۴. محمد حبیبی
۲۰۵. محمد حسنی
۲۰۶. محمدرضا امامی
۲۰۷. محمد زاغری
۲۰۸. محمد علیمرادی
۲۰۹. محمد فرجی
۲۱۰. محمد قاسمی
۲۱۱. محمد قمری طبسی
۲۱۲. محمد نوریزاد
۲۱۳. محمود شاهدی
۲۱۴. محمود معصومی
۲۱۵. مراد ظهرابی
۲۱۶. مرتضی متین
۲۱۷. مرسده جمزاده
۲۱۸. مریم کریمبیگی
۲۱۹. مریم متین
۲۲۰. مهدی هاشمی
۲۲۱. مژگان محمدی
۲۲۲. مسعود فرهیخته
۲۲۳. مصطفی نادری
۲۲۴. مقداد عسگریان
۲۲۵. منوچهر محمدی
۲۲۶. منیر اخوان
۲۲۷. منیره عبدی
۲۲۸. مهتاب قربانی
۲۲۹. مهدی خالدیان
۲۳۰. مهدی شهبازی
۲۳۱. مهران بینظیر
۲۳۲. مهرداد بختیاری
۲۳۳. مهریار ظفرمهر
۲۳۴. مهدی رسولی
۲۳۵. مهناز صناعتی
۲۳۶. میترا ابراهیمی
۲۳۷. مینا احدی
۲۳۸. مینو پاشایی
۲۳۹. نادیا عنبری
۲۴۰. ناهید خداجو
۲۴۱. نجات بهرامی
۲۴۲. نسرین بهمنپور
۲۴۳. نرگس جلالی
۲۴۴. نرگس منصوری
۲۴۵. نسان نودینیان
۲۴۶. نسرین جوادی
۲۴۷. نسرین جلالی
۲۴۸. نصرت بهشتی
۲۴۹. نصرت یزدانی
۲۵۰. واحد قربانی
۲۵۱. ویدا تهرانی
۲۵۲. هایده توکلی
۲۵۳. هایده شهباز
۲۵۴. هما خداوردیان
۲۵۵. هیبت نودینیان
۲۴۶. هیوا محمدی
۲۴۷. یارمراد روشنی
۲۴۸. یاشار تبریزی
۲۴۹. یحیی قاری
۲۵۰.لطف الله احمدی
۲۵۱. رفیق کریمی
۲۵۲.طیب چتانی
۲۵۳. شریف ساعدپناه
۲۵۴. شیث امانی
۲۵۵.مظفر صالح نیا
۲۵۶. فرهاد چتانی
۲۵۷. جبار قادری
۲۵۸. فرامرز قربانی
https://t.me/edalatxah/15744
۱۰۶. روزبه اکرادی
۱۰۷. رویا آریایی
۱۰۸. ریما شیرمحمدی
۱۰۹. زرتشت احمدی راغب
۱۱۰. زهرا جمالی
۱۱۱. سامان علیرمایی
۱۱۲. سامان کمانگر
۱۱۳. سامیه نرگس محمدی
۱۱۴. سپهر محیالدین
۱۱۵. سپیده پورآقایی
۱۱۶. سپیده حجامی
۱۱۷. ستار رحمانی
۱۱۸. سجاد شکری
۱۱۹. سجاد مشهدی همتآبادی
۱۲۰. سخاوت سهامی
۱۲۱. سروه قادرزاده
۱۲۲. سعید شیری
۱۲۳. سعید یوزی
۱۲۴. سم شهروز
۱۲۵. سونیا اثباتی
۱۲۶. سهیلا کمالی کیانی
۱۲۷. سید مهدی فقیه
۱۲۸. سیروان منصوری
۱۲۹. شادیه جلالی ثانی
۱۳۰. شامل دستکره
۱۳۱. شاهزنان الهامی
۱۳۲. شاهین آقایی
۱۳۳. شبنم شجریزاده
۱۳۴. شراره یزدانی
۱۳۵. شکیلا منفرد
۱۳۶. شهرام خزایی
۱۳۷. شوکت احمدی
۱۳۸. شهلا انتصاری
۱۳۹. شهلا جهانبین
۱۴۰. شهلا خباززاده
۱۴۱. شهلا رضایی
۱۴۲. شهناز اکملی
۱۴۳. شیرین منفرد
۱۴۴. شیوار احمدی
۱۴۵. صباح محمدی
۱۴۶. صدیقه کریمی
۱۴۷. صدیقه مالکیفرد
۱۴۸. عادل محمدی
۱۴۹. عباس محمدی
۱۵۰. عبدالرحمن فتحی
۱۵۱. عبداله جیرانی
۱۵۲. عرفان احمدی
۱۵۳. عرفان شاکری
۱۵۴. عرفان قانعی
۱۵۵. عزیز قاسمزاده
۱۵۶. عشرت بستجانی
۱۵۷. عطیه رستمی
۱۵۸. علیرضا ریاحی
۱۵۹. غلامرضا محمدی
۱۶۰. فاطمه مینایی
۱۶۱. فرامرز کلانتری
۱۶۲. فرح حاتمی
۱۶۳. فرح قادرنیا
۱۶۴. فرحناز قرانلو
۱۶۵. فردین احمدی
۱۶۶. فرزین کدخدایی
۱۶۷. فرنگیس مظلوم
۱۶۸. فروزان احمدی
۱۶۹. فرهاد فرهادی
۱۷۰. فریبا راد
۱۷۱. فریبا فریدونی
۱۷۲. فریبا مجدنیا
۱۷۳. فرهاد شیخی
۱۷۴. فریده محمدی
۱۷۵. فوزیه خالصی
۱۷۶. فهیمه ایلغمی
۱۷۷. قاسم بهرامی
۱۷۸. کامبیز نوروززاده
۱۷۹. کامران چاهتل
۱۸۰. کاوه شیرزاد
۱۸۱. کیا امیری
۱۸۲. کرماله خزایی
۱۸۳. کیوان سلیمانی
۱۸۴. کیوان عباسی
۱۸۵. گیتی پورفاضل
۱۸۶. لقمان زارعیان
۱۸۷. لیلا حسینیان
۱۸۸. لیلا خزایی
۱۸۹. لیلا قربانی
۱۹۰. لیلا میرغفاری
۱۹۱. مازیار سیدنژاد
۱۹۲. مجتبی حسینی
۱۹۳. محمدعلی کیالی
۱۹۴. محمد کارگشا
۱۹۵. محمد کریمی
۱۹۶. مریم عینی
۱۹۷. مصطفی عزیزی
۱۹۸. ماهان جلالدوست
۱۹۹. مجتبی عبدی
۲۰۰. مجید صالحی
۲۰۱. محبوبه فرحزادی
۲۰۲. محمد سلطانی
۲۰۳. محمد جواد طواف
۲۰۴. محمد حبیبی
۲۰۵. محمد حسنی
۲۰۶. محمدرضا امامی
۲۰۷. محمد زاغری
۲۰۸. محمد علیمرادی
۲۰۹. محمد فرجی
۲۱۰. محمد قاسمی
۲۱۱. محمد قمری طبسی
۲۱۲. محمد نوریزاد
۲۱۳. محمود شاهدی
۲۱۴. محمود معصومی
۲۱۵. مراد ظهرابی
۲۱۶. مرتضی متین
۲۱۷. مرسده جمزاده
۲۱۸. مریم کریمبیگی
۲۱۹. مریم متین
۲۲۰. مهدی هاشمی
۲۲۱. مژگان محمدی
۲۲۲. مسعود فرهیخته
۲۲۳. مصطفی نادری
۲۲۴. مقداد عسگریان
۲۲۵. منوچهر محمدی
۲۲۶. منیر اخوان
۲۲۷. منیره عبدی
۲۲۸. مهتاب قربانی
۲۲۹. مهدی خالدیان
۲۳۰. مهدی شهبازی
۲۳۱. مهران بینظیر
۲۳۲. مهرداد بختیاری
۲۳۳. مهریار ظفرمهر
۲۳۴. مهدی رسولی
۲۳۵. مهناز صناعتی
۲۳۶. میترا ابراهیمی
۲۳۷. مینا احدی
۲۳۸. مینو پاشایی
۲۳۹. نادیا عنبری
۲۴۰. ناهید خداجو
۲۴۱. نجات بهرامی
۲۴۲. نسرین بهمنپور
۲۴۳. نرگس جلالی
۲۴۴. نرگس منصوری
۲۴۵. نسان نودینیان
۲۴۶. نسرین جوادی
۲۴۷. نسرین جلالی
۲۴۸. نصرت بهشتی
۲۴۹. نصرت یزدانی
۲۵۰. واحد قربانی
۲۵۱. ویدا تهرانی
۲۵۲. هایده توکلی
۲۵۳. هایده شهباز
۲۵۴. هما خداوردیان
۲۵۵. هیبت نودینیان
۲۴۶. هیوا محمدی
۲۴۷. یارمراد روشنی
۲۴۸. یاشار تبریزی
۲۴۹. یحیی قاری
۲۵۰.لطف الله احمدی
۲۵۱. رفیق کریمی
۲۵۲.طیب چتانی
۲۵۳. شریف ساعدپناه
۲۵۴. شیث امانی
۲۵۵.مظفر صالح نیا
۲۵۶. فرهاد چتانی
۲۵۷. جبار قادری
۲۵۸. فرامرز قربانی
https://t.me/edalatxah/15744
Telegram
معلمان عدالتخواه
🔴 آرشام رضایی را آزاد کنید.
