💹 پیش بینی گلدمن از قیمت طلا ، نفت و کالا
🔹بانک گلدمن ساکس بر این باور است که روند صعودی ارزش دلار به زودی متوقف خواهد شد و این مساله در نهایت به نفع قیمت طلا خواهد بود.
🔹اگر رشد اقتصادی آمریکا نیز طی سال آینده با کاهش روبرو شود، این مساله موجب افزایش تقاضا برای طلا می شود.
🔹بانک گلدمن ساکس پیش بینی کرد که شاخص قیمت کالاهای مختلف طی ماه های آینده با رشد ۱۷ درصدی روبرو خواهد شد.
🔹بانک گلدمن ساکس ضمن اشاره به شرایط بی ثبات اقتصاد جهانی و امیدواری ها نسبت به حل و فصل تنش های تجاری در نشست رهبران گروه ۲۰ اعلام کرده است که قیمت کالاها و مواد خام طی ماه های آینده افزایش چشمگیری خواهد داشت.
🔹جفری کوری تحلیلگر ارشد این بانک تاکید کرد: در شرایطی که قیمت نفت و فلزات به پایین تر از سطوح حمایتی خود کاهش یافته اند، پیش بینی می شود قیمت کالاها طی ماه های آینده روند صعودی را مجددا آغاز خواهند کرد.
قیمت کالاهای مختلف به خصوص نفت طی هفته های اخیر به خاطر تشدید تنش های تجاری بین آمریکا و چین با کاهش شدیدی روبرو شده است.
🔹نشست هفته جاری رهبران گروه ۲۰ در آرژانتین فرصت مناسبی است تا روسای جمهور آمریکا و چین درباره مسائل مهم تجاری گفتگو کنند.
🔹رئیس جمهور روسیه نیز قصد دارد درباره سیاست نفتی با ولیعهد سعودی رایزنی کند.
🔹گلدمن ساکس پیش بینی کرده است که کاهش تولید اوپک می تواند در نهایت موجب افزایش قیمت جهانی نفت شود.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔹بانک گلدمن ساکس بر این باور است که روند صعودی ارزش دلار به زودی متوقف خواهد شد و این مساله در نهایت به نفع قیمت طلا خواهد بود.
🔹اگر رشد اقتصادی آمریکا نیز طی سال آینده با کاهش روبرو شود، این مساله موجب افزایش تقاضا برای طلا می شود.
🔹بانک گلدمن ساکس پیش بینی کرد که شاخص قیمت کالاهای مختلف طی ماه های آینده با رشد ۱۷ درصدی روبرو خواهد شد.
🔹بانک گلدمن ساکس ضمن اشاره به شرایط بی ثبات اقتصاد جهانی و امیدواری ها نسبت به حل و فصل تنش های تجاری در نشست رهبران گروه ۲۰ اعلام کرده است که قیمت کالاها و مواد خام طی ماه های آینده افزایش چشمگیری خواهد داشت.
🔹جفری کوری تحلیلگر ارشد این بانک تاکید کرد: در شرایطی که قیمت نفت و فلزات به پایین تر از سطوح حمایتی خود کاهش یافته اند، پیش بینی می شود قیمت کالاها طی ماه های آینده روند صعودی را مجددا آغاز خواهند کرد.
قیمت کالاهای مختلف به خصوص نفت طی هفته های اخیر به خاطر تشدید تنش های تجاری بین آمریکا و چین با کاهش شدیدی روبرو شده است.
🔹نشست هفته جاری رهبران گروه ۲۰ در آرژانتین فرصت مناسبی است تا روسای جمهور آمریکا و چین درباره مسائل مهم تجاری گفتگو کنند.
🔹رئیس جمهور روسیه نیز قصد دارد درباره سیاست نفتی با ولیعهد سعودی رایزنی کند.
🔹گلدمن ساکس پیش بینی کرده است که کاهش تولید اوپک می تواند در نهایت موجب افزایش قیمت جهانی نفت شود.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
مالیات بندی بر اقتصاد غیر ملموس.pdf
1.3 MB
🔰 یارانه فاصله طبقاتی را تغییر نمیدهد
✍️ جواد صالحیاصفهانی
استاد اقتصاد دانشگاه ویرجینیاک آمریکا
▪️ پایین نگه داشتن تورم به زور پول نفت یا بازگشت درآمدهای فریزشده ایران از خارج، مثل فشردن فنری است که دولت با برگشتن تحریمها مجبور میَشود دستش را از روی آن بردارد. اما من بازگشت تورم را به معنای اشتباه بودن سیاست کلی آقای روحانی نمیدانم، چون مشکلات با انتخاب آقای ترامپ و خروج آمریکا از برجام رخ داد که نوعی بدشانسی بود.
▪️افزایش نابرابری از ابتدای آغاز به کار آقای روحانی شروع شد. یک علت آن همان کاهش قدرت خرید یارانهها بود، که ایشان به علت مخالفتی که با پرداخت یارانهها داشت، حاضر به افزایش آنها نشد و در نتیجه نابرابری یا ضریب جینی بالا رفت. دلیل دوم آن هم بعد از برجام ورود ارز جدید به سیستم بود، که مثل پول نفت از بالا به پایین سرازیر شد و وقتی آمد به پایین برسد، برجام به هم خورد و بهجای ورود، خروج ارز شروع شد.
▪️ آمارهای بانک مرکزی برای درک تغییرات نابرابری در ایران مبنای خوبی نیست چون فقط از خانوارهای شهری نمونهگیری میکنند و تفاوتهای شهر و روستا در این آمار منعکس نمیشود. از این نظر آمارهای مرکز آمار ایران جامعتر است. بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران در سال 1396 نسبت به سال 1395 کمتر از یکصدم به ضریب جینی اضافه شده است.
▪️ فاصله طبقاتی بیشتر به تفاوتها در فرصتها و کیفیت خانواده و محلهای که فرد در آن بزرگ میشود ربط دارد تا به درآمد. افرادی که در خانوادههای کمسواد و کمبضاعت بزرگ میشوند و ساکن روستاها و شهرهای کوچکی هستند که کمبود امکانات عمومی آموزشی و بهداشتی دارند، مشکل طبقاتی دارند که با ازدیاد درآمد یکی دو سال، مثلاً با اعطای یارانه از بین نمیرود، هر چند که افزایش درآمد آنها ضریب جینی را کاهش دهد. فاصله طبقاتی بیشتر در رابطه با نابرابری فرصت است. نمیتوان گفت فاصله طبقاتی با دادن یارانه به فقیران کم شده است چراکه طبقهای که فرد به آن تعلق دارد با گرفتن یارانه تغییر نمیکند، بلکه فاصله طبقاتی با دسترسی بهتر به امکانات آموزشی و بهداشتی و... تغییر میکند. تصمیماتی مثل دادن یارانههای نقدی میتواند توزیع درآمدها و جینی را تغییر دهد اما این تغییرات در درازمدت چندان مهم و اثرگذار نیست.
▪️ در سالهای دولت احمدی نژاد، نابرابری پایین آمده اما این بیشتر در ارتباط با یارانه نقدی است. ما شواهد خوبی نداریم که نشان دهند مسکن مهر یا وامهای زودبازده توزیع درآمد را بهبود داده یا فاصله طبقاتی را کمتر کرده است. موضوع یارانه نقدی متفاوت است چون ما با آمار خانوار کار میکنیم و دقیقاً میبینیم که وقتی هر ماه به هر فرد از یک خانواده چهارنفره که درآمدشان 200 هزار تومان در ماه بوده 45 هزار تومان میدهید درآمد این خانواده دو برابر میشود و شکی نیست که توزیع درآمد بهبود مییابد. ولی ما نمیدانیم مسکن مهر یا وامهای زودبازده به چه کسانی و با چه شرایطی داده شده و از آنها چه استفادهای شده است چون درباره آنها آماری نداریم یا حداقل من مطالعهای ندیدهام. این اشکال این طرحها بوده که بدون توجه به بنیان علمی و آماری انجام شدهاند./تجارت فردا
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
✍️ جواد صالحیاصفهانی
استاد اقتصاد دانشگاه ویرجینیاک آمریکا
▪️ پایین نگه داشتن تورم به زور پول نفت یا بازگشت درآمدهای فریزشده ایران از خارج، مثل فشردن فنری است که دولت با برگشتن تحریمها مجبور میَشود دستش را از روی آن بردارد. اما من بازگشت تورم را به معنای اشتباه بودن سیاست کلی آقای روحانی نمیدانم، چون مشکلات با انتخاب آقای ترامپ و خروج آمریکا از برجام رخ داد که نوعی بدشانسی بود.
▪️افزایش نابرابری از ابتدای آغاز به کار آقای روحانی شروع شد. یک علت آن همان کاهش قدرت خرید یارانهها بود، که ایشان به علت مخالفتی که با پرداخت یارانهها داشت، حاضر به افزایش آنها نشد و در نتیجه نابرابری یا ضریب جینی بالا رفت. دلیل دوم آن هم بعد از برجام ورود ارز جدید به سیستم بود، که مثل پول نفت از بالا به پایین سرازیر شد و وقتی آمد به پایین برسد، برجام به هم خورد و بهجای ورود، خروج ارز شروع شد.
▪️ آمارهای بانک مرکزی برای درک تغییرات نابرابری در ایران مبنای خوبی نیست چون فقط از خانوارهای شهری نمونهگیری میکنند و تفاوتهای شهر و روستا در این آمار منعکس نمیشود. از این نظر آمارهای مرکز آمار ایران جامعتر است. بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران در سال 1396 نسبت به سال 1395 کمتر از یکصدم به ضریب جینی اضافه شده است.
▪️ فاصله طبقاتی بیشتر به تفاوتها در فرصتها و کیفیت خانواده و محلهای که فرد در آن بزرگ میشود ربط دارد تا به درآمد. افرادی که در خانوادههای کمسواد و کمبضاعت بزرگ میشوند و ساکن روستاها و شهرهای کوچکی هستند که کمبود امکانات عمومی آموزشی و بهداشتی دارند، مشکل طبقاتی دارند که با ازدیاد درآمد یکی دو سال، مثلاً با اعطای یارانه از بین نمیرود، هر چند که افزایش درآمد آنها ضریب جینی را کاهش دهد. فاصله طبقاتی بیشتر در رابطه با نابرابری فرصت است. نمیتوان گفت فاصله طبقاتی با دادن یارانه به فقیران کم شده است چراکه طبقهای که فرد به آن تعلق دارد با گرفتن یارانه تغییر نمیکند، بلکه فاصله طبقاتی با دسترسی بهتر به امکانات آموزشی و بهداشتی و... تغییر میکند. تصمیماتی مثل دادن یارانههای نقدی میتواند توزیع درآمدها و جینی را تغییر دهد اما این تغییرات در درازمدت چندان مهم و اثرگذار نیست.
▪️ در سالهای دولت احمدی نژاد، نابرابری پایین آمده اما این بیشتر در ارتباط با یارانه نقدی است. ما شواهد خوبی نداریم که نشان دهند مسکن مهر یا وامهای زودبازده توزیع درآمد را بهبود داده یا فاصله طبقاتی را کمتر کرده است. موضوع یارانه نقدی متفاوت است چون ما با آمار خانوار کار میکنیم و دقیقاً میبینیم که وقتی هر ماه به هر فرد از یک خانواده چهارنفره که درآمدشان 200 هزار تومان در ماه بوده 45 هزار تومان میدهید درآمد این خانواده دو برابر میشود و شکی نیست که توزیع درآمد بهبود مییابد. ولی ما نمیدانیم مسکن مهر یا وامهای زودبازده به چه کسانی و با چه شرایطی داده شده و از آنها چه استفادهای شده است چون درباره آنها آماری نداریم یا حداقل من مطالعهای ندیدهام. این اشکال این طرحها بوده که بدون توجه به بنیان علمی و آماری انجام شدهاند./تجارت فردا
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰 یارانه فاصله طبقاتی را تغییر نمیدهد
✍️ جواد صالحیاصفهانی
استاد اقتصاد دانشگاه ویرجینیا آمریکا
▪️پایین نگه داشتن تورم به زور پول نفت یا بازگشت درآمدهای فریزشده ایران از خارج، مثل فشردن فنری است که دولت با برگشتن تحریمها مجبور میَشود دستش را از روی آن بردارد. اما من بازگشت تورم را به معنای اشتباه بودن سیاست کلی آقای روحانی نمیدانم، چون مشکلات با انتخاب آقای ترامپ و خروج آمریکا از برجام رخ داد که نوعی بدشانسی بود.
