🔵 چرا خشونتِ ترامپ اهمیت دارد
او فقط دموکراسی ما را هدف نگرفته، بلکه میخواهد ارزشهای ما را نابود کند
✍ #پل_کروگمن
واکنش اولیه من پس از خواندن اظهارات نفرتانگیز دونالد ترامپ دربارهٔ قتل راب راینر و همسرش میشل، ترکیبی از شوک و تعجبنکردن بود. برایم خبر تازهای نبود که رئیسجمهور ایالات متحده فردی خشن و نفرتپراکن است. واکنش دومم این بود که احساس کردم حرف تازهای برای گفتن ندارم، چون افراد بسیاری پیش از من، نمونهٔ دیگری از خودشیفتگی انتقامجویانهٔ ترامپ را محکوم کرده بودند.
اما با تأمل بیشتر، متوجه شدم که داستانی بزرگتر از خود ترامپ در میان است؛ داستانی که ترامپ فقط یکی از بارزترین نمونههای آن است. این الگو چیست؟ اینکه خشن و متعصب بودن «باحال» تلقی میشود؛ به تعبیر زبان امروزی، based است. ترامپ فقط یک نقطهٔ داده در میانه همهگیری نفرتپراکنی نمایشی در آمریکاست. و هرچند بخش عمدهٔ آن از سوی افراطگرایان راستگرا میآید، اما همهٔ آن به آنها محدود نمیشود.
من قصد ندارم تصویری رمانتیک و سادهلوحانه از گذشتهٔ آمریکا ارائه دهم. کسانی بودند که از ترور مارتین لوتر کینگ جونیور شادمانی میکردند. در بخش بزرگی از تاریخ ما، آمریکاییهایی وجود داشتند که از آزار، فرودستسازی و محرومکردن کسانی که «نژاد، قومیت، مذهب، گرایش جنسی یا هویت جنسیتی نادرست» تلقی میشدند، لذت میبردند. اما ما، بهعنوان یک کشور، تغییر کردیم. با گذشت زمان، آمریکاییها در مجموع انسانیتر و بردبارتر شدند.
درست است که شمار قابلتوجهی از آمریکاییها هرگز کاملاً با انسانگرایی لیبرال همراه نشدند. برای مثال، تا سال ۱۹۹۷ اکثریت سفیدپوستان آمریکا با ازدواج بیننژادی موافق نبودند. با این حال، بهتدریج به کشوری تبدیل میشدیم که تعصب آشکار در آن ناپسند شمرده میشد. هرچند هرگز بینقص نبودیم، اما مجموعهای از هنجارها در حال شکلگیری بود که نفرت پنهان را مهار میکرد.
اکنون، میل به نفرت بازگشته است. برای نمونه، بر اساس یک نظرسنجی طولانیمدت که توسط NORC و ADL انجام شده، یهودیستیزی بار دیگر بهطور چشمگیری افزایش یافته است.
ترامپ بارها اظهارات آشکارا نژادپرستانه دربارهٔ سیاهپوستان آمریکایی، بهویژه زنان سیاهپوست، بیان کرده است. او مهاجران و مسلمانان را اهریمنی جلوه داده و حتی پیشنهاد داده سیاستمداران دموکرات باید اعدام شوند. اما بازگشت گفتار نفرتآمیز فقط به ترامپ محدود نمیشود و صرفاً مسئلهای سیاسی نیست. مردان بالغ — عمدتاً، هرچند نه منحصراً، مردان — اکنون خود را آزاد میبینند که در ملأعام خشن و کینهتوز باشند و علیه هرکسی که دوست ندارند، توهینهای کودکانه نثار کنند.
چرا چنین اتفاقی رخ میدهد؟ رشد شبکههای اجتماعی یکی از عوامل مهم است، زیرا یافتن افراد همفکر و تقویت متقابل نفرت را بسیار آسانتر کرده است. شبکهای که پیشتر توییتر نام داشت، اکنون بهشدت آلوده به متعصبان و رباتهاست و بسیاری از کسانی که خود را در آن محیط سمی غرق میکنند، در نهایت این خشونت را درونی میسازند. حتی برخی فعالان راستگرا نیز از این وضعیت شکایت دارند و میگویند این فضا توسط بازیگران بدخواه و نظریههای توطئهٔ بیپایه ربوده شده است. همچنین تحلیلهایی وجود دارد که نشان میدهد رسانههایی مانند فاکسنیوز چگونه به قطبیسازی رأیدهندگان آمریکایی و فروپاشی سیاست آمریکا کمک کردهاند.
با این حال، رسانهها تنها مقصر نیستند. من نوشتههای اقتصاددان بریتانیایی، سایمون رن-لوییس، را دنبال کردهام که دربارهٔ «افزایش مقبولیت گفتمان بیگانههراسانه» در بریتانیا مینویسد. دیدگاه او این است که همواره شمار قابلتوجهی از افراد واپسگرا و نژادپرست در بریتانیا — و بهاحتمال زیاد در همهٔ کشورهای غربی — وجود داشتهاند. اما در گذشته، احزاب سیاسی جریان اصلی حاضر نبودند با کسانی که چنین دیدگاههایی داشتند، پیوند بخورند. در نهایت، جستوجوی فرصتطلبانهٔ رأی باعث فروپاشی این «کمربند بهداشتی» شد و خشونت پنهان بهطور علنی سر برآورد.
در نوشتهای تکمیلی، رن-لوییس با استناد به پژوهشهای ویسنته والنتیم یادآور میشود که هنجارهای اجتماعی گستردهای — که عمدتاً پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفتند — نژادپرستی آشکار و دیگر اشکال تعصب را در عرصهٔ عمومی غیرقابلقبول کرده بودند. حتی کسانی که در خلوت خشن و متعصب بودند، ناچار بودند ریاکارانه رفتار کنند و ماهیت واقعی خود را پنهان سازند.
🔻🔻🔻🔻
او فقط دموکراسی ما را هدف نگرفته، بلکه میخواهد ارزشهای ما را نابود کند
✍ #پل_کروگمن
ترجمه: دورنمای اقتصاد
واکنش اولیه من پس از خواندن اظهارات نفرتانگیز دونالد ترامپ دربارهٔ قتل راب راینر و همسرش میشل، ترکیبی از شوک و تعجبنکردن بود. برایم خبر تازهای نبود که رئیسجمهور ایالات متحده فردی خشن و نفرتپراکن است. واکنش دومم این بود که احساس کردم حرف تازهای برای گفتن ندارم، چون افراد بسیاری پیش از من، نمونهٔ دیگری از خودشیفتگی انتقامجویانهٔ ترامپ را محکوم کرده بودند.
اما با تأمل بیشتر، متوجه شدم که داستانی بزرگتر از خود ترامپ در میان است؛ داستانی که ترامپ فقط یکی از بارزترین نمونههای آن است. این الگو چیست؟ اینکه خشن و متعصب بودن «باحال» تلقی میشود؛ به تعبیر زبان امروزی، based است. ترامپ فقط یک نقطهٔ داده در میانه همهگیری نفرتپراکنی نمایشی در آمریکاست. و هرچند بخش عمدهٔ آن از سوی افراطگرایان راستگرا میآید، اما همهٔ آن به آنها محدود نمیشود.
من قصد ندارم تصویری رمانتیک و سادهلوحانه از گذشتهٔ آمریکا ارائه دهم. کسانی بودند که از ترور مارتین لوتر کینگ جونیور شادمانی میکردند. در بخش بزرگی از تاریخ ما، آمریکاییهایی وجود داشتند که از آزار، فرودستسازی و محرومکردن کسانی که «نژاد، قومیت، مذهب، گرایش جنسی یا هویت جنسیتی نادرست» تلقی میشدند، لذت میبردند. اما ما، بهعنوان یک کشور، تغییر کردیم. با گذشت زمان، آمریکاییها در مجموع انسانیتر و بردبارتر شدند.
درست است که شمار قابلتوجهی از آمریکاییها هرگز کاملاً با انسانگرایی لیبرال همراه نشدند. برای مثال، تا سال ۱۹۹۷ اکثریت سفیدپوستان آمریکا با ازدواج بیننژادی موافق نبودند. با این حال، بهتدریج به کشوری تبدیل میشدیم که تعصب آشکار در آن ناپسند شمرده میشد. هرچند هرگز بینقص نبودیم، اما مجموعهای از هنجارها در حال شکلگیری بود که نفرت پنهان را مهار میکرد.
اکنون، میل به نفرت بازگشته است. برای نمونه، بر اساس یک نظرسنجی طولانیمدت که توسط NORC و ADL انجام شده، یهودیستیزی بار دیگر بهطور چشمگیری افزایش یافته است.
ترامپ بارها اظهارات آشکارا نژادپرستانه دربارهٔ سیاهپوستان آمریکایی، بهویژه زنان سیاهپوست، بیان کرده است. او مهاجران و مسلمانان را اهریمنی جلوه داده و حتی پیشنهاد داده سیاستمداران دموکرات باید اعدام شوند. اما بازگشت گفتار نفرتآمیز فقط به ترامپ محدود نمیشود و صرفاً مسئلهای سیاسی نیست. مردان بالغ — عمدتاً، هرچند نه منحصراً، مردان — اکنون خود را آزاد میبینند که در ملأعام خشن و کینهتوز باشند و علیه هرکسی که دوست ندارند، توهینهای کودکانه نثار کنند.
چرا چنین اتفاقی رخ میدهد؟ رشد شبکههای اجتماعی یکی از عوامل مهم است، زیرا یافتن افراد همفکر و تقویت متقابل نفرت را بسیار آسانتر کرده است. شبکهای که پیشتر توییتر نام داشت، اکنون بهشدت آلوده به متعصبان و رباتهاست و بسیاری از کسانی که خود را در آن محیط سمی غرق میکنند، در نهایت این خشونت را درونی میسازند. حتی برخی فعالان راستگرا نیز از این وضعیت شکایت دارند و میگویند این فضا توسط بازیگران بدخواه و نظریههای توطئهٔ بیپایه ربوده شده است. همچنین تحلیلهایی وجود دارد که نشان میدهد رسانههایی مانند فاکسنیوز چگونه به قطبیسازی رأیدهندگان آمریکایی و فروپاشی سیاست آمریکا کمک کردهاند.
با این حال، رسانهها تنها مقصر نیستند. من نوشتههای اقتصاددان بریتانیایی، سایمون رن-لوییس، را دنبال کردهام که دربارهٔ «افزایش مقبولیت گفتمان بیگانههراسانه» در بریتانیا مینویسد. دیدگاه او این است که همواره شمار قابلتوجهی از افراد واپسگرا و نژادپرست در بریتانیا — و بهاحتمال زیاد در همهٔ کشورهای غربی — وجود داشتهاند. اما در گذشته، احزاب سیاسی جریان اصلی حاضر نبودند با کسانی که چنین دیدگاههایی داشتند، پیوند بخورند. در نهایت، جستوجوی فرصتطلبانهٔ رأی باعث فروپاشی این «کمربند بهداشتی» شد و خشونت پنهان بهطور علنی سر برآورد.
در نوشتهای تکمیلی، رن-لوییس با استناد به پژوهشهای ویسنته والنتیم یادآور میشود که هنجارهای اجتماعی گستردهای — که عمدتاً پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفتند — نژادپرستی آشکار و دیگر اشکال تعصب را در عرصهٔ عمومی غیرقابلقبول کرده بودند. حتی کسانی که در خلوت خشن و متعصب بودند، ناچار بودند ریاکارانه رفتار کنند و ماهیت واقعی خود را پنهان سازند.
🔻🔻🔻🔻
❤7
🔺🔺🔺🔺
اما بهتدریج، رویدادهایی مانند بحران پناهجویان سوری در آلمان یا انتخاب نخستین رئیسجمهور سیاهپوست آمریکا، این هنجارها را تضعیف کرد. ذخیرهٔ ازپیشموجودِ خشونت و تعصب که پیشتر پشت نقاب ریاکاری پنهان بود، دوباره آشکار شد.
پدیدهای مشابه در ایالات متحده در حال وقوع است؛ جایی که برخی از حامیان ترامپ با خوشحالی احساس میکنند ریاستجمهوری او به آنها اجازه میدهد نقاب ریاکاری را کنار بگذارند. برای مثال، گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد برخی در والاستریت از بازگشت ترامپ استقبال کردهاند و آن را نوعی «آزادی» برای بهکار بردن زبان تحقیرآمیز میدانند.
نقطهای که شاید من با تحلیل رن-لوییس تفاوت نظر داشته باشم — هرچند مطمئن نیستم او مخالف باشد — این است که او بهطور ضمنی تعداد افراد واپسگرا و متعصب را ثابت و تغییرناپذیر میداند. در حالی که، همانطور که پژوهشگران اشاره کردهاند، دیدگاههای رأیدهندگان عادی — و حتی نخبگان — بسیار انعطافپذیرتر از آن چیزی است که استراتژیستهای سیاسی تصور میکنند. این دیدگاهها میتوانند، و واقعاً هم میکنند، بر اساس آنچه مردم میشنوند تغییر کنند.
اگر این درست باشد، دنیایی که تا همین اواخر در آن زندگی میکردیم، دنیایی بود که در آن افکار عمومی بهتدریج از بدترین اشکال تعصب دور نگه داشته میشد، زیرا این رفتارها از نظر اجتماعی غیرقابلقبول شده بودند. بله، ریاکاری زیادی زیر سطح وجود داشت، اما همین ریاکاری ابزاری مفید بود که میزان گفتار خشونتآمیز و نفرتآلود را کاهش میداد.
اکنون ترامپ عمداً در حال شکستن هنجارها و بیان آشکار نفرت و تعصب است. و برای گروهی از مردم، این کار بهمنزلهٔ سیگنالی است که نشان میدهد چنین رفتاری دیگر از نظر اجتماعی ممنوع نیست. در جهان ترامپی، تقلید از زبان نفرتبار او راهی برای نشاندادن وفاداری به این جنبش تلقی میشود.
همچنین روشن است که اگر ترامپیسم ادامه یابد، با آیندهای روبهرو خواهیم بود که در آن چنین رفتارهایی دیگر در عرصهٔ عمومی ناپسند شمرده نمیشوند. زیرا اظهارات ترامپ دربارهٔ قتل خانوادهٔ راینر صرفاً تخلیهٔ احساسات شخصی او نبود؛ بلکه نشانه و نمادی از تخریب نظاممند هنجارها و انسانگرایی ما بود — همانگونه که او در ششم ژانویهٔ ۲۰۲۱ کوشید هنجارهای دموکراسی آمریکا را نابود کند. این چشماندازی عمیقاً نیهیلیستی برای آمریکاست.
و من پیشبینی میکنم روزی تاریخ، کسانی را که در برابر این روند سکوت کردند، بهشدت داوری خواهد کرد.
ضمیمه:
ترامپ دیشب سخنرانیای دربارهٔ اقتصاد ایراد کرد؛ سخنرانیای زننده و خشن، هرچند خوشبختانه کوتاه. طبق معمول، مملو از دروغ بود. آیا حتی یک ادعای واقعیِ درست در آن وجود داشت؟ تا این لحظه چیزی نیافتهام. سخنرانی با ادعاهای زشت علیه مهاجران به پایان رسید.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
اما بهتدریج، رویدادهایی مانند بحران پناهجویان سوری در آلمان یا انتخاب نخستین رئیسجمهور سیاهپوست آمریکا، این هنجارها را تضعیف کرد. ذخیرهٔ ازپیشموجودِ خشونت و تعصب که پیشتر پشت نقاب ریاکاری پنهان بود، دوباره آشکار شد.
پدیدهای مشابه در ایالات متحده در حال وقوع است؛ جایی که برخی از حامیان ترامپ با خوشحالی احساس میکنند ریاستجمهوری او به آنها اجازه میدهد نقاب ریاکاری را کنار بگذارند. برای مثال، گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد برخی در والاستریت از بازگشت ترامپ استقبال کردهاند و آن را نوعی «آزادی» برای بهکار بردن زبان تحقیرآمیز میدانند.
نقطهای که شاید من با تحلیل رن-لوییس تفاوت نظر داشته باشم — هرچند مطمئن نیستم او مخالف باشد — این است که او بهطور ضمنی تعداد افراد واپسگرا و متعصب را ثابت و تغییرناپذیر میداند. در حالی که، همانطور که پژوهشگران اشاره کردهاند، دیدگاههای رأیدهندگان عادی — و حتی نخبگان — بسیار انعطافپذیرتر از آن چیزی است که استراتژیستهای سیاسی تصور میکنند. این دیدگاهها میتوانند، و واقعاً هم میکنند، بر اساس آنچه مردم میشنوند تغییر کنند.
اگر این درست باشد، دنیایی که تا همین اواخر در آن زندگی میکردیم، دنیایی بود که در آن افکار عمومی بهتدریج از بدترین اشکال تعصب دور نگه داشته میشد، زیرا این رفتارها از نظر اجتماعی غیرقابلقبول شده بودند. بله، ریاکاری زیادی زیر سطح وجود داشت، اما همین ریاکاری ابزاری مفید بود که میزان گفتار خشونتآمیز و نفرتآلود را کاهش میداد.
اکنون ترامپ عمداً در حال شکستن هنجارها و بیان آشکار نفرت و تعصب است. و برای گروهی از مردم، این کار بهمنزلهٔ سیگنالی است که نشان میدهد چنین رفتاری دیگر از نظر اجتماعی ممنوع نیست. در جهان ترامپی، تقلید از زبان نفرتبار او راهی برای نشاندادن وفاداری به این جنبش تلقی میشود.
همچنین روشن است که اگر ترامپیسم ادامه یابد، با آیندهای روبهرو خواهیم بود که در آن چنین رفتارهایی دیگر در عرصهٔ عمومی ناپسند شمرده نمیشوند. زیرا اظهارات ترامپ دربارهٔ قتل خانوادهٔ راینر صرفاً تخلیهٔ احساسات شخصی او نبود؛ بلکه نشانه و نمادی از تخریب نظاممند هنجارها و انسانگرایی ما بود — همانگونه که او در ششم ژانویهٔ ۲۰۲۱ کوشید هنجارهای دموکراسی آمریکا را نابود کند. این چشماندازی عمیقاً نیهیلیستی برای آمریکاست.
و من پیشبینی میکنم روزی تاریخ، کسانی را که در برابر این روند سکوت کردند، بهشدت داوری خواهد کرد.
ضمیمه:
ترامپ دیشب سخنرانیای دربارهٔ اقتصاد ایراد کرد؛ سخنرانیای زننده و خشن، هرچند خوشبختانه کوتاه. طبق معمول، مملو از دروغ بود. آیا حتی یک ادعای واقعیِ درست در آن وجود داشت؟ تا این لحظه چیزی نیافتهام. سخنرانی با ادعاهای زشت علیه مهاجران به پایان رسید.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
❤6
🔵 #رشد_و_توسعه_اقتصادی
🔸 بخش ۱۰ : مسیر دستیابی به رشد اقتصادی
✍#دکتر_محمدرضا_منجذب
روزنامه تعادل نوشت:
رییسجمهوری در روزهای گذشته یک بار دیگر از ایدهاش برای تحقق رشد 8درصدی در اقتصاد ایران خبر داد؛ بدون اینکه مشخص کند، این رشد اقتصادی قرار است با استفاده از کدامین راهکارها، مبتنی بر چه برنامهای و با چه مکانیسمی محقق شود.
آیا قرار است این رشد اقتصادی با درآمدهای نفتی محاسبه شود؟ یا تنها مبتنی بر درآمدهای بخش تولیدات صنعتی، کشاورزی، خدماتی و...؟ یکی از مشکلات اساسی در اقتصاد ایران فقدان توجه به سایر کشورها و نمونههاست. بسیاری از کشورهای توسعهیافته و حتی در حال توسعه قبلا این مسیر را طی کرده و این راه را پیمودهاند. باید مسیر این کشورها از منظر تحلیلی بررسی شده و نهایتا الگوی خاص اقتصاد ایران برای توسعه ارایه شود. در مسیر توسعه قرابت بسیاری میان ایران و کشورهای شرق آسیا وجود دارد؛ روایتهای بسیاری وجود دارد که در آنها، اعلام شده ایران همزمان با ژاپن نخستین تلاشها برای توسعه را آغاز کرده است.
⭕️ دکتر محمدرضا منجذب:
در دهه 50 هم قرابت نزدیکی میان تلاشهای ایران و کره جنوبی برای دستیابی به توسعه صنعتی و صادراتی شکل گرفته است. تلاشهایی که در ادامه منتج به نتیجه مناسب نشد و ایران نتوانست مسیر خود در چهارراه توسعه را به اتمام برساند. اما کشورهای شرق آسیا چگونه توانستهاند رشد اقتصادی مد نظر خود را محقق کنند؟چهار ببر آسیایی اصطلاحی است که به اقتصاد چهار کشور هنگکنگ، تایوان، سنگاپور و کره جنوبی داده میشود. علت نامگذاری رشد بالای اقتصادی در درآمد و تولیدسرانه در فرایند توسعه است. چهار ببر آسیایی با تاکید بر صنعتی شدن صادراتمحور، از دهه 1960 بهطور پیوسته نرخ رشد اقتصادی بالایی را داشته و حفظ کردهاند و به ردیف ثروتمندترین کشورهای جهان پیوستهاند. اقتصاد هنگکنگ با رشد صنعت نساجی در دهه 1950 صنعتی شدن را تجربه کرد. در دهه 1960، تولیدات شامل لوازم الکترونیک، پوشاک و پلاستیک را در مسیر صادرات گسترش داد.
سنگاپور پس از استقلال، برنامه سیاستهای اقتصادی ملی را برای تقویت بخش تولید کشور تدوین و اتخاذ کرد. شهرکهای صنعتی تأسیس شد و این کشور مشوقهای مالیاتی ارایه کرد که سرمایهگذاری خارجی را جذب کند. در همین حال، کره جنوبی و تایوان در اواسط دهه 1960 با دخالت قابل توجه دولت، از جمله برنامهها و سیاستها، شروع به صنعتی شدن کردند. هر دو کشور توسعه صادراتمحور را دنبال کردند، مانند سنگاپور و هنگکنگ. چهار ببر آسیایی با الگوبرداری از مدل پیشرفت ژاپن و از طریق سرمایهگذاری در آموزش و زیرساختها از همان استراتژی پیروی کردند
دلیل اصلی رشد اقتصاد چهار ببر آسیایی، سیاستهای صادراتی آنها بود. چهار کشور رویکردهای متفاوتی را دنبال کردند. سنگاپور و هنگکنگ رژیمهای تجاری نئولیبرالی را اجرا کردند که تجارت آزاد را ترویج میکرد. در حالی که تایوان و کرهجنوبی رژیمهای ترکیبی را اتخاذ کردند که مناسب تجارت صادراتی آنها بود. به دلیل محدود بودن بازارهای داخلی در سنگاپور و هنگکنگ، قیمتهای داخلی و خارجی به هم مرتبط بودند. کره جنوبی و تایوان مشوقهای صادراتی را برای بازار کالاهای مورد معامله اعمال کردند. دولتهای کره جنوبی، تایوان و سنگاپور همگی به دنبال ارتقای بخشهای صادراتی خاص بودند که به عنوان یک سیاست صادراتمحور توصیف شد. همه ابتکارات به چهار کشور کمک کرد تا به میانگین نرخ رشد 7.5 درصد در سال برای سه دهه برسند و در نتیجه جایگاه کشورهای توسعه یافته را به دست آورند. ویژگیهای فرایند رشد و توسعه ببرهای آسیایی که الگوی کشورهای بعدی شدند، بشرح زیر است:
اول) تاکید بر افزایش عوامل تولید و نه بهرهوری؛ دوم) افزایش نرخ مشارکت (زنان) در تولید؛ سوم) افزایش سرمایه انسانی؛ چهارم) دولتهای باثبات؛ پنجم) گسترش صنایع صادراتمحور، همراه با رقابت در سطح بینالمللی برای بقا و...مهمترین گزارهها در تحقق رشد اقتصادی پایدار است که اقتصاد ایران هم برای دستیابی به این مهم باید زمینه تحقق آنها را فراهم کند.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
🔸 بخش ۱۰ : مسیر دستیابی به رشد اقتصادی
✍#دکتر_محمدرضا_منجذب
روزنامه تعادل نوشت:
رییسجمهوری در روزهای گذشته یک بار دیگر از ایدهاش برای تحقق رشد 8درصدی در اقتصاد ایران خبر داد؛ بدون اینکه مشخص کند، این رشد اقتصادی قرار است با استفاده از کدامین راهکارها، مبتنی بر چه برنامهای و با چه مکانیسمی محقق شود.
آیا قرار است این رشد اقتصادی با درآمدهای نفتی محاسبه شود؟ یا تنها مبتنی بر درآمدهای بخش تولیدات صنعتی، کشاورزی، خدماتی و...؟ یکی از مشکلات اساسی در اقتصاد ایران فقدان توجه به سایر کشورها و نمونههاست. بسیاری از کشورهای توسعهیافته و حتی در حال توسعه قبلا این مسیر را طی کرده و این راه را پیمودهاند. باید مسیر این کشورها از منظر تحلیلی بررسی شده و نهایتا الگوی خاص اقتصاد ایران برای توسعه ارایه شود. در مسیر توسعه قرابت بسیاری میان ایران و کشورهای شرق آسیا وجود دارد؛ روایتهای بسیاری وجود دارد که در آنها، اعلام شده ایران همزمان با ژاپن نخستین تلاشها برای توسعه را آغاز کرده است.
⭕️ دکتر محمدرضا منجذب:
در دهه 50 هم قرابت نزدیکی میان تلاشهای ایران و کره جنوبی برای دستیابی به توسعه صنعتی و صادراتی شکل گرفته است. تلاشهایی که در ادامه منتج به نتیجه مناسب نشد و ایران نتوانست مسیر خود در چهارراه توسعه را به اتمام برساند. اما کشورهای شرق آسیا چگونه توانستهاند رشد اقتصادی مد نظر خود را محقق کنند؟چهار ببر آسیایی اصطلاحی است که به اقتصاد چهار کشور هنگکنگ، تایوان، سنگاپور و کره جنوبی داده میشود. علت نامگذاری رشد بالای اقتصادی در درآمد و تولیدسرانه در فرایند توسعه است. چهار ببر آسیایی با تاکید بر صنعتی شدن صادراتمحور، از دهه 1960 بهطور پیوسته نرخ رشد اقتصادی بالایی را داشته و حفظ کردهاند و به ردیف ثروتمندترین کشورهای جهان پیوستهاند. اقتصاد هنگکنگ با رشد صنعت نساجی در دهه 1950 صنعتی شدن را تجربه کرد. در دهه 1960، تولیدات شامل لوازم الکترونیک، پوشاک و پلاستیک را در مسیر صادرات گسترش داد.
سنگاپور پس از استقلال، برنامه سیاستهای اقتصادی ملی را برای تقویت بخش تولید کشور تدوین و اتخاذ کرد. شهرکهای صنعتی تأسیس شد و این کشور مشوقهای مالیاتی ارایه کرد که سرمایهگذاری خارجی را جذب کند. در همین حال، کره جنوبی و تایوان در اواسط دهه 1960 با دخالت قابل توجه دولت، از جمله برنامهها و سیاستها، شروع به صنعتی شدن کردند. هر دو کشور توسعه صادراتمحور را دنبال کردند، مانند سنگاپور و هنگکنگ. چهار ببر آسیایی با الگوبرداری از مدل پیشرفت ژاپن و از طریق سرمایهگذاری در آموزش و زیرساختها از همان استراتژی پیروی کردند
دلیل اصلی رشد اقتصاد چهار ببر آسیایی، سیاستهای صادراتی آنها بود. چهار کشور رویکردهای متفاوتی را دنبال کردند. سنگاپور و هنگکنگ رژیمهای تجاری نئولیبرالی را اجرا کردند که تجارت آزاد را ترویج میکرد. در حالی که تایوان و کرهجنوبی رژیمهای ترکیبی را اتخاذ کردند که مناسب تجارت صادراتی آنها بود. به دلیل محدود بودن بازارهای داخلی در سنگاپور و هنگکنگ، قیمتهای داخلی و خارجی به هم مرتبط بودند. کره جنوبی و تایوان مشوقهای صادراتی را برای بازار کالاهای مورد معامله اعمال کردند. دولتهای کره جنوبی، تایوان و سنگاپور همگی به دنبال ارتقای بخشهای صادراتی خاص بودند که به عنوان یک سیاست صادراتمحور توصیف شد. همه ابتکارات به چهار کشور کمک کرد تا به میانگین نرخ رشد 7.5 درصد در سال برای سه دهه برسند و در نتیجه جایگاه کشورهای توسعه یافته را به دست آورند. ویژگیهای فرایند رشد و توسعه ببرهای آسیایی که الگوی کشورهای بعدی شدند، بشرح زیر است:
اول) تاکید بر افزایش عوامل تولید و نه بهرهوری؛ دوم) افزایش نرخ مشارکت (زنان) در تولید؛ سوم) افزایش سرمایه انسانی؛ چهارم) دولتهای باثبات؛ پنجم) گسترش صنایع صادراتمحور، همراه با رقابت در سطح بینالمللی برای بقا و...مهمترین گزارهها در تحقق رشد اقتصادی پایدار است که اقتصاد ایران هم برای دستیابی به این مهم باید زمینه تحقق آنها را فراهم کند.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
❤6
🔵 #اقتصاد_آکادمیک_به_زبان_ساده
#مکاتب_اقتصادی
✔️ مارکسیسم
مارکسیسم یکی از مهمترین جریانهای فکری و سیاسی قرن نوزدهم است که با نامهای کارل مارکس و فردریش انگلس پیوند خورده است. این مکتب در واکنش به تحولات عظیم صنعتی، اجتماعی و اقتصادی اروپا شکل گرفت و هدف آن نقد بنیادین سرمایهداری و ارائه بدیلی برای سازماندهی جامعه بود.
مارکس و انگلس سرمایهداری را نظامی مبتنی بر استثمار میدانستند. به باور آنان، ارزش هر کالا بر اساس میزان «کار انسانی» صرفشده برای تولید آن تعیین میشود. از این دیدگاه، سود سرمایهدار چیزی جز «ارزش اضافی» نیست؛ یعنی بخشی از کاری که کارگر انجام میدهد اما دستمزدی در برابر آن دریافت نمیکند. این تحلیل پایه نظریه استثمار در اندیشه مارکسیستی است.
مارکس همچنین تاریخ جوامع را عرصه «مبارزه طبقاتی» میدید. به نظر او، در هر دورهای گروهی از انسانها ابزار تولید را در اختیار داشتهاند و طبقات فرودست مجبور بودهاند برای بقا کار خود را به آنان بفروشند. در قرن نوزدهم، سرمایهداران یا بورژوازی مالک ابزار تولید بودند و کارگران یا پرولتاریا نیروی کار خود را عرضه میکردند. تضاد منافع میان این دو طبقه، موتور حرکت تاریخ و سرچشمه دگرگونیهای اجتماعی به شمار میرفت.
مارکسیسم در پی آن بود که راهحلی برای این تضاد ارائه دهد. مارکس و انگلس معتقد بودند سرمایهداری گرایش درونی به بحران و نابرابری دارد و سرانجام شرایطی ایجاد۸ خواهد شد که طبقه کارگر علیه سرمایهداران قیام کرده و با انقلاب، نظامی نوین را جایگزین خواهد ساخت. این نظام تازه بر «مالکیت جمعی ابزار تولید» استوار است؛ یعنی کارخانهها، زمینها و منابع اساسی به صورت اجتماعی اداره میشوند و نه در انحصار افراد یا گروههای کوچک.
مارکس و انگلس در آثار خود، بهویژه مانیفست کمونیست (۱۸۴۸) و سرمایه (۱۸۶۷)، خطوط کلی این جهانبینی را ترسیم کردند. اندیشههای آنان فراتر از یک نظریه اقتصادی، به نوعی نقد فرهنگی و فلسفی از مدرنیته سرمایهدارانه نیز بدل شد. مارکسیسم بر این نکته تأکید داشت که انسان تنها یک فرد منفرد نیست، بلکه موجودی اجتماعی است که در روابط تولیدی و مناسبات جمعی معنا مییابد.
تأثیر مارکسیسم در قرن نوزدهم و پس از آن بسیار گسترده بود. این اندیشه الهامبخش جنبشهای کارگری، اتحادیهها و احزاب سوسیالیستی شد و به تدریج در قرن بیستم به پایه نظری نظامهای سیاسی بزرگی مانند شوروی تبدیل گشت. حتی منتقدان مارکسیسم نیز ناگزیر بودند با آن وارد گفتوگو شوند، چرا که نقد سرمایهداری و تأکید بر عدالت اجتماعی از مهمترین میراثهای فکری مارکس و انگلس به شمار میرود.
به طور خلاصه، مارکسیسم در قرن نوزدهم تلاشی برای تحلیل علمی جامعه سرمایهداری و ارائه بدیلی بر اساس برابری، جمعگرایی و رهایی کارگران بود؛ تلاشی که همچنان تأثیر عمیقی بر اندیشه سیاسی و اجتماعی جهان دارد.
#انجمن_علمی_اقتصاد
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
#مکاتب_اقتصادی
✔️ مارکسیسم
مارکسیسم یکی از مهمترین جریانهای فکری و سیاسی قرن نوزدهم است که با نامهای کارل مارکس و فردریش انگلس پیوند خورده است. این مکتب در واکنش به تحولات عظیم صنعتی، اجتماعی و اقتصادی اروپا شکل گرفت و هدف آن نقد بنیادین سرمایهداری و ارائه بدیلی برای سازماندهی جامعه بود.
مارکس و انگلس سرمایهداری را نظامی مبتنی بر استثمار میدانستند. به باور آنان، ارزش هر کالا بر اساس میزان «کار انسانی» صرفشده برای تولید آن تعیین میشود. از این دیدگاه، سود سرمایهدار چیزی جز «ارزش اضافی» نیست؛ یعنی بخشی از کاری که کارگر انجام میدهد اما دستمزدی در برابر آن دریافت نمیکند. این تحلیل پایه نظریه استثمار در اندیشه مارکسیستی است.
مارکس همچنین تاریخ جوامع را عرصه «مبارزه طبقاتی» میدید. به نظر او، در هر دورهای گروهی از انسانها ابزار تولید را در اختیار داشتهاند و طبقات فرودست مجبور بودهاند برای بقا کار خود را به آنان بفروشند. در قرن نوزدهم، سرمایهداران یا بورژوازی مالک ابزار تولید بودند و کارگران یا پرولتاریا نیروی کار خود را عرضه میکردند. تضاد منافع میان این دو طبقه، موتور حرکت تاریخ و سرچشمه دگرگونیهای اجتماعی به شمار میرفت.
مارکسیسم در پی آن بود که راهحلی برای این تضاد ارائه دهد. مارکس و انگلس معتقد بودند سرمایهداری گرایش درونی به بحران و نابرابری دارد و سرانجام شرایطی ایجاد۸ خواهد شد که طبقه کارگر علیه سرمایهداران قیام کرده و با انقلاب، نظامی نوین را جایگزین خواهد ساخت. این نظام تازه بر «مالکیت جمعی ابزار تولید» استوار است؛ یعنی کارخانهها، زمینها و منابع اساسی به صورت اجتماعی اداره میشوند و نه در انحصار افراد یا گروههای کوچک.
مارکس و انگلس در آثار خود، بهویژه مانیفست کمونیست (۱۸۴۸) و سرمایه (۱۸۶۷)، خطوط کلی این جهانبینی را ترسیم کردند. اندیشههای آنان فراتر از یک نظریه اقتصادی، به نوعی نقد فرهنگی و فلسفی از مدرنیته سرمایهدارانه نیز بدل شد. مارکسیسم بر این نکته تأکید داشت که انسان تنها یک فرد منفرد نیست، بلکه موجودی اجتماعی است که در روابط تولیدی و مناسبات جمعی معنا مییابد.
تأثیر مارکسیسم در قرن نوزدهم و پس از آن بسیار گسترده بود. این اندیشه الهامبخش جنبشهای کارگری، اتحادیهها و احزاب سوسیالیستی شد و به تدریج در قرن بیستم به پایه نظری نظامهای سیاسی بزرگی مانند شوروی تبدیل گشت. حتی منتقدان مارکسیسم نیز ناگزیر بودند با آن وارد گفتوگو شوند، چرا که نقد سرمایهداری و تأکید بر عدالت اجتماعی از مهمترین میراثهای فکری مارکس و انگلس به شمار میرود.
به طور خلاصه، مارکسیسم در قرن نوزدهم تلاشی برای تحلیل علمی جامعه سرمایهداری و ارائه بدیلی بر اساس برابری، جمعگرایی و رهایی کارگران بود؛ تلاشی که همچنان تأثیر عمیقی بر اندیشه سیاسی و اجتماعی جهان دارد.
#انجمن_علمی_اقتصاد
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
❤7🤔1
I’m delighted to share that our recent paper, co-authored with my talented students, has been published in World Water Policy (WWP)! It is truly rewarding to see the hard work and dedication of my students come to fruition.
Title: The Impact of Business Model Innovation on Productivity in Iranian Water and Wastewater Companies
Abstract
Innovation in water management is believed to hold the key to sustainable use and effective administration of water resources. Most of the existing literature generally discusses technological advancements and managerial reforms that improve productivity; the role of business model innovation (BMI) is less explored in the literature. Addressing this gap, our study investigates the impact of BMI, as measured by the net asset turnover ratio, on productivity in Iran’s water and wastewater sector. Iran presents a unique case due to its water scarcity, public management structure, and persistent operational challenges, making it an instructive context for examining how internal innovations can drive performance. We analyze panel data from 33 provincial water and wastewater companies collected between 2016 and 2022, using a Cobb-Douglas production function to estimate the effects of BMI, labor, and capital on output. Also, based on the estimated production function, the Divisia index is used to measure total factor productivity. Our results show that net asset turnover, alongside labor and capital, has a significant positive effect on output. These findings highlight the importance of BMI for enhancing efficiency in asset-intensive and resource-constrained public utilities, offering valuable insights for researchers and managers in similar contexts.
Read the full article here:
https://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1002/wwp2.70056
I’m proud of my students and grateful for the opportunity to contribute knowledge that can help advance water management practices globally.
Title: The Impact of Business Model Innovation on Productivity in Iranian Water and Wastewater Companies
Abstract
Innovation in water management is believed to hold the key to sustainable use and effective administration of water resources. Most of the existing literature generally discusses technological advancements and managerial reforms that improve productivity; the role of business model innovation (BMI) is less explored in the literature. Addressing this gap, our study investigates the impact of BMI, as measured by the net asset turnover ratio, on productivity in Iran’s water and wastewater sector. Iran presents a unique case due to its water scarcity, public management structure, and persistent operational challenges, making it an instructive context for examining how internal innovations can drive performance. We analyze panel data from 33 provincial water and wastewater companies collected between 2016 and 2022, using a Cobb-Douglas production function to estimate the effects of BMI, labor, and capital on output. Also, based on the estimated production function, the Divisia index is used to measure total factor productivity. Our results show that net asset turnover, alongside labor and capital, has a significant positive effect on output. These findings highlight the importance of BMI for enhancing efficiency in asset-intensive and resource-constrained public utilities, offering valuable insights for researchers and managers in similar contexts.
Read the full article here:
https://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1002/wwp2.70056
I’m proud of my students and grateful for the opportunity to contribute knowledge that can help advance water management practices globally.
Wiley Online Library
World Water Policy | PSO Water Management Journal | Wiley Online Library
Innovation in water management is believed to hold the key to sustainable use and effective administration of water resources. Most of the existing literature generally discusses technological advanc...
❤5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳درگذشت دانشمندی که پرتفولیو را متحول کرد
🔹هری ام. مارکوویتز در ۹۵ سالگی درگذشت. اقتصاددانی که انقلابی در اقتصاد مالی به راه انداخت و تفکر سنتی درباره خرید سهام را از بین برد.
🔹مارکوویتز در سال ۱۹۵۲ نظریه «پرتفولیوی مدرن» را بنیان نهاد و حدود ۴۰ سال بعد از ارائه شدن نظریهاش جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. بالاترین افتخاری که یک اقتصاددان میتواند دریافت کند.
🔸منبع : فردای اقتصاد
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
🔹هری ام. مارکوویتز در ۹۵ سالگی درگذشت. اقتصاددانی که انقلابی در اقتصاد مالی به راه انداخت و تفکر سنتی درباره خرید سهام را از بین برد.
🔹مارکوویتز در سال ۱۹۵۲ نظریه «پرتفولیوی مدرن» را بنیان نهاد و حدود ۴۰ سال بعد از ارائه شدن نظریهاش جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. بالاترین افتخاری که یک اقتصاددان میتواند دریافت کند.
🔸منبع : فردای اقتصاد
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
❤7
🔵 ۱۰ کشور برتر جهان از نظر کیفیت جادهها
✍نویسنده: پاتریک ایگوه
زیرساختهای جادهای همچنان یکی از شفافترین شاخصهای توسعه یک کشور به شمار میرود و بر همه چیز، از بهرهوری اقتصادی گرفته تا استانداردهای ایمنی و تجربه کلی سفر، تأثیر میگذارد.
بر اساس جدیدترین دادههای معتبر جهانی «شاخص کیفیت جادهها»، چندین کشور همچنان با شبکههای جادهای خود که ترکیبی از مهندسی قوی، نگهداری مستمر و برنامهریزی بلندمدت است، متمایز میشوند.
این کشورها سامانههایی ایجاد کردهاند که حملونقل کارآمد را پشتیبانی میکند، زمان سفر را کاهش میدهد و تحرکپذیری را برای شهروندان و بازدیدکنندگان افزایش میدهد. در ادامه، نگاهی داریم به برترین کشورهایی که کیفیت جادههایشان به الگویی برای سایر نقاط جهان تبدیل شده است؛ فهرستی که بر اساس دادههای سایت رتبهبندی جهانی تهیه شده است.
۱. سنگاپور
سنگاپور با فاصلهای مطمئن در صدر قرار دارد و این برتری کاملاً مشهود است. جادهها تمیز، دارای خطکشیهای دقیق و بهگونهای نگهداری میشوند که گویی بخشی از یک نمایشگاه بزرگ هستند. همه چیز، از جریان ترافیک تا چیدمان و سازماندهی، روان و منظم است.
۲. هلند
هلندیها جادهها را بسیار جدی میگیرند. چه در حال رانندگی باشید، چه دوچرخهسواری یا عبور از مناطق روستایی، همه چیز هدفمند به نظر میرسد. مهندسی و سامانههای زهکشی آنها در بالاترین سطح قرار دارد.
۳. سوئیس
سوئیس با کیفیت جادهها همانگونه برخورد میکند که با ساعتهایش: دقیق، قابلاعتماد و ماندگار. حتی با وجود کوههای پوشیده از برف، بزرگراههای این کشور در تمام طول سال هموار باقی میمانند.
۴. هنگکنگ (منطقه ویژه اداری)
هنگکنگ زمین زیادی برای توسعه ندارد، اما از هر کیلومتر بیشترین بهره را میبرد. جادهها مرتب، کارآمد و با وجود شلوغی و تراکم بالا، بهطور شگفتآوری منظم هستند.
۵. ژاپن
جادههای ژاپن بازتابدهنده علاقه این کشور به نظم است. سطحهای تمیز، خطکشیهای واضح و نورپردازی مناسب. چه در توکیو باشید و چه در یک شهر کوچک روستایی، همه چیز یکنواخت و منسجم احساس میشود.
۶. اتریش
رانندگی در اتریش شبیه عبور از یک کارتپستال است. فراتر از مناظر زیبا، جادهها بهخوبی نگهداری میشوند و قابلاعتماد هستند؛ حتی در مناطقی که برف و شیب میتواند شرایط را پیچیده کند.
۷. پرتغال
جادههای پرتغال مدرن و خوشایند برای رانندگی هستند. این کشور طی سالها شبکه خود را بهتدریج ارتقا داده و اکنون یکی از بهترین سامانههای نگهداریشده در اروپا را دارد.
۸. امارات متحده عربی
امارات دوست دارد کارها را بزرگ و آیندهنگرانه انجام دهد. جادهها عریض، صاف، دارای نورپردازی مناسب و با نگاه بلندمدت به کیفیت ساخته شدهاند.
۹. کره جنوبی
کره جنوبی زیرساخت مناسب را با فناوری ترکیب کرده است، بهگونهای که رانندگی در این کشور روان و شهودی به نظر میرسد. تابلوها واضحاند، مسیرها خوب طراحی شدهاند و جادهها بهندرت رهاشده یا فرسوده احساس میشوند.
۱۰. عمان
عمان بهطور بیسروصدا برخی از زیباترین و بهترین جادههای بیابانی منطقه را ساخته است. بزرگراههای طولانی، مستقیم و هموار که سفرهای طولانی را آرامشبخش و لذتبخش میکنند.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
✍نویسنده: پاتریک ایگوه
زیرساختهای جادهای همچنان یکی از شفافترین شاخصهای توسعه یک کشور به شمار میرود و بر همه چیز، از بهرهوری اقتصادی گرفته تا استانداردهای ایمنی و تجربه کلی سفر، تأثیر میگذارد.
بر اساس جدیدترین دادههای معتبر جهانی «شاخص کیفیت جادهها»، چندین کشور همچنان با شبکههای جادهای خود که ترکیبی از مهندسی قوی، نگهداری مستمر و برنامهریزی بلندمدت است، متمایز میشوند.
این کشورها سامانههایی ایجاد کردهاند که حملونقل کارآمد را پشتیبانی میکند، زمان سفر را کاهش میدهد و تحرکپذیری را برای شهروندان و بازدیدکنندگان افزایش میدهد. در ادامه، نگاهی داریم به برترین کشورهایی که کیفیت جادههایشان به الگویی برای سایر نقاط جهان تبدیل شده است؛ فهرستی که بر اساس دادههای سایت رتبهبندی جهانی تهیه شده است.
۱. سنگاپور
سنگاپور با فاصلهای مطمئن در صدر قرار دارد و این برتری کاملاً مشهود است. جادهها تمیز، دارای خطکشیهای دقیق و بهگونهای نگهداری میشوند که گویی بخشی از یک نمایشگاه بزرگ هستند. همه چیز، از جریان ترافیک تا چیدمان و سازماندهی، روان و منظم است.
۲. هلند
هلندیها جادهها را بسیار جدی میگیرند. چه در حال رانندگی باشید، چه دوچرخهسواری یا عبور از مناطق روستایی، همه چیز هدفمند به نظر میرسد. مهندسی و سامانههای زهکشی آنها در بالاترین سطح قرار دارد.
۳. سوئیس
سوئیس با کیفیت جادهها همانگونه برخورد میکند که با ساعتهایش: دقیق، قابلاعتماد و ماندگار. حتی با وجود کوههای پوشیده از برف، بزرگراههای این کشور در تمام طول سال هموار باقی میمانند.
۴. هنگکنگ (منطقه ویژه اداری)
هنگکنگ زمین زیادی برای توسعه ندارد، اما از هر کیلومتر بیشترین بهره را میبرد. جادهها مرتب، کارآمد و با وجود شلوغی و تراکم بالا، بهطور شگفتآوری منظم هستند.
۵. ژاپن
جادههای ژاپن بازتابدهنده علاقه این کشور به نظم است. سطحهای تمیز، خطکشیهای واضح و نورپردازی مناسب. چه در توکیو باشید و چه در یک شهر کوچک روستایی، همه چیز یکنواخت و منسجم احساس میشود.
۶. اتریش
رانندگی در اتریش شبیه عبور از یک کارتپستال است. فراتر از مناظر زیبا، جادهها بهخوبی نگهداری میشوند و قابلاعتماد هستند؛ حتی در مناطقی که برف و شیب میتواند شرایط را پیچیده کند.
۷. پرتغال
جادههای پرتغال مدرن و خوشایند برای رانندگی هستند. این کشور طی سالها شبکه خود را بهتدریج ارتقا داده و اکنون یکی از بهترین سامانههای نگهداریشده در اروپا را دارد.
۸. امارات متحده عربی
امارات دوست دارد کارها را بزرگ و آیندهنگرانه انجام دهد. جادهها عریض، صاف، دارای نورپردازی مناسب و با نگاه بلندمدت به کیفیت ساخته شدهاند.
۹. کره جنوبی
کره جنوبی زیرساخت مناسب را با فناوری ترکیب کرده است، بهگونهای که رانندگی در این کشور روان و شهودی به نظر میرسد. تابلوها واضحاند، مسیرها خوب طراحی شدهاند و جادهها بهندرت رهاشده یا فرسوده احساس میشوند.
۱۰. عمان
عمان بهطور بیسروصدا برخی از زیباترین و بهترین جادههای بیابانی منطقه را ساخته است. بزرگراههای طولانی، مستقیم و هموار که سفرهای طولانی را آرامشبخش و لذتبخش میکنند.
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
❤7
راهنمایی_برای_درک_اصول_پایه_مکانیزم_های_چرخه_بازار.pdf
1.8 MB
🔵 راهنمای درک اصول پایه مکانیزمهای چرخهی بازار
✍مایکل راس
👤مترجم : وهاب مومنی
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
✍مایکل راس
👤مترجم : وهاب مومنی
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
❤4
🔵 ۱۰ کتاب برتر کسبوکار در سال ۲۰۲۵
نوشته کریستین اشتادلر
آیا تصمیم سال نوی شما این است که زمان بیشتری را به خواندن تازهترین بینشهای دنیای کسبوکار اختصاص دهید؟ پس این مقاله نقطه شروع مناسبی است. با نزدیک شدن به تعطیلات، وقت آن رسیده که فهرست سالانه من از بهترین کتابهای کسبوکار ۱۲ ماه گذشته را منتشر کنم.
رویکرد من ساده است: به دنبال کتابهایی میگردم که ایدههای تازه ایجاد کنند و به ما کمک کنند جهان پیرامونمان را بهتر درک و در آن حرکت کنیم. اگر سرگرمکننده هم نباشند، جایی در این فهرست نخواهند داشت.
یک نکته مهم دیگر: من کتابها را رتبهبندی نمیکنم. همه آثاری که در این فهرست آوردهام را قویاً توصیه میکنم.
۱. در آغوش کشیدن عدمقطعیت: چگونه نویسندگان، موسیقیدانان و هنرمندان در جهانی غیرقابلپیشبینی شکوفا میشوند – مارگارت هفرنن
سال جاری پر از دگرگونی و شگفتی بوده و کمتر کسی شرط میبندد که ۲۰۲۶ متفاوت باشد. بهطور غریزی میخواهیم عدمقطعیت را کاهش دهیم. اما اگر برای لحظهای این فکر را بپذیرید که شاید چیز خوبی باشد چه؟ هفرنن عدمقطعیت را «نیروی محرک بزرگ پشت کنجکاوی، یادگیری، کشف و اختراع، و جوهره انسان بودن» میداند. با این نگاه، توجه ما را به نویسندگان، هنرمندان و موسیقیدانان جلب میکند؛ کسانی که توان شکوفایی در دل عدمقطعیت را دارند. بیاموزید چگونه تخیل میکنند، فراتر از دوگانهها میاندیشند و پیش از کامل شدن همه اطلاعات دست به عمل میزنند. کتابی قدرتمند و جسورانه است. دوستداشتنی!
۲. گسستهای عظیم: ۱۱ نوآوری که جهان مدرن ما را شکل دادند – اسکات آنتونی
آنتونی، بهعنوان شاگرد فقید کلیتون کریستنسن، مأموریت استادش را برای آمادهسازی سازمانها در برابر گسست ادامه میدهد. اما این کتاب درباره ابزارها و تکنیکها نیست؛ فرصتی است برای آموختن از برخی از دراماتیکترین تغییرات تاریخ. با توپچیای به نام اوربان، فلورانس نایتینگل، پوشکهای یکبارمصرف و هشت گسست دیگر آشنا میشوید. بیش از هر چیز، این کتاب یادآور آن است که تاریخ معلمی قدرتمند است.
۳. هیچچیز مثل این نیست: نبوغ استراتژیک تیلور سویفت – کوین اورز
لازم نیست طرفدار تیلور سویفت باشید تا از این کتاب لذت ببرید. اورز شما را به سفری شگفتانگیز و نامحتمل از موفقیت شخصی میبرد که بهراحتی به کسبوکار ترجمه میشود. درس اول: در آغاز، یک گوشه بازار پیدا کنید و بر آن مسلط شوید. سویفت برای دختران نوجوان همسنوسال خود ترانههای کانتری نوشت. برای ساخت این بازار، بهجای قرارداد توسعه با یک غول بزرگ، با یک لیبل تازه همکاری کرد؛ چون آن لیبل «در بازی ذینفع» بود. در این کتاب بارها چنین لحظات «لامپ روشن» را تجربه میکنید.
۴. لایک: دکمهای که جهان را تغییر داد – مارتین ریوز و باب گودسن
بیشتر کتابهای کسبوکار ایدهای را تبلیغ میکنند؛ این یکی نه. بیشتر شبیه همراهی در یک سفر فکری است که خاستگاهها و پیامدهای دکمه لایک را دنبال میکند. تازه در انتهاست که برخی تمها پدیدار میشوند؛ مثلاً اینکه شیفتگی ما به نبوغ فردی شاید گمراهکننده باشد. دستکم در این مورد، نوآوری حاصل تعاملی اجتماعی و تصادفی با مشارکت افراد متعدد بوده و هیچکدام نمیدانستند این ابزار تا چه حد مهم خواهد شد. چنین کتابهایی در ژانرهایی مثل تاریخ یا سفر رایجترند؛ باید آنها را در کسبوکار هم بپذیریم.
۵. جغرافیای نوین نوآوری: رقابت جهانی برای فناوریهای جهشی – مهران گُل
رایانههای شخصی، سیستمعاملها، گوشیهای هوشمند، شبکههای اجتماعی و بیشتر فناوریهای مدرن از آمریکا آمدهاند و چین مدتها حاشیهای بود. اما رهبری BYD در خودروهای برقی، سلطه DJI بر بازار پهپادهای تجاری و تیکتاک این تصویر را تغییر داد. بسیاری اکنون به رقابت آمریکا و چین میاندیشند. گُل یک گام جلوتر میرود و میپرسد: آیا «چینهای» دیگری هم وجود دارند؟ او استدلال میکند جغرافیای نوآوری در حال تغییر است و مراکز متعددی در حال ظهورند. گرچه کتاب درباره روندهای کلان است، تجربه خواندن از خلال داستان شرکتها و سپس پیوند آنها با داده و پژوهش شکل میگیرد؛ هوشمندانه و بسیار لذتبخش.
۶. پیشگامان: ۸ اصل ماندگاری کسبوکار از کارآفرینان مهاجر – نری کارا سیلامان
موفقترین افراد کسبوکار در جهان مهاجرند! در دورانی که پوپولیستها روایت نادرست «گرفتن» مهاجران را تکرار میکنند، این کتاب نشان میدهد چگونه کسبوکار میسازند و شغل ایجاد میکنند. صدای کتاب اصیل است؛ سیلامان خود پناهندهای فقیر در ترکیه بود، سپس در آمریکا تحصیل کرد و برند مد چندمیلیوندلاری ساخت. او مینویسد داستان پناهندهای دیگر—اندی گرو، بنیانگذار اینتل—به او دلگرمی داد؛ اگر یک مهاجر تراشههای رایانهاش را ساخته، او هم میتواند از این کلاس بگذرد و بسیار فراتر برود.
🔻🔻🔻🔻
نوشته کریستین اشتادلر
ترجمه : دورنمای اقتصاد
آیا تصمیم سال نوی شما این است که زمان بیشتری را به خواندن تازهترین بینشهای دنیای کسبوکار اختصاص دهید؟ پس این مقاله نقطه شروع مناسبی است. با نزدیک شدن به تعطیلات، وقت آن رسیده که فهرست سالانه من از بهترین کتابهای کسبوکار ۱۲ ماه گذشته را منتشر کنم.
رویکرد من ساده است: به دنبال کتابهایی میگردم که ایدههای تازه ایجاد کنند و به ما کمک کنند جهان پیرامونمان را بهتر درک و در آن حرکت کنیم. اگر سرگرمکننده هم نباشند، جایی در این فهرست نخواهند داشت.
یک نکته مهم دیگر: من کتابها را رتبهبندی نمیکنم. همه آثاری که در این فهرست آوردهام را قویاً توصیه میکنم.
۱. در آغوش کشیدن عدمقطعیت: چگونه نویسندگان، موسیقیدانان و هنرمندان در جهانی غیرقابلپیشبینی شکوفا میشوند – مارگارت هفرنن
سال جاری پر از دگرگونی و شگفتی بوده و کمتر کسی شرط میبندد که ۲۰۲۶ متفاوت باشد. بهطور غریزی میخواهیم عدمقطعیت را کاهش دهیم. اما اگر برای لحظهای این فکر را بپذیرید که شاید چیز خوبی باشد چه؟ هفرنن عدمقطعیت را «نیروی محرک بزرگ پشت کنجکاوی، یادگیری، کشف و اختراع، و جوهره انسان بودن» میداند. با این نگاه، توجه ما را به نویسندگان، هنرمندان و موسیقیدانان جلب میکند؛ کسانی که توان شکوفایی در دل عدمقطعیت را دارند. بیاموزید چگونه تخیل میکنند، فراتر از دوگانهها میاندیشند و پیش از کامل شدن همه اطلاعات دست به عمل میزنند. کتابی قدرتمند و جسورانه است. دوستداشتنی!
۲. گسستهای عظیم: ۱۱ نوآوری که جهان مدرن ما را شکل دادند – اسکات آنتونی
آنتونی، بهعنوان شاگرد فقید کلیتون کریستنسن، مأموریت استادش را برای آمادهسازی سازمانها در برابر گسست ادامه میدهد. اما این کتاب درباره ابزارها و تکنیکها نیست؛ فرصتی است برای آموختن از برخی از دراماتیکترین تغییرات تاریخ. با توپچیای به نام اوربان، فلورانس نایتینگل، پوشکهای یکبارمصرف و هشت گسست دیگر آشنا میشوید. بیش از هر چیز، این کتاب یادآور آن است که تاریخ معلمی قدرتمند است.
۳. هیچچیز مثل این نیست: نبوغ استراتژیک تیلور سویفت – کوین اورز
لازم نیست طرفدار تیلور سویفت باشید تا از این کتاب لذت ببرید. اورز شما را به سفری شگفتانگیز و نامحتمل از موفقیت شخصی میبرد که بهراحتی به کسبوکار ترجمه میشود. درس اول: در آغاز، یک گوشه بازار پیدا کنید و بر آن مسلط شوید. سویفت برای دختران نوجوان همسنوسال خود ترانههای کانتری نوشت. برای ساخت این بازار، بهجای قرارداد توسعه با یک غول بزرگ، با یک لیبل تازه همکاری کرد؛ چون آن لیبل «در بازی ذینفع» بود. در این کتاب بارها چنین لحظات «لامپ روشن» را تجربه میکنید.
۴. لایک: دکمهای که جهان را تغییر داد – مارتین ریوز و باب گودسن
بیشتر کتابهای کسبوکار ایدهای را تبلیغ میکنند؛ این یکی نه. بیشتر شبیه همراهی در یک سفر فکری است که خاستگاهها و پیامدهای دکمه لایک را دنبال میکند. تازه در انتهاست که برخی تمها پدیدار میشوند؛ مثلاً اینکه شیفتگی ما به نبوغ فردی شاید گمراهکننده باشد. دستکم در این مورد، نوآوری حاصل تعاملی اجتماعی و تصادفی با مشارکت افراد متعدد بوده و هیچکدام نمیدانستند این ابزار تا چه حد مهم خواهد شد. چنین کتابهایی در ژانرهایی مثل تاریخ یا سفر رایجترند؛ باید آنها را در کسبوکار هم بپذیریم.
۵. جغرافیای نوین نوآوری: رقابت جهانی برای فناوریهای جهشی – مهران گُل
رایانههای شخصی، سیستمعاملها، گوشیهای هوشمند، شبکههای اجتماعی و بیشتر فناوریهای مدرن از آمریکا آمدهاند و چین مدتها حاشیهای بود. اما رهبری BYD در خودروهای برقی، سلطه DJI بر بازار پهپادهای تجاری و تیکتاک این تصویر را تغییر داد. بسیاری اکنون به رقابت آمریکا و چین میاندیشند. گُل یک گام جلوتر میرود و میپرسد: آیا «چینهای» دیگری هم وجود دارند؟ او استدلال میکند جغرافیای نوآوری در حال تغییر است و مراکز متعددی در حال ظهورند. گرچه کتاب درباره روندهای کلان است، تجربه خواندن از خلال داستان شرکتها و سپس پیوند آنها با داده و پژوهش شکل میگیرد؛ هوشمندانه و بسیار لذتبخش.
۶. پیشگامان: ۸ اصل ماندگاری کسبوکار از کارآفرینان مهاجر – نری کارا سیلامان
موفقترین افراد کسبوکار در جهان مهاجرند! در دورانی که پوپولیستها روایت نادرست «گرفتن» مهاجران را تکرار میکنند، این کتاب نشان میدهد چگونه کسبوکار میسازند و شغل ایجاد میکنند. صدای کتاب اصیل است؛ سیلامان خود پناهندهای فقیر در ترکیه بود، سپس در آمریکا تحصیل کرد و برند مد چندمیلیوندلاری ساخت. او مینویسد داستان پناهندهای دیگر—اندی گرو، بنیانگذار اینتل—به او دلگرمی داد؛ اگر یک مهاجر تراشههای رایانهاش را ساخته، او هم میتواند از این کلاس بگذرد و بسیار فراتر برود.
🔻🔻🔻🔻
❤6
🔺🔺🔺🔺
۷. تدهینشدگان: آثار خارقالعاده جایگاه اجتماعی در جهانی با برنده-همهچیز – توبی استوارت
در اعماق ذهنمان باور داریم مردم بهخاطر تلاش و ابتکارشان موفق میشوند. استوارت میگوید این تصویر کامل نیست. در ۱۸۸۶ جان ویلیام استرات مقالهای به مجلهای علمی فرستاد و ابتدا رد شد؛ تا زمانی که صفحه رویی نشان داد نویسنده «لرد ریلی» است—یکی از برجستهترین فیزیکدانان زمانه. سردبیران عذرخواهی کردند و فوراً چاپش کردند. استثنا؟ نه. جایگاه اجتماعی تعیین میکند چه کاری میتوانیم بکنیم یا نکنیم. این کتاب راهنمای ترفند نیست؛ اما کاری ارزشمندتر میکند: نشان میدهد سلسلهمراتبهای نامرئی چگونه زندگی ما را شکل میدهند.
۸. خوششانسیِ طراحیشده: اقتصاد پنهانی که برای رسیدن به خواستهها باید بشناسید – جاد کسلر
چه کسی پیوند عضو نجاتبخش میگیرد؟ چه کسی وارد بهترین مدارس میشود؟ چه کسی بلیت کنسرتهای پرطرفدار را میگیرد؟ کسلر بعد تازهای میافزاید: قواعد بازارهای پنهان. اقتصاددانان همهچیز را بازار میبینند. معمولاً قیمت تعیینکننده است؛ اما در بازارهای پنهان—مثل صندلی مطلوب مدرسه—عوامل دیگری نقش دارند: زودتر حاضر شدن (صف کنسرت) یا داشتن مهارتی خاص (شمشیربازی یا قایقرانی برای برخی دانشگاهها). اینها قواعد بازار پنهاناند. در این کتاب میآموزید آنها را بهتر بفهمید؛ وقتی پای منافع بزرگ در میان است، کورکورانه وارد نشوید.
۹. مدیرعاملِ همه فصلها: تسلط بر چرخههای رهبری – کارولین دوار، اسکات کلر، ویکرام مالهوترا، کورت استرووینک
جذابیت اصلی کتاب دسترسی نویسندگان به مدیرانعامل شرکتهای بزرگ است. آنها با ۸۳ نفر—از جمله جیمی دایمن (جیپیمورگان)، شانتانو ناراین (ادوبی) و مری بارا (جنرال موتورز)—مصاحبه کردهاند. نتیجه، ترسیم گامهای مشخص در مراحل مختلف دوره مدیرعاملی است که آنها را بهار، تابستان، پاییز و زمستان مینامند. مثلاً نشان میدهند چگونه فرآیند انتخاب را بفهمید و از موانعی مثل انتصاب بارا بهعنوان مدیر منابع انسانی عبور کنید. اگر چشمتان به بالاترین جایگاه است، این کتاب توازن خوبی میان داده و روایت دارد.
۱۰. آیا میتوانی اقتصاد را اداره کنی؟ ماجرایی تعاملی در دل خزانهداری – جو میس
شما تازه وزیر دارایی شدهاید. این کتاب نامتعارف در واقع بیشتر یک بازی است. با تصمیمهای گوناگون روبهرو میشوید و هر بار دوراهی دارید. یک شرکت فناوری درخواست نجات مالی کرده؛ میپذیرید تا هم محبوب شوید و هم مازاد اندک دولت را کاهش دهید؟ بسته به انتخابتان به صفحهای دیگر میروید و پیامدها را میخوانید. سپس نوبت تخصیص بودجه است. چه کسی فکرش را میکرد سیاست مالی تا این حد سرگرمکننده باشد؟ راهی عالی برای فهم کارکردهای درونی خزانهداری و شبیهسازی پارادوکس تصمیمگیری: همه از انتخابهای شما منتفع یا راضی نخواهند شد—چگونه به تعادل میرسید؟
🔻🔻
https://www.forbes.com/sites/christianstadler/2025/12/17/the-10-best-business-books-of-2025/
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
۷. تدهینشدگان: آثار خارقالعاده جایگاه اجتماعی در جهانی با برنده-همهچیز – توبی استوارت
در اعماق ذهنمان باور داریم مردم بهخاطر تلاش و ابتکارشان موفق میشوند. استوارت میگوید این تصویر کامل نیست. در ۱۸۸۶ جان ویلیام استرات مقالهای به مجلهای علمی فرستاد و ابتدا رد شد؛ تا زمانی که صفحه رویی نشان داد نویسنده «لرد ریلی» است—یکی از برجستهترین فیزیکدانان زمانه. سردبیران عذرخواهی کردند و فوراً چاپش کردند. استثنا؟ نه. جایگاه اجتماعی تعیین میکند چه کاری میتوانیم بکنیم یا نکنیم. این کتاب راهنمای ترفند نیست؛ اما کاری ارزشمندتر میکند: نشان میدهد سلسلهمراتبهای نامرئی چگونه زندگی ما را شکل میدهند.
۸. خوششانسیِ طراحیشده: اقتصاد پنهانی که برای رسیدن به خواستهها باید بشناسید – جاد کسلر
چه کسی پیوند عضو نجاتبخش میگیرد؟ چه کسی وارد بهترین مدارس میشود؟ چه کسی بلیت کنسرتهای پرطرفدار را میگیرد؟ کسلر بعد تازهای میافزاید: قواعد بازارهای پنهان. اقتصاددانان همهچیز را بازار میبینند. معمولاً قیمت تعیینکننده است؛ اما در بازارهای پنهان—مثل صندلی مطلوب مدرسه—عوامل دیگری نقش دارند: زودتر حاضر شدن (صف کنسرت) یا داشتن مهارتی خاص (شمشیربازی یا قایقرانی برای برخی دانشگاهها). اینها قواعد بازار پنهاناند. در این کتاب میآموزید آنها را بهتر بفهمید؛ وقتی پای منافع بزرگ در میان است، کورکورانه وارد نشوید.
۹. مدیرعاملِ همه فصلها: تسلط بر چرخههای رهبری – کارولین دوار، اسکات کلر، ویکرام مالهوترا، کورت استرووینک
جذابیت اصلی کتاب دسترسی نویسندگان به مدیرانعامل شرکتهای بزرگ است. آنها با ۸۳ نفر—از جمله جیمی دایمن (جیپیمورگان)، شانتانو ناراین (ادوبی) و مری بارا (جنرال موتورز)—مصاحبه کردهاند. نتیجه، ترسیم گامهای مشخص در مراحل مختلف دوره مدیرعاملی است که آنها را بهار، تابستان، پاییز و زمستان مینامند. مثلاً نشان میدهند چگونه فرآیند انتخاب را بفهمید و از موانعی مثل انتصاب بارا بهعنوان مدیر منابع انسانی عبور کنید. اگر چشمتان به بالاترین جایگاه است، این کتاب توازن خوبی میان داده و روایت دارد.
۱۰. آیا میتوانی اقتصاد را اداره کنی؟ ماجرایی تعاملی در دل خزانهداری – جو میس
شما تازه وزیر دارایی شدهاید. این کتاب نامتعارف در واقع بیشتر یک بازی است. با تصمیمهای گوناگون روبهرو میشوید و هر بار دوراهی دارید. یک شرکت فناوری درخواست نجات مالی کرده؛ میپذیرید تا هم محبوب شوید و هم مازاد اندک دولت را کاهش دهید؟ بسته به انتخابتان به صفحهای دیگر میروید و پیامدها را میخوانید. سپس نوبت تخصیص بودجه است. چه کسی فکرش را میکرد سیاست مالی تا این حد سرگرمکننده باشد؟ راهی عالی برای فهم کارکردهای درونی خزانهداری و شبیهسازی پارادوکس تصمیمگیری: همه از انتخابهای شما منتفع یا راضی نخواهند شد—چگونه به تعادل میرسید؟
🔻🔻
https://www.forbes.com/sites/christianstadler/2025/12/17/the-10-best-business-books-of-2025/
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
❤6
🔵 #معرفی_کتاب
| رهبری |
Leadership :
Six Studies in World Strategy
نویسنده: Henry Kissinger
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
https://t.me/bpluscast/137
| رهبری |
Leadership :
Six Studies in World Strategy
نویسنده: Henry Kissinger
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
https://t.me/bpluscast/137
Telegram
بیپلاس کمحجم
اپیزود ۱۰۹ بیپلاس ۲۸ آبان ۱۴۰۴
بشنوید با حجم کم و بدون افت کیفیت
معرفی کتاب:
| رهبری |
Leadership :
Six Studies in World Strategy
نویسنده: Henry Kissinger
صفحۀ نظرات در وبسایت رسمی
بشنوید با حجم کم و بدون افت کیفیت
معرفی کتاب:
| رهبری |
Leadership :
Six Studies in World Strategy
نویسنده: Henry Kissinger
صفحۀ نظرات در وبسایت رسمی
❤4
🔵 #دوره_آموزشی_سواد_مالی_اقتصادی
✔️ قدم نخست/ قسمت آخر
● راه بیپایان
تقریبا هر تصمیمی که ما در زندگی میگیریم یه تصمیم اقتصادیه. اینکه وقتمون رو صرف چه کارهایی بکنیم. اینکه چی بخوریم. چی بخریم. کجا زندگی کنیم. چیکار بکنیم یا چیکار نکنیم.
برای همین، برای رسیدن به اهداف مالی و یه زندگی خوب در بعد اقتصادی، درست فکر کردن و درست تحلیل کردن در جنبههای مختلف زندگی لازمه. چون تو زندگی، همهچیز با نخهای مرئی و نامرئی بهم بسته شده. امکان نداره نخی رو جایی بکشی و یه چیزی، یه جای دیگه، تکون نخوره. این مسالهای هست که باید قبل هر تصمیمی بهش فکر کنی.
توی بخشهای قبل سعی کردم در مورد باورهای مالی و ذهنیتی که برای دووم آوردن و بعد از اون، رشد کردن، نیازه صحبت کنم. اما همهی اونها یک از هزاره. اصلاح باورها و عادتها واقعا انتهایی نداره و همیشه میشه به چیزهای بهینهتر و کاراتر فکر کرد. از سمت دیگه من سعی کردم در مورد مسائل و مشکلات مشترک بین آدمها صحبت کنم اما قطعا هرکسی چالشهای خاص خودش رو داره. مسائل شخصیای که نیاز به بازنگری و تصمیمات دوباره داره. به همین جهت من سعی کردم شکل نگاه کردن رو یاد بدم و فقط در مورد انتهای شاخه صحبت نکنم.
همونطور که گفتم، اصلاح افکار و باورها و عادتها و رفتارها یه فرآیند تدریجی و طولانیه. و قطعا با خوندن چند مطلب کوتاه در اینجا و آنجا اتفاق نمیافته. حتما لازمه که دائما با آدمهای دیگه (مخصوصا افراد با تجربهتر) گفتگو کنیم. از افراد خبره مشورت بگیریم. کتابهای مرتبط بخونیم. و به صورت کلی، وقت بگذاریم و به صورت روزانه از ابزارهای آموزشی استفاده کنیم. ما باید همیشه به اصلاح و ارتقا سبک زندگیمون فکر کنیم.
میخوام اینجا سه کتاب معرفی کنم برای مطالعه بیشتر در این زمینهها:
۱. کتاب نابخردیهای پیش بینیپذیر نوشته دن آریلی
۲. هنر شفاف اندیشیدن (به انگلیسی: The Art of Thinking Clearly) نوشتهٔ رولف دوبلی
۳. کتاب دید اقتصادی نوشته پیتر شیف
شما هم میتونید در قسمت کامنتها کتابهای خوبی که در زمینههای مدیریت مالی، سرمایهگذاری، اقتصاد رفتاری یا اصلاح نگرش به زندگی و تصمیمات، خوندید معرفی کنید. همینطور کتابهای بدی که خوندنشون رو وقت تلف کردن میدونید. (چون اینجا، انتخاب خود کتاب و شکل خوندنش هم تبدیل به یه تصمیم اقتصادی شده!)
@FinancialLiteracy_farsi
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
✔️ قدم نخست/ قسمت آخر
● راه بیپایان
تقریبا هر تصمیمی که ما در زندگی میگیریم یه تصمیم اقتصادیه. اینکه وقتمون رو صرف چه کارهایی بکنیم. اینکه چی بخوریم. چی بخریم. کجا زندگی کنیم. چیکار بکنیم یا چیکار نکنیم.
برای همین، برای رسیدن به اهداف مالی و یه زندگی خوب در بعد اقتصادی، درست فکر کردن و درست تحلیل کردن در جنبههای مختلف زندگی لازمه. چون تو زندگی، همهچیز با نخهای مرئی و نامرئی بهم بسته شده. امکان نداره نخی رو جایی بکشی و یه چیزی، یه جای دیگه، تکون نخوره. این مسالهای هست که باید قبل هر تصمیمی بهش فکر کنی.
توی بخشهای قبل سعی کردم در مورد باورهای مالی و ذهنیتی که برای دووم آوردن و بعد از اون، رشد کردن، نیازه صحبت کنم. اما همهی اونها یک از هزاره. اصلاح باورها و عادتها واقعا انتهایی نداره و همیشه میشه به چیزهای بهینهتر و کاراتر فکر کرد. از سمت دیگه من سعی کردم در مورد مسائل و مشکلات مشترک بین آدمها صحبت کنم اما قطعا هرکسی چالشهای خاص خودش رو داره. مسائل شخصیای که نیاز به بازنگری و تصمیمات دوباره داره. به همین جهت من سعی کردم شکل نگاه کردن رو یاد بدم و فقط در مورد انتهای شاخه صحبت نکنم.
همونطور که گفتم، اصلاح افکار و باورها و عادتها و رفتارها یه فرآیند تدریجی و طولانیه. و قطعا با خوندن چند مطلب کوتاه در اینجا و آنجا اتفاق نمیافته. حتما لازمه که دائما با آدمهای دیگه (مخصوصا افراد با تجربهتر) گفتگو کنیم. از افراد خبره مشورت بگیریم. کتابهای مرتبط بخونیم. و به صورت کلی، وقت بگذاریم و به صورت روزانه از ابزارهای آموزشی استفاده کنیم. ما باید همیشه به اصلاح و ارتقا سبک زندگیمون فکر کنیم.
میخوام اینجا سه کتاب معرفی کنم برای مطالعه بیشتر در این زمینهها:
۱. کتاب نابخردیهای پیش بینیپذیر نوشته دن آریلی
۲. هنر شفاف اندیشیدن (به انگلیسی: The Art of Thinking Clearly) نوشتهٔ رولف دوبلی
۳. کتاب دید اقتصادی نوشته پیتر شیف
شما هم میتونید در قسمت کامنتها کتابهای خوبی که در زمینههای مدیریت مالی، سرمایهگذاری، اقتصاد رفتاری یا اصلاح نگرش به زندگی و تصمیمات، خوندید معرفی کنید. همینطور کتابهای بدی که خوندنشون رو وقت تلف کردن میدونید. (چون اینجا، انتخاب خود کتاب و شکل خوندنش هم تبدیل به یه تصمیم اقتصادی شده!)
@FinancialLiteracy_farsi
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
❤8
انسانها بسیار بیشتر از آنچه باور دارند توانا هستند، اما مشکل اصلی این است که به اندازهی کافی به خود باور ندارند...
دارن هاردی
دارن هاردی
🔥12❤6👍2
-5884779639078117629_389989517157629_251219_164211.pdf
1.8 MB
🔵 #معرفی_کتاب
🔸 عنوان کتاب : #حقیقت_درباره_قیمتگذاری
چگونه از اقتصاد رفتاری برای افزایش فروش استفاده کنیم؟
✍ #ملینا_پالمر
این کتاب توسط جمعی از دانشجویان دوره MBA دانشگاه صنعتی امیرکبیر، در قالب ترجمهای علمی و تخصصی از نسخه اصلی، و در چارچوب درس «قیمتگذاری» با تدریس دکتر سیدحسین سجادیفر ترجمه شده است.
✔️ فصل ۱: اختاپوس طلایی
✔️ فصل ۲: چگونه از این کتاب استفاده کنیم
✔️ فصل ۳: قیمتگذاری و روانشناسی
✔️ فصل ۴: شما
✔️فصل ۵: مشتری
✔️فصل ۶: بازار
✔️فصل ۷: شرکت
✔️فصل ۸: پیشنهاد
✔️ فصل ۹: اعداد و ارقام
✔️ فصل ۱۰: چارچوپ
✔️فصل ۱۱: انتخاب
✔️فصل ۱۲: جایگاهگذاری
✔️ فصل ۱۳: مثالها
✔️فصل ۱۴: اگر عجله دارید
#سجادیفر
#قیمت_گذاری
#آموزش
#اقتصاد_رفتاری
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
🔸 عنوان کتاب : #حقیقت_درباره_قیمتگذاری
چگونه از اقتصاد رفتاری برای افزایش فروش استفاده کنیم؟
✍ #ملینا_پالمر
این کتاب توسط جمعی از دانشجویان دوره MBA دانشگاه صنعتی امیرکبیر، در قالب ترجمهای علمی و تخصصی از نسخه اصلی، و در چارچوب درس «قیمتگذاری» با تدریس دکتر سیدحسین سجادیفر ترجمه شده است.
✔️ فصل ۱: اختاپوس طلایی
✔️ فصل ۲: چگونه از این کتاب استفاده کنیم
✔️ فصل ۳: قیمتگذاری و روانشناسی
✔️ فصل ۴: شما
✔️فصل ۵: مشتری
✔️فصل ۶: بازار
✔️فصل ۷: شرکت
✔️فصل ۸: پیشنهاد
✔️ فصل ۹: اعداد و ارقام
✔️ فصل ۱۰: چارچوپ
✔️فصل ۱۱: انتخاب
✔️فصل ۱۲: جایگاهگذاری
✔️ فصل ۱۳: مثالها
✔️فصل ۱۴: اگر عجله دارید
#سجادیفر
#قیمت_گذاری
#آموزش
#اقتصاد_رفتاری
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
❤3
🔵 پس از نابودی یک منبع ارزشمند آب (قناتها)، ایران در حال خشک شدن است
Fred Pearce
Yale Environment 360
ایران به دلیل کمبود شدید آب که تهران را به شهری ناپایدار تبدیل کرده، در حال بررسی انتقال پایتخت است. کارشناسان میگویند این بحران نتیجه سالها اجرای پروژههای نادرست سدسازی و برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی است؛ اقداماتی که سامانهای چندصدساله برای بهرهبرداری پایدار از آبهای زیرزمینی را نابود کردهاند.
✍ نویسنده: فرد پیرس
بیش از تحریمهای بینالمللی، بیش از ساختار سختگیرانه حکمرانی، و حتی بیش از بمبارانهای اخیر اسرائیل و آمریکا، بزرگترین بحران وجودی کنونی ایران چیزی است که هیدرولوژیستها آن را «ورشکستگی آب» در آستانه وقوع مینامند.
به گفته آنان، این بحران ریشهای اندوهبار دارد: تخریب و رهاسازی دهها هزار تونل باستانی برای برداشت پایدار آبهای زیرزمینی که به «قنات» معروفاند؛ سامانهای که زمانی مایه رشک جهان خشکاقلیم بود. با این حال، درخواستها از دولت ایران برای احیای قناتها و تغذیه دوباره ذخایر آب زیرزمینی که زمانی آنها را پایدار نگه میداشت، بیپاسخ مانده است.
پس از پنجمین سال پیاپی خشکسالی شدید، بحران دیرپای آب ایران در ماه نوامبر به سطحی بیسابقه رسید.
رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، هشدار داد که کشور «چارهای» جز انتقال پایتخت از تهرانِ خشک — با جمعیتی حدود ۱۰ میلیون نفر — به مناطق مرطوبتر ساحلی ندارد؛ پروژهای که دههها زمان میبرد و به گفته تحلیلگران ممکن است تا ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه داشته باشد.
هیدرولوژیستها میگویند اگرچه کاهش بارشها علت فوری بحران است، اما ریشه آن بیش از نیمقرن مهندسی مدرنِ اغلب شتابزده و ناپخته آب است؛ روندی که به پیش از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ بازمیگردد و پس از آن با سیاستهای حکومت شتاب گرفته است. طرح دیرینه انتقال پایتخت از تهران به جنوب مرطوبتر اکنون «دیگر انتخابی نیست»، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر شده است.
کاوه مدنی، معاون پیشین سازمان محیط زیست ایران و رئیس کنونی مؤسسه آب، محیطزیست و سلامتِ دانشگاه سازمان ملل، میگوید: «دولت، بحران کنونی را به تغییر اقلیم نسبت میدهد، اما مسائل حاد امنیت آبی ایران ریشه در دههها برنامهریزی ازهمگسیخته و کوتهبینی مدیریتی دارد.»
برای پاسخ به کمبود روبهافزایش آب در شهرهای در حال گسترش، ایران در اواخر قرن بیستم «یکی از سه سدساز بزرگ جهان» بود. به گفته پنهلوپه میچل، جغرافیدان مرکز امنیت آب جهانی دانشگاه آلاباما، دهها سد بر رودخانههایی ساخته شد که توان پشتیبانی از آنها را نداشتند. او میگوید این مخازن بهجای حل کمبود، با افزایش تبخیر از سطوح وسیع خود، اتلاف آب را بیشتر کردهاند؛ در عین حال جریان پاییندست رودخانهها را کاهش داده و تالابها و ذخایر آب زیرزمینی را خشک کردهاند.
امروز بسیاری از مخازن پشت این سدها تقریباً خالیاند. رئیسجمهور ایران پس از آن خواستار انتقال پایتخت شد که سطح آب پنج مخزن تهران ماه گذشته به ۱۲ درصد ظرفیت سقوط کرد.
بحران با اقدامات همسایگان نیز تشدید شده است. در افغانستان — سرچشمه دو رود مهم برای تأمین آب ایران (هیرمند و هریرود) — طالبان در حال اجرای موجی از سدسازی هستند که جریانهای مرزی را کاهش میدهد. به گفته میچل، سد پاشدان که در ماه اوت به بهرهبرداری رسید، «به افغانستان امکان میدهد تا ۸۰ درصد از جریان متوسط هریرود را کنترل کند»؛ امری که تأمین آب بخش بزرگی از شرق ایران، از جمله مشهد، دومین شهر بزرگ کشور، را تهدید میکند.
در حالی که آبهای سطحی آسیب میبینند، وضعیت زیر زمین حتی بدتر است. طی ۴۰ سال گذشته، بیش از یک میلیون چاه مجهز به پمپهای قدرتمند در ایران حفر شده است. هدف، آبیاری اراضی خشک برای دستیابی به خودکفایی غذایی در شرایط تحریم بوده، اما نتیجه، برداشت بیرویه از آبخوانهایی است که زمانی سرشار از آب بودند.
به گفته مدنی، بخش اعظم ذخایر ارزشمند آب زیرزمینی ایران تخلیه شده است. او برآورد میکند که در دو دهه نخست این قرن، بیش از ۲۱۰ کیلومتر مکعب آب ذخیرهشده از دست رفته است.
اگرچه ایران در برداشت بیرویه تنها نیست، اما یک مطالعه بینالمللی اخیر بر روی ۱۷۰۰ آبخوان در ۴۰ کشور نشان داد که ۳۲ مورد از ۵۰ آبخوانِ با بیشترین برداشتِ بیشازحد در جهان در ایران قرار دارند. ریچارد تیلور، جغرافیدان دانشگاه کالج لندن، میگوید: «بزرگترین زنگهای خطر در دشت قزوین غربی، حوضه ارسنجان، حوضه بالاده و آبخوان رشتخوار به صدا درآمده است»؛ جایی که سطح آب سالانه تا سه متر افت میکند.
🔻🔻🔻🔻
Fred Pearce
Yale Environment 360
ترجمه : دورنمای اقتصاد
ایران به دلیل کمبود شدید آب که تهران را به شهری ناپایدار تبدیل کرده، در حال بررسی انتقال پایتخت است. کارشناسان میگویند این بحران نتیجه سالها اجرای پروژههای نادرست سدسازی و برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی است؛ اقداماتی که سامانهای چندصدساله برای بهرهبرداری پایدار از آبهای زیرزمینی را نابود کردهاند.
✍ نویسنده: فرد پیرس
بیش از تحریمهای بینالمللی، بیش از ساختار سختگیرانه حکمرانی، و حتی بیش از بمبارانهای اخیر اسرائیل و آمریکا، بزرگترین بحران وجودی کنونی ایران چیزی است که هیدرولوژیستها آن را «ورشکستگی آب» در آستانه وقوع مینامند.
به گفته آنان، این بحران ریشهای اندوهبار دارد: تخریب و رهاسازی دهها هزار تونل باستانی برای برداشت پایدار آبهای زیرزمینی که به «قنات» معروفاند؛ سامانهای که زمانی مایه رشک جهان خشکاقلیم بود. با این حال، درخواستها از دولت ایران برای احیای قناتها و تغذیه دوباره ذخایر آب زیرزمینی که زمانی آنها را پایدار نگه میداشت، بیپاسخ مانده است.
پس از پنجمین سال پیاپی خشکسالی شدید، بحران دیرپای آب ایران در ماه نوامبر به سطحی بیسابقه رسید.
رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، هشدار داد که کشور «چارهای» جز انتقال پایتخت از تهرانِ خشک — با جمعیتی حدود ۱۰ میلیون نفر — به مناطق مرطوبتر ساحلی ندارد؛ پروژهای که دههها زمان میبرد و به گفته تحلیلگران ممکن است تا ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه داشته باشد.
هیدرولوژیستها میگویند اگرچه کاهش بارشها علت فوری بحران است، اما ریشه آن بیش از نیمقرن مهندسی مدرنِ اغلب شتابزده و ناپخته آب است؛ روندی که به پیش از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ بازمیگردد و پس از آن با سیاستهای حکومت شتاب گرفته است. طرح دیرینه انتقال پایتخت از تهران به جنوب مرطوبتر اکنون «دیگر انتخابی نیست»، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر شده است.
کاوه مدنی، معاون پیشین سازمان محیط زیست ایران و رئیس کنونی مؤسسه آب، محیطزیست و سلامتِ دانشگاه سازمان ملل، میگوید: «دولت، بحران کنونی را به تغییر اقلیم نسبت میدهد، اما مسائل حاد امنیت آبی ایران ریشه در دههها برنامهریزی ازهمگسیخته و کوتهبینی مدیریتی دارد.»
برای پاسخ به کمبود روبهافزایش آب در شهرهای در حال گسترش، ایران در اواخر قرن بیستم «یکی از سه سدساز بزرگ جهان» بود. به گفته پنهلوپه میچل، جغرافیدان مرکز امنیت آب جهانی دانشگاه آلاباما، دهها سد بر رودخانههایی ساخته شد که توان پشتیبانی از آنها را نداشتند. او میگوید این مخازن بهجای حل کمبود، با افزایش تبخیر از سطوح وسیع خود، اتلاف آب را بیشتر کردهاند؛ در عین حال جریان پاییندست رودخانهها را کاهش داده و تالابها و ذخایر آب زیرزمینی را خشک کردهاند.
امروز بسیاری از مخازن پشت این سدها تقریباً خالیاند. رئیسجمهور ایران پس از آن خواستار انتقال پایتخت شد که سطح آب پنج مخزن تهران ماه گذشته به ۱۲ درصد ظرفیت سقوط کرد.
بحران با اقدامات همسایگان نیز تشدید شده است. در افغانستان — سرچشمه دو رود مهم برای تأمین آب ایران (هیرمند و هریرود) — طالبان در حال اجرای موجی از سدسازی هستند که جریانهای مرزی را کاهش میدهد. به گفته میچل، سد پاشدان که در ماه اوت به بهرهبرداری رسید، «به افغانستان امکان میدهد تا ۸۰ درصد از جریان متوسط هریرود را کنترل کند»؛ امری که تأمین آب بخش بزرگی از شرق ایران، از جمله مشهد، دومین شهر بزرگ کشور، را تهدید میکند.
در حالی که آبهای سطحی آسیب میبینند، وضعیت زیر زمین حتی بدتر است. طی ۴۰ سال گذشته، بیش از یک میلیون چاه مجهز به پمپهای قدرتمند در ایران حفر شده است. هدف، آبیاری اراضی خشک برای دستیابی به خودکفایی غذایی در شرایط تحریم بوده، اما نتیجه، برداشت بیرویه از آبخوانهایی است که زمانی سرشار از آب بودند.
به گفته مدنی، بخش اعظم ذخایر ارزشمند آب زیرزمینی ایران تخلیه شده است. او برآورد میکند که در دو دهه نخست این قرن، بیش از ۲۱۰ کیلومتر مکعب آب ذخیرهشده از دست رفته است.
اگرچه ایران در برداشت بیرویه تنها نیست، اما یک مطالعه بینالمللی اخیر بر روی ۱۷۰۰ آبخوان در ۴۰ کشور نشان داد که ۳۲ مورد از ۵۰ آبخوانِ با بیشترین برداشتِ بیشازحد در جهان در ایران قرار دارند. ریچارد تیلور، جغرافیدان دانشگاه کالج لندن، میگوید: «بزرگترین زنگهای خطر در دشت قزوین غربی، حوضه ارسنجان، حوضه بالاده و آبخوان رشتخوار به صدا درآمده است»؛ جایی که سطح آب سالانه تا سه متر افت میکند.
🔻🔻🔻🔻
❤7
🔺🔺🔺🔺
به گفته میچل، کشاورزی مقصر اصلی است. در ایران، حدود ۹۰ درصد آب برداشتشده از رودخانهها و آبخوانها صرف کشاورزی میشود. اما با حفر چاههای بیشتر، بازدهی آنها کاهش یافته است. روحالله نوری، بومشناس آب شیرین (تا همین اواخر در دانشگاه تهران)، نشان داده که از سال ۲۰۰۰ تعداد چاهها و نقاط برداشت تقریباً دو برابر شده، اما مقدار آبی که به سطح میرسد ۱۸ درصد کاهش یافته است. در بسیاری مناطق، زمینهای آبی سابق اکنون بایر و رها شدهاند.
با خالی شدن مخازن و از کار افتادن چاهها، هیدرولوژیستها میگویند ایران در آستانه «ورشکستگی آب» است. آنها کمبود غذا و حتی درگیری آبی با افغانستان را پیشبینی میکنند.
طرح انتقال پایتخت به جنوب مرطوبتر نیز اکنون بهدلیل کمبود آب «دیگر انتخابی نیست»، بلکه ضرورت است؛ هرچند هنوز برنامههای تفصیلی تدوین نشده و سواحل مکران محتملترین گزینه تلقی میشود.
به گفته هیدرولوژیستها، حدود نیمی از سامانههای قنات ایران بهدلیل نگهداری ضعیف یا برداشت بیرویه بیآب شدهاند. این چرخش سرنوشت، برای کشوری خشک با سنتی پرافتخار در مدیریت پیچیده منابع اندک آب، تراژیک است. ایران خاستگاه و قلب فرهنگی و مهندسی قناتهاست.
قناتها تونلهایی با شیب ملایماند که در دامنهها حفر میشوند تا بدون پمپاژ و تنها با نیروی گرانش، آب زیرزمینی را به دشتها برسانند. آنها قرنها کشاورزی را پایدار نگه داشته و تا همین اواخر منبع اصلی آب شهرهایی چون تهران، یزد و اصفهان بودند؛ اما امروز فقط از هر هفت مزرعه، یکی با قنات آبیاری میشود.
برآورد میشود ایران حدود ۷۰ هزار قنات داشته باشد که اغلب بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت دارند و مجموع طول آنها به بیش از ۴۰۰ هزار کیلومتر میرسد. شبکه قنات گناباد — که بهعنوان بزرگترین در جهان شناخته میشود — بیش از ۳۰ کیلومتر امتداد دارد و با صدها میله عمودی نگهداری میشود. برخلاف چاههای پمپی، قناتها ذاتاً پایدارند؛ تنها به اندازهای آب میدهند که بارش آن را جایگزین کند و به همین دلیل «چشمههای جاودان» نامیده میشدند.
این فناوری ایرانی از چین تا شمال آفریقا و اسپانیا گسترش یافت و از آنجا به قاره آمریکا راه پیدا کرد. هرچند بسیاری از قناتها بهسبب چاههای پمپی از کار افتادهاند، برخی کشورها مانند عمان در حال احیای آنها هستند. اما در زادگاهشان چنین اقدامی دیده نمیشود.
نوری نشان داده که افت آبهای زیرزمینی از اوایل دهه ۱۹۵۰ آغاز شد و «همزمان با جایگزینی تدریجی قناتهای ایرانی با چاههای عمیق» شدت گرفت.
علاوه بر برداشت بیرویه، عامل دوم کاهش ذخایر زیرزمینی این است که آب کمتری از سطح زمین برای تغذیه آنها نفوذ میکند. نوری کاهش ۳۵ درصدی تغذیه آبخوانها از سال ۲۰۰۲ را یافته است. کارشناسان ایرانی خواستار تغییر بزرگ در تخصیص منابع مالی از سدها و چاهها به تعمیر قناتهای تاریخی هستند.
تغییر اقلیم نیز نقش دارد: خشکسالیها همراه با افزایش دما، پوشش برفی زمستانی — منبع مهم تغذیه آبخوانها در کوهستان — را کاهش دادهاند. اما نوری «مداخله انسانی» را علت اصلی میداند؛ بهویژه سدها و برداشتهای آبیاری که رودخانهها، دریاچهها و تالابها را خشک میکنند.
دریاچه ارومیه که زمانی بزرگترین دریاچه خاورمیانه بود، طبق تصاویر ماهوارهای ۲۰۲۳ تقریباً بهطور کامل خشک شده است.
تالاب هامون نیز که زمانی زیستگاه حیاتوحش غنی بود، اکنون عمدتاً به شورهزارهای بیجان بدل شده است. نابودی این گوهرهای اکولوژیک، با جایگاه ایران بهعنوان میزبان کنوانسیون ۱۹۷۱ حفاظت از تالابها (رامسر) در تناقض آشکار است.
نوری میگوید عامل دیگری که تغذیه را کاهش داده، ترویج روشهای نوین آبیاری برای تولید بیشتر با آب کمتر است. اگرچه این «کارایی» ظاهری دارد، پیامد معکوس آن نفوذ کمتر آب به زیرزمین و تغذیه کمتر آبخوانهاست.
هیدرولوژیستها هشدار میدهند که بخش بزرگی از آسیب به آبخوانها دائمی است؛ با خشک شدن، خللوفرج نگهدارنده آب فرو میریزند و قناتها نیز ریزش میکنند. در سطح زمین، این امر به فرونشست گسترده انجامیده است.
به گفته محمود حقشناس حقیقی، بیش از ۳.۵ درصد کشور دچار فرونشست است و شهرهای تاریخی مانند اصفهان و یزد آسیبهای وسیعی دیدهاند؛ پدیدهای که زمینشناسان آن را «زلزله خاموش» مینامند. حتی اگر سازههای سطحی ترمیم شوند، ویرانی زمینشناختی زیرسطحی قابل بازگشت نیست.
🔻🔻🔻🔻
به گفته میچل، کشاورزی مقصر اصلی است. در ایران، حدود ۹۰ درصد آب برداشتشده از رودخانهها و آبخوانها صرف کشاورزی میشود. اما با حفر چاههای بیشتر، بازدهی آنها کاهش یافته است. روحالله نوری، بومشناس آب شیرین (تا همین اواخر در دانشگاه تهران)، نشان داده که از سال ۲۰۰۰ تعداد چاهها و نقاط برداشت تقریباً دو برابر شده، اما مقدار آبی که به سطح میرسد ۱۸ درصد کاهش یافته است. در بسیاری مناطق، زمینهای آبی سابق اکنون بایر و رها شدهاند.
با خالی شدن مخازن و از کار افتادن چاهها، هیدرولوژیستها میگویند ایران در آستانه «ورشکستگی آب» است. آنها کمبود غذا و حتی درگیری آبی با افغانستان را پیشبینی میکنند.
طرح انتقال پایتخت به جنوب مرطوبتر نیز اکنون بهدلیل کمبود آب «دیگر انتخابی نیست»، بلکه ضرورت است؛ هرچند هنوز برنامههای تفصیلی تدوین نشده و سواحل مکران محتملترین گزینه تلقی میشود.
به گفته هیدرولوژیستها، حدود نیمی از سامانههای قنات ایران بهدلیل نگهداری ضعیف یا برداشت بیرویه بیآب شدهاند. این چرخش سرنوشت، برای کشوری خشک با سنتی پرافتخار در مدیریت پیچیده منابع اندک آب، تراژیک است. ایران خاستگاه و قلب فرهنگی و مهندسی قناتهاست.
قناتها تونلهایی با شیب ملایماند که در دامنهها حفر میشوند تا بدون پمپاژ و تنها با نیروی گرانش، آب زیرزمینی را به دشتها برسانند. آنها قرنها کشاورزی را پایدار نگه داشته و تا همین اواخر منبع اصلی آب شهرهایی چون تهران، یزد و اصفهان بودند؛ اما امروز فقط از هر هفت مزرعه، یکی با قنات آبیاری میشود.
برآورد میشود ایران حدود ۷۰ هزار قنات داشته باشد که اغلب بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت دارند و مجموع طول آنها به بیش از ۴۰۰ هزار کیلومتر میرسد. شبکه قنات گناباد — که بهعنوان بزرگترین در جهان شناخته میشود — بیش از ۳۰ کیلومتر امتداد دارد و با صدها میله عمودی نگهداری میشود. برخلاف چاههای پمپی، قناتها ذاتاً پایدارند؛ تنها به اندازهای آب میدهند که بارش آن را جایگزین کند و به همین دلیل «چشمههای جاودان» نامیده میشدند.
این فناوری ایرانی از چین تا شمال آفریقا و اسپانیا گسترش یافت و از آنجا به قاره آمریکا راه پیدا کرد. هرچند بسیاری از قناتها بهسبب چاههای پمپی از کار افتادهاند، برخی کشورها مانند عمان در حال احیای آنها هستند. اما در زادگاهشان چنین اقدامی دیده نمیشود.
نوری نشان داده که افت آبهای زیرزمینی از اوایل دهه ۱۹۵۰ آغاز شد و «همزمان با جایگزینی تدریجی قناتهای ایرانی با چاههای عمیق» شدت گرفت.
محمد برشان، مدیر مرکز قنات کرمان، میگوید: «تاریخ هرگز ما را بهخاطر کاری که چاههای عمیق با قناتها کردند نخواهد بخشید.»
علاوه بر برداشت بیرویه، عامل دوم کاهش ذخایر زیرزمینی این است که آب کمتری از سطح زمین برای تغذیه آنها نفوذ میکند. نوری کاهش ۳۵ درصدی تغذیه آبخوانها از سال ۲۰۰۲ را یافته است. کارشناسان ایرانی خواستار تغییر بزرگ در تخصیص منابع مالی از سدها و چاهها به تعمیر قناتهای تاریخی هستند.
تغییر اقلیم نیز نقش دارد: خشکسالیها همراه با افزایش دما، پوشش برفی زمستانی — منبع مهم تغذیه آبخوانها در کوهستان — را کاهش دادهاند. اما نوری «مداخله انسانی» را علت اصلی میداند؛ بهویژه سدها و برداشتهای آبیاری که رودخانهها، دریاچهها و تالابها را خشک میکنند.
دریاچه ارومیه که زمانی بزرگترین دریاچه خاورمیانه بود، طبق تصاویر ماهوارهای ۲۰۲۳ تقریباً بهطور کامل خشک شده است.
تالاب هامون نیز که زمانی زیستگاه حیاتوحش غنی بود، اکنون عمدتاً به شورهزارهای بیجان بدل شده است. نابودی این گوهرهای اکولوژیک، با جایگاه ایران بهعنوان میزبان کنوانسیون ۱۹۷۱ حفاظت از تالابها (رامسر) در تناقض آشکار است.
نوری میگوید عامل دیگری که تغذیه را کاهش داده، ترویج روشهای نوین آبیاری برای تولید بیشتر با آب کمتر است. اگرچه این «کارایی» ظاهری دارد، پیامد معکوس آن نفوذ کمتر آب به زیرزمین و تغذیه کمتر آبخوانهاست.
هیدرولوژیستها هشدار میدهند که بخش بزرگی از آسیب به آبخوانها دائمی است؛ با خشک شدن، خللوفرج نگهدارنده آب فرو میریزند و قناتها نیز ریزش میکنند. در سطح زمین، این امر به فرونشست گسترده انجامیده است.
به گفته محمود حقشناس حقیقی، بیش از ۳.۵ درصد کشور دچار فرونشست است و شهرهای تاریخی مانند اصفهان و یزد آسیبهای وسیعی دیدهاند؛ پدیدهای که زمینشناسان آن را «زلزله خاموش» مینامند. حتی اگر سازههای سطحی ترمیم شوند، ویرانی زمینشناختی زیرسطحی قابل بازگشت نیست.
🔻🔻🔻🔻
❤5
🔺🔺🔺🔺
منتقدان میگویند مقامها به مهندسانی نزدیکاند که پیوندهای سیاسی دارند و به اجرای پروژههای بزرگ بیشتر — مانند سدها — گرایش دارند.
چه باید کرد تا از ورشکستگی آب جلوگیری شود؟ بسیاری از هیدرولوژیستهای ایرانی معتقدند باید سرمایهگذاری از سدها و چاهها به احیای قناتها و تغذیه آبخوانها تغییر مسیر دهد؛ راهحلی که به گفته برشان «بهترین پاسخ برای بحران آب جاری ایران» است.
تغذیه آبخوانها سالها توسط زندهیاد سیدآهنگ کوثر ترویج میشد. او ۴۰ سال پیش پروژهای موفق برای هدایت سیلابهای کوهستانی به آبخوانها اجرا کرد. برآورد میشود ایران دستکم یکپنجم بارش خود را به سیلابهایی از دست میدهد که بیاستفاده به دریا میریزند؛ کوثر نشان داد تا ۸۰ درصد این آب میتواند به آبخوانها هدایت شود. با این حال، به گفته هیدرولوژیستها، دولت تقریباً بهکلی این ایده را رد کرده است.
در مقابل، طرحهای پرهزینهای مانند نمکزدایی آب خلیج فارس و انتقال آن از طریق هزاران کیلومتر لوله به استانهای خشک در حال اجراست. اگرچه این آب برای صنایع سنگین مفید است، هزینه بالای نمکزدایی و پمپاژ آن را برای کشاورزی ناممکن میکند.
بالاخره باید تغییری اساسی رخ دهد. سدهای بیشتر وقتی رودخانهها خشکاند منطقی نیست. چاههای پمپی بیشتر وقتی آبی باقی نمانده بیمعناست؛ فقط ورشکستگی آب را تسریع میکند.
از نظر سیاسی نیز، هدف خودکفایی غذایی باید بازنگری شود؛ آب کافی برای تحقق پایدار آن وجود ندارد. مدنی و دیگران خواستار تغییر الگوی کشت از محصولات پرآببر مانند برنج به محصولات کمآببر و با ارزش افزوده بالاتر هستند؛ تغییری که مستلزم بازگشت ایران به تجارت جهانی است.
🔻🔻
https://e360.yale.edu/features/iran-water-drought-dams-qanats
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
منتقدان میگویند مقامها به مهندسانی نزدیکاند که پیوندهای سیاسی دارند و به اجرای پروژههای بزرگ بیشتر — مانند سدها — گرایش دارند.
چه باید کرد تا از ورشکستگی آب جلوگیری شود؟ بسیاری از هیدرولوژیستهای ایرانی معتقدند باید سرمایهگذاری از سدها و چاهها به احیای قناتها و تغذیه آبخوانها تغییر مسیر دهد؛ راهحلی که به گفته برشان «بهترین پاسخ برای بحران آب جاری ایران» است.
تغذیه آبخوانها سالها توسط زندهیاد سیدآهنگ کوثر ترویج میشد. او ۴۰ سال پیش پروژهای موفق برای هدایت سیلابهای کوهستانی به آبخوانها اجرا کرد. برآورد میشود ایران دستکم یکپنجم بارش خود را به سیلابهایی از دست میدهد که بیاستفاده به دریا میریزند؛ کوثر نشان داد تا ۸۰ درصد این آب میتواند به آبخوانها هدایت شود. با این حال، به گفته هیدرولوژیستها، دولت تقریباً بهکلی این ایده را رد کرده است.
در مقابل، طرحهای پرهزینهای مانند نمکزدایی آب خلیج فارس و انتقال آن از طریق هزاران کیلومتر لوله به استانهای خشک در حال اجراست. اگرچه این آب برای صنایع سنگین مفید است، هزینه بالای نمکزدایی و پمپاژ آن را برای کشاورزی ناممکن میکند.
بالاخره باید تغییری اساسی رخ دهد. سدهای بیشتر وقتی رودخانهها خشکاند منطقی نیست. چاههای پمپی بیشتر وقتی آبی باقی نمانده بیمعناست؛ فقط ورشکستگی آب را تسریع میکند.
از نظر سیاسی نیز، هدف خودکفایی غذایی باید بازنگری شود؛ آب کافی برای تحقق پایدار آن وجود ندارد. مدنی و دیگران خواستار تغییر الگوی کشت از محصولات پرآببر مانند برنج به محصولات کمآببر و با ارزش افزوده بالاتر هستند؛ تغییری که مستلزم بازگشت ایران به تجارت جهانی است.
🔻🔻
https://e360.yale.edu/features/iran-water-drought-dams-qanats
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
✅ رسانه اقتصادی اجتماعی دورنمای اقتصاد
👇👇👇👇
@ECONVIEWS
اینستاگرام:
👇👇
https://www.instagram.com/econ.views
❤10
آرامش مدام نیز کسل کننده است؛
گاهی طوفان هم لازم است.
👤 #فردریش_نیچه
شب خوش
والا ما که دائم در طوفان هستیم و فقط گاهی آرامش داریم.
گاهی طوفان هم لازم است.
👤 #فردریش_نیچه
شب خوش
والا ما که دائم در طوفان هستیم و فقط گاهی آرامش داریم.
👍13😁6❤1
🔵 #معرفی_کتاب
✔️ بهترین کتابهای روانشناسی سال ۲۰۲۵
✍ دبیران تخصصی
توضیحاتی که برای رفتار خودمان میسازیم و نظریههایی که درباره دیگران شکل میدهیم، گاهی به کمی راهنمایی نیاز دارند. این کتابهای برتر روانشناسی در سال ۲۰۲۵ به ما کمک میکنند تا بهترین نسخه از خودمان باشیم—درست بهموقع برای سال نو.
هر روز چیز جدیدی یاد بگیرید با «Book Bites»، خلاصههای صوتی ۱۵ دقیقهای از تازهترین و بهترین آثار غیرداستانی. برای شروع، همین امروز اپلیکیشن Next Big Idea را دانلود کنید!
The Ideological Brain: The Radical Science of Flexible Thinking
اثر لئور زمگروود
چرا برخی افراد بهطور ویژه در برابر جهانبینیهای افراطی آسیبپذیرند؟ همانطور که مشخص شده، تفاوتهای عصبزیستی و تغییرات در الگوهای تفکر روزمره میتوانند برخی افراد را در برابر دگمهای سختگیرانه آسیبپذیر کنند. همچنین ویژگیهای کلیدیای وجود دارد که میتواند تابآوری در برابر ایدئولوژیهای افراطی را افزایش دهد.
What We Value: The Neuroscience of Choice and Change
با درک اینکه مغز چگونه ارزشها را برای هدایت تصمیمهای روزمره محاسبه میکند، میتوانیم بیاموزیم چگونه مسیرهایی را بررسی کنیم که بیشتر با اهداف جدید و تصویر در حال تحول ما از خودمان همسو هستند. با گسترش قدرت و امکان انتخابهایمان، ظرفیت رشد درونی، اجتماعی و فرهنگی را افزایش میدهیم.
By Michael Long
بهواسطه دوپامین، اغلب احساس بیقراری و ناامیدی میکنیم. پس شاید دقیق نباشد که آن را «مولکول شادی» بنامیم، اما این ماده به انسانها تواناییهای شگفتانگیزی بخشیده است. دوپامین منبع تخیل، خلاقیت و نبوغ است. راههای عملیای وجود دارد تا از نقاط قوت انگیزههای دوپامینی خود بهره ببریم و در عین حال از زندگیای با شادی پایدار محافظت و آن را پرورش دهیم.
Proof: The Art and Science of Certainty
ما همیشه از امتیاز «اطمینان کامل» برخوردار نیستیم و بسیاری از موقعیتها ایجاب میکنند حتی زمانی که شواهد کافی برای انتخاب مطمئن وجود ندارد، تصمیم بگیریم. چه در زندگی حرفهای و چه شخصی، مهم است بدانیم «اثبات» چه معنایی دارد و وقتی حقایق متزلزل میشوند چگونه پیش برویم. به
دنیا با سرعت در حال تغییر است و هوش هیجانی (EQ) امروز بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. با تغییر زمانه، رویکرد شما برای افزایش EQ نیز باید تغییر کند. باورهای سیاسیاش را تغییر دهد. با فراهمکردن فرصتهایی برای تعامل متفاوت افراد با جهان و با ترمیم بهزیستی اجتماعی، میتوانیم ذهنها را برای باورهای متفاوت باز کنیم.
هر یک از ما صدایی در درون خود داریم—صدایی آرام، شفاف و خاموش. آن حس درونی که تو را به سوی چیزی که از پیش میدانی میکشاند، همیشه آنجا بوده و منتظر شنیدهشدن است.
By Angus Fletcher
بررسی ذهن متفکران دوراندیش و نیروهای ویژه ارتش ایالات متحده بسیاری از معماها درباره نحوه کار مغزمان را حل کرده است. از گردآوری این مطالعات موردی روشن میشود که مسیری برای آموزش ذهن وجود دارد تا با اطلاعات محدود هوشمندانه عمل کند و از نظر نوسان و عدمقطعیت، از هوش مصنوعی رایانهای پیشی بگیرد.
نیروهای پنهان همواره تصمیمهای ما را شکل میدهند—خواه بهصورت فشار همسالان، استراتژیهای بازاریابی یا هنجارهای فرهنگی. دستکاری خاموش، فراگیر و خطرناک است. باید راههایی بیابیم تا خود را در برابر تأثیراتی محافظت کنیم که بدون فراهمکردن فرصتی منصفانه برای انتخاب آگاهانه، رفتار ما را هدایت میکنند.
🔻🔻🔻🔻
✔️ بهترین کتابهای روانشناسی سال ۲۰۲۵
✍ دبیران تخصصی
ترجمه : دورنمای اقتصاد
توضیحاتی که برای رفتار خودمان میسازیم و نظریههایی که درباره دیگران شکل میدهیم، گاهی به کمی راهنمایی نیاز دارند. این کتابهای برتر روانشناسی در سال ۲۰۲۵ به ما کمک میکنند تا بهترین نسخه از خودمان باشیم—درست بهموقع برای سال نو.
هر روز چیز جدیدی یاد بگیرید با «Book Bites»، خلاصههای صوتی ۱۵ دقیقهای از تازهترین و بهترین آثار غیرداستانی. برای شروع، همین امروز اپلیکیشن Next Big Idea را دانلود کنید!
The Ideological Brain: The Radical Science of Flexible Thinking
اثر لئور زمگروود
چرا برخی افراد بهطور ویژه در برابر جهانبینیهای افراطی آسیبپذیرند؟ همانطور که مشخص شده، تفاوتهای عصبزیستی و تغییرات در الگوهای تفکر روزمره میتوانند برخی افراد را در برابر دگمهای سختگیرانه آسیبپذیر کنند. همچنین ویژگیهای کلیدیای وجود دارد که میتواند تابآوری در برابر ایدئولوژیهای افراطی را افزایش دهد.
What We Value: The Neuroscience of Choice and Change
با درک اینکه مغز چگونه ارزشها را برای هدایت تصمیمهای روزمره محاسبه میکند، میتوانیم بیاموزیم چگونه مسیرهایی را بررسی کنیم که بیشتر با اهداف جدید و تصویر در حال تحول ما از خودمان همسو هستند. با گسترش قدرت و امکان انتخابهایمان، ظرفیت رشد درونی، اجتماعی و فرهنگی را افزایش میدهیم.
By Michael Long
بهواسطه دوپامین، اغلب احساس بیقراری و ناامیدی میکنیم. پس شاید دقیق نباشد که آن را «مولکول شادی» بنامیم، اما این ماده به انسانها تواناییهای شگفتانگیزی بخشیده است. دوپامین منبع تخیل، خلاقیت و نبوغ است. راههای عملیای وجود دارد تا از نقاط قوت انگیزههای دوپامینی خود بهره ببریم و در عین حال از زندگیای با شادی پایدار محافظت و آن را پرورش دهیم.
Proof: The Art and Science of Certainty
ما همیشه از امتیاز «اطمینان کامل» برخوردار نیستیم و بسیاری از موقعیتها ایجاب میکنند حتی زمانی که شواهد کافی برای انتخاب مطمئن وجود ندارد، تصمیم بگیریم. چه در زندگی حرفهای و چه شخصی، مهم است بدانیم «اثبات» چه معنایی دارد و وقتی حقایق متزلزل میشوند چگونه پیش برویم. به
دنیا با سرعت در حال تغییر است و هوش هیجانی (EQ) امروز بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. با تغییر زمانه، رویکرد شما برای افزایش EQ نیز باید تغییر کند. باورهای سیاسیاش را تغییر دهد. با فراهمکردن فرصتهایی برای تعامل متفاوت افراد با جهان و با ترمیم بهزیستی اجتماعی، میتوانیم ذهنها را برای باورهای متفاوت باز کنیم.
هر یک از ما صدایی در درون خود داریم—صدایی آرام، شفاف و خاموش. آن حس درونی که تو را به سوی چیزی که از پیش میدانی میکشاند، همیشه آنجا بوده و منتظر شنیدهشدن است.
By Angus Fletcher
بررسی ذهن متفکران دوراندیش و نیروهای ویژه ارتش ایالات متحده بسیاری از معماها درباره نحوه کار مغزمان را حل کرده است. از گردآوری این مطالعات موردی روشن میشود که مسیری برای آموزش ذهن وجود دارد تا با اطلاعات محدود هوشمندانه عمل کند و از نظر نوسان و عدمقطعیت، از هوش مصنوعی رایانهای پیشی بگیرد.
نیروهای پنهان همواره تصمیمهای ما را شکل میدهند—خواه بهصورت فشار همسالان، استراتژیهای بازاریابی یا هنجارهای فرهنگی. دستکاری خاموش، فراگیر و خطرناک است. باید راههایی بیابیم تا خود را در برابر تأثیراتی محافظت کنیم که بدون فراهمکردن فرصتی منصفانه برای انتخاب آگاهانه، رفتار ما را هدایت میکنند.
🔻🔻🔻🔻
❤7
🔺🔺🔺🔺
A Trick of the Mind: How the Brain Invents Your Reality
مغز شما مانند یک دانشمند است که پیوسته میکوشد نظریهها و مدلهای خودش را درباره جهان، دیگران و خودِ شما بسازد. درک سازوکارهایی که ذهن ما از طریق آنها ادراکهایمان را میسازد میتواند شیوه مواجهه ما با سلامت روان، تنوع عصبی و روابط را دگرگون کند.
Fawning: Why the Need to Please Makes Us Lose Ourselves—and How to Find Our Way Back
اثر اینگرید کلیتون
اگر تا به حال شما را «مردمپسند» یا «وابسته همدلانه» نامیدهاند، ممکن است در واقع در وضعیت مزمن «تملق/تسلیمگری» زندگی کنید. این یک پاسخِ ناشی از تروماست که بر تغییر شخصیت و رفتارها برای راضیکردن یک تهدید، بهمنظور اجتناب از تعارض، تکیه دارد. وقتی چنین میشود، اصالت میتواند خطرناک و در نتیجه ناممکن به نظر برسد. یافتن راههایی برای تعیین مرزها و بیان حقیقتمان کاملاً حیاتی است.
Psychobabble: Viral Mental Health Myths & the Truths to Set You Free
مشکل این نیست که درمان به جریان اصلی تبدیل شده است، بلکه این است که برخی از فرضهایی که از فرهنگ درمان جذب کردهایم در واقع مانع بهبود، رشد و حل مسائل ما میشوند.
Why Brains Need Friends: The Neuroscience of Social Connection
چرا انزوا تا این حد آسیبزاست؟ چرا تعاملات مجازی جایگزین مناسبی برای دیدار حضوری نیستند؟ مغز ما از وقتگذرانی با یک دوست چه چیزی به دست میآورد؟ علوم اعصابِ زیربنای تعاملات اجتماعی ما مؤلفهای حیاتی به گفتوگوها درباره همهگیری تنهایی و راهکارهای مقابله با آن میافزاید.
When Everyone Knows That Everyone Knows . . .: Common Knowledge and the Mysteries of Money, Power, and Everyday Life
مردم چگونه درباره این فکر میکنند که دیگران چه فکر میکنند؟ درک منطق «دانش مشترک» و هماهنگی برای فهم سیاست، پول و زندگی روزمره اهمیت دارد.
«اگر میخواهید در زندگی به جایی برسید، باید کتابهای زیادی بخوانید»، رولد دال زمانی مشهور گفته بود. تنها مشکل این است که خواندن حتی یک کتاب از ابتدا تا انتها ساعتها زمان میبرد—و شاید این همه وقت در اختیار نداشته باشید.
اما لحظهای تصور کنید: اگر میتوانستید هر روز یک کتاب نوآورانه جدید بخوانید؟ یا بهتر از آن، اگر میتوانستید یک متفکر مشهور جهانی را به گوشهایتان دعوت کنید تا در فقط ۱۵ دقیقه، ۵ نکته کلیدی کارش را شخصاً توضیح دهد؟
با اپلیکیشن Next Big Idea، این خیال را به واقعیت تبدیل کردهایم. با صدها نویسنده برجسته همکاری کردیم تا «Book Bites» را بسازیم؛ خلاصههای صوتی کوتاهی از تازهترین آثار غیرداستانی که توسط خود نویسندگان تهیه و روایت میشوند. مهارتهای رهبری پیشرفته، ترفندهای بهرهوری، علم شادی و بهزیستی و موارد بسیار دیگر را کشف کنید—همه در زمانی به کوتاهی مسیر رفتوآمد به محل
کار یا پیادهروی با سگ.
A Trick of the Mind: How the Brain Invents Your Reality
مغز شما مانند یک دانشمند است که پیوسته میکوشد نظریهها و مدلهای خودش را درباره جهان، دیگران و خودِ شما بسازد. درک سازوکارهایی که ذهن ما از طریق آنها ادراکهایمان را میسازد میتواند شیوه مواجهه ما با سلامت روان، تنوع عصبی و روابط را دگرگون کند.
Fawning: Why the Need to Please Makes Us Lose Ourselves—and How to Find Our Way Back
اثر اینگرید کلیتون
اگر تا به حال شما را «مردمپسند» یا «وابسته همدلانه» نامیدهاند، ممکن است در واقع در وضعیت مزمن «تملق/تسلیمگری» زندگی کنید. این یک پاسخِ ناشی از تروماست که بر تغییر شخصیت و رفتارها برای راضیکردن یک تهدید، بهمنظور اجتناب از تعارض، تکیه دارد. وقتی چنین میشود، اصالت میتواند خطرناک و در نتیجه ناممکن به نظر برسد. یافتن راههایی برای تعیین مرزها و بیان حقیقتمان کاملاً حیاتی است.
Psychobabble: Viral Mental Health Myths & the Truths to Set You Free
مشکل این نیست که درمان به جریان اصلی تبدیل شده است، بلکه این است که برخی از فرضهایی که از فرهنگ درمان جذب کردهایم در واقع مانع بهبود، رشد و حل مسائل ما میشوند.
Why Brains Need Friends: The Neuroscience of Social Connection
چرا انزوا تا این حد آسیبزاست؟ چرا تعاملات مجازی جایگزین مناسبی برای دیدار حضوری نیستند؟ مغز ما از وقتگذرانی با یک دوست چه چیزی به دست میآورد؟ علوم اعصابِ زیربنای تعاملات اجتماعی ما مؤلفهای حیاتی به گفتوگوها درباره همهگیری تنهایی و راهکارهای مقابله با آن میافزاید.
When Everyone Knows That Everyone Knows . . .: Common Knowledge and the Mysteries of Money, Power, and Everyday Life
مردم چگونه درباره این فکر میکنند که دیگران چه فکر میکنند؟ درک منطق «دانش مشترک» و هماهنگی برای فهم سیاست، پول و زندگی روزمره اهمیت دارد.
«اگر میخواهید در زندگی به جایی برسید، باید کتابهای زیادی بخوانید»، رولد دال زمانی مشهور گفته بود. تنها مشکل این است که خواندن حتی یک کتاب از ابتدا تا انتها ساعتها زمان میبرد—و شاید این همه وقت در اختیار نداشته باشید.
اما لحظهای تصور کنید: اگر میتوانستید هر روز یک کتاب نوآورانه جدید بخوانید؟ یا بهتر از آن، اگر میتوانستید یک متفکر مشهور جهانی را به گوشهایتان دعوت کنید تا در فقط ۱۵ دقیقه، ۵ نکته کلیدی کارش را شخصاً توضیح دهد؟
با اپلیکیشن Next Big Idea، این خیال را به واقعیت تبدیل کردهایم. با صدها نویسنده برجسته همکاری کردیم تا «Book Bites» را بسازیم؛ خلاصههای صوتی کوتاهی از تازهترین آثار غیرداستانی که توسط خود نویسندگان تهیه و روایت میشوند. مهارتهای رهبری پیشرفته، ترفندهای بهرهوری، علم شادی و بهزیستی و موارد بسیار دیگر را کشف کنید—همه در زمانی به کوتاهی مسیر رفتوآمد به محل
کار یا پیادهروی با سگ.
❤4