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://t.me/edalatxah
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://t.me/edalatxah
🔴 نقدی بر مدارس حومه تهران، از منظر مدرسهزدایی ایوان ایلیچ
✍توسط زهره دودانگه در بهمن ۱۶, ۱۴۰۰
مدرسه من: شرح یک بیروایتی؛ نقدی بر مدارس حومه تهران، از منظر مدرسهزدایی ایوان ایلیچ
یک دوراهی: بودن یا نبودن مدرسه؟
ایوان ایلیچ تنها کسی نیست که مدرسه را از منظر کارکردش در جامعه نقد کرده است. اما قطعا از معدود متفکرانی است که بیهیچ پردهپوشی سخن از براندازی این نهاد میراند. از دیدگاه او مدرسه روزی قرار بود راوی آموزش و پرورش نسلهای جامعه باشد؛ اما امروز نهادی است که این روایت را بهسختی درهم شکسته و از هدف نخستینش چنان پرت افتاده که راهی جز از میان برداشتنش باقی نگذاشته است…
با خواندن «مدرسه زدایی از جامعه» اثر ایوان ایلیچ بازمیگردم به آن دوازده سال، دوازده سالی که در مدارس یکی از شهرکهای حومۀ تهران گذراندم و امروز با گذشت هر سال از عمرم، تصاویر مبهمتری از آن در خاطر باقی میماند. نقادیهای ایلیچ دربارۀ مدرسه غیرقابل فهم نیست؛ ولی برای من تا حدی حسرت بار است! به این فکر میکنم که مسئلۀ مدرسۀ من پرت افتادن از آن هدف نخستین نبود… که مرحلهای “پرتافتادهتر بودن” بود، در مقایسه با مدرسهای که ایلیچ در کتابش به آن تاخته است…
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید :
https://anthropologyandculture.com/%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%87-%D9%85%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%DB%8C%DA%A9-%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C/
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://t.me/edalatxah
✍توسط زهره دودانگه در بهمن ۱۶, ۱۴۰۰
مدرسه من: شرح یک بیروایتی؛ نقدی بر مدارس حومه تهران، از منظر مدرسهزدایی ایوان ایلیچ
یک دوراهی: بودن یا نبودن مدرسه؟
ایوان ایلیچ تنها کسی نیست که مدرسه را از منظر کارکردش در جامعه نقد کرده است. اما قطعا از معدود متفکرانی است که بیهیچ پردهپوشی سخن از براندازی این نهاد میراند. از دیدگاه او مدرسه روزی قرار بود راوی آموزش و پرورش نسلهای جامعه باشد؛ اما امروز نهادی است که این روایت را بهسختی درهم شکسته و از هدف نخستینش چنان پرت افتاده که راهی جز از میان برداشتنش باقی نگذاشته است…
با خواندن «مدرسه زدایی از جامعه» اثر ایوان ایلیچ بازمیگردم به آن دوازده سال، دوازده سالی که در مدارس یکی از شهرکهای حومۀ تهران گذراندم و امروز با گذشت هر سال از عمرم، تصاویر مبهمتری از آن در خاطر باقی میماند. نقادیهای ایلیچ دربارۀ مدرسه غیرقابل فهم نیست؛ ولی برای من تا حدی حسرت بار است! به این فکر میکنم که مسئلۀ مدرسۀ من پرت افتادن از آن هدف نخستین نبود… که مرحلهای “پرتافتادهتر بودن” بود، در مقایسه با مدرسهای که ایلیچ در کتابش به آن تاخته است…
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید :
https://anthropologyandculture.com/%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%87-%D9%85%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%DB%8C%DA%A9-%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C/
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://t.me/edalatxah
انسانشناسی و فرهنگ
یادداشت آزاد: نقدی بر مدارس حومه تهران، از منظر مدرسهزدایی ایوان ایلیچ
مدرسه من: شرح یک بیروایتی؛ نقدی بر مدارس حومه تهران، از منظر مدرسهزدایی ایوان ایلیچیک دوراهی: بودن یا نبودن مدرسه؟ایوان ایلیچ تنها کسی نیست که مدرسه را از منظر کارکردش در جامعه نقد کرده است. اما قطعا از معدود متفکرانی است که بیهیچ پردهپوشی سخن از
فراخوان گروه ملی فولاد اهواز، تجمع یکشنبه ۲۴ بهمن ماه
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام وادب خدمت همه همکاران محترم
اطلاعیه بسیار مهم
همکاران گرامی
همانگونه که مستحضرید از طرفی در چند ماه اخیر و طی جلسات متعدد هم اندیشی و پرسش و پاسخ پرسنل شرکت با برخی از مدیران به عمق فاجعه پی برده شد و از طرفی دیگر شاهد وضع اسفناک و سکوت مرگبار خطوط تولید در شرکت عظیم گروه ملی صنعتی فولاد اهواز هستیم .
در این مدت بارها طی اطلاعیه های متعدد در این کانال به وضع هولناک شرکت اشاره و مطالبات حداقلی و به حق کارگری عنوان شد .
جلسات با مسئولین استانی و حتی پیگیری های برخی همکارانمان با سفر به تهران و اخیرا حضور فرماندار و برخی مسئولین در تالار شرکت ، همه و همه تنها به وعده و وعیدهای پوچ ختم شده است .
در این چند روزه علاوه بر احترام به ایام دهه فجر ، به فرماندار اهواز هم احترام گذاشته و مدتی سکوت اختیار کردیم تا شاید آخرین تلاش های ایشان مثمر ثمر واقع گردد لیکن امروز و پس از آخرین تلاش های فرماندار، دریافتیم که آب در هاون می کوبیم .
به مسئولین استانی و شورای تامین استان اعلام میداریم که شما در آزمون جلب اعتماد کارگران شریف شرکت گروه ملی فولاد اهواز موفق نشدید وبار دیگر کارگران را برای رساندن صدای خود به مسئولین مرکز نشین مجبور می کنید به خیابان آیند و در برابر دفتر استاندار به عنوان نماینده دولت فریاد عدالتخواهی سر دهند تا شاید مرکزنشینان صدایشان را بشنوند .
فردا روز اتمام حجت با تمام مسئولین استانی و علی الخصوص مسئولین داخل شرکت علی الخصوص آقای یوسفی سوءمدیر عامل شرکت گروه ملی و نماینده بانک ملی است. مسئولیت تمام اتفاقاتی که در شرکت گروه ملی در حال وقوع است بر عهده مالک شرکت یعنی بانک ملی و نماینده یعنی شخص آقای یوسفی میباشد. مدیری که با سوء تدابیر خود خواسته یا ناخواسته ، باب میل مافیای فولاد شرکتی با عظمت گروه ملی را در شیب تند سقوط قرار داده و رضایت روسای مرکز نشین را بر نجات این شرکت عظیم و محل ارتزاق چندهزار خانوار ترجیح داد.
*همکاران گرامی و دلاور مردان گروه ملی فولاد اهواز*
فردا با حضور در برابر استانداری فریاد هل من ناصر ینصرنی سر خواهیم داد . زیرا جز من و تو که کارگر این شرکت بزرگیم ، کسی از مسئولین استان به فریادمان نخواهد رسید . این من و تو هستیم که مثل گذشته محکم و استوار در کنار همدیگر با فریادی رسا مطالبات خود را مطالبه خواهیم کرد .
وعده مافردا :
یکشنبه ۲۴ بهمن ماه ساعت ۹ صبح
مکان : درب استانداری استان خوزستان
کارگران گروه ملی فولاد اهواز
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://t.me/edalatxah
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام وادب خدمت همه همکاران محترم
اطلاعیه بسیار مهم
همکاران گرامی
همانگونه که مستحضرید از طرفی در چند ماه اخیر و طی جلسات متعدد هم اندیشی و پرسش و پاسخ پرسنل شرکت با برخی از مدیران به عمق فاجعه پی برده شد و از طرفی دیگر شاهد وضع اسفناک و سکوت مرگبار خطوط تولید در شرکت عظیم گروه ملی صنعتی فولاد اهواز هستیم .
در این مدت بارها طی اطلاعیه های متعدد در این کانال به وضع هولناک شرکت اشاره و مطالبات حداقلی و به حق کارگری عنوان شد .
جلسات با مسئولین استانی و حتی پیگیری های برخی همکارانمان با سفر به تهران و اخیرا حضور فرماندار و برخی مسئولین در تالار شرکت ، همه و همه تنها به وعده و وعیدهای پوچ ختم شده است .
در این چند روزه علاوه بر احترام به ایام دهه فجر ، به فرماندار اهواز هم احترام گذاشته و مدتی سکوت اختیار کردیم تا شاید آخرین تلاش های ایشان مثمر ثمر واقع گردد لیکن امروز و پس از آخرین تلاش های فرماندار، دریافتیم که آب در هاون می کوبیم .
به مسئولین استانی و شورای تامین استان اعلام میداریم که شما در آزمون جلب اعتماد کارگران شریف شرکت گروه ملی فولاد اهواز موفق نشدید وبار دیگر کارگران را برای رساندن صدای خود به مسئولین مرکز نشین مجبور می کنید به خیابان آیند و در برابر دفتر استاندار به عنوان نماینده دولت فریاد عدالتخواهی سر دهند تا شاید مرکزنشینان صدایشان را بشنوند .
فردا روز اتمام حجت با تمام مسئولین استانی و علی الخصوص مسئولین داخل شرکت علی الخصوص آقای یوسفی سوءمدیر عامل شرکت گروه ملی و نماینده بانک ملی است. مسئولیت تمام اتفاقاتی که در شرکت گروه ملی در حال وقوع است بر عهده مالک شرکت یعنی بانک ملی و نماینده یعنی شخص آقای یوسفی میباشد. مدیری که با سوء تدابیر خود خواسته یا ناخواسته ، باب میل مافیای فولاد شرکتی با عظمت گروه ملی را در شیب تند سقوط قرار داده و رضایت روسای مرکز نشین را بر نجات این شرکت عظیم و محل ارتزاق چندهزار خانوار ترجیح داد.
*همکاران گرامی و دلاور مردان گروه ملی فولاد اهواز*
فردا با حضور در برابر استانداری فریاد هل من ناصر ینصرنی سر خواهیم داد . زیرا جز من و تو که کارگر این شرکت بزرگیم ، کسی از مسئولین استان به فریادمان نخواهد رسید . این من و تو هستیم که مثل گذشته محکم و استوار در کنار همدیگر با فریادی رسا مطالبات خود را مطالبه خواهیم کرد .
وعده مافردا :
یکشنبه ۲۴ بهمن ماه ساعت ۹ صبح
مکان : درب استانداری استان خوزستان
کارگران گروه ملی فولاد اهواز
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://t.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
🛑اعتراضات معلمان و ضرورت توجه به مطالبات معلمان خریدخدمتی
✍نسرین هزاره مقدم
🔸در روزها و هفتههای گذشته، معلمان با تجمعات اعتراضی خود در کانون اصلی اعتراضات اجتماعی در ایران قرار گرفتهاند.
صرفنظر از اختلافنظرهای احتمالی برسر شیوههای اعتراض یا نحوهی همگرایی برای مطالبهگری، امروز جمعیت انبوهی از معلمان کشور در یک مسیر واحد و همراه با هم گام برمیدارند.
این انبوهی، واقعیتی غیر قابلانکار است.
تصاویر منتشر شده در فضای مجازی که دست به دست میچرخد، نشانهی شگفتی از جمعیت انبوه معترضان را در هر بینندهای به وجود میآورد.
🔸اما چالشِ اصلی اتحادیهگرایی ساختیافته و مترقی، نه بر سر شیوهی اعتراض و مطالبهگری، که بر سرِ «اهداف اعتراض» است.
به عبارت دیگر، «چیدمان مطالبات» و اولویتگذاری خواستهها اهمیتی بنیادین دارد. شاید در اعتراضات اخیر معلمان کشور که اکثریت مشارکتکنندگان در آن را معلمان رسمیِ شاغل و بازنشسته تشکیل میدهند، این اولویتگذاری بهخوبی مشخص نشده، یا دستکم در اعلان عمومی، تا اندازهی زیادی ناگفته مانده است.
در حالت کلی، میتوان بین چارچوبهای اصلی مطالبهگری معلمان به یک تمایزگذاری اولیه مبادرت کرد: اعتراضی انبوه برای «بهبود درآمد و ارتقای سطح معیشتی» یا اعتراضی انبوه برای «اصلاح ساختاری نظام آموزشی کشور با تأکید بر مطالبات آموزگاران».
🔸تحولات اعتراضات معلمان در ماههای اخیر بهگونهای جلو رفته که فرادستان خواستههای جمعی معلمان را به «اعتبار مورد نیاز برای رتبهبندی» یا «دائمیسازی همسانسازی حقوق بازنشستگان فرهنگی» تقلیل دادهاند تا اصلیترین عاملان آموزشی کشور یعنی معلمان رسمی را «بهدقت» و «بسیار آگاهانه» از تلاش برای تغییر ساختاری فضای آموزشی کشور منفک کنند.
🔸براساس این روایت، معلمان به خیابان میآیند تا نمایندگان مجلس را برای تصویب اعتبار مناسب برای رتبهبندی تحت فشار بگذارند و بازهم افزایش حقوق بگیرند.
این ادعایی است که بارها توسط مقامات رسمی آموزش و پرورش (شخص وزیر و معاونان او) تکرار شده است.
این ادعا، همزمان تلاشی آگاهانه برای به بیراهه کشاندن مسیر مطالبهگری آنان است.
