🔰🔰🔰 ۱۷ استراتژی پیشنهادی برای سال ۹۸
✍🏻 مرتضی ایمانی راد
💠 با توجه به روندهای اقتصاد ایران که در این خلاصه نمی توان به انها پرداخت ، استراتژی های زیر را به طور کلی برای واحدهای اقتصادی پیشنهاد میکنم.
❇ اول، هر کس درآمد ارزی داشته باشد سال جاری سال فرصت ها است. بنابراین دسترسی به درآمدهای ارزی یکی از استراتژی های محوری سال جاری است. دسترسی به درآمد ارزی هم الزاما از طریق صادرات نیست، بلکه می شود با مشارکت، سرمایه گذاری روی ابزارهای بین المللی ، انواع جوینت ونچرها و روشهای دیگر به درآمدهای ارزی دست یافت.
❇️ دوم، شرکتهایی که گرفتاری مالی دارند بهتر است استراتژی توسعه و یا افزایش سهم بازار را کنار بگذارند و تنها به بقا فکر کنند.
❇️ سوم، با توجه به کمبود نقدینگی، مدیریت نقدینگی یکی از کلیدهای سال جاری است.
❇️ چهارم، مانیتور کردن محیط، مخصوصا بازار ارز اهمیتی کمتر از تولید ندارد. مرتب باید اقتصاد را رصد کرد.
❇️ پنجم، پیشنهاد میکنم برنامه ریزی را کنار بگذارید. برنامه ریزی در هر زمان و به هر شکلش کاری انجام نمی دهد. بهتر است همانند مغولها تصمیم بگیرید. آنها کشک در دهان و روی اسب استراتژی های خود را می ساختند. در نتیجه باید زمان را از استراتژی گرفت.
❇️ ششم، کنترل هزینه ها بسیار مهم است. بدون کنترل هزینه ها نمی توان بقا را تضمین کرد.
❇️ هفتم، در همین شرایط ایران، فرصت های بسیار زیادی است، فقط باید متفاوت فکر کرد.
❇️ هشتم، بهتر است تا جاییکه می توانید روی وب بروید. این روزها کسب و کار را روی وب بردن اجتناب ناپذیر شده است.
❇️ نهم، تا مواد اولیه را تهیه نکرده باشید فروش نکنید. به مرور زمان ممکن است سود شما به زیان تبدیل شود.
❇️ دهم، تا حد امکان از فروش اعتباری خود داری کنید مگر اینکه هزینه اعتبار را در قیمت خود منظور کرده باشید.
❇️ یازدهم، از هر گونه تعهد ارزی که باید ریالی تسویه شود خود داری کنید.
❇️ دوازدهم، مدیریت موجودی کالا یکی از مبرم ترین فعالیت های سال جاری است. اینکه در هر مقطع چه میزان موجودی در شرکت باشد، در سود آوری شرکت تاثیر بسیار زیادی دارد.
❇️ سیزدهم، با توجه به اینکه بازار ایران در سال ۹۸ کوچکتر می شود، اتخاذ استراتژی های رقابتی از قبیل دست یابی به تکنولوژی های جدید بسیار ضروری است.
❇️ چهاردهم، بهتر است تا جاییکه امکان دارد فروش به دولت کمتر و بیشتر به سمت شرکتها و مصرف کنندگان حرکت کنید.
❇️ پانزدهم، در صورت امکان بخشی از درآمدهای شرکت ارزی باشد و یا به صورت ارز نگهداری شود که در مواقع واردات ضروری بدون پرداخت بهایی بالا بتوان از آن استفاده کرد.
❇️ شانزدهم، استفاده از منابع اعتباری داخلی پیشنهاد می شود و استفاده از منابع اعتباری ارزی بهتر است اجتناب شود، مگر اینکه از اعتبار خارجی برای توسعه صادرات استفاده شود.
❇️ هفدهم، استفاده از تولیدات جایگزین واردات به عنوان یک فرصت./اقتصادبازار
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
✍🏻 مرتضی ایمانی راد
💠 با توجه به روندهای اقتصاد ایران که در این خلاصه نمی توان به انها پرداخت ، استراتژی های زیر را به طور کلی برای واحدهای اقتصادی پیشنهاد میکنم.
❇ اول، هر کس درآمد ارزی داشته باشد سال جاری سال فرصت ها است. بنابراین دسترسی به درآمدهای ارزی یکی از استراتژی های محوری سال جاری است. دسترسی به درآمد ارزی هم الزاما از طریق صادرات نیست، بلکه می شود با مشارکت، سرمایه گذاری روی ابزارهای بین المللی ، انواع جوینت ونچرها و روشهای دیگر به درآمدهای ارزی دست یافت.
❇️ دوم، شرکتهایی که گرفتاری مالی دارند بهتر است استراتژی توسعه و یا افزایش سهم بازار را کنار بگذارند و تنها به بقا فکر کنند.
❇️ سوم، با توجه به کمبود نقدینگی، مدیریت نقدینگی یکی از کلیدهای سال جاری است.
❇️ چهارم، مانیتور کردن محیط، مخصوصا بازار ارز اهمیتی کمتر از تولید ندارد. مرتب باید اقتصاد را رصد کرد.
❇️ پنجم، پیشنهاد میکنم برنامه ریزی را کنار بگذارید. برنامه ریزی در هر زمان و به هر شکلش کاری انجام نمی دهد. بهتر است همانند مغولها تصمیم بگیرید. آنها کشک در دهان و روی اسب استراتژی های خود را می ساختند. در نتیجه باید زمان را از استراتژی گرفت.
❇️ ششم، کنترل هزینه ها بسیار مهم است. بدون کنترل هزینه ها نمی توان بقا را تضمین کرد.
❇️ هفتم، در همین شرایط ایران، فرصت های بسیار زیادی است، فقط باید متفاوت فکر کرد.
❇️ هشتم، بهتر است تا جاییکه می توانید روی وب بروید. این روزها کسب و کار را روی وب بردن اجتناب ناپذیر شده است.
❇️ نهم، تا مواد اولیه را تهیه نکرده باشید فروش نکنید. به مرور زمان ممکن است سود شما به زیان تبدیل شود.
❇️ دهم، تا حد امکان از فروش اعتباری خود داری کنید مگر اینکه هزینه اعتبار را در قیمت خود منظور کرده باشید.
❇️ یازدهم، از هر گونه تعهد ارزی که باید ریالی تسویه شود خود داری کنید.
❇️ دوازدهم، مدیریت موجودی کالا یکی از مبرم ترین فعالیت های سال جاری است. اینکه در هر مقطع چه میزان موجودی در شرکت باشد، در سود آوری شرکت تاثیر بسیار زیادی دارد.
❇️ سیزدهم، با توجه به اینکه بازار ایران در سال ۹۸ کوچکتر می شود، اتخاذ استراتژی های رقابتی از قبیل دست یابی به تکنولوژی های جدید بسیار ضروری است.
❇️ چهاردهم، بهتر است تا جاییکه امکان دارد فروش به دولت کمتر و بیشتر به سمت شرکتها و مصرف کنندگان حرکت کنید.
❇️ پانزدهم، در صورت امکان بخشی از درآمدهای شرکت ارزی باشد و یا به صورت ارز نگهداری شود که در مواقع واردات ضروری بدون پرداخت بهایی بالا بتوان از آن استفاده کرد.
❇️ شانزدهم، استفاده از منابع اعتباری داخلی پیشنهاد می شود و استفاده از منابع اعتباری ارزی بهتر است اجتناب شود، مگر اینکه از اعتبار خارجی برای توسعه صادرات استفاده شود.
❇️ هفدهم، استفاده از تولیدات جایگزین واردات به عنوان یک فرصت./اقتصادبازار
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◀️سه مسئله اساسی اقتصادی هر جامعه
✏️هر جامعه ای چه یک قبیله باشد و چه کشوری بزرگ با جمعیتی زیاد باید سه مسئله اساسی اقتصادی را حل کند.
📍چه کالایی به چه مقدار باید تولید شود؟ یعنی کدام کالاها و خدمات و با چه مقدار باید تولید شوند. (what)
📍چگونه باید این کالاها را تولید کرد؟ یعنی چه کسی با کدام منابع و با چه روش فنی ای باید آنها را تولید کند. (how)
📍برای چه کسانی این کالاها را باید تولید کرد؟ یعنی کیست که از کالاها و خدماتی که تولید می شود بهره مند می شود و این کالاها و خدمات به دست چه کسانی می رسد. به عبارت دیگر مجموع تولید ملی چگونه باید بین افراد و خانواده های مختلف توزیع گردد. (whom)
✏️این سه مسئله در هر جامعه ای مشترک است. یک قبیله آن را براساس آداب و رسوم حل می کند. در یک دیکتاتوری با دستور و حکم تصمیم گیری می شود که چه کالا و خدماتی چگونه و برای چه کسانی تولید شود. در یک دموکراسی که دولت با رأی مردم انتخاب می شود صدور دستورها در زمینه تولید کالا و خدمات از طرف کسانی که به وسیله مردم انتخاب شده اند و براساس تصمیمات قانون گذاران و برنامه نویسان انجام می شود.
✏️در اقتصاد آزاد یا سرمایه داری نیز نظام قیمت یا بازار سود و زیان تعیین می کند کالاها و خدمات به چه مقدار، چگونه و برای چه کسانی تولید شود. البته هیچ گاه یک نظام اقتصادی صد درصد آزاد و خودکار وجود نداشته. حتی در آمریکا که به عنوان کشوری سرمایه داری شناخته می شود دولت در تعیین جریان نظام قیمت نقش عمده ای دارد.
.لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
✏️هر جامعه ای چه یک قبیله باشد و چه کشوری بزرگ با جمعیتی زیاد باید سه مسئله اساسی اقتصادی را حل کند.
📍چه کالایی به چه مقدار باید تولید شود؟ یعنی کدام کالاها و خدمات و با چه مقدار باید تولید شوند. (what)
📍چگونه باید این کالاها را تولید کرد؟ یعنی چه کسی با کدام منابع و با چه روش فنی ای باید آنها را تولید کند. (how)
📍برای چه کسانی این کالاها را باید تولید کرد؟ یعنی کیست که از کالاها و خدماتی که تولید می شود بهره مند می شود و این کالاها و خدمات به دست چه کسانی می رسد. به عبارت دیگر مجموع تولید ملی چگونه باید بین افراد و خانواده های مختلف توزیع گردد. (whom)
✏️این سه مسئله در هر جامعه ای مشترک است. یک قبیله آن را براساس آداب و رسوم حل می کند. در یک دیکتاتوری با دستور و حکم تصمیم گیری می شود که چه کالا و خدماتی چگونه و برای چه کسانی تولید شود. در یک دموکراسی که دولت با رأی مردم انتخاب می شود صدور دستورها در زمینه تولید کالا و خدمات از طرف کسانی که به وسیله مردم انتخاب شده اند و براساس تصمیمات قانون گذاران و برنامه نویسان انجام می شود.
✏️در اقتصاد آزاد یا سرمایه داری نیز نظام قیمت یا بازار سود و زیان تعیین می کند کالاها و خدمات به چه مقدار، چگونه و برای چه کسانی تولید شود. البته هیچ گاه یک نظام اقتصادی صد درصد آزاد و خودکار وجود نداشته. حتی در آمریکا که به عنوان کشوری سرمایه داری شناخته می شود دولت در تعیین جریان نظام قیمت نقش عمده ای دارد.
.لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
🔰🔰 به نقل از یک ایرانی:
در کشوری ماموریت داشتم، برای انجام کار بانکی در قسمتی از شهر دنبال بانک میگشتم دنبال ساختمان شیک با تابلوی زیبا بودم اولین مکان که به چشمم خورد به سمتش حرکت کردم نزدیکتر که شدم متوجه شدم که یک مدرسه است با خودم گفتم احسنت چه مدرسه ی خوبی در ذهن ناخودآگاهم دنبال مکانی شیکتر و مهمتر برای بانک میگشتم با وجود اینکه یکبار از در بانک رد شده بودم اما مجبور شدم از شخصی آدرس بانک را بگیرم که یک تابلو و ساختمان قدیمی و معمولی رو بهم نشان داد تعجب کردم کار بانکی که تموم شد طاقت نیاوردم وبه رییس بانک گفتم چرا ساختمان بانک از مدرسه ضعیفتر است؟!
او هم تعجب کرد و توضیح داد که ما کلا هشت نفر کارمند هستیم که فقط کاغذهای رنگی (پول) رو جابجا میکنیم.
اگر زلزله هم بیاید فقط هشت نفر خواهد مرد ولی در مدرسه پانصد سرمایه گرانقیمت (دانش آموز) با سی چهل استاد هستند که اگر آسیب ببینند خسارتش جبران ناپذیره.
ما بهترین ساختمانها و امکانات رو به مدرسه ها میدیم چون آینده کشورمان در مدارس ساخته میشود.
منم به فکر فرو رفتم که در کشور خودم بهترین ساختمانها برای استانداریها، فرمانداریها، شهرداریها، بانکها و... ساخته میشود؛
و مدرسه کلا فراموش شده و کلاسهای چند شیفته با چهل دانش آموز و ...
#آموزش زیر بنای همه مسائل است...!
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
در کشوری ماموریت داشتم، برای انجام کار بانکی در قسمتی از شهر دنبال بانک میگشتم دنبال ساختمان شیک با تابلوی زیبا بودم اولین مکان که به چشمم خورد به سمتش حرکت کردم نزدیکتر که شدم متوجه شدم که یک مدرسه است با خودم گفتم احسنت چه مدرسه ی خوبی در ذهن ناخودآگاهم دنبال مکانی شیکتر و مهمتر برای بانک میگشتم با وجود اینکه یکبار از در بانک رد شده بودم اما مجبور شدم از شخصی آدرس بانک را بگیرم که یک تابلو و ساختمان قدیمی و معمولی رو بهم نشان داد تعجب کردم کار بانکی که تموم شد طاقت نیاوردم وبه رییس بانک گفتم چرا ساختمان بانک از مدرسه ضعیفتر است؟!
او هم تعجب کرد و توضیح داد که ما کلا هشت نفر کارمند هستیم که فقط کاغذهای رنگی (پول) رو جابجا میکنیم.
اگر زلزله هم بیاید فقط هشت نفر خواهد مرد ولی در مدرسه پانصد سرمایه گرانقیمت (دانش آموز) با سی چهل استاد هستند که اگر آسیب ببینند خسارتش جبران ناپذیره.
ما بهترین ساختمانها و امکانات رو به مدرسه ها میدیم چون آینده کشورمان در مدارس ساخته میشود.
منم به فکر فرو رفتم که در کشور خودم بهترین ساختمانها برای استانداریها، فرمانداریها، شهرداریها، بانکها و... ساخته میشود؛
و مدرسه کلا فراموش شده و کلاسهای چند شیفته با چهل دانش آموز و ...
#آموزش زیر بنای همه مسائل است...!
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
✅هر گردی گردو نیست
🔵اقتصاد ایران را تحریک تقاضا تکان میدهد یا مدیریت عرضه؟
✍️مصطفی نعمتی/ نویسنده نشریه
🔹اقتصاددانان، پس از گذشت حدود 9 دهه از بحران بزرگ 1929، هنوز در مورد علل وقوع آن، توافق ندارند. کینز معتقد بود که در بحران، مردم به دلایل روانی، مخارج خود را کاهش میدهند و از این طریق، تقاضا کاهش پیدا میکند و اقتصاد در رکود فرو میرود و از آنجا که هیچکس جز دولت قادر به افزایش هزینهها نیست، افزایش مخارج دولت باید جایگزین مخارج بخش خصوصی شود تا مجدداً رونق به اقتصاد بازگردد. در کنار آن، اقتصاددانان دیگری چون فریدمن بر این عقیدهاند که سیاستهای انقباض پولی فدرالرزرو آمریکا، آن هم در آستانه بحران، بحران را عمیقتر کرد و به گسترش آن طی زمان دامن زد.
🔹اگر تحریک تقاضا با حضور دولت را بتوان توجیه کرد، حداقل شرط لازم آن، فراوانی نسبی تولید و نبود تنگناهای عرضه در کنار بدبینی عاملان اقتصادی و مصرفکنندگان نسبت به افزایش تقاضاست. وقتی تولید با انواع و اقسام محدودیتها و تنگناها مواجه باشد، حضور دولت به عنوان یک مصرفکننده بزرگ، نهتنها گره از کار نمیگشاید، خود به بزرگترین معضل و تنگنای تولید بدل میشود؛ به ویژه اگر بخش بزرگی از اقتصاد بهطور مستقیم به وسیله دولت کنترل و مدیریت شود یا بدتر از آن، حضور پررنگ دولت در اقتصاد چه در قالب رقیب سایر تولیدکنندگان و چه به رویکردهای سیاسی و دیپلماسی، مهمترین عامل تنگنای تولید باشد، آنگاه، نهتنها تحریک تقاضا گرهگشا نیست که خود به عامل تعمیق رکود بدل میشود.
🔹وضعیتی که امروز ما در ایران با آن مواجهیم؛ وجود تنگناهای بسیار برای بخش عرضه، چشمانداز تورمی و کاهش شدید قدرت خرید پول است. تنگناهای عرضه، از دو سمت سیاستهای داخلی و دیپلماسی خارجی بر اقتصاد تحمیل شدهاند. جهتگیریهای کلان اقتصادی طی چهار دهه گذشته، حتی پیش از تحریمها، کارنامه قابل قبولی از خود بر جای نگذاشتهاند. رشد متوسط سالانه 5/2 درصد همراه با نوسانات بالا (در بازه منفی 5 درصد تا 12 درصد)، در کنار همبستگی شدید آن با درآمدهای نفتی و عدم توانایی یا به بیان بهتر، خواست دولت در پنج دهه گذشته بر کاهش میزان وابستگی اقتصاد کشور به نفت، گویای این حقیقت است که اقتصاد ایران با فشاری که از درون مرزها با آن مواجه بوده، به شدت آسیب دیده و نتوانسته است پتانسیلهای خود را آشکار کند. این یعنی، شواهد آشکارکننده این حقیقت بودهاند که اقتصاد ایران طی چهار دهه گذشته همواره با تنگنا و کمبود عرضه روبهرو بوده است.
🔹وابستگی شدید اقتصاد ایران به ارز نفتی، موجب شده است که صنایع و کسبوکارهای داخلی، به شدت به درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت وابسته باشند و نتیجه آنکه، کاهش عرضه ارز نفتی، این صنایع و کسبوکارها را زمینگیر میکند. در واقع، برخلاف وضعیت شرایط کلاسیک رکودی، رکود اقتصادی در ایران، نه از سمت تقاضا بلکه به دلیل تنگناهای عرضه و دشواری تجارت خارجی و همراه شدن آن با وضعیت تورمی است. چنین رکود تورمی را نمیتوان با سیاستهای تحریک تقاضا مرتفع کرد که حتی سیاستهای تحریک تقاضا، شرایط تورمی را حادتر نیز میکند.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔵اقتصاد ایران را تحریک تقاضا تکان میدهد یا مدیریت عرضه؟
✍️مصطفی نعمتی/ نویسنده نشریه
🔹اقتصاددانان، پس از گذشت حدود 9 دهه از بحران بزرگ 1929، هنوز در مورد علل وقوع آن، توافق ندارند. کینز معتقد بود که در بحران، مردم به دلایل روانی، مخارج خود را کاهش میدهند و از این طریق، تقاضا کاهش پیدا میکند و اقتصاد در رکود فرو میرود و از آنجا که هیچکس جز دولت قادر به افزایش هزینهها نیست، افزایش مخارج دولت باید جایگزین مخارج بخش خصوصی شود تا مجدداً رونق به اقتصاد بازگردد. در کنار آن، اقتصاددانان دیگری چون فریدمن بر این عقیدهاند که سیاستهای انقباض پولی فدرالرزرو آمریکا، آن هم در آستانه بحران، بحران را عمیقتر کرد و به گسترش آن طی زمان دامن زد.
🔹اگر تحریک تقاضا با حضور دولت را بتوان توجیه کرد، حداقل شرط لازم آن، فراوانی نسبی تولید و نبود تنگناهای عرضه در کنار بدبینی عاملان اقتصادی و مصرفکنندگان نسبت به افزایش تقاضاست. وقتی تولید با انواع و اقسام محدودیتها و تنگناها مواجه باشد، حضور دولت به عنوان یک مصرفکننده بزرگ، نهتنها گره از کار نمیگشاید، خود به بزرگترین معضل و تنگنای تولید بدل میشود؛ به ویژه اگر بخش بزرگی از اقتصاد بهطور مستقیم به وسیله دولت کنترل و مدیریت شود یا بدتر از آن، حضور پررنگ دولت در اقتصاد چه در قالب رقیب سایر تولیدکنندگان و چه به رویکردهای سیاسی و دیپلماسی، مهمترین عامل تنگنای تولید باشد، آنگاه، نهتنها تحریک تقاضا گرهگشا نیست که خود به عامل تعمیق رکود بدل میشود.
🔹وضعیتی که امروز ما در ایران با آن مواجهیم؛ وجود تنگناهای بسیار برای بخش عرضه، چشمانداز تورمی و کاهش شدید قدرت خرید پول است. تنگناهای عرضه، از دو سمت سیاستهای داخلی و دیپلماسی خارجی بر اقتصاد تحمیل شدهاند. جهتگیریهای کلان اقتصادی طی چهار دهه گذشته، حتی پیش از تحریمها، کارنامه قابل قبولی از خود بر جای نگذاشتهاند. رشد متوسط سالانه 5/2 درصد همراه با نوسانات بالا (در بازه منفی 5 درصد تا 12 درصد)، در کنار همبستگی شدید آن با درآمدهای نفتی و عدم توانایی یا به بیان بهتر، خواست دولت در پنج دهه گذشته بر کاهش میزان وابستگی اقتصاد کشور به نفت، گویای این حقیقت است که اقتصاد ایران با فشاری که از درون مرزها با آن مواجه بوده، به شدت آسیب دیده و نتوانسته است پتانسیلهای خود را آشکار کند. این یعنی، شواهد آشکارکننده این حقیقت بودهاند که اقتصاد ایران طی چهار دهه گذشته همواره با تنگنا و کمبود عرضه روبهرو بوده است.
🔹وابستگی شدید اقتصاد ایران به ارز نفتی، موجب شده است که صنایع و کسبوکارهای داخلی، به شدت به درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت وابسته باشند و نتیجه آنکه، کاهش عرضه ارز نفتی، این صنایع و کسبوکارها را زمینگیر میکند. در واقع، برخلاف وضعیت شرایط کلاسیک رکودی، رکود اقتصادی در ایران، نه از سمت تقاضا بلکه به دلیل تنگناهای عرضه و دشواری تجارت خارجی و همراه شدن آن با وضعیت تورمی است. چنین رکود تورمی را نمیتوان با سیاستهای تحریک تقاضا مرتفع کرد که حتی سیاستهای تحریک تقاضا، شرایط تورمی را حادتر نیز میکند.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰چالش رشد اقتصادی
🔰ریشههای بازگشت رکود به اقتصاد
✍سیدعلی مدنیزاده، اقتصاددان
🔻زمانیکه یک کشور سیاستگذاری پولی به معنای واقعی کلمه نداشته باشد و ساختار سیاستگذاری پولی عمدتاً بر اساس رفتارهای کجدار و مریز صورت گیرد، به تناوب با رکود تورمی دست و پنجه نرم میکند. رفتارهای کجدار و مریز، به این معنی است که در زمان تورم بالا، سیاستهای پولی به سرعت شکل انقباضی گرفته، که در نهایت با این سیاستها اقتصاد وارد فاز رکود میشود، پس از آن برای خروج از رکود دوباره سیاستهای انبساطی اجرا شده و باعث ایجاد تورم میشود و نهایتاً این سیکل معیوب مدام تکرار میشود.
🔻 در این نوع سیاستگذاری، هنگامیکه یک شوک عرضه به اقتصاد وارد میشود، بانک مرکزی توانایی کنترل آن را نخواهد داشت. به بیان دیگر، در شرایطی که ساختار بانک مرکزی، یک ساختار سنتی و غیرمستقل بوده و هیچ قاعده سیاستگذاری تعریف نشده باشد، یک شوک عرضه مانند تحریم، باعث ایجاد شرایط رکود تورمی خواهد شد.
🔻 در واقعیت چه اتفاقاتی در اقتصاد کشور ما روی داد؟ در گام نخست، اقدامات اولیه جهت کاهش تورم صورت گرفت، اما در گام بعدی اصلاح ساختار بودجهای و اصلاح ساختار پولی و بانکی عملی نشد. بهرغم تاکیدات ویژه در این سالها برای اصلاح ساختار، در مقام عمل اتفاقی نیفتاد. بنابراین دوباره اقتصاد کشور به دلیل انباشت شدن معضلات بانکی، با یک شوک، وارد بحران ارزی و تورمی شد و باز به نقطه رکود تورمی رسیدیم.
🔻 در سالهای آینده رکود ناشی از تحریم اثر خود را از طریق کاهش سرمایهگذاری منعکس کرده و همچنین در کنار آن به دلیل اینکه واردات مواد اولیه و کالاهای سرمایهای سخت و هزینهبر میشود، تولید با چالش روبهرو خواهد شد. علاوه بر این، با یک وقفه زمانی کوتاه، کاهش درآمدهای نفتی کشور ابتدا در قالب کاهش سرمایهگذاری و سپس در قالب کاهش تقاضا اثرگذار خواهد شد. در نتیجه تحریمها، در بازه 12 تا 18 ماه آینده باعث تشدید رکود در اقتصاد خواهد شد.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰ریشههای بازگشت رکود به اقتصاد
✍سیدعلی مدنیزاده، اقتصاددان
🔻زمانیکه یک کشور سیاستگذاری پولی به معنای واقعی کلمه نداشته باشد و ساختار سیاستگذاری پولی عمدتاً بر اساس رفتارهای کجدار و مریز صورت گیرد، به تناوب با رکود تورمی دست و پنجه نرم میکند. رفتارهای کجدار و مریز، به این معنی است که در زمان تورم بالا، سیاستهای پولی به سرعت شکل انقباضی گرفته، که در نهایت با این سیاستها اقتصاد وارد فاز رکود میشود، پس از آن برای خروج از رکود دوباره سیاستهای انبساطی اجرا شده و باعث ایجاد تورم میشود و نهایتاً این سیکل معیوب مدام تکرار میشود.
🔻 در این نوع سیاستگذاری، هنگامیکه یک شوک عرضه به اقتصاد وارد میشود، بانک مرکزی توانایی کنترل آن را نخواهد داشت. به بیان دیگر، در شرایطی که ساختار بانک مرکزی، یک ساختار سنتی و غیرمستقل بوده و هیچ قاعده سیاستگذاری تعریف نشده باشد، یک شوک عرضه مانند تحریم، باعث ایجاد شرایط رکود تورمی خواهد شد.
🔻 در واقعیت چه اتفاقاتی در اقتصاد کشور ما روی داد؟ در گام نخست، اقدامات اولیه جهت کاهش تورم صورت گرفت، اما در گام بعدی اصلاح ساختار بودجهای و اصلاح ساختار پولی و بانکی عملی نشد. بهرغم تاکیدات ویژه در این سالها برای اصلاح ساختار، در مقام عمل اتفاقی نیفتاد. بنابراین دوباره اقتصاد کشور به دلیل انباشت شدن معضلات بانکی، با یک شوک، وارد بحران ارزی و تورمی شد و باز به نقطه رکود تورمی رسیدیم.
🔻 در سالهای آینده رکود ناشی از تحریم اثر خود را از طریق کاهش سرمایهگذاری منعکس کرده و همچنین در کنار آن به دلیل اینکه واردات مواد اولیه و کالاهای سرمایهای سخت و هزینهبر میشود، تولید با چالش روبهرو خواهد شد. علاوه بر این، با یک وقفه زمانی کوتاه، کاهش درآمدهای نفتی کشور ابتدا در قالب کاهش سرمایهگذاری و سپس در قالب کاهش تقاضا اثرگذار خواهد شد. در نتیجه تحریمها، در بازه 12 تا 18 ماه آینده باعث تشدید رکود در اقتصاد خواهد شد.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰 ترمیم زخمهای جامعه
✍ تقی آزاد ارمکی از تابآوری روانی جامعه و خانواده ایرانی در بحرانها میگوید؛
▪️ فضای رسمی رسانهای ما بازی با اخبار را هنوز یاد نگرفته است. از طرفی فضای مجازی فضای گسترده و مهمی است که هنوز در جامعه ما به رسمیت شناخته نشده است. هنوز ما درگیر فیلترینگ تلگرام هستیم. این دوگانگی فضای واقعی و فضای مجازی موجب تناقض در نحوه گردش اطلاعات در جامعه نیز شده است. در موضوع سیل اخیر، ما شاهد حضور کارشناسان و متخصصان قدری در رسانه ملی نبودیم. مردم نتوانستند اطلاعات کافی را از رسانههای اصلی یعنی از رسانه ملی دریافت کنند. مردم نمایندگانی در تلویزیون احساس نمیکنند. در سیل کسی مردم را هوشیار نکرده است. اگر آزادی بیان در رسانههای رسمی وجود نداشته باشد، مردم ناگزیر برای تخلیه روانی خود در فضاهای مجازی دست به تخریب چهرههای سیاسی و اجتماعی و بیان اعتراضات خود میزنند.
▪️ نظام حقوقی ایران به تغییرات اساسی نیاز دارد. نظام حقوقی باید دیدگاه ساختن جامعه را داشته باشد. تا زمانی که این نظام حقوقی نیازهای تودههای اجتماعی را پاسخ ندهد، راه عبوری برای مردم از شرایط فعلی وجود ندارد. نظام حقوقی میتواند در مواقع بحران، امنیت روانی اجتماعی را تامین کند. چراکه در شرایط بحران مردم درگیر مسائلی هستند که به بقای خود و دیگران فکر میکنند زمانی که یک نظام حقوقی همهجانبه وجود داشته باشد، ساحت اجتماعی با اعتماد بیشتری به آن نگاه میکند.
▪️ هزاران عرصه فرهنگی در ایران وجود دارد که میخواهند مردم را بااخلاق و بافرهنگ کنند. اما مدیریت فرهنگی و اجتماعی در ایران فشل است. اما به این معنا نیست که مردم احساس افسردگی و فشلی میکنند. هیچکس در جامعه ما موضوع ازدواج و طلاق را جدی نگرفته است و نظام مدیریتی نمیتواند برای این معضلات کاری انجام دهد. بنابراین مردم به جایی رسیدهاند که راههای متکثری در باب سامان خانواده پی گرفتهاند. عدهای اصلاً وارد تشکیل نظام خانواده نمیشوند. یک عده هم کنشهای جدیدی در ایجاد نظام خانواده در پی گرفتهاند. در حوزه همیاری اجتماعی هم ما شاهد هستیم که جامعه صورت جدیدی از همیاری و مشارکت اجتماعی را طراحی میکند که هزینه آن به دوش خودش است.
▪️ جامعه ما میل به دموکرات شدن ندارد. ما جامعه قوامیافتهای به لحاظ اجتماعی نداریم. به همین دلیل است که رابطه حوزه اجتماعی و سیاسی رابطهای پوپولیستی است و هر دو به آن تن میدهند. جامعه ما بر روی ضرورتها و نیازهایش زیست میکند. ضرورتها و اقتضائات و نیازهای فراوانی که جامعه بر روی او سوار است. درحالیکه دموکراسی اجازه به انباشت دزدی و بحران و فساد نمیدهد. ما در ایران شکست نخبگانی داشتیم و سبب شد زودتر از دیگر کشورهای جهان به پوپولیسم دست پیدا کنیم. این موضوع باعث تشکیل نیروهای جدید اجتماعی میشود. نیروهای اجتماعی که بنا بر اقتضائات محلهای و موقعیتی شکل میگیرد. در همین بحران سیل نیز ما شاهد ظهور نهادهای محلهای و منطقهای خواهیم بود. این ویرانیها که تمام نمیشود. این نیروهای محلی تبدیل به حوزه مهمی برای نقل حوزههای سیاسی و مدیریتی کشور میشوند. در ماجرای زلزله کرمانشاه که هنوز هم جامعه ما از این بحران زخمی است نیز ما شاهد ظهور سرمایهها و نیروهایی بودیم که برای ساختن آمدند./تجارت فردا
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
✍ تقی آزاد ارمکی از تابآوری روانی جامعه و خانواده ایرانی در بحرانها میگوید؛
▪️ فضای رسمی رسانهای ما بازی با اخبار را هنوز یاد نگرفته است. از طرفی فضای مجازی فضای گسترده و مهمی است که هنوز در جامعه ما به رسمیت شناخته نشده است. هنوز ما درگیر فیلترینگ تلگرام هستیم. این دوگانگی فضای واقعی و فضای مجازی موجب تناقض در نحوه گردش اطلاعات در جامعه نیز شده است. در موضوع سیل اخیر، ما شاهد حضور کارشناسان و متخصصان قدری در رسانه ملی نبودیم. مردم نتوانستند اطلاعات کافی را از رسانههای اصلی یعنی از رسانه ملی دریافت کنند. مردم نمایندگانی در تلویزیون احساس نمیکنند. در سیل کسی مردم را هوشیار نکرده است. اگر آزادی بیان در رسانههای رسمی وجود نداشته باشد، مردم ناگزیر برای تخلیه روانی خود در فضاهای مجازی دست به تخریب چهرههای سیاسی و اجتماعی و بیان اعتراضات خود میزنند.
▪️ نظام حقوقی ایران به تغییرات اساسی نیاز دارد. نظام حقوقی باید دیدگاه ساختن جامعه را داشته باشد. تا زمانی که این نظام حقوقی نیازهای تودههای اجتماعی را پاسخ ندهد، راه عبوری برای مردم از شرایط فعلی وجود ندارد. نظام حقوقی میتواند در مواقع بحران، امنیت روانی اجتماعی را تامین کند. چراکه در شرایط بحران مردم درگیر مسائلی هستند که به بقای خود و دیگران فکر میکنند زمانی که یک نظام حقوقی همهجانبه وجود داشته باشد، ساحت اجتماعی با اعتماد بیشتری به آن نگاه میکند.
▪️ هزاران عرصه فرهنگی در ایران وجود دارد که میخواهند مردم را بااخلاق و بافرهنگ کنند. اما مدیریت فرهنگی و اجتماعی در ایران فشل است. اما به این معنا نیست که مردم احساس افسردگی و فشلی میکنند. هیچکس در جامعه ما موضوع ازدواج و طلاق را جدی نگرفته است و نظام مدیریتی نمیتواند برای این معضلات کاری انجام دهد. بنابراین مردم به جایی رسیدهاند که راههای متکثری در باب سامان خانواده پی گرفتهاند. عدهای اصلاً وارد تشکیل نظام خانواده نمیشوند. یک عده هم کنشهای جدیدی در ایجاد نظام خانواده در پی گرفتهاند. در حوزه همیاری اجتماعی هم ما شاهد هستیم که جامعه صورت جدیدی از همیاری و مشارکت اجتماعی را طراحی میکند که هزینه آن به دوش خودش است.
▪️ جامعه ما میل به دموکرات شدن ندارد. ما جامعه قوامیافتهای به لحاظ اجتماعی نداریم. به همین دلیل است که رابطه حوزه اجتماعی و سیاسی رابطهای پوپولیستی است و هر دو به آن تن میدهند. جامعه ما بر روی ضرورتها و نیازهایش زیست میکند. ضرورتها و اقتضائات و نیازهای فراوانی که جامعه بر روی او سوار است. درحالیکه دموکراسی اجازه به انباشت دزدی و بحران و فساد نمیدهد. ما در ایران شکست نخبگانی داشتیم و سبب شد زودتر از دیگر کشورهای جهان به پوپولیسم دست پیدا کنیم. این موضوع باعث تشکیل نیروهای جدید اجتماعی میشود. نیروهای اجتماعی که بنا بر اقتضائات محلهای و موقعیتی شکل میگیرد. در همین بحران سیل نیز ما شاهد ظهور نهادهای محلهای و منطقهای خواهیم بود. این ویرانیها که تمام نمیشود. این نیروهای محلی تبدیل به حوزه مهمی برای نقل حوزههای سیاسی و مدیریتی کشور میشوند. در ماجرای زلزله کرمانشاه که هنوز هم جامعه ما از این بحران زخمی است نیز ما شاهد ظهور سرمایهها و نیروهایی بودیم که برای ساختن آمدند./تجارت فردا
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
~~ گامی به سوی جهانی عادلانه تر ~~
✍ دکتر سیروس امیدوار
▪️عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی تهران
💢« عدالت نخستین فضیلت نهادهای اجتماعی است همان طور که حقیقت نخستین فضیلت نظامهای فکری است. یک نظریه هرقدر خوشساخت و صرفهجویانه باشد، اگر نادرست باشد باید رد یا اصلاح شود. به نحو مشابه، قوانین و نهادها صرفنظر از این که چه میزان کارا و بسامان باشند، اگر ناعادلانه باشند باید اصلاح یا الغاء شوند. هر شخص از یک حرمت مبتنی بر عدالت برخوردار است که حتی رفاه جامعه به منزله یک کل نمیتواند [آن را] پایمال کند. »💢
▪️(جان رالز-نظریهای در باب عدالت-1971- ص3).
لینک عضویت در کانال👇👇
🔹 T.me/edalateRawls
🔹 T.me/edalateRawls
✍ دکتر سیروس امیدوار
▪️عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی تهران
💢« عدالت نخستین فضیلت نهادهای اجتماعی است همان طور که حقیقت نخستین فضیلت نظامهای فکری است. یک نظریه هرقدر خوشساخت و صرفهجویانه باشد، اگر نادرست باشد باید رد یا اصلاح شود. به نحو مشابه، قوانین و نهادها صرفنظر از این که چه میزان کارا و بسامان باشند، اگر ناعادلانه باشند باید اصلاح یا الغاء شوند. هر شخص از یک حرمت مبتنی بر عدالت برخوردار است که حتی رفاه جامعه به منزله یک کل نمیتواند [آن را] پایمال کند. »💢
▪️(جان رالز-نظریهای در باب عدالت-1971- ص3).
لینک عضویت در کانال👇👇
🔹 T.me/edalateRawls
🔹 T.me/edalateRawls
ECONOMY | اقتصاد
~~ گامی به سوی جهانی عادلانه تر ~~ ✍ دکتر سیروس امیدوار ▪️عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی تهران 💢« عدالت نخستین فضیلت نهادهای اجتماعی است همان طور که حقیقت نخستین فضیلت نظامهای فکری است. یک نظریه هرقدر خوشساخت و صرفهجویانه باشد، اگر نادرست باشد باید…
🔰 اگر علاقه مند به موضوعات عدالت هستید،پیشنهاد میکنیم در این کانال عضو شوید.
کانال تلگرامی "گامی به سوی جهانی عادلانه تر"
✍ دکتر سیروس امیدوار
▪️عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی تهران
🔻 @edalateRawls
🔺 @edalateRawls
کانال تلگرامی "گامی به سوی جهانی عادلانه تر"
✍ دکتر سیروس امیدوار
▪️عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی تهران
🔻 @edalateRawls
🔺 @edalateRawls
ECONOMY | اقتصاد pinned «🔰 اگر علاقه مند به موضوعات عدالت هستید،پیشنهاد میکنیم در این کانال عضو شوید. کانال تلگرامی "گامی به سوی جهانی عادلانه تر" ✍ دکتر سیروس امیدوار ▪️عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی تهران 🔻 @edalateRawls 🔺 @edalateRawls»
🔰ما خودمان حوصله نداریم پیشرفت کنیم
✍دکتر محمود سریعالقلم
🔸نزدیک به 130 سال پیش در سال 1875 میلادی ، ژاپنیها یکبار به این نتیجه رسیدند که توسعهیافتگی در بخش خصوصی حاصل میشود و این را یک بار روی کاغذ نوشتند و امروز هم در حال اجرای آن هستند ولی ما از مشروطه تا امروز مرتب سمینار و همایش برگزار میکنیم تا مشخص کنیم توسعهیافتگی خوب است یا بد ...
دلیلش هم این است که با جهان ارتباط نداریم
در نتیجه نمیتوانیم از دیگر کشورها بیاموزیم .
اگر قرار باشد فردی را چند سال به کلاس ببرند و درباره شنا کردن با او صحبت کنند اما هیچگاه به استخر نرود و شنا نکند هرگز نمیتواند شنا را یاد بگیرد
🔸ژاپن از ایران یک بشکه نفت میخرد به قیمت 60 دلار و آن را تبدیل به 600 دلار میکند و به دنیا میفروشد
🔸اما ما در ایران راحتتر میتوانیم همین کار را انجام دهیم چون ما هم خودمان تا یک قرن سوخت فسیلی در اختیار داریم هم به آبهای بینالمللی دسترسی مستقیم داریم بنابراین اگر توسعه هدفمان باشد این همه سمینار و برنامه نیاز نداریم چون همۀ مسائل تقریبا مشخص هستند
💥ولی سوال اصلی این است آیا ما ایرانیها واقعا میخواهیم پیشرفت کنیم ؟؟
🔸پیشرفت یعنی تغییر .
ما چقدر علاقهمندیم تغییر کنیم ؟
همه میدانیم که کره جنوبی 40 سال پیش چه وضعی داشت ولی وضع امروزش به این خاطر است که هم مردمش و هم حکومتش خواستند تغییر کنند
🔸در نتیجه این کشور 40 میلیونی امروز 800 میلیون دلار تولید ناخالص ملی دارد و ایران 80 میلیونی 400 میلیون تولید ناخالص دارد
که اگر نفت نبود به 100 میلیون دلار می رسید
🔸 باور کنید نمیتوان گفت که ما میخواهیم پیشرفت کنیم ولی نرخ مطالعه در افغانستان از ایران بیشتر باشد .دموکراسی در کشوری به وجود میآید که طبقه متوسط آن به آگاهی رسیده باشند ، مشروطه شکست خورد چون از ده میلیون نفر مردم ایران در آن زمان فقط 10 هزار نفر سواد داشتند
🔸 اما جمهوری چک به این دلیل شش ماه بعد از فروپاشی شوروی به دموکراسی رسید که جامعه آمادگی پذیرش آن را داشت و وقتی واسلاو هاول از دموکراسی حرف زد مردم همه میدانستند یعنی چه و آنرا پذیرفتند .
🔸 تا این آگاهی به خصوص در قشر متوسط ما وجود نداشته باشد هیچ حرکت رو به جلویی انجام نخواهد شد .
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
✍دکتر محمود سریعالقلم
🔸نزدیک به 130 سال پیش در سال 1875 میلادی ، ژاپنیها یکبار به این نتیجه رسیدند که توسعهیافتگی در بخش خصوصی حاصل میشود و این را یک بار روی کاغذ نوشتند و امروز هم در حال اجرای آن هستند ولی ما از مشروطه تا امروز مرتب سمینار و همایش برگزار میکنیم تا مشخص کنیم توسعهیافتگی خوب است یا بد ...
دلیلش هم این است که با جهان ارتباط نداریم
در نتیجه نمیتوانیم از دیگر کشورها بیاموزیم .
اگر قرار باشد فردی را چند سال به کلاس ببرند و درباره شنا کردن با او صحبت کنند اما هیچگاه به استخر نرود و شنا نکند هرگز نمیتواند شنا را یاد بگیرد
🔸ژاپن از ایران یک بشکه نفت میخرد به قیمت 60 دلار و آن را تبدیل به 600 دلار میکند و به دنیا میفروشد
🔸اما ما در ایران راحتتر میتوانیم همین کار را انجام دهیم چون ما هم خودمان تا یک قرن سوخت فسیلی در اختیار داریم هم به آبهای بینالمللی دسترسی مستقیم داریم بنابراین اگر توسعه هدفمان باشد این همه سمینار و برنامه نیاز نداریم چون همۀ مسائل تقریبا مشخص هستند
💥ولی سوال اصلی این است آیا ما ایرانیها واقعا میخواهیم پیشرفت کنیم ؟؟
🔸پیشرفت یعنی تغییر .
ما چقدر علاقهمندیم تغییر کنیم ؟
همه میدانیم که کره جنوبی 40 سال پیش چه وضعی داشت ولی وضع امروزش به این خاطر است که هم مردمش و هم حکومتش خواستند تغییر کنند
🔸در نتیجه این کشور 40 میلیونی امروز 800 میلیون دلار تولید ناخالص ملی دارد و ایران 80 میلیونی 400 میلیون تولید ناخالص دارد
که اگر نفت نبود به 100 میلیون دلار می رسید
🔸 باور کنید نمیتوان گفت که ما میخواهیم پیشرفت کنیم ولی نرخ مطالعه در افغانستان از ایران بیشتر باشد .دموکراسی در کشوری به وجود میآید که طبقه متوسط آن به آگاهی رسیده باشند ، مشروطه شکست خورد چون از ده میلیون نفر مردم ایران در آن زمان فقط 10 هزار نفر سواد داشتند
🔸 اما جمهوری چک به این دلیل شش ماه بعد از فروپاشی شوروی به دموکراسی رسید که جامعه آمادگی پذیرش آن را داشت و وقتی واسلاو هاول از دموکراسی حرف زد مردم همه میدانستند یعنی چه و آنرا پذیرفتند .
🔸 تا این آگاهی به خصوص در قشر متوسط ما وجود نداشته باشد هیچ حرکت رو به جلویی انجام نخواهد شد .
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#یک_دقیقه_مطالعه
خطر «جنگل» شدن جامعه را جدی بگیریم❗️
✍ مصطفی داننده
⭕️این روزها بسیاری از کسانی که هشت شان گرو نه شان است، بسیاری از کسانی که چرخ زندگیشان درست نمیچرخد، بسیاری از کسانی که کمرشان زیر بار قرض شکسته است، همان هایی هستند که در بلبشوی اقتصاد ایران درست زندگی کردند. دلار نخریدند، سکه روی سکه نگذاشتند، برای سود بیشتر ملک و ماشین نخریدند، نفروختند و تنها و تنها زندگی کردند.
⭕️خیلیها در الاکلنگ قیمت دلار سرمایهشان را به بازار ارز نریختند و سعی کردند دلالی نکنند. آنها نمیخواستند سهمی در گرانی اجناس داشته باشند.
⭕️خیلیها وقتی سایت ثبت نام خودرو باز شد، ثبت نام نکردند تا بازار دچار شوک نشود. خیلیها برای اینکه پول بیشتر در بیاورند خانه دوم و سوم نخریدند تا قیمت خانه سر به فلک نگذارد.
⭕️خیلیها به سخنان مسؤولان کشور اعتماد کردند و دلار، سکه و طلا نخریدند تا بازار به آرامش برسد.
⭕️حالا همین آدمها که سعی کردند در این جامعه پر گرگ، انسان باشند، بیش ازهمه مشکل دارند. به نظر میرسد جامعه این روزهای ایران، آدمهای خوب را پس میزند و همه را ترغیب میکند به بد بودن و به دغل بودن.
⭕️امروز آنهایی که فروختند، خوردند و بردند، سرکوفت خانواده را نمیشنوند. نگران شام شب خودشان نیستند، نگران بالا رفتن قیمت پوشک نیستند و پا را روی پا گذاشتهاند و از زندگی در ایران لذت میبرند.
⭕️سبک زندگی در ایران به گونهای شده است که آدم خوب بودن و خوب ماندن راحت نیست. آدمهای خوب معمولا ضرر میکنند و هزینه درست زندگی کردن خود را میپردازند.
⭕️باید از خودمان بپرسیم چرا جامعه امروز ایران به اینجا رسیده است؟
⭕️چرا انسانهای خوب برای خوب بودن مجبور به سرکوفت شنیدن هستند و آدمهای بد تشویق میشوند؟ پول، وجدان جامعه ایران را خریده است.
⭕️به نظر میرسد بخشی از مردم وجدان خود را جلوی خانه خوب در شمال شهر و ماشین آخرین مدل قربانی کردهاند.
⭕️این سبک زندگی کم کم باعث میشود تعداد آدمهای خوب و با وجدان در کشور کم شود. چون آنها هم مجبور هستند برای ساختن زندگی خود، چشم خود را بر روی وجدان ببندند و آجر روی آجر بگذارند.
⭕️جامعه بی وجدان بیشتر شبیه جنگل است. هر کسی برای رسیدن به هدف خود زندگی میکند و کاری به دیگران ندارد.
⭕️واقعا باید دست به دست هم بدهیم و وجدان جامعه را بیدار کنیم. به مردم یادآوری کنیم که کم فروشی، گران فروشی، پارتی بازی و ... در زمانهای نه چندان دور در همین جامعه زشت و پلید بود. خانوادههای سعی میکردند پول کم فروشی به سر سفره نیاید.
⭕️باید فرد فردمان کلاهمان را قاضی کنیم و از خود بپرسیم چه بلایی سر وجدانمان آوردهایم؟ چرا وجدان ما که روی کوچکترین کارهای بد هم حساس بود حالا خود را به کوچه علی چپ زده است و انگار نه انگار.
⭕️فکری به حال خودمان کنیم تا اوضاع از این بدتر نشده است.
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
خطر «جنگل» شدن جامعه را جدی بگیریم❗️
✍ مصطفی داننده
⭕️این روزها بسیاری از کسانی که هشت شان گرو نه شان است، بسیاری از کسانی که چرخ زندگیشان درست نمیچرخد، بسیاری از کسانی که کمرشان زیر بار قرض شکسته است، همان هایی هستند که در بلبشوی اقتصاد ایران درست زندگی کردند. دلار نخریدند، سکه روی سکه نگذاشتند، برای سود بیشتر ملک و ماشین نخریدند، نفروختند و تنها و تنها زندگی کردند.
⭕️خیلیها در الاکلنگ قیمت دلار سرمایهشان را به بازار ارز نریختند و سعی کردند دلالی نکنند. آنها نمیخواستند سهمی در گرانی اجناس داشته باشند.
⭕️خیلیها وقتی سایت ثبت نام خودرو باز شد، ثبت نام نکردند تا بازار دچار شوک نشود. خیلیها برای اینکه پول بیشتر در بیاورند خانه دوم و سوم نخریدند تا قیمت خانه سر به فلک نگذارد.
⭕️خیلیها به سخنان مسؤولان کشور اعتماد کردند و دلار، سکه و طلا نخریدند تا بازار به آرامش برسد.
⭕️حالا همین آدمها که سعی کردند در این جامعه پر گرگ، انسان باشند، بیش ازهمه مشکل دارند. به نظر میرسد جامعه این روزهای ایران، آدمهای خوب را پس میزند و همه را ترغیب میکند به بد بودن و به دغل بودن.
⭕️امروز آنهایی که فروختند، خوردند و بردند، سرکوفت خانواده را نمیشنوند. نگران شام شب خودشان نیستند، نگران بالا رفتن قیمت پوشک نیستند و پا را روی پا گذاشتهاند و از زندگی در ایران لذت میبرند.
⭕️سبک زندگی در ایران به گونهای شده است که آدم خوب بودن و خوب ماندن راحت نیست. آدمهای خوب معمولا ضرر میکنند و هزینه درست زندگی کردن خود را میپردازند.
⭕️باید از خودمان بپرسیم چرا جامعه امروز ایران به اینجا رسیده است؟
⭕️چرا انسانهای خوب برای خوب بودن مجبور به سرکوفت شنیدن هستند و آدمهای بد تشویق میشوند؟ پول، وجدان جامعه ایران را خریده است.
⭕️به نظر میرسد بخشی از مردم وجدان خود را جلوی خانه خوب در شمال شهر و ماشین آخرین مدل قربانی کردهاند.
⭕️این سبک زندگی کم کم باعث میشود تعداد آدمهای خوب و با وجدان در کشور کم شود. چون آنها هم مجبور هستند برای ساختن زندگی خود، چشم خود را بر روی وجدان ببندند و آجر روی آجر بگذارند.
⭕️جامعه بی وجدان بیشتر شبیه جنگل است. هر کسی برای رسیدن به هدف خود زندگی میکند و کاری به دیگران ندارد.
⭕️واقعا باید دست به دست هم بدهیم و وجدان جامعه را بیدار کنیم. به مردم یادآوری کنیم که کم فروشی، گران فروشی، پارتی بازی و ... در زمانهای نه چندان دور در همین جامعه زشت و پلید بود. خانوادههای سعی میکردند پول کم فروشی به سر سفره نیاید.
⭕️باید فرد فردمان کلاهمان را قاضی کنیم و از خود بپرسیم چه بلایی سر وجدانمان آوردهایم؟ چرا وجدان ما که روی کوچکترین کارهای بد هم حساس بود حالا خود را به کوچه علی چپ زده است و انگار نه انگار.
⭕️فکری به حال خودمان کنیم تا اوضاع از این بدتر نشده است.
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
🔰 آمریکا با اینستکس موافقت کرد.
▪️بعیدینژاد: موافقت مشروط آمریکا با اینستکس متاثر از اقدام اخیر ایران است
سفیر ایران در لندن در صفحه توئیتر خود با اشاره به اظهارات مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا که در دیدار با همتای بریتانیایی خود در لندن گفته بود "با اینستکس برای اهداف بشردوستانه مشکلی نداریم" نوشت:
🔹بلافاصله بعد از اقدام ایران در تعلیق دو اقدام خود بر اساس برجام، وزیر خارجه آمریکا پس از ملاقات امروز خود با وزیر خارجه انگلیس در لندن برای اولین بار اعلام کرد که آمریکا با راه اندازی مرحله اول اینستکس که به تبادل کالاهای اساسی و دارو اختصاص مییابد مشکلی ندارد.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
▪️بعیدینژاد: موافقت مشروط آمریکا با اینستکس متاثر از اقدام اخیر ایران است
سفیر ایران در لندن در صفحه توئیتر خود با اشاره به اظهارات مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا که در دیدار با همتای بریتانیایی خود در لندن گفته بود "با اینستکس برای اهداف بشردوستانه مشکلی نداریم" نوشت:
🔹بلافاصله بعد از اقدام ایران در تعلیق دو اقدام خود بر اساس برجام، وزیر خارجه آمریکا پس از ملاقات امروز خود با وزیر خارجه انگلیس در لندن برای اولین بار اعلام کرد که آمریکا با راه اندازی مرحله اول اینستکس که به تبادل کالاهای اساسی و دارو اختصاص مییابد مشکلی ندارد.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰در باب راه خروج از مهلکه توسعه نیافتگی
✍امیر حسین خالقی
اسنپ و تپسی دو نوآوری جالب اند، توانسته اند در این وضع بد اقتصادی کارستان کنند، خیلی ها به عنوان شغل اول یا دوم با این دو شرکت همکاری دارند و کم یا زیاد درآمدی کسب می کنند. وضع مسافران هم بد نیست، یک گزینه اقتصادی برایشان فراهم شده که خدمتی استاندارد و بسیار بهتر از روش سنتی آژانس و دربستی و ... ارائه می دهد.
اگر این تاکسی یاب های اینترنتی نبودند خیلی از رانندگان فعلی بعید بود وارد کار جابه جایی مسافر شوند و دردسر سروکله زدن با دیگر رقبا را برای خود بخرند، زد وخورد و ناسزا بر سر قاپیدن مسافر در این بیزینس اتفاق نادری نیست. همین طور بسیاری مسافران هم بعید بود سمت استفاده از آژانس با قیمت بالا بروند یا از تاکسی های شهری استفاده کند که کولر روشن کردن برایشان مسئله ای ناموسی بود. برای خیلی ها ماشین شخصی گزینه بهتری بود.
در واقع با نوآوری این شرکت ها، کسانی اعم از راننده و مسافر که پیشتر مشتری/ مصرف کننده خدمات حمل و نقل شهری نبودند وارد بازی شدند و یک بازار جدید ایجاد شد. استفاده خلاقانه از فناوری جدید که ناممکن های قبلی را ممکن می کرد به کمک آمد و برای بسیاری شغل ایجاد شد. بیزنس های تازه دیگری هم بر اساس همین تجربه های موفق ایجاد شدند و از خدمات این دو هم بهره می گرفتند. جالب اینجا بود که در ابتدا کسی تصور نمی کرد سرمایه گذاری روی این کار موفق شود، بعید بود قرتی بازی های مثل اوبر در ایران جواب می داد، ولی کار به شکل دیگری گشت.
این نوع نوآوری ها همان چیزی است که آن کلیتن کریستینسن، استاد بنام نوآوری هاروارد، اسمشان را "نوآوری های بازارساز" گذاشته است، آنهایی که خدمات و کالاهایی که پیشتر برای عده ای خاص موجود بود را در دسترس دیگران قرار می دهند. قضیه فقط مربوط به امروز و استفاده تکنولوژی های جدید هم نیست، هنری فورد هم در میانه قرن 20 کاری مشابه کرد و اتومبیلی ساخت که همه می توانستند آن را بخرند، کاری که در کشوری بدون جاده کافی ناممکن می نمود. آمادئو جیانینی بنیانگذار بانک آمریکا (بی اُ ای) هم خدمات وام و بانکداری را که فقط برای ثروتمندان فراهم بود را برای دیگران هم دسترس پذیر کرد. بانکداری امروز را مدیون نبوغ و الهام بخشی اوییم. او هم غیرممکن را ممکن کرده بود.
اما همه نوآوری ها این طور نیستند، برخی دیگر که به آنها نواوری کارایی محور می گویند بهبود عملیاتی و کاهش هزینه ها را به همراه دارند و لزوما بازار جدیدی خلق نمی کنند. اما کریستینسن ادعا می کند برای توسعه پیدا یک کشور علیرغم اینکه هر دو نوع نوآوری نیاز اند، ولی نوآوری بازارساز اصل مطلب است، به طوریکه تکیه بیش از حد بر نوع دیگر حتی می تواند خسارت بار باشد؛ مکزیک را هم به عنوان نمونه مثال می زند که با جمعیت سرشار و عایدات نفت و جذب سرمایه گذاری کلان چند ده میلیاردی از همسایه ثروتمندش امریکا همچنان با مشکل فقر دست و پنجه نرم می کند. حرفش اینست که مکزیکی ها البته غیرخلاق نیستند، ولی روی نوآوری بازارساز تکیه نکرده اند، برای همین است که مثلا انحلال نفتا برایشان فاجعه می شود و اگر فلان کمپانی بخواهد کارخانه اش را به چین منتقل کند مصیبت زده می شوند.
استاد اعظم معتقد است توسعه یک کشور راهی جز خلاقیت آن هم از نوع بازارساز آن ندارد، نکته اش هم این است که دولت ها در این حوزه نمی توانند کاری کنند، تزریق پول فراوان هم در اقتصاد تا وقتی کارآفرینان خلاقی نباشند که کار را پیش ببرند فقط کار را خراب تر می کند، کسانی می گفتند بعد از 2003 افغانستان تا ده سال دیگر کره جنوبی دوم می شود، ولی با میلیارد دلار هزینه و استفاده از قانون ها و نهادهای "غربی" امروز وضعیت چیزی کم از فاجعه ندارد؛ فساد بالاست، اسلامگراهای تندرو فعال اند و البته امیدی به بهبود هم نیست.
پس اگر راه توسعه از نوآوری می گذارد چه باید کرد؟ روشن است: باید اجازه داد آدم ها سعی و خطا کنند و آنها را با انبوه مقررات و صلاحدید بوروکرات های دولت خفه نکرد. به ویژه دور "حمایت های دولتی" را خط کشید، دولت پای نوآوران را نگیرد، لازم به گرفتن دست آنها نیست. به ویژه به بهانه تحریم و "منافع ملی" سنگ جلوی پای کارآفرینان نیندازیم. در این میانه "تمرکز ثروت" و "بزرگ شدن برخی شرکت ها و افراد" هم طبیعی است، تنگ چشمانی هستند که شاید دل خوشی از موفقیت دیگران نداشته باشند، ایرادی ندارد، ولی نباید اجازه سوء استفاده از قانون را پیدا کنند. سیاسیون عزیز در این برزخی که گرفتارش هستیم، شاید خیلی ها بگویند وقتش است دولت کاری کند، ولی درست برعکس الان وقتی است که باید دولت کار را به دست کاردان و ثروت آفرینان واقعی بسپارد، والله اعلم.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
✍امیر حسین خالقی
اسنپ و تپسی دو نوآوری جالب اند، توانسته اند در این وضع بد اقتصادی کارستان کنند، خیلی ها به عنوان شغل اول یا دوم با این دو شرکت همکاری دارند و کم یا زیاد درآمدی کسب می کنند. وضع مسافران هم بد نیست، یک گزینه اقتصادی برایشان فراهم شده که خدمتی استاندارد و بسیار بهتر از روش سنتی آژانس و دربستی و ... ارائه می دهد.
اگر این تاکسی یاب های اینترنتی نبودند خیلی از رانندگان فعلی بعید بود وارد کار جابه جایی مسافر شوند و دردسر سروکله زدن با دیگر رقبا را برای خود بخرند، زد وخورد و ناسزا بر سر قاپیدن مسافر در این بیزینس اتفاق نادری نیست. همین طور بسیاری مسافران هم بعید بود سمت استفاده از آژانس با قیمت بالا بروند یا از تاکسی های شهری استفاده کند که کولر روشن کردن برایشان مسئله ای ناموسی بود. برای خیلی ها ماشین شخصی گزینه بهتری بود.
در واقع با نوآوری این شرکت ها، کسانی اعم از راننده و مسافر که پیشتر مشتری/ مصرف کننده خدمات حمل و نقل شهری نبودند وارد بازی شدند و یک بازار جدید ایجاد شد. استفاده خلاقانه از فناوری جدید که ناممکن های قبلی را ممکن می کرد به کمک آمد و برای بسیاری شغل ایجاد شد. بیزنس های تازه دیگری هم بر اساس همین تجربه های موفق ایجاد شدند و از خدمات این دو هم بهره می گرفتند. جالب اینجا بود که در ابتدا کسی تصور نمی کرد سرمایه گذاری روی این کار موفق شود، بعید بود قرتی بازی های مثل اوبر در ایران جواب می داد، ولی کار به شکل دیگری گشت.
این نوع نوآوری ها همان چیزی است که آن کلیتن کریستینسن، استاد بنام نوآوری هاروارد، اسمشان را "نوآوری های بازارساز" گذاشته است، آنهایی که خدمات و کالاهایی که پیشتر برای عده ای خاص موجود بود را در دسترس دیگران قرار می دهند. قضیه فقط مربوط به امروز و استفاده تکنولوژی های جدید هم نیست، هنری فورد هم در میانه قرن 20 کاری مشابه کرد و اتومبیلی ساخت که همه می توانستند آن را بخرند، کاری که در کشوری بدون جاده کافی ناممکن می نمود. آمادئو جیانینی بنیانگذار بانک آمریکا (بی اُ ای) هم خدمات وام و بانکداری را که فقط برای ثروتمندان فراهم بود را برای دیگران هم دسترس پذیر کرد. بانکداری امروز را مدیون نبوغ و الهام بخشی اوییم. او هم غیرممکن را ممکن کرده بود.
اما همه نوآوری ها این طور نیستند، برخی دیگر که به آنها نواوری کارایی محور می گویند بهبود عملیاتی و کاهش هزینه ها را به همراه دارند و لزوما بازار جدیدی خلق نمی کنند. اما کریستینسن ادعا می کند برای توسعه پیدا یک کشور علیرغم اینکه هر دو نوع نوآوری نیاز اند، ولی نوآوری بازارساز اصل مطلب است، به طوریکه تکیه بیش از حد بر نوع دیگر حتی می تواند خسارت بار باشد؛ مکزیک را هم به عنوان نمونه مثال می زند که با جمعیت سرشار و عایدات نفت و جذب سرمایه گذاری کلان چند ده میلیاردی از همسایه ثروتمندش امریکا همچنان با مشکل فقر دست و پنجه نرم می کند. حرفش اینست که مکزیکی ها البته غیرخلاق نیستند، ولی روی نوآوری بازارساز تکیه نکرده اند، برای همین است که مثلا انحلال نفتا برایشان فاجعه می شود و اگر فلان کمپانی بخواهد کارخانه اش را به چین منتقل کند مصیبت زده می شوند.
استاد اعظم معتقد است توسعه یک کشور راهی جز خلاقیت آن هم از نوع بازارساز آن ندارد، نکته اش هم این است که دولت ها در این حوزه نمی توانند کاری کنند، تزریق پول فراوان هم در اقتصاد تا وقتی کارآفرینان خلاقی نباشند که کار را پیش ببرند فقط کار را خراب تر می کند، کسانی می گفتند بعد از 2003 افغانستان تا ده سال دیگر کره جنوبی دوم می شود، ولی با میلیارد دلار هزینه و استفاده از قانون ها و نهادهای "غربی" امروز وضعیت چیزی کم از فاجعه ندارد؛ فساد بالاست، اسلامگراهای تندرو فعال اند و البته امیدی به بهبود هم نیست.
پس اگر راه توسعه از نوآوری می گذارد چه باید کرد؟ روشن است: باید اجازه داد آدم ها سعی و خطا کنند و آنها را با انبوه مقررات و صلاحدید بوروکرات های دولت خفه نکرد. به ویژه دور "حمایت های دولتی" را خط کشید، دولت پای نوآوران را نگیرد، لازم به گرفتن دست آنها نیست. به ویژه به بهانه تحریم و "منافع ملی" سنگ جلوی پای کارآفرینان نیندازیم. در این میانه "تمرکز ثروت" و "بزرگ شدن برخی شرکت ها و افراد" هم طبیعی است، تنگ چشمانی هستند که شاید دل خوشی از موفقیت دیگران نداشته باشند، ایرادی ندارد، ولی نباید اجازه سوء استفاده از قانون را پیدا کنند. سیاسیون عزیز در این برزخی که گرفتارش هستیم، شاید خیلی ها بگویند وقتش است دولت کاری کند، ولی درست برعکس الان وقتی است که باید دولت کار را به دست کاردان و ثروت آفرینان واقعی بسپارد، والله اعلم.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7