This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 نظر استاندار خراسان شمالی در مورد زنان
حسین نژاد #استاندار خراسان شمالی در جلسه صبح امروز هنگامی که فکر میکرد میکروفنش خاموش است: به این زنها رو بدیم کل کشور رو هم تصرف میکنن!!!
📌 این نظر استاندار یک استان نیست بلکه نظر حاکمیت #زن_ستیز است.
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
حسین نژاد #استاندار خراسان شمالی در جلسه صبح امروز هنگامی که فکر میکرد میکروفنش خاموش است: به این زنها رو بدیم کل کشور رو هم تصرف میکنن!!!
📌 این نظر استاندار یک استان نیست بلکه نظر حاکمیت #زن_ستیز است.
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
🔴 آی آدمها؛
(برای جعفر ابراهیمی و بیدادی که بر او رفته است)
✍ امراله نصرالهی
اما داوری آن سوی در نشسته است
بی ردای شوم قاضیان
ذاتش درایت و انصاف
هیاتش زمان...
(احمد شاملو)
لنین روزگاری از قول مارکس نقل می کند؛ ماهیت دموکراسی سرمایه داری این است؛ "هر چند سال یک بار به ستمکشان اجازه می دهند تصمیم بگیرند که از میان طبقه ی ستمگر چه کسی در پارلمان، نماینده و سرکوب کننده ی آنان باشد."
و اکنون این قصه ی سرکوب ما ستمکشان است که در صحنه ی جهانی این نبرد طبقاتی زیر چتر سلطه ی سرمایه ی مالی با روبنای ارتجاع مذهبی اش تکرار می شود. این ائتلاف ارتجاع و سرمایه در جامعه ی دیروز و امروز ایران نیز برای حفظ منافع مالی خود همواره سرکوب را در دستور کار خود داشته است. جنبش معلمان که در زمینه ی خواسته های صنفی-آموزشی خود بر اصول مبارزه ای کلاسیک یعنی سازماندهی، تفکر اجتماعی و داشتن لیدرهایی در لایه های گوناگون آن گام نهاده و در این مسیر خواهان بازگشت حاکمیت به پایبندی به قوانین ناقص و علیل نیم بند خود هست، آنقدر توانسته است گفتمان قدرت تولید کند که دستان آهنین سرکوب قدرت حاکم را به سوی پیکره و بدنه اش روانه سازد. یکی از اعضای این بدنه که در تولید این گفتمان نقش داشته، جعفر ابراهیمی است. بازرس شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان ایران. کرد و کار جعفر از باورهای طبقاتی او برمی خیزد. طبقه ای تحت ستم نظام زنجیروار سرمایه. نگاه او به مسائل اجتماعی ریشه ای و پیکربندی شده است. طمانینه ی او در گفتن و شنیدن از باور به انسان بودگی سرچشمه می گیرد. در قاموس رفتاری او مدارا و تساهل به صورتی دینامیکی کاملا هویداست. در غیاب امر گفت و گو به مثابه ی رفتاری نهادینه و رایج در جامعه ی ما، او را می توان از مصداق های چنین دیالوگی در جنبش معلمان دانست. رادیکالیسم چپ گرایانه ی او نافی اندیشه ها و سلایق دیگر نیست. صد البته جایی که احساس کند اعلام موضع سرراست و قاطع داشته باشد کوچکترین مماشاتی نیز نمی کند. جعفر ابراهیمی در طبقه نگری خود حاشیه را بر متن ارجح می نهد. چرا که حاشیه به مراتب ستم کشیده تر، محروم تر و در فقر بیشتری دست و پا زده است. در میان رفقای جنبش شاید بتوان او را یکی از برجسته ترین منادیان همین حاشیه ی محروم در امر آموزش دانست. دفاع او از حقوق کودکان در سیستان و بلوچستان نمونه ای از این حاشیه باوری اوست. پژوهش ها و پیگیریهای او در امر آموزش کودکان آن جغرافیا نیز گواه روشنی بر مدعای بنده است. جعفر اصل سی قانون اساسی را که بر آموزش رایگان تاکید دارد مبنایی می داند برای دفاع از حقوق پایمال شده ی کودکان این سرزمین. زین میان حق با اوست اگر بر کودکان کار و محروم از تحصیل بلوچستانی تاکید ویژه تری داشته باشد. میزان این حساسیت چنان است که در شماره ی نخست گاهنامه ی اینترنتی "فراسوی کند و کاو" نوشته ای را به همین موضوع اختصاص داده است. او در این جنبش بی گمان سمبل فریادهای خاموش کودکان آن دیار نابسامان پور دستان است. سرزمینی که زمانه ای از اساطیر و حماسه ی قومی ایران را به خود اختصاص داده و ستون ثقل ایرانشهر و نگاهبانان شایسته ا ی برای آن بوده است. اگر بگویم مانیفست جعفر در نوع کنشگری خود از آن جغرافیا مایه گرفته است بیراه نگفته ام. به راستی در همین جنبش کمتر کسی است که چون او وجه تراژیک آموزش کودکان و دانش آموزان آن مناطق را به ما و متولیان امر گوشزد کرده باشد. وجه مخرب و ویرانه ساز آموزش ایدئولوژیک در دیارانی اینچنین در شمایلی کریه تر خود را نشان می دهد. آموزشی به شدت ضد بشری رو به قعر و قهقرا. اتوپیایی از عقب ماندگی و فقیر سازی. بی شک جعفر با توجه به نگرش طبقاتی خویش بر این رخداد شکاف ساز میان طبقه ی فقیر و غنی درنگی ویژه داشته است. او صدای بی صدایان و فریاد خاموشان فرزندان صاحبان قلعه های رفته بر بادی است که روزی تاریخ زنده ای از حوادث دورانساز تمدنی بوده اند. نداگر دلسوز هر کودکی که ضجه هایش در دالان های هزار توی آموزش ایدئولوژیک مذهبی گم شد و کسی صدایش را نشنید. پیام آور دانش آموزانی بی نان، بی کتاب، بی دفتر. تصویر گر سوختگان بی چهره به تف سوزان آتش بیداد. تذکار دهنده ی غریقان در مرداب این آموزش بیعار و بیمار. او را می نگرم که در قفس بیدادگاه ردای شوم قاضیان حتی یکسر فریاد می زند؛
آی آدمها
که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید
در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان قربان
آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید
نان به سفره، جامه تان بر تن
یک نفر در آب می خواند شما را...
منبع : کانال نویسنده
T.me/adabiatvispard
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
(برای جعفر ابراهیمی و بیدادی که بر او رفته است)
✍ امراله نصرالهی
اما داوری آن سوی در نشسته است
بی ردای شوم قاضیان
ذاتش درایت و انصاف
هیاتش زمان...
(احمد شاملو)
لنین روزگاری از قول مارکس نقل می کند؛ ماهیت دموکراسی سرمایه داری این است؛ "هر چند سال یک بار به ستمکشان اجازه می دهند تصمیم بگیرند که از میان طبقه ی ستمگر چه کسی در پارلمان، نماینده و سرکوب کننده ی آنان باشد."
و اکنون این قصه ی سرکوب ما ستمکشان است که در صحنه ی جهانی این نبرد طبقاتی زیر چتر سلطه ی سرمایه ی مالی با روبنای ارتجاع مذهبی اش تکرار می شود. این ائتلاف ارتجاع و سرمایه در جامعه ی دیروز و امروز ایران نیز برای حفظ منافع مالی خود همواره سرکوب را در دستور کار خود داشته است. جنبش معلمان که در زمینه ی خواسته های صنفی-آموزشی خود بر اصول مبارزه ای کلاسیک یعنی سازماندهی، تفکر اجتماعی و داشتن لیدرهایی در لایه های گوناگون آن گام نهاده و در این مسیر خواهان بازگشت حاکمیت به پایبندی به قوانین ناقص و علیل نیم بند خود هست، آنقدر توانسته است گفتمان قدرت تولید کند که دستان آهنین سرکوب قدرت حاکم را به سوی پیکره و بدنه اش روانه سازد. یکی از اعضای این بدنه که در تولید این گفتمان نقش داشته، جعفر ابراهیمی است. بازرس شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان ایران. کرد و کار جعفر از باورهای طبقاتی او برمی خیزد. طبقه ای تحت ستم نظام زنجیروار سرمایه. نگاه او به مسائل اجتماعی ریشه ای و پیکربندی شده است. طمانینه ی او در گفتن و شنیدن از باور به انسان بودگی سرچشمه می گیرد. در قاموس رفتاری او مدارا و تساهل به صورتی دینامیکی کاملا هویداست. در غیاب امر گفت و گو به مثابه ی رفتاری نهادینه و رایج در جامعه ی ما، او را می توان از مصداق های چنین دیالوگی در جنبش معلمان دانست. رادیکالیسم چپ گرایانه ی او نافی اندیشه ها و سلایق دیگر نیست. صد البته جایی که احساس کند اعلام موضع سرراست و قاطع داشته باشد کوچکترین مماشاتی نیز نمی کند. جعفر ابراهیمی در طبقه نگری خود حاشیه را بر متن ارجح می نهد. چرا که حاشیه به مراتب ستم کشیده تر، محروم تر و در فقر بیشتری دست و پا زده است. در میان رفقای جنبش شاید بتوان او را یکی از برجسته ترین منادیان همین حاشیه ی محروم در امر آموزش دانست. دفاع او از حقوق کودکان در سیستان و بلوچستان نمونه ای از این حاشیه باوری اوست. پژوهش ها و پیگیریهای او در امر آموزش کودکان آن جغرافیا نیز گواه روشنی بر مدعای بنده است. جعفر اصل سی قانون اساسی را که بر آموزش رایگان تاکید دارد مبنایی می داند برای دفاع از حقوق پایمال شده ی کودکان این سرزمین. زین میان حق با اوست اگر بر کودکان کار و محروم از تحصیل بلوچستانی تاکید ویژه تری داشته باشد. میزان این حساسیت چنان است که در شماره ی نخست گاهنامه ی اینترنتی "فراسوی کند و کاو" نوشته ای را به همین موضوع اختصاص داده است. او در این جنبش بی گمان سمبل فریادهای خاموش کودکان آن دیار نابسامان پور دستان است. سرزمینی که زمانه ای از اساطیر و حماسه ی قومی ایران را به خود اختصاص داده و ستون ثقل ایرانشهر و نگاهبانان شایسته ا ی برای آن بوده است. اگر بگویم مانیفست جعفر در نوع کنشگری خود از آن جغرافیا مایه گرفته است بیراه نگفته ام. به راستی در همین جنبش کمتر کسی است که چون او وجه تراژیک آموزش کودکان و دانش آموزان آن مناطق را به ما و متولیان امر گوشزد کرده باشد. وجه مخرب و ویرانه ساز آموزش ایدئولوژیک در دیارانی اینچنین در شمایلی کریه تر خود را نشان می دهد. آموزشی به شدت ضد بشری رو به قعر و قهقرا. اتوپیایی از عقب ماندگی و فقیر سازی. بی شک جعفر با توجه به نگرش طبقاتی خویش بر این رخداد شکاف ساز میان طبقه ی فقیر و غنی درنگی ویژه داشته است. او صدای بی صدایان و فریاد خاموشان فرزندان صاحبان قلعه های رفته بر بادی است که روزی تاریخ زنده ای از حوادث دورانساز تمدنی بوده اند. نداگر دلسوز هر کودکی که ضجه هایش در دالان های هزار توی آموزش ایدئولوژیک مذهبی گم شد و کسی صدایش را نشنید. پیام آور دانش آموزانی بی نان، بی کتاب، بی دفتر. تصویر گر سوختگان بی چهره به تف سوزان آتش بیداد. تذکار دهنده ی غریقان در مرداب این آموزش بیعار و بیمار. او را می نگرم که در قفس بیدادگاه ردای شوم قاضیان حتی یکسر فریاد می زند؛
آی آدمها
که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید
در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان قربان
آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید
نان به سفره، جامه تان بر تن
یک نفر در آب می خواند شما را...
منبع : کانال نویسنده
T.me/adabiatvispard
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
Telegram
ویسْپَرَد / امراله نصرالهی
(کوته نوشت های ادبی امراله نصرالهی)
ژرژ باتای بر این باور است که؛ «ادبیات یا همه چیز است، یا هیچ چیز»
ژرژ باتای بر این باور است که؛ «ادبیات یا همه چیز است، یا هیچ چیز»
🛑#بختیار_رضوانی معلم و فعال صنفی #گچساران به دادگاه احضار شد.
🔸طبق ابلاغیه که از شعبه دوم دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب گچساران به ایشان ارسال شده، این فعال صنفی پنج روز مهلت دارد ضمن حضور در دادگاه از اتهام انتسابی خود دفاع نماید.
#حق_تجمع
#حق_تشکل
#ضد_قانون
#سرکوب
#معلمان_زندانی
#مطالبات_فرهنگیان
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
🔸طبق ابلاغیه که از شعبه دوم دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب گچساران به ایشان ارسال شده، این فعال صنفی پنج روز مهلت دارد ضمن حضور در دادگاه از اتهام انتسابی خود دفاع نماید.
#حق_تجمع
#حق_تشکل
#ضد_قانون
#سرکوب
#معلمان_زندانی
#مطالبات_فرهنگیان
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
🔴 احضار فعالان صنفی استان خوزستان به بازپرسی دادگاه انقلاب اهواز
به دنبال احضار آقایان #بهنیا_بهمئینژاد، #شهریار_شیروانی، #سیامک_چهرازی، #اقبال_تامرادی و خانم #کوکب_بداغی به بازپرسی دادگاه انقلاب اهواز، این فعالان صنفی روز چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ در بازپرسی حاضر شده و از حقوق خود و معلمان و دانشآموزان دفاع خواهند کرد.