🔸صرف نظر از شعارها و مطالبات طرح شده و ارزیابی آن، در واکنشهای فرادستان به اعتراضات مکرر معلمان، هرگز نشانی از تلاش برای حذف شرکتهای پیمانکاری و دلالی آموزش یا حتی وعدهی حذف این شرکتها را نمیبینیم و حتی نمیبینیم که در وعدهای پوشالی و باسمهای بگویند خصوصیسازی آموزش را متوقف میکنیم و تمام معلمان آزاد، خرید خدمت، حقالتدریس و پیمانکاری رسمی میشوند.
گویی برای به کرسی نشاندن این اصلاحات، اساساً تحت فشار نیستند یا جامعهی معترض، اصولاً چنین مطالباتی ندارند.
🔸این در حالیست که نظام معیوبِ آموزشی کشور، نیازمند اصلاحات اساسیِ بسیار است.
به یک نمونه از کاستیهای اساسی این نظام معیوب اشاره می کنیم.
🔸معلمان خرید خدمت، نمونهی مشابه «کارگران شرکتی و پیمانکاری» در بخش آموزش هستند؛ با این تفاوت که حتی حداقل حقوق مصوب شورای عالی کار که به کارگران حداقلبگیر تعلق میگیرد و حدوداً نصف حداقل دریافتی معلمان رسمی است، به این گروه از معلمان تعلق نمیگیرد.
به گفتهی یکی از این معلمان ماهانه فقط ۸۰۰ هزار تومان درآمد دارد و بیمهی ساعتی او مدام به دلیل تعطیلیهای مکرر عید نوروز و تابستان قطع میشود.
بدین ترتیب او از ۵۰ سال کار کردن برای گرفتن حقوق بازنشستگی حداقلی میگوید؛ حقوق بازنشستگیای که اگر بعد ۵۰ سال کار سخت تدریس، پرداخت بشود باتوجه به تقلیل سریع و مداوم ارزش پول ملی، در زمان خود، قدرت خریدی نزدیک به صفر خواهد داشت.
🔸براساس اظهارات مقامات رسمی، در سال ۹۶، حدود ۴۰ هزار نیرو و در سال ۹۷، حدود ۵۵ هزار نیرو به شیوهی شرکتی و پیمانکاری در بخش آموزش و پرورش به کار مشغول بودهاند.
در همین زمینه، به گفتهی یکی از نمایندگان استان سیستان و بلوچستان در مجلس، حدود ۵ هزار نفر از این معلمان در این استان محروم زندگی و فعالیت میکنند.
این معلمان در بسیاری از مناطق شهری، بار اصلی آموزش و پرورش را بر دوش میکشند اما حقوق آنها بر مبنای حقوق ساعتی کارگران حداقلبگیر محاسبه و پرداخت میشود.
به عبارت دیگر، با ۴۴ ساعت کار تدریس در هفته، میتوانند پایهی حقوق کارگری را بدون مزایا بگیرند، به عبارت دقیقتر، حقوقی کمتر از ۳ میلیون تومان برای ۴۴ ساعت کار تدریس.
این در حالیست که پایه حقوق معلمان رسمی برای ۲۴ ساعت تدریس هفتگی، حدود ۸ میلیون تومان است.
ادامه👇👇👇
✍نسرین هزاره مقدم
🔸در روزها و هفتههای گذشته، معلمان با تجمعات اعتراضی خود در کانون اصلی اعتراضات اجتماعی در ایران قرار گرفتهاند.
صرفنظر از اختلافنظرهای احتمالی برسر شیوههای اعتراض یا نحوهی همگرایی برای مطالبهگری، امروز جمعیت انبوهی از معلمان کشور در یک مسیر واحد و همراه با هم گام برمیدارند.
این انبوهی، واقعیتی غیر قابلانکار است.
تصاویر منتشر شده در فضای مجازی که دست به دست میچرخد، نشانهی شگفتی از جمعیت انبوه معترضان را در هر بینندهای به وجود میآورد.
🔸اما چالشِ اصلی اتحادیهگرایی ساختیافته و مترقی، نه بر سر شیوهی اعتراض و مطالبهگری، که بر سرِ «اهداف اعتراض» است.
به عبارت دیگر، «چیدمان مطالبات» و اولویتگذاری خواستهها اهمیتی بنیادین دارد. شاید در اعتراضات اخیر معلمان کشور که اکثریت مشارکتکنندگان در آن را معلمان رسمیِ شاغل و بازنشسته تشکیل میدهند، این اولویتگذاری بهخوبی مشخص نشده، یا دستکم در اعلان عمومی، تا اندازهی زیادی ناگفته مانده است.
در حالت کلی، میتوان بین چارچوبهای اصلی مطالبهگری معلمان به یک تمایزگذاری اولیه مبادرت کرد: اعتراضی انبوه برای «بهبود درآمد و ارتقای سطح معیشتی» یا اعتراضی انبوه برای «اصلاح ساختاری نظام آموزشی کشور با تأکید بر مطالبات آموزگاران».
🔸تحولات اعتراضات معلمان در ماههای اخیر بهگونهای جلو رفته که فرادستان خواستههای جمعی معلمان را به «اعتبار مورد نیاز برای رتبهبندی» یا «دائمیسازی همسانسازی حقوق بازنشستگان فرهنگی» تقلیل دادهاند تا اصلیترین عاملان آموزشی کشور یعنی معلمان رسمی را «بهدقت» و «بسیار آگاهانه» از تلاش برای تغییر ساختاری فضای آموزشی کشور منفک کنند.
🔸براساس این روایت، معلمان به خیابان میآیند تا نمایندگان مجلس را برای تصویب اعتبار مناسب برای رتبهبندی تحت فشار بگذارند و بازهم افزایش حقوق بگیرند.
این ادعایی است که بارها توسط مقامات رسمی آموزش و پرورش (شخص وزیر و معاونان او) تکرار شده است.
این ادعا، همزمان تلاشی آگاهانه برای به بیراهه کشاندن مسیر مطالبهگری آنان است.
🔸صرف نظر از شعارها و مطالبات طرح شده و ارزیابی آن، در واکنشهای فرادستان به اعتراضات مکرر معلمان، هرگز نشانی از تلاش برای حذف شرکتهای پیمانکاری و دلالی آموزش یا حتی وعدهی حذف این شرکتها را نمیبینیم و حتی نمیبینیم که در وعدهای پوشالی و باسمهای بگویند خصوصیسازی آموزش را متوقف میکنیم و تمام معلمان آزاد، خرید خدمت، حقالتدریس و پیمانکاری رسمی میشوند.
گویی برای به کرسی نشاندن این اصلاحات، اساساً تحت فشار نیستند یا جامعهی معترض، اصولاً چنین مطالباتی ندارند.
🔸این در حالیست که نظام معیوبِ آموزشی کشور، نیازمند اصلاحات اساسیِ بسیار است.
به یک نمونه از کاستیهای اساسی این نظام معیوب اشاره می کنیم.
🔸معلمان خرید خدمت، نمونهی مشابه «کارگران شرکتی و پیمانکاری» در بخش آموزش هستند؛ با این تفاوت که حتی حداقل حقوق مصوب شورای عالی کار که به کارگران حداقلبگیر تعلق میگیرد و حدوداً نصف حداقل دریافتی معلمان رسمی است، به این گروه از معلمان تعلق نمیگیرد.
به گفتهی یکی از این معلمان ماهانه فقط ۸۰۰ هزار تومان درآمد دارد و بیمهی ساعتی او مدام به دلیل تعطیلیهای مکرر عید نوروز و تابستان قطع میشود.
بدین ترتیب او از ۵۰ سال کار کردن برای گرفتن حقوق بازنشستگی حداقلی میگوید؛ حقوق بازنشستگیای که اگر بعد ۵۰ سال کار سخت تدریس، پرداخت بشود باتوجه به تقلیل سریع و مداوم ارزش پول ملی، در زمان خود، قدرت خریدی نزدیک به صفر خواهد داشت.
🔸براساس اظهارات مقامات رسمی، در سال ۹۶، حدود ۴۰ هزار نیرو و در سال ۹۷، حدود ۵۵ هزار نیرو به شیوهی شرکتی و پیمانکاری در بخش آموزش و پرورش به کار مشغول بودهاند.
در همین زمینه، به گفتهی یکی از نمایندگان استان سیستان و بلوچستان در مجلس، حدود ۵ هزار نفر از این معلمان در این استان محروم زندگی و فعالیت میکنند.
این معلمان در بسیاری از مناطق شهری، بار اصلی آموزش و پرورش را بر دوش میکشند اما حقوق آنها بر مبنای حقوق ساعتی کارگران حداقلبگیر محاسبه و پرداخت میشود.
به عبارت دیگر، با ۴۴ ساعت کار تدریس در هفته، میتوانند پایهی حقوق کارگری را بدون مزایا بگیرند، به عبارت دقیقتر، حقوقی کمتر از ۳ میلیون تومان برای ۴۴ ساعت کار تدریس.
این در حالیست که پایه حقوق معلمان رسمی برای ۲۴ ساعت تدریس هفتگی، حدود ۸ میلیون تومان است.
ادامه👇👇👇
🔸از زمانی که «امتیاززدایی از نیروهای کار ماهر» در ایران در دستورکار دولت قرار گرفته که به ارزانسازی نیروی کار متخصص منجر شده، هرنوع شایستهسالاری برای ترفیع شغلی براساس مدرک، تخصص و سابقه از میان برداشته شده است.
براساس شواهد موجود، معلمان خرید خدمتی کشور، عموماً دارای مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد هستند و بعضاً سالها سابقهی تدریس دارند.
🔸پس باید پرسید که چرا مشمول قانونِ «کار یکسان- مزد یکسان» نمیشوند؟
🔸استثمار حداکثری و خشن در حق معلمان خرید خدمتی یا معلمان آزادِ شاغل در مدارس غیرانتفاعی، یکی از بارزترین نمودهای استثمار نیروهای کار در ایران است؛ نیروی کار بیثباتکار و دستوپا بستهای، که کمتر نشانی از مطالبات آنها در اعتراضات کانونهای صنفی یا در اتاقهای بحث و گفتگوی معلمان در کلاب هاوس یا دیگر فضاهای مجازی میبینیم.
حال این سؤال مطرح میشود که جمعیت انبوهِ متشکل در اعتراضات معلمان، چقدر توانسته یا میتواند به بهبود شرایط شغلی این زحمتکشترین زحمتکشانِ زیر فشار کمک کند؛ چقدر مسیر مطالبهگری این اعتراضات به سمتِ هدفِ «شرایط بهتر برای همه» است.
🔸علاوه بر این، میدانیم که مطالبات معلمان باید با مطالبات سایر گروههای فرودست جامعه پیوند بخورد.
در همین زمینه، به شکل هوشمندانهای مخالفت با خصوصیسازی در آموزش از مهمترین مطالبات معلمان است که در عین حال میتواند مطالبهی اکثریت خانوادهها نیز باشد.
اما بسیاری از مطالبات ریزودرشت دیگر گروههای فرودست نیز هست که باید موردتوجه قرار گیرد. از همین رو، حذف تبعیض آموزشی و ارائهی خدمات کیفی و یکسان آموزشی به همهی دانشآموزان، اعم از این که دارای شناسنامه باشند یا خیر، حق برخورداری از آموزش زبان مادری و بسیاری از حقوق دیگری از این دست، باید موردتوجه فعالان صنفی قرار بگیرد.