▪️ افزایش نابرابری از ابتدای آغاز به کار آقای روحانی شروع شد. یک علت آن همان کاهش قدرت خرید یارانهها بود، که ایشان به علت مخالفتی که با پرداخت یارانهها داشت، حاضر به افزایش آنها نشد و در نتیجه نابرابری یا ضریب جینی بالا رفت. دلیل دوم آن هم بعد از برجام ورود ارز جدید به سیستم بود، که مثل پول نفت از بالا به پایین سرازیر شد و وقتی آمد به پایین برسد، برجام به هم خورد و بهجای ورود، خروج ارز شروع شد.
▪️ آمارهای بانک مرکزی برای درک تغییرات نابرابری در ایران مبنای خوبی نیست چون فقط از خانوارهای شهری نمونهگیری میکنند و تفاوتهای شهر و روستا در این آمار منعکس نمیشود. از این نظر آمارهای مرکز آمار ایران جامعتر است. بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران در سال 1396 نسبت به سال 1395 کمتر از یکصدم به ضریب جینی اضافه شده است.
▪️فاصله طبقاتی بیشتر به تفاوتها در فرصتها و کیفیت خانواده و محلهای که فرد در آن بزرگ میشود ربط دارد تا به درآمد. افرادی که در خانوادههای کمسواد و کمبضاعت بزرگ میشوند و ساکن روستاها و شهرهای کوچکی هستند که کمبود امکانات عمومی آموزشی و بهداشتی دارند، مشکل طبقاتی دارند که با ازدیاد درآمد یکی دو سال، مثلاً با اعطای یارانه از بین نمیرود، هر چند که افزایش درآمد آنها ضریب جینی را کاهش دهد. فاصله طبقاتی بیشتر در رابطه با نابرابری فرصت است. نمیتوان گفت فاصله طبقاتی با دادن یارانه به فقیران کم شده است چراکه طبقهای که فرد به آن تعلق دارد با گرفتن یارانه تغییر نمیکند، بلکه فاصله طبقاتی با دسترسی بهتر به امکانات آموزشی و بهداشتی و... تغییر میکند. تصمیماتی مثل دادن یارانههای نقدی میتواند توزیع درآمدها و جینی را تغییر دهد اما این تغییرات در درازمدت چندان مهم و اثرگذار نیست.
▪️ در سالهای دولت احمدی نژاد، نابرابری پایین آمده اما این بیشتر در ارتباط با یارانه نقدی است. ما شواهد خوبی نداریم که نشان دهند مسکن مهر یا وامهای زودبازده توزیع درآمد را بهبود داده یا فاصله طبقاتی را کمتر کرده است. موضوع یارانه نقدی متفاوت است چون ما با آمار خانوار کار میکنیم و دقیقاً میبینیم که وقتی هر ماه به هر فرد از یک خانواده چهارنفره که درآمدشان 200 هزار تومان در ماه بوده 45 هزار تومان میدهید درآمد این خانواده دو برابر میشود و شکی نیست که توزیع درآمد بهبود مییابد. ولی ما نمیدانیم مسکن مهر یا وامهای زودبازده به چه کسانی و با چه شرایطی داده شده و از آنها چه استفادهای شده است چون درباره آنها آماری نداریم یا حداقل من مطالعهای ندیدهام. این اشکال این طرحها بوده که بدون توجه به بنیان علمی و آماری انجام شدهاند./تجارت فردا
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
✍️ جواد صالحیاصفهانی
استاد اقتصاد دانشگاه ویرجینیا آمریکا
▪️پایین نگه داشتن تورم به زور پول نفت یا بازگشت درآمدهای فریزشده ایران از خارج، مثل فشردن فنری است که دولت با برگشتن تحریمها مجبور میَشود دستش را از روی آن بردارد. اما من بازگشت تورم را به معنای اشتباه بودن سیاست کلی آقای روحانی نمیدانم، چون مشکلات با انتخاب آقای ترامپ و خروج آمریکا از برجام رخ داد که نوعی بدشانسی بود.
▪️ افزایش نابرابری از ابتدای آغاز به کار آقای روحانی شروع شد. یک علت آن همان کاهش قدرت خرید یارانهها بود، که ایشان به علت مخالفتی که با پرداخت یارانهها داشت، حاضر به افزایش آنها نشد و در نتیجه نابرابری یا ضریب جینی بالا رفت. دلیل دوم آن هم بعد از برجام ورود ارز جدید به سیستم بود، که مثل پول نفت از بالا به پایین سرازیر شد و وقتی آمد به پایین برسد، برجام به هم خورد و بهجای ورود، خروج ارز شروع شد.
▪️ آمارهای بانک مرکزی برای درک تغییرات نابرابری در ایران مبنای خوبی نیست چون فقط از خانوارهای شهری نمونهگیری میکنند و تفاوتهای شهر و روستا در این آمار منعکس نمیشود. از این نظر آمارهای مرکز آمار ایران جامعتر است. بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران در سال 1396 نسبت به سال 1395 کمتر از یکصدم به ضریب جینی اضافه شده است.
▪️فاصله طبقاتی بیشتر به تفاوتها در فرصتها و کیفیت خانواده و محلهای که فرد در آن بزرگ میشود ربط دارد تا به درآمد. افرادی که در خانوادههای کمسواد و کمبضاعت بزرگ میشوند و ساکن روستاها و شهرهای کوچکی هستند که کمبود امکانات عمومی آموزشی و بهداشتی دارند، مشکل طبقاتی دارند که با ازدیاد درآمد یکی دو سال، مثلاً با اعطای یارانه از بین نمیرود، هر چند که افزایش درآمد آنها ضریب جینی را کاهش دهد. فاصله طبقاتی بیشتر در رابطه با نابرابری فرصت است. نمیتوان گفت فاصله طبقاتی با دادن یارانه به فقیران کم شده است چراکه طبقهای که فرد به آن تعلق دارد با گرفتن یارانه تغییر نمیکند، بلکه فاصله طبقاتی با دسترسی بهتر به امکانات آموزشی و بهداشتی و... تغییر میکند. تصمیماتی مثل دادن یارانههای نقدی میتواند توزیع درآمدها و جینی را تغییر دهد اما این تغییرات در درازمدت چندان مهم و اثرگذار نیست.
▪️ در سالهای دولت احمدی نژاد، نابرابری پایین آمده اما این بیشتر در ارتباط با یارانه نقدی است. ما شواهد خوبی نداریم که نشان دهند مسکن مهر یا وامهای زودبازده توزیع درآمد را بهبود داده یا فاصله طبقاتی را کمتر کرده است. موضوع یارانه نقدی متفاوت است چون ما با آمار خانوار کار میکنیم و دقیقاً میبینیم که وقتی هر ماه به هر فرد از یک خانواده چهارنفره که درآمدشان 200 هزار تومان در ماه بوده 45 هزار تومان میدهید درآمد این خانواده دو برابر میشود و شکی نیست که توزیع درآمد بهبود مییابد. ولی ما نمیدانیم مسکن مهر یا وامهای زودبازده به چه کسانی و با چه شرایطی داده شده و از آنها چه استفادهای شده است چون درباره آنها آماری نداریم یا حداقل من مطالعهای ندیدهام. این اشکال این طرحها بوده که بدون توجه به بنیان علمی و آماری انجام شدهاند./تجارت فردا
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰 چهرههای اقتصادی احزاب چه کسانی هستند؟
❇️ احزاب ایرانی در حالتی بیشتر از هر چیز کارکرد سیاسی داشتهاند، که چهرههای اقتصادی قوی در آنها حضور دارد. نگاهی به برخی از احزاب شاخص، نشان میدهد که چهرههای قوی اقتصادی در آنها حضور دارند و فعالیت میکنند که طیفهای اندیشههای مختلفی را هم در برمیگیرد. چهرههای اقتصادی برخی از این احزاب، چنین است:
▪️ کارگزاران سازندگی:
تفکر اقتصادی این حزب بیش از هر چیز از یک چهره شاخص برآمده است. سعید لیلاز، کارشناس برجسته اقتصادی و استاد دانشگاه شهید بهشتی است. او مدافع اقتصاد آزاد است و اگرچه از دولت حسن روحانی حمایت میکند، اما نقدهای جدی نیز به آن دارد.
سیده فاطمه مقیمی، دیگر چهره اقتصادی این حزب است. او عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی تهران است و خود بهعنوان فعال اقتصادی در حوزه حمل و نقل کار میکند. این شخصیت بخش خصوصی نیز، سویههای اقتصاد آزاد حزب کارگزاران را تقویت میکند.
حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران نیز چهرهای است که علاوه بر شهرت سیاسی، سابقه و ویژگیهای اقتصادی او نیز قابل توجه است. مسئولیتهای دولتی مرعشی از ریاست جهاد سازندگی کرمان شروع شد و به ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دولت هشتم ختم شد.
▪️ حزب مؤتلفه:
مؤتلفه، حزبی برآمده از بازار است و بههمین دلیل بیشتر چهرههای عضو آن را شخصیتهای بازاری و اقتصادی تشکیل میدهند. اسدالله عسگر اولادی، تاجر مو سپید در حال حاضر یکی از چهرههای شاخص اقتصادی این حزب است. او رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین است و اگرچه سن و سالی از او گذشته، اما هنوز با انگیزه در جلسات اتاق بازرگانی ایران شرکت میکند و درباره موضوعات روز مصاحبه میکند. یحیی آل اسحاق، دیگر چهره اقتصادی برجسته این حزب است که سالها بهعنوان رئیس اتاق بازرگانی تهران فعالیت میکرد و حالا هم رئیس اتاق مشترک ایران و عراق است.
▪️اعتماد ملی:
الیاس حضرتی، قائم مقام این حزب عضو کمیسیون اقتصادی مجلس دهم است. سید کامل تقوینژاد، رئیس سازمان امور مالیاتی کشور عضو این حزب است و رضا نوروززاده مدیرعامل شستا نیز از چهرههای اقتصادی این حزب هستند؛ چهرههایی اقتصادی که مناصب دولتی دارند و دیدگاههای هر کدام از آنها ترکیبی از اقتصاد آزاد و نهادگرایی است.
▪️ اعتدال و توسعه:
در میان اعضای هیأت مؤسس این حزب، چهرههای شاخص اقتصادی دولت حضور دارند. محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، محمود واعظی که در دولت قبلی وزیر ارتباطات بود و حالا رئیس دفتر رئیس جمهور، اکبر ترکان، رئیس مناطق آزاد و ویژه اقتصادی و محمدرضا نعمتزاده، وزیر سابق صنعت همه از اعضای این حزب هستند. همانطور که اسم این حزب هم نشان میدهد، نگاه اقتصادی آنها ترکیبی از دیدگاههای مختلف است که بر مبنای همین اعتدال و توسعه به پیش میرود.