این فعالان توسط #صادق_دقیقیان به شعبه ۱۲ بازپرسی دادگاه عمومی و انقلاب اهواز احضار شدهاند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن حمایت از فعالان صنفی خوزستانی این خط سرکوب را محکوم نموده و خواهان مختومه شدن پرونده این عزیزان است.
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
به دنبال احضار آقایان #بهنیا_بهمئینژاد، #شهریار_شیروانی، #سیامک_چهرازی، #اقبال_تامرادی و خانم #کوکب_بداغی به بازپرسی دادگاه انقلاب اهواز، این فعالان صنفی روز چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ در بازپرسی حاضر شده و از حقوق خود و معلمان و دانشآموزان دفاع خواهند کرد.
این فعالان توسط #صادق_دقیقیان به شعبه ۱۲ بازپرسی دادگاه عمومی و انقلاب اهواز احضار شدهاند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن حمایت از فعالان صنفی خوزستانی این خط سرکوب را محکوم نموده و خواهان مختومه شدن پرونده این عزیزان است.
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
🔸بخشی از «یادداشتهای سفر به #کوبا»
🖋#فاطمه_صادقی
📍یکی از شگفتیهای کوبا بهویژه برای یک زن خاورمیانهای این است که در اینجا اثری از خشونت مردانه، چشمچرانی، متلک، توهین و تحقیر زنان وجود ندارد. منظورم این نیست که این جامعه بهکلی عاری از خشونت است. اما اینطور پیداست که برای زنانگی ارزش زیادی قائل است. همهجا میتوان مجسمهی الههها، قدیسهها، مادران اسطورهای و زنان برجسته با اندامهای عریان را دید که مردم برایشان نذر و نیاز میکنند. بدن زن تابو نیست.
📍اگر با معیارهای خودمان بسنجیم، زنان کوبایی نیمهبرهنه محسوب میشوند. درواقع لباس بیشتر حکم تجمل و زینت را دارد تا پوشش اندامها. اما کسی از بدنش شرمگین نیست و اهمیتی هم نمیدهد که اندامش چطور به نظر میرسد. راحتی با بدن به معنای اعتمادبهنفس زنان است. اینجا زنان با تنشان بسیار راحتاند و برخلاف ایران از جنون لاغری، جراحی و تکنولوژیهای ساخت بدن خبری نیست.
📍این نحو پوشش، مهر بطلانی است بر این افسانهی قدیمی که پوشش زن را مساوی با امنیت میداند و عریانی را جواز ناامنی و تجاوز به زن تلقی میکند. درواقع در این شیوهی پوشش معصومیتی هست که در حجاب نیست. نظر به آب و هوای حارهای، کمپوشی بخشی از این فرهنگ است و بههیچرو قباحت ندارد. لذا بدن زنان بههیچوجه در معرض نظارهی مردان قرار ندارد، بلکه با آن راحت و بسیار طبیعی برخورد میشود.
📍کوبا، در قیاس با ایران، جامعهای بسیار زنانه است. مهمترین شاخص این وضعیت، مهربانی مردان با زنان است. پس از مشاهدهی این جامعه عمق نامهربانی جامعهی ایران با زنان و خصومتی که با زن و بدن او دارد، برایم روشنتر شد.
📍حضور زنان و بزرگداشت زنانگی بهویژه در فرهنگ کارناوال بروز مییابد که در کوبا ریشهدار و عمیق است. کارناوالِ کوبا در آمریکای لاتین از معروفیت و اعتبار زیادی برخوردار است. این مراسم فرصتی است برای زیرپاگذاشتن تقریباً همهی قواعد رفتاری و زیر سؤالبردن همهی مناسبات قدرت. ابزار و ادوات کارناوال شامل لباسها، ماسکها، تزئینات و موسیقی است که بسیار خیرهکنندهاند.
📍زنان سهم مهمی در فرهنگ کارناول و اجرای این مراسم نا/آیینی دارند. کارناوال فرصتی است برای چالش و تمسخر قواعد رسمی و قوانینِ نظام پدرسالار. کارناوال هر نوع ساختار قدرتی را به تمسخر میگیرد و پوچی و بیمعناییاش را نشان میدهد؛ از قواعد کنترل بدن و پوشش گرفته تا قواعد سیاسی، تمدنی، نژادی، اجتماعی و اقتصادی. در این وضعیت، سلسلهمراتب در هم میریزند و نظامهای آقابالاسری کمرنگ میشوند. طبعاً رقص و آواز و موسیقی و الکل و در کل هر آنچه که بتواند سلسلهمراتب را واژگون کند، بخشی از فرهنگ کارناوالی است. برگزاری این مراسم، یادآور تصنع، بیثباتی و شکنندگی قواعد و قوانین رفتاری است. کارناوال عمیقاً سیاسی است.
📍گمانم بر این است که آرامشی که در صورت و رفتار این مردمان هست، تا حدی ریشه در فرهنگ کارناوالی دارد. زنان، تراجنسیتها و سیاهان نقشی پررنگ و بسیار تأثیرگذار در برگزاری کارناوال دارند. درواقع طی این مراسم قدرت خود را به رخ میکشند و یادآور میشوند که نقشهای جاافتادهی زنانه و مردانه و سلسلهمراتب نژادی قراردادیاند و بازی میشوند. کارناوال با واژگونکردن سلسلهمراتب متعارف، جایگاه فرادستان را به سخره میگیرد و قدرت سرکوبشدگان را به رخ میکشد.
📍تصورم این است که بخشی از احساس امنیتی که بهعنوان یک خارجی داشتم، از زنانهبودن فضا ناشی میشود که در این فرهنگ رسوخ عمیقی دارد. زنان تا پاسی از شب بیروناند و مستمر در حال رفت و آمد در خیابانها. این احساس امنیت بسیار مشهود است. در کوبا اثری از آدمرباییها و دزدیهای افسانهایِ آمریکای لاتینی برای مثال در مکزیک، کلمبیا، و ونزوئلا وجود ندارد.
📍شواهد حاکی از اهتمام انقلابیون به برابری جنسیتی و آزادی زنان است. روسپیگری که پیش از انقلاب یکی از راههای امرار معاش زنان فقیر بود، امروز بهمراتب کمتر شده است. کوبا از نظر شاخصهای برابری جنسیتی در جهان سرآمد است. در قانون اساسی کوبا، زنان از نظر حقوق با مردان برابرند وکمتر از نیمی از بازار کار را زنان تشکیل میدهند.
📍زنان همهجا هستند: در پارلمان، در بازار کار، در ادارات، در فضای عمومی. کوبا از نظر حضور زنان در پارلمان رتبهی سوم را در جهان دارد و حدود 48 درصد کرسیهای پارلمان در اختیار زنان است. در مقایسه، ایالات متحده در رتبهی هفتادم ایستاده است. البته فرهنگ ماچویی که در بسیاری از کشورهای لاتینی غالب است، اینجا نیز به چشم میخورد. برای نمونه حضور زنان در گروههای موسیقی در قیاس با مردان بهمراتب کمتر است.
#هویت_زنان
#سياست_تن
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
🖋#فاطمه_صادقی
📍یکی از شگفتیهای کوبا بهویژه برای یک زن خاورمیانهای این است که در اینجا اثری از خشونت مردانه، چشمچرانی، متلک، توهین و تحقیر زنان وجود ندارد. منظورم این نیست که این جامعه بهکلی عاری از خشونت است. اما اینطور پیداست که برای زنانگی ارزش زیادی قائل است. همهجا میتوان مجسمهی الههها، قدیسهها، مادران اسطورهای و زنان برجسته با اندامهای عریان را دید که مردم برایشان نذر و نیاز میکنند. بدن زن تابو نیست.
📍اگر با معیارهای خودمان بسنجیم، زنان کوبایی نیمهبرهنه محسوب میشوند. درواقع لباس بیشتر حکم تجمل و زینت را دارد تا پوشش اندامها. اما کسی از بدنش شرمگین نیست و اهمیتی هم نمیدهد که اندامش چطور به نظر میرسد. راحتی با بدن به معنای اعتمادبهنفس زنان است. اینجا زنان با تنشان بسیار راحتاند و برخلاف ایران از جنون لاغری، جراحی و تکنولوژیهای ساخت بدن خبری نیست.
📍این نحو پوشش، مهر بطلانی است بر این افسانهی قدیمی که پوشش زن را مساوی با امنیت میداند و عریانی را جواز ناامنی و تجاوز به زن تلقی میکند. درواقع در این شیوهی پوشش معصومیتی هست که در حجاب نیست. نظر به آب و هوای حارهای، کمپوشی بخشی از این فرهنگ است و بههیچرو قباحت ندارد. لذا بدن زنان بههیچوجه در معرض نظارهی مردان قرار ندارد، بلکه با آن راحت و بسیار طبیعی برخورد میشود.
📍کوبا، در قیاس با ایران، جامعهای بسیار زنانه است. مهمترین شاخص این وضعیت، مهربانی مردان با زنان است. پس از مشاهدهی این جامعه عمق نامهربانی جامعهی ایران با زنان و خصومتی که با زن و بدن او دارد، برایم روشنتر شد.
📍حضور زنان و بزرگداشت زنانگی بهویژه در فرهنگ کارناوال بروز مییابد که در کوبا ریشهدار و عمیق است. کارناوالِ کوبا در آمریکای لاتین از معروفیت و اعتبار زیادی برخوردار است. این مراسم فرصتی است برای زیرپاگذاشتن تقریباً همهی قواعد رفتاری و زیر سؤالبردن همهی مناسبات قدرت. ابزار و ادوات کارناوال شامل لباسها، ماسکها، تزئینات و موسیقی است که بسیار خیرهکنندهاند.
📍زنان سهم مهمی در فرهنگ کارناول و اجرای این مراسم نا/آیینی دارند. کارناوال فرصتی است برای چالش و تمسخر قواعد رسمی و قوانینِ نظام پدرسالار. کارناوال هر نوع ساختار قدرتی را به تمسخر میگیرد و پوچی و بیمعناییاش را نشان میدهد؛ از قواعد کنترل بدن و پوشش گرفته تا قواعد سیاسی، تمدنی، نژادی، اجتماعی و اقتصادی. در این وضعیت، سلسلهمراتب در هم میریزند و نظامهای آقابالاسری کمرنگ میشوند. طبعاً رقص و آواز و موسیقی و الکل و در کل هر آنچه که بتواند سلسلهمراتب را واژگون کند، بخشی از فرهنگ کارناوالی است. برگزاری این مراسم، یادآور تصنع، بیثباتی و شکنندگی قواعد و قوانین رفتاری است. کارناوال عمیقاً سیاسی است.
📍گمانم بر این است که آرامشی که در صورت و رفتار این مردمان هست، تا حدی ریشه در فرهنگ کارناوالی دارد. زنان، تراجنسیتها و سیاهان نقشی پررنگ و بسیار تأثیرگذار در برگزاری کارناوال دارند. درواقع طی این مراسم قدرت خود را به رخ میکشند و یادآور میشوند که نقشهای جاافتادهی زنانه و مردانه و سلسلهمراتب نژادی قراردادیاند و بازی میشوند. کارناوال با واژگونکردن سلسلهمراتب متعارف، جایگاه فرادستان را به سخره میگیرد و قدرت سرکوبشدگان را به رخ میکشد.
📍تصورم این است که بخشی از احساس امنیتی که بهعنوان یک خارجی داشتم، از زنانهبودن فضا ناشی میشود که در این فرهنگ رسوخ عمیقی دارد. زنان تا پاسی از شب بیروناند و مستمر در حال رفت و آمد در خیابانها. این احساس امنیت بسیار مشهود است. در کوبا اثری از آدمرباییها و دزدیهای افسانهایِ آمریکای لاتینی برای مثال در مکزیک، کلمبیا، و ونزوئلا وجود ندارد.
📍شواهد حاکی از اهتمام انقلابیون به برابری جنسیتی و آزادی زنان است. روسپیگری که پیش از انقلاب یکی از راههای امرار معاش زنان فقیر بود، امروز بهمراتب کمتر شده است. کوبا از نظر شاخصهای برابری جنسیتی در جهان سرآمد است. در قانون اساسی کوبا، زنان از نظر حقوق با مردان برابرند وکمتر از نیمی از بازار کار را زنان تشکیل میدهند.
📍زنان همهجا هستند: در پارلمان، در بازار کار، در ادارات، در فضای عمومی. کوبا از نظر حضور زنان در پارلمان رتبهی سوم را در جهان دارد و حدود 48 درصد کرسیهای پارلمان در اختیار زنان است. در مقایسه، ایالات متحده در رتبهی هفتادم ایستاده است. البته فرهنگ ماچویی که در بسیاری از کشورهای لاتینی غالب است، اینجا نیز به چشم میخورد. برای نمونه حضور زنان در گروههای موسیقی در قیاس با مردان بهمراتب کمتر است.
#هویت_زنان
#سياست_تن
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است.
با نگاهی به سایر جنبشهای
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________
#مدرسه_رهایی
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است.
با نگاهی به سایر جنبشهای
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________
#مدرسه_رهایی
🔴رشد ۳۰ درصدی نرخ #ترک_تحصیل در مقطع ابتدایی!
🔹 تعداد دانشآموزان ترکتحصیلکرده یا بازمانده از تحصیل در دوره ابتدایی به طرز محسوسی افزایش پیدا کرده که خب اگر قرار بر علتیابی باشد، هزینه بالای آموزش، ناامیدی طبقه کمتر برخوردار از رقابت از این مسیر برای رشد و پیشرفت و البته آموزش غیرحضوری میتواند از علل این افزایش نگرانکننده آمارها باشد.
🔹 طبق آمارهای مربوط به مدارس غیردولتی و تعداد دانشآموزان این مدارس، بعد از یک رشد افسارگسیخته طی سالهای اخیر، در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ شاهد کاهشی در حدود ۵.۲ درصدی بودیم که این نشان از اثرگذاری آموزش مجازی بر روند آموزش و انتخاب خانوادهها است.
