Sal-e ghahti 02 (1357)
<unknown>
#ترانههای_بیهنگام
آهنگ «سال قحطی»
ترانه سرا : مسعود امینی
ملودی و صدا : #فریدون_فروغی
تنظیم : محمد شمس
اجرا 1357
🔻🔻🔻
لینک عضویت در #مدرسه_رهایی
https://t.me/edalatxah
آهنگ «سال قحطی»
ترانه سرا : مسعود امینی
ملودی و صدا : #فریدون_فروغی
تنظیم : محمد شمس
اجرا 1357
🔻🔻🔻
لینک عضویت در #مدرسه_رهایی
https://t.me/edalatxah
🔴 داعش مسئولیت انفجارهای کرمانرا بر عهده گرفت.
#مدرسه_رهایی : #جنگ، #ترور و گسترش گروههای افراطی محصول سیاستهای امپریالیستی و حکومتهای ارتجاعی در جهان و به ویژه در خاورميانه است و قربانیان آن مردم بیگناه و کودکان و زنان هستند. فرادستان جنگافروزی میکنند و فرودستان قربانی میشوند برای تحقق صلح باید مناسبات سرمایهسالار و ارتجاعی را از ریشه بر انداخت.
#نه_به_جنگ
🔻🔺🔻
@edalatxah
#مدرسه_رهایی : #جنگ، #ترور و گسترش گروههای افراطی محصول سیاستهای امپریالیستی و حکومتهای ارتجاعی در جهان و به ویژه در خاورميانه است و قربانیان آن مردم بیگناه و کودکان و زنان هستند. فرادستان جنگافروزی میکنند و فرودستان قربانی میشوند برای تحقق صلح باید مناسبات سرمایهسالار و ارتجاعی را از ریشه بر انداخت.
#نه_به_جنگ
🔻🔺🔻
@edalatxah
🔴 جزئیات بیشتر از جنسیت و مقاطع تحصیلی ۲۰ دانشآموز جانباخته در انفجار تروریستی کرمان
🔹از مجموع ۲۰ دانشآموز جانباخته این جنایت تروریستی، ۱۰ دانشآموز دختر و ۱۰ دانش آموز دیگر نیز پسر بودهاند. چهار تن از این دانشآموز ان با یکدیگر خواهر و برادر و دو تن دیگر با یکدیگر برادر بودهاند و درواقع از یک خانواده چهار دانشآموز و از خانواده دیگر دو دانشآموز جان باختهاند.
🔹 ۱۰ دانشآموز مشغول تحصیل در مقطع ابتدایی و پایههای اول، دوم، سوم، پنجم و ششم بودند.
🔹چهار دانشآموز از مقطع متوسطه اول و پایههای هشتم و نهم بوده و شش نفر دیگر نیز مشغول تحصیل در پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم هنرستان بودند.
🔹تمامی این ۲۰ دانشآموز کرمانی هستند.
#مدرسه_رهایی : شرکت دادن کودکان در جنگ یا برنامههای ایدئولوژیک بر خلاف حقوق کودکان و منافع عالیه آنان است. حکومت بعد از کشته شدن این کودکان حالا در شویی مضحک در صدا و سیما، مراسم حضور و غیاب این کودکان را به تصویر کشیده که در آن دانشآموزی نام این قربانیان را میخواند و بقیه حاضر میزنند.
🔻🔺🔻
@edalatxah
🔹از مجموع ۲۰ دانشآموز جانباخته این جنایت تروریستی، ۱۰ دانشآموز دختر و ۱۰ دانش آموز دیگر نیز پسر بودهاند. چهار تن از این دانشآموز ان با یکدیگر خواهر و برادر و دو تن دیگر با یکدیگر برادر بودهاند و درواقع از یک خانواده چهار دانشآموز و از خانواده دیگر دو دانشآموز جان باختهاند.
🔹 ۱۰ دانشآموز مشغول تحصیل در مقطع ابتدایی و پایههای اول، دوم، سوم، پنجم و ششم بودند.
🔹چهار دانشآموز از مقطع متوسطه اول و پایههای هشتم و نهم بوده و شش نفر دیگر نیز مشغول تحصیل در پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم هنرستان بودند.
🔹تمامی این ۲۰ دانشآموز کرمانی هستند.
#مدرسه_رهایی : شرکت دادن کودکان در جنگ یا برنامههای ایدئولوژیک بر خلاف حقوق کودکان و منافع عالیه آنان است. حکومت بعد از کشته شدن این کودکان حالا در شویی مضحک در صدا و سیما، مراسم حضور و غیاب این کودکان را به تصویر کشیده که در آن دانشآموزی نام این قربانیان را میخواند و بقیه حاضر میزنند.
🔻🔺🔻
@edalatxah
Forwarded from اتچ بات
میدانم سخت است برای آنانی که هیچگاه حتی تصور سیمخاردارهای مرز، به ذهنشان غیرعادی نیامده است چه برسد به اینکه خارها و دوشکاهای به نشان گرفته در هر دو سمت آن، روح و روانشان را خونین و جان زندگی نکردهی عزیزانشان را به زیر خروارها خاک فرستاده باشد اما باز سعی کنيد تصور کنید که روزی دو قدرت اشغالگر بین تهران و کرج یک خط دلبخواهانهای روی نقشه بکشند، بعد اسم آن را بگذارند "مرز"! آنگاه تهران را بخوانید کشور "الف" و کرج بشود کشور "ب".
شهروندان کشور الف، تهرانیها، مجبور شوند با زبان مثلا چینی و شهروندان کشور ب، کرجیها، با زبان روسی تحصیل بکنند. در هر دو سمت این نوار مرزی هیچ امکان اقتصادیای وجود نداشته باشد و تمام منابع آنها غارت شود برای مناطق دیگری. بخش بزرگی از مردم، کودکان، زنان، مردان و خلاصه پیر و جوان مجبور شوند برای لقمهای نان به کولبری روی بیاورند و بستههای سنگین را به کول بگیرند؛ آن را از مسیر درکه قله به قله برسانند به عظیمیه در کرج، و حین این رفت و آمد به جرم عبور از "مرز"!!! با دوشکا به آنها شلیک شود.
#سینا_رسول زاده و نیز دهها کولبر و سوختبر دیگر، روزانه از این قربانیان هستند، کودک-کولبری که به جای عبور از خط فرضی بین کرج و تهران، از خط فرضی بین بانه و سلیمانی عبور کرد.
اگر میخواهید بدانید حال ما در کوردستان و بلوچستان چگونه است و نسبت ما با این خطوط استعماری و اشغالی فرضی چگونه است بویژه وقتی که خبر کشتار کولبرها و سوختبران را میشنویم، فقط برای یک دقیقه بدون گاردگیری برگردید به مثال آن خط فرضی بین کرج و تهران.
🔻🔻🔻
لینک عضویت در #مدرسه_رهایی
https://t.me/edalatxah
شهروندان کشور الف، تهرانیها، مجبور شوند با زبان مثلا چینی و شهروندان کشور ب، کرجیها، با زبان روسی تحصیل بکنند. در هر دو سمت این نوار مرزی هیچ امکان اقتصادیای وجود نداشته باشد و تمام منابع آنها غارت شود برای مناطق دیگری. بخش بزرگی از مردم، کودکان، زنان، مردان و خلاصه پیر و جوان مجبور شوند برای لقمهای نان به کولبری روی بیاورند و بستههای سنگین را به کول بگیرند؛ آن را از مسیر درکه قله به قله برسانند به عظیمیه در کرج، و حین این رفت و آمد به جرم عبور از "مرز"!!! با دوشکا به آنها شلیک شود.
#سینا_رسول زاده و نیز دهها کولبر و سوختبر دیگر، روزانه از این قربانیان هستند، کودک-کولبری که به جای عبور از خط فرضی بین کرج و تهران، از خط فرضی بین بانه و سلیمانی عبور کرد.
اگر میخواهید بدانید حال ما در کوردستان و بلوچستان چگونه است و نسبت ما با این خطوط استعماری و اشغالی فرضی چگونه است بویژه وقتی که خبر کشتار کولبرها و سوختبران را میشنویم، فقط برای یک دقیقه بدون گاردگیری برگردید به مثال آن خط فرضی بین کرج و تهران.
🔻🔻🔻
لینک عضویت در #مدرسه_رهایی
https://t.me/edalatxah
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ #یاسین_رامین همسر مهناز افشار: آن فلسطینیها مقصرند و مرگ زنان و کودکان فلسطینی نیز در این جنگ، امری طبیعی است!
#مدرسه_رهایی : از امثال رامین که امروز سوپر برانداز شده و به همراه زنش بخشی از فاشیسم خارجنشین را تشکیل میدهند این مواضع طبیعی است.
کسانی که نان خود را به خون کودکان ایران زدهاند و شیرخشک فاسد را به مدد رانت پدر ولایتمدار خود به حلق کودکان ایران ریختهاند طبیعی است برای کودکان فلسطینی اهمیتی قایل نشوند.
تاریخ بعدها نشان خواهد داد که موضعگیری مخالف نظام این افراد بخشی از صدور اپوزیسیون به خارج است. کودکان محروم شده امروز، عصیانگران فردایند و انتقام خود را از این قماش خواهند گرفت.
🔻🔺🔻
@edalatxah
#مدرسه_رهایی : از امثال رامین که امروز سوپر برانداز شده و به همراه زنش بخشی از فاشیسم خارجنشین را تشکیل میدهند این مواضع طبیعی است.
کسانی که نان خود را به خون کودکان ایران زدهاند و شیرخشک فاسد را به مدد رانت پدر ولایتمدار خود به حلق کودکان ایران ریختهاند طبیعی است برای کودکان فلسطینی اهمیتی قایل نشوند.
تاریخ بعدها نشان خواهد داد که موضعگیری مخالف نظام این افراد بخشی از صدور اپوزیسیون به خارج است. کودکان محروم شده امروز، عصیانگران فردایند و انتقام خود را از این قماش خواهند گرفت.
🔻🔺🔻
@edalatxah
#مدرسه_رهایی:
بیرون بیا رفیق!
خطر کن با پول خُردی که دیگر پول نیست
با جای خوابی که در زیر باران است
و با کاری که فردا از دست اش خواهی داد.
پا به خیابان بگذار! بِرَزم!
برای صبر کردن خیلی دیر شده است.
به یاری ما بشتاب تا به خود کمک کرده باشی
همبستگی بکن!
بیرون بیا رفیق
در برابر سلاح ها از دستمزد ات دفاع کن!
اگر تو بدانی که چیزی برای از دست دادن نداری
آنگاه پلیس، اسلحه کم خواهد آورد!
پا به خیابان بگذار! بِرَزم!
برای صبر کردن خیلی دیر شده است.
به یاری ما بشتاب تا به خود کمک کرده باشی
همبستگی بکن!
«برتولت برشت»
بازسرایی شهاب برهان
🔻🔺🔻
@edalatxah
بیرون بیا رفیق!
خطر کن با پول خُردی که دیگر پول نیست
با جای خوابی که در زیر باران است
و با کاری که فردا از دست اش خواهی داد.
پا به خیابان بگذار! بِرَزم!
برای صبر کردن خیلی دیر شده است.
به یاری ما بشتاب تا به خود کمک کرده باشی
همبستگی بکن!
بیرون بیا رفیق
در برابر سلاح ها از دستمزد ات دفاع کن!
اگر تو بدانی که چیزی برای از دست دادن نداری
آنگاه پلیس، اسلحه کم خواهد آورد!
پا به خیابان بگذار! بِرَزم!
برای صبر کردن خیلی دیر شده است.
به یاری ما بشتاب تا به خود کمک کرده باشی
همبستگی بکن!
«برتولت برشت»
بازسرایی شهاب برهان
🔻🔺🔻
@edalatxah
⭕️ اقلیت خائن چه کسانی بودند؟
#یادداشت_روز
۱۷ تیر ۱۴۰۳
در طول انتخابات یکی از هشتگهای پر تکرار برای توصیف رای دهندگان #اقلیت_خائن بود. که بیشتر توسط بخشی از اپوزیسیون و عمدتا خارجنشین زده میشد. در کنار آن برخی اعلام مواضع توسط افراد به این صورت بود که رای دهندگان را کسانی توصیف میکردند که بدون در نظر گرفتن خونهای ریخته شده انگشت به خون جانباختگان راه آزادی و برابری میزدند. به عنوان مثال خانوادههای جانباختگان برای بیدار کردن وجدانهای خفته از این ادبیات استفاده میکردند. با اندکی تامل این ادبیات خانوادههای دادخواه قابل درک است چرا که آنان عزیزان خود را روانه گورستان کردند و نمایندگان دو جناح در نمایش انتخابات بالفعل قاتلان فرزندان این سرزمین بوده و هستند اما سوال این است آیا تمام رای دهندگان خائن هستند؟ اطلاق اقلیت خائن به چه کسانی درست است؟
🔸اول اینکه با فرض درست بودن آمار مشارکت، رای دهندگان در هر دو دوره اقلیت هستند و اگر بخواهیم با همان استدلال ظریف( که در دور اول گفت، ۶۰ درصد رای ندادند و ۲۰ درصد به پزشکیان رای دادند پس ۸۰ درصد مخالف جلیلی هستند) پزشکیان رییسجمهور نظام و تنها ۲۵ درصد مردم ایران است پس رایدهندگان به باند استمرارطلبان در اقلیت آشکار هستند.
🔸دوم اینکه آیا این جمعیت ۲۵ درصدی همه یک دست هستند و از منافع یکسان برخوردارند؟ آیا همه خائن هستند یا تنها بخشی به خونهای به ناحق ریخته شده خیانت نمودهاند؟ در پاسخ باید گفت حساب کارگزاران نظام و کسانی که رانت و قدرت داشته و خواهند داشت که اظهر من الشمس است آنها از صدر تا ذیل از #خاتمی و #کروبی تا #ظریف و #آذریجهرمی و تمام جبهه موسوم به اصلاحطلبان خائن به آرمانهای ملت ایران هستند چرا که بارها از پشت به اعتماد این مردم خنجر زدهاند.
آن دسته از روشنفکرنمایان از #غنینژاد سینهچاک سرمایهداری هار تا #اباذری مدعی و مخالف نئولیبرالیسم و از #سروش تا #داوریاردکانی و به قول دوستی هیات حاکمه فاسد علوم اجتماعی و ... که نقش روشنفکر وابسته به جناحی از حکومت را بازی کردند خائنتر از کارگزاران استمرارطلب هستند آنها سرکوب دانشگاه و دانشجویان و زنان و کودکان را دیدهاند اما با شامورتیبازی و جلیلی هراسی از منتهیالیه راست تا چپ در آغوش هم غش کردند تا لکه ننگی بر دامانشان ثبت گردد.
در بین معلمان و کارگران، تشکلهای وابسته و زرد و فعالان منفردی که برای بهرهمندی از رانت و قدرت، مطالبات معیشتی را برای داغ کردن تنور انتخابات به کار بستند و چشم بر خون دانشآموزان به خون خفته بستند و عامل ستادی کاندیداهای دو جناح تبدیل شدند و مجری انتخابات گشتند در صورتی که میدانستند عامل تعرض به سفره کارگران و معلمان و پرستاران همین باندهای مافیایی هستند اگر خائن نیستند چه نام دارند؟
📌اما حساب آن بخش از مردم که به خاطر ترس از بیآیندگی، فقدان سازمان، گشودن راهی حداقلی و ... مقهور فضا شدند و انگشت خود را آلوده کردند را باید از این جماعت خائن جدا کرد. جوانانی که به غلط گمان میکنند استمرارطلبان کذاب برای آنها آزادی و کار میآورند را باید نقد کرد راه نشان داد و با آنان گفتگو نمود ولی به نظر اطلاق خائن به آنان شایسته نیست. معلم و کارگری که ناامیدانه و در غیاب آگاهی طبقاتی به دشمن طبقاتیاش رای میدهد را نباید با برچسب خائن راند.
باید قبول نماییم که کمپین انتخاباتی نامزدها به خصوص پزشکیان بسیار زیرکانه عمل نمودند و توانستند بخشی از مردم را پای صندوق رای بکشانند.
این جماعت که رای دادند اما نه رانتی نصیبشان خواهد شد و نه قدرتی و نیروی ایدئولوژیک سیستم حاکم نیستند حسابشان از #اقلیت_خائن جداست. نیروهای مترقی و پیشرو باید جامعه خود را خوب بشناسند و مانند #فاشیستهای_راست مردم را محکوم ننمایند. این بخش از رای دهندگان نیروهای بالقوه اعتراضات فردا هستند که به زودی از آنان #من_پشیمانم را خواهیم شنید در حالی که امثال #کیوان_صمیمی در حال توجیه رای خود و داستانسرایی هستند.
✅ ما یادمان نمیرود که وقتی بر اثر بیکفایتی و خیانت خاتمی، دولت احمدینژاد سر بر آورد همین روشنفکرنماها او را محصول انتخاب طبقه فرودست و معلمان میدانستند و همین معلمان چگونه در مقابل مجلس بزرگترین تجمع تاریخ خود را در سال ۱۳۸۵ رقم زدند و بهایش را پرداختند و باز همین معلمان چگونه پیش از قیام ژینا در تجمعات گسترده در سال ۱۴۰۰ خیابانها را تسخیر کردند. حساب معلمانی که رای دادند از حساب کسانی که معلمان را پای صندوقهای رای کشاندند و به دنبال میوهچینی از مطالبهگری معلمان هستند جداست.
ما به همرنجان خود که بنابر هر دلیلی راه ما را انتخاب نکردند خائن نمیگوییم ولی با آنان برخورد انتقادی و حسابشان را از اقلیت خائن جدا میکنیم.
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
#یادداشت_روز
۱۷ تیر ۱۴۰۳
در طول انتخابات یکی از هشتگهای پر تکرار برای توصیف رای دهندگان #اقلیت_خائن بود. که بیشتر توسط بخشی از اپوزیسیون و عمدتا خارجنشین زده میشد. در کنار آن برخی اعلام مواضع توسط افراد به این صورت بود که رای دهندگان را کسانی توصیف میکردند که بدون در نظر گرفتن خونهای ریخته شده انگشت به خون جانباختگان راه آزادی و برابری میزدند. به عنوان مثال خانوادههای جانباختگان برای بیدار کردن وجدانهای خفته از این ادبیات استفاده میکردند. با اندکی تامل این ادبیات خانوادههای دادخواه قابل درک است چرا که آنان عزیزان خود را روانه گورستان کردند و نمایندگان دو جناح در نمایش انتخابات بالفعل قاتلان فرزندان این سرزمین بوده و هستند اما سوال این است آیا تمام رای دهندگان خائن هستند؟ اطلاق اقلیت خائن به چه کسانی درست است؟
🔸اول اینکه با فرض درست بودن آمار مشارکت، رای دهندگان در هر دو دوره اقلیت هستند و اگر بخواهیم با همان استدلال ظریف( که در دور اول گفت، ۶۰ درصد رای ندادند و ۲۰ درصد به پزشکیان رای دادند پس ۸۰ درصد مخالف جلیلی هستند) پزشکیان رییسجمهور نظام و تنها ۲۵ درصد مردم ایران است پس رایدهندگان به باند استمرارطلبان در اقلیت آشکار هستند.
🔸دوم اینکه آیا این جمعیت ۲۵ درصدی همه یک دست هستند و از منافع یکسان برخوردارند؟ آیا همه خائن هستند یا تنها بخشی به خونهای به ناحق ریخته شده خیانت نمودهاند؟ در پاسخ باید گفت حساب کارگزاران نظام و کسانی که رانت و قدرت داشته و خواهند داشت که اظهر من الشمس است آنها از صدر تا ذیل از #خاتمی و #کروبی تا #ظریف و #آذریجهرمی و تمام جبهه موسوم به اصلاحطلبان خائن به آرمانهای ملت ایران هستند چرا که بارها از پشت به اعتماد این مردم خنجر زدهاند.
آن دسته از روشنفکرنمایان از #غنینژاد سینهچاک سرمایهداری هار تا #اباذری مدعی و مخالف نئولیبرالیسم و از #سروش تا #داوریاردکانی و به قول دوستی هیات حاکمه فاسد علوم اجتماعی و ... که نقش روشنفکر وابسته به جناحی از حکومت را بازی کردند خائنتر از کارگزاران استمرارطلب هستند آنها سرکوب دانشگاه و دانشجویان و زنان و کودکان را دیدهاند اما با شامورتیبازی و جلیلی هراسی از منتهیالیه راست تا چپ در آغوش هم غش کردند تا لکه ننگی بر دامانشان ثبت گردد.
در بین معلمان و کارگران، تشکلهای وابسته و زرد و فعالان منفردی که برای بهرهمندی از رانت و قدرت، مطالبات معیشتی را برای داغ کردن تنور انتخابات به کار بستند و چشم بر خون دانشآموزان به خون خفته بستند و عامل ستادی کاندیداهای دو جناح تبدیل شدند و مجری انتخابات گشتند در صورتی که میدانستند عامل تعرض به سفره کارگران و معلمان و پرستاران همین باندهای مافیایی هستند اگر خائن نیستند چه نام دارند؟
📌اما حساب آن بخش از مردم که به خاطر ترس از بیآیندگی، فقدان سازمان، گشودن راهی حداقلی و ... مقهور فضا شدند و انگشت خود را آلوده کردند را باید از این جماعت خائن جدا کرد. جوانانی که به غلط گمان میکنند استمرارطلبان کذاب برای آنها آزادی و کار میآورند را باید نقد کرد راه نشان داد و با آنان گفتگو نمود ولی به نظر اطلاق خائن به آنان شایسته نیست. معلم و کارگری که ناامیدانه و در غیاب آگاهی طبقاتی به دشمن طبقاتیاش رای میدهد را نباید با برچسب خائن راند.
باید قبول نماییم که کمپین انتخاباتی نامزدها به خصوص پزشکیان بسیار زیرکانه عمل نمودند و توانستند بخشی از مردم را پای صندوق رای بکشانند.
این جماعت که رای دادند اما نه رانتی نصیبشان خواهد شد و نه قدرتی و نیروی ایدئولوژیک سیستم حاکم نیستند حسابشان از #اقلیت_خائن جداست. نیروهای مترقی و پیشرو باید جامعه خود را خوب بشناسند و مانند #فاشیستهای_راست مردم را محکوم ننمایند. این بخش از رای دهندگان نیروهای بالقوه اعتراضات فردا هستند که به زودی از آنان #من_پشیمانم را خواهیم شنید در حالی که امثال #کیوان_صمیمی در حال توجیه رای خود و داستانسرایی هستند.
✅ ما یادمان نمیرود که وقتی بر اثر بیکفایتی و خیانت خاتمی، دولت احمدینژاد سر بر آورد همین روشنفکرنماها او را محصول انتخاب طبقه فرودست و معلمان میدانستند و همین معلمان چگونه در مقابل مجلس بزرگترین تجمع تاریخ خود را در سال ۱۳۸۵ رقم زدند و بهایش را پرداختند و باز همین معلمان چگونه پیش از قیام ژینا در تجمعات گسترده در سال ۱۴۰۰ خیابانها را تسخیر کردند. حساب معلمانی که رای دادند از حساب کسانی که معلمان را پای صندوقهای رای کشاندند و به دنبال میوهچینی از مطالبهگری معلمان هستند جداست.
ما به همرنجان خود که بنابر هر دلیلی راه ما را انتخاب نکردند خائن نمیگوییم ولی با آنان برخورد انتقادی و حسابشان را از اقلیت خائن جدا میکنیم.
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
🔴 پیرامون صدور حکم اعدام #شریفه_محمدی
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
#دیدگاه_معلم
🔸بنابر ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، «باغی» کسی است که علیه «اساس نظام جمهوری اسلامی» دست به مبارزه و اقدام مسلحانه بزند. ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی در خصوص این جرم میگوید: «گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه میکند باغی محسوب میشود و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم میگردند.»
🔸شریفه محمدی از اعضای سابق کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری است. صدور این حکم برای او از دو جنبه حائز اهمیت ویژه است. اولاً اینکه برای نخستین بار است طی این سالها به یک فعال حوزه کارگری اتهام «بغی» منتسب میشود و حکم اعدام برایش صادر میشود که اساساً با هیچ نگاه حقوقی و هیچ تفسیر موسعی از قانون، چنین اتهام سنگینی نمیتواند متوجه یک فعال حوزه کارگری باشد. ضمن اینکه صدور اتهام بغی و مجازات اعدام برای یک کنشگر کارگری، اساساً با هدف افزایش هزینههای نامتعارف و نامتوازن و تحمیل آن بر جامعه کارگری و توقف کنشگری در این حوزه انجام میشود. اهمیت دوم صدور چنین حکمی برای شریفه محمدی در آن است که در سالهای اخیر اتهام بغی برای یک زن و صدور مجازات اعدام تاکنون سابقه نداشته است و این امر هم به نوبه خود میتواند یک هشدار جدی برای در هم شکسته شدن بیشتر جدول ارزشهای حقوقی دستگاه قضا تلقی شود. اما تجربه نشان داده که صدور چنین حکمهایی نه تنها کمترین اقناعی برای افکار عمومی و عمده کنشگران مدنی و حقوقی نداشته چه که حتی مقامات قضایی هم نتوانستهاند خود را برای کمترین توضیح اقناعی پیرامون صدور چنین احکامی آماده کنند. ضمن اینکه با توجه به ابعاد گسترده اعتراض نسبت به صدور چنین حکمی، هزینه دستگاه قضایی به شدت نسبت به صدور این حکم ناروا، ناعادلانه و بدون کمترین پرنسیبهای حقوقی به شدت افزایش خواهد یافت.
🔸از سوی دیگر هم زمانی این حکم با رقابتهای انتخاباتی و عدم توجه کلیه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به صدور چنین احکامی و ایجاد دو قطبی سازیهای کاذب از سوی برخی از طرفداران نامزدها برای جلب اعتماد مردم به کارزار رأی گیری انتخابات اخیر و بی توجهی به صدور چنین حکم ناروا و ظالمانهای، نشان داد که دغدغه حقوق شهروندی کمترین محلی برای اعراب نه در میان نامزدهای انتخاباتی و نه اکثر هراس افکنان دو قطبی سازهای انتخاباتی ندارد. آنچه که این هزینه را بر شریفه محمدی تحمیل کرده رویکردهای ناصواب روابط سرمایه، توزیع وسیع نابرابریها، شکاف عمده طبقاتی، به استثمار گرفتن انسان در حیطههای مختلف بوده که در به وجود آمدن این شرایط سهمناک، مجموعه سیاستگذاریهای کلان از جناحهای موجود حکومتی از دولتهای موسوم به اصلاح طلب و اصولگرا نقش به سزایی داشتهاند. با این نگاه دیگر مسئولیت صدور چنین حکمی نه لزوماً متوجه یک شخص یا یک شعبه دادگاه انقلاب بلکه همه رویههای ناصواب غیر عادلانهای است که شریفه محمدی و هزاران کارگر و مزدبگیر را نسبت به آن معترض نموده و تا این رویهها اصلاح نشود این مطالبهگری برای برقراری عادلانهتر ساز و کارهای ناعادلانه موجود ادامه دارد.
متن کامل را در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3VRChUJ
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
#دیدگاه_معلم
🔸بنابر ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، «باغی» کسی است که علیه «اساس نظام جمهوری اسلامی» دست به مبارزه و اقدام مسلحانه بزند. ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی در خصوص این جرم میگوید: «گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه میکند باغی محسوب میشود و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم میگردند.»
🔸شریفه محمدی از اعضای سابق کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری است. صدور این حکم برای او از دو جنبه حائز اهمیت ویژه است. اولاً اینکه برای نخستین بار است طی این سالها به یک فعال حوزه کارگری اتهام «بغی» منتسب میشود و حکم اعدام برایش صادر میشود که اساساً با هیچ نگاه حقوقی و هیچ تفسیر موسعی از قانون، چنین اتهام سنگینی نمیتواند متوجه یک فعال حوزه کارگری باشد. ضمن اینکه صدور اتهام بغی و مجازات اعدام برای یک کنشگر کارگری، اساساً با هدف افزایش هزینههای نامتعارف و نامتوازن و تحمیل آن بر جامعه کارگری و توقف کنشگری در این حوزه انجام میشود. اهمیت دوم صدور چنین حکمی برای شریفه محمدی در آن است که در سالهای اخیر اتهام بغی برای یک زن و صدور مجازات اعدام تاکنون سابقه نداشته است و این امر هم به نوبه خود میتواند یک هشدار جدی برای در هم شکسته شدن بیشتر جدول ارزشهای حقوقی دستگاه قضا تلقی شود. اما تجربه نشان داده که صدور چنین حکمهایی نه تنها کمترین اقناعی برای افکار عمومی و عمده کنشگران مدنی و حقوقی نداشته چه که حتی مقامات قضایی هم نتوانستهاند خود را برای کمترین توضیح اقناعی پیرامون صدور چنین احکامی آماده کنند. ضمن اینکه با توجه به ابعاد گسترده اعتراض نسبت به صدور چنین حکمی، هزینه دستگاه قضایی به شدت نسبت به صدور این حکم ناروا، ناعادلانه و بدون کمترین پرنسیبهای حقوقی به شدت افزایش خواهد یافت.
🔸از سوی دیگر هم زمانی این حکم با رقابتهای انتخاباتی و عدم توجه کلیه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به صدور چنین احکامی و ایجاد دو قطبی سازیهای کاذب از سوی برخی از طرفداران نامزدها برای جلب اعتماد مردم به کارزار رأی گیری انتخابات اخیر و بی توجهی به صدور چنین حکم ناروا و ظالمانهای، نشان داد که دغدغه حقوق شهروندی کمترین محلی برای اعراب نه در میان نامزدهای انتخاباتی و نه اکثر هراس افکنان دو قطبی سازهای انتخاباتی ندارد. آنچه که این هزینه را بر شریفه محمدی تحمیل کرده رویکردهای ناصواب روابط سرمایه، توزیع وسیع نابرابریها، شکاف عمده طبقاتی، به استثمار گرفتن انسان در حیطههای مختلف بوده که در به وجود آمدن این شرایط سهمناک، مجموعه سیاستگذاریهای کلان از جناحهای موجود حکومتی از دولتهای موسوم به اصلاح طلب و اصولگرا نقش به سزایی داشتهاند. با این نگاه دیگر مسئولیت صدور چنین حکمی نه لزوماً متوجه یک شخص یا یک شعبه دادگاه انقلاب بلکه همه رویههای ناصواب غیر عادلانهای است که شریفه محمدی و هزاران کارگر و مزدبگیر را نسبت به آن معترض نموده و تا این رویهها اصلاح نشود این مطالبهگری برای برقراری عادلانهتر ساز و کارهای ناعادلانه موجود ادامه دارد.
متن کامل را در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3VRChUJ
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
Telegraph
پیرامون صدور حکم اعدام شریفه محمدی
بنابر ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، «باغی» کسی است که علیه «اساس نظام جمهوری اسلامی» دست به مبارزه و اقدام مسلحانه بزند. ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی در خصوص این جرم میگوید: «گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه میکند باغی محسوب…
مدرسه رهایی
Photo
برای کیوان صمیمی که آگاهانه در جانب ستم و استبداد ایستاد
در بزنگاههایی که میبایست کنار مردم میایستادی، پای در رکابِ ستمگران بودی و سد و مانعی شدی بر مسیر رهایی.
تو غروب دلگیر زندان را برای برخی دلگیرتر از پیش و کام خانوادههای دادخواه را تلختر از زهر نمودی.
اتفاقا بدان که در کمپ استبداد ایستادهای و پروژهای هستی برای پیشبرد اهداف فرصتطلبان.
تو همردیف امثالِ زیدآبادی ایستادهای که شرفِ قلم را به ابتذال و شری علیه مردم بدل کرد.
ما رهروانِ مسیری که از انقلاب مشروطه تا کنون به خون کامرانها و ساسانها و فرزادها گلگون شده است؛ اگرچه در فقر تحزب و آموزههای سیاسی زیستیم اما تفاوتِ خودکشیِ سیاسی و بازویِ پنهانِ قدرت بودن را خوب میفهمیم و میدانیم “نجات ایران” و التیامِ زخمهایی که بر بدن دارد، نه از روزنههایی این چنینی، بلکه با خیزشی تمامعیار و آگاهانه و از مسیر خیابان میسر است.
تو حتا واژهی “عمو کیوان” _که بسیاری از سر مهر بر تو نام گذاشتند_ را برای رقابتِ بینِ دو بالِ قدرت، چوب حراج زدهای.
کاش سوسیالیسم را آلودهی معاشقههای سیاسی خود نکرده بودی.
گلرخ ایرایی
زندان اوین
تیرماه ۱۴۰۳
🔴 از حساب کاربری اینستاگرام گلرخ ایرایی
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
در بزنگاههایی که میبایست کنار مردم میایستادی، پای در رکابِ ستمگران بودی و سد و مانعی شدی بر مسیر رهایی.
تو غروب دلگیر زندان را برای برخی دلگیرتر از پیش و کام خانوادههای دادخواه را تلختر از زهر نمودی.
اتفاقا بدان که در کمپ استبداد ایستادهای و پروژهای هستی برای پیشبرد اهداف فرصتطلبان.
تو همردیف امثالِ زیدآبادی ایستادهای که شرفِ قلم را به ابتذال و شری علیه مردم بدل کرد.
ما رهروانِ مسیری که از انقلاب مشروطه تا کنون به خون کامرانها و ساسانها و فرزادها گلگون شده است؛ اگرچه در فقر تحزب و آموزههای سیاسی زیستیم اما تفاوتِ خودکشیِ سیاسی و بازویِ پنهانِ قدرت بودن را خوب میفهمیم و میدانیم “نجات ایران” و التیامِ زخمهایی که بر بدن دارد، نه از روزنههایی این چنینی، بلکه با خیزشی تمامعیار و آگاهانه و از مسیر خیابان میسر است.
تو حتا واژهی “عمو کیوان” _که بسیاری از سر مهر بر تو نام گذاشتند_ را برای رقابتِ بینِ دو بالِ قدرت، چوب حراج زدهای.
کاش سوسیالیسم را آلودهی معاشقههای سیاسی خود نکرده بودی.
گلرخ ایرایی
زندان اوین
تیرماه ۱۴۰۳
🔴 از حساب کاربری اینستاگرام گلرخ ایرایی
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
مدرسه رهایی
Photo
⭕️ ۱۸ تیر ۱۳۷۸ سرآغاز عبور از اصلاحطلبان
#یادداشت_روز
امروز ۱۸ تیر یادآور حمله وحشیانه به دانشجویان و کوی دانشگاه است. آن زمان پروژه بازی اصلاحطلبان برای فریب مردم در اول راه بود هنگامی که دانشجویان برای اعتراض به وضعیت موجود و سرکوب و سانسور به میدان آمدند دولت خاتمی در برابر حمله #گاز_انبری قالیباف و بسیجیهای مورد حمایت، عقبنشینی کرد و چهره واقعی خود را نشان داد.
اعتراضات که در ابتدا در تهران شروع و توسط دانشجویان حامی خاتمی در دفتر تحکیم وحدت گسترش یافت از مدیریت آنان خارج و تمام دانشجویان در اکثر دانشگاهها به آن پیوستند و رادیکال شد. #حسن_روحانی در نماز جمعه درخواست برخورد شدید با اغتشاشگران را نمود و اصلاحطلبان با پشت کردن به شعارهای خود با جناح رقیب دانشجویان را سرکوب نمودند.
اما اصلاحطلبان که همواره به دنبال میوهچینی از اعتراضات بودند با طرح شعار «ایران برای همه ایرانیان و رسیدگی به پرونده کوی دانشگاه تهران و کشتار دانشجویان دانشگاه #تبریز » بر موج انتخابات در مجلس ششم سوار شدند و اکثریت مجلس را از آن خود کردند حالا مجلس و دولت در دست آنان بود و همین باعث شد که نتوانند هنگامی که از شعارهای خود عقب نشینی می کردند چهره فریبکارانه خود را پنهان نمایند.
بعد از کوی و تشکیل مجلس ششم وقتی اولین نشانههای استمرارطلبی بارز شد سال ۷۹ جمعی از فعالان دانشجویی درون همان دفترتحکیم تز «عبور از خاتمی» را مطرح کردند و متهم به تندروی از سوی تمام جناح های درونی اصلاحطلبان شدند. بسیاری از عبور کنندگان از خاتمی در سال ۸۴ به دامن کروبی و معین و بعدا رفسنجانی برگشتند تا به #احمدینژاد مجال ندهند این نشان می داد که آنان هنوز دلباخته اصلاح طلبان بودند چرا که سال ۸۸ باز به بهانه «نه به احمدی نژاد» به دامان کروبی و میرحسین غش کردند و باز درس نگرفتند و در سال 92 و 96 سر از ستادهای روحانی در آوردند تا رییسی رای نیاورد. امروز خوشبختانه بخشی از آن افراد به جمع تحریمی ها پیوستند و از #رقیب_هراسی فاصله گرفتند.
اما کسانی که بدنه اصلی ستاد پزشکیان را تشکیل میدادند همان بخشی از اصلاح طلبان و حامیانشان بودند که #عبور_از_خاتمی را تندروی تلقی می کردند این جماعت از سال ۷۶ به خاطر برخورداری از رانت و ثروت فربه شدند و با همان شیوه ای که برای خاتمی و روحانی بازار گرمی کردند #پزشکیان را با فریبکاری و رقیب هراسی بی آنکه مسئولیت خود را در استمرار وضعیت موجود به عهده بگیرند روانه پاستور کردند تا بر سر سفره انقلاب نشسته، مردم را چپاول و غارت کنند و مزد خوش خدمتی به نظام و رهبری را بگیرند آنان هیچگاه دغدغه دموکراسی و آزادی نداشته و ندارند.
هدف نوشتن در مورد عاقبت عبور کنندگان از خاتمی و مخالفانشان نبود هدف آشکار نمودن وجه افشاگرانه حادثه کوی دانشگاه بود. این حادثه اگر چه زخم های فراوانی بر تن دانشگاه گذاشت و جانهای عزیزی چون #عزت_ابراهیمنژاد را گرفت و هنوز مادر #سعید_زینالی از سرنوشت فرزندش بیخبر است اما بعد از وقایع و اعتراضات اسلامشهر، قزوین و مشهد در نیمه اول دهه هفتاد، مهمترین حرکت اعتراضی و سرکوب شده بعد از دهه شصت بود. دانشجویان هزینه دادند اما مسیر جدیدی گشودند همان زمان چهره واقعی و منافقانه استمرارطلبان برای وجدان های آگاه رو شد و نشان داد که دخیل بستن به این جماعت چیزی نصیب مردم به خصوص اکثریت فرودست نمیکند.
کوی دانشگاه سر آغاز عبور از اصلاح طلبان بود و دانشجویان پیشرو در دی ۹۶ آخرین میخ ها را بر تابوت این باند مافیایی کوبیدند هنگامی که اتمام ماجرا را فریاد زدند.
#اصلاحطلب_اصولگرا
#دیگه_تمومه_ماجرا
#کوی_دانشگاه
#نه_به_انتصابات
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah
#یادداشت_روز
امروز ۱۸ تیر یادآور حمله وحشیانه به دانشجویان و کوی دانشگاه است. آن زمان پروژه بازی اصلاحطلبان برای فریب مردم در اول راه بود هنگامی که دانشجویان برای اعتراض به وضعیت موجود و سرکوب و سانسور به میدان آمدند دولت خاتمی در برابر حمله #گاز_انبری قالیباف و بسیجیهای مورد حمایت، عقبنشینی کرد و چهره واقعی خود را نشان داد.
اعتراضات که در ابتدا در تهران شروع و توسط دانشجویان حامی خاتمی در دفتر تحکیم وحدت گسترش یافت از مدیریت آنان خارج و تمام دانشجویان در اکثر دانشگاهها به آن پیوستند و رادیکال شد. #حسن_روحانی در نماز جمعه درخواست برخورد شدید با اغتشاشگران را نمود و اصلاحطلبان با پشت کردن به شعارهای خود با جناح رقیب دانشجویان را سرکوب نمودند.
اما اصلاحطلبان که همواره به دنبال میوهچینی از اعتراضات بودند با طرح شعار «ایران برای همه ایرانیان و رسیدگی به پرونده کوی دانشگاه تهران و کشتار دانشجویان دانشگاه #تبریز » بر موج انتخابات در مجلس ششم سوار شدند و اکثریت مجلس را از آن خود کردند حالا مجلس و دولت در دست آنان بود و همین باعث شد که نتوانند هنگامی که از شعارهای خود عقب نشینی می کردند چهره فریبکارانه خود را پنهان نمایند.
بعد از کوی و تشکیل مجلس ششم وقتی اولین نشانههای استمرارطلبی بارز شد سال ۷۹ جمعی از فعالان دانشجویی درون همان دفترتحکیم تز «عبور از خاتمی» را مطرح کردند و متهم به تندروی از سوی تمام جناح های درونی اصلاحطلبان شدند. بسیاری از عبور کنندگان از خاتمی در سال ۸۴ به دامن کروبی و معین و بعدا رفسنجانی برگشتند تا به #احمدینژاد مجال ندهند این نشان می داد که آنان هنوز دلباخته اصلاح طلبان بودند چرا که سال ۸۸ باز به بهانه «نه به احمدی نژاد» به دامان کروبی و میرحسین غش کردند و باز درس نگرفتند و در سال 92 و 96 سر از ستادهای روحانی در آوردند تا رییسی رای نیاورد. امروز خوشبختانه بخشی از آن افراد به جمع تحریمی ها پیوستند و از #رقیب_هراسی فاصله گرفتند.
اما کسانی که بدنه اصلی ستاد پزشکیان را تشکیل میدادند همان بخشی از اصلاح طلبان و حامیانشان بودند که #عبور_از_خاتمی را تندروی تلقی می کردند این جماعت از سال ۷۶ به خاطر برخورداری از رانت و ثروت فربه شدند و با همان شیوه ای که برای خاتمی و روحانی بازار گرمی کردند #پزشکیان را با فریبکاری و رقیب هراسی بی آنکه مسئولیت خود را در استمرار وضعیت موجود به عهده بگیرند روانه پاستور کردند تا بر سر سفره انقلاب نشسته، مردم را چپاول و غارت کنند و مزد خوش خدمتی به نظام و رهبری را بگیرند آنان هیچگاه دغدغه دموکراسی و آزادی نداشته و ندارند.
هدف نوشتن در مورد عاقبت عبور کنندگان از خاتمی و مخالفانشان نبود هدف آشکار نمودن وجه افشاگرانه حادثه کوی دانشگاه بود. این حادثه اگر چه زخم های فراوانی بر تن دانشگاه گذاشت و جانهای عزیزی چون #عزت_ابراهیمنژاد را گرفت و هنوز مادر #سعید_زینالی از سرنوشت فرزندش بیخبر است اما بعد از وقایع و اعتراضات اسلامشهر، قزوین و مشهد در نیمه اول دهه هفتاد، مهمترین حرکت اعتراضی و سرکوب شده بعد از دهه شصت بود. دانشجویان هزینه دادند اما مسیر جدیدی گشودند همان زمان چهره واقعی و منافقانه استمرارطلبان برای وجدان های آگاه رو شد و نشان داد که دخیل بستن به این جماعت چیزی نصیب مردم به خصوص اکثریت فرودست نمیکند.
کوی دانشگاه سر آغاز عبور از اصلاح طلبان بود و دانشجویان پیشرو در دی ۹۶ آخرین میخ ها را بر تابوت این باند مافیایی کوبیدند هنگامی که اتمام ماجرا را فریاد زدند.
#اصلاحطلب_اصولگرا
#دیگه_تمومه_ماجرا
#کوی_دانشگاه
#نه_به_انتصابات
#مدرسه_رهایی
🔻🔺🔻
@edalatxah