▪️ حزب اسلامی کار:
این حزب از بطن خانه کارگر به وجود آمد و مهمترین چهره میان مؤسسان آن، علی ربیعی بود که 5 سال هم بر کرسی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی نشست. علیرضا محجوب در حال حاضر مهمترین چهره اقتصادی این حزب است که از سال 1369 بهعنوان دبیرکل خانه کارگر فعالیت میکند./اقتصاد بازار
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
❇️ احزاب ایرانی در حالتی بیشتر از هر چیز کارکرد سیاسی داشتهاند، که چهرههای اقتصادی قوی در آنها حضور دارد. نگاهی به برخی از احزاب شاخص، نشان میدهد که چهرههای قوی اقتصادی در آنها حضور دارند و فعالیت میکنند که طیفهای اندیشههای مختلفی را هم در برمیگیرد. چهرههای اقتصادی برخی از این احزاب، چنین است:
▪️ کارگزاران سازندگی:
تفکر اقتصادی این حزب بیش از هر چیز از یک چهره شاخص برآمده است. سعید لیلاز، کارشناس برجسته اقتصادی و استاد دانشگاه شهید بهشتی است. او مدافع اقتصاد آزاد است و اگرچه از دولت حسن روحانی حمایت میکند، اما نقدهای جدی نیز به آن دارد.
سیده فاطمه مقیمی، دیگر چهره اقتصادی این حزب است. او عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی تهران است و خود بهعنوان فعال اقتصادی در حوزه حمل و نقل کار میکند. این شخصیت بخش خصوصی نیز، سویههای اقتصاد آزاد حزب کارگزاران را تقویت میکند.
حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران نیز چهرهای است که علاوه بر شهرت سیاسی، سابقه و ویژگیهای اقتصادی او نیز قابل توجه است. مسئولیتهای دولتی مرعشی از ریاست جهاد سازندگی کرمان شروع شد و به ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دولت هشتم ختم شد.
▪️ حزب مؤتلفه:
مؤتلفه، حزبی برآمده از بازار است و بههمین دلیل بیشتر چهرههای عضو آن را شخصیتهای بازاری و اقتصادی تشکیل میدهند. اسدالله عسگر اولادی، تاجر مو سپید در حال حاضر یکی از چهرههای شاخص اقتصادی این حزب است. او رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین است و اگرچه سن و سالی از او گذشته، اما هنوز با انگیزه در جلسات اتاق بازرگانی ایران شرکت میکند و درباره موضوعات روز مصاحبه میکند. یحیی آل اسحاق، دیگر چهره اقتصادی برجسته این حزب است که سالها بهعنوان رئیس اتاق بازرگانی تهران فعالیت میکرد و حالا هم رئیس اتاق مشترک ایران و عراق است.
▪️اعتماد ملی:
الیاس حضرتی، قائم مقام این حزب عضو کمیسیون اقتصادی مجلس دهم است. سید کامل تقوینژاد، رئیس سازمان امور مالیاتی کشور عضو این حزب است و رضا نوروززاده مدیرعامل شستا نیز از چهرههای اقتصادی این حزب هستند؛ چهرههایی اقتصادی که مناصب دولتی دارند و دیدگاههای هر کدام از آنها ترکیبی از اقتصاد آزاد و نهادگرایی است.
▪️ اعتدال و توسعه:
در میان اعضای هیأت مؤسس این حزب، چهرههای شاخص اقتصادی دولت حضور دارند. محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، محمود واعظی که در دولت قبلی وزیر ارتباطات بود و حالا رئیس دفتر رئیس جمهور، اکبر ترکان، رئیس مناطق آزاد و ویژه اقتصادی و محمدرضا نعمتزاده، وزیر سابق صنعت همه از اعضای این حزب هستند. همانطور که اسم این حزب هم نشان میدهد، نگاه اقتصادی آنها ترکیبی از دیدگاههای مختلف است که بر مبنای همین اعتدال و توسعه به پیش میرود.
▪️ حزب اسلامی کار:
این حزب از بطن خانه کارگر به وجود آمد و مهمترین چهره میان مؤسسان آن، علی ربیعی بود که 5 سال هم بر کرسی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی نشست. علیرضا محجوب در حال حاضر مهمترین چهره اقتصادی این حزب است که از سال 1369 بهعنوان دبیرکل خانه کارگر فعالیت میکند./اقتصاد بازار
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
▪️ راهکار برون رفت از شوکهای ارزی دوره ای کشور به روایت دکتر نیلی
✅«توماس استوکمان» پزشک بود. پزشکی در شهری نهچندان ثروتمند. شهری که چشمههای آبمعدنی زیادی داشت. انجمن شهر و شهرداری روی چشمههای آبمعدنی سرمایهگذاری کردند تا اینکه گردشگری شهر بیرمق، رونق گرفت و مردم دستهدسته از گوشه و کنار برای آبتنی در چشمهها به این شهر میآمدند. مدتی گذشت و وضع مردم خیلی بهتر شد. شهر رنگ تازهای گرفت و زمینها ارزش پیدا کرد.
✅همه خوشحال و خرسند بودند تا اینکه دکتر استوکمان کشفی کرد. او متوجه شد آبتنی در چشمههای آب گرم شهر، سلامتی مردم و توریستها را به خطر میاندازد و احتمال دارد آنها برای همیشه عقیم شوند. او که مامور کنترل بهداشت حمامهای عمومی شهر بود به دیدار برادرش پیتر استوکمان، شهردار همین شهر رفت. موضوع را به شهردار اطلاع داد اما او از توماس خواست هیچجا این موضوع را مطرح نکند.
✅توماس اما بیتوجه به این توصیه و بر حسب رسالتی که در خود احساس میکرد، نتیجه تحقیقات خود را به انجمن شهر اطلاع داد. اعضای انجمن شهر هم از او خواستند این موضوع را مسکوت نگه دارد. روزنامه شهر هم حاضر نشد صحبتهایش را منتشر کند. فشارها به او زیاد شد و مردم هم در کوچه و خیابان به شماتت او پرداختند و در نهایت، او را دشمن مردم خطاب کردند. آنقدر در کوچه و خیابان به او سنگ زدند و دشمن مردم خطابش کردند تا اینکه خانهنشین شد.
✅حکایت «مسعود نیلی» چیزی شبیه حکایت «توماس استوکمان» است. مسعود نیلی از طیف اقتصاددانانی است که متوجه یک آفت ضدمردمی در اقتصاد ایران شدهاند که این آفت هر از چند سالی به صورت جهش ارزی و مسکن همراه با یک شوک تورمی به مردم تحمیل میشود و باعث فقیرتر شدن عده زیادی از مردم میشود. مسعود نیلی چاره کار را یافته است اما وقتی آن را میگوید عدهای با ایجاد نویز مانع شنیده شدن صدای او میشوند.
✅اگر در پنج سال گذشته راهکار مسعود نیلی و عالمان اقتصادی اجرا میشد الان نرخ دلار حداکثر ۶۰۰۰ تومان بود اما اکنون حدود دو برابر این رقم است و در برخی ماههای گذشته رکوردهای بالاتری هم ثبت شده است. نیلی و اقتصاددانان متوجه شدهاند که دولتها با چاپ پول باعث ایجاد تورم میشوند و همزمان با استفاده از لنگر نرخ ارز (بخوانید بر باد دادن دلارهای نفتی) بخش اصلی تورم را به آینده پرتاب میکنند که تجمیع آن به صورت «شوک ارزی» و «جهش تورم» نمود مییابد.
✅نیلی و اقتصاددانان میگویند این جهش ارزی و شوک تورمی بزرگترین مخرب اقتصادی است و باید از بروز آن ممانعت کرد. راهکار آن است که دولتها یا پول بدون پشتوانه (فراتر از رشد اقتصادی) منتشر نکنند یا اگر منتشر کردند تورم را به آینده پرتاب نکنند تا به صورت تجمیع شده بر سر مردم آوار شود.
✅حرف نیلی این بود که اگر نرخ ارز در طول چهار سال گذشته (۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶) به تدریج (تاکید میکنیم به تدریج) به ۶۰۰۰ تومان میرسید شوک ارزی و جهش تورمی غیرممکن میشد و این فرمولی است که هرکس الفبای اقتصاد را بداند بر آن مهر تایید میزند. اما با او و اقتصاددانان همان معامله میشود که با «توماس استوکمان» شده است. چرا؟ چون این فرمول منافع ذینفعان زیادی را مختل میکند که داستانی مفصل دارد./اقتصاد در گذر زمان
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
✅«توماس استوکمان» پزشک بود. پزشکی در شهری نهچندان ثروتمند. شهری که چشمههای آبمعدنی زیادی داشت. انجمن شهر و شهرداری روی چشمههای آبمعدنی سرمایهگذاری کردند تا اینکه گردشگری شهر بیرمق، رونق گرفت و مردم دستهدسته از گوشه و کنار برای آبتنی در چشمهها به این شهر میآمدند. مدتی گذشت و وضع مردم خیلی بهتر شد. شهر رنگ تازهای گرفت و زمینها ارزش پیدا کرد.
✅همه خوشحال و خرسند بودند تا اینکه دکتر استوکمان کشفی کرد. او متوجه شد آبتنی در چشمههای آب گرم شهر، سلامتی مردم و توریستها را به خطر میاندازد و احتمال دارد آنها برای همیشه عقیم شوند. او که مامور کنترل بهداشت حمامهای عمومی شهر بود به دیدار برادرش پیتر استوکمان، شهردار همین شهر رفت. موضوع را به شهردار اطلاع داد اما او از توماس خواست هیچجا این موضوع را مطرح نکند.
✅توماس اما بیتوجه به این توصیه و بر حسب رسالتی که در خود احساس میکرد، نتیجه تحقیقات خود را به انجمن شهر اطلاع داد. اعضای انجمن شهر هم از او خواستند این موضوع را مسکوت نگه دارد. روزنامه شهر هم حاضر نشد صحبتهایش را منتشر کند. فشارها به او زیاد شد و مردم هم در کوچه و خیابان به شماتت او پرداختند و در نهایت، او را دشمن مردم خطاب کردند. آنقدر در کوچه و خیابان به او سنگ زدند و دشمن مردم خطابش کردند تا اینکه خانهنشین شد.
✅حکایت «مسعود نیلی» چیزی شبیه حکایت «توماس استوکمان» است. مسعود نیلی از طیف اقتصاددانانی است که متوجه یک آفت ضدمردمی در اقتصاد ایران شدهاند که این آفت هر از چند سالی به صورت جهش ارزی و مسکن همراه با یک شوک تورمی به مردم تحمیل میشود و باعث فقیرتر شدن عده زیادی از مردم میشود. مسعود نیلی چاره کار را یافته است اما وقتی آن را میگوید عدهای با ایجاد نویز مانع شنیده شدن صدای او میشوند.
✅اگر در پنج سال گذشته راهکار مسعود نیلی و عالمان اقتصادی اجرا میشد الان نرخ دلار حداکثر ۶۰۰۰ تومان بود اما اکنون حدود دو برابر این رقم است و در برخی ماههای گذشته رکوردهای بالاتری هم ثبت شده است. نیلی و اقتصاددانان متوجه شدهاند که دولتها با چاپ پول باعث ایجاد تورم میشوند و همزمان با استفاده از لنگر نرخ ارز (بخوانید بر باد دادن دلارهای نفتی) بخش اصلی تورم را به آینده پرتاب میکنند که تجمیع آن به صورت «شوک ارزی» و «جهش تورم» نمود مییابد.
✅نیلی و اقتصاددانان میگویند این جهش ارزی و شوک تورمی بزرگترین مخرب اقتصادی است و باید از بروز آن ممانعت کرد. راهکار آن است که دولتها یا پول بدون پشتوانه (فراتر از رشد اقتصادی) منتشر نکنند یا اگر منتشر کردند تورم را به آینده پرتاب نکنند تا به صورت تجمیع شده بر سر مردم آوار شود.