🔸معلمان و کانونهای صنفی آنان، در کنشگریهای خود ضمن آن که براساس شناخت خود از واقعیتها و توازن قوای موجود به اولویتبندی دست میزنند، باید از تقلیلگرایی در مسیر مطالبات صنفی اجتناب کنند.
🔸در روزگاری که تورم و فقر شرایط زندگی اکثریت قریب به اتفاق مردم را بسیار دشوار ساخته و زندگی کردن حتی با داشتنِ دستمزد نُه- ده یا یازده میلیون تومانی بسیار سخت شده است.
پس بایستی معلمان معترض نقشهی راه مطالبهگری را به گونهای طرح کنند که همتایان پیمانکاریشان که از ترس قراردادهای موقت، قدرت مطالبهگریِ با نام و نشان را ندارند و حتی نام خود را به رسانههای رسمی نمیگویند، خود را «تنها» احساس نکنند. مطالبهی بهبود شرایط برای همه، باید هرچه بیشتر از شعارهای «خصوصیسازی آموزش را متوقف کنید» بر روی برخی پلاکاردها باشد. بهبود شرایط برای همه، یعنی یک معلم فوقلیسانس تحت استثمار یک شرکت سودجوی خصوصی، ماهی ۸۰۰ هزار تومان نگیرد و دست در دست همکاران رسمی خود در مسیر مطالبهگری گام بردارد.
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
براساس شواهد موجود، معلمان خرید خدمتی کشور، عموماً دارای مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد هستند و بعضاً سالها سابقهی تدریس دارند.
🔸پس باید پرسید که چرا مشمول قانونِ «کار یکسان- مزد یکسان» نمیشوند؟
🔸استثمار حداکثری و خشن در حق معلمان خرید خدمتی یا معلمان آزادِ شاغل در مدارس غیرانتفاعی، یکی از بارزترین نمودهای استثمار نیروهای کار در ایران است؛ نیروی کار بیثباتکار و دستوپا بستهای، که کمتر نشانی از مطالبات آنها در اعتراضات کانونهای صنفی یا در اتاقهای بحث و گفتگوی معلمان در کلاب هاوس یا دیگر فضاهای مجازی میبینیم.
حال این سؤال مطرح میشود که جمعیت انبوهِ متشکل در اعتراضات معلمان، چقدر توانسته یا میتواند به بهبود شرایط شغلی این زحمتکشترین زحمتکشانِ زیر فشار کمک کند؛ چقدر مسیر مطالبهگری این اعتراضات به سمتِ هدفِ «شرایط بهتر برای همه» است.
🔸علاوه بر این، میدانیم که مطالبات معلمان باید با مطالبات سایر گروههای فرودست جامعه پیوند بخورد.
در همین زمینه، به شکل هوشمندانهای مخالفت با خصوصیسازی در آموزش از مهمترین مطالبات معلمان است که در عین حال میتواند مطالبهی اکثریت خانوادهها نیز باشد.
اما بسیاری از مطالبات ریزودرشت دیگر گروههای فرودست نیز هست که باید موردتوجه قرار گیرد. از همین رو، حذف تبعیض آموزشی و ارائهی خدمات کیفی و یکسان آموزشی به همهی دانشآموزان، اعم از این که دارای شناسنامه باشند یا خیر، حق برخورداری از آموزش زبان مادری و بسیاری از حقوق دیگری از این دست، باید موردتوجه فعالان صنفی قرار بگیرد.
🔸معلمان و کانونهای صنفی آنان، در کنشگریهای خود ضمن آن که براساس شناخت خود از واقعیتها و توازن قوای موجود به اولویتبندی دست میزنند، باید از تقلیلگرایی در مسیر مطالبات صنفی اجتناب کنند.
🔸در روزگاری که تورم و فقر شرایط زندگی اکثریت قریب به اتفاق مردم را بسیار دشوار ساخته و زندگی کردن حتی با داشتنِ دستمزد نُه- ده یا یازده میلیون تومانی بسیار سخت شده است.
پس بایستی معلمان معترض نقشهی راه مطالبهگری را به گونهای طرح کنند که همتایان پیمانکاریشان که از ترس قراردادهای موقت، قدرت مطالبهگریِ با نام و نشان را ندارند و حتی نام خود را به رسانههای رسمی نمیگویند، خود را «تنها» احساس نکنند. مطالبهی بهبود شرایط برای همه، باید هرچه بیشتر از شعارهای «خصوصیسازی آموزش را متوقف کنید» بر روی برخی پلاکاردها باشد. بهبود شرایط برای همه، یعنی یک معلم فوقلیسانس تحت استثمار یک شرکت سودجوی خصوصی، ماهی ۸۰۰ هزار تومان نگیرد و دست در دست همکاران رسمی خود در مسیر مطالبهگری گام بردارد.
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 یکشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۰
💬 تجمع اعتراضی کارگران گروه ملی فولاد اهواز مقابل استانداری خوزستان
▪️امروز یکشنبه ۲۴ بهمنماه کارگران گروه ملی فولاد اهواز در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالباتشان مقابل ساختمان استانداری خوزستان دست به تجمع و راهپیمایی زدند.
▪️کارگران گروه ملی فولاد اهواز پیشتر مطالباتشان را به مسئولین شرکت و مقامات استانی اعلام کرده بودند، اما با بیتوجهی آنان نسبت به خواستههای کارگران دست به اعتراض و تجمع گستردهای زدند.
📌 آیا وقت همگرایی بیشتر و اتحاد کارگران و معلمان نرسیده است؟
#کارگر_معلم_اتحاد_اتحاد
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://t.me/edalatxah
💬 تجمع اعتراضی کارگران گروه ملی فولاد اهواز مقابل استانداری خوزستان
▪️امروز یکشنبه ۲۴ بهمنماه کارگران گروه ملی فولاد اهواز در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالباتشان مقابل ساختمان استانداری خوزستان دست به تجمع و راهپیمایی زدند.
▪️کارگران گروه ملی فولاد اهواز پیشتر مطالباتشان را به مسئولین شرکت و مقامات استانی اعلام کرده بودند، اما با بیتوجهی آنان نسبت به خواستههای کارگران دست به اعتراض و تجمع گستردهای زدند.
📌 آیا وقت همگرایی بیشتر و اتحاد کارگران و معلمان نرسیده است؟
#کارگر_معلم_اتحاد_اتحاد
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://t.me/edalatxah
🔴 گزارش تجمع بازنشستگان تامین اجتماعی
۱۴۰۰/۱۱/۲۴
🖌بنابر دعوت ۳۱ تشکل مستقل امروز در تهران تجمعی مقابل ساختمان مجلس با حضور بازنشستگان برگزار شد. معترضان بنرهای متعددی در دست داشتند که منعکس کنندهی خواستههای آنان بود مانند:
* اجرایی شدن فوری همسانسازی
* حقوق طبق تورم
* مفسد اقتصادی عامل هر تورم
* کانون بیلیاقت/استعفا استعفا
* وعده به بازنشسته/با بورس ورشکسته/نمیخوایم نمیخوایم
* دولت وظایف حمایتی خود را به تامین اجتماعی تحمیل نکند
* طلبهای سازمان پرداخت باید گردد
* اسماعیل گرامی آزاد باید گردد
* کارگر زندانی/معلم زندانی آزاد باید گردد.
سخنرانان تجمع نیز در سخنان خود به مشکلات مالی بازنشستگان ناشی از حقوق ناچیز و زیر خط فقر و پوشش ناکافی بیمهها و گرانی دارو و درمان اشاره کردند و نگرانی خود را از تورم بیشتری که با حذف ارز ترجیحی، وضعیت معیشتی آنان را به مرزهای فلاکت خواهد رساند، بیان کردند. جمعیت نیز با دادن شعارهای پرشور آنان را همراهی کردند.
در انتها قطعنامهی این تجمع توسط یکی از حاضرین خوانده شد. در این قطعنامه تاکید شده بود که بازنشستگان تا برآورده شدن خواستههای خود بر اعتراضات و تجمعات خود در کف خیابان ادامه خواهند داد.
تجمع کنندگان با پیادهروی به سمت ایستگاه مترو و دادن شعارهای اعتراضی به تجمع پایان دادند.
اتحاد بازنشستگان
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
تماس با دبیرخانه 👇👇👇
🆔 @maHamahangim
۱۴۰۰/۱۱/۲۴
🖌بنابر دعوت ۳۱ تشکل مستقل امروز در تهران تجمعی مقابل ساختمان مجلس با حضور بازنشستگان برگزار شد. معترضان بنرهای متعددی در دست داشتند که منعکس کنندهی خواستههای آنان بود مانند:
* اجرایی شدن فوری همسانسازی
* حقوق طبق تورم
* مفسد اقتصادی عامل هر تورم
* کانون بیلیاقت/استعفا استعفا
* وعده به بازنشسته/با بورس ورشکسته/نمیخوایم نمیخوایم
* دولت وظایف حمایتی خود را به تامین اجتماعی تحمیل نکند
* طلبهای سازمان پرداخت باید گردد
* اسماعیل گرامی آزاد باید گردد
* کارگر زندانی/معلم زندانی آزاد باید گردد.
سخنرانان تجمع نیز در سخنان خود به مشکلات مالی بازنشستگان ناشی از حقوق ناچیز و زیر خط فقر و پوشش ناکافی بیمهها و گرانی دارو و درمان اشاره کردند و نگرانی خود را از تورم بیشتری که با حذف ارز ترجیحی، وضعیت معیشتی آنان را به مرزهای فلاکت خواهد رساند، بیان کردند. جمعیت نیز با دادن شعارهای پرشور آنان را همراهی کردند.
در انتها قطعنامهی این تجمع توسط یکی از حاضرین خوانده شد. در این قطعنامه تاکید شده بود که بازنشستگان تا برآورده شدن خواستههای خود بر اعتراضات و تجمعات خود در کف خیابان ادامه خواهند داد.
تجمع کنندگان با پیادهروی به سمت ایستگاه مترو و دادن شعارهای اعتراضی به تجمع پایان دادند.
اتحاد بازنشستگان
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
تماس با دبیرخانه 👇👇👇
🆔 @maHamahangim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعار امروز بازنشستگان در تجمع تبریز
به ستار خان قسم ما به تهران خواهیم امد
#بازنشستگان
#همسانسازی_واقعی_حقوق_بازنشستگان
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#یاشاسین_آذربایجان
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://t.me/edalatxah
به ستار خان قسم ما به تهران خواهیم امد
#بازنشستگان
#همسانسازی_واقعی_حقوق_بازنشستگان
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#یاشاسین_آذربایجان
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://t.me/edalatxah
🔴جدول عیدی پایان سال کارکنان، بازنشستگان و مستمری بگیران
🔴در این جدول با رویکردی کاملا تبعیضی؛ حق اولاد و حق عائله مندی فقط به کارمندان مرد متاهل تعلق گرفته و به زنان متاهل نه حق اولاد دادهاند و نه حق عائلهمندی!
🔴در حکومت جمهوری اسلامی فرزند فقط به مرد تعلق دارد! در این حکومت؛ مرد است که به تنهایی باردار می شود و شیر می دهد و فرزند را می پرورد!
#ستم_علیه_زنان
#تبعیض_جنسیتی
#تبعیض_سیستماتیک
#تبعات_طرح_فرزندآوری
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴در این جدول با رویکردی کاملا تبعیضی؛ حق اولاد و حق عائله مندی فقط به کارمندان مرد متاهل تعلق گرفته و به زنان متاهل نه حق اولاد دادهاند و نه حق عائلهمندی!
🔴در حکومت جمهوری اسلامی فرزند فقط به مرد تعلق دارد! در این حکومت؛ مرد است که به تنهایی باردار می شود و شیر می دهد و فرزند را می پرورد!