🔹 هرقدر که عدم دسترسی به اینترنت و ابزار مطلوب باعث نابرابری در امر آموزش در این حدود دو سال شیوع کرونا شد، از این طرف کاهش اقبال عمومی نسبت به مدارس پولی، کمی جریان آموزش را به سمت توسعه و بهرهبرداری از آموزشهای دولتی سوق داد./فرهیختگان
#برابری_آموزشی
#آموزش_رایگان
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔹 تعداد دانشآموزان ترکتحصیلکرده یا بازمانده از تحصیل در دوره ابتدایی به طرز محسوسی افزایش پیدا کرده که خب اگر قرار بر علتیابی باشد، هزینه بالای آموزش، ناامیدی طبقه کمتر برخوردار از رقابت از این مسیر برای رشد و پیشرفت و البته آموزش غیرحضوری میتواند از علل این افزایش نگرانکننده آمارها باشد.
🔹 طبق آمارهای مربوط به مدارس غیردولتی و تعداد دانشآموزان این مدارس، بعد از یک رشد افسارگسیخته طی سالهای اخیر، در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ شاهد کاهشی در حدود ۵.۲ درصدی بودیم که این نشان از اثرگذاری آموزش مجازی بر روند آموزش و انتخاب خانوادهها است.
🔹 هرقدر که عدم دسترسی به اینترنت و ابزار مطلوب باعث نابرابری در امر آموزش در این حدود دو سال شیوع کرونا شد، از این طرف کاهش اقبال عمومی نسبت به مدارس پولی، کمی جریان آموزش را به سمت توسعه و بهرهبرداری از آموزشهای دولتی سوق داد./فرهیختگان
#برابری_آموزشی
#آموزش_رایگان
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🔴 گزارشی از بازداشت #امیرعباس_آزرموند
روز سهشنبه ۱۷ اسفند، به بهانه روز جهانی زنان در محوطه تئاتر شهر دور هم جمع شدیم تا به یاد قربانیان زنکشی، به قوانین ضدزنی که از نظرمان عامل اصلی این قتلهاست اعتراض کنیم. چند شمع به همراه داشتیم و روسریهایی که نشانی بودند از سرکوب سیستماتیک زنان. شاید ده دقیقه از حضورمان نگذشته بود که ماموران نیروی انتظامی به میزی که شمعها را روی آن گذاشته بودیم حمله کردند، روسریها و شمعها را جمع کردند و خیلی زود تجمع به خشونت و ضربوشتم کشیده شد. با توجه به تلاش نیروهای نظامی و لباس شخصی برای دستگیری تعدادی از حاضران، تجمعکنندگان تلاش کردند تا مانع بازداشت همراهانشان شوند. در طی همین درگیریها بود که حدود ده مامور نیروی انتظامی و لباس شخصی به امیرعباس آذرموند حمله کردند، اما با تلاش دیگر تجمعکنندگان موفق به بازداشت او نشدند.
امیرعباس آذرموند، روزنامهنگار اقتصادی و فعال کارگری، پیشتر و در دی ماه سال جاری به اتهام اجتماع و تبانی به سه سال و هفت ماه، و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به هشت ماه حبس تعزیری محکوم شده بود.
در میان ماموران لباس شخصی، رئیس پایگاه هشتم پلیس امنیت نیز حضور داشت که با خشونت بسیار به تجمعکنندگان حمله کرد. بعد از حمله پلیس و نیروهای لباس شخصی، حاضران همگی متفرق شدند، با این حال رئیس پایگاه هشتم پلیس امنیت ما را با خشونت به درب شرقی پارک دانشجو و کوچههای فرعی پشت تئاتر شهر هدایت کرده و خیلی زود متوجه شدیم که دو مامور نیروی انتظامی نیز با موتور تعقیبمان میکنند.
در طی حدود نیم ساعتی که موتور نیروی انتظامی به همراه رئیس پایگاه هشتم پلیس امنیت ما را تعقیب کرده و اجازه ماشین گرفتن و ترک محل به ما نمیدادند، این شخص چندین بار به امیرعباس آذرموند اعلام کرد که خود حاضر به گرفتن تاکسی و خارج کردن امیرعباس از محل است، که با توجه به قصد آشکار وی از چنین پیشنهادی، با مخالفت دیگر حاضران مواجه شد و تلاش کردیم هر چه زودتر از محل خارج شده و به سمت خیابان ولیعصر حرکت کنیم. با این وجود هم شخص رئیس پایگاه هشتم، و هم دو مامور نیروی انتظامی همچنان به تعقیب ما ادامه داده تا دقایقی بعد ماشین نیروی انتظامی رسید و امیرعباس آذرموند با خشونت و ضربوشتم بسیار بازداشت شد. شدت ضربوشتم به حدی بود که امیرعباس از ناحیه کتف به شدت آسیب دید.
طی تماس تلفنی امیرعباس مشخص شد که به پلیس امنیت میدان حر منتقل شده و در همین اداره نیز به شدت مورد ضربوشتم قرار گرفته است. اعلام شد که فردای این روز، یعنی ۱۸ اسفند، برای تعیین تکلیف به دادسرای اوین منتقل خواهد شد.
روز ۱۸ اسفند، امیرعباس آذرموند با دستبند و پابند به دادسرای اوین منتقل شده و خانواده او اعلام شد که مراحل بازپرسی پایان یافته و تا ساعاتی دیگر آزاد خواهد شد. با این حال چند ساعت بعد، سرباز دادسرا به پدر امیرعباس اعلام کرد که با وجود صدور حکم آزادی وی توسط بازپرس، امیرعباس به صورت خودمعرف جهت اجرای حکم به بازداشتگاه رفته است؛ ادعایی که به هیچ وجه صادق نبود و در طی تماسهای بعدی مشخص شد که دستور اجرای حکم، توسط اجرای احکام شعبه یک صادر شده است.
نحوه بازداشت وحشیانه امیرعباس آذرموند و اجرای حکم وی بدون آمادگی قبلی و اطلاعرسانی به خانواده، نشان از وحشت حکومتی دارد که کوچکترین فعالیت جمعی را برنمیتابد. در شرایطی که حتی تجمعی کوچک به بهانه روز جهانی زنان با چنین خشونتی سرکوب میشود، مبارزه ما برای مقابله با تبعیض و استثمار و سرکوب با انگیزه و قدرت بیشتری ادامه خواهد داشت و سکوت نخواهیم کرد.
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
روز سهشنبه ۱۷ اسفند، به بهانه روز جهانی زنان در محوطه تئاتر شهر دور هم جمع شدیم تا به یاد قربانیان زنکشی، به قوانین ضدزنی که از نظرمان عامل اصلی این قتلهاست اعتراض کنیم. چند شمع به همراه داشتیم و روسریهایی که نشانی بودند از سرکوب سیستماتیک زنان. شاید ده دقیقه از حضورمان نگذشته بود که ماموران نیروی انتظامی به میزی که شمعها را روی آن گذاشته بودیم حمله کردند، روسریها و شمعها را جمع کردند و خیلی زود تجمع به خشونت و ضربوشتم کشیده شد. با توجه به تلاش نیروهای نظامی و لباس شخصی برای دستگیری تعدادی از حاضران، تجمعکنندگان تلاش کردند تا مانع بازداشت همراهانشان شوند. در طی همین درگیریها بود که حدود ده مامور نیروی انتظامی و لباس شخصی به امیرعباس آذرموند حمله کردند، اما با تلاش دیگر تجمعکنندگان موفق به بازداشت او نشدند.
امیرعباس آذرموند، روزنامهنگار اقتصادی و فعال کارگری، پیشتر و در دی ماه سال جاری به اتهام اجتماع و تبانی به سه سال و هفت ماه، و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به هشت ماه حبس تعزیری محکوم شده بود.
در میان ماموران لباس شخصی، رئیس پایگاه هشتم پلیس امنیت نیز حضور داشت که با خشونت بسیار به تجمعکنندگان حمله کرد. بعد از حمله پلیس و نیروهای لباس شخصی، حاضران همگی متفرق شدند، با این حال رئیس پایگاه هشتم پلیس امنیت ما را با خشونت به درب شرقی پارک دانشجو و کوچههای فرعی پشت تئاتر شهر هدایت کرده و خیلی زود متوجه شدیم که دو مامور نیروی انتظامی نیز با موتور تعقیبمان میکنند.
در طی حدود نیم ساعتی که موتور نیروی انتظامی به همراه رئیس پایگاه هشتم پلیس امنیت ما را تعقیب کرده و اجازه ماشین گرفتن و ترک محل به ما نمیدادند، این شخص چندین بار به امیرعباس آذرموند اعلام کرد که خود حاضر به گرفتن تاکسی و خارج کردن امیرعباس از محل است، که با توجه به قصد آشکار وی از چنین پیشنهادی، با مخالفت دیگر حاضران مواجه شد و تلاش کردیم هر چه زودتر از محل خارج شده و به سمت خیابان ولیعصر حرکت کنیم. با این وجود هم شخص رئیس پایگاه هشتم، و هم دو مامور نیروی انتظامی همچنان به تعقیب ما ادامه داده تا دقایقی بعد ماشین نیروی انتظامی رسید و امیرعباس آذرموند با خشونت و ضربوشتم بسیار بازداشت شد. شدت ضربوشتم به حدی بود که امیرعباس از ناحیه کتف به شدت آسیب دید.
طی تماس تلفنی امیرعباس مشخص شد که به پلیس امنیت میدان حر منتقل شده و در همین اداره نیز به شدت مورد ضربوشتم قرار گرفته است. اعلام شد که فردای این روز، یعنی ۱۸ اسفند، برای تعیین تکلیف به دادسرای اوین منتقل خواهد شد.
روز ۱۸ اسفند، امیرعباس آذرموند با دستبند و پابند به دادسرای اوین منتقل شده و خانواده او اعلام شد که مراحل بازپرسی پایان یافته و تا ساعاتی دیگر آزاد خواهد شد. با این حال چند ساعت بعد، سرباز دادسرا به پدر امیرعباس اعلام کرد که با وجود صدور حکم آزادی وی توسط بازپرس، امیرعباس به صورت خودمعرف جهت اجرای حکم به بازداشتگاه رفته است؛ ادعایی که به هیچ وجه صادق نبود و در طی تماسهای بعدی مشخص شد که دستور اجرای حکم، توسط اجرای احکام شعبه یک صادر شده است.
نحوه بازداشت وحشیانه امیرعباس آذرموند و اجرای حکم وی بدون آمادگی قبلی و اطلاعرسانی به خانواده، نشان از وحشت حکومتی دارد که کوچکترین فعالیت جمعی را برنمیتابد. در شرایطی که حتی تجمعی کوچک به بهانه روز جهانی زنان با چنین خشونتی سرکوب میشود، مبارزه ما برای مقابله با تبعیض و استثمار و سرکوب با انگیزه و قدرت بیشتری ادامه خواهد داشت و سکوت نخواهیم کرد.
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است.
با نگاهی به سایر جنبشهای
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________
#مدرسه_رهایی
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است.
با نگاهی به سایر جنبشهای
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________
#مدرسه_رهایی
🛑 تسهیلات عجیب بانکها برای خودشان !!
🔸وام ضروری درمان ۵۰۰میلیون ریال با سود۴درصد و بازپرداخت ۱۲۰ ماهه
🔸وام تعمیر خانه : دو میلیارد ریال با سود ۸درصد !
🔸وام رفع احتیاجات ضروری : دومیلیارد ریال با سود ۴درصد !!
⚫️ یتیم خانه ای به نام وزارتخانه آموزش وپرورش؛
#بدون_بودجه
#بدون_تسهیلات
#ضد_معلم
🔗 گرچه ما را به خیر وزارتخانه امید نیست، حداقل با معلمان برخورد چکشی نکرده و آنان را مدام به اداره تخلفات و ابلاغ و اخراج تهدید نکنند! کافیست📌
#بودجه_خواری
#آموزش_رایگان_حق_همه_کودکان
#مطالبات_فرهنگیان
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
🔸وام ضروری درمان ۵۰۰میلیون ریال با سود۴درصد و بازپرداخت ۱۲۰ ماهه
🔸وام تعمیر خانه : دو میلیارد ریال با سود ۸درصد !
🔸وام رفع احتیاجات ضروری : دومیلیارد ریال با سود ۴درصد !!
⚫️ یتیم خانه ای به نام وزارتخانه آموزش وپرورش؛
#بدون_بودجه
#بدون_تسهیلات
#ضد_معلم
🔗 گرچه ما را به خیر وزارتخانه امید نیست، حداقل با معلمان برخورد چکشی نکرده و آنان را مدام به اداره تخلفات و ابلاغ و اخراج تهدید نکنند! کافیست📌
#بودجه_خواری
#آموزش_رایگان_حق_همه_کودکان
#مطالبات_فرهنگیان
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
🛑دو تن از اعضای کانون صنفی فرهنگیان اسلامشهر ، به دادگاه انقلاب احضار شدند.
🔸#رسول_بداقی و #حمید_قندی دوتن از اعضای هیات مدیره ی کانون صنفی فرهنگیان اسلامشهر در دو ابلاغیه ی جداگانه به شعبه ی ۲۶ دادگاه انقلاب تهران احضار شدند.
🔸در این ابلاغیه ها که بطور جداگانه به دست آنان رسیده، مقرر شده است در روز ۱۵ فروردین ۱۴۰۱ برای محاکمه و دفاع از اتهامات منتسبه خود را به شعبه ی ۲۶ دادگاه انقلاب معرفی کنند.
🔗این پرونده سازی ها نشان می دهد معلمان راه درستی را در پیش گرفته اند.
📌#ما_همه_با_هم_هستیم 🤝
#اعتراضات_سراسری_فرهنگیان
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
🔸#رسول_بداقی و #حمید_قندی دوتن از اعضای هیات مدیره ی کانون صنفی فرهنگیان اسلامشهر در دو ابلاغیه ی جداگانه به شعبه ی ۲۶ دادگاه انقلاب تهران احضار شدند.