✅حرف نیلی این بود که اگر نرخ ارز در طول چهار سال گذشته (۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶) به تدریج (تاکید میکنیم به تدریج) به ۶۰۰۰ تومان میرسید شوک ارزی و جهش تورمی غیرممکن میشد و این فرمولی است که هرکس الفبای اقتصاد را بداند بر آن مهر تایید میزند. اما با او و اقتصاددانان همان معامله میشود که با «توماس استوکمان» شده است. چرا؟ چون این فرمول منافع ذینفعان زیادی را مختل میکند که داستانی مفصل دارد./اقتصاد در گذر زمان
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹 قطبنمای ارزی بودجه ۹۸
▪️سه سنارو برای نرخ دوم ارز
▪️براساس تعهد رئیسجمهور، در سال آینده نیز قرار است بخش عمده درآمدهای نفتی (۱۴ میلیارد دلار) با نرخ ۴۲۰۰ تومان برای واردات کالاهای اساسی تخصیص یابد.
▪️ رئیسکل بانک مرکزی نرخ میانگین تسعیر در بودجه را ۵۷۰۰ تومان اعلام کرد. با توجه به تعهد ۱۴ میلیارد دلاری بر مبنای ۴۲۰۰ دولت باید ارز مازاد را با نرخی تسعیر کند که در نهایت نرخ میانگین اعلامشده حاصل شود.
▪️ با استناد به تعهد دولت و نرخ میانگین اعلامشده ۳ سناریو برای نرخ دوم تسعیر ارز در بودجه سال آینده میتوان مطرح کرد:
1️⃣ در حالتی که درآمدهای نفتی بودجه ۹۸ به میزان سال جاری باشد نرخ تسعیر دوم باید عددی حدود ۱۱ هزار تومان باشد که درنهایت میانگین موردنظر دولت محقق شود؛
2️⃣ با فرض افزایش درآمدهای نفتی، نرخ تسعیر دوم میتواند نزدیک به نرخهای فعلی در بازار نیما باشد؛ یعنی نرخ تسعیر دوم باید عددی بین 9 تا 10 هزار تومان باشد
3️⃣ اگر دولت درآمدهای نفتی در سال آینده را کاهش دهد نرخ تسعیر بالاترین برآورد در میان این ۳ سناریو بوده است. یعنی نرخ تسعیر ارز در بازار نیما باید به نزدیک ۱۷ هزار تومان برسد؛ عددی که از سیاستهای فعلی دولت دور است.
▪️ کارشناسان با تاکید بر حساسیتزدایی از نرخ ارز اعتقاد دارند حمایت یارانهای به صورت ریالی به جای تخصیص ارزان ارز گامی مهم در کاهش قدرت سیگنالدهی نرخ ارز در بودجه است./دنیای اقتصاد
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
▪️سه سنارو برای نرخ دوم ارز
▪️براساس تعهد رئیسجمهور، در سال آینده نیز قرار است بخش عمده درآمدهای نفتی (۱۴ میلیارد دلار) با نرخ ۴۲۰۰ تومان برای واردات کالاهای اساسی تخصیص یابد.
▪️ رئیسکل بانک مرکزی نرخ میانگین تسعیر در بودجه را ۵۷۰۰ تومان اعلام کرد. با توجه به تعهد ۱۴ میلیارد دلاری بر مبنای ۴۲۰۰ دولت باید ارز مازاد را با نرخی تسعیر کند که در نهایت نرخ میانگین اعلامشده حاصل شود.
▪️ با استناد به تعهد دولت و نرخ میانگین اعلامشده ۳ سناریو برای نرخ دوم تسعیر ارز در بودجه سال آینده میتوان مطرح کرد:
1️⃣ در حالتی که درآمدهای نفتی بودجه ۹۸ به میزان سال جاری باشد نرخ تسعیر دوم باید عددی حدود ۱۱ هزار تومان باشد که درنهایت میانگین موردنظر دولت محقق شود؛
2️⃣ با فرض افزایش درآمدهای نفتی، نرخ تسعیر دوم میتواند نزدیک به نرخهای فعلی در بازار نیما باشد؛ یعنی نرخ تسعیر دوم باید عددی بین 9 تا 10 هزار تومان باشد
3️⃣ اگر دولت درآمدهای نفتی در سال آینده را کاهش دهد نرخ تسعیر بالاترین برآورد در میان این ۳ سناریو بوده است. یعنی نرخ تسعیر ارز در بازار نیما باید به نزدیک ۱۷ هزار تومان برسد؛ عددی که از سیاستهای فعلی دولت دور است.
▪️ کارشناسان با تاکید بر حساسیتزدایی از نرخ ارز اعتقاد دارند حمایت یارانهای به صورت ریالی به جای تخصیص ارزان ارز گامی مهم در کاهش قدرت سیگنالدهی نرخ ارز در بودجه است./دنیای اقتصاد
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
181206_001
My Recording
🔹 تخریب خلاق در تعادل عمومی: بر سر کسب و کارهای قدیمی چه میآید؟
📚 دکتر حامد قدوسی
آیا تخریب خلاق به قیمت نابودی کسب و کارهای قدیمی نخواهد بود؟ آیا در جریان این تحول و گذر به فناوری کاراتر، مالکان و کارکنان کسب و کارهای قدیمی ضربه نخواهند دید؟ جنبه انسانی این تخریب خلاق در کجای تحلیل ما قرار می گیرد؟ سوالات به جایی هستند که نمیتوان آنها را در تحلیل کلیت ماجرا نادیده گرفت.
برای تحلیل اثرات جامع ظهور فناوریهای جدید باید با این فرض شروع کرد که جامعه مثل یک موجود زنده است که مرتبا بهترین استفاده را از منابع و ظرفیتهای تولیدی خود پیدا میکند. مثلا در مورد همین موضوع فروش اینترنتی بلیط و کاهش فروش آژانسهای مسافرتی فیزیکی میتوان برخی حدسها را مطرح کرد:
۱) وقتی حاشیه سود روی بلیط هواپیما و در نتیجه هزینه خرید بلیط برای مسافر کمتر شود، تمایل به سفر بیشتر میشود. چون مناطق دورتر بلیطهای گرانتری دارند، این تمایل بیشتر به سفر برای نقاط دورتر و حاشیهایتر پررنگتر خواهد بود.
۲) وقتی تمایل به سفر بیشتر شود، آن هتلدار و رستوراندار و راهنمای تور و سازنده صنایع دستی در مناطق دور دست از رونق توریسم در منطقه بهرهمند خواهد شد. در نتیجه برای هر شغلی که ممکن است در اثر ارتقای کارایی سیستم بلیط در یک آژانس مسافرتی در تهران از دست برود، شغلهای دیگری در نقاط دیگر و در بخشهای دیگری ایجاد میشود (این غیر از شغلهایی است که در بخش فروش اینترنتی بلیط ایجاد میشود).
۳) بخش مهمی از زمین مرغوب و محدود شهر در اختیار کسب و کارهایی است که این روزها تقریبا به صورت کامل قابل اجرای روی اینترنت است. مثلا خیلی از آژانسهای مسافرتی در خیابانهای مرکزی تهران قرار دارند. در جریان یک فرآیند تخریب خلاق، این «عوامل تولید» (زمین و فضای اداری) از کسب و کار قبلی آزاد میشود ولی هدر نمیرود چون فورا برای فعالیتهایی مصرف شود که کمیابی عرضه در آنها وجود دارد و نیاز به فضای فیزیکی دارند.
۴) خود آژانسهای مسافرتی تشویق میشوند تا خدمات و محصولات جدیدی عرضه کنند که در شرایط قبلی نیاز به عرضه آن نمیدیدند یا ظرفیت عرضه آن را نداشتند.
۵) .... (خیلی موارد دیگر)
گفتن این موارد البته ساده است ولی در واقعیت همه این تحولات مستقیما با زندگی کسانی که در این کسب و کارها فعال هستند سر و کار خواهد داشت و در نتیجه جنبه انسانی این تحولات را نباید دست کم گرفت یا نفی کرد. یک دلیل این که ما همیشه در کنار برشمردن مزایای بازار رقابتی در عرصه تولید، در مورد اهمیت مکانیسمهای تامینی و حمایتی در حوزه اجتماعی صحبت میکنیم همین است: دنیای امروز به صورت مداوم افراد را در معرض تخریب شغل و بازآموزی مهارت و حوزه کاری و غیره قرار میدهد. ولی یک جامعه متعادل در کنار تشویق رقابت باید از حداقلهای زندگی انسانی افرادش هم حمایت کند
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
📚 دکتر حامد قدوسی
آیا تخریب خلاق به قیمت نابودی کسب و کارهای قدیمی نخواهد بود؟ آیا در جریان این تحول و گذر به فناوری کاراتر، مالکان و کارکنان کسب و کارهای قدیمی ضربه نخواهند دید؟ جنبه انسانی این تخریب خلاق در کجای تحلیل ما قرار می گیرد؟ سوالات به جایی هستند که نمیتوان آنها را در تحلیل کلیت ماجرا نادیده گرفت.
برای تحلیل اثرات جامع ظهور فناوریهای جدید باید با این فرض شروع کرد که جامعه مثل یک موجود زنده است که مرتبا بهترین استفاده را از منابع و ظرفیتهای تولیدی خود پیدا میکند. مثلا در مورد همین موضوع فروش اینترنتی بلیط و کاهش فروش آژانسهای مسافرتی فیزیکی میتوان برخی حدسها را مطرح کرد:
۱) وقتی حاشیه سود روی بلیط هواپیما و در نتیجه هزینه خرید بلیط برای مسافر کمتر شود، تمایل به سفر بیشتر میشود. چون مناطق دورتر بلیطهای گرانتری دارند، این تمایل بیشتر به سفر برای نقاط دورتر و حاشیهایتر پررنگتر خواهد بود.
۲) وقتی تمایل به سفر بیشتر شود، آن هتلدار و رستوراندار و راهنمای تور و سازنده صنایع دستی در مناطق دور دست از رونق توریسم در منطقه بهرهمند خواهد شد. در نتیجه برای هر شغلی که ممکن است در اثر ارتقای کارایی سیستم بلیط در یک آژانس مسافرتی در تهران از دست برود، شغلهای دیگری در نقاط دیگر و در بخشهای دیگری ایجاد میشود (این غیر از شغلهایی است که در بخش فروش اینترنتی بلیط ایجاد میشود).
۳) بخش مهمی از زمین مرغوب و محدود شهر در اختیار کسب و کارهایی است که این روزها تقریبا به صورت کامل قابل اجرای روی اینترنت است. مثلا خیلی از آژانسهای مسافرتی در خیابانهای مرکزی تهران قرار دارند. در جریان یک فرآیند تخریب خلاق، این «عوامل تولید» (زمین و فضای اداری) از کسب و کار قبلی آزاد میشود ولی هدر نمیرود چون فورا برای فعالیتهایی مصرف شود که کمیابی عرضه در آنها وجود دارد و نیاز به فضای فیزیکی دارند.
۴) خود آژانسهای مسافرتی تشویق میشوند تا خدمات و محصولات جدیدی عرضه کنند که در شرایط قبلی نیاز به عرضه آن نمیدیدند یا ظرفیت عرضه آن را نداشتند.
۵) .... (خیلی موارد دیگر)
گفتن این موارد البته ساده است ولی در واقعیت همه این تحولات مستقیما با زندگی کسانی که در این کسب و کارها فعال هستند سر و کار خواهد داشت و در نتیجه جنبه انسانی این تحولات را نباید دست کم گرفت یا نفی کرد. یک دلیل این که ما همیشه در کنار برشمردن مزایای بازار رقابتی در عرصه تولید، در مورد اهمیت مکانیسمهای تامینی و حمایتی در حوزه اجتماعی صحبت میکنیم همین است: دنیای امروز به صورت مداوم افراد را در معرض تخریب شغل و بازآموزی مهارت و حوزه کاری و غیره قرار میدهد. ولی یک جامعه متعادل در کنار تشویق رقابت باید از حداقلهای زندگی انسانی افرادش هم حمایت کند
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹 زمستان ٩٧: فصل حساس در بازار مسکن
▪️قیمت یک متر مربع مسکن در شهر تهران که طی بهار 92 تا بهار 96 حول و حوش 4 تا 4.5 میلیون تومان بود، پس از بهار 96 طی 18 ماه، با رشدی تند، به حدود 9.5 میلیون تومان در شرایط کنونی رسیده است.