#ستم_علیه_زنان
#تبعیض_جنسیتی
#تبعیض_سیستماتیک
#تبعات_طرح_فرزندآوری
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
خانوادهی #بکتاش_آبتین با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد که پنجشنبه، ۲۸ بهمن ماه به مناسبت چهلمین روز جان باختن آبتین مراسمی بر مزار او برگزار خواهد کرد.
کانون نویسندگان ایران نیز در این مراسم در کنار خانوادهی بکتاش آبتین حضور خواهد یافت و یاد او را گرامی میدارد.
متن اطلاعیهی خانوادهی بکتاش آبتین:
«بدینوسیله به اطلاع می رساند مراسم چهلمین روز درگذشت زنده یاد بکتاش آبتین، روز ۵ شنبه ۲۸ بهمن ماه ساعت ۳ بعدازظهر بر مزار ایشان واقع در امامزاده عبدالله شهرری برگزار می گردد.
حضور اقوام، دوستان و دوستداران ایشان موجب امتنان خانواده داغدار خواهد بود.»
منبع: صفحه کانون نویسندگان ایران
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
کانون نویسندگان ایران نیز در این مراسم در کنار خانوادهی بکتاش آبتین حضور خواهد یافت و یاد او را گرامی میدارد.
متن اطلاعیهی خانوادهی بکتاش آبتین:
«بدینوسیله به اطلاع می رساند مراسم چهلمین روز درگذشت زنده یاد بکتاش آبتین، روز ۵ شنبه ۲۸ بهمن ماه ساعت ۳ بعدازظهر بر مزار ایشان واقع در امامزاده عبدالله شهرری برگزار می گردد.
حضور اقوام، دوستان و دوستداران ایشان موجب امتنان خانواده داغدار خواهد بود.»
منبع: صفحه کانون نویسندگان ایران
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🛑ما ز یاران چشم یاری داشتیم
✍لقمان محمدیان؛ فرهنگی
🔸درحالیکه فرهنگیان در سراسر کشور از نابسامانیهای موجود در آموزش و پرورش، تبعیض در حقوق و مزایا، تبعیض در استفاده از امکانات و فرصت های آموزشی، عدم اهتمام دولت به امر آموزش و تخصیص ندادن بودجه ی کافی به کلیدی ترین وزراتخانه به ستوه آمده اند و تعدادی از فرهنگیان با جرأت قدم پیش گذاشته اند تا صدای رسای همه ی فرهنگیان و همه ی مردم دردمند باشند و به نمایندگی از همکاران خود درد مشترکشان را فریاد زنند متأسفانه مشاهده می شود کسانی که ظاهرا از جنس فرهنگیان هستند می خواهند صدای دردمندانه و دلسوزانه ی معلمان شنیده نشود و برای بقای چند روزه پست و مقامشان، زیر پای همکاران خود را خالی می کنند تا برسر بر زمین افتند.
🔸فرهنگیان معترض مرتکب چه جرمی شده اند که باید با تهدید، ارعاب، غیبت و کسر حقوق و... جواب پس بدهند.
🔸دوستان غافلید که بر شاخ نشسته اید و دارید بن می برید.
در خلوت خود به قضاوت نشینید آیا انصافا آن درصدی که معترض هستند صدای شما هم نیستند؟
آیا درد شما را هم فریاد نزده اند؟
🔸شما مدیران محترم بخش های مختلف آموزش و پرورش، راه بهتری را می شناسید که آن راه، بهتر، سریع تر وکم هزینه تر به مقصد برساند بفرمایید پیش قدم باشید تا ما پشت سر شما قرار گیریم.
🔸کسانی را که سالهاست در سراسر کشور برای منزلت از دست رفته ی شما می جنگند و با فرهنگی ترین و مدنی ترین روش ها، خواهان تغییراتی در آموزش وپرورش و برگرداندن شأن و منزلت معلم هستند و در این مسیر رنج ها وناملایمات دیده اند اینگونه پاداش ندهید.
🔸آنها را فریاد رسای آموزش وپرورش بدانید و حمایتشان کنید، نگذارید بی مهری شما دیگران را هم جرأت دهد تا سد راهشان شوند.
در عجبم فردایی که پست و مقامتان را به دیگری دادند چگونه و با کدام تاکتیکی این اعمالتان را استتار می کنید !
آن روز نیاید که درشهر و دیار خویش احساس غریبی کنید.
🔸خطای دیگران را، بی مهری و کم لطفیشان را و برخورد سرد و نامهربانشان را معلمان خواهند بخشید چرا که معلم منشی جز بخشیدن و مدارا ندارد.
🔸اما حکایت شما حکایت آنی است که وقتی مردم حلاج را با سنگ می زدند همه را تحمل می کرد و دم بر نمی آورد اما وقتی شبلی گلی به طرف او انداخت حلاج آهی گفت.
از او پرسیدند از این همه سنگ هیچ آه نکردی از گلی آه کردن چه معنی است؟ گفت: از آنکه آنها نمی دانند، معذورند، از او آه می کشم که او می داند که نمی باید اندازد.
ایستاده و سرفراز باشید.
#شعبان_محمدی
#جعفر_ابراهیمی
#اسماعیل_عبدی
#محمد_تقی_فلاحی
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
✍لقمان محمدیان؛ فرهنگی
🔸درحالیکه فرهنگیان در سراسر کشور از نابسامانیهای موجود در آموزش و پرورش، تبعیض در حقوق و مزایا، تبعیض در استفاده از امکانات و فرصت های آموزشی، عدم اهتمام دولت به امر آموزش و تخصیص ندادن بودجه ی کافی به کلیدی ترین وزراتخانه به ستوه آمده اند و تعدادی از فرهنگیان با جرأت قدم پیش گذاشته اند تا صدای رسای همه ی فرهنگیان و همه ی مردم دردمند باشند و به نمایندگی از همکاران خود درد مشترکشان را فریاد زنند متأسفانه مشاهده می شود کسانی که ظاهرا از جنس فرهنگیان هستند می خواهند صدای دردمندانه و دلسوزانه ی معلمان شنیده نشود و برای بقای چند روزه پست و مقامشان، زیر پای همکاران خود را خالی می کنند تا برسر بر زمین افتند.
🔸فرهنگیان معترض مرتکب چه جرمی شده اند که باید با تهدید، ارعاب، غیبت و کسر حقوق و... جواب پس بدهند.
🔸دوستان غافلید که بر شاخ نشسته اید و دارید بن می برید.
در خلوت خود به قضاوت نشینید آیا انصافا آن درصدی که معترض هستند صدای شما هم نیستند؟
آیا درد شما را هم فریاد نزده اند؟
🔸شما مدیران محترم بخش های مختلف آموزش و پرورش، راه بهتری را می شناسید که آن راه، بهتر، سریع تر وکم هزینه تر به مقصد برساند بفرمایید پیش قدم باشید تا ما پشت سر شما قرار گیریم.
🔸کسانی را که سالهاست در سراسر کشور برای منزلت از دست رفته ی شما می جنگند و با فرهنگی ترین و مدنی ترین روش ها، خواهان تغییراتی در آموزش وپرورش و برگرداندن شأن و منزلت معلم هستند و در این مسیر رنج ها وناملایمات دیده اند اینگونه پاداش ندهید.
🔸آنها را فریاد رسای آموزش وپرورش بدانید و حمایتشان کنید، نگذارید بی مهری شما دیگران را هم جرأت دهد تا سد راهشان شوند.
در عجبم فردایی که پست و مقامتان را به دیگری دادند چگونه و با کدام تاکتیکی این اعمالتان را استتار می کنید !
آن روز نیاید که درشهر و دیار خویش احساس غریبی کنید.
🔸خطای دیگران را، بی مهری و کم لطفیشان را و برخورد سرد و نامهربانشان را معلمان خواهند بخشید چرا که معلم منشی جز بخشیدن و مدارا ندارد.
🔸اما حکایت شما حکایت آنی است که وقتی مردم حلاج را با سنگ می زدند همه را تحمل می کرد و دم بر نمی آورد اما وقتی شبلی گلی به طرف او انداخت حلاج آهی گفت.
از او پرسیدند از این همه سنگ هیچ آه نکردی از گلی آه کردن چه معنی است؟ گفت: از آنکه آنها نمی دانند، معذورند، از او آه می کشم که او می داند که نمی باید اندازد.
ایستاده و سرفراز باشید.
#شعبان_محمدی
#جعفر_ابراهیمی
#اسماعیل_عبدی
#محمد_تقی_فلاحی
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
Forwarded from مدرسه رهایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴پوشش رسانه ای ورزش کردن وزیر آموزش و پرورش با هلی شات! / اسکان نیوز
🔴پینوشت: در حالیکه معلمان شاغل و بازنشسته، حقالتدریسیها،معلمان غیرانتفاعی و معلمان خرید خدمات؛ گرفتار هزاران مشکل معیشتی هستند؛ وزیر آموزش و پرورش با این حرکات؛ مطالبات و فریادهای خیابانی معلمان را به سخره میگیرد!
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴پینوشت: در حالیکه معلمان شاغل و بازنشسته، حقالتدریسیها،معلمان غیرانتفاعی و معلمان خرید خدمات؛ گرفتار هزاران مشکل معیشتی هستند؛ وزیر آموزش و پرورش با این حرکات؛ مطالبات و فریادهای خیابانی معلمان را به سخره میگیرد!
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
⭕ اطلاعیه مهم
روز یکشنبه ۲۴ بهمن ماه، گروهی از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد، با فراخوانی که از شب گذشته منتشر شده بود مقابل استانداری خوزستان و فرمانداری اهواز؛ با خواسته هایی همچون :افزایش حقوق و دستمزد و ارتقاء سطح معیشت کارکنان، تامین مواد اولیه و افزایش تولید، تامین قطعات و تجهیزات مورد نیاز خطوط تولیدی، پرداخت حق بدی آب و هوا؛ دست به اعتراض زدند.
در کمتر از نیم ساعت پس از پایان تجمع فوق کانال رسمی روابط عمومی مدیریت شرکت اطلاعیه ای را منتشر میکند که در ابتدا این پیام با نام " اکبر یاوری " بر روی کانال روابط عمومی رفت اما دقایقی بعد اصلاح و اطلاعیه بنام روابط عمومی سند خورد.
در این اطلاعیه ضمن برشمردن مطالبات طرح شده در پلاکاردهای تجمع امروز کارگران به وعده های دیگری هم اشاره شده است، اما یک نکته کلیدی در آن وجود دارد که از شکل گیری و یا انتخاب کارگروهی متشکل از ده نفر از پرسنل منتخب! خبر میدهد که مورد تایید و خروجی جلسه امروز مدیریت سر تا پا غرق فساد شرکت می باشد.
روشن است که تمامی ما کارگران فولاد از سال ها قبل مطالباتی داریم که هنوز جواب نگرفته است و پیگیر آن هستیم و وقتی حرکتی اعتراضی در خیابان شکل بگیرد، حاضر خواهیم شد و حرف خودمان را میزنیم ولی اجازه نمی دهیم که کسی اعتراض ما را به سمت و سویی دیگر و به دنبال این جناح و آن جناح و دارودسته های مختلفی که فقط در اندیشه منافع خود هستند بکشاند.