🔸در این ابلاغیه ها که بطور جداگانه به دست آنان رسیده، مقرر شده است در روز ۱۵ فروردین ۱۴۰۱ برای محاکمه و دفاع از اتهامات منتسبه خود را به شعبه ی ۲۶ دادگاه انقلاب معرفی کنند.
🔗این پرونده سازی ها نشان می دهد معلمان راه درستی را در پیش گرفته اند.
📌#ما_همه_با_هم_هستیم 🤝
#اعتراضات_سراسری_فرهنگیان
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🛑در قانون رتبه بندي همه مدارک تحصیلی فرهنگیان بدون هر گونه محدودیتی اعمال می شود .
🗓۲۹آذر ماه ۱۴۰۰
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
🗓۲۹آذر ماه ۱۴۰۰
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
🔴 بازداشت #بختیار_رضوانی توسط اطلاعات سپاه #گچساران و آزادی با قید #کفالت
روز گذشته، ۲۵ اسفند، اقای رضوانی با حکم دادیاری شعبه دوم گچساران توسط اطلاعات سپاه بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفتند.
شب گذشته وی در کلانتری ۱۱ شهری گچساران بازداشت بوده و امروز صبح پس از بازجویی مجدد به دادسرا منتقل شده، و توسط دادیار شعبه دوم اتهام تبلیغ علیه نظام و شرکت در تجمع غیرقانونی را به وی ابلاغ نمود. که کلیه اتهامات از جانب این فعال صنفی رد شد و از مطالبات معلمان دفاع نمودند.
در نهایت امروز بعد از تودیع کفالت ایشان به صورت موقت آزاد شدند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم کردن بازداشت این فعال صنفی، خواهان مختومه شدن پرونده فعالان و آزادی تمام معلمان زندانی است.
https://t.me/kashowra/9075
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
روز گذشته، ۲۵ اسفند، اقای رضوانی با حکم دادیاری شعبه دوم گچساران توسط اطلاعات سپاه بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفتند.
شب گذشته وی در کلانتری ۱۱ شهری گچساران بازداشت بوده و امروز صبح پس از بازجویی مجدد به دادسرا منتقل شده، و توسط دادیار شعبه دوم اتهام تبلیغ علیه نظام و شرکت در تجمع غیرقانونی را به وی ابلاغ نمود. که کلیه اتهامات از جانب این فعال صنفی رد شد و از مطالبات معلمان دفاع نمودند.
در نهایت امروز بعد از تودیع کفالت ایشان به صورت موقت آزاد شدند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم کردن بازداشت این فعال صنفی، خواهان مختومه شدن پرونده فعالان و آزادی تمام معلمان زندانی است.
https://t.me/kashowra/9075
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
Telegram
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
⭕️ #بختیار_رضوانی معلم و فعال صنفی #گچساران به دادگاه احضار شد.
طبق ابلاغیه که از شعبه دوم دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب گچساران به ایشان ارسال شده، این فعال صنفی پنج روز مهلت دارد ضمن حضور در دادگاه از اتهام انتسابی خود دفاع نماید.
#اعتراضات_سراسری_معلمان…
طبق ابلاغیه که از شعبه دوم دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب گچساران به ایشان ارسال شده، این فعال صنفی پنج روز مهلت دارد ضمن حضور در دادگاه از اتهام انتسابی خود دفاع نماید.
#اعتراضات_سراسری_معلمان…
🔴 گزارشی از آخرین وضعیت معلم زندانی، #هاشم_خواستار
به نام خداوند جان وخرد
همکاران گرامی ودوستان محترم وشما که ازمرخصی وآزادی آقای هاشم خواستار می پرسید ضمن تشکر ازهمدلی ومحبت شما خلاصه ای از اقداماتی که برای آزادی ایشان انجام شده وبرداشت شخصی خودم راازاین پروسه به اطلاع شما می رسانم بعدازملاقات رئیس سازمان زندانها وبارهاملاقات مسئولین دادگاه انقلاب مشهدباهاشم خواستارنماینده معلمان آزاده ایران درزندان وکیل آبادمشهد وملاقات همکاران فرهنگی با آقای دکتر رحمانی معاون دادستان ، بنابه توصیه همکاران فرهنگی ۲۰ بهمن ۱۴۰۰بامعاون دادستان دادگاههای عمومی وانقلاب مشهد آقای دکتررحمانی ملاقات کردم.بعدازگفتگوهای فراوان نظرایشان دادن مرخصی ومتعاقب آن آزادکردن آقای هاشم خواستاربود.
درتاریخ اول اسفند ۱۴۰۰برای نتیجه رفتم دادگاه انقلاب آقای دکتررحمانی گفتند من به تنهایی نمی توانم تصمیم بگیرم باید موضوع مرخصی وآزادی ایشان درجلسه تصمیم گیری برای مجرمین خطرناک مطرح شود وپس ازآن اقدام مقتضی بعمل آید
.
درتاریخ ۱۲ اسفند۱۴۰۰ بنابه دعوت اداره اطلاعات مشهدازهمه اعضای خانواده(من ،فرزندانم وهمسرشان)درمحل دفتراحضاروارشاد اطلاعات مشهد حضوریافتیم وحدود۶ الی ۷ ساعت باآقای حسینی ماموراداره اطلاعات مشهد گفتگوکردیم.ماحصل گفتگو:آقای حسینی گفتند:مامی دانیم که اقای خواستار درآستانه ۷۰ سالگی وداشتن بیماری های گوارشی و فشارخون بالا اگر خدای ناکرده اتفاقی برایشان بیفتد(مردن ایشان) هزینه سنگینی برای جمهوری اسلامی دارد.ولی ما هم خط قرمزهایی داریم که آقای خواستارباید رعایت کند.
آقای خواستارخیلی علاقمنداست که درزندان باشد وازاینکه درزندان باشد اصلا ناراحت نیست این یک مشکل روانی است که افرادخودشیفته دارند.ما گفتیم انسانهای شریف برای رسیدن به آرمانهایشان جان درطبق اخلاص می گذارند ، پس اینکه هاشم خواستار زندان راتحمل می کند عمل شاقی نیست .
ازطرفی شماکه هاشم خواستاررااول آبان ۱۳۹۷ ازجلوباغ ربودید ودربیمارستان روانی ابن سینا محبوس کردید....ودرآنجاتوسط روانشناسان وروانپزشکان مدعو وکادربیمارستان سلامت روحی روانی ایشان تایید شد وبه همت واراده همکاران و آزادیخواهان ایران و جهان مجبورشدید بعد۱۹ روز ایشان راآزادکنید وخودتان گفتید اشتباه کردیم حالاهم اگر یک مرددرمشهدباشد هاشم خواستاراست والان ایشان بخاطر اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی زندان است دست هاشم خواستار بوی گل می داد اورا به جرم گل چیدن بازداشت کردید ولی هیچوقت فکرنکردید شایداوگلی کاشته باشدامیدوارم این دفعه هم به اشتباه خودپی ببرید واعلام کنید که اشتباه کردید امیدوارم آن روز دیرنباشد.
نظر مرادرموردآزادی آقای خواستارپرسیدند گفتم آزادی آقای خواستاررااینقدردربوق وکرنا نکنیدنباید آقای خواستارودوستانشان رازندانی می کردید حالا هم شبی نیمه شبی زندانیان بی گناه راآزادکنید وببرید تحویل خانواده بدهید وپشت سرتان هم نگاه نکنید.
گفتند شما مسئولیت آقای خواستاررابعهده می گیریدگفتم شمااگر می خواهید آقای خواستاررااززندان آزادکنید ومن اورازندان کنم نه ولی تعهد می دهم که ایشان عملی خلاف قانون مرتکب نشوند همانطورکه تاحالا عمل خلافی مرتکب نشده اند وهرکاری کردند قانونی بوده.
درتاریخ ۱۸ اسفند۱۴۰۰ بادادستان دادگاه انقلاب مشهد آقای درودی ملاقات داشتم.بعداز ۳۰ تا۴۰ دقیقه گفتگو که من گوینده بودم وآقای دادستان باسعه صدر گوش کردند.
آقای دادستان گفتند:اگرمن بودم اینهارازندان نمی کردم اینها همه شان حس خودنمایی داشتندوبه خاطر ارضای حس خودنمایی دوست داشتند به زندان بروند ومسئولین هم کمکشان کردند که به خواسته شان برسند گفتم اونموقع نبودید ولی الان که هستید آزادشان کنید تابیش ازاین برای شماهزینه درست نکنند.ایشان گفتند درجلسه بادوستان مطرح می کنم ونتیجه رابه اطلاع شما می رسانیم.
دیروز چهارشنبه ۲۵ اسفند از رئیس دفتراقای دادستان نتیجه راپرسیدم گفتند با مرخصی وآزادی اقای خواستار موافقت نشده.
علیرغم اینکه مسئولین دادگاه انقلاب مشهد نظرشان مرخصی ومتعاقب آن آزادی آقای خواستاربود ولی نمیدانم آیاصحبت اداره اطلاعات باخانواده باعث شدکه از تصمیمشان درموردآزادی آقای خواستارمنصرف شوند یا ارگان خاصی درراه ازادی ایشان از زندان سنگ اندازی کرده الله اعلم
#هاشم-خواستار-را-آزاد-کنید.
#صدیقه_مالکیفرد ۲۶ اسفند۱۴۰۰
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
به نام خداوند جان وخرد
همکاران گرامی ودوستان محترم وشما که ازمرخصی وآزادی آقای هاشم خواستار می پرسید ضمن تشکر ازهمدلی ومحبت شما خلاصه ای از اقداماتی که برای آزادی ایشان انجام شده وبرداشت شخصی خودم راازاین پروسه به اطلاع شما می رسانم بعدازملاقات رئیس سازمان زندانها وبارهاملاقات مسئولین دادگاه انقلاب مشهدباهاشم خواستارنماینده معلمان آزاده ایران درزندان وکیل آبادمشهد وملاقات همکاران فرهنگی با آقای دکتر رحمانی معاون دادستان ، بنابه توصیه همکاران فرهنگی ۲۰ بهمن ۱۴۰۰بامعاون دادستان دادگاههای عمومی وانقلاب مشهد آقای دکتررحمانی ملاقات کردم.بعدازگفتگوهای فراوان نظرایشان دادن مرخصی ومتعاقب آن آزادکردن آقای هاشم خواستاربود.
درتاریخ اول اسفند ۱۴۰۰برای نتیجه رفتم دادگاه انقلاب آقای دکتررحمانی گفتند من به تنهایی نمی توانم تصمیم بگیرم باید موضوع مرخصی وآزادی ایشان درجلسه تصمیم گیری برای مجرمین خطرناک مطرح شود وپس ازآن اقدام مقتضی بعمل آید
.
درتاریخ ۱۲ اسفند۱۴۰۰ بنابه دعوت اداره اطلاعات مشهدازهمه اعضای خانواده(من ،فرزندانم وهمسرشان)درمحل دفتراحضاروارشاد اطلاعات مشهد حضوریافتیم وحدود۶ الی ۷ ساعت باآقای حسینی ماموراداره اطلاعات مشهد گفتگوکردیم.ماحصل گفتگو:آقای حسینی گفتند:مامی دانیم که اقای خواستار درآستانه ۷۰ سالگی وداشتن بیماری های گوارشی و فشارخون بالا اگر خدای ناکرده اتفاقی برایشان بیفتد(مردن ایشان) هزینه سنگینی برای جمهوری اسلامی دارد.ولی ما هم خط قرمزهایی داریم که آقای خواستارباید رعایت کند.
آقای خواستارخیلی علاقمنداست که درزندان باشد وازاینکه درزندان باشد اصلا ناراحت نیست این یک مشکل روانی است که افرادخودشیفته دارند.ما گفتیم انسانهای شریف برای رسیدن به آرمانهایشان جان درطبق اخلاص می گذارند ، پس اینکه هاشم خواستار زندان راتحمل می کند عمل شاقی نیست .
ازطرفی شماکه هاشم خواستاررااول آبان ۱۳۹۷ ازجلوباغ ربودید ودربیمارستان روانی ابن سینا محبوس کردید....ودرآنجاتوسط روانشناسان وروانپزشکان مدعو وکادربیمارستان سلامت روحی روانی ایشان تایید شد وبه همت واراده همکاران و آزادیخواهان ایران و جهان مجبورشدید بعد۱۹ روز ایشان راآزادکنید وخودتان گفتید اشتباه کردیم حالاهم اگر یک مرددرمشهدباشد هاشم خواستاراست والان ایشان بخاطر اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی زندان است دست هاشم خواستار بوی گل می داد اورا به جرم گل چیدن بازداشت کردید ولی هیچوقت فکرنکردید شایداوگلی کاشته باشدامیدوارم این دفعه هم به اشتباه خودپی ببرید واعلام کنید که اشتباه کردید امیدوارم آن روز دیرنباشد.
نظر مرادرموردآزادی آقای خواستارپرسیدند گفتم آزادی آقای خواستاررااینقدردربوق وکرنا نکنیدنباید آقای خواستارودوستانشان رازندانی می کردید حالا هم شبی نیمه شبی زندانیان بی گناه راآزادکنید وببرید تحویل خانواده بدهید وپشت سرتان هم نگاه نکنید.
گفتند شما مسئولیت آقای خواستاررابعهده می گیریدگفتم شمااگر می خواهید آقای خواستاررااززندان آزادکنید ومن اورازندان کنم نه ولی تعهد می دهم که ایشان عملی خلاف قانون مرتکب نشوند همانطورکه تاحالا عمل خلافی مرتکب نشده اند وهرکاری کردند قانونی بوده.
درتاریخ ۱۸ اسفند۱۴۰۰ بادادستان دادگاه انقلاب مشهد آقای درودی ملاقات داشتم.بعداز ۳۰ تا۴۰ دقیقه گفتگو که من گوینده بودم وآقای دادستان باسعه صدر گوش کردند.
آقای دادستان گفتند:اگرمن بودم اینهارازندان نمی کردم اینها همه شان حس خودنمایی داشتندوبه خاطر ارضای حس خودنمایی دوست داشتند به زندان بروند ومسئولین هم کمکشان کردند که به خواسته شان برسند گفتم اونموقع نبودید ولی الان که هستید آزادشان کنید تابیش ازاین برای شماهزینه درست نکنند.ایشان گفتند درجلسه بادوستان مطرح می کنم ونتیجه رابه اطلاع شما می رسانیم.
دیروز چهارشنبه ۲۵ اسفند از رئیس دفتراقای دادستان نتیجه راپرسیدم گفتند با مرخصی وآزادی اقای خواستار موافقت نشده.
علیرغم اینکه مسئولین دادگاه انقلاب مشهد نظرشان مرخصی ومتعاقب آن آزادی آقای خواستاربود ولی نمیدانم آیاصحبت اداره اطلاعات باخانواده باعث شدکه از تصمیمشان درموردآزادی آقای خواستارمنصرف شوند یا ارگان خاصی درراه ازادی ایشان از زندان سنگ اندازی کرده الله اعلم
#هاشم-خواستار-را-آزاد-کنید.
#صدیقه_مالکیفرد ۲۶ اسفند۱۴۰۰
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است.
با نگاهی به سایر جنبشهای
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________
#مدرسه_رهایی
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است.
با نگاهی به سایر جنبشهای
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________
#مدرسه_رهایی
جناب آقای دکتر سراجزاده
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران
با سلام و احترام
این نامه از طرف جمعی از دانشجویان و فارغالتحصیلان رشتههای علوم اجتماعی و با هدف طرح بحث در باب مسألهای نوشته شده است که علیرغم گستردگی وقوع آن در فضای آکادمیک، توجه چندانی برنمیانگیزد. احتمالاً همهی ما بر این نکته توافق داریم که محیط دانشگاهی باید محیطی عادلانه، امن، دربرگیرنده و حمایتگر باشد. همهی ما، به دنبال ایجاد فضایی تفاهمآمیز همراه با احترام متقابل نسبت به شأن و ارزش هر یک از اعضای محیط دانشگاهی هستیم تا در نتیجهی آن، هر فرد احساس کند عضوی از جامعهی دانشگاهی خود است و میتواند بهتمامی به توسعه و رفاه آن فضا یاری رساند. حال با امید به اتفاق نظر روی نکات بالا، به سراغ بیان مسأله میرویم.
اغلب ما دانشجویان (اگر نگوییم همه)، در طول مدت تحصیلمان با مواردی از آزار و تبعیض در محیط دانشگاهی روبرو شدهایم. این آزار و تبعیض میتواند ما یا کسی که میشناسیم را نشانه گرفته باشد. مواردی همچون سوء استفاده از قدرت، آزار کلامی، آزار جنسی، خشونت یا تهدید به خشونت، دریغداشتن اطلاعات از فرد، سوء استفادهی روانی، کارشکنی در کار یا درس، قلدری[۱]، شرمسار کردن فرد در معرض عموم[۲]، حرمتشکنی و بیاحترامی، افترا بستن، منزویسازی[۳]، تهدید آکادمیک[۴]، رعایتنکردن حریم خصوصی و... مواردی است که به کرات در دانشگاه رخ داده است. اغلب بدین شکل که کسی که در سلسلهمراتب قدرت در میدان دانشگاهی از جایگاه «فرادست» برخوردار است، به پشتوانهی جایگاه خود، به اشخاص «فرودست» خشونت میورزد، آزار میدهد، قلدری میکند و... . این رفتارها اما اغلب پنهان است. رفتارهایی که به دلیل حمایت نهادی از شخص آزارگر و زورگو و نیز فقدان چارجوبهای ارجاعی برای رعایت رفتار اخلاقی در محیط دانشگاه، نادیده گرفته میشود. در اینگونه موارد، دانشجویان اغلب شناختی از حقوق خود ندارند. اگر هم داشته باشند، بهخوبی میدانند که هیچ نهاد حمایتگری برای رسیدگی به شکایات آنها وجود ندارد. همچنین میدانند که شخص فرادست میتواند بهراحتی تمام فرصتهای کاری و تحصیلی آینده را از او بگیرد. این فشارها و تهدیدها از ندادن نمره تا تهدید به اخراج و شکایت از دانشگاه (چنانکه در خصوص یکی از اساتید گروه انسانشناسی دیدیم[۵]) و پاسنکردن و رد شدن در مصاحبه و منع استخدام و…را میتواند در برگیرد
ما میدانیم که دانشگاه اکنون آماج حملات متعددی است. هجمهی خصوصیسازی و پولیسازی، دانش که به کالایی بدل شده، و دستآخر بیماری عالمگیر، بدنهی دانشجویی را نحیفتر از پیش ساخته است. اما اگر رویای دانشگاهی برابریخواه و عادلانه را در سر داریم، اگر میخواهیم دانشگاه محیطی باشد که فرصتها و حقوق برابر را فارغ از زمینههای تبعیض در اختیار اعضایش میگذارد، نمیتوانیم و نباید مطالبهی طیفی را به سود طیفی دیگر حقیر و بیاهمیت بشماریم. تاریخ به ما نشان داده است که انتخاب مسیری جز این و در اولویت ندانستن مطالبهای به بهانهی وجود اولویتهای مهمتر، نتیجهاش جز تداوم تبعیض و طرد و ریشه دارتر شدن نابرابری نخواهد بود.
در عین حال میدانیم و تأکید میکنیم که مطالبهی ما مبنی بر نیاز به عدالت و حمایت از اساسیترین حقوق دانشجویان و نیز اساتید تازهوارد، در راستای طرد یا حذف اشخاص نیست. میدانیم که خشونت، قلدری، تبعیض و آزار در فضای دانشگاهی، چیزی نیست که صرفاً به خطای فردی اشخاص برگردد و با توبیخ ایشان به کلی رفع شود. البته فرهنگ سلبریتیپروری و ستارهسازی در محیط آکادمیک، برخی افراد را به چنان جایگاهی در سلسلهمراتب قدرت و شهرت میرساند که نقد آنها و به چالش کشیدن این سلسله مراتب قدرت را دشوار و حتی ناممکن می کند. در همین گروه جامعهشناسی میتوانیم به اساتید شاغل و بازنشستهای اشاره کنیم که صرفاً با تکیه بر حاشیهی امن متکی بر شهرت و اعتبار خود، دست به هرگونه توهین و تحقیر و خشونتی زدهاند و میزنند. اما آزار و تبعیض، کژکارکردهای نهاد دانشگاهیاند و ماهیتی سیستماتیک دارند. پس برای مواجهه و مقابله با آنها نیز باید فراتر از افراد گام برداشت.
اهداف ما چنین است:
- حساسسازی جامعهی دانشگاهی نسبت به قلدری، تبعیض و آزار در دانشگاه.
- آگاهکردن دانشجویان از حقوق خود و زمینه چینی نهادی و ساختاری برای مطالبهی آن.
- ایجاد ساز و کارهای مشخص برای دانشجویان برای پیگیری حقوق خود در پی حوادث تبعیضآمیز، خشونتبار یا مواجهه با قلدری.
در راستای تحقق این اهداف، پیشنهاد ما تشکیل کارگروه یا کمیتهای متشکل از دانشجویان، اساتید و متخصصان حقوقی است.
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران
با سلام و احترام
این نامه از طرف جمعی از دانشجویان و فارغالتحصیلان رشتههای علوم اجتماعی و با هدف طرح بحث در باب مسألهای نوشته شده است که علیرغم گستردگی وقوع آن در فضای آکادمیک، توجه چندانی برنمیانگیزد. احتمالاً همهی ما بر این نکته توافق داریم که محیط دانشگاهی باید محیطی عادلانه، امن، دربرگیرنده و حمایتگر باشد. همهی ما، به دنبال ایجاد فضایی تفاهمآمیز همراه با احترام متقابل نسبت به شأن و ارزش هر یک از اعضای محیط دانشگاهی هستیم تا در نتیجهی آن، هر فرد احساس کند عضوی از جامعهی دانشگاهی خود است و میتواند بهتمامی به توسعه و رفاه آن فضا یاری رساند. حال با امید به اتفاق نظر روی نکات بالا، به سراغ بیان مسأله میرویم.
اغلب ما دانشجویان (اگر نگوییم همه)، در طول مدت تحصیلمان با مواردی از آزار و تبعیض در محیط دانشگاهی روبرو شدهایم. این آزار و تبعیض میتواند ما یا کسی که میشناسیم را نشانه گرفته باشد. مواردی همچون سوء استفاده از قدرت، آزار کلامی، آزار جنسی، خشونت یا تهدید به خشونت، دریغداشتن اطلاعات از فرد، سوء استفادهی روانی، کارشکنی در کار یا درس، قلدری[۱]، شرمسار کردن فرد در معرض عموم[۲]، حرمتشکنی و بیاحترامی، افترا بستن، منزویسازی[۳]، تهدید آکادمیک[۴]، رعایتنکردن حریم خصوصی و... مواردی است که به کرات در دانشگاه رخ داده است. اغلب بدین شکل که کسی که در سلسلهمراتب قدرت در میدان دانشگاهی از جایگاه «فرادست» برخوردار است، به پشتوانهی جایگاه خود، به اشخاص «فرودست» خشونت میورزد، آزار میدهد، قلدری میکند و... . این رفتارها اما اغلب پنهان است. رفتارهایی که به دلیل حمایت نهادی از شخص آزارگر و زورگو و نیز فقدان چارجوبهای ارجاعی برای رعایت رفتار اخلاقی در محیط دانشگاه، نادیده گرفته میشود. در اینگونه موارد، دانشجویان اغلب شناختی از حقوق خود ندارند. اگر هم داشته باشند، بهخوبی میدانند که هیچ نهاد حمایتگری برای رسیدگی به شکایات آنها وجود ندارد. همچنین میدانند که شخص فرادست میتواند بهراحتی تمام فرصتهای کاری و تحصیلی آینده را از او بگیرد. این فشارها و تهدیدها از ندادن نمره تا تهدید به اخراج و شکایت از دانشگاه (چنانکه در خصوص یکی از اساتید گروه انسانشناسی دیدیم[۵]) و پاسنکردن و رد شدن در مصاحبه و منع استخدام و…را میتواند در برگیرد
ما میدانیم که دانشگاه اکنون آماج حملات متعددی است. هجمهی خصوصیسازی و پولیسازی، دانش که به کالایی بدل شده، و دستآخر بیماری عالمگیر، بدنهی دانشجویی را نحیفتر از پیش ساخته است. اما اگر رویای دانشگاهی برابریخواه و عادلانه را در سر داریم، اگر میخواهیم دانشگاه محیطی باشد که فرصتها و حقوق برابر را فارغ از زمینههای تبعیض در اختیار اعضایش میگذارد، نمیتوانیم و نباید مطالبهی طیفی را به سود طیفی دیگر حقیر و بیاهمیت بشماریم. تاریخ به ما نشان داده است که انتخاب مسیری جز این و در اولویت ندانستن مطالبهای به بهانهی وجود اولویتهای مهمتر، نتیجهاش جز تداوم تبعیض و طرد و ریشه دارتر شدن نابرابری نخواهد بود.
در عین حال میدانیم و تأکید میکنیم که مطالبهی ما مبنی بر نیاز به عدالت و حمایت از اساسیترین حقوق دانشجویان و نیز اساتید تازهوارد، در راستای طرد یا حذف اشخاص نیست. میدانیم که خشونت، قلدری، تبعیض و آزار در فضای دانشگاهی، چیزی نیست که صرفاً به خطای فردی اشخاص برگردد و با توبیخ ایشان به کلی رفع شود. البته فرهنگ سلبریتیپروری و ستارهسازی در محیط آکادمیک، برخی افراد را به چنان جایگاهی در سلسلهمراتب قدرت و شهرت میرساند که نقد آنها و به چالش کشیدن این سلسله مراتب قدرت را دشوار و حتی ناممکن می کند. در همین گروه جامعهشناسی میتوانیم به اساتید شاغل و بازنشستهای اشاره کنیم که صرفاً با تکیه بر حاشیهی امن متکی بر شهرت و اعتبار خود، دست به هرگونه توهین و تحقیر و خشونتی زدهاند و میزنند. اما آزار و تبعیض، کژکارکردهای نهاد دانشگاهیاند و ماهیتی سیستماتیک دارند. پس برای مواجهه و مقابله با آنها نیز باید فراتر از افراد گام برداشت.
اهداف ما چنین است:
- حساسسازی جامعهی دانشگاهی نسبت به قلدری، تبعیض و آزار در دانشگاه.
- آگاهکردن دانشجویان از حقوق خود و زمینه چینی نهادی و ساختاری برای مطالبهی آن.
- ایجاد ساز و کارهای مشخص برای دانشجویان برای پیگیری حقوق خود در پی حوادث تبعیضآمیز، خشونتبار یا مواجهه با قلدری.
در راستای تحقق این اهداف، پیشنهاد ما تشکیل کارگروه یا کمیتهای متشکل از دانشجویان، اساتید و متخصصان حقوقی است.
همانطور که تجربهی فضاهای آکادمیک بینالمللی نشان میدهد، در چنین کمیتهای میتوان آییننامهای جهت توضیح و تعریف مشخص مصادیق آزار و تبعیض در محیطهای دانشگاهی تنظیم و دستورالعملی برای مواجهه و مقابله با آنها تدوین کرد تا بتوان در کوتاهترین زمان ممکن، کمک و حمایت لازم را در اختیار آنان که نیازمندش هستند قرارداد. باید بتوانیم با ایجاد حساسیت و آگاهیبخشی و نیز بهواسطهی اعمال مقررات، معیارها و فرایندها، دانشگاه را به محیطی برابر، امن و عادلانه بدل سازیم و تلاش کنیم تا کسی بهخاطر سن، نژاد، اصل و نسب، زادگاه، جایگاه[۶]، جنس[۷]، هویت جنسی[۸]، قومیت، دین، گرایش جنسی[۹]، وضعیت تأهل، وضعیت خانوادگی، طبقه، معلولیت و... مورد تبعیض قرار نگیرد و از حقی محروم نشود.
بهنظر میرسد زمان آن رسیده تا مبارزه با نابرابری را فراتر از سطح فردی و فعالیت در شبکههای مجازی پیش ببریم. باید بهصورت جمعی برای اخلاق دانشگاهی و علیه قلدری، آزار و تبعیض جنسی و غیرجنسی در محیط دانشگاه سازمان یابیم و بدین شکل، مشروعیت و قدرت بهظاهر خللناپذیر شبکهی قدرتمندان صاحبنام را به چالش بکشیم.
[۱] Bullying
[۲] Public Shaming
[۳] Isolation
[۴] Academic Threatening
[۵] بنابر روایت دانشجویان، یکی از اساتید دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران ابتدا دانشجویی را بهخاطر مشارکت پایین در کلاس و غیبت، توبیخ کرد. بعد از پاسخ دانشجو مبنی بر شاغل بودن خود، استاد در برخوردی عجیب، با توهین و تهدید با دانشجو برخورد کرد و این برخورد در جلسات بعدی هم ادامه یافت. استاد مربوطه در نهایت از دانشجو به دانشگاه شکایت برد و نمرهی صفر را در کارنامهاش ثبت کرد. شکایت استاد البته به جایی نرسید.
[۶] Status
[۷] Sex
[۸] Gender Identity
[۹] Sexual Orientation
برای امضای این نامه میتوانید از طریق لینک زیر اقدام نمایید :
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSeFdmpUtThpWKEflmPEtqq3YDj_4cBaJIaUhpsbn-GFsYZQxw/viewform
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
بهنظر میرسد زمان آن رسیده تا مبارزه با نابرابری را فراتر از سطح فردی و فعالیت در شبکههای مجازی پیش ببریم. باید بهصورت جمعی برای اخلاق دانشگاهی و علیه قلدری، آزار و تبعیض جنسی و غیرجنسی در محیط دانشگاه سازمان یابیم و بدین شکل، مشروعیت و قدرت بهظاهر خللناپذیر شبکهی قدرتمندان صاحبنام را به چالش بکشیم.
[۱] Bullying
[۲] Public Shaming
[۳] Isolation
[۴] Academic Threatening
[۵] بنابر روایت دانشجویان، یکی از اساتید دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران ابتدا دانشجویی را بهخاطر مشارکت پایین در کلاس و غیبت، توبیخ کرد. بعد از پاسخ دانشجو مبنی بر شاغل بودن خود، استاد در برخوردی عجیب، با توهین و تهدید با دانشجو برخورد کرد و این برخورد در جلسات بعدی هم ادامه یافت. استاد مربوطه در نهایت از دانشجو به دانشگاه شکایت برد و نمرهی صفر را در کارنامهاش ثبت کرد. شکایت استاد البته به جایی نرسید.
[۶] Status
[۷] Sex
[۸] Gender Identity
[۹] Sexual Orientation
برای امضای این نامه میتوانید از طریق لینک زیر اقدام نمایید :
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSeFdmpUtThpWKEflmPEtqq3YDj_4cBaJIaUhpsbn-GFsYZQxw/viewform
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
Google Docs
نامه - اسفند ۱۴۰۰
جناب آقای دکتر سراجزاده
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران
با سلام و احترام
این نامه از طرف جمعی از دانشجویان و فارغالتحصیلان رشتههای علوم اجتماعی و با هدف طرح بحث در باب مسألهای نوشته شده است که علیرغم گستردگی وقوع آن در فضای آکادمیک، توجه چندانی برنمیانگیزد.…
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران
با سلام و احترام
این نامه از طرف جمعی از دانشجویان و فارغالتحصیلان رشتههای علوم اجتماعی و با هدف طرح بحث در باب مسألهای نوشته شده است که علیرغم گستردگی وقوع آن در فضای آکادمیک، توجه چندانی برنمیانگیزد.…
📌روایتی از تبعیضها و فشارها بر «پرستاران زن»
🟡 گفتگوی ویژه با #زنان_پرستار، پیرامون تجمع اخیر پرستارانْ مقابل ساختمان وزارت بهداشت، وضعیت بیثباتکاری، معیشت و تبعیض جنسیتی علیه زنان پرستار
#بیدارزنی: شاغلان بهداشت و درمان، بهخصوص پرستاران، از آبان سال ۹۸، بهشدت درگیر یک همهگیری جهانی به نام ویروس« کرونا» شدند که جان بسیاری را ستانده و هنوز هم جانهای بسیاری را تهدید میکند. پرستاران در صف مقدم مبارزه با مرگومیر ناشی از این ویروس بودهاند. با شیوع ویروس، آنها در بیمارستانهایشان در چند شیفت متوالی کار کردهاند؛ تعداد بالای مرگومیر بیمارانشان را تاب آوردهاند؛ مشکلات روحی زیادی را متحمل شدهاند و طبق گزارشها تعداد ۴۰۰ پرستار بهدلیل مشکلات ریوی از چرخهی درمان خارج شدهاند[۱]. این فقط بخشی از مصائب شغلی آنهاست.
بسیاری از آنها، بهخصوص در اوایل بحران کرونا، تا چندین روز از دیدن فرزندان، پدر، مادر و خانوادهی خود محروم ماندند. در اوج این بیماری، برخی از آنها حداقل روزی بیست گواهی فوت مینوشتند که منجر به آمار بالای افسردگی و اضطراب در میان آنها شد. مشکلات معیشت، گرانی و آمار بالای تورم و مشکلات مربوط به مسکن نیز در این مدت آنها را آسیبپذیرتر کرده است.
▪️مدتی پیش، آنها موفق شدند تجمعی را در مقابل ساختمان وزارت بهداشت شکل دهند که تقریباً از سراسر کشور گرد آمده بودند. دو خواستهی عمده در این تجمع هم بر روی بنرها و هم در شعارهایشان دیده میشد: تبدیل وضعیت نیروهای قراردادی و برقراری فوقالعاده خاص برای شاغلان در مراکز بهداشتی درمانی و دانشگاههای علوم پزشکی کشور.
🟣 به همین بهانه با چند تن از زنان شاغل در این حوزه مصاحبه کردهایم. آنها از شرایط زندگی کاری و خانوادگی خود و اینکه چگونه به صفوف مطالبهگری این صنف پیوستهاند، میگویند.
از متن: «مریم» از شیفتهای طولانی، تعداد بالای مرگومیر و بغضی که دائم در گلوی کادر سلامت است میگوید. او پرستاری است که از سال ۹۰ تا کنون بهصورت قراردادی کار میکند.
او تصریح میکند: «با همهی این کمبود نیروی پرستار و نیازی که بیمارستانها دارند، تعداد زیادی از ما دارای ثبات شغلی نیستیم و هنوز، هرساله، ما قراردادیها را گزینش میکنند. این یعنی هربار ممکن است برای ادای توضیح به مدیریت گزینش برویم و مثلاً بگوییم چرا با فلان همکار مرد در حال خندیدن دیده شدهایم و یا چرا آرایش میکنیم یا چرا مقنعهمان عقب است و موهایمان دیده میشود.»
مریم ادامه میدهد: «واقعیت این است که در محیط کارِ ما، همیشه امکان تأمین خواستههای آنها وجود ندارد؛ تقصیر من نیست که موقع کار با این ماسکها و این گانها و دستکشها، امکان مرتب کردن این مقنعهی روی سرم، آنطور که آنها انتظار دارند، وجود ندارد. ما در محیط کارمان آنقدر استرس و نگرانی و آه و نالههای مریض داریم که این بیثباتی هرساله و گاهی هر شش ماه فقط بر استرس ما دامن میزند و هربار روحمان را میخراشد.»
مریم همچنین اضافه میکند: «این فشارها بیشتر بر روی زنان است. هم جامعه و هم بهتبعآن مسئولان مربوطه، مثل گزینش و حراست، روی زنها خیلی بیشتر حساساند. وضعیت پوشش و نحوهی ارتباط ما با همکار، بیمار و همراهانشان همیشه تحت کنترل بوده است. نه اینکه رسمیها آزاد بوده باشند، بلکه لزوم تأیید مدیریت گزینش برای ما، در ابتدای هر سال، برای بستن قرارداد جدید اهمیت اساسی دارد و این موقعیتمان را بیثبات و تابع سلایق کسانی میکند که شایستگی شغلی ملاک تأیید یا عدم تأییدشان نیست. آنها بارها به ما گفتهاندکه شما نیروهای قراردادی هستید و گزینش میتواند تأییدتان نکند.»
او در ادامه ماجرای دوستی را تعریف میکند که گویا عکسهای بدون حجابش در صفحهی اینستاگرامش توسط شخصی به گزینش گزارش میشود و گزینش بهدلیل داشتن عکس بیحجاب در شبکههای مجازی قراردادش را فسخ کرده است. او تأکید میکند که «سایهی ترس از عدم تمدید قراردادمان همیشه روی سر ماست.»
مریم توضیح میدهد: «علاوه بر این موارد، ما هیچگونه حق اعتراضی به هیچ وضعیت ناخوشایندی نداریم. اگر مثلاً گفتیم چرا تعداد شیفتمان زیاد است و یا چرا حقوقمان کم است و یا حرفی حاکی از اعتراض به زبان بیاوریم، بلافاصله به ما یادآوری میکنند که شماها قراردادی هستید و بهراحتی با یک عدم نیاز و یا هر بهانهی دیگر میتوانند قراردادمان را فسخ کنند.»
#اشتغال_زنان #پرستاران #فقر_و_تبعیض #بیثباتکاران #بهداشت_و_درمان_خصوصی
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43931
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🟡 گفتگوی ویژه با #زنان_پرستار، پیرامون تجمع اخیر پرستارانْ مقابل ساختمان وزارت بهداشت، وضعیت بیثباتکاری، معیشت و تبعیض جنسیتی علیه زنان پرستار
#بیدارزنی: شاغلان بهداشت و درمان، بهخصوص پرستاران، از آبان سال ۹۸، بهشدت درگیر یک همهگیری جهانی به نام ویروس« کرونا» شدند که جان بسیاری را ستانده و هنوز هم جانهای بسیاری را تهدید میکند. پرستاران در صف مقدم مبارزه با مرگومیر ناشی از این ویروس بودهاند. با شیوع ویروس، آنها در بیمارستانهایشان در چند شیفت متوالی کار کردهاند؛ تعداد بالای مرگومیر بیمارانشان را تاب آوردهاند؛ مشکلات روحی زیادی را متحمل شدهاند و طبق گزارشها تعداد ۴۰۰ پرستار بهدلیل مشکلات ریوی از چرخهی درمان خارج شدهاند[۱]. این فقط بخشی از مصائب شغلی آنهاست.
بسیاری از آنها، بهخصوص در اوایل بحران کرونا، تا چندین روز از دیدن فرزندان، پدر، مادر و خانوادهی خود محروم ماندند. در اوج این بیماری، برخی از آنها حداقل روزی بیست گواهی فوت مینوشتند که منجر به آمار بالای افسردگی و اضطراب در میان آنها شد. مشکلات معیشت، گرانی و آمار بالای تورم و مشکلات مربوط به مسکن نیز در این مدت آنها را آسیبپذیرتر کرده است.
▪️مدتی پیش، آنها موفق شدند تجمعی را در مقابل ساختمان وزارت بهداشت شکل دهند که تقریباً از سراسر کشور گرد آمده بودند. دو خواستهی عمده در این تجمع هم بر روی بنرها و هم در شعارهایشان دیده میشد: تبدیل وضعیت نیروهای قراردادی و برقراری فوقالعاده خاص برای شاغلان در مراکز بهداشتی درمانی و دانشگاههای علوم پزشکی کشور.
🟣 به همین بهانه با چند تن از زنان شاغل در این حوزه مصاحبه کردهایم. آنها از شرایط زندگی کاری و خانوادگی خود و اینکه چگونه به صفوف مطالبهگری این صنف پیوستهاند، میگویند.
از متن: «مریم» از شیفتهای طولانی، تعداد بالای مرگومیر و بغضی که دائم در گلوی کادر سلامت است میگوید. او پرستاری است که از سال ۹۰ تا کنون بهصورت قراردادی کار میکند.
او تصریح میکند: «با همهی این کمبود نیروی پرستار و نیازی که بیمارستانها دارند، تعداد زیادی از ما دارای ثبات شغلی نیستیم و هنوز، هرساله، ما قراردادیها را گزینش میکنند. این یعنی هربار ممکن است برای ادای توضیح به مدیریت گزینش برویم و مثلاً بگوییم چرا با فلان همکار مرد در حال خندیدن دیده شدهایم و یا چرا آرایش میکنیم یا چرا مقنعهمان عقب است و موهایمان دیده میشود.»
مریم ادامه میدهد: «واقعیت این است که در محیط کارِ ما، همیشه امکان تأمین خواستههای آنها وجود ندارد؛ تقصیر من نیست که موقع کار با این ماسکها و این گانها و دستکشها، امکان مرتب کردن این مقنعهی روی سرم، آنطور که آنها انتظار دارند، وجود ندارد. ما در محیط کارمان آنقدر استرس و نگرانی و آه و نالههای مریض داریم که این بیثباتی هرساله و گاهی هر شش ماه فقط بر استرس ما دامن میزند و هربار روحمان را میخراشد.»
مریم همچنین اضافه میکند: «این فشارها بیشتر بر روی زنان است. هم جامعه و هم بهتبعآن مسئولان مربوطه، مثل گزینش و حراست، روی زنها خیلی بیشتر حساساند. وضعیت پوشش و نحوهی ارتباط ما با همکار، بیمار و همراهانشان همیشه تحت کنترل بوده است. نه اینکه رسمیها آزاد بوده باشند، بلکه لزوم تأیید مدیریت گزینش برای ما، در ابتدای هر سال، برای بستن قرارداد جدید اهمیت اساسی دارد و این موقعیتمان را بیثبات و تابع سلایق کسانی میکند که شایستگی شغلی ملاک تأیید یا عدم تأییدشان نیست. آنها بارها به ما گفتهاندکه شما نیروهای قراردادی هستید و گزینش میتواند تأییدتان نکند.»
او در ادامه ماجرای دوستی را تعریف میکند که گویا عکسهای بدون حجابش در صفحهی اینستاگرامش توسط شخصی به گزینش گزارش میشود و گزینش بهدلیل داشتن عکس بیحجاب در شبکههای مجازی قراردادش را فسخ کرده است. او تأکید میکند که «سایهی ترس از عدم تمدید قراردادمان همیشه روی سر ماست.»
مریم توضیح میدهد: «علاوه بر این موارد، ما هیچگونه حق اعتراضی به هیچ وضعیت ناخوشایندی نداریم. اگر مثلاً گفتیم چرا تعداد شیفتمان زیاد است و یا چرا حقوقمان کم است و یا حرفی حاکی از اعتراض به زبان بیاوریم، بلافاصله به ما یادآوری میکنند که شماها قراردادی هستید و بهراحتی با یک عدم نیاز و یا هر بهانهی دیگر میتوانند قراردادمان را فسخ کنند.»
#اشتغال_زنان #پرستاران #فقر_و_تبعیض #بیثباتکاران #بهداشت_و_درمان_خصوصی
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43931
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
بیدارزنی
روایتی از تبعیضها و فشارها بر پرستاران زن - بیدارزنی
با چند تن از بهیاران و پرستاران زن گفتگو کردهایم تا از شرایط زندگی کاری و خانوادگی آنها و چگونگی پیوستن به صفوف مطالبهگری بشنویم.
🛑حمایت اتحادیه معلمین ایرلند از اعتراضات معلمان درایران
🔸اتحادیه معلمین ایرلند به نمایندگی بیش از ۱۹۰۰۰ معلم و مدرس در ایرلند از اعتراضات معلمین در ایران حمایت می کند.
🔸نامه دبیر کل اتحادیه معلمین ایرلند به آنتونیو گوترز دبیر کل ملل متحد
چهارشنبه، ۱۶ مارس ۲۰۲۲
به آقای آنتونیو گوتزز, دبیرکل سازمان ملل متحد
🔸از اعتصابات معلمان ایران حمایت کنید
دبیر کل محترم
من این نامه را از طرف اتحادیه معلمین ایرلند) TUI ( که نماینده بیش از ۱۹۰۰۰ معلم و مدرس ایرلند که در دبیرستانها و آموزش عالی مشغول تدریس هستند برای شما می نویسم.
🔸ما به شدت نگران هستیم که حکومت ایران به سرکوب و زندانی کردن معلمان به خاطر استفاده از حقوق اولیه انسانی شان که همانا آزادی بیان و آزادی برگزاری تجمع است، اقدام کرده است. معلمان در حمایت از شرایط بهتر و دریافت حقوق معوقه خود درگیر اعتراضات و فعالیت های صنعتی بوده اند.
🔸اتحادیه معلمین ایرلند از اعتصابات و اعتراضات معلمان و خواسته های آنها بی هیچ چون و چرایی حمایت می کند.
🔸ما با احترام از شما می خواهیم که دراین مورد مداخله کنید:
۱. توقف سرکوب، دستگیری و اخراج معلمان و فعالان صنفی.
۲.اطمینان از آزادی تمامی معلمانی که زندانی شده اند.
۳.اجرای لایحه رتبه بندی و همسان سازی معلمان.
۴.استخدام دائم معلمان قراردادی در خدمات آموزشی.
۵.به رسمیت شناختن حقوق معلمان برای برگزاری تظاهرات بدون سرکوب، دستگیری یا ارعاب.
اتحادیه معلمین ایرلند خواستار اقدام فوری سازمان ملل متحد، کمیساریای عالی حقوق بشر، شورای حقوق بشر سازمان ملل و گزارشگران ویژه مربوطه و سازمان های بین المللی حقوق بشر برای رسیدگی به وضعیت معلمان در ایران است.
ارادتمند شما
مایکل گیلسپی
دبیرکل اتحادیه معلمین ایرلند
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
🔸اتحادیه معلمین ایرلند به نمایندگی بیش از ۱۹۰۰۰ معلم و مدرس در ایرلند از اعتراضات معلمین در ایران حمایت می کند.
🔸نامه دبیر کل اتحادیه معلمین ایرلند به آنتونیو گوترز دبیر کل ملل متحد
چهارشنبه، ۱۶ مارس ۲۰۲۲
به آقای آنتونیو گوتزز, دبیرکل سازمان ملل متحد
🔸از اعتصابات معلمان ایران حمایت کنید
دبیر کل محترم
من این نامه را از طرف اتحادیه معلمین ایرلند) TUI ( که نماینده بیش از ۱۹۰۰۰ معلم و مدرس ایرلند که در دبیرستانها و آموزش عالی مشغول تدریس هستند برای شما می نویسم.
🔸ما به شدت نگران هستیم که حکومت ایران به سرکوب و زندانی کردن معلمان به خاطر استفاده از حقوق اولیه انسانی شان که همانا آزادی بیان و آزادی برگزاری تجمع است، اقدام کرده است. معلمان در حمایت از شرایط بهتر و دریافت حقوق معوقه خود درگیر اعتراضات و فعالیت های صنعتی بوده اند.
🔸اتحادیه معلمین ایرلند از اعتصابات و اعتراضات معلمان و خواسته های آنها بی هیچ چون و چرایی حمایت می کند.
🔸ما با احترام از شما می خواهیم که دراین مورد مداخله کنید:
۱. توقف سرکوب، دستگیری و اخراج معلمان و فعالان صنفی.
۲.اطمینان از آزادی تمامی معلمانی که زندانی شده اند.
۳.اجرای لایحه رتبه بندی و همسان سازی معلمان.
۴.استخدام دائم معلمان قراردادی در خدمات آموزشی.
۵.به رسمیت شناختن حقوق معلمان برای برگزاری تظاهرات بدون سرکوب، دستگیری یا ارعاب.
اتحادیه معلمین ایرلند خواستار اقدام فوری سازمان ملل متحد، کمیساریای عالی حقوق بشر، شورای حقوق بشر سازمان ملل و گزارشگران ویژه مربوطه و سازمان های بین المللی حقوق بشر برای رسیدگی به وضعیت معلمان در ایران است.
ارادتمند شما
مایکل گیلسپی
دبیرکل اتحادیه معلمین ایرلند
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است.
با نگاهی به سایر جنبشهای
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________
#مدرسه_رهایی
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است.
با نگاهی به سایر جنبشهای
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________
#مدرسه_رهایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🛑احضار آقای #محمدرضا_شریعتی_نیا دبیر زبان شهرستان زاوه خراسان رضوی به دادسرا
صحبت های این معلم شریف، قبل از رفتن به دادسرا
ایشان بابت اعتراض به عدم رسیدگی به مطالبات فرهنگیان ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ به دادسرا احضار شدند و علیرغم توضیحات امروزشان در دادسرا پرونده به دادگاه ارجاع داده شده است.
و فعلا تا تشکیل دادگاه به قید وثیقه آزادند.
♦️ #پی_نوشت:
بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی، اعتراضات صنفی و مطالبه گری معلمان، قانونی بوده و اخلال در امنیت ملی نیست!
و مقامات و مامورانی که مانع #مطالبه_گری #قانونی معلمان می شوند، مشمول ماده ۵۷۰ قانون مجازات اسلامی شده و باید با آنها برخورد شود.
🔗 ارجاع به اصل ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی
#حق_تشکل
#حق_تجمع
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
صحبت های این معلم شریف، قبل از رفتن به دادسرا
ایشان بابت اعتراض به عدم رسیدگی به مطالبات فرهنگیان ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ به دادسرا احضار شدند و علیرغم توضیحات امروزشان در دادسرا پرونده به دادگاه ارجاع داده شده است.
و فعلا تا تشکیل دادگاه به قید وثیقه آزادند.
♦️ #پی_نوشت:
بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی، اعتراضات صنفی و مطالبه گری معلمان، قانونی بوده و اخلال در امنیت ملی نیست!
و مقامات و مامورانی که مانع #مطالبه_گری #قانونی معلمان می شوند، مشمول ماده ۵۷۰ قانون مجازات اسلامی شده و باید با آنها برخورد شود.
🔗 ارجاع به اصل ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی
#حق_تشکل
#حق_تجمع
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
🔴 #نافرمانی_مدنی
#نرگس_محمدی
نظام استبداد دینی، دادگاه های عدالت ستیز ، قوانین ضد حقوق بشری و آرا سرکوبگرانه دادگاه ها را به رسمیت نمی شناسم و از هر ابزاری برای #نافرمانی مدنی استفاده می کنم.
در دو دادگاه اخیر به دلیل اعتراض به تعرض های بی شرمانه مردان حکومت دینی و در پرونده دوم به دلیل اصرار بر حق اجتماعات و حق داشتن تشکل که هر دو از اساسی ترین و بنیادی ترین حقوق مردم است، به زندان و شلاق محکوم شده ام. صدور آرا محکومیت علیه فعالان سیاسی و مدنی و صنفی توسط دادگاههای غیر مستقل، نه برای تحقق عدالت بلکه در راستای سرکوب و ارعاب جامعه است و ما مردم نه فقط در راستای احقاق "حق" بلکه برای ادای " تکلیف" می بایست در مقابل آن سر خم نکنیم، بایستیم و اقتدار مردم را در مقابل قدرت نامشروع و قدرت بی پشتوانه مردمی حکومت، نشان دهیم.
بر این باورم که می بایست قدرت نمایی و اقتدار طلبی حکومت سرکوبگر را با اعمال حتی اندک قدرت مدنی ممکن و مسالمت آمیز به چالش کشید. مهم این است که اراده کنیم در مقابل اقتدار نامشروع حکومت، قدرت و اقتدار مشروع و حقوق اساسی مردم را تقویت کرده و نشان دهیم.
بدیهی است نظام های ناقض حقوق بشر به دلیل واضح و روشن " جنایت علیه منزلت انسانی" حقانیتی نداشته و سزاوار تمکین و احترام نیستند و نافرمانی مدنی از فرامین و قوانین ضد انسانی، حرکتی مدنی، مسالت آمیز و به سوی صلح است.
آرا صادره علیه خود را نمی پذیرم و اکنون در ششمین روز غیبت و تمرد از بازگشت به زندان هستم و متاسفانه دیروز نامه ای مبنی بر توقیف اموال وثیقه گذارم را دریافت کرده ام که نشان از ضعف نهادی دارد که به جای تحقق عدالت به ستیز با آن بر پاست.
تا جایی که نافرمانی و تمرد و عدم تمکین از بازگشت به زندان موجب مصادره اموال وثیقه گذارم نگردد، از دستور دادستان برای بازگشت به زندان سرپیچی خواهم کرد.
نرگس محمدی
تهران
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
#نرگس_محمدی
نظام استبداد دینی، دادگاه های عدالت ستیز ، قوانین ضد حقوق بشری و آرا سرکوبگرانه دادگاه ها را به رسمیت نمی شناسم و از هر ابزاری برای #نافرمانی مدنی استفاده می کنم.
در دو دادگاه اخیر به دلیل اعتراض به تعرض های بی شرمانه مردان حکومت دینی و در پرونده دوم به دلیل اصرار بر حق اجتماعات و حق داشتن تشکل که هر دو از اساسی ترین و بنیادی ترین حقوق مردم است، به زندان و شلاق محکوم شده ام. صدور آرا محکومیت علیه فعالان سیاسی و مدنی و صنفی توسط دادگاههای غیر مستقل، نه برای تحقق عدالت بلکه در راستای سرکوب و ارعاب جامعه است و ما مردم نه فقط در راستای احقاق "حق" بلکه برای ادای " تکلیف" می بایست در مقابل آن سر خم نکنیم، بایستیم و اقتدار مردم را در مقابل قدرت نامشروع و قدرت بی پشتوانه مردمی حکومت، نشان دهیم.
بر این باورم که می بایست قدرت نمایی و اقتدار طلبی حکومت سرکوبگر را با اعمال حتی اندک قدرت مدنی ممکن و مسالمت آمیز به چالش کشید. مهم این است که اراده کنیم در مقابل اقتدار نامشروع حکومت، قدرت و اقتدار مشروع و حقوق اساسی مردم را تقویت کرده و نشان دهیم.
بدیهی است نظام های ناقض حقوق بشر به دلیل واضح و روشن " جنایت علیه منزلت انسانی" حقانیتی نداشته و سزاوار تمکین و احترام نیستند و نافرمانی مدنی از فرامین و قوانین ضد انسانی، حرکتی مدنی، مسالت آمیز و به سوی صلح است.
آرا صادره علیه خود را نمی پذیرم و اکنون در ششمین روز غیبت و تمرد از بازگشت به زندان هستم و متاسفانه دیروز نامه ای مبنی بر توقیف اموال وثیقه گذارم را دریافت کرده ام که نشان از ضعف نهادی دارد که به جای تحقق عدالت به ستیز با آن بر پاست.
تا جایی که نافرمانی و تمرد و عدم تمکین از بازگشت به زندان موجب مصادره اموال وثیقه گذارم نگردد، از دستور دادستان برای بازگشت به زندان سرپیچی خواهم کرد.
نرگس محمدی
تهران
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است.
با نگاهی به سایر جنبشهای
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________
#مدرسه_رهایی
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است.
با نگاهی به سایر جنبشهای
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________
#مدرسه_رهایی
📌 تامین فضای آموزشی و استاندارد، حق اولیه دانشآموزان است
🟣 گفتگو با معلمان مدارسِ کپری و کانکسی از «سیستان بلوچستان»، «هرمزگان» و «کهگیلویه و بویراحمد»
#بیدارزنی : شامگاه ۳۰ دی ماه ۹۹ بود که #مدرسه_کانکسی در روستای کنگرستان بخش سردشت دزفول دچار آتشسوزی شد. در این حادثه، ۶ نفر دچار سوختگی شدند که ۳ نفر معلم و ۳ نفر از دانشآموزان بازمانده از تحصیل بودند که برای کمک به خاموش کردن آتش به آنجا رفتند. یکی از معلمها بر اثر سوختگی شدید فوت کرد. چند روز بعد نیز خبر آمد که دو نفر از آن کودکان نیز بر اثر شدت سوختگی جان باختهاند. آتشسوزی در مدرسه روستای کنگرستان اولین حادثه از ایندست در مدارس کانکسی نبود و آخرین هم نخواهد بود.
حادثهی #آتشسوزی در ساختمان مدرسه شینآباد از توابع شهرستان مرزی پیرانشهر در آذربایجان غربی (۱۵ آذر ۱۳۹۱ خورشیدی) که در این حادثه ۲۸ دانشآموز دختر دچار سوختگی شدند و یک نفر از دانشآموزان هم درگذشت.
آتشسوزی در مدرسه اسوه حسنه در زاهدان (۲۷ آذر ۱۳۹۷ خورشیدی)که باعث مرگ ۳ دانشآموز شد، آتشسوزی در خوابگاه دبیرستان شبانهروزی وابسته به دانشگاه چابهار (آبان ۱۳۹۰ خورشیدی) که در آن یک دانشآموز فوت کرد، آتشسوزی در مدرسه شهید رحیمی درودزن فارس (آذر ۱۳۸۵ خورشیدی) که ۸ دانشآموز دچار سوختگی شدید شدند.
آتشسوزی در مدرسه روستای سفیلان شهرستان لردگان چهارمحال و بختیاری (آبان ۱۳۸۳ خورشیدی) که همه ۱۳ دانشآموز کلاس در آتش محاصره و دچار سوختگی شدید شدند و معلم مدرسه نیز بر اثر سوختگی شدید فوت کرد، آتشسوزی در مدرسه روستای بیجارسر شهرستان شفت گیلان (بهمن ۱۳۷۶خورشیدی) که منجر به سوختگی شدید معلم شد. او به دلیل نجات جان دانشآموزان خود و گیر افتادن در حلقه آتش با سوختگی بالا هرگز نتوانست به کار خود باز گردد.
سقوط پنجره آهنی کلاس کانکسی به سر یکی از دانشآموزان به نام عبدالرحمن در شهرستان سرباز استان سیستان و بلوچستان که منجر به کما رفتن وی و از دست دادن حافظهاش شد (۱۰ مهر ۱۳۹۶)، ریزش کوه بر سر مدرسه کانکسی در روستای کوته کومه آستارا و تخریب کامل این کانکس که خوشبختانه حادثه جانی در پی نداشت اما اگر دانشآموزان و معلمان در آن حاضر بودند یک فاجعه جبران ناپذیر رخ میداد (۲۶ آبان ۱۳۹۹).
اینها تنها موارد اندکی از آتشسوزیها و حوادث جانخراشی است که در مدارس کانکسی اتفاق افتاده است و در هر کدام از اینها دانش آموزان و معلمان دچار آسیبهای جدی جسمی و به تبع روحی شدهاند.
مسئله آتشسوزی و حوادث ناگوار در مدارس از جمله معضلاتی است که دست کم در بیش از ۲۵ سال گذشته نیز بوده است. ایمنسازی مدارس و فراهم آوردن فضای آموزشی ایمن و استاندارد از جمله موارد اولیه و ابتدایی است که وزارت آموزش و پرورش موظف است که برای معلمان و دانشآموزان فراهم کند.
▪️اما میبینیم که نه تنها در این زمینه تلاشی نمیکند بلکه متوسل فعالیتها و کمکهای خیّران مدرسهساز است و مشخص نیست بودجه این وزارتخانه صرف چه چیزی میشود که نه حقوق معلمان را در بالای خط فقر پرداخت میکند و نه مدرسه ایمن و استاندارد در اختیار کادر آموزشی و دانشآموزان میگذارد. اکنون که ما در روزهای پایانی سال ۱۴۰۰ هستیم همچنان مدارس کانکسی وجود دارند؛ مدارسی که به لحاظ ایمنی و امکانات در وضعیت بسیار بدی هستند و معلمان و دانشآموزان بسیاری را در خود جای دادهاند.
طبق گفته وزیر آموزش و پرورش در زمستان ۱۳۹۹ تعداد ۳۹۰۰ مدرسه کانکسی در سطح کشور داریم. یعنی ۳۹۰۰ مکان آموزشی که هر لحظه مستعد هر گونه اتفاق ناگوار است؛ در کشور وجود دارد. همچنین بر اساس گفتههای رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس در مهر ۱۴۰۰، چهار هزار مدرسه سنگی نا ایمن (خشت و گلی، نیمه کپری، چادر عشایری ) تک کلاسه در ایران وجود دارد که عشایر و کوچروها از آن استفاده میکنند.
🟡 این شرایط ما را بر آن داشت تا با پنج معلم از سیستان بلوچستان، هرمزگان و کهگیلویه و بویراحمد که در مدرسه کانکسی/کپری درس میدهند یا درس میدادهاند، گفتگو کنیم. در این گفتگو آنها به شرایط تحصیل و تدریس در این کانکسها و تاثیر آن بر دانشآموزان میگویند.
#فقیرسازی_سیستماتیک
#حق_آموزش_رایگان_و_برابر #مدارس_کپری #مدارس_کانکسی
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44004
@bidarzani
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🟣 گفتگو با معلمان مدارسِ کپری و کانکسی از «سیستان بلوچستان»، «هرمزگان» و «کهگیلویه و بویراحمد»
#بیدارزنی : شامگاه ۳۰ دی ماه ۹۹ بود که #مدرسه_کانکسی در روستای کنگرستان بخش سردشت دزفول دچار آتشسوزی شد. در این حادثه، ۶ نفر دچار سوختگی شدند که ۳ نفر معلم و ۳ نفر از دانشآموزان بازمانده از تحصیل بودند که برای کمک به خاموش کردن آتش به آنجا رفتند. یکی از معلمها بر اثر سوختگی شدید فوت کرد. چند روز بعد نیز خبر آمد که دو نفر از آن کودکان نیز بر اثر شدت سوختگی جان باختهاند. آتشسوزی در مدرسه روستای کنگرستان اولین حادثه از ایندست در مدارس کانکسی نبود و آخرین هم نخواهد بود.
حادثهی #آتشسوزی در ساختمان مدرسه شینآباد از توابع شهرستان مرزی پیرانشهر در آذربایجان غربی (۱۵ آذر ۱۳۹۱ خورشیدی) که در این حادثه ۲۸ دانشآموز دختر دچار سوختگی شدند و یک نفر از دانشآموزان هم درگذشت.
آتشسوزی در مدرسه اسوه حسنه در زاهدان (۲۷ آذر ۱۳۹۷ خورشیدی)که باعث مرگ ۳ دانشآموز شد، آتشسوزی در خوابگاه دبیرستان شبانهروزی وابسته به دانشگاه چابهار (آبان ۱۳۹۰ خورشیدی) که در آن یک دانشآموز فوت کرد، آتشسوزی در مدرسه شهید رحیمی درودزن فارس (آذر ۱۳۸۵ خورشیدی) که ۸ دانشآموز دچار سوختگی شدید شدند.
آتشسوزی در مدرسه روستای سفیلان شهرستان لردگان چهارمحال و بختیاری (آبان ۱۳۸۳ خورشیدی) که همه ۱۳ دانشآموز کلاس در آتش محاصره و دچار سوختگی شدید شدند و معلم مدرسه نیز بر اثر سوختگی شدید فوت کرد، آتشسوزی در مدرسه روستای بیجارسر شهرستان شفت گیلان (بهمن ۱۳۷۶خورشیدی) که منجر به سوختگی شدید معلم شد. او به دلیل نجات جان دانشآموزان خود و گیر افتادن در حلقه آتش با سوختگی بالا هرگز نتوانست به کار خود باز گردد.
سقوط پنجره آهنی کلاس کانکسی به سر یکی از دانشآموزان به نام عبدالرحمن در شهرستان سرباز استان سیستان و بلوچستان که منجر به کما رفتن وی و از دست دادن حافظهاش شد (۱۰ مهر ۱۳۹۶)، ریزش کوه بر سر مدرسه کانکسی در روستای کوته کومه آستارا و تخریب کامل این کانکس که خوشبختانه حادثه جانی در پی نداشت اما اگر دانشآموزان و معلمان در آن حاضر بودند یک فاجعه جبران ناپذیر رخ میداد (۲۶ آبان ۱۳۹۹).
اینها تنها موارد اندکی از آتشسوزیها و حوادث جانخراشی است که در مدارس کانکسی اتفاق افتاده است و در هر کدام از اینها دانش آموزان و معلمان دچار آسیبهای جدی جسمی و به تبع روحی شدهاند.
مسئله آتشسوزی و حوادث ناگوار در مدارس از جمله معضلاتی است که دست کم در بیش از ۲۵ سال گذشته نیز بوده است. ایمنسازی مدارس و فراهم آوردن فضای آموزشی ایمن و استاندارد از جمله موارد اولیه و ابتدایی است که وزارت آموزش و پرورش موظف است که برای معلمان و دانشآموزان فراهم کند.
▪️اما میبینیم که نه تنها در این زمینه تلاشی نمیکند بلکه متوسل فعالیتها و کمکهای خیّران مدرسهساز است و مشخص نیست بودجه این وزارتخانه صرف چه چیزی میشود که نه حقوق معلمان را در بالای خط فقر پرداخت میکند و نه مدرسه ایمن و استاندارد در اختیار کادر آموزشی و دانشآموزان میگذارد. اکنون که ما در روزهای پایانی سال ۱۴۰۰ هستیم همچنان مدارس کانکسی وجود دارند؛ مدارسی که به لحاظ ایمنی و امکانات در وضعیت بسیار بدی هستند و معلمان و دانشآموزان بسیاری را در خود جای دادهاند.
طبق گفته وزیر آموزش و پرورش در زمستان ۱۳۹۹ تعداد ۳۹۰۰ مدرسه کانکسی در سطح کشور داریم. یعنی ۳۹۰۰ مکان آموزشی که هر لحظه مستعد هر گونه اتفاق ناگوار است؛ در کشور وجود دارد. همچنین بر اساس گفتههای رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس در مهر ۱۴۰۰، چهار هزار مدرسه سنگی نا ایمن (خشت و گلی، نیمه کپری، چادر عشایری ) تک کلاسه در ایران وجود دارد که عشایر و کوچروها از آن استفاده میکنند.
🟡 این شرایط ما را بر آن داشت تا با پنج معلم از سیستان بلوچستان، هرمزگان و کهگیلویه و بویراحمد که در مدرسه کانکسی/کپری درس میدهند یا درس میدادهاند، گفتگو کنیم. در این گفتگو آنها به شرایط تحصیل و تدریس در این کانکسها و تاثیر آن بر دانشآموزان میگویند.
#فقیرسازی_سیستماتیک
#حق_آموزش_رایگان_و_برابر #مدارس_کپری #مدارس_کانکسی
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44004
@bidarzani
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
بیدارزنی
تامین فضای آموزشی و استاندارد حق اولیه دانشآموزان است - بیدارزنی
در روزهای پایانی سال ۱۴۰۰ هستیم و همچنان مدارس کانکسی وجود دارند؛ مدارسی که به لحاظ ایمنی و امکانات در وضعیت بسیار بدی هستند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🛑#آزار_زنان
🔸آزار زنان، معضلی بزرگ در زندگی روزمرهٔ آنان به شمار میآید.
🔸اگر در چت دیوار با آزارگری روبرو شدهاید، بدون اتلاف وقت، آن را گزارش کنید.
🔸دیوار، در کمتر از یک ساعت گزارش شما را بررسی و حساب کاربر آزارگر را تعلیق یا مسدود میکند.
🔸کلیپ منتشر شده توسط سایت دیوار برای گزارش آزارگران آنلاین.
#آزار_آنلاین
#زنان
#امنیت
#آزار_کلامی
https://divar.ir/STOP-HARASSMENT/
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
🔸آزار زنان، معضلی بزرگ در زندگی روزمرهٔ آنان به شمار میآید.
🔸اگر در چت دیوار با آزارگری روبرو شدهاید، بدون اتلاف وقت، آن را گزارش کنید.
🔸دیوار، در کمتر از یک ساعت گزارش شما را بررسی و حساب کاربر آزارگر را تعلیق یا مسدود میکند.
🔸کلیپ منتشر شده توسط سایت دیوار برای گزارش آزارگران آنلاین.
#آزار_آنلاین
#زنان
#امنیت
#آزار_کلامی
https://divar.ir/STOP-HARASSMENT/
🔻🔻🔻
به کانال معلمان عدالتخواه بپیوندید و از اخبار صنفی مطلع شوید
#کانال_معلمان_عدالتخواه
🆔 @edalatxah
https://t.me/edalatxah
Forwarded from فراسوی کندوکاو
🔴 به زودی #شماره_دوم نشریه #فراسوی_کندوکاو منتشر میشود.
در این شماره از زوایای مختلف به #جنبش_معلمان_ایران پرداخته شدهاست.
🔻🔻🔻
فراسوی کندوکاو
نگاهی نقادانه به آموزش و پرورش
https://t.me/farasookandokav
در این شماره از زوایای مختلف به #جنبش_معلمان_ایران پرداخته شدهاست.
🔻🔻🔻
فراسوی کندوکاو
نگاهی نقادانه به آموزش و پرورش
https://t.me/farasookandokav