▪️نکته حائز اهمیت این است که فعالین بازار مسکن، همانطور که در زمستان 95 رونق آتی این بازار را باور نمی کردند در زمستان 97 نیز باور رکود چندساله برایشان سخت است. در هرصورت چه فعالین بازار مسکن باور کنند و چه باور نکنند، انرژی این بازار به سرعت در حال تخلیه است و هرچه به سال 98 نزدیکتر شویم احتمال توقفِ افزایش قیمت مسکن، افزایش می یابد.
▪️در واقع بازار مسکن طی یک و نیم سال گذشته با سرعت، مسیر را پیموده است(دوره رونق) و در حال ورود به فضا مه آلود است (گذار از رونق به رکود). در چنین فضایی، انتخاب مسیر دشوار و ضریب خطا افزایش می یابد. هرچند نمی توان زمان دقیقی برای پایان این مه، مشخص نمود اما با توجه به حجم معاملات، نسبت قیمت به اجاره مسکن و تجربه ادوار قبلی می توان پیش بینی نمود که به زودی مه، تمام و حرکتِ قیمتی بازار مسکن متوقف خواهد شد(دوره رکود).
▪️در شرایط کنونی، سوداگران باتجربه بازار مسکن می خواهند با تحریک موج پایانی بازار، واحدهای خود را در حداکثر قیمتِ ممکن به فروش رسانند. یکی از ادعاهای ایشان که به کرات شنیده می شود این است که مسکن های نوساز کنونی با مصالح ساختمانی ارزان قیمت ساخته شده اند و هنوز تورم مصالح ساختمانی بطور کامل تخلیه نشده است! این سخن همانقدر خنده دار است که یک فروشنده خودرو چون سال گذشته خودرواش را ارزان خریده است الان هم آن را ارزان بفروشد! یا سازنده مسکنی که 10 سال قبل مسکن ساخته است به قیمت آن زمان بفروشد!
▪️بازیگران اصلی بازار مسکن تهران در زمستان سال جاری، از یکسو سوداگران باتجربه هستند که می خواهند از این بازار خارج شوند و در سوی دیگر تازه واردهایی که به طمعِ عقب نماندن از قافلۀ سود یکسال گذشته، به آب و آتش می زنند تا خرید خود را انجام دهند! با این حساب، دام بازار مسکن در حال پهن شدن توسط سوداگران برای طمعکارانِ تازه کار است.
▪️خریدارانی که در زمستان سال جاری (اپیزود پایانی رونق)، وارد بازار مسکن می شوند نباید انتظار رشد محسوسی در این بازار طی سالهای پیشِ رو داشته باشند. ایشان درآینده، زمین و زمان را مقصر خواهند دانست درصورتیکه تقصیر، از طمعِ خودشان است.
▪️زمستان سال جاری، فصلِ شکارِ طمع کاران در بازار مسکن تهران است.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
▪️قیمت یک متر مربع مسکن در شهر تهران که طی بهار 92 تا بهار 96 حول و حوش 4 تا 4.5 میلیون تومان بود، پس از بهار 96 طی 18 ماه، با رشدی تند، به حدود 9.5 میلیون تومان در شرایط کنونی رسیده است.
▪️نکته حائز اهمیت این است که فعالین بازار مسکن، همانطور که در زمستان 95 رونق آتی این بازار را باور نمی کردند در زمستان 97 نیز باور رکود چندساله برایشان سخت است. در هرصورت چه فعالین بازار مسکن باور کنند و چه باور نکنند، انرژی این بازار به سرعت در حال تخلیه است و هرچه به سال 98 نزدیکتر شویم احتمال توقفِ افزایش قیمت مسکن، افزایش می یابد.
▪️در واقع بازار مسکن طی یک و نیم سال گذشته با سرعت، مسیر را پیموده است(دوره رونق) و در حال ورود به فضا مه آلود است (گذار از رونق به رکود). در چنین فضایی، انتخاب مسیر دشوار و ضریب خطا افزایش می یابد. هرچند نمی توان زمان دقیقی برای پایان این مه، مشخص نمود اما با توجه به حجم معاملات، نسبت قیمت به اجاره مسکن و تجربه ادوار قبلی می توان پیش بینی نمود که به زودی مه، تمام و حرکتِ قیمتی بازار مسکن متوقف خواهد شد(دوره رکود).
▪️در شرایط کنونی، سوداگران باتجربه بازار مسکن می خواهند با تحریک موج پایانی بازار، واحدهای خود را در حداکثر قیمتِ ممکن به فروش رسانند. یکی از ادعاهای ایشان که به کرات شنیده می شود این است که مسکن های نوساز کنونی با مصالح ساختمانی ارزان قیمت ساخته شده اند و هنوز تورم مصالح ساختمانی بطور کامل تخلیه نشده است! این سخن همانقدر خنده دار است که یک فروشنده خودرو چون سال گذشته خودرواش را ارزان خریده است الان هم آن را ارزان بفروشد! یا سازنده مسکنی که 10 سال قبل مسکن ساخته است به قیمت آن زمان بفروشد!
▪️بازیگران اصلی بازار مسکن تهران در زمستان سال جاری، از یکسو سوداگران باتجربه هستند که می خواهند از این بازار خارج شوند و در سوی دیگر تازه واردهایی که به طمعِ عقب نماندن از قافلۀ سود یکسال گذشته، به آب و آتش می زنند تا خرید خود را انجام دهند! با این حساب، دام بازار مسکن در حال پهن شدن توسط سوداگران برای طمعکارانِ تازه کار است.
▪️خریدارانی که در زمستان سال جاری (اپیزود پایانی رونق)، وارد بازار مسکن می شوند نباید انتظار رشد محسوسی در این بازار طی سالهای پیشِ رو داشته باشند. ایشان درآینده، زمین و زمان را مقصر خواهند دانست درصورتیکه تقصیر، از طمعِ خودشان است.
▪️زمستان سال جاری، فصلِ شکارِ طمع کاران در بازار مسکن تهران است.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔹ایران، کشور کارمندان دولتی
🔘 کشور ژاپن را با ۱۲۷ میلیون جمعیت تنها ۳۰۰ هزار کارمند دولتی اداره میکند
🔘حال آنکه در ایران باجمعیت ۸۵ میلیون نفر ۴میلیون کارمند دولتی مشغول به کارنداز این تعداد ۴۰۰ هزار نفر مدیر هستند
🔘به عبارت دیگر تعداد مدیران دولتی ایران از تعداد کل کارمندان دولتی ژاپن بیشتر است/اقتصاد به زبان ساده
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔘 کشور ژاپن را با ۱۲۷ میلیون جمعیت تنها ۳۰۰ هزار کارمند دولتی اداره میکند
🔘حال آنکه در ایران باجمعیت ۸۵ میلیون نفر ۴میلیون کارمند دولتی مشغول به کارنداز این تعداد ۴۰۰ هزار نفر مدیر هستند
🔘به عبارت دیگر تعداد مدیران دولتی ایران از تعداد کل کارمندان دولتی ژاپن بیشتر است/اقتصاد به زبان ساده
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔰 اصول طراحی سیستم از منظر اقتصاد رفتاری
1⃣ روی خوب و بینقص بودن آدمها حساب نکنید!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▪️ در سفری که به پاریس داشت کارت مترو(که در آنجا کاغذی به اندازه کارت پرواز هواپیما است) را با دقت داخل دستگاه کارتخوان گذاشت و به خاطر سپرد که از کدام زاویه بوده است که اگر اشتباه بود دوباره کارت را از زاویه دیگری وارد کند. خوشبختانه کارتخوان کارت را خواند و او در کل مدتی که در پاریس بود کارت مترو را با وسواس از همان طرفی که دفعه اول وارد کرده بود و درست بود وارد میکرد. اما در روزهای آخر دوستش به او گفت که مهم نیست کارت را از چه جهتی وارد دستگاه بکنی!
▪️ داستان فوق تجربه شخصی پروفسور تیلر نوبلیست اقتصاد رفتاری هست. او به دستگاههای کارتخوان پارکینگهای شیکاگو عادت داشت. در پارکینگهای شیکاگو کارت اعتباری فقط باید به یکی از چهار روش ممکن وارد دستگاه بشود وگرنه دستگاه پیغام خطا خواهد داد. بدتر از همه اینکه شخص ممکن است فراموش کند که قبلا به چه صورتهایی کارت را وارد کرده است تا دفعه بعد دوباره به آن روش نادرست وارد نکند. به عبارتی مکانیزم بازخورد هم (که خود بحث مفصلی در طراحی سیستم دارد) در دستگاههای کارتخوان پارکینگهای شیکاگو معیوب بود.
▪️ دستگاههای کارتخوان پارکینگهای مذکور (اگر تا امروز اصلاح نشده باشند) نمونهای از عدم در نظر گرفتن خطای انسانی در طراحی سیستم هستند. این غفلت موجب اتلاف وقت و انرژی هزاران نفر شده است. (تصور کنید که صف تشکیل شده است و نفر جلویی ده بار کارتش را امتحان میکند و بقیه را معطل میکند. بقیه هم عصبانی شده و سروصدا به راه میافتد و حتی درگیری بین افراد پیش بیاید!)
▪️در طراحی سیستمهای انسانی یکی از اصول، در نظر گرفتن این واقعیت است که انسانها نه الزاما همیشه آدمهای خوبی هستند، و نه حتی اگر آدمهای خوبی باشند مصون از خطا و اشتباهات سهوی هستند.
▪️ به عبارتی، از یک طرف انسانها دچار وسوسه میشوند و احتمال اینکه سوء استفاده بکنند وجود دارد(چیزی که در طراحی سیستم کلاسیک هم در نظر گرفته میشود)، و از طرف دیگر، ممکن است ناخواسته و سهوا اشتباهاتی را مرتکب بشوند و آنچه که سیستم از آنها انتظار دارد را انجام ندهد.
▪️ در طراحی سیستم کلاسیک با فرض عقلانیت عوامل انسانی، بیشتر روی اشتباهات و سوء استفادههای انسانی تمرکز میشود، اما در طراحی سیستم رفتاری اشتباهات ناخودآگاه و سهوی مورد تأکید بیشتر قرار میگیرند.
▪️ هرچقدر که طراحی یک سیستم بهتر باشد، عملکرد آن از خطاها و اشتباهات افراد کمتر متأثر میشود و به عبارتی سیستم هوشمندتر است.
▪️ اکنون میتوان به اطراف نگاه کرد و بیشمار سیستم در ایران پیدا کرد که این اصل را رعایت نکرده و خطاهای انسانی را در نظر نگرفتهاند و کافی است که کاربران سیستم خطاهای کوچکی مرتکب بشوند تا سیستم کندشده یا کاراییاش را از دست بدهد./اقتصادبازار
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
1⃣ روی خوب و بینقص بودن آدمها حساب نکنید!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▪️ در سفری که به پاریس داشت کارت مترو(که در آنجا کاغذی به اندازه کارت پرواز هواپیما است) را با دقت داخل دستگاه کارتخوان گذاشت و به خاطر سپرد که از کدام زاویه بوده است که اگر اشتباه بود دوباره کارت را از زاویه دیگری وارد کند. خوشبختانه کارتخوان کارت را خواند و او در کل مدتی که در پاریس بود کارت مترو را با وسواس از همان طرفی که دفعه اول وارد کرده بود و درست بود وارد میکرد. اما در روزهای آخر دوستش به او گفت که مهم نیست کارت را از چه جهتی وارد دستگاه بکنی!