به نظر ما همزمانی تجمع اخیر با اهداف کانالی که توسط " یاوری " یا همان " ظهیری " سابق که از دل نهادهای امنیتی و با دلالی و واسطه گری در فروش محصولات شرکت پا به درون مجموعه ما گذاشته و سودای رسیدن به مدیریت دایره فروش را در سر می پروراند مدیریت می شود اتفاقی نیست و قصد دارند حالا که پایه های صندلی یوسفی به خصوص پس از افشای فساد و اختلاس همکاران و تیم مدیریتی سابق او در هلدینگ سرمایه گذاری توسعه صنایع بهشهر که منجر به بازداشت " محسنی مجد " یا همان " پورمطوری " سابق و همینطور " مهدی آزادواری " شد سست گردیده، مهره و گزینه مطلوب خود را به کرسی مدیریت گروه ملی بنشانند!
" اکبر یاوری " و دوستانش " محمود شمیلی " و مدیریت حراست " پاژنگی " یا همان " حردانی " سابق (به اسامی مستعار خوب دقت کنید تا روشن شود چه کسانی از اسامی مستعار و غیر واقعی می توانند استفاده کنند) و با خط دهی جناح سیاسی عدالتخواهان که خارج از بدنه کارگران هستند به دنبال آلترناتیو خودشان هستند و در این میان تلاش می کنند تا بلکه برخی پرسنل گروه ملی را هم با وعده های فریبکارانه و دروغین خود همراه نمایند.
نکته ای که ما به عنوان جناح مستقل و مدافع منافع اصیل طبقه کارگر در گروه ملی بر آن تاکید داریم هوشیاری کارگران با تجربه و دغدغه مند شرکت است که تن به کارگروه دست نشانده مفسدین و اختلاسگران و توطئه به حاشیه راندن مطالبه تشکل مستقل ندهند، ما همواره فریاد زده ایم و خواهیم زد که " فولاد بیدار است از تبعیض بیزار است " این شعار همیشه ماست.
ما در قالب مجمع عمومی و با اراده جمعی خود تصمیم میگیریم و شورای اسلامی و یا هر شکل دیگری از نماینده تراشی هایی از این دست را هرگز نمی پذیریم.
خواسته های ما روشن است و بارها آن را به طرق مختلف فریاد زده ایم و بخشی از آن در بنرهای تجمع روز یکشنبه بی تردید خواسته همه ما کارگران است و تاکید می کنیم " نادر جعفر یوسفی " یا هر مدیر و مسئول دیگری که در این خصوص تصمیم گیرنده است باید تا قبل از به پایان رسیدن سال نه در وعده و وعید بلکه در عمل به اجرایی شدن مطالبات ما سرعت ببخشد.
علاوه بر این تعیین تکلیف قراردادهای پرسنل و کارگران شریف و زحمتکش " شفق " هم مورد مطالبه است و ضرب الاجل برای پایان دادن به استثمار این گروه از کارگران و قراردادی شدن آنها فقط تا پایان سال خواهد بود.
نه وعده و وعید ها؛ نه تهدیدهای امنیتی و نه فریبکاری های همیشگی شما باعث نخواهند شد که ما از خواسته های به حق خود پا پس بکشیم.
این را بدانید که با چشمانی باز و با دقت همه چیز را رصد می کنیم و تمامی ترفندها و توطئه های شما را می شناسیم و آن را خنثی خواهیم کرد.
http://t.me/sedayemostaghelfolad
https://bit.ly/33jdEsJ
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://t.me/edalatxah
روز یکشنبه ۲۴ بهمن ماه، گروهی از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد، با فراخوانی که از شب گذشته منتشر شده بود مقابل استانداری خوزستان و فرمانداری اهواز؛ با خواسته هایی همچون :افزایش حقوق و دستمزد و ارتقاء سطح معیشت کارکنان، تامین مواد اولیه و افزایش تولید، تامین قطعات و تجهیزات مورد نیاز خطوط تولیدی، پرداخت حق بدی آب و هوا؛ دست به اعتراض زدند.
در کمتر از نیم ساعت پس از پایان تجمع فوق کانال رسمی روابط عمومی مدیریت شرکت اطلاعیه ای را منتشر میکند که در ابتدا این پیام با نام " اکبر یاوری " بر روی کانال روابط عمومی رفت اما دقایقی بعد اصلاح و اطلاعیه بنام روابط عمومی سند خورد.
در این اطلاعیه ضمن برشمردن مطالبات طرح شده در پلاکاردهای تجمع امروز کارگران به وعده های دیگری هم اشاره شده است، اما یک نکته کلیدی در آن وجود دارد که از شکل گیری و یا انتخاب کارگروهی متشکل از ده نفر از پرسنل منتخب! خبر میدهد که مورد تایید و خروجی جلسه امروز مدیریت سر تا پا غرق فساد شرکت می باشد.
روشن است که تمامی ما کارگران فولاد از سال ها قبل مطالباتی داریم که هنوز جواب نگرفته است و پیگیر آن هستیم و وقتی حرکتی اعتراضی در خیابان شکل بگیرد، حاضر خواهیم شد و حرف خودمان را میزنیم ولی اجازه نمی دهیم که کسی اعتراض ما را به سمت و سویی دیگر و به دنبال این جناح و آن جناح و دارودسته های مختلفی که فقط در اندیشه منافع خود هستند بکشاند.
به نظر ما همزمانی تجمع اخیر با اهداف کانالی که توسط " یاوری " یا همان " ظهیری " سابق که از دل نهادهای امنیتی و با دلالی و واسطه گری در فروش محصولات شرکت پا به درون مجموعه ما گذاشته و سودای رسیدن به مدیریت دایره فروش را در سر می پروراند مدیریت می شود اتفاقی نیست و قصد دارند حالا که پایه های صندلی یوسفی به خصوص پس از افشای فساد و اختلاس همکاران و تیم مدیریتی سابق او در هلدینگ سرمایه گذاری توسعه صنایع بهشهر که منجر به بازداشت " محسنی مجد " یا همان " پورمطوری " سابق و همینطور " مهدی آزادواری " شد سست گردیده، مهره و گزینه مطلوب خود را به کرسی مدیریت گروه ملی بنشانند!
" اکبر یاوری " و دوستانش " محمود شمیلی " و مدیریت حراست " پاژنگی " یا همان " حردانی " سابق (به اسامی مستعار خوب دقت کنید تا روشن شود چه کسانی از اسامی مستعار و غیر واقعی می توانند استفاده کنند) و با خط دهی جناح سیاسی عدالتخواهان که خارج از بدنه کارگران هستند به دنبال آلترناتیو خودشان هستند و در این میان تلاش می کنند تا بلکه برخی پرسنل گروه ملی را هم با وعده های فریبکارانه و دروغین خود همراه نمایند.
نکته ای که ما به عنوان جناح مستقل و مدافع منافع اصیل طبقه کارگر در گروه ملی بر آن تاکید داریم هوشیاری کارگران با تجربه و دغدغه مند شرکت است که تن به کارگروه دست نشانده مفسدین و اختلاسگران و توطئه به حاشیه راندن مطالبه تشکل مستقل ندهند، ما همواره فریاد زده ایم و خواهیم زد که " فولاد بیدار است از تبعیض بیزار است " این شعار همیشه ماست.
ما در قالب مجمع عمومی و با اراده جمعی خود تصمیم میگیریم و شورای اسلامی و یا هر شکل دیگری از نماینده تراشی هایی از این دست را هرگز نمی پذیریم.
خواسته های ما روشن است و بارها آن را به طرق مختلف فریاد زده ایم و بخشی از آن در بنرهای تجمع روز یکشنبه بی تردید خواسته همه ما کارگران است و تاکید می کنیم " نادر جعفر یوسفی " یا هر مدیر و مسئول دیگری که در این خصوص تصمیم گیرنده است باید تا قبل از به پایان رسیدن سال نه در وعده و وعید بلکه در عمل به اجرایی شدن مطالبات ما سرعت ببخشد.
علاوه بر این تعیین تکلیف قراردادهای پرسنل و کارگران شریف و زحمتکش " شفق " هم مورد مطالبه است و ضرب الاجل برای پایان دادن به استثمار این گروه از کارگران و قراردادی شدن آنها فقط تا پایان سال خواهد بود.
نه وعده و وعید ها؛ نه تهدیدهای امنیتی و نه فریبکاری های همیشگی شما باعث نخواهند شد که ما از خواسته های به حق خود پا پس بکشیم.
این را بدانید که با چشمانی باز و با دقت همه چیز را رصد می کنیم و تمامی ترفندها و توطئه های شما را می شناسیم و آن را خنثی خواهیم کرد.
http://t.me/sedayemostaghelfolad
https://bit.ly/33jdEsJ
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://t.me/edalatxah
Telegram
صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد
ایمیل قبلی از دسترس صدای مستقل خارج و در اختیار افراد ناشناس است.
برای ارسال پیام از آدرس ایمیل زیر استفاده کنید:
foladsedayemostaghel@gmail.com
صفحه دوم اینستاگرام ما را دنبال کنید:
https://www.instagram.com/sedayemostaghelfolad2
برای ارسال پیام از آدرس ایمیل زیر استفاده کنید:
foladsedayemostaghel@gmail.com
صفحه دوم اینستاگرام ما را دنبال کنید:
https://www.instagram.com/sedayemostaghelfolad2
🔴 کلاب هاوس ابزار سرکوب، تفرقه و انتقامجویی یا وسیلهی آگاهی بخشی و اتحاد؟
✍ #حسین_اکبری
مدتی از داشتن امکانی که بتواند نرم افزار کلاب هاوس را نصب و فعال کند محروم بودم و برخی چنان از بودن در این فضا رضایتمند نشان میدادند که تصمیم گرفتم با استفاده از امکانی این وادی را تجربه کنم، البته پیش از آن پوشه های ضبط شده از گفتگوهای کارگران .معلمان در این فضا را به لطف دوستی شنیده بودم که حاصل آن نقدهایی است بر بحثهای آسیبشناسی تشکلهای کارگری که در دسترس است.
اما این تجربه جدید آنچنان آزارنده و غیر منتظره بود که پیش از هر چیز هرچه فکر می کنم ارتباط با این جلسات و کنار زدن تردیدهایی که ناشی از عواقب شرکت دراین جلسات به راحتی برایم مقدور نیست. موضوع آن نیست من که تافته جدا بافتهای از دیگران هستم. من نیز به علم و تکنولوژی به عنوان دستاورد بشری هم اعتبار و ارزش قائلم و هم فکر میکنم نمیشود و نباید آن را از زندگی حذف کرد پس چرا چنین تردیدهایی در درستی استفاده از این فضا برایم آنچنان بزرگ است که هر چه بیشتر شنیدن مباحث این اتاق ها راهم دنبال می کنم بربزرگی آن افزوده میشود ؟ این پدیده که قاعدتا بنا به گستردگی آن قادر است هزاران نفر را پوشش دهد چرا چنین ترسناک شده است ؟
با کمی شکیبایی به این نتیجه رسیدم آنچیزی که میتواند این ترسناکی را پایان دهد، البته که به اندیشیدن درچگونه استفاده از این امکان برمیگردد؛ نه خودِ آن. چرا که در عالم واقع هم وقتی جمعیتی با این حد از تکثر و تنوع افکار و با این حد از تضاد دراندیشه و عمل در یک میدانی جمع شود در نهایت امر به قدر جمع جبری حوصله و شکیبایی که حاضرند و می توانند هزینه کنند؛ این جمع پایداری خواهد داشت. شاید این جمع در نهایت ناشکیبایی برای هم یقه درانی کنند و خشونت کلام را به خشونت فیزیکی هم بکشانند، اما در فضای مجازی کار با خشونت کلامی پایان مییابد. منتهی چیزی که تولید و بازتولید خواهدشد؛ تفرقه و شیوههای انتقامجویی و سرکوب است .
