راهنمایی_برای_درک_اصول_پایه_مکانیزم_های_چرخه_بازار.pdf
1.8 MB
🔵 راهنمای درک اصول پایه مکانیزمهای چرخهی بازار
✍مایکل راس
👤مترجم : وهاب مومنی
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
✍مایکل راس
👤مترجم : وهاب مومنی
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
❤4
🔵 ۱۰ کتاب برتر کسبوکار در سال ۲۰۲۵
نوشته کریستین اشتادلر
آیا تصمیم سال نوی شما این است که زمان بیشتری را به خواندن تازهترین بینشهای دنیای کسبوکار اختصاص دهید؟ پس این مقاله نقطه شروع مناسبی است. با نزدیک شدن به تعطیلات، وقت آن رسیده که فهرست سالانه من از بهترین کتابهای کسبوکار ۱۲ ماه گذشته را منتشر کنم.
رویکرد من ساده است: به دنبال کتابهایی میگردم که ایدههای تازه ایجاد کنند و به ما کمک کنند جهان پیرامونمان را بهتر درک و در آن حرکت کنیم. اگر سرگرمکننده هم نباشند، جایی در این فهرست نخواهند داشت.
یک نکته مهم دیگر: من کتابها را رتبهبندی نمیکنم. همه آثاری که در این فهرست آوردهام را قویاً توصیه میکنم.
۱. در آغوش کشیدن عدمقطعیت: چگونه نویسندگان، موسیقیدانان و هنرمندان در جهانی غیرقابلپیشبینی شکوفا میشوند – مارگارت هفرنن
سال جاری پر از دگرگونی و شگفتی بوده و کمتر کسی شرط میبندد که ۲۰۲۶ متفاوت باشد. بهطور غریزی میخواهیم عدمقطعیت را کاهش دهیم. اما اگر برای لحظهای این فکر را بپذیرید که شاید چیز خوبی باشد چه؟ هفرنن عدمقطعیت را «نیروی محرک بزرگ پشت کنجکاوی، یادگیری، کشف و اختراع، و جوهره انسان بودن» میداند. با این نگاه، توجه ما را به نویسندگان، هنرمندان و موسیقیدانان جلب میکند؛ کسانی که توان شکوفایی در دل عدمقطعیت را دارند. بیاموزید چگونه تخیل میکنند، فراتر از دوگانهها میاندیشند و پیش از کامل شدن همه اطلاعات دست به عمل میزنند. کتابی قدرتمند و جسورانه است. دوستداشتنی!
۲. گسستهای عظیم: ۱۱ نوآوری که جهان مدرن ما را شکل دادند – اسکات آنتونی
آنتونی، بهعنوان شاگرد فقید کلیتون کریستنسن، مأموریت استادش را برای آمادهسازی سازمانها در برابر گسست ادامه میدهد. اما این کتاب درباره ابزارها و تکنیکها نیست؛ فرصتی است برای آموختن از برخی از دراماتیکترین تغییرات تاریخ. با توپچیای به نام اوربان، فلورانس نایتینگل، پوشکهای یکبارمصرف و هشت گسست دیگر آشنا میشوید. بیش از هر چیز، این کتاب یادآور آن است که تاریخ معلمی قدرتمند است.
۳. هیچچیز مثل این نیست: نبوغ استراتژیک تیلور سویفت – کوین اورز
لازم نیست طرفدار تیلور سویفت باشید تا از این کتاب لذت ببرید. اورز شما را به سفری شگفتانگیز و نامحتمل از موفقیت شخصی میبرد که بهراحتی به کسبوکار ترجمه میشود. درس اول: در آغاز، یک گوشه بازار پیدا کنید و بر آن مسلط شوید. سویفت برای دختران نوجوان همسنوسال خود ترانههای کانتری نوشت. برای ساخت این بازار، بهجای قرارداد توسعه با یک غول بزرگ، با یک لیبل تازه همکاری کرد؛ چون آن لیبل «در بازی ذینفع» بود. در این کتاب بارها چنین لحظات «لامپ روشن» را تجربه میکنید.
۴. لایک: دکمهای که جهان را تغییر داد – مارتین ریوز و باب گودسن
بیشتر کتابهای کسبوکار ایدهای را تبلیغ میکنند؛ این یکی نه. بیشتر شبیه همراهی در یک سفر فکری است که خاستگاهها و پیامدهای دکمه لایک را دنبال میکند. تازه در انتهاست که برخی تمها پدیدار میشوند؛ مثلاً اینکه شیفتگی ما به نبوغ فردی شاید گمراهکننده باشد. دستکم در این مورد، نوآوری حاصل تعاملی اجتماعی و تصادفی با مشارکت افراد متعدد بوده و هیچکدام نمیدانستند این ابزار تا چه حد مهم خواهد شد. چنین کتابهایی در ژانرهایی مثل تاریخ یا سفر رایجترند؛ باید آنها را در کسبوکار هم بپذیریم.
۵. جغرافیای نوین نوآوری: رقابت جهانی برای فناوریهای جهشی – مهران گُل
رایانههای شخصی، سیستمعاملها، گوشیهای هوشمند، شبکههای اجتماعی و بیشتر فناوریهای مدرن از آمریکا آمدهاند و چین مدتها حاشیهای بود. اما رهبری BYD در خودروهای برقی، سلطه DJI بر بازار پهپادهای تجاری و تیکتاک این تصویر را تغییر داد. بسیاری اکنون به رقابت آمریکا و چین میاندیشند. گُل یک گام جلوتر میرود و میپرسد: آیا «چینهای» دیگری هم وجود دارند؟ او استدلال میکند جغرافیای نوآوری در حال تغییر است و مراکز متعددی در حال ظهورند. گرچه کتاب درباره روندهای کلان است، تجربه خواندن از خلال داستان شرکتها و سپس پیوند آنها با داده و پژوهش شکل میگیرد؛ هوشمندانه و بسیار لذتبخش.
۶. پیشگامان: ۸ اصل ماندگاری کسبوکار از کارآفرینان مهاجر – نری کارا سیلامان
موفقترین افراد کسبوکار در جهان مهاجرند! در دورانی که پوپولیستها روایت نادرست «گرفتن» مهاجران را تکرار میکنند، این کتاب نشان میدهد چگونه کسبوکار میسازند و شغل ایجاد میکنند. صدای کتاب اصیل است؛ سیلامان خود پناهندهای فقیر در ترکیه بود، سپس در آمریکا تحصیل کرد و برند مد چندمیلیوندلاری ساخت. او مینویسد داستان پناهندهای دیگر—اندی گرو، بنیانگذار اینتل—به او دلگرمی داد؛ اگر یک مهاجر تراشههای رایانهاش را ساخته، او هم میتواند از این کلاس بگذرد و بسیار فراتر برود.
🔻🔻🔻🔻
نوشته کریستین اشتادلر
ترجمه : دورنمای اقتصاد
آیا تصمیم سال نوی شما این است که زمان بیشتری را به خواندن تازهترین بینشهای دنیای کسبوکار اختصاص دهید؟ پس این مقاله نقطه شروع مناسبی است. با نزدیک شدن به تعطیلات، وقت آن رسیده که فهرست سالانه من از بهترین کتابهای کسبوکار ۱۲ ماه گذشته را منتشر کنم.
رویکرد من ساده است: به دنبال کتابهایی میگردم که ایدههای تازه ایجاد کنند و به ما کمک کنند جهان پیرامونمان را بهتر درک و در آن حرکت کنیم. اگر سرگرمکننده هم نباشند، جایی در این فهرست نخواهند داشت.
یک نکته مهم دیگر: من کتابها را رتبهبندی نمیکنم. همه آثاری که در این فهرست آوردهام را قویاً توصیه میکنم.
۱. در آغوش کشیدن عدمقطعیت: چگونه نویسندگان، موسیقیدانان و هنرمندان در جهانی غیرقابلپیشبینی شکوفا میشوند – مارگارت هفرنن
سال جاری پر از دگرگونی و شگفتی بوده و کمتر کسی شرط میبندد که ۲۰۲۶ متفاوت باشد. بهطور غریزی میخواهیم عدمقطعیت را کاهش دهیم. اما اگر برای لحظهای این فکر را بپذیرید که شاید چیز خوبی باشد چه؟ هفرنن عدمقطعیت را «نیروی محرک بزرگ پشت کنجکاوی، یادگیری، کشف و اختراع، و جوهره انسان بودن» میداند. با این نگاه، توجه ما را به نویسندگان، هنرمندان و موسیقیدانان جلب میکند؛ کسانی که توان شکوفایی در دل عدمقطعیت را دارند. بیاموزید چگونه تخیل میکنند، فراتر از دوگانهها میاندیشند و پیش از کامل شدن همه اطلاعات دست به عمل میزنند. کتابی قدرتمند و جسورانه است. دوستداشتنی!
۲. گسستهای عظیم: ۱۱ نوآوری که جهان مدرن ما را شکل دادند – اسکات آنتونی
آنتونی، بهعنوان شاگرد فقید کلیتون کریستنسن، مأموریت استادش را برای آمادهسازی سازمانها در برابر گسست ادامه میدهد. اما این کتاب درباره ابزارها و تکنیکها نیست؛ فرصتی است برای آموختن از برخی از دراماتیکترین تغییرات تاریخ. با توپچیای به نام اوربان، فلورانس نایتینگل، پوشکهای یکبارمصرف و هشت گسست دیگر آشنا میشوید. بیش از هر چیز، این کتاب یادآور آن است که تاریخ معلمی قدرتمند است.
۳. هیچچیز مثل این نیست: نبوغ استراتژیک تیلور سویفت – کوین اورز
لازم نیست طرفدار تیلور سویفت باشید تا از این کتاب لذت ببرید. اورز شما را به سفری شگفتانگیز و نامحتمل از موفقیت شخصی میبرد که بهراحتی به کسبوکار ترجمه میشود. درس اول: در آغاز، یک گوشه بازار پیدا کنید و بر آن مسلط شوید. سویفت برای دختران نوجوان همسنوسال خود ترانههای کانتری نوشت. برای ساخت این بازار، بهجای قرارداد توسعه با یک غول بزرگ، با یک لیبل تازه همکاری کرد؛ چون آن لیبل «در بازی ذینفع» بود. در این کتاب بارها چنین لحظات «لامپ روشن» را تجربه میکنید.
۴. لایک: دکمهای که جهان را تغییر داد – مارتین ریوز و باب گودسن
بیشتر کتابهای کسبوکار ایدهای را تبلیغ میکنند؛ این یکی نه. بیشتر شبیه همراهی در یک سفر فکری است که خاستگاهها و پیامدهای دکمه لایک را دنبال میکند. تازه در انتهاست که برخی تمها پدیدار میشوند؛ مثلاً اینکه شیفتگی ما به نبوغ فردی شاید گمراهکننده باشد. دستکم در این مورد، نوآوری حاصل تعاملی اجتماعی و تصادفی با مشارکت افراد متعدد بوده و هیچکدام نمیدانستند این ابزار تا چه حد مهم خواهد شد. چنین کتابهایی در ژانرهایی مثل تاریخ یا سفر رایجترند؛ باید آنها را در کسبوکار هم بپذیریم.
۵. جغرافیای نوین نوآوری: رقابت جهانی برای فناوریهای جهشی – مهران گُل
رایانههای شخصی، سیستمعاملها، گوشیهای هوشمند، شبکههای اجتماعی و بیشتر فناوریهای مدرن از آمریکا آمدهاند و چین مدتها حاشیهای بود. اما رهبری BYD در خودروهای برقی، سلطه DJI بر بازار پهپادهای تجاری و تیکتاک این تصویر را تغییر داد. بسیاری اکنون به رقابت آمریکا و چین میاندیشند. گُل یک گام جلوتر میرود و میپرسد: آیا «چینهای» دیگری هم وجود دارند؟ او استدلال میکند جغرافیای نوآوری در حال تغییر است و مراکز متعددی در حال ظهورند. گرچه کتاب درباره روندهای کلان است، تجربه خواندن از خلال داستان شرکتها و سپس پیوند آنها با داده و پژوهش شکل میگیرد؛ هوشمندانه و بسیار لذتبخش.
۶. پیشگامان: ۸ اصل ماندگاری کسبوکار از کارآفرینان مهاجر – نری کارا سیلامان
موفقترین افراد کسبوکار در جهان مهاجرند! در دورانی که پوپولیستها روایت نادرست «گرفتن» مهاجران را تکرار میکنند، این کتاب نشان میدهد چگونه کسبوکار میسازند و شغل ایجاد میکنند. صدای کتاب اصیل است؛ سیلامان خود پناهندهای فقیر در ترکیه بود، سپس در آمریکا تحصیل کرد و برند مد چندمیلیوندلاری ساخت. او مینویسد داستان پناهندهای دیگر—اندی گرو، بنیانگذار اینتل—به او دلگرمی داد؛ اگر یک مهاجر تراشههای رایانهاش را ساخته، او هم میتواند از این کلاس بگذرد و بسیار فراتر برود.
🔻🔻🔻🔻
❤6
🔺🔺🔺🔺
۷. تدهینشدگان: آثار خارقالعاده جایگاه اجتماعی در جهانی با برنده-همهچیز – توبی استوارت
در اعماق ذهنمان باور داریم مردم بهخاطر تلاش و ابتکارشان موفق میشوند. استوارت میگوید این تصویر کامل نیست. در ۱۸۸۶ جان ویلیام استرات مقالهای به مجلهای علمی فرستاد و ابتدا رد شد؛ تا زمانی که صفحه رویی نشان داد نویسنده «لرد ریلی» است—یکی از برجستهترین فیزیکدانان زمانه. سردبیران عذرخواهی کردند و فوراً چاپش کردند. استثنا؟ نه. جایگاه اجتماعی تعیین میکند چه کاری میتوانیم بکنیم یا نکنیم. این کتاب راهنمای ترفند نیست؛ اما کاری ارزشمندتر میکند: نشان میدهد سلسلهمراتبهای نامرئی چگونه زندگی ما را شکل میدهند.
۸. خوششانسیِ طراحیشده: اقتصاد پنهانی که برای رسیدن به خواستهها باید بشناسید – جاد کسلر
چه کسی پیوند عضو نجاتبخش میگیرد؟ چه کسی وارد بهترین مدارس میشود؟ چه کسی بلیت کنسرتهای پرطرفدار را میگیرد؟ کسلر بعد تازهای میافزاید: قواعد بازارهای پنهان. اقتصاددانان همهچیز را بازار میبینند. معمولاً قیمت تعیینکننده است؛ اما در بازارهای پنهان—مثل صندلی مطلوب مدرسه—عوامل دیگری نقش دارند: زودتر حاضر شدن (صف کنسرت) یا داشتن مهارتی خاص (شمشیربازی یا قایقرانی برای برخی دانشگاهها). اینها قواعد بازار پنهاناند. در این کتاب میآموزید آنها را بهتر بفهمید؛ وقتی پای منافع بزرگ در میان است، کورکورانه وارد نشوید.
۹. مدیرعاملِ همه فصلها: تسلط بر چرخههای رهبری – کارولین دوار، اسکات کلر، ویکرام مالهوترا، کورت استرووینک
جذابیت اصلی کتاب دسترسی نویسندگان به مدیرانعامل شرکتهای بزرگ است. آنها با ۸۳ نفر—از جمله جیمی دایمن (جیپیمورگان)، شانتانو ناراین (ادوبی) و مری بارا (جنرال موتورز)—مصاحبه کردهاند. نتیجه، ترسیم گامهای مشخص در مراحل مختلف دوره مدیرعاملی است که آنها را بهار، تابستان، پاییز و زمستان مینامند. مثلاً نشان میدهند چگونه فرآیند انتخاب را بفهمید و از موانعی مثل انتصاب بارا بهعنوان مدیر منابع انسانی عبور کنید. اگر چشمتان به بالاترین جایگاه است، این کتاب توازن خوبی میان داده و روایت دارد.
۱۰. آیا میتوانی اقتصاد را اداره کنی؟ ماجرایی تعاملی در دل خزانهداری – جو میس
شما تازه وزیر دارایی شدهاید. این کتاب نامتعارف در واقع بیشتر یک بازی است. با تصمیمهای گوناگون روبهرو میشوید و هر بار دوراهی دارید. یک شرکت فناوری درخواست نجات مالی کرده؛ میپذیرید تا هم محبوب شوید و هم مازاد اندک دولت را کاهش دهید؟ بسته به انتخابتان به صفحهای دیگر میروید و پیامدها را میخوانید. سپس نوبت تخصیص بودجه است. چه کسی فکرش را میکرد سیاست مالی تا این حد سرگرمکننده باشد؟ راهی عالی برای فهم کارکردهای درونی خزانهداری و شبیهسازی پارادوکس تصمیمگیری: همه از انتخابهای شما منتفع یا راضی نخواهند شد—چگونه به تعادل میرسید؟
🔻🔻
https://www.forbes.com/sites/christianstadler/2025/12/17/the-10-best-business-books-of-2025/
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
۷. تدهینشدگان: آثار خارقالعاده جایگاه اجتماعی در جهانی با برنده-همهچیز – توبی استوارت
در اعماق ذهنمان باور داریم مردم بهخاطر تلاش و ابتکارشان موفق میشوند. استوارت میگوید این تصویر کامل نیست. در ۱۸۸۶ جان ویلیام استرات مقالهای به مجلهای علمی فرستاد و ابتدا رد شد؛ تا زمانی که صفحه رویی نشان داد نویسنده «لرد ریلی» است—یکی از برجستهترین فیزیکدانان زمانه. سردبیران عذرخواهی کردند و فوراً چاپش کردند. استثنا؟ نه. جایگاه اجتماعی تعیین میکند چه کاری میتوانیم بکنیم یا نکنیم. این کتاب راهنمای ترفند نیست؛ اما کاری ارزشمندتر میکند: نشان میدهد سلسلهمراتبهای نامرئی چگونه زندگی ما را شکل میدهند.
۸. خوششانسیِ طراحیشده: اقتصاد پنهانی که برای رسیدن به خواستهها باید بشناسید – جاد کسلر
چه کسی پیوند عضو نجاتبخش میگیرد؟ چه کسی وارد بهترین مدارس میشود؟ چه کسی بلیت کنسرتهای پرطرفدار را میگیرد؟ کسلر بعد تازهای میافزاید: قواعد بازارهای پنهان. اقتصاددانان همهچیز را بازار میبینند. معمولاً قیمت تعیینکننده است؛ اما در بازارهای پنهان—مثل صندلی مطلوب مدرسه—عوامل دیگری نقش دارند: زودتر حاضر شدن (صف کنسرت) یا داشتن مهارتی خاص (شمشیربازی یا قایقرانی برای برخی دانشگاهها). اینها قواعد بازار پنهاناند. در این کتاب میآموزید آنها را بهتر بفهمید؛ وقتی پای منافع بزرگ در میان است، کورکورانه وارد نشوید.
۹. مدیرعاملِ همه فصلها: تسلط بر چرخههای رهبری – کارولین دوار، اسکات کلر، ویکرام مالهوترا، کورت استرووینک
جذابیت اصلی کتاب دسترسی نویسندگان به مدیرانعامل شرکتهای بزرگ است. آنها با ۸۳ نفر—از جمله جیمی دایمن (جیپیمورگان)، شانتانو ناراین (ادوبی) و مری بارا (جنرال موتورز)—مصاحبه کردهاند. نتیجه، ترسیم گامهای مشخص در مراحل مختلف دوره مدیرعاملی است که آنها را بهار، تابستان، پاییز و زمستان مینامند. مثلاً نشان میدهند چگونه فرآیند انتخاب را بفهمید و از موانعی مثل انتصاب بارا بهعنوان مدیر منابع انسانی عبور کنید. اگر چشمتان به بالاترین جایگاه است، این کتاب توازن خوبی میان داده و روایت دارد.
۱۰. آیا میتوانی اقتصاد را اداره کنی؟ ماجرایی تعاملی در دل خزانهداری – جو میس
شما تازه وزیر دارایی شدهاید. این کتاب نامتعارف در واقع بیشتر یک بازی است. با تصمیمهای گوناگون روبهرو میشوید و هر بار دوراهی دارید. یک شرکت فناوری درخواست نجات مالی کرده؛ میپذیرید تا هم محبوب شوید و هم مازاد اندک دولت را کاهش دهید؟ بسته به انتخابتان به صفحهای دیگر میروید و پیامدها را میخوانید. سپس نوبت تخصیص بودجه است. چه کسی فکرش را میکرد سیاست مالی تا این حد سرگرمکننده باشد؟ راهی عالی برای فهم کارکردهای درونی خزانهداری و شبیهسازی پارادوکس تصمیمگیری: همه از انتخابهای شما منتفع یا راضی نخواهند شد—چگونه به تعادل میرسید؟
🔻🔻
https://www.forbes.com/sites/christianstadler/2025/12/17/the-10-best-business-books-of-2025/
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
❤6
🔵 #معرفی_کتاب
| رهبری |
Leadership :
Six Studies in World Strategy
نویسنده: Henry Kissinger
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
https://t.me/bpluscast/137
| رهبری |
Leadership :
Six Studies in World Strategy
نویسنده: Henry Kissinger
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
https://t.me/bpluscast/137
Telegram
بیپلاس کمحجم
اپیزود ۱۰۹ بیپلاس ۲۸ آبان ۱۴۰۴
بشنوید با حجم کم و بدون افت کیفیت
معرفی کتاب:
| رهبری |
Leadership :
Six Studies in World Strategy
نویسنده: Henry Kissinger
صفحۀ نظرات در وبسایت رسمی
بشنوید با حجم کم و بدون افت کیفیت
معرفی کتاب:
| رهبری |
Leadership :
Six Studies in World Strategy
نویسنده: Henry Kissinger
صفحۀ نظرات در وبسایت رسمی
❤4
🔵 #دوره_آموزشی_سواد_مالی_اقتصادی
✔️ قدم نخست/ قسمت آخر
● راه بیپایان
تقریبا هر تصمیمی که ما در زندگی میگیریم یه تصمیم اقتصادیه. اینکه وقتمون رو صرف چه کارهایی بکنیم. اینکه چی بخوریم. چی بخریم. کجا زندگی کنیم. چیکار بکنیم یا چیکار نکنیم.
برای همین، برای رسیدن به اهداف مالی و یه زندگی خوب در بعد اقتصادی، درست فکر کردن و درست تحلیل کردن در جنبههای مختلف زندگی لازمه. چون تو زندگی، همهچیز با نخهای مرئی و نامرئی بهم بسته شده. امکان نداره نخی رو جایی بکشی و یه چیزی، یه جای دیگه، تکون نخوره. این مسالهای هست که باید قبل هر تصمیمی بهش فکر کنی.
توی بخشهای قبل سعی کردم در مورد باورهای مالی و ذهنیتی که برای دووم آوردن و بعد از اون، رشد کردن، نیازه صحبت کنم. اما همهی اونها یک از هزاره. اصلاح باورها و عادتها واقعا انتهایی نداره و همیشه میشه به چیزهای بهینهتر و کاراتر فکر کرد. از سمت دیگه من سعی کردم در مورد مسائل و مشکلات مشترک بین آدمها صحبت کنم اما قطعا هرکسی چالشهای خاص خودش رو داره. مسائل شخصیای که نیاز به بازنگری و تصمیمات دوباره داره. به همین جهت من سعی کردم شکل نگاه کردن رو یاد بدم و فقط در مورد انتهای شاخه صحبت نکنم.
همونطور که گفتم، اصلاح افکار و باورها و عادتها و رفتارها یه فرآیند تدریجی و طولانیه. و قطعا با خوندن چند مطلب کوتاه در اینجا و آنجا اتفاق نمیافته. حتما لازمه که دائما با آدمهای دیگه (مخصوصا افراد با تجربهتر) گفتگو کنیم. از افراد خبره مشورت بگیریم. کتابهای مرتبط بخونیم. و به صورت کلی، وقت بگذاریم و به صورت روزانه از ابزارهای آموزشی استفاده کنیم. ما باید همیشه به اصلاح و ارتقا سبک زندگیمون فکر کنیم.
میخوام اینجا سه کتاب معرفی کنم برای مطالعه بیشتر در این زمینهها:
۱. کتاب نابخردیهای پیش بینیپذیر نوشته دن آریلی
۲. هنر شفاف اندیشیدن (به انگلیسی: The Art of Thinking Clearly) نوشتهٔ رولف دوبلی
۳. کتاب دید اقتصادی نوشته پیتر شیف
شما هم میتونید در قسمت کامنتها کتابهای خوبی که در زمینههای مدیریت مالی، سرمایهگذاری، اقتصاد رفتاری یا اصلاح نگرش به زندگی و تصمیمات، خوندید معرفی کنید. همینطور کتابهای بدی که خوندنشون رو وقت تلف کردن میدونید. (چون اینجا، انتخاب خود کتاب و شکل خوندنش هم تبدیل به یه تصمیم اقتصادی شده!)
@FinancialLiteracy_farsi
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
✔️ قدم نخست/ قسمت آخر
● راه بیپایان
تقریبا هر تصمیمی که ما در زندگی میگیریم یه تصمیم اقتصادیه. اینکه وقتمون رو صرف چه کارهایی بکنیم. اینکه چی بخوریم. چی بخریم. کجا زندگی کنیم. چیکار بکنیم یا چیکار نکنیم.
برای همین، برای رسیدن به اهداف مالی و یه زندگی خوب در بعد اقتصادی، درست فکر کردن و درست تحلیل کردن در جنبههای مختلف زندگی لازمه. چون تو زندگی، همهچیز با نخهای مرئی و نامرئی بهم بسته شده. امکان نداره نخی رو جایی بکشی و یه چیزی، یه جای دیگه، تکون نخوره. این مسالهای هست که باید قبل هر تصمیمی بهش فکر کنی.
توی بخشهای قبل سعی کردم در مورد باورهای مالی و ذهنیتی که برای دووم آوردن و بعد از اون، رشد کردن، نیازه صحبت کنم. اما همهی اونها یک از هزاره. اصلاح باورها و عادتها واقعا انتهایی نداره و همیشه میشه به چیزهای بهینهتر و کاراتر فکر کرد. از سمت دیگه من سعی کردم در مورد مسائل و مشکلات مشترک بین آدمها صحبت کنم اما قطعا هرکسی چالشهای خاص خودش رو داره. مسائل شخصیای که نیاز به بازنگری و تصمیمات دوباره داره. به همین جهت من سعی کردم شکل نگاه کردن رو یاد بدم و فقط در مورد انتهای شاخه صحبت نکنم.
همونطور که گفتم، اصلاح افکار و باورها و عادتها و رفتارها یه فرآیند تدریجی و طولانیه. و قطعا با خوندن چند مطلب کوتاه در اینجا و آنجا اتفاق نمیافته. حتما لازمه که دائما با آدمهای دیگه (مخصوصا افراد با تجربهتر) گفتگو کنیم. از افراد خبره مشورت بگیریم. کتابهای مرتبط بخونیم. و به صورت کلی، وقت بگذاریم و به صورت روزانه از ابزارهای آموزشی استفاده کنیم. ما باید همیشه به اصلاح و ارتقا سبک زندگیمون فکر کنیم.
میخوام اینجا سه کتاب معرفی کنم برای مطالعه بیشتر در این زمینهها:
۱. کتاب نابخردیهای پیش بینیپذیر نوشته دن آریلی
۲. هنر شفاف اندیشیدن (به انگلیسی: The Art of Thinking Clearly) نوشتهٔ رولف دوبلی
۳. کتاب دید اقتصادی نوشته پیتر شیف
شما هم میتونید در قسمت کامنتها کتابهای خوبی که در زمینههای مدیریت مالی، سرمایهگذاری، اقتصاد رفتاری یا اصلاح نگرش به زندگی و تصمیمات، خوندید معرفی کنید. همینطور کتابهای بدی که خوندنشون رو وقت تلف کردن میدونید. (چون اینجا، انتخاب خود کتاب و شکل خوندنش هم تبدیل به یه تصمیم اقتصادی شده!)
@FinancialLiteracy_farsi
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
❤8
انسانها بسیار بیشتر از آنچه باور دارند توانا هستند، اما مشکل اصلی این است که به اندازهی کافی به خود باور ندارند...
دارن هاردی
دارن هاردی
🔥12❤6👍2
-5884779639078117629_389989517157629_251219_164211.pdf
1.8 MB
🔵 #معرفی_کتاب
🔸 عنوان کتاب : #حقیقت_درباره_قیمتگذاری
چگونه از اقتصاد رفتاری برای افزایش فروش استفاده کنیم؟
✍ #ملینا_پالمر
این کتاب توسط جمعی از دانشجویان دوره MBA دانشگاه صنعتی امیرکبیر، در قالب ترجمهای علمی و تخصصی از نسخه اصلی، و در چارچوب درس «قیمتگذاری» با تدریس دکتر سیدحسین سجادیفر ترجمه شده است.
✔️ فصل ۱: اختاپوس طلایی
✔️ فصل ۲: چگونه از این کتاب استفاده کنیم
✔️ فصل ۳: قیمتگذاری و روانشناسی
✔️ فصل ۴: شما
✔️فصل ۵: مشتری
✔️فصل ۶: بازار
✔️فصل ۷: شرکت
✔️فصل ۸: پیشنهاد
✔️ فصل ۹: اعداد و ارقام
✔️ فصل ۱۰: چارچوپ
✔️فصل ۱۱: انتخاب
✔️فصل ۱۲: جایگاهگذاری
✔️ فصل ۱۳: مثالها
✔️فصل ۱۴: اگر عجله دارید
#سجادیفر
#قیمت_گذاری
#آموزش
#اقتصاد_رفتاری
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
🔸 عنوان کتاب : #حقیقت_درباره_قیمتگذاری
چگونه از اقتصاد رفتاری برای افزایش فروش استفاده کنیم؟
✍ #ملینا_پالمر
این کتاب توسط جمعی از دانشجویان دوره MBA دانشگاه صنعتی امیرکبیر، در قالب ترجمهای علمی و تخصصی از نسخه اصلی، و در چارچوب درس «قیمتگذاری» با تدریس دکتر سیدحسین سجادیفر ترجمه شده است.
✔️ فصل ۱: اختاپوس طلایی
✔️ فصل ۲: چگونه از این کتاب استفاده کنیم
✔️ فصل ۳: قیمتگذاری و روانشناسی
✔️ فصل ۴: شما
✔️فصل ۵: مشتری
✔️فصل ۶: بازار
✔️فصل ۷: شرکت
✔️فصل ۸: پیشنهاد
✔️ فصل ۹: اعداد و ارقام
✔️ فصل ۱۰: چارچوپ
✔️فصل ۱۱: انتخاب
✔️فصل ۱۲: جایگاهگذاری
✔️ فصل ۱۳: مثالها
✔️فصل ۱۴: اگر عجله دارید
#سجادیفر
#قیمت_گذاری
#آموزش
#اقتصاد_رفتاری
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
❤3
🔵 پس از نابودی یک منبع ارزشمند آب (قناتها)، ایران در حال خشک شدن است
Fred Pearce
Yale Environment 360
ایران به دلیل کمبود شدید آب که تهران را به شهری ناپایدار تبدیل کرده، در حال بررسی انتقال پایتخت است. کارشناسان میگویند این بحران نتیجه سالها اجرای پروژههای نادرست سدسازی و برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی است؛ اقداماتی که سامانهای چندصدساله برای بهرهبرداری پایدار از آبهای زیرزمینی را نابود کردهاند.
✍ نویسنده: فرد پیرس
بیش از تحریمهای بینالمللی، بیش از ساختار سختگیرانه حکمرانی، و حتی بیش از بمبارانهای اخیر اسرائیل و آمریکا، بزرگترین بحران وجودی کنونی ایران چیزی است که هیدرولوژیستها آن را «ورشکستگی آب» در آستانه وقوع مینامند.
به گفته آنان، این بحران ریشهای اندوهبار دارد: تخریب و رهاسازی دهها هزار تونل باستانی برای برداشت پایدار آبهای زیرزمینی که به «قنات» معروفاند؛ سامانهای که زمانی مایه رشک جهان خشکاقلیم بود. با این حال، درخواستها از دولت ایران برای احیای قناتها و تغذیه دوباره ذخایر آب زیرزمینی که زمانی آنها را پایدار نگه میداشت، بیپاسخ مانده است.
پس از پنجمین سال پیاپی خشکسالی شدید، بحران دیرپای آب ایران در ماه نوامبر به سطحی بیسابقه رسید.
رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، هشدار داد که کشور «چارهای» جز انتقال پایتخت از تهرانِ خشک — با جمعیتی حدود ۱۰ میلیون نفر — به مناطق مرطوبتر ساحلی ندارد؛ پروژهای که دههها زمان میبرد و به گفته تحلیلگران ممکن است تا ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه داشته باشد.
هیدرولوژیستها میگویند اگرچه کاهش بارشها علت فوری بحران است، اما ریشه آن بیش از نیمقرن مهندسی مدرنِ اغلب شتابزده و ناپخته آب است؛ روندی که به پیش از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ بازمیگردد و پس از آن با سیاستهای حکومت شتاب گرفته است. طرح دیرینه انتقال پایتخت از تهران به جنوب مرطوبتر اکنون «دیگر انتخابی نیست»، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر شده است.
کاوه مدنی، معاون پیشین سازمان محیط زیست ایران و رئیس کنونی مؤسسه آب، محیطزیست و سلامتِ دانشگاه سازمان ملل، میگوید: «دولت، بحران کنونی را به تغییر اقلیم نسبت میدهد، اما مسائل حاد امنیت آبی ایران ریشه در دههها برنامهریزی ازهمگسیخته و کوتهبینی مدیریتی دارد.»
برای پاسخ به کمبود روبهافزایش آب در شهرهای در حال گسترش، ایران در اواخر قرن بیستم «یکی از سه سدساز بزرگ جهان» بود. به گفته پنهلوپه میچل، جغرافیدان مرکز امنیت آب جهانی دانشگاه آلاباما، دهها سد بر رودخانههایی ساخته شد که توان پشتیبانی از آنها را نداشتند. او میگوید این مخازن بهجای حل کمبود، با افزایش تبخیر از سطوح وسیع خود، اتلاف آب را بیشتر کردهاند؛ در عین حال جریان پاییندست رودخانهها را کاهش داده و تالابها و ذخایر آب زیرزمینی را خشک کردهاند.
امروز بسیاری از مخازن پشت این سدها تقریباً خالیاند. رئیسجمهور ایران پس از آن خواستار انتقال پایتخت شد که سطح آب پنج مخزن تهران ماه گذشته به ۱۲ درصد ظرفیت سقوط کرد.
بحران با اقدامات همسایگان نیز تشدید شده است. در افغانستان — سرچشمه دو رود مهم برای تأمین آب ایران (هیرمند و هریرود) — طالبان در حال اجرای موجی از سدسازی هستند که جریانهای مرزی را کاهش میدهد. به گفته میچل، سد پاشدان که در ماه اوت به بهرهبرداری رسید، «به افغانستان امکان میدهد تا ۸۰ درصد از جریان متوسط هریرود را کنترل کند»؛ امری که تأمین آب بخش بزرگی از شرق ایران، از جمله مشهد، دومین شهر بزرگ کشور، را تهدید میکند.
در حالی که آبهای سطحی آسیب میبینند، وضعیت زیر زمین حتی بدتر است. طی ۴۰ سال گذشته، بیش از یک میلیون چاه مجهز به پمپهای قدرتمند در ایران حفر شده است. هدف، آبیاری اراضی خشک برای دستیابی به خودکفایی غذایی در شرایط تحریم بوده، اما نتیجه، برداشت بیرویه از آبخوانهایی است که زمانی سرشار از آب بودند.
به گفته مدنی، بخش اعظم ذخایر ارزشمند آب زیرزمینی ایران تخلیه شده است. او برآورد میکند که در دو دهه نخست این قرن، بیش از ۲۱۰ کیلومتر مکعب آب ذخیرهشده از دست رفته است.
اگرچه ایران در برداشت بیرویه تنها نیست، اما یک مطالعه بینالمللی اخیر بر روی ۱۷۰۰ آبخوان در ۴۰ کشور نشان داد که ۳۲ مورد از ۵۰ آبخوانِ با بیشترین برداشتِ بیشازحد در جهان در ایران قرار دارند. ریچارد تیلور، جغرافیدان دانشگاه کالج لندن، میگوید: «بزرگترین زنگهای خطر در دشت قزوین غربی، حوضه ارسنجان، حوضه بالاده و آبخوان رشتخوار به صدا درآمده است»؛ جایی که سطح آب سالانه تا سه متر افت میکند.
🔻🔻🔻🔻
Fred Pearce
Yale Environment 360
ترجمه : دورنمای اقتصاد
ایران به دلیل کمبود شدید آب که تهران را به شهری ناپایدار تبدیل کرده، در حال بررسی انتقال پایتخت است. کارشناسان میگویند این بحران نتیجه سالها اجرای پروژههای نادرست سدسازی و برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی است؛ اقداماتی که سامانهای چندصدساله برای بهرهبرداری پایدار از آبهای زیرزمینی را نابود کردهاند.
✍ نویسنده: فرد پیرس
بیش از تحریمهای بینالمللی، بیش از ساختار سختگیرانه حکمرانی، و حتی بیش از بمبارانهای اخیر اسرائیل و آمریکا، بزرگترین بحران وجودی کنونی ایران چیزی است که هیدرولوژیستها آن را «ورشکستگی آب» در آستانه وقوع مینامند.
به گفته آنان، این بحران ریشهای اندوهبار دارد: تخریب و رهاسازی دهها هزار تونل باستانی برای برداشت پایدار آبهای زیرزمینی که به «قنات» معروفاند؛ سامانهای که زمانی مایه رشک جهان خشکاقلیم بود. با این حال، درخواستها از دولت ایران برای احیای قناتها و تغذیه دوباره ذخایر آب زیرزمینی که زمانی آنها را پایدار نگه میداشت، بیپاسخ مانده است.
پس از پنجمین سال پیاپی خشکسالی شدید، بحران دیرپای آب ایران در ماه نوامبر به سطحی بیسابقه رسید.
رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، هشدار داد که کشور «چارهای» جز انتقال پایتخت از تهرانِ خشک — با جمعیتی حدود ۱۰ میلیون نفر — به مناطق مرطوبتر ساحلی ندارد؛ پروژهای که دههها زمان میبرد و به گفته تحلیلگران ممکن است تا ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه داشته باشد.
هیدرولوژیستها میگویند اگرچه کاهش بارشها علت فوری بحران است، اما ریشه آن بیش از نیمقرن مهندسی مدرنِ اغلب شتابزده و ناپخته آب است؛ روندی که به پیش از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ بازمیگردد و پس از آن با سیاستهای حکومت شتاب گرفته است. طرح دیرینه انتقال پایتخت از تهران به جنوب مرطوبتر اکنون «دیگر انتخابی نیست»، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر شده است.
کاوه مدنی، معاون پیشین سازمان محیط زیست ایران و رئیس کنونی مؤسسه آب، محیطزیست و سلامتِ دانشگاه سازمان ملل، میگوید: «دولت، بحران کنونی را به تغییر اقلیم نسبت میدهد، اما مسائل حاد امنیت آبی ایران ریشه در دههها برنامهریزی ازهمگسیخته و کوتهبینی مدیریتی دارد.»
برای پاسخ به کمبود روبهافزایش آب در شهرهای در حال گسترش، ایران در اواخر قرن بیستم «یکی از سه سدساز بزرگ جهان» بود. به گفته پنهلوپه میچل، جغرافیدان مرکز امنیت آب جهانی دانشگاه آلاباما، دهها سد بر رودخانههایی ساخته شد که توان پشتیبانی از آنها را نداشتند. او میگوید این مخازن بهجای حل کمبود، با افزایش تبخیر از سطوح وسیع خود، اتلاف آب را بیشتر کردهاند؛ در عین حال جریان پاییندست رودخانهها را کاهش داده و تالابها و ذخایر آب زیرزمینی را خشک کردهاند.
امروز بسیاری از مخازن پشت این سدها تقریباً خالیاند. رئیسجمهور ایران پس از آن خواستار انتقال پایتخت شد که سطح آب پنج مخزن تهران ماه گذشته به ۱۲ درصد ظرفیت سقوط کرد.
بحران با اقدامات همسایگان نیز تشدید شده است. در افغانستان — سرچشمه دو رود مهم برای تأمین آب ایران (هیرمند و هریرود) — طالبان در حال اجرای موجی از سدسازی هستند که جریانهای مرزی را کاهش میدهد. به گفته میچل، سد پاشدان که در ماه اوت به بهرهبرداری رسید، «به افغانستان امکان میدهد تا ۸۰ درصد از جریان متوسط هریرود را کنترل کند»؛ امری که تأمین آب بخش بزرگی از شرق ایران، از جمله مشهد، دومین شهر بزرگ کشور، را تهدید میکند.
در حالی که آبهای سطحی آسیب میبینند، وضعیت زیر زمین حتی بدتر است. طی ۴۰ سال گذشته، بیش از یک میلیون چاه مجهز به پمپهای قدرتمند در ایران حفر شده است. هدف، آبیاری اراضی خشک برای دستیابی به خودکفایی غذایی در شرایط تحریم بوده، اما نتیجه، برداشت بیرویه از آبخوانهایی است که زمانی سرشار از آب بودند.
به گفته مدنی، بخش اعظم ذخایر ارزشمند آب زیرزمینی ایران تخلیه شده است. او برآورد میکند که در دو دهه نخست این قرن، بیش از ۲۱۰ کیلومتر مکعب آب ذخیرهشده از دست رفته است.
اگرچه ایران در برداشت بیرویه تنها نیست، اما یک مطالعه بینالمللی اخیر بر روی ۱۷۰۰ آبخوان در ۴۰ کشور نشان داد که ۳۲ مورد از ۵۰ آبخوانِ با بیشترین برداشتِ بیشازحد در جهان در ایران قرار دارند. ریچارد تیلور، جغرافیدان دانشگاه کالج لندن، میگوید: «بزرگترین زنگهای خطر در دشت قزوین غربی، حوضه ارسنجان، حوضه بالاده و آبخوان رشتخوار به صدا درآمده است»؛ جایی که سطح آب سالانه تا سه متر افت میکند.
🔻🔻🔻🔻
❤7
🔺🔺🔺🔺
به گفته میچل، کشاورزی مقصر اصلی است. در ایران، حدود ۹۰ درصد آب برداشتشده از رودخانهها و آبخوانها صرف کشاورزی میشود. اما با حفر چاههای بیشتر، بازدهی آنها کاهش یافته است. روحالله نوری، بومشناس آب شیرین (تا همین اواخر در دانشگاه تهران)، نشان داده که از سال ۲۰۰۰ تعداد چاهها و نقاط برداشت تقریباً دو برابر شده، اما مقدار آبی که به سطح میرسد ۱۸ درصد کاهش یافته است. در بسیاری مناطق، زمینهای آبی سابق اکنون بایر و رها شدهاند.
با خالی شدن مخازن و از کار افتادن چاهها، هیدرولوژیستها میگویند ایران در آستانه «ورشکستگی آب» است. آنها کمبود غذا و حتی درگیری آبی با افغانستان را پیشبینی میکنند.
طرح انتقال پایتخت به جنوب مرطوبتر نیز اکنون بهدلیل کمبود آب «دیگر انتخابی نیست»، بلکه ضرورت است؛ هرچند هنوز برنامههای تفصیلی تدوین نشده و سواحل مکران محتملترین گزینه تلقی میشود.
به گفته هیدرولوژیستها، حدود نیمی از سامانههای قنات ایران بهدلیل نگهداری ضعیف یا برداشت بیرویه بیآب شدهاند. این چرخش سرنوشت، برای کشوری خشک با سنتی پرافتخار در مدیریت پیچیده منابع اندک آب، تراژیک است. ایران خاستگاه و قلب فرهنگی و مهندسی قناتهاست.
قناتها تونلهایی با شیب ملایماند که در دامنهها حفر میشوند تا بدون پمپاژ و تنها با نیروی گرانش، آب زیرزمینی را به دشتها برسانند. آنها قرنها کشاورزی را پایدار نگه داشته و تا همین اواخر منبع اصلی آب شهرهایی چون تهران، یزد و اصفهان بودند؛ اما امروز فقط از هر هفت مزرعه، یکی با قنات آبیاری میشود.
برآورد میشود ایران حدود ۷۰ هزار قنات داشته باشد که اغلب بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت دارند و مجموع طول آنها به بیش از ۴۰۰ هزار کیلومتر میرسد. شبکه قنات گناباد — که بهعنوان بزرگترین در جهان شناخته میشود — بیش از ۳۰ کیلومتر امتداد دارد و با صدها میله عمودی نگهداری میشود. برخلاف چاههای پمپی، قناتها ذاتاً پایدارند؛ تنها به اندازهای آب میدهند که بارش آن را جایگزین کند و به همین دلیل «چشمههای جاودان» نامیده میشدند.
این فناوری ایرانی از چین تا شمال آفریقا و اسپانیا گسترش یافت و از آنجا به قاره آمریکا راه پیدا کرد. هرچند بسیاری از قناتها بهسبب چاههای پمپی از کار افتادهاند، برخی کشورها مانند عمان در حال احیای آنها هستند. اما در زادگاهشان چنین اقدامی دیده نمیشود.
نوری نشان داده که افت آبهای زیرزمینی از اوایل دهه ۱۹۵۰ آغاز شد و «همزمان با جایگزینی تدریجی قناتهای ایرانی با چاههای عمیق» شدت گرفت.
علاوه بر برداشت بیرویه، عامل دوم کاهش ذخایر زیرزمینی این است که آب کمتری از سطح زمین برای تغذیه آنها نفوذ میکند. نوری کاهش ۳۵ درصدی تغذیه آبخوانها از سال ۲۰۰۲ را یافته است. کارشناسان ایرانی خواستار تغییر بزرگ در تخصیص منابع مالی از سدها و چاهها به تعمیر قناتهای تاریخی هستند.
تغییر اقلیم نیز نقش دارد: خشکسالیها همراه با افزایش دما، پوشش برفی زمستانی — منبع مهم تغذیه آبخوانها در کوهستان — را کاهش دادهاند. اما نوری «مداخله انسانی» را علت اصلی میداند؛ بهویژه سدها و برداشتهای آبیاری که رودخانهها، دریاچهها و تالابها را خشک میکنند.
دریاچه ارومیه که زمانی بزرگترین دریاچه خاورمیانه بود، طبق تصاویر ماهوارهای ۲۰۲۳ تقریباً بهطور کامل خشک شده است.
تالاب هامون نیز که زمانی زیستگاه حیاتوحش غنی بود، اکنون عمدتاً به شورهزارهای بیجان بدل شده است. نابودی این گوهرهای اکولوژیک، با جایگاه ایران بهعنوان میزبان کنوانسیون ۱۹۷۱ حفاظت از تالابها (رامسر) در تناقض آشکار است.
نوری میگوید عامل دیگری که تغذیه را کاهش داده، ترویج روشهای نوین آبیاری برای تولید بیشتر با آب کمتر است. اگرچه این «کارایی» ظاهری دارد، پیامد معکوس آن نفوذ کمتر آب به زیرزمین و تغذیه کمتر آبخوانهاست.
هیدرولوژیستها هشدار میدهند که بخش بزرگی از آسیب به آبخوانها دائمی است؛ با خشک شدن، خللوفرج نگهدارنده آب فرو میریزند و قناتها نیز ریزش میکنند. در سطح زمین، این امر به فرونشست گسترده انجامیده است.
به گفته محمود حقشناس حقیقی، بیش از ۳.۵ درصد کشور دچار فرونشست است و شهرهای تاریخی مانند اصفهان و یزد آسیبهای وسیعی دیدهاند؛ پدیدهای که زمینشناسان آن را «زلزله خاموش» مینامند. حتی اگر سازههای سطحی ترمیم شوند، ویرانی زمینشناختی زیرسطحی قابل بازگشت نیست.
🔻🔻🔻🔻
به گفته میچل، کشاورزی مقصر اصلی است. در ایران، حدود ۹۰ درصد آب برداشتشده از رودخانهها و آبخوانها صرف کشاورزی میشود. اما با حفر چاههای بیشتر، بازدهی آنها کاهش یافته است. روحالله نوری، بومشناس آب شیرین (تا همین اواخر در دانشگاه تهران)، نشان داده که از سال ۲۰۰۰ تعداد چاهها و نقاط برداشت تقریباً دو برابر شده، اما مقدار آبی که به سطح میرسد ۱۸ درصد کاهش یافته است. در بسیاری مناطق، زمینهای آبی سابق اکنون بایر و رها شدهاند.
با خالی شدن مخازن و از کار افتادن چاهها، هیدرولوژیستها میگویند ایران در آستانه «ورشکستگی آب» است. آنها کمبود غذا و حتی درگیری آبی با افغانستان را پیشبینی میکنند.
طرح انتقال پایتخت به جنوب مرطوبتر نیز اکنون بهدلیل کمبود آب «دیگر انتخابی نیست»، بلکه ضرورت است؛ هرچند هنوز برنامههای تفصیلی تدوین نشده و سواحل مکران محتملترین گزینه تلقی میشود.
به گفته هیدرولوژیستها، حدود نیمی از سامانههای قنات ایران بهدلیل نگهداری ضعیف یا برداشت بیرویه بیآب شدهاند. این چرخش سرنوشت، برای کشوری خشک با سنتی پرافتخار در مدیریت پیچیده منابع اندک آب، تراژیک است. ایران خاستگاه و قلب فرهنگی و مهندسی قناتهاست.
قناتها تونلهایی با شیب ملایماند که در دامنهها حفر میشوند تا بدون پمپاژ و تنها با نیروی گرانش، آب زیرزمینی را به دشتها برسانند. آنها قرنها کشاورزی را پایدار نگه داشته و تا همین اواخر منبع اصلی آب شهرهایی چون تهران، یزد و اصفهان بودند؛ اما امروز فقط از هر هفت مزرعه، یکی با قنات آبیاری میشود.
برآورد میشود ایران حدود ۷۰ هزار قنات داشته باشد که اغلب بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت دارند و مجموع طول آنها به بیش از ۴۰۰ هزار کیلومتر میرسد. شبکه قنات گناباد — که بهعنوان بزرگترین در جهان شناخته میشود — بیش از ۳۰ کیلومتر امتداد دارد و با صدها میله عمودی نگهداری میشود. برخلاف چاههای پمپی، قناتها ذاتاً پایدارند؛ تنها به اندازهای آب میدهند که بارش آن را جایگزین کند و به همین دلیل «چشمههای جاودان» نامیده میشدند.
این فناوری ایرانی از چین تا شمال آفریقا و اسپانیا گسترش یافت و از آنجا به قاره آمریکا راه پیدا کرد. هرچند بسیاری از قناتها بهسبب چاههای پمپی از کار افتادهاند، برخی کشورها مانند عمان در حال احیای آنها هستند. اما در زادگاهشان چنین اقدامی دیده نمیشود.
نوری نشان داده که افت آبهای زیرزمینی از اوایل دهه ۱۹۵۰ آغاز شد و «همزمان با جایگزینی تدریجی قناتهای ایرانی با چاههای عمیق» شدت گرفت.
محمد برشان، مدیر مرکز قنات کرمان، میگوید: «تاریخ هرگز ما را بهخاطر کاری که چاههای عمیق با قناتها کردند نخواهد بخشید.»
علاوه بر برداشت بیرویه، عامل دوم کاهش ذخایر زیرزمینی این است که آب کمتری از سطح زمین برای تغذیه آنها نفوذ میکند. نوری کاهش ۳۵ درصدی تغذیه آبخوانها از سال ۲۰۰۲ را یافته است. کارشناسان ایرانی خواستار تغییر بزرگ در تخصیص منابع مالی از سدها و چاهها به تعمیر قناتهای تاریخی هستند.
تغییر اقلیم نیز نقش دارد: خشکسالیها همراه با افزایش دما، پوشش برفی زمستانی — منبع مهم تغذیه آبخوانها در کوهستان — را کاهش دادهاند. اما نوری «مداخله انسانی» را علت اصلی میداند؛ بهویژه سدها و برداشتهای آبیاری که رودخانهها، دریاچهها و تالابها را خشک میکنند.
دریاچه ارومیه که زمانی بزرگترین دریاچه خاورمیانه بود، طبق تصاویر ماهوارهای ۲۰۲۳ تقریباً بهطور کامل خشک شده است.
تالاب هامون نیز که زمانی زیستگاه حیاتوحش غنی بود، اکنون عمدتاً به شورهزارهای بیجان بدل شده است. نابودی این گوهرهای اکولوژیک، با جایگاه ایران بهعنوان میزبان کنوانسیون ۱۹۷۱ حفاظت از تالابها (رامسر) در تناقض آشکار است.
نوری میگوید عامل دیگری که تغذیه را کاهش داده، ترویج روشهای نوین آبیاری برای تولید بیشتر با آب کمتر است. اگرچه این «کارایی» ظاهری دارد، پیامد معکوس آن نفوذ کمتر آب به زیرزمین و تغذیه کمتر آبخوانهاست.
هیدرولوژیستها هشدار میدهند که بخش بزرگی از آسیب به آبخوانها دائمی است؛ با خشک شدن، خللوفرج نگهدارنده آب فرو میریزند و قناتها نیز ریزش میکنند. در سطح زمین، این امر به فرونشست گسترده انجامیده است.
به گفته محمود حقشناس حقیقی، بیش از ۳.۵ درصد کشور دچار فرونشست است و شهرهای تاریخی مانند اصفهان و یزد آسیبهای وسیعی دیدهاند؛ پدیدهای که زمینشناسان آن را «زلزله خاموش» مینامند. حتی اگر سازههای سطحی ترمیم شوند، ویرانی زمینشناختی زیرسطحی قابل بازگشت نیست.
🔻🔻🔻🔻
❤5
🔺🔺🔺🔺
منتقدان میگویند مقامها به مهندسانی نزدیکاند که پیوندهای سیاسی دارند و به اجرای پروژههای بزرگ بیشتر — مانند سدها — گرایش دارند.
چه باید کرد تا از ورشکستگی آب جلوگیری شود؟ بسیاری از هیدرولوژیستهای ایرانی معتقدند باید سرمایهگذاری از سدها و چاهها به احیای قناتها و تغذیه آبخوانها تغییر مسیر دهد؛ راهحلی که به گفته برشان «بهترین پاسخ برای بحران آب جاری ایران» است.
تغذیه آبخوانها سالها توسط زندهیاد سیدآهنگ کوثر ترویج میشد. او ۴۰ سال پیش پروژهای موفق برای هدایت سیلابهای کوهستانی به آبخوانها اجرا کرد. برآورد میشود ایران دستکم یکپنجم بارش خود را به سیلابهایی از دست میدهد که بیاستفاده به دریا میریزند؛ کوثر نشان داد تا ۸۰ درصد این آب میتواند به آبخوانها هدایت شود. با این حال، به گفته هیدرولوژیستها، دولت تقریباً بهکلی این ایده را رد کرده است.
در مقابل، طرحهای پرهزینهای مانند نمکزدایی آب خلیج فارس و انتقال آن از طریق هزاران کیلومتر لوله به استانهای خشک در حال اجراست. اگرچه این آب برای صنایع سنگین مفید است، هزینه بالای نمکزدایی و پمپاژ آن را برای کشاورزی ناممکن میکند.
بالاخره باید تغییری اساسی رخ دهد. سدهای بیشتر وقتی رودخانهها خشکاند منطقی نیست. چاههای پمپی بیشتر وقتی آبی باقی نمانده بیمعناست؛ فقط ورشکستگی آب را تسریع میکند.
از نظر سیاسی نیز، هدف خودکفایی غذایی باید بازنگری شود؛ آب کافی برای تحقق پایدار آن وجود ندارد. مدنی و دیگران خواستار تغییر الگوی کشت از محصولات پرآببر مانند برنج به محصولات کمآببر و با ارزش افزوده بالاتر هستند؛ تغییری که مستلزم بازگشت ایران به تجارت جهانی است.
🔻🔻
https://e360.yale.edu/features/iran-water-drought-dams-qanats
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
منتقدان میگویند مقامها به مهندسانی نزدیکاند که پیوندهای سیاسی دارند و به اجرای پروژههای بزرگ بیشتر — مانند سدها — گرایش دارند.
چه باید کرد تا از ورشکستگی آب جلوگیری شود؟ بسیاری از هیدرولوژیستهای ایرانی معتقدند باید سرمایهگذاری از سدها و چاهها به احیای قناتها و تغذیه آبخوانها تغییر مسیر دهد؛ راهحلی که به گفته برشان «بهترین پاسخ برای بحران آب جاری ایران» است.
تغذیه آبخوانها سالها توسط زندهیاد سیدآهنگ کوثر ترویج میشد. او ۴۰ سال پیش پروژهای موفق برای هدایت سیلابهای کوهستانی به آبخوانها اجرا کرد. برآورد میشود ایران دستکم یکپنجم بارش خود را به سیلابهایی از دست میدهد که بیاستفاده به دریا میریزند؛ کوثر نشان داد تا ۸۰ درصد این آب میتواند به آبخوانها هدایت شود. با این حال، به گفته هیدرولوژیستها، دولت تقریباً بهکلی این ایده را رد کرده است.
در مقابل، طرحهای پرهزینهای مانند نمکزدایی آب خلیج فارس و انتقال آن از طریق هزاران کیلومتر لوله به استانهای خشک در حال اجراست. اگرچه این آب برای صنایع سنگین مفید است، هزینه بالای نمکزدایی و پمپاژ آن را برای کشاورزی ناممکن میکند.
بالاخره باید تغییری اساسی رخ دهد. سدهای بیشتر وقتی رودخانهها خشکاند منطقی نیست. چاههای پمپی بیشتر وقتی آبی باقی نمانده بیمعناست؛ فقط ورشکستگی آب را تسریع میکند.
از نظر سیاسی نیز، هدف خودکفایی غذایی باید بازنگری شود؛ آب کافی برای تحقق پایدار آن وجود ندارد. مدنی و دیگران خواستار تغییر الگوی کشت از محصولات پرآببر مانند برنج به محصولات کمآببر و با ارزش افزوده بالاتر هستند؛ تغییری که مستلزم بازگشت ایران به تجارت جهانی است.
🔻🔻
https://e360.yale.edu/features/iran-water-drought-dams-qanats
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
❤10
آرامش مدام نیز کسل کننده است؛
گاهی طوفان هم لازم است.
👤 #فردریش_نیچه
شب خوش
والا ما که دائم در طوفان هستیم و فقط گاهی آرامش داریم.
گاهی طوفان هم لازم است.
👤 #فردریش_نیچه
شب خوش
والا ما که دائم در طوفان هستیم و فقط گاهی آرامش داریم.
👍13😁6❤1
🔵 #معرفی_کتاب
✔️ بهترین کتابهای روانشناسی سال ۲۰۲۵
✍ دبیران تخصصی
توضیحاتی که برای رفتار خودمان میسازیم و نظریههایی که درباره دیگران شکل میدهیم، گاهی به کمی راهنمایی نیاز دارند. این کتابهای برتر روانشناسی در سال ۲۰۲۵ به ما کمک میکنند تا بهترین نسخه از خودمان باشیم—درست بهموقع برای سال نو.
هر روز چیز جدیدی یاد بگیرید با «Book Bites»، خلاصههای صوتی ۱۵ دقیقهای از تازهترین و بهترین آثار غیرداستانی. برای شروع، همین امروز اپلیکیشن Next Big Idea را دانلود کنید!
The Ideological Brain: The Radical Science of Flexible Thinking
اثر لئور زمگروود
چرا برخی افراد بهطور ویژه در برابر جهانبینیهای افراطی آسیبپذیرند؟ همانطور که مشخص شده، تفاوتهای عصبزیستی و تغییرات در الگوهای تفکر روزمره میتوانند برخی افراد را در برابر دگمهای سختگیرانه آسیبپذیر کنند. همچنین ویژگیهای کلیدیای وجود دارد که میتواند تابآوری در برابر ایدئولوژیهای افراطی را افزایش دهد.
What We Value: The Neuroscience of Choice and Change
با درک اینکه مغز چگونه ارزشها را برای هدایت تصمیمهای روزمره محاسبه میکند، میتوانیم بیاموزیم چگونه مسیرهایی را بررسی کنیم که بیشتر با اهداف جدید و تصویر در حال تحول ما از خودمان همسو هستند. با گسترش قدرت و امکان انتخابهایمان، ظرفیت رشد درونی، اجتماعی و فرهنگی را افزایش میدهیم.
By Michael Long
بهواسطه دوپامین، اغلب احساس بیقراری و ناامیدی میکنیم. پس شاید دقیق نباشد که آن را «مولکول شادی» بنامیم، اما این ماده به انسانها تواناییهای شگفتانگیزی بخشیده است. دوپامین منبع تخیل، خلاقیت و نبوغ است. راههای عملیای وجود دارد تا از نقاط قوت انگیزههای دوپامینی خود بهره ببریم و در عین حال از زندگیای با شادی پایدار محافظت و آن را پرورش دهیم.
Proof: The Art and Science of Certainty
ما همیشه از امتیاز «اطمینان کامل» برخوردار نیستیم و بسیاری از موقعیتها ایجاب میکنند حتی زمانی که شواهد کافی برای انتخاب مطمئن وجود ندارد، تصمیم بگیریم. چه در زندگی حرفهای و چه شخصی، مهم است بدانیم «اثبات» چه معنایی دارد و وقتی حقایق متزلزل میشوند چگونه پیش برویم. به
دنیا با سرعت در حال تغییر است و هوش هیجانی (EQ) امروز بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. با تغییر زمانه، رویکرد شما برای افزایش EQ نیز باید تغییر کند. باورهای سیاسیاش را تغییر دهد. با فراهمکردن فرصتهایی برای تعامل متفاوت افراد با جهان و با ترمیم بهزیستی اجتماعی، میتوانیم ذهنها را برای باورهای متفاوت باز کنیم.
هر یک از ما صدایی در درون خود داریم—صدایی آرام، شفاف و خاموش. آن حس درونی که تو را به سوی چیزی که از پیش میدانی میکشاند، همیشه آنجا بوده و منتظر شنیدهشدن است.
By Angus Fletcher
بررسی ذهن متفکران دوراندیش و نیروهای ویژه ارتش ایالات متحده بسیاری از معماها درباره نحوه کار مغزمان را حل کرده است. از گردآوری این مطالعات موردی روشن میشود که مسیری برای آموزش ذهن وجود دارد تا با اطلاعات محدود هوشمندانه عمل کند و از نظر نوسان و عدمقطعیت، از هوش مصنوعی رایانهای پیشی بگیرد.
نیروهای پنهان همواره تصمیمهای ما را شکل میدهند—خواه بهصورت فشار همسالان، استراتژیهای بازاریابی یا هنجارهای فرهنگی. دستکاری خاموش، فراگیر و خطرناک است. باید راههایی بیابیم تا خود را در برابر تأثیراتی محافظت کنیم که بدون فراهمکردن فرصتی منصفانه برای انتخاب آگاهانه، رفتار ما را هدایت میکنند.
🔻🔻🔻🔻
✔️ بهترین کتابهای روانشناسی سال ۲۰۲۵
✍ دبیران تخصصی
ترجمه : دورنمای اقتصاد
توضیحاتی که برای رفتار خودمان میسازیم و نظریههایی که درباره دیگران شکل میدهیم، گاهی به کمی راهنمایی نیاز دارند. این کتابهای برتر روانشناسی در سال ۲۰۲۵ به ما کمک میکنند تا بهترین نسخه از خودمان باشیم—درست بهموقع برای سال نو.
هر روز چیز جدیدی یاد بگیرید با «Book Bites»، خلاصههای صوتی ۱۵ دقیقهای از تازهترین و بهترین آثار غیرداستانی. برای شروع، همین امروز اپلیکیشن Next Big Idea را دانلود کنید!
The Ideological Brain: The Radical Science of Flexible Thinking
اثر لئور زمگروود
چرا برخی افراد بهطور ویژه در برابر جهانبینیهای افراطی آسیبپذیرند؟ همانطور که مشخص شده، تفاوتهای عصبزیستی و تغییرات در الگوهای تفکر روزمره میتوانند برخی افراد را در برابر دگمهای سختگیرانه آسیبپذیر کنند. همچنین ویژگیهای کلیدیای وجود دارد که میتواند تابآوری در برابر ایدئولوژیهای افراطی را افزایش دهد.
What We Value: The Neuroscience of Choice and Change
با درک اینکه مغز چگونه ارزشها را برای هدایت تصمیمهای روزمره محاسبه میکند، میتوانیم بیاموزیم چگونه مسیرهایی را بررسی کنیم که بیشتر با اهداف جدید و تصویر در حال تحول ما از خودمان همسو هستند. با گسترش قدرت و امکان انتخابهایمان، ظرفیت رشد درونی، اجتماعی و فرهنگی را افزایش میدهیم.
By Michael Long
بهواسطه دوپامین، اغلب احساس بیقراری و ناامیدی میکنیم. پس شاید دقیق نباشد که آن را «مولکول شادی» بنامیم، اما این ماده به انسانها تواناییهای شگفتانگیزی بخشیده است. دوپامین منبع تخیل، خلاقیت و نبوغ است. راههای عملیای وجود دارد تا از نقاط قوت انگیزههای دوپامینی خود بهره ببریم و در عین حال از زندگیای با شادی پایدار محافظت و آن را پرورش دهیم.
Proof: The Art and Science of Certainty
ما همیشه از امتیاز «اطمینان کامل» برخوردار نیستیم و بسیاری از موقعیتها ایجاب میکنند حتی زمانی که شواهد کافی برای انتخاب مطمئن وجود ندارد، تصمیم بگیریم. چه در زندگی حرفهای و چه شخصی، مهم است بدانیم «اثبات» چه معنایی دارد و وقتی حقایق متزلزل میشوند چگونه پیش برویم. به
دنیا با سرعت در حال تغییر است و هوش هیجانی (EQ) امروز بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. با تغییر زمانه، رویکرد شما برای افزایش EQ نیز باید تغییر کند. باورهای سیاسیاش را تغییر دهد. با فراهمکردن فرصتهایی برای تعامل متفاوت افراد با جهان و با ترمیم بهزیستی اجتماعی، میتوانیم ذهنها را برای باورهای متفاوت باز کنیم.
هر یک از ما صدایی در درون خود داریم—صدایی آرام، شفاف و خاموش. آن حس درونی که تو را به سوی چیزی که از پیش میدانی میکشاند، همیشه آنجا بوده و منتظر شنیدهشدن است.
By Angus Fletcher
بررسی ذهن متفکران دوراندیش و نیروهای ویژه ارتش ایالات متحده بسیاری از معماها درباره نحوه کار مغزمان را حل کرده است. از گردآوری این مطالعات موردی روشن میشود که مسیری برای آموزش ذهن وجود دارد تا با اطلاعات محدود هوشمندانه عمل کند و از نظر نوسان و عدمقطعیت، از هوش مصنوعی رایانهای پیشی بگیرد.
نیروهای پنهان همواره تصمیمهای ما را شکل میدهند—خواه بهصورت فشار همسالان، استراتژیهای بازاریابی یا هنجارهای فرهنگی. دستکاری خاموش، فراگیر و خطرناک است. باید راههایی بیابیم تا خود را در برابر تأثیراتی محافظت کنیم که بدون فراهمکردن فرصتی منصفانه برای انتخاب آگاهانه، رفتار ما را هدایت میکنند.
🔻🔻🔻🔻
❤7
🔺🔺🔺🔺
A Trick of the Mind: How the Brain Invents Your Reality
مغز شما مانند یک دانشمند است که پیوسته میکوشد نظریهها و مدلهای خودش را درباره جهان، دیگران و خودِ شما بسازد. درک سازوکارهایی که ذهن ما از طریق آنها ادراکهایمان را میسازد میتواند شیوه مواجهه ما با سلامت روان، تنوع عصبی و روابط را دگرگون کند.
Fawning: Why the Need to Please Makes Us Lose Ourselves—and How to Find Our Way Back
اثر اینگرید کلیتون
اگر تا به حال شما را «مردمپسند» یا «وابسته همدلانه» نامیدهاند، ممکن است در واقع در وضعیت مزمن «تملق/تسلیمگری» زندگی کنید. این یک پاسخِ ناشی از تروماست که بر تغییر شخصیت و رفتارها برای راضیکردن یک تهدید، بهمنظور اجتناب از تعارض، تکیه دارد. وقتی چنین میشود، اصالت میتواند خطرناک و در نتیجه ناممکن به نظر برسد. یافتن راههایی برای تعیین مرزها و بیان حقیقتمان کاملاً حیاتی است.
Psychobabble: Viral Mental Health Myths & the Truths to Set You Free
مشکل این نیست که درمان به جریان اصلی تبدیل شده است، بلکه این است که برخی از فرضهایی که از فرهنگ درمان جذب کردهایم در واقع مانع بهبود، رشد و حل مسائل ما میشوند.
Why Brains Need Friends: The Neuroscience of Social Connection
چرا انزوا تا این حد آسیبزاست؟ چرا تعاملات مجازی جایگزین مناسبی برای دیدار حضوری نیستند؟ مغز ما از وقتگذرانی با یک دوست چه چیزی به دست میآورد؟ علوم اعصابِ زیربنای تعاملات اجتماعی ما مؤلفهای حیاتی به گفتوگوها درباره همهگیری تنهایی و راهکارهای مقابله با آن میافزاید.
When Everyone Knows That Everyone Knows . . .: Common Knowledge and the Mysteries of Money, Power, and Everyday Life
مردم چگونه درباره این فکر میکنند که دیگران چه فکر میکنند؟ درک منطق «دانش مشترک» و هماهنگی برای فهم سیاست، پول و زندگی روزمره اهمیت دارد.
«اگر میخواهید در زندگی به جایی برسید، باید کتابهای زیادی بخوانید»، رولد دال زمانی مشهور گفته بود. تنها مشکل این است که خواندن حتی یک کتاب از ابتدا تا انتها ساعتها زمان میبرد—و شاید این همه وقت در اختیار نداشته باشید.
اما لحظهای تصور کنید: اگر میتوانستید هر روز یک کتاب نوآورانه جدید بخوانید؟ یا بهتر از آن، اگر میتوانستید یک متفکر مشهور جهانی را به گوشهایتان دعوت کنید تا در فقط ۱۵ دقیقه، ۵ نکته کلیدی کارش را شخصاً توضیح دهد؟
با اپلیکیشن Next Big Idea، این خیال را به واقعیت تبدیل کردهایم. با صدها نویسنده برجسته همکاری کردیم تا «Book Bites» را بسازیم؛ خلاصههای صوتی کوتاهی از تازهترین آثار غیرداستانی که توسط خود نویسندگان تهیه و روایت میشوند. مهارتهای رهبری پیشرفته، ترفندهای بهرهوری، علم شادی و بهزیستی و موارد بسیار دیگر را کشف کنید—همه در زمانی به کوتاهی مسیر رفتوآمد به محل
کار یا پیادهروی با سگ.
A Trick of the Mind: How the Brain Invents Your Reality
مغز شما مانند یک دانشمند است که پیوسته میکوشد نظریهها و مدلهای خودش را درباره جهان، دیگران و خودِ شما بسازد. درک سازوکارهایی که ذهن ما از طریق آنها ادراکهایمان را میسازد میتواند شیوه مواجهه ما با سلامت روان، تنوع عصبی و روابط را دگرگون کند.
Fawning: Why the Need to Please Makes Us Lose Ourselves—and How to Find Our Way Back
اثر اینگرید کلیتون
اگر تا به حال شما را «مردمپسند» یا «وابسته همدلانه» نامیدهاند، ممکن است در واقع در وضعیت مزمن «تملق/تسلیمگری» زندگی کنید. این یک پاسخِ ناشی از تروماست که بر تغییر شخصیت و رفتارها برای راضیکردن یک تهدید، بهمنظور اجتناب از تعارض، تکیه دارد. وقتی چنین میشود، اصالت میتواند خطرناک و در نتیجه ناممکن به نظر برسد. یافتن راههایی برای تعیین مرزها و بیان حقیقتمان کاملاً حیاتی است.
Psychobabble: Viral Mental Health Myths & the Truths to Set You Free
مشکل این نیست که درمان به جریان اصلی تبدیل شده است، بلکه این است که برخی از فرضهایی که از فرهنگ درمان جذب کردهایم در واقع مانع بهبود، رشد و حل مسائل ما میشوند.
Why Brains Need Friends: The Neuroscience of Social Connection
چرا انزوا تا این حد آسیبزاست؟ چرا تعاملات مجازی جایگزین مناسبی برای دیدار حضوری نیستند؟ مغز ما از وقتگذرانی با یک دوست چه چیزی به دست میآورد؟ علوم اعصابِ زیربنای تعاملات اجتماعی ما مؤلفهای حیاتی به گفتوگوها درباره همهگیری تنهایی و راهکارهای مقابله با آن میافزاید.
When Everyone Knows That Everyone Knows . . .: Common Knowledge and the Mysteries of Money, Power, and Everyday Life
مردم چگونه درباره این فکر میکنند که دیگران چه فکر میکنند؟ درک منطق «دانش مشترک» و هماهنگی برای فهم سیاست، پول و زندگی روزمره اهمیت دارد.
«اگر میخواهید در زندگی به جایی برسید، باید کتابهای زیادی بخوانید»، رولد دال زمانی مشهور گفته بود. تنها مشکل این است که خواندن حتی یک کتاب از ابتدا تا انتها ساعتها زمان میبرد—و شاید این همه وقت در اختیار نداشته باشید.
اما لحظهای تصور کنید: اگر میتوانستید هر روز یک کتاب نوآورانه جدید بخوانید؟ یا بهتر از آن، اگر میتوانستید یک متفکر مشهور جهانی را به گوشهایتان دعوت کنید تا در فقط ۱۵ دقیقه، ۵ نکته کلیدی کارش را شخصاً توضیح دهد؟
با اپلیکیشن Next Big Idea، این خیال را به واقعیت تبدیل کردهایم. با صدها نویسنده برجسته همکاری کردیم تا «Book Bites» را بسازیم؛ خلاصههای صوتی کوتاهی از تازهترین آثار غیرداستانی که توسط خود نویسندگان تهیه و روایت میشوند. مهارتهای رهبری پیشرفته، ترفندهای بهرهوری، علم شادی و بهزیستی و موارد بسیار دیگر را کشف کنید—همه در زمانی به کوتاهی مسیر رفتوآمد به محل
کار یا پیادهروی با سگ.
❤4
Forwarded from Morteza Zare
❤7
🔵 خلاصه کتاب رهبران آخر غذا میخورند.
✍ سایمون سینک
Leaders Eat Last: Why Some Teams Pull Together and Others Don't
*نشر:* گاهنامه مدیر
■سایمون سینک در این کتاب میکوشد توضیح دهد که چرا برخی سازمانها و تیمها به شکلی طبیعی، خودجوش و کماصطکاک با یکدیگر همکاری میکنند و دستاوردهای بزرگ میسازند، در حالی که برخی دیگر، حتی با در اختیار داشتن رهبران مستعد، مدام درگیر بیاعتمادی، رقابتهای ناسالم و ضعف عملکرد هستند. او ریشه این تفاوت را نه در تکنیکهای مدیریتی، بلکه در ماهیت زیستی و تکاملی انسان جستوجو میکند. کتاب او سفری است به ساختار مغز، روانشناسی جمعی و رفتار سازمانی که نشان میدهد اعتماد، امنیت، معنا و همکاری—که گاهی ساده به نظر میرسند—نتیجه تصمیمها و رفتارهای آگاهانه رهبران هستند؛ رهبرانی که میتوانند «دایرهایمنی» بسازند و انسانها را در محیطی امن و انسانی به کار گیرند یا برعکس، فضایی آکنده از ترس، فشار، ناامنی و کنترل خلق کنند.
□سینک برای توضیح این ایده بنیادین، مثال معروف تفنگداران دریایی آمریکا را طرح میکند؛ جایی که رهبران هنگام صرف غذا، آخرین نفر هستند که غذا میخورند. این رفتار، یک «قانون رسمی» نیست، بلکه یک فرهنگ است؛ فرهنگی که نشان میدهد رهبری یعنی اولویت دادن به رفاه و امنیت دیگران. این نماد کوچک نشان میدهد که رهبر واقعی کسی است که از خود میگذرد تا تیمش بتواند شکوفا شود. به نظر سینک، این الگو ریشهدارتر از یک رفتار مدیریت مدرن است؛ این الگو در تاریخ تکامل انسان جا دارد، جایی که بقا تنها زمانی ممکن بود که رهبر گروه امنیت دیگران را تضمین میکرد و اعضا در مقابل با وفاداری و تلاش پاسخ میدادند. بنابراین تعاون و وفاداری در سازمانهای مدرن تنها زمانی فعال میشود که همان سازوکارهای طبیعی در محیط کار تقویت شوند.
●برای توضیح این مسئله، سینک به نقش چهار ماده شیمیایی کلیدی در مغز انسان میپردازد: اندورفین، دوپامین، سروتونین و اکسیتوسین. این چهار ماده آنچه او «چهارگانه شیمیایی رهبران» مینامد را شکل میدهند. اندورفین ما را در برابر سختیها مقاوم میکند و دوپامین انگیزه دستیابی به اهداف را فراهم میسازد. سروتونین حس احترام، شأن و قدرت اجتماعی میدهد، در حالی که اکسیتوسین اعتماد، همدلی و پیوند انسانی را تقویت میکند. روی دیگر این ماتریس، کورتیزول است؛ هورمون استرس که احساس تهدید، بیاعتمادی و گریز را فعال میکند. محیطهایی که رهبران در آن زیاده از حد از تنبیه، فشار، تهدید و رقابتهای ناسالم برای کنترل رفتار کارکنان استفاده میکنند، ناخواسته میزان بالایی از کورتیزول ایجاد میکنند و نتیجه آن میشود سازمانهایی که کارکنان مدام با احتیاط حرف میزنند، اشتباهات را پنهان میکنند و بهجای همکاری، از یکدیگر مراقبت میکنند تا مبادا آسیب ببینند.
○به اعتقاد سینک، رهبران مؤثر کسانی هستند که این چهار ماده مثبت را در سازمان فعال میکنند. یکی از مهمترین ایدههای کتاب، مفهوم دایره ایمنی است. این دایره استعارهای از محیطی است که رهبر میسازد تا اعضای تیم در آن احساس امنیت روانی و اجتماعی کنند. هرچه دایره ایمنی گستردهتر باشد، فشارها و تهدیدهای بیرونی کمتر کارکنان را متزلزل میکند. در چنین محیطی افراد میتوانند بدون ترس از تحقیر و تنبیه، ایدههای خامشان را بگویند، در صورت اشتباه مسئولیت بپذیرند، از دیگران کمک بخواهند و حتی اختلافات را صادقانه مطرح کنند. همکاری، خلاقیت، تعهد و مسئولیتپذیری در این فضا شکوفا میشود، زیرا انرژی ذهنی کارکنان صرف مراقبت از خود نمیشود، بلکه صرف حل مسائل واقعی سازمان میگردد.
■در مقابل، اگر دایره ایمنی کوچک یا شکننده باشد، کارکنان از محیط خارجی احساس تهدید میکنند و تمام انرژیشان صرف دفاع از خود میشود. نشانههای این محیط شامل پنهانکاری، رقابت ناسالم، شایعهسازی، محافظهکاری افراطی، ترس از اشتباه و تمرکز بر گرفتن امتیازهای فردی است. سینک تأکید میکند که بسیاری از مشکلات عملکردی تیمها «مشکلات رفتاری افراد نیست»، بلکه «نشانههای یک محیط ناامن» است که توسط رهبران ناکارآمد ساخته شده است.
□سینک با تحلیل تاریخچه تکامل انسان توضیح میدهد که چرا مغز انسان به شدت به این ساختارهای اجتماعی حساس است. انسان در عصر شکار و تجمع در گروههای کوچک زندگی میکرد؛ بقای فرد تنها زمانی ممکن بود که گروه متحد بماند. رهبر گروه هم وظیفه داشت امنیت و عدالت را ایجاد کند. در نتیجه، مغز انسان هنوز هم نسبت به بیعدالتی، بیرحمی و بیوفایی واکنش شدیدی نشان میدهد. وقتی رهبران امروز تنها به سود کوتاهمدت فکر میکنند و از کارکنان برای رقابتهای داخلی یا اهداف مالی استفاده میکنند، سیستم زیستی انسان را مختل میکنند و ناخواسته محیطی پر از کورتیزول و استرس میسازند.
🔻🔻🔻🔻
✍ سایمون سینک
Leaders Eat Last: Why Some Teams Pull Together and Others Don't
*نشر:* گاهنامه مدیر
■سایمون سینک در این کتاب میکوشد توضیح دهد که چرا برخی سازمانها و تیمها به شکلی طبیعی، خودجوش و کماصطکاک با یکدیگر همکاری میکنند و دستاوردهای بزرگ میسازند، در حالی که برخی دیگر، حتی با در اختیار داشتن رهبران مستعد، مدام درگیر بیاعتمادی، رقابتهای ناسالم و ضعف عملکرد هستند. او ریشه این تفاوت را نه در تکنیکهای مدیریتی، بلکه در ماهیت زیستی و تکاملی انسان جستوجو میکند. کتاب او سفری است به ساختار مغز، روانشناسی جمعی و رفتار سازمانی که نشان میدهد اعتماد، امنیت، معنا و همکاری—که گاهی ساده به نظر میرسند—نتیجه تصمیمها و رفتارهای آگاهانه رهبران هستند؛ رهبرانی که میتوانند «دایرهایمنی» بسازند و انسانها را در محیطی امن و انسانی به کار گیرند یا برعکس، فضایی آکنده از ترس، فشار، ناامنی و کنترل خلق کنند.
□سینک برای توضیح این ایده بنیادین، مثال معروف تفنگداران دریایی آمریکا را طرح میکند؛ جایی که رهبران هنگام صرف غذا، آخرین نفر هستند که غذا میخورند. این رفتار، یک «قانون رسمی» نیست، بلکه یک فرهنگ است؛ فرهنگی که نشان میدهد رهبری یعنی اولویت دادن به رفاه و امنیت دیگران. این نماد کوچک نشان میدهد که رهبر واقعی کسی است که از خود میگذرد تا تیمش بتواند شکوفا شود. به نظر سینک، این الگو ریشهدارتر از یک رفتار مدیریت مدرن است؛ این الگو در تاریخ تکامل انسان جا دارد، جایی که بقا تنها زمانی ممکن بود که رهبر گروه امنیت دیگران را تضمین میکرد و اعضا در مقابل با وفاداری و تلاش پاسخ میدادند. بنابراین تعاون و وفاداری در سازمانهای مدرن تنها زمانی فعال میشود که همان سازوکارهای طبیعی در محیط کار تقویت شوند.
●برای توضیح این مسئله، سینک به نقش چهار ماده شیمیایی کلیدی در مغز انسان میپردازد: اندورفین، دوپامین، سروتونین و اکسیتوسین. این چهار ماده آنچه او «چهارگانه شیمیایی رهبران» مینامد را شکل میدهند. اندورفین ما را در برابر سختیها مقاوم میکند و دوپامین انگیزه دستیابی به اهداف را فراهم میسازد. سروتونین حس احترام، شأن و قدرت اجتماعی میدهد، در حالی که اکسیتوسین اعتماد، همدلی و پیوند انسانی را تقویت میکند. روی دیگر این ماتریس، کورتیزول است؛ هورمون استرس که احساس تهدید، بیاعتمادی و گریز را فعال میکند. محیطهایی که رهبران در آن زیاده از حد از تنبیه، فشار، تهدید و رقابتهای ناسالم برای کنترل رفتار کارکنان استفاده میکنند، ناخواسته میزان بالایی از کورتیزول ایجاد میکنند و نتیجه آن میشود سازمانهایی که کارکنان مدام با احتیاط حرف میزنند، اشتباهات را پنهان میکنند و بهجای همکاری، از یکدیگر مراقبت میکنند تا مبادا آسیب ببینند.
○به اعتقاد سینک، رهبران مؤثر کسانی هستند که این چهار ماده مثبت را در سازمان فعال میکنند. یکی از مهمترین ایدههای کتاب، مفهوم دایره ایمنی است. این دایره استعارهای از محیطی است که رهبر میسازد تا اعضای تیم در آن احساس امنیت روانی و اجتماعی کنند. هرچه دایره ایمنی گستردهتر باشد، فشارها و تهدیدهای بیرونی کمتر کارکنان را متزلزل میکند. در چنین محیطی افراد میتوانند بدون ترس از تحقیر و تنبیه، ایدههای خامشان را بگویند، در صورت اشتباه مسئولیت بپذیرند، از دیگران کمک بخواهند و حتی اختلافات را صادقانه مطرح کنند. همکاری، خلاقیت، تعهد و مسئولیتپذیری در این فضا شکوفا میشود، زیرا انرژی ذهنی کارکنان صرف مراقبت از خود نمیشود، بلکه صرف حل مسائل واقعی سازمان میگردد.
■در مقابل، اگر دایره ایمنی کوچک یا شکننده باشد، کارکنان از محیط خارجی احساس تهدید میکنند و تمام انرژیشان صرف دفاع از خود میشود. نشانههای این محیط شامل پنهانکاری، رقابت ناسالم، شایعهسازی، محافظهکاری افراطی، ترس از اشتباه و تمرکز بر گرفتن امتیازهای فردی است. سینک تأکید میکند که بسیاری از مشکلات عملکردی تیمها «مشکلات رفتاری افراد نیست»، بلکه «نشانههای یک محیط ناامن» است که توسط رهبران ناکارآمد ساخته شده است.
□سینک با تحلیل تاریخچه تکامل انسان توضیح میدهد که چرا مغز انسان به شدت به این ساختارهای اجتماعی حساس است. انسان در عصر شکار و تجمع در گروههای کوچک زندگی میکرد؛ بقای فرد تنها زمانی ممکن بود که گروه متحد بماند. رهبر گروه هم وظیفه داشت امنیت و عدالت را ایجاد کند. در نتیجه، مغز انسان هنوز هم نسبت به بیعدالتی، بیرحمی و بیوفایی واکنش شدیدی نشان میدهد. وقتی رهبران امروز تنها به سود کوتاهمدت فکر میکنند و از کارکنان برای رقابتهای داخلی یا اهداف مالی استفاده میکنند، سیستم زیستی انسان را مختل میکنند و ناخواسته محیطی پر از کورتیزول و استرس میسازند.
🔻🔻🔻🔻
❤4
🔺🔺🔺🔺
●سینک مثالهای فراوانی از دنیای واقعی ارائه میدهد. او سازمانهایی را ستایش میکند که رهبرانشان کارکنان را در اولویت قرار میدهند، مانند شرکت «کن بلانچارد» یا سازمانهایی مانند «کوستکو» که وقتی بحرانها رخ میدهد، پیش از هر اقدام دیگر مطمئن میشوند کارکنانشان امن هستند. این رویکرد، وفاداری بلندمدت، انرژی مثبت و فرهنگ همکاری ایجاد میکند. سینک در مقابل، شرکتهایی را نقد میکند که با کوچکترین بحران دست به اخراج گسترده میزنند یا با سیاستهای رقابتی افراطی—مانند رتبهبندی اجباری کارکنان—روابط انسانی را نابود میکنند. او معتقد است بسیاری از رهبران «به اشتباه» گمان میکنند که تنها راه افزایش عملکرد، افزایش فشار است؛ اما حقیقت این است که عملکرد بالا نتیجه امنیت کیفی و روابط انسانی سالم است، نه نتیجه ترس.
○بخش دیگری از کتاب به نقش تکنولوژی و فرهنگ سرعت در تخریب روابط انسانی اختصاص دارد. سینک میگوید پیامرسانها، ایمیل و شبکههای اجتماعی باعث شدهاند انسانها از تماس مستقیم کمتر استفاده کنند و همین موضوع سطح اکسیتوسین را کاهش میدهد. اکسیتوسین تنها از طریق ارتباط واقعی، گفتگو، لمس انسانی، توجه و مشاهده مستقیم تولید میشود. رهبرانی که تعاملات انسانی را به حاشیه میرانند، ناخواسته محیطهایی بیروح و سرد میسازند. او توصیه میکند رهبران زمانهایی برای گفتوگوی چهرهبهچهره ایجاد کنند، جلسات انسانی برگزار کنند، حضور فیزیکی را ارزشمند کنند و فرهنگ قدرشناسی واقعی را ترویج دهند، زیرا این موارد باعث افزایش اعتماد و احساس تعلق میشود.
■سینک همچنین به مسئله اعتیاد به دوپامین در محیط کار اشاره میکند. او توضیح میدهد که بسیاری از رهبران به پاداشهای سریع مانند افزایش فروش، رشد سهماهه، امتیازهای کوتاهمدت بازار یا KPIهای مقطعی معتاد میشوند. این اعتیاد به دوپامین باعث میشود تصمیمهایی گرفته شود که در کوتاهمدت نتایج خوبی نشان میدهند، اما در بلندمدت به روابط انسانی آسیب میزنند. رهبرانی که به دوپامین وابستهاند، مدام نیازمند نتایج «فوری» هستند و برای رسیدن به آن، فشار، تنش و رقابت ناسالم را افزایش میدهند. در حالی که رهبری واقعی شبیه «سرمایهگذاری بلندمدت» است؛ مثل یک کشاورز که سالها زمین را نگاه میدارد، مراقبت میکند و بذر میپراکند تا محصولی پایدار به دست آورد. ساختن اعتماد زمانبر است، اما بازده آن عمیق و پایدار است.
□روایتهای کتاب پر است از مثالهای مدیریتی. یکی از نمونههای جذاب، اشاره به رهبرانی است که هنگام بحران به جای فرار، در کنار کارکنان میمانند. سینک میگوید بارها دیده است سازمانهایی که مدیرانشان در زمان بحران پنهان میشوند یا تصمیمهای سخت را به دیگران واگذار میکنند، اعتماد کارکنان را برای همیشه از دست میدهند. اما رهبرانی که شجاعت دارند، مسئولیت تصمیمهای سخت را هم بر عهده میگیرند و خود را سپر کارکنان میکنند، فرهنگهایی میسازند که در بلندمدت توانمند و پایدارند. این رهبران تمرکز خود را بر «حمایت» میگذارند، نه «کنترل». آنها به جای اینکه از کارکنان بپرسند «چرا اشتباه کردی؟»، میپرسند «چه شد که این اشتباه رخ داد و چگونه میتوانم کمک کنم؟»
●سینک تأکید میکند که قدرت رهبران در ایجاد احساس تعلق، معنا، عدالت و امنیت نهفته است. او معتقد است افراد تنها زمانی بهترین عملکرد خود را ارائه میدهند که احساس کنند بخشی از یک گروه ارزشمند هستند. احساس تعلق نتیجه توجه واقعی رهبران است. رفتارهای سادهای مانند پرسیدن حال کارکنان، قدردانی صادقانه، گوش دادن فعال و پرهیز از تحقیر، تأثیری عظیم بر سیستم عصبی کارکنان دارد. رهبران باید فضایی ایجاد کنند که کارکنان بدانند اشتباه کردن بخشی طبیعی از رشد است و در صورت بروز مشکل، بهجای قضاوت، حمایت دریافت میکنند.
○در بخشهای پایانی کتاب، سینک درباره مفهوم «بهای رهبری» صحبت میکند. بهای رهبری فداکاری، صبر، همدلی، ازخودگذشتگی و تمرکز بر نیازهای دیگران است. رهبر واقعی کسی نیست که در رأس هرم قدرت نشسته باشد؛ رهبر کسی است که باری را که دیگران نمیتوانند بردارند، بر دوش میگیرد. او از قدرتش برای حفاظت از دیگران استفاده میکند، نه برای کنترل آنان. بهای رهبری همین است: اینکه گاهی باید راحتی، آسایش، یا حتی منافع شخصی را کنار گذاشت تا تیم بتواند رشد کند.
■در نهایت، سینک نتیجهگیری میکند که اگر رهبران بتوانند دایرهایمنی را گسترش دهند و رفتارهایی انسانی، اخلاقی و بلندمدت برگزینند، سازمانها به مکانهایی تبدیل میشوند که افراد نه تنها کار میکنند، بلکه شکوفا میشوند. در چنین محیطهایی، کارکنان برای یکدیگر میجنگند، نه علیه هم. اعتماد، وفاداری، همکاری و تعهد از نتایج طبیعی چنین فرهنگی است.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
●سینک مثالهای فراوانی از دنیای واقعی ارائه میدهد. او سازمانهایی را ستایش میکند که رهبرانشان کارکنان را در اولویت قرار میدهند، مانند شرکت «کن بلانچارد» یا سازمانهایی مانند «کوستکو» که وقتی بحرانها رخ میدهد، پیش از هر اقدام دیگر مطمئن میشوند کارکنانشان امن هستند. این رویکرد، وفاداری بلندمدت، انرژی مثبت و فرهنگ همکاری ایجاد میکند. سینک در مقابل، شرکتهایی را نقد میکند که با کوچکترین بحران دست به اخراج گسترده میزنند یا با سیاستهای رقابتی افراطی—مانند رتبهبندی اجباری کارکنان—روابط انسانی را نابود میکنند. او معتقد است بسیاری از رهبران «به اشتباه» گمان میکنند که تنها راه افزایش عملکرد، افزایش فشار است؛ اما حقیقت این است که عملکرد بالا نتیجه امنیت کیفی و روابط انسانی سالم است، نه نتیجه ترس.
○بخش دیگری از کتاب به نقش تکنولوژی و فرهنگ سرعت در تخریب روابط انسانی اختصاص دارد. سینک میگوید پیامرسانها، ایمیل و شبکههای اجتماعی باعث شدهاند انسانها از تماس مستقیم کمتر استفاده کنند و همین موضوع سطح اکسیتوسین را کاهش میدهد. اکسیتوسین تنها از طریق ارتباط واقعی، گفتگو، لمس انسانی، توجه و مشاهده مستقیم تولید میشود. رهبرانی که تعاملات انسانی را به حاشیه میرانند، ناخواسته محیطهایی بیروح و سرد میسازند. او توصیه میکند رهبران زمانهایی برای گفتوگوی چهرهبهچهره ایجاد کنند، جلسات انسانی برگزار کنند، حضور فیزیکی را ارزشمند کنند و فرهنگ قدرشناسی واقعی را ترویج دهند، زیرا این موارد باعث افزایش اعتماد و احساس تعلق میشود.
■سینک همچنین به مسئله اعتیاد به دوپامین در محیط کار اشاره میکند. او توضیح میدهد که بسیاری از رهبران به پاداشهای سریع مانند افزایش فروش، رشد سهماهه، امتیازهای کوتاهمدت بازار یا KPIهای مقطعی معتاد میشوند. این اعتیاد به دوپامین باعث میشود تصمیمهایی گرفته شود که در کوتاهمدت نتایج خوبی نشان میدهند، اما در بلندمدت به روابط انسانی آسیب میزنند. رهبرانی که به دوپامین وابستهاند، مدام نیازمند نتایج «فوری» هستند و برای رسیدن به آن، فشار، تنش و رقابت ناسالم را افزایش میدهند. در حالی که رهبری واقعی شبیه «سرمایهگذاری بلندمدت» است؛ مثل یک کشاورز که سالها زمین را نگاه میدارد، مراقبت میکند و بذر میپراکند تا محصولی پایدار به دست آورد. ساختن اعتماد زمانبر است، اما بازده آن عمیق و پایدار است.
□روایتهای کتاب پر است از مثالهای مدیریتی. یکی از نمونههای جذاب، اشاره به رهبرانی است که هنگام بحران به جای فرار، در کنار کارکنان میمانند. سینک میگوید بارها دیده است سازمانهایی که مدیرانشان در زمان بحران پنهان میشوند یا تصمیمهای سخت را به دیگران واگذار میکنند، اعتماد کارکنان را برای همیشه از دست میدهند. اما رهبرانی که شجاعت دارند، مسئولیت تصمیمهای سخت را هم بر عهده میگیرند و خود را سپر کارکنان میکنند، فرهنگهایی میسازند که در بلندمدت توانمند و پایدارند. این رهبران تمرکز خود را بر «حمایت» میگذارند، نه «کنترل». آنها به جای اینکه از کارکنان بپرسند «چرا اشتباه کردی؟»، میپرسند «چه شد که این اشتباه رخ داد و چگونه میتوانم کمک کنم؟»
●سینک تأکید میکند که قدرت رهبران در ایجاد احساس تعلق، معنا، عدالت و امنیت نهفته است. او معتقد است افراد تنها زمانی بهترین عملکرد خود را ارائه میدهند که احساس کنند بخشی از یک گروه ارزشمند هستند. احساس تعلق نتیجه توجه واقعی رهبران است. رفتارهای سادهای مانند پرسیدن حال کارکنان، قدردانی صادقانه، گوش دادن فعال و پرهیز از تحقیر، تأثیری عظیم بر سیستم عصبی کارکنان دارد. رهبران باید فضایی ایجاد کنند که کارکنان بدانند اشتباه کردن بخشی طبیعی از رشد است و در صورت بروز مشکل، بهجای قضاوت، حمایت دریافت میکنند.
○در بخشهای پایانی کتاب، سینک درباره مفهوم «بهای رهبری» صحبت میکند. بهای رهبری فداکاری، صبر، همدلی، ازخودگذشتگی و تمرکز بر نیازهای دیگران است. رهبر واقعی کسی نیست که در رأس هرم قدرت نشسته باشد؛ رهبر کسی است که باری را که دیگران نمیتوانند بردارند، بر دوش میگیرد. او از قدرتش برای حفاظت از دیگران استفاده میکند، نه برای کنترل آنان. بهای رهبری همین است: اینکه گاهی باید راحتی، آسایش، یا حتی منافع شخصی را کنار گذاشت تا تیم بتواند رشد کند.
■در نهایت، سینک نتیجهگیری میکند که اگر رهبران بتوانند دایرهایمنی را گسترش دهند و رفتارهایی انسانی، اخلاقی و بلندمدت برگزینند، سازمانها به مکانهایی تبدیل میشوند که افراد نه تنها کار میکنند، بلکه شکوفا میشوند. در چنین محیطهایی، کارکنان برای یکدیگر میجنگند، نه علیه هم. اعتماد، وفاداری، همکاری و تعهد از نتایج طبیعی چنین فرهنگی است.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
❤6