▪️ داستان فوق تجربه شخصی پروفسور تیلر نوبلیست اقتصاد رفتاری هست. او به دستگاههای کارتخوان پارکینگهای شیکاگو عادت داشت. در پارکینگهای شیکاگو کارت اعتباری فقط باید به یکی از چهار روش ممکن وارد دستگاه بشود وگرنه دستگاه پیغام خطا خواهد داد. بدتر از همه اینکه شخص ممکن است فراموش کند که قبلا به چه صورتهایی کارت را وارد کرده است تا دفعه بعد دوباره به آن روش نادرست وارد نکند. به عبارتی مکانیزم بازخورد هم (که خود بحث مفصلی در طراحی سیستم دارد) در دستگاههای کارتخوان پارکینگهای شیکاگو معیوب بود.
▪️ دستگاههای کارتخوان پارکینگهای مذکور (اگر تا امروز اصلاح نشده باشند) نمونهای از عدم در نظر گرفتن خطای انسانی در طراحی سیستم هستند. این غفلت موجب اتلاف وقت و انرژی هزاران نفر شده است. (تصور کنید که صف تشکیل شده است و نفر جلویی ده بار کارتش را امتحان میکند و بقیه را معطل میکند. بقیه هم عصبانی شده و سروصدا به راه میافتد و حتی درگیری بین افراد پیش بیاید!)
▪️در طراحی سیستمهای انسانی یکی از اصول، در نظر گرفتن این واقعیت است که انسانها نه الزاما همیشه آدمهای خوبی هستند، و نه حتی اگر آدمهای خوبی باشند مصون از خطا و اشتباهات سهوی هستند.
▪️ به عبارتی، از یک طرف انسانها دچار وسوسه میشوند و احتمال اینکه سوء استفاده بکنند وجود دارد(چیزی که در طراحی سیستم کلاسیک هم در نظر گرفته میشود)، و از طرف دیگر، ممکن است ناخواسته و سهوا اشتباهاتی را مرتکب بشوند و آنچه که سیستم از آنها انتظار دارد را انجام ندهد.
▪️ در طراحی سیستم کلاسیک با فرض عقلانیت عوامل انسانی، بیشتر روی اشتباهات و سوء استفادههای انسانی تمرکز میشود، اما در طراحی سیستم رفتاری اشتباهات ناخودآگاه و سهوی مورد تأکید بیشتر قرار میگیرند.
▪️ هرچقدر که طراحی یک سیستم بهتر باشد، عملکرد آن از خطاها و اشتباهات افراد کمتر متأثر میشود و به عبارتی سیستم هوشمندتر است.
▪️ اکنون میتوان به اطراف نگاه کرد و بیشمار سیستم در ایران پیدا کرد که این اصل را رعایت نکرده و خطاهای انسانی را در نظر نگرفتهاند و کافی است که کاربران سیستم خطاهای کوچکی مرتکب بشوند تا سیستم کندشده یا کاراییاش را از دست بدهد./اقتصادبازار
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🔴 «مردی که ژاپن را ، ژاپن کرد»
✍️ مهدی تدینی
رؤیای ژاپن شدنِ ایران رؤیایی سوخته است. اگر میخواستیم ژاپن شویم اجازه نداشتیم هیچ فرصتی را در 150 سال گذشته از دست دهیم، در حالی که ما نه تنها فرصتها را از دست دادهایم، بلکه «فرصتسوزی را نهادینه کردهایم و به نوعی شیوۀ زندگی تبدیلش کردهایم».
بیش از صد سال است که ما ایرانیها خود را با ژاپن مقایسه میکنیم، یک نمونۀ آن مربوط به بیش از 110 سال پیش است: ناصرالملک، از رجال نامدار دوران قاجار که چند سال هم در دوران احمدشاه نایبالسلطنه بود، در کوران انقلاب مشروطه نامهای به آیتالله طباطبایی نوشت و توضیح داد راه سعادت ملت این است که ما هم همان راهی را برویم که امپراتور ژاپن رفت و گفت: «امروز برای سرمشق مللِ غافل و خوابآلوده هیچ نمونه بهتر از ژاپن نیست». پس رجال ایران حتا همان زمان هم ژاپن را الگو میپنداشتند. بنابراین، در نوشتارهایی به اوجگیری ژاپن میپردازیم.
برای فهم اینکه ژاپن چگونه و چه هنگام ژاپن شد باید به نیمۀ دوم قرن نوزدهم برویم. در این جستجو به نامی بزرگ برمیخوریم، مردی بیهمتا در تاریخ ژاپن مدرن: «امپراتور موتسوهیتو»، معروف به «مِیجی». او بود که با تدابیر خود نقش هدایتکنندهای برای تبدیل ژاپن فئودال به ژاپن مدرن داشت. مِیجی سالهای 1867 تا 1912 به مدت 45 سال امپراتور ژاپن بود (که برابر است با 1246 تا 1291 شمسی، یعنی نیمی از سلطنت ناصرالدین شاه، کل دوران مظفرالدین شاه، دوران محمدعلی شاه، و سه سال اول احمد شاه).
▪️میجی چه کرد؟
گام نخست میجی این بود که سالهای 1867 تا 1869 در سیاست داخلی ژاپن با سرکوب خانهای فئودال قدرت را به «تِنو» بازگرداند؛ «تِنو» یا «میکادو» هر دو لقب امپراتور ژاپن است. مِیجی دوباره قدرت را تمرکز بخشید و از کیوتو به توکیو (که آن زمان اِدو نامیده میشد) رفت.
او تردید نداشت که باید روابط با اروپا را گسترش دهد. بنابراین در گام بعد، هیئتی ژاپنی از 1871 تا 1873 به اروپا اعزام شد تا پیوندها را با کشورهای پیشرفته عمق بخشند. ژاپن در همان سال 1873 در نمایشگاه جهانیِ وین شرکت کرد. نخستین اسکناسهای یِن که تازه پول ملی شده بود در فرانکفورت چاپ شد.
اقدام مهم دیگر مِیجی این بود که دانشجویان بسیاری را برای تحصیل روانۀ اروپا کرد و از آن مهمتر هزاران مستشار از اروپا و آمریکا به ژاپن دعوت کرد. آمار این مستشاران حیرتانگیز است: تا سال 1899 حدود 3.000 مستشار، در همۀ زمینهها از هنر و موسیقی گرفته تا امور نظامی و اقتصادی و پزشکی. این مستشاران (یا به قول ژاپنیها «اویاتوئی گائیکوکوجین») وظیفه داشتند روند مدرنسازی ژاپن را تسریع کنند. بین 1868 تا 1889 نام 2.690 مستشار خارجی دیده میشود: 1.127 بریتانیایی، 414 آمریکایی، 333 فرانسوی، 250 چینی، 215 آلمانی و 99 هلندی. بخش بزرگی از بودجۀ سالانۀ ژاپن صرف حقوق این مستشاران میشد. آنها باید هم انتقال فناوری میدادند و هم ژاپنیها را تعلیم میدادند تا جایگزینشان شوند.
اقدام بعدی این بود که مدرسه رفتن اجباری شد، هدفی که تا سال 1910 محقق شد. اما از آن پرچالشتر مدرنسازی سازمان نظامی کشور بود. یاماگاتا آریتومو، سامورایی سابق و فرمانده ارتش جدید ژاپن، در سال 1869 به اروپا رفت و فروتنانه در آنجا آموزش نظامی دید و دستاوردهای غرب را در ژاپن پیاده کرد. نظام وظیفۀ عمومی در سال 1873 (50 سال پیش از ایران) برقرار شد. با وجود خدمت سربازی عمومی طبقۀ ساموراییها کارکردشان را از دست میدادند، ضمن اینکه دهقانان نیز از سربازی رفتن ناراضی بودند. این دو گروه در سال 1877 شورش کردند (شورش ساتسوما) که با سرکوب آن، طبقۀ سامورایی برای همیشه اهمیت خود را از دست داد. اما نتیجۀ این نوسازی نظامی خیرهکننده بود: شکست چین (1895)، شکست روسیه (1905) و اشغال مناطق گسترده در آسیای شرقی و اقیانوس آرام.
نوعی انقلاب صنعتی بر اساس الگوی اروپا رخ داد، برای مثال 1872 (برابر 1251 شمسی، یعنی در بیستوچهارمین سال سلطنت ناصرالدین شاه) نخستین خط آهن بین توکیو و یوکوهاما کشیده شد. در سال 1880 «نمایشگاه صنایع ملی» برگزار شد و در سال 1901 کارخانۀ فولادسازی یاواتا راهاندازی شد.
اما در این سالها ژاپن از توسعۀ سیاسی هم بیبهره نبود و جنبشی دموکراسیخواه با احزابی متنوع پدید آمد که در نتیجۀ آن در سال 1889 نوعی نظام مشروطه در ژاپن شکل گرفت که بیشتر شبیه مشروطۀ اقتدارگرایانۀ پروسی بود. (در نوشتاری دیگر باید به این موضوع بپردازم).
وقتی مِیجی در سال 1912 درگذشت مبانی توسعۀ صنعتی و شتابان ژاپن محقق شده بود.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
✍️ مهدی تدینی
رؤیای ژاپن شدنِ ایران رؤیایی سوخته است. اگر میخواستیم ژاپن شویم اجازه نداشتیم هیچ فرصتی را در 150 سال گذشته از دست دهیم، در حالی که ما نه تنها فرصتها را از دست دادهایم، بلکه «فرصتسوزی را نهادینه کردهایم و به نوعی شیوۀ زندگی تبدیلش کردهایم».
بیش از صد سال است که ما ایرانیها خود را با ژاپن مقایسه میکنیم، یک نمونۀ آن مربوط به بیش از 110 سال پیش است: ناصرالملک، از رجال نامدار دوران قاجار که چند سال هم در دوران احمدشاه نایبالسلطنه بود، در کوران انقلاب مشروطه نامهای به آیتالله طباطبایی نوشت و توضیح داد راه سعادت ملت این است که ما هم همان راهی را برویم که امپراتور ژاپن رفت و گفت: «امروز برای سرمشق مللِ غافل و خوابآلوده هیچ نمونه بهتر از ژاپن نیست». پس رجال ایران حتا همان زمان هم ژاپن را الگو میپنداشتند. بنابراین، در نوشتارهایی به اوجگیری ژاپن میپردازیم.
برای فهم اینکه ژاپن چگونه و چه هنگام ژاپن شد باید به نیمۀ دوم قرن نوزدهم برویم. در این جستجو به نامی بزرگ برمیخوریم، مردی بیهمتا در تاریخ ژاپن مدرن: «امپراتور موتسوهیتو»، معروف به «مِیجی». او بود که با تدابیر خود نقش هدایتکنندهای برای تبدیل ژاپن فئودال به ژاپن مدرن داشت. مِیجی سالهای 1867 تا 1912 به مدت 45 سال امپراتور ژاپن بود (که برابر است با 1246 تا 1291 شمسی، یعنی نیمی از سلطنت ناصرالدین شاه، کل دوران مظفرالدین شاه، دوران محمدعلی شاه، و سه سال اول احمد شاه).
▪️میجی چه کرد؟
گام نخست میجی این بود که سالهای 1867 تا 1869 در سیاست داخلی ژاپن با سرکوب خانهای فئودال قدرت را به «تِنو» بازگرداند؛ «تِنو» یا «میکادو» هر دو لقب امپراتور ژاپن است. مِیجی دوباره قدرت را تمرکز بخشید و از کیوتو به توکیو (که آن زمان اِدو نامیده میشد) رفت.
او تردید نداشت که باید روابط با اروپا را گسترش دهد. بنابراین در گام بعد، هیئتی ژاپنی از 1871 تا 1873 به اروپا اعزام شد تا پیوندها را با کشورهای پیشرفته عمق بخشند. ژاپن در همان سال 1873 در نمایشگاه جهانیِ وین شرکت کرد. نخستین اسکناسهای یِن که تازه پول ملی شده بود در فرانکفورت چاپ شد.
اقدام مهم دیگر مِیجی این بود که دانشجویان بسیاری را برای تحصیل روانۀ اروپا کرد و از آن مهمتر هزاران مستشار از اروپا و آمریکا به ژاپن دعوت کرد. آمار این مستشاران حیرتانگیز است: تا سال 1899 حدود 3.000 مستشار، در همۀ زمینهها از هنر و موسیقی گرفته تا امور نظامی و اقتصادی و پزشکی. این مستشاران (یا به قول ژاپنیها «اویاتوئی گائیکوکوجین») وظیفه داشتند روند مدرنسازی ژاپن را تسریع کنند. بین 1868 تا 1889 نام 2.690 مستشار خارجی دیده میشود: 1.127 بریتانیایی، 414 آمریکایی، 333 فرانسوی، 250 چینی، 215 آلمانی و 99 هلندی. بخش بزرگی از بودجۀ سالانۀ ژاپن صرف حقوق این مستشاران میشد. آنها باید هم انتقال فناوری میدادند و هم ژاپنیها را تعلیم میدادند تا جایگزینشان شوند.
اقدام بعدی این بود که مدرسه رفتن اجباری شد، هدفی که تا سال 1910 محقق شد. اما از آن پرچالشتر مدرنسازی سازمان نظامی کشور بود. یاماگاتا آریتومو، سامورایی سابق و فرمانده ارتش جدید ژاپن، در سال 1869 به اروپا رفت و فروتنانه در آنجا آموزش نظامی دید و دستاوردهای غرب را در ژاپن پیاده کرد. نظام وظیفۀ عمومی در سال 1873 (50 سال پیش از ایران) برقرار شد. با وجود خدمت سربازی عمومی طبقۀ ساموراییها کارکردشان را از دست میدادند، ضمن اینکه دهقانان نیز از سربازی رفتن ناراضی بودند. این دو گروه در سال 1877 شورش کردند (شورش ساتسوما) که با سرکوب آن، طبقۀ سامورایی برای همیشه اهمیت خود را از دست داد. اما نتیجۀ این نوسازی نظامی خیرهکننده بود: شکست چین (1895)، شکست روسیه (1905) و اشغال مناطق گسترده در آسیای شرقی و اقیانوس آرام.
نوعی انقلاب صنعتی بر اساس الگوی اروپا رخ داد، برای مثال 1872 (برابر 1251 شمسی، یعنی در بیستوچهارمین سال سلطنت ناصرالدین شاه) نخستین خط آهن بین توکیو و یوکوهاما کشیده شد. در سال 1880 «نمایشگاه صنایع ملی» برگزار شد و در سال 1901 کارخانۀ فولادسازی یاواتا راهاندازی شد.
اما در این سالها ژاپن از توسعۀ سیاسی هم بیبهره نبود و جنبشی دموکراسیخواه با احزابی متنوع پدید آمد که در نتیجۀ آن در سال 1889 نوعی نظام مشروطه در ژاپن شکل گرفت که بیشتر شبیه مشروطۀ اقتدارگرایانۀ پروسی بود. (در نوشتاری دیگر باید به این موضوع بپردازم).
وقتی مِیجی در سال 1912 درگذشت مبانی توسعۀ صنعتی و شتابان ژاپن محقق شده بود.
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
🌀راه هایی برای فرار از ابرتورم
✍ مصطفی مصری پور
🔹بیانضباطی دولت در حوزه پولی و مالی در طی چند سال اخیر و شدت گرفتن خلق نقدینگی در ماههای اخیر باعث شد تا تورم از دو کانال نرخ ارز و افزایش گردش پول، به رقمهای سالهای 90 و 91 بازگردد و مجدداً سطوح بالای 30 درصدی را در سرفصل نقطهبهنقطه تجربه کند.
🔹پیشبینیها بر این مسأله دلالت دارد که عبور نقدینگی از سطح هزار و 600 هزار میلیارد تومان و جهشهای متناوب ارز باعث خواهد شد که در سال آتی، تورم متوسط به عدد 32 درصدی برسد و بر این اساس نیاز است تا سیاستگذار، با اتخاذ رویکرد انقباضی، هم اکنون به فکر به کارگیری سیاستهای کنترلی در حوزه پولی و مالی باشد.
🔹بر اساس اعلام مرکز پژوهشهای مجلس، تورم ماهانه در فصل تابستان، به طور متوسط برای هر ماه بالاتر از 3 درصد بوده و روند صعودی آن موجب شده تا در شهریور ماه، 6.1 واحد به تورم سالانه اضافه شود که بیشترین میزان در طی 5 سال اخیر است.
🔹در طی 5 سال اخیر، رشد نقدینگی با نرخ 24.4 درصد به قوت خود باقی مانده بود اما عدم تبعیت تورم از آن، این باور غلط را در ذهن سیاستگذار تثبیت کرده که ارتباطی بین این دو پدیده وجود ندارد، اما حقیقت این بود که کاهش سرعت گردش پول ناشی از انباشت نقدینگی در بانکها و عدم بازپرداخت بدهیهای دولت به نهادهای بزرگ مالی عامل اصلی بروز رکود در اقتصاد و عدم تبعیت تورم از رشد نقدینگی بود و به همین دلیل است که با بروز اولین تکانههای ارزی در اقتصاد کشور، آتش تورم مجدداً شعلهور شده و غول خوش اشتهای نقدینگی، در حال بلعیدن ارزش پول ملی است.
🔹در طی سال اخیر، بالا باقی ماندن سود بانکی و وجود رکود در سایر بازارها باعث انباشت سپردههای مردم نزد بانکها و تقویت «شبه پول» نسبت به «پول» در ترازنامه بانک مرکزی شد. اما کاهش دستوری نرخ سود در شهریور 96 و آغاز اولین تکانههای صعودی در دلار و سکه کافی بود تا این سپرده به سرعت جذب بازارهای موازی شده و موج جدیدی از تورم را ایجاد کنند و در حال حاضر میزان «شبه پول» در ترازنامه بانک مرکزی در کمترین حد خود از سال 94 قرار دارد.
🔹اولین گام مؤثر در کنترل وضعیت فعلی، اعمال نظارت بیشتر بر اضافه برداشتهای بانکها از حساب بانک مرکزی خواهد بود؛ چرا که با توجه به شرایط ایجاد شده و معضل کسری تراز بانکها، سادهترین راه برای کنترل این کسری، اضافه برداشت از حساب بانک مرکزی و به جان خریدن جریمه 34 درصدی آن است. اتفاقی که در طی ماههای اخیر بیشترین اثر را بر خلق نقدینگی در کشور داشته است.
🔹ورود بانک مرکزی به عملیات بازار باز و اجازه پیدا کردن برای خرید و فروش اوراق دولتی، قدم مثبتی برای تعمیق بازار بدهی، مدیریت بهره ضمنی در اقتصاد و ساماندهی بدهیهای دولت به بانکها است. اما این تمام ماجرا نیست و بانک مرکزی باید در پس این گامها، اصلاح نظام بانکی، از رده خارج کردن بانکهای ناسالم و مدیریت بدهی بانکها را آغاز کرده و در یک بازه چند ماهه، تصفیه داراییهای آنها را به سرانجام برساند./ شب چراغ
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
✍ مصطفی مصری پور
🔹بیانضباطی دولت در حوزه پولی و مالی در طی چند سال اخیر و شدت گرفتن خلق نقدینگی در ماههای اخیر باعث شد تا تورم از دو کانال نرخ ارز و افزایش گردش پول، به رقمهای سالهای 90 و 91 بازگردد و مجدداً سطوح بالای 30 درصدی را در سرفصل نقطهبهنقطه تجربه کند.
🔹پیشبینیها بر این مسأله دلالت دارد که عبور نقدینگی از سطح هزار و 600 هزار میلیارد تومان و جهشهای متناوب ارز باعث خواهد شد که در سال آتی، تورم متوسط به عدد 32 درصدی برسد و بر این اساس نیاز است تا سیاستگذار، با اتخاذ رویکرد انقباضی، هم اکنون به فکر به کارگیری سیاستهای کنترلی در حوزه پولی و مالی باشد.
🔹بر اساس اعلام مرکز پژوهشهای مجلس، تورم ماهانه در فصل تابستان، به طور متوسط برای هر ماه بالاتر از 3 درصد بوده و روند صعودی آن موجب شده تا در شهریور ماه، 6.1 واحد به تورم سالانه اضافه شود که بیشترین میزان در طی 5 سال اخیر است.
🔹در طی 5 سال اخیر، رشد نقدینگی با نرخ 24.4 درصد به قوت خود باقی مانده بود اما عدم تبعیت تورم از آن، این باور غلط را در ذهن سیاستگذار تثبیت کرده که ارتباطی بین این دو پدیده وجود ندارد، اما حقیقت این بود که کاهش سرعت گردش پول ناشی از انباشت نقدینگی در بانکها و عدم بازپرداخت بدهیهای دولت به نهادهای بزرگ مالی عامل اصلی بروز رکود در اقتصاد و عدم تبعیت تورم از رشد نقدینگی بود و به همین دلیل است که با بروز اولین تکانههای ارزی در اقتصاد کشور، آتش تورم مجدداً شعلهور شده و غول خوش اشتهای نقدینگی، در حال بلعیدن ارزش پول ملی است.
🔹در طی سال اخیر، بالا باقی ماندن سود بانکی و وجود رکود در سایر بازارها باعث انباشت سپردههای مردم نزد بانکها و تقویت «شبه پول» نسبت به «پول» در ترازنامه بانک مرکزی شد. اما کاهش دستوری نرخ سود در شهریور 96 و آغاز اولین تکانههای صعودی در دلار و سکه کافی بود تا این سپرده به سرعت جذب بازارهای موازی شده و موج جدیدی از تورم را ایجاد کنند و در حال حاضر میزان «شبه پول» در ترازنامه بانک مرکزی در کمترین حد خود از سال 94 قرار دارد.
🔹اولین گام مؤثر در کنترل وضعیت فعلی، اعمال نظارت بیشتر بر اضافه برداشتهای بانکها از حساب بانک مرکزی خواهد بود؛ چرا که با توجه به شرایط ایجاد شده و معضل کسری تراز بانکها، سادهترین راه برای کنترل این کسری، اضافه برداشت از حساب بانک مرکزی و به جان خریدن جریمه 34 درصدی آن است. اتفاقی که در طی ماههای اخیر بیشترین اثر را بر خلق نقدینگی در کشور داشته است.
🔹ورود بانک مرکزی به عملیات بازار باز و اجازه پیدا کردن برای خرید و فروش اوراق دولتی، قدم مثبتی برای تعمیق بازار بدهی، مدیریت بهره ضمنی در اقتصاد و ساماندهی بدهیهای دولت به بانکها است. اما این تمام ماجرا نیست و بانک مرکزی باید در پس این گامها، اصلاح نظام بانکی، از رده خارج کردن بانکهای ناسالم و مدیریت بدهی بانکها را آغاز کرده و در یک بازه چند ماهه، تصفیه داراییهای آنها را به سرانجام برساند./ شب چراغ
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خط شلوغ فقر
نگاهی به یافته های مرکز پژوهش های مجلس در مورد فقر/ایرنا
#حتما_ببینید
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
نگاهی به یافته های مرکز پژوهش های مجلس در مورد فقر/ایرنا
#حتما_ببینید
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
💢 دزدی ملایم
#اقتصاد_رفتاری
▪️در دوران دانشجویی، پنیرتان را از یخچال مشترک خوابگاه کش رفته اند؟ راستش را بگویید آن سال ها با دیدن شیشه مربای هویج متعلق به یکی از دانشجویان، بی آن که به او بگویید، کمی از آن را نخورده اید؟! نه شما "دزد" بودید و نه آن دانشجو یا دانشجویانی که پنیرتان را یواشکی برداشته بودند. اگر به جای پنیر یا مربا، داخل یخچال "پول" دیده بودید، آن را بر نمی داشتید و آن دانشجویان هم همین طور.