در عین حال طرح مباحثی که میتواند آگاهی بخش و اتحاد برانگیز باشد نیز دراین فضا پشتوانههای خود را دارد. کم نیستند انسانهای فرهیختهای که از بودن در این اتاقها و بیان ضروریات نظری و عملی در مبارزات جاری و همچنین گفتن آن بخش از حقایقی که موجب شناخت و راهکار میشود، ویژگی بالنده و پیشرویی به گفتگوها می دهند .
این اتاقها ضربه بزرگی به توهمات کسانی که دور از شرایط بودهاند و ارزیابیهای خود ویژه از همه چیز از جمله توان و استعداد تشکلهای کارگری داشته اند! خواهد زد. بطورمثال بیش از دو دههاست که روشنفکران و احزابی که متاسفانه ناگزیر زندگی خارج از ایران دارند، در ارزیابی آنچه در داخل کشور میگذشت و می گذرد شدیدا تحت تاثیر دادههای نادرست بودهاند و برحسب آنکه این دادهها را چطور در جداول ارزیابی خود جای دهند دچار توهمات عجیبی بوده اند . مثلا از ارزیابی قدرت سیاسی تشکیلاتی یک سندیکا گرفته تا تحلیل رویکردهای متفاوتی که از جریانات سیاسی پیرامون و درون حکومت داشتند. از وزن و نقش تشکلها تا میزان تاثیرگذاری آنها در رویکردهای سیاسی – اجتماعی و اقتصادی و از میزان و حدِ توانمندی افراد و شخصیتها تا تشکلها و جریانات سیاسی. با گشایش این اتاق ها بطور بی سابقهای براین توهمات مبتنی براطلاعات نادرست ضربه وارد آمد. بسیاری کسانی که دستی از دور بر آتش داشتند به واقعیت های موجود تا حدودی واقف شدند. این حاصل دیالوگهای زندهای است که ناگزیز از بیان موقعیت و شرایط است و به دلیل حضور در جمع گستردهی ناظر؛ راه را برمدعی در طرح ادعاهای واهی خواهد بست، در عین حال کسانی با نوعی نگرش اتوپیایی همواره آنچنان قالبهای ذهنی از روابط و مناسبات موجود و نظریات قرن هیجدهمی برای شنوندگان این کلابها به ارمغان میآورند و چنان نسخه هایی را برای کارگران و مبارزات آنها میپیچند که نتیجهای جز گمراه سازی ببار نمیآورد، نمونه آشکار و مکرر ایدههای این چنانی را میتوان در طرح موضوع مجامع عمومی به عنوان تشکل های کارگری دید .
ص۱
✍ #حسین_اکبری
مدتی از داشتن امکانی که بتواند نرم افزار کلاب هاوس را نصب و فعال کند محروم بودم و برخی چنان از بودن در این فضا رضایتمند نشان میدادند که تصمیم گرفتم با استفاده از امکانی این وادی را تجربه کنم، البته پیش از آن پوشه های ضبط شده از گفتگوهای کارگران .معلمان در این فضا را به لطف دوستی شنیده بودم که حاصل آن نقدهایی است بر بحثهای آسیبشناسی تشکلهای کارگری که در دسترس است.
اما این تجربه جدید آنچنان آزارنده و غیر منتظره بود که پیش از هر چیز هرچه فکر می کنم ارتباط با این جلسات و کنار زدن تردیدهایی که ناشی از عواقب شرکت دراین جلسات به راحتی برایم مقدور نیست. موضوع آن نیست من که تافته جدا بافتهای از دیگران هستم. من نیز به علم و تکنولوژی به عنوان دستاورد بشری هم اعتبار و ارزش قائلم و هم فکر میکنم نمیشود و نباید آن را از زندگی حذف کرد پس چرا چنین تردیدهایی در درستی استفاده از این فضا برایم آنچنان بزرگ است که هر چه بیشتر شنیدن مباحث این اتاق ها راهم دنبال می کنم بربزرگی آن افزوده میشود ؟ این پدیده که قاعدتا بنا به گستردگی آن قادر است هزاران نفر را پوشش دهد چرا چنین ترسناک شده است ؟
با کمی شکیبایی به این نتیجه رسیدم آنچیزی که میتواند این ترسناکی را پایان دهد، البته که به اندیشیدن درچگونه استفاده از این امکان برمیگردد؛ نه خودِ آن. چرا که در عالم واقع هم وقتی جمعیتی با این حد از تکثر و تنوع افکار و با این حد از تضاد دراندیشه و عمل در یک میدانی جمع شود در نهایت امر به قدر جمع جبری حوصله و شکیبایی که حاضرند و می توانند هزینه کنند؛ این جمع پایداری خواهد داشت. شاید این جمع در نهایت ناشکیبایی برای هم یقه درانی کنند و خشونت کلام را به خشونت فیزیکی هم بکشانند، اما در فضای مجازی کار با خشونت کلامی پایان مییابد. منتهی چیزی که تولید و بازتولید خواهدشد؛ تفرقه و شیوههای انتقامجویی و سرکوب است .
در عین حال طرح مباحثی که میتواند آگاهی بخش و اتحاد برانگیز باشد نیز دراین فضا پشتوانههای خود را دارد. کم نیستند انسانهای فرهیختهای که از بودن در این اتاقها و بیان ضروریات نظری و عملی در مبارزات جاری و همچنین گفتن آن بخش از حقایقی که موجب شناخت و راهکار میشود، ویژگی بالنده و پیشرویی به گفتگوها می دهند .
این اتاقها ضربه بزرگی به توهمات کسانی که دور از شرایط بودهاند و ارزیابیهای خود ویژه از همه چیز از جمله توان و استعداد تشکلهای کارگری داشته اند! خواهد زد. بطورمثال بیش از دو دههاست که روشنفکران و احزابی که متاسفانه ناگزیر زندگی خارج از ایران دارند، در ارزیابی آنچه در داخل کشور میگذشت و می گذرد شدیدا تحت تاثیر دادههای نادرست بودهاند و برحسب آنکه این دادهها را چطور در جداول ارزیابی خود جای دهند دچار توهمات عجیبی بوده اند . مثلا از ارزیابی قدرت سیاسی تشکیلاتی یک سندیکا گرفته تا تحلیل رویکردهای متفاوتی که از جریانات سیاسی پیرامون و درون حکومت داشتند. از وزن و نقش تشکلها تا میزان تاثیرگذاری آنها در رویکردهای سیاسی – اجتماعی و اقتصادی و از میزان و حدِ توانمندی افراد و شخصیتها تا تشکلها و جریانات سیاسی. با گشایش این اتاق ها بطور بی سابقهای براین توهمات مبتنی براطلاعات نادرست ضربه وارد آمد. بسیاری کسانی که دستی از دور بر آتش داشتند به واقعیت های موجود تا حدودی واقف شدند. این حاصل دیالوگهای زندهای است که ناگزیز از بیان موقعیت و شرایط است و به دلیل حضور در جمع گستردهی ناظر؛ راه را برمدعی در طرح ادعاهای واهی خواهد بست، در عین حال کسانی با نوعی نگرش اتوپیایی همواره آنچنان قالبهای ذهنی از روابط و مناسبات موجود و نظریات قرن هیجدهمی برای شنوندگان این کلابها به ارمغان میآورند و چنان نسخه هایی را برای کارگران و مبارزات آنها میپیچند که نتیجهای جز گمراه سازی ببار نمیآورد، نمونه آشکار و مکرر ایدههای این چنانی را میتوان در طرح موضوع مجامع عمومی به عنوان تشکل های کارگری دید .
ص۱
بهر حال آنچه که تا به حال در چند نظاره بر گفتگوها داشتهام متاسفانه این ارزیابی را به دست میدهد که این ابزار، تیغ دولبهای است که لبهی تفرقه و انتقام جویی و سرکوبش بُرّان تر است و به همین دلیل پرسشهایی را پیش روی بهرهگیران در این کلابها قرار میدهد که با وجود چنین وضعی آیا شرکت در این اتاق ها مفید است ؟ آیا این اتاقها میتوانند در خدمت دموکراسی قرار گیرند؟ آیا گفتگوها می تواند موجب پیشرفت مشخص و عینی حدی از همبستگی های اجتماعی گردد؟ آیاگفتگو در این اتاق ها می تواند فضای کشور را به سود گفتمان دموکراسیخواهی و عدالتخواهی تغییر دهد؟ آیا این فضا میتواند کمکی به اتحاد و همبستگی کارگران و زحمتکشان در راه سازمانیابی باشد ؟ و ده ها پرسش دیگر
لازمه ی مثبت بودن پاسخ به این پرسشها چیست؟
چنانچه مدیران این اتاقها از میزان کافی سیاست خویشتنداری درمدیریت فضا ورعایت حقوق همگان و وفاداری به اصل بیطرفی بهرهمندباشند و آنقدر توانمند باشند که این بهرهمندی را بهینه به کار گیرند این امید را میتوان داشت که ترس از شرکت در گفتگوی کلاب هاوسی جای خود را به ضریبی از اطمینان و رضایتمندی نسبی دهد. و در نتیجه افرادی که جسنجوگرِ گفتگوها، نقد ها و اظهارات پویا و خلاق هستند در این اتاق ها شرکت حویند .
اما بیتردید. این اتاقها کار را برای پلیس سیاسی- امنیتی آسان کرده است تا جایی که میتواند با آرامش خیال همه را رصد کند و دادههای گوناگونی را ثبت وضبط می کند و دریابد که حد اختلاف و افتراق به چه میزان است و چه جریاناتی این استعداد و پتانسیل را دارند تا خرمن آتشکدهی این اختلافات شوند وچه کسانی مستعد کشاندن این اختلافات به مرز دشمنی آشتی ناپذیر باشند. پلیس سیاسی با نظارت براین اتاقها بی هیچ زحمتی با شگردهای گوناگون آتش بیارِ معرکه میشود و با تضعیف زمینههای وحدت و همبستگی از طریق استفاده از همهی ضعف های موجود در این اتاقها مقاصد سرکوبگرانه ی خود را سازمان می دهد.
در این موضوع، دیگر مسوولیت تنها به مدیران این کلاب ها برنمیگردد بل که هر یک از کسانی که اجازه صحبت پبدا میکنند و سخنگویان اصلی اتاق و حتی آنان که یادداشت میگذارند نیز مسوول نوع سخنگفتن و اظهار نظر کردن خود هستند؛ ناسنجیدگی در طرح مباحث موجب سوء استفاده های پلیس خواهد شد.
اما این هم به نوعی غیرقابل کنترل خواهدبود، زیرا این فضا آنچنان باز است و طیف حاضرین نیز به همان میزان رنگارنگ که نمیتوان انتظار داشت کسانی از گروههای رقیب و حتی دشمن در بین حضار نباشد و دست به تخریب فضا و گل آلود گردن آب نزنند. آنچه میتوان امکان سوء استفاده پلیس سیاسی را محدود کند، هوشیاری در بیان موضوعات و درگیرنشدن به بازیهای کلامی است که از دل آن اطلاعات غیر ضروری به دست پلیس سیاسی خواهد افتاد. صحنهی گفتگو در اتاقهای کلاب مانند صحن دادگاه است که هرگاه حرفی نسنجیده از سوی اهالی سالم در این صحن گفته شود می تواند به سندی در دست اهالی ناسالم حاضر و آن ناظر ناپیدای کلاب هاووس باشد .
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://t.me/edalatxah
لازمه ی مثبت بودن پاسخ به این پرسشها چیست؟
چنانچه مدیران این اتاقها از میزان کافی سیاست خویشتنداری درمدیریت فضا ورعایت حقوق همگان و وفاداری به اصل بیطرفی بهرهمندباشند و آنقدر توانمند باشند که این بهرهمندی را بهینه به کار گیرند این امید را میتوان داشت که ترس از شرکت در گفتگوی کلاب هاوسی جای خود را به ضریبی از اطمینان و رضایتمندی نسبی دهد. و در نتیجه افرادی که جسنجوگرِ گفتگوها، نقد ها و اظهارات پویا و خلاق هستند در این اتاق ها شرکت حویند .
اما بیتردید. این اتاقها کار را برای پلیس سیاسی- امنیتی آسان کرده است تا جایی که میتواند با آرامش خیال همه را رصد کند و دادههای گوناگونی را ثبت وضبط می کند و دریابد که حد اختلاف و افتراق به چه میزان است و چه جریاناتی این استعداد و پتانسیل را دارند تا خرمن آتشکدهی این اختلافات شوند وچه کسانی مستعد کشاندن این اختلافات به مرز دشمنی آشتی ناپذیر باشند. پلیس سیاسی با نظارت براین اتاقها بی هیچ زحمتی با شگردهای گوناگون آتش بیارِ معرکه میشود و با تضعیف زمینههای وحدت و همبستگی از طریق استفاده از همهی ضعف های موجود در این اتاقها مقاصد سرکوبگرانه ی خود را سازمان می دهد.
در این موضوع، دیگر مسوولیت تنها به مدیران این کلاب ها برنمیگردد بل که هر یک از کسانی که اجازه صحبت پبدا میکنند و سخنگویان اصلی اتاق و حتی آنان که یادداشت میگذارند نیز مسوول نوع سخنگفتن و اظهار نظر کردن خود هستند؛ ناسنجیدگی در طرح مباحث موجب سوء استفاده های پلیس خواهد شد.
اما این هم به نوعی غیرقابل کنترل خواهدبود، زیرا این فضا آنچنان باز است و طیف حاضرین نیز به همان میزان رنگارنگ که نمیتوان انتظار داشت کسانی از گروههای رقیب و حتی دشمن در بین حضار نباشد و دست به تخریب فضا و گل آلود گردن آب نزنند. آنچه میتوان امکان سوء استفاده پلیس سیاسی را محدود کند، هوشیاری در بیان موضوعات و درگیرنشدن به بازیهای کلامی است که از دل آن اطلاعات غیر ضروری به دست پلیس سیاسی خواهد افتاد. صحنهی گفتگو در اتاقهای کلاب مانند صحن دادگاه است که هرگاه حرفی نسنجیده از سوی اهالی سالم در این صحن گفته شود می تواند به سندی در دست اهالی ناسالم حاضر و آن ناظر ناپیدای کلاب هاووس باشد .
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://t.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
خليل فاضلى کارگر اهل ملاشیه به دليل فقر و بیکاری به زندگی خود پایان داد.
#طبقه_کارگر
#تبعیض_سیستماتیک
@Blackfishvoice
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
#طبقه_کارگر
#تبعیض_سیستماتیک
@Blackfishvoice
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 آخرین واکنش دولت به #رتبهبندی
#پول_نداریم
📌 پاسخ ما به دولت:
#سی_بهمن_قدرتمند_میآییم
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://t.me/edalatxah
#پول_نداریم
📌 پاسخ ما به دولت:
#سی_بهمن_قدرتمند_میآییم
🔹🔹🔹
با لینک زیر عضو کانال معلمان عدالتخواه شوید:
http://t.me/edalatxah
…
چهل روز گذشت
مراسم یادبودچهلمین روز درگذشت #بکتاش_آبتین
پنجشنبه ۲۸ بهمن از ساعت ۱۵
بر مزار او واقع در امازاده عبدالله شهر ری
آبتین جان بلند شو
من که باور ندارم مرگ را
باور ندارم آن پنبههای نرم را
باور ندارم سنگ و گلهای بر خاک تو را
بلند شو رفیق
#قتل_شاعر
#قتلهای_زنجیره_ای
#کشتار_سیستماتیک_دگراندیشان
Baktashabtin
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
چهل روز گذشت
مراسم یادبودچهلمین روز درگذشت #بکتاش_آبتین
پنجشنبه ۲۸ بهمن از ساعت ۱۵
بر مزار او واقع در امازاده عبدالله شهر ری
آبتین جان بلند شو
من که باور ندارم مرگ را
باور ندارم آن پنبههای نرم را
باور ندارم سنگ و گلهای بر خاک تو را
بلند شو رفیق
#قتل_شاعر
#قتلهای_زنجیره_ای
#کشتار_سیستماتیک_دگراندیشان
Baktashabtin
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🟣 این داس و قمه را کدام سیستم، کدام قانون، کدام مناسبات به دست پدران و همسران داده؟
▪️«پروین ذبیحی» در گفتوگو با سایت «اتحادیه آزاد کارگران ایران»
از متن: «خشونتهای ناموسی، بخشی از خشونت سیستماتیک جامعه و واکنش فعالانه برای حراست از نظم موجود و مجازات برای افرادی است که خارج از عرف فرهنگی، سنتی و مذهبی جامعه خود عمل میکنند و میخواهند روابط شخصی، مالکیت بر جسم و جان خود و مسیر زندگیشان را تعیین کنند (بیشتر زنان) و در واقع مکانیزمی برای کنترل جنسیت و نهادینه شدن واژههای غیرت، شرف و ناموس است تا بتوانند نه تنها زنان، بلکه کل جامعه را کنترل کنند که از جمله میتوان به ازدواج اجباری، پوشش اجباری، ممانعت از تحصیل، کودک همسری، ختنه زنان، اسیدپاشی و سبعانهترین شیوه آن یعنی قتل اشاره نمود.»
پروین ذبیحی دانشجوی اخراجی تربیت معلم سنندج، کنشگر حقوق زنان، عضو جامعه حمایت از زنان کردستان، عضو هیئت مدیره انجمن آذر مهر و مؤسس کمیته علیه خشونتهای ناموسی در دهه هشتاد شمسی است که بخاطر فعالیتهایاش در زمینه حقوق زنان برنده جایزه حقوق بشری سازمان سودیوند در سال ۲۰۰۷ نیز شده است.
سوال اول: خانم ذبیحی همانطوریکه خودتان میدانید قتل فجیع مونا حیدری اولین قتل ناموسی و متاسفانه آخرین آنها هم نخواهد بود. فائزه ملکی، رومینا اشرفی، ریحانه عامری، فاطمه فرحی، شکیبا بختیار، مبینا سوری زنان دیگری هستند که در سال گذشته به شکلی فجیع توسط اعضای خانواده خود به دلایل «ناموسپرستانه» به قتل رسیدند. البته “قتل های ناموسی” مختص به ایران نیست. بر طبق گزارش صندوق جمعیت ملل متحد سالانه ۵۰۰۰ زن به دلایل ناموسی کشته میشوند. اما بنظر شما، کدام فاکتورهای سیاسی-اقتصادی و اجتماعی در جامعه ایران نقش بازی میکنند تا مونا حیدری این طور فجیعانه به قتل برسد...
ادامهی متن را در وبسایت رادیو زمانه بخوانید:
https://www.radiozamaneh.com/704342/
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#زن_ناموس_هیچکس_نیست
@bidarzani
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
▪️«پروین ذبیحی» در گفتوگو با سایت «اتحادیه آزاد کارگران ایران»
از متن: «خشونتهای ناموسی، بخشی از خشونت سیستماتیک جامعه و واکنش فعالانه برای حراست از نظم موجود و مجازات برای افرادی است که خارج از عرف فرهنگی، سنتی و مذهبی جامعه خود عمل میکنند و میخواهند روابط شخصی، مالکیت بر جسم و جان خود و مسیر زندگیشان را تعیین کنند (بیشتر زنان) و در واقع مکانیزمی برای کنترل جنسیت و نهادینه شدن واژههای غیرت، شرف و ناموس است تا بتوانند نه تنها زنان، بلکه کل جامعه را کنترل کنند که از جمله میتوان به ازدواج اجباری، پوشش اجباری، ممانعت از تحصیل، کودک همسری، ختنه زنان، اسیدپاشی و سبعانهترین شیوه آن یعنی قتل اشاره نمود.»
پروین ذبیحی دانشجوی اخراجی تربیت معلم سنندج، کنشگر حقوق زنان، عضو جامعه حمایت از زنان کردستان، عضو هیئت مدیره انجمن آذر مهر و مؤسس کمیته علیه خشونتهای ناموسی در دهه هشتاد شمسی است که بخاطر فعالیتهایاش در زمینه حقوق زنان برنده جایزه حقوق بشری سازمان سودیوند در سال ۲۰۰۷ نیز شده است.
سوال اول: خانم ذبیحی همانطوریکه خودتان میدانید قتل فجیع مونا حیدری اولین قتل ناموسی و متاسفانه آخرین آنها هم نخواهد بود. فائزه ملکی، رومینا اشرفی، ریحانه عامری، فاطمه فرحی، شکیبا بختیار، مبینا سوری زنان دیگری هستند که در سال گذشته به شکلی فجیع توسط اعضای خانواده خود به دلایل «ناموسپرستانه» به قتل رسیدند. البته “قتل های ناموسی” مختص به ایران نیست. بر طبق گزارش صندوق جمعیت ملل متحد سالانه ۵۰۰۰ زن به دلایل ناموسی کشته میشوند. اما بنظر شما، کدام فاکتورهای سیاسی-اقتصادی و اجتماعی در جامعه ایران نقش بازی میکنند تا مونا حیدری این طور فجیعانه به قتل برسد...
ادامهی متن را در وبسایت رادیو زمانه بخوانید:
https://www.radiozamaneh.com/704342/
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#زن_ناموس_هیچکس_نیست
@bidarzani
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Radiozamaneh
این داس و قمه را کدام سیستم،کدام قانون، کدام مناسبات به دست پدران و همسران داده؟
«خشونتهای ناموسی بخشی از خشونت سیستماتیک جامعه و واکنش فعالانه برای حراست از نظم موجود و مجازات برای افرادی است که خارج از عرف فرهنگی، سنتی و مذهبی جامعه خود عمل میکنند و میخواهند روابط شخصی، مالکیت بر جسم و جان خود و مسیر زندگیشان را تعیین کنند و در واقع…
🔻یاشار سلطانی روزنامهنگار؛ خطاب به شمخانی
برجام هر چقدر برای مردم در حوزه اقتصادی به پوسته خالی تبدیل شده باشد، برای #حسین_شمخانی آقازاده شما و شبکه کشتیرانیاش برای فروش نفت ایران خوب ساخته!
شما فعلا تعداد نفتکشهای پسرت و میزان رشد آنها همزمان با آغاز تحریمهای کمرشکن را به مردم توضیح دهید، بقیه مباحث پیشکش!
@eskannews_com
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
برجام هر چقدر برای مردم در حوزه اقتصادی به پوسته خالی تبدیل شده باشد، برای #حسین_شمخانی آقازاده شما و شبکه کشتیرانیاش برای فروش نفت ایران خوب ساخته!
شما فعلا تعداد نفتکشهای پسرت و میزان رشد آنها همزمان با آغاز تحریمهای کمرشکن را به مردم توضیح دهید، بقیه مباحث پیشکش!
@eskannews_com
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah