ECONOMY | اقتصاد
6.31K subscribers
1.42K photos
659 videos
1.25K files
253 links
*…دانایی؛ فهم و شعور است، ربطى به مدرك تحصيلى ندارد…*


تبلیغات پذیرفته میشود.

(از ۲۴ ساعت قبل برای رزرو هماهنگی صورت گیرد.) 👇👇
@Ad_dmin
Download Telegram
🔰 اندازه گیری دموکراسی با خط کش مالیات
لطفعلی بخشی

▪️ متأسفانه اغلب کشورهای نفتی به خصوص درحال توسعه به دلیل دارا بودن منابع کلان نفتی نیاز چندانی به مالیات نداشته‌اند و به همین دلیل روی آن متمرکز نشده‌اند. اما درکشورهایی که منابعی همچون نفت و گاز ندارند مجبورند که کشورخود را با مالیات اداره کنند و برهمین اساس قوانین و سازوکارهای دقیقی برای دریافت مالیات دارند. البته دراین میان استثنائاتی هم مانند نروژ داریم که با وجود دارا بودن ذخایر نفتی در مالیات ستانی بسیار مترقی و پیشرو است.

▪️ مالیات نقش غیرقابل انکاری در نحوه اداره کشورها دارد که این نقش علاوه بر بخش اقتصادی بخش‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را نیز در برمی گیرد و بدین ترتیب به‌طور کلی رفتار دولت‌ها و حکومت‌ها را تغییر می‌دهد. برای مثال درصورتی که عراق به جای درآمدهای نفتی با مالیات اداره می‌شد هیچگاه نمی‌توانست در مدت کوتاهی دو جنگ با همسایگان خود یعنی ایران و کویت راه بیندازد.

▪️ چرا که اگر با مالیات مردم کشور اداره می‌شد حاکمان این کشور باید پاسخگو می‌بودند اما چون درآمدهای بی‌حساب و کتاب نفت دراختیار صدام بود به فکر ماجراجویی‌های سیاسی خود بود.علاوه براین مالیات رابطه مستقیمی با دموکراسی دارد. به این معنا که هرچه سهم مالیات در اداره کشور بیشتر باشد حکومت‌ها دموکرات‌تر می‌شوند. اگر مردم مالیات بیشتری بپردازند روی عملکرد دولت‌ها حساس‌تر می‌شوند و آن را با دقت دنبال می‌کنند. برهمین اساس برخی اعتقاد دارند باید پول نفت را میان مردم توزیع کرد و مالیات آن را گرفت.

▪️ نهاد دولت برای تأمین مخارج خود نیازمند منابعی است که نحوه تأمین آنها در طول تاریخ تحولات زیادی یافته است. مهمترین منبع مالی حکومت‌ها مالیات است که مقدار و روش اخذ آن با نحوه مشارکت مردم در حکومت رابطه قابل تأملی دارد. به عبارتی می‌توان ساختار حکومت‌ها را به نحوه دریافت مالیات و تأمین مخارج دولت ارتباط داد.
پرداخت مالیات از سوی مردم به حکومت تابعی از وضعیت اقتصادی آنان و خدمات دریافتی از حکومت است.هر زمان که حکومت‌ها مالیات بیشتری از مردم مطالبه کنند آنان به هزینه‌های حکومت و قضاوت در مورد عملکرد آن حساس‌تر می‌شوند. به‌عبارت دیگر مقدار مالیات دریافتی و عکس‌العمل مردم در قبال چگونگی به مصرف رساندن آن را می‌توان میزان الحراره سیاسی حکومت‌ها نامید.

▪️ زمانی که مالیات دریافتی درحد توان مردم باشد و در راه رفاه و آبادانی کشور خرج ‌شود، حکومت‌ها با مشکل چندانی روبه‌رو نخواهند بود، لیکن زمانی که عامه مردم‌ اعتقاد چندانی به صلاحیت و عملکرد حکام نداشته باشند، دریافت مالیات بسیار دشوار می‌شود و اگر مالیات دریافتی از توان پرداخت مردم نیز بیشتر باشد، بدون شک مقاومت‌ها و شورش‌هایی علیه دولت‌ها و حکومت‌ها بروز خواهد کرد.

▪️ مبارزات مردمی برای محدود‌سازی حکومت‌ها در تعیین مالیات و نحوه خرج آن بطور ضمنی به معنی حق تعیین مالیات و نظارت بر خرج آن توسط نمایندگان منتخب ملت است که امروزه به عنوان مهمترین پدیده مردم سالاری در جهان شناخته شده است.هر مقدار که حکومتی برای تأمین هزینه‌های خود بیشتر نیازمند اخذ مالیات از مردم باشد، به همان نسبت مجبور خواهد بود بیشتر رأی و نظر آنان را در حکومت دخالت دهد.
متن کامل:
https://goo.gl/evmGZJ

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥پیش بینی بازار طلا، ارز، بورس و مسکن در سال آینده توسط دکتر مرتضی ایمانی راد، اقتصاددان و مدیر موسسه مطالعاتی بامداد

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
#یک_دقیقه_مطالعه

💹 تعریف ساده اقتصاد!

▪️در شهری توریستی در گوشه ای از دنیا درست هنگامی که همه در یک بدهکاری بسر می برند و هر کدام برمبنای اعتبارشان زندگی را گذران می کنند و پولی در بساط هیچکس نبود.
ناگهان، یک مرد بسیار ثروتمندی وارد شهر می شود. او وارد تنها هتلی که در این شهر ساحلی است می شود، اسکناس 100 یوروئی را روی پیشخوان هتل می گذارد و برای بازدید اتاق هتل و انتخاب آن به طبقه بالا می رود.

▪️صاحب هتل اسکناس 100 یوروئی را برمی دارد و در این فاصله می رود و بدهی خودش را به قصاب می پردازد. قصاب اسکناس 100 یوروئی را برمی دارد و با عجله سراغ دامداری می رود و بدهی خود را به او می پردازد.

▪️دامدار، اسکناس 100 یوروئی را با شتاب برای پرداخت بدهی اش به تامین کننده خوراک دام که از او برای گوسفندانش یونجه و جو خرید کرده می دهد.

▪️یونجه فروش برای پرداخت بدهی خود، اسکناس 100 یوروئی را با شتاب به شهرداری می برد و بابت عوارض ساخت و سازی که انجام داده به شهرداری می پردازد.

▪️حسابدار شهرداری اسکناس را با شتاب به هتل می آورد. زیرا شهرداری به صاحب هتل بدهکار بود و هنگامی که چند کارمند و بازرس از پایتخت به شهرداری این شهر آمده بودند یک شب در این هتل اقامت کرده بودند.

▪️حالا دوباره هتل دار اسکناس را روی پیشخوان خود دارد. در این هنگام توریست ثروتمند پس از بازدید اتاق های هتل برمی گردد و اسکناس 100 یوروئی خود را برمی دارد و می گوید از اتاق ها خوشش نیامد و شهر را ترک می کند.

▪️در این پروسه هیچکس صاحب پول نشده است. ولی به هر حال همه شهروندان در این هنگام به هم بدهی ندارند همه بدهی هایشان را پرداخته و تسویه حساب کرده اند.

🔻این است تعریف ساده اقتصاد! به همین دلیل است که می گویند انباشتن ثروت مجاز نیست، آن را باید به کار بگیری تا همه چرخ های اقتصاد به گردش درآید و همه اجتماع از گردش پول بهره ببرند.
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
عکس/ کف خیابانی در ونزوئلا مملو از اسکناس

🔹تثبیت طولانی مدت نرخ ارز همزمان با کاهش درآمدهای نفتی و اعمال تحریم‌های آمریکا اقتصاد ونزوئلا را وارد دوره‌ای از قحطی و بحران اقتصادی-سیاسی بی‌سابقه کرده است.
🔹 به طوری که صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرده که نرخ تورم در این کشور تا پایان سال ۲۰۱۹ میلادی به ۱۰ میلیون درصد برسد./انتخاب

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰 در تاریکی نمی‌توان اصلاحات اقتصادی انجام داد

🔹بررسی تاثیر سیاست‌های اقتصادی بر امیدواری جامعه در گفت‌وگو با علی‌اصغر سعیدی

🔻بررسی میزان امید و سعادتمندی در جوامع مختلف از طریق فاکتورهای متعددی امکان‌پذیر است. متغیرهایی مانند درآمد، آزادی انتخاب، دست‌و‌دلباز بودن (Generosity)، میزان نهادهای خیریه، امید به زندگی، وضعیت سلامت، میزان فساد و... . در بسیاری از جوامع متغیر امید و سعادتمندی با این شاخص‌ها سنجیده می‌شود. اما یک نکته مهم در بررسی عوامل اثرگذار بر سطح امیدواری جوامع این است، که هر ملتی به‌خصوص در مواقع بحرانی ویژگی‌های خاص خود را دارد. ممکن است اقتصاد سبب ایجاد ناامیدی در جوامع باشد، اما اگر این‌گونه باشد چگونه ممکن است که در طول تاریخ ملت‌ها بارها و بارها از نظر اقتصادی ساقط شده‌اند و در شرایط بسیار نامساعدی بوده‌اند، اما دوباره برخاسته‌اند و جامعه خود را احیا کرده‌اند. در جوامع بسیاری، امیدواری به عوامل دیگری مانند تاریخ، مذهب و فرهنگ هم مربوط است.

🔻یکی از مهم‌ترین شاخص‌های رفاه مادی هم شغل و درآمد است. وقتی مشکلات اقتصادی سبب کمبود درآمد می‌شود، بعد دیگر رفاه -یعنی رفاه ذهنی- را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در نتیجه افراد به لحاظ ذهنی حس می‌کنند رفاه خود را از دست داده‌اند و این سبب می‌شود احساس سرخوشی و سعادت و امید به آینده از دست برود. از این جهت می‌توان گفت مشکلات اقتصادی، تاثیر بسیار زیادی بر امید می‌گذارد.

🔻اگر اقتصاد را یکی از زیرسیستم‌های اجتماع بدانیم و نه همه آن، برای امیدوار کردن جامعه می‌توان از متغیرهای دیگر هم کمک گرفت. عواملی مانند ایجاد اعتماد در جامعه، افزایش مشارکت عمومی، حق انتخاب دادن به مردم و حفظ انسجام اجتماعی. اعتماد به حاکمیت نقش مهمی در افزایش امید به آینده دارد و اینک از طریق تقویت حوزه عمومی و ایجاد گفت‌وگو و ارتباط امکان‌پذیر است. شما می‌بینید که از منظر روانشناسی وقتی فردی دچار افسردگی می‌شود در کنار تجویز داروهای شیمیایی، یک توصیه مهم برقرار کردن ارتباط با افراد و گفت‌وگو است. زمانی که شما در حوزه عمومی هم ارتباط برقرار می‌کنید غیر از اینکه افراد را از طریق گفت‌وگو امیدوار می‌کنید، راهی برای حل مشکلات هم پیدا می‌کنید.

🔻دولت اگر خواستار بهبود اقتصاد و انجام اصلاحات است باید با مردم حرف بزند و بگوید چه برنامه‌ای دارد. اما متاسفانه به‌رغم اینکه مسوولان -از جمله رئیس‌جمهور و معاون اول وی- به گفت‌وگو توجه می‌کنند اما نمی‌دانند معنای دقیق گفت‌وگو چیست. رئیس‌جمهور فکر می‌کند برگزاری جلسات با جامعه‌شناسان و اقتصاددانان به معنای گفت‌وگو است. این یک بخش گفت‌وگو است. گفت‌وگو باید در سطح رسانه‌ها و در محافل مختلف انجام شود.

🔻من فکر می‌کنم نقش سلبریتی‌ها و اتکای مردم به این افراد، بیشتر اتکای اجتماعی است. سلبریتی‌ها شکاف‌های جامعه مدنی را پر می‌کنند. یعنی در جایی که نهادهای مردمی و احزاب و روشنفکران حضور ندارند، مردم به سلبریتی‌ها روی می‌آورند. اما اگر در جامعه مدنی گروه‌هایی بر اساس نیاز و خواسته‌های مردم شکل گرفته باشد و بین احزاب و نظام سیاسی قرار بگیرند جایی برای سلبریتی‌ها نمی‌ماند. نمونه بارز آن زلزله کرمانشاه است. فقدان انجمن‌های خیریه و کمک‌رسان سبب شد سلبریتی‌ها مرجعیت پیدا کنند و مردم برای کمک به سمت آنها بروند.

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💹رقابت جذاب ۱۰ اقتصاد اول جهان طی نیم‌قرن گذشته.
به حرکت چین توجه کنید.

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
#یک_دقیقه_مطالعه

✍🏻 مصطفی ملکیان

مدت هاست در هر جمع و گروهی این سوال طرح می شود که:
چرا در ایران اختلاس زیاد است؟
تهمت فراوان است ؟
دروغ بی شمار است؟
چرا زیرآب زنی در کار و خیانت در شغل و فساد در خانواده افزون شده است؟
چرا جوانان به مواد مخدر روی آورده اند؟
چرا رابطه های آنچنانی رواج یافته ؟
چرا میزان تصادفات رانندگی زیاد شده؟
چرا دعواهای خانگی و خیابانی و چاقو کشی و قتل و جنایت و تجاوز روز به روز بیشتر می شود؟
چرا تحمل ایرانی ها کم شده.؟
چرا فحش زیاد شده ..؟

چرا هر کس که سفری به اروپا می کند می گوید انجا احترام دیده و در ایران بی احترامی ....؟
چرا و چرا؟؟

مگر از صبح تاشب نوای دین از صدا و سیما به گوش نمی رسد؟
مگر هر هفته در کل کشور نماز جمعه برگزار نمی شود؟
مگر این همه مداح و سخنران که شب و روز از خدا و پیغمبر می گویند کم است ؟
پس چرا مشکلات اخلاقی جامعه روز به روز اسفناک تر و فجیع تر می شود؟؟

خلاصه : چرا جامعه ایران از اخلاق دور شده است؟

پاسخ این همه سوال فقط یک عبارت است:

«ابهام از آینده و اخلاقی زیستن»

در دهۀ ۱۹۶۰ تعدادی از روان‌شناسان اجتماعی فرانسوی با همكاری یك مؤسسۀ تحقیقاتی بزرگ، در اروپا یك مركز شبانه روزی تأسیس كردند.

در این مركز، نوجوانان ۱۲تا ۱۹سال آموزش می‌دیدند و زندگی می‌كردند. مدّت یك سال همه چیز به صورت عادی جریان داشت
و آزمایش‌های مختلف كمی و كیفی بر روی آنان انجام گرفت.

در طول این یك سال، هر نوجوان سه وعدۀ غذایی روزانه با احتساب میان وعده‌ها، ۸۰۰ گرم غذا می‌خورد.

پس از یك سال به تدریج و آگاهانه شایعه كردند به علت وضعیت اقتصادی نابسامان شبانه‌روزی، ممكن است غذا به لحاظ كمی و كیفی جیره‌بندی شود.

شش ماه بعد از این شایعه، میزان غذای مصرفی روزانه هر فرد از ۸۰۰ گرم به ۱۲۰۰ گرم افزایش یافت.
هنگامی كه عملاً جیره‌بندی را آغاز كردند، مصرف غذا از ۱۲۰۰ گرم به ۱۵۰۰ گرم رسید و حتی در اواخر این دورۀ چهارساله، نوجوانانی بودند كه در شبانه روز بیش از ۵كیلوگرم غذا می‌خوردند.

دلیل افزایش مصرف این بود كه نوجوانان آیندۀ خود را مبهم می‌دیدند.

هنگامی كه مركز شبانه‌روزی در وضع عادی قرار داشت، افراد غذای خود را به یكدیگر تعارف می‌كردند
و نسبت به یكدیگر رابطه‌ای مبتنی بر نیكوكاری، شفقت و نوعی از خودگذشتگی داشتند. امّا هنگامی كه شایعۀ كمبود غذا مطرح شد، تعارفات، رعایت ادب و رفتارهای مهربانانه، نسبت به یكدیگر كمتر شد.

در واقع به دلیل مبهم بودن آینده، اخلاقی زیستن بر پایۀ عدالت، احسان، رعایت ادب و.. به مرور زمان كمرنگ گشت.

آینده ی مبهم و نامعلوم افراد از نظر مالی، شغلی و.. آستانۀ اخلاق و تحمل را در هر جامعه ای كاهش می‌دهد.

به طور مثال، در جامعه‌ای كه همۀ افراد با هر تخصصی می‌توانند شغلی داشته باشند، كارشكنی، حسادت، تهمت، سخن‌چینی، چاپلوسی و.. كمتر است.

به طور كلی در جامعه‌ای كه نیازهای اساسی انسان‌ها در آن تأمین می‌شود، افراد بر پایۀ موازین اخلاقی زندگی می‌كنند.

پس اخلاقی زیستن ارتباطی به نصیحت های اخلاقی و ازدیاد مجالس دینی ندارد.
اخلاقی زیستن نیاز به آرامش ذهنی و ثبات اقتصادی دارد.

به جای صرف هزینه های بسیار برای دعاهای مستحب کمیل و ندبه و سخنرانی های خسته کننده و مداحی های سوزناک و خرج برای برپایی مجالس و همایش های بی اثر ؛ بهتر است این ثروت عمومی را به واجبات مردم یعنی مخصوصا ازدواج و شغل منتقل کنید.

جوانی که شغل دارد و ازدواج کرده ، با خوش بینی به آینده می نگرد
و همین آرامش به او زندگی اخلاقی بهتری هدیه خواهد داد .

پس لطفا مستحبات را کم کنید و به واجبات برسید!

لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
🔰 پیام سخن رییس بانک مرکزی: احتمال افزایش نرخ رسمی و نیمایی ارز
علی دینی ترکمانی

سخن رییس بانک مرکزی مبنی بر رابطه‌ی میان نرخ رسمی ارز و رانت و فساد، دالّ بر این است که دولت و بانک مرکزی در حال بازنگری این نرخ هستند. یعنی، احتمال افزایش آن در آینده نزدیک وجود دارد. تا کجا؟

در چند سناریو می‌توان چند حدس زد. ۱. بین نرخ نیما و نرخ کنونی رسمی. نرخ رسمی در کانال ۶ هزار تومان و نرخ نیما هم در کانال ۱۱ هزار تومان. ۲. رساندن آن به سطح نرخ نیما و افزایش نرخ نیما به نرخ نزدیک به بازار آزاد. یعنی نرخ رسمی در کانال ۹۰۰۰ و نرخ نیما در کانال ۱۳۰۰۰ تومان. ۳. افزایش آن به حدود چند درصدی پایین‌تر از نرخ بازار آزاد با هدف برقراری مدیریت شناور ارزی و تک‌نرخی کردن ارز.

سناریوی سوم، معمولا از سوی افرادی با جریان فکری معتقد به امکان‌پذیری تک‌نرخی شدن ارز در هر شرایطی از جمله شرایط کنونی و با هدف رفع زمینه‌ی رانت‌جویی و فساد مطرح می‌شود. به دو دلیل، این سناریو نمی‌تواند مد نظر سیاستگذاران ارزی باشد. اول این‌که، بانک مرکزی تلاش زیادی کرده تا تلاطم بازار ارز را کنترل کند. چنین سیاستی، متلاطم کردن دوباره‌ی آن در ابعاد بالاست که به معنای پنبه شدن تلاش‌های چند ماهه گذشته مدیریت جدید آن در زمان بسیار کوتاه بعد از عملیاتی کردن چنین سیاستی است. دوم این‌که، احتمالاً سیاست‌گذاران ارزی می‌دانند که دست کم در شرایط فعلی امکان تک نرخی کردن ارز وجود ندارد؛ چرا که نرخ بازار آزاد، خود، تابعی از نرخ رسمی ارز است. به عبارتی دیگر، افزایش نرخ رسمی، موجب تشدید انتظارات افزایش نرخ ارز در بازار آزاد و در نتیجه تحریک تقاضای سفته‌بازانه از این محل و افزایش نرخ در بازار آزاد می‌شود (به زبان فنی اقتصادی با افزایش نرخ رسمی احتمالا تابع تقاضا برای ارز به سمت بالا منتقل می‌شود). به این‌صورت، بازار دوباره دو نرخی می‌شود. زمانی، از این وضع نرخ دوگانه، امکان خروج وجود دارد که نرخ رسمی در هر لحظه، حول و حوش برای مثال دو درصد کم‌تر از نرخ بازار آزاد تعیین شود. این یعنی، تکمیل رابطه انباشتی علّی میان نرخ رسمی ارز و نرخ بازار آزاد ارز.

افزایش نرخ رسمی، موجب افزایش نرخ بازار می‌شود و برعکس. این رابطه‌ی علّی انباشتی، می‌تواند به معنای افزایش‌های پی‌درپی و کوتاه‌مدت نرخ ارز و سقوط بیش‌تر ارزش پول ملی با پیامدهای مورد انتظار در عرصه‌ی اقتصاد سیاسی باشد.

سناریوی دوم نیز بعید است اجرا شود چرا که به بازار ارز، شوک به نسبت بزرگی وارد و آن را متلاطم می‌کند؛ هر چند در مقایسه با سناریوی اول، کم‌تر. می‌ماند سناریوی اول که احتمالاً از نظر سیاست‌گذاران ارزی می‌تواند فاصله‌ی میان نرخ‌های رسمی و نیما با نرخ بازار آزاد را کم‌تر کند و انگیزه برای رانت جویی را کاهش دهد. علاوه‌ بر‌این، می‌تواند هم‌چنان به عنوان لنگرگاهی برای کنترل بازار ارز و تنظیم بازار کالاهای اساسی عمل کند.

به نظر می‌رسد که باید به انتظار افزایش رسمی نرخ ارز نشست. در عین حال، بعید است که با چنین افزایشی نرخ ارز در بازار آزاد افزایش پیدا نکند. اگر افزایش پیدا کند، در این صورت، داستان رانت نیز ممکن است با افزایش نرخ در بازار آزاد، سر جای خود باقی بماند. شرایط شبه جنگی تحریم، موقعیت پارادوکسیکالی را پیش آورده است: نه دولت و بانک مرکزی می‌توانند نرخ ارز را با هدف تک نرخی شدن، به عهده‌ی بازار آزاد بگذارند و نه می‌توانند با ایجاد لنگرگاه ارزی، مانع از رانت جویی بشوند. این یعنی موقعیت بسیار خاص در اقتصاد ایران که البته عمر بلند بالایی دارد. یکی از پیش‌شرط‌های مهم رهایی از این موقعیت پارادوکیسکال، بازگشت به شرایط غیر جنگی و شبه جنگی است. در غیر این صورت، گریزی از این موقعیت پارادوکسیکال نیست. یکی را باید به اجبار برگزید.

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
📕 TOP CAREERS FOR ECONOMICS GRADUATES

برترین شغلهایی که فارغ التحصیلان اقتصاد می توانند انتخاب کنند
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
👇👇👇
Inc Facts on File-TOP CAREERS FOR Economics Graduates (2004).pdf
1.2 MB
📕 TOP CAREERS FOR ECONOMICS GRADUATES

برترین شغلهایی که فارغ التحصیلان اقتصاد می توانند انتخاب کنند
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
#یک_دقیقه_مطالعه
🔹ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم!

یک دانشجو برای ادامه تحصیل و گرفتن دکترا همراه با خانواده اش عازم استرالیا شد. در آنجا پسر کوچکشان را در یک مدرسه استرالیایی ثبت نام کردند تا او هم ادامه تحصیلش را در سیستم آموزش این کشور تجربه کند.

روز اوّل که پسر از مدرسه برگشت ، پدر از او پرسید : پسرم تعریف کن ببینم امروز در مدرسه چی یاد گرفتی؟
 پسر جواب داد : امروز درباره خطرات سیگار کشیدن به ما گفتند و بحث کردیم، خانم معلّم برایمان یک کتاب قصّه خواند و یک کاردستی هم درست کردیم!

پدر پرسید : ریاضی و علوم نخواندید؟
پسر گفت : نه!

 روز دوّم دوباره وقتی پسر از مدرسه برگشت پدر سؤال خودش را تکرار کرد. پسر جواب داد : امروز نصف روز را ورزش کردیم، یاد گرفتیم که چطور اعتماد به نفس مان را از دست ندهیم، و زنگ آخر هم به ما یاد دادند که باید قسمتی از درآمدمان را به دولت بدهیم تا برای آبادی شهرها و روستاها خرج شود.

بعد از چندین روز که پسر می رفت و می آمد و تعریف می کرد، پدر کم کم نگران شد!

چرا که می دید در مدرسه پسرش وقت کمی در هفته صرف ریاضی، فیزیک، علوم، و چیزهایی که از نظر او درس درست و حسابی بودند می شود.

از آن جایی که پدر نگران بود که پسرش در این دروس ضعیف رشد کند، به پسرش گفت : پسرم از این به بعد دوشنبه ها مدرسه نرو تا در خانه خودم با تو ریاضی و فیزیک کار کنم!

پس پسر دوشنبه ها مدرسه نمی رفت ، دوشنبه اوّل از مدرسه زنگ زدند که چرا پسرتان نیامده گفتند مریض است
دوشنبه دوّم هم زنگ زدند باز یک بهانه ای آوردند

بعد از مدّتی مدیر مدرسه مشکوک شد و پدر را به مدرسه فراخواند تا با او صحبت کند. وقتی پدر به مدرسه رفت باز سعی کرد بهانه بیاورد امّا مدیر زیر بار نمی رفت

بالاخره به ناچار حقیقت ماجرا را تعریف کرد. گفت که نگران پیشرفت تحصیلی پسرش بوده و از این تعجّب می کند که چرا در مدارس استرالیا این قدر کم درس درست و حسابی می خوانند.
 مدیر پس از شنیدن حرف های پدر کمی سکوت کرد و سپس جواب داد :

"ما هم ۵۰ سال پیش مثل شما فکر می کردیم"

تعریف باسوادی فقط خواندن فیزیک و شیمی و ریاضی نیست بلکه احساس مسوولیت و مشارکت نسبت به مسائل جامعه است

مهارت های زندگی و اجتماعی شدن در یک جامعه مدنی برای همه لازم است ولی فیزیک و شیمی ممکن است برای گروهی خاص کارگشا باشد.
#آموزش_زیربنای_توسعه_است
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا گرانفروشی، منافعی هم دارد!؟
منبع: بورژوا
لینک کانال👇👇
🔻 @economy7
🔺 @economy7
💢 نیم نگاهی به مکاتب اقتصادی به صورت اجمالی

🖇 مکتب مرکانتیلیسم:
از قرن 13 تا قرن 18 رواج داشت
در اثر سودهای کلان اروپاییان به واسطه دسترسی به بازار های خاورمیانه و دریای مدیترانه ، این مکتب به وجود آمد. نسخه تمام دردها را در 3 دارو می دانست:
1) کسب طلا و نقره از هر روشی
2) افزایش ثروت و قدرت دولت مرکزی
3) مداخله مستقیم دولت در امور اقتصادی

🖇مکتب فیزیوکرات : ( طبیعیون)
در قرن 18 از فرانسه آغاز شد . پرچمدار این مکتب فرانسوآ کنه بود
معتقد بود ، دولت در عین اینکه باید مقتدر باشد ولی نباید در اقتصاد مداخله کند . اساس نظریات این مکتب ، آزادی نوع بشر در فعالیت های اجتماعی بود

🖇مکتب کلاسیک:
آدام اسمیت ( اسکاتلندی) در کتاب ثروت ملل این مکتب را بنیان گذاری کرد . همانند فیزیوکرات ها ( طبیعیون) قوانین اقتصاد را تابع نظام حاکم بر طبیعت می دانست. نظام حاکم بر بازارِ آزاد ، قادر است تعادل قیمت ها را حفظ کند
معتقد بود : تعادل بین عرضه و تقاضا برقرار است و پول تنها یک وسیله مبادله ای است
قوانین اقتصادی را جهان شمول و ثابت و ازلی می دانست

🖇مکتب تاریخی:
بنیانگذارش فردریش بود. که حل مشکلات اقتصادی را در قطع دست واسطه ها بین تولید کننده و مصرف کننده می دانست. حذف سود سرمایه داری ، مالک و سهیم شدن کارگران در ابزار تولید از اصلی ترین برنامه های او بود.

🖇مکتب سوسیالیزم:
کارل مارکس در کتاب " سرمایه" ، جدایی مالکیت از کارفرما، نقش بیکاری در اقتصاد و پیش بینی رشد شرکت های چند ملیتی را مطرح کرد و به نمایش تضاد درونی سرمایه داری و استثمار نیروی کار پرداخت

🖇مکتب نئو کلاسیک:
تئوریسین ها: استانلی جونز، کارل منگر ، لئون والراس
نیئوکلاسیک ها به دنبال کشف و تعیین روابط بین پدیده ها بودند بر خلاف کلاسیک ها که دنبال روابط علت و معلولی می گشتند

🖇مکتب کینزین ها:
بنیان گزار: جان مینارد کینزین
کینزین ، راه حل بحران هایی را که مارکس پیش بینی کرده بود یافت . او دلیلی بحران های دهه 1930 را در عدم مصرف دانست و خواهان مداخله دولت در اقتصاد شد.

🖇مکتب کینزین های جدید:
برای رفع مشکلات نظرات کینزین در مورد تورم به وجود آمد.
قائل به حضور ارشادی دولت در اقتصاد بودند

🖇مکتب پولیّون ( پول گرایی) ( مانیتریست ها)
بنیان گذار: میلتون فریدمن
مداخله دولت در اقتصاد را قبول ندارد و نقش ویژه ای به پول قائل است.

🖇مکتب کلاسیک های جدید: ( انتظارات عقلایی)
بنیان گزار: رابرت لوکاس
معتقد است بازار آزاد ، دارای ثبات ذاتی است و بحران ها اصالت نداشته و زود گذرند
پول را صرفا وسیله ای برای مبادله می داند

🖇مکتب پُست کینزین:
اقتصاد گرایش ذاتی به اصلاح گری ذاتی ندارد و مداخله دولت اجتناب ناپذیر است
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
دومین همایش ملی فرهنگ دانشگاهی
#دعوت_به_ارسال_مقالات

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰 چهره‌های اقتصادی احزاب چه کسانی هستند؟


❇️ احزاب ایرانی در حالتی بیشتر از هر چیز کارکرد سیاسی داشته‌اند، که چهره‌های اقتصادی قوی در آنها حضور دارد. نگاهی به برخی از احزاب شاخص، نشان می‌دهد که چهره‌های قوی اقتصادی در آنها حضور دارند و فعالیت می‌کنند که طیف‌های اندیشه‌های مختلفی را هم در برمی‌گیرد. چهره‌های اقتصادی برخی از این احزاب، چنین است:

▪️ کارگزاران سازندگی:
تفکر اقتصادی این حزب بیش از هر چیز از یک چهره شاخص برآمده است. سعید لیلاز، کارشناس برجسته اقتصادی و استاد دانشگاه شهید بهشتی است. او مدافع اقتصاد آزاد است و اگرچه از دولت حسن روحانی حمایت می‌کند، اما نقدهای جدی نیز به آن دارد.
سیده فاطمه مقیمی، دیگر چهره اقتصادی این حزب است. او عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی تهران است و خود به‌عنوان فعال اقتصادی در حوزه حمل و نقل کار می‌کند. این شخصیت بخش خصوصی نیز، سویه‌های اقتصاد آزاد حزب کارگزاران را تقویت می‌کند.
حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران نیز چهره‌ای است که علاوه بر شهرت سیاسی، سابقه و ویژگی‌های اقتصادی او نیز قابل توجه است. مسئولیت‌های دولتی مرعشی از ریاست جهاد سازندگی کرمان شروع شد و به ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دولت هشتم ختم شد.

▪️ حزب مؤتلفه:
مؤتلفه، حزبی برآمده از بازار است و به‌همین دلیل بیشتر چهره‌های عضو آن را شخصیت‌های بازاری و اقتصادی تشکیل می‌دهند. اسدالله عسگر اولادی، تاجر مو سپید در حال حاضر یکی از چهره‌های شاخص اقتصادی این حزب است. او رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین است و اگرچه سن و سالی از او گذشته، اما هنوز با انگیزه در جلسات اتاق بازرگانی ایران شرکت می‌کند و درباره موضوعات روز مصاحبه می‌کند. یحیی آل اسحاق، دیگر چهره اقتصادی برجسته این حزب است که سال‌ها به‌عنوان رئیس اتاق بازرگانی تهران فعالیت می‌کرد و حالا هم رئیس اتاق مشترک ایران و عراق است.

▪️اعتماد ملی:
الیاس حضرتی، قائم مقام این حزب عضو کمیسیون اقتصادی مجلس دهم است. سید کامل تقوی‌نژاد، رئیس سازمان امور مالیاتی کشور عضو این حزب است و رضا نوروززاده مدیرعامل شستا نیز از چهره‌های اقتصادی این حزب هستند؛ چهره‌هایی اقتصادی که مناصب دولتی دارند و دیدگاه‌های هر کدام از آنها ترکیبی از اقتصاد آزاد و نهادگرایی است.

▪️ اعتدال و توسعه:
در میان اعضای هیأت مؤسس این حزب، چهره‌های شاخص اقتصادی دولت حضور دارند. محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، محمود واعظی که در دولت قبلی وزیر ارتباطات بود و حالا رئیس دفتر رئیس جمهور، اکبر ترکان، رئیس مناطق آزاد و ویژه اقتصادی و محمدرضا نعمت‌زاده، وزیر سابق صنعت همه از اعضای این حزب هستند. همان‌طور که اسم این حزب هم نشان می‌دهد، نگاه اقتصادی آنها ترکیبی از دیدگاه‌های مختلف است که بر مبنای همین اعتدال و توسعه به پیش می‌رود.

▪️ حزب اسلامی کار:
این حزب از بطن خانه کارگر به وجود آمد و مهم‌ترین چهره میان مؤسسان آن، علی ربیعی بود که 5 سال هم بر کرسی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی نشست. علیرضا محجوب در حال حاضر مهم‌ترین چهره اقتصادی این حزب است که از سال 1369 به‌عنوان دبیرکل خانه کارگر فعالیت می‌کند./اقتصاد بازار

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 بانک چیست و چگونه به وجود آمد؟
سیستم بانک‌داری چگونه کار می کند؟

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰این سیل چند دهه قبل از آسمان سیاست باریدن گرفت

✍️ دکتر محمد فاضلی

▪️پاول پیرسون در کتاب «سیاست در بستر زمان» فرایندها را از نظر علت‌ها و پی‌آمدها به چهار دسته تقسیم می‌کند. علت‌هایی هستند که به کندی و شاید در مدت صدها و هزاران سال شکل می‌گیرند (مثل حرکت لایه‌های زمین) و علت‌هایی که به سرعت شکل می‌گیرند (مثل علت‌های جوّی پیدایش گردباد). پی‌آمدهای رخدادها هم گاه سال‌ها به‌طول می‌انجامند (پی‌آمد همین سیل گلستان ماه‌ها و سال‌ها ادامه خواهد داشت) و گاه به سرعت تمام می‌شوند.

▪️علت‌ها و پی‌آمدهای رخدادها به دو دسته کندرو (Slow-moving) و تندرو (fast-moving) تقسیم و با تقاطع آن‌ها چهار دسته رخداد را از هم متمایز می‌شوند. سیل از آن دسته رخدادهاست که هم علت‌های کندرو (قطع غیرعلمی درختان جنگل، توسعه سکونتگاه‌ها در اطراف رودخانه‌ها بدون ملاحظات ریسک و ...) و هم علت‌های تندرو (تغییرات جوی سریع و ریزش باران‌های شدید) دارد.

▪️سیل اخیر در گلستان و مازندران، و در سایر استان‌ها که اکنون در معرض سیل قرار گرفته‌اند، حکایت امروز و دیروز و یک هفته گذشته نیست. این سیل چند دهه قبل از آسمان سیاست باریدن گرفت و حالا به ما رسیده است. سیاست‌مداران چند دهه قبل دست به کارهای عجیبی زدند.

▪️علم را به دست فراموشی سپردند، اما دو دستی با چنگ و دندان به فناوری چسبیدند. اره‌های برقی جنگل را می‌بریدند اما علم جنگلداری راهی به جنگل نداشت. تراکتورها مراتع، زمین‌های شیب‌دار و پوشش گیاهی طبیعی را شخم می‌زدند اما علم مرتع و گیاه‌شناسی برای نوشتن مقالات دست و پا می‌زد. حکمرانی این گونه بود.

▪️لودرها، بولدوزرها و چرثقیل‌ها، حریم رودخانه‌ها را فناورانه می‌شکافتند و می‌ساختند، اما علم مهندسی رودخانه، اکولوژی و مدیریت منابع طبیعی مقاله تولید می‌کرد. حکمرانی این گونه بود.

▪️فناوری‌ها به کمک شهرداری‌ها آمدند تا کف مسیل‌های رودخانه‌های شهرها را هم آسفالت کنند، مسیل کنار دروازه قرآن را هم بپوشانند، و در حریم و بستر رودخانه‌های شهرها، ساخت‌وساز کنند؛ اما علم شهرسازی لای گزارشان مشاوران و مقالات شهرسازان، خفقان گرفته بود. حکمرانی این گونه بود.

▪️سازه‌های آبی رژیم طبیعی رودخانه‌ها را به صورتی افراطی تغییر دادند و فقدان حاکمیت قانون به همگان اجازه داد تا در دشت‌های سیلابی، بدون محاسبات ریسک و دوره‌های بازگشت سیل، ساخت‌وساز کنند. علم مدیریت ریسک، هیدرولوژی، مدیریت سیلاب و شهرسازی هم در سکوت نظاره می‌کردند. پولی برای عقلانیت و آینده‌نگری باقی نمی‌ماند. حکمرانی این گونه بود.

▪️فناوری و سیاست شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی توسعه دادند، اما روزنامه‌نگاری بحران نه جایی در برنامه درسی روزنامه‌نگاری داشت، نه کسی برای آن آموزش ‌دید. تلویزیون هر روز با چند ستاره و مربع، شعبده‌بازی می‌کرد، اما آموزش سیل و بحران بلایای طبیعی در آن جایی نداشت. حکمرانی این گونه بود.

▪️بودجه سازمان مدیریت بحران 10 و هلال احمر 147 میلیارد تومان (در سال 1397) بود، و کشور جزء کشورهایی بود که بیشترین احتمال رخدادهای متنوع طبیعی را داشت. ایمنی اولویت چندم هم نبود، دوردست دیده نمی‌شد. حکمرانی این گونه بود.

▪️بودجه سازمان هواشناسی در سال 1396 معادل 120 میلیارد تومان (40 میلیارد تومان عمرانی) بود (30 میلیون دلار) و سال بعد 57 میلیارد تومان شد. در همان سال آمریکا، چین، ژاپن و آلمان به ترتیب 4000، 3000، 750 و 420 میلیون دلار برای هواشناسی بودجه گذاشته بودند. حکمرانی این گونه بود.

▪️مدیریت سیل و بحران، مقوله‌ای میان‌بخشی است. شهرداری، اداره محیط‌زیست، وزارت نیرو، قوه قضائیه، وزارت کشاورزی، دانشگاه، نظامیان و بقیه که کنار هم منسجم کار کنند، قانون را رعایت کنند و برنامه همکاری میان‌بخشی داشته باشند، سیل خسارتش کم می‌شود، و همه فوایدش هم به طبیعت و زندگی می‌رسد. اما حکمرانی بر اختیارات بخشی (و نه حتی پاسخ‌گویی‌های بخشی) بنا شده بود. اختیار و مسئولیت میان‌بخشی در میان نبود. حکمرانی این گونه بود.

▪️سیاست بی‌محابا به بستر رودخانه، مرتع، درختان جنگل، حیات وحش، علوم شهرسازی، هیدرولوژی، روزنامه‌نگاری، آبخوان، تکنوکراسی، علم اقتصاد، اکولوژی، میان‌بخش، طرح جامع شهری، و علم مدیریت بحران و قواعد بودجه‌ریزی تجاوز کرد، و حالا همه خسته، بی‌حیثیت و بی‌اعتماد از پا افتاده‌اند. آسمان سیاست سال‌ها باریده و حالا بغض آسمان اقلیم و طبیعت ترکیده است. او بر زمینی می‌بارد که قدرت دهه‌هاست همه موانع پیش روی آب را بی‌محابا دریده است/اقتصاد به زبان ساده

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
چگونه اروپا میتواند با ایران تجارت کند و از تحریم های ایالات متحده اجتناب کند؟
#اینستکس
مترجمان:سامان پناهی/امید شریفی
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
👇👇👇
@Economy7کانال اقتصاد.pdf
119.5 KB
چگونه اروپا میتواند با ایران تجارت کند و از تحریم های ایالات متحده اجتناب کند؟
#اینستکس
مترجمان:سامان پناهی/امید شریفی
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰می‌خریم تا کمیاب و گران شود❗️

محمد جلالی

▪️دیگر کشورها نمی‌خرند تا ارزان شود اما ما می‌خریم تا کمیاب و گران شود.

▪️کار به جایی رسیده که دیگر خشم و نهیب راه به جایی نمی‌برد و هیچ کس به هیچ کس رحم نمی‌کند.

▪️مردم در شهرهای مختلف مغازه به مغازه هجوم می‌برند و خرید می‌کنند تا از قحطی نیامده فرار کنند.

▪️یک روز به برنج فروشی‌ها هجوم می‌برند و برنج‌ها را گونی، گونی در خانه‌ها احتکار می‌کنند و یک روز روغن، یک روز نوار بهداشتی و دستمال کاغذی و روز دیگر گوجه فرنگی.

▪️مشخص نیست که قرار است چه اتفاقی در این کشور رخ دهد؟ گویا دیگر بنی‌آدم اعضای یکدیگر نیستند و اگر دردی به فردی وارد شود دیگران می‌گویند : چه خوب که ما نبودیم!

▪️ما با دیگر کشورها خیلی خیلی متفاوتیم. آنها نمی‌خرند تا ارزان شود اما ما می‌خریم تا کمیاب و گرانتر شود.

🔹می‌گویند 23 سال پیش اولین تحریم گرانفروشی توسط مردم آلمان انجام شد.

🔹مردم آلمان به شدت مصرف شیر و لبنیات را برای سلامتی خود ضروری می‌دانند و حتماً در روز دو تا سه لیوان شیر مصرف می‌کنند اما پس از اینکه صنایع خصوصی و دولتی لبنیات کشور آلمان تصمیم به افزایش قیمت گرفتند مردم آلمان به طور کاملاً خودجوش و مردمی به مدت 14 ماه لبنیات و مخصوصاً شیر را از سفره‌های خود حذف کردند تا اینکه صنایع لبنیاتی با برگشت قیمت شیر به 14 ماه پیش از آن موافقت کردند.

این مسئله در دیگر کشورهای دنیا هم شکل گرفت:

🔹آمریکایی‌ها تنها سه ماه تلفن همراه موتورولا را نخریدند تا قیمت به عقب بازگشت.

🔹گرانفروشی بلیت فوتبال در اسپانیا و تحریم فوتبال توسط مردم تنها دو ماه رخ داد و پس از آن قیمت‌ها برگشت.

🔹گرانفروشی شیر در برزیل تنها 9 ماه به طول انجامید و پس از آن قیمت‌ها شکست.

▪️اما در کشور ما در یک دقیقه، شش میلیون نفر خواهان خرید از شرکت سایپا بودند. اگر هر نفر 25 میلیون تومان بخواهد در این شرکت هزینه کند، می‌شود 150000 میلیارد تومان.

▪️با این مبلغ می‌شد در یک سرمایه‌گذاری بسیار سودآور سهام بسیاری از شرکت های بزرگ جهان را خرید.

به راستی ایراد از اقتصاد به تنهایی است یا فرهنگمان هم ایراد دارد.

▪️وقتی در زمان جنگ در جبهه‌ها جوانان داوطلبانه بر روی میدان مین پا می‌گذاشتند و گروهان دسته می‌شد تا معبری باز شود در تهران و دیگر شهرها در زمان بمباران می‌گفتند: خدا را شکر که موشک بر روی خانه ما فرود نیامد و این تفکر کماکان وجود دارد. مردم می‌گویند اصل این است که ما زنده باشیم؛ همسایه کارگرمان به ما چه؟

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥آیا اقتصاد را می توان سودآور و همزمان انسانی کرد؟
مروری بر نظریات #آدام_اسمیت و کتاب “ثروت ملل”
🎙ترجمه و صدا: ایمان فانی

لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7