▪️این، موضوعِ آزمایش دکتر دن آریلی است که در زمینه اقتصاد رفتاری پژوهش می کند. او در تعدادی از یخچال های خوابگاه دانشجویی دانشگاه MIT آمریکا 6 بسته کوکاکولا قرار داد. همه نوشابه ها ظرف 72 ساعت توسط دانشجویان برداشته شدند. آریلی در ادامه به جای نوشابه، پول در یخچال ها گذاشت. همان دانشجویانی که نوشابه ها را برداشته و خورده بودند، به پول ها دست نزدند و سرانجام خود دکتر آریلی، پول ها را جمع کرد.
▪️او آزمایش های بیشتری انجام داد. مثلاً در یک آزمایش به دانشجویان تعدادی سوال دادند؛ به آنها گفته شد به ازای هر پاسخ صحیح، مبلغی پول نقد می گیرند. به گروه دیگر گفته شد در قبال هر پاسخ صحیح، ژتونی می گیرند و می توانند آن ژتون را در همان اتاق، به پول نقد تبدیل کنند. نکته این بود که هر دانشجو، خودش تعداد پاسخ های صحیح اش را می شمرد و به ممتحن اعلام می کرد و بر اساس خوداظهاری، «پول» یا «ژتون قابل تبدیل به پول» می گرفت.*
▪️فکر می کنید دانشجویان کدام گروه بیشتر مرتکب تقلب شدند؟ دانشجویانی که قرار بود پول بگیرند، کمتر تقلب کردند ولی گروه دیگر با ناراستی، نمرات خود را بیش از واقعیت اعلام کردند.
علت این است: انسان ها نسبت به "پول" حساسیت بیشتری دارند و اگر درستکار باشند، هرگز به "پول" دیگران تعدی نمی کنند اما این حساسیت در قبال اشیاء دیگری که آنها نیز ارزش پولی دارند، کمتر می شود؛ شاید اسم این پدیده را بتوان "دزدی ملایم" گذاشت. آزمایش دانشجویان و پول و ژتون را مرور کنید: وقتی قرار بود "پول" بگیرند، کمتر تقلب می کردند ولی وقتی قرار بود "ژتون" بگیرند بیشتر تقلب کردند و حال آن که می دانستند می توانند آن ژتون ها را در همان اتاق تحویل دهند و در مقابلش پول بگیرند.
🔹پیشنهاد فردی:
به عنوان یک انسان درستکار، حواس تان به این باشد که ممکن است در قبال اموال غیر پولی دیگران، حساسیت کمتری داشته باشید و ناخودآگاه به حقوق آنها تعدی کنید.
مثلاً وقتی حواس رئیس تان نیست، ممکن نیست یواشکی از جیب اش 10 هزار تومان بردارید (اصلاً در شأن شما نیست و حتی فکر کردن به آن هم توهین آمیز است) اما بارها و بارها از تلفن اداره برای کار شخصی تان استفاده کرده اید در حالی که تلفن همراه تان روی میزتان قرار داشت. در واقع با این کار، از جیب مدیرتان حتی بیش از 10 هزار تومان نیز برای تلفن های شخصی تان برداشت کرده اید اما غیر مستقیم.
شما ممکن نیست از حسابداری شرکت تان 5 هزار تومان پول بردارید، ولی به راحتی یک دسته کاغذ را به خانه می برید.
مثال های دیگر: کارگری که پولی را مستقیم نمی دزدد ولی کم کاری می کند، مسافری که از پتوی مسافرتی که داخل پرواز به او داده اند خوشش آمده و آن را درون کیفش می گذارد، یک مشتری که کتی را می خرد و از آن خوشش نمی آید و آن را بدون کندن اتیکت به فروشنده بر می گرداند ولی نمی گوید که وقتی کت دستش بوده، گوشه ای از آن به لبه میز گرفته و نخ کش شده است، ناشری که کتاب دیگری را بدون اجازه اش چاپ می کند و ... دهها مثال دیگر.
یادمان باشد که هر آنچه ارزش مالی دارد، درست مانند خود پول است و همان طور که در قبال پول و دزدی آن، حساس هستیم درباره دیگر چیزهایی که ارزش پولی دارند نیز حساس باشیم.
🔹پیشنهاد سازمانی:
به عنوان صاحب یک کار و کسب، ساز و کارهای سازمانی را طوری بچینید که مراقبت از اموال سازمان نیز همانند مراقبت های پولی به رسمیت شناخته شود. به یاد داشته باشید که بسیاری از انسان های درستکار و شریف، در برابر اموال دیگران به اندازه پول دیگران حساس نیستند. یک آمار نشان می دهد که زیان وارده از محل تقلب در بازگرداندن لباس ها به فروشگاه های لباس فروشی، از کل خرده دزدی ها در آمریکا بیشتر است.
🔹پیشنهاد تربیتی:
به فرزندان خود، حفظ حقوق دیگران را به طور مشخص و با تعیین مصداق ها و گفتن مثال ها یاد دهید؛ به آنها بگویید که هر آنچه مشخصاً متعلق به خودشان نیست، اعم از پول و اشیاء دیگر، قطعاً متعلق به دیگری است و تنها با اجازه مشخص صاحبان آنها می توانند از آنها استفاده کنند.
منبع: کتاب نابخردیهای پیشبینی پذیر؛ نوشته دن آریلی، ترجمه رامین رامبد/ایستارتاپس
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7
#اقتصاد_رفتاری
▪️در دوران دانشجویی، پنیرتان را از یخچال مشترک خوابگاه کش رفته اند؟ راستش را بگویید آن سال ها با دیدن شیشه مربای هویج متعلق به یکی از دانشجویان، بی آن که به او بگویید، کمی از آن را نخورده اید؟! نه شما "دزد" بودید و نه آن دانشجو یا دانشجویانی که پنیرتان را یواشکی برداشته بودند. اگر به جای پنیر یا مربا، داخل یخچال "پول" دیده بودید، آن را بر نمی داشتید و آن دانشجویان هم همین طور.
▪️این، موضوعِ آزمایش دکتر دن آریلی است که در زمینه اقتصاد رفتاری پژوهش می کند. او در تعدادی از یخچال های خوابگاه دانشجویی دانشگاه MIT آمریکا 6 بسته کوکاکولا قرار داد. همه نوشابه ها ظرف 72 ساعت توسط دانشجویان برداشته شدند. آریلی در ادامه به جای نوشابه، پول در یخچال ها گذاشت. همان دانشجویانی که نوشابه ها را برداشته و خورده بودند، به پول ها دست نزدند و سرانجام خود دکتر آریلی، پول ها را جمع کرد.
▪️او آزمایش های بیشتری انجام داد. مثلاً در یک آزمایش به دانشجویان تعدادی سوال دادند؛ به آنها گفته شد به ازای هر پاسخ صحیح، مبلغی پول نقد می گیرند. به گروه دیگر گفته شد در قبال هر پاسخ صحیح، ژتونی می گیرند و می توانند آن ژتون را در همان اتاق، به پول نقد تبدیل کنند. نکته این بود که هر دانشجو، خودش تعداد پاسخ های صحیح اش را می شمرد و به ممتحن اعلام می کرد و بر اساس خوداظهاری، «پول» یا «ژتون قابل تبدیل به پول» می گرفت.*
▪️فکر می کنید دانشجویان کدام گروه بیشتر مرتکب تقلب شدند؟ دانشجویانی که قرار بود پول بگیرند، کمتر تقلب کردند ولی گروه دیگر با ناراستی، نمرات خود را بیش از واقعیت اعلام کردند.
علت این است: انسان ها نسبت به "پول" حساسیت بیشتری دارند و اگر درستکار باشند، هرگز به "پول" دیگران تعدی نمی کنند اما این حساسیت در قبال اشیاء دیگری که آنها نیز ارزش پولی دارند، کمتر می شود؛ شاید اسم این پدیده را بتوان "دزدی ملایم" گذاشت. آزمایش دانشجویان و پول و ژتون را مرور کنید: وقتی قرار بود "پول" بگیرند، کمتر تقلب می کردند ولی وقتی قرار بود "ژتون" بگیرند بیشتر تقلب کردند و حال آن که می دانستند می توانند آن ژتون ها را در همان اتاق تحویل دهند و در مقابلش پول بگیرند.
🔹پیشنهاد فردی:
به عنوان یک انسان درستکار، حواس تان به این باشد که ممکن است در قبال اموال غیر پولی دیگران، حساسیت کمتری داشته باشید و ناخودآگاه به حقوق آنها تعدی کنید.
مثلاً وقتی حواس رئیس تان نیست، ممکن نیست یواشکی از جیب اش 10 هزار تومان بردارید (اصلاً در شأن شما نیست و حتی فکر کردن به آن هم توهین آمیز است) اما بارها و بارها از تلفن اداره برای کار شخصی تان استفاده کرده اید در حالی که تلفن همراه تان روی میزتان قرار داشت. در واقع با این کار، از جیب مدیرتان حتی بیش از 10 هزار تومان نیز برای تلفن های شخصی تان برداشت کرده اید اما غیر مستقیم.
شما ممکن نیست از حسابداری شرکت تان 5 هزار تومان پول بردارید، ولی به راحتی یک دسته کاغذ را به خانه می برید.
مثال های دیگر: کارگری که پولی را مستقیم نمی دزدد ولی کم کاری می کند، مسافری که از پتوی مسافرتی که داخل پرواز به او داده اند خوشش آمده و آن را درون کیفش می گذارد، یک مشتری که کتی را می خرد و از آن خوشش نمی آید و آن را بدون کندن اتیکت به فروشنده بر می گرداند ولی نمی گوید که وقتی کت دستش بوده، گوشه ای از آن به لبه میز گرفته و نخ کش شده است، ناشری که کتاب دیگری را بدون اجازه اش چاپ می کند و ... دهها مثال دیگر.
یادمان باشد که هر آنچه ارزش مالی دارد، درست مانند خود پول است و همان طور که در قبال پول و دزدی آن، حساس هستیم درباره دیگر چیزهایی که ارزش پولی دارند نیز حساس باشیم.
🔹پیشنهاد سازمانی:
به عنوان صاحب یک کار و کسب، ساز و کارهای سازمانی را طوری بچینید که مراقبت از اموال سازمان نیز همانند مراقبت های پولی به رسمیت شناخته شود. به یاد داشته باشید که بسیاری از انسان های درستکار و شریف، در برابر اموال دیگران به اندازه پول دیگران حساس نیستند. یک آمار نشان می دهد که زیان وارده از محل تقلب در بازگرداندن لباس ها به فروشگاه های لباس فروشی، از کل خرده دزدی ها در آمریکا بیشتر است.
🔹پیشنهاد تربیتی:
به فرزندان خود، حفظ حقوق دیگران را به طور مشخص و با تعیین مصداق ها و گفتن مثال ها یاد دهید؛ به آنها بگویید که هر آنچه مشخصاً متعلق به خودشان نیست، اعم از پول و اشیاء دیگر، قطعاً متعلق به دیگری است و تنها با اجازه مشخص صاحبان آنها می توانند از آنها استفاده کنند.
منبع: کتاب نابخردیهای پیشبینی پذیر؛ نوشته دن آریلی، ترجمه رامین رامبد/ایستارتاپس
لینک کانال👇👇
♦️ @economy7
♦️